در حال حاضر مهم‌ترین اخبار استقلال در 3 حوزه خلاصه می‌شود؛ انتخاب سرمربی بعدی، سکوت معنادار امیر قلعه‌نویی و روشن شدن تکلیف مالکیت باشگاه. در این شرایط استقلال روزهایی پر از شایعه را پشت سر می‌گذارد اما باید گفت به معنای واقعی در این باشگاه هیچ خبری نیست. چون تا زمان روشن شدن تکلیف سرمربی و البته مدیرعامل و حامی مالی همه گمانه‌زنی‌ها تا حد زیادی خطا دارند اما با در نظر گرفتن احتمال حضور تیم مالی جدید برای استقلال گزینه‌های سرمربیگری آبی‌پوشان شامل چند اسم محدود خواهد بود. اگرچه در این بین مربیانی نیز هستند که دوست دارند گزینه استقلال باشند. اما بپردازیم به اسامی این مربیان: علیرضا منصوریان نخستین گزینه است؛ مردی که 20 سال پیش عنوان بهترین بازیکن لیگ ایران را گرفت، می‌تواند بعد از 20 سال موقعیت موفقی در پیراهن سرمربیگری آبی‌ها داشته باشد. او در نفت سال جاری موفق بود، مشکل اینجاست که او به‌رغم میل باطنی‌اش به حضور در استقلال حضورش در این مجموعه را انکار می‌کند. با دست پس می‌زند و با پا پیش می‌کشد. نفر دوم فرهاد مجیدی خواهد بود؛ ستاره‌ای که در استقلال بعد از 30 سالگی محبوب و محبوب‌تر شد و در میان دوست‌داشتنی‌های استقلال دهه اخیر رتبه اول را گرفت. او هیچ‌گاه سابقه مربیگری نداشته اما همین محبوبیت وجهی است که حداقل برای حضور او روی نیمکت استقلال اهمیت زیادی دارد. فعلا او را خط نزنید چون اوست که بخشی از معادلات را تعیین می‌کند.
گزینه بعدی مهدی پاشازاده است، ستاره آبی‌ها در جام‌جهانی 98 قبل از اینکه دور فعالیت در استقلال به او داده شود، خود مشغول به کار شد و با تجربه هدایت تیم‌های لیگ دسته اولی می‌خواست به‌عنوان دستیار امیرقلعه‌نویی در این تیم فعالیت کند که این اتفاق رخ نداد. او خود را گزینه هدایت استقلال می‌داند اما در این باره هیچ یک از مدیران استقلال حرفی نزده‌اند! امیر قلعه‌نویی هنوز پرافتخارترین مربی تاریخ لیگ ایران است اگر نتایج ضعیف دو سال اخیر در کارنامه‌اش وارد نمی‌شد، می‌توانست همچنان گزینه غیرقابل تغییر آبی‌ها باشد. قلعه‌نویی، بارها قول قهرمانی داد و با نتایج کسب شده از محبوبیت و وجاهت دور شد تا حداقل شانس را برای ادامه کار در استقلال داشته باشد.  مربی دیگر جواد زرینچه است. هنوز افتخار دارد که سال 78 و در 33 سالگی در 4 بازی هدایت آبی‌پوشان را برعهده داشته و 12 امتیاز گرفته است. او هم بعد از چندین سال کار در دسته اول در لیگ سال جاری دستیار امیر بود. حضور او در استقلال می‌تواند تکرارکننده تجربه سال 1387 آبی‌ها باشد، زمانی که مرفاوی به‌عنوان دستیار قلعه‌نویی جای او را گرفت. گزینه خارجی این لیست اسکوچیچ است. در 2 سال اخیر در لیگ ایران رتبه هفتم و پنجم را به دست آورده است. او یک مربی استاندارد صاحب توان علمی به‌روز است. با این حال یک مانع مهم در جهت وصال دراگان و استقلال وجود دارد. او برای فسخ قرارداد 2 ساله‌اش با فولاد باید از موانع بسیاری بگذرد؛ کسب رضایت فولادی‌ها و احتمالا پرداخت خسارت مالی. در نهایت می‌رسیم به یک اسم آشنا؛ پرویز مظلومی. مظلومی 2 سال در استقلال بوده و با این تیم مقام‌های سوم و دوم لیگ را گرفت. در جام‌حذفی هم قهرمان شد، پرسپولیس را هم 4 بار برد اما بعد از استقلال نتایج بسیار بدی گرفت. با این حال فاقد یکی از مهم‌ترین فاکتورهای مهم برای به دست آوردن سکوی هدایت آبی‌هاست. «محبوبیت» یعنی چیزی که قلعه‌نویی هم موقتا از آن بی‌بهره است.
افشارزاده: بیوگرافی ۴ مربی خارجی را گرفتیم
مدیرعامل باشگاه استقلال از دریافت بیوگرافی ۴ مربی خارجی برای هدایت این تیم خبر داد. بهرام افشارزاده درباره انتخاب سرمربی استقلال اظهار داشت: ما فعلا بیوگرافی 4 مربی خارجی را دریافت کرده‌ایم اما تا زمانی که هیات‌مدیره تشکیل نشود، نمی‌توانیم درباره هیچ‌کدام نظری بدهیم. باید ابتدا تکلیف باشگاه روشن شود و سپس تصمیم‌گیری کنیم. افشارزاده درباره اینکه این 4 مربی توسط چه کسی به باشگاه معرفی شده، گفت: من محرم اسرار باشگاه هستم و نمی‌توانم فعلا چیزی بگویم. هرگاه هیات‌مدیره تشکیل شد و به جمع‌بندی رسیدیم، صحبت می‌کنم. مدیرعامل استقلال درباره گزینه‌های داخلی و اینکه هر روز گمانه‌های بیشتری برای حضور منصوریان در استقلال مطرح می‌شود، گفت: درباره مربی ایرانی هنوز هیچ حرفی نشده و تمام این اخباری که بیرون می‌آید نظر شخصی خودشان است. هرگاه از زبان من نام مربی ایرانی شنیدید باور کنید. افشارزاده که قرار بود به دیدار وزیر ورزش برود، گفت: هنوز وزیر در وزارتخانه حضور پیدا نکرده اما حتما به دیدار او می‌روم. وی در این باره که خودش ترجیح می‌دهد مربی خارجی در استقلال باشد یا داخلی گفت: نظرم را در هیات مدیره اعلام می‌کنم.
20 تا 40 درصد کسر از قرارداد در انتظار کادر فنی و بازیکنان
در صورت تایید و موافقت اعضای هیات مدیره استقلال از قرارداد کادر فنی و بازیکنان این تیم به دلیل نتایج ضعیف در لیگ و جام‌حذفی بین 20 تا 40 درصد کسر خواهد شد. پس از پایان لیگ سیزدهم و زمانی که استقلالی‌ها مقابل تراکتورسازی شکست خوردند و با کسب عنوان پنجمی سهمیه آسیا را هم از دست دادند علی فتح‌الله‌زاده اعلام کرد از قرارداد بازیکنان و کادر فنی تیم استقلال 20 درصد کسر و این مساله در دریافتی آنها اعمال خواهد شد. پس از گذشت یک فصل این جریمه در قرارداد بازیکنان اعمال نشد اما افشارزاده قصد دارد در نشست هیات‌مدیره آینده استقلال درباره جریمه احتمالی آبی‌پوشان از سایر اعضا نظرشان را جویا شود. مدیران باشگاه استقلال تصمیم دارند با توجه به عدم نتیجه‌گیری تیم در این فصل جریمه‌ای بین 20 تا 40 درصد از قرارداد بازیکنان را در نظر بگیرند که البته 20 درصد از این جرایم مربوط به فصل گذشته و در زمان مدیریت فتح‌الله‌زاده است. پیش از این گفته می‌شد قرار است بلافاصله بعد از پایان بازی‌های لیگ و شکست در داربی 80 جریمه بازیکنان رسانه‌ای شود و حتی امیر قلعه‌نویی بعد از باخت تیمش در داربی عنوان کرد جریمه باید از خود او آغاز شود اما اعتراض بازیکنان در مصاحبه‌ها نسبت به روند پرداختی مطالبات باعث شد این مساله مسکوت باقی بماند. قرار است بهرام افشارزاده با تهیه گزارشی کامل از روند نتیجه‌گیری و عملکرد کادر فنی و بازیکنان در نشست آینده هیات‌مدیره گزارش خود را به سایر اعضا ارائه کرده و در صورتی که اعضای هیات‌مدیره استقلال در جلسه آینده که البته زمان دقیق برگزاری‌اش مشخص نیست با جرایم بازیکنان موافقت کنند بین 20 تا 40 درصد از قرارداد آنها کسر و در حساب و کتاب آنها منظور شود.
 

سال 2003، ویسنته دل بوسکه پس از
3 سال و نیم حضور در تیم و کسب 2 قهرمانی در چمپیونزلیگ، 2 قهرمانی لالیگا، یک سوپرکاپ اروپا و یک قهرمانی جهان اخراج شد. سپیدپوشان 2 روز قبل از اخراج او قهرمان لیگ شده بودند ولی پیام کاملا روشن بود؛ چمپیونزلیگ ماموریت اصلی رئال بود و عدم موفقیت در کسب آن، یک شکست برای رئال محسوب می‌شد، با اینکه در رقابت‌های داخلی سپیدپوشان قهرمان شده بودند. پس از 2 قهرمانی به همراه آث‌میلان در سال‌های 2003 و 2007، آنچلوتی بزرگ‌ترین دستاورد را برای رئال به ارمغان آورد. او جام دهم را برای فلورنتینو پرس کسب کرد ولی رئیس باشگاه، اعتماد زیادی به سرمربی ایتالیایی نداشت. وقتی رئال و مربی‌اش وارد لیسبون شدند، آنچلوتی در حال سقوط بود. بازی طوری پیش رفت که همه چیز به اخراج او منتهی می‌شد و به نظر رئال فینال را نمی‌برد ولی او پاسخی محکم داشت. او در فصل اولش، کوپا دل ری، چمپیونزلیگ، سوپرکاپ اروپا و جام باشگاه‌های جهان را به دست آورد. در فصل دوم، 22 پیروزی پیاپی کسب کرد و به نظر ثبات را به رئال بازگردانده بود ولی در یک چشم به هم زدن، حالا آنچلوتی دیگر سرمربی رئال نیست. او روز دوشنبه، پس از اینکه نتوانست جامی در این فصل به‌دست آورد، اخراج شد. 4 جام فوق‌العاده در 2 سال برای پرس کافی نبود. به نظر می‌رسد در زمان دل‌بوسکه نیز کسب قهرمانی اسپانیا به همراه زیدان، رونالدو، کارلوس و فیگو کافی نبود و درباره آنچلوتی نیز با حضور بازیکنانی مثل رونالدو، گرت بیل و خامس رودریگس همین روند تکرار شد. با اینکه آنچلوتی باید تغییراتی در دفاع تیم ایجاد می‌کرد ولی به نظر می‌رسد او دقیقا همان اسباب‌بازی زیبایی است که پرس در برنابئو به آن نیاز داشت و یک عروسک زیبا از دید پرس، روی خط حمله و هافبک کار می‌کند. همه نوع بهانه‌ای برای زیر سوال بردن تناسب آنچلوتی با حضور در مادرید به کار برده شد. حتی گفته شد او به اندازه کافی برای رئال قدرتمند نبود. او انسان ملایمی بود ولی همانطور که خودش در یک کنفرانس خبری گفت: «این انسان ملایم، تا به حال 3 بار قهرمان چمپیونزلیگ شده است». مردم در مقابل صحبت‌‌ها و دلایلی که برای افت تیم مطرح می‌شود، خیلی زودباور هستند و همه فراموش می‌کنند که هیچکس در فوتبال، نمی‌تواند تمام بازی‌های فصل را با پیروزی پشت سر بگذارد. آنچلوتی در آمار درصد برد، دومین رکورد را در تاریخ رئال مادرید دارد و در 75 درصد بازی‌ها به پیروزی رسیده است، حتی بالاتر از مورینیو. شاید او باید زودتر می‌رفت ولی کارنامه  او به حدی درخشان بود که اخراجش در تابستان سال گذشته کاملا غیرمنطقی بود و پس از 22 پیروزی پیاپی، او به عنوان یک مربی فوق‌العاده شناخته می‌شد. وقتی رئال دچار افت شد و پس از 22 پیروزی پیاپی، روند سقوط را پیش گرفت، پرس به دنبال راه جدیدی برای کمک کردن به تیم و مربی‌اش نگشت، فقط تصمیم گرفت که مثل گذشته از شر مربی خود راحت شود. مدل مدیریت رئال ثباتی در پی ندارد و جانشین آنچلوتی، دوازدهمین مربی است که رئال از سال 2003 با اخراج دل‌بوسکه به خدمت گرفته است. مربی جدید در حالی قرارداد امضا می‌کند که می‌داند قراردادش ارزش خاصی ندارد. پرس مربی‌های بزرگ را به خدمت می‌گیرد و پس از یک اشتباه، آنها را از تیم اخراج می‌کند و این رئال است که در نهایت، متضرر خواهد شد.

پس از کم‌لطفی مسؤولان بلندپایه ورزش و عدم اعزام تیم‌ملی واترپلو به بازی‌های آسیایی، بی‌اعتنایی و عدم حضور وزیر ورزش و معاونانش برای شرکت در افتتاحیه مسابقات توسعه جهانی واترپلو موجب شد بسیاری واترپلو را فرزندخوانده وزارت ورزش بدانند. جای خالی مسؤولان وزارت در افتتاحیه پنجمین دوره رقابت‌های توسعه جهانی واترپلو (فیناترافی) نکته‌ای تأمل‌برانگیز بوده که قطعاً حمایت وزارت از مسابقات بین‌المللی را بشدت زیر سوال خواهد برد. شاید بتوان افتتاحیه رقابت‌های فیناترافی که روز یکشنبه در استخر9 دی برگزار شد را تنها افتتاحیه مسابقات بین‌المللی دانست که هیچ ردپایی از مسؤولان ارشد ورزش کشور میزبان در آن یافت نشد. در این افتتاحیه که حتی حجت‌الاسلام محمدحسن ابوترابی‌فرد، نایب‌رئیس مجلس شورای اسلامی نیز در آن حضور داشت فقط شاهرخ شهنازی، دبیرکل کمیته ملی المپیک به‌عنوان یک مسؤول ورزشی شرکت کرد. اما تماس‌های مکرر خبرنگاران با امیررضا خادم، معاون حقوقی، پارلمانی و امور استان‌های وزارت ورزش برای جویا شدن علت این عدم حضور نیز بی‌فایده بود و او پس از یک بار پاسخ به تلفن همراه خود و اینکه در جلسه حضور دارد دیگر به تماس‌ها پاسخ نداد، گویا خادم امور مهم‌تری را در دست بررسی داشته و فعلا فرصت پاسخگویی به اینکه چرا کسی از وزارت در افتتاحیه چنین رقابت‌های مهمی شرکت نکرده است را ندارد.البته در نهایت باید به این نکته رسید که وقتی معاون وزیر فرصت پاسخگویی نداشته به‌طور حتم خود وزیر درگیر مسائل مهم‌تری بوده و حضور واترپلو در رقابت‌های بین‌المللی هیچ اولویتی برای او ندارد و شاید آقای وزیر در حال تصمیم‌گیری درباره انتخاب سرمربی تیم‌ملی فوتبال بوده و واترپلو برایش از اهمیت کمتری برخوردار است. از طرف دیگر باید به این نکته توجه کرد که این نوع میزبانی‌ها دستاوردهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی بالایی برای کشور به دنبال داشته و در دورانی که دشمنان نظام از هر راهی به دنبال ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران هستند و موجی از تبلیغات منفی علیه کشورمان را به راه انداخته‌اند حضور همزمان نزدیک به 10 کشور آن هم از 4 قاره جهان برای مسابقات ورزشی فرصت بسیار مناسبی است تا با برگزاری هرچه بهتر این میزبانی وجهه اصلی ایران را به جهان معرفی کرده و توانایی‌ها و ظرفیت‌های کشورمان را به طور شایسته نشان دهند ولی در واقع با این بی‌توجهی‌ها از این نکته اساسی و مهم غافل می‌مانیم. به طور حتم غیبت مسؤولان ورزشی در افتتاحیه سوال بزرگی در ذهن مسؤولان جهانی این رشته از جمله جیانی لونزی رئیس کمیته فنی واترپلوی فدراسیون شنای جهان (فینا)، مربیان و ورزشکاران دیگر کشورها ایجاد کرده است و بی‌شک این نکته را ضعف بزرگی نه تنها برای واترپلو بلکه برای ورزش ایران تلقی خواهند کرد.
 

پیشنهاد 28 میلیون یورویی چلسی به بابا
چلسی پیشنهادی جدید برای جذب عبدالرحمن بابا آماده کرده است و قصد دارد با 28 میلیون یورو این بازیکن را جذب کند. چلسی در فصل نقل و انتقالات بشدت به یک مدافع مطمئن نیاز دارد و پس از نتیجه نگرفتن از مذاکره با رافائل واران سراغ پدیده این فصل بوندس‌لیگا رفته است که مشتریان زیادی دارد. ژوزه مورینیو مدافع چپ غنایی آوگسبورگ را زیر نظر گرفته و برای انتقال او مبلغ 20 میلیون پوند تعیین کرده است. این مدافع 20 ساله در فصل جاری بوندس‌لیگا یکی از بهترین بازیکنان در پست خود بود و چند تیم دیگر هم در تلاش برای جذب او هستند. بابا تابستان گذشته در انتقالی 5/2 میلیون یورویی از گروترفورث در بوندس‌لیگا 2 به آوگسبورگ پیوست. چلسی تابستان گذشته برای انتقال فیلیپه لوئیس 8/15 میلیون پوند هزینه کرد ولی این مدافع برزیلی نتوانست در ترکیب مورینیو جای بگیرد.

داوران کره‌ای، دیدار الاهلی- نفت را قضاوت می‌کنند
کنفدراسیون فوتبال آسیا اسامی داوران دیدار تیم‌های الاهلی عربستان و نفت ایران از مرحله یک‌هشتم نهایی رقابت‌های لیگ قهرمانان آسیا را اعلام کرد. کنفدراسیون فوتبال آسیا اسامی داوران دیدار تیم‌های الاهلی عربستان و نفت ایران از مرحله یک‌هشتم نهایی رقابت‌های لیگ قهرمانان آسیا را به شرح زیر اعلام کرد. داور: کیم دانگ جین از کره‌جنوبی، کمک‌ها: جئونگ‌های سانگ و بنگ گیئول از کره‌جنوبی، داور چهارم: کیم دائیونگ از کره‌جنوبی ناظر بازی: گوتام کار از هند، ناظر داوری: ویکتور کولپاکو از قرقیزستان دیدار تیم‌های الاهلی عربستان و نفت ایران از مرحله یک‌هشتم نهایی رقابت‌های لیگ قهرمانان آسیا ساعت 22:15 امشب در جده برگزار می‌شود.
 

محمدحسین عباسی: این، داستان تولد یک تفاوت است. مانیفست تمام‌عیار منحصر به فرد بودن.
1- چهل و نه؛ این عدد حالا شمار سال‌های عمر آدمی است که عادت نکرده‌ایم با عدد و رقم به خاطر بسپاریمش که همیشه بهانه‌های بهتری از «آمار» برای به یاد آورده شدن به دست‌مان داده و یاد نگرفته‌ایم توی صفوف منظم میانگین‌ها، سبک‌سنگینش کنیم. آنچه امروز لابه‌لای شمع‌های آب‌شده در واژه‌ها به آوازهای دلربای جشن سپرده می‌شود، داستان تولد یک تفاوت است. مانیفست تمام‌عیار منحصر به فرد بودن البته که با سطح خاصی از توانایی، می‌شود روی خط سرنوشت دروازه‌ها ایستاد، می‌شود داربی را نباخت، می‌شود سوپرسیو داشت، می‌شود پنالتی گرفت، درخشید و تشویق شد و روی جلد روزنامه‌ها رفت اما برای احمدرضا شدن، نیاز به فرمول مرموزی است که تنها نسخه تاریخش را توی ژن‌های او کار گذاشته‌اند. پرواز را از یک جایی، همه پرنده‌ها یاد می‌گیرند اما همیشه گروهی از آنها بلد‌تر می‌پرند.
2- «آشیانه‌بان» قلب‌هایی که به اطمینان حضور او نگرانی برای تیم ملی را فراموش کردند، مرد اول سرخ‌هایی که چون احمدرضا را داشتند، باورشان شده بود تیم‌شان بایرن‌مونیخ است،  روزهای خوب و بد زیادی را در فوتبال تجربه کرد. از پنالتی‌های مهار شده دیدار با کره‌شمالی در مسابقات آسیایی پکن تا روز عجیبی که نتوانست یکی از خروج‌های باصلابت همیشگی‌اش را به نمایش بگذارد و جرات گل زدن و غش کردن را به هاشمی‌نسب داد. میزانسن همه روزهای تلخ و شیرین او اما با لبخندهای محونشدنی‌اش تزئین شده‌اند. برای همین است که او را به جای واکنش‌ها و نتیجه‌ها، با لبخند‌ها و وارو‌های بی‌توجه به جریان بازی و آدامس جویدن‌ها به خاطر سپرده‌ایم. احمدرضا، به آدم‌های زمانه‌اش یاد داد که می‌شود با یک لبخند شیطنت‌آمیز، یقین پیروزی را از رقیب گرفت و او را به تردید انداخت که می‌شود وقت هجوم تیکی‌تاکاوار تلخکامی، آدامس جوید، آرام ماند و کره زمین را با یک دست مهار کرد.
3- اصلی‌ترین تمایز آقای عقاب، با خیل عظیم فوتبالیست‌های وطنی بویژه مدرن‌ها و پست‌مدرن‌‌هایشان، در جلسات تمرینی رقم خورده است. حتی اگر حامد کاویانپور خاطره مشهور یکی از اولین روزهای تمرینش با پرسپولیس و تماشای تمرینات پل گاسکوئین‌وار احمد را روایت نکرده باشد، حتی اگر علیرضا حقیقی از فشار تمرینات او به مرحله پودر شدن نزدیک نشده باشد، در انحنای عضلاتش می‌شود به ساعت‌های صرف شده برای آماده بودن پی برد و به تاوانی که برای پروازهای بلندش پرداخته است. او در سال‌هایی که خمیازه حرف اول تمرین را می‌زد دیوانه‌وار تمرین می‌کرد. جلسات تمرینی که شاید روزی برای شکنجه در زندان‌های مخفی مورد استفاده قرار بگیرند!
4- سهم این روزهای جماعت مفتون فوتبال از عابدزاده در این مرز، فقط خاطره‌هایش هستند. اینجا، طرح پیراهن‌های قدیمی‌اش را به تن گلر‌ها کرده‌اند تا شاید جادوی نقش و نگار و خط و خطوط معجزه‌ای را سر راه آنها قرار دهد. خودش اما آن طرف دنیاست تا «معلم» بچه‌هایی باشد که زندگی‌شان هم مثل خیابان‌ها‌شان آرام است و ما اینجا، در هفته دروازه‌بان‌ها در پرمخاطب‌ترین برنامه تلویزیونی‌مان، به این سوال برسیم که معنی «نکیسا» چه می‌تواند باشد؟ احمدرضا که در آبان‌ماه ۸۸ با آرای مردم در نظرسنجی 90 محبوب‌ترین فوتبالیست 3 دهه اخیر فوتبال ایران معرفی شد، هنوز هم جایگاهی فراموش‌نشدنی در اذهان مردم ایران دارد. حتی اگر افعال را اشتباه ادا کند، حتی اگر فوتبالش به واسطه آن بیماری لعنتی زود‌تر از موعد تمام شده باشد، حتی اگر تاریخ را درباره او تحریف کنند و حتی اگر دیگر به خانه بازمی‌گردد و از عقاب، تنها یک مشت پر برای دوستدارانش بماند. نام او برای همیشه در فهرست دست‌نیافتنی‌ترین‌ها برای آیندگان خواهد ماند. نام آقای
مثبت بی‌نهایت!