|
محمدباقر قالیباف در دیدار نخستوزیر عراق:
پرونده ترور شهید سلیمانی با قدرت پیگیری شود
گروه سیاسی: رئیس مجلس شورای اسلامی روز گذشته در دیدار نخستوزیر عراق ضمن خیر مقدم به هیأت عالیرتبه عراقی، گفت: عراق برای تکتک ایرانیان از جایگاه بالایی برخوردار است. به رغم دوران سخت حکومت صدام جنایتکار 2 ملت وارد مرحله مهمی از تاریخ روابط شدهاند و در سالهای اخیر با شکوفایی و تکریم عاشقان ائمه اطهار در مراسم اربعین و پذیرایی گرم و صمیمانه دولت و ملت عراق از زوار ایرانی، روابط و پیوندهای تاریخی، فرهنگی، تمدنی، انسانی و معنوی بین 2 ملت به نحو مطلوبی تضمین شده است. محمدباقر قالیباف با بیان اینکه روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی 2 کشور در بالاترین سطح در حال تعمیق است، اظهار داشت: آمار تبادلات تجاری و گردشگری 2 کشور رو به بهبود است، هر چند اخیرا تحت تأثیر شیوع ویروس کرونا دستخوش مشکلاتی شده است اما عزم 2 کشور بر افزایش حداکثری روابط و مناسبات در حوزههای مختلف است. وی با یادآوری اینکه جمهوری اسلامی ایران وظیفه خود دانست هنگام حمله گروه وحشی تروریستی تکفیری داعش به کمک برادران خود برود، گفت: به یاری خدا و مجاهدت مجاهدان، شکست گروه تروریستی تکفیری با همت نیروهای مسلح عراق و مردم و حشدالشعبی و به دست افتخارآفرینانی که جان خود را در طبق اخلاص گذاشتند، حاصل شد. رئیس مجلس شورای اسلامی افزود: ترور جنایتکارانه سردار شهید قاسم سلیمانی، قهرمان بینالمللی مبارزه با تروریسم و شهید بزرگوار ابومهدی المهندس و دیگر همراهان به دستور مستقیم ترامپ، رئیسجمهور آمریکا لکه ننگی است که هرگز از دامان دولتمردان کاخ سفید پاک نخواهد شد. قالیباف با بیان اینکه آمریکا حریم عراق را نقض و با گستاخی اقدام به ترور کسانی کرد که برای خرد کردن استخوانهای تروریسم جان خود را به خطر انداختند، ادامه داد: این موضوع سادهای نیست، بنابراین پرونده بزرگ ترور آمریکایی با قدرت باید پیگیری شود. وی تصریح کرد: ما معتقدیم تا زمان حضور نیروهای بیگانه در منطقه، منطقه به ثبات و پایداری نمیرسد؛ همچنین معتقدیم عراق قوی و پیشرفته الگوی مهمی در روابط 2 کشور و روابط منطقهای میتواند باشد. رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به مشترکات بین کشورهای منطقه گفت: با توجه به اشتراکات، آموزههای دینی و اخلاقی بویژه در شرایط سخت بحران ویروس کرونا، کدورتها و اختلافات منطقهای را باید کنار گذاشت و نقش ایران و عراق در این مسیر حائز اهمیت است. ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
خبر خوب رئیس ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) از موفقیتآمیز بودن مراحل اولیه آزمایش
واکسن ایرانی کرونا
وزیر بهداشت: تستهای اولیه «واکسن کرونا» را پاس کردیم
«محمد مخبر» از موفقیتآمیز بودن آزمایش «واکسن کرونا» ساختهشده توسط ستاد اجرایی فرمان امام(ره) خبر داد. به گزارش «وطن امروز»، یکی از مهمترین بحثها در زمینه مبارزه با کرونا در جهان، تولید واکسن این بیماری است که شرکتهای مختلف در حال ساخت و آزمایش آن هستند اما حالا محمد مخبر، رئیس ستاد اجرایی فرمان امام(ره) در جمع خبرنگاران و در حاشیه مراسم «امضای تفاهمنامه 136 میلیاردتومانی تولید آبزیان دریایی» با اعلام خبر موفقیتآمیز بودن تستهای آزمایشگاهی واکسن ساخت نخبگان جوان ایرانی در ستاد اجرایی فرمان امام افزود: «واکسن ایرانی ساختهشده توسط همکاران دارویی ستاد با موفقیت تست حیوانی خود را پشت سر گذاشته و هماکنون درحال آمادهسازی مقدمات تست انسانی پس از تأیید وزارت بهداشت هستیم».چند روزی است از کشورهای مختلف خبرهایی درباره آزمایش واکسن کرونا، تولیدی این کشورها در رسانههای جهان منتشر میشود. چین، روسیه، آمریکا، آلمان و انگلستان چند کشوری هستند که مراحل آزمایشی و بالینی واکسنهای کرونایشان را شروع کردهاند. ۲ روز پیش دانشگاه آکسفورد انگلیس در خبری فوری اعلام کرد «واکسن ساختهشده از سوی محققان این دانشگاه در مراحل اولیه توانسته تائیدیه مورد نظر را به دست آورد». در این ارتباط گفته شده واکسن دانشگاه آکسفورد نتایج خوبی را در کارآزماییها از خود نشان داده و «بیخطر» است و میتواند سیستم ایمنی بدن را وادار به ترشح پادتن کند و عوارض جانبی هم به دنبال ندارد. حالا اما خبر محمد مخبر نشان داد نخبگان ایرانی نیز در سطح اول دنیا در رقابت با دیگر دانشمندان جهان حرکت میکنند و واکسن تولید داخل مراحل آزمایشی را با موفقیت پشت سر گذاشته است. اهمیت این اقدام نخبگان ایرانی به این خاطر است که در ماههای اخیر همواره نگرانی مردم ایران از تحریمهای دارویی آمریکایی که منجر به نرسیدن واکسن کرونا به ایران خواهد شد، مطرح بوده است و حالا ایرانیان خاطر جمع خواهند بود واکسن کرونا را با تولید داخلی خواهند داشت. البته این تنها خبر خوب مخبر نبود؛ در ماههای اخیر کمبود داروی «رمدسیویر» قیمت آن را چند میلیونی کرده بود اما حالا به دست نخبگان ایرانی تولید شده است. رئیس ستاد اجرایی فرمان امام(ره) در این باره نیز گفت: «این دارو که به اعتقاد پزشکان برای درمان بیماری کرونا موثر است و به دلیل تحریمها، در بازار سیاه با قیمت 60 میلیون تومان به فروش میرسید، از این هفته با قیمت بسیار پایینتر و نرخ مصوب وزارت بهداشت، تولید و وارد بازار شد». محمد مخبر افزود: «به هر میزانی که وزارت بهداشت اعلام نیاز کند، از این دارو تولید کرده و در اختیار بیمارستانها قرار میدهیم».
* وزیر بهداشت: تستهای اولیه «واکسن کرونا» را پاس کردیم
همچنین وزیر بهداشت نیز درباره واکسن کرونای ایرانی گفت: خوشبختانه در بخش ساخت واکسن توفیقات بسیار قابل توجهی داشتهایم و تستهای اولیه را پاس کردیم و امیدوارم به مراحل امیدوارکنندهای برسیم. دکتر سعید نمکی در حاشیه برگزاری جلسه مجازی وزرای بهداشت کشورهای مدیترانه شرقی سازمان جهانی بهداشت اظهار کرد: به رغم تحریمهای ظالمانه توانستیم داروهای مورد نیاز بیماران «کووید-19» را وارد کرده و در کشور نیز تولید کنیم. اوایل هفته آینده ۲ شرکت داروسازی در کشور، داروی رمدسیویر را به عنوان یکی از داروهایی که در بخشی از بیماران «کووید-19» تاثیراتی داشته است، تولید و به بیمارستانهای مورد نیاز عرضه میکنند. وزیر بهداشت خاطرنشان کرد: در این نشست گزارشی دادم مبنی بر اینکه خوشبختانه در بخش ساخت واکسن کرونا توفیقات بسیار قابل توجهی داشتهایم و تستهای اولیه را پاس کردهایم و امیدوارم که به مراحل امیدوارکنندهای برسیم.
ارسال به دوستان
ترامپ: نیروهای فدرال در راه شیکاگو هستند شهردار شیکاگو: آماده مقابله با نیروهای فدرال هستیم
تابستان داغ شیکاگو
جزئیات نظرسنجی والاستریت ژورنال و انبیسی نیوز درباره نژادپرستی در آمریکا
شهردارانی که در ماههای اخیر از ترامپ انتقاد کردند
گروه بینالملل: 5 ماه گذشته پرچالش ترین دوران ریاستجمهوری ترامپ در 4 سال گذشته بوده است. در حالی که ۳ ماه و نیم به انتخابات حساس ریاستجمهوری آمریکا مانده، دونالد ترامپ برای بقا در قدرت در حال آزمودن «همه» مسیرهاست.
او در 5 ماه گذشته با 2 بحران کرونا و اعتراضات مردمی مواجه بوده که به باور کارشناسان از هیچ کدام نتوانسته سربلند بیرون بیاید. در ماجرای کرونا، همه هشدارها درباره رسیدن توفان کرونا به آمریکا را به تمسخر گرفت و وقتی هم نشانههای کرونا در ایالات این کشور عیان شد، این بار به پنهانکاری و اعلام ناچیز بودن تلفات رو آورد و در نهایت آماده نبودن دولت برای مقابله با کرونا، آمریکا را مضحکه دنیا کرد، به گونهای که حتی دستمال توالت و الکل ضدعفونیکننده دست هم به مادهای نایاب در این کشور تبدیل شد.
هنوز انتقادات از ترامپ درباره کرونا ادامه داشت که قتل فجیع شهروند سیاهپوست 46 ساله آمریکایی توسط پلیس این کشور خشم عمومی در این کشور را سبب شد و میلیونها آمریکایی را در اعتراض به تبعیض سیستماتیک که یادگار عملکرد 2 قرن گذشته هر 2 حزب جمهوریخواه و دموکرات است، به خیابانها کشاند.
اظهارنظرهای ترامپ در حمایت از سرکوب مردم توسط پلیس نه فقط بنزین بر آتش اعتراضات ریخت، بلکه خیلی زود به راهبرد اصلی انتخاباتی ترامپ یعنی استفاده از ابزار نژادپرستی و تحریک سفیدپوستها علیه سیاهان تبدیل شد. تصور ترامپ این بود که اعتراضات ضدنژادپرستی یکی- دو هفتهای تمام میشود اما نهتنها این اتفاق نیفتاد، بلکه حالا شعلههای آن هر روز از گوشهای از آمریکا زبانه میکشد و تعطیلات پایان هفته برای نیروهای امنیتی آمریکا به کابوسی بزرگ تبدیل شده است. دموکراتها که خود همانند جمهوریخواهان از تبعیض سیستماتیک در این کشور حمایت کردهاند، حالا بر کرسی مدعی نشسته و میکوشند ترامپ را در این میدان منکوب کنند. ترامپ هم به جای پاسخدهی به اعتراضات و معترضان، آنها را به سیاسیکاری و کار انتخاباتی متهم میکند.
در همین ارتباط او 2 روز پیش تهدید کرد آماده ارسال نیروهای بیشتر برای سرکوب اعتراضات به ایالتهای دموکراتنشین است. تقریبا همه سکوت کردند جز شهردار شیکاگو که باب جدیدی از تقابل با دولت را گشود و اعلام کرد اگر پای نیروهای فدرال به این شهر باز شود، مردم خود را آماده مقابله با آنها میکنند.
«مقابله» با نیروهای فدرال نخستینبار است به ادبیات مقامات رسمی آمریکا وارد میشود و معلوم نیست منظور از آن دقیقا چیست اما هر چه باشد قطعا خبر از صفا و صلح نمیدهد و رنگ و بویی از خشونت دارد.
به گزارش «وطن امروز»، شهردار شیکاگو دیروز در واکنش به اظهارات ترامپ مبنی بر اعزام نیروی فدرال به شیکاگو گفت: شیکاگو کیسه بوکس دونالد ترامپ نخواهد بود و ما آماده مقابله با استقرار نیروهای فدرال در این شهر هستیم. او همچنین گفت اگر دولت ترامپ بخواهد به وعدههایش درباره استقرار نیروهای فدرال در این شهر جامه عمل بپوشاند- که میتوانند ساکنان این شهر را بیدلیل دستگیر کنند- این شهر خود را آماده مقابله با این موضوع میکند. بر اساس این گزارش، لوری لایتفوت گفت: «در حالی که همه ما این موضوع را درک میکنیم که در اختیار داشتن منابع اضافی فدرال میتواند یک قانون ارزشمند باشد اما در عین حال اگر عوامل بینام و نشان بخواهند وارد این شهر شوند و مردم را از خیابانها به بیرون برانند و آنها را از حقی که قانون اساسی برایشان قائل شده است محروم کنند، این دیگر یک قانون باارزش نخواهد بود و ما اجازه نمیدهیم این اتفاق در شهر شیکاگو رخ دهد». وی گفت: ما نمیتوانیم اجازه دهیم دولت ترامپ هر کاری که میخواهد انجام دهد. امیدوارم آنها تا این اندازه احمق نباشند که بخواهند چنین کار بیمعنیای را در شیکاگو انجام دهند اما ما هم در عین حال سادهلوح نیستیم. ما هشیار هستیم و آمادهایم اگر لازم باشد جلوی آنها را بگیریم؛ چنین کاری را انجام خواهیم داد.
«کوامه رائول» دادستان کل ایالت ایلینوی هم در واکنش به اظهارات ترامپ با انتشار بیانیهای اعلام کرد از همه اختیارات خود برای جلوگیری از این اتفاق استفاده خواهم کرد. در این بیانیه آمده است: «من عمیقا نگران گزارشهای مربوط به استقرار مأموران فدرال در پورتلند و تهدیدهای رئیسجمهور مبنی بر اعزام نیروهای فدرال به شیکاگو هستم. من تعهد میدهم از هر منبعی که در اختیارم است برای جلوگیری از اقداماتی که منجر به نقض حقوق ساکنان شیکاگو و ایلینوی شود، استفاده کنم».
معترضان روز جمعه با تظاهرات و تجمع در گرنتپارک شیکاگو سعی کردند مجسمه کریستف کلمب را به پایین کشیده و تخریب کنند که این اقدام با دخالت پلیس به خشونت کشیده شد. ترامپ روز سهشنبه برای سومینبار در اظهارنظری آمار خشونت شهر شیکاگو را بدتر از جنگ افغانستان دانست و تهدید کرد نیروی فدرال بیشتری را به این شهر میفرستد. ترامپ با تقدیر از نیروهای فدرال که به پورتلند اعزام شدهاند، گفت نیروهای بیشتری در راه هست، بویژه به شهرهایی که تحت اداره دموکراتهاست مثل شیکاگو. ترامپ همچنین گفت: ما به ایالتهایی همچون نیویورک، شیکاگو، فیلادلفیا، دیترویت، بالتیمور و اوکلند اجازه رخ دادن چنین افتضاحی را که تمامش توسط «لیبرال - دموکراتها» اداره میشود، نمیدهیم.
* پورتلند؛ آتشی که سرد نمیشود
همزمان با افزایش تنش بین مقامات فدرال و ایالتی در شهرهای بزرگ آمریکا، مردم در شهرهای مختلف همچنان در اعتراض به تبعیضنژادی و نقض حقوق بشر سازمانیافته در این کشور با پلیس درگیر هستند. در پورتلند اعتراضات نهتنها کاهش نیافته، بلکه با حضور نیروهای فدرال و اصرار دولت ترامپ برای بهرهبرداری سیاسی از تنشهای جاری، تشدید نیز شده است. شبکه خبری سیانان در تشریح وضعیت پورتلند نوشت: مدتی است نیروهایی با هیبتهایی خوفناک و بدون داشتن یونیفرم مشخص در خیابانهای پورتلند با معترضان برخورد میکنند. ساکنان شهر پورتلند در اعتراض به افزایش حضور نیروهای فدرال به شبکه خبری سیانان گفتند: «ما میخواهیم آنها از شهر ما خارج شوند». معترضان در خیابانهای پورتلند به سیانان گفتند رئیسجمهور و تیم او صرفا به دلایل سیاسی در حال به آتش کشیدن کل جنبش هستند. طی چند روز گذشته پس از اینکه ماموران امنیتی دولت فدرال به پورتلند فرستاده شدند تا به تظاهرات شبانه در این شهر پایان دهند، تظاهرات در این شهر تشدید شد. رسانههای محلی گزارش دادند بعضی از این ماموران که لباس استتار نظامی به تن دارند، با خودروهای شخصی به تظاهراتکنندگان نزدیک میشوند و بدون توضیح آنها را به زور سوار کرده و به بازداشتگاه میبرند. در پی بالا گرفتن خشونت و درگیری میان معترضان و نیروهای پلیس، دونالد ترامپ گفت سربازان گارد ملی و فدرال را برای برقراری نظم عازم پورتلند کرده است اما رویکرد و نحوه مواجهه این نیروها با معترضان، نهتنها به افزایش خشم آنها انجامیده، بلکه مقامهای محلی و ایالتی در اورگان را هم به انتقاد شدید از کاخسفید وادار کرده و حتی قضیه به شکایت دولت ایالتی از کاخ سفید منجر شده است.
* آمریکای نژادپرست؛ باور اکثر آمریکاییها
بر اساس نتایج نظرسنجی مشترک والاستریت ژورنال و انبیسی نیوز که در بازه ۹ تا ۱۲ جولای 2020 انجام شده، ۵۶ درصد مردم آمریکا معتقدند جامعه این کشور یک جامعه نژادپرست است. این نتیجه مشابه نتیجه نظرسنجی سال ۱۹۸۸ آسوشیتدپرس است که در آن هم ۵۶ درصد آمریکاییها معتقد به نژادپرست بودن جامعهشان بودند. در نظرسنجی والاستریت ژورنال و انبیسی نیوز مشخص شد تعداد کسانی که معتقد به «نسبتا بد» یا «خیلی بد» بودن روابط نژادی در آمریکا هستند افزایشی چشمگیر داشته است.
در دوره نخست ریاستجمهوری باراک اوباما در چندین نظرسنجی مشخص شده بود که از هر ۱۰ آمریکایی 7 نفر معتقد به خوب بودن روابط نژادی در آمریکا هستند در حالی که در نظرسنجی امسال این میزان به ۲۶ درصد کاهش یافته است، یعنی حالا از هر ۱۰ آمریکایی 7 نفر از جمله اکثریت پاسخگویان دموکرات (۸۶ درصد) و اکثریت جمهوریخواهان (۵۸ درصد) معتقدند روابط نژادی در آمریکا وضعیتی بد دارد. در یک نظرسنجی در سال ۲۰۰۸ هم تنها ۲۸ درصد معتقد بودند علیه سیاهپوستان آمریکا تبعیض اعمال میشود، ۵۱ درصد گفته بودند با آنها رفتاری عادلانه میشود و ۱۶ درصد هم معتقد بودند آنها بیش از حد از امتیازات ویژه در آمریکا برخوردارند. اما در نظرسنجی جدید ۵۹ درصد معتقد به تبعیض علیه سیاهپوستان آمریکایی بوده و تنها ۲۷ درصد میگویند با آنها عادلانه رفتار میشود و ۱۰درصد نیز میگویند آنها بیش از حد امتیازات ویژه دارند.
***
[شهرداران، چالش دست و پاگیر ترامپ]
کشمکش بین مقامات محلی و رئیسجمهور آمریکا درباره واکنش در برابر معترضان، چالش جدید ترامپ پس از اختلافنظر با فرمانداران بر سر کروناست. ماه گذشته هم شهردار سیاتل در ایالت واشنگتن پس از آنکه رئیسجمهوری آمریکا تهدید به مداخله برای خاموش کردن اعتراضها در این شهر کرد، خطاب به دونالد ترامپ گفت: «به پناهگاهت برگرد!» جنی دورکان همچنین ترامپ را ناآگاه نسبت به وضعیت کلی سیاتل معرفی کرد. علاوه بر شهرداران سیاتل و شیکاگو، شهرداران نیویورک و پورتلند هم در روزهای اخیر نسبت به اظهارات تنشآفرین ترامپ واکنش نشان دادند. در همین راستا بیل دیبلازیو، شهردار نیویورک دیروز گفت چنانچه ترامپ برنامه خود برای اعزام پلیس فدرال به شهرهای آمریکا از جمله نیویورک را پیگیری کند، بلافاصله او را تحت پیگرد قرار خواهد کرد. دیبلازیو که عضو حزب دموکرات است، در یک نشست خبری گفت: «ترامپ اغلب بلوف میزند و تهدید میکند و کارهایی که میگوید انجام میدهد، معمولا انجام نمیشود». این در حالی است که تد ویلر، شهردار شهر پورتلند هم روز جمعه در نشست خبری، از ترامپ خواست پلیس فدرال را یا اعزام نکند یا آنان را از این شهر خارج کند. ویلر خطاب به ترامپ گفت نیروهای پلیس را در ساختمانهایشان نگه دارد. شهردار پورتلند همچنین گفت اعزام این نیروها «راهبردی» بود که رئیسجمهور آمریکا به منظور «بهبود وضعیت وخیم نظرسنجیها [در مورد خود]» به کار برده است. وی همچنین این اقدام ترامپ را سوءاستفاده محض از مقامات اجرای قانون فدرال دانسته است.
ارسال به دوستان
سد مقاومت در برابر بازگشت پل برمرها!
نوید مؤمن: حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار «مصطفی الکاظمی» نخستوزیر عراق با اشاره به اینکه ایران قطعا با هر آنچه موجب تضعیف دولت عراق شود، مخالف است، فرمودند: «دیدگاه آمریکاییها درباره عراق درست در نقطه مقابل ما است، زیرا آمریکا موافق عراق مستقل، قوی و دارای حکومتی با رأی اکثریت نیست. برای آمریکاییها اینکه چه فردی نخستوزیر عراق باشد مهم نیست؛ آنها به دنبال حکومتی همچون حکومت «پل برمر» حاکم آمریکایی عراق در اوایل سقوط صدام هستند».
«پل برمر» که بود و چه اقداماتی انجام داد؟ چرا بنا بر فرموده رهبر معظم انقلاب، «برمر» نماد همان «حاکم مطلوب آمریکا» در بغداد محسوب میشود؟
ابتدای سال 2003 میلادی، زمانی که اتاق فکر متشکل از شورای 11 نفره نومحافظهکاران از جمله «ریچارد پرل»، «پل ولفویتس»، «جان بولتون» و... مشغول طرحریزی مراحل نهایی و عملیاتی جنگ عراق بودند، یکی از اصلیترین دغدغههای آنها «ترسیم آینده بغداد» پس از اشغال توسط نیروهای آمریکایی بود. نومحافظهکاران که قصد داشتند «اشغال عراق» را به مثابه یک «الگوی تغییر حاکمیت مطلوب» نزد افکار عمومی دنیا جلوه دهند، به دنبال ایجاد «نقاط ثقل» در این کشور بودند. آنها معتقد بودند «حضور بلندمدت در عراق» مستلزم تعریف «منافع»، «منابع»، «شاهمهرههای سیاسی»، «مهرههای امنیتی- جاسوسی» و... در این کشور خواهد بود. اینجا بود که نگاه نومحافظهکاران متوجه یک چهره آشنا شد: پل برمر!
پل برمر یکی از بازوان فکری و اجرایی «هنری کیسینجر» وزیر خارجه و مشاور سابق امنیت ملی آمریکا محسوب میشد. برمر دهه ۱۹۷۰ میلادی دستیار کیسینجر و یکی از بانیان ایجاد و استمرار منازعات برونمرزی در حوزه سیاست خارجی آمریکا بود. خدمات خاص برمر به وزارت خارجه و سرویس خارجی سازمان جاسوسی آمریکا (که منجر به کشته و زخمی شدن هزاران انسان در سرتاسر دنیا شد) سبب شد او سال 1979 سمت معاونت اجرایی وزارت خارجه این کشور را بر عهده بگیرد. ۲ سال بعد، در سال 1981، پل برمر با ترفیع درجه، به سمت دستیار ویژه «الکساندر هیگ» وزیر خارجه دولت ریگان منصوب شد. پل برمر سال 1989 بازنشسته و «ظاهرا» در بخش خصوصی مشغول فعالیت شد!
«ایجاد پلهای ارتباطی در کشورها پس از جنگ یا اشغال آنها» و فراتر از آنها «مهرهسازی در دستگاههای مختلف سیاسی- امنیتی کشورهای هدف»، یکی از اصلیترین مهارتهای «پل برمر» بود. او از کیسینجر آموخته بود چگونه پس از «ایجاد بحران» در کشورها، میتوان «شبکهسازی سیاسی- امنیتی- اقتصادی» را با هدف «زمینهسازی برای حضور طولانیمدت آمریکا» در آنها شکل داد. بیدلیل نبود که «جرج واکر بوش» پس از اشغال عراق از «پل برمر» خواست به نام «دموکراسی» و به کام «تروریسم آمریکایی» در بغداد حضور پیدا کند. حلقه محدود و 11 نفره نومحافظهکاران نیز معتقد بودند «پل برمر» همان گزینه مطلوبی است که آمریکا جهت «دولتسازی کاذب» در عراق به وی نیاز دارد؛ فردی که بتواند عراق را به پنجاهویکمین ایالت آمریکا تبدیل کند، با آنکه در ظاهر عراقیها در مسند قدرت حضور داشته باشند!
کارشکنیها در روند «بعثیزدایی»، «وارد کردن مهرههای ناشناخته سیا در پستهای کلیدی سیاسی- امنیتی»، «تقویت جریانهای شیعه سکولار در عراق» از طریق پر و بال دادن به افرادی مانند «ایاد علاوی» و از همه فاجعهبارتر، زمینهسازی برای «طرح تجزیه عراق» از جمله اقدامات مخرب و وقیحانهای بود که پل برمر در طول 14 ماه حضور خود در مسند «حاکم عراق» از اردیبهشتماه ۸۲ تا تیرماه ۸۳ انجام داد. او از کیسینجر و دیگران آموخته بود «شبکهسازی اولیه»، باید به اندازهای سریع و به نفع اشغالگران باشد که کمتر کسی بتواند ابعاد و مختصات این شبکه را در ذهن مجسم کند! همانگونه که اشاره شد، یکی از اهداف برمر، زمینهسازی برای «تجزیه عراق» بود. «تجزیه منطقه بر اساس تعلقات قومیتی و مذهبی» حکم ابرپروژهای را داشت که قرار بود حداکثر تا قبل از سال 2008 میلادی (پایان دوران ریاستجمهوری بوش پسر) به عنوان نمونه در عراق اجرا شود. افرادی نظیر کاندولیزا رایس و رامسفلد اطمینان داشتند «عراق تجزیهشده» تا آن زمان به یکی از اجزای اصلی پازل آمریکایی «خاورمیانه جدید» تبدیل میشود. مطابق همین نگاه بود که افرادی نظیر جو بایدن، نامزد فعلی حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، نظریه «تجزیه عراق» به 3 منطقه شیعهنشین، سنینشین و کردنشین را مطرح کرده و روی آن متمرکز شدند. این تمرکز تا امروز هم ادامه دارد!
امروز نه در میان نومحافظهکاران، نه در میان جمهوریخواهان سنتی و نه در میان دموکراتهای آمریکا کسی پیدا نمیشود که آمریکا را پیروز معادله نبرد در عراق بخواند! آمریکایی که در دوران حاکمیت پل برمر سودای «عراق چند تکهشده» را در سر میپروراند، با کشوری رو به رو است که مردم آن 6 ماه قبل با حضور میلیونی و بیسابقه در خیابانهای بغداد خواستار اخراج نظامیان باقیمانده آمریکایی از این کشور شدند!
مقامات آمریکایی در چنین شرایطی شدیدا به دنبال «پل برمر»هایی هستند که شبکه در هم شکسته واشنگتن در بغداد را دوباره سامان دهند! بدون شک جریانهای مقاومت به برکت خون شهدایی مانند «حاجقاسم سلیمانی» و «ابومهدی المهندس»، اجازه جلوس دوباره «پل برمر»ها را در بغداد نمیدهند؛ حتی اگر تابعیت آنها عراقی باشد!
ارسال به دوستان
بررسی عملکرد گروهک تروریست نفاق ـ بخش 2
پیوند خداوندگاران«وهم» و «تکبر»
محمدعلی صمدی*: بنیصدر 47 ساله که احتمالا در نظر «رجوی» و رفقایش در مرکزیت، پیرمردی از خودراضی به شمار میرفت، تا روز 29 دیماه 59، برای سازمان مجاهدین، تنها حکم رقیب انتخاباتی «مسعود رجوی» را در مسیر تصدی ریاست قوه مجریه داشت که البته اخیرا در مواردی، نشانههای مثبتی از تمایل به نزدیکی با سازمان از خود بروز داده بود. بعد از حذف رجوی از انتخابات ریاستجمهوری هم، تا 3 ماه بعد، تمام انرژی این گروه، معطوف به فتح «قوه مقننه» شد و با اطمینانی که به پیروزی داشتند، مجالی و احتمالا انگیزهای هم برای ارتباط نزدیکتر با بنیصدر نبود. برای شناخت روحیات این مرد پس از گذشت سالها، ذکر این نکات سودمند خواهد بود که او در مصاحبهای، خود را «بزرگترین اندیشمند تاریخ معاصر» معرفی کرده و یکی از تألیفات خود را «بزرگترین اثر قرن» دانسته بود و اظهاراتی از این دست به او منتسب بود که «هیچ کدام از آقایان روحانی فقیه نیستند» و اینکه فقاهت 164 علم میخواهد که فقط خود او دارد (معلوم هم نشد که این افاضات شوخی بوده یا جدی). چنین شخصیتی که خود را گرگ بالاندیده سیاست میدانست، در بدو امر، طبیعی بود که برای دارودستهای نوپا که تنها به سوابق زندان و چند ترور سیاسی و صدور بیانیه مینازید، تره هم خرد نکند اما در پایان انتخابات مجلس، بنیصدر هم احساس ناکامی داشت و باید برای وضعیت جدیدش، چارهای میاندیشید.
ماجرا از این قرار بود که از 15 بهمنماه 1358 که حکم نخستین رئیس جمهوری ایران تنفیذ و کمی بعد، ریاست «شورای انقلاب» (عالیترین مرجع قانونگذاری کشور در آن زمان) هم به او محول شد، بنیصدر عملا خود را در جایگاه قدرتمندترین مرد کشور (با تسامح) پس از حضرت امام میدید که طی انتخاباتی در سطح ملی، با حضور نزدیک به 70 درصد واجدان شرایط، موفق به کسب 76 درصد آرای عمومی شده بود. به این ترتیب، غیرطبیعی نبود که در فرصت کوتاه باقیمانده تا انتخابات مجلس (حدود 50 روز) خود را برای مجلسی تشکیلشده از حامیان و معتمدان خود آماده کند؛ سودایی که او را به قدرت بلامنازع کشور (حتی با وجود امام؟!) تبدیل میکرد. او بهقدری از بابت توفیق انتخاباتی بعدیاش آسودهخاطر بود که حاضر به تقسیم آن با هیچ کس نشد و با هیچ گروهی ائتلاف نکرد بلکه اقدام به تأسیس تشکیلاتی شبهحزبی به نام «دفتر هماهنگی همکاریهای مردم با رئیسجمهور» کرد و این به اصطلاح دفتر، برای انتخابات مجلس، لیستی مستقل ارائه داد. بنیصدر که «حزب جمهوری اسلامی» را بزرگترین بازنده انتخابات ریاستجمهوری میدانست، تصورش را هم نمیکرد که تنها 33 نماینده از لیستهای «دفتر هماهنگی» به مجلس راه یابند (14 درصد) و در مقابل، رقیب شکستخوردهاش، 85 کرسی (36 درصد) را به خود اختصاص دهد (به شکل طبیعی، غالب 115 نماینده منتخب که مستقل محسوب میشدند، به سمت اکثریت جذب میشوند) و این به معنای تسلط رقیب بر نزدیک به 70 درصد مجلس بود. اینک بنیصدر، نهتنها قدرت بلامنازع کشور نبود، بلکه با مشخص شدن ترکیب هیأترئیسه مجلس، معلوم شد برخلاف تصور او، مجلس منتخب، به هیچوجه مرعوب آرای 10 میلیون و 700 هزار نفری او نخواهد شد. قوه قضائیه هم تحت مسؤولیت آیتالله بهشتی قرار داشت که بنیصدر او را به عنوان تنها دشمن قابل اعتنای خود تعریف کرده بود.
نیمه خرداد 59، 2 سیاستمدار خودبزرگبین، نقاط اشتراکی پیدا کرده بودند. مسعود رجوی، ناکام در کنش متعارف سیاسی، به دنبال نقطه نفوذی در ساختار قدرت سیاسی، و ابوالحسن بنیصدر (که خود را در احاطه قوای مقننه و قضائیه میدید) در پی اهرم فشاری برای شکستن محاصره سیاسیاش بود. اینگونه شد که این دو با احساس غلیظی از دور خوردن توسط رقبایشان، در بزنگاهی تاریخی، شانه به شانه هم قرار گرفتند. رئیسجمهور، به مجاهدین خلق به عنوان یک گروه فشار پرطرفدار در سراسر کشور و خصوصا پایتخت مینگریست (و به احتمال قوی نگاهی جدی به توان نظامی آنان هم داشت) و سازمان هم رئیسجمهور را حلقه اتصال پولادین خود به ساختار قدرت سیاسی برای بلندپروازیهای جاهطلبانهاش میدانست. اتفاقات بعدی، به سرعت دستان عالیترین مقام اجرایی کشور را در دستان یک گروه سیاسی حلقه کرد؛ گروهی که 3 بار طی کمتر از 8 ماه، در کسب آرای عمومی شکست خورده بود.
صدر قوه مجریه، کمی پس از افتتاح مجلس، حملات خود را علیه 2 قوه دیگر آغاز کرد. رویارویی بنیصدر با قوه مقننه، بر سر انتخاب نخستوزیر و وزرا به اوج خود رسید و تلقینات مسعود رجوی روی شخص رئیسجمهور، طی یک سال به جایی ختم شد که تومار حیات سیاسی وی را درهم پیچید. برای رئیسجمهوری که فرماندهی قوای مسلح کشور نیز به او واگذار شده بود، عجیب و دور از شئونات بود ولی در تمام یک سال پیش رو، از خرداد 59 تا خرداد 60، سازمان مجاهدین خلق، با تمام عِدّه و عُدّه، عملا به شکل بازوی سیاسی- نظامی ریاستجمهوری عمل کرد. رئیسجمهور در میتینگها و مناسبات مختلف، در میان مردم حاضر شده و حملات تند و غریبی را توأم با اطلاعاتی بدون سند، علیه قوای مجریه و مقننه مطرح میکرد و دهها هزار عضو سازمان در سراسر کشور، با هماهنگی قابل تحسینی، اقدام به پوشش تبلیغاتی مواضع او میکردند که معمولا با درگیری و حاشیههای دامنهداری همراه میشد و هر چند هفته، چالشی جدید را در برابر ساختار سیاسی کشور قرار میدادند. توصیهها و تشرهای حضرت امام خمینی هم روی رئیسجمهوری که تحت تأثیر محاسبات کودکانه رجوی، محبوبیت خود را 3-2 برابر رهبر کبیر انقلاب میدانست، تأثیری نداشت. به جرأت میتوان ادعا کرد امروز، توصیف چنین هماهنگی نامتجانس و عجیبی میان یک دارودسته غیررسمی و شبهنظامی با نفر دوم قدرت رسمی در کشور، برای افکار عمومی بسیار دشوار- و حتی ناممکن- است. ابوالحسن بنیصدر، همه هستی خود را پای سازمان مجاهدین ریخت و مرکزیت جوان، پرمدعا، ناپخته و جاهطلب سازمان که همگی مطلقا تحت تأثیر مسعود رجوی بودند، آینده سیاسی نخستین رئیسجمهوری اسلامی ایران را یکسره بر باد دادند.
*تاریخنگار، پژوهشگر و نویسنده دفاع مقدس
ارسال به دوستان
مهرداد بذرپاش با رأی قاطع نمایندگان مجلس به ریاست دیوان محاسبات کشور انتخاب شد
دیوان فناورانه مردمپایه
* بذرپاش: پاسداری از بیتالمال هدف اصلی دیوان محاسبات است
گروه سیاسی: مهرداد بذرپاش در جلسه روز گذشته مجلس شورای اسلامی با کسب 158 رأی نمایندگان به عنوان رئیس دیوان محاسبات کشور انتخاب شد. بذرپاش از مجموع ۲۴۴ رأی ماخوذه، با کسب ۱۵۸ رأی نمایندگان مجلس به عنوان رئیس دیوان محاسبات کشور انتخاب شد. گفتنی است وکلای ملت به لطفالله فروزنده، دیگر کاندیدای ریاست دیوان محاسبات ۸۲ رأی دادند.
به گزارش «وطن امروز»، بذرپاش در ابتدای این جلسه با بیان برنامههای خود، طی سخنانی عنوان کرد: دیوان محاسبات مصداق حسابکشی است، دیوان محاسبات به مجلس کمک میکند بر نحوه هزینهکرد کشور نظارت کند تا شاهد اسراف منابع مالی کشور نباشیم؛ دیوان محاسبات اصلیترین جلوه قانونی عدالتورزی است.
وی تصریح کرد: دیوان محاسبات باید کلاف درهم پیچیده بودجه را باز کند به نحوی که اثرات آن را در تصمیمات بودجهای نمایندگان بتوان مشاهده کرد. بذرپاش با بیان اینکه دیوان محاسبات نهادی است که قانون اساسی برای نظارت بر وضع مالی کشور ایجاد کرده است، گفت: دیوان محاسبات تجلی تام عدالتخواهی نظام جمهوری اسلامی و مردمیترین بخش نظام اسلامی برای اقامه عدالت است. آیا حسابرسی در کشور ما در خدمت مردم است؟ وی ادامه داد: مردم در این زمینه گلهمند هستند. مردم از ما میپرسند با این بودجهریزی و این میزان هدررفت بودجه چطور میتوانید آسایش را برای ملت ایجاد کنید؟ آیا این ساختار بودجهریزی سکوی تولید است یا مانع تولید؟ مردم از مجلس انقلابی انتظار تحول به نفع کشور را دارند.
بذرپاش با بیان اینکه اگر دیوان محاسبات به حسابرسی شرکتهای دولتی و وزارتخانهها پایبند باشد و در زمان مناسب این حسابرسی را تقدیم مجلس کند، اثربخشی تصمیمات مجلس افزایش پیدا خواهد کرد، گفت: دیوان محاسبات امروز محروم از پایگاههای حسابرسی یکپارچه است و باید آن را به یک سازمان حسابرسی اثربخش تبدیل کنیم. وی گفت: مطالبه رهبر معظم انقلاب از مجلس یازدهم را یادآور میشوم که بر دیوان محاسبات کشور تأکید فرمودند. انصافا بنده اهتمام مجلس یازدهم در تحقق این مطالبه را در جدیت اعضای کمیسیون برنامه و بودجه که با زحمت، تعهد و دقتنظر مقدمات لازم را برای برگزاری مراسم امروز ترتیب دادهاند، شاهد بودم. بذرپاش با بیان اینکه کسی که از خود حساب نکشد حسرتش مستمر خواهد بود، تصریح کرد: دیوان محاسبات کشور مصداق همین حسابرسی است و نهادی است که در قانون اساسی با هدف نظارت ملت بر وضع مالی کشور در نظر گرفته شده است.
وی با طرح این پرسشها که آیا دیوان محاسبات اکنون به وظیفه خود عمل میکند؟ از 2 هزار هزار میلیارد تومان بودجه چند درصد صرف ناکارآمدیها شده است؟ این مبلغ میتوانست چه سرمایه فیزیکی و اجتماعی ایجاد کند و ما الان با چه سرمایهای مواجه هستیم؟ گفت: آیا اگر امروز دیوان محاسبات به جای اینکه ذیل مجلس باشد ذیل دولت بود تفاوتی میکرد؟ اگر بودجه دولت مبتنی بر عملیات و حسابرسی مبتنی بر عملکرد بود آیا ما دچار کسری بودجه میشدیم یا مازاد داشتیم؟
بذرپاش تصریح کرد: چقدر از بودجه در خدمت رفع نیازهای اساسی است؟ اگر دیوان محاسبات تعطیل شود چقدر در تصمیمگیری شما نمایندگان خلل ایجاد میشود و دیوان کجای تصمیمگیری نمایندگان است؟
رئیس دیوان محاسبات با بیان اینکه مردم از مجلس انتظار حسابرسی و حسابکشی دارند، افزود: با این میزان هدررفت سرمایه چطور میشود به نفع مردم عمل کرد؟ بذرپاش ادامه داد: مردم گلهمند هستند و از مجلس انقلابی انتظار تحول به نفع کشور را دارند. همانقدر که از خطا باید جلوگیری شود با کار نکردنها هم باید برخورد شود. وی تأکید کرد: اگر دیوان محاسبات در انجام وظایف خود مطابق قانون اساسی عمل کند و گزارش تفریغ بودجه را در زمان مناسب تقدیم مجلس کند، آن وقت چقدر اثربخشی تصمیمات افزایش مییابد.
بذرپاش در پایان گفت: پاسداری از بیتالمال هدف اصلی دیوان محاسبات است. آیا میشود پاسدار بیتالمال بود اما به شرکتهای دولتی کمتوجه بود؟ دیوان محاسبات دچار کمبود زیرساخت و محروم از برخورداری از پایگاههای اطلاعاتی یکپارچه است و نتوانسته به عملیات برخط فرآیند تفریغ بودجه دست یابد.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با مهدی صفری سفیر اسبق ایران در چین درباره تأثیرات اقتصادی توافق تهران ـ پکن برای کشورمان
سکوی جهش ایران
گروه سیاسی: تفاهمنامه همکاریهای راهبردی 25 ساله ایران با چین، یکی از جنجالیترین خبرهای چند روز اخیر رسانههای ایران بوده است؛ خبری که واکنشهای متعدد و بشدت متضادی را در فضای افکار عمومی جامعه رقم زد. عدهای آن را موجب وابستگی کشور و عدهای آن را یک برگ برنده برای ایران در شرایط تحریمی قلمداد کردند. برای بررسی بیشتر ابعاد این تفاهمنامه به گفتوگو با دکتر «مهدی صفری» نشستیم. صفری سابقه سفارت ایران در کشورهای چین، اتریش و روسیه را در کارنامه دیپلماتیک خود دارد. وی همچنین معاونت اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه ایران را نیز بر عهده داشته و در دورهای از عمر دیپلماتیک خود نیز در تیم مذاکرهکننده هستهای ایران ایفای نقش کرده است.
دکتر صفری در گفتوگو با «وطن امروز» اظهار داشت تفاهمنامه راهبردی 25 ساله با چین، فضای جدیدی را در برابر اقتصاد ایران باز خواهد کرد. او معتقد است این تفاهمنامه بسیاری از ظرفیتهای اقتصادی ما را شکوفا خواهد کرد؛ ظرفیتهایی که طیف وسیعی از بخشهای اقتصادی را در برمیگیرد؛ از حوزه انرژی گرفته تا بخشهای گردشگری و صنایع دستی و حتی گیاهان دارویی. صفری در این گفتوگو تاکید کرد اگر در فضای تعامل با چین، حواسمان باشد و از انتقال دانش و تکنولوژی غفلت نکنیم، این تفاهمنامه نه تنها موجب وابستگی ما نمیشود، بلکه زمینه رشد و توسعه درونزای کشور را نیز فراهم میکند. متن تفصیلی گفتوگوی «وطن امروز» با مهدی صفری، سفیر اسبق ایران در چین در ادامه میآید.
***
* به نظر شما توافقنامه راهبردی 25 ساله ایران و چین چه تهدیدها و فرصتهایی را برای جمهوری اسلامی ایران رقم میزند؟
من فکر نمیکنم این توافقنامه راهبردی 25 ساله تهدیدی برای کشور ما داشته باشد. این همکاریها اگر محقق شود، قطعا یک فرصت برد- برد برای ۲ طرف است. چین کشوری است که برای برقراری و گسترش روابط خارجی خود به دنبال پارتنرهای [شریکهای] قوی میگردد. قطعا یکی از کشورهایی که میتواند شریک قوی و مهمی برای چین باشد، جمهوری اسلامی ایران است. چین نهتنها با ما، بلکه با روسیه، هند و برزیل نیز روابط نزدیک و راهبردیای را پیریزی کرده است.
به هر ترتیب ایران کشوری است که منابع انرژی دارد، جمعیت جوان دارد و در تامین انرژی و امنیت در حوزه خلیجفارس موثرترین کشور است. هماکنون چین روزانه 5/11 میلیون بشکه نفت به کشورش وارد میکند که 5/5 میلیون بشکه آن از خلیجفارس عبور میکند، به همین خاطر تامین امنیت خلیجفارس برای چین بسیار مهم است؛ مسالهای که ایران میتواند در آن نقش ویژهای ایفا کند.
نهتنها امنیت خلیجفارس، بلکه امنیت تجاری در دریاها و اقیانوسها هم برای چین مهم است؛ مقابله با دزدان دریایی در اقیانوس هند، عمان و منطقه آفریقا. ایران جزو کشورهایی است که با قدرت دریاییای که دارد، میتواند همکاری نزدیکی با چین برای تامین امنیت تجارت دریایی داشته باشد.
توجه داشته باشید که هماکنون آمریکا اقتصاد چین را محاصره و برای راههای دریایی تجارت چین محدودیتهایی را ایجاد و این کشور را مجبور کرده تمرکز خود را بیشتر متوجه راههای خشکی برای تبادلات اقتصادی بکند؛ همان چیزی که رئیسجمهور چین از آن به عنوان «کمربند جادهای» نام برده است. بهترین مسیر این کمربند جادهای از ایران میگذرد، یعنی از طریق قزاقستان و ترکمنستان به جمهوری اسلامی ایران میرسد و از طریق ایران به اروپا. این موقعیت استراتژیک ایران در بحث ترانزیت، باعث شده چینیها مشتاق گسترش همکاریها با ایران شوند.
البته این اشتیاق دوسویه است، وقتی ما از طریق خط راه آهن مشهد-تهران- تبریز- ترکیه، تبدیل به قطبی برای عبور کالاها شویم، در واقع فضای تسهیل صادرات و واردات برای کشور بیش از پیش فراهم میشود. نهتنها صادرات و واردات، بلکه زیرساختهای حملونقل ما هم توسعه پیدا میکند. چینیها برای بهبود حملونقل کالا در این مسیر اقدام به ساخت مسیرها و قطارهای ریلی پرسرعت خواهند کرد، که اصل حملونقل در ایران را روانتر و توسعهیافتهتر میکند.
این فقط بحث همکاریهای ما در حوزه حملونقل بود. توافقنامه راهبردی 25 ساله ما با چین حوزههای متنوع دیگری را هم دربر میگیرد که به تعدادی دیگر از آنها هم اشاره میکنم. مثلا در بخش انرژی، قرار است چین یک گارانتی 25 ساله به ایران بدهد برای خرید نفت ایران و به صورت متقابل ایران هم یک گارانتی 25 ساله به چین بدهد برای فروش نفت. در کنار این چین متعهد میشود بسیاری از پروژههای نیروگاهی ما را فاینانس (تامین مالی) کند. نیروگاههای آبی، بادی و خورشیدی که هم به اشتغالزایی و خودکفایی کشور کمک میکند و هم با فروش بخشی از این تولیدات به چین بخشی از نیاز چین هم برآورده میشود. ما در این حوزه هم میتوانیم به سطح صادرات برسیم. به عنوان مثال ایران یکی از بهترین کشورها برای تولید انرژی خورشیدی است. اگر ما بتوانیم با کمک چین سلولهای تولید انرژی خورشیدی را در کشور تولید کنیم نهتنها برق تولید میکنیم و نهتنها در حوزه تولید تجهیزات پیشرفت کردهایم، بلکه بخش وسیعی از کشور را بیابانزدایی هم کردهایم. هر 2 یا 3 گیگا تولید برق، مساحت زیادی از بیابانهای ما را تبدیل به مرکز سلولهای تولید برق از انرژی خورشیدی میکند که با بیابانزدایی صورتگرفته از حرکت شنها و مسائل پیرامونی آن نیز جلوگیری میشود.
در بخش دیگر چین به ما تعهد داده نیروگاههای انرژی اتمی (از نوع عادی) که در مقیاس کوچک ساخته میشود، بسازد که علاوه بر تولید برق میتواند آب را نیز برای ما شیرینسازی کند. اگر همین نیروگاهها در مرز پاکستان یا افغانستان و عراق ساخته شود، توانایی صادرات این برق را هم خواهیم داشت.
بخش دیگری که از توافق راهبردی 25 ساله با چین میتوان به آن اشاره کرد حوزه پزشکی است. اگر چه چین در حوزه تجهیزات پزشکی و داروسازی رتبه یک دنیا را ندارد اما رتبه ۲ را هم ندارد، یعنی چیزی بین این دو است. 80 درصد مواد اولیه داروها در چین تولید میشود. چین مدرنترین تجهیزات پزشکی را تولید میکند که انتقال تکنولوژی آن به ایران، میتواند فرصت مناسبی برای کشور ما باشد.
بخش مهمی از تبادلات ما با چین میتواند در حوزه گردشگری باشد. توجه کنید که در چین 300 میلیون نفر قدرت خرید متوسط به بالا دارند. سالانه 200 میلیون چینی به عنوان توریست به کشورهای دیگر سفر میکنند، اگر از این 200 میلیون نفر تنها سالانه یک یا 2 میلیون نفر وارد ایران شوند چه تحولی در حوزه گردشگری ایران رخ میدهد یا چه توسعهای در حوزه هتلداری و اشتغالزایی ایجاد میشود؟ دقت کنید که چینیها مردمی هستند که بسیار به صنایع دستی و تزئینات قیمتی و زیورآلات سنتی علاقهمند هستند. توسعه گردشگری به صورت جانبی نیز میتواند فرصت صادرات و فروش صنایع دستی ما را فراهم آورد. ما 4 میلیون فرشباف در کشور داریم، تصور کنید توسعه فروش فرش ایران چه بازار پرسودی را برای کشور ما ایجاد خواهد کرد.
نهتنها صنایع دستی و فرش ما قابلیت فروش و صادرات به چین را دارد، بلکه داروهای گیاهی ما نیز بین چینیها طرفدارهای خاص خود را دارد. چینیها مردمی هستند که به طب سنتی و گیاهی اهمیت میدهند، ما از راه فروش داروهای گیاهی میتوانیم 4 یا 5 میلیارد دلار درآمد سالانه کسب کنیم. اینها همه فرصتهایی است که ما باید بدرستی از آنها استفاده کنیم. عدهای ممکن است بگویند این همکاریها ضایعاتی دارد، به وابستگی ایران منجر خواهد شد اما این انتقاد درستی نیست، ما تجربیات خوبی در انتقال تکنولوژی داریم و اگر بتوانیم در ضمن این همکاریها برای انتقال این تکنولوژیها و بومیسازی آنها بکوشیم، این تبادلات نهتنها به وابستگی ما نمیانجامد بلکه زمینه توسعه و رشد ما را فراهم میکند.
* با توجه به سیال بودن فضای ارتباطات بینالملل، اگر در آینده، آمریکا و چین به هم نزدیک شوند، ممکن است این موضوع در نهایت به ضرر ایران تمام شود؟
وزرای خارجه آمریکا و انگلیس در دیداری که اخیرا داشتند به چین و ایران حمله کردند. نگاهی به فضای معادلات بینالملل احتمال نزدیکی غرب و مشخصا آمریکا به چین را در آینده نزدیک منتفی میکند. بعید است به این زودیها اینگونه اتفاقی رخ دهد اما اگر بر فرض هم اینگونه اتفاقی بیفتد، باید توجه داشت ما در حال تهیه یک توافقنامهای هستیم که به هرحال برای 2 طرف تعهد ایجاد میکند و دولت چین بر اساس قواعد حقوقی ملزم است به تعهدات قانونی خود عمل کند.
* به نظر شما اثرات منطقهای این توافق برای ایران چه خواهد بود؟
قطعا این توافق بالانس قدرت در خاورمیانه را متعادلتر میکند. همین موضوع هم غربیها را نگران کرده است. این را هم بدانید که چینیها خیلی قبلتر از ما از اینگونه تفاهمنامهها با کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس امضا کردهاند. رابطههای اینگونه با چین تاکنون حلال بوده، حالا به ایران که رسید، حرام شده؟! آمریکا به ارتباطات کشورهای عربی با چین واکنش نشان نداده بود، به ایران که رسید اینگونه واکنش نشان میدهد. علت آن هم مشخص است؛ ایران یک قدرت بزرگ منطقهای است؛ قدرتی که مستقلانه رفتار میکند. اتفاقا همین استقلال ما در حوزه سیاست خارجی چینیها را علاقهمندتر کرده که ارتباطات و همکاریهایشان را با ما گسترش بدهند، چرا که میدانند سیاستهای ما با فشارهای مؤلفههای بیرونی تغییر نمیکند. این مسألهای است که در دیگر کشورهای خاورمیانه وجود ندارد؛ آنها ممکن است با یک فشار خارجی، مسیر خود را عوض کنند.
* از آنجا که هر اقدام سیاسی و اقتصادی در حوزه بینالملل، یک بار فرهنگی هم به همراه دارد، به نظر شما اثرات فرهنگی گسترش ارتباطات با چین چه خواهد بود؟
اگر انصاف داشته باشید اعتراف میکنید چین فرهنگ بسیار غنیای دارد. چین کشوری است که هیچگاه با ما نجنگیده است و تعالیم کنفوسیوس شباهت زیادی به فرهنگ بومی ما دارد. حتی شما اگر به فرهنگ قدیم چین مراجعه کنید، میبینید پزشکان چینی برای گرفتن نبض بیمارهای زن از وسایلی استفاده میکردند که تماس مستقیم با دست آن بیمار نداشتهاند. قرابتهای زیادی بین فرهنگ بومی و سنتی ما و فرهنگ بومی و سنتی چین وجود دارد. جامعه چینی تا 30 سال قبل یک جامعه اخلاقی بوده است که بعد از ورود آمریکاییها کمکم این فضای اخلاقی متزلزل شده است. قطعا ضایعات فرهنگی گسترش ارتباطات با چین بسیار کمتر از گسترش ارتباطات با کشورهای غربی است. در شهر «شیان» چین که سالها پایتخت چین بوده است، مسجدی وجود دارد که قدمتش به 900 یا 1000 سال قبل میرسد. اکثر کتیبهها و نوشتههای این مسجد به زبان فارسی است. تمام سنگنوشتههای قبور در این مسجد به زبان فارسی است. تا مدتها طلبههای علوم دینی و اسلامی در چین به این مسجد رفتوآمد داشتهاند و در این مسجد معارف اسلامی را آموزش میدیدهاند، آن هم به زبان فارسی. یعنی آموزشهای اسلامی هم در این مسجد به زبان فارسی ارائه میشده است. البته این را هم بگویم که در سایه غفلت ما، چند سالی است فضای این مسجد عوض شده و تعلیمات به زبان عربی جایگزین زبان فارسی شده است. شما اگر به بازارهای اطراف مساجد چین سری بزنید، انگار وارد بازارهای کشور خودمان شدهاید. به هر حال ما از حیث فرهنگی به چینیها بسیار نزدیکیم و ضایعات فرهنگی گسترش ارتباطات با چین قطعا خیلی کمتر از گسترش ارتباط با اروپاییها و غربیهاست.
***
[همکاری ایران و چین؛ شکست رویکرد فشار حداکثری آمریکا علیه ایران]
روزنامه واشنگتنپست در تحلیلی با اذعان به شکست رویکرد فشار حداکثری دولت آمریکا در برابر ایران، اعلام کرد توافقنامه همکاری ایران و چین ممکن است ضربه جدیدی به منافع آمریکا وارد کند.
به گزارش ایسنا، روزنامه واشنگتنپست در تحلیلی با مورد توجه قرار دادن قرارداد ۲۵ ساله همکاری میان ایران و چین با مطرح کردن ادعاهایی علیه نقش ایران در منطقه نوشت: کارزار «فشار حداکثری» دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا علیه ایران به طور آشکارا نتوانسته است به اهداف اعلامشده و اعلام نشدهاش دست یابد. ایران را مجبور به مذاکره دوباره بر سر توافق هستهای که رئیسجمهور آمریکا به طور غیرمعقولی از آن خارج شد، نکرد و موجب پایان دادن به خصومت ایران و براندازی حکومت آن نشد.
واشنگتنپست در ادامه نوشت: اکنون این رویکرد ممکن است ضربه جدید و قدرتمندی در قالب همکاری ایران با چین به منافع آمریکا وارد کند. این همکاری میتواند اقتصاد ایران را نجات داده و جایگاه محکمی برای چین در منطقه ایجاد کند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ وام ودیعه مسکن بالاخره تصویب شد
وام به مستأجران میرسد
* مبلغ وام ودیعه مسکن در تهران 50 میلیون سایر کلانشهرها 30 میلیون و شهرهای دیگر 15 میلیون تومان با نرخ سود 13 درصد است
حمید کمار*: وام ودیعه مسکن پس از چند هفته گمانهزنی درباره مبلغ و سایر جزئیات آن بالاخره نهایی و اعلام شد. دیروز حسن روحانی در جلسه هیأت دولت از طرح اعطای تسهیلات ودیعه مسکن برای کمک به مستاجران جهت تامین مسکن خبر داد. طبق اظهارات روحانی، مبلغ وام ودیعه برای تهران 50 میلیون، سایر کلانشهرها 30 میلیون و برای سایر نقاط کشور مبلغ 15 میلیون تومان خواهد بود، البته نرخ سود همه این وامها معادل 13 درصد است.
* وام ودیعه مسکن تصویب شد
حسن روحانی روز گذشته در جلسه هیأت دولت با اشاره به اقدامات دولت در زمینه حمایت از مستاجران در مقابل گرانیهای اخیر گفت: ما در هفتههای اخیر در موضوع مستاجران ۲ گام مهم برداشتیم؛ اول نسبت به اضافه اجارهبها بود که یک روند صعودی و غیرمنطقی پیدا کرده بود، در ستاد ملی کرونا تصویب کردیم که مالالاجاره نباید برای تهران بیش از 25 درصد، شهرهای بزرگ 20درصد و در بقیه شهرها 15 درصد نسبت به سال قبل افزایش پیدا کند.
رئیس دولت برنامه دوم حمایت از مستاجران را معرفی کرد و اظهار داشت: اقدام دیگری هم که امروز اعلام میکنم و انشاءالله بزودی اجرایی و عملیاتی میشود، دادن ودیعه از طرف بانک به مستاجران است. مستاجران در تهران یا شهرستانها معمولا وقتی خانهای را اجاره میکنند یک پولی را به عنوان اجاره میدهند، یک پولی هم به عنوان ودیعه در نزد مالک میسپارند. حال این مقدار در شهرها و مناطق مختلف متفاوت است.
روحانی در تشریح جزئیات تصمیم جدید دولت گفت: دولت تصمیم گرفته برای آنهایی که دارای حقوق ثابت هستند- کارمند یا کارگر - و همچنین برای خانوادههایی که توسط کمیته امداد یا بهزیستی تحت حمایت هستند، این خانوادهها در تهران برای خانهای که اجاره میکنند، بتوانند 50 میلیون تومان از بانک پول بگیرند. در شهرهای بزرگ این رقم 30 میلیون و در شهرهای کوچک 15 میلیون تومان میشود.
وی افزود: بنابراین کسی که خانهای را در تهران اجاره میکند تا 50 میلیون تومان آن را میتواند با سود و بهره 13 درصد از بانک بگیرد، بنابراین یک کمک بسیار خوبی برای مستاجران عزیز ما هست. اینها در تهران میتوانند تا 50 میلیون تومان از بانک قرض بگیرند برای همان مدت اجاره یکسالهای که اجارهنامه آنها گواه خواهد بود و سود 13 درصد را به بانک پرداخت کنند، پایان کار هم وقتی زمان اجاره تمام میشود، اصل پول را باید به بانک برگردانند. آن بهره 13 درصد را هم که به صورت ماهانه مستاجران به بانک پرداخت میکنند.
* وام ودیعه به چه افراد و چه واحدهایی تعلق میگیرد؟
طبق اظهارات روحانی، وام ودیعه به «آنهایی که دارای حقوق ثابت هستند - کارمند یا کارگر - و همچنین برای خانوادههایی که توسط کمیته امداد یا بهزیستی تحت حمایت هستند» تعلق میگیرد. با توجه به نتایج سرشماری نفوس و مسکن سال 95 از ٢٣ میلیون و ٥٨٠ هزار و ٢٢١ خانوار «معمولی» و «گروهی» ساکن در واحدهای مسکونی کشور، 7/30 درصد خانوارها اجارهنشین بودند. این یعنی حدود 5/7 میلیون خانوار مستاجر هستند. با این حال طبق توضیحاتی که محمد اسلامی، وزیر راهوشهرسازی تا پیش از این درباره این طرح داده بود، همه این خانوادهها مشمول دریافت وام نمیشوند.
پیش از این وزیر راهوشهرسازی از پرداخت تسهیلات ودیعه مسکن خبر داده و گفته بود: قرار شده است کمیته تامین منابع ستاد ملی مبارزه با کرونا با محوریت بانک مرکزی، اقدامات لازم در این باره را مدنظر قرار دهد و بخشی از منابع ۷۵ هزار میلیارد تومانی را که برای مبارزه با کرونا تخصیص داده شده است برای کمک به مستاجران نیازمند در نظر گیرد.
اسلامی همچنین در تشریح برخی جزئیات این طرح اظهار داشت: مطابق تصمیمگیریهای انجامشده برای پرداخت این تسهیلات، واحد مسکونیای که در اختیار مستاجران قرار دارد باید مطابق با الگوی مسکن باشد؛ به این معنا که حداکثر متراژ واحد مسکونی مستاجران تهرانی برای برخورداری از این تسهیلات ۷۵ و در سایر شهرهای کشور ۹۰ مترمربع در نظرگرفته شده است. اسلامی همچنین افزود: این تسهیلات پس از نهاییشدن به عنوان کمکهزینه ودیعه مسکن از طریق شبکه بانکی در اختیار مالکان قرار میگیرد و مستاجران صرفا کارمزد تسهیلات را پرداخت میکنند.
* اولویتهای وام ودیعه از زبان وزیر
محمد اسلامی روز گذشته در حاشیه نشست سهجانبه ویدئوکنفرانسی با وزرای حملونقل افغانستان و ازبکستان در جمع خبرنگاران گفت: کارگران و اقشار حقوقبگیر با حقوق و درآمد ثابت میتوانند پس از ثبتنام در سامانه مربوط و دریافت کد تاییدیه و با اخذ گواهی (کسر از حقوق) از محل کار خود و بدون نیاز به ضامن، به بانکهای عامل مراجعه کنند. اسلامی ادامه داد: مبلغ تصویب شده ۵۰ میلیون تومان برای شهر تهران، ۳۰ میلیون تومان برای شهرهای بزرگ (مشهد، اصفهان، کرج، شیراز، تبریز، قم، اهواز و کرمانشاه) و ۱۵ میلیون تومان برای سایر شهرهاست. به گفته وزیر راهوشهرسازی، در این طرح خانوارهای 5 نفره (پدر و مادر و ۳ فرزند) و کسانی که برای نخستینبار خانه اجاره میکنند، (ازدواجکنندگان جدید) و خانهاولیها در اولویت اعطای تسهیلات کمک ودیعه مسکن هستند و پس از ثبتنام، مبلغ به حساب مالکان خانهها واریز میشود و پس از پایان مبلغ قرارداد، اصل مبلغ به بانک مسترد خواهد شد. وی افزود: برای افراد تحت پوشش سازمانهای حمایتی کمیته امداد امام خمینی(ره) و سازمان بهزیستی نیز تسهیلاتی دیده شده است که از طرف خود دستگاههای مسؤول اطلاعرسانی خواهد شد. وزیر راهوشهرسازی گفت: افرادی که میخواهند از این بسته استفاده کنند و شامل این شرایط میشوند، در سامانه وزارت راهوشهرسازی ثبتنام میکنند و از طریق تاییدیهای که دریافت میکنند، به بانک معرفی شده و میتوانند با مراجعه به بانک وام خود را دریافت کنند. وی تصریح کرد: از روزهای آینده ودیعه مسکن مستأجران نهایی میشود و در اختیار مردم قرار خواهد گرفت. شیوهنامه ودیعه مسکن مستأجران با بانک مرکزی امضا شده و از هفته آینده قابل استفاده است.
* اقساط پرداختی مستأجران چقدر است؟
بر اساس شرحی که روحانی از طرح وام ودیعه مسکن ارائه کرد، مدت بازپرداخت اصل و سود این وام یک سال است. همچنین با توجه به اظهارات اسلامی، اصل وام به حساب مالکان واریز میشود. این یعنی مالکان هم در پایان قرارداد، اصل مبلغ وام را به بانک بازمیگردانند و مستاجران در طول یک سال صرفا اقساط سود این وام را میپردازند. با توجه به مبالغ 50، 30 و 15 میلیون تومانی وام ودیعه برای مناطق مختلف کشور، کل سود و اقساط این وام مطابق جدول زیر خواهد بود.
* روزنامهنگار اقتصادی ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|