|
ارسال به دوستان
نگاهی به سریال «The Spy» که پروژه تبلیغاتی موساد در سینماست
عملیات احیای اعتبار!
احسان سالمی: «جاسوس» یا همان «The Spy» مینیسریالی بود که اواسط سال گذشته از طریق نتفلیکس به شکل عمومی منتشر شد؛ اثری تبلیغاتی که برای پاسداشت فعالیتهای یک جاسوس اسرائیلی ساخته شد! «الی کوهن» قهرمان اصلی این پروژه تبلیغاتی است؛ پروژهای که با هدف قهرمانسازی از این جاسوس و توجیه شکست دستگاه اطلاعاتی اسرائیل در برابر دستگاه اطلاعاتی سوریه ساخته شده است. البته جزئیات بیشتری نیز در این مینیسریال به مخاطب عرضه میشود که بیش از هر چیز در راستای تلطیف چهره «موساد» عمل میکند.
کوهن یکی از مهمترین جاسوسان رژیم صهیونیستی در قرن بیستم به شمار میرفت که اطلاعات مهم و موثری را طی 4 سالی که در پایتخت سوریه حضور داشت، به تلآویو مخابره کرد؛ اطلاعاتی که بسیاری آن را عامل پیروزی ظاهری اسرائیل در جنگ 6 روزه با کشورهای عربی میدانند. او البته 2 سال قبل از آغاز این جنگ یعنی در سال ۱۹۶۵ در دمشق لو رفت و توسط اعضای سرویس اطلاعات سوریه بازداشت و در همان سال اعدام شد.
«The Spy» یک سرپوش بر شکست بزرگ اسرائیل در برابر دستگاههای امنیتی سوریه است؛ ماجرای جاسوسی که طی چند سال در میان عالیترین مقامات سوری نفوذ میکند اما در نهایت به دام دستگاههای امنیتی سوریه میافتد؛ پروندهای پیچیده که البته هنوز بسیاری از ابعاد آن نامشخص است و حتی خانواده الی کوهن در این میان قصور و کوتاهی «موساد» را عامل لو رفتن وی میدانند.
اما فارغ از ابعاد پیدا و پنهان این ماجرای تاریخی، مسأله اصلی در ارتباط با «The Spy»، آشکار بودن سیاستهای تبلیغاتی موساد در این پروژه است. این مینیسریال که محصول کشور فرانسه است، توسط گیدئون راف، کارگردان و نویسنده اسرائیلی ساخته شده و در آن علاوه بر نمایش ماجراهای پیشآمده برای «الی کوهن»، سعی شده چهره موساد و فعالیتهای آن نیز تلطیف شود.
داستان سریال از چگونگی انتخاب کوهن به عنوان جاسوس موساد آغاز میشود. اسرائیل که در جنگ با سوریه به واسطه استفاده سوریها از اصول جنگهای نامتقارن بشدت دچار ضعف است، تصمیم دارد تا با ورود یک جاسوس به کشور سوریه نسبت به مواضع دفاعی و نظامی آنها اطلاع پیدا کند.
الی کوهن فردی عادی در جامعه اسرائیل است که به واسطه طبقه پایین اجتماعی خود، چندان در جامعه جدی گرفته نمیشود اما با انتخاب دستگاه امنیتی اسرائیل برای انجام مأموریتی بزرگ با عنوان جعلی «کامل امین ثابت» به عنوان یک مرد سوری ابتدا راهی آرژانتین و از آنجا به لطایفالحیلی راهی سوریه میشود. در تمام مسیر قصه سریال اینگونه نشان داده میشود که الی کوهن به خواست خود و برای آنکه بتواند خود را به خانواده و اطرافیانش ثابت کند، تن به ورود به این ماجرای پیچیده میدهد ولی براساس مستندات تاریخی، کوهن به اجبار دستگاه امنیتی اسرائیل، از محل کار قبلی خود اخراج و از آن به بعد وادار به همکاری با موساد میشود.
سریال کاملا در پازل تبلیغاتی دستگاههای امنیتی اسرائیل بازی میکند؛ کوهن مردی است که با خواسته خود و برای خدمت به وطنش راهی سوریه میشود؛ سوریها مردمی خشن و هوسران هستند. مردمی که خواهان تغییر حکومت خود هستند اما در نهایت به واسطه یک کودتا، مجبور میشوند به یک دیکتاتوری تازه تن بدهند. جالب اینکه در قسمت ابتدایی سریال اینگونه نشان داده میشود که اسرائیل از فعالیتهای نظامی سوریها بشدت واهمه دارد اما با ورود کوهن به ساختار قدرت در سوریه و نزدیک شدن او به ارکان نظامی این کشور، اتفاقا اینگونه نشان داده میشود که این سوریها هستند که از توان نظامی و قدرت اسرائیل میترسند!
سازندگان «The Spy» برای تکمیل پروژه تبلیغاتی خود با نمایش ارتباط خاندان بنلادن [به عنوان خاندانی که در ذهن مخاطبان با گزارههایی همچون خشونت و تروریسم گره خوردهاند] با عالیرتبهترین مقامات سوری به نوعی این گزاره را در ذهن مخاطبان تثبیت میکنند که مهد تروریسم و شکلگیری فعالیتهای تروریستی سوریه است؛ سوریهایی که با پر و بال دادن به بنلادن دور از چشم سایر حکام جهان عرب، به نوعی مقدمات شکلگیری فعالیتهای تروریستی آنها را آماده کردهاند.
البته این تنها نشانه پازل چیده شده توسط موساد برای نقشه تبلیغاتی خود نیست. موساد که در ماجرای دستگیری و اعدام کوهن به کمکاری متهم شده است، اتفاقا با هدف اقناع مخاطب داخلی و هواداران خود هم که شده سعی میکند با تقویت گزاره مطرح شده از سوی خود در زمینه کمکاری و خطای فردی کوهن در این موضوع، به نوعی انگشت اتهام را از سمت خود به سمت مأمور کشتهشدهاش یعنی «الی کوهن» بچرخاند. همچنین با نمایش این موضوع به عنوان یک خطای فردی وانمود کند که دستگیری این جاسوس که موفقیتی مهم برای دستگاه امنیتی سوریه بود، صرفا به واسطه یک اشتباه فردی ایجاد شده است و ایراد و نقصی بر دستگاه امنیتی اسرائیل وارد نیست؛ سرپوشی تمیز بر یک خطای بزرگ!
نکته دیگر آن است که سازندگان «The Spy»، با نزدیک شدن به فضای زندگی شخصی الی کوهن و نمایش تقلای او برای دیده شدن، اینگونه نشان میدهند که او چون خود میخواست بیشتر تواناییهایش را اثبات کند؛ بیگدار به آب زد و در نهایت نیز لو رفت. حتی برای تلطیف چهره ماموران موساد و دلیل تلاش گسترده آنها برای نفوذ به ساختار قدرت در سوریه، مسأله تلاش سوریها برای قطع دسترسی اسرائیل به منابع آبی را مطرح میکنند؛ گزارهای که حاکی از یک رفتار غیرانسانی است و به شکل طبیعی هر مخاطبی با هر باور و اعتقادی نسبت به این کنش غیرانسانی موضع خواهد گرفت. پس چه بهتر که اسرائیل نشان دهد آنان که فارغ از نگاههای انسانی به دنبال نابودی دشمن خود هستند؛ سوریها هستند نه دستگاه امنیتی اسرائیل!
براساس آنچه در «The Spy» نمایش داده میشود، کارکنان «موساد» انسانهایی شریف و دلسوز هستند که صرفا برای جلوگیری از کشته شدن مردم مظلوم اسرائیل و دفاع از مرزهای خود دست به کار شدهاند؛ انسانهایی با روحیه لطیف که طاقت هیچ سختی و مشقتی را برای نیروهای زیردست خود و خانوادههای آنها ندارند! این در حالی است که براساس مستندات تاریخی و مصاحبههای اعضای خانواده جاسوس دستگیر شده «موساد»، یعنی «الی کوهن»، فشارهای بسیاری به خانواده او وارد شده است. تا آنجا که «نادیا کوهن» همسر او در گفتوگویی در این زمینه میگوید: «دولت بارها و بارها من را اذیت کرد. حتی فرزندان کوچک من نیز هزینههای زیادی را پرداخت کردند. این درد همواره با ما همراه بود. آنها بدون ترحم ما را در گوشه خیابان رها کردند». همچنین «صوفی بن دور، دختر کوهن که در زمان اعدام پدرش ۵ سال داشت، از روایت منتشرشده توسط موساد انتقاد و تأکید کرد که سرویس موساد و دولت اسرائیل تلاش داشتند همواره از وی استفاده کنند. اگر این اتفاق نمیافتاد، الی کوهن لو نمیرفت».
اما اگر از همه این جار و جنجالهای رسانهای بر سر شکست دستگاه امنیتی اسرائیل در ماجرای نفوذ یک جاسوس اسرائیلی به سوریه که به وسیله این سریال سعی شده بر آن سرپوشی گذاشته شود، عبور کنیم، مسأله اصلی «The Spy» را باید تصویر متفاوت نمایش داده شده در این اثر از یک جاسوس اسرائیلی بدانیم؛ تصویری که تقویتکننده این گزاره در ذهن مخاطبان است که اسرائیل صرفا برای دفاع از خود در برابر دشمنی بیرحم (که به دنبال قطع منبع آبی اسرائیل است) و مهد شکلگیری تروریسم (نمایش ارتباط محمد بنلادن با عالیرتبهترین مقامات سوری) وادار شده تا جاسوس خود را عازم سوریه کند. اگرنه مردم اسرائیل، عمدتا یا کشاورزانی سادهدل و معصوم (به تصویر نمایش داده شده از مردم اسرائیل در این سریال توجه کنید) هستند یا آدمهایی متمدن که کاری به سایر کشورها ندارند و سرشان به کنسرت رفتن و معاشرتهای خانوادگی گرم است!
همه چیز در کنار هم قرار گرفته تا در کنار تطهیر نسبی جاسوس، به طور کامل از موساد و سایر سیاستمداران اسرائیلی رفع اتهام شود. یک تلاش هنری که اتفاقا با حضور «ساشا بارون کوهن» بازیگر معروف اسرائیلی که عموم مخاطبان او را به واسطه آثار طنزش میشناسند، و قرار دادن او در قامت این مأمور اطلاعاتی شریف و خانوادهدوست! اثرگذاری بیشتری نیز در ذهن مخاطبان خواهد داشت.
ارسال به دوستان
تروریست نشان دادن ایرانیها با اسامی جعلی در سریال «شجاع» ساخته شبکه گلوبال
هالیوود همچنان روی خط اغراق!
مهدی طاهرخانی: یک سریال، سال ۲۰۱۷ از شبکه «گلوبال» آمریکا به اسم شجاع یا همان «the brave» در 13 اپیزود پخش شد. سریال به سفارش CIA یا زیرمجموعه عیان و پنهانش ساخته شده بود و عملیاتهای ویژه را در جاهای مختلف جهان نشان میداد؛ یک تیم ۵ نفره از تفنگداران نیروی دریایی که بدون ترس به دل حادثه میروند و سربلند بیرون میآیند. مأموریت سریال مشخص است؛ نمایش اغراقشده شکستناپذیری سرباز آمریکایی، باوری که باید ذره ذره به خورد مخاطب برود؛ قطرهچکانی اما ممتد و بیوقفه!
گویی آمریکا و سیاستهایش حق مطلق و مابقی همه تروریست و بربر هستند! هر چند که امتیاز این سریال در سایت IMDB چندان بالا نیست و به نظر میرسد رسالتش در ظاهر بیشتر جنبه هیجانی و اکشن آن باشد تا رویکردهای هنری و موردپسند کارشناسان سینما. «شجاع» در 13 قسمت ساخته شد که هر قسمت از آن به شکل مجزا به بررسی و نمایش یک حمله تروریستی اختصاص داشت، البته شرکت سازنده آن اعلام کرد بنا به دلایلی و شاید هم عدم استقبال از مجموعه، ساخت آن را ادامه نخواهد داد. اما قسمت جالب این سریال را باید بخش مربوط به ایران آن دانست. برخلاف قسمتهای قبل، بخش مربوط به ایران به جای یک قسمت، در چندین قسمت روایت میشود، گویی همه قسمتهای قبل، مقدمهای برای ورود به موضوع ایران است!
چند نکته قابل تامل و مهم درباره اپیزود ایران این مجموعه نمایشی وجود دارد که در ادامه به آن میپردازیم.
۱- اسامی ایرانیها به جز یک فرد که از قضا نفوذی آمریکاست، همه بدون استثنا عربی هستند. در نگاه نخست گویا برای ساخت سریال، کوچکترین تحقیقی درباره ایران صورت نگرفته است؛ چرا که حتی املای هتل را «هوتل» نوشته بودند که شاید به زبان افغانستانی باشد؛ یعنی هیچ تمییزی بین ایرانیان با اعراب و حتی افغانستانیها وجود ندارد.
۲- اسم فردی که باید در ایران ترور شود و یکی از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، «فهیم جریف» است که طبق سناریو در ساحل ترکیه، بمبگذاری کرده بود. از آن طرف ناگهان نام عامل نفوذی سیا میشود: «لاریجانی»! مابقی اسامی تقریبا عربی است و پیشکار شخصیت فهیم جریف، قاسم نام دارد آن هم با درجه سرتیپ یکم! او یک نظامی عالیرتبه از نیروهای ویژه قدس است. گویا فقط «سلیمانی»اش جا افتاده است (زمان ساخت سریال قبل از ترور سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی است).
۳- سازندگان سریال فضای ایران را طوری ترسیم کرده بودند که فقط در سرویس بهداشتی، مامور نظامی سپاه با تفنگ کلاش حضور ندارد! محل زندگی و کار شخصیت «فهیم»، پنتهاوس یک هتل به اسم «کوثر» است. اتاق فرماندهی ادعا میکند موساد خودش را هلاک کرد اما نتوانست فهیم را ترور کند؛ بعد همین فهیم به یک قهوهخانه قدیمی رفتوآمد دارد که نمونه مشابهش برای معتادان متجاهر میدان شوش و راه آهن است! از این نظر سناریوی اثر به قدری بیچفت و بست نوشته شده که اگر مراد مچگیریهایی از این نمونه باشد، باید یک کتاب درباره گافهای این سریال نوشت. اما سوال مهم در این میان این است که سازندگان سریال چطور نتوانستند 2 اسم معمولی و پرکاربرد ایرانی را از همان موتور جستوجوی گوگل پیدا کنند اما کاملا آگاه هستند مجموعه اقتصادی کوثر وابسته به کدام نهاد نظامی در ایران است؟ همین پارادوکسها، این گزاره را در ذهن مخاطب تقویت میکند که سازندگان به شکل عامدانه از اسامی عربی بیارتباط با مخاطب ایرانی استفاده کرده و با نمایش سبک زندگی ایرانیان شبیه به زندگی اعراب، سعی دارند بگویند که ایران هیچ فرقی با کشورهای عربی ندارد.
۴- از ۱۱ سپتامبر2001 تا امروز کدام عملیات تروریستی بزرگ و حتی کوچک بوده که عامل آن یک ایرانی باشد با اسم مثلا سیاوش تهرانی؟ خب! حالا که تروریست انتحاری ایرانی در عالم واقعیت نداریم، بهتر است در سریالهای عامهپسند درجه ۲ اسامی عربی را روی ایرانیها بگذاریم تا مثلا وقتی خبر آمد؛ فهیم المباشری اصالتا سعودی در پاریس و لندن بمب ترکاند، مخاطب آمریکایی بگوید؛ این اسم ایرانی است و من در فلان سریال شنیدهام!
۵- پیشتر در فیلمهای هالیوودی برای نشان دادن ایران، به شکلی همراه با اغراق از نمایش بازارهایی شبیه به بازار کشورهای عربی و تصاویری از مردم بادیهنشین که با شتر رفتوآمد میکنند، استفاده میشد اما حالا به نظر میرسد از نشان دادن برج میلاد و اتوبان چند طبقه صدر هم ابایی ندارند. مهم این است که اسامی عربی در ذهن آمریکاییها به نام ایرانی حک شود و مهمتر از آن، فضای پلیسی را که سپاه همه جا حضور دارد به خورد مخاطب خود بدهد. گویا دیگر دوره سیاهنمایی و زندگی در فقر و فلاکت و به طور کلی عربیزاسیون تهران در سینمای آمریکا گذشته و باید خط جدیدتری را دنبال کرد؛ خطی که البته نقطه اشتراک آن با رویه قبلی هالیوود، تمرکز بر نمایش تصویری سیاه و همراه با اغراق از ایران است.
ارسال به دوستان
درباره سریال «تهران» که تلاش تازه صهیونیستها جهت تخریب تصویر بینالمللی ایران است
ولخرجی صهیونیستها برای جاسوسی در «تهران»
عباس اسماعیلگل: «موساد بهدنبال از کار انداختن برنامه اتمی ایران از طریق هک کامپیوتری است و برای این کار یک مأمور زن جوان را که ریشه ایرانی دارد، به تهران اعزام میکند. این زن جوان در قامت افسر تازهکار موساد ظاهر میشود و از آنجا که در 6 سالگی به اتفاق خانوادهاش به سرزمینهای اشغالی فلسطین مهاجرت کرده، در نخستین ماموریت خود برای موساد باید به تهران سفر کند...». این بخشی از خلاصه سریال صهیونیستی «تهران» است که به طور رسمی از سوی سازندگانش منتشر شده است. داستان اما از آنجا شروع میشود که این روزها تیزر مینیسریالی اسرائیلی با نام «تهران» در فضای مجازی دست به دست میشود؛ سریالی که تولید شبکه ۱۱ رژیم صهیونیستی است و قرار است نخستین قسمت آن بزودی از این شبکه معاند پخش شود.
سازندگان سریال تلویزیونی «تهران» که به موضوع نبرد اطلاعاتی موساد اسرائیل و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میپردازد، برای ارتقای کیفی سریال خود با هزینههای نجومی گروهی حرفهای را در کنار هم جمع کردهاند به طوری که یکی از 2 نویسنده این مینیسریال، موشه زوندر است؛ کسی که «فائودا»، سریال پرمخاطب سال ۲۰۱۵ شبکه نتفلیکس را هم نویسندگی کرده است. در کنار وی چهرههای برجستهای از سینمای هالیوود همچون «نوید نگهبان» و «شان توب» نیز به ایفای نقش در آن پرداختهاند. اما یکی از نکات جالب این سریال ضدایرانی بازسازی طبیعی فضای شهری تهران است که در تیزر سریال و فیلم پشت صحنه آن نیز خودنمایی میکند. بازسازی بخشهایی از تهران در آن به حدی باورپذیر درآمده که چندی پیش برخیها در فضای مجازی اعلام کردند بخشی از سکانسهای سریال در تهران و مخفیانه تصویربرداری شده اما انتشار تصاویری از پشت صحنه این سریال نشان داد عوامل آن با ساختن شهرک سینمایی کوچک در جنوب آتن یونان با یک برنامهریزی از پیش تعیینشده به فکر بازسازی دقیقی از نماهای شهر تهران بودهاند و آنطور که از شواهد پیداست، در این امر موفق بودهاند و حتی در این مسیر از چندین نابازیگر ایرانی هم بهره بردهاند. این سریال ضدایرانی هر چند در فرم کار (بازسازی تهران) حرفهای عمل کرده است اما همانطور که انتظار میرود و از تماشای تیزر آن برمیآید، سازندگان آن برای تولید این سریال از هیچ دروغ و سیاهنمایی درباره اوضاع داخلی و امنیتی ایران دریغ نکردهاند.
از سوی دیگر همانطور که از معرفی این فیلم در تیزر برمیآید، این سریال به نوعی تقابل رسانهای ایران و رژیم صهیونیستی محسوب میشود که قرار است پخش خود را از شبکه اسرائیلی «کان ۱۱» آغاز کند. بررسیها نشان میدهد عوامل این سریال از هماکنون تلاش گستردهای برای پخش جهانی آن دارند تا آنجا که میتوانند چهرهای غیرواقعی و خیالی از ایران به جهانیان مخابره کنند. در این میان 2 نکته باید بیشتر از موارد دیگر مورد توجه مسؤولان فرهنگی کشور قرار گیرد؛ نکته اول، وقتی یک شبکه متعلق به رژِیم اشغالگر با هزینههای نجومی برای این سریال اقدام به ساخت شهرک سینمایی در کشور یونان میکند و در کنار آن عوامل خود را از حرفهایترینهای سینمای دنیا تشکیل میدهد، سادهلوحانه است تصور کنیم صهیونیستها این مینیسریال را صرفا برای مخاطبان داخلی خود ساختهاند، بلکه همانطور که اشاره شد مسؤولان این شبکه اسرائیلی در پی پخش جهانی این اثر ضدایرانی خود هستند.
نکته دوم، بحث محتوایی سریال باید مورد توجه قرار گیرد. همانطور که از تیزر و اطلاعات منتشرشده از سریال «تهران» مشخص است، این سریال به یک نبرد خیالی میان موساد و سازمان اطلاعاتی کشورمان میپردازد و بدونشک در این نبرد خیالی عوامل موساد برنده خواهند بود اما واقعیت چیز دیگری است و طی سالهای اخیر بارها عوامل اطلاعاتی موساد و سیا در دنیای واقعی طعم تحقیر و شکست را در مقابل افسران امنیتی ایران چشیدهاند و حال رژیم صهیونیستی با دروغپراکنی و سیاهنمایی به فکر انتقام این شکستها در دنیای غیرواقعی و مجازی است و در این راستا از هیچ کوششی دریغ نخواهد کرد. در پایان باید گفت، اینکه این سریال تا چه اندازه در اهداف از پیش تعیینشده خود موفق عمل خواهد کرد، باید منتظر پخش آن و واکنش مخاطبان در فضای مجازی نسبت به آن باشیم.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|