گفتوگوی «وطن امروز» با امیر لشکری کارگردان نمایش «بحث داغ فرهنگی»
برخی با فرهنگ کاسبی میکنند
مرتضی اسماعیلدوست: نمایش «بحث داغ فرهنگی» به دنبال ارائه فضایی گفتوگو محور درباره بافت و ماهیت فرهنگ بهعنوان یک شیوه خاص زندگی است و از این حیث مقوله نظام ارتباطی در طراحی صحنه و اجرای این نمایش از اهمیت بسزایی برخوردار است. از این رو با امیر لشکری، نویسنده و کارگردان این اثر به گفتوگو پرداختم تا از دغدغهها و مباحثی صحبت کنیم که این روزها حول فرهنگ در تالار استاد مشایخی به راه انداخته است.
***
بحث فرهنگی همیشه به شکلی داغ به گفتوگو درآمده و همچنان قابل طرح است. با چه دغدغهای سراغ برپایی این ایده رفتید؟
سال گذشته یک مجموعه نمایشنامه از من در مجموعهای با نام «الکی خوش» به چاپ رسید که یکی از آنها «بحث داغ فرهنگی» نام داشت و در همانجا دغدغهها و مواردی را که خیلی جدی در زمینه مسائل فرهنگی و معضلات و بنبستهای فرهنگی بود منعکس کردم و دوست داشتم در فرصتی آن را کارگردانی کنم. پیش از این هم اجرایی از این نمایشنامه داشتهام و به دنبال بحثهای داغی بودم که راجع به فرهنگ در جامعه از گذشته وجود داشته است. یکی از مسائلی که باعث شد در سال گذشته نمایشنامه «بحث داغ فرهنگی» را نوشته و امسال آن را اجرا کنم، تعیین سال فرهنگ توسط مقام معظم رهبری بود و اینکه دوباره مسائل و الزامات فرهنگ مورد توجه قرار گرفت چرا که فرهنگ از جمله مباحثی است که همیشه در جوامع مختلف و در کشور ما در مورد چگونگی انجام و تعاریف و زیرمجموعههای آن بحث وجود دارد و نیاز است بیشتر درباره آن گفتوگو و البته کار انجام شود.
شما در ارائه این فضای رئالیستی به دنبال زبانی طنازانه و تا حدی بیان فانتزی بودید. این نوع فرم اجرا را براساس چه تفکری برگزیدید؟
فضای کارهای من براساس سبک رئال-فانتزی انتخاب میشود و طنز موقعیت در این نوع کارها باعث میشود از گزندگی انتقادات و بحثهای خیلی جدی درون اثر کاسته شود تا موجب خستگی و پس زدن مخاطب نشود. از طرفی برای من فرم گفتوگونویسی براساس زبانی خاص هم مطرح بود، چرا که اخیرا در حوزه تئاتر مساله استفاده از زبان، کاربردی متفاوت یافته و دیگر کارکرد گذشته را ندارد و میتوان از آن نگاههای متفاوتی داشت.
پس جدا از ایجاد فضایی گفتوگو محور برای طرح مسائل فرهنگی، دغدغه فرم اجرایی هم برای ارائه داشتید؟
قطعا اینگونه است. فرمگرایی از طریق بحث زبان برایم مهم بوده است و باعث شده در کنار طرح مسائل بسیار جدی فرهنگ، فرم دیالوگنویسی را دستاویز طرح سوال قرار دهم. در کنار جامعیت بحث فرهنگ و مسائل و زمینههای مختلف آن سعی کردم گفتوگوها را طوری بنویسم که در آن خلاقیت در بیان وجود داشته باشد و ادای واژهها براساس تنوع به مخاطب ارائه شود.
حتما در مورد شکل بیان اثر و مفاهیم گستردهای که در این نمایش عرضه شده به گفتوگو خواهیم پرداخت، چرا که مقوله فرهنگ دامنه گستردهای دارد که نمیتوان به قطعیت در مورد فرآیند دستیابی به آن سخن گفت.
ما در نمایش «بحث داغ فرهنگی» به این مساله میپردازیم که چگونه میتوان فرهنگ را از نگاه افراد مختلف تفسیر و تحلیل کرد. شما دیدید که هر یک از افراد حاضر در این نمایش براساس جهانبینی و نوع نگاه خود به زندگی، تعریفی مستقل از فرهنگ را ارائه میدادند و برخی حتی توانایی فکر کردن به این مساله مهم را نداشتند. بحث دیگر این بود که آیا تنها با حرف و گفتوگو میتوان به فرهنگ برتر دست یافت؟
به هر حال برای رسیدن به درکی استوار از مقوله فرهنگ باید به شاخصهها و عناصر مطلوب فرهنگگزینی رسید تا از هرگونه کجتابی فرهنگی دور شد.
همینطور است و در نمایش ما هم از اختلاط فرهنگی تا شوخی با فرهنگ و حتی دسیسهگری از امر فرهنگ وجود دارد. ما برای همین 60 دقیقه به گفتوگویی جالب و قابل تامل در زمینه چگونگی رسیدن به فرهنگی موثر دست زدیم اما در نهایت همان کسی که دم از فرهنگ برتر میزد، دیدیم که چگونه از این مساله سوءاستفاده کرد!
درباره پایان موثر و ارزنده نمایش صحبت خواهیم کرد اما پیش از آن لازم است تعریفی را که خودتان از مساله فرهنگ متعالی ارائه میکنید به بحث بکشیم.
ببینید! مساله فرهنگی مقوله گستردهای است و ما وقتی رجوع به فرهنگ فارسی دهخدا و معین هم میکنیم در کنار فرهنگ به عناوین مختلفی میرسیم و 3 نقطهای که میتواند همچنان ادامه داشته باشد. هر شخصی هم براساس وسعت دید خودش این مساله را تعریف میکند و چه بسا به جای یک ساعت اجرای نمایش میتوانستیم ساعتها در این مورد صحبت کنیم و شاید همچنان به قطعیتی مطمئن نمیرسیدیم چرا که فرهنگ، مجموعهای از رفتارها و منشهای یک جامعه را مطرح میکند.
بحث نظاممندی در فرهنگ و به چالش کشیدن نگاههای متمایز در فهم این مساله از طریق کنشگری کاراکترها در نمایش «بحث داغ فرهنگی» شکل میگیرد اما این بحث در پایان همچنان لاینحل باقی میماند. نمیخواستید به قطعیتی در دستیابی به شیوه مشخص فرهنگ گزینی برسید؟
میخواستم بگویم بخشی از درک ما از فرهنگ از طریق عمل اتفاق میافتد نه تنها با ساعتها گفتوگو کردن. همانطور که در واقعیت پذیرفتنی نیست که بخواهیم محصولی با نام فرهنگ را بستهبندی کنیم و چشم بسته به مردم ارائه دهیم، در داخل نمایش هم نمیتوان با قطعیت به تماشاگر تفهیم کرد که کدام یک از تعابیر فرهنگی را باید در زندگی به کار بگیرد البته مسائلی که در نمایش مطرح میشود و مواردی که درباره آداب گفتوگو و رعایت حریم و حقوق دیگران و نوع پوشش و حتی فرهنگ رانندگی در جامعه اشاره مییابد، تا حدی به مساله فرهنگ صحیح در جامعه توجه دارد.
6 کاراکتر نمایش را براساس چه تفکری انتخاب کردید و به نظرتان آنها میتوانند نمونههایی حقیقی از تنوع دیدگاههای مردمان جامعه ما باشند؟
کاراکترهای نمایش «بحث داغ فرهنگی» بر اساس تنوع سن و جنسیت و دیدگاه و سطح معلومات انتخاب شدند و حتی در آنها زنی که رانندگی میکند هم وجود دارد البته در نمایشنامه مرد مسنی بود که به دلیل شرایط اجرا حذف شد. به هر صورت ما میتوانستیم باز هم شخصیتهای دیگری که ما به ازای بیرونی دارند به نمایش خود اضافه کنیم، چرا که همانطور که گفتم دیدگاههای متنوع و متناقضی درباره تفکر فرهنگی وجود دارد. من احساس کردم میتوان از طریق تجزیه فهم این کاراکترها در داخل نمایش مساله فرهنگ را به چالش گرفت، چرا که متاسفانه گاهی شرایطی دور از آنچه در گذشته درباره فرهنگمداری وجود داشته در جامعه امروز ما به چشم میخورد.
مساله مهم مطرح شده در نمایش «بحث داغ فرهنگی»، بیگانگی فرهنگی بوده که به دنبالش تهاجم فرهنگی را خواهد داشت. این مساله در نمایش با انتقاد از شیوه ارتباطمندی تا نحوه پوشش را شامل میشود.
همینطور است. یکی از مسائل مهم در داخل فرهنگ، همین دور شدن از فرهنگ اصیل و حقیقی خودی است که به مرور با ارتباط با دنیای تکنولوژی و تداخل فرهنگها به شکل نامطلوبی درآمده و ما در این نمایش آن را به نقد میگیریم. شرایط نامطلوب پوشش جوانان و بیهویتی فرهنگی مساله قابل توجهی است که نیاز است به آن پرداخته شود. بخش مهمی از اضمحلال فرهنگی از طریق همین انتخاب نادرست فرهنگی رخ میدهد که باید بیشتر از این درباره این مساله تامل کرد تا بتوان از طریق برجسته کردن فرهنگ اصیل خود با تهاجم فرهنگی مقابله کرد. البته معضلات فرهنگی بسیار گسترده بوده و تنها نمیتوان بخش خاصی را مورد توجه قرار داد.
درک نادرستی از معنای فرهنگ همچون دیگر مفاهیم غایی بشر وجود دارد و گاها میبینیم نزد برخی، فرهنگ والا به مثابه قرار گرفتن در طبقه اجتماعی بالادست تعریف میشود که این مساله در نمایش شما هم وجود داشته است.
بله! متاسفانه همینطور است. ما در نمایش با دیدگاههای دورافتادهای از فرهنگ مواجه میشویم، مثلا یکی از کاراکترها بحث آدم پولدار بافرهنگ را مطرح میکند و کاراکتر دیگر آن را نقض میکند. یکی درباره پندار فرهنگی حرف میزند و آن یکی فرهنگ را در کردار میبیند.
نظریات مختلفی دربار ه سرنوشت تمدنها وجود دارد. با توجه به موقعیت فعلی فرهنگی در کشور به نظرتان ما در چه مرحلهای قرار داریم؟ در وضعیت تکامل یا انحطاط یا دورانی ایستا به سر میبریم؟
در نمایش ما هم دیالوگی وجود دارد که میگوید فرهنگ را باید در دورانی مشخص و چندینساله بررسی کرد. به نظرم با همه معضلات موجود ما داریم به سمت مطلوبی پیش میرویم. شاید آنچه در جامعه میبینیم به ظاهر خوشایند نباشد، اما این دوران گذاری است که باید طی شود و این سیر اتفاقات و چالش دیدگاهها شاید لازمه رسیدن به تکامل باشد.
این نمایش کاملا گفتوگومحور دنبال میشود و فراز و فرود موقعیتها در این نوع شیوه اجرایی رعایت نمیشود. به نظرتان این شکل اجرا میتواند برای تماشاگر ایرانی خوشایند باشد؟
باید این شیوه را به تجربه درآورد، چرا که همانطور که میدانید تماشاگر ما به شکل پیرنگی داستان عادت کرده و شاید برای انواع شیوههای بیانی چندان تجربهای را از سر نگذرانده باشد البته خوشبختانه تاکنون از نمایش «بحث داغ فرهنگی» استقبال خوبی شده است. در این شیوه دیالوگنویسی که مبتنی بر موقعیتنویسی است تا اندازه زیادی از ادبیات توصیفی فاصله گرفته میشود و همه چیز حول یک موقعیت دراماتیک قرار میگیرد که نمونه سرآمد این شکل بیان در نمایشنامه «در انتظار گودو» رخ میدهد. در «بحث داغ فرهنگی» به دنبال موقعیتنویسی بودم که چندان پایبند شیوه داستانی نیست. البته زبان طنز میتواند موجب همراهی و جذب مخاطب شود و آن فاصله را دور کند.
یکی از مباحث حوزه گفتوگونویسی بویژه پس از ظهور ناتورالیسم، چگونگی ظهور فرم زبانی و ضرورت ادبیت زبان نمایشی است. شما جهت دور شدن از مخمصه بیان به چه شیوهای عمل کردید؟
برای من اهمیت ادبیات و تاثیر متن برای تماشاگر بسیار مهم است. مسالهای که در دیالوگنویسی بسیار حائز اهمیت است، تئاترواری در زبان بوده که در آن زبان بهعنوان نشانه برتر تئاتری درمیآید. به عبارتی در کنار میزانسن، طراحی نور و صحنه و موارد دیگر، زبان بهعنوان عامل تئاتری مطرح شده و بازیهای زبانی شکلدهنده ساختار نمایش میشود و زبان علاوه بر انتقال دادههای داستانی به مخاطب، موجب شخصیتپردازی، ایجاد فضا و ریتم و بازی در فرم اجرا میشود و ما این را به دفعات در نمایش «بحث داغ فرهنگی» میبینیم.
پایانبندی شما برای این نمایش که مبتنی بر سوءاستفاده فرهنگی است بهخوبی فاصله حرف تا عمل را نمایان میکند که میتواند ارجاعی به عملکرد نادرست برخی از مسؤولان فرهنگی باشد. این نوع پایان براساس چه دیدگاهی طراحی شد؟
تحلیل کاملا درستی داشتید. متاسفانه همیشه درباره مساله فرهنگ حرف زده میشود و فاصله زیادی برای انجام کار فرهنگی وجود دارد. شاید پایان این کار بسیار تلخ باشد اما هدف ما هم از این نمایش، تلنگر زدن به مردم و مسؤولان فرهنگی بوده است. متاسفانه مانند کاراکتر کتابفروش نمایش، در جامعه هم دچار نوعی کاسبی فرهنگی هستیم و متاسفانه در بسیاری موارد فرهنگ بهعنوان دستاویزی قرار میگیرد. مثلا وقتی سینماگر ما درباره فرهنگ حرف میزند، به دنبال فروش بیشتر محصول خود است و مسؤول فرهنگی به شکلی دیگر. ما در نمایش هم میبینیم که فردی را که دغدغه فرهنگی دارد در نهایت میخواهد کتابهای «فرهنگ چیست» را به مردم بفروشد و همه دردمندیهایی که بیان میکرده برای رسیدن به سود مالی بوده است! البته آدمهای دلسوزی هم در زمینه فرهنگ وجود دارند و نمیتوان همه را زیر سوال برد.