مهدی طاهرخانی: 1- حالا نام تیم فوتبال امید در فرهنگ شفاهی ما مترادف است با یک طلسم 40 و اندی ساله که هر 4 سال بر سنش افزوده می‌شود و گویی هیچ راهکاری برای شکستن آن وجود ندارد. آوردگاه‌های به مراتب مهم‌تری هست که ما قادر به حضور در آن هستیم مثل جام‌جهانی اما چرا باید حضور در المپیک که شاید بعد فوتبالی‌اش یک‌بیستم جام‌جهانی هم نباشد، اینگونه برای ما دست‌نیافتنی شده است؟ یک جای کار به صورت اساسی می‌لنگد که اگر غیر از این بود این عدد قطور که چند وقت دیگر به سلامتی نیم قرنش می‌شود، اینچنین برابر ما خودنمایی نمی‌کرد و سر کوفتمان نمی‌زد. چرا یک خط در میان می‌توانیم به جام‌جهانی برویم اما المپیک برای فوتبال ما طلسم شده؟ دلایل آنقدر زیاد و متعدد است که می‌شود به‌راحتی چندین کتاب درباره‌اش نوشت و ادله آورد. اما اگر مشکلات را زیر رادیکال بگذاریم و ریشه را بگیریم به یک آبشخور واحد می‌رسیم؛ مدیریت. در این رده و سن و سال عموما آنچه در رتبه نخست قرار می‌گیرد برنامه‌ریزی است، چراکه هنوز ستاره‌ها به بلوغ کامل نرسیده‌اند و نمی‌شود روی درخشش و عوض کردن بازی توسط آنها امید بست. به عنوان مثال همین تیم فوتبال ژاپن را در نظر بگیرید. آنها در ژانویه 2016 با 3 گل از سد امید ایران گذشتند اما اگر قرار باشد 6 سال بعد 2 تیم ملی ایران و ژاپن برای صعود به جام‌جهانی 2022  در همین قطر، در یک گروه با یکدیگر بجنگند آن وقت امکان دارد ما آنها را ببریم و جلوتر به جام‌جهانی برسیم. همان‌طور که 2 سال قبل تیم کی‌روش در خاک کره‌جنوبی موفق به انجام این کار شد و از سد کره‌ای گذشت که 9-8 سال قبلش تیم امید ایران را در تهران حذف کرده بود.
2- موفقیت فوتبال ایران همواره رابطه مستقیمی با درخشش ستاره‌هایش داشته است. ستاره‌ای که شاید اصلا به تیم امید دعوت نشده و لزوما رنگ پیراهن نوجوانان و جوانان را هم ندیده باشد. اما ناگهان یک روز چشم‌تان را باز می‌کنید و می‌بینید یک عدد علی دایی یا شاید هم مهدی طارمی پیدا شده که اصلا معلوم نیست قبلا کجا بوده و چه می‌کرده است. قرار ملاقات ما اگر 6 سال بعد با ژاپن باشد قطعا دست بازتری را نسبت به ژانویه 2016 خواهیم داشت. اما در رده‌های پایین باید خلأ نبود ستاره و عدم تکاملش را با هنر مدیریت پر کرد. با مربی بزرگی که با تجربه‌اش، خامی بچه‌ها را پوشش می‌دهد. کار با شعار پیش نمی‌رود. اینکه یکی مثل محمد مایلی‌کهن روزی
3 بار مصاحبه کند و بگوید فوتبال ایران پر از سرمایه و استعداد ناب است، کافی نیست. غیب‌گویی نیست با توجه به ساختار جمعیت و علاقه توده، فوتبال ایران همیشه پر از سرمایه بوده، هست و خواهد بود اما باید آنها را دید، انتخاب کرد و پرورش داد تا به نقطه متعالی برسند. هزینه گزاف برای استخدام کارلوس کی‌روش را به بودجه ورزش تحمیل می‌کنیم اما عوض استفاده از این دارایی گرانبها فضای دوقطبی ایرانی – خارجی را به راه می‌اندازیم و عوض اینکه کل تیم امید زیر نظر سرمربی تیم‌ملی بزرگسالان باشد (همانند آرژانتین و برزیل و...) و آنها با یکدیگر تعامل داشته باشند، بزرگ‌ترین دلهره فوتبال‌مان این می‌شود که مبادا پس از حضور کی‌روش در قطر بین او و مایلی‌کهن درگیری ایجاد شود.
3- هنر مدیریت نداریم و بدتر از آن پزش را می‌دهیم. چه کسانی وظیفه داشتند تا پل ارتباطی بین تیم امید و بزرگسالان باشند؟ علی کفاشیان یک موضوع را فهمید و درست هم عمل کرد. استخدام نلو وینگادای پرتغالی برای تیم امید که حضور او می‌توانست موجب نزدیکی کی‌روش به تیم امید شود. با این انتخاب به خودی خود و بدون هیچ هزینه اضافه یا منت، چرخدنده کی‌روش به تیم امید با یک نقاله به نام وینگادا مرتبط می‌شد. اما ناگهان به بهانه یک ناکامی در یک تورنمنت بی‌اهمیت نسبت به المپیک، وینگادا برکنار شد. دلیلش چه بود؟ خیلی ساده و شفاف. رئیس فدراسیون فوتبال برای اینکه از مصائب تیم امید خودش را راحت کند یک روز حبیب کاشانی را صدا زد و به صورت کنترات، کار را به او سپرد. اشتباه اول همین بود. نه اینکه مدیریت کاشانی ایراد داشته باشد اما او عادت دارد همیشه از دوستان خاص خودش استفاده کند. اشتباه دوم آنجا بود که حبیب کاشانی تحت القائات دوستان نزدیک، عذر نلو وینگادا را خواست. وینگادا بلیت استفاده رایگان از کی‌روش بود اما  مدیر همه‌کاره تیم امید اعتقادی به این پرتغالی امتحان پس داده نداشت. از این رو سراغ زلاتکو کرانچار رفت. شاید اگر این انتخاب صورت می‌گرفت اشتباه دوم جبران می‌شد اما اشتباه سوم آنجا رخ داد که وزارت ورزش و جوانان کاملا عامدانه و از روی مسائل صد در صد غیرفوتبالی برای مخالفت با کاشانی، با حضور کرانچار مخالفت کرد. مربی‌ای که بدون هیچ مشکلی در پرسپولیس و سپاهان کار کرده بود و اینک بدون هیچ مشکلی در الاهلی قطر مربیگری می‌کند از فوتبال ما رانده شد تا اشتباه مهلک چهارم رخ دهد. چرا باید محمد خاکپور به عنوان سرمربی تیم امید انتخاب می‌شد؟ روی کدام تجربه و کارنامه؟ مگر قرار نبود بی‌تجربگی این بچه‌ها را یک باتجربه پوشش دهد؟ محمد خاکپور همان‌گونه مربی تیم امید شد که پیش از این حمید استیلی توانسته بود به صندلی داغ پرسپولیس برسد. این متد مدیریت کاشانی است که اتوبوسش را با خودش همه جا می‌برد. تیمی که محتاج آرامش بود با آوردن محمد مایلی‌کهن به عنوان مدیر فنی، خودش را رسما تبدیل به اپوزیسیون کارلوس کی‌روش کرد. خشت اول را فدراسیون فوتبال روی نزدیکی سرمربی تیم بزرگسالان و امید گذاشته بود اما 4 اشتباه متوالی باعث شد زاویه این دو به عدد 180 برسد.
4- حالا این کارنامه منتقدان کی‌روش است؛ انجام 4 بازی در قطر و 2 پیروزی مقابل سوریه و چین و تحمل 2 شکست برابر قطر و ژاپن. 6 گل زده و 7 گل خورده. رویای حضور در المپیک همینجا تمام شد با تفاضل گل منفی یک. پرداختن به مسائلی از این دست که چرا باید ستاره‌ای مثل احمد نوراللهی خط بخورد، روزبه چشمی دفاع آخر شود، مهدی ترابی در مهم‌ترین بازی ما مقابل قطر نیمکت‌نشین باشد و... وقت تلف کردن است. صورت مساله روشن و شفاف است؛ ما نباید به هیچ قیمتی در آن گروه دوم می‌شدیم چون طرف حسابمان تیمی بود که بر خلاف ما 20 سال است حضور دائمی در المپیک دارد.
فدراسیون فوتبال باید بی‌توجه به انتقادات صورت‌پذیرفته از جبهه مربیان داخلی، همان‌هایی که دوقطبی ایرانی - خارجی را به راه انداختند، روی نلو وینگادا پافشاری می‌کرد. تردید نداشته باشید اگر یک مربی امتحان پس داده روی نیمکت ایران بود طوری مهندسی قوا می‌کرد که بچه‌هایش در دقیقه 90 تخلیه نشوند. آنگونه که بازیکنان ایران مقابل ژاپن دویدند و انصافا در طول 90 دقیقه موقعیت‌های به مراتب بهتری را نسبت به رقیب داشتند حتی در صورت پیروزی با بدنی خسته و خالی باید به مصاف رقیب جدید می‌رفتند. 5- منصف باشیم؛ حبیب کاشانی هر کاری را که در حیطه وظایفش بود به‌خوبی انجام داد؛ از حل  مشکل خروجی تیمی که بازیکنانش اکثرا کارت پایان خدمت ندارند تا برگزاری چندین اردوی خوب برون‌مرزی. اما پس از عدم احراز صلاحیت کرانچار از سوی وزارت ورزش، خام حرف منتقدان کی‌روش شد. بازی را به زمین رفاقت کشاند و محمد خاکپور را انتخاب کرد. خاکپور هم که به همراه نادر فریادشیران تنها بدرقه‌کنندگان مایلی به زندان اوین بودند، رفاقتش را در حق استاد تمام و او را مدیر تیم امید کرد. غافل از اینکه خود مایلی یک دهه قبل در آزمون امیدها مردود شده بود. اما وقتی بازی را به زمین رفاقت بکشانید دیگر این چیز‌ها اهمیتی ندارد. اینجاست که کی‌روش می‌شود دشمن. المپیک حسرت. انتقاد ما تکرار. برکناری عادت شما. این سیکل بسته همچنان ادامه دارد. خوبی این همه شکست و ناکامی در این رده این است که پوست‌مان قطور شده و از فردا همه، همه چیز را فراموش می‌کنند. حبیب کاشانی بازمی‌گردد به شورای شهر. خاکپور بدون دغدغه و بی‌واهمه از ابطال ویزای آمریکا به خانه و کاشانه. مایلی‌کهن هم پشت تیربار انتقاد و تمسخر کی‌روش. احتمالا اولین جمله‌اش هم این است؛ خدا را شکر بین 4 تیم چهارم نشدیم. اینچنین روزشمارها از امروز برای محاسبه تعداد مرخصی‌های  کی‌روش به راه میفتد. باید حواس‌ها را پرت کرد و چه چیزی بهتر از این؟
 

مهدی جمالی‌کمایی: قطعا از دست دادن سهمیه المپیک در آستانه انتخابات فدراسیون فوتبال بدترین اتفاق ممکن برای کفاشیان است. عنوان شده یکی از دلایل تعویق 2 ماهه انتخابات فدراسیون، پیش‌بینی درباره نتایج تیم امید بود. سال قبل در آستانه نوروز، علی کفاشیان در مصاحبه ویژه نوروزی با خبرنگاران یکی از خبرگزاری‌ها خارج از مصاحبه و صحبت‌های خودمانی، به یک موضوع خاص اشاره کرد.  رئیس فدراسیون مدعی بود شاید نتایج تیم امید در بهمن‌ماه سال 94 تاثیر زیادی در انتخابات فدراسیون فوتبال داشته باشد. کفاشیان این روزها را پیش‌بینی کرده بود و می‌دانست در صورت صعود تیم امید به المپیک نخستین رئیس فدراسیونی لقب می‌گیرد که موفق شده با مدیریت خود طلسم 4 دهه عدم حضور در المپیک را بشکند. اما او یک واهمه دیگر هم داشت؛ اگر تیم حذف شود آن وقت شاید جمع کردن آرای مثبت از سوی اعضای مجمع برای او سخت باشد. از این رو بود که پس از سنجیدن وضعیت، کفاشیان عامدانه در ابتدا مجمع سالانه فدراسیون را 20 روز به تعویق انداخت سپس به بهانه برگزاری انتخابات مجلس و خبرگان رهبری و نزدیکی به عید نوروز، موفق شد 2 ماه انتخابات فدراسیون فوتبال را به تعویق بیندازد. کفاشیان و تیم مشاورانش می‌دانستند در صورت عدم راهیابی تیم امید به المپیک جو بسیار بدی علیه او به راه می‌افتد، از این رو شانسش برای پیروزی برای سومین بار متوالی تا حدود زیادی کاهش می‌یابد. حالا این پیش‌بینی صحیح از آب درآمده است. طبق انتظار باز هم تیم امید ناکام ماند و باید 4 سال دیگر منتظر المپیک باقی بماند. در چنین وضعیتی اگر انتخابات سر موقع انجام می‌شد کفاشیان در موضع ضعف قرار داشت اما قطعا تا اردیبهشت‌ماه خیلی‌ها این شکست را از یاد می‌برند. شاید به نفع مخالفان یا رقبای کفاشیان بود که به هیچ عنوان اجازه این تعویق را ندهند.  برگزاری انتخابات فدراسیون ربط چندان زیادی به انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری ندارد، چرا که کلا برگزاری انتخابات فدراسیون نه محتاج حضور نیروهای انتظامی است و نه مکانیزم خاصی را می‌طلبد. تنها کافی بود 100 نفر در یک سالن بنشینند و در عرض 3 ساعت طی یک رای‌گیری رئیس و نوابش برای 4 سال آتی مشخص شوند. اما کفاشیان مثل همیشه زیرکی به خرج داد و وزارت ورزش بدون آنکه متوجه دلیل این تعویق باشد با آن موافقت کرد. اینها همه نکات ریز مدیریتی است که رئیس فدراسیون فوتبال آنها را به خوبی می‌داند. بی‌جهت نیست که او 8 سال به این صندلی داغ تکیه داده و به‌رغم مخالفت وزارت ورزش کماکان بیشترین شانس را برای پیروزی مجدد دارد. اگر رقبای او ناکامی تیم امید را پیش‌بینی می‌کردند حالا وضعیت برای آقای رئیس بسیار متفاوت بود.
سجادی: فدراسیون باید پاسخگو باشد
معاون ورزش حر‌فه‌ای و قهرمانی وزارت ورزش و جوانان، گفت: مسؤولیت شکست تیم‌های ورزشی با فدراسیون‌های آنهاست و درباره حذف تیم‌‌ملی فو‌تبا‌ل امید هم فدراسیون فو‌تبا‌ل مسؤول است و باید پاسخگو باشد. نصرالله سجادی، معاون ورزش حر‌فه‌ای و قهرمانی وزارت ورزش و جوانان، در حاشیه برگزاری مجمع ریاست انتخابات فدراسیون اتومبیلرانی و موتورسواری در پاسخ به این سوال که دلایل حذف تیم‌‌ملی فو‌تبا‌ل امید را چه می‌دانید و مسؤول این شکست کیست؟ اظها‌ر کرد: مسؤولیت شکست تیم‌ها در رشته‌ها فدراسیون‌ها هستند و در این زمینه هم مثل سایر بخش‌ها فدراسیون مربوط باید پاسخگو باشد. البته با توجه به اینکه تیم‌‌ملی امید بوده و کمیته ملی المپیک نیز در این زمینه همکاری داشته است، آنها نیز می‌توانند اظهارنظر کنند. وی در پاسخ به این سوال که شائبه‌هایی پیرامون اختلاف میان مسؤولان وزارت ورزش و جوانان و تیم‌‌ملی امید وجود داشت، ا‌ضافه‌ کرد‌: هیچ اختلافی وجود نداشته است و فدراسیون فو‌تبا‌ل هم مانند سایر فدراسیون‌ها اعتباری که برایش در نظر گرفته شده بود را گرفته است. فدراسیون فو‌تبا‌ل
100 درصد اعتبارات خود در این زمینه را گرفته است و کار توزیع اعتبارات را آنها انجام داده‌اند.
 

زهرا نعمتی پرچمدار ایران
در المپیک ریو شد
زهرا نعمتی و اصغر رحیمی به ترتیب پرچمدار و سرپرست کاروان ایران در المپیک ریو شدند. در جلسه هیات اجرایی کمیته ملی المپیک اعضا به این نتیجه‌ رسیدند که زهرا نعمتی پرچمدار کاروان ایران در المپیک ریو شود. همچنین برای سرپرستی کاروان نیز 2 گزینه پیش‌رو بود که شاهرخ شهنازی و اصغر رحیمی به عنوان گزینه‌ها مطرح شدند و با پیشنهاد خود شهنازی قرار شد اصغر رحیمی سرپرست کاروان ایران در المپیک ریو باشد. شهنازی نیز به عنوان سرپرست کاروان ایران برای بازی‌های ساحلی ویتنام معرفی شد. همچنین تمام مدال‌آوران المپیک ریو نیز به استخدام رسمی کمیته ملی المپیک در خواهند آمد.

چرا پپ اعلام نمی‌کند
به سیتی می‌رود؟
پپ گوآردیولا،‌ سرمربی بایرن مونیخ که به نظر با سیتی به توافق رسیده، ‌همچنان اعلام رسمی نکرده که به این تیم خواهد پیوست. سیتی چندین مدیر و دستیار گوآردیولا در بارسلونا را جذب کرده و به نظر همه چیز آماده حضور گوآردیولا در این تیم است. با این حال، پپ همچنان به صورت رسمی اعلام نکرده به این تیم خواهد پیوست. روزنامه سان مدعی شد دلیل این کار، این بوده که احتمال برخورد 2 تیم در چمپیونزلیگ وجود دارد و در صورت رخ دادن چنین اتفاقاتی، ‌گمانه‌زنی‌های زیادی به وجود خواهد آمد و گوآردیولا نمی‌خواهد موضوع به چنین سمتی کشیده شود. گزارش‌ها در فرانسه حاکی از ملاقات گوآردیولا با سران منچستریونایتد بود،‌ هر چند این موضوع تکذیب شد.

محرومیت مادام‌العمر سلمان
مسؤولان فدراسیون فوتبال عراق با اخراج یکی از بازیکنان تیم امید خود از مسابقات قهرمانی آسیا، او را مادام‌العمر از حضور در تیم‌های ملی محروم کردند.«عبدالخالق مسعود»، رئیس فدراسیون فوتبال عراق اعلام کرد این فدراسیون «سیف سلمان» بازیکن تیم فوتبال امید عراق را از این تیم اخراج کرده و این بازیکن تا آخر عمر حق حضور در تیم‌های ملی را ندارد. مسعود اضافه کرد: سیف سلمان وقتی متوجه شد برای بازی با امارات در مرحله یک چهارم نهایی مسابقات در ترکیب اصلی نیست، درخواست کرد به بغداد بازگردد. سلمان همچنین با کمک مربی تیم جر و بحث و تاکید کرد می‌خواهد به خاطر بیماری دخترش به بغداد بازگردد! برای همین بعد از صحبت با سرمربی تیم تصمیم گرفتیم این بازیکن از تیم‌ملی اخراج شود و مادام‌العمر از حضور در تیم‌های ملی محروم شود!» این در حالی است که سیف سلمان با انتشار پیامی در اینستاگرام خود با عذرخواهی از هواداران، کادر فنی و بازیکنان عراق نوشت به خاطر بیماری دخترش نیازمند دعای مردم است!

عربستان، قطر را هم
وارد بازی علیه ایران کرد
عربستان به جوسازی خود علیه ایران ادامه می‌دهد. کشور عربستان حتی با فشارهای سیاسی در تلاش است کشورهای مختلف را از سفر به ایران برای حضور در بازی‌های لیگ قهرمانان آسیا منع کند. پس از آنکه اماراتی‌ها همراه عربستان شدند، این کشور در تلاش است قطر را هم به سمت خود بکشاند. نقش قطر از نظر عربستان و امارات مهم است، چراکه اگر این کشور میزبانی بازی‌های این کشورها با تیم‌های ایرانی را به عهده بگیرد، احتمالاً AFC این تصمیم را عملی خواهد کرد. روزنامه دارالحیاه چاپ ریاض دیروز این موضوع را تایید کرد و نوشت: «فدراسیون فوتبال عربستان و امارات به دنبال متقاعد کردن قطر هستند تا بتوانند این کشور را به عنوان میزبان به کنفدراسیون فوتبال آسیا معرفی کنند. آنها اصرار دارند بازی‌هایشان به قطر منتقل شود و این کشور هم با چنین پیشنهادی موافقت کرده است!» به نوشته این نشریه احمد عید مسؤول فدراسیون عربستان و یوسف سرکال رئیس فدراسیون امارات در حاشیه برگزاری رقابت‌های قهرمانی امیدهای آسیا در قطر، با هم دیدار و گفت‌وگو داشتند.

سرمربی تیم ژاپن رمز برتری
 مقابل ایران را فاش کرد
سرمربی تیم فوتبال امید ژاپن از تغییر ترکیب تیمش و استفاده از بازیکنان بلندقد در دیدار مقابل ایران به عنوان رمز پیروزی این مسابقه یاد کرد. ماکوتا تاگوراموری گفت: در طول 90 دقیقه مقابل ایران شرایط سختی داشتیم و بویژه در نیمه نخست، آنطور که باید و شاید ظاهر نشدیم. دلیل آن هم فشار حملات بسیار زیاد تیم ایران بود. برای مقابله با ایران ۱۱ بازیکنی را در ترکیب اصلی قرار دادم که قد بلند بودند و همین موضوع عامل برتری ما در این مسابقه بود.

علیرضا اشرف: درحالی که انتظار می‌رفت استقلال در نیم‌فصل تیمی قدرتمندتر از نیم‌فصل اول را تشکیل دهد، این تیم ظاهرا با جذب تنها یک بازیکن می‌خواهد به کارش در نیم فصل دوم ادامه دهد. استقلال در نیم‌فصل اول رقابت‌های لیگ برتر فوتبال ایران با صدرنشینی به کار خود پایان داد و پرویز مظلومی، سرمربی استقلال از چند هفته مانده به پایان نیم‌فصل اول بر لزوم تقویت تیمش در چند پست تاکید کرد. او بشدت خواهان جذب هافبک بازیساز به جای جاسم کرار شد، چرا که با همین قول راضی به جدایی این بازیکن شده بود، با این‌ حال استقلال نتوانست در مدت قانونی جذب بازیکن داخلی در این پست بازیکنی را جذب کند. استقلالی‌ها در بیانیه‌ای که روی سایت رسمی خود منتشر کردند دلیل عدم جذب بازیکنان داخلی را به چند مساله جداگانه تقسیم کردند. دسته اول بازیکنانی بودند که سرباز بودند، دسته دوم بازیکنانی بودند که رقم‌شان بالاتر از چیزی بود که استقلالی‌ها انتظار داشتند و دسته سوم بازیکنانی بودند که باشگاه‌هایشان برخلاف انتظار استقلالی‌ها عمل کردند و قول‌های خود را عملی نکردند. با این شرایط استقلالی‌ها به سرعت وارد پروسه جذب بازیکن خارجی شدند و ابتدا دیگو ژاردل، هافبک طراح برزیلی را مد نظر قرار دادند و سپس جفرسون گومز مهاجم برزیلی را به لیست خود اضافه کردند ولی به یکباره شایعه‌ای در رسانه‌ها منتشر شد که مظلومی ژاردل را نمی‌خواهد، این درحالی بود که باشگاه استقلال موضع روشنی در این قضیه نشان نداد و درحالی‌ که این بازیکن بلیت خود را جهت حضور در تهران برای روز پنجشنبه گرفته بود، خبری از وی نشد. ماجرا برای جفرسون البته عجیب‌تر بود. حضور این بازیکن از سوی برخی رسانه‌ها در تمرینات قطعی شده بود ولی خبری از او هم نشد و شاید پرسش اصلی این جا مطرح باشد که دقیقا مسؤولان نقل و انتقالات استقلال و در راس آن بهرام افشارزاده چه کار می‌کنند؟ آیا آنها متوجه هستند تا آغاز نیم‌فصل دوم تنها یک هفته مانده و اگر همین هفته هم بازیکن خارجی‌ای را به ایران بیاورند، بعد از تست‌های پزشکی و فنی و البته تطبیق‌سازی محیطی، استقلالی‌ها در خوش‌بینانه‌ترین حالت از این بازیکن می‌توانند در 8 تا 10 بازی باقیمانده استفاده کنند؟ استقلال خودش را در این فصل برای کسب سهمیه آسیایی بسته بود ولی نتایج خوب آنها باعث شد توقع قهرمانی از این تیم برود، حالا آنها با جذب تنها مهدی مومنی نشان داده‌اند توانایی زیادی در نقل‌وانتقالات نداشته‌اند و در این میان مظلومی دستش بسته‌تر از گذشته خواهد بود چون نتوانست در پست کلیدی هافبک طراح کسی را جذب کند. به نظر می‌رسد در اردوی استقلالی‌ها افرادی باشند که سازی بر خلاف ساز مظلومی کوک می‌کنند و اختلافات داخلی در این باشگاه شکل جدی‌ به خود گرفته است. گوشه‌ای از این اختلافات را می‌توان در اظهارات نظری‌جویباری علیه معینی پیدا کرد و دور نیست که مظلومی در صورت ناکامی پرده از این اختلافات بردارد.
 

در روزهایی که خط هافبک تیم امید نمایش خوبی مقابل حریفان غرب و شرق آسیا نداشت، جای خالی احمد نوراللهی و سعید عزت‌اللهی، بیش از قبل به چشم آمد. عزت‌اللهی که قبلا هم گفته بود تیم امید تلاش خاصی برای بردن او به قطر انجام نداده، بعد از حذف امیدهای ایران در گفت‌وگو با تسنیم درباره ماجراهایی که برایش به وجود آمده توضیح داد. او بدون نام بردن از فرد خاصی، نشانه‌هایی داده که به راحتی مشخص شود منظورش چه کسی است: «در وهله اول باشگاه روستوف به ما اجازه حضور در مسابقات را نداد و در وهله دوم خودم مصدوم بودم و تمرینی هم نداشتم. کادرفنی روی من هم نظر داشت و صحبت‌هایی انجام داده بودیم که شاید اگر رایزنی می‌شد، می‌توانستم تیم امید را همراهی کنم. در این بین البته برخی‌ها مسائل شخصی خود را وارد مسائل ملی کردند و غرور خودشان را بیشتر از غرور ملی دیدند. امثال ما (لژیونرها) و احمد نوراللهی که آماده هم بود، می‌توانستیم به تیم امید کمک کنیم اما خیلی‌ها که در تیم بودند، مصاحبه‌هایی انجام می‌دادند و می‌گفتند بدون این بازیکنان هم می‌توانیم نتیجه بگیریم.»عزت‌اللهی از افرادی حرف می‌زند که ادعای جانشینی کی‌روش را داشتند اما در تیم امید هم موفق نبودند: «برخی، مسائل شخصی را وارد کردند تا خودشان و غرورشان را حفظ کنند. خواستند خودشان را بزرگ جلوه بدهند و مصاحبه‌هایی علیه سرمربی تیم‌ملی کردند. علیه کی‌روش مصاحبه می‌کردند که چرا نتیجه نگرفته اما خودشان در یک میدان کوچک‌تر نتوانستند نتیجه بگیرند و در عین حال ادعای حضور در تیم‌ملی را هم داشتند. برخی بازیکنان را چون در تیم‌ملی حضور دارند و به این خاطر که شاگرد کی‌روش هستند، از تیم امید خط زدند یا روی نیمکت نشاندند».