|
سلام نظامی هندبالیستها به پرچم
ایران کشوری مقتدر و صلحدوست است
سعید مظفریزاده*: زیبا بود و معنادار... بوی اقتدار آمیخته با صلحدوستی میداد؛ انگار، ملتی غیور میخواهد با نهایت احترام به جهانیان با صدایی بلند اعلام کند مرزهای خود را مراقبت میکنیم؛ بیآنکه گزندی، آسیبی یا چشمداشتی به همسایگان یا دیگر ملل جهان داشته باشیم.
زیبا بود و معنادار... بوی ورزش متعهد و آمیخته با روح ایرانی میداد. آن دستهای قرارگرفته کنار صورتهایی نجیب و دوستداشتنی، همان دستهایی هستند که نویدبخش صلح و دوستیاند. آن دستها، پلی به نوعدوستی و راهی به همزیستی مسالمتآمیز به شمار میآیند؛ بیشتر و پیشتر از آنکه بوی نظامیگری بدهند یا سایه جنگ را ترسیم کنند.
زیبا بود و معنادار... گویی همین دیروز بود؛ مهرماه 96 که «علیرضا جهانبخش» در جایی کیلومترها دورتر از ایران یعنی کشور گلها و دریاچهها، هلند؛ وقتی در لباس تیمی هلندی[آلکمار] به دیگر تیم هلندی [روداکرکراد] گل زد، به طرف پرچم ایران رفت و سلام نظامی داد، آنجا هم رسانهها از این سلام نظامی، به حرکتی«زیبا و تحسینبرانگیز» رسیدند و نه چیزی دیگر! «علیرضا» در پاسخ به این حرکت ارزشمند گفته بود: «به احترام پرچم کشورم با افتخار سلام نظامی دادم».
زیبا بود و معنادار... و نه هیچ چیز دیگر! ایرانی وقتی به پرچم کشورش سلام نظامی میدهد، همه جهان را به احترام به شکوه خود دعوت میکند، به تاریخی که سرشار از مهربانی و زیبایی است؛ به گذشتهای که ردپای جنگ و تجاوز و لشکرکشی و کشورگشایی در آن جایی ندارد. ایرانی وقتی با شکوهی مثالزدنی، رو به روی پرچم کشورش صاف و اتوکشیده میایستد و سلام نظامی میدهد، هیچ ایرانی و غیرایرانی از این حرکت معنایی جز اقتدار آمیخته با آرامش و صلح دریافت نمیکند.
زیبا بود و معنادار... و این تمام تعبیری است که پیرامون این حرکت افتخارآمیز شیربچههای تیم ملی هندبال ایران میتوان گفت و نوشت. دوست دارم همه هنرمندان کشورم به همین سبک و سیاق، درست شبیه همین سلام نظامی که آرامشی ابدی در آن مستتر است، اقتدار، صلحدوستی و آرامش را به نام ایران و ایرانی به نمایش درآورند، هرکسی به سهم خود و به شیوه و راهی که میداند.
زیبا بود و معنادار... همان سلام نظامی را میگویم؛ همان سلامی که ورزشکاران ایرانی به پرچم خود دادند در حالی که مرز هیچ کشوری را بیارزش نکردهاند و استقلال و تمامیت ارضی هیچ سرزمینی را نادیده نینگاشتهاند، سلام نظامی از سوی مردمان کشوری که قرنهاست سرود صلح میخواند چیزی جز زیبایی به تماشاگرانش هدیه نمیدهد، سلام نظامی وقتی در پس آن سوءتعبیری نتوان کرد، هیچ معنایی جز اقتدار آمیخته با صلحدوستی نمیدهد. هر تعبیری جز این، بیانصافی است، نادیدهانگاری و کژروی است؛ آن هم سوی از ورزشکارانی که دلی دریایی و روحی پاک دارند.
به سبک همه تماشاگران ایرانی میایستم و میگویم: «بچهها مچکریم!»
*داور بینالمللی فوتبال
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
آیا مجلس از درآمد حقوق گمرکی واردکنندگان چشمپوشی میکند؟
رانت 50 هزار میلیارد تومانی
* حقوق گمرکی کالاهای وارداتی هنوز بر اساس نرخ ارز 4200 تومانی محاسبه میشود!
سیدمهدی موسویحسینی*: دولت با بهانه ضدتورمی بستن بودجه، نرخ ارز محاسبه حقوق گمرکی را 4200 تومان قرار داده است. در حالی که واردکنندهها کالای خود را با نرخ ارز آزاد در بازار میفروشند و عملا دولت حدود 50 هزار میلیارد تومان درآمد گمرکی خود را از دست میدهد. تغییر نرخ محاسبه حقوق ورودی گمرکی از ارز 4200 تومانی به نرخ نیمایی میتواند یکی از راهکارهای موثر جبران کسری بودجه باشد.
به گزارش «وطن امروز»، قطار بودجه 99 دارد از ایستگاه کمیسیون تلفیق میگذرد و به صحن مجلس میرسد و چکشکاریهای نهایی تلفیقیها هم نتوانسته آنچنان که باید از پس بودجه پرکسر برآید. آنچه تاکنون محرز شده این است که کسری به اندازه نیمی از منابع بودجه است. مشکل اصلی هم کاهش درآمدهای نفتی و نبود درآمد پایدار است. راه ایجاد درآمدهای پایدار گاهی از مسیر بستن سوراخهای هدررفت منابع میگذرد. یکی از این هدررفتها، ارز مبنای محاسبه هزینههای گمرکی است. برای فهم دقیق این سوراخ هدررفت، باید سازوکار محاسبه هزینههای گمرکی را فهمید. هزینه گمرکی معادل 4درصد ارزش گمرکی کالاست. ارزش گمرکی کالا هم عبارت است از ارزش بهای خرید کالا در مبدأ به اضافه هزینه بیمه و حملونقل (سیف) به اضافه سایر هزینههایی که به آن کالا تا ورود به اولین دفتر گمرکی تعلق میگیرد که از روی سیاهه خرید یا سایر اسناد تسلیمی صاحب کالا تعیین میشود و مهمتر از همه بر اساس برابری نرخ ارز اعلام شده بانک مرکزی در روز اظهار است. نکته اینجاست که پس از گران شدن ارز در سال 97، دولت مبنای محاسبه ارزش کالاهای وارداتی را با نرخ ارز 4200 تومانی در نظر گرفت.
در اینجا عملا چه اتفاقی افتاد؟ این کار دولت باعث شد عملا تعرفه واردات کالا در گمرک به یکسوم کاهش یابد. وقتی نرخ ارز آزاد حدود 12 هزار تومان است، دریافت هزینههای گمرکی با نرخ معادل یکسوم نرخ واقعی ارز به معنای این است که تعرفه گمرکی یکسوم میشود. تعرفه گمرکی ابزار اصلی مدیریت واردات و توانمندسازی تولید داخلی در برابر کالاهای خارجی است. وقتی این تعرفه کاهش یابد کالاهای خارجی ارزانتر به کشور وارد میشوند و حتی هزینه ساخت کالای داخلی از مشابه خارجی آن بیشتر خواهد شد و عملا رقابتپذیری خود را از دست خواهد داد. در واقع، به عنوان مثال دولت کالایی را که تعرفه واردات آن 24 درصد بوده با تعرفه موثر 8 درصد وارد کرده است. مشخص است این رانت کلان فقط به جیب واردکننده میرود و مصرفکننده واقعی هیچ سودی نخواهد برد. دولت با این کار در حال پرداخت هزاران میلیارد تومان یارانه به واردات است. با توجه به آنکه اغلب واردات با ارز نیمایی کالای واسطهای است و عملا نظارت قیمتی بر کالای نهایی ممکن نیست، مشخص است که بخش بزرگی از این یارانه به هدف اصابت نمیکند.
واردکنندهها در حال حاضر کالای خود را با نرخ ارز بازار محاسبه و در اختیار عمدهفروش و در نهایت مصرفکننده قرار میدهند. فروشنده کالای نهایی تولید شده از نهادههای وارداتی، قیمت کالا را با کاهش یا افزایش نرخ ارز تعیین میکند و به این توجه نمیکند که کالای تولید شده با نهادههای وارداتیای تولید شده که مشمول تخفیف گمرکی شدهاند. فروشندههای لوازم الکتریکی در بازار لالهزار که اکثر محصولاتشان با نهادههایی تولید شدهاند که تخفیف گمرکی گرفتهاند، محصولات فروشگاه خود را این طور محاسبه نمیکنند که مثلا در یک لامپ، الایدیهایی به کار رفته که با فلان قدر تخفیف گمرکی به دست کارخانه رسیده تا در قیمت نهایی میزانی تخفیف را اعمال کند. فروشندهها نرخ دلار آزاد را بررسی میکنند و افزایش نرخ آن را بلافاصله در قیمت محصولاتشان اعمال میکنند. برای آنکه این موضوع را بهتر درک کنید به جدول یک نگاهی بیندازید. در این جدول برخی اقلام برای نمونه آورده شده است. در یک ستون قیمت متوسط خردهفروشی کالا در بازار آورده شده و در ستون دیگر قیمتی که باید این محصول با فرض محاسبه حقوق ورودی کالا با ارز 4200 تومانی میداشت. اختلاف قیمت کاملا مشخص است و سود این اختلاف قیمت به جیب واردکننده میرود.
* بودجه 99 و رانت 50 هزار میلیارد تومانی
اما ربط بودجه 99 و محاسبه ارزش کالاهای وارداتی چیست؟ مرکز پژوهشهای مجلس پیشنهاد داده با تغییر مبنای محاسبه ارزش کالاهای وارداتی از ارز 4200 تومانی به ارز نیمایی میتوان 50 هزار میلیارد تومان درآمد از این راه کسب کرد. حتی علی لاریجانی، رئیس مجلس با حضور در کمیسیون تلفیق پیشنهاد داده بود که در حوزه درآمدهای گمرکی، از کالاهای وارداتی به کشور بر اساس ارز نیمایی عوارض دریافت شود. اگر این اتفاق بیفتد چه تغییری در میزان درآمدهای گمرکی روی میدهد؟ اگر نرخ ارز محاسبه حقوق ورودی کالاهای وارداتی با ارز 8500 تومانی مبنای لایحه بودجه سال 99 در نظر گرفته شود و با توجه به اینکه در 6 ماهه نخست سال جاری رقم کل واردات بالغ بر 21 میلیارد و 221 میلیون دلار بوده که سهم کالاهای اساسی 10 میلیارد دلار و مابقی برای سایر اقلام است، به این ترتیب حدود 20 هزار میلیارد تومان درآمد عاید دولت میشود؛ 20هزار میلیاردی که نتیجه دریافت نکردن حقوق ورودی، ارزش افزوده و مالیات علیالحساب صرفا به دلیل اعمال نرخ ارز 4200 تومانی در محاسبات ارزش کالاهای وارداتی بوده است. تازه اگر برای کل سال 98 را محاسبه کنیم و در نظر بگیریم که کل ارز دولتی پیشبینی شده در بودجه سال 98 معادل 14 میلیارد دلار بوده است و واردات امسال را نیز تقریبا مشابه سال گذشته حدود 42 میلیارد دلار بدانیم، درآمدی که دولت میتواند به دست آورد بیش از 50 هزار میلیارد تومان خواهد بود.
* گرانی میشود؟
وقتی صحبت از تغییر این مبنای محاسباتی میشود آنچه همه را نگران میکند این است که این تغییر، گرانی میآورد. در اصل تنها دلیلی که باعث شده این یارانه به واردات ادامه پیدا کند ترس دولتمردان از افزایش گرانی است؛ ترسی که پس از شیوه فاجعهآمیز افزایش قیمت بنزین چندبرابر شده است. در همین باره علی معقولی، معاون سابق مرکز واردات گمرک در گفتوگو با فارس با بیان اینکه عمدهترین دلیل محاسبه حقوق ورودی گمرکی کالاها با ارز 4200 تومانی اعمال سیاست کاهش قیمت در بازار است، گفت: «به دلیل انتظار تورمی و چسبندگی قیمتی که وجود دارد هر گونه تغییر نرخ محاسبه حقوق ورودی، احتمال افزایش قیمت کالا را بالا میبرد». وی معتقد است: «در شرایط کنونی که ثبات اقتصادی وجود ندارد و واردات کالا با مشکلاتی همراه است این رویکرد پاسخگو نیست، هرچند میتواند درآمد دولت را افزایش دهد». مژگان خانلو، سخنگوی پیشین ستاد بودجه هم درباره ادامه سیاست ارز 4200 تومانی با وجود اشکالاتش، به «وطن امروز» گفته بود: 2 نظر کلی درباره ارز 4200 تومانی وجود داشت؛ اول اینکه ارز 4200 تومانی حذف و کالا با ارز آزاد وارد شود و به جای آن سیاستهای جبرانی در نظر گرفته شود. نظر دیگر هم این بود که با توجه به فضایی که ایجاد شده، گام دیگری برای جهش تورم برداشته نشود. سخنگوی ستاد بودجه اذعان کرد: به صلاح است که سیاست ارز 4200 تومانی را هم به لحاظ سیاستگذاری و تورم انتظاری کاهش دهیم.
این اظهارات با آنچه در عمل اتفاق افتاده منافات دارد. بسیاری از کالاهایی که هزینههای گمرکی آنها با ارز 4200 تومانی محاسبه شده، با قیمتی نزدیک به قیمت هزینههای گمرکی با ارز نیمایی به دست مشتری میرسد. جدول 2 گویای این مطلب است. حتی محاسبات نشان میدهد که با جایگزین کردن ارز نیمایی به جای ارز 4200 تومانی، قیمت برخی کالاها کاهش هم پیدا خواهد کرد. نمودار یک تاثیر جایگزینی ارز نیمایی با ارز 4200 را بخوبی نشان میدهد.
این تجربه پیشتر هم درباره حذف ارز 4200 تومانی در واردات تکرار شده بود. قیمت گوشت سال گذشته بهرغم تامین ارز 4200 تومانی و صرف 4 هزار میلیارد تومان برای واردات آن از کیلویی 45 هزار تومان به 120 هزار تومان افزایش یافت اما امسال با اتکا به تولید داخلی و واردات با ارز نیمایی قیمت گوشت تقریبا متعادل شده است. البته در صورتی که ارز نیمایی مبنای محاسبه هزینههای گمرکی قرار گیرد، ممکن است برخی واردکنندگان به بهانه کمشدن حاشیه سودشان قیمت کالای خود را افزایش دهند که در این صورت دولت میتواند با نظارت بیشتر این افزایش قیمت را خنثی کند.
جالب اینجاست که در دولتهای گذشته و در دفعات قبلی افزایش نرخ ارز، نرخ مستقیما در اظهارنامه تعدیل و ضریب حقوق ورودی اصلاح میشد و از این نظر حداقل در میزان ارزش افزوده و مالیات اکتسابی، انحرافی ایجاد نمیشد ولی اکنون، هم حقوق ورودی و هم مالیات بر ارزش افزوده و هم مالیات علیالحساب تحت تاثیر قرار گرفته است. بنابراین دولت کاملا متوجه این تفاوت بوده است و شاید اعمال نکردن این نرخ به منظور جلوگیری از تشدید مخالفتها با ارز 4200 تومانی باشد. به معنای دیگر، دولت برای همراه کردن واردکنندگان به نوعی به آنها باج داده است. در صورتی که این رویه اصلاح نشود و مجلس و دولت از این یارانه هنگفت به واردکنندگان چشمپوشی نکنند، شاید زمان آن برسد که علاوه به باجدهی به واردکنندگان، شاهد باجدهی به ترامپ هم باشیم.
روزنامهنگار* ***
[مرکز پژوهشها: ارز نیمایی مبنای محاسبه حقوق ورودی قرار گیرد]
مرکز پژوهشهای مجلس هم در یکی از آخرین گزارشهای خود پیشنهاد داده است مبنای محاسبه حقوق ورودی از 4200 تومانی به نیمایی تغییر کند. در بخشی از این گزارش آمده است: «بخش زیادی از کالاها هماکنون با نرخ نیمایی وارد میشوند و به طور منطقی باید این نرخ مبنای محاسبه حقوق ورودی قرار گیرد. وجود نرخهای چندگانه و هدررفت منابع دولت در نتیجه اختصاص ارز با نرخ 4200 تومان به ازای هر دلار، باعث شده است حذف ارز 4200 تومانی اجتنابناپذیر باشد و انتظار میرود این اتفاق در آینده رخ دهد. با وجود این، تداوم روند محاسبه حقوق ورودی بر مبنای نرخ ارز 4200 تومانی باعث شده است درآمدی که میتوانست نصیب دولت شود و در نتیجه از طریق بازتوزیع آن در اختیار مردم قرار گیرد، در حال حاضر در بین واردکنندگان توزیع شود. ضمن آنکه ایجاد کسری بودجه و مالیات تورمی ناشی از پولی شدن کسری بودجه، مردم را تحت فشار قرار خواهد داد».
ارسال به دوستان
فرمانده سنتکام: تلفات آمریکا در عینالاسد بیشتر از آمار اعلامی پنتاگون است
تلفات سری سرگیجهآور
ترامپ: سربازان آمریکایی فقط دچار سردرد شدند!
گروه بینالملل: 2 هفته بعد از حمله موشکی ایران به پایگاه آمریکایی عینالاسد در عراق، پنتاگون اذعان کرد آمار تلفات عینالاسد بیش از آن چیزی است که قبلا اعلام شده است.
به گزارش «وطن امروز»، شنبه هفته جاری و بعد از 8 روز سکوت خبری درباره تلفات عینالاسد، پنتاگون گزارش داد که 11 نظامی آمریکایی ضربه مغزی خفیفی دیده و به بیمارستانهای نظامی آمریکا در کویت و آلمان منتقل شدهاند. ادعای ضربه خفیف مغزی آنقدر مضحک بود که مورد تمسخر و انتقاد رسانههای آمریکایی قرار گرفت و دستمایه تمسخر ترامپ توسط طنزپردازان تلویزیونی آمریکا هم شد.
هنوز 2 روز از ادعای پنتاگون درباره زخمی شدن 11 نفر نگذشته بود که روزنامه القبس کویت به نقل از منابع مطلع خود خبر از بستری شدن 16 نظامی آمریکایی در بیمارستان نظامیان آمریکا در کویت داد. این خبر به مثابه یک شوک برای آمریکا بود به گونهای که این شائبه را برای همه مطرح کرد که اگر 16 نفر در بیمارستان آمریکاییها در کویت بستری شده و تحت مراقبتهای ویژه قرار گرفتهاند، پس چند نفر در بیمارستان مجهز آمریکا در آلمان بستری شدهاند. حالا 2 هفته بعد از آنکه دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا ادعا کرد هیچ نظامی این کشور در جریان انتقام موشکی ایران آسیب ندیده، سنتکام به زخمی شدن شمار زیادتری از این نظامیان اعتراف کرده است.
سنتکام اعتراف کرد علاوه بر ۱۱ نظامی آمریکا که قبلا اعلام شد در حمله موشکی ایران به عینالاسد زخمی شدهاند، نظامیان دیگری هم هستند که برای طی روند درمان به خارج از عراق منتقل شدهاند. در همین حال عصر دیروز دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا گفت: تلفات جدی نیست و چند سرباز دچار سرگیجه و سردرد شدهاند(!) در همین ارتباط، روزنامه واشنگتنپست نوشت: هنوز مقامهای ارتش آمریکا از ارائه آمار دقیق درباره شمار نظامیانی که مجروح شدهاند یا تحت درمان هستند خودداری میکنند اما گفتهاند سربازان دیگری به مرکز منطقهای لاندستول در آلمان منتقل شدهاند. به نوشته واشنگتنپست، مقامهای آمریکایی این احتمال را که شمار این زخمیها در روزهای آینده افزایش یابد رد نکردهاند.
سنتکام (ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا) در بیانیهای اعلام کرد: سلامت و ایمنی همه نیروها مهمترین دغدغه مقامهای وزارتخانه [دفاع آمریکا] است و ما بابت مراقبتهایی که توسط کادر پزشکیمان از این نیروها به عمل آمده قدردانی میکنیم. در ادامه این بیانیه آمده است: در حالی که ارزیابیها و درمانها ادامه دارد، مشخص شده شمار بیشتری از نیروهای نظامی دچار جراحتهای احتمالی هستند. در ادامه بیانیه سنتکام ادعا شده است: این نظامیان- برای رعایت جوانب احتیاط- برای انجام ارزیابیهای بیشتر و درمانهای ضروری به صورت سرپایی به لاندستول در آلمان منتقل شدهاند. واشنگتنپست نوشت: سنتکام در این بیانیه اشارهای به وضعیت ۱۱ نیروی نظامیای که پنتاگون جمعه گفت دچار آسیب ملایم مغزی شده و به آلمان و کویت منتقل شدهاند، نکرده است. مقامهای آمریکایی سهشنبهشب گفتهاند اطلاعات بیشتری درباره وضعیت این نظامیان در اختیار ندارند.
اینگونه که از روند فعلی اطلاعرسانی قطرهچکانی آمریکا پیداست به احتمال فراوان در روزهای آینده برخی از این زخمیها به عنوان کشته شده معرفی خواهند شد. روند اطلاعرسانی دولت آمریکا به گونهای است که کاملا از جامعه آمریکا آن هم در روزهای استیضاح ترامپ حساسیتزدایی کند.
* رسانه روس: دهها آمریکایی در عینالاسد کشته و زخمی شدند
درباره چرایی پنهانکاری آمریکاییها در پرونده تلفات عینالاسد تحلیلها و سخنان فراوانی در رسانههای دنیا مطرح میشود. مهمترین دلیل این پنهانکاری شاید ترس ترامپ از تاثیر جنازه سربازان آمریکایی بر روند استیضاح و انتخاب مجددش به عنوان رئیسجمهوری بعدی آمریکا باشد.
رسانه روسی اسپوتنیک در تحلیلی در همین ارتباط نوشت: وقتی ترامپ دستور ترور سپهبد قاسم سلیمانی و یارانش را صادر میکرد قطعا پیشبینی نمیکرد که با اولین سیلی ایران دهها سرباز آمریکایی کشته و زخمی شوند. 18 ساعت طول کشید تا ترامپ بتواند خود را جمع و جور کند و در مقابل دوربینها ظاهر شود تا اعلام کند هیچ سرباز آمریکایی کشته یا زخمی نشده است.
به نوشته این رسانه روسی، آمریکاییها یک استراتژی رسانهای را طراحی کردند تا بر اساس آن این ذهنیت را در ذهن مخاطبان القا کنند که ماجرا به نوعی یک تبانی میان ایران و آمریکا بوده و آمریکاییها از ماجرای حمله خبر داشتند و سربازان خود را از این پایگاه خارج کردند تا آسیب نبینند.
حمله رسانهای آنقدر قوی بود که بسیاری آن را باور کردند و مضاف بر این، ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی بهانهای شد تا آمریکاییها همه اذهان را به آن سمت و سو ببرند و کاری کنند که عظمت کار نیروی موشکی ایران در سایه برود.
به نوشته اسپوتنیک، با توجه به اینکه ترامپ در شرایط استیضاح قرار داشت اعلام اینکه حتی یک سرباز آمریکایی کشته یا زخمی شده میتوانست فضای سنگینی علیه او و همحزبیهایش ایجاد کند، چرا که تصمیمی گرفته که جان سربازان آمریکایی در منطقه را به خطر انداخته است.
این رسانه روسی افزود: حال مشاهده میکنیم اخبار جسته و گریختهای به صورت قطرهچکانی این روزها در رسانهها منتشر میشود که بر اساس آن مشخص میشود تعداد زیادی سرباز آمریکایی در این پایگاه کشته و زخمی شدهاند و آمریکاییها برای مخفی کردن ماجرا فورا کشته و زخمیهای خود را به اسرائیل و کویت و حتی آلمان منتقل کردهاند و احتمالا بزودی اخباری درباره کشته شدن برخی سربازها در عملیاتی در افغانستان یا سقوط یک هواپیما یا غیره خواهیم شنید که ثابت میکند آمریکاییها دروغ میگفتند و سیلی ایران بسیار سنگین برایشان تمام شده است.
اسپوتنیک افزود: همچنین این ماجرا نشان میدهد رئیسجمهور آمریکا به هیچ وجه تصور نداشت خون سپهبد سلیمانی چقدر میتواند برای او سنگین تمام شود و تا روز آخر در زندگیاش روح این ژنرال ایرانی دنبالش خواهد بود.
یه نوشته این رسانه روسی، این روزها کنگره ایالات متحده در حال استیضاح ترامپ است و طبق برآوردها احتمالا جمهوریخواهان که اکثریت سنا را در اختیار دارند اجازه ندهند وی سقوط کند اما به هر صورت فاش شدن ماجرای مخفی کردن کشتهها و زخمیهای آمریکایی بر اثر حمله ایران به پایگاه عینالاسد قطعا میتواند رسوایی دیگری را برای ترامپ رقم بزند، رسواییای که شاید اینبار حتی همحزبیهایش نتوانند وی را از آن نجات دهند.
اسپوتنیک افزود: قطعا فاش شدن سناریوی مخفی کردن کشتهها و زخمیهای آمریکایی و همچنین دروغ گفتن ترامپ به مردم آمریکا ممکن است حتی منجر به سقوط او در آمریکا شود و به این ترتیب میتوان گفت اولین اثر ترور سپهبد سلیمانی همانا سرنگونی ترامپ خواهد بود.
***
آمریکاییها با خرید زمان دنبال فریب افکار عمومی هستند
دکتر اکبر علیزادهبرمی*: حمله ایران به پایگاه آمریکایی عینالاسد یکی از مهمترین وقایع نظامی بعد از جنگ سرد قلمداد میشود. از زمان جنگ دوم جهانی که ژاپن به بندر پرلهاربر حمله و پس از آن آمریکا با بمب اتم به ژاپن حمله کرد، تاکنون هیچ دولتی به طور رسمی به آمریکا حمله نکرده بود و طی این سالها اگر اقدام نظامی علیه ایالات متحده شده بود، توسط گروههای شبهنظامی بود اما اعلام رسمی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر انتقام سخت و حمله موشکی به عینالاسد، هیمنه آمریکا در جهان را از بین برد. آمریکاییها که نزدیک به 3 دهه صحبت از نظم نوین جهانی میکردند و تسلیم همه کشورها مقابل هژمونی آمریکا را میخواستند، اکنون با وضعیتی روبهرو شدهاند که اخراجشان از منطقه توسط جریان مقاومت نزدیک است. از این جهت آنها در یک موقعیت انفعالی قرار گرفتهاند و به دنبال این هستند با شانتاژ رسانهای و انتشار اخبار ضدونقیض از آمار کشتههایشان پس از حمله موشکی ایران، علاوه بر اینکه زمان بیشتری برای خود بخرند، با فریب افکار عمومی از حجم آبروریزیشان بکاهند، چرا که اصل موضوع حمله به عینالاسد است نه میزان کشتهها که اعلام رسمی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر حمله به آمریکاست و آنها نتوانستند در برابر این حمله واکنشی داشته باشند.
استاد دانشگاه*
***
رفتار آمریکا ناشی از ترس ورود به جنگ است
رضا حجتشمامی*: ضدونقیض بودن انتشار اطلاعات و اخبار عینالاسد از سوی آمریکاییها را میتوان در چارچوب رویکرد مدیریت شوک و البته ضعف حاکمیت ایالات متحده آمریکا قلمداد کرد. آنها به دنبال این هستند با ارائه اطلاعات محدود و جسته و گریخته مانع وارد آمدن شوک به جامعه آمریکا و سربازانی شوند که در پایگاههای آمریکا در منطقه حضور دارند. اطلاع نیروهای نظامی آمریکایی مستقر در پایگاههای نزدیک ایران از تعداد کشتهها و حجم خسارت وارده، ضربه سنگینی به بدنه نظامی آمریکا و در ادامه اجتماعی این کشور وارد خواهد کرد. این ضربه حتی در سطح نظام بینالملل و افکار عمومی دنیا نیز قابل تحلیل است. آمریکاییها با نگه داشتن جامعه جهانی و جامعه داخلی آمریکا در ابهام رسانهای به دنبال این هستند از فشارهای احتمالی بر دولت خود بکاهند، چرا که اعلام ناگهانی خبر شکست در عینالاسد سبب خواهد شد آنها در پاسخ به درخواست بخشی از جامعه آمریکا مجبور به واکنش احتمالی شوند و از آنجا که دولت آمریکا امکان ورود به جنگ با ایران را ندارد به دنبال این است تا هزینه این آبروریزی را تا حد امکان کاهش دهد. آمریکاییها بخوبی به این واقعیت آگاهند که هر حمله نظامی علیه منافع محور مقاومت در منطقه، حیاتشان را به خطر خواهد انداخت.
کارشناس مسائل آمریکا و اروپا*
***
نگرانی آمریکاییها آشکار شدن توان فنی ایران است
حسین شیخالاسلام*: عینالاسد به واقع عینالجسد است. اهمیت موضوع در حمله ایران به پایگاه عینالاسد علاوه بر اینکه معطوف به شکستهشدن هیمنه پوشالی آمریکا در جهان و به نمایش گذاشته شدن اقتدار دفاعی جمهوری اسلامی ایران است، حاکی از توان بالای نظامی ایران به لحاظ فنی هم است.
اصابت موشکهای ایران به پایگاهی که وظیفه تامین امنیت رئیسجمهور آمریکا در سفرهایش به منطقه را دارد، نشان داد مواضع آنها در منطقه امن نخواهد بود. از سویی اینکه سامانههای دفاعی حاضر در عینالاسد نتوانند در برابر موشکهای ایران اقدام پدافندی کنند، نوعی شکست تکنولوژیک هم برای آنها به حساب میآید.
عدم کارآیی سامانه پاتریوت در برابر موشکهای ایرانی ضربه مهلکی به کارخانههای تسلیحاتسازی آمریکا خواهد زد. آمریکاییها چارهای ندارند جز اینکه با ارائه اطلاعات مبهم سعی کنند واقعیت را بپوشانند اما آنچه در عمل رخ داده این است که ایران نشان داد همه آن چیزی که تحت عنوان تکنولوژی ماهوارهای، پهپادی و سامانههای دفاعی آمریکا در رسانهها مطرح میشد، اغراقآمیز و خلاف واقع بوده است.
کارشناس مسائل غرب آسیا*
***
آمریکا نگران سرنوشت رژیم صهیونیستی است
حسن هانیزاده*: ضربه ایران به آمریکا یک تحول تاریخی مهم و اثرگذار بر منطقه و حتی نظام بینالملل است. اقدام ایران در پاسخ به ترور سپهبد سلیمانی و ابومهدی المهندس صحنه آرایش سیاسی در منطقه را به هم زد و سبب شد معادلات درباره آینده منطقه تغییر جدی کند. به همان میزان که آمریکا پس از ترور فرماندهان مقاومت در بین ملتهای منطقه منفور شد، پاسخ ایران به آمریکا و هدف قرار دادن عینالاسد سبب شد مردم در کشورهای منطقه نسبت به قدرت نظامی ایران در برابر یک کشور خارجی بیرون از منطقه احساس مثبت داشته باشند. ضربه به عینالاسد یک ضربه کاری به نماد قدرت آمریکا در منطقه بود. حمله به مهمترین پایگاه آمریکا در عراق که مجهز به رادارهای فوق مدرن و سامانههای ضدموشکی بود، هژمونی آمریکا را شدیدا تحت تاثیر قرار داد.
اینکه آمریکاییها به مرور سعی در انتشار اطلاعات دارند از 2 جهت قابل بررسی است؛ اول اینکه آنها به دنبال این هستند فشار افکار عمومی در داخل را کم کنند و دوم اینکه ترس عربستان و رژیم صهیونیستی از تحولات 2 هفته گذشته و توان نظامی ایران سبب شده آنها از آمریکا بخواهند در قبال این موضوع با محدودیت بیشتری در بعد رسانهای عمل کند تا از این جهت احتمال بروز جنگ در منطقه کاهش پیدا کند.
کارشناس مسائل غرب آسیا*
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ شورای شهر و شرکت آب و فاضلاب گزارش استانداری تهران درباره منشأ بوی نامطبوع را قبول ندارند
کو بـو؟
اسدالله خسروی*: با وجود اینکه معاون استانداری تهران چند روز پیش کانون بوی نامطبوع تهران را 3 مجموعه آرادکوه، دامگستر و فاضلاب جنوب تهران اعلام کرده بود اما انگار سایر مسؤولان با نظر او موافق نیستند.
به گزارش «وطنامروز»، محمد تقیزاده، معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار تهران اواسط هفته گفت: جلسههای متعددی با حضور همه دستگاههای مرتبط با بوی نامطبوع تهران برگزار و در نهایت عامل این بو؛ 3 مجتمع پردازش پسماند آرادکوه، مجموعه دامگستر و فاضلاب شهری که در جنوب تهران قرار دارد، شناسایی و تشخیص داده شد.
شرکت آب و فاضلاب استان تهران یکی از نهادهایی است که استانداری تهران آن را متهم ردیف اول بوی بد پایتخت دانسته اما مسؤولان آب و فاضلاب نظری خلاف این را دارند.
احمدرضا محمدی، مدیر بهرهبرداری فاضلاب استان تهران در گفتوگو با «وطنامروز» با اشاره به جلسات متعدد تخصصی در این باره گفت: پس از انتشار بوی نامطبوع در تهران در سال گذشته، جلسات متعددی در دفتر استانداری تهران برگزار شد. نمایندگان شرکت آب و فاضلاب، شهرداری و سازمان محیطزیست با تشکیل کارگروهی به دنبال منشأ بوی بد بودند و قرار شد تا زمان قطعیت چیزی اعلام نشود.
وی افزود: تاکنون علل انتشار بوی نامطبوع در حد گمانهزنی است و هیچ چیزی قطعیت نیافته است اما چیزی که در جلسات مشخص شد این بود که آب و فاضلاب در انتشار این بو هیچ تاثیری نداشته است. تا زمانی که جریان فاضلاب شهری تبدیل به مانداب نشود، ایجاد بو نمیکند. از طرفی روند تماسهای شهروندان و گزارش بوی نامطبوع در جنوب تهران، بیش از مرکز و شمال تهران بوده است. در عین حال در زمان انتشار بوی نامطبوع در تهران هیچگونه تماسی با سامانه 123 و شکایت از آب و فاضلاب نبوده و هیچگونه حادثه یا اتفاق فاضلابی در آن مقاطع زمانی گزارش نشده است.
محمدی در پاسخ به این سوال که فکر میکنید چرا چنین بویی در تهران منتشر شده؟ گفت: چیزی که مشخص است اینکه بیشتر افرادی که از بوی بد شاکی بودند، در محدوده جنوب تهران بودند و بوی بد به سمت شمال روند کاهشی داشته است. مدلسازی و کارهای تحقیقاتی مشخص میکند احتمالا منشأ بوی بد تهران در جنوب قرار دارد.
یکی از گمانهزنیها، محل دفن زبالهها در کهریزک و آرادکوه و علت دیگر کشتارگاه و سایر مراکز دامی در جنوب تهران است اما هیچگاه احتمال بوی بد ناشی از فاضلاب مورد تایید قرار نگرفته و در این جلسات شبکه فاضلاب تبرئه شده است. قرار است بعد از اینکه مشخص شود علت بوی نامطبوع چیست، استاندار آن را اعلام کند.
* افزودنیها به گاز شهری و کارخانههای رنگ، متهمان جدید بوی بد
بیش از 2 سال است بوی نامطبوع، شهروندان تهرانی را میآزارد؛ بوی بدی که اولینبار پاییز پارسال به مشام رسید اما امسال مستمر بوده و در طول فصول پاییز و زمستان، چندین بار پایتختنشینان را کلافه کرده است. در اینباره بوی نامطبوع حالا از محدوده تهران هم فراتر رفته تا جایی که هفته گذشته دامنه آن به نزدیکی استان البرز هم رسید و ساکنان شهرهای اندیشه، قدس و شهریار نیز این بوی بد را احساس کردند. کارشناسان وارونگی هوا و رطوبت در فصول سرد سال را علل انتشار این بوی میدانند اما منشأ آن پس از 2 سال هنوز مشخص نشده است. شهرداری که متولی شهر است به جای تلاش برای یافتن منشأ این بوی بد توپ ناکارآمدی خود را در زمین سازمان محیطزیست و سایر دستگاههای مرتبط میاندازد و در این میان شهروندان هستند که ناچارند این بوی بد را تحمل کنند. اگر چه گمانهزنیهای زیادی درباره علل انتشار بوی بد در تهران و منشأ آن وجود دارد اما انگشت اتهام بیشتر به سمت تصفیهخانه فاضلاب جنوب شهر، آرادکوه و دامداریهای حاشیه تهران نشانه رفته است. همه اینها در حالی است که تاکنون هیچ دستگاه یا نهاد و مرجعی به طور قطع خاستگاه اصلی بوی بد در تهران را پیدا نکرده است و هر آنچه گزارش میشود فقط در حد گمانهزنی است.
عضو شورای شهر تهران درباره منشأ بوی بد در تهران به «وطن امروز» گفت: طبق تحقیقات انجام شده و گزارشهای موجود، مسیر فاضلاب خام در تهران به علت رها شدن بخشی از آن روی زمین، علت انتشار بوی بد در پایتخت معرفی شده است که البته در حد گمانهزنی است، چرا که این به تنهایی نمیتواند منشأ بوی بد باشد و بخشهای دیگری چون آرادکوه و دامداریهای حاشیه تهران نیز از متهمان علل انتشار بوی بد در تهران هستند.
محمود میرلوحی با بیان اینکه علاوه بر مسیر فاضلاب تهران، مخازن تصفیهخانه فاضلاب جنوب شهر تهران نیز از متهمان انتشار بوی بد عنوان شده است، گفت: این بوی نامطبوع بیشتر در نزدیکی فرودگاه امام خمینی تهران حس میشود و کار به جایی رسیده که شخص رئیسجمهور نیز بابت نامعلوم بودن علل این بوی بد گلهمند شده است.
وی با بیان اینکه بیش 2 سال است بوی بد، پایتختنشینان را میآزارد اما دستگاهها و نهادهای مرتبط در تشخیص منشأ این بو ناتوان بودهاند، گفت: بررسیها همچنان برای شناسایی علل انتشار این بو از سوی شهرداری، محیطزیست و سازمانهای مرتبط ادامه دارد اما هنوز نتیجه قطعی به دست نیامده است.
عضو شورای شهر تهران در ادامه به گلهمندی شهروندان و تماسهای مکرر آنها با 137 اشاره کرد و گفت: از آنجایی که خیلی از شهروندان بوی بد را شبیه فاضلاب حس میکنند، از شهرداریها، سازمان آب و فاضلاب و نهادهای مرتبط گله دارند که چرا منشأ این بو پس از مدتها پیدا نشده است؟
وی افزود: البته قرار است دستگاههای قوی بویاب خریداری و در بیشتر مناطق شهر نصب شود تا منشأ بوی بد در تهران مشخص شود.
عضو شورای شهر تهران علاوه بر مسیر فاضلاب تهران، آرادکوه و مراکز نگهداری دام در حاشیه تهران، اضافه کردن افزودنیها به گاز شهری را هم از علتهای این بو اعلام کرد. از طرفی، عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست اخیرا سوخت مازوت استفاده شده در نیروگاهها و کارخانهها را از عوامل احتمالی انتشار بوی بد در تهران عنوان کرد.
وی افزود: درباره عوامل دیگری نظیر کارخانههای رنگ و انبارهای محصولات این صنعت که در مرکز شهر قرار دارند نیز گمانهزنیهای جدیدی وجود دارد که عامل انتشار بوی بد در تهران در زمان وارونگی هوا و مواقعی که هوا ابری و بارانی است، باشند.
خبرنگار*
***
[یک قدم مانده به تشخیص علت بوی نامطبوع]
رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران با اشاره به ورود یکی از 2 دستگاه خریداری شده برای تشخیص علت انتشار بوی نامطبوع، از ورود دستگاه دوم تا هفته آینده خبر داد. رضا کرمیمحمدی درباره سرانجام خرید 2 دستگاه تشخیص بو و گازهای منتشر شده، گفت: همانطور که وعده داده شده بود 2 عدد از این دستگاهها توسط سازمان مدیریت بحران خریداری شد. وی افزود: این دستگاهها در نیمه اول دیماه خریداری شد و در نهایت پس از انجام اقدامات لازم، یکی از این دستگاهها انتهای هفته گذشته وارد تهران شد. کرمیمحمدی گفت: این در حالی است که دستگاه دوم نیز تا پایان این هفته و در نهایت اول هفته آینده وارد کشور شده و به سازمان مدیریت بحران شهر تهران تحویل داده خواهد شد. رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران تصریح کرد: با نصب این 2 دستگاه میتوان تا بخش قابل توجهی علت انتشار بوی نامطبوع و گازها را در سطح شهر تهران تشخیص داد. در همین ارتباط روز گذشته زهرا صدراعظم نوری، رئیس کمیسیون خدمات شهری شورای اسلامی شهر تهران گفت: یکی از موضوعات این روزهای شهر تهران موضوع بوی نامطبوع است و باید ابتدا منبع آلودگی شناسایی و سپس نسبت به رفع آن اقدام شود. وی افزود: این بو یک بار سال گذشته منتشر شد اما در سال جاری چندین بار شاهد انتشار آن بودیم. بو زمانی منتشر میشود که ما با وارونگی هوا و رطوبت مواجه هستیم. عضو شورای اسلامی شهر تهران افرود: مطالعاتی در این حوزه انجام گرفت و بیش از 20 سناریو در این باره بررسی شد؛ برای مثال وجود گاوداریهای متعدد یا وجود کارخانجات تولیدکننده سولفور و حتی استفاده از مازوت. وی تصریح کرد: در این میان یکی از عوامل انتشار بو آرادکوه شناخته شده است، در حالی که این مجتمع از سالها قبل فعالیت خود را آغاز کرده اما تنها 2 سال است که این بو متصاعد میشود. نوری در گفتوگو با فارس، ادامه داد: تلاش شد شهرداری تهران موظف به خرید دستگاههای سنجش بو شود تا علت انتشار بو مشخص و سپس نسبت به رفع آن اقدام شود، بر این اساس امروز نمیتوان نظر قطعی داد و علت تامه را اعلام کرد.
ارسال به دوستان
آیا جلسه امروز مدیران 4 باشگاه فوتبال ایران با AFC منجر به پس گرفتن حق میزبانی میشود؟
آخرین تیر
* تأکید دوباره علینژاد بر عدم پذیرش میزبانی در زمین بیطرف
فوتبال ایران یک هفته بسیار سخت و پرتنش را پشت سر گذاشت و شاید امروز زمان بهرهبرداری از مقاومت محکم باشگاههای ایرانی باشد. پیش از این هرگاه کمیته اجرایی مسابقات کنفدراسیون فوتبال آسیا رای و حکمی را صادر کرده بدون هیچ کم و کاستی «ایافسی» آن را اجرا کرده است اما این بار به واسطه مقاومت 4 باشگاه ایرانی، نهتنها کنفدراسیون فوتبال آسیا مجبور به عقبنشینی شد بلکه در اقدامی معنادار مجددا برنامه جدیدی را برای بازی 2 تیم استقلال و شهرخودرو با نمایندگان کویت و بحرین روی خروجی سایت اصلی خود فرستاد. پیشتر آنها استقلال و شهرخودرو را حذف کرده بودند اما حالا زمان و مکان جدیدی برای بازی آنها مشخص شده است. 4 مدیر باشگاه های استقلال، پرسپولیس، شهرخودرو و سپاهان به مالزی رفته اند تا امضای طلایی و ضمانتگونه شیخ سلمان را بگیرند. نمایندگان ما و همچنین فدراسیون و وزارت ورزش هیچ اعتمادی به بسته جدید پیشنهادی «ایافسی» ندارند و میگویند تنها در صورتی که آنها امضای ضمانت برگزاری بازیهای مرحله گروهی در ایران را بدهند، حاضر به قبول این بسته خواهند شد. از این رو باید جلسه امروز را یکی از مهمترین جلسات تاریخ فوتبال ایران قلمداد کرد. پرونده ۴ تیم ایرانی حاضر در آسیا هنوز به طور کامل و قطعی بسته نشده و تلاشها برای بازگرداندن استقلال، شهرخودرو، پرسپولیس و سپاهان به این تورنمنت بزرگ ادامه دارد. روز سهشنبه هم تعدادی از مدیران و مسؤولان این ۴ باشگاه و برخی تصمیمسازان فوتبال در راستای بیانیه مشترک قبلی مصاحبههایی انجام دادند که عدم حضور ایرانیها در آسیا را به دلیل سلب امتیاز میزبانی تایید میکرد. در این بین کارشناسان داخلی درباره پیامدهای این تصمیم اتفاق نظر ندارند؛ برخی از احتمال محرومیت 2 ساله ایران در صورت انصراف از حضور در آسیا سخن میگویند و برخی دیگر معتقدند این انصراف به یک جریمه نقدی ختم میشود. در حالی که سطح رایزنیها و تصمیمگیری در ایران از سیستم ورزش عبور کرده، در کنفدراسیون فوتبال آسیا هم در این باره اتفاق نظر وجود ندارد. از یک سو غیبت تیمهای ایرانی در مرحله گروهی شانس دیگر تیمها را برای موفقیت افزایش میدهد و طبیعی است این تیمها و نمایندگان آن کشورها در AFC از انصراف تیمهای ایرانی استقبال کنند اما شیخ سلمان رئیس AFC شخصا بیمیل به بازگشت تیمهای ایرانی به این مسابقات نیست، چرا که حضور ایران در لیگ قهرمانان آسیا نهتنها سطح کیفی آن را بالا میبرد، بلکه به دلیل پرهوادار بودن تیمهای ایرانی گردش مالی فوتبال آسیا نیز بالا خواهد رفت که همه اینها به سود فوتبال آسیا و کنفدراسیون آن است. در کمیتههای مختلف AFC که تصمیمات آنها تعیینکننده است، در این رابطه اتفاق نظر وجود ندارد و اعضای این کمیتهها نیز برخی مخالف و بعضی موافق بازگشت تیمهای ایرانی هستند.
AFC در تازهترین اقدامش، بازیهای استقلال و شهر خودرو با حریفان کویتی و بحرینیاش را بار دیگر در تقویم مسابقات قرار داد و این بار محل برگزاری این بازیها را تغییر داد و کشور امارات را برای میزبانی 2 تیم ایرانی برگزید.
امروز روز مهمی برای فوتبال ایران و آسیاست. ساعت 22 دیشب نمایندگان 4 تیم ایرانی حاضر در این مسابقات راهی کوالالامپور شدند تا امروز نشستی حضوری و مستقیم با سران کنفدراسیون فوتبال آسیا داشته باشند و تصمیم نهایی در این باره با حضور خود شیخ سلمان گرفته شود. گفته میشود در وهله اول ۴ تیم ایرانی تصمیمی واحد در این راستا میگیرند و بر اساس سیاستهای اعمال شده یا هر ۴ تیم با هم به مسابقات بازمیگردند یا هر ۴ تیم با هم از حضور در این مسابقات انصراف خواهند داد. در وهله بعدی نیز تنها راه بازگشت ایرانیها به این مسابقات ضمانت رسمی کنفدراسیون و شخص شیخ سلمان برای بازگرداندن حق میزبانی در مرحله گروهی مسابقات است.
در این صورت این امکان وجود دارد که استقلال و شهرخودرو از حق میزبانی خود در مرحله پلیآف مسابقات گذشته و اولین دیدارهای خود را در کشور ثالث (امارات) انجام دهند تا در صورت صعود به مرحله گروهی، همراه با سپاهان و پرسپولیس بازیهای خانگی را در ایران برگزار کنند. بر اساس اعلام کنفدراسیون فوتبال آسیا، دیدار استقلال مقابل الکویت و شهرخودرو مقابل الرفاع روز شنبه ۵ بهمن در کشور امارات برگزار میشود. هنوز نمایندههای فوتبال ایران درباره آخرین تصمیمگیری AFC موضع رسمی خود را اعلام نکردهاند.
* طلسم را باید شکست
کنفدراسیون فوتبال آسیا از یک طرف برای مدیران ۴ باشگاه ایرانی حاضر در لیگ قهرمانان دعوتنامه میفرستد تا آنها را پای میز مذاکره با دبیرکل AFC بنشاند و از طرف دیگر با انتخاب دوبی و شارجه به جای دوحه برای میزبانی 2 بازی پلیآف استقلال و شهرخودرو مقابل الکویت و الرفاع، درهای مذاکره را به روی نمایندگان ایران میبندد. AFC سرگیجه گرفته است؛ آنها نمیدانند باید چگونه از این بحران خارج شوند؛ دلشان نمیآید نمایندگان ایران را از لیگ قهرمانان کنار بگذارند و البته دلشان هم نمیخواهد اقتدارشان با پس گرفتن حکمی که داده بودند، زیر سوال برود. این سرگیجه یعنی موضع مشترک نمایندگان فوتبال ایران در قبال تصمیم AFC تا اینجا خوب بوده است. از اینجا به بعد مهم است که فرستادگان فوتبال ایران به مقر کنفدراسیون فوتبال آسیا در جریان مذاکره با دبیرکل AFC، استدلال درستی داشته باشند و بتوانند با قاطعیت و البته در چارچوب منطق، کنفدراسیون را وادار به عقبنشینی کنند. پیشتر در «مذاکرات» چندان موفق نبودیم و چشممان از این مذاکره هم میترسد اما امیدواریم اینبار آنهایی که به نمایندگی از فوتبال ایران به مقر AFC رفته اند، طلسم فوتبال ما در مذاکرات را بشکنند و با دست پر بازگردند. میدانیم کار سختی است، چون در AFC هیچ نفوذی نداریم و شاید کنفدراسیون تصمیم آخرش را از همان اول گرفته باشد.
* جزئیات سفر به مالزی
سخنگوی فدراسیون فوتبال برنامه مدیران 4 باشگاه ایرانی را برای سفر به مقر کنفدراسیون فوتبال آسیا و پیگیری حق میزبانی در لیگ قهرمانان آسیا تشریح کرد. امیرمهدی علوی، سخنگوی فدراسیون فوتبال درباره برگزاری جلسه سرپرست دبیرکلی فدراسیون و مدیران عامل ۴ باشگاه پرسپولیس، سپاهان، استقلال و شهرخودرو در مالزی عنوان کرد: به دنبال ارائه درخواست باشگاههای نماینده ایران در لیگ قهرمانان جهت دیدار با مسؤولان ارشد کنفدراسیون فوتبال آسیا توسط فدراسیون فوتبال، هیأت ایرانی پنجشنبه با دبیرکل کنفدراسیون دیدار خواهد کرد. وی افزود: ابراهیم شکوری، سرپرست دبیرکلی فدراسیون و مدیران عامل 4 باشگاه پرسپولیس، سپاهان، استقلال و شهرخودرو چهارشنبهشب تهران را به مقصد کوالالامپور ترک خواهند کرد. سخنگوی فدراسیون فوتبال تاکید کرد: این جلسه روز پنجشنبه ساعت ۱۴ در مقر کنفدراسیون فوتبال آسیا برگزار خواهد شد تا مباحث موردنظر به صورت رودررو با دبیرکل کنفدراسیون فوتبال آسیا مطرح شود.
* محرومیت ایران از میزبانی ارتباطی به هواپیمای اوکراینی ندارد
در حالی که عدهای اصرار داشتند حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی را مرتبط با محرومیت ایران کنند، حالا یک روزنامه بحرینی فاش کرده سقوط این پرواز هیچ ارتباطی به رای اخیر «ایافسی» ندارد. یک روزنامه بحرینی اعلام کرد تصمیم برای محرومیت ایران از میزبانی در لیگ قهرمانان آسیا ارتباطی به ماجرای هواپیمای اوکراینی ندارد. روزنامه «البلاد» بحرین در گزارشی به بررسی اتفاقات اخیر و سلب میزبانی از باشگاههای ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا پرداخت. این روزنامه نوشت: «یک منبع آگاه در کمیته اجرایی کنفدراسیون فوتبال آسیا اعلام کرد این کنفدراسیون تاکنون هیچ نامه رسمی از باشگاههای ایرانی برای انصراف از لیگ قهرمانان آسیا دریافت نکرده است. باشگاههای پرسپولیس، استقلال، شهرخودرو و سپاهان به صورت یکپارچه اعلام کردند تصمیم دارند به خاطر رای به بازی در کشور بیطرف، در لیگ قهرمانان شرکت نکنند». البلاد در ادامه گزارش خود به بخشهایی از این تصمیم AFC پرداخت و آن را حاصل تصمیم کمیته امنیت و بررسی تمام جوانب دانست: «این منبع خبری گفت تصمیم برای انتقال بازیهای خانگی تیمهای ایرانی به زمین بیطرف مطابق گزارش کمیته امنیت و ایمنی کنفدراسیون است که شرایط را در کشورهای آسیایی مطابق معیارهای مشخص، بررسی میکند». این منبع خبری افزوده است: «برخلاف آنچه گفته میشود این تصمیم ارتباطی با یک رویداد خاص در ایران از جمله هواپیمای اوکراینی ندارد. یک کمیته تخصصی در کنفدراسیون آسیا وجود دارد که میتواند وضعیت امنیتی را در تمام کشورها ارزیابی کند. این کمیته گزارش خود را بر اساس تمام وقایع موجود در ایران منتشر کرده است. کنفدراسیون فوتبال آسیا هم تاکنون بحث مجازات و جریمه باشگاههای ایرانی را مطرح نکرده، چرا که تاکنون نامهای رسمی از آنها برای انصراف نگرفته است. آییننامهها و قوانین پیشبینی شدهای وجود دارد که بعدا مشخص میکند در صورت انصراف یک تیم چه اقداماتی شود». البلاد همچنین به نقل از این منبع آگاه خود آورده است: «اگر شرایط در ماههای آینده در ایران بهبود یابد، ممکن است همه چیز به حالت عادی بازگردد».
***
[تأکید دوباره علینژاد بر عدم میزبانی باشگاههای ایرانی در زمین بیطرف]
اما حرفهای مهم روز گذشته معاونت قهرمانی وزارت ورزش حاکی از این است که گویا کار نمایندگان ما در لیگ قهرمانان آسیا به پایان رسیده است و نباید امیدی به خروجی جلسه امروز داشت. مهدی علینژاد، سرپرست معاونت توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش و جوانان بر عدم میزبانی تیمهای فوتبال ایرانی در زمین بیطرف، تأکید کرد. علینژاد درباره معرفی کشور امارات بهعنوان میزبان 2 بازی تیمهای فوتبال استقلال و شهر خودرو، در مرحله پلیآف لیگ قهرمانان آسیا توسط AFC تصریح کرد: « ما در کشور ثالث بازی نمیکنیم. این حرف به آن معناست که علاوه بر گرفتن تضمین برای قطعیت در میزبانی تیمهای ایرانی در بازیهای برگشت، میبایست کنفدراسیون فوتبال آسیا، محل بازی 2 تیم استقلال و شهرخودرو را نیز بازگرداند به خاک کشورمان». با توجه به فاصله زمانی کم تا روز شنبه و مشخص شدن شهرهای دوبی و شارجه برای بازیهای استقلال و شهرخودرو مقابل نمایندگان کویت و بحرین، بعید به نظر میرسد مذاکرات امروز منجر به حضور ایران شود. البته خلیلزاده روز قبل از سفر به مالزی در گفتوگو با خبرنگار «وطن امروز» مدعی شد که آنها همچنان امیدوار هستند این جلسه مثمر ثمر واقع شود. سرپرست باشگاه استقلال اگر چه درباره اینکه آیا در دوبی حاضر به انجام بازی میشوند یا خیر، پاسخ شفافی ارائه نداد اما عنوان کرد اگر امروز شیخ سلمان به آنها ضمانتهای کافی بدهد شاید هر اتفاقی رخ دهد.
ارسال به دوستان
خانواده شهید سلیمانی خواستار بخشش فرد اهانتکننده به تصویرحاج قاسم در محاکم قضایی شدند
مرام حاجقاسم زنده است
برادر شهید سلیمانی در مصاحبه با خبرگزاری صداوسیما گفت: از مسؤولان و مراجع میخواهیم پرونده آن فردی که به عکس شهید حاج قاسم سلیمانی اهانت کرده بود، مختومه شود، زیرا اقدام احساسی وی حتما قابل بخشش است. گفتنی است روز گذشته فرمانده انتظامی تهران بزرگ از شناسایی و بازداشت فردی که چند روز پیش به تصویر و بنر سردار سلیمانی اهانت کرده بود، خبر داد.
ارسال به دوستان
کنایه تند محمدجواد ظریف به اروپا بهخاطر «عقبنشینی» در برابر تهدید تعرفهای آمریکا و رکب مجدد ترامپ به آنها:
اروپا شرافتش را فروخت
ظریف خطاب به 3 کشور اروپایی عضو برجام: وقتی 3 کشور اروپایی هفته گذشته بقایای برجام را فروختند تا از تعرفههای ترامپ اجتناب کنند، من هشدار دادم که این کار فقط او را حریصتر خواهد کرد. اروپاییها پس از فروختن شرافت خود و از دست دادن هر گونه پایه اخلاقی و قانونی، باز شاهد یک تهدید تعرفهای جدید هستند
گروه سیاسی: در ادامه مواضع تند و تیز مقامات دولتی علیه اروپا و چند روز پس از آنکه حسن روحانی اروپاییها را ترسو خطاب کرده بود، محمدجواد ظریف عقبنشینی اروپا در مقابل آمریکا را فروختن شرافت کشورهای اروپایی تعبیر کرد.
به گزارش «وطن امروز»، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه عکسی از صفحه واشنگتنپست منتشر کرد که در آن نوشته بود: «ترامپ در داووس تهدید به اعمال تعرفههای جدید کرد». ظریف با اشاره به این تیتر واشنگتنپست نوشت: «متاسفم که میگویم؛ به شما گفته بودم وقتی 3 کشور اروپایی هفته گذشته بقایای برجام را فروختند تا از تعرفههای ترامپ اجتناب کنند، من هشدار دادم که این کار فقط او را حریصتر خواهد کرد». ظریف همچنین افزود: «اروپاییها پس از فروختن شرافت خود و از دست دادن هر گونه پایه اخلاقی و قانونی، باز شاهد یک تهدید تعرفهای جدید هستند». وزیر امور خارجه کشورمان در پایان توئیت خود نوشت: «اتحادیه اروپایی میبایست تلاش بیشتری برای اعمال حاکمیت خود انجام میداد».
اشاره ظریف به فروش بقایای برجام، بیانیه 3 کشور اروپایی مبنی بر آغاز به کار مکانیسم ماشه در قبال ایران است. 3 کشور اروپایی انگلیس، آلمان و فرانسه هفته گذشته با صدور بیانیهای از آنچه «فعال کردن مکانیسم حل اختلاف» در این توافق بینالمللی خواندهاند، خبر دادند. این 3 کشور در بیانیه خود مدعی شده بودند این تصمیم به ناچار و پس از گامهای ایران برای کاهش تعهداتش در برجام اتخاذ شده است. اما رسانههای آمریکایی گزارش دادند این تصمیم اروپاییها پس از تهدید آنها توسط ترامپ گرفته شده است. بر اساس این گزارشها که مقامات آلمانی نیز آن را تأیید کردند، واشنگتن تهدید کرده بود تعرفه 25 درصدی بر خودروهای ساخت این 3 کشور اعمال خواهد کرد.
تهدید اروپا توسط ترامپ موجب رعب اروپاییها شد و آنها برای اعمال نشدن این تعرفه مکانیسم ماشه را علیه ایران فعال کردند.
ترامپ پس از آنکه اروپاییها تهدید او را جدی گرفتند بار دیگر از برگ افزایش تعرفههای خودرو استفاده و این بار اروپا را تهدید کرد در صورتی که توافق تجاری با اتحادیه اروپایی حاصل نشود، تعرفه ۲۵ درصدی بر خودرو اعمال خواهد کرد.
به بیان دیگر رئیسجمهور آمریکا با تهدید افزایش تعرفههای وارداتی خودرو از اروپا، امتیاز فعال کردن مکانیسم ماشه را از آنها دریافت کرد و حالا به دنبال دریافت امتیازاتی در حوزه توافق تجاری است.
* تعابیر جالب دولتیها از اروپا
ظریف پیش از این اواسط آذرماه نیز پس از آنکه 3 کشور اروپایی طرف برجام در نامهای به دبیرکل سازمان ملل متحد فعالیتهای موشکی ایران را مغایر قطعنامه 2231 عنوان کردند، اروپاییها را به لاپوشانی و بیکفایتی بدبختانه متهم کرده بود؛ او 14 آذرماه در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: «جدیدترین نامه تروئیکای اروپایی به دبیرکل سازمان ملل، دروغ مذبوحانهای است تا بیکفایتی بدبختانه خودشان در اجرای حداقلیترین تعهدات ذیل برجام را لاپوشانی کنند». وی با به اشتراک گذاشتن تصاویری از ابطال قطعنامه 1929 شورای امنیت و تصویب برجام در این شورا، ادامه داد: «اگر تروئیکای اروپایی اندکی اعتبار جهانی میخواهد، میتواند با اعمال حق حاکمیتی و اختیارات خود به جای تسلیم شدن در برابر قلدری آمریکا، شروع کند».
انتقادات تند از رویه اروپاییها البته محدود به ظریف نبوده و چهارشنبه هفته گذشته یعنی یک روز پس از آغاز به کار مکانیسم ماشه توسط اروپا، روحانی هم با تعابیری کمسابقه اروپا را مورد خطاب قرار داد. وی که در جلسه هیات دولت سخن میگفت، خطاب به تروئیکای اروپایی گفت: «اینکه ادعا میکنید ایران دنبال سلاح هستهای است و ما نخواهیم گذاشت، اینگونه حرفها بیاساس، واهی و لاطائل است، لطفا تکرار نکنید و کنار بگذارید. درباره کشوری که پادمان و پروتکل الحاقی را اجرا میکند و نمایندگان و بازرسان آژانس براحتی در اینجا حضور دارند و دوربینهایشان در مراکز غنیسازی ما قرار دارد، اینگونه حرفها چه معنایی دارد؟» رئیسجمهور خطاب به طرفهای اروپایی تاکید کرد: «اگر قدم اشتباهی بردارید، ضرر خواهید کرد، راه درست را انتخاب کنید و راه درست این است که به برجام بازگردید». رئیسجمهور خطاب به سران کشورهای اروپایی خاطرنشان کرد: «شما در آب و هوا چه کردید؟ ترامپ برای شما چه کرد؟ شما در ناتو، در قبال این همه کارشکنی ترامپ چه کردید؟ شما در یونسکو که ترامپ از آنجا بیرون رفت، چه کردید؟ شما در حقوق بشر و شورای حقوق بشر که آمریکا خارج شد، چه کردید؟» روحانی ادامه داد: «کجا توانستید کاری کنید؟ شما 3 کشور اروپایی و همه کشورهای اروپایی یک نمونه بیاورید و بگویید در یک مورد چه کردید که دلمان گرم شود و بگوییم برای برجام هم بلد هستید یک کاری انجام دهید. شما هیچجا نتوانستید کاری کنید». همچنین روحانی خطاب به کشورهای اروپایی تاکید کرد: از مردم ایران بهخاطر ناتوانی، ضعف و ترستان در برابر آمریکا عذرخواهی کنید.
* فروپاشی اعتماد به اروپا
بیان تعابیری چون ترسو، بیکفایتی بدبختانه یا فروختن شرافت درباره اروپاییها توسط چهرههایی که حداکثر نرمش و همکاری با غرب و اروپا را در کارنامه خود داشتهاند، نشاندهنده اوج بیاعتمادی به اروپاییها در ایران است. چنانکه مقامات همین دولت طی 20 ماه گذشته به کرات از اعتماد به اروپا سخن گفته و حتی شخصی نظیر ظریف در مقاطعی کمکاری اروپا در انجام تعهدات برجامیاش را توجیه هم میکرد. از جمله پس از رونمایی صوری و کاغذی اروپا از سامانه موسوم به اینستکس و در شرایطی که عموم کارشناسان و حتی وزرایی چون بیژن زنگنه این سامانه را بدون واریز پول نفت به آن ناکارآمد توصیف کرده بودند، ظریف مدعی شد «اینستکس ارزش استراتژیک دارد». یا آذرماه سال گذشته و در شرایطی که انتقادات از بیتعهدی اروپاییها در کشور اوج گرفته بود، وزیر امور خارجه در اظهاراتی تاملبرانگیز مدعی فعالیتهای اروپا به نفع ایران آن هم به صورت مخفیانه شد تا به زعم او با مخالفت آمریکا مواجه نشود. با همه اینها این سوال مطرح است حالا و در شرایطی که مقامات دیپلماسی دولت هم بر بیاعتمادی اروپاییها تاکید دارند، طرح موضوعاتی توسط روحانی مبنی بر اینکه «اگر کسی بگوید من به دنیا کاری ندارم، کاملا درونگرا هستم و اقتصادم تمام مشکلاتش را حل میکند، من بلد نیستم» چه وجهی دارد؟ روحانی در حالی با صراحت از «بلد نبودن» اداره اقتصاد کشور بدون روابط خارجی سخن گفته که خود او در تمام سالهای ریاستش بر قوه مجریه با تحکم شدیدی هرگونه راهکار پیشنهادی از سوی کارشناسان و منتقدان اقتصادی را به سخره گرفته یا حداقل پشت گوش انداخته است. اگر رئیسجمهور در سال هفتم ریاست خود احساس میکند روابط خارجی کشور به آن شکل که انتظارش را داشته پیش نرفته و بلد نیست چنین اقتصادی را مدیریت کند، این نه علت ناکامی دولت، که معلول سیاستها و برنامههای دولت است. از زمان خروج آمریکا از توافق برجام 20 ماه میگذرد. 3 کشور اروپایی طرف برجام در این مدت به جای عمل به تعهدات خود بویژه در حوزههای خرید نفت و برقراری مبادلات اقتصادی و تجاری با ایران، صرفا وعده دادند. آنها نخست موضوعSPV را پیش کشیده و 13 آبان 97 را موعد اجرای تعهداتشان عنوان کردند، با این حال بهمنماه سال گذشته از یک شرکت ذیحسابی تحت عنوان اینستکس رونمایی کردند که با وجود گذشت یک سال از آن همچنان روی کاغذ مانده و اجرایی نشده است. خوب است حالا که مقامات دولتی از کشورهای اروپایی با عناوینی چون ترسو و بیشرف یاد میکنند، توضیح دهند خروجی این 20 ماه معطلی برای ایران و اقتصاد کشورمان چه بوده است.
***
همصدا با آمریکا
[مکرون خواستار محدود شدن برنامه موشکی ایران شد]
رئیسجمهور فرانسه با تکرار ادعای تلاش ایران برای دست یافتن به سلاح اتمی، خواستار گسترش توافق [هستهای] و شامل شدن برنامه موشکی بالستیک ایران شد.
به گزارش فارس، «امانوئل مکرون» دیروز از تمایلات خود برای گنجاندن برنامه موشکی بالستیک ایران در توافق جدید با ایران خبر داد. مکرون که به فلسطین اشغالی سفر کرده، در نشست خبری با «رووین ریولین» رئیس رژیم صهیونیستی، با بیان اینکه فرانسه درباره جاهطلبیهای هستهای ایران انعطاف نشان نمیدهد، گفت: «مصمم هستیم ایران هرگز به سلاح اتمی دست پیدا نکند». وی همچنین افزود: «ما میخواهیم توافق [هستهای] با ایران را به برنامه موشکی بالستیک آن گسترش دهیم... با این حال، هر کاری بتوانیم برای جلوگیری از بیثبات شدن منطقه انجام میدهیم». به گزارش «وطن امروز»، آذرماه سال گذشته نیز در آستانه برگزاری کمیسیون مشترک برجام و در ادامه همراستایی اروپا با آمریکا علیه کشورمان، 3 کشور اروپایی طرف برجام به جای اینکه پاسخگوی بیتعهدی خود در توافق هستهای باشند، در نامهای به دبیرکل سازمان ملل متحد فعالیتهای موشکی ایران را مغایر قطعنامه 2231 عنوان کردند. ادعای اروپاییها علیه برنامه موشکی ایران در حالی است که این کشورها از زمان روی کار آمدن دولت ترامپ، همصدا با آمریکا نسبت به فعالیتهای موشکی و نفوذ منطقهای ایران موضع منفی و مداخلهجویانهای داشتهاند. هرچند برخی جریانها در کشورمان تلاش داشتهاند از اروپا چهره پلیس خوب را در مقابل آمریکاییها ارائه داده و با طرح موضوع برجام اروپایی، توافق هستهای را با تروئیکای اروپایی ادامه دهند اما مرور مواضع و اقدامات آلمان، انگلیس و فرانسه طی 20 ماه گذشته نهتنها نشانی از شکاف میان این کشورها و آمریکا ندارد، بلکه حاکی از یک تقسیم کار حرفهای برای مجاب کردن ایران به ادامه حضور در برجام، تعطیلی صنعت هستهای و تاثیرگذاری بیشتر تحریمهای ضدایرانی بوده است. نخستین نشانههای همراهی اروپا با آمریکا بر سر موضوع موشکی و منطقهای ایران در جریان سفر سال گذشته رئیسجمهور فرانسه به آمریکا هویدا شد. اردیبهشتماه 97 امانوئل مکرون پس از دیدار و مذاکره با دونالد ترامپ اعلام کرد کشورش معتقد است باید محدودیتهای بیشتری هم در حوزه هستهای و هم در حوزههای موشکی و منطقهای علیه ایران اعمال شود. مکرون گفت در کنار برجام باید یک توافق جدید نیز شکل بگیرد.
***
روحانی خطاب به 3 کشور اروپایی:
[به یک تعهدتان هم عمل نکردید]
رئیسجمهور خطاب به 3 کشور اروپایی تاکید کرد: دوستان اروپایی دچار خطا و اشتباه نشوند، آمریکا یک خطای بزرگی را در خروج از برجام و زیر پا گذاشتن تعهدات خود مرتکب شد که یک خطای بزرگ اخلاقی، سیاسی، حقوقی و حتی نسبت به احترام به قوانین و مقررات بینالمللی و سازمان ملل بود.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر ریاستجمهوری، حسن روحانی دیروز در جلسه هیأت دولت افزود: آمریکا همچنین در به شهادت رساندن سردار بزرگ کشورمان هم خطای بزرگ دیگری مرتکب شد.
رئیسجمهور با تاکید بر اینکه آمریکا خطا کرده و جزای آن را خواهد دید، خطاب به 3 کشور اروپایی گفت: آیا شما هم میخواهید خطا و اشتباه کنید؟
رئیسجمهور تاکیدکرد: شما بعد از خروج آمریکا، مگر به ما 11 تعهد ندادید که به آن عمل کنید؟ به کدام یک از آنها عمل کردهاید؟ بیتردید وفای عهد، اخلاق، تاریخ و شرافت بالاتر از تعرفه ماشین است. انسان که شرافت و عهدش را به خاطر تعرفه زیر پا نمیگذارد!
روحانی خاطرنشان کرد: حالا کسی که این تعهد را زیر پا گذاشت تصور میکرد که میتواند با اینکار ملتی را شکست دهد. شما که میدانید ملت ایران را نمیتوان با اینگونه اقدامات شکست داد، پس چرا به تعهد خود عمل نمیکنید؟
رئیسجمهور خطاب به کشورهای اروپایی تصریح کرد: ما داخل برجام هستیم؛ هر روزی هم که شما به تعهد کاملتان برگردید، همان روز ما نیز نسبت به آن متعهد خواهیم بود و اگر برنگردید، هر چقدر شعار بدهید و اجتماع و جلسه تشکیل دهید و تهدید کنید، بیارزش است.
روحانی تصریح کرد: به 3 کشور اروپایی تاکید میکنم اگر تخلفی کردید و تعهدی را زیر پا گذاشتید، مسؤول تمام تبعات آن شما هستید.
وی گفت: در جایی که نمیخواهید کاری بکنید، نگویید ناتوان و ضعیف هستید. چطور در جایی که میخواهید تخلف کنید، توانمند میشوید؟ جایی که باید به عهد خود عمل کنید ناتوان میشوید و میگویید آمریکا فشار میآورد و نمیتوانید و از ما عذرخواهی میکنید اما چطور علیه ملت ایران، یک مرتبه توانمند میشوید؟ وقتی نسبت به ملت ایران میخواهید تعهدات را عمل کنید، سر را به زیر میاندازید و میگویید ناتوان هستید.
ارسال به دوستان
سخنی با آمریکادوستان!
محمدحامد تقوی: میتوانیم با هم اختلافنظر داشته باشیم، درباره سیاستها با هم موافق نباشیم، از گلهها و زخمها و داغها بگوییم اما یادمان نرود کجای دنیا ایستادهایم؛ وسط خاورمیانه؛ جایی که صبحانه را با ترور در عراق میخوریم، ناهار را با عملیات انتحاری در پاکستان سرو میکنیم و شام را با انفجار در افغانستان...
ما دوستان زیادی در دنیا نداریم، تمام دارایی هم هستیم. شهادت سردار قاسم سلیمانی یک زخم ملی است، آن را جناحی و حزبی نکنیم.
کسانی که دلشان از جای دیگر پر است میپرسند اصلا چرا باید سردار سلیمانی در عراق باشد؟ این را میپرسند اما نمیگویند هلیکوپتر و پهپاد آمریکایی در آسمان بغداد چه میکند و چرا باید به ماشین سردار ایرانی و فرمانده عراقی موشک شلیک کند؟
ما با عراق مرز مشترک داریم اما فاصله آمریکا تا عراق، 11 هزار کیلومتر است! ایرادی ندارد آنها اینجا تشریف دارند؟!
باورش سخت است اما در شبکههای اجتماعی کسانی خوشحال شدند! فکر میکنید ترامپ دلش برای شما سوخته؟ خیال میکنید اگر فردا موشک به سمت ایران شلیک کند دستور میدهد فقط به خانه آنها بخورد که از او خوششان نمیآید؟! نکند این روزها که میروید دارو بخرید، داروخانهچی میگوید این دارو تحریم است اما چون شما ترامپ را دوست دارید براتون نگه داشتیم؟! ...
از کشورداری دولت و فقر و فساد و بیکاری گله داریم، داشته باشیم اما ربطش ندهیم به مسأله امنیت یک کشور مقابل دشمن بیرونی. نشویم وکیل مدافع رایگان جنایتهای آمریکا.
خبر دارید که آمریکا در ترکیه، افغانستان، پاکستان، گرجستان، ارمنستان، بحرین، امارات عربی متحده، عربستان، عراق، عمان، کویت و حتی قطر پایگاه نظامی دارد؟ یعنی دور تا دور ایران! نکند فکر میکنید آمریکایی اینجا هستند که صلح و آرامش هدیه بیاورند؟!
وقتی ۱۷ خرداد ۹۶، 5 مهاجم داعشی به مجلس حمله کردند، وحشت را میشد در شهر دید. صدای آژیر، نگرانی از بمبگذاری و... فقط ۵ مهاجم! امنیت نه ارزان به دست میآید، نه آسان حفظ میشود.
گاهی مثل کشورهای دیگر لازم است مرزهای دفاعی را حتی دورتر برد. افرادی مثل قاسم سلیمانی، سرباز وطن بودند، چه در جنگ با عراق، چه در جنگ با دشمنان مستقیم و غیرمستقیم ایران. بعدها بیشتر میفهمیم تا چه اندازه مدیون آنها بودیم و خبر نداشتیم.
قاسم سلیمانی میتوانست مثل برخیها برود شرکت تأسیس کند، برود سراغ اقتصاد و خوب پول در بیاورد، بچههایش را بفرستد خارج از کشور یا دست نوههایش را بگیرد ببرد پارک اما لباس نظامی را از تنش درنیاورد. امثال او نه معمولی هستند نه پرتعداد. برای عافیت به دنیا نیامدهاند و لذتی بالاتر از آنکه با همین لباس به شهادت برسند برایشان وجود ندارد. روحش در آرامش.
«ترامپ اهل معامله است». این جمله را تحلیلگران وطنی هزاران بار گفتهاند. اما او دست به کاری زد که اوباما، کلینتون، بوش و... جرأتش را نداشتند. از حماقت اوست یا یک ابزار فشار، فرقی نمیکند. ما باید در تعریفها و تحلیلهایمان دست به یک بازتعریف بزنیم. لازم است جهان و تصمیمگیرانش را ورای سخنرانیهای پرشور و شعارهایی که مصرف داخلی دارند، بشناسیم.
حاکمیت هنوز نتوانسته است بخشی از افکار عمومی را قانع کند که وقتی این همه در داخل کشور مشکل داریم، چرا در خارج از کشور باید فعال باشیم؟ اما انگار آمریکاییها توانستهاند!
یرواند آبراهامیان، نویسنده کتاب مشهور «ایران میان 2 انقلاب» گفت: بعد از ترور قاسم سلیمانی، ابوبکر بغدادی سرکرده سابق داعش در قبرش میخندد!
اگر فکر میکنید میشود با گل و بوسه و شعر، کشور را وسط آشوب و باروت و خون خاورمیانه حفظ کرد، لازم است کمی اخبار را دنبال کنید. اینجا میان پشمینهپوشهای تندخوی طالبان و داعش نمیشود فقط از گل گفت. زامبیها بو کردن گل را نمیفهمند، آن را میخورند!
این را وقتی دقیقتر متوجه میشوید که صدای شلیک موشک، گلوله و آژیر آمبولانسها زانویتان را سست کند. قصههای خاورمیانه برای نخوابیدن است!
ارسال به دوستان
ترور سپهبد سلیمانی و نقض قوانین بینالمللی
حمیدرضا ابراهیمی: قتل و نابودی مخالفان از دیرباز به عنوان ابزاری جهت کسب قدرت و حفظ آن به کار رفته است. ترورها معمولا از طرف اشخاص و سازمانهای تروریستی مستقل و گاه توسط دولتها انجام میشود. در قرن گذشته بهرغم کثرت ترورهای دولتی، بهخاطر فرار از تبعات آن، کشورها به ندرت مسؤولیت اعمال تروریستی خود را میپذیرفتند. برای مثال سازمان سیا به کرات برای ترور «فیدل کاسترو»، رهبر فقید کوبا اقدام کرد بدون آنکه مسؤولیت آن را برعهده بگیرد یا سازمان موساد در عملیاتهای فراوانی سران مبارز فلسطینی را به شهادت رساند بدون آنکه انجام این ترورها را اعلام کند.
اما دوران جدید که میتوان آغاز آن را از اواخر دهه 80 میلادی دانست؛ دورانی است که در آن دولتها به صراحت مسؤولیت ترورها را قبول میکنند. آمریکا صراحتا تلاش برای بمباران منزل قذافی، رهبر پیشین لیبی را پذیرفت و اسرائیل در موارد متعددی با توجیه حمله پیشدستانه رهبران فلسطینی مانند شهیدان دکتر «عبدالعزیز رنتیسی» و «شیخاحمد یاسین» را به شهادت رساند و در آخرین نمونه آمریکا دست به ترور سردار سلیمانی در فرودگاه بغداد زد و در تمام این موارد عوامل ترور بهروشنی مسؤولیت خود را در انجام آن به عهده گرفتند.
ترور نوعی اعدام فراقضایی است که به شکل نامشروع و خودسرانه توسط یک دولت انجام میشود و از نظر ماده 6 میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی خلاف اصول حقوق بشری است. این ماده به صراحت بر حق حیات و منع خودسرانه از نعمت زندگی تاکید میکند و ترور به عنوان مصداق بارزی از نقض این حق بشری به حساب میآید.
بسیاری از دولتهای مجری عملیات ترور برای توجیه اعمال خود به عبارت «ترور هدفمند» اشاره میکنند. ترور هدفمند عبارت است از هدف قرار دادن نیروهای تروریست حتی خارج از موقعیت جنگی. تروریستها نیروهایی هستند که خارج از سلسلهمراتب سیاسی عمل میکنند و اینجا جزو نقاطی است که در تعریف تروریسم چالش ایجاد میکند، چرا که بسیاری از موارد ترور هدفمند علیه شخصیتهای سیاسی رسمی انجام شده است. در ترور هدفمند ادعایی اشخاص تحت هدف قرار گرفته باید متهم رسمی به تروریسم باشند و طبیعتا اعضای نهضتهای آزادیبخش و پرسنل رسمی نیروهای مسلح یک کشور نمیتوانند جزئی از اهداف مشروع ترور واقع بشوند؛ مگر آنکه در شرایط مخاصمه و جنگ باشند.
نظریه ترور هدفمند حتی با فرض قتل تروریستهای رسمی نیز مخالفان زیادی دارد. گزارشگر ویژه «اعدامهای فراقضایی» معتقد است حتی در شرایط مخاصمات مسلحانه هم الزامات شایسته قانون باید رعایت شود و اوضاع تابع مقررات حقوق بشر است و امکان کشتن یک فرد خارج از معرکه و بدون محاکمه وجود ندارد.
برخی نیز نظریه دفاع مشروع را برای توجیه ترورهای هدفمند مطرح میکنند. پس از حملات 11 سپتامبر اعمال حق دفاع مشروع در برابر گروههای تروریستی غیردولتی مورد بحث و در قطعنامههای 1373و 1386 مورد تاکید قرار گرفت. در این زمینه باید دانست در دفاع مشروع وجود حالت تخاصم و ضرورت دفاع الزامی است و به صرف اختلافات سیاسی و اتهامات بیپایه نمیتوان برای ترور طرف مقابل به زور متوسل شد. ضرورت گاهی معنای حمله قریبالوقوع را نیز متبادر میکند که این امر نیز نیازمند دلایلی است که اثباتکننده برنامهریزی برای حمله حتمی باشد.
در زمینه توجیه ترور بر اساس نظریه حقوق بشردوستانه و مخاصمات مسلحانه باید در نظر داشت حق هدف قرار دادن طرف مقابل از لحظه آغاز تخاصم آغاز میشود و دولت ترورکننده نمیتواند صرفاً تنشهای سیاسی و دیپلماتیک با طرف مقابل را به مثابه اقدام خصمانه و آغاز جنگ در نظر بگیرد.1 در جریان ترور سردار سلیمانی چند نکته وجود دارد که قابل توجه است.
ایران و آمریکا در زمان ترور سردار سلیمانی هرگز در حالت مخاصمه نبودهاند. تعریف مخاصمه مسلحانه در ماده 2 کنوانسیونهای چهارگانه ژنو از این قرار است: این قرارداد در صورت جنگ رسمی یا هر گونه مخاصمه مسلحانه که بین 2 یا چند دولت از دولتهای معظمه متعاهد روی دهد به مورد اجرا گذاشته میشود. دیوان کیفری بینالمللی جنایات جنگی یوگسلاوی نیز منازعه مسلحانه را توسل به نیروی نظامی بین دولتها توصیف میکند.2
حال این سوال مطرح است: ایران و آمریکا در کدام جبهه دارای درگیری مسلحانه هستند که آمریکا مقام نظامی ایران را در خارج از خاک ایران و در هنگام یک دعوت و بازدید رسمی هدف مشروع میپندارد و او را مورد هدف قرار میدهد؟ مورد دیگری که در جریان این ترور قابل توجه است توسل جستن آمریکا به «اقدامات تروریستی سپاه» است. در این زمینه باید اشاره کرد اقدام آمریکا در تروریستی دانستن سپاه کاملا غیرعقلانی و خلاف مقررات بینالمللی است. سپاه جزئی از حاکمیت رسمی ایران به حساب میآید و بر اساس ماده 2 معاهده سازمان ملل درباره مصونیت قضایی دولتها و اموال آنها این امکان برای آمریکا وجود ندارد که به پیگرد کیفری دولت ایران از طریق محاکم داخلی بپردازد. از سوی دیگر بر اساس ماده 5 همین کنوانسیون، محاکم داخلی آمریکا نمیتوانند اقدامات قضایی علیه سپاه پاسداران که رکنی از حکومت جمهوری اسلامی ایران است، لحاظ کنند و این نهاد و اعضای آن را مورد پیگرد قضایی و قانونی قرار دهند. لذا فرض تروریستی دانستن سپاه در توجیه اقدامات خصمانه علیه آن خالی از وجه است و در حالی که هیچ نهاد بینالمللی منجمله شورای امنیت سپاه را دارای وصف تروریستی نمیداند آمریکا نمیتواند به طور یکجانبه آن را تروریستی اعلام کرده و به نبرد با آن بپردازد. ضمن اینکه سپاه یک رکن نظامی اصلی ایران است و قوانین کنوانسیونهای چهارگانه ژنو بر نیروهای نظامی و روابط سازمانی آن حکمفرماست و امکان تروریستی تلقی کردن آن وجود ندارد.
ترور سردار شهید سلیمانی بدون تردید نقض صریح تمام مقررات مربوط به مخاصمات مسلحانه و سازوکارهای مشروع دفاعی در دنیاست و آمریکا با هیچ عنوان و استدلال قانونی قادر به توجیه عمل خلاف مقررات خود نیست.
-------------------------------
پینوشت
1- بررسی و نقد ترور هدفمند
2- حقوق مخاصمات مسلحانه
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|