|
بررسی تطبیقی شاخصهای هنر جنگ و ضد جنگ در بررسی رمان «آدمها» و فیلم «شیار 143»
غصه میخوریم یا غبطه؟
مهدی آقاموسی طهرانی: ظهور فرهنگ دفاع مقدس در هنر لازم و قطعا واجب است. رهبر روشنفکرمان سخنی دارند که وظیفه امروز هنرمندان متعهد را سنگینتر میکند: «هیچ تفکری در تاریخ جاودان نمیماند، مگر اینکه با هنر آمیخته شود.» پرداختن به دفاع مقدس همیشه محل چالش بین دو نگاه مختلف بوده است. نگاهی مبتنی بر ارزش «جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم» است و نگاهی هم آرمان «ضد جنگ» را مبنا قرار میدهد. نقطه اشتراک این دو نگاه پرداختن به موضوع جنگ و حتی دفاع مقدس است اما چالش با آثار ضد جنگ بهطور جدی وجود داشته و دارد.کتاب «آدمها» نوشته احمد غلامی آخرین اثری است که میتواند دستمایه شاخصهای هنر جنگ و ضد جنگ در ادبیات باشد. در میان کاراکترها و داستانهایی که برایشان نوشته است، آدمهای دفاع مقدس بشدت پررنگ هستند. هرچه این داستان بیشتر پیش میرود خواننده ارتباط عاطفی عمیقی با این داستان پیدا میکند اما این ارتباط عاطفی اصلا از جنس مولفه برقراری ارتباط به سبک و سیاق «دا»، «پایی که جاماند»، «فرمانده من»، «اشکانه» و... نیست. آدمهای جنگ در «آدمها» غالبا سرباز وظیفه هستند و با کولهباری از عشق و عاشقیهای جامانده در شهر به جبهه آمدهاند. آنها سربازند، یعنی مجبور به جنگ هستند. کاراکترهای داستانی شهید میشوند اما کسی از آنها خط و سرمشق نمیگیرد، الگویی برای کسی نیستند و فقط دل خواننده را میسوزانند، آنهم دلسوزاندنی شبیه چیزی که در مرگ یک جوان ناکام و از سر غصههای انسانی دچار آن میشویم. اینجا مرگ بدون هیچ جایگاه رتبی دقیقا کنار شهادت است. اما در «دا» و سایر آثاری که ذکر شد، تمام زجرهای یک جنگ را با همه علقهها و عواطفی که یک انسان میتواند در شهر داشته باشد میبینیم، اما اینبار برای شهادت (و نه مرگ) مرد غصه که نمیخوریم هیچ، حتی با نگاهی اخروی دوست داریم جای او باشیم. این نگاه در «ریشهها» نوشته «الکس هیلی» هم وجود دارد. جنگ ریشهها میان سیاهپوستهای آفریقایی و سفیدپوستهای آمریکایی است که با زور اسلحه، سیاهان را به بردگی وادار میکنند. الکس هیلی و پدران او به جد بزرگشان «کونتا» بهخاطر مبارزاتش افتخار میکنند و وقتی سفیدها پای کونتا را بهخاطر مبارزهاش قطع میکنند، این اتفاق را بهعنوان یک نشان افتخار سینه به سینه روایت میکنند. بازهم به این نشان افتخار تاکید میکنم چون در هیچ نسل کونتا خبری از غصه خوردن برای پای از دست رفته او و سایر مکافاتش نیست. چند روز قبل مصاحبهای از تهیهکننده فیلم «شیار 143» خواندم. آقای قاسمی گفته بود که چندین بار فیلمنامه آنها در شورای پروانه ساخت ارشاد رد شده بود، اعضای شورا اعتقاد داشتند که فیلم ضد جنگ است و به همین دلیل اصلاحیههایی در فیلمنامه وارد کردند و سپس پروانه ساخت دادند. البته به گفته تهیهکننده هیچکدام از اصلاحیهها در ساخت فیلم وارد نشده و چیزی که در جشنواره دیدیم، نسخه اصلی همان چیزی است که خانم آبیار بهعنوان کارگردان و آقای قاسمی بهعنوان تهیهکننده در صدد ساخت آن بودند. آیا واقعا شیار143 ضد جنگ بود؟ پاسخ به سوال فوق برای هر بینندهای مشخص است اما اتفاقات این فیلم و فیلمهای دیگری مثل «ملکه» و البته روایتهای مختلف در ادبیات داستانی که مختصرا به آن اشاره شد، همگی لزوم یافتن شاخصهایی را برای تمیز دادن هنر جنگ (جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم) از ضد جنگ مشخص میکند. نقطه اصلی چالش در هنر جنگ و ضد جنگ نگاه به مرگ و آرمان برای مرگ است. در هنر ضد جنگ دفاع از سرزمین خوب است، دفاع از ناموس پسندیده و حتی واجب است، ایستادن برای استقلال خوب است اما مرگ اتفاق فوقالعاده بدی است. این اتفاق آنقدر تراژیک به نظر میرسد که مخاطب را به این نتیجه میرساند که حفظ آن آرمانهای خوب، ارزش از دست رفتن این جوان عاشق پیشه، زیبارو و سرشار از انرژی را نداشت.در هنر جنگ تمام آن ارزشهای خوبی که در سطر قبل آمد بازهم خوب است اما اینبار نگاهی معنوی به جنگیدن وجود دارد و متعاقب آن، مرگ هم اتفاقی در سیر تکامل معنوی تلقی میشود که اینبار دیگر اسمش مرگ نیست. در هنر ضد جنگ هم در نهایت آن جوان شهید میشود اما در هنر جنگ میخوانیم (یا میبینیم) که جوان به فیض شهادت نائل آمد. ناراحتی و اندوه برای هر مرگی وجود دارد. بعد از فوت یک پیرمرد 150 ساله هم (به فرض وجود!) خانواده او در فراقش گریه میکنند. انسانی که زندگی دنیوی محملی برای کمالش باشد، مرگش هم باید در مسیر کمال دیده شود. شاید در دعای آخر مجلس هیاتها شنیده باشید که میگویند: «خدایا مرگ ما را در همین مجالس و با ذکر یاحسین(ع) یاحسین(ع) قرار بده». مرگ در بستر برای افرادی که به این دعا «آمین» میگویند، مرگ تلخ و ناخوشایندی است. مرگ چنین افرادی را باید درست در مسیر کمالشان ببینیم. حالا اگر کسی در جوانی به این کمال رسید آیا باید برای شهادتش غصه بخوریم و آن را با آرمانهای خوبی مثل دفاع از ناموس و وطن در دو کفه ترازو قرار دهیم و ارزشگذاری کنیم که مثلا بفهمیم ارزشش را داشت یا خیر؟ شاید بتوان «غصه» و «غبطه» را دو کلیدواژه مهم برای نگاه به مرگ در هنر جنگ و ضدجنگ دانست. در هنر ضدجنگ قرار است برای مرگ یک جوان غصه بخوریم و مابهازای رفتنش را ارزشگذاری کنیم اما در هنر «جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم»، باید برای پر کشیدن شهید و اینکه او در سن جوانی به بالاترین حد از کمال رسیده غبطه خورد هرچند غصه دور ماندن از چنین انسان تکاملیافتهای بر دل باقی میماند اما تاثیری در نگاه ما به شهادتش ندارد. نگاه به مرگ مهم است، غصه میخوریم یا غبطه؟ ارسال به دوستان
زن خانهدار
شقایق دهقان، بازیگری که کار خود را با اجرای برنامه آغاز کرد، به مرور با ایفای نقشهای مختلف توانست جای خود را در سریالهای طنز شبانه باز کند. آخرین کار او که از شبکه 3 سیما پخش شد مجموعه «پژمان» بود که توانست نظر مخاطبان این شبکه را به خود جلب کند و از سریالهای پربیننده به شمار میآید. به تازگی دهقان تصمیم دارد جلوی دوربین سریال «یادداشتهای یک زن خانهدار» ساخته مسعود کرامتی برود. این مجموعه پیش از این قرار بود از مجموعههای نوروزی شبکه 4 سیما باشد که این امر محقق نشد و مسائل مالی باعث توقف سریال شد. گروه تلاش میکنند مسائل مالی مجموعه را حل کرده و تا پایان هفته این سریال را جلوی دوربین ببرند. این مجموعه 6 بازیگر اصلی دارد که تاکنون 4 بازیگر آن مشخص شدهاند. در این کار قرار است شقایق دهقان در نقش زن خانهدار این سریال که یادداشت مینویسد بازی کند و امیررضا دلاوری نقش همسر او را ایفا میکند. ارسال به دوستان
پدر آن دیگری
یدالله صمدی، کارگردان سینما پس از ساخت سریال پربیننده «شوق پرواز» که به زندگی شهید عباس بابایی میپرداخت و در آن بازیگران صاحبنامی چون شهاب حسینی، ستاره اسکندری، کوروش تهامی و... به ایفای نقش پرداختند، به تازگی قصد دارد فیلمنامهای را براساس رمان «پدر آن دیگری» نوشته پرینوش صنیعی جلوی دوربین ببرد که موضوعی اجتماعی دارد. داستان این فیلم سینمایی درباره جوانی به نام شهاب است که در بیستمین سالروز تولدش با دیدن عکسهایی از دوران کودکی، خاطرات آن روزها را از نظر میگذراند. او در دوران کودکی برای مقابله با بیتوجهی خانواده و سرکوفتهای پدرش مبنی بر اینکه خنگ است تصمیم میگیرد صحبت نکند. از همین روز تا سن مدرسه همگان گمان میبردند شهاب خنگ و عقب افتاده است و قادر به تکلم نیست تا اینکه روزی مادربزرگ پی به راز شهاب میبرد... . ارسال به دوستان
میهمان نوروزی
محمد کاسبی بازیگر گزیدهکاری است و فیلمنامه آثار برایش از اهمیت خاصی برخوردار است. او پس از سریال «فراموشی» پس از گذشت 2 سال قرار است نوروز امسال با بازی در مجموعه «خوب، بد، زشت» مهمان خانهها باشد و به تلویزیون بازگردد. محمد کاسبی در این مجموعه نقش دایی بهادر را بازی میکند؛ آدم دنیا دیدهای که دارای خصوصیات اخلاقی خاصی است و به خواهرزادهاش بهادر با بازی امین حیایی علاقه بسیاری دارد. او دلایل انتخاب این سریال را پس از 2 سال اینگونه عنوان کرد: این سریال نقاط قوت بسیاری دارد، در حقیقت «خوب، بد، زشت» از آن دست آثاری است که حتما پرمخاطب خواهد بود. به عنوان کسی که تجربه بازی در 8 سریال مناسبتی نوروز را در کارنامهام دارم، معتقدم این مجموعه تلویزیونی میتواند بهترین اثر نوروزی امسال باشد. کاسبی معتقد است: خوشبختانه این سریال از لودگی پرهیز کرده و به هر قیمتی لبخند را به لب مخاطب خود نمی آورد. ارسال به دوستان
آلزایمر حاد
علیرضا خمسه 2 سال متمادی است که میهمان خانههای ایرانیان در عید نوروز است. او با حضور در نقش «بابا پنجعلی» توانسته نظر بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کند. او نقش پیرمردی را در این مجموعه بازی میکند که دچار آلزایمر است البته از نوع خودخواستهاش! وی درباه پایتخت 3 گفت: بابا پنجعلی در سریهای قبلی پایتخت 3 شخصیتی بیمار داشته و اکنون در سری جدید این مجموعه، آلزایمر او شدیدتر شده و دچار توهمات خاصی میشود که به طبع حضورش را در این مجموعه پررنگتر میکند. وی ادامه داد: قصه پایتخت 3 از موقعیتهای جذابی برخوردار بوده و نوروز 93، مخاطبان با یک سریال جذاب، دوستداشتنی و خندهدار مواجه خواهند شد. ساخت سریال پایتخت با روزی 15 ساعت کار، بسیار دشوار است اما گروه در تلاش هستند که کاری درخور توجه ارائه دهند. ارسال به دوستان
نوروز با تلویزیون
استقبال «سیمافیلم» از بهار
۱۲ فیلم سینمایی و تلویزیونی از محصولات مرکز سیمافیلم در ایام نوروز از شبکههای مختلف سیما پخش میشود. فیلمهای «علفزار» ساخته محمد علی طالبی، «صدای پای من» به کارگردانی مهرداد خوشبخت، «آمد، آمد عید» و «دنیای بهتر» ساخته بهروز شعیبی، «خان هشتم» اثر اصغر هاشمی،«سفر زمان» به کارگردانی امیر شهاب رضویان، «تعطیلات دوست داشتنی» به کارگردانی سیدوحید حسینی، «سه ماهی» ساخته حمیدرضا قربانی، «باور آرامش» ساخته شهره لرستانی، «داستان ناتمام» اثر محمود معظمی، «فصل تازه» ساخته شبنم عرفینژاد و «چند روز بیشتر» به کارگردانی پریسا گرگین عناوین آثار سیمافیلم است که در ایام نوروز از صدا و سیما پخش میشوند. بنا براین گزارش «علفزار» درباره علی نوجوان ۱۲ سالهای است که تصمیم دارد به علت ناراحتی جسمی پدرش گله گوسفندان را از قشلاق به ییلاق ببرد.«صدای پای من» راجع به دانیال نوجوان روستایی است که موفق میشود با پای مصنوعی خود در مسابقات آموزشگاهی کشور قهرمان شود و... مهران احمدی و فرشته سرابندی بازیگران اصلی این فیلم هستند.در خلاصه داستان «آمد، آمد عید» با نام قبلی «روزهای آخر اسفند» آمده است: در روزهای آخر اسفند هستیم همه سرشان گرم روزهای پایانی سال است ولی آدمهای قصه ما کار مهمتری دارند. آنها درگیر گذشتهشان هستند. «خان هشتم» با نام قبلی «دونده» درباره بهرام مردی ساده، خوش باور و بسیار خانوادهدوست است که پس از گذشت ۳ سال از ازدواجش میخواهد همسرش گیسو را با اتومبیلی که با مشکلات فراوان خریده به ماه عسل ببرد، وقوع یک حادثه غیرمنتظره که منجر به تعویض ماشین او میشود سرنوشت سفر را دچار تغییرات فاحشی میکند. «سفرزمان» قصه پسر بچهای به نام امیر را روایت میکند که در بین وسایل پدرش یک چراغ جادو پیدا میکند. «تعطیلات دوست داشتنی» یک اثر فانتزی و شاد است. داستان «تعطیلات دوستداشتنی» درباره نیما و نوشین 2 بچه 7 و 10 ساله است که پدر و مادرشان به خارج از کشور سفر میکنند و در مدتی که نیستند نیما و نوشین را به خانه داییشان میبرند. دایی آنها در یک کلبه جنگلی کار و زندگی میکند. «سه ماهی» داستان زنی به نام الهام است که مبتلا به عارضه مغزی است و او در پذیرش یا عدم پذیرش عمل جراحی مردد است. همچنین قصه «باور آرامش» درباره دکتر روانشناسی است که بیماری دارد که به مردی کوچکتر از خودش علاقهمند است اما بعد از مدتی متوجه میشود پسری که بیمارش به او علاقهمند است فرزند خودش است و این مساله سبب ایجاد اتفاقات جدیدی میشود. «داستان ناتمام» با نام قبلی «قطعه ناکوک» یک ملودرام اجتماعی است که قصه مادری را روایت میکند که برای ادامه تحصیل به خارج ازکشور میرود و در این بین همسر او که از مهندسان پالایشگاه لاوان است طی حادثهای فوت میکند. زن پس از بازگشت به دلیل تالمات روحی ناشی از مرگ همسر تصمیم میگیرد در این پالایشگاه مشغول به کار شود. «فصل تازه» با نام قبلی «دختران معجزه» به داستان دختران نازپروردهای میپردازد که بعد از فوت مادرشان، همراه دایه خود در تهران زندگی میکنند. پدر این دختران که یک فرد کارخانهدار است، برای تغییر فرهنگ حاکم بر آنها، دختران را وادار میکند پا به پای سایر کارگران کارخانه کار کنند اما در این میان اتفاقات غیرقابل پیشبینی رخ میدهد. «چند روز بیشتر» به کارگردانی پریسا گرگین است، در خلاصه داستان «چند روز بیشتر» آمده است: فرشته افشار، ۴۶ ساله که چند سالی است شوهرش را ازدست داده و با دخترش شیرین زندگی میکند، او به منظور گذران زندگی و تامین مخارجشان به کار خیاطی مشغول است، اکنون دخترش در رشته پزشکی دانشگاه آزاد قبول شده، در روز ثبتنام متوجه میشود که تمام پولی که برای ثبتنام پسانداز کرده در حسابش موجود نیست. ارسال به دوستان
افتتاحیه اکران «چ» در سینما فرهنگ رباطکریم
نمایش «چ» ویژه کمشنوایان در سینما آزادی
پژمان لشکریپور، مدیر پروژه «چ» در گفتوگویی با صفحه رسمی فیلم سینمایی «چ» درباره آخرین وضعیت اکران این فیلم سینمایی توضیحاتی را ارائه داد: از ۲۱ اسفندماه اکران عمومی فیلم سینمایی «چ» در تهران و شهرستانها آغاز میشود. برخلاف برخی گمانهزنیها درباره اینکه چگونه فیلم سینمایی «چ» در اکران نوروز قرار گرفت، لازم به توضیح است که از مهرماه و همزمان با مراحل آمادهسازی نهایی پروژه، کارگروههای اکران ما در دفتر تولید فیلم و با حضور حاتمیکیا آغاز به کار کردند و پس از مشخص شدن دفتر پخش و توافق با شرکت فیلمیران این جلسات با حضور سرتیپی و تیم اجرایی فیلمیران به طور منظم ادامه یافت. وی اضافه کرد: زمانهای مختلف برای اکران فیلم در سال ۹۳ از همان موقع رصد شد و پس از جمعبندی نهایی به این نتیجه رسیدیم که نوروز به دلایل مختلف میتواند زمان بهتری باشد. ضمن اینکه ما در خردادماه سالگرد شهادت شهید بزرگوار دکتر مصطفی چمران را داریم که امتداد اکران ما میتواند به آن نقطه منتهی شود. بنابراین، اینکه تصمیم به اکران نوروزی «چ» خلقالساعه باشد و یکباره به آن فکر کنیم اصلاً اینگونه نبوده و حتی قبل از جشنواره فجر هم دفتر پخش فیلم مشخص بود و نام دفتر پخش در پوسترهایی که در کاتالوگ جشنواره فجر چاپ شده، درج شد. بر این اساس پروانه نمایش دائمی فیلم هم قبل از جشنواره فجر اخذ شد و به این ترتیب پخش فیلم در نوروز ۹۳ یک پروسه کاملاً برنامهریزی شده بود. مدیر پروژه «چ» با تاکید بر اینکه این فیلم از چهارشنبه هفته جاری در سینماهای تهران و شهرستانها به نمایش درمیآید، گفت: احتمالا مراسم نمادین افتتاحیه اکران عمومی ما، روز دوشنبه بعدازظهر در سینما فرهنگ رباطکریم که یک سینمای تازهتأسیس برای مردم این شهرستان است، همراه با فرهنگیان این شهرستان و مردم رباطکریم با حضور حاتمیکیا برگزار میشود که این دعوت از سوی مردم خوب این شهرستان صورت گرفته است. مدیر پروژه «چ» در ادامه گفت: با توجه به اینکه هم کپی ۳۵ میلیمتری فیلم و هم کپی دیجیتال فیلم آماده شده، اکران گستردهای همزمان با تهران در شهرستانها داریم. لشکریپور مدیر پروژه «چ» درباره اکران ویژه کمشنوایان این فیلم گفت: با هماهنگیهایی که با سینما آزادی تهران انجام شده و جزئیات آن متعاقباً اعلام میشود، یک سئانس در طول هفته ویژه عزیزان کمشنوا در نظر گرفتیم. در ایام جشنواره قول این کار را داده بودم ولی متأسفانه تراکم برنامههای جشنواره به دبیرخانه جشنواره این امکان را نداد که یک سئانس نمایش ویژه این عزیزان برگزار کنند. اما در ایام اکران عمومی و به طور روتین طی هفتههای متمادی در یک سئانس مشخص، نسخه ویژه فیلم را برای عزیزان کمشنوا در سینما آزادی به نمایش میگذاریم. ما از امروز انجمنهای دولتی و مردمنهاد مربوط به این عزیزان را به تعامل دعوت میکنیم. وی درباره اکرانهای دانشگاهی و جنبی «چ» خاطرنشان کرد: با هماهنگیهای صورت گرفته و همکاری بخش پخشهای اکران غیرسینمایی فیلم «چ»، بخش اکران جنبی و دانشگاهی فیلم از اول اسفندماه کار خود را آغاز کرد و تابهحال حدود یکصد نمایش دانشگاهی در دانشگاههای مختلف داشتهایم که این روند ادامه دارد و هماهنگیهای آن نیز صورت گرفته و انشاءالله این روال همچنان ادامه مییابد. تاکنون دانشگاههای مختلفی تماس گرفتند، در برخی امکان حضور یافتیم و در مورد برخی به علت تراکم کاری حاتمیکیا شرمنده دانشجویان شدیم که همینجا عذرخواهی میکنم و از این فرصت استفاده میکنم و عرض میکنم که درباره دانشگاه شاهد حاتمیکیا بسیار علاقهمند بود به نوعی با حضور در این دانشگاه، بازدید بچههای شهید را پس بدهند چون این بچهها قبل از جشنواره مراسم تقدیر باشکوهی برای ایشان برگزار کرده بودند اما کمی کسالت روحی و جسمی ناشی از فشار کاری روزهای پس از جشنواره و همینطور تراکم برنامههای آمادهسازی اکران مانع از این حضور شد. ارسال به دوستان
تازه ها
ناجا انیمیشن با موضوعات اجتماعی میسازد ارسال به دوستان
اخبار
«معراجیها» از مرز یک میلیارد گذشت ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|