ارومیه با جمعیتی بالغ بر یک‌میلیون نفر کشتارگاه صنعتی ندارد و هم‌اکنون گوشت قرمز مورد نیاز مردم این شهرستان در مراکز غیررسمی و غیربهداشتی ذبح می‌شود. امروز ایجاد شرایط مناسب برای کشتارگاه‌های محلی، بهسازی ساختار ناوگان حمل‌ونقل دام و گوشت استحصال شده، فراهم آوردن مکان‌هایی مناسب و بهداشتی برای عرضه گوشت و فرآورده‌های خام دامی در سطح کشور جهت کمک به صادرات و جذب بخش خصوصی برای سرمایه‌گذاری امری اجتناب‌ناپذیر است ولی این ضرورت هنوز در استان و بین مسؤولان احساس نشده است. کشتارگاه سنتی، میدان عرضه دام زنده و مراکز عرضه توزیع مواد خام دامی آذربایجان غربی که هر کدام به نوعی دارای مشکلات بهداشتی از نظر ساختار فیزیکی، محیطی و عدم آموزش افراد شاغل در این بخش‌ها هستند، نیاز جدی به ساماندهی اساسی جهت رفع برخی مشکلات بهداشتی دارند، موضوعی که هنوز جزو اولویت‌های اجرایی قرار نگرفته است. رعایت بهداشت و سلامت و جلوگیری از شیوع بیماری‌های منتقله از گوشت قرمز و لزوم عرضه گوشت سالم اولویت مدیریت شهرها برای تامین سلامت مردم است، این حق طبیعی مردم است که در ساز و کاری تعیین شده بتوانند براحتی به مواد غذایی و گوشت سالم و بهداشتی دسترسی داشته باشند ولی عدم رعایت موازین بهداشتی تعیین شده و ناکافی بودن تجهیزات در کشتارگاه یکی از تهدیدات اساسی برای سلامت مردم بوده که باید در اولویت اجرایی دستگاه‌های ذی‌ربط قرار گیرد. نماینده مردم ارومیه با هشدار جدی نسبت به ذبح دام‌ها در مراکز غیررسمی و غیربهداشتی گفت: متاسفانه شهرستان ارومیه با جمعیتی بالغ بر یک‌میلیون نفر کشتارگاه صنعتی ندارد. هادی بهادری در گفت‌وگو با مهر با بیان اینکه تمام گوشت‌های مورد نیاز این شهرستان در مراکز غیربهداشتی و غیررسمی ذبح می‌شود، افزود: کشتارگاه‌های موجود بویژه کشتارگاه شهرداری ارومیه ضمن اینکه سنتی است کفاف گوشت مورد نیاز شهر را نمی‌دهد. وی با بیان اینکه از سال ۸۶ ساخت کشتارگاه صنعتی در ارومیه آغاز شده است، عنوان کرد: با گذشت سال‌های طولانی از روند ساخت این کشتارگاه هنوز به مرحله بهره‌برداری نرسیده است. نماینده مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه هم‌اکنون 2 مشکل سند زمین و نیز مشکل اداری در زمینه اخذ وام مانع از تسریع در روند اجرایی این کشتارگاه صنعتی شده است، افزود: تلاش می‌شود این 2 مشکل برطرف شده و ارومیه صاحب کشتارگاه صنعتی و مدرن شود.
مدیرکل دامپزشکی آذربایجان غربی نیز درباره وجود مسائل و مشکلات پیش روی کشتار دام و تامین گوشت قرمز مورد نیاز افزود: هم‌اکنون سالانه ۴۴ هزار و ۵۰۰ تن گوشت قرمز در استان تولید می‌شود، این در حالی است که با توجه به ظرفیت‌های بالای استان ظرفیت تولید ۱۵۰ هزار تن در سال را داریم. کامیار داهیم در گفت‌وگو با مهر ادامه داد: برای رسیدن به این میزان تولید باید برای هر دوره 6 ماهه و به منظور تولید گوشت قرمز به مقدار ۱۰۵ هزار تن تعداد ۲۰ واحد پرواربندی به ظرفیت 3 هزار راس، ۲۵ واحد پرواربندی به ظرفیت 2 هزار راس و ۱۰۰ واحد پرواربندی به ظرفیت یکهزار راس به همراه ۹۰ واحد پرواربندی به ظرفیت ۵۰۰ راس در استان احداث و راه‌اندازی شود. وی اضافه کرد: برای تحقق تولید سالانه ۱۵۰ هزار تن گوشت قرمز در استان نیازمند ضرورت ساماندهی کشتار دام از طریق تجمیع کشتار در کشتارگاه‌های دارای سیستم صنعتی، بهداشتی و مجهز به سالن‌های بسته‌بندی و امکانات سردخانه‌ای سه‌گانه در کنار تکمیل ناوگان حمل صنعتی هستیم. مسؤولان دامپزشکی استان توضیحات بیشتر درباره وضعیت کشتارگاه‌های گوشت قرمز در استان را منوط به مصاحبه تفصیلی به صورت حضوری دانستند که در این راستا در گزارش بعدی این موضوع به صورت کامل از سوی دامپزشکی استان مورد بررسی قرار می‌گیرد.
 

کسب رتبه نخست مسابقات قرآنی توسط پالایشگاه خانگیران
مسؤول دارالقرآن شرکت پالایش گاز شهید هاشمی‌نژاد از کسب رتبه نخست بیست‌وهفتمین دوره مسابقات قرآنی شرکت ملی گاز ایران خبرداد. حسن مردانی با اعلام این خبر افزود: این دوره از مسابقات که ویژه فرزندان کارکنان با عنوان «بهار در بهار» در شهر همدان پیگیری شد با حضور 40 تیم از واحدهای تابعه شرکت ملی گاز ایران و  بیش از 400 شرکت‌کننده و در 2 بخش فرزندان دختر و پسر برگزار شد. وی اظهار داشت: تیم قرآنی فرزندان پسر کارکنان شرکت پالایش گاز شهید هاشمی‌نژاد با حضور 14 شرکت‌کننده حائز 10 مقام برتر شد. مردانی تصریح کرد: تیم فرزندان پسر با کسب این مقام‌ها، توانست در مجموع تیمی رتبه نخست این دوره از مسابقات را کسب کند. مسؤول دارالقرآن پالایشگاه خانگیران سرخس یادآور شد: همچنین تیم فرزندان دختر این شرکت با کسب 5 مدال حائز رتبه سوم تیمی شد.


معامله 231 هزار تن انواع کالا در بورس کالا
تالار معاملات بورس کالای ایران روز دوشنبه 25 مردادماه شاهد معامله 231 هزار تن محصول به ارزش بیش از 3 هزار و 190 میلیارد ریال بود. به گزارش روابط عمومی و امور بین‌الملل بورس کالای ایران، تالار محصولات صنعتی و معدنی معامله 920 تن شمش هزار پوندی 8/99 شرکت ایرالکو، 84 تن سبد میلگرد مخلوط شرکت ذوب‌آهن اصفهان و 15 کیلوگرم  شمش طلای معدن موته را تجربه کرد. همچنین 116 هزار تن انواع ورق فولادی شرکت فولاد مبارکه اصفهان نیز در سیستم معاملات مچینگ به ثبت رسید. تالار محصولات کشاورزی در این روز میزبان معامله 36 هزار و 285 تن جو دامی در قالب طرح قیمت تضمینی بود. براساس این گزارش،
300 تن عایق رطوبتی و 7 هزار و 200 تن انواع قیر در تالار صادراتی بورس کالای ایران معامله شد. براساس این گزارش 23 هزار و 971 تن انواع قیر،
21 هزار و 400 تن وکیوم باتوم، 5 هزار تن لوب کات، 2 هزار و 200 تن گوگرد، 11 هزار و 879 تن مواد پلیمری و 200 تن آروماتیک سنگین در تالار فرآورده‌های نفتی و پتروشیمی داد و ستد شد.
 

آزمون سنجش شایستگی در بانک مهر اقتصاد برگزار شد
آزمون سنجش شایستگی ویژه کارکنان و رؤسای شعب بانک مهر اقتصاد همزمان در سراسر کشور برگزار شد. سیدضیاء ایمانی- مدیرعامل بانک- در حاشیه برگزاری این آزمون، گفت: آزمون شایستگی با هدف توسعه و ترویج فرهنگ شایسته‌سالاری در ساختار اجرایی و مدیریتی و در راستای توجه و تمرکز بر مدیریت مبتنی بر شایستگی و شناسایی استعدادها و ظرفیت‌های مدیران و کارکنان بانک برگزار شده است. ایمانی با اشاره به اهدافی که بانک مهر اقتصاد در مقوله شایسته‌سالاری دنبال می‌کند، اظهار داشت: این آزمون بر پایه خوداظهاری و خودارزیابی مهارت، دانش و مشخصه‌های فردی در 2 سطح کارکنان و مدیران شعب عملیاتی شده است. وی گفت: با توجه به هدف‌گذاری‌های بانک مهر اقتصاد در مدیریت شایستگی و براساس فضای ترسیم شده در سند چشم‌انداز آن که بر مبنای اسناد اقتصادی بالادستی نظام طراحی شده، این آزمون در مراحل گوناگون و با رویکرد سنجش سطح تخصصی کارکنان و ارزیابی میزان کفایت و لیاقت آنان در انجام وظایف محوله، توانایی پذیرش مسؤولیت، استفاده بهینه از کارایی پرسنل و تعیین جایگاه متناسب براساس توانایی‌های اجرایی و تخصصی شرکت‌کنندگان برگزار شده است.


وجود 900 هزار مشترک گاز در گیلان
مدیرعامل شرکت گاز گیلان از وجود
900 هزار مشترک گاز در این استان خبر داد و گفت: تعدادی از طرح‌های گازرسانی در روستاهای گیلان در هفته دولت امسال افتتاح می‌شود.  به گزارش فارس از رشت، جمشید ظهیری در جلسه شرکت گاز گیلان به افتتاح پروژه‌های گازرسانی شهرستان‌های مختلف استان در هفته دولت اشاره کرد. وی با بیان اینکه امسال در هفته دولت تعدادی از پروژه‌های گازرسانی روستایی مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد، افزود: در هفته دولت امسال به 24 روستای سیاهکل گازرسانی می‌شود. وی با اشاره به اینکه 45 روستای سیاهکل دارای گاز طبیعی هستند، ادامه داد: با گازرسانی به 24 روستای دیگر مجموع بهره‌مندی روستایی از نعمت گاز در این شهرستان از 39 درصد به 65 درصد می‌رسد.

مدیرعامل سازمان اتوبوسرانی همدان از راه‌اندازی اتوبوس ویژه گردشگری در همدان خبر داد و گفت: در حال حاضر 60 درصد کار این اتوبوس انجام شده است. محمد پوروخشوری در گفت‎وگو با فارس در همدان، با اشاره به فصل تابستان و فعالیت اتوبوس‌های گردشگری اظهار کرد: به دنبال این هستیم اتوبوس ویژه گردشگری را در سطح شهر ایجاد کنیم.  وی با بیان اینکه این اتوبوس فاقد سقف است و از حالت دربستی خارج می‌شود که در تمام دنیا به اتوبوس گردشگری مرسوم است، گفت: در حال راه‌اندازی این اتوبوس در شهر همدان هستیم و فعلاً 50 تا 60 درصد کار انجام شده و با تأمین منابع مالی بقیه کار نیز انجام خواهد شد. مدیرعامل سازمان اتوبوسرانی همدان‌ با بیان اینکه سعی خواهیم کردیم در شهریورماه امسال این اتوبوس آماده بهره‌برداری شود، افزود: فعالیت این اتوبوس در پیاده‌راه نیز جالب خواهد بود و اگر بازخورد خوبی بین مردم داشته باشد و مورد استفاده قرار گیرد، تعداد این اتوبوس را افزایش خواهیم داد.  وی خاطرنشان کرد: در هوای خوب و پاک از این نوع اتوبوس استفاده خواهیم کرد و در هوای بارانی و سرد از اتوبوس‌های سربسته استفاده می‌شود.

مدیرکل آموزش‌وپرورش چهارمحال و بختیاری از احداث 2 باب مدرسه خیریه در این شهرستان خبر داد. بهروز امیدی در گفت‌وگو با فارس در شهرکرد، اظهار کرد: 2 باب مدرسه خیریه در شهرستان لردگان احداث خواهد شد. مدیرکل آموزش‌وپرورش چهارمحال و بختیاری ادامه داد: این 2 باب مدرسه در روستاهای  میشان سفلی و تل‌اشکفتی منطقه فلارد با مشارکت خیران مدرسه‌ساز ساخته خواهد شد. وی بیان داشت: این پروژه با مساحت 340 مترمربع و با اختصاص اعتباری بالغ بر 4 میلیارد ریال با مشارکت خیران مدرسه‌ساز ساخته می‌شود. امیدی با اشاره به ساخت یک مدرسه 12 کلاسه در شهرکرد گفت: این مدرسه با مشارکت صددرصدی یک خیر مدرسه‌ساز در شهرکرد احداث می‌شود. مدیرکل آموزش‌وپرورش استان چهارمحال و بختیاری با بیان اینکه زمین این دبیرستان 4 هزار مترمربع است،تصریح کرد: این دبیرستان در 3 طبقه با زیربنای 2 هزار و 100 مترمربع و اعتباری بالغ بر 45 میلیارد ریال ساخته خواهد شد.  امیدی تصریح کرد: همایش تجلیل از خیران مدرسه‌ساز در چهارمحال و بختیاری برگزار و از خیران تجلیل شد.
 

علی هدایت: رهبر انقلاب در دیدار معاونان و مدیران وزارت اطلاعات، مبانی انقلاب اسلامی را آثار و بیانات صریح امام خمینی(ره) خواندند و تأکید کردند: ایجاد خط فاصل با رأس جریان استکبار یعنی آمریکا از مهم‌ترین مبانی قطعی امام بزرگوار ما است و این مساله جای هیچگونه مسامحه و سهل‌انگاری ندارد.
این دومین‌بار از ابتدای سال 95 تاکنون است که رهبری بر «حفظ خطوط فاصل با آمریکا» تاکید می‌کنند. نخستین‌بار در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) ایشان متذکر شدند: «برخی جریان‌های داخلی با غفلت از این ضرورت، خطوط مرزی را حفظ نکردند و فاصله‌‌گذاری‌ها، تضعیف و کمرنگ شد اما باید مراقب باشیم خطوط مرزی با دشمنان انقلاب و امام و ملت کمرنگ نشود».
اما چرا حفظ خطوط فاصل با آمریکا تا این اندازه مهم است؟
  نفوذ سخت
جست‌وجو در بخش تسهیلات پرداختی «صندوق برادران راکفلر» در طول چند سال اخیر نشان می‌دهد میزان هزینه‌کرد این نهاد صهیونیستی- آمریکایی در بخش «برنامه ایران» با هدف تعریف شده «ارتباط‌گیری با مسؤولان و مدیران و طبقات موثر جامعه ایرانی از مسیر غیررسمی یا «TRACK II» چندده برابر شده است. تنها «بنیاد فرهنگ و جامعه» آمریکا-FCSNY- در فاصله سال منتهی به برجام و پس از آن، صدها هزار دلار بابت آنچه «رویکرد مشارکتی و سیاست‌های حل تعارض» نامیده شده، از جیب راکفلرها هزینه کرده است. همچنین در کمپین رسانه‌ای به نفع «برجام» نیز راکفلرها ارقام هنگفتی به جیب رسانه‌ها و روزنامه‌ها واریز کرده‌اند. بسته‌های دلار و ریالی که می‌تواند توجیه بسیار خوبی برای تبلیغات کرکننده رسانه‌ای پیرامون تامین منافع پسابرجام ایرانیان به واسطه نزدیکی به آمریکا باشد.
تبلیغاتی که اکنون با انتشار آمارهای پسابرجامی، مشخص شده هیچ نسبتی با واقعیات نداشته است. به طور مثال خبرگزاری اقتصادی بلومبرگ با اعلام نگرانی پیرامون افزایش فشارها بر دولت ایران، اعلام کرده 7/73 درصد از ایرانی‌ها اعلام کرده‌اند «هیچ» نفعی از برجام نبرده‌اند.  
پس دشمن «خطوط فاصل» را نشانه می‌رود و حصارهای امنیتی پیرامون فکر و اندیشه و آرمان‌های ملت‌ها را تخریب می‌کند تا بر محاسبات آنها از واقعیات پیرامونی تاثیر بگذارد؛ سیاه را سفیدنمایی کند و سفید را سیاه جلوه دهد. اما این نقشه تنها متناظر بر جامعه نیست و قطعا چنین فضاسازی پیرامون نهادهای حساس و دیپلمات‌ها و دولتمردان و مدیران یک کشور نیز به صورت جدی در جریان است. صیانت نکردن نهادهای مسؤول از خطوط فاصل منجر به این می‌شود که عوامل دشمن در قدم اول برای «مطالعه شخصیت» و «ارزیابی» به چهره‌های تاثیرگذار و صاحب قدرت جامعه نزدیک شوند. در مرحله بعد شاهد مهندسی مناسبات، برنامه‌ریزی و تکمیل روند مدیریت شخصیت افراد با استفاده از اطلاعات به‌دست آمده خواهیم بود.
این همان پروژه‌ای است که در یک دوره «لیلی زند» عامل رسمی سرویس اسرائیل عهده‌دار آن بود و اتفاقا پس از تکمیل پروژه در خاک ایران، راهی سرزمین‌های اشغالی شد تا نتیجه عملیات نفوذ در تشکیلات دفتر یکی از مدیران ارشد دولتی را گزارش کند. در دوره‌ای دیگر «جیسون رضاییان» که پیش‌تر به لیلی زند خدمات میدانی ارائه می‌کرد به عنوان چهره‌ای نسبتا پاک وارد میدان شد و اتفاقا با هوشیاری یکی از دستگاه‌های امنیتی کشور، پس از ارسال اطلاعات ارزیابی شخصیت تیمی از مدیران و احیانا تاثیرگذاری بر تصمیم‌سازی‌های آنها، در دام افتاد. اما آیا این پایان پروژه است؟ طبیعتا شبکه‌ای که در بحبوحه درگیری مداوم تشکیلات زند با دستگاه‌های امنیتی، به فکر تربیت جیسون رضاییان بوده، نقشه‌های دیگری نیز برای ادامه مسیر در دست دارد.
این بخش از «نفوذ» را که وابسته به جریان‌سازی و نقش‌آفرینی افراد است در این پرونده «نفوذ سخت» نامگذاری می‌کنیم چرا که ماهیت ذاتی آن استوار بر افراد و شبکه‌های اطراف آنهاست، هر چند هر نفوذ سختی با هدف تاثیرگذاری بر قدرت نرم و محاسبات جامعه حریف صورت می‌گیرد. فضاسازی کاذب و پرحجم برای وزارت اطلاعات پیرامون سفر یک «پورن استار» انگلیسی به ایران می‌تواند نشانه‌ای از پوشش‌دهی شبکه به عبور امن و بی‌سروصدای عناصر عالی رتبه دشمن از خطوط فاصل دشمن باشد... پرونده‌هایی همچون بازدید «آلن گودمن» مدیر ارشد سیا از بسیاری از مراکز علمی عالی کشور، یا نشست و برخاست «کریستوفر شرودر»، مدیر کارکشته حوزه فناوری‌های نوین وزارت خارجه آمریکا با مسؤولان و مدیران میدانی پروژه شتاب‌دهنده‌های آمریکایی استارت‌آپ‌ها که بسادگی فراموش شد، در حالی که حفظ خطوط فاصل از نفوذ سخت دشمن چندان پیچیده نیست و با تمرکز بر مرزها و مراودات امکانپذیر است.
نفوذ نرم
اما بحث زمانی عمیق‌تر می‌شود که در برابر عبور نیروهای دشمن از مرزهای فیزیکی، فراتر رویم و نقشه دشمن در «مهندسی ارزش‌ها و آرمان‌ها» و هدف‌گذاری‌های یک جامعه در مسیر تمدن‌سازی را مستقیم پایش کنیم. شاید به همین دلیل باشد که رهبر انقلاب بلافاصله پس از تذکر درباره حفظ «خط فاصل با آمریکا»، وزارت اطلاعات را مکلف کردند در هر بخشی که می‌تواند پایگاهی برای کمین دشمن و ضربه زدن به نظام اسلامی قرار بگیرد،  حضور داشته باشد و آن بخش را حوزه کاری خود بداند.
به نظر می‌رسد این فرمان رهبری، متناظر بر افزایش دامنه نظارت وزارت اطلاعات در مبارزه با هجمه دشمن به مولفه‌های قدرت نرم ایرانیان باشد که از وظایف سنتی همچون کنترل مرز و کشف بمب و گروه‌های تروریستی و نفوذ سخت بسیار فراتر است. کما اینکه دستور به «رشد و ارتقای نسل جدید وزارت اطلاعات با مولفه‌های ارزشی و انقلابی همچون گذشته» نیز مرتبط با همین موضوع است. یک نتیجه‌گیری از این فرمایش رهبری می‌تواند تذکر و یادآوری مخاطرات «انقلابی نماندن» دستگاه‌های امنیتی کشور باشد.
ایشان در مراسم 14 خرداد سال جاری، با تأکید بر ادامه راه «امام انقلابی ملت» به عنوان تنها راه پیشرفت و تحقق اهداف مردم و نظام، 5 شاخص مهم «انقلابی‌گری» را تبیین کرده و افزودند: علت اصلی فشارهایی که در طول سال‌های متمادی با بهانه‌های مختلف از جمله موضوع هسته‌ای و حقوق‌بشر به ملت وارد شده است، خصوصیت انقلابی‌گری ملت ایران و نظام اسلامی است.
پس حذف «انقلابی‌گری» از زیرمجموعه‌های نظام خود محور اصلی «نفوذ نرم» دشمن به خاک خودی است و زمینه‌ساز حل موانع پیش روی «نفوذ سخت» است. با این تعبیر وقتی حساسیت دستگاه امنیتی و سایر زیرمجموعه‌های حیاتی نظام به آرمان‌های خط امام خدای ناکرده کمرنگ شود، نقشه‌های نفوذی‌ها بسادگی و با کمترین هزینه به بار خواهد نشست.
پس 3 محور مورد تاکید رهبری به مدیران و معاونان وزارت اطلاعات شامل «پایبندی به مبانی قطعی امام»، «حفظ خط فاصل با آمریکا» و «رشد و ارتقای انقلابی» همگی زیرمجموعه سرفصل مهم «انقلابی‌گری اطلاعاتی» است. روندی که در شناخت و مبارزه با تهدیدات نرم دشمن ضروری است و بدون تمرکز بر آن نمی‌توان سرفصل‌های آمریکا در مهندسی جامعه ایرانی را تشخیص داد.
این تاکید مجدد عالی‌ترین مقام جمهوری اسلامی بر حاکمیتی بودن نهاد وزارت اطلاعات و تعهد آن به ارزش‌های نظام است. پس اطلاعات قطعا در کشاکش برخی نیازسنجی‌های پرغلط دولتی مدیریت  صیانت از خط ارتباطی «ایران و آمریکا» را عهده‌دار نیست، چرا که روند مذکور مخالف صفت «انقلابی‌گری» است! اطلاعات انقلابی، ضامن حفظ باب «تجربه برجام» و زمینه‌سازی برای برجام 2 و 3 با ایجاد کانال ارتباط محرمانه با آمریکا پیرامون مسائل حقوق‌بشری و موشکی هم نمی‌تواند باشد، چرا که موظف است شاخصه «ضدآمریکایی بودن» و «استقلال گفتمان اصیل انقلابی» خود را از سلایق و علایق دولت‌ها حفظ کند. تنها در آن صورت است که به فرموده رهبر انقلاب، نقش وزارت اطلاعات در «تحقق اقتصاد مقاومتی» و «مبارزه با مفاسد اقتصادی» به عنوان نقشه‌های عالی کشور در ایجاد رفاه و آرامش برای آحاد جامعه و شکست نقشه‌های دشمن به نحو احسن عملیاتی می‌شود.
تنها با انقلابی‌گری اطلاعاتی می‌توان پازل «مهندسی بازار» برای خلع سلاح قدرت نرم جامعه ایرانی را در هم ریخت و مطابق هشدار جدی رهبری با خطر هضم و جذب کشور در نقشه و نظامی که سرمایه‌داران عمدتا صهیونیسم برای تصرف منافع مالی جهان ترسیم کرده‌اند در دوره پسابرجام، مقابله کرد. غیر از این اگر باشد خطر مهندسی وزارت اطلاعات از درون، نظام را دچار اختلال می‌کند. پس مهم است که تکرار کنیم ایران با «وزارت اطلاعات انقلابی» است که امن می‌ماند.  
 

علی‌اکبر عباسی: فضای سال‌های 92 و 93 و بویژه 94 فرق می‌کرد با فضای این روزها؛ مدعیان اعتدال به گونه‌ای از تدبیری که- به خیال خودشان- برای حل‌وفصل مشکلات کشور در سر داشتند مطمئن بودند و با یقین از آن سخن می‌گفتند، کأنه «ارشمیدس»ی فریاد «یافتم یافتم» سر می‌دهد. 94 که می‌گویم یک قرن پیش نیست، همین سال گذشته، همین چند ماه قبل است اما همین چند ماه قبل، انتقاد از برجام به این راحتی‌ها نبود به طوری که هرکس هوای انتقاد از مذاکرات و برجام در سر داشت، ابتدا باید خود را برای پذیرش انواع اهانت‌ها و برچسب‌های آقایان آماده می‌کرد، البته در همان فضا هم منتقدان آزاده، استوار بر مواضع خود ایستادند و از نافرجامی برجام سخن گفتند و البته انواع اهانت‌ها و تخریب‌ها را هم از سوی مدعیان آزادی بیان متحمل شدند.
نه اینکه هتاکان مدعی آزادی بیان، حالا تغییری کرده باشند نسبت به قبل، نه! این جماعت به این راحتی‌ها از رو نمی‌روند اما تفاوت این روزها با سال‌های قبل در این است که گذشت زمان واقعیت‌‌های جالبی را برای جامعه روشن کرده و حالا که بیش از یک سال از نهایی شدن برجام و بیش از 6 ماه از اجرایی شدن آن می‌گذرد، پرده‌های تصنعی که بر برجام انداخته بودند، کم‌کم برداشته شده و واقعیت‌ها در حال عیان شدن است. آنان که در طول
3 سال اخیر از هیچ اهانتی به منتقدان «برجام»شان دریغ نکردند، شاید این روزها هم دل‌شان برای آن هتاکی‌ها تنگ شده باشد اما فضا به قدری تغییر کرده که روزنامه‌هایی که سال گذشته در چنین روزهایی ذوق‌زده از برجام، تمام صفحه اول‌شان را با تیتر «تحریم رفت» و عکس جناب ظریف پر کرده بودند، یک سال بعد از آن، اصلا به روی خودشان هم نیاوردند که بالاخره سالگرد تصویب برجام است!
هرچند شوق بیمارگونه به برجام به قدری برخی‌ها را مست کرده که هنوز هم حاضر نیستند واقعیت‌ها را بپذیرند و همچنان کورکورانه و کودکانه از «تقریبا هیچ» دفاع می‌کنند اما افتضاح به بار آمده به قدری شدید است که همه نمی‌توانند برای همیشه خود را به خواب بزنند، به همین جهت است که رئیس بانک مرکزی بیش از این دوام نیاورد و صادقه واقعیت را به زبان آورد و عیان کرد آن «تقریبا هیچ» را. آن رئیس دیگری هم که فریادها و قسم‌های جلاله‌اش در مجلس به این زودی‌ها از یاد نمی‌رود و البته به پاس زحماتش در جریان تصویب برجام افتخار دریافت مدال شجاعت از سوی رئیس‌جمهور را دارد، روشن شدن واقعیت‌های آن «خسارت محض» تاکنون او را چندین‌بار بی‌تاب کرده که آخرینش همین چند روز قبل بود که اذعان کرد: «بانک‌های بزرگ اروپایی به خاطر فشار آمریکا فعلا با ما کار نمی‌کنند». سخنی که البته 2 روز قبل از آن وزیر اقتصاد به آن اعتراف کرده بود: «برای ارتباط با بانک‌های بزرگ جهانی دچار مشکل هستیم و آنها با ما کار جدی نمی‌کنند».
تفاوت این روزها با 3 سال گذشته این است که حالا برخی منتقدان هم در قبال برجام غافلگیر شده‌اند! این روزها برجام معجزه می‌کند، معجزه می‌کند که می‌تواند منتقدانش را هم غافلگیر کند. در این 3 سال منتقدان اگرچه به خاطر انتقادهای‌شان اهانت‌ها و تخریب‌های فراوانی را به جان خریدند و از هر سو توسط آقایان مورد عنایت قرار گرفتند! اما حالا برجام به آنها عنایت ویژه کرده، عنایتی که آنها را غافلگیر کرده است!
همین منتقدان هم با همه انتقادهایی که به مذاکرات و توافق داشتند شاید هیچ‌گاه تصور نمی‌کردند دستاورد برجام تا این حد «هیچ» باشد! اگر بگویم شاید برخی از همان منتقدان هم تصورشان این بود که آمریکایی‌ها به خاطر نمایش و عوام‌فریبی هم که شده در حدی «بسیار ناچیز» نسبت به رفع تحریم‌ها و پایین کشیدن فتیله‌ خصومت‌ها برای مدتی محدود اقدام و فضا را طوری طراحی کنند که دستاورد برجام در ایران چیزی بیش از «تقریبا هیچ» احساس شود، احتمالا سخنی گزاف نباشد اما خباثت و عهدشکنی آمریکا به قدری بود که نه‌تنها بزک‌کنندگان شیطان بزرگ و ذوق‌زدگان نسبت به آن را شوکه کرده که حتی بعضی منتقدان برجام را هم غافلگیر کرده است!
اصلاح‌طلبان برای انتخابات مجلس تلاش کردند دوگانه «برجامیان و نابرجامیان» را درست کنند و قصدشان این بود که انتخابات ریاست‌جمهوری را هم با همین دوگانه جلو ببرند و شاید همچنان هم قصدشان همین باشد اما امروز آنها نیز حتی از کارکرد انتخاباتی برجام نامطمئن هستند؛ اینکه آیا با نتایج اقتصادی نداده برجام می‌توان مردم را امیدوار کرد که اگر این خط ادامه پیدا کند وضعیت معیشتی‌شان بهتر می‌شود؟! شاید از همین قرار باشد که امثال عبدی و اصغرزاده هم به «ضعیف و فشل بودن دولت» اشاره می‌کنند تا به مردم بگویند مشکل از برجام یا هر چیز دیگری نیست، مشکل از دولتی است که کارآمدی ندارد!
اما حالا دوران پسابرجام است، برجام رقم خورده و منتقد منصف و طرفدار منتقد روحانی؛ هر دو او را با شعارهایش در ترازوی میزان قرار می‌دهند، در دوران پسابرجام توقع حل مشکلات اقتصادی را دارند، توقع نابجایی هم نیست، وقتی روحانی با اعتماد به سقف در روز مناظره می‌گوید «چرخ سانتریفیوژ بچرخد، چرخ اقتصاد مردم هم بچرخد» یعنی امروز باید حداقل انتظار چرخیدن چرخ اقتصاد مردم را داشته باشیم، اگرچه چرخ سانتریفیوژ نچرخد! حتی اگر روحانی 3 سال بعد از این وعده بگوید «انتظارات مردم را بالا نبرید»! خودش هم می‌داند اینکه مردم بخواهند با آن همه شعار اقتصادی وی، ذره‌ای وضع معیشتی‌شان بهتر شود، توقع بیجا و انتظاری فراتر از وعده نیست که اگر روحانی نتواند، مردم هم نمی‌توانند یک دولت ضعیف و متزلزل را تحمل کنند!

حسین قدیانی:  این عکس را دوست دارم! زیاد! خیلی زیاد! اساسا «رحمانیت» متجلی در «اسلام انقلابی» است! اینها که بچه‌های روح‌الله هستند و جای خود دارند، لیکن حتی زمانی که از یک‌سو بعثی‌ها تا دارخوئین جلو آمده بودند و از سوی دیگر منافقین تا کرمانشاه، باز هم اسلام انقلابی یا به عبارت دیگر انقلاب اسلامی در برخوردهای خود قید ویژگی رحمت و رحمانیت را نزد. از یاد نباید برد داریم درباره مقطعی حرف می‌زنیم که به موازات خصومت بعثی‌ها و منافقین، ناوهای آمریکایی چند سکوی نفتی ما را در خلیج‌فارس مورد هدف قرار داده بودند و اساسا انواع و اقسام هجمه‌ها در کمین کشور نشسته بود. فی‌الحال اما داریم می‌بینیم برخورد دیگر کشورها بویژه کشور الگوی آقایان را با عناصر محارب و برانداز! در آن مقطع، بلاشک هر نظام دیگری بود، هر براندازی که در زندان داشت، به ورطه مرگ می‌فرستاد اما با آنکه حتی منافقین در زندان هم دست بردار نبودند و دست به شورش زدند، باز هم ولی‌فقیه به عنوان پرچمدار اسلام انقلابی و البته به عنوان علمدار انقلاب اسلامی، تجلی‌گاه رحمانیت شد و درِ توبه و انابه را برای آن دسته از منافقینی که از عملکرد خود پشیمان بودند، باز گذاشت. حال ببینیم تا چه حد بی‌انصاف و پست و فرومایه‌اند که برمی‌دارند چنین امامی را و چنین نظامی را متهم به القاب آنچنانی می‌کنند. حال ببینیم تا چه حد بی‌معرفت و بی‌لیاقتند که از سویی عنوان «خط امام» را یدک می‌کشند، از دیگر سو «روزه سکوت» می‌گیرند و امام و نظام را، هم در برابر این منافقین بدتر از کفار و هم در مواجهه با این دوستان زبان‌نفهم منافقین بدتر از کفار تنها می‌گذارند. از سویی نان رفاقت با حاج احمد آقا را می‌خورند، از سویی حاضر نیستند برابر این ظلم بزرگ در حق یادگار امام، 2 کلمه موضع انقلابی و متناسب با اکاذیب طرح‌شده، اتخاذ کنند! دگر بار خیره شوید در این تصویر! ‌براستی این است حق امام؟! و این است سهم امام؟! طرفه حکایت اینجاست که امام مظلوم ما با آن همه روحیه انقلابی و سر نترس سازش‌ناپذیر، اگر در مقطع قبل از انقلاب، حاضر به پذیرش منافقین و نوع مبارزه ایشان نبودند، یکی هم از همین زاویه رحمانیت متجلی در اسلام انقلابی بود! که هدف هرگز وسیله را توجیه نمی‌کند! حال چه مضحک است که همین منافقین با سوءاستفاده از خام‌اندیشی و جهالت بعضی عناصر، امام ما را به آن صفاتی متهم کنند که خود مصداق بارز آن بوده و هستند! از قضا مشکل امام با منافقین بر سر همین بود که خمینی بت‌شکن، جهاد و جنایت را 2 مقوله جدا از هم می‌دانستند! حال پناه باید به خدا برد، وقتی متوجه می‌شویم که در دوگانه امام و منافقین، یکی حق را به این حرامیان می‌دهد و دیگری سکوت اختیار می‌کند! همان دیگری که به خود می‌گوید «خط امام»! و همان دیگری که خود را در وهله اول، رفیق دیرینه حاج احمد آقا تعریف می‌کند! براستی آیا آن خط و این رفاقت، فقط برای پز دادن در جلسات عزا و عروسی و جشن تولد است؟! و فقط برای بیان چند خاطره، من‌باب سیاه شدن صفحه چند ویژه‌نامه؟! و فقط برای خط‌خطی کردن چند صفحه از صفحات سررسید؟! همین؟! دگر بار در تصویر خیره شوید! واقعا آه باید کشید از مظلومیت روح‌الله! و از مظلومیت یادگارش! و از مظلومیت انقلابش! و از مظلومیت نظامش! توهین را به امام مظلوم ما کرده‌اند، آنوقت آن عنصر به اصطلاح خط امامی که همه آبرو و حیثیت خود را مدیون امام است، دلواپس شأن و جایگاه رئیس‌جمهور شده! واقعا بر شما چه رفته که در مواجهه با اهانت به امام، سکوت می‌کنید اما... همین! چند تا نقطه چین!  
مرتب این سوال را با خود مطرح می‌کنم: چرا هر بار، حجم تهاجم به امام از دفعات قبل پیشی می‌گیرد؟! و به جوابی جز این نمی‌رسم که «من از بیگانگان هرگز ننالم...»! چون شمایی معروف به «خط امام» باشید که «روحانی» برای‌تان خط قرمز باشد و «خمینی» نباشد، معلوم است دشمن وسوسه به تحرک بیشتر می‌شود! و مایل به گستاخی بیشتر! دگر بار در تصویر خیره شوید! رسم مروت نیست تنها رها کردن پیر جماران! این قضایای به‌وجود آمده اما با همه تلخ‌کامی‌ها که داشت، پرده از نکات شیرینی برداشت! اولا معلوم شد سر دشمن در پروژه «تحریف خمینی» به سنگ خورده است! عاقبت وقتی تا این حد بغض‌آلود و همراه با عصبانیت، از امام ما یاد می‌کنند، فی حد ذاته یعنی که خمینی را نمی‌توان مصادره کرد! و نمی‌توان او را از انقلابش جدا کرد! شاید ناظر بر قصور متولی و براساس آن خواب که الحمدلله ما ندیدیم، خمینی را بشود از خانه‌اش بیرون کرد، اما هیهات! تحت هیچ شرایطی خمینی را از انقلابش نمی‌توان بیرون کرد! خمینی در پرتو انقلاب اسلامی، آنقدر مفاهیم بلندبالا از خود به یادگار گذاشته که هرگز نشود انقلاب را یک چیز و خمینی را یک چیز جدا تعریف کرد! سال 88 البته دشمن یک شبه تحرکاتی از خود نشان داد بلکه بتواند امام را از انقلاب و از ما انقلابی‌ها بگیرد! خوب یادم هست حتی رسانه بی‌آبروی «صدای آمریکا» تلویحا از در تعریف امام هم درآمد که من همان موقع، متنی با این تیتر طعنه‌دار و با منظور نوشتم؛ «خمینی آنقدرها هم که VOA می‌گوید، خوب نیست!» القصه! ناسزاهای اخیر مشخص‌تر از قبل کرد که خمینی، آن مردی نبود که دشمن بتواند دلش را با او صاف کند! ولو به حیله! هنوز هم دشمن نمی‌تواند انقلاب را تخریب کند، الا آنکه خمینی را تخریب کند! و همچنان که باری در نهایت حکمت، رهبر فرزانه انقلاب اشاره کردند؛ «بیشترین ناسزا را دشمن به شخص امام داده است! و بیش از همه با خود امام عناد دارد!» ثانیا معلوم شد کمافی‌السابق تاریخ، این تنها و تنها یک حرف مفت است که من «علی علیه‌السلام» را قبول ندارم اما «محمد صلی‌الله‌علیه» را قبول دارم! نه جانم! هزاری هم ادعا کنی که در «خط موسی» هستی لیکن دلت با «هارون» صاف نباشد، ترجمانی جز این ندارد که جنابعالی اصلا و اساسا در همان «خط موسی» نیستی! و داریم می‌بینیم که نیستی! من «همت و باکری» را قبول دارم اما فردای شهادت سردار سپاه اسلام در جبهه آخرالزمانی شام، تیتر یک خود را اینگونه می‌روم که «سرتیپ حسین همدانی در سوریه «کشته» شد» یعنی نه «همت» را قبول دارم، نه «باکری» را! که اگر قبول داشتم، پیش چشم «یوم‌الله سوم خرداد» به یک توافق لنگ در هوا، لقب «فتح‌الفتوح» نمی‌دادم! متن و حاشیه اتفاقات چند روز اخیر مشخص‌تر از قبل کرد که تا خود را سرباز مخلص و فداکار ولی فقیه حی و حاضر ندانی، ولو آنکه کوهی از مدرک و سند هم در مؤسسه‌ات داشته باشی، قادر به دفاع جانانه و انقلابی از خمینی نخواهی بود! چرا که در خط خمینی نیستی که بخواهی از خمینی دفاع کنی! چرا که در خط خامنه‌ای نیستی که بخواهی از خمینی دفاع کنی! دفاعکی هم من‌باب خالی نبودن عریضه کنی، بیشتر به دفاع نکردن می‌ماند! چیزی در مایه‌های شلیک چند گلوله مشقی برابر آتش گسترده و انبوه یک توپخانه!
***
دوباره به تصویر خیره باید شد! حقا که جلوه رحمانیت خدا بود روح خدا! ما رحمانیت را همچنان از دل اسلام انقلابی حضرت امام جست‌وجو می‌کنیم! در «اسلام انقلابی» رحمانیت دست رد به سینه پابرهنه‌ها و توده‌ها نمی‌زند و فریاد اعتراض ایشان را با مشتی شعر و شعار قطع نمی‌کند! آقایان! اسم اسلام‌تان «رحمانی» نیست؛ «اسلام پول» است! اسلام حرام دانستن یارانه برای مردم و حلال دانستن حقوق نجومی برای مدیران دردانه! اسلام ذخیره خواندن نااهلان! و امانتدار دانستن نامحرمان! آری! اسلام پول! و شاید چون خمینی هم خیلی پولی نداشت و حتی در جماران مستأجر بود، این حضرات اسلام رحمانی خیلی به صرفه نمی‌بینند دفاعی از آن بت‌شکن محبوب مستضعفین کنند! شاید! آخر دیده‌ایم در مقام دفاع از بعضی‌های دیگر، چه رگ گردنی کلفت می‌کنند! آهای جماعت مدعی! دگر بار به این تصویر خیره شوید! اسلام ما اسلام این عکس است! هیاهوی این بچه‌ها صدای امام را قطع نمی‌کرد! این صدای سکوت گوش‌خراش شما برابر تهاجم دشمن است که هنوز هم خون به دل امام انقلاب می‌کند! و گهگاه صدای او را قطع می‌کند! ما اما نخواهیم گذاشت! به این تصویر نگاه کنید! ما خمینی را تنها نخواهیم گذاشت!
 

امیر استکی: داستان گران شدن سرسام‌آور شکر در این روزها را حتما شنیده‌اید! اگر هم نشنیده‌اید کافی است به فروشگاه مواد غذایی محله‌تان سر بزنید تا کاملا در جریان قرار بگیرید یا وضعیت قیمت مرغ را که دیگر حتما می‌دانید! چرا که با این اوضاع قیمت گوشت قرمز، بیشترین منبع پروتئین این روزهای ایرانیان گوشت مرغ هست و از این رهگذر همه در جریان افت و خیز قیمت آن هستیم یا احتمالا اگر وسع‌تان برسد و اهل مصرف برنج ایرانی باشید، حتما می‌دانید که برنج با کیفیت قابل قبول زیر هر کیلو 12هزار تومان به‌دست‌تان نمی‌رسد البته ما که وسع‌مان نمی‌رسد و به اجبار همین برنج‌های هندی را مصرف می‌کنیم و به احتمال زیاد شما هم در جریان قیمت آن هستید که همین متاع بی‌رنگ و بو و رخسار هم برای هر کیلویش باید حدود 5 هزار تومان پرداخت کرد.
همه این سر به فلک کشیدن‌ها در این 4-3 قلم کالای اساسی به همین چند ماه اخیر برمی‌گردد و همانگونه که مثل خودمان مستحضرید مقصر اصلی هم در این وضعیت دولت سابق است. این را آقای پزشکیان افاضه فرموده‌اند که «مشکلات فعلی کشور را دولت یازدهم به وجود نیاورده» و از افاضات مابقی بزرگواران دست‌اندرکار اداره کشور بی ‌بروبرگرد می‌فهمیم که همه تقصیر‌ها از آن همان دولت سابق است و احتمالا تا 5-4 سال آینده نیز کماکان او مقصر اصلی باقی بماند یعنی خوشبینانه تا وقتی که دوستان معتدل در کرسی‌های قدرت اجرایی کشور حضور داشته باشند. فضای رسانه‌های مملکت را هم که بررسی می‌کنیم می‌بینیم بیشتر آنها هم همین بصیرت نافذ را دارند و خود به‌ خود ملتفت هستند که همه مشکلات کنونی و آتی بر ذمه گذشتگان است، چرا که اصلا و ابدا اعتراضی یا لااقل اشاره‌ای به این تیک‌های تیز افزایش قیمت ارزاق عمومی نمی‌کنند و از هیچ مسؤول محترم کنونی توضیح نمی‌خواهند و انگار نه انگار که رسانه زبان مردم است و باید این مطالبات مردمی را از مسؤولان پیگیری کند و اصلا چرا باید قاعده بازی الیگارشیک را به هم بزند، رسانه قلم‌فروش برای قدرت می‌نویسد و قدرت، مطامع رسانه کذا را برآورده می‌کند و دیگر، مردم، به ما چه؟!
البته شاید بگویید لابد این طفل معصوم‌ها گیاهخوارند و گوشت استفاده نمی‌کنند و برنج و شکر را هم لابد به علت رژیم غذایی کنار گذاشته‌اند اما بنده اگر اشتباه نکنم یادم هست که تا 4-3 سال پیش این بزرگواران رویه دیگری داشتند و هر گاه چنین مشکلی پیش می‌آمد سریع‌السیر از دولت مطالبه می‌کردند و حتی تا قیمت ریزترین اقلام تره‌بار را هم پیگیر بودند و کمبود فصلی گوجه فرنگی را هم به یک مساله بزرگ رسانه‌ای و ملی تبدیل ‌کردند، حالا فیش‌های نجومی نباید مساله ملی شود، بماند... اما خب! حق هم داشتند چرا که دولت قبل آن روزها سر کار بود و قطع به یقین مقصر و ناکارآمد و غیرتکنوکرات و غیرمتخصص و در اصل غیر این طبقه الیگارشیک! امروز هم که می‌بینید زیاد از آن رویه سابق این دوستان خبری نیست مال این است که همانطور که گفتیم مقصر اصلی دولت سابق است و خب! حالا که 3 سالی می‌شود که گذشته پس دیگر لزومی ندارد که از گذشتگان مطالبه کنیم، همین‌قدر که بدانیم و بپذیریم که مقصرند کفایت می‌کند.
داستان مملکت ما چیزی شبیه آن ضرب‌المثل معروف است که می‌گفت «از ماست که بر ماست» با این تفاوت که در نگاه دولت و اعوان و انصارش از «از اوناست که بر ماست!» و هر چه شده نتیجه اونها بوده نه ما! اونها یعنی همان کار نابلدهای قبل از ما !
البته اداره مملکت کار سختی است خاصه مملکت ما ایران که برای اداره امورش باید نفت بفروشیم و خرج کنیم. این واقعا کار سخت و پیچیده‌ای است که نخبگان سیاسی خودی و اهل مملکت ما از بعد از انقلاب به سختی و مشقت هر چه تمام‌تر مشغول آن بوده‌اند. نفت را با چه مشقتی استحصال می‌کردند و با چه مشقت بیشتری به فروش می‌رساندند و تازه! سخت‌تر از همه اینها هزینه کردن این پول‌ها بود که خدا می‌داند چه رنج‌ها و زحمت‌هایی نبود که این غیورمردان مخلص برای توزیع عادلانه منافع نفت در کشور متحمل نشده‌اند و همین است که امروز ما شاهد یک توزیع عادلانه و منصفانه منابع و زیرساخت‌ها و فرصت‌ها در سراسر کشور به شیوه فیش‌های نجومی هستیم.
فقط کافی است یک نگاه به دور و بر خودمان بکنیم تا به وضوح این بسامانی نیکوی امور ملک و ملت را مشاهده کنیم و حظ وافر ببریم و صد لعن و نفرین و مرده‌باد هم نثار دولت‌های نهم و دهم بکنیم که آمدند و این جریان نیکو را از دست اهلش گرفتند و نگذاشتند این بزرگواران کار همیشگی خود را درست انجام بدهند و در نتیجه گند زدند به مملکت و خدا می‌داند تا چند دهه دیگر طول می‌کشد تا این بزرگواران نیکوسرشت بتوانند این ویرانی‌های بر جای مانده از دوران سابق را رفع و رجوع کنند.
آخر مگر کار هر کسی است که نفت بفروشد و هزینه کند. این بزرگواران 30 سال حداقل طول کشید تا در این فن خبره شوند، آنوقت دولت نهم و دهم آمد و این همه تجربه و کارآمدی را کنار زد و کار را داد به دست یک عده آدم جدید. همین آدم‌های جدید بودند که خوب بلد نبودند نفت بفروشند و رموز راضی نگه داشتن خریداران را بلد نبودند و بلد نبودند چطور قرارداد ببندند تا طرف را برای سال‌های سال پابند نفتمان کنند و همین کارها را کردند به علاوه پافشاری غیر ضروری‌شان بر مساله هسته‌ای که راه فروش نفت هر روز تنگ‌تر و تنگ‌تر شد تا امروز که این بزرگواران معتدل‌الافکار هر چه می‌کنند نمی‌توانند کمی این راه را فراخ‌تر کنند و راحت‌تر نفت را بفروشند و همه چیز را به روال سابق برگردانند که ملت هم یک نفس آسوده بکشد و یک دل سیر مرغ، برنج و گوشت ارزان میل کنند.
البته کارهای خوبی در زمینه قراردادهای نفتی در حال انجام است که اگر بشود دیگر هیچ کس حاضر نخواهد شد از قید استحصال نفت ما بگذرد و اگر کمی دیگر هم صبر کنیم برجام کم‌کم اثر خود را نمایان می‌کند و فروش نفت ما براحتی میسر می‌شود و آنوقت راه فروش نفت دوباره هموار هموار می‌شود و کارها همه می‌افتد روی روال سابق‌شان و دوباره همه چیز گل و بلبل می‌شود. فقط بیان این نکته از طرف عزیزان و دولتمردان ضروری است که تا وقتی برجام بیاید و اثر خودش را بگذارد و قراردادهای جدید نفتی هم به سرانجام برسند و غیره و ذلک، تا آن روز مقصر اصلی همه کم و کاستی‌ها کماکان دولت‌های نهم و دهم خواهد بود لذا صمیمانه از همه ملت و اصحاب رسانه‌ها خواهشمند است با مطالبات بیجا دل رئیس‌جمهور مظلوم را خون نکرده و کماکان از دولت قبل مطالبه بنمایند تا ان‌شاءالله کار فروش نفت و ورود پول به مملکت باز شود و از آن وقت است که دولت و در راس آن رئیس محترم جمهور مسؤولیت امور مملکت را به گردن خواهند گرفت؛ ان‌شاءالله.