|
پشت پرده اخراج افجهای؛ از دخالتهای وزیر تا بیانیه استقلال
آشفته بازار آبیها
گروه ورزشی: خیلی زودتر از آنچه فکرش را میکردیم سخنگوی برکنار شده باشگاه استقلال بیانیهاش را صادر کرد؛ حرفهایی که خیلی تند بود و در مقابل نیز واکنشی تند را برانگیخت. شاید تنها نکته مهم این موضوع لب گشودن بهرام افشارزاده و اعتراف کردن به این مساله که وزیر ورزش شخصا افجهای را اخراج کرده است، بود! مسالهای که در همان ابتدا از سوی وزارت ورزشیها نه کتمان شد و نه تایید و حتی روابط عمومی وزارتخانه این زحمت را به خود نداد تکذیبیهای برای موضوع دخالتهای وزیر در امور باشگاهها روی سایتش بگذارد. اینکه بهرام افشارزاده خیلی صریح میگوید «افجهای با دستور وزیر ورزش به هیات مدیره استقلال اضافه شد و با دستور وزیر هم برکنار شد» قابل تامل است. اولا چرا وزیر چنین شخصی را به دستور خود به هیأتمدیره تزریق کرده و چرا خیلی راحت به خاطر مسائل پیش پا افتاده او را برکنار میکند؟ این سوالهایی است که وزیر باید به آنها پاسخ دهد چون وقتی خود او به رسانهها میتازد که چرا تا این اندازه موضوعات مربوط به استقلال و پرسپولیس را در اولویت قرار میدهید؟ باید پاسخگوی این سوال باشد که چرا تا این اندازه در امور کوچک باشگاههای دولتی فوتبال دخالت میکند؟ حرفهایی که افشارزاده درباره افجهای میزند و کنار گذاشته شدن او را با نبی و آیتاللهی مقایسه میکند نشان از این دارد که برکناریهای فدراسیون نیز دقیقا با نظر مستقیم وزیر بوده و این مساله ثابت میکند وزیر ورزش تا چه اندازه در امور باشگاه و فدراسیونها دخالت مستقیم دارد. اینکه وزیری تا این اندازه بتواند اعمال نفوذ داشته یا اینکه اعمال نظر کند، از وظایف او است؟ اصلا فرض را بر این میگیریم که شخص اول ورزش به دلیل پارهای از مشکلات و فسادهای موجود در فوتبال میخواهد دست عدهای را کوتاه کند، میخواهد عزل و نصب داشته باشد، این به هیچ وجه ایرادی نیست که بر وزیر بتوان گرفت ولی اصلیترین مقوله در حول دخالتهای پشت پرده و بیاعتنایی در مقابل شکل میگیرد؛ اینکه گودرزی تمایلی از خود مقابل رسانهها نسبت به وضعیت استقلال و پرسپولیس نشان نمیدهد و از سوی دیگر اعتمادی به قابلیتهای مدیران عامل این 2 باشگاه دارد جای بحث فراوان دارد. اگر هیأتمدیره و مدیرعامل باشگاههایی مثل استقلال و پرسپولیس قابلیت انتخاب و انتصاب اشخاص حقوقی را ندارند، پس در رأس کار این 2 باشگاه مردمی چه میکنند؟ آیا سرمایه ملی را به دست چنین افرادی دادن که استقلال برایشان معنی ندارد و تنها به چشم گفتن و پذیرفتن حکم از مقام بالاتر عادت کردهاند، سیاست درستی است؟ وقتی این پروسه در ورزش ما در حال گردش است، سوال کردنهای مکرر بیهوده است! شاید ورزشیها آن جلسه پر بار با رهبر انقلاب را فراموش کردهاند که هنوز دست از دخالتهای شخصی بر نمیدارند! اگر افجهای از سوی هیأتمدیره یا شخصی دیگر انتخاب شده بود، هیچ حرفی نبود ولی وقتی افشارزاده به راحتی بند را آب میدهد و میگوید افجهای به دستور وزیر آمد و به دستور وزیر رفت، معادله پیچیده میشود؛ چیزی که برای ورزش نگرانکننده است، موضوعی که تصویر آینده ورزش را در قهقرایی تلخ به نمایش میگذارد و دخالتهایی که بیهیچ تدبیری به عزل و نصب دست میزند، همین میشود که افجهای بیانیه میدهد و حرفهای مدیرعامل استقلال را با خلاف عرف و شرع قیاس میکند، افجهای که با شنیدن خبر برکنارشدنش نطقش کور شد و خودش را سرباز استقلال معرفی میکرد، ناگهان در عرض یک هفته چنان لب به نطق کردن میگشاید که... آیا ذهن افجهای در گرفتن پیام افشارزاده تاخیر داشته؟ آیا همان روز اول نتوانسته معنی و مفهوم حرفهای افشارزاده را هضم کند؟ یا اینکه صبر کرده تا استقلال نتیجه درستی در لیگ نگیرد و زمان به روزهای آخر سال برسد تا افشاگری کند. این چه سیاستی است که بعضی مدیران و مسؤولان در حوزههای مختلف ورزشی در پیش گرفتهاند؟ اگر به قول افجهای افشارزاده پیر و از کار افتاده است، چرا نباید جای خود را به یک مدیر جوان و کارآزموده و شجاعتر بدهد؟ داستان بله قربانگوییها در ورزش ما چه روزی به پایان میرسد؟ کدام روز را میتوان به عنوان روز شکرگزاری در ورزش و روز پاک معرفی کرد؟ این آشفتهبازاری است که انتهای آن مشخص نیست! ارسال به دوستان
تلاش مانوئل نویر براى ثبت رکوردهاى فوقالعاده
امین ابطحى: رکورد گلزنى در بوندسلیگا با 101 گل زده در فصل 72-1971 در اختیار بایرنمونیخ است و شاگردان گوآردیولا در این فصل حدود 40 گل با رسیدن به چنین رکوردى فاصله دارند اما شرایط مونیخىها در تعداد گلهاى خورده و تعداد بازىهاى بدون گل خورده چگونه است؟ تلاش مانوئل نویر براى بسته نگه داشتن دروازه بایرنمونیخ و بجا گذاشتن رکوردى از خود در این زمینه در طول یک فصل از رقابتهاى بوندسلیگا زبانزد است. سنگربان تیم ملى آلمان تاکنون 128 مرتبه دروازه خود را از فصل ارسال به دوستان
هر ثانیه زندگی رونالدو 54/2 دلار!
ستاره پرتغالی تیم فوتبال رئالمادرید با حقوق قابلتوجهی که از کهکشانیها میگیرد و درآمدهایی که از محل عقد قراردادهای تجاری با اسپانسرهایش میبندد، یکی از ثروتمندترین ورزشکاران حال حاضر دنیاست. لحظهای که این جمله را میخوانید موجودی حساب بانکی کریستیانو رونالدو احتمالاً به 8 میلیون دلار افزایش پیدا کرده است. زندگیای که به طور متوسط هر ثانیه از آن برای دارنده توپ طلای سالهای 2008، 2013 و 2014 جهان درآمدی معادل 54/2 دلار دارد، او را از این حیث در صدر جدول پردرآمدترین چهرههای ورزشی دنیا قرار داده است. نتایج تحقیقی که مؤسسه بلوفایر آمریکا انجام داده است، نشان میدهد درآمد متوسط کریستیانو رونالدو به ازای هر ثانیه از زندگیاش در میان تمام ورزشکاران دنیا بالاترین میزان را دارد و او به لطف قراردادی که با رئالمادرید دارد، در هر ثانیه 25 سنت بیشتر از لبران جیمز، ستاره تیم بسکتبال کلیولند کاوالیرز در NBA، دومین نفر این ردهبندی درآمد دارد اما این آمار ممکن است در تابستان سال آینده دچار تغییراتی شود. گفته میشود قرار است جیمز قراردادی کوتاه مدت جدیدی با کلیولند امضا کند که حقوق او را به ازای هر سال بازیاش در این تیم به 20 میلیون دلار در سال افزایش میدهد. درآمد جیمز با عقد این قرارداد افزایش چشمگیری خواهد داشت اما هنوز تا رسیدن به رکورد قرارداد 33 میلیون دلاری که مایکل جردن برای فصل 98-1997 با شیکاگو بولز امضا کرد، فاصله زیادی دارد. در جدول ورزشکارانی که بیشترین میانگین درآمد را بهازای هر ثانیه از زندگیشان دارند، لیونل مسی، فوقستاره آرژانتینی تیم فوتبال بارسلونا با 05/2 دلار به ازای هر ثانیه نفر سوم است. ارسال به دوستان
اخبار
کفاشیان: زور من به وزیر ورزش نمیرسد! ارسال به دوستان
ژوزه مورینیو، حذف چلسی و فقدان بیرحمی
در حالی که چلسی در دور یکهشتم نهایی مقابل پاریسنژرمن حذف شد، جاناتان ویلسون از سایت بلیچر ریپورت معتقد است که این تیم از فقدان بیرحمی رنج میبرد.شما به جان تری نگاه میکنید یا گری کیهیل و کرت زوما و بازیکنانی را پیدا میکنید که قدرتمند و روی هوا بسیار خوب هستند. شما به تیبو کورتوآ نگاه میکنید و کسی را میبینید که بر محوطه جریمه حکمرانی میکند. به این جمع برانیسلاو ایوانوویچ و نمانیا ماتیچ را هم اضافه کنید تا بتوانیم بپرسیم: «چگونه چلسی روی ضربه سر گل دریافت کرد؟» مقابل پاریسن ژرمن، اولین باری نبود که چلسی آسیبپذیری خود را برابر سانترها نشان داده بود. این یک مساله تکراری است. آسان است که مثالهای مختلفی بیاوریم ولی گل لمپارد روی سانتر در ماه سپتامبر در ورزشگاه اتحاد که کار آن بازی را به تساوی کشید و ضربه سر رابین فانپرسی در اولدترافورد که آن بازی را نیز به تساوی کشاند میتوانند نمونههایی بارز از ضعف مدافعان چلسی روی سانترها باشد. مدافعان مشهوری که در مرکز خط دفاعی چلسی بازی میکنند، آسیبپذیری خود را از ابتدای این فصل نشان دادند. تیم چلسی 8 گل از 11 گلی که در ابتدای فصل دریافت کرد، روی سانترها بوده است. این شاید مسالهای باشد که مختص دفاع وسط و دروازهبان نباشد، چون طبق آمار جان تری 7/2 از جدالهای تن به تن را در هر بازی پیروز میشود (1/1 میبازد) و گری کیهیل 9/2 پیروز جدالهاست (1/1 میبازد) و تیبو کورتوآ همچنان یکی از دروازهبانهای تحسینبرانگیز در دنیاست. در ابتدای فصل این مشکل بیشتر نیز بود چرا که ژوزه مورینیو به مدافعان مرکزی اجازه داده بود به جلو بروند و حمله کنند. این تاکتیک به حریف اجازه میداد فضای بیشتری را برای سانترها پیدا کند. هربرت چاپمن، سرمربی بزرگ آرسنال در سال 1920 راجع به این موضوع صحبت کرده و گفته بود: «هرچقدر هم که سانتر خوب باشد، احتمال رسیدن توپ به مدافع بیشتر است و هر چقدر هم که مدافعان خوب باشند، ممکن است یک توپ عالی برای مهاجم حریف جفت و جور شود.» به طور مساوی دریافت گل از روی سانترها هم به گردن هافبکهای کناری است و هم مدافعان مرکزی ولی روی ضربات کرنر نمیتوانیم این را گردن آنها بیندازیم. کرنرها به نظر باید نقطه قوت تیم ژوزه مورینیو باشد. مورینیو وسواس خاصی در سازماندهی دارد و هیچ قسمتی نیاز به وسواس بیشتری از ضربات آزاد ندارد. جرقههای این اشکال از فصل گذشته و باخت 3-4 چلسی مقابل ساندرلند روی ضربه سر جوزی آلتیدور در ورزشگاه لایت خورد. مورینیو میگوید: «وقتی یک تیم روی ضربه کرنر 2 بار دروازهاش باز میشود، لایق شکست است.» لحظاتی قبل از کرنری که باعث گل دوم شد، کرنر دیگری زده شد و تیاگو موتا ضربه سر زد و تیبو کورتوآ دروازه چلسی را نجات داد. تیم پیاسجی، تیم قدبلندی است و اینکه آنها میخواستند روی ضربات آزاد به گل برسند یک سورپرایز نبوده است. پس مساله چیست؟ تنها دلیل منطقی میتواند حرفی باشد که مورینیو زد و گفت: «نتوانستیم فشار را تحمل کنیم.» این برخلاف چیزی است که تیمهای مورینیو هستند و همیشه مانند اینتر زمان او، این تیمهای سرمربی پرتغالی بودند که حریف را تحت فشار میگذاشتند. در 6 بازی از 8 بازی مهم لیگ انگلیس برخلاف ذات کشنده تیمهای مورینیو، آنها بازیای که پیش بودهاند را با تساوی تعویض کردهاند. شاید مانند فصل آخر وی در رئالمادرید، او کمی دچار لغزش اعتماد به نفس شده است و این روی تیم وی تاثیرگذار بوده است البته این تئوری غیرقابل اثبات است و تنها چیز معینی که وجود دارد این است: چلسی بیرحمیای که به آن نیاز دارد را دارا نیست. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|