|
گزارش «وطن امروز» از حضور فرهاد مجیدی در برنامه 90
باخت-باخت
حسین جوادی: دوشنبه شب طبق معمول برنامه 90 گرفتار زردنامهای شد که این بار مسببش فرهاد مجیدی بود. بازیکنی که به نماد تعصب در استقلال شهرت دارد، چنان هواداران را سپر خود قرار داد که اگر کسی از واقعیتهای پشت پرده اطلاع نداشت باور میکرد این بازیکن تمام هستی خود را برای استقلال گذاشته و پای هیچ دلاری وسط نبوده که اینگونه در اواسط فصل تیم را رها میکند و به تیمهای عربی میپیوندد. شاید فرهاد حافظه جانبیاش را همراه نداشت و تمام حرفهایی که از سوی یکی از دوستان نزدیک خود به رسانهها منتقل میکرد را فراموش کرده بود. مجیدی در حالی بهانههای واهی و پیش پا افتاده را مطرح میکرد که انگار نه انگار در زمان پرویز مظلومی به خاطر دستمزد بیشتر به الغرافه قطر پیوست، در همان زمان مجیدی بهانهگرفتنهای دخترش را عامل اصلی جدایی از استقلال میدانست در حالی که دخترش در امارات تحصیل میکرد و مجیدی به قطر رفته بود! مجیدی درست در زمانی که مظلومی و استقلال به او سخت احتیاج داشتند، تیم را رها کرد و بعد از آن بهرغم مشکلاتی که با قلعهنویی داشت و حرفهایی که پشت سر او زده بود، ترجیح داد پیراهن استقلال را دوباره بر تن کند. وقتی خیلی ساده به این رفت و آمدها فکر میکنید تازه به شخصیت بازیکن قدیمی استقلال پی میبرید که چگونه هواداران را ملعبه خود کرده و بهانهتراشی میکند. نکته قابل توجه در گفتوگوی بدون روح و سرد مجیدی با مجری برنامه این بود که او داستان را وارد فاز پلیسی - جنایی میکرد و مدام بر این واژه تاکید داشت که دوست ندارم خیلی وارد جزئیات شوم! خب،حالا ما یک سوال از مجیدی میکنیم و آن این است که آقای شماره 7 کدام جزئیات؟ مگر جزئیاتی وجود داشته که شما از گفتن آن طفره رفته و داستان را بالا و پایین میکنید؟! این درست است که فرهاد مجیدی برای پیراهن استقلال زحمات زیادی کشیده ولی سابقه این بازیکن در رها کردن تیمش ید طولایی دارد. حتی آن روزهایی که به راپید وین پیوست را هیچکس نمیتواند از ذهن خود پاک کند، مجیدی از اتریش به خاطر ارتباط یکی از ایجنتهای ایرانی آن روز فیفا که با اکثر فوتبالیستهای ایرانی ارتباط خوبی داشت از راپید وین دعوتنامهای دریافت کرد اما داستان واقعی این کوچ کردن در آن زمان چه بود؟ در اواسط دهه 70 بود که مجیدی در یک بازی کاملا جنجالی استقلال و فجرسپاسی با یک خطای بچگانه سبب شد محرومیتی چند جلسهای نصیبش شود و همین مساله بهانهای شد برای این بازیکن جوان تا استقلال را در اواسط کار رها کرده و به اتریش برود. واقعا نمیتوان تصور کرد که چرا تا این اندازه بازیکنان فوتبال حرفها و رفتارهایی که در جامعه فوتبالی از خود بروز میدهند را فراموش کرده و همه را گردن رسانهها میاندازند؟! فرهاد مجیدی دوشنبه شب نشان داد که چرا امیر قلعهنویی این بازیکن را نیمکتنشین میکرده، نشان داد که چرا هرگز موفق نشده شخصیت ثابتی در تیمملی داشته باشد. یک گفتوگوی یکطرفه و انتقادی که به فردوسیپور وارد است، برنامهای تماما نمایشی را روی آنتن برد. شاید اگر مجری برنامه به جای پخش کردن گلهای مجیدی طی فصلهای مختلف بیشتر او را با واقعیتهایی که خودش بیان کرده بود مواجه میکرد، حالا او فرمان این گفتوگو را در اختیار نمیگرفت. بدون تعارف و بدون زیادهگویی باید گفت برنامه 90 تقریبا به بنبست رسیده، محتوای برنامهای که خیل مخاطبانش تا پاسی از شب بیدار میمانند تا مسائل روز فوتبال داخلی را دنبال کنند، آنقدر تکراری شده که از دل گفتوگویی که میتوانست حقایق را باز کند، چنین خروجیای بیرون آمد. حتی موافقان فردوسیپور و حلقه نزدیک به او نیز به این باور رسیدهاند که او بیش از پیش محافظهکار شده در صورتی که نظام بازیکنسالاری حتی در گفتوگوهای این برنامه به وضوح دیده میشود. این نقد کاملا منصفانه است و شاید بعدها همین مساله بهعنوان پاشنه آشیل برنامه 90 را به چالش بکشد و میتوان گفت پوشیده نیست که دوشنبه شب گفتوگوی مجیدی پرده از این واقعیت را به نمایش گذاشت. نکته آخر که شاید خود شما دربارهاش به قضاوت بنشینید تناقضگوییهای مجیدی درباره یک تیتر جنجالی بود، تا جایی که یکی از دوستان رسانهای برای افرادی که همیشه به اصحاب رسانهها توهین میکنند، ابراز تاسف کرد. واقعا امثال مجیدی چگونه به خود اجازه میدهند اینگونه در چشم رسانهها نگاه کنند و بعد واقعیت را به گونهای که خودشان میخواهند جلوه دهند!؟ وقتی که فردوسیپور جلد روزنامه خبرورزشی مربوط به سال 75 را به مجیدی نشان داد که در آن نقل قولی از مجیدی آمده بود مبنی بر اینکه «هواداران استقلال رخصت، میخواهم به پرسپولیس بروم» مجیدی با اعتماد بهنفس بیان کرد «من این موضوع را تکذیب میکنم و روزنامهها حاشیهسازی میکنند.» در این سکانس گفتوگو آنقدر مشمئزکننده بود که مجیدی از مجری برنامه سوال کرد «مگر خود شما همه مطالب روزنامهها را قبول دارید؟! اگر روزنامهها را قبول دارید پس باید مطلبی که درباره دستمزد 500 میلیون تومانی شما نوشته بودند را قبول کنید». عادل در این باره توضیح داد: «من این موضوع را قطعا تکذیب میکنم. حتی اگر یک دهم مبلغ را نیز درآمد داشتم کلاهم را به هوا میانداختم.» در انتهای برنامه کامران احمدپور؛ برادر مرحوم ناصر احمدپور روی خط برنامه آمد تا توضیحاتی درباره تیتر روزنامه خبرورزشی در سال 75 ارائه کند. ارسال به دوستان
رئالمادرید - لیورپول یک نبرد کلاسیک
سودای انتقام در آنفیلد
چهارشنبه شب شاهد یک بازی کلاسیک در لیگ قهرمانان اروپا هستیم؛ نبردی از جنس دهه 70 میلادی. نبرد لیورپول و رئالمادرید را از چند جهت میتوان بررسی کرد. شاید مهمترین مساله درگیری هواداران دو تیم باشد که تقریبا به دغدغه نیروهای امنیتی ورزشگاه و پلیس شهر بندری لیورپول و منطقه مرسیساید تبدیل شده. طی بیانیهای نیروهای حفاظتی ورزشگاه آنفیلد اعلام کردهاند که هواداران حق ندارند پرچمهای نژادپرستانه با خود حمل کنند و این مساله بدون شک کمی پلیس را به دردسر میاندازد. از سوی دیگر رئالمادرید و هوادارانش که از سال 2008 به بعد هنوز نتوانستهاند لیورپولیها را شکست دهند، تشنه انتقام هستند و احتمال هر نوع درگیری میان هواداران دوتیم پیشبینی میشود. به هر صورت پسران آنچلوتی باید در حالی به مصاف شاگردان راجرز بروند که یکی از اصلیترین مهرههای خود یعنی گرت بیل را در اختیار ندارند و از سوی دیگر نیز لیورپولیها باید شکست بازی قبل مقابل بازل سوییس را جبران کنند تا این 3 امتیاز خانگی به راحتی از کف لکلکها بیرون نرود. ارسال به دوستان
اخبار
دوربینهای سیما را به آزادی راه ندادند ارسال به دوستان
چرا آنخل دی ماریا مهمترین بازیکن لیگ برتر است؟
امین ابطحی: آنخل دی ماریا به سرعت خود را در منچستریونایتد انطباق داده و توانسته با حضور خود علاوه بر گلزنی تغییرات مثبتی نیز در روند تیمی ایجاد کند، آیا او میتواند به تنهایی شیاطینسرخ را به مدعی قهرمانی رقابتهای لیگ برتر تبدیل کند؟ با رفتن لوئیز سوارز از لیگ برتر، این رقابتها بازیکنی حاشیهساز و جنجالی را از دست داد که همواره موافقان و مخالفان زیادی داشته اما در زمین فوتبال او بیتردید همواره باارزشترین بازیکن بوده است اما چنین عنوانی در این فصل فوتبال جزیره باید به آنخل دیماریا داده شود. دیماریای آرژانتینی از زمان پیوستن به منچستریونایتد تنها 5 بازی برای این تیم انجام داده اما موفق شده کیفیت و تاثیرگذاری خود را حتی در این مدت کوتاه نیز به اثبات رساند. به نظر میرسد که جذب دیماریا تاثیر بسیار زیادی بر تیمی که در زمان دیوید مویس بشدت ضعیف شده و در ابتدای این فصل موفق به برآوردن توقعات نشده بود، داشته است. به همین دلیل از نظر شیاطینسرخ پرداخت مبلغ 75 میلیون یورو برای نایب قهرمان جامجهانی و اهدا کردن پیراهن شماره 7 مقدس به او که همیشه بر تن بزرگان این باشگاه بوده، منطقی است. دیماریا با استعداد و غرور خود به تیم شادابی، طراوت و درخشش خاصی بخشیده که در زمان مویس از تیم کاملا گرفته شده بود و در اواخر حضور سرالکس فرگوسن بویژه بعد از خروج کریس رونالدو از تیم نیز به تدریج کمرنگتر شده بود. در 3 بازی از 5 بازی اخیر که دیماریا در لباس منچستریونایتد انجام داده، موفق به بهثمر رساندن 3 گل و همچنین ارسال 3 پاس گل شده است. به عبارت دیگر در 400 دقیقه حضور در زمین او 3 گل و 3 پاس منجر به گل داشته است. دیماریا از جمله بازیکنانی است که تماشاچی میتواند لذت بردن او از فوتبال را حس کند، به خصوص هنگام حرکات سریع و انفرادی او، انسان ناخودآگاه یاد فیلم «اگر میتونی منو بگیر» (Catch Me If You Can) میافتد. بازیکنان اتلتیکومادرید در فینال لیگ قهرمانان سال گذشته به تلخترین شکل ممکن چنین موضوع و حرکتی را از دیماریا تجربه کردهاند، حرکتی که دیماریا در فینال لیسبون در محوطه جریمه اتلتیکومادرید انجام داد تا پاس گل پیروزیبخش مادریدیها را برای گرت بیل ارسال کند و ژابی آلونسو از آن به عنوان «زیگزاگ» یاد کرده است. همانند لوئیز سوارز، دیماریا نیز از جمله بازیکنانی است که در طول بازی مدام در حال حرکت بوده و به دنبال جستوجوی راهی برای نفوذ به دیواره دفاعی حریف است و تاثیر و کارآمدی او برای تیم و فوتبال مدرن امروزی غیرقابل چشمپوشی است و میتوان بازی او را اختلاطی از فوتبال موثر و جذاب دانست. در فصل جاری رقابت تنگاتنگی در صدر جدول لیگ جزیره وجود دارد؛ چلسی که فصل گذشته با اختلاف کمی قهرمانی را از دست داده بود با ایجاد تغییراتی اندک و جذب ستارگانی نظیر دیگو کاستا و سسک فابرگاس به قدرتمندترین تیم جزیره تبدیل شده و منچسترسیتی نیز با اعتماد به ستارههای قبلی خود و درخشش دوباره سرخیو آگوئرو از مدعیان اصلی قهرمانی به حساب میآید. با این وجود دیماریا همانند مبارزی تنها بار سنگینی را در منچستریونایتد بویژه در فاز تهاجمی این تیم به دوش میکشد. او از فابرگاس، هافبک خلاق چلسی موقعیتهای بیشتری را برای گلزنی خلق میکند اما مهاجمان شیاطینسرخ نسبت به همتایان لندنی خود کمتر توان استفاده از چنین موقعیتهایی را دارند، برای نمونه دیگو کاستا در این فصل 47 درصد از شانسهای خود را به گل تبدیل کرده در حالی که وین رونی تنها از 25 درصد از شانسهای خود کمال بهره را برده است. با همه این تفاسیر از دیماریا انتظار میرود که تاثیرات بیشتری در تیم داشته باشد. جذب ستاره سابق باشگاه رئالمادرید که تاکنون مثبت ارزیابی شده و به روند پیشرفت شیاطینسرخ سرعت صعودی بخشیده است اما آیا در ادامه نیز وی موفق خواهد بود؟ به نظر میرسد ایدهها و برنامههای لوئیز فانخال، سرمربی جدید شیاطینسرخ نیز دچار تغییراتی شده باشد. لوئیز فانخال که در جامجهانی 2014 توانست تیم متوسط هلند را با تکیه بر سیستم 2-5-3 به مقام سومی برساند در منچستر هم به خاطر برخی کمبودها و عدم تعادل لازم در تیم، تا پیش از جذب دیماریا مایل به استفاده از روش مشابهی بوده است. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|