رئال‌مادرید با هدایت رافائل بنیتس یکی از بدترین بازی‌های تاریخ خود را به نمایش گذاشت و با نتیجه
4 بر صفر در سانتیاگو برنابئو تن به شکست داد. بنیتس نشان داد مربی بزرگی برای رئال نیست و نمی‌تواند در این تیم دوام آورد. رئال‌مادرید یکی از بدترین بازی‌های تاریخ خود را به نمایش گذاشت. شکست خوردن آن هم با 4 گل و آن هم در سانتیاگو برنابئو هیچ توجیه و بهانه‌ای ندارد. رئال‌مادرید در ورزشگاه خانگی خود برابر رقیب و حریف دیرینه‌اش تحقیر شده و طبیعی است که هواداران این تیم از چنین نتیجه‌ای بسیار ناراحت باشند. انگشت اتهام در درجه نخست به سوی رافائل بنیتس است. عملکرد ضعیف تاکتیکی و فنی، از دست رفتن شخصیت تیمی، بی‌هویت بودن، نداشتن افکار واضح هجومی و دفاعی و تحقیر شدن در ال‌کلاسیکو همه و همه کافی است تا ثابت کند رافائل بنیتس وصله رئال‌مادرید نیست و سران این باشگاه اسپانیایی در انتخاب او کاملا اشتباه کردند و این مربی با کارنامه نمی‌تواند در کهکشانی‌ها موفق باشد و به همین خاطر هم است که تنها بعد از 12 هفته دستمال‌های سفید که نماد خشم و اعتراض مادریدی‌ها است به اهتزاز درآمدند تا آنها خشم خود را از سرمربی تیم بیان دارند. عملکرد بسیار بد در ال‌کلاسیکو، تعویض‌های بی‌هدف و ترکیب عجیب؛ دیگر چه چیزی برای بنیتس مانده است. این مربی در همین یک بازی ثابت کرد که مرد بازی‌های بزرگ نیست. او مقصر اصلی این شکست رئال مادرید است. در این گزارش می‌خواهیم به 5 اشتباه بزرگ او در این دیدار که باعث شد تا رئال سه امتیاز حساس را از دست بدهد بپردازیم. کاسیمیرو بدون شک بهترین هافبک رئال‌مادرید در فصل جاری و یکی از بهترین بازیکنان این تیم بوده است. این بازیکن برزیلی که در تابستان سال جاری بعد از درخشش در پورتو به رئال‌مادرید برگشت عملکرد بسیار خوبی در میانه میدان این تیم داشت. انتظار می‌رفت او در دیدار برابر بارسلونا با توجه به قدرت بسیار بالای آبی‌و‌اناری‌ها در کارهای هجومی در ترکیب اصلی قرار گیرد اما در میان تعجب همگان بنیتس او را نیمکت‌نشین کرد. حتی سرخیو راموس کاپیتان رئال هم بعد از پایان بازی اعتراف کرد که جای خالی کاسیمیرو در این بازی بشدت احساس می‌شد. خط میانی رئال در کارهای دفاعی بسیار بد ظاهر شد. لوکا مودریچ و تونی کروس از جریان بازی به دور بودند. روی گل نیمار کروس که وظیفه داشت در کارهای دفاعی به تیمش کمک کند مقصر اصلی بود. نه کروس و نه مودریچ وظایف دفاعی خود را به خوبی در این دیدار انجام ندادند. بنیتس اشتباه بسیار بزرگی کرد که کاسیمیرو را در ترکیب اصلی به میدان نفرستاد. با حضور این بازیکن برزیلی عملکرد دفاعی رئال بهتر می‌شد و بارسلونا نمی‌توانست به این راحتی حمله کند. نیاز رئال به پیروزی و فشار هواداران به بنیتس برای ارائه بازی زیبا باعث شد تا او ترکیبی ناآماده را به میدان بفرستد.
آینده‌ای بی‌سرانجام
بنیتس در این دیدار کریم بنزمای فرانسوی را که چند هفته‌ای به علت آسیب‌دیدگی نمی‌تواند بازی کند و در شرایط روحی بدی قرار داشت در ترکیب اصلی قرار داد. او عملکرد بسیار ضعیفی داشت و کاملا روشن بود که از روزهای اوج خود فاصله دارد و در شرایط روحی خوبی قرار ندارد. رئال‌مادرید در کارهای هجومی تیمی بی‌هویت نشان می‌دهد و با تیم فصل قبل کارلو آنچلوتی فاصله زیادی دارد. در نیمه نخست بارسلونا با توجه به آنکه در زمین رئال بازی می‌کرد کمی دفاعی‌تر بازی کرد اما بازیکنان رئال هیچ طرح و نقشه‌ای برای کارهای هجومی نداشتند. مودریچ و کروس که از بهترین هافبک‌های جهان هستند نمی‌توانستند توپ را به خوبی به خط حمله برسانند. رئال در کارهای هجومی ضعف تاکتیکی داشت و بنیتس باید جوابگو باشد.گذشته از ضعف رئال در کارهای دفاعی و هجومی می‌توانیم بگوییم که تیم بنیتس شخصیتی بسیار ضعیف دارد و شایسته و بایسته باشگاه بزرگ رئال‌مادرید نیست. در دوران مورینیو و آنچلوتی رئال‌مادرید شخصیت تیمی بزرگی داشت و برابر تیم‌های بزرگ و کوچک بازی‌های بزرگی را به نمایش می‌گذاشت و حداقل می‌توانست در سانتیاگو برنابئو خوب ظاهر شود اما تیم بنیتس بدترین عملکرد در سانتیاگو برنابئو را داشت و به قول ریوالدو آبی‌و‌اناری‌ها انگار در یک بازی تمرینی به میدان رفته بودند. رئال مادرید تنها بازنده این دیدار نبود بلکه چیزهای زیاد دیگری را هم ثابت کرد. این تیم نشان داد که شرایط روحی خوبی ندارد و نمی‌تواند با این بازی‌های ضعیفی که به نمایش می‌گذارد فصل خوبی را پشت سر گذارد. تعویض‌های رافائل بنیتس در این دیدار بسیار بد بودند. این مربی اسپانیایی با برگه‌ای که در دست داشت اشتباهات بازیکنانش را یادداشت می‌کرد. او می‌خواست نشان دهد که حواسش به همه چیز هست و بازی را در کنترل دارد اما با تعویض‌هایی که انجام داد ثابت کرد به کلی از جریان بازی به دور است و فشار باعث شده تا تمرکز خود را از دست دهد. خامس رودریگز هر چند در کارهای دفاعی ضعیف ظاهر شد اما تحرک زیادی در کارهای هجومی داشت و چند بار با شوت‌های زیبایی که به طرف دروازه حریف زد براوو را مجبور به انجام واکنش کرد. بهتر بود او رودریگز را تعویض نکند؛ ایسکو جانشین رودریگز شد که با کارت قرمز داور از بازی اخراج شد. و اما بدترین تعویض بنیتس فرستادن کارواخال به جای مارسلو بود. مارسلوی برزیلی هم تا حدودی خوب ظاهر شد و در کارهای هجومی کمک زیادی به تیمش کرد. بنیتس به جای آنکه ترکیب تیمش را هجومی‌تر کند با بیرون کشیدن مارسلو و بازی دادن به کارواخال بیشتر دفاعی‌تر شد. بهتر بود او تونی کروس را که تنها در میدان راه می‌رفت تعویض کند و به جای او کاسیمیرو را به میدان بفرستد.
 

 مهدی طاهرخانی: برخلاف آنچه عام تصور می‌کنند علی کفاشیان به هیچ عنوان مخالف مرخصی‌های بلندمدت کی‌روش نیست. تنها مشکل رئیس فدراسیون فوتبال، فشار رسانه‌ها است که آن هم با یک افشاگری درباره بیماری کی‌روش تا حدودی حل شد. هنوز هواپیمای حامل ملی‌پوشان از گوام به مقصد تهران در باند فرودگاه امام ننشسته بود که بعضی از رسانه‌ها که ارتباطات بسیار نزدیکی با بعضی از افراد فدراسیون فوتبال دارند، اعلام کردند کی‌روش قصد دارد چند ماه به مرخصی برود و در این بین کفاشیان به او پاسخ منفی داده است. پیرو همین خط اشتباه، منتقدان کی‌روش که خوراک خبری خود را از داخل فدراسیون فوتبال می‌گیرند شروع به تحلیل محتوا کردند. با این مضمون که کی‌روش هوشمندانه بحث استعفا را مطرح کرد تا با این حربه بتواند از کفاشیان مرخصی بگیرد. اما این تحلیل تنها برای اقناع افرادی مثمر ثمر بود که نه از نوع رابطه کی‌روش و کفاشیان مطلع هستند و نه اصولا می‌دانند رئیس فدراسیون چه علاقه خاصی به مرخصی‌های بلندمدت سرمربی تیم‌ملی دارد.  علی کفاشیان در خاتمه نشست اضطراری روز پنجشنبه خیلی صریح به خبرنگاران گفت مشکلی با مرخصی کی‌روش ندارد، چرا که فعلا بازی‌های لیگ دنبال می‌شود و کاری نیست که برای انجامش لزومی به حضور فیزیکی کی‌روش باشد. از سوی دیگر نبود کی‌روش از چند جهت برای فدراسیون فوتبال و شخص رئیس موثر است. تنها چند ماه به انتخابات فدراسیون فوتبال باقی مانده است و در صورت عدم حضور کی‌روش یعنی هیچ مصاحبه‌ای درباره مشکلات تیم‌ملی از سوی سرمربی انجام نمی‌شود و طبیعتا نبود او یک آرامش روانی را برای فدراسیون دربر دارد. همانطور که یکی از خبرنگاران نزدیک به فدراسیون نقل قول می‌کند در اواخر تابستان علی کفاشیان به شوخی به او گفته بود: تابستان امسال به‌رغم گرمایش تنها یک خوبی داشت و آن اینکه کی‌روش در مرخصی بود و ما مشکل حاشیه‌ای نداشتیم! اگرچه آقای رئیس با شوخی این حرف را زد اما دقیقا صحبتش ریشه در واقعیت دارد. تنها مشکل کفاشیان درباره مرخصی‌های بلندمدت کی‌روش، انتقادات رسانه‌هاست. آنها هر روز یک مطلب در این باره می‌نویسند و بعضی‌ها با پیش کشیدن بحث بیت‌المال می‌گویند ما در حال پول دادن به فردی هستیم که در ایران نیست و روزی فلان میلیون تومان دریافت می‌کند اما علی کفاشیان می‌داند در صورت حضور کی‌روش در تهران او مجبور است چند هزینه جانبی از نظیر پول روزانه مترجم، راننده، ناهار و خیلی از خرده‌خرج‌های دیگر را متحمل شود اما همین که کی‌روش نیست و در آستانه انتخابات، موضوع تیم‌ملی و کمبود امکانات مطرح نمی‌شود خودش بزرگ‌ترین آپشن برای رئیس فدراسیونی است که گفته می‌شود برای سومین بار متوالی قصد حضور در انتخابات را دارد. در این بین عده‌ای مطرح کردند مساله بیماری کی‌روش و عمل جراحی این مربی در پرتغال که چند ماه قبل صورت پذیرفته است، به صورت عامدانه از سوی کانال‌های فدراسیون فوتبال، در اختیار رسانه‌ها قرار گرفته تا حالا کی‌روش به همین بهانه به راحتی به مرخصی استعلاجی برود. آیا نقشه‌ای از این شیک‌تر برای موافقت با یک مرخصی سراغ دارید؟ چه آگاهانه باشد چه اتفاقی. کی‌روش بزودی تهران را ترک می‌کند و احتمالا تا اوایل اسفندماه پا به کشورمان نمی‌گذارد. در این بین رئیس فدراسیون فوتبال با آسودگی و بدون استرس می‌تواند برنامه‌های انتخاباتی‌اش را دنبال کند چه برای خودش چه برای فردی که مورد حمایتش است و می‌خواهد او جانشینش شود. بی‌آنکه دلهره‌ای درباره قهرهای گاه و بی‌گاه کی‌روش، مساله اسپانسر تیم‌ملی و البسه داشته باشد. در مواجهه با انتقاد رسانه‌ها هم یک بهانه تمیز و دست اول دارد؛ کی‌روش بیماری دارد و در این مدت در کشورش استراحت می‌کند تا تیم‌ملی را برای مسابقات دور بعد که حریفان به مراتب قدرتمندتری پیش رو دارد آماده کند.  تردید نکنید علی کفاشیان مصاحبه‌های پرتعدادی را در چند ماه آینده با همین مضمون خواهد کرد. آقای رئیس کارش را بلد است. هر لقبی به او می‌دهید بدهید اما لطفا او را دست‌کم و بی‌دست و پا فرض نکنید. اشتباهی که خیلی از رقبایش کردند و حالا هیچ جایی در جغرافیای فوتبال(ورزش) ایران ندارند ولی رئیس 8 سال کامل را در فدراسیون فوتبال گذرانده و شانس خوبی برای تمدید 4 ساله دیگر دارد.
 

درخواست تراکتورسازی از اولیویرا
باشگاه تراکتورسازی در نامه‌ای به سرمربی تیم فوتبال این باشگاه از وی خواست بازیکنان موردنظرش را برای تقویت تیم معرفی کند. باشگاه تراکتورسازی تبریز که تا پایان هفته دوازدهم لیگ برتر نتایج مناسبی کسب نکرده و با ۱۵ امتیاز در رده یازدهم جدول قرار دارد، در بعضی پست‌ها به خصوص در خط حمله به بازیکنان جدید نیاز دارد. بر همین اساس، مسؤولان باشگاه از تونی اولیویرا سرمربی خود خواسته‌اند هرچه سریع‌تر نفرات مورد نظرش را معرفی کند.  سعید عباسی، مدیرعامل باشگاه در این باره به مهر گفت: ما روز شنبه نامه‌ای به تونی زدیم و از وی خواستیم بازیکنانی که نیاز دارد را زودتر به ما معرفی کند تا در نیم‌فصل بتوانیم با این بازیکنان مذاکره کنیم.  وی همچنین افزود: یکی از مشکلات ما عدم گلزنی است و باید این مشکل را با جذب بازیکن حل کنیم. فعلا منتظریم تا ببینیم پاسخ تونی در این ارتباط چیست.

وقتی کارمند نامه رئیس را پاره می‌کند!
کارمند دپارتمان داوری، نامه اصفهانیان را پاره کرد.  به گزارش کاپ، به دنبال درخواست مدیرعامل باشگاه پرسپولیس برای بخشیدن کارت قرمز صادقی که به اشتباه در بازی با ذوب‌آهن و در جریان مسابقات حذفی از جهانبازی دریافت کرد، رئیس کمیته انضباطی از رئیس کمیته داوران درخواست می‌کند آنها جواب بدهند که آیا کارت اشتباه پرسپولیس مورد قبول آنهاست یا خیر. در این بین اصفهانیان نیز با نوشتن نامه‌ای به رئیس کمیته انضباطی و دبیرکل اعلام کرده کارت قرمز اشتباه بوده است اما طبق ماده 31 اساسنامه خودتان تصمیم بگیرید. از طرف دیگر نیز رئیس دپارتمان انضباطی نامه‌ای به دپارتمان داوران می‌نویسد که او هم نظرش را بگوید که در این بین یکی از کارمندان دپارتمان به کمیته انضباطی مراجعه می‌کند و می‌گوید نامه اصفهانیان را بدهید زیرا امضای او جعلی است. بلافاصله با اصفهانیان تماس گرفته می‌شود و او می‌گوید هیچ نامه جعلی وجود ندارد و آن نظر رسمی من است که همین کارمند نامه را گرفته و آن را پاره می‌کند و یک نامه از رئیس دپارتمان داوری برای دبیرکل نوشته می‌شود که مانع بخشیدن کارت قرمز صادقی شوند. این موضوع با اعتراض شدید رئیس کمیته انضباطی مواجه می‌شود و به دبیرکل شکایت می‌کند. در نهایت نیز مانع بخشش کارت قرمز صادقی می‌شود. در این رابطه رئیس کمیته انضباطی نیز می‌بیند حق قانونی کمیته آنها ضایع شده و به رئیس فدراسیون شکایت می‌کند.  کل ماجرا از اینجا سرچشمه گرفته که یک کارمند کاملا بی‌اطلاع (الف-الف) به خود حق داده که نامه رسمی رئیس کمیته داوران را پاره کند و نامه دیگری بفرستند که هم دبیرکل را سردرگم کنند و هم مانع بخشیدن کارت قرمز دروازه‌بان پرسپولیس شوند.

بوی زیدان می‌آید
برخی کارشناسان فوتبال در اسپانیا، حتی پیش از ال‌کلاسیکو هم به اینکه بنیتس تا پایان فصل به‌عنوان مربی در رئال خواهد ماند، با دیده تردید نگاه می‌کردند و بیشتر اخبار حکایت از اخراج قریب‌الوقوع بنیتس دارند. علاوه بر شکست سنگین برابر بارسا، شکل بازی‌های رئال در این فصل هرگز راضی‌کننده نبوده و مجموع این عوامل احتمالا باعث برکناری بنیتس خواهد شد.  در رسانه‌های اسپانیا، از زین‌الدین زیدان به‌عنوان محتمل‌ترین جانشین بنیتس یاد می‌شود.  زیزو که هم‌اکنون مربی تیم دوم رئال است، 2 فصل پیش به‌عنوان دستیار آنچلوتی، تجربیات ارزشمندی کسب کرده و به واسطه سال‌ها بازی در این تیم، از شرایط و جو حاکم بر رئال نیز به خوبی آگاه است. از روبرت فرناندز، مدیر تیم‌های پایه‌ای رئال که سابقه سال‌ها هدایت تیم‌هایی چون بتیس و سلتا را در کارنامه دارد نیز به‌عنوان گزینه دیگر جانشینی بنیتس نام برده شده است.  شاید بسیاری از هواداران رئال مشتاق بازگشت آنچلوتی باشند ولی مشخصا تا زمانی که پرس ریاست باشگاه را برعهده دارد، احتمال بازگشت کارلتو نزدیک به صفر است.

راجرز گزینه مربیگری در تیم ژاوی
برخی مطبوعات مدعی شدند باشگاه السد قطر در حال مذاکره با سرمربی سابق لیورپول برای هدایت این تیم است. برندان راجرز، سرمربی سابق لک‌لک‌ها که در ماه گذشته به خاطر نتایج ضعیفی که به دست آورد از این تیم اخراج شد و جایش را به یورگن کلوپ، مربی سرشناس آلمانی داد گزینه مربیگری السد قطر است.  یکی از روزنامه‌های انگلیسی مدعی شد باشگاه السد قطر به دنبال راجرز است تا او را به دوحه بیاورد. روزنامه دیلی‌اکسپرس انگلیس بیان کرد برندان راجرز پیشنهاد چند میلیون یورویی را از باشگاهی قطری دریافت کرده است ولی این روزنامه اسم باشگاه را فاش نکرد.

زنگ خطر برای پرسپولیس که می‌خواهد قهرمان شود
این همه گل‌نزن دور هم
اگرچه قرمزها با نتیجه یک بر صفر از سد استقلال اهواز گذشتند اما از دست دادن آن همه موقعیت گل همه را نگران کرده است. قطعا اگر برانکو بخواهد قهرمان لیگ پانزدهم شود باید تغییراتی را در خط حمله تیمش به‌ وجود بیاورد. قبل از تقابل پرسپولیس و استقلال اهواز، برانکو صریحا عنوان کرد تیمش را برای قهرمانی هدایت می‌کند و ایمان دارد این خواسته دور از دسترس نیست. اما با وجود پیروزی مقابل آبی‌های اهواز، پرسپولیس موقعیت‌های متعددی را از دست داد. در رأس هرم موقعیت‌سوزی مهدی طارمی قرار گرفته بود که با وجود گلزنی به جرأت 3 بار می‌توانست بر اندوخته‌هایش بیفزاید که چنین نکرد. البته سوای طارمی بازیکنان دیگری همانند احمدزاده باز هم موقعیت هدر دادند
 به طوری که برانکو در خاتمه بازی به این موضوع مهم اشاره کرد. اگر پرسپولیس می‌خواهد آب رفته را به جوی بازگرداند باید قطعا تغییراتی را در خط حمله‌اش به وجود بیاورد. این تغییرات هم می‌تواند فیزیکی باشد و با جذب یک مهاجم یا هافبک بازیساز این اتفاق رخ می‌دهد یا نوع بازی و تاکتیک باید توسط کادر فنی تغییر کند. همه موقعیت‌هایی که قرمزها آن را از دست دادند ماحصل کار ترکیبی و پاس‌های تودر بود و این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که خیلی از تیم‌های ایران با روش‌های ساده‌تری مثل سانتر و استفاده از ضربات ایستگاهی به گل می‌رسند. اما در بازی با استقلال اهواز، برانکو تنها روی فرار مهاجمانش برنامه‌ریزی کرده بود که به جز یک بار که آن هم توپ پس از برخورد به تیرک درون دروازه رفت، در تمام بازی همه توپ‌ها راهی خارج شد. اگر پرسپولیس بخواهد قهرمان شود قطعا با این روش نمی‌تواند و باید برانکو راهکارهای دیگری را جست‌وجو کند. شاید خستگی طارمی دلیل اصلی از بین رفتن آن همه موقعیت معرفی شود اما در بازی‌های گذشته هم وضعیت به همین منوال بوده و پرسپولیس نشان داده آنطور که باید و شاید قادر به گلزنی به حریفانش نیست. مهدی طارمی به عنوان بازیکن ثابت و تغییرناپذیر همچنان در رأس نوک هرم تیم برانکو بازی خواهد کرد اما در کنار او امید عالیشاه و فرشاد احمدزاده و همچنین علی علیپور  نشان دادند همانند طارمی باید چندین موقعیت ویژه گیرشان بیاید تا یکی را شاید گل کنند. این همه گل نزدن در یک تیم می‌تواند باعث هر تراژدی‌ای شود.
خستگی را هم باید لحاظ کرد
می‌توان به سادگی نوشت: «پرسپولیس یک علی دایی لازم دارد، یک فرشاد پیوس که حتی از پشت هجده قدم هم بوی گل بدهد نه یک طارمی که فریاد همه را درآورد». می‌توان این را نوشت و طارمی را زیر کوهی از فشار قرار داد. می‌توان حتی مثل برانکو از خستگی طارمی از سفر دور دنیا گفت و ماهی لیز پرسپولیس را مثلا از زیر فشار بیرون آورد اما واقعیت این نیست، بلکه واقعیت آن است که طارمی تاکنون برای پرسپولیس 7 گل زده و در صدر جدول رده‌بندی گلزنان لیگ ایستاده است. در واقع باید نوشت: «طارمی علی‌دایی پرسپولیس است»، طارمی فرشاد پیوس پرسپولیس است، پرسش این است کریم باقری، کرمانی، محرمی، استیلی، عبدی و مهدوی‌کیای پرسپولیس چه  کسانی هستند که به دایی پرسپولیس کمک کنند و بخشی از وظایف گلزنی را بر دوش بگیرند؟ در استقلال پرویز مظلومی تاکنون 10 نفر گل زده‌اند. اما در پرسپولیس همه فقط  بار گلزنی را روی دوش طارمی انداخته‌اند و انگار او معجزه‌گری است که قرار است کل تیم توپ را به او برسانند.  این همه در حالی است که چنین روشی اولا تاکتیک محدودی است که با قفل شدن طارمی کل تیم را از گلزنی دور می‌کند و ثانیا آنکه فشار را روی شانه‌های طارمی بالا می‌برد. با این حال باید از علیپور، عالیشاه، بنگستون، خالقی‌فر، احمدزاده، نورالهی  و بقیه هم نوشت که چرا  در گلزنی پرسپولیسی که به اندازه انگشتان دو دست می‌تواند موقعیت خلق کند، همکاری کافی ندارند؟ و چرا باید همه خواسته‌های یک تیم از یک بازیکن در رأس تیم باشد؟ این پرسشی است از برانکو، هم باید درباره‌اش پرسید که چرا پرسپولیس او دیجیتالی بازی می‌کند اما آنالوگ توقع گلزنی دارد؟ برانکو اگر بر این باور است که طارمی روی چمن مصنوعی خسته بوده و بعد از مسابقه در این باره حرف می‌زند، بهتر بود مثل پرویز مظلومی که خسرو حیدری و البته میثم مجیدی را اصلا به اهواز نبرد، طارمی را به میدان نمی‌فرستاد یا اینکه بعد از گل اول او را تعویض می‌کرد نه اینکه تا دقیقه ۹۰ فشار روی او را نگه دارد. خسته بودن و عدم تمرکز طارمی را آمار
گل ‌نزدن‌های او در پایان مسابقه نشان می‌داد و نیازی به موشکافی نداشت. در واقع از برانکو این توقع می‌رود که قبل از دیگران متوجه خستگی و عدم تمرکز طارمی شود و در کنار طارمی بازیکنان دیگری هم برای باز شدن گره‌ها داشته باشد.