|
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطنامروز» با حسن روحالامین، چهره برتر هنر انقلاب در سال 98
در تراز هنر مردان
عباس اسماعیلگل: مراسم افتتاح برنامههای «هفته هنر انقلاب اسلامی» با تجدید بیعت با آرمانهای امام خمینی(ره) و شهدا و معرفی چهره هنر انقلاب اسلامی ۱۳۹۸ برگزار شد. در این مراسم محمدمهدی دادمان رئیس حوزه هنری، مجدالدین معلمی معاون هنری حوزه هنری و دبیر «هفته هنر انقلاب»، محمد زرویینصرآباد مدیرعامل سپهر سوره هنر، سیدمسعود شجاعیطباطبایی مدیر مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری، میلاد عرفانپور مدیر مرکز موسیقی حوزه هنری و جمعی از مدیران حوزه هنری و هنرمندان حضور داشتند. محمدمهدی دادمان در حاشیه این مراسم در جمع خبرنگاران درباره آغاز برنامههای هفته هنر انقلاب در مرقد مطهر امام راحل(ره) گفت: تصمیم گرفتیم در آغاز هفته هنر انقلاب اسلامی با آرمانهای امام عزیز تجدید بیعت کنیم و یک بار دیگر به خودمان و همراهان یادآوری کنیم که ما تا انتها در مکتب امام خمینی و با شاخصههای حرکتی ایشان، خودمان را تنظیم میکنیم و تا پایان در این راه هستیم. مراسم افتتاح رسمی هفته هنر انقلاب اسلامی ۱۴۰۰، در جوار مزار شهید سیدمرتضی آوینی ادامه پیدا کرد. اجرای این مراسم برعهده رسالت بوذری بود. در این مراسم حسن روحالامین به عنوان چهره هنر انقلاب سال ۱۳۹۸ از میان ۵ کاندیدای نهایی معرفی شد. ۵ کاندیدای نهایی چهره هنر انقلاب جواد افشار، صابر شیخ رضایی، غلامرضا صنعتگر، حسن روحالامین و محسن کاظمی بودند که سال گذشته به دلیل پاندمی کرونا مراسم پایانی و معرفی چهره هنر انقلاب برگزار نشد.
* این انتخاب را حقیقتا خیلی به خودم نمیگیرم
حسن روحالامین، نقاش آئینی و چهره برتر هنر انقلاب در سال 98 به «وطنامروز» گفت: معرفی برترین چهرههای انقلاب اسلامی گستره بزرگی به وسعت دنیای اسلام دارد و این مراسمی که هر ساله برگزار میشود، در واقع بخش کوچکی از بازنمایی هنر متعالی انقلاب اسلامی به شمار میرود که البته با استمرار این مسیر مفهوم هنر انقلاب در همه محور مقاومت معنادارتر میشود. از این زاویه اگر نگاه کنیم، این عنوان صرفا محدود به هنر و هنرمندان ایرانی نمیشود.
وی گفت: البته این را همه باید بدانیم که تعالی هنر انقلاب هم مانند بسیاری از پدیدههای دیگر، موکول به عصر ظهور حضرت حجت است، یعنی زمانی هنر انقلاب اسلامی به تعالی خود میرسد که پرچم قیام به دست صاحبش (امامزمان عج) برسد و آنجاست که معیار واقعی هنر انقلاب اسلامی مشخص میشود، البته این به معنای تلاش نکردن نیست. همه باید برای رسیدن به آن مفهوم که اسمش را هنر انقلاب گذاشتهایم، تلاش کنیم اما بدانیم که انقلاب اسلامی با همان تفاهمنامه امام حسن(ع) و قیام امام حسین(ع) حرکت عظیمش آغاز شده است و تا ظهور ادامه دارد. این هنرمند در مفهوم چهره هنر انقلاب گفت: چهره هنر انقلاب کسی است که هنر و زندگی خود را خرج انقلاب اسلامی کرده است. ما در برخی عرصهها نمونههایی داریم که وقتی به دنیای هنر نگاه میکنیم شبیه آنها در این عرصه یا نیست یا بسیار کم است.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: به عنوان مثال چهرههایی چون شهید قاسم سلیمانی و احمد متوسلیان، چهرههای تراز انقلاب اسلامی هستند؛ مردی که هوای همه اقشار مختلف مردم را داشت و برای حفظ کیان کشورش هر چه در توان داشت در اوج تواضع تقدیم کرد اما متاسفانه فقدان چنین چهرهای در هنر انقلاب اسلامی بشدت احساس میشود و اینجاست که باید گفت با توجه با این مختصات، حتی میتوان گفت هنرمند تراز انقلاب اسلامی نداریم. روحالامین گفت: امیدوارم مسیری را طی کنیم که افرادی تربیت شوند که به معنای واقعی کلمه مصداق چهره هنر انقلاب باشند که علاوه بر هنرمندی، هنرمرد هم باشند.
وی درباره این انتخاب و تأثیر آن بر ادامه کارهایش گفت: من احساس میکنم بعد از اینکه انسان عمرش تمام شود، باید درباره او و کارهایش نتیجهگیری صورت گیرد و اینکه آیا کارنامه موفقی داشته است یا خیر اما در هر حال این انتخاب برای من ممکن است تخریب به همراه داشته باشد و ممکن است برای دیگران سبب رشد شود، یعنی دیگرانی که قصد دارند در این مسیر فعالیت کنند، ممکن است مسیری روشن ببینند اما در هر صورت هر تعریفی در دنیا میتواند برای انسان تخریب داشته باشد؛ اگر خودش را تربیت نکرده باشد.
این هنرمند نقاش بیان کرد: بنابراین انتخاب یک هنرمند به عنوان «چهره هنر انقلاب» میتواند هم باعث سقوط شود هم باعث صعود؛ که بستگی به روحیات شخص دارد.
روحالامین تصریح کرد: این انتخاب را حقیقتا خیلی به خودم نمیگیرم، البته خیلی از لطف و محبت دوستان تشکر میکنم اما احساس میکنم مثل یک شخصی هستم که به خاطر نوشتن مشقهایش مورد تقدیر قرار میگیرد. این در حالی است که این وظیفه من به عنوان یک هنرمند بوده که لطف خدا شامل حالم شده است آثاری اینچنین داشته باشم و از نظر من، این مورد تقدیر ندارد.
وی تاکید کرد: کسی که خداوند به او لطف کرده و هنری دارد باید هنرش را خرج مردم و حقیقت کند.
چهره برتر هنر انقلاب همچنین درباره موضوع کارهایش که مورد توجه قرار میگیرند، گفت: موضوعی که در آثار من نقش میبندد، موضوعی است که به آن علاقه دارم و ۹۹ درصد کارهایم با همین موضوعات است. اگر آثاری با همین کیفیت و تکنیک با موضوع دیگری اجرا میشد، قطعا چنین اقبالی به این آثار وجود نداشت. حسن روحالامین گفت: به نظر من هنرمند انقلابی هنرمندی است که چه از لحاظ کیفی و چه از لحاظ شناخت جامعه و دور ریختن اضافات ذهنی، هنرش را ارائه کند. وی بیان کرد: دوستان لطف کردند و من را به عنوان چهره هنر انقلاب معرفی کردند اما من احساس میکنم قدردانی باید بعد از مردن ما اتفاق بیفتد و امیدوارم در امت رسولالله از دنیا برویم. گفتنی است، مراسم آغاز هفته هنر انقلاب اسلامی در مرقد مطهر حضرت امام خمینی(ره) و با تجدید میثاق با آرمانهای ایشان شروع و سپس مراسم رسمی، در جوار مزار شهید آوینی برگزار شد. بر این اساس، «هفته هنر انقلاب اسلامی» در سال ۱۴۰۰ از ۱۸ الی ۲۵ فروردین از سوی حوزه هنری با برپایی مجموعه رویدادهایی در سراسر کشور برگزار میشود.
همچنین مجدالدین معلمی در تشریح برنامه «هفته هنر انقلاب» اسلامی گفت: حوزه هنری ششمین سال است اقدام به معرفی چهره سال هنر انقلاب میکند؛ آکادمیای از بزرگان عرصه هنر داریم و از افرادی که در فعالیتهایشان، فعالیتهای مقبول هنری یا فعالیتی دارند که بتواند گستره مخاطب عمومی را در بر گیرد و بر آموزش تاکید داشته باشد، نظرخواهی صورت میگیرد. سال قبل به لحاظ تولیدات هنری کمنظیر بود و چندین مناسبت بزرگ داشتیم که تولیدات بسیاری را در بر میگرفت. بنابراین تجربه سال ۹۹ تجربه خوبی بود که با توجه به میزان حضور، مخاطبان جدیدی را نیز به همراه داشت.
معاون هنری حوزه هنری بیان کرد: سال ۹۸ به دلیل شیوع ویروس کرونا و نداشتن تجربه برای برگزاری مراسم در شرایط قرنطینه و محدودیتها، چهره سال هنر انقلاب معرفی نشد، لذا امسال چهرههای سال هنر انقلاب در سالهای ۹۸ و ۹۹ همزمان معرفی میشوند. وی درباره معیار انتخاب چهرهها توضیح داد: از نظر ما انقلاب همچنان ادامه دارد و مختص سال ۵۷ نیست، بنابراین هر هنرمندی که دغدغه مردمی دارد، از نظر ما هنرمند انقلابی است. دبیر «هفته هنر انقلاب اسلامی» در ادامه نشست خبری این رویداد ۵ نامزد نهایی چهره هنر انقلاب را اعلام کرد و گفت: محمدرضا دوستمحمدی طراح گرافیک و تصویرساز، افشین علا شاعر و پژوهشگر ادبی، جلیل سامان فیلمنامهنویس، تهیهکننده و کارگردان، علیمحمد مؤدب شاعر و منتقد ادبی و مؤسس شهرستان ادب و وحید یامینپور پژوهشگر و نویسنده، ۵ نامزد نهایی چهره هنر انقلاب هستند که یکی از آنها در مراسم اختتامیه که ۲۵ فروردین برگزار میشود، معرفی و تقدیر خواهد شد. همچنین پس از بررسی کاندیداهای نهایی چهره هنر انقلاب ۹۹ شامل علیمحمد مؤدب شاعر و منتقد ادبی و مؤسس شهرستان ادب، وحید یامینپور پژوهشگر و نویسنده، محمدرضا دوستمحمدی طراح گرافیک و تصویرساز، افشین علا شاعر و پژوهشگر ادبی و جلیل سامان فیلمنامهنویس، تهیهکننده و کارگردان، از میان آنها چهره سال هنر انقلاب، ۲۳ فروردینماه به صورت آنلاین معرفی میشود.
ارسال به دوستان
سریال محرمی شبکه ۲ کلید خورد
سریال «در کنار پروانهها» به کارگردانی داریوش یاری و تهیهکنندگی بهروز مفید در شهریار جلوی دوربین رفت. به گزارش «وطنامروز»، سریال «در کنار پروانهها» درامی خانوادگی با پسزمینههای مذهبی است که در یکی از ویلاهای شهریار، اواسط هفته جاری جلوی دوربین رفت. تصویربرداری این مجموعه با حضور سامرند معروفی، بیتا سحرخیز و شهین تسلیمی آغاز شده است. داستان این سریال درباره جوانی است که به دلیل مشکلات متعددی که برای خود و خانوادهاش به وجود میآید، احساس میکند مورد غضب و قهر خداوند قرار گرفته اما حادثهای باعث میشود تا او به این مهم که خداوند او را مورد عنایت خود قرار داده است پی ببرد. در این سریال بازیگرانی چون سامرند معروفی، وحید رحیمیان، نگار عابدی، شهین تسلیمی، بیتا سحرخیز، محمود جعفری، الناز اسماعیلی و... به ایفای نقش میپردازند. «در کنار پروانهها» مجموعه تلویزیونی شبکه ۲ سیما در ایام محرم خواهد بود.
ارسال به دوستان
رونمایی از پوستر شهید شاخص جهان اسلام در سال 1400
در مراسمی با حضور معاون بینالملل سازمان بسیج مستضعفین، از پوستر سیدمصطفی بدرالدین، شهید شاخص جهان اسلام سال 1400 رونمایی شد. به گزارش «وطنامروز»، در مراسمی به مناسبت سالروز تولد شهید سیدمصطفی بدرالدین، از تصویر شهید شاخص جهان اسلام رونمایی شد. دکتر محمدعلی مومنیها، معاون بینالملل سازمان بسیج مستضعفین در این مراسم گفت: شکرگزار خداوند متعال و عنایت این شهید والامقام هستیم که این توفیق در سال جدید نصیب ما شد به بهانه معرفی شهید شاخص جهان اسلام و جبهه مقاومت، بیش از گذشته به سیره این فرمانده شهید حزبالله لبنان که از نزدیکان و یاران دیرین شهید سپهبد حاجقاسم سلیمانی بودند، بپردازیم. دبیر کنگره بینالمللی شهدای جهان اسلام در ادامه گفت: شهید سیدمصطفی بدرالدین نماد مجاهدت در راه خدا بود که از سنین جوانی در این مسیر گام گذاشتند و از بنیانگذاران نهضت مقاومت در لبنان بودند. گفتنی است شهید سیدمصطفی بدرالدین معروف به ذوالفقار، برادر همسر شهید عماد مغنیه بود که بعد از شهادت حاج رضوان، فرماندهی نظامی نیروهای مقاومت لبنان را در اختیار گرفته بود. وی یکی از اعضای شورای مرکزی حزبالله لبنان بود و همواره از سوی سازمانهای جاسوسی اسرائیل، آمریکا و انگلیس تحت تعقیب قرار داشت. این فرمانده بزرگ پس از سالها مجاهدت، 24 اردیبهشتماه 1395 در انفجاری در نزدیکی فرودگاه بینالمللی دمشق به شهادت رسید.
ارسال به دوستان
«سم مندس» با یک داستان عاشقانه برمیگردد
«سم مندس» برای پروژه بعدیاش از بازی «اولیویا کولمن» بازیگر برنده اسکار بهره میگیرد. به گزارش «وطنامروز»، سم مندس با همکاری سرچلایت پیکچرز پروژه بعدیاش را با عنوان «امپراتوری نور» که قرار است پاییز ۲۰۲۲ اکران شود میسازد. کارگردان «۱۹۱۷» برای این فیلم اولیویا کولمن را برای نقش اصلی زن فیلم انتخاب کرده است. این پروژه تصویرگر داستانی عاشقانه است که دهه ۱۹۸۰ و حول یک سینمای زیبای قدیمی در سواحل جنوبی بریتانیا رخ میدهد. مندس که از تهیهکنندگان فیلم است، پس از همکاری با کریستی ویلسون کرنز برای نوشتن «۱۹۱۷»، این بار فیلمنامه فیلم «امپراتوی نور» را به تنهایی نوشته است. این فیلمساز همچنین از فیلمبردار اسطورهای سینما یعنی «راجر دیکینز» برای ساخت فیلم بهره میگیرد. دیکینز جایزه اسکار سال پیش را برای فیلمبرداری «۱۹۱۷» دریافت کرده است. فیلم جنگی «۱۹۱۷» نامزدی بهترین فیلم سال را کسب کرد. مندس و دیکینز در «اسکای فال» و «جاده انقلابی» نیز با هم همکاری کرده بودند. اولیویا کولمن ۴۷ ساله بازیگر بریتانیایی فیلمهایی چون «بانوی آهنین»، «قتل در قطار سریعالسیر شرق»، «سوگلی»، «پدر» و سریالهای «مدیر شب» و «تاج» بوده است. وی برای بازی در «سوگلی» جایزه بهترین بازیگر زن نقش اول را از نود و یکمین دوره اسکار دریافت کرد.
ارسال به دوستان
رونمایی از پوستر جدید «شنای پروانه»
همزمان با اکران آنلاین فیلم سینمایی «شنای پروانه» به کارگردانی محمد کارت، از پوستر جدید این فیلم رونمایی شد که طراحی آن را احسان برآبادی بر عهده داشته است. به گزارش «وطنامروز»، این فیلم توانست در پنجمین روز اکران آنلاین در ۲ پلتفرم فیلیمو و نماوا به فروش ۲ میلیارد تومانی دست پیدا کند و ۷۴ هزار و ۸۵۴ نفر این فیلم را به صورت آنلاین تماشا کردند. نخستین ساخته سینمایی محمد کارت به تهیهکنندگی رسول صدرعاملی پیش از اکران آنلاین در سینماهای سراسر کشور در ۲ نوبت روی پرده رفت و سپس در ایام نوروز ۱۴۰۰ در پلتفرمهای فیلیمو و نماوا اکران آنلاینش را آغاز کرد. فیلم سینمایی «شنای پروانه» با نقشآفرینی امیر آقایی، جواد عزتی، طناز طباطبایی، علی شادمان، مهدی حسینینیا، مهلقا باقری، ایمان صفا، ناهید مسلمی، نادر شهسوار، بهروز پناهنده، روحالله مهرابی، محمد مطهریپور، نیلوفر شهفری، حضور افتخاری علیرضا داوودنژاد، هنرمندی پانتهآ بهرام و معرفی آبان عسکری تولید شده است.
ارسال به دوستان
حمله به سریال گاندو از سوی حامیان دولت ابعاد جدیدی پیدا میکند
توهین به داریوش فرهنگ به بهانه بازی در گاندو
گروه فرهنگ و هنر: سریال «گاندو2» به کارگردانی جواد افشار نوروز از شبکه ۳ سیما پخش شد، به مانند فصل نخست خود با حاشیههایی در زمان پخش مواجه شد؛ انتقادات و واکنشهای تند دولتیها بویژه وزیر امور خارجه به محتوای این سریال، به این حاشیهها در فضای مجازی بیشتر دامن زد و کار را به جایی رساند که به گفته مدیر گروه فیلم و سریال شبکه ۳، ادامه پخش این سریال تا انتخابات ریاستجمهوری متوقف و فصل بعدی آن در زمان دیگری پخش میشود. دامن زدن به این حاشیهها و حمله به این سریال این روزها هم توسط برخی سایتهای حامی دولت ادامه دارد؛ در جدیدترین واکنش، سایت «عصر ایران» در یادداشتی نوک پیکان حملات خود را نه به کارگردان و تهیهکننده «گاندو» بلکه به داریوش فرهنگ، بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون نشانه گرفته و او را متهم به سفارشی کار کردن کرد.
در بخشی از یادداشت اخیر «عصر ایران» آمده است: «گاندو۲ یک پروژه کاملا مشخص است و بعید است آقای داریوش فرهنگ نداند داستان چیست اما در آن بازی میکند؛ پس ۲ فرض محتمل است: با فرض اول و در توجیه یا دفاع باید بگوید بازیگر، مسؤول خط و ربط سناریو و برداشت بیننده نیست؛ مردهشور (مردهشوی) است(!) فرض دوم این است که زندگی چنان پرخرج و برای برخی چنان پرهزینهتر شده که اساسا به جنبههای دیگر نیندیشیدهاند».
برچسب زدن و انگ زدنهای اینچنینی سالهاست دیگر نخنما شده است؛ متهم کردن بازیگران و عوامل یک فیلم و سریال صرفا به دلیل تعاریف شخصی از هنر و قبیلهگرایی، معمولا بر انتقادات اصولی و ساختاری سایه میافکند. البته واکنشهای اینچنینی باعث میشود افرادی که به هنر نگاه سیاسی دارند اما از هنر برای هنر صحبت میکنند نقاب از صورت بردارند. اتهاماتی همچون سفارشی و حکومتی بودن در حالی این بار به داریوش فرهنگ زده میشود که قبلتر از او بارها به ابراهیم حاتمیکیا برای فیلمهایش زده شده بود و همه اینها در حالی است که بنا بر تجربه و نقل و قول بسیاری از دستاندرکاران سینما و تلویزیون، بیش از 90 درصد تولیدات این حوزه با سرمایه حاکمیت تهیه میشود. در واقع در سینمای حاکمیتی و دولتی ایران آیا میتوان از مفهوم «مستقل» استفاده کرد؟ هر چند روشنفکران با همه وابستگیهای مالی به حاکمیت همیشه به دنبال جعل این عنوان برای خود بودهاند.
***
بیانیه نمایندگان مجلس: سریال گاندو پشتپرده بسیاری از وقایع تلخ کشور را افشا کرد
۱۶۰ نفر از نمایندگان مجلس با صدور بیانیهای اعلام کردند سریال گاندو نوری بر تاریکخانه جریان نفوذ تاباند و پشتپرده بسیاری از وقایع تلخ و ناگوار رخ داده در کشور را افشا کرد. حجتالاسلام سیدناصر موسویلارگانی در جلسه علنی دیروز مجلس شورای اسلامی، بیانیه ۱۶۰ نفر از نمایندگان در قدردانی از ساخت سریال «گاندو ۲» را قرائت کرد. در این بیانیه آمده است: ملت در مجموعه تلویزیونی گاندو به صراحت دیدند پروژه نفوذ بسیار فراتر از موضوع جاسوسی به نفع دشمن و در واقع هدف نهاییاش، دلسرد کردن مردم از انقلاب و آرمانهایش با به کارگیری آخرین روشها و تکنولوژیهای ساختهشده در کارگاههای فوقسری سازمانهای جاسوسی آمریکا، رژیم صهیونیستی و سایر مراکز جاسوسی غرب است. نمایندگان در بخش پایانی بیانیه خود آوردهاند: از سربازان گمنام امام زمان(عج) و سازندگان و بازیگران مجموعه تلویزیونی گاندو که بهراستی سلبریتی واقعی هستند، تشکر میکنیم و به آنان خدا قوت میگوییم که نوری بر تاریکخانه جریان نفوذ تابانده و پشتپرده بسیاری از وقایع تلخ و ناگوار رخ داده در کشور را افشا کردند.
ارسال به دوستان
مزد 1400 روز پایداری
محمدعلی صمدی*: حیات دنیوی شهید سیدمرتضی آوینی، 3 نقطه عطف دارد؛ آشنایی با امام خمینی، پذیرش قطعنامه 598، رحلت حضرت امام. ۳ پیچ تند تاریخی که او هیچ نقشی در پدید آمدنشان نداشت و تنها توانست نسبت دقیق خود با این ۳ تحول تقدیری را تعیین کند. او اقبالش را و شاید بتوان ادعا کرد توان و جنمش را داشت که مورد چهارمی به ۳ فقره پیشین بیفزاید و آن شهادتش بود. این نوشتار تنها گوشهچشمی دارد به مصائب 1400 روزه جناب آوینی. یعنی ایامی که از وفات امام خمینی تا پایان حضور مادیاش در دنیا گذشت.
سیدمرتضی آوینی سال 1358، مسیر جدید زندگی خود را به صراحت برای برادرش اینچنین نوشت: «ما به امام خمینی پیوستیم» و برای درک بهتر او اینگونه توصیف کرده است: «دست خداست بر زمین، آن همه به صفات خداوندی آراسته است که هنگامی که دست محبتش را بر سر شیفتگانش بالا میآورد، سایهاش زمین و آسمان را میپوشاند... من بوی خوشش را از نزدیک شنیدهام و صورتش را دیدهام که قهر موسی را دارد و لطف عیسی را و آرامش سنگین محمد صلواتالله علیه و آله را». در آن سال، آوینی جوان که فارغالتحصیل کارشناسی ارشد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران (در رشته معماری) و درگیر عوالم خاص روشنفکری رایج در دهه 40 و 50 بود، به صورت ناگهانی چرخشی تعجببرانگیز پیدا کرد. او که چند سالی میشد دل به هیچ کار ثابتی نمیداد، به جهاد سازندگی پیوست. مادرش این موضوع را نشان از ثبات در زندگی جوان شوریدهحالش گرفت و به فرزند ارشدش که در سفر بود، مژده داد برادرت سر و سامانی پیدا کرده است. جناب آوینی در نامهای به برادر، درباره این ذوقزدگی مادر، توضیحاتی داده است که باید آن را به عنوان «اساسنامه یک دهه آینده زندگی»اش به شمار آورد:
«مادر به تو گفت (در پشت تلفن) که من کار پیدا کردهام. اینچنین نیست، من زندگی را یافتهام. عشق خمینی بزرگ و عظمت فرهنگی آنچه میگوید، مرا آنچنان شیفته خود ساخته است که نمیتوانم جز به حکمتی که در حال تدوین آن و جز به فرهنگی که در حال احیای آن هستیم، بیندیشم... و این فرهنگ آن همه با آن فرهنگ کهنه و منحط غرب متفاوت است و آن همه از آن فاصله دارد که نمیتوانم گفت. کارم در راه خداست (فیسبیلالله) و برای آن پولی دریافت نمیکنم. تنها سهمی اندک از بیتالمال میبرم که خورد و خوراک را بس باشد و بس. جهادی را که آغاز کردهایم، امام خمینی جهاد سازندگی نام نهاده است. شمشیرمان قلم است و بیل و کلنگ و در راه سازندگی ایرانی آزاد گام نهادهایم، ایرانی که منشأ حرکت نوین تاریخ و خاستگاه فرهنگ نوینی است که دنیای تاریک را سراسر دربر خواهد گرفت».
از این پس، بدون مبالغه، نفس به نفس جناب آوینی، در ۲ حوزه خرج شد: «امام خمینی» و «جهاد سازندگی». با شروع دفاع مقدس، موضوع دیگری نیز به این دوگانه اضافه شد و آن «مردان جنگ» بود. هر چه از این مرد طی 10 سال بعد به ظهور و عینیت رسید، اعم از مکتوبات نظری، مباحث فلسفی، مقالات سینمایی، مستندات تصویری و... تنها در نسبت با این ۳ موضوع بود.
پذیرش قطعنامه 598، برای جناب آوینی ضربهای خردکننده بود اما هنوز از گیجی این چالش بزرگ خارج نشده بود که ارتحال حضرت امام خمینی چون صاعقهای بر روانش نشست. شاید بتوان فشار سنگین این فاجعه بر قلب او را در این قطعه ادبی که نگاشته، بهتر درک کرد:
روح نمازمان
قبض شد،
و لاشههای سرد رکوع و سجودمان
بیکفن و دفن
بر خاک ماند،
و قلب،
گوری شد که در آن جنازه فطرت را
به خاک سپردند.
*
اعصار بینات
پایان گرفت و باز،
ماییم و عقلمان
ماییم و عقلمان
این فرشته مطرود بال شکست
بر مهبط زمین
در این جزیره تنها.
*
کی باشد که ادریس بیاید؟
*
پتک بعدی که بر روح زخمی جناب آوینی نشست، تحولات نهاد جهاد سازندگی پس از جنگ بود. حذف این ۳ چشمه جوشان که یک دهه، جان ناآرام او را سیراب میکرد، باعث شد بیتابی آرام ناپذیری، سالهای باقیمانده عمرش را فرابگیرد. اتمسفر خفقانآور و بیرحمی که به نام سازندگی، نیمه اول دهه 70 را فراگرفته بود، برای جناب آوینی و بسیاری از زمره او، حقیقتا حکم مرگ تدریجی را داشت. کسانی مانند او که در وجدان خود هیچ بهانهای برای همراهی با این جو چندشآور نمیدیدند، تجارب بسیار سختی را پشت سر گذاشتند. تمام ۳ سال و 10 ماه پس از رحلت حضرت امام خمینی، به تقلای این سید دلشکسته برای نگاه داشتن آنچه طی 10 سال گذشته اندوخته بود گذشت. راستش آنچه امروز، این پایداری مثالزدنی را (که آن روزها به چشم جمعی از اطرافیان، «دنکیشوت»وار به نظر میآمد) ستودنی و تحسینبرانگیز مینماید، تنهایی او است. و تنهایی اگر با نبوغ و سرسختی بیامیزد، نخستین نتیجهاش برانگیختن دشمنیهای برخاسته از حسادت یا جهل است. «محمدعلی فارسی» مستندساز صریحاللهجه و قلندری که در ماههای پایانی زندگی جناب آوینی، به مقتضای شغلش، از نزدیکترین افراد به او بود، شرح واضح و دردناکی از آن ایام دارد: «مرتضی رفیق نداشت، نه رفیق حقیقی، نه رفیق حقوقی، جاهایی مثل حوزه هنری، مطبوعات، تلویزیون، ارشاد، باید رفقای حقوقیاش میبودند که نبودند، فقط یک جورهایی تحملش میکردند. حتی همین روایت فتح هم همینطور بود. رفیق حقیقی هم نداشت که بفهمد مرتضی دارد چه کار میکند. همه میگفتند این زمان جنگ یک کاری کرده، هنوز هم فکر میکند میشود، بگذار ببینیم میشود یا نمیشود. من میدانستم اینجور نیست که مرتضی بگوید زمان جنگ یک نان و کبابی بوده و حالا بخواهد آن نان و کباب را ادامه بدهد. اصلا این آدم چنین نگاهی نداشت. این تلقیها کلافهاش میکرد. از طرف دیگر، فضای عمومی هم کمک میکرد تا حتی من که کنارش بودم، خیلی باورش نکنم. مثلا 5-4 تا از بچههایی که اسم و رسمی داشتند و حتی دستیار چند تا کار سینمایی بودند، با نقد و تحلیلهای آنچنانی، مطرح میکردند که ایشان هیچ چیز حالیاش نیست. بالاخره من هم آدم بودم، عقل کل که نبودم. هر چه میخواستم به ایشان نزدیک بشوم، این قبیل فضاها، نهتنها نمیگذاشت، بلکه کمک میکرد تا خیلی حرفهایی را که در آن شبها مینشست و میگفت، جدی نگیرم ... مرتضی نگاهش اینگونه نبود که بگوید ولش کن، گور بابایش صلوات میخواهم اصلا. تکلیفش بود، یعنی وظیفه خودش میدانست که این مسیر را برود، هر چند سنگلاخ باشد، هر چند سربالایی باشد. فکر میکرد باید این مسیر را برود و هیچ کس را هم نداشت. من به قطع و یقین ادعا میکنم هیچکس را نداشت. حتی یک نفر را نداشت... من میفهمیدم که خیلی گیج و خسته است و بخوبی این تنها بودنش را میفهمیدم... میگفتند: ... مرتضی! از جنگ دیگر چه میخواهی؟ ول کن تو را به خدا، تمام شد دیگر، برای چه جنگ را یادآوری میکنی؟ نهتنها کمکش نمیکردند، بلکه مسخرهاش هم میکردند... اینطور مواقع یک تیک عصبی داشت. قطرهای بود که وقتی اعصابش را به هم میریختند توی بینیاش خالی میکرد. میگفتم: مرتضی! عوامل حرفهایتر برای کارت گیر بیاور. گفت: چه کسی؟ با کدام پول حاضر است در مرداد، در آن خاک تا بیاید در خرمشهر و آبادان؟ کدام یک از کسانی که ۲ ریال کار یاد گرفتهاند، حاضرند بیایند و این کار را بکنند؟ بعد هم حالا اگر بیایند، چه کسی حاضر است پول آن را بپردازد؟ میگفت: انگیزه همین بچههای به زعم تو تازهکار است که کار مرا جلو میبرد، غیر از اینها کس دیگری نیست. میگفتم: خب! تو ... نه عوامل درست و حسابی داری، نه پولی، نه چیزی... که چی؟ میگفت: به خدا، به جدم زهرا، نه انگیزه دارم و نه علاقه به این کار. بریده بود، میگفت: فقط تکلیف است. ولایی بود، خیلی ولایی بود1. مرتضی خیلی تنها بود اما اصلا به روی خودش نمیآورد. بشدت به مرتضی دنیا سخت میگذشت. از روزی که ازدواج کرد، توسط خانواده همسرش طرد شد تا روز شهادت اما هیچ وقت این را نگفت. ۲ اتاق در خانه پدرش داشت. پدرش مسن بود و مادرش ناراحتی قلبی داشت. بچههایش بزرگتر شده بودند، فضای زندگیاش تنگ بود، همسرش از این فضای کوچک به تنگ آمده بود. آدمی که شبها مطالعه میکرد، حتی برای مطالعه جا نداشت. شبها برای صحبت تلفنی مکافاتی داشتیم، چون آنقدر باید آهسته صحبت میکرد که همسر و بچههایش اذیت نشوند. آقای «زم» هیچ اعتنایی به او نمیکرد. ۳ سال دنبال 500 هزار تومان وام بود که بتواند جای مستقلی اجاره کند و جالب بود که تا روزی که به شهادت رسید، هیچ کدام از آقایان مدیر فرهنگی، این وام را به او ندادند».این اوصاف، شفافترین روایت از آخرین ماههای زیست سیدمرتضی آوینی است و بدتر و دردناکتر اینکه در نظر آنانی که در حریمش پرسه میزدند یا حتی روابط نزدیکتری با او داشتند، همه تلاشهایش به حساب دیگری گذاشته میشد. باز هم روایت جناب فارسی، تکاندهنده است: «بین بر و بچهها از همه فعالتر بود. بچهها میگفتند: تو با این همه انرژی باید ۲ تا قلب و 4 تا کلیه و ۲ تا مغز داشته باشی. در روز، 18 ساعت کار میکرد. اطرافیان فکر میکردند او پیاده است و متوجه نیست و از سر سادهدلی، بدون در نظر گرفتن منافع شخصی و میزان سوددهی مالی متناسب با مقدار کارش، این طوری جان میکند. اتفاقا اگر چه دل صاف و سادهای داشت اما بشدت باهوش بود و متناسب با باورهایش راه باریکی گیر آورده و طبق آن حرکت میکرد. منطبق با باورهایش هدفی را پیدا کرده بود؛ که اگر هزار سال هم عمر میکرد، روزی 18 ساعت کار میکرد...».بهرغم تمام فشارها و کممحلیها و حجم دشمنیها و حسادتها، در ۳ سال و اندی پایان حیات جناب آوینی، نگاهی به کارنامه فعالیتها و دوندگیهای او که خوشبختانه در قالب اسناد و تصاویر منتشر شده و موجود است، باعث شگفتی خواهد شد. او سرانجام توانست بدون اینکه ذرهای از دعاویاش در نامهای که سال 58 به برادرش نوشته بود، عدول کند، حیات دنیوی خود را به پایان ببرد. چشمان امثال ما به حقایق عالم هستی بسته است اما تشخیص این نکته سخت نیست که شاید «شهادت» آن هم در روزگاری که هیچ کس نه انتظارش را میبرد و نه امکانش مهیا بود، برای «سیدمرتضی آوینی» مزد همین 1400 روز صبوری و پایداری بود.
* پژوهشگر دفاعمقدس
---------------------------------
پینوشت
1- احیای مجدد برنامه «روایت فتح» در ابتدای دهه70، از طرف رهبر حکیم انقلاب در ملاقاتی حضوری به شهید آوینی گفته شده بود و ایشان این کلام معظمله را به منزله تکلیفی برای خود قلمداد میکرد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|