|
انگلیس گرداننده فتنههای داخلی ایران
حجتالاسلام مجتبی ذوالنور*: یک- انگلیس به عنوان گرداننده انواع فتنهها همواره برای پشتیبانی از آشوبگران، خواستار داشتن رابطه به ظاهر دوستانه با ایران بوده اما هیچگاه دوستی خود را به ملت و دولت ایران اثبات نکرده است
وقتی گذشته تاریخی و همینطور حال حاضر روابط استعمار پیر، بریتانیای خبیث را بررسی میکنیم، میبینیم هیچ جا حسن نظر، احترام متقابل یا منافع طرفین مطرح نبوده است بلکه همواره انگلیسیها با دورویی، نفاق، حیله، نقار، دشمنی، فریب، استعمار و چپاولگری به ملت ما نگاه کردهاند.
دو- بعد از انقلاب اسلامی همواره موضع دولت انگلستان در دشمنی با ایران مشخص بود؛ مواضع این کشور در طول ۸ سال جنگ تحمیلی در قبال ایران بر همگان آشکار است، مداخلات بعد از جنگ آنها در ایران نیز برای ما مسلم است. تلاش آنها در تحریم اقتصادی ما کاملا مبرهن و واضح است، همراهی آنها با سیاستهای آمریکا در ضربه زدن به ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران کاملا اثبات شده است. کارشکنی و شیطنت آنها در روابط اقتصادی ما با کشورهای دیگر برای ما معلوم و روشن است.
مداخله انگلستان در امور داخلی کشور ما و حمایت از جریانهای ضدانقلاب و برانداز در طول سالهای گذشته همواره آشکار بوده است.
پناه دادن به مخالفان مردم، منافقان و کسانی که خون این ملت از چنگال آنها میچکد نیازی به استدلال نداشته و کاملا واضح و روشن است.
تلاش لندن در جهت ایجاد و پیروزی انقلابهای رنگین و براندازی خاموش در حد اعلای خود بوده و در این مسیر هرگز از اقدامی فروگذار نکرده است.
در فتنههای ۷۸ و ۸۸، آشوبهای دیماه ۹۶ و آبان 98 و توطئه یک روزه اخیر حضور پررنگی داشته و از هیچ کار تحریکآمیزی که بر آتش این فتنهها هیزم بریزد کوتاهی نکرده است. بر موج احساسات و اعتراضات مردم همواره سوار شدند، اخبار دروغی که لابهلای اخبار راست به خورد مردم دادند تا آشوبهای خیابانی را گسترش دهند؛ تمام این دشمنیها برای ما مسلم است.
با چنین پیشینه رفتاری که از دولت خبیث انگلستان شاهد بوده و هستیم، کینه و بغض دیرینه این روباه پیر بر ملت ایران مسلم و حتمی است.
سه- اینها تصور میکردند تجمعات و آشوبهای اخیر بستری خواهد شد برای براندازی نظام، همین امر باعث شد در آتش این تجمعات بدمند.
همه دیدند چگونه آشکارا سفیر انگلستان در تجمعات داخلی کشور حضور پیدا کرده و به ساماندهی آن اقدام کرد.این ذوقزدگی آنها موجب شد در روزهای اخیر دست پنهان خود را رو کنند، این نشاندهنده اشتباهات محاسباتی آنهاست که تصور میکردند اگر آشکار و مستقیم در امور ایران مداخله داشته باشند، میتوانند بهترین و بیشترین بهرهبرداری را از این تجمعات داشته باشند.امروز شاهد مداخلههای همهجانبه و نامشروع انگلستان هستیم که برخورد جدی دستگاه دیپلماسی کشورمان را میطلبد.
چهار- رفتار سفیر انگلستان غیردیپلماتیک و خصمانه بود که دولت جمهوری اسلامی ایران باید برخورد جدی نسبت به آن داشته باشد. در دولت آقای روحانی روابط ما با انگلستان به طور یکجانبه تقویت شد و از سطح کاردار به سفیر ارتقا یافت؛ اما در پی آن، هیچ نفعی از جانب انگلیس شامل حال ملت ما نشده است در حالی که آنها همیشه سعی در حضور در کشور ما برای داشتن یک پایگاه مهم جاسوسی داشته و دارند. انگلستان به عنوان گرداننده فتنه همواره برای پشتیبانی از آشوبگران خواستار داشتن رابطه به ظاهر دوستانه با ایران بوده اما در یک سده اخیر هیچگاه دوستی خود را به ملت و دولت ایران اثبات نکرده است.
پنج- دولت موظف است سطح روابط دیپلماتیک را کاهش داده و به عنوان کمترین اقدام برای حفظ و حراست از شأن و منزلت ملت و استقلال کشور اخراج این عنصر نامطلوب از کشور را در دستور کار قرار دهد، این امر در کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی نیز پیگیری خواهد شد.
شش- امروز شاهدیم دولت انگلستان در اوج خباثتهای خود، از «مکانیزم ماشه» هم سخن به میان آورد. دلسوزان انقلاب از همان آغاز مذاکرات دولت آقای روحانی با غرب نگران سوءاستفاده طرفهای غربی از این مذاکرات بودند اما همواره با برچسب «دلواپس» تحت انواع حملهها و توهینها قرار میگرفتند. آن زمان که به این گونه مذاکره کردن انتقاد میکردیم و میگفتیم تمام تخممرغهای خود را در یک سبد نگذاشته و بابت هر قدمی که در مذاکرات برمیدارید، از طرفهای غربی تضمین بگیرید برای این بود که میدانستیم اگر میدان برای آنها باز شود صحبت از مکانیزم ماشه خواهند کرد. دولت فعلی دولت مقاومت و ایستادگی نیست که از موضع اقتدار و منافع ملی ورود کرده و با طرفهای غربی حرف بزند. دولت نهتنها از سر ضعف و وادادگی پای میز مذاکره نشست بلکه هیچ تضمینی از طرفهای غربی نگرفت و این زمینهای شده تا آنها دولت را بترسانند که اگر خواستههای نامشروع ما را قبول نکنید، کشورتان را به حالت قبل از برجام برخواهیم گرداند. غرب تاکنون هیچ تعهدی نسبت به ملت ایران نداده و در قالب برجام هم هیچ نفعی برای ما نداشته است؛ از این رو فشار، تهدید و تحریمهای مجدد را در دستور کار قرار میدهند تا ما را وادار به تسلیم کنند؛ در حالی که مردم هرگز نباید نگران باشند زیرا حتی در صورت اجرای مکانیزم ماشه، تمام مشکلاتی که اقتصاد ما ناشی از تحریم متحمل شده، همین بوده که تاکنون رقم خورده است و اگر دولت فعلی رویکرد خود را از خارج و بویژه غرب به داخل تغییر دهد، به سرعت بحران اقتصادی پشت سر گذاشته خواهد شد. راه خروج از این بنبست فقط ایستادگی و مقابله و اقدام متقابل است.
*رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس
ارسال به دوستان
پرونده «وطن امروز» پیرامون برخی از مهمترین آثار سینمای سیاسی ایران که به تاریخ معاصر میپردازند
تاریخ در ژانر سیاسی
گروه فرهنگ و هنر: تاریخ همیشه پر بوده از سوژههایی که قابلیت خلق درامهایی جذاب و دیدنی داشته است؛ بویژه قصههایی تاریخی که با سیاست و آدمهای سیاسی گره خورده است. البته که این حوزه نیز همچون بسیاری دیگر از حوزههای مضمونی و محتوایی طی این سالها عموما در سینمای ایران در سایه درامهای اجتماعی قرار گرفتند. این در حالی است که معمولا هرگاه سینماگران ایرانی سراغ چنین سوژههایی رفتند در نهایت با استقبال مخاطبان نیز همراه شده است. «لباس شخصی» را میتوان مهمترین نمونه از این آثار دانست که قرار است در جشنواره فجر امسال به نمایش درآید. اثری در ارتباط با فعالیتهای حزب توده که روایتگر حضور نفوذیهای حزب توده در خرابکاریهای دهه 60 است. امیرعباس ربیعی، سازنده این اثر، لباس شخصی را به عنوان اولین اثر سینمایی خود با ترکیبی از بازیگران تئاتری روانه جشنواره فیلم فجر کرده است و احتمالا با توجه به موضوع آن میتوان این اثر را یکی از مهمترین آثار جشنواره امسال دانست. لباس شخصی اثری جاسوسی و معمایی است که با وجود اینکه روایتگر گوشهای از تاریخ معاصر ایران است اما حال و هوایی معماگونه بر آن حاکم است که البته با توجه به قصه اصلی آن که مربوط به فعالیتهای جاسوسی حزب توده در دهه 60 است، طبیعی به نظر میرسد. این فیلم که با سرمایهگذاری سازمان هنری- رسانهای اوج تولید شده، قرار است در بخش نگاه نو سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآید. حضور این اثر در جشنواره فجر امسال و احتمال درخشیدن آن، بهانهای شد تا در گزارشی به بررسی مهمترین فیلمهای تولید شده با محوریت موضوعات تاریخی- سیاسی بپردازیم. *** ماجرای نیمروز 1
تعداد تماشاچی
498 هزار و 800 نفر
میزان فروش
4 میلیارد و 297 میلیون و 359 هزار تومان
ماجرای نیمروز 2
تعداد تماشاچی
526 هزار و 700 نفر
میزان فروش
6 میلیارد و 232 میلیون تومان
«ماجرای نیمروز» محمدحسین مهدویان را باید نقطه عطفی در ژانر سیاسی- امنیتی 2 دهه اخیر سینمای ایران به شمار آورد. دکوپاژ و میزانسنهای خاص این کارگردان جوان که در «آخرین روزهای زمستان» و « ایستاده در غبار» جواب گرفته بود، در «ماجرای نیمروز 1» به قله موفقیت رسید. این اثر همزمان به عنوان بهترین فیلم و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران در جشنواره سیوپنجم فجر شناخته شد. «ماجرای نیمروز 1» روایتگر ترورهای سال 60 و بعد از برکناری بنیصدر است. روزهایی که نفوذ عناصر منافقین در دستگاههای دولتی و حکومتی افزایش یافته و ترورها تا سطح رئیسجمهور پیشرفت کرده است. اکثر کاراکترهای حاضر در ماجرای نیمروز، ما به ازای بیرونی دارند؛ البته بنا به مصالحی اسامی آنها تغییر یافته است. فینال فیلم، روایت حمله به مخفیگاه موسی خیابانی، رئیس شاخه ترور سازمان منافقین است که بعد از یک درگیری نیم روزه و با مرگ وی پایان مییابد. کارگردانی درست فیلم ماجرای نیمروز در کنار بازیهای یکدست از عوامل موفقیت این فیلم است. رهبر انقلاب در دیدار با عوامل فیلم ماجرای نیمروز گفتند: «فیلمتان عالی بود. خیلی خوب بود. نشستیم استفاده کردیم و لذت بردیم. اولا کارگردانی عالی بود، بازیها عالی بود، قصه عالی بود، فیلم خوشساخت بود، خیلی خوب بود. آن روزی که این قضیه اتفاق افتاد من دفتر امام بودم، همان ظهر. این بچهها از جمله این آقای سیفاللهی و اینها که بودند در قضیه (محاصره منزل موسی خیابانی)، آمدند گفتند که قضیه تمام شد. آمده بودند به امام گزارش بدهند. گریمها خیلی خوب بود. شهید بهشتی را خیلی خوب از آب درآوردید». «ماجرای نیمروز؛ رد خون» 2 سال پس از نسخه اول ساخته شد. «رد خون» روایت روزهای منتهی به عملیات مرصاد است. اکثر کاراکترهای ماجرای نیمروز1 در این فیلم نیز حضور دارند. داستان فیلم، روایت تلاش کمال و افشین برای بازگرداندن سیما از اردوگاه منافقین است. در «ماجرای نیمروز 2» از عباس زریباف که نیروی نفوذی منافقین در اطلاعات سپاه بود (در ماجرای نیمروز1) و موفق به فرار شده بود نیز انتقام گرفته میشود. در ماجرای نیمروز2 به بهانه حضور خواهر کمال در میان منافقین، دوربین به اردوگاه آنها نیز ورود میکند.
نظر کارگردان: محمدحسین مهدویان درباره تفاوت ماجرای نیمروز 1و2 اظهار داشت: «اگر ماجرای نیمروز» قصه شکلگیری خشونت است «ماجرای نیمروز؛ رد خون» درباره این است که مرز خشونت کجاست؟ وقتی ایدئولوژی به خشونتزایی میرسد، تا کجا میتواند پیش برود؟ ما درباره مقطعی فیلم میساختیم که به نظر میرسد این خشونت حد و مرزی ندارد، پایان ندارد و میتواند تا ابد ادامه داشته باشد. برای همین این موضوع هم یک لحن متفاوت نسبت به «ماجرای نیمروز» پیدا کرده است».
***
شبی که ماه کامل شد
تعداد تماشاچی
یک میلیون و 707 هزار نفر
میزان فروش
19 میلیارد و 13 میلیون تومان
نرگس آبیار از معدود فیلمسازان زن سینمای سالهای اخیر ما است که نوعی تالیف در آثار او به چشم او میخورد. این تالیف احتمالا یادگار دوران نویسندگی او است. روزهایی که رمان مینوشت. جشنواره سیوهفتم با «شبی که ماه کامل شد» برای آبیار خوشیمن بود. جایزه بهترین فیلم جشنواره و جوایز اصلی در حوزه بازیگری به این فیلم رسید. «شبی که ماه کامل شد» برگرفته از ماجرای واقعی زندگی عبدالحمید ریگی، نفر دوم گروه تروریستی جندالله و برادر عبدالمالک ریگی است. فیلم با روزهای منتهی به ازدواج فائزه و عبدالحمید آغاز شده، سفر فائزه و برادرش به پاکستان را روایت میکند و با قتل فائزه به دست همسرش در پاکستان پایان مییابد. ضعف در پرداخت شخصیت عبدالحمید و تبدیل او از یک مرد رمانتیک به یک تروریست بیرحم، نکتهای بود که در اکثر یادداشتهای منتقدان سینمایی درباره این فیلم به چشم میخورد. البته کارگردان از روایت مو به موی ماجرای مورد اقتباس اجتناب کرده و در چند مورد از قوه تخیل خود استفاده کرده است. نظر کارگردان: تمام اتفاقات مهم این فیلم واقعی است و ما فقط در جزئیات دخل و تصرف کردهایم. من در روند تحقیقات، اطلاعات زیاد و جذابی درباره جندالله، عبدالمالک و عبدالحمید به دست آوردم ولی سعی کردم برآیند منطقی این اطلاعات را در فیلمنامه استفاده کنم. مطمئن نیستم عبدالحمید واقعا شعر هم میگفته یا نه. میدانستم عاشقپیشه بوده ولی شاعری یا نوازندگی طبل را خودم به شخصیتش اضافه کردم. اما تمام چیزهایی که از عبدالمالک میبینید مال فیلمهایی است که دیده بودم. آن سکانسی را که عبدالمالک بین اعضای جندالله سخنرانی میکند و آخرش گریه میکند در فیلمهایی که به من داده بودند دیده بودم. برخی به خشونت فیلم انتقاد کردند ولی خشونت عبدالمالک خیلی بیشتر از این چیزی است که در فیلم میبینید. من در فیلم فقط عملیات تاسوکی را آوردهام ولی خشونتی که ما از طریق رسانهها مدام با آن روبهرو هستیم خیلی بیشتر از اینهاست. *** سیانور
تعداد تماشاچی
365 هزار و 412 نفر
میزان فروش
2 میلیارد و 523 میلیون تومان
بهروز شعیبی بعد از تجربه موفق «دهلیز» در ژانر اجتماعی، با فیلم سینمایی «سیانور» به سراغ دهه 50 و تسویهحسابهای داخلی مجاهدین خلق رفت. مسعود احمدیان فیلمنامهنویس «سیانور» یک بستر دراماتیک عاشقانه را به عنوان زیرساخت روایی داستان انتخاب کرده است. رابطه عاطفی امیر به عنوان یک نظامی و هما به عنوان یک مجاهد مبارز از پتانسل بالایی در تزریق جذابیت به سیانور برخوردار است. اکثر اشخاص و اسامی حاضر در سیانور نیز دارای مابهازای واقعی در ارکان سازمان مجاهدین در دهه 50 شمسی (پیش از انقلاب اسلامی) هستند. مهمترین آنها مربوط به مجید شریفواقفی و همسرش لیلا زمردیان، وحید افراخته و تقی شهرام است. سیانور ماجرای ترور «شریف واقفی» از اعضای اسلامگرای سازمان مجاهدین، توسط خود سازمان را نیز روایت میکند. لیلا زمردیان پس از اطلاع از تصمیم همسرش مبنی بر تاسیس شاخه اسلامگرای مجاهدین، حلقه مرکزی سازمان را از این تصمیم مطلع میکند. در قرار ملاقاتی که بین شریفواقفی و افراد تقی شهرام اتفاق میافتد، شریف توسط وحید افراخته ترور میشود. این ماجرا با کمی تغییرات جزئی در فیلم نمایش داده میشود، ماجرایی که از جذابیت روایی برخوردار است. لیلا برخلاف هما در طول فیلم هیچ اشارهای به علاقه به همسرش نمیکند و حتی آن را نوعی ارتباط سازمانی میداند، اما عشقش به مجید در تمام حرکاتش آشکار است. به وضوح ازدواج با مجید برای لیلا دیگر فراتر از یک وظیفه در قبال خلق است.
نظر کارگردان: زمانی که داشتم کار میکردم اصلا به این فکر نمیکردم که پرداختن به این موضوع خطرناک است، زیرا قبل از اینکه بخواهیم دهه 50 را به جایی منتسب کنیم، داریم یک بخشی از تاریخ واقعی انقلاب را روایت میکنیم. تاریخ واقعی انقلاب هم خیلی محدود به اختلافات و درگیری شاه و سیاستمداران نبوده است، بلکه دارای یک بخش اجتماعی مهمی بوده که آن بخش اجتماعی در گروههای سیاسی، گروههای چریکی، جوانان دانشجو و حتی کارمندان ادارت گسترده میشده است که بسیار ملتهب بوده و ما هیچوقت اینگونه به چنین بخشهایی نپرداختهایم. آن زمان یکی از پیشنهادات به ما این بود که اسامی واقعی را تغییر دهیم. این پیشنهاد خیلی محافظهکارانه بود اما بعدا در جشنواره متوجه شدم اگر اسامی عوض میشد، خیلیها راحتتر با فیلم کنار میآمدند. من اما معتقدم اگر اسامی واقعی را حذف کنیم دیگر «سیانور» جذابیت و ویژگی خاصی ندارد.
*** امکان مینا
تعداد تماشاچی
57 هزار و 305 نفر
میزان فروش
424 میلیون و 228 هزار تومان
از آنجایی که اکثر آثار امنیتی و سیاسی معاصر ما مربوط به دهه 60 و سازمان مجاهدین خلق است، کمال تبریزی نیز سال 1394 با فیلمنامهای از فرهاد توحیدی و مرتضی اصفهانی بخت خود را در این ژانر با کارگردانی فیلم سینمایی «امکان مینا» آزمود. داستان فیلم درباره زن و شوهری به نام مهران و مینا در روزهای موشکباران تهران در دهه ۶۰ خورشیدی است. مهران خبرنگار است و در یک روزنامه پرتیراژ کار میکند و در حوزه اخبار سیاسی و اوضاع جنگ مینویسد اما مینا دور از چشم شوهرش به سازمان مجاهدین پیوسته است. او با توجه به شغل همسرش به اخبار و اطلاعات روز کشور دسترسی دارد و البته آن را در اختیار سازمان مجاهدین قرار میدهد. فیلم سینمایی «امکان مینا» به دلیل ضعف در شخصیتپردازی و البته حفرههای دراماتیک در فیلمنامه مورد انتقاد کارشناسان قرار گرفت. در سیوچهارمین دوره جشنواره فیلم فجر همزمان 2 فیلم «امکان مینا» و «سیانور» به سازمان مجاهدین پرداخته بودند.
نظر کارگردان: کمال تبریزی نظر متفاوتی نسبت به منتقدان فیلمش داشت و معتقد بود: آنهایی که با فیلم ارتباط برقرار میکنند، خیلی خوب جزئیات را تمییز میدهند و وارد عمق میشوند. واقعیت این است که عبور از لایههای سطحی امکان مینا و رفتن به لایههای عمیقترش کمی سخت است. مثل آب استخر نیست، مثل استخری است که سطح بیرونش یخ زده است؛ باید یخهایی را بشکنید.
*** روباه
تعداد تماشاچی
26 هزار و 940 نفر
میزان فروش
127 میلیون و 186 هزار تومان
بهروز افخمی در «روباه» 21 سال پس از «روز شیطان» دوباره سراغ تولید یک فیلم امنیتی- جاسوسی رفته است. افخمی که علاوه بر کارگردانی، نویسندگی اثر را نیز بر عهده دارد در «روباه» روایتگر ورود یک جاسوس- که در فیلم ادعا میشود برادر نتانیاهو است- به ایران برای ترور دانشمندان هستهای میشود. یوهان با اغفال افراد سادهلوح در راستای انجام خرابکاریهای مدنظرش قدم برمیدارد. یکی از طعمههای او برای این امر، موتورسوار مسافرکشی با نقشآفرینی حمید گودرزی است. او در آستانه پدر شدن قرار دارد و با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکند. با ورود وزارت اطلاعات به داستان، او متوجه رکبی که از جلال خورده میشود و این بار در زمین نیروهای امنیتی بازی میکند. روباه مانند اکثر آثار افخمی از یک زیرلایه طنز نیز برخوردار است. نظر کارگردان: بهروز افخمی در مصاحبهای از عدم علاقه مسؤولان فرهنگی به تولید آثاری همچون «روباه» گفته بود: « زمانی که «روز شیطان» را ساختم خیلی علاقهای به ساخت چنین فیلمی میان مسؤولان بنیاد فارابی و وزارت ارشاد نبود، بعد از 20 سال باز هم علاقهای میان مسؤولان احساس نکردم. در واقع سازمان انرژی اتمی از طریق بنیاد فارابی هزینه «روباه»را پرداخت کرده و فکر میکنم فیلم خیلی مورد علاقه مسؤولان وزارت ارشاد نیست». *** روز شیطان
تعداد تماشاچی
428 هزار و 661 نفر
میزان فروش
33 میلیون و 723 هزار تومان
یکی از گروهکهای سلطنتطلب در پاریس طرحی برای براندازی در دست اجرا دارد و از حمایت بعضی صاحبان قدرت در آمریکا نیز برخوردار است. مرحله اول این طرح وارد کردن تدریجی قطعات یک بمب اتمی کوچک است. مرحله دیگر جاسازی آن در داخل یک چمدان است تا یک هفته قبل از بازدید نمایندگان آژانس بینالمللی انرژی هستهای از تأسیسات اتمی ایران، جنب استادیوم یکصدهزار نفری آزادی منفجر کرده و با این کار حکومت ایران را متهم به زیر پا گذاشتن قراردادهای کنترل سلاحهای هستهای کنند. قطعات بمب به وسیله 11 نفر به صورت جداگانه و تحت پوشش وسایل معمولی مسافران وارد کشور میشود اما با تصادفی که برای یکی از حاملان بمب پیش میآید، قطعهای از بمب به دست مأموران وزارت اطلاعات میافتد و... . نظر کارگردان: بهروز افخمی سالها بعد درباره پروسه ساخت «روز شیطان» گفت: «فیلم را با پول خودمان ساختیم. من رفتم پیش آقای بهشتی مدیرعامل وقت فارابی و خلاصه داستان را که اقتباسی بود از رمان «فردریک فورسایت» برایش تعریف کردم، این را میدانستم که روز شیطان پرفروش نمیشود برای همین به بهشتی گفتم شما هزینههایی که معمولا بابت پیشخرید حقوق تلویزیونی و پخش ویدئویی و فیلمخانه میدهید را که چیزی حدود ۵۰ درصد بودجه فیلم میشود پرداخت کنید، بقیه را خودمان از جیب میگذاریم». *** قلادههای طلا
تعداد تماشاچی
10 هزار و 774 نفر
میزان فروش
44 میلیون و 326 هزار تومان
بعد از تجربه ناموفق فیلم سینمایی «پایاننامه» درباره حوادث سال1388، «قلادههای طلا» به نویسندگی و کارگردانی ابوالقاسم طالبی نخستین محصول سینمایی جدی است که به وقایع آن سالها پرداخته است. «قلادههای طلا» با اشاره به ماجرای یک پرونده خرابکاری واقعی آغاز میشود. سرویسهای امنیتی بیگانه برای بحرانسازی در مملکت قصد دارند یک عملیات تروریستی در پرواز اهواز- تهران انجام دهند که در نهایت شکست میخورد. با شکست عملیات مخالفان جمهوری اسلامی ایران، مازیار فناییزاده، جاسوس ارشد ایرانیتبار امآی۶ از سوی سرپرست ایرانیتبار خود یعقوب قادری (مک گورین)، مأمور میشود به ایران بیاید و در شلوغیهای بعد از انتخابات ایفای نقش کند.
نظر کارگردان: «قلادههای طلا» حاشیههای بسیاری در پی داشت. حواشی از اکران فیلم در جشنواره فجر آغاز شد و حتی تا 7 سال بعد و در پخش تلویزیونی نیز ادامه یافت. نهم دیماه 1397 و بعد از پخش قلادههای طلا از شبکه افق، ابوالقاسم طالبی در توئیتی نوشت: «امشب (نهم دیماه ۹۷ ساعت 20:30) از بیت حضرت رهبرى با بنده تماس گرفتند و پیام ایشان را به اطلاع بنده رساندند، حضرت آقا فرمودند: دیشب مجددا فیلم شما را از شبکه افق دیدم، آفرین آفرین آفرین؛ دست شما درد نکند از قول من به بازیگران سلام برسانید». البته همزمان با پخش، فیلم در تاریخ مذکور با واکنش وزارت اطلاعات روبهرو شد و این وزارتخانه نسبت به محتوای این فیلم موضع گرفت.
***
به رنگ ارغوان
تعداد تماشاچی
271 هزار و 855 نفر
میزان فروش
556 میلیون و 574 هزار تومان
قطعا «به رنگ ارغوان» ساخته ابراهیم حاتمیکیا را باید یکی از 3 فیلم جنجالی دهه 80 سینمای ایران به شمار آورد؛ جنجالی که البته بعد از اکران فیلم مشخص شد یک هیاهوی بیمورد بوده است. فیلم بعدها از تلویزیون نیز پخش شد. «به رنگ ارغوان» پس از 4 سال توقیف در بیستوهشتمین جشنواره فیلم فجر اکران شد و توانست همزمان سیمرغ بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را از آن خود کند.
«به رنگ ارغوان» روایتگر احوالات یک مامور امنیتی به نام هوشنگ است که برای دستگیری یکی از سرشاخههای یک گروهک معاند با نام شفق (با نقشآفرینی فرهاد قائمیان) عازم شمال کشور میشود. پوشش هوشنگ در این فیلم به صورت یک دانشجوی دانشکده جنگلداری است. در این دانشکده ارغوان دختر شفق نیز در حال تحصیل است. هوشنگ، ارغوان را زیر نظر گرفته و رفتهرفته نوعی وابستگی در او شکل میگیرد. این وابستگی هوشنگ را با یک خوددرگیری فلسفی مواجه میکند. با ورود شفق به روستا درگیریها آغاز و در نهایت شفق کشته میشود. نمایش تجهیزات امنیتی رصد و پایش سوژهها در فیلم، حتی در اکران 4 سال پس از ساخت فیلم و در سال 1388 از جذابیت مناسبی برای تماشاگر برخوردار بود. این ساخته حاتمیکیا نیز پس از نمایش، موافقان و مخالفان متعددی به خود دید. نکته جالب اینجا بود که مخالفان فیلم بیشتر از طیف راست سیاسی بودند.
نظر کارگردان: کارگردان «به رنگ ارغوان» درباره اینکه چگونه تصمیم گرفت این اثر سینمایی را بسازد، اظهار کرد: «همین چند روز پیش داشتم از اتوبان همت میگذشتم که چشمم به پوستر بزرگ حاج همت افتاد که به چند جای آن رنگ پرتاب کرده بودند. اتوبان جای ایستادن نبود و من شاید در چند ثانیه این تصویر را دیدم و پشت سرش متوجه شدم دارم اشک میریزم. اینجا از نظر من فیلم حاتمیکیا کلید خورد. سینما از نظر من همین است؛ یک لحظه، یک آن. نقطه عطف تشکیلات امنیتی بعد از انقلاب، شاید با قتلهای زنجیرهای کلید خورد؛ بحثی به اسم امنیت. اگر «آژانس شیشهای» تکیهاش روی واژهای به اسم «مصلحت» بود، در «ارغوان» واژه «امنیت» برایم پررنگ شد. «امنیت» یعنی چه و از چه منظری؟ «ارغوان» تفسیر امنیت از دید «فرهنگ» است».
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ هیچ بهانهای برای افزایش قیمت ارز تا پایان سال وجود ندارد
مسیریابی نرخ ارز
تأمین اعتبارات پرداختهای پایان سال شرکتهای دولتی از جیب مردم انجام نشود
گروه اقتصادی: بررسی روند شاخص قیمت ارز در سالهای اخیر نشان میدهد طبق یک قانون نانوشته، نرخ دلار و یورو از ابتدای زمستان روندی افزایشی به خود میگیرد و در همین ایام به بالاترین میزان در طول سال میرسد. برخی کارشناسان بر این باورند این روند افزایشی، ریشهای غیر از مسائل اقتصادی دارد و دولتها برای تامین کسریهای پرداختهای پایان سال این کار را انجام میدهند.
به گزارش «وطن امروز»، موضوع افزایش قیمت ارز در روزهای پایانی سال در حالی تبدیل به یک اپیدمی شده است که در روزهای اخیر قیمت ارز به دلیل اتفاقات مختلف بیشترین جهش خود را داشته و دیگر انتظار نمیرود بار دیگر گران شود.
* روز سرد بازار ارز
هر چقدر دیروز تهران شاهد برودت هوا بود، بازار طلا و سکه هم سرد سپری شد. دیروز هر دلار آمریکا با کاهش 100 تومانی نسبت به اولین روز هفته جاری 12900 تومان فروخته شد و هر یورو با 200 تومان کاهش در همین بازه زمانی 14500 تومان توسط صرافیها داد و ستد شد. همچنین بازار طلا هم از این روند کاهشی بینصیب نماند و سکه امامی با نزدیک به 100 هزار تومان کاهش 4 میلیون و 850 تومان معامله شد.
* تابآوری ارزی کشور بالا رفته است
در یک ماه گذشته هر اتفاقی که ممکن است 10 سال یک بار در حوزه سیاسی هر کشور روی دهد به یکباره در کشورمان رخ داد؛ ترور یکی از فرماندهان ارشد نظامی کشورمان توسط آمریکا، پاسخ نظامی ایران با حمله به پایگاه عینالاسد آمریکا و در نهایت سقوط یک هواپیما به دلیل اشتباه فردی. هر کدام از این اتفاقات اگر در 2 سال گذشته روی داده بود، میتوانست تا روزها تاثیرات گستردهای روی بازارهای مختلف بویژه ارز داشته باشد اما در اتفاقی نادر تجربه نهچندان دور سالهای اخیر تکرار نشد. نباید فراموش کرد در روزهای ابتدایی خروج ایالات متحده آمریکا از برجام که به مراتب خیلی کوچکتر از مسائل کنونی بود، قیمت دلار با یک شوک روانی از کانال 6 هزار تومان در جهشی کمنظیر خود را به مرز 8 هزار تومان رساند. این رفتار در بازار ارز گویای آن است که تابآوری اقتصادی افزایش قیمت ارز در کشور بالا رفته است و دیگر بازار در واکنش به خبرهای سیاسی شاهد نوسانات فراگیر نیست. بخشی از این رفتار بازار ناشی از دلزدگی سرمایهگذاران خرد فعال در بازار ارز است. با وجود اینکه نوسانات بازار ارز در 2 سال گذشته زیاد بوده و بازه قیمتی بزرگی را درگیر خود کرده است اما نتیجه این نوسانات متضرر شدن افرادی بوده که این بازار را برای سرمایهگذاری انتخاب کردهاند. در همینباره عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی گفت: دیگر امکان دلالی وجود ندارد. محمدمهدی مفتح با بیان اینکه وضعیت فعلی بازار ارز بر ضرورت توجه مردم به توصیههای رئیس کل بانک مرکزی تاکید دارد، گفت: مردم باید از خرید و فروشهای کاذب ارز جلوگیری کرده و بدانند بازار ارز جای مناسبی برای سرمایهگذاری نیست. وی با تاکید بر اینکه سازوکارهای در پیش گرفته شده از سوی بانک مرکزی نشان از تلاش برای کاهش قیمت ارز دارد، افزود: خوشبختانه مدیریت منسجم موجود در این حوزه نویددهنده ساماندهی نهایی بازار ارز است. مفتح ادامه داد: با توجه به نظارتهای مستمر بر بازار، دیگر امکان دلالی وجود نداشته و به طور حتم با ادامه این رویه ارز به قیمت واقعی خود نزدیک میشود.
* قیمت ارز باز هم کاهش پیدا میکند
عبدالناصر همتی، رئیسکل بانک مرکزی هم در اینباره اظهار داشت: تلاشهای بیوقفه بانک مرکزی به همراه سایر بخشهای کشور، نظام ارزی کشور را در شرایط بسیار سخت اقتصادی به سامان رسانده است. همانگونه که پیشتر اشاره کردم، بازار ارز محل تخلیه شوکهای خارجی به اقتصاد است و نقش بانک مرکزی نیز جلوگیری از نوسانات بازار و حذف نقش مخرب سفتهبازان در این بازار است. همتی پیش از این هم در یادداشتی نوشته بود: بانک مرکزی، در خط مقدم جبهه مقاومت اقتصادی، با کمک دولت و سایر ارکان نظام، شرایط را به گونهای مدیریت کرده است که خنثی شدن تلاشهای آمریکا در فشار حداکثری گواه آن است.
بانک مرکزی با قدرت بیشتر و با تدبیر لازم تلاش خود را برای خنثیسازی هرگونه تلاش برای بیثباتی بازارها خواهد کرد. همتی افزود: اطمینان دارم مدیریت علمی و دقیق بازارها تاکنون موفق بوده، لذا با قوت ادامه پیدا خواهد کرد. بانک مرکزی سیاستهای پولی و ارزی موردنظر خود را برای کمک به رشد اقتصادی و کنترل تورم در ادامه سال جاری و سال آینده عملیاتی میکند.
رئیس کل بانک مرکزی تأکید کرد: همانگونه که قبلاً اعلام کردم، بازار ارز همچنان با آرامش به تخلیه شوکهای سیاسی خود ادامه میدهد و مردم عزیز نیز دریافتهاند نباید اجازه سودجویی به فرصتطلبان را در این بازار بدهند و دارایی خود را در معرض ریسک آن قرار دهند.
***
[خطر کسری بودجه پایان سال]
تنها بهانهای که در این بین میتوان برای افزایش قیمت ارز در روزهای پایانی سال 98 بیان کرد، جبران کسریهای درآمدی دولت برای پرداختهای ویژه پایان سال است. دولتها در پایان سال شمسی رقم قابل توجهی را تحت عنوان پاداش پایان سال مدیران و عیدی کارمندان خود پرداخت میکنند، این رقم در صورت عدم برنامهریزی و بهرهور نبودن شرکتهای دولتی از محلهایی مانند نوسانات قیمت ارز تامین میشود که بار اصلی آن بر دوش مردم است و میتواند موجب افزایش قیمت کالاها در روزهای پایانی سال شود. با توجه به وضعیت معیشتی مردم و فشارهایی که پس از گرانی بنزین بر دوش مردم تشدید شده است، این اتفاق را میتوان یک سم مهلک برای اقتصاد دانست و باید از دولت خواست دست به چنین اقدامی در هر صورت نزند. گفتنی است بررسیها نشان میدهد اخبار امیدوارکنندهای مبنی بر تامین ارز به صورت اسکناس برای روزهای پایانی سال وجود دارد که هر گونه بهانهای را برای سفتهبازی و سوداگری در بازار از بین میبرد. با توجه به این اخبار به صورت عملی بانک مرکزی میتواند به عنوان اصلیترین بازیگر بازار ارز، موجبات کوچکترین تکانههای ارزی به صورت هیجانی را هم در روزهای پایانی سال از بین ببرد.
ارسال به دوستان
خبر نگرانکننده رسانههای اماراتی و عربستانی درباره صدور رأی رسمی AFC مبنی برگرفتن حق میزبانی تیمهای فوتبال ایرانی
تکرار ماجرای سعودی
* گفتوگوی «وطن امروز» با علی کفاشیان و سید کاظم اولیایی درباره بحران میزبانی تیمهای ایرانی در لیگ قهرمانان فوتبال آسیا
بحث اصلی این روزهای فوتبال و حتی کل ورزش ایران گرفتن میزبانی از تیمهای ایرانی حاضر در لیگ قهرمانان آسیا و برگزاری بازی در کشور سوم است؛ موضوعی که با تهدید تیم های ایرانیها روبهرو شد و ۴ تیم استقلال، پرسپولیس، سپاهان و شهرخودرو عنوان کردند در صورت گرفتن میزبانی از آنها از حضور در این رقابتها انصراف میدهند. پیش از این قرار بود تا دیروز (یکشنبه) کنفدراسیون فوتبال آسیا نظر نهاییاش را پیرامون این مسأله اعلام کند اما این اتفاق رخ نداد و اهالی ورزش کماکان منتظرند تا ببینند نظر نهایی کنفدراسیون فوتبال آسیا چیست. در این بین نگاهی به اتفاقات چند روز اخیر نشان میدهد دقیقا فوتبال ما همان مسیری را میرود که چند سال قبل بعد از اعلام خبر بازی نمایندگان کشورمان و سعودی در زمین بیطرف، طی کرده بود. آن روزها نیز هم وزیر ورزش و هم مسؤولان کمیته ملی المپیک در مصاحبههایی عنوان میکردند با فیفا مکاتبه میکنند که این رای را بشکنند اما در حالی که بیش از 3 سال از آن میگذرد، همچنان بازی نمایندگان ایران و سعودی در کشور سوم برگزار میشود. در چنین وضعیتی که خطر حذف نمایندگان ایران از آسیا بالای سر فوتبال ما دور میزند، باز هم شاهد چنین واکنشهایی هستیم؛ وعدههایی از جنس تقریبا هیچ. از یک سو وزارت ورزش میگوید با «شیخ سلمان» بحرینی، رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا لابی کردهاند و از سوی دیگر کمیته ملی المپیک مدعی است با شیخ احمد الفهد، رئیس شورای المپیک آسیا در حال رایزنی هستند و در این ارتباط نامهای را روز گذشته خطاب به وی ارسال کردهاند؛ دقیقا مشابه همان فعالیتهایی که قرار بود مشکل ما با سعودی را حل کند. البته منفیبافی نمیکنیم اما وقتی میبینیم AFC بازی استقلال و شهر خودرو در لیگ قهرمانان آسیا با حریفانشان را از تقویم اعلام شده قبلی حذف کرده، به همه چیز بدبین میشویم. لابیهای که باید هفته قبل و پیشتر انجام میشد، متاسفانه انجام نشد تا حالا که کار از کار گذشته و حکم صادر شده، ما به دنبال تغییر آن باشیم، غافل از اینکه هیچ راهی برایمان نمانده جز تهدید به کنارهگیری؛ راهکاری که قطعا نباید اولین راه درمان باشد و آخرینش است اما متاسفانه اینگونه شده است که آخرین راهکار را به واسطه انفعالمان به عنوان تنها راه مطرح میکنیم.
* قول شیخ سلمان را باور کنیم؟
روز گذشته وزارت ورزش خبری را روی خروجیاش قرار داد مبنی بر اینکه وزیر ورزش در تماس تلفنی با رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا ضمانت امنیت برای تیمهای میهمان ایران در لیگ قهرمانان را عهدهدار شده است. شیخ سلمان هم قول داده این تصمیم را مجددا بررسی کند. در متن خبر وزارت ورزش آمده است: مسعود سلطانیفر در تماس تلفنی با شیخ سلمان، رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا با اعتراض شدید به تصمیم کمیته مسابقات این کنفدراسیون گفت: ایران کشوری امن و مقتدر است و همانطور که نامه شرکت هواپیمایی کشوری در اختیارتان قرار گرفت، هیچ مشکلی در امنیت تردد هوایی نداریم. علاوه بر آن تضمین امنیت تیمهایی که میهمان فوتبال ایران هستند با من خواهد بود. وزیر ورزش تاکید کرد: به نظر میرسد تصمیمات کمیته مسابقات شما تحت تاثیر رسانههای بیگانه و مخالف کشور است و در کمال تعجب شاهد چنین رفتاری با پرطرفدارترین و محبوبترین تیمهای آسیا هستیم. بر اساس اعلام پایگاه خبری وزارت ورزش و جوانان، رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا به وزیر ورزش و جوانان ایران قول داد تصمیم کمیته مسابقات را مجددا بررسی کند.
***
[ادعای رسانههای سعودی: حکم AFC علیه ایران صادر شد]
شامگاه دیروز (یکشنبه) در صورتی که همه چشمها به سوی مالزی و مقر کنفدراسیون فوتبال آسیا دوخته شده بود تا تصمیم نهایی این نهاد درباره میزبانی تیمهای ایرانی رسانهای شود، رسانههای سعودی و اماراتی یکصدا مدعی شدند رای رسمی و نهایی AFC صادر شده و به ضرر ایران است. اما تا لحظه آخر که روزنامه به چاپخانه فرستاده شد، فدراسیون فوتبال این خبر را تایید نکرد. در شرایطی که هنوز سایت کنفدراسیون فوتبال آسیا این خبر را اعلام نکرده، منابع سعودی و اماراتی یکصدا از تصمیم نهایی کمیته اجرایی در تصدیق مشورت کمیته مسابقات لیگ قهرمانان آسیا خبر دادند. با این وصف برگزاری مسابقات خانگی 4 تیم ایرانی حاضر در لیگ قهرمانان آسیا (پرسپولیس، سپاهان، استقلال و شهرخودرو) باید در زمین بیطرف انجام شود. سایتهای عربی مثل ارمنیوز، کوره آنلاین و شبکه ابوظبی تاکید کردند که این تصمیم کنفدراسیون فوتبال آسیا تنها شامل لیگ قهرمانان آسیا نمیشود، بلکه هرگونه بازی در چارچوب فوتبال آسیا در زمین ایران تا اطلاع ثانوی ممنوع است و به این ترتیب این تصمیم شامل بازیهای ملی شده و دامنه آن گستردهتر است. حالا باید منتظر ماند و دید رسانههای یادشده این بار هم خبر را زودتر از فدراسیون ما داشتند یا فقط یک گمانه زنی رسانهای بوده است.
ارسال به دوستان
غافلگیری مسؤولان با بارش برف در پایتخت و اعلام دیرهنگام تعطیلی مدارس قبل از شروع کلاسها
آموزشوپرورش خواب ماند
گروه اجتماعی: دیروز در تهران بسیاری از والدین بعد از اینکه فرزندان خود را به مدرسه بردند، متوجه شدند مدارس تعطیل شده، چرا که بارش برف و باران مسؤولان را غافلگیر کرده و آموزشوپرورش در دیرترین زمان ممکن تعطیلی مدارس پایتخت و شهرستانهای استان تهران را اطلاعرسانی کرد.
به گزارش «وطن امروز»، سازمان هواشناسی از مدتها پیش بارش برف و باران را پیشبینی کرده بود اما باز هم مسؤولان بارش برف به این میزان در پایتخت را باور نمیکرد. طبق معمول ترافیک اولین محصول بارشها بود، البته بماند که دیدن اولین برف درست و حسابی زمستانی برای پایتختنشینان دلانگیز بود. به گفته سازمان هواشناسی بارش برف در تهران ادامه دارد و حداقل امروز هم پایتخت سفیدپوش خواهد بود، البته این بارشها در ارتفاعات تا چهارشنبه ادامه خواهد یافت. دیروز پروازهای فرودگاه مهرآباد هم لغو شد و پروازهای انجام شده هم به علت کاهش دید با تاخیر مواجه شد. اما مهمترین مساله دیروز بحث اعلام دیرهنگام تعطیلی مدارس بود. والدین دیروز از غافلگیری مسؤولان آموزشوپرورش غافلگیر شدند! آموزشوپرورش فقط ساعتی قبل از آغاز به کار مدارس اعلام کرد مدرسههای مقطع ابتدایی و نوبت اول متوسطه تعطیل است اما در ادامه مدارس نوبت دوم متوسطه هم تعطیل شد! کمی بعدتر آموزشوپرورش شهرستانهای استان تهران هم اعلام کرد مدارس شهریار، بومهن و رودهن و دماوند هم تعطیل است. این وضع اطلاعرسانی در حالی است که هواشناسی از چند روز پیش اعلام کرده بود بارش برف از شامگاه شنبه آغاز میشود اما گویا مسؤولان آموزشوپرورش تا برف را ندیدند، پیشبینی هواشناسی را باور نکردند! این نحوه اطلاعرسانی را در ایام آلودگی هوا هم شاهد بودیم، به شکلی که مدارس پایتخت و برخی دیگر از کلانشهرها نمیدانستند تکلیفشان تا چند ساعت بعد چیست.
* چرا تعطیلی مدارس دیر اعلام شد؟
بسیاری از والدین در زمان عزیمت دانشآموزان به مدرسه تازه متوجه تعطیلی مدارس شدند و اعلام دیرهنگام تعطیلی، مشکلات فراوانی برای آنها ایجاد کرد. سخنگوی آموزشوپرورش شهر تهران اعلام تعطیلی دیرهنگام مدارس به دنبال بارش برف را عدم قطعیت پیشبینی هواشناسی در میزان بارش برف مطرح کرد. مسعود ثقفی در توضیح این موضوع گفت: این سری از بارشها غیرمنتظره بود و بارش از نیمههای شب آغاز شد و اگرچه هواشناسی احتمال بارش برف را داده بود اما چیزی را به صورت قطعی اعلام نکرده بود. وی ادامه داد: درباره تعطیلی مدارس به دنبال بارش برف، طبق قانون آموزشوپرورش تصمیمگیری میکند و شخصاً از ساعت 2 نیمهشب بیدار بودم و از مناطق پیگیری میکردم تا میزان بارش برف را گزارش دهند و ساعت ۵ و نیم صبح به این نتیجه رسیدیم باید مدارس تعطیل شود و بلافاصله در سایت آموزشوپرورش شهر تهران اطلاعرسانی شد، به شبکه خبر هم اعلام کردیم و به صورت زیرنویس آن را مدام اعلام کردند و برای خبرگزاریها نیز خبر را ارسال کردیم.
ثقفی به خانوادهها پیشنهاد کرد در روزهای برفی پیش از آنکه فرزندان خود را برای بردن به مدرسه آماده کنند، رسانهها از جمله خبرگزاریها و شبکه خبر را رصد کنند. وی درباره احتمال تعطیلی روز دوشنبه مدارس پایتخت نیز بیان کرد: پیشبینی هواشناسی این است که این برف تا ساعتهای دیگر ادامه دارد اما قطع میشود و تا فردا (امروز دوشنبه) تداوم ندارد اما ممکن است سرمای شدیدی بعد از این بارش داشته باشیم یا لغزندگی معابر را داشته باشیم. اگر لغزندگی معابر در مناطق گزارش شود، آن وقت تصمیم درباره تعطیلی یا عدم تعطیلی مدارس برای فردا گرفته و به سرعت اعلام میشود.
سرهنگ نادر رحمانی، رئیس مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک پلیس راهور ناجا نیز در گفتوگو با فارس، به ادامه بارشها اشاره و اظهار کرد: با توجه به پیشبینی هواشناسی بارشها تا روز چهارشنبه ادامه خواهد داشت، بنابراین از رانندگان درخواست داریم حتماً تجهیزات زمستانی را به همراه داشته و در رانندگی سرعت مطمئنه و فاصله طولی مجاز را رعایت کنند.
وی از ترافیک نیمهسنگین و پرحجم در ورودیهای تهران خبر داد و گفت: با توجه به حجم بارشها و لغزندگی معابر کندی حرکت وسایل نقلیه را شاهد هستیم.
* ادامه بارش برف
صادق ضیاییان، مدیرکل پیشبینی سازمان هواشناسی از احتمال نشستن برف ۴ تا ۱۰ سانتیمتری در پایتخت خبر داد و گفت: در مناطق سیلزده ممکن است بارش برای کسانی که در چادر اسکان یافتهاند مشکلساز باشد. عمده فعالیت سامانه بارشی کنونی در شهر تهران، صبح دوشنبه (امروز) است و انتظار داریم در مناطق شمالی شهر نسبت به مناطق جنوبی بارش برف بیشتری داشته باشیم. مدیرکل پیشبینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی کشور درباره ورود سامانه بارشی جدید به کشور از روز دوشنبه و احتمال تکرار سیلاب در مناطق سیلزده نیز گفت: فعلاً آنچه نقشهها از این سامانه نشان میدهند، بارش خیلی زیادی نیست ولی چنانچه نقشهها تغییر کند طی روزهای آینده اعلام میکنیم اما چیزی که الان هست بارش زیاد نیست. ضیاییان در پایان هشدار داد: در مناطق سیلزده به خاطر اینکه برخی هموطنان در چادر اسکان پیدا کردهاند ممکن است همین میزان بارش مشکلساز باشد اما از نظر اینکه سیل تازهای رخ دهد فعلاً چنین چیزی به نظر نمیرسد.
* ورود سامانه جدید بارشی به کشور از امروز
کارشناس سازمان هواشناسی گفت: بارندگیها به صورت برف و باران تا پایان هفته در کشور ادامه دارد. فاطمه گودرزی در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: فعالیت سامانه بارشی در بیشتر مناطق کشور ادامه دارد. بنا بر این اعلام امروز (۳۰ دی) بارش در نیمه شرقی و سواحل دریای خزر ادامه دارد و سامانه بارشی از اواخر وقت امروز از مرزهای شرقی کشور خارج میشود. پیشبینی شده است این وضعیت یخبندان، لغزندگی و اختلال تردد در معابر شهری و محورهای مواصلاتی همراه با مهآلودگی و کاهش دید را به همراه داشته باشد. در پیشبینی هواشناسی آمده است از بعد از ظهر امروز (۳۰ دی) سامانه بارشی دیگری از غرب و شمال غرب وارد کشور میشود و بارشهای پراکنده برف و باران در این مناطق آغاز خواهد شد. این سامانه به سمت نیمه شرقی کشور حرکت میکند و طی روز سهشنبه فعالیت بارشی این سامانه در شمال غرب، غرب، دامنههای البرز غربی، غرب دریای خزر و برخی نقاط مرکز کشور پیشبینی میشود. روز چهارشنبه دوم بهمنماه هم با تشدید فعالیت سامانه بارشی در دامنههای زاگرس مرکزی، شمالی و غرب کشور گستره آن نیمه غربی و قسمتهای از جنوب کشور را در بر میگیرد. پنجشنبه سوم بهمنماه نیز سامانه بارشی جز جنوب شرق و شمال غرب در سایر مناطق کشور فعال خواهد بود. برای 3 روز آینده در شرق و جنوب شرق کشور وزش باد شدید پیشبینی میشود.
***
[خطر استمرار وقوع سیل سراسری در کشور]
پروفسور پرویز کردوانی ، پدر علم کویرشناسی و استاد برجسته جغرافیای کشور وقوع سیل در استانهای جنوبی کشور را در سال جاری ناشی از تغییرات اقلیمی آبوهوا عنوان کرد و به «وطنامروز» گفت: بیتوجهی دولت بویژه 2 وزارتخانه نیرو و کشاورزی نسبت به انجام اقدامات لازم برای جلوگیری از وقوع سیل، کاملا محرز است، چرا که این 2 وزارتخانه نتوانستهاند بخوبی به وظایف خود در جهت توسعه آبخیزداری، لایروبی سدها و ساخت سدهای کوچک و بزرگ آبگیر برای جلوگیری از وقوع سیلاب ویرانگر عمل کنند. وی افزود: طی هفته گذشته بارانهای سیلآسا در سیستانوبلوچستان موجب شد در این استان 9 برابر بارش سالانه فقط در 2 روز اتفاق بیفتد. این بارشهای تند و سیلآسا حاصل تغییرات جوی است که با گرم شدن زمین، رطوبت اقیانوسها در منطقهای جمع و با کاهش دما در آن منطقه رطوبتها تبدیل به باران میشود. کردوانی افزود: از آنجایی که اقدامات قابل توجهی در بخش آبخیزداری در کشور انجام نشده است و از طرفی سدهای خاکی آبگیر چندانی نیز در نزدیکی شهرها و روستاها وجود ندارد همچنین انباشت رسوب سدها باید انتظار رخداد سیلاب در شهرهایی که بارش زیادی دارند را داشت.
این کارشناس اقلیمشناسی افزود: اگر عملیات آبخیزداری در دامنه کوهها بخوبی انجام شود، بارشهای تند و مستمر در خاک نفوذ کرده و جلوی وقوع سیلابهای تند و ویرانگر را میگیرد. از طرفی این سیلابها چون معمولا زمین را میشوید، بنابراین با خود گلولای به همراه میآورد که این گلولای از طریق رودخانهها و مسیرهای جریان آب وارد سدها یا خانه و کاشانه مردم میشود. وی به بیتوجهی مسؤولان نسبت به لایروبی سدها اشاره کرد و گفت: قطر گلولای رسوبشده کف سدهای کشور اکنون به چند متر میرسد که خطر بالا آمدن آب سد در زمان بارندگی و وقوع سیل را هشدار میدهد اما مسؤولان نسبت به این موضوع مهم توجه آنچنانی ندارند، این در حالی است که بخش عمدهای از خسارت به بار آمده در پی وقوع سیل خوزستان ناشی از باز کردن دریچههای بالای دهانه سد بوده است. کردوانی افزود: اکنون بالادست سدها به علت انجام نشدن آبخیزداری گسترده و پاییندست آن به جهت ساختوسازهای غیراصولی و غیرعلمی، خطر بزرگی را به مردم و مسؤولان هشدار میدهد، چرا که نبود عملیات آبخیزداری در بالادست باعث ورود گل و لای به درون سدها میشود و انباشت این لایهها فشار سنگینی را به سد وارد میکند و در صورت بارشهای فراوان و ورود آبهای روان تند و پرحجم، احتمال شکستن سد را که فاجعهبار است در برخی سدهای کشور بویژه سدهای تهران هشدار میدهد.
وی با تاکید بر اینکه هر ساله باید دریچه پاییندست سدها باز شود و با تجهیزات مدرن امروزی گلولای سدها را خالی از رسوبات کنند، افزود: 2 سد کرج با 60 متر رسوب و سد دز با 90 متر گلولای در صورت بیتوجهی به خالی کردن رسوب آنها میتوانند خطرآفرین باشند. این استاد دانشگاه با بیان اینکه هر سد باید 30 متر فضای خالی داشته باشد، گفت: از آنجایی که اقلیم آبوهوا دچار بینظمی شده است، سدها نباید پر نگه داشته شوند، چرا که با ورود سامانههای بارشی تند و حجیم احتمال پر شدن آنها که خطرآفرین است وجود دارد.
وی هشدار داد: اگر اقدامات لازم برای ذخیرهسازی آب با انجام گسترده آبخیزداری انجام نشود با توجه به بینظم شدن اقلیم و وجود گازهای گلخانهای، بیشک در 50 سال آینده ایران بشدت تشنه میشود.
ارسال به دوستان
هشدار نمایندگان مجلس در واکنش به اقدام اروپا در اجرای مکانیسم ماشه
پایان رژیم بیسابقه بازرسیها؟
گروه سیاسی: چند روز بعد از تصمیم تروئیکای اروپایی برای اجرای مکانیسم ماشه در قبال ایران، نمایندگان مجلس شورای اسلامی در اقدامی تقابلی نسبت به تجدیدنظر در سطح همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و نظارتهای این نهاد هشدار دادند.
به گزارش «وطن امروز»، روز گذشته نمایندگان مجلس در بیانیهای اعلام کردند: نه درباره برجام بیجان نافرجام بلکه درباره ماندن و همکاری با آژانس تصمیم میگیریم تا به غربیها تفهیم کنیم نظام مقتدر جمهوری اسلامی در گرفتن تصمیمات قاطع و انقلابی درنگ نخواهد کرد.
در بخشی از این بیانیه که توسط محسن کوهکن، نماینده مردم لنجان در مجلس نوشته شده و به امضای اکثر نمایندگان مجلس نیز رسیده با اشاره به اینکه طرح ماشه توسط کشورهای اروپایی طرف مذاکره که نشان از تحقیر آنها توسط دولت تروریستی آمریکا بود و مشخص کرد مشکل آنها طرف ایرانی نیست بلکه تبعیت تحقیرآمیز آنها از آمریکاست آمده است: ما نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی نه درباره برجام بیجان نافرجام بلکه درباره ماندن و همکاری با آژانس تصمیم خواهیم گرفت تا به غربیها و مشخصا کشورهای طرف مذاکره در بحث هستهای تفهیم کنیم نظام مقتدر جمهوری اسلامی در گرفتن تصمیمات قاطع و انقلابی درنگ نخواهد کرد.
پس از قرائت این بیانیه، رئیس مجلس نیز از رویکرد اخیر اروپاییها در قبال ایران انتقاد کرد. لاریجانی دلیل اجرایی شدن روند مکانیسم ماشه از سوی اروپا را تهدید آمریکا به افزایش تعرفه واردات خودروهای اروپایی اعلام کرد: «تاسفآور این است که یکی از وزرای کشورهای اروپایی با صراحت اعلام کرده است آمریکا تهدید میکند اگر از ماشه استفاده نکنیم، تعرفه واردات اتومبیل به آمریکا را 25 درصد افزایش میدهد. لذا ما در این مسیر قرار گرفتهایم». لاریجانی خاطرنشان کرد: پس مشکل در رفتار ایران نیست که بارها خودتان خروج آمریکا را از برجام سرزنش کردید، مشکل در تهدید آمریکاست که کشورهای قدرتمند اقتصادی اروپا را به رفتار حقارتآمیز و غیرعاقلانه وادار کرده است.
رئیس مجلس سپس در خطاب به اروپاییها اعلام کرد در صورتی که رفتار غیرعادلانه علیه ایران ادامه پیدا کند ایران در روابط خود با آژانس تجدیدنظر میکند: «ایران اهل تهدید نیست، بیش از یک سال و اندی از رفتار خصمانه آمریکا از مسأله هستهای میگذرد و اروپا صرفا بیانیه سیاسی داده است و مدتها جمهوری اسلامی ایران مدارا کرد اما با صراحت اعلام میکنیم اگر اروپا به هر دلیلی رفتار غیرعادلانه در استفاده از ماده 37 توافقنامه هستهای داشته باشد، آنگاه جمهوری اسلامی تصمیم جدی در همکاری با آژانس خواهد گرفت و طرح آن در مجلس آماده است. ما شروعکننده این امر نخواهیم بود اما متناسب با اقدام شما اقدام خواهیم کرد. بهتر است عادلانه رفتار کنید».
* ایران چه واکنشی باید نشان دهد؟
هر چند لاریجانی منظور خود را از تجدیدنظر در روابط ایران و آژانس انرژی اتمی بیان نکرد اما ایران به 2 شکل میتواند در رویکرد خود در قبال آژانس تغییر ایجاد کند.
اول: خروج از انپیتی
موضوع خروج ایران از «انپیتی» در گذشته و حتی حین مذاکرات هستهای با 1+5 به دلیل کارشکنیهای متعدد طرف مقابل در مذاکرات مطرح شده بود اما در 20 ماه گذشته و به خاطر خروج آمریکا از برجام از سویی و همراهی حداکثری 3 کشور اروپایی با ترامپ در کارزار فشار حداکثری به ایران به صورت جدیتری مطرح شد تا جایی که اخیرا بعیدینژاد، سفیر ایران در انگلیس گفته بود: «در برخی حلقهها و بین بعضی شخصیتها در ایران این نظریه وجود دارد که در حال حاضر از عضویت در NPT هیچ سودی نمیبریم». تهدید به خروج از «انپیتی» البته محدود به سفیر ایران در انگلیس نبوده و سخنگوی سازمان انرژی اتمی نیز به آن اشاره کرده بود. بهروز کمالوندی در این باره گفته بود: «فعلا گام چهارم را شروع کردیم و چو فردا شود فکر فردا کنیم. درباره گام چهارم تا 4-3 روز قبل از آن میپرسیدید، من نمیدانستم چه اقدامی قرار است انجام شود. سازمان انرژی اتمی تا خروج از NPT را هم پیشبینی کرده بود».
دوم: لغو رژیم بازرسیها
هرچند اواسط دیماه هیات دولت طی بیانیهای گام پنجم و نهایی کاهش تعهدات ایران در برجام را اعلام کرد و بر اساس آن، ایران دیگر با هیچ محدودیتی در حوزه عملیاتی (شامل ظرفیت غنیسازی، درصد غنیسازی، میزان مواد غنیشده، و تحقیق و توسعه) مواجه نیست اما رژیم بازرسیها علیه ایران کماکان بهعنوان بخشی در حال اجرا از توافق هستهای باقی مانده است. به طور کلی ارتباط جمهوری اسلامی ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مقطع فعلی در 2 سطح پیمان عدم اشاعه سلاحهای هستهای و رژیم بازرسیهای گسترده تعریف میشود.
هرچند در بیانیه نمایندگان و اظهارات رئیس مجلس این دو اقدام استخراج میشود، با همه اینها کارشناسان معتقدند تجدیدنظر در رژیم بازرسیها تصمیمی منطقیتر در قبال بدعهدیهای 3 کشور اروپایی است. رژیم بازرسیها آنگونه که در برجام تعریف و به اجرا گذاشته شده است، گستردهترین بازرسیها علیه یک کشور بوده است. بر اساس این رژیم، صنعت هستهای ایران از چرخه تولید گرفته تا غنیسازی و سایر مراحل به صورت حداکثری تحت نظارت آژانس قرار دارد و علت اهمیت این بازرسیها برای طرف غربی نیز همین موضوع است. این در حالی است که در جریان 5 گام کاهش تعهدات هستهای که از اردیبهشتماه سال جاری در دستورکار شورای عالی امنیت ملی کشورمان قرار گرفته، هیچ اقدامی برای کاهش این بازرسیها انجام نشده است. رژیم بازرسیها که در نتیجه برجام علیه ایران به اجرا در آمد یکی از موضوعات اصلی مورد انتقاد کارشناسان و منتقدان برجام بوده است. در جریان مذاکرات توافق جامع، در 3 سند توافق شده به موضوع بازرسیها از تاسیسات هستهای و حتی تاسیسات غیرهستهای اشاره شده است.
1- توافق نهایی یا همان برجام
2- قطعنامه 2231 شورای امنیت
3- توافق ایران و آژانس درباره حلوفصل موضوع PMD
در نتیجه این بازرسیهای سهگانه بازرسان آژانس که اتفاقا سابقه خوبی در نظارت و بازرسی نداشته و ندارند، اجازه دسترسی به نهادهای حساس را پیدا میکردند، البته مقامات دولتی از انتشار خبر برنامه بازرسیهای آژانس عموما طفره رفتهاند، با این حال برخی اخبار بیانگر آن است که این سیستم نظارتی، بیسابقهترین رژیم بازرسیها علیه یک کشور بوده است. در همین راستا نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی هفته گذشته با انتشار آمارهایی از میزان بازرسیهای انجام شده در ایران در سال ۲۰۱۸، نوشته است که بیشترین بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی از ایران انجام شده است. «میخائل اولیانف» نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی با انتشار آمارهایی از میزان بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی از ایران، نوشته است اکنون بیشترین بازرسیهای هستهای جهان در ایران انجام میشود. وی در اینباره در توئیتر نوشته است: «واقعیت جالب، بویژه برای آنها که درباره فعالیتهای راستیآزمایی در ایران شبههافکنی میکنند. سال ۲۰۱۸، آژانس بینالمللی انرژی اتمی از کشورهایی که توافقنامه جامع پادمانی (CSA) و پروتکل الحاقی (AP) در آنها اجرا میشود، مجموعا ۱۱۲۴ بازرسی انجام داده است.» اولیانف افزود: «۹۸۹ مورد از این بازرسیها در ایران انجام شده است. این کشور همچنان راستیآزماییشدهترین کشور جهان است». بر اساس آماری که این دیپلمات روس داده است، ۸۸ درصد بازرسیهای پادمانی آژانس در جهان از ایران انجام شده است.
هر چند اگر ایران اقدام به لغو رژیم بازرسیها کند میتواند یک اقدام مثبت باشد، با این حال مجلس شورای اسلامی به جای بیانیه دادن یا تصویب یک طرح جدید برای پاسخ به اقدام غربیها میتواند از یک راه کمهزینهتر استفاده کند و آن مکلف کردن دولت به اجرای قانون اقدام متناسب دولت در اجرای برجام است که مهرماه سال 94 به تصویب نمایندگان مجلس رسیده بود. طبق 2 بند این قانون، بر تکلیف دولت در صورت خلف وعده و بدعهدی طرف مقابل تصریح شده است. از جمله در بند سوم قانون اقدام متقابل آمده است: «دولت موظف است هرگونه عدمپایبندی طرف مقابل در زمینه لغو مؤثر تحریمها یا بازگرداندن تحریمهای لغوشده یا وضع تحریم تحت هر عنوان دیگر را بهدقت رصد کند و اقدامات متقابل در جهت احقاق حقوق ملت ایران انجام دهد و همکاری داوطلبانه را متوقف نماید و توسعه سریع برنامه هستهای صلحآمیز جمهوری اسلامی ایران را سامان دهد بهطوری که ظرف مدت 2 سال ظرفیت غنیسازی کشور به 190 هزار سو افزایش یابد. شورای عالی امنیت ملی مرجع رسیدگی به این موضوع میباشد. دولت باید ظرف مدت 4 ماه برنامه خود را برای این منظور جهت تصویب به شورا ارائه نماید». در بند ششم این قانون نیز موضوع بازرسیهای آژانس مورد توجه قرار گرفته است: «نظارتهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی در چارچوب مقررات بینالمللی و با رعایت مصالح امنیت ملی کشور که شورایعالی امنیت ملی مشخص میکند، انجام پذیرد و دولت باید مراقبت نماید که در مسیر اجرای برجام و پس از آن، حفاظت کامل از اسرار و اطلاعات طبقهبندیشده بویژه در حوزه نظامی و امنیتی صورت گیرد. میزان همکاری با آژانس منوط به اقدامات احتیاطی لازم برای تضمین این امر توسط آژانس است. همچنین هیچگونه دسترسی نظارتی آژانس به مراکز نظامی و اشخاص حقیقی بهبهانه برجام مجاز نمیباشد مگر آنکه موارد به صورت جداگانه و با جزئیات به تصویب شورای عالی امنیت ملی برسد».
***
[وزیر خارجه پاکستان: ایران فقط در چارچوب برجام حاضر به مذاکره است]
وزیر خارجه پاکستان تاکید کرد: ایرانیها آماده مذاکره در چارچوب برجام هستند اما خارج از چارچوب آن مذاکره نمیکنند.
به گزارش ایسنا، شاهمحمود قریشی، وزیر خارجه پاکستان که پس از ایران به آمریکا سفر کرده، در گفتوگو با شبکه فاکسنیوز در پاسخ به سوالی درباره هدف از سفرش به ایران گفت: هدف اصلی من این بود که تاکید کنم تشدید تنشها و وقوع یک درگیری جدید به نفع هیچکسی نیست و پاکستان خواهان کاهش تنش است. ما بر این باوریم که یک مناقشه جدید میتواند بسیار خطرناک باشد و فراتر از منطقه برود. وی درباره پاسخ مقامات ایرانی به این اظهارات گفت: رئیسجمهور و وزیر امورخارجه ایران، هر دو تاکید داشتند خواهان افزایش تنشها نیستند و میدانند پیامدهای تشدید اوضاع چه خواهد بود. قریشی درباره اظهارات نخستوزیر انگلیس مبنی بر اینکه «توافق جدید ترامپ باید جایگزین برجام شود» اظهار داشت: آنچه من از مقامات ایران دریافت کردم این بود که آنها آماده مذاکره در چارچوب برجام هستند اما مایل نیستند خارج از این توافق مذاکره کنند. آنها معتقدند نباید چیزی (توافقی) را که قبلا انجام شده، دوباره از اول شروع کرد. ایران مخالف از بین بردن مفاد برجام است.
ارسال به دوستان
زاد و ولد تلفات عینالاسد
* با وجود ادعای پنتاگون مبنی بر زخمیشدن 11 نظامی آمریکا در عینالاسد، حالا یک رسانه کویتی از بستری شدن 16 زخمی آمریکایی عینالاسد در این کشور خبر داده است
گروه بینالملل: با وجود آنکه مقامات پنتاگون جمعهای که گذشت میزان تلفات عینالاسد را فقط 11 نفر آن هم در حد آسیبهای خفیف مغزی اعلام کرده بودند اما افشاگری یک روزنامه کویتی پرونده جدیدی در این حوزه گشود.
به گزارش «وطن امروز»، در همین ارتباط دیروز روزنامه القبس فاش کرد ۱۶ نظامی آمریکایی که در حمله موشکی ایران به پایگاه عینالاسد مجروح شده بودند، چند روز پیش برای درمان به یکی از بیمارستانهای نظامی منطقه عریفجان در جنوب کویت منتقل شدهاند.
این افشاگری اولین مورد رسمی در میان رسانههای عربی محسوب میشود که با توجه به فضای سانسور گسترده آمریکاییها در این باره از اهمیت زیادی برخوردار است و میتواند نشان فاجعهای بزرگ برای ترامپ و دولتش در عینالاسد باشد.
پنتاگون پیش از این اعلام کرده بود زخمیهای عینالاسد را به آلمان و کویت منتقل کرده است. اگر روایت روزنامه کویتی درباره میزان زخمیهای بستری شده در بیمارستانهای کویتی را بپذیریم نشان میدهد این رقم حداقل 5 نفر بیش از روایت پنتاگون در همین ارتباط است. هنوز مشخص نیست آمار زخمیهای منتقل شده به بیمارستانهای آلمان چند نفر است و اینکه تعداد اعلام شده از سوی القبس زخمیهای منتقل شده به یک بیمارستان کویت است یا بیمارستانهای دیگری هم زخمیهای آمریکایی را پذیرش کردهاند.
القبس به نقل از منابع مطلع نوشت: مجروحان با حفاظتی شدید، با یک هواپیمای نظامی مجهز، از عراق به پایگاه هوایی احمد الجابر منتقل شدند. آنها ابتدا به بیمارستان نظامی ویژه نیروهای آمریکایی در اردوگاه عریفجان منتقل شدند و تحت عمل جراحی فوری قرار گرفتند. این افراد هنوز تحت مراقبتهای ویژه هستند. منابع مطلع به القبس گفتهاند جراحت این نظامیها شدید و نیمهشدید است. برخی چند نقطه از بدنشان سوخته و برخی دیگر ترکش به بدنشان اصابت کرده است.
بنا بر این گزارش، کادر پزشکی آمریکایی در بیمارستان نظامی که ویژه نیروهای آمریکایی در کویت است، این نظامیان مجروح را تحت درمان دارد. بخش وسیعی از پایگاه هوایی احمد الجابر مختص نیروهای آمریکایی و متحدانش در چارچوب توافقنامههای دفاع مشترک است که بین کویت و آمریکا و دیگر کشورها امضا شده است.
القبس به نقل از منابع مطلع افزود: در پی حمله موشکی ایران افراد دیگری از نیروهای آمریکایی هم مجروح شدهاند اما آنها الان در خاک عراق تحت درمان هستند، چون جراحتشان سطحی است و نیازمند انتقال به کویت نبودهاند.
* پیمانکاران ساخت و ساز آمریکایی در عینالاسد
با گذشت 12 روز از حمله موشکی ایران به پایگاه آمریکایی عینالاسد، به شهادت خبرنگاران غربی، پایگاه عینالاسد به ویرانهای تبدیل شده که لااقل تا مدتها قابلیت عملیاتی شدن نخواهد داشت. این در حالی است که دونالد ترامپ در ساعات اولیه سیلی موشکی ایران به عینالاسد، خسارات وارده به آمریکاییها را ناچیز شمرده و همه چیز را خوب توصیف کرده بود اما هر دو ادعای ترامپ دروغ از کار درآمد. دروغ اول این بود که کسی حتی آسیب هم ندیده است اما جمعهای که گذشت پنتاگون از 11 زخمی در حمله ایران به عینالاسد خبر داد که اگر چه همچنان به واسطه کم جلوه دادن تعداد نفرات آسیب دیده رقمی ناچیز است اما نخستین اعتراف آمریکاییها محسوب میشود.
ادعای دوم ترامپ ناچیز بودن خسارات به عینالاسد در جریان حمله ایران به این پایگاه بود که این هم پس از ورود خبرنگاران غربی به این پایگاه دروغی بزرگ از کار درآمد؛ چه آنکه معلوم شد بسیاری از نقاط استراتژیک عینالاسد از جمله مراکز فرماندهی، هدایت پهپادها، نگهداری هلیکوپترها و... آسیبهای جدی دیده است.
حجم گسترده تخریب عینالاسد حالا پای پیمانکاران ساخت و ساز آمریکایی به این پایگاه را باز کرده و نیروهای آمریکایی در پایگاه عینالاسد در حال بازسازی و ترمیم تخریب به جا مانده از حمله موشکی ایران هستند.
آنچه مسلم است اینکه پروژه عملیاتی کردن عینالاسد با توجه به تخریب گستردهای که اتفاق افتاده تا چندماه طول خواهد کشید و در این چندماه آمریکا ناچار باید از پایگاههای کوچکتر خود در عراق استفاده کند که از نظر وسعت و سهولت دسترسی هیچکدام براحتی عینالاسد نیست. از طرف دیگر این نکته را نیز باید در نظر گرفت که عینالاسد دورترین پایگاه آمریکا به مرزهای ایران بود و سایر پایگاههای آنها از جمله پایگاه مهم آنها در اربیل، به سهولت در تیررس موشکهای کوتاهبرد ایران است.
به نوشته پایگاه خبری المعلومه، ساختمانهای نظامی داخل پایگاه به شکل وسیعی در جریان حمله موشکی ایران آسیب دیده و آمریکا از شرکتهای امنیتی برای بازسازی این نقاط و راهاندازی دوباره کمک خواسته است. نیروهای آمریکایی همچنان تدابیر امنیتی شدیدی را اطراف پایگاه عینالاسد اجرا میکنند. آمریکاییها تا 6 روز بعد از حمله ایران به عینالاسد اجازه ورود به هیچ خبرنگار یا فرد غیرآمریکایی را به عینالاسد ندادند تا فرصت کافی برای از بین بردن آثار تخریب و تلفات را داشته باشند. در روزهای گذشته پنهانکاری مقامات پنتاگون سروصدای زیادی در رسانههای آمریکایی برپا کرده و پنتاگون رسما به پنهانکاری متهم شده است. با این حال اما مقامات پنتاگون در ادعایی عجیب روز شنبه اعلام کردند خود آنها هم تا روز پنجشنبه (8 روز بعد از حمله) آماری از تلفات عینالاسد نداشتهاند.
* اکونومیست: موشکهای ایران به قلب عینالاسد خورد
حیرانی غربیها از توان تخریب و دقت موشکهای ایرانی همچنان محل بحث در رسانهها و اندیشکدههای آنهاست. از روز حمله ایران به عینالاسد روزی نبوده که مطلبی در این رسانهها از توان موشکی ایران منتشر نشود. در همین ارتباط دیروز وبسایت مجله اکونومیست در گزارشی با بررسی تصاویر ماهوارهای عینالاسد نوشت: تصاویر ماهوارهای، نشاندهنده دقیق بودن موشکهای اصابت کرده است؛ ایران به قلب این پایگاه بزرگ آمریکا زده است.
اکونومیست افزود: همه موشکهایی که ایران به عینالاسد شلیک کرده به طور دقیق به هدف اصابت کرده است. «ویپین نارانگ» از موسسه فناوری ماساچوست آمریکا در این باره به اکونومیست گفته: این حمله نشان داد موشکهای برد کوتاه ایران تا چه اندازه دقیق و نقطهزن هستند. نارانگ افزود: دقت موشکهای سپاه پاسداران واقعی است و دیگر این دانش در سیطره آمریکا قرار ندارد و میتواند در درگیریهای مدرن امروز، پیامدهای گستردهای به همراه داشته باشد.
اکونومیست نوشت: در دانش موشکهای بالستیک مفهومی وجود دارد به نام «دایره خطای احتمالی» موسوم به (CEP) که هرچه میزان این دایره کوچکتر باشد، دقت موشک بالستیک نیز بیشتر خواهد بود.
به نوشته ایرنا، زمانی که صدام در سال ۱۹۹۱ میلادی موشکهای اسکاد را به سوی رژیم صهیونیستی و عربستان شلیک کرد، دایره خطای این موشکها 2 کیلومتر بود که برای ترساندن ساکنان شهرها کفایت میکرد اما برای زدن اهدافی دقیق، آنچنان که بارانی از سنگ و آوار بر سر نظامیان آمریکایی فرو ریزد و پادگان آنها را درهم شکند، کارآیی نداشت.
***
[راهکار خطرناک آمریکا برای بقا در عراق]
تلاش آمریکاییها برای ادامه حضور نظامی در عراق با وجود مخالفت رسمی پارلمان و دولت عراق ادامه دارد. آمریکاییها در روزهای گذشته مذاکرات گستردهای را با کردها انجام داده بودند تا بتوانند از فاصله بین کردهای عراق و دولت بغداد برای ایجاد پایگاه در این کشور بهرهبرداری کنند. با این حال از دیروز رسانهها از نتیجه بخش بودن دیدارهای مقامات عراقی همچون عادل عبدالمهدی با مقامات کردستان عراق خبر دادهاند به گونهای که برخی مقامات کرد صراحتا اعلام کردهاند مصوبه پارلمان عراق برای منطقه کردستان عراق هم لازمالاجراست. با این حال اینگونه به نظر میرسد که آمریکاییها در پی آنند از طریق مکانیزم شورای امنیت سازمان ملل راه چارهای برای خود بیابند.
دلیل آمریکاییها در شورای امنیت هم احتمال قدرت یافتن داعش در صورت خارج شدن نیروهای نظامی خارجی از این کشور است؛ ادعایی که مقامات عراقی بارها آن را رد کردهاند، با این حال افرادی چون ترامپ و پمپئو هر بار آن را بیان میکنند.
در همین ارتباط پایگاه خبری المعلومه به نقل از «کریم الخیکانی» کارشناس امنیتی عراقی نسبت به اقدامها و تحرکات آمریکا در شورای امنیت برای لازم جلوه دادن حضور نیروهای خارجی در عراق هشدار داد. این کارشناس عراقی تأکید کرد آمریکا به دنبال وارد کردن بسیاری از عناصر گروه تروریستی داعش در خاک عراق است تا حمایت و تأیید شورای امنیت را برای ابقای نیروهای ائتلاف بینالمللی در این کشور به بهانه مبارزه با تروریسم کسب کند. الخیکانی گفت: واشنگتن ممکن است فرماندهان گروهک تروریست داعش را که در پایگاههای التنف و حسکه در حال آموزش هستند، وارد عراق کند.
وی در ادامه افزود: آمریکا برای در هم شکستن تصمیم عراق درباره اخراج نیروهای خارجی از این کشور، تلاش میکند پس از انتقال عناصر داعشی به این کشور در شورای امنیت چنین وانمود کند که عراق به دلیل ادامه حضور تروریسم در این کشور همچنان نخستین تهدید در جهان است و باید نیروهای ائتلاف برای مبارزه با تروریسم در این کشور باقی بمانند.
ارسال به دوستان
مروری بر رمز و راز محبوبیت و مقبولیت اندیشه شهید حاج قاسم سلیمانی
شناسنامه مقاومت
سیدعابدین نورالدینی: حضور دهها میلیونی مردم ایران در مراسمهای تشییع سپهبد شهید قاسم سلیمانی، فرمانده محبوب نیروی قدس سپاه پاسداران را چه کسی میتواند تحلیل کند؟ محبوبیت این فرمانده سپاه و شور و شعور کمنظیر مردمی نسبت به او ناشی از چه بود؟ تحلیلگران مسائل سیاسی، کارشناسان مسائل بینالمللی، جامعهشناسان، افسران اطلاعاتی و امنیتی، روزنامهنگاران یا کدام متخصصان میتوانند راز و رمز محبوبیت شهید سلیمانی و بسامد اثرات این محبوبیت در حوزههای مختلف داخلی و خارجی را به صورت کامل رصد و بررسی کرده و تخمین بزنند؟
دلایل محبوبیت شهید قاسم سلیمانی هر چه باشد، حضور دهها میلیون نفر در مراسم تشییع و بدرقه فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، نشان داده است اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران همچنان دوستدار و علاقهمند به افرادی هستند که هر کدام نماد یا وجهی از منظومه عقیدتی انقلاب اسلامی ایران هستند. یا اینطور میتوان گفت که همچنان تنها فرزندان انقلاب هستند که میتوانند یک موج بیسابقه از مقبولیت و محبوبیت عمومی را در تراز آنچه در مراسمهای تشییع پیکر شهید قاسم سلیمانی دیدیم، ایجاد کنند. اشتیاق مردم نهتنها در ایران، بلکه در گستره جغرافیای مقاومت در مراسم بدرقه و تشییع شهید سلیمانی یک واقعیت بسیار بزرگ را در مقابل دید همگان قرار داد و آن اینکه ملت و به تعبیری امت، همچنان دلداده مسیر انقلاب اسلامی و مردهای اصیل آن هستند. این مهمترین پیام، دلیل عمده ناراحتی و عصبانیت دشمنان جمهوری اسلامی و سربازان داخلی و خارجی آنهاست.
مراسمهای بدرقه پیکر پاک حاج قاسم سلیمانی و همرزمانشان و اشتیاق بینظیر مردم به پاسداران انقلاب اسلامی آنقدر مهم و واجد ارزش است که قاعدتا برای فهم مختصاتی از اثرات و ارزشها و پیامهای آن نیازمند گذشت زمان هستیم. با این حال چه خوب است اکنون و با فروکش کردن حدودی از احساسات و التهابات 2 هفته اخیر، هر کسی در حد وسع خود به روایت و تفسیر آنچه از این حماسه بزرگ و اطراف آن دیده و فهمیده است، بپردازد.
1- حاج قاسم سلیمانی از جنس مردان روزهای نخست انقلاب و مردان صدیق و خوشعهد روزهای دفاعمقدس بود. او از جنس همت و باکری و کاظمی و باقری و متوسلیان و زینالدین و دیگر همرزمانش بود. حاج قاسم یکی از بازماندههای فرماندهان محبوب و خوشنام دفاعمقدس مردم ایران در مقابل تهاجم رژیم بعث بود؛ فرماندهان محبوبی که هر کدام قهرمان مردم ایران شدهاند؛ قهرمانانی که تربیتیافته مکتب خمینیکبیر(ره) بودند و تمام هستی خود را صادقانه و خالصانه برای انقلاب، اسلام، ایران و مردم فدا کردند. سلیمانی یکی از بازماندگان آن قافله بود؛ قافلهای که عرق میریختند، جان میدادند، خون میدادند تا خرمشهر را از دست نجس بعثیها خارج کنند و به وقت نصر، مراد آنها خمینی(ره) به آنها نهیب میزد و میگفت «خرمشهر را خدا آزاد کرد» تا فرزندانش را در اوج فتح و پیروزی، از صحنه نبرد به مقام فنای فیالله رهنمون کند. سلیمانی از نسل سربازان و سرداران پاکبازی بود که با وجود پایان جنگ و امکان حضور موثری که در دیگر حوزهها برای پیش بردن کاروان انقلاب اسلامی داشت اما نسبت به سیاست و پست و جایگاه نظرپاک بود! او که در دانشگاه انسانساز جنگ، یک عارف حقیقی شده بود، در سپاه قدس، اگرچه شمایلی سخت و نظامی داشت اما تکلیف صدور نرمافزار انقلاب اسلامی ایران و تشکیل سپاه بدون مرز انقلاب اسلامی را بر عهده گرفت.
یکی از رموز محبوبیت سردار سلیمانی، همین شباهت بیش از اندازه او به فرماندهان محبوب دفاعمقدس و حراست او از این سلوک الهی بود.
2- حاج قاسم سلیمانی نماد سیاست منطقهای جمهوری اسلامی ایران بود. فرمانده نیروی قدس، سیاست ایجاد جغرافیای مقاومت و ابتنای آن بر مفاهیم و مواریث جهاد در منظومه فکری انقلاب اسلامی ایران را پیش برد. او وجهی از مبانی انقلاب و اهداف انقلاب را فرماندهی میکرد که تمایز و تعارض جمهوری اسلامی ایران با هندسه ظالمانه حاکم بر جهان و منطقه را برجستهتر میکرد. پس از ترسیم جغرافیای مقاومت، سلیمانی فرامین و رهنمودهای آیتالله خامنهای برای ساختارمند کردن هندسه عقیدتی انقلاب اسلامی بر گستره جغرافیای مقاومت را تا حدود بسیار زیادی محقق کرد. او که در کوران دفاعمقدس و در کلاس انسانسازی امام خمینی(ره) یک مجاهد و عارف آبدیده شده بود، در حسینیه ارشاد امام خمینی(ره) افقهای جدیدی برای ماندگاری و بهروزی انقلاب اسلامی و ایجاد تمدن نوین اسلامی را پیش روی خود دید. حاج قاسم فرمانده میدانی سپاه فرامرزی مقاومت شد و برای اولینبار سرداری از ایران فرمانده قلوب مردمانی از مرزهای چین و هند گرفته تا سواحل مدیترانه و خلیج عدن و شمال آفریقا شد. اما این همه آن چیزی نبود که حاج قاسم سلیمانی در مقام فرماندهی نیروی قدس بدون مرز ایران انجام داد. هنر و ظرافت حاج قاسم در این گستره تنها به تشکیل ارتش مردمی مجهز به قدرتمندترین مبانی دینی و عقیدتی محدود نشد، بلکه او راهنماییهای لازم را برای اینکه همین مردم مجاهد خود بر امورشان مسلط شوند و نظامات عادلانه و مردمسالار ایجاد کنند، دریافت و بخوبی در کریدورهای غیررسمی و دیپلماتیک به منصه ظهور رساند. او در حکم یک فرمانده میدانی، مقدمات این تمدن جدید را فراهم کرد و پیش برد. حاج قاسم شاید بیش از دیگران اهمیت راهبردی نگاه رهبر انقلاب به ایجاد تمدن مقاومت را شناخت و بیشتر از دیگران ثمرات پدیدار شدن این پهنه عقیدتی مهم را میدانست. شاید راز علاقه عجیب او به رهبر انقلاب و تبعیت محض او از فرامین ایشان تا حدود زیادی به همین شناخت و آگاهی او از معماری جهان مقاومت مرتبط بود.
بر همین اساس یکی از مهمترین پیامهای حضور بیسابقه مردمی در مراسمهای بدرقه و تشییع شهید قاسم سلیمانی، تایید رسمی و علنی سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی توسط اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران است.
3- حاج قاسم سلیمانی یک ضدآمریکایی به تمام معنا بود. نه در مقام حرف، بلکه او در عمل جایی قرار داشت که مهمترین مانع بر سر راه منافع جنگی آمریکاییها در منطقه و مهمترین مهره در مقابل تحرکات آمریکاییها در صفحه شطرنج سیاست بوده است. اساسا جایگاه او به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نوک پیکان بردارهای اقدامات او را در مقابل آمریکا قرار میداد. در عراق او شکست حداکثری اهداف «پل برمر» و ایجاد مقاومت مردمی عراق برای جلوگیری از چپاول اموال و سرمایههای عراق را بنیان گذاشت. خروج بخش عمدهای از نظامیان آمریکایی از عراق نخستین میوه ایجاد مقاومت مردمی علیه آمریکا در این کشور بود. درباره نقش سردار سلیمانی در ایجاد نیروی حشدالشعبی و سیطره آنها بر تروریستهای دستآموز آمریکاییها نیز بارها و بارها گفته شده است. نقش سردار سلیمانی در فرآیند دولتسازی عراق و حاکمیت مردم عراق بر امورشان نیز بسیار مهم بود؛ به گونهای که 15 سال پس از اشغال نظامی عراق توسط آمریکا، مردم این کشور در انتخابات پیشین یک مجلس و یک دولت مردمی و ضدآمریکایی را بر سر کار آوردند. در سوریه نیز حراست سردار سلیمانی از حکومت مستقر مرکزی و تاراندن تروریستها یکی دیگر از اهداف آمریکاییها را نقش بر آب کرد. در لبنان نیز سلیمانی مجری سیاست جمهوری اسلامی ایران برای حراست از نظام حکومتی و مردمنهاد لبنان در مقابل رژیم صهیونیستی بود و هم در جنگ 33 روزه و هم پس از آن در فتنههای داخلی لبنان، او توانست از نظم جدید حاکم در این کشور کوچک اما مهم منطقه بخوبی حراست کند و نقشههای آمریکاییها برای ایجاد ناامنی در لبنان با هدف افزایش ضریبهای امنیتی برای رژیم صهیونیستی را نقش بر آب کند. در یمن نیز مقاومت شکل گرفت و جغرافیای مقاومت توانست به خلیج عدن و بابالمندب گسترش یابد و در همین مدت کم نیز انصارالله توانست استانداردهای لازم برای مقابله هم در جبهه جنگ و هم در ایجاد ساختارهای حاکمیتی را بخوبی بیاموزد و یک تحقیر تمامعیار را برای دوست و متحد آمریکا در منطقه یعنی رژیم سعودی رقم بزند. در افغانستان نیز آمریکاییها نتوانستند پس از 19 سال یک حکومت غربگرای وابسته به خود را بنیان گذاشته و تثبیت کنند. آمریکاییها در تمام این جبهه از ایران و جریان مقاومت شکست خوردند و جبهه مقاومت توانست از مردم مظلوم منطقه در مقابل سیاستهای چپاولگرانه آمریکا پاسداری کند. همین تحقیر آمریکاییها بود که در انتخابات ریاستجمهوری گذشته آمریکا زبان ترامپ را دراز و پس از آن با آن لحن مضحک بارها از هدر رفتن 7 تریلیون دلار سرمایهگذاری آمریکا در منطقه گلایه کرد. بر همین اساس میتوان گفت ملموسترین اقدامات ضدآمریکایی ایران طی 20 سال گذشته در قالب سیاستها و فعالیتهای نیروی قدس سپاه و جبهه منطقهای مقاومت انجام شده است. ترور حاج قاسم سلیمانی توسط آمریکاییها و ادبیات توهینآمیز ترامپ و سایر مقامات کاخ سفید علیه سردار محبوب مردم ایران به وضوح کینهتوزی آمریکاییها از فرمانده نیروی قدس و دوستان و همرزمانش را نشان میدهد. در واقع مهمترین سند و نشانه ضد آمریکایی بودن حاج قاسم سلیمانی، ترور وی توسط آمریکا و اعلام رسمی پذیرش این ترور توسط شخص رئیسجمهور آمریکاست.
بدون تردید یکی از دلایل تهییج و ترغیب مردم به حضور در مراسمهای بینظیر بدرقه و تشییع فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، کینه مردم ایران از آمریکا و خشم آنها نسبت به اقدام بزدلانه در ترور سردار سلیمانی بوده است. شاید این اجماع ملی بر آمریکاستیزی بزرگترین نمود احساسات و مطالبات ضدآمریکایی مردم ایران تاکنون بوده است و حتی حوادثی مانند فتح لانه جاسوسی نیز تا این اندازه احساسات ضدآمریکایی مردم ایران را ملموس و محسوس نشان نداده است. از همین رو است که رهبر انقلاب تاکید کردهاند مطالبه انتقام از سوی مردم ایران و حضور گسترده آنها در مراسم بدرقه و تشییع سردار سلیمانی، به مثابه اهرم قدرت و مشروعیت و مقبولیت برای شلیک موشکهای ایران به مقر نظامیان آمریکایی در پایگاه عینالاسد عراق بوده است.
4- شهید سپهبد قاسم سلیمانی به واسطه ویژگیهای شخصیتیاش که او را در قامت یک انسان متواضع و مردمی و صادق نشان میداد، هم مورد اعتماد مردم بود و هم واجد احترام مردم. از سوی دیگر به واسطه نقشی که سلیمانی در تامین امنیت داشت، احساس مؤانست نزد جامعه و این سردار سپاه به طرز بیسابقهای پدیدار شد. از سوی دیگر سلوک سیاسی و مدیریتی حاج قاسم نیز درسآموز است. شاید هیچگاه سیاسیون و نخبگان ایرانی بیانیه حاج قاسم در اعلام عدم کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری را فراموش نکنند. در حالی که در صورت ورود وی به کارزار انتخابات در قامت یک کاندیدا، محبوبیت او چنان بود که سایر رقبا باید بساط خود را از کارزار انتخابات جمع میکردند اما حاج قاسم سلیمانی در عین حال که مهمترین راهبرد سیاست منطقهای ایران را پیش میبرد، چشمداشتی به ظواهر و منافع سیاسی نداشت. او بنا به گفته خودش سالها بود کاندیدا شده بود اما نه در انتخابات سیاسی، بلکه کاندیداتوری برای شهادت. نقل قول معروفی از حاج قاسم سلیمانی روایت کردهاند که میگوید سالهاست در جبههها به دنبال قاتل خود میگردم و او را نمییابم. این مرتبه خلوص و عزم یک انسان در ترک دنیا را در کدام مکتب میتوان یافت؟ سلیمانی با این خصایص شخصی و با آن ویژگیهای مهم عقیدتی و سیاسی، حالا خود به یک مکتب و در کنار آن به یک خاکریز بزرگ در مقابل دشمنان جمهوری اسلامی تبدیل شده است. سلیمانی اگر چه قهرمان مردم ایران و ملتهای منطقه است و سالهای سال مادران افغان و ایرانی و عرب برای فرزندانشان از رشادتهای حاج قاسم روایتها و داستانها خواهند گفت اما آنچه پس از بدرقه بیسابقه پیکر پاک او و همرزمانش میتوان فهمید، این است که او اکنون فراتر از یک قهرمان، تبدیل به یک گفتمان شده است. گفتمان سلیمانی امتزاجی از خصایص انسانی و راهبردهای عقیدتی و سیاسی است؛ یک انسان مخلص و پاک و یک سرباز و سردار انقلابی استکبارستیز. سلوک سلیمانی مانند یک دستورالعمل و نسخه انسانساز در تراز مدیر و مجاهد انقلابی شفابخش است و ویژگیهای انقلابی و سیاسی او همچون یک مرز و منظومه بسیار شفاف و تفسیرناپذیر در مسائل مختلف داخلی و خارجی راهگشا و چراغ راهنماست.
***
این موارد تنها بخشی از مهمترین نکاتی است که شاید بتوان آن را تحت عنوان شناسنامه حاج قاسم سلیمانی شناخت. اما با نگاهی وسیعتر، حاج قاسم سلیمانی را میتوان شناسنامه جریان مقاومت دانست. او الگو و نمود و تبلور عینی جهاد در منظومه انقلاب اسلامی ایران است. اگر تا پیش از این در توصیف و ضرورت جهاد و مقاومت باید به وجوه متنوع اثرگذاری این مفهوم در شئون مختلف پرداخته میشد و از این منظومه بزرگ و الهی در مقابل گزند منافع سیاسی پاسداری میشد؛ حالا با نام سلیمانی، با محبوبیت سلیمانی و با نفوذ سلیمانی در قلبها و عقلها میتوان امیدوارانه به ماندگاری این مفهوم و اثرگذاری آن در جغرافیای وسیع غرب آسیا نگریست.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|