|
سیدمحمد موسوی به سایپا پیوست
سیدمحمد موسوی، ملیپوش تیم والیبال ایران به تیم سایپا ملحق شد. در جریان فصل نقل و انتقالات لیگ برتر والیبال رسانهها خبر از پیوستن محمد موسوی به جمع نارنجیپوشان سایپا دادند و بالاخره دیروز یکشنبه شرکت فرهنگی- ورزشی سایپا رسما اعلام کرد موسوی با عقد قرارداد رسمی به مدت یک سال به تیم والیبال بزرگسالان سایپا پیوسته است.
ارسال به دوستان
راهکار عجیب باشگاه پرسپولیس در مواجهه با طلبکارهای خارجی
استقبال از محرومیت
باشگاه پرسپولیس شیوه عجیبی را برای حلوفصل محکومیتهای مالی خود در پیش گرفته که میتواند تبعات سنگینی را به همراه داشته باشد. عدم پرداخت مطالبات بازیکنان و مربیان خارجی پیشین پرسپولیس در فصل جاری رقابتهای لیگ برتر سبب شد تا سرخها با محکومیت نزدیک به 2 میلیون یورویی در پرونده شکایتهای برانکو ایوانکوویچ، زلاتکو ایوانکوویچ، مارکو استیلینوویچ، ایگور پانادیچ، ماریو بودیمیر، تادئو، فرناندو گابریل و نیلسون کورهآ روبهرو شوند. سرخها در پرونده عجیب فرناندو گابریل به جای اینکه اصل پول را به خود این بازیکن بدهند در اختیار نماینده قانونیاش در دوران مدیرعاملی علیاکبر طاهری قرار دادند تا این بازیکن دوباره مدعی شده و به همان اندازه از سرخها باز هم طلب پول کند؛ پولی که سرانجام قسط آخر آن با مکاتبات بین سرخها با فدراسیون جهانی فوتبال توسط فیفا پرداخت شد. این اتفاق برای نیلسون، دروازهبان پیشین برزیلی سرخها نیز افتاد تا فیفا نسبت به پرداخت آن از منبع درآمدهای باشگاه پرسپولیس بابت حضور بازیکنانش در جامجهانی ۲۰۱۸ روسیه اقدام کند. پرسپولیس که حدود ۶۰۰ هزار دلار از فیفا طلبکار بود برای پرداخت پول به سایر طلبکاران خود که حکم اولیه کمیته انضباطی فیفا را داشتهاند، اقدامی کاملا متفاوت انجام داد. سرخها برای اینکه فرصت لازم برای فراهم کردن پول را داشته باشند نسبت به محکومیتهای واضح خود شکایت مجدد کردند تا با پرداخت پول به دادگاه بینالمللی ورزش (CAS) بتوانند منابع مالی لازم را فراهم کنند. مدیران باشگاه پرسپولیس در حالی مدعی گفتوگو با برانکو ایوانکوویچ هستند که وی یک میلیون و 50 هزار یورو به علاوه 5 درصد سود این پول را درخواست کرده است. ضمن اینکه سرمربی سابق کروات این باشگاه هرگونه گفتوگو با سرخها را برای توافق، تکذیب کرده است. همچنین پرسپولیس در حالی منتظر تایید حکم محکومیت خود در قبال پرونده ماریو بودیمیر است که در صورت تایید حکم اولیه فیفا توسط دادگاه CAS علاوه بر پرداخت ۴۷۵ هزار یورو به این مهاجم، از حضور در 3 پنجره آینده نقل و انتقالاتی نیز محروم میشود. مهدی رسولپناه، سرپرست باشگاه پرسپولیس بدون اینکه توجهی به فرصت محدود سرخها برای پرداخت پول به طلبکاران خود داشته باشد، منتظر حکم نهایی است تا بدهی را به همراه جریمههایی که نزدیک به ۲۵۰ هزار دلار است بدهد تا مانع محرومیت این باشگاه در پنجرههای نقل و انتقالاتی شود. رسولپناه از این موضوع بیخبر است که دادگاه CAS میتواند محکومیت پرسپولیس را سنگینتر هم کند و هیچ بعید نیست تیمی که در کورس قهرمانی رقابتهای لیگ برتر قرار دارد با خطر کسر امتیاز نیز روبهرو شود؛ سیاستی عجیب که میتواند تبعات سنگینی را برای سرخها به همراه داشته باشد و این تیم را پس از چندین سال موفقیت در فوتبال باشگاهی ایران و نایبقهرمانی در لیگ قهرمانان ۲۰۱۸ آسیا با مشکلی بزرگ روبهرو کند.
* «بند»های دردسرساز
از سوی دیگر باشگاه پرسپولیس نمیتواند غرامتی را بابت غیبت غیرموجه مهاجم خود از این بازیکن دریافت کند. باشگاه پرسپولیس پس از حدود 4 ماه غیبت آنتونی استوکس تصمیم به فسخ قرارداد با مهاجم پرحاشیه خود گرفت. او که برای نیمفصل حضور با پیراهن پرسپولیس ۲۵۰ هزار دلار قرارداد بست، طبق توافق با مدیران وقت این باشگاه مبلغ ۱۵۰ هزار دلار را یکجا و به صورت نقد در همان نخستین روز قراردادش دریافت کرد. مهاجم ایرلندی سرخپوشان پس از بازی هفته دوم پرسپولیس مقابل الشارجه امارات در لیگ قهرمانان آسیا از گلمحمدی تقاضای مرخصی 2 روزه کرد تا در دوبی بماند اما هرگز به ایران بازنگشت. پس از عدم بازگشت این بازیکن به تمرینات پرسپولیس، صحبتهای زیادی راجع به امکان دریافت غرامت از استوکس توسط مسؤولان باشگاه مطرح شد که هرگز اجرایی نشد. مدیران وقت پرسپولیس در حالی جریمه غیبت مهاجم ایرلندی سرخها در هر بازی را ۵۰ هزار دلار اعلام کردند که نهتنها توان اجرایی کردن آن را نداشتند بلکه برای حضور ۶۵ دقیقهای این بازیکن، ۱۵۰ هزار دلار پرداخت کرده بودند. نکته جالب توجه اینکه استوکس در آخرین نامه ارسالی خود به باشگاه پرسپولیس اعلام کرد به دلیل شیوع کرونا قادر به بازگشت به ایران نیست و این باشگاه باید طبق قرارداد، ۲۰ هزار دلار دیگر به او بپردازد. سرخها هم برای اینکه همچون باشگاه تراکتور تبریز با شکایت استوکس در دادگاه مبنی بر دریافت مطالبات خود روبهرو نشوند اقدام به فسخ قرارداد با او کردند و مدعی دریافت غرامت از وی در دادگاههای بینالمللی شدند. پیگیریها نشان میدهد بندهای مالی مندرج در قرارداد استوکس در صورت عدم پرداخت دستمزد ماهانه این بازیکن به ضرر پرسپولیس خواهد بود و تمام نکات مربوط به غیبت این بازیکن را در تمرینات و بازیهای رسمی پرسپولیس در لیگ برتر و لیگ قهرمانان آسیا تحتالشعاع قرار میدهد. ادعایی که تا امروز هیچگونه شکایت حقوقی بابت این قرارداد از سوی پرسپولیس به فیفا ارسال نشده است؛ قراردادی که به استوکس بابت خوشگذرانی در دوبی و لندن اطمینانخاطر داده است و حاضر نیست برای بازی با پیراهن پرسپولیس به ایران بازگردد.
* تکذیب لیست خرید و فروش
در همین حال باشگاه پرسپولیس با صدور اطلاعیهای هرگونه فعالیت نقل و انتقالاتی از سوی باشگاه و وجود لیست خرید و فروش بازیکنان چه لژیونر و چه داخلی را در مقطع کنونی، قویا رد کرد. با توجه به انتشار اخبار گوناگون در حوزه نقل و انتقالات در رسانهها و شبکههای اجتماعی، این باشگاه با تاکید بر خطمشی خود که پیش از این اعلام شده بود، بار دیگر اعلام کرد نظر به فاصله موجود تا پایان رقابتها، فعالیت نقل و انتقالاتی ندارد و با توجه به سیاست حفظ حداکثری بازیکنان فعلی تیم، هیچ فهرستی از سوی سرمربی تیم تهیه نشده است که در آن نام لژیونر یا بازیکن داخلی و خارجی وجود داشته باشد. ضمن آنکه در شرایط کنونی ناشی از پیامدهای کرونا، حتی باشگاههای متمول آسیایی نیز برای تامین هزینه جذب مجموعهای از لژیونرهای ایرانی با مشکل روبهرو میشوند. همچنین بازیکنان کنونی تیم که امتحان خود را در سختترین شرایط پس دادهاند و ضمن اثبات وفاداری، سربلندی پرسپولیس و هواداران را رقم زدهاند خود در حکم بازیکنانی هستند که اگر اراده میکردند میتوانستند لژیونر شوند. بیتردید، در زمان مناسب که از سوی سرمربی تیم اعلام خواهد شد، باشگاه با توجه به اعلام نیاز ایشان، با قدرت برای ترمیم و تقویت تیم در صحنه حاضر خواهد بود.
ارسال به دوستان
شطرنجباز ایرانی تغییر تابعیتش را تکذیب کرد
تغییر پرچم، نه تابعیت
روز گذشته بعد از جنجالهای فراوان، استاد بزرگ شطرنج بانوان ایران خبر تغییر تابعیت خود را تکذیب کرد. غزل حکیمیفرد، بانوی شطرنجباز ایرانی و استاد بزرگ شطرنج بانوان که روز شنبه خبرهایی مبنی بر تغییر تابعیتش در رسانههای داخلی و خارجی منتشر شد، با انتشار متنی در صفحه شخصی خود این اخبار را تکذیب کرد. متن منتشر شده در صفحه شخصی غزل حکیمیفرد بدین شرح است: اینجانب غزل حکیمیفرد استاد بزرگ شطرنج بانوان و فارغالتحصیل دانشگاه شهید بهشتی در رشته مهندسی کامپیوتر میباشم. به مدت 3 سال جهت ادامه تحصیل در دانشگاه پلیتکنیک (ETH) در کشور سوییس اقامت دارم و موفق به اخذ مدرک فوقلیسانس از این دانشگاه شدهام و در حال حاضر به عنوان Research Assistant در این دانشگاه مشغول به کار میباشم. اینجانب طی سالیان متمادی بدون هرگونه حاشیهای افتخار عضویت در تیم ملی شطرنج کشورمان در تمامی ردههای سنی از نونهالان تا بزرگسالان را داشتهام و افتخاراتی در سطح آسیا و جهان برایکشورم کسب کردهام. متأسفانه ادامه تحصیل من در کشور سوییس با آییننامههای قهرمانی کشور مغایرت داشته و بازیکنانی که در خارج از کشور اقامت دارند امکان حضور در تیم ملی را ندارند. من استاد بزرگ و بازیکن حرفهای شطرنج هستم و در این مدت امکان حضور در تیم ملی کشورم را نداشتهام. تغییر پرچم در فدراسیون جهانی شطرنج به منزله تغییر تابعیت نیست، بلکه امکانی برای حضور حرفهای من در مسابقات شطرنج اروپاست. لذا اینجانب تاکید میکنم که تابعیت ایرانی داشته و هرگونه اظهار نظر درباره تغییر تابعیت خویش به دلایل سیاسی و غیره را تکذیب مینمایم.
* اطلاعیه فدراسیون شطرنج
از سوی دیگر، فدراسیون شطرنج ایران طی اطلاعیهای اعلام کرد قرار است استفاده از توانمندیهای شطرنجبازان خارج از کشور را مورد بررسی قرار دهد. در پی اخبار منتشر شده درباره تغییر تابعیت غزل حکیمیفرد، ملیپوش سابق تیم شطرنج بانوان، فدراسیون شطرنج اطلاعیهای را صادر کرد. در این بیانیه آمده است: در پی انتشار تکذیبیه توسط سرکار خانم غزل حکیمیفرد مبنی بر عدم تغییر تابعیت و ارائه دلیل برای تغییر پرچم، این فدراسیون اعلام میدارد در اولین جلسه کمیته فنی که در فدراسیون شطرنج برگزار میشود با اولویت دستورجلسه، موضوع نحوه به کارگیری توانمندیها و ظرفیتهای شطرنجبازان ایرانی مقیم خارج از کشور برای ارتقای سطح شطرنج ایران بررسی خواهد شد. فدراسیون شطرنج همواره حمایت از ملیپوشان و دیگر شطرنجبازان در تمام ردههای سنی که فرزندان ایرانزمین میباشند را وظیفه خود دانسته است و در این زمینه نیز با جدیت و اولویت موضوع را مورد بررسی قرار میدهد.
ارسال به دوستان
۷ ماه پس از انتصاب داورزنی در فدراسیون والیبال
پستهای خالی و تشریفاتی
در حالی که ۷ ماه از انتصاب مجدد محمدرضا داورزنی به عنوان رئیس فدراسیون والیبال میگذرد، جامعه والیبال همچنان شاهد پستهای تشریفاتی و خالی در کمیتهها و ارکان مختلف فدراسیون است! پس از آنکه فدراسیون والیبال ایران در یک سال و نیم گذشته پیش از انتخاب داورزنی به عنوان رئیس، فصل سختی را از لحاظ عدم ثبات مدیریتی پشت سر گذاشت، پیشبینی میشد با روی کار آمدن داورزنی هر چه سریعتر شاهد سر و سامان یافتن این فدراسیون در بخشها و کمیتههای مختلف باشیم که این اتفاق هنوز رخ نداده است. مسلما با وجود طیف زیاد فعالیتها در فدراسیون مهمی چون والیبال، هر یک از کمیتهها و نواب رئیس (آقایان و بانوان) میتوانند نقش پررنگی در خوب پیش رفتن برنامهها داشته باشند؛ موضوعی که به نظر میرسد در فدراسیون خیلی مورد توجه قرار نمیگیرد. تا جایی که پس از گذشت نزدیک به ۷ ماه از انتصاب محمدرضا داورزنی به عنوان رئیس فدراسیون والیبال، همچنان شاهد بلاتکلیفی در برخی کمیتهها و سمتهایی چون نایبرئیسی بانوان و آقایان هستیم. در کنار بیجواب ماندن همه این سوالها که چرا داورزنی تاکنون دبیر قطعی فدراسیون، نایبرئیس آقایان و نایبرئیس بانوان را معرفی نمیکند،
در حال حاضر بحث چندشغله بودن شهرام عظیمی، رئیس سازمان لیگ فدراسیون باعث ایجاد حواشی در یکی - دو روز گذشته شده است. حال با انتشار خبر انتصاب شهرام عظیمی به عنوان معاون اداری - مالی باشگاه استقلال تهران، این سوال نیز به دیگر شبهات موجود در فدراسیون والیبال اضافه میشود که تکلیف سازمان لیگ فدراسیون والیبال چه خواهد شد؟ همچنین با توجه به آخرین صحبتهای میلاد تقوی، سرپرست دبیری فدراسیون والیبال مبنی بر اینکه شهرام عظیمی از ابتدا به صورت پارهوقت (3 روز در هفته) با فدراسیون والیبال همکاری میکرده است، 2 پرسش زیر مطرح است: دلیل وجود پستهای تشریفاتی و خالی در فدراسیون والیبال چیست؟ آیا نباید پس از گذشت ۷ ماه از ریاست داورزنی، شاهد ثبات در ارکان مختلف فدراسیون بود؟
ارسال به دوستان
اخبار
روایت سایت بلژیکی از مشکل جدید بیرانوند برای انتقال به آنتورپ
یک سایت بلژیکی از مشکل دیگری که برای انتقال علیرضا بیرانوند به تیم آنتورپ بلژیک ایجاد شده است نوشت. به گزارش فوتبالنیوز بلژیک، انتقال علیرضا بیرانوند به آنتورپ بلژیک بار دیگر با مشکل روبهرو شده و آن هم مشکل ویزای این بازیکن است که باعث شد او نتواند دیروز راهی بلژیک شود. آنتورپ این هفته «ژان بووتز» را به عنوان دروازهبان جدید معرفی کرد. این دروازهبان در اکسل موسکرون بازی میکرد. آنتورپ چندین ماه است سعی در جذب دروازهبان تیم ملی ایران دارد. چندی پیش حتی صحبت از یک قرارداد بود اما معلوم شد صحبتها نهایی نشده است. اکنون اما تنها معاینات پزشکی باقی مانده و همه چیز درباره انتقال بیرانوند به آنتورپ نهایی شده است. این دروازهبان ۲۷ ساله چندین بار سعی کرده به بلژیک سفر کند که با مشکل روبهرو شده است. یکی از این موانع شیوع ویروس کرونا بود که برنامهها را مختل کرد و حالا مشکل دیگر ویزاست. انتظار میرود بیرانوند آخر هفته در «درون نورد» باشد. باشگاه او، پرسپولیس در توئیتی اعلام کرد ظاهرا ویزای او به مشکل خورده است و او نتوانست راهی بلژیک شود. باید دید حالا که ژان بووتز به عنوان دروازهبان به آنتورپ پیوسته است، باشگاه آنتورپ همچنان بر حضور بیرانوند پافشاری میکند یا خیر؟
***
مدیرعامل استقلال در دادسرای فرهنگ و رسانه حضور یافت
مدیرعامل باشگاه استقلال صبح یکشنبه در دادسرای فرهنگ و رسانه حضور حضور یافت تا درباره شکایت کارگزار اول این باشگاه پاسخگو باشد. احمد سعادتمند، مدیرعامل باشگاه استقلال صبح دیروز در دادسرای فرهنگ و رسانه حاضر شد تا درباره شکایتی که کارگزار اول این باشگاه طرح کرده، پاسخگو باشد. مدیرعامل باشگاه استقلال در بدو ورودش به این باشگاه ترجیح داد در حالی که در دوران مدیریت پیشین این باشگاه قراردادی با یک شرکت به عنوان کارگزار بسته شده بود، با شرکت دیگری وارد مذاکره شود و کارگزار جدیدی را برای باشگاه انتخاب کند. به همین دلیل کارگزار نخست این باشگاه علاوه بر طرح شکایت از کارگزار دوم، از باشگاه استقلال و مشخصا از احمد سعادتمند شکایتی طرح کرد که مدیرعامل آبیها بر همین اساس در اولین ساعات اداری روز یکشنبه در دادسرای فرهنگ و رسانه حضور پیدا کرد تا در این باره توضیحاتی ارائه دهد.
***
اتهام سایت آلمانی به مارک ویلموتس
یک سایت آلمانی نوشت شایعه حضور مارک ویلموتس در شالکه از طرف خود این مربی پخش شده است و صحت ندارد. سایت Westfälischer در گزارشی به بررسی حضور مارک ویلموتس در تیم فوتبال شالکه پرداخت و عنوان کرد این خبر به جای رسانهای شدن در آلمان در کشور بلژیک احتمالا از طرف خود این مربی پخش شده است تا ویلموتس سر زبانها باشد و از او صحبت شود. نویسنده این گزارش در ادامه نیز یادآور شد این مربی به غیر از تیمملی بلژیک، در سایر تیمها عملکرد ضعیفی داشته است و نمیتواند گزینه مطلوبی برای جانشینی واگنر در شالکه باشد و در صورتی که بازیکن سابق شالکه به عنوان مربی این تیم انتخاب شود، یک ریسک است.
به گزارش ایسنا، این مربی که حضور کوتاهی در تیمملی فوتبال ایران نیز داشته، بر خلاف ادعای مهدی تاج، رئیس وقت فدراسیون فوتبال که او را فردی نجیب معرفی کرده بود، تاکنون ۲ میلیون یورو دریافت و تقاضای ۶ میلیون یوروی دیگر کرده و خواهان دریافت تمام پول قرارداد خود شده است. این اتهام سایت آلمانی نشان میدهد ویلموتس چندان هم دارای ویژگیهای رفتاری- اخلاقی مورد ادعای مسؤولان فدراسیون فوتبال ایران نبوده و مهدی تاج بیش از اندازه به او اعتماد کرده است.
***
رمزی در آستانه خیانت به آرسنال
باشگاه یوونتوس برای خروج از بحران مالی به دنبال فروش هافبک ولزیاش به تاتنهام است. به گزارش فارس، نشریه «سان» انگلیس خبر داد باشگاه یوونتوس به دلیل شیوع ویروس کرونا دچار بحران مالی شده و به همین خاطر مسؤولان باشگاه به دنبال فروش بازیکنان مازاد و با دستمزد بالا هستند و در این میان آرون رمزی، هافبک ولزی یوونتوس یکی از گزینههای فروش است. «مائوریتسیو ساری» این هافبک را در لیست فروش گذاشته است. دستمزد هفتگی 400 هزار پوندی یکی از دلایل بیانکونری برای فروش این بازیکن است. این موضوع رمزی را به سوی خیانت به باشگاه سابقش آرسنال سوق میدهد. رمزی سالها برای توپچیهای لندن بازی کرد و جزو بازیکنان قدیمی این تیم لندنی به شمار میآید اما یوونتوس اکنون در حال مذاکره با تاتنهام، رقیب سنتی آرسنال است تا این بازیکن را به این تیم منتقل کند. انتقال هافبک ولزی به تاتنهام به معنای خیانت به هواداران توپچیها به شمار میآید. رمزی از سال 2008 تا 2019 برای آرسنال بازی کرد و بعد از سالها درخشش برای توپچیهای لندن سال گذشته به عنوان بازیکن آزاد به یوونتوس پیوست.
ارسال به دوستان
محصول نگاه معرفتی در حوزه سیاست خارجی
سیدهفاطمه حسینی: «یقین»، «انطباق با واقعیت» و «ثبات» از اصلیترین مولفههای «معرفتشناسی» محسوب میشوند. اگر چه «معرفتشناسی» جایگاهی مبنایی و کلیدی در علم روش تحقیق (بویژه در حوزه فلسفه و اندیشه) دارد اما تبلور آن در یک ساختار سیاسی و تصمیمگیری صاحبمنصبان آن نیز قابل مشاهده است. کمترین شبههای وجود ندارد که انقلاب اسلامی ایران، مبتنی بر «معرفتشناسی» بود. «یقین»، «حرکت بر مبنای واقعیت» و «تثبیت باورها» 3 مولفهای بودند که تجمیع آنها در ذهن پویای انقلابیون بویژه شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی و مدافعان حریم اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام، منجر به بروز «انقلابی معرفتی» شد. این انقلاب معرفتی، محیط بر انقلاب سیاسی و فرهنگی در کشورمان بوده و محدود به سال 57 نیز نمیشود. معرفتشناسی انقلاب اسلامی، موضوعی است که در طول بیش از 4 دهه اخیر، نیروی محرک کلی و رو به جلوی نسلهای اول، دوم، سوم و چهارم انقلاب بوده و در آینده نیز همین نقش بنیادین را ایفا خواهد کرد.
زمانی که معرفت فلسفی(حصولی) و معرفت فطری(شهودی) نسبت به یک باور حاصل میشود، آن باور از حوزه «ذهن»، خود را به حوزه «عین» و «عمل» نیز تعمیم میدهد. این باور، تبدیل به مبنایی برای «الگوپردازی کلان» در زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی یک فرد یا ساختار میشود.
رمز پویایی و پیشرفت انقلاب اسلامی ایران در دوران رهبری حضرت امام خمینی(ره) و حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای حفظهالله تعالی، همین نگاه معرفتی است. مقاومت هوشمندانه و موثر جمهوری اسلامی ایران در برابر انواع تهدیدات، فشارها و توطئههای مستمر دشمنان نظام و ملت، در همین نگاه معرفتی نهفته است.
یکی از حوزههایی که نگاه معرفتی 2 رهبر عظیمالشان انقلاب اسلامی در آن نمود دارد، حوزه سیاست خارجی کشور است. در این روند، «باورها» مولد «استراتژیها» و «ثوابت» است. یکی از این باورها که تبدیل به یک الگوی ثابت در سطح کلان سیاست خارجی کشورمان شده است، اصل «نفی سبیل» است: یعنی باور به «عدم سلطهپذیری کفار بر نظام و ملت ایران».
به طور کلی، اصل نفی سبیل یکی از متعالیترین اصول اسلامی محسوب میشود. براساس آیه شریفه «و لن یجعلالله للکافرین علی المؤمنین سبیلا» اساسا خداوند متعال طریق و ابزاری جهت سلطه کفار بر مسلمین قرار نداده است. در شرایطی که خداوند راهی را در این باره قرار نداده است، تمایل برخی حکام مانند دستنشاندگان مستبد و وابسته سعودی، منجر به تسلط کفار بر آنها شده است. با این حال در ساختار معرفتی جمهوری اسلامی ایران، جایی برای کفار و تسلط آنها بر کشور (در هیچ یک از ابعاد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و بینالمللی) تعریف نشده است. در همان سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی به عنوان رهبر و مصلحی مسلمان این نقطه آسیب (سلطهپذیری برخی جوامع مسلمان و رهبران آنها) را درک کرده و ندای استقلالطلبیشان را بر مبنای اصول الهی و اصل مترقی نفی سبیل استوار ساختند. یکی از دلایل درماندگی استراتژیستها و تئوریسینهای غربی در پدیدهشناسی انقلاب اسلامی ایران و تشریح ابعاد آن، عدم درک ابعاد معرفتی این انقلاب است.
انقلاب اسلامی، پدیدهای متفاوت با دیگر انقلابهای جهان بود. در دورانی که جهان در سیطره 2 بلوک شرق و غرب قرار داشت، نظام بینالملل شاهد ظهور انقلابی بود که نهتنها به هیچ یک از 2 قطب قدرت جهان وابسته نبود، بلکه سلطه آنها را نیز نفی میکرد. در سایه همین نگاه معرفتی بود که رزمندگان دفاع مقدس، اجازه تصرف حتی یک وجب از خاک کشورمان را به رژیم صدام ملعون و حامیان شرقی و غربی آن ندادند. امروز نیز همین نگاه معرفتی در سطح کلان تصمیمگیری نظام مقدس جمهوری اسلامی حاکم است. امروز میتوان پدیدههایی مانند رسیدن نفتکشهای ایرانی به سواحل ونزوئلا، آن هم بهرغم تهدیدات مستقیم دولت ترامپ و مقامات نظامی آمریکا را در ابعاد معرفتی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. هر یک از مولفههای «یقین»، «باورپذیری» و «ثبات» در این ماجرا به گونهای بارز قابل تحلیل است، البته در این میان نکتهای وجود دارد که نباید از آن غافل شد! اینکه هرگاه دولتمردان و مسؤولان اجرایی کشور از این نگاه معرفتی عدول کرده و قربانی محاسبات و الگوپردازیهای غرب، بویژه در حوزه سیاست خارجی و روابط بینالملل شوند، هزینههای زیادی را متوجه کشور خواهند کرد.
این نگاه معرفتی و اصولی، هرگز نباید قربانی استراتژیهای پرهزینه و غیرقابل تحققی مانند «تبدیل دشمنان به دوست» یا «تغییر ماهیت دشمنان» شود. این موضوع، به صورت خاص باید مدنظر دولت و وزارت امور خارجه کشورمان قرار گیرد، بویژه اینکه تجربه مواجهه آمریکا (اعم از دموکراتها و جمهوریخواهان) با توافق هستهای [برجام] نشان داد عدول از ثوابت معرفتی و اصولی سیاست خارجی جمهوری اسلامی چه هزینههایی برای کشور خواهد داشت.
ارسال به دوستان
مشت آهنین در داخل، دست چدنی در خارج
مهدی گرگانی: تحولاتی که از زمان قتل وحشیانه «جرج فلوید» به دست یک افسر پلیس نژادپرست در ایالاتمتحده آمریکا در حال رخ دادن است، حقایق و واقعیتهای بسیاری را درباره این کشور روشن و آشکار ساخته است. اگر چه آمریکا همواره با مسائل و بحرانهای نژادپرستی روبهرو بوده است و قتل سیاهپوستان و اعتراضات مربوط به آن کم نبوده است اما اعتراضات اخیرا و سرکوب شدید آن به دست پلیس و نیروهای امنیتی، شرایط زمانی، نحوه مدیریت بحران در سطح فدرال و ایالتی و اظهارات و مواضع دونالد ترامپ آن را شدیدا از موارد قبلی متفاوت کرده است که مستلزم بررسی و موشکافی بیشتر و عمیقتر است.
***
1- از همان آغاز اعتراضات، انتشار تصاویر و ویدئوهای مختلف از تجمعات و برخورد خشن پلیس با شهروندان آمریکایی که بحق به نحوه کشته شدن یک هموطنشان معترض بودند، رویکرد دولت در چگونگی مواجهه با اعتراضات را مشخص کرد؛ سرکوب! درحالی که دولت آمریکا میتوانست با اتخاذ مواضعی محکم علیه نژادپرستی و محکوم کردن قتل جرج فلوید در طرف معترضان بایستد اما ماهیت نژادپرستانه دولتها در آمریکا بویژه در دوران ترامپ و اتخاذ سیاست مشت آهنین در برابر معترضان، باعث وقوع شدیدترین اعتراضات ضدحکومتی طی سالهای گذشته در ایالات متحده شد. حتی در دوره باراک اوباما که خود از آمریکاییهای آفریقاییتبار است، سلطه رگههای نژادپرستی در بدنه دولت آمریکا مشهود بود. نمونه آن قتل «مایکل براون» نوجوان 18 ساله در فرگوسن به دست یک افسر سفیدپوست که موجب شعلهور شدن آتش اعتراضات در سراسر آمریکا طی سال 2014 شد و ماهها به طول انجامید. هرچند رفتار نیروهای امنیتی با معترضان در خلال بحران فرگوسن نیز دستکمی از سرکوب معترضان در دولت ترامپ نداشت اما در هر صورت مواضع اوباما به تندی مواضع ترامپ نبود و اوباما حداقل تلاش کرد در مقابل معترضان جبههگیری نکند.
2- ترامپ با شروع اعتراضات، رویکرد سفت و سختی علیه معترضان مسالمتجو اتخاذ و صراحتا تاکید کرد اگر اعتراضات خاموش نشود، هزاران نفر را بازداشت و آنها را سرکوب خواهد کرد. این اظهارات نهتنها باعث فروکش کردن اعتراضات نشد، بلکه در روزهای بعد آتش خشم معترضان را شعلهورتر کرد. به دنبال تشدید اعتراضات که به ورودی کاخ سفید نیز کشید و باعث قایم شدن رئیسجمهور ناقصالعقل آمریکا در زیرزمین کاخ سفید شد، وی زبان خود را تندتر کرد و با انتقاد شدید از برخی فرمانداران آمریکایی گفت در صورت کمکاری ایالتها، رسما ارتش آمریکا را برای مقابله با معترضان وارد عمل خواهد کرد.
این اظهارات بهسرعت اختلافات میان مقامات آمریکا درباره چگونگی برخورد با اعتراضات را دامن زد و از سوی دیگر باعث تشدید اختلافات میان دولت فدرال با دولتهای محلی ایالتی شد. بسیاری از فرمانداران تاکید کردند ترامپ بدون اجازه دولتهای ایالتی حق ندارد ارتش یا گارد ملی را در خیابانهای شهرها مستقر کند.
«جی رابرت پریتزکر»، فرماندار ایالت ایلینوی در واکنش به تهدیدهای ترامپ صراحتا با آن مخالفت کرد و گفت بر این باور نیست که دولت فدرال بتواند نیروهای نظامی را بدون اجازه فرمانداران به این ایالتها بفرستد. از سوی دیگر شبکه سیانان نیز از مخالفت مقامات پنتاگون با تصمیم ترامپ برای استقرار نظامیان ارتش در خیابانها خبر داد. این شبکه آمریکایی به نقل از چند مقام پنتاگون گزارش داد وزارت دفاع آمریکا درباره استقرار ارتش نگرانیهای زیادی دارد و موافق چنین اقدامی نیست.
«مارک اسپر»، وزیر دفاع آمریکا نیز پس از آن گفت با توسل به قانون موسوم به «قانون خیزش ۱۸۰۷» برای استقرار ارتش و خاموش کردن اعتراضات مخالف است؛ اظهاراتی که زمزمههای اخراج اسپر از وزارت دفاع آمریکا را نیز دامن زد.
3- اما بحران اعتراضات اخیر در آمریکا در نظام بینالمللی نیز بازتاب داشت و واکنشهای بسیار زیادی را برانگیخت. دلیل آن هم شرایط ویژه و شوآفی است که آمریکا برای خود درست کرده است. بسیاری از همپیمانان آمریکا که این کشور را در زمینه ادعاهای حقوق بشری الگو و آرمان خود میپندارند با شرایط بسیار سختی مواجه شدند چرا که اعتراضاتی اینچنین با مقیاسی بسیار کمتر در دیگر نقاط جهان، سریعا با واکنش آمریکا و متحدانش مواجه میشود. بسیاری از این کشورها همچنان در قبال سرکوب این اعتراضها سکوت کردهاند ولی بعضی از آنها از جمله آلمان و انگلیس هرچند دیر و ملایم اما سرانجام مجبور شدند در ظاهر کشته شدن وحشیانه جرج فلوید و همچنین سرکوب معترضان به دست پلیس آمریکا را محکوم کنند.
در میان غربپرستان و آمریکادوستان داخلی نیز وضع همین بود. کشوری که سرزمین آمال و رویاهای آنهاست و فریادهای حقوق بشری دولتمردان آن گوش فلک را کر کرده است، اکنون بدتر از هر کشور دیگری به اعتراضات مسالمتآمیز شهروندان خود پاسخ میدهد؛ آنها را میکشد، تهدید میکند، بگیر و ببند راه میاندازد، با خبرنگاران به بدترین شکل ممکن رفتار میکند و از شفافسازی و پاسخ به خواستهها و مطالبات معترضان طفره میرود؛ هر چند غربپرستان در رسانههایشان باز هم سعی در سانسور رخدادهای این روزهای ایالاتمتحده به سود ترامپ کردند و خدمتشان به اربابشان را رها نکردند!
سرکوب اعتراضات اخیر در ایالاتمتحده نشان داد دولتمردان آمریکا در پشت شعارهای زیبای حقوق بشری، آزادی بیان و حقوق شهروندی در سرزمین آزادی(!) چه مشت آهنینی پنهان کردهاند که به وقت نیاز در استفاده از آن هیچ ترس و نگرانیای ندارند.
4- مشابه رفتار سبعانه و وحشیانه دولت آمریکا با شهروندانش، دهههاست در سیاست خارجی آن کشور نیز ساری و جاری است. حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی پیش از این بارها درباره «دستکش مخملی و دست چدنی» آمریکا هشدار داده بودند. حضرت معظمله پیش از آغاز مذاکرات با آمریکا در زمینه پرونده هستهای ایران درباره دست چدنی آمریکا هشدار داده بودند که بعدها با روی کار آمدن ترامپ و زدن زیر میز برجام، این دست چدنی هویدا شد.
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای در سخنرانی اخیرشان در سیویکمین سالگرد ارتحال امام (ره)، رفتار آمریکا با شهروندانش را به رفتار این کشور با دیگر کشورهای جهان تشبیه کردند. ایشان گفتند: «زانو زدن پلیس روی گردن یک سیاهپوست و فشار دادن آن تا جان باختن شخص و تماشای این صحنه از طرف چند پلیس دیگر، چیز جدیدی نیست بلکه همان اخلاق و طبیعت حکومت آمریکاست که قبلا نیز با بسیاری از کشورهای دنیا کردهاند».
این نکته مهم از چشم خبرگزاریهای دنیا نیز پنهان نماند. خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس در این باره نوشت: در بحبوحه قتل جرج فلوید، آیتالله خامنهای رهبر عالی ایران به سیاستهای دوگانه واشنگتن در موضوع حقوق بشر حمله و ادعاهای حقوق بشری آمریکا را رد کرد. خبرگزاری تاس روسیه نیز با برجسته کردن همین بخش از سخنرانی رهبر بزرگوار انقلاب نوشت: رهبر عالی ایران سرکوب مردم آمریکا به دست نیروهای دولتی این کشور را مشابه سیاست واشنگتن در قبال کشورهای دیگر جهان خواند.
آمریکا در سیاست خارجی 2 ابزار مهم دارد. نیروی نظامی که نتایج آن را در ویتنام، افغانستان، عراق و... مشاهده کردهایم و سیاست مذاکره که آن نیز دستکمی از نظامیگری این کشور ندارد. در زیر دستکشهای مخملین و پشت لبخندهای مذاکرهکنندگان آمریکایی همواره یک دست چدنی و سرکوبگر وجود دارد که ماهیت واقعی رژیم ایالاتمتحده را نشان میدهد.
ارسال به دوستان
ایران و برنامه ترامپ برای انتخابات 2020
فاطمه طهماسبی*: تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا طی چند ماه گذشته با وجود آنکه در میانه روابط پرتنش میان 2 کشور انجام شده، چندان موضوع عجیبی نیست. آنچه عجیب است محتوای توئیت دونالد ترامپ پس از آزادی «مایکل وایت» افسر بازنشسته نیروی دریایی ایالات متحده در 5 ژوئن/ 16 خرداد است که در آن ترامپ ضمن تشکر از ایران گفته بود: این [تبادل زندانیان] نشان میدهد یک معامله امکانپذیر است. وی چند ساعت پس از این توئیت بار دیگر در قالب یک توئیت با تشکر دوباره از ایران گفته بود: برای معامله بزرگ تا انتخابات آمریکا صبر نکنید. من برنده خواهم شد. اکنون میتوانید توافق بهتری داشته باشید.
این 2 توئیت صرفا نظر رئیسجمهور آمریکا نبود و مواضع مقامات دولت آمریکا پس از این توئیتها نشان میداد وی تاکتیک جدید دولت خود مبنی بر پیشنهاد مذاکره با ایران برای دستیابی به یک توافق جدید، آن هم پس از ماهها سکوت درباره مذاکره را بیان کرده است. از جمله «برایان هوک» نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور ایران در همان روز جمعه با صحه گذاشتن بر سخنان ترامپ گفته بود: «اگر ما بتوانیم به یک توافق جامع بر اساس آنچه به عنوان یک توافق جدید با ایران ترسیم کردهایم، برسیم، این به نفع مردم ایران خواهد بود».
یک: پس از آشوبهای آبان 98 در ایران و دفاع تمامقد مقامات آمریکایی از این آشوبها، ترامپ دیگر موضوع مذاکره را مطرح نکرد. تا پیش از این و پس از خروج آمریکا از برجام که به دلیل دستیافتن به توافقی بهتر از آنچه در دوره اوباما امضا شده بود صورت گرفت، مقامات آمریکایی بارها و بارها- با پیششرط یا بدون پیششرط- تلاش کرده بودند ایران را برای دست یافتن به توافقی که مدنظر تیم ترامپ بود پای میز مذاکره بکشانند. ولی به دلیل خلف وعده ایالات متحده و خروج از توافقی که 5 کشور دیگر در آن حضور داشتند، ایران حاضر به مذاکره مجدد نشد. دولت آمریکا با کمپین فشار حداکثری خود تلاش کرد به این امر که برای آینده دولت ترامپ بسیار اهمیت داشت دست یابد ولی کماکان موفق نشد و با وجود تحلیلهای آنها مبنی بر ایجاد ناآرامیهای داخلی و فلج شدن اقتصاد ایران، این خواست آنها محقق نشد. با وجود اینکه آشوبهای آبانماه نقطه امیدی برای دولت ترامپ بود و او و همکارانش تصور میکردند کمپین فشار حداکثری اثر مطلوب آنها را گذاشته است ولی پایان یافتن آن در مدتی کوتاه، امید آنها را به ناامیدی مبدل کرد. با این حال آمریکا مانند همیشه تلاش کرد با بهرهبرداری از این اعتراضات، جمهوری اسلامی ایران را به نقض حقوق بشر و آزادی بیان متهم کند و به طور ضمنی دنیا را متوجه این موضوع کند که با چنین دولتی مذاکره نخواهد کرد.
دو: افزایش تنش میان ایران و آمریکا، جامعه بینالمللی را نگران ایجاد جنگ میان 2 کشور کرد و در نهایت ترور سردار شهید سپهبد حاجقاسم سلیمانی و واکنش ایران در قالب حمله موشکی به پایگاه «عینالاسد» عراق موضوع مذاکره را به طور کامل به حالت تعلیق درآورد. ترامپ پس از ترور سردار سلیمانی که آن را برای خود موفقیتی در عرصه سیاست خارجی محسوب میکرد، با آن جمله مشهور «نه؛ مرسی!» در واکنش به موضع ضدملی محمدجواد ظریف مبنی بر امکان مذاکره با آمریکا در مصاحبه با روزنامه اشپیگل آلمان نشان داد دیگر مذاکره میان 2 کشور منتفی است و هر 2 کشور هیچ خواستی برای گفتوگو با یکدیگر ندارند. به نظر میرسد آمریکا پس از آبان 98 به این نتیجه رسیده بود که با ایجاد درگیری محدود در منطقه، مقابله با اقدامات منطقهای ایران و ایجاد اعتراضات و آشوبهای داخلی بخوبی میتواند به مقابله با جمهوری اسلامی مبادرت ورزد.
با این وجود دولت آمریکا در روزهایی که ایران دوره اوج بحران کرونا را میگذراند، پیشنهاد[دروغین] ارائه کمک و تجهیزات پزشکی به ایران را مطرح کرد، در حالی که میدانست ایران قطعا نخواهد پذیرفت. این اقدام آمریکا نه از روی انساندوستی، بلکه یک عملیات روانی برای ادامه دشمنی مردم آمریکا با ایران بود. در آن زمان به نظر میرسید ترامپ و اعضای دولت او به تبعات این بحران در ایران، بویژه به پیامدهای اقتصادی آن دل خوش کردهاند.
با ورود کرونا به اروپا و سپس آمریکا و ضعف شدید مدیریت این بحران از سوی دولت ترامپ و در نتیجه اعلام وضعیت فوقالعاده و جنگی در این کشور، با وجود خسارت واردشده به ایران، اوضاع بیشتر از اینکه به ضرر ایران بوده باشد، به ضرر آمریکا بود. از این رو توان و انگیزه ترامپ برای مقابله با ایران کاهش و بالعکس تمایل او به حل اختلاف با ایران افزایش یافت.
سه: در همین شرایط ایران توانست 5 نفتکش حامل بنزین خود را بدون تهدید از سوی آمریکا به کشور ونزوئلا که تحت تحریمهای ایالات متحده قرار دارد برساند. یکی از دلایل این اقدام موفق ایران این بود که آمریکا اکنون در بحران قرار دارد و توانایی و ظرفیت وارد شدن به یک بحران جدید را ندارد.
در کنار بحران کرونا و تبعات اقتصادی ناشی از آن، آغاز اعتراضات ضدنژادپرستی در آمریکا که همه ایالتهای این کشور را در برگرفت موجب نگرانی ترامپ و حامیانش شد. در ایالات متحده 6 ماه قبل از انتخابات همواره طلاییترین ماهها برای اخذ رأی مردم است و همه نامزدها تلاش میکنند طی این ماهها شرایط را به نفع خود مدیریت کنند. از این رو این بحران فرصت مناسبی به دموکراتها داد تا از آب گلآلود بحرانهای جاری برای پیروزی خود در انتخابات ماهی بگیرند. تحرکات این روزهای دموکراتها و به طور خاص مواضع «جو بایدن» نامزد حزب دموکرات برای انتخابات سال 2020 بخوبی گویای این مطلب است. وی در مراسم تشییع جرج فلوید شرکت کرده و به کرات تلاش کرده است خود را همراه معترضان نشان دهد.
به نظر میرسد ترامپ به عنوان رئیسجمهور مستقر و نامزد حزب جمهوریخواه این بار احساس خطر کرده و به دنبال چارهاندیشی برای رفع این تهدید، پیش از آن است که زمان از دست برود.
چهار: ترامپ در تلاش است بحران را از داخل آمریکا به خارج از این کشور کشانده و بحرانی فرامنطقهای ایجاد کند. از این طریق وی فرصتی به دست میآورد تا بر چالشهای داخلی غلبه و تداوم ریاستجمهوری خود را تا حد زیادی تضمین کند.
بنا بر دیدگاه بسیاری از کارشناسان، ترامپ عملا کارنامه موفقی در حوزه سیاست خارجی نداشته است. خروج او از پیمانهای متعدد با کشورهای دیگر نفعی را برای این کشور به ارمغان نیاورده است؛ از دیدارهای ترامپ و «کیم جونگ اون» رهبر کره شمالی، نتیجهای حاصل نشده است، کودتا علیه رئیسجمهور قانونی ونزوئلا شکست خورده است، سیاستهای آمریکا در غرب آسیا به بنبست رسیده و... در این شرایط ایران از مهمترین کشورهایی است که آمریکا میتواند از آن برای به دست آوردن یک دستاورد در سیاست خارجی استفاده کند.
پنج: حال در شرایطی که آمریکا پس از خروج از برجام، همه گزینههای خود را برای کشاندن ایران پای میز مذاکره امتحان کرده بود و تشدید تحریمها، انزوای دیپلماتیک و تهدید نظامی باعث بازگشت ایران به میز مذاکره نشد، ترامپ این بار با بهرهبرداری از موضوع تبادل زندانیان، از کشوری که برای حاکمیت ایالات متحده در جایگاه دشمن قرار دارد درخواست کرده قبل از انتخابات آمریکا به او یک پیروزی دیپلماتیک بدهد تا او بتواند از آن به عنوان برگ برنده استفاده کند. این در حالی است که تحریمها و تهدیدهای ترامپ علیه نیروهای ایرانی در منطقه کماکان ادامه دارد. با این اوصاف از یک سو باید دید پیشنهاد ترامپ مبنی بر مذاکره با ایران نیز یک عملیات روانی مانند پیشنهاد کمک پزشکی به ایران است یا به واقع ترامپ برای خروج از بحرانی که آینده ریاستجمهوری او را تهدید میکند به دنبال رسیدن به توافق با ایران است. از سوی دیگر در صورتی که جمهوری اسلامی ایران مانند سالهای اخیر پس از خروج آمریکا از برجام پیشنهاد مذاکره را نپذیرد، باید دید آیا ترامپ به دنبال افزایش تنش با ایران از طریق ایجاد درگیری در منطقه با جمهوری اسلامی یا نایبان منطقهای آن یا ایجاد ناآرامی در داخل ایران خواهد بود تا چشمان مردم کشور خود را متوجه منطقه غرب آسیا کند یا شیوه دیگری را برای کاهش تمرکز مردم خود بر مسائل داخلی ایالات متحده انتخاب خواهد کرد.
*کارشناس و پژوهشگر سیاسی و بینالملل
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|