|
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از روند تولید تیتراژهای رمضانی در سالهای اخیر
دلالی با «کار دلی»
عباس اسماعیلگل: جایگاه و اهمیت تلویزیون در شناخته شدن خوانندههای موسیقی کشور و شنیده شدن میلیونی آثار را هیچگاه نمیتوان کتمان کرد. از آغاز انقلاب اسلامی تا اواخر دهه 70 گرفته تا همین روزها که شبکههای اجتماعی و فضای مجازی گسترش یافته است، به صورت کلی اهمیت و جایگاه تلویزیون برای خوانندههای موسیقی را به 2 بخش اصلی به لحاظ زمانی باید تقسیم کرد؛ بخش نخست به ایام آغاز به کار صداوسیمای جمهوری اسلامی تا سال 79 بازمیگردد که در این سالها به خاطر عدم گسترش شبکههای اجتماعی و فضای مجازی و همچنین فقدان فرهنگ خرید نسخه اصلی آلبومهای موسیقی از فروشگاههای فرهنگی، صدا و سیما به تنها مرکز اصلی انتشار آثار موسیقی در کشور تبدیل شده بود که این اتفاق منجر به شناخته شدن چهرههای جدید موسیقی پاپ بعد از انقلاب اسلامی شد که در حال حاضر از این چهرهها به عنوان «نسل طلایی خوانندههای موسیقی پاپ پس از انقلاب» یاد میشود. این خوانندهها در آن ایام نهایت تلاش خود را میکردند تا به هر نحوی هم که شده یکی- دو اثرشان از تلویزیون پخش شود تا مخاطبان بیشتری آهنگ جدیدشان را بشنوند، حال بماند که در مجموع آثاری که آن سالها از رسانه ملی پخش شد تا چه اندازه به جریان اعتلای موسیقی سالم کمک کرد.
اما از سال 80 شکل و شمایل حضور خوانندههای پاپ در تلویزیون به شکل اساسی تغییر کرد و اگر تا قبل از سال 80 همراه با صدای خواننده تصاویر گل و بلبل پخش میشد، این بار با آغاز سریالهای مناسبی ماه رمضان، خوانندگان جای خود را در میان تیتراژهای این سریالهای پرمخاطب باز کردند و در همین سال سریال «گمگشته» به کارگردانی «رامبد جوان» بنیانگذار مسیری به نام سریالهای مناسبتی بود که تیتراژ این سریال با صدای«مجید اخشابی» جوان و جویای نام نگاه به موسیقی تیتراژ را در میان اهالی موسیقی تغییر داد.
تاثیرگذاری تیتراژ سریال «گمگشته» آنچنان بالا بود که دیگر تیتراژهای با کلام، مختص سریالهای مناسبی ماه رمضان نبود به طوری که اگر سریالی تیتراژ با کلام آن هم از نوع خواننده پاپ نداشت، برای مخاطبان عادی تلقی نمیشد و شرایطی را رقم زده بود که اغلب مخاطبان، سریالها را با آهنگهای تیتراژشان به یاد میآوردند.
اما حضور خوانندههای پاپ به تیتراژهای سریالهای تلویزیونی محدود نشد و با آغاز دهه 90 موج جدیدی از حضور خوانندههای پاپ در تلویزیون را شاهد بودیم.
از یک سو این روزها اغلب برنامههای شبکههای مختلف صداوسیما در برآورد بودجهای خود هزینهای برای سفارش تیتراژ به خوانندههای پاپ کنار میگذارند و از سوی دیگر با گسترش انواع و اقسام تلنتشوهای تلویزیونی در دهه 90، پای خوانندههای پاپ به عنوان میهمان در این برنامهها باز شد که همین موضوع هم پایهگذار رسم دریافت دستمزدهای چند ده میلیونی خوانندهها برای حضور در برنامههای مختلف شد که پرداختن و آسیبشناسی تمام این موارد، مقوله مفصل و جداگانهای است که در این مقال نمیگنجد.
اما بسیاری از خوانندههایی که این روزها به عنوان ستارههای موسیقی پاپ از آنها یاد میشود، بدون تردید بخش عمدهای از شهرت خود را مدیون خواندن تیتراژهای سریالها و برنامههای ماه رمضان هستند که از معروفترین آنها میتوان به چهرههایی چون مهدی یراحی، محمد علیزاده و محمد اصفهانی اشاره کرد و از سوی دیگر قطعاتی که این خوانندهها برای سریالها و برنامههای رمضانی خواندهاند، به خاطره انگیزترین و بهترین آثارشان تبدیل شده که این موضوع از پرمخاطب بودن سریالها و برنامههای رمضانی شبکههای مختلف نشات میگیرد که این مبحث از چنان اهمیتی برخوردار است که همچنان خوانندههای سرشناس موسیقی برای خواندن این تیتراژها اشتیاق نشان میدهند که ماه رمضان امسال هم از این قاعده مستثنا نبود و با نگاهی به تیتراژهای سریالها و برنامههای ماه رمضانی به اسامی دانه درشتی از موسیقی پاپ برمیخوریم که سرشناسترین آنها محسن چاوشی محسوب میشود. چاوشی که چند سالی است در صدر پرمخاطبترین خوانندگان موسیقی ایران قرار گرفته است، همچنان به اهمیت تیتراژهای ماه رمضانی برای مردم بخوبی واقف است و یکی از آثار جدید خود را به برنامه تازهنفس «مثل ماه» شبکه 3 ارائه داده است، حال بماند که این اثر یکی از آثار ضعیف محسن چاوشی در چند سال اخیر محسوب میشود اما همین که پرمخاطبترین خواننده موسیقی پاپ ایران تیتراژ یک برنامه جدید ماه رمضانی را میخواند، تاییدی بر اهمیت تیتراژهای ماه رمضانی است.
اما متاسفانه با گسترس باند و باندبازی در موسیقی ایران، نحوه تعامل این خوانندهها با تهیهکنندگان و برنامهسازان ماه رمضانی به طور عجیبی تغییر کرده است به طوری که تهیهکنندگان برنامهها و سریالهای ماه رمضانی در دهه 80 شرایط خاصی را برای سفارش تیتراژها به خوانندهها تجربه کردند، زیرا از یک سو برای پرداخت هزینه برای تیتراژ با محدودیتهایی مواجه بودند و از سوی دیگر برای سفارش تیتراژ با گزینههای زیادی مواجه نبودند و باید از بین 12- 10 خواننده مجاز که شرایط کار در تلویزیون را داشتند، با یکی از آنها به طور مستقیم و بدون واسطه وارد مذاکره میشدند که در نهایت با هزینه پایین و معقول دست به انتخاب بزنند. اواسط دهه 80 احسان علیخانی با برنامه «ماه عسل» پای خوانندههای جوان مختلفی را به تیتراژهای ماه رمضانی باز کرد که این اتفاق سرآغاز فصل جدیدی از حضور خوانندهها در تیتراژهای رمضانی را کلید زد به طوری که از اواخر دهه 80 تا امروز، تهیه تیتراژ سریالها و برنامههای رمضانی به یکی از پیچیدهترین کارها برای تهیهکنندهها تبدیل شده است، زیرا بازشدن پای دلالها به برنامههای تلویزیونی کار را به مراتب سخت کرده است و یک تهیهکننده برای سفارش یک اثر به یک خواننده مشهور باید چندین واسطه و دلال را پشت سربگذارد تا موفق به عقد قرارداد نجومی برای سفارس تیتراژ شود که این موضوع به افزایش غیرمعقول هزینه تولید تیتراژ منجر شده است به طوری که در اغلب مواقع کمتر از 50 درصد از مبلغ دستمزد به خواننده میرسد و باقی آن میان واسطهها تقسیم میشود.امیدواریم روزی فرارسد که با یک مدیریت صحیح و اصولی پای دلالها از برنامههای تلویزیونی قطع شود، زیرا تجربه دهه 80 نشان داده بسیاری از خوانندگان مطرح حاضرند با کمترین دریافتی برای برنامهها و سریالهای ماه رمضان بخوانند، البته اگر واسطههای طمعکار بگذارند.
ارسال به دوستان
درباره «ایهام» کتاب تازه کتابستان
تصنع در فضاسازی، سوار بر اشعار عاشقانه
میکائیل دیانی: بعد از خواندن کتاب «ایهام» در نخستین مواجهه ذهنی به یاد دوران تشکیلاتیام افتادم. وقتی مسؤول یک تشکل دانشجویی بودم و دختری به من پیام داد و گله داشت از یکی از اعضای تشکیلات در یکی از دانشگاههای کشور؛ پسرک دختر طفل معصوم را دلبسته کرده بود؛ دختر تک تک خواستگارانش را به خاطر پسر رد کرده بود اما پسر نتوانسته بود خانوادهاش را قانع کند که به خواستگاری بیایند. چند بار پیگیری کرده بود و چند بار از آن پسر پیگیر شدم و هر بار طفره رفته بود. بعد از چند وقت هم ازدواج کرده بود و این دختر مانده بود و غمهایش!
قصه «ایهام» هم همان است؛ دلبستگیهای ظاهری، عشقهای لحظهای، جنگهای درونی و فراغتهای ناگهانی که شاید تلاش داشته یک عاشقانه را بیان کند اما در واقع یک نقد درونگفتمانی به رفتار پسران دانشجوی مذهبی است؛ آنهایی که در فعالیتهای دانشجویی سر به زیر و تسبیح به دستاند و کم کم به دختری (مذهبی یا غیرمذهبی) دل میبندند و دل میبرند و وقتی طرف مقابلشان را دلباخته میکنند، تازه متوجه میشوند این پیوند، آنی نیست که باید باشد و پدر و مادرشان این گزینه را نمیخواهند و باید رضایت پدر و مادر را در نظر بگیرند و دوباره ملاکهایشان را بازشناسی کنند و در نهایت به این جمعبندی میرسند که گوشی خود را خاموش کنند و خیلی سریع میروند سراغ ازدواج با دیگری! نکته تلخ ماجرا آنجاست که در این روابط این دختر است که محکوم به شکست است، گنهکار اصلی او است و او است که باید تاوان این رابطه را بدهد و طبیعتا او است که در این روابط لطمه میخورد.
قلم کتاب چندان قوی نیست؛ نویسنده تلاش دارد برای مخاطب از حس و حال کاراکتر اصلی و شخصیتهای فرعی داستان فضاسازیهایی کند که خواننده را در موقعیت قرار دهد اما در بخشی از موقعیتها سطحی میشود و گاهی ساختاری تصنعی به خود میگیرد. اینها را البته میشود به واسطه نخستین تلاش «سیدحسام رایگانی» دانست. نویسنده با صمیمیت و محاوره بیان کردن قصه خود را با شکستن رسمالخط و خارج از قاعده نوشتن که لطمهای است به ساختار ادبیاتی، اشتباه گرفته است. شاید اگر پیش از انتشار، چند بار متن را خوانده بود یا به چند نفر داده بود برای خواندن، این مساله کمتر به چشم میآمد. «تکرار» میتواند ممدوح باشد، میتواند در داستانهای کمدی تکنیکی باشد برای آنکه مخاطب را همراه کند اما «تکرار» یک وضعیت و موقعیت و فضاسازی تکراری از یک مساله در یک قصه عاشقانه بیشتر از ضعف نویسنده در پردازش موقعیت بر میآید.
آنچه اما در بستر داستان خوشنشین است، استفاده از اشعار شاعران ایرانی برای جلو بردن قصه است که با توجه به شکلگیری قصه در دانشکده ادبیات و برای دانشجوی ادبیات دانشگاه تهران خوب جا افتاده است.
نویسنده برای جلو بردن داستان خود اتفاقات تکراری و مشابه دیگری را نیز در داستان وارد میکند که مخاطب با خواندنش حس کهنه بودن موقعیت را دارد، همیشه در این قصهها استاد اخلاقی است و همیشه توصیه برای رفتن به مشهد و همیشه حرم است که پسر را به خود میآورد که این آن انتخاب درستی که باید بکنی نیست!
آنچه میتواند مساله دیگر کتاب باشد، تغییر ناگهانی موقعیت است. پسری عاشقپیشه که دل در گرو دختری بسته و حالا بعد از سفر مشهد فهمیده او گزینه مطلوب او بر اساس ملاکهایش نیست، به صورت ناگهانی سر از سفره عقد دوست همان دختر در میآورد.
ارسال به دوستان
واکنشهای سخیف برخی شرکتهای خدماتی به یک توئیت نامتعارف
این چه وضع تبلیغات است؟
ماجرای واکنشهای مجازی حسابهای کاربری متعلق به روابط عمومی برخی شرکتهای اینترنتی به توئیت نامتعارف یکی از کاربران شبکههای اجتماعی طی روزهای گذشته خبرساز شده است. به گزارش «وطن امروز»، صفحه کاربری متعلق به برخی شرکتهای خدماتی و تولیدکنندگان دیگر، در واکنش به یک توئیت نامتعارف درباره استفاده از محصول یکی از شرکتها، توئیتهایی با مضامین غیرمتعارف منتشر کردهاند که محتوای برخی از آنها عجیب و زننده به نظر میرسد. این واکنشها با انتقاداتی در فضای مجازی مواجه شده است. برخی کاربران سوال کردهاند آیا شرکتهایی که از صداوسیما و به شکل رسمی تبلیغ میشوند، میتوانند در فضای غیررسمی محتواهای بعضا غیراخلاقی منتشر کنند؟ با توجه به اینکه این اتفاق برای نخستینبار نیست در فضای مجازی رخ میدهد، آیا نظارتی بر عملکرد و شکل تبلیغات و برنامههای خدماتی و کاربردی در فضای مجازی وجود دارد یا خیر؟ این سوالها از آنجایی مهم تلقی میشود که رفتار برخی از این برنامهها و سرویسدهندههای خدماتی که همزمان از امکانات فضای رسمی هم برای تبلیغات بهره میبرند، موید انتشار مطالب سخیف و نامتعارف در فضای مجازی است. به واقع تاییدهای مبتذل حسابهای کاربری متعلق به شرکتها نشان میدهد باید درباره ظرفیتهایی که به شکل قانونی در صداوسیما و دیگرمجموعهها برای تبلیغات آنها مورد استفاده قرار گرفته است، بازنگری شود، تا رفتارهای زنندهای مانند آنچه طی این روزها خبرساز شده است، تکرار نشود. ارسال به دوستان
درباره ویدئویی تازه منتشر شده از رفتار زشت مجری تلویزیون
ادب آداب دارد
میهمان برنامه یک روحانی ریشسفید است. صحبتهایش را با نام خدا و یاد حضرت بقیهالله(عج)، امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری و مردم ایران و مسلمین جهان آغاز میکند. مجری جوان اما خطاب به روحانی ریشسفید که احتمالا جای پدر او هست و در انتهای صحبتهایش اسم برنامه را اشتباه گفته، میگوید: «حاجآقا انقدر صحبت کردید یک مطالعه کوچک هم درباره برنامه میکردید!» بعد هم با لحنی همراه با کنایه میگوید: «5دقیقه از وقت برنامهمون هم رفت، بریم سر اصل مطلب...». این برشی از برنامه «سلام صبح بخیر» شبکه سوم سیماست که هر چند قدیمی است اما بتازگی در فضای مجازی در حال چرخیدن و بازنشر است. فارغ از اینکه دلیل انتشار این ویدئوی قدیمی در زمان فعلی چیست اما نکته اصلی لحن زشت و زننده مجری در تعامل با میهمانی است که گذشته از حضورش در قامت یک روحانی، سن و سالی برابر با پدر او دارد. عجیب آنکه بسیاری از مردم حتی در معاشرتهای عادی خود نیز اینگونه در مواجهه با یک بزرگتر رفتار نمیکنند اما مجری تلویزیون روی آنتن زنده و در مقابل چشم میلیونها مخاطب آداب معاشرتی را که در زندگی عادی افراد جریان دارد زیر پا میگذارد. آنچنان که گویی اساسا چیزی به عنوان ادب حضور در برابر دوربین و دیدگان مخاطب وجود ندارد. ضمن اینکه عبارت «5 دقیقهمون هم رفت» که در واقع اشاره به اتلاف وقت دارد، در حالی از سوی مجری ادا میشود که میهمان روحانی به امام زمان(عج) ادای احترام میکند. عدم فهم این مطلب از سوی مجری بیش از بیادبی وی قابل نقد است. گذشته از حاشیهآفرینیهای گاه و بیگاه این مجری در آنتن زنده تلویزیون، مسأله اصلی اما توجه به شأن و جایگاه اجرا در تلویزیون و گره خوردن ماهیت اجرا در برابر دیدگان مردم با رعایت ادب است. تلویزیونی که قرار بوده دانشگاه عمومی جامعه باشد، بیش از همه باید به این ظرافتها توجه کند؛ ظرافتهایی که به «رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران» هویت و جایگاهی متناسب با نامی که دارد، میدهد. ارسال به دوستان
عسگرپور:
جشنواره جهانی فیلم فجر به سال ۱۴۰۰ موکول شد
به دلیل تاثیر بحران کرونا بر تمام فعالیتها و رویدادهای مهم سینمایی جهان، جشنواره جهانی فیلم فجر نیز سال ۱۳۹۹ برگزار نمیشود و به سال آینده موکول شد.
به گزارش «وطن امروز»، دبیر سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر اعلام کرد: در پی شیوع ویروس کرونا در سطح جهان طی 3 ماه اخیر و پس از بررسیهای اولیه در اسفندماه ۹۸، به نظر رسید امکان برگزاری سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر به جای پایان فروردین ۹۹ در نیمه دوم خرداد وجود دارد اما روند شیوع بیماری به گونهای پیش رفت که تعدادی از جشنوارههای جهانی که نیمه اول سال ۹۹ در تقویم جشنوارهها ثبت شده بودند، لغو شدند یا به تعویق افتادند.
محمدمهدی عسگرپور همچنین بیان کرد: در حال حاضر با اینکه امکان برگزاری نیمه مجازی این جشنواره وجود دارد و بخش قابل توجهی از روند اجرایی جشنواره مثل انتخاب فیلمهای بخشهای مختلف و طراحی برخی زیرساختهای جدید طی شده اما به دلیل نبود امکان حضور بیشتر فیلمسازان و دستاندرکاران خارجی که شامل عمده کشورهای درگیر با ویروس کرونا هستند و همچنین شرایط داخلی، طی هماهنگی با حسین انتظامی، رئیس سازمان سینمایی و همچنین فیاپف، برگزاری سیوهشتمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر در سال ۱۳۹۹ لغو و از هماکنون تمهیدات لازم برای برگزاری آن در خرداد ۱۴۰۰ اندیشیده شده است.
ارسال به دوستان
دعاى روز پانزدهم ماه رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَه.. الخاشِعین واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَه.. المُخْبتینَ بأمانِکَ یا أمانَ الخائِفین.
خدایا روزى کن مرا در آن فرمانبردارى فروتنان و بگشا سینهام در آن به بازگشت دلدادگان، به امان دادنت، اىامان ترسیدگان.
ارسال به دوستان
تلویزیون
مرور آثار سینمایی روزبهانی
آثار محسن روزبهانی طراح باسابقه جلوههای ویژه سینما در شبکه نمایش مرور میشود. به گزارش «وطنامروز»، شبکه نمایش به مرور برخی آثار محسن روزبهانی، متخصص جلوههای ویژه میدانی و جلوههای ویژه سینما میپردازد. روزبهانی با دریافت ۹ سیمرغ بلورین بهترین جلوههای ویژه میدانی، رکورددار دریافت جایزه این بخش از جشنواره فیلم فجر است و در آثاری همچون فیلمهای سینمایی «آژانس شیشهای»، «عقابها» و «به وقت شام» فعالیت داشته است. این هفته فیلمهای سینمایی «باران»، «ملکه»، «ماجرای نیمروز»، «اتوبوس شب»، «استرداد»، «تنگه ابوقریب» و «یتیمخانه ایران» به ترتیب از شنبه تا جمعه در ساعت ۲۱ و در بخش مرور آثار محسن روزبهانی از شبکه نمایش پخش میشوند.
***
«میراث مجید» ساخته میشود
تهیهکننده سریال شهید شهریاری گفت: پیشتولید سریال شهید شهریاری با پایان نگارش فیلمنامه آغاز شده و حدود 3 ماه زمان خواهد برد.
مصطفی علمیفرد به باشگاه خبرنگاران گفت: نگارش سریال شهید شهریاری با نام موقت «میراث مجید» توسط فاطمه حیدری و حسن عطارها به پایان رسیده است، این فیلمنامه محصول کارگاه فیلمنامه خورشید بوده و برای نگارش آن کار تحقیقاتی وسیعی در دستور کار قرار گرفت به طوری که تاکنون حدود ۳۰۰ ساعت مصاحبه و تصویربرداری با مسؤولان، همرزمان، خانواده و دوستان این شهید انجام شده است. علمیفرد عنوان کرد: سریال شهید شهریاری علاوه بر روایت زندگینامه شهید دکتر مجید شهریاری از بدو تولد، اتفاقات و دستاوردهای صنعت هستهای کشور را نیز بازگو میکند. گفتنی است سریال شهید شهریاری در ۳۰ قسمت و در مدت یک سال با مشارکت سازمان انرژی اتمی، سازمان صداوسیما و استانداری زنجان توسط صدا و سیمای مرکز زنجان تولید خواهد شد. مجید شهریاری، استاد دانشگاه شهید بهشتی و از دانشمندان هستهای ایران بود که هشتم آذر ۱۳۸۹ توسط رژیم صهیونیستی و با همکاری منافقین در یک عملیات تروریستی به شهادت رسید.
***
پخش «پس از آزادی» بعد از ماه رمضان
تهیهکننده سریال «پس از آزادی» از آمادهسازی این سریال برای پخش بعد از ماه رمضان خبر داد. به گزارش «وطن امروز»، سعید سعدی درباره سریال «پس از آزادی» به کارگردانی محمدعلی آهنگر و زمان پخش آن گفت: تصویربرداری سریال سال گذشته به پایان رسید و این روزها در مراحل پس از تولید به سر میبرد. وی در ادامه خاطرنشان کرد: با وجود آنکه قرار بر این بود این سریال در 35 قسمت تولید شود اما با اضافه شدن 5 قسمت دیگر، «پس از آزادی» در 40 قسمت برای شبکه یک سیما تولید میشود. در حال حاضر سریال در مرحله صداگذاری و موسیقی است و تدوین ۳۷ قسمت از این سریال آماده شده است. سعدی همچنین درباره زمان پخش این مجموعه نیز اظهار کرد: اگر اتفاق خاصی رخ ندهد، طبق برنامهریزیهای انجام شده، قرار بر این است سریال «پس از آزادی» بعد از ماه مبارک رمضان روی آنتن رود.
ارسال به دوستان
سینمای جهان
«ماجراجوییهای پینوکیو» به فضای مجازی رسید
فیلم «ماجراجوییهای پینوکیو» هم به دنبال بسته بودن سینماها از اکران بازماند و در آمازونپرایم به نمایش درآمد. به گزارش «وطن امروز»، این فیلم ابتدا قرار بود، چند ماه پیش در فرانسه اکران شود اما با توجه به بسته بودن سینماها و ادامه قرنطینه برای مقابله با کرونا، شرکت توزیعکننده فیلم ترجیح داده قراردادی با «آمازون پرایم ویدئو» برای اکران آنلاین فیلم منعقد کند. این فیلم که محصول مشترک فرانسه و ایتالیاست نخستین بار در بخش ویژه فستیوال فیلم برلیناله ۲۰۲۰ به نمایش درآمد. داستان پینوکیو که سال ۱۸۸۱ توسط خبرنگار و نویسنده ایتالیایی کارلو کولودی نوشته شده، ماجرای چوبکاری فقیر به نام ژپتو را روایت میکند که عروسکی چوبی به نام پینوکیو را میسازد که جان میگیرد. در فیلم سینمایی جدید، روبرتو بنینی که از سال ۲۰۱۲ در فیلمهای سینمایی ظاهر نشده بود نقش ژپتو را بازی میکند و فدریکو للاپی صداپیشه شخصیت پینوکیو است. «ماجراجوییهای پینوکیو» تا حدود زیادی به داستان اصلی وفادار باقی مانده اما بیشتر به جنبههای اخلاقی آن میپردازد.
***
«دنیرو» فرماندار نیویورک میشود!
دنیرو در یک برنامه پربیننده تلویزیونی ضمن انتقاد از عملکرد دولت ترامپ در بحران کرونا، گفت در فیلمی در نقش فرماندار نیویورک ظاهر میشود. به گزارش «وطنامروز»، «رابرت دنیرو» در این برنامه اعلام کرد در فیلمی با موضوع بحران شیوع ویروس کرونا در نقش «اندرو کومو» فرماندار نیویورک ظاهر میشود. هنرپیشه فیلمهای «گاو خشمگین» و «راننده تاکسی» در بخشی از این برنامه که به صورت آنلاین برگزار شده بود به انتقاد شدید از ترامپ پرداخت و گفت: رئیسجمهور آمریکا احمق است که بسیاری از علائم هشداردهنده شیوع کرونا را نادیده میگیرد. وضعیت بحران کرونا در آمریکا وحشتناک است. همه نگرانیها درباره انتخاب مجدد ترامپ است. من دیگر حرفی برای گفتن ندارم.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|