|
رونق صنعت فرشبافی کشور نیازمند حمایت مسؤولان است
رخنه رکود به تاروپود فرش دستباف قم
فرش دستباف ایرانی از نظر کیفیت در جهان حرف اول را میزند اما صادرات فرش دستباف قم همچنان در حالت رکود بسر میبرد و رونق این صنعت نیاز به حمایت مسؤولان دارد. وقتی میشنویم ۲۰ درصد صادرات کشورمان از نظر ارزش ریالی به فرش دستباف اختصاص دارد، عجیب نیست اگر به یاد قالی ابریشم زیبای قم با نقشهای بهشتیاش بیفتیم؛ قالیهایی که میتوانند استان کمدرآمد قم را به یکی از استانهای پردرآمد کشور تبدیل کرده و بدون هیچ آسیبی به محیطزیست، رونقی به کسب و کار در قم ببخشند. به دنبال کاهش ۲۰ درصدی صادرات در کشور و 7درصدی آن در قم در سال گذشته، فرش دستباف هم از توفانهای اقتصادی در امان نبوده و همچنان در حالت رکود بسر میبرد. ابوالفضل رجبیان، رئیس اتحادیه صادرکنندگان فرش دستباف قم در گفتوگو با مهر، وضعیت صادرات فرش در یک سال گذشته را بدون تغییر توصیف میکند. وی با بیان اینکه فرش دستباف در وضعیت رکود قرار دارد، افزود: کاهش تقاضای فرش توسط کشورهای هدف مهمترین علت رکود صادرات فرش است زیرا عرضه نسبت به تقاضا زیاد است. رجبیان با بیان بالا بودن هزینه تولید فرش در ایران نسبت به سایر کشورهای رقیب، افزود: قیمت تمام شده فرش در کشورهای رقیب پایینتر است اما فرش دستباف ایرانی از نظر کیفیت در جهان حرف اول را میزند. رئیس اتحادیه صادرکنندگان فرش دستباف قم بزرگترین مشکلی را که اکنون فرش دستباف با آن دست به گریبان است اخذ عوارض گمرکی از فرشهای مرجوعی عنوان کرد و افزود: اگر در گذشته صادرکننده فرش در نمایشگاههای کشورهای دیگر شرکت میکرد و فرش را باز میگرداند عوارض گمرک به فرشهای مرجوعی تعلق نمیگرفت اما اکنون عوارض گمرک برای فرشهای مرجوعی دریافت میشود. وی ادامه داد: متأسفانه تا ۷۵ درصد از قیمت فرش عوارض گمرکی به آن تعلق میگیرد. وی با بیان اینکه مسؤولان همکاری لازم را با صنعت فرش دارند و تنها مشکل بزرگ اخذ گمرک از فرشهای مرجوعی است، افزود: اخذ گمرک از فرشهای مرجوعی یکی از موانع بزرگ تولید محسوب میشود. رئیس اتحادیه صادرکنندگان فرش دستباف قم بیان کرد: از گذشته نیز وضعیت فرش نوسانات بسیاری داشته و مرتب در حال رکود و صعود بوده است. علیرضا راد، عضو هیاترئیسه اتحادیه صادرکنندگان فرش دستباف استان قم از دیگر صادرکنندگانی است که نسبت به وضعیت کنونی بازار فرش ناراضی است. وی میگوید: وضعیت صادرات فرش در ایران نه تنها نسبت به گذشته تغییر نکرده بلکه بدتر نیز شده است. عضو هیاترئیسه اتحادیه صادرکنندگان فرش دستباف استان قم عنوان کرد: شناخت بازارهای جدید با تعامل اقتصادی با کشورهای دیگر در ارتباط مستقیم قرار دارد. وی با بیان اینکه دولت باید کمک کند قیمت تمام شده فرش در کشور کاهش یابد، افزود: بازاریابی و حضور در بازارهای خارجی از جمله عواملی است که منجر به بهبود وضعیت فرش کشور در دنیا میشود. راد گفت: مشکل اینجاست که مدیران اقتصادی کشور مشخص نکردهاند صنعت فرش جزو صنایع دستی یا تولید محسوب میشود و زمانی که در بخش صنایع دستی امکاناتی در نظر گرفته میشود به صنعت فرش تعلق نمیگیرد، همچنین زمانی که به بخش تولید نیز امکاناتی داده میشود باز به صنعت فرش تعلق نمیگیرد. عضو هیاترئیسه اتاق بازرگانی استان قم اظهار کرد: صنعت فرش جزو بسته حمایتی دولت محسوب نمیشود و در گذشته نیز هیچ کمکی به تولید فرش نشده است. ارسال به دوستان
اخبار
افتتاح پارک ملارد ویلای جنوبی
به همت سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری ملارد و با مشارکت دهیاری و شورای اسلامی روستای قشلاق، پارک ملارد ویلای جنوبی (قشلاق) افتتاح شد.
در راستای زیباسازی سطح شهر و توسعه سرانه فضای سبز موجود به همت سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری ملارد و با مشارکت دهیاری و شورای اسلامی روستای قشلاق، پارک ملارد ویلای جنوبی (قشلاق) افتتاح شد. این پارک در چهارراه ملارد- ملارد ویلای جنوبی- فلکه دوم واقع شده است. مساحت این پارک حدود 10 هزار متر مربع است.
اشتغالزایی 500 هزار نفری با حرکت در مسیر اقتصاد مقاومتی
موفقیت هر مجموعهای در گرو توجه ویژه به کیفیت تولید و ارائه خدمات با هدف رضایتمندی مشتری است. شهره موسوی، مدیرعامل نخستین شرکت بازاریابی شبکهای در ایران، در حاشیه پنجمین سالگرد صدور نخستین مجوز بازاریابی این شرکت که از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت اخذ کرده است، رضایتمندی مشتری و فروش اخلاقمدارانه را سبب پیشرفت هر مجموعهای دانست و گفت: انتخاب کالاهای مناسب و عرضه آن با سود منطقی برای بازاریابان مهمترین خصوصیاتی است که سبب رونق کسب و کار میشود. وی افزود: در پی تحقق فرمایشات مقام معظم رهبری درباره اقتصاد مقاومتی و تولید ملی تاکنون این مجموعه توانست در حوزه اشتغالزایی حدود 500 هزار نفر از جوانان این مرز و بوم را مورد پوشش خود قرار دهد. وی در ادامه از راهاندازی دانشگاه بادران خبر داد و گفت: مهمترین ویژگی هر بنگاه اقتصادی التزام به قانون و مقررات است و هر مجموعه باید بیش از هرچیز بر فروش اخلاقمدارانه خود کار کند. موسوی در ادامه صادرات به کشورهای دیگر را از اولویتهای این مجموعه دانست و گفت: با توجه به چشماندازهای مجموعه قرار است شعبههای مختلفی را در کشورهای دیگر راهاندازی کنیم. پنجمین سالگرد صدور نخستین مجوز بازاریابی شبکهای در ایران به نام شرکت بادران گستران، با رونمایی از تمبر این مجموعه با حضور معاون اداره پست کشور و سخنرانی امامجمعه کرج به کار خود پایان داد.
ارسال به دوستان
افتتاح خط تولید محصولات سامسونگ در کشور
وزیر صنعت، معدن و تجارت گفت: با ایجاد خط تولید یخچال فریزرهای سامسونگ و سایر لوازم خانگی که توسط شرکت تکوین الکترونیک در داخل کشور در حال انجام است حدود 2500 نفر مشغول به کارشدهاند و بزودی حدود 700 نفر دیگر نیز به شاغلان این کارخانه اضافه میشود. بنابه این گزارش، در ششمین روز از هفته دولت کارخانه شرکت تکوین الکترونیک میزبان وزیر، معاونان و مدیران کل وزارت صنعت، استاندار تهران، نمایندگان مجلس و سفیر کره جنوبی بود تا از ساخت بهروزترین محصولات خانگی سامسونگ در ایران به دست مهندسان و نیروی ایرانی که با هدف اشتغالزایی و توسعه صادرات انجام میشود، بازدید به عمل آید. محمدرضا نعمتزاده در مراسم افتتاح خط تولید جدید سامسونگ در ایران تاکید کرد: برای فعال شدن باید متخصص وارد کشور کنیم و در این صورت حتی یک نفر بیکار نیز نخواهیم داشت. وی از کرهایها خواست تا بخشی از فعالیت تحقیقاتی خود را در ایران انجام دهند و برای تولید محصولاتشان در کشورمان سرمایهگذاری کنند و بخشی از این محصولات را نیز به بازارهای منطقه صادر کنند. نعمتزاده افتتاح خط تولید یخچال، فریزر و ساید بای ساید سامسونگ را از جمله پروژههای هفته دولت عنوان کرد و گفت: شرکت سامسونگ تولید 19 مدل یخچال فریزر را در برنامه خود دارد که هماکنون یکی- دو مدل از این محصولات به تولید رسیده است. به گفته نعمتزاده، یخچال فریزرهای سامسونگ تاکنون از خارج وارد میشده هماکنون خط تولید آن در کشور ایجاد شده است و قرار است تولید محصولات دیگری مانند کولر نیز در دستور کار این کارخانه قرار گیرد. وی ادامه داد: در شرکت سامسونگ حدود 2500 نفر مشغول به کارند که با ایجاد خط تولید یخچال فریزر حدود 700 نفر دیگر نیز به شاغلان این کارخانه اضافه خواهند شد. همچنین سیدحسین میرمحمدصادق، مدیرعامل شرکت تکوین الکترونیک در این مراسم گفت: در رابطه با برنامههای بعدی این شرکت تکمیل سبد محصولات مدنظر است و تولید یخچال فریزر پیشنیاز شروع چند کار بزرگ است که بزودی اعلام میشود. هاشمنیا، رئیس هیات مدیره گروه سام نیز در این مراسم با بیان اینکه بیش از 2 میلیون دستگاه محصول اعم از تلویزیون، مانیتور، جاروبرقی، لباسشویی و انواع یخچال فریزر توسط گروه سام به تولید میرسد، گفت: اکنون توانستهایم با تولیدکنندگان بزرگ دنیا رقابت کنیم و با مذاکره با شرکت سامسونگ کره جهت صدور مجوز صادرات محصولات تولیدی در ایران نتایج مثبتی گرفتهایم. در این مراسم مدیر منطقه خاورمیانه و شمال آفریقای سامسونگ الکترونیک نیز در رابطه با تلاش شرکت سامسونگ برای تولید محصولاتش مطابق خواست مصرفکنندگان گفت: ما الهامبخش فردایی بهتر با تکیه بر تکنولوژی نوین و خلاق برای تأمین خواستههای مردم خواهیم بود.
ارسال به دوستان
اخبار
خدمت صادقانه در مدیریت شهری بندرعباس احساس میشود
استاندار هرمزگان با تأکید بر اینکه خدمت صادقانه برای مردم، الگویی از رفتار شهید رجایی است، گفت: این خدمات و تلاشهای صورت گرفته در بندرعباس، گواه همین مدعاست. جاسم جادری در آیین بهرهبرداری از یک خیابان جدید در محله کوی ملت ضمن گرامیداشت هفته دولت، اظهار کرد: مدیرعالی شهر بندرعباس انسان بسیار نجیب و مردمی است، زیرا با وجود تنگدستی و مشکلات حاکم در جامعه، شهر را به بهترین شکل ممکن مدیریت میکند. وی افزود: بارها نسبت به این مساله که شهردار بندرعباس بدون هیاهو، حاشیه و بزرگنمایی اقدامات صورت گرفته مشغول خدمترسانی به مردم شریف بندرعباس است، تأکید کردهام. استاندار هرمزگان ادامه داد: ما نیز در مجموعه استانداری و مدیریت کلان استان سعی کردهایم همراه شهرداری بوده و اختیارات کامل در این حوزه به شهرداری دادهایم و مشوق شهرداری هستیم.
18درصد تولید ناخالص ملی در دست اصناف
یکی از برنامههای توسعه صنایع ساماندهی صنوف نیمهمزاحم و مزاحم و انتقال آنها به شهرکها و مجتمعها است که در همین زمینه قراردادی بین شرکت شهرکهای صنعتی و وزارت صنعت، معدن و تجارت منعقد شده که توجه ویژهای به این واحدهای متوسط و کوچک بشود. رئیس مرکز اصناف و اتاق بازرگانان عنوان کرد، اصناف قبل از پیروزی انقلاب در خدمت امام بودند و امروز نیز در خدمت نظام و رهبری هستند. یدالله صادقی گفت: 3 میلیون واحد صنعتی در کشور وجود دارد که 600 هزار واحد به تولید کالا و اشتغال مشغول هستند و مابقی در بخش خدمات مشغول به فعالیت هستند که بیش از 6 میلیون نفر در این واحدهای صنعتی مشغول به کار هستند. وی افزود: 18 درصد از تولید ناخالص ملی در دست اصناف است که با کمترین اتکا به زیرساختها و بودجههای دولتی و با تکیه بر سرمایههای داخلی و به صورت خصوصی است و در شرایط رکود این اصناف هستند که در حدود 650 هزار شغل با ضریب 2 ایجاد کردهاند.
ارسال به دوستان
سیاست خارجی اشتباهی
دکتر زهرا طباخی: یکسال پیش از روی کار آمدن دولت یازدهم در کشورمان، «تریتا پارسی» مدیر و مؤسس تشکیلات «نایاک» میهمان یکی از شبکههای فارسیزبان بهاییان بود. مجری برنامه به مهمترین اتهامات وارد شده از سوی گروههای مختلف ضدانقلاب به نایاک اشاره کرد و از پارسی پرسید: چرا با جمهوری اسلامی ایران همکاری میکنید؟ آیا شما ولایت فقیه را قبول دارید؟ اینجا بود که مدیر نایاک بزرگترین اشتباه راهبردیاش را مرتکب شد و برای نجات از انتقادات پاسخ داد: «نه! به نظر من برای اصلاح ساختار داخلی ایران، ما باید با جمهوری اسلامی کار کنیم و وارد مسیر اصلاحات شویم. این راهی است که با ولی فقیه آغاز میشود اما در پایان آن ولی فقیه در جامعه وجود ندارد». طیف مذکور، نظام جمهوری اسلامی ایران را «اقتدارگرا» و «ناقض حقوق بشر» ارزیابی میکند. این موضوع را میتوان در تلاشهای نایاک برای تکمیل پرونده «حقوق بشری» ترتیب داده شده ضدایران به وضوح دید.
گسترش ترس مرضی
در داخل نیز غربگرایان حامی پروژه «رفرم در ایران» با برچسبهایی همچون حکومت در حال گذار اقتدارگرا، سلطانیسم، نئوپاتریمونیال و دموکراسی نمایشی؛ پروژه مشروعیتزدایی از نقاط کانونی نظام جمهوری اسلامی ایران را در دست اجرا دارند اما آنچه اهمیت همپیمانی ایدئولوژیک نایاک و گروهی از غربگرایان را مهم کرده، تحولات پسابرجامی ایران است. آنها معتقدند «برجام» نتیجه عقبنشینی نظام از بخشی از اهداف اقتدارگرایانه بود و این راهبرد با تصویرسازی درونی میان جنگی که سایهاش کم شد و فاجعهای که با متوقف شدن همگرایی با خواستههای آمریکا رخ میدهد، با ترغیب نظام به ادامه پروژه و خلع سلاح از درون، ادامه مییابد.
محمدجواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان بدون اشاره به وضعیت داخلی ایران در کتاب «آقای سفیر»، فروپاشی حاکمیتهای اقتدارگرا در دوره جهانی شدن را چنین توصیف میکند: «به نظر میرسد شرایط جهانی شدن باعث میشود یک دولت اقتدارگرا براساس منافع ملی، در درازمدت با موفقیت روبهرو نباشد و ممکن است روند پرتنش و خطرناکی داشته باشد».
با احتساب این موارد پایههای فکری نظریهپردازانی که تاکید دارند ایران در دوره پسابرجام باید از اقتدارگرایی در داخل و خارج بپرهیزد، مشخص میشود. غربگرایان در پسابرجام چند راهکار ارائه میدهند که در حوزه داخلی مبتنی بر ایجاد اصلاحات درونی به روش «کنسرت و مکدونالد روسی» و در بخش خارجی به شرح ذیل است:
الف- رویکرد توسعه که مبتنی بر نفت فروشی حداکثری و به طور کلی ادغام اقتصاد ایران در هاضمه اقتصاد جهانی است.
ب- رویکرد ژئوپلیتیک استوار بر همگرایی با آمریکا و متحدان منطقهایاش همچون عربستان و ترکیه است.
بیایید این پازل را قدم به قدم تحلیل کنیم.
بی مسؤولیتی متقلبانه
1- غربگرایان داخلی، برجام را حاصل واقعگرایی ایران در موقعیت تهدید جنگی آمریکا و اضطرار ژئوپلیتیک غرب در مواجهه با تحولات منطقه برمیشمارند. گزارههایی که هیچ همسویی با واقعیات پیش از برجام و پیشنهادهای پسابرجامی آنها مبنی بر تن دادن به «انزوای داوطلبانه» در منطقه و همگرایی با سیاستهای آمریکا ندارد! محمدجواد ظریف از طرفی در «آقای سفیر»، روی کار آمدن اوباما را نشانه شکست جهانی تیم بوش و پایان دیپلماسی «هژمونی نظامی» آمریکا برمیشمارد و از طرف دیگر مقابل ادعای دوستان غربگرای خود در داخل در مزیتتراشی توهمی پیرامون برجام سکوت میکند! این در حالی است که وی حتی پس از توافق سعدآباد نیز از تایید گمانهسازیهای این طیف درباره «رفع خطر جنگ» از سر ملت و نظام شانه خالی میکند و میگوید: «اصلا مهم نیست که تهدید نظامی جدی بود یا نه!» پراگماتیسم متقلبانه در طیف غربگرا مروج نوعی بیمسؤولیتی سیاسی است که نه تنها آیندهپژوهیهای پیش رو را به علت بیاعتباری گزارههای قبلی، مخدوش میکند، بلکه به اعتماد عمومی نیز ضربات جدی وارد میکند.
در چنین وضعیتی مشخص نیست دقیقا کدام اتاق فکر داخلی یا خارجی نظریههای توهمی به جهت سر باز زدن از اجرای تئوری «همگرایی منطقهای با آمریکا» را ارائه کرده و مسؤولیتش با کیست! طبیعتا جمهوری اسلامی ایران با دکترینی که سر و ته آن مشخص نیست و هماکنون نیز از بیمسؤولیتی عملیاتی بشدت رنج میبرد نمیتواند در مسیر ابرقدرتی گام بردارد، چرا که «ترس مرضی از ترک غربگرایی» میتواند به سرکوب قدرت درونی منجر شود.
زیر سایه کدخدا
2- «چندجانبهگرایی» از مهمترین شعارهای دیپلماتهایی است که مهمترین دستاوردهای آنها در حوزه سیاست خارجی، محدود کردن دامنه قدرت ایران به نام «مسؤولیتپذیری»، «مشروعیتبخشی» و «تنشزدایی» جهانی بوده است. قطعا در دنیایی که با سرعت به سمت «حاکمیت جهانی» پیش میرود و گذار از اداره تکقطبی و چندقطبی را طی میکند، «چندجانبهگرایی» سیاست منطقی و معقولی است. پس ترغیب ایران به شرکت در ائتلاف منطقهای و همکاری چیز بدی نیست.
اما در عمل آنچه مشاهده میشود هنوز با یکجانبهگرایی منطبق بر مدل جهان تکقطبی قابل تفسیر است. طرح موضوع «هضم ایران در اقتصاد غرب»، در دورهای که حتی اروپاییها تغییر قبله اقتصاد جهانی به سمت «کسب و کار آیندهدار شرقیها» را در عمل نشان میدهند، معنایی جز تعهد به «کدخدایی کدخدا» دارد؟ این چندمین بار است که فرمان خروج از ائتلاف شرقی ضدداعش برای تشکیل اتحاد استراتژیک با آمریکا در منطقه، از حوالی پاستور بلند میشود. عقلا هنوز منتظرند وزارت امور خارجه، چندجانبهگرایی عملیاتی ایران در منطقه را مورد حمایت جدی قرار دهد یا احیانا به رسانههای زنجیرهای حامی، در بیآبرویی بزرگ تخریب «اتحاد استراتژیک ایران و روسیه» در پرونده پایگاه شهید نوژه تذکر دهد! بامزه اینجاست که ظریف در «آقای سفیر» نیز چین و روسیه را قدرتهای غیرقابل اعتماد و سهمخواه معرفی میکند که در جهان سوم و چهارم نیز نیستند! آیا راهبرد مذکور نشانهای از اعتباربخشی وزارت خارجه به بازی با اصول جهان تکقطبی نیست؟ استراتژیای که پیام تاریخیاش استوار بر این مطلع است که شخص وزیر خارجهاش برای علاقهمندان به همکاری با ایران، از وزارت خزانهداری آمریکا «اماننامه» طلب خواهد کرد!
اتحاد با بوئینگ و توتال!
این سیاستی است که «افول جهان تکقطبی» را در مرحله اجرا اصلا به رسمیت نمیشناسد که برای آن برنامهریزی کند. پس در بعد رسمی نیز به جای تعامل حقیقی با قدرتهای نوظهور، مطابق تئوری ارائهشده در «آقای سفیر» به نام «تعامل با بازیگران غیرحاکمیتی» با زیرسازههای اقتصاد تکقطبی وارد معامله میشود. نتیجه اینکه فرجام برجام را به جای چارچوب و ساختار ابداعی حقوقی، به چانهزنیهای پسابرجامی با بوئینگ و ایرباس و توتال و اقمار وابسته به «بنیاد برادران راکفلر» گره میزند. تعاملی که پرواضح است از درون آن منافع ملی ایران و ایرانیان درنمیآید. چنین سیاست خارجی خجالتآوری نتیجه بدیهی «بدفهمی روابط بینالملل» و تحلیل جهان با خوراک خارجی است.
خطر مهندسی اطلاعات
3- پردازندگان تئوری «اضطرار ژئوپلیتیک ایران» تمرکز شدیدی بر شناخت تحولات درونی آمریکا از پاییندست سیستم دارند. البته تمرکز بر راهبرد متکی بر «دشمنشناسی» خوب است اما در میانه این چندجانبهگرایی محلی و دیپلماسی عمومی با شرکتهای تجاری و اندیشکدهها و سازمانهای رقیب، احتمال مهندسی اطلاعات دریافتی نیز بالا میرود. خصوصا که طرف مقابل استاد جنگ سرد است و در نمایش گزارههایی که دوست دارد طرف مقابل را به واسطه آنها تحت تاثیر قرار دهد، حرفهای است. اوج این مهندسی اطلاعاتی را میتوان در سطر به سطر نظریه «انزوای داوطلبانه ایران» مشاهده کرد. آنجا که قدرتی نوظهور و خوشآتیه را به عقبنشینی از مواضع برتر ترغیب میکند تا راه برای اجرای نقشه «خاورمیانه جدید» باز شود! ظریف در «آقای سفیر» مینویسد: «علم محدود، بدتر از نداشتن علم است». شاید منطبق با همین مثل است که بدون درک احتیاجات دورهای سیاست خارجی آمریکا، در تقبیح تلاش رایس و بوش برای تثبیت «هژمونی نظامی» این کشور در آغاز افول میگوید: «دانشگاه دنور امروز عکس خانم رایس را نمیزند اما هنوز از عکس بنده برای تبلیغاتش استفاده میکند». او در ادامه همین گزارهسازی، «پارادایم شیفت» را برای نجات جهان از هرج و مرج در توصیف تئوری مشهور «برد- برد» ضروری ارزیابی میکند.
نظم جدید یا نظم آمریکایی؟
4- قدرتهای نوظهور یا باید به انطباق با نظام بینالملل پرداخته و با آن همگرا شوند یا به واگرایی گرایش یافته و نظم موجود را به چالش بکشند. هدف از اعمال فشار بر جمهوری اسلامی ایران برای عقبنشینی از نظامات پیشنهادی برای اداره جهان به بهانه «مقابله آمریکا»، حرکت به سمت همگرایی با «نظم لیبرال سرمایهداری» است. در صورت عمل به چنین سیاستی، تنها مزیت نسبی برآمده از قدرت نرم ایران نسبت به سایر قدرتهای نوظهور از دست خواهد رفت و چشمانداز امنیت منطقهای و جهانی ایران نیز به واسطه ضعف ساختاری، تخریب خواهد شد. این مهم است که درک کنیم ما نمیتوانیم بهعنوان «قدرتی» که خواهان سهم در تنظیم و اعمال نظم جدید حاکم بر جهان در دوره گذار از نظام تکقطبی به حاکمیت جهانی است، انزوا پیشه کرده و «خودخوری قدرت» کنیم و همچنان امیدوار به شناسایی قدرتمان از مسیرتفویضی آمریکا باشیم! به همین جهت است که نمایه یک دولت غربگرا برای آینده ایران بهعنوان ابرقدرتی نوظهور مناسب نیست، چرا که دکترین سیاست خارجی و داخلی آن ضد قدرت و درهم کشنده عوامل برندهساز است.
ارسال به دوستان
چرخ فیشهای نجومی و سانتریفیوژهای خالی میچرخد
صادق امامی: اظهارات عجیب علی یونسی، دستیار ویژه حسن روحانی که گفته بود «در پسابرجام هم چرخ سانتریفیوژها و هم چرخ زندگی مردم میچرخد»، با واکنشهای فراوانی مواجه شد. درباره این اظهارات علی یونسی با «ابوالفضل ظهرهوند»، سفیر اسبق ایران در رم که در کارنامه خود معاونت دبیر شورایعالی امنیت ملی را نیز دارد، گفتوگو کردیم.
***
7 ماه از اجرای تعهدات طرف غربی در برجام گذشته است. دیدگاه شما درباره وضعیت هستهای کشور و برجام چیست؟
به هر حال اکنون 7 ماه از برجام گذشته و شاهد این هستیم که اهدافی که در سایه آن مذاکرات و توافقی تحت عنوان برجام شکل گرفت، محقق نشده است. در این مذاکرات 2 موضوع مورد نظر بود؛ یک در سایه این توافق و واگذاری بخشی از ظرفیت هستهای کشور، گشایشی در اقتصاد ایجاد شود و تهران بتواند به منابع مالیاش دسترسی پیدا کند و موانع [تحریمها] برداشته شود که این اتفاق تا امروز رخ نداده است! موضوع دوم که در سایه این مذاکرات و واگذاری این ظرفیتها مدنظر بود، اعتمادسازی با طرفهای غربی بود تا از این طریق با طرفهای غربی وارد تعامل شویم که این اتفاق هم نیفتاد و مقامات آمریکایی در اظهارنظرها و مواضع خود کماکان ایران را به عنوان یکی از چند تهدید جدی علیه امنیت ملی آمریکا معرفی میکنند. ما از این زاویه که به مساله نگاه کنیم، به همان نقطهای که رهبر حکیم انقلاب درباره خسارت محض بودن برجام فرمودند، خواهیم رسید. البته توجیهات دیگری که برخی در این زمینه میآورند زیاد قابل اعتنا نیست.
پس به اعتقاد شما گشایشی که قرار بود در پی توافق هستهای ایجاد شود، رخ نداده است!
میخواهم به این سوال از زاویه دیگری پاسخ دهم که کمتر به آن اشاره میشود. واقعیت این است که در کشور ما معضل، صورت مساله یا مشکلی تحت عنوان تعامل با محیط بیرونی و از جمله غرب وجود دارد. دوستانی که الان در حاکمیت هستند تصورشان این بود که باید این مساله را حل کنند. شروع این معادله چند مجهولی با مساله هستهای کلید خورد اما دوستان به این توجه نکردند و نمیکنند که یک مساله پیچیده چندوجهی و غیرخطی را در چه دستگاه معادلهای باید حل کرد. توجه به این دستگاه معادلهای بسیار مهم است. آیا ما میخواهیم در دستگاه، پارادایم و تفکر انقلاب اسلامی مسائل را حل و کشور را اداره کنیم؟ این با تفکری که خودمان را بخشی از پارادایم حاکم بر روابط بینالملل بدانیم و مسائل را حل کنیم، متفاوت است و راهحل متفاوتی دارد. این راه همانی است که آقایان رفتند. در مذاکرات هستهای، آنچه اتفاق نیفتاده و پنهان نگه داشته شده، مشخص کردن دستگاهی است که میخواستند مساله را از طریق آن حل کنند، یعنی حل مساله با رعایت الزامات انقلاب اسلامی یا عبور و بیاعتنایی به آن. چنانچه دوستان در آن دستگاه بخواهند موضوع را حل کنند، در آن صورتمسالهای به نام قانون اساسی و امام و امت و انقلاب و هنجارهای آن وجود نخواهد داشت و ندارد و باید از آنها عبور شود اما اگر قرار باشد در دستگاه تفکر انقلاب اسلامی مساله حل شود، راهحل متفاوت است.
مذاکرات هستهای ایران و 1+5 در کدام پارادایم و دستگاه انجام شده است؟
آنچه در برجام اتفاق افتاد پیدا کردن راهحل در چارچوب پارادایم تفکر غرب بود، یعنی دولت خواست با الزامات آن سیستم و ساختار مشکل را حل کند. منتها مشکل اینجاست که دولت بخشی از حاکمیت است و حاکمیت ابزار نظام سیاسی است. ما زمانی میتوانیم مسائل را به این روش حل کنیم که نظام سیاسی یعنی امام و امت تصمیم بگیرد. الان این اتفاق نیفتاده و بخشی از حاکمیت که دولت است تصمیم گرفته مساله را حل و فصل کند ولی به بنبست خورده است. به همین دلیل است که شما عدم شفافیت را در حل و فصل مساله میبینید. این در حالی است که در تفکر انقلاب اسلامی، موضوعات ملی باید مشارکت و پشتیبانی ملی را به همراه داشته باشد. یعنی امام و امت باید پشتیبانی کنند و پشتیبانی نیازمند شفافیت و اطلاع کامل است اما شاهد هستیم چه در برجام، چه IPC و... اطلاعرسانی نمیشود. حتی وزیر امور خارجه عنوان میکند اگر مجلس مرا استیضاح هم کند نخواهم گفت در مذاکرات چه گذشته است، یعنی حتی حاضر به پاسخگویی و شفافیت برای مجلس نیستند. شما اگر میخواهید مسالهای را حل کنید، باید الزامات کار را رعایت کنید. ببینید! در سوییس به دلیل اینکه نظم خاص سیاسی حاکم است، در مسائل ملی به افکار عمومی رجوع میشود. در هر موضوعی که منافع و تهدیدات متوجه منافع ملی میشود و مردم باید پشتیبانی کنند یا مشکلات را تحمل کنند، دولت شفافسازی میکند و مساله را به رفراندوم میگذارد و در نهایت این مردم هستند که تصمیم میگیرند اما در ایران اینطور نیست و هیچکس نمیداند مساله چیست. در حال حاضر ما با عدم شفافیت مواجه هستیم. پیامد این عدم شفافیت، عدم پاسخگویی است. الان چه کسی باید درباره هزینههایی که متحمل شدیم و کلی از ظرفیتها را از دست دادیم، پاسخگو باشد؟ نمیشود که توپ را به زمین دشمن بیندازیم و بگوییم اینها بدعهدند و تقصیر کدخداست. مگر ما از آمریکا انتظار عهد و وفا داشتیم؟ ماهیت آمریکا که تغییر نکرده است. همواره در این 2 سال مذاکرات آنها مواضعی روشن و یکسان داشتند. بر همین اساس است که میگویم اگر دوستان میخواهند مسائل را حل و فصل کنند، باید بگویند در چه دستگاهی میخواهند آن را حل کنند؟ با رعایت الزامات انقلاب اسلامی یا بدون رعایت الزامات آن. یعنی میخواهند از انقلاب و امام عبور کنند؟ این را باید روشن کنند. چرا که بازی در زمین غرب یک الزاماتی دارد و بازی در زمین انقلاب اسلامی قواعد و قوانین دیگری دارد. ما باید به این سوال پاسخ دهیم که میخواهیم کشتی بگیریم یا بسکتبال بازی کنیم؟ اینکه ما در زمین بسکتبال با گارد و رفتار یک کشتیگیر بازی کنیم، قطعا بازنده خواهیم شد. اینها قواعد پذیرفته شده بینالمللی است. اگر ما خودمان را جزئی از پارادایم روابط و مناسبات قدرت میبینیم، پس دیگر حرف از استقلال، شهدا، امام و ایستادگی هم نباید بزنیم. دوستان اگر به این مسائل اعتقاد ندارند، صریح اعلام کنند. اما اگر میخواهیم مسیر امام را جلو ببریم و هنوز به آرمانها و منویات رهبری پایبندیم، باید منویات ایشان را عملیاتی کنیم. نمیشود در شعار از رهبری تبعیت کنیم، در عمل در زمین آن طرف بازی کنیم. مشکل اصلی در این موضع است و الا اینکه بالاخره برجام و موضوعات دیگر چگونه میخواهد حل شود، گام بعدی است. ما باید مشخص کنیم با چه رویکردی وارد مذاکرات میشویم. این به نظر من اولی بر بحثهای دیگر است. اگر این را مشخص نکنیم تا 20 سال دیگر یکی میگوید برجام آفتاب روشن است و مردم هم میگویند اینطور نیست. یا میگویند گشایش شده است اما مردم به جیبشان نگاه میکنند و میبینند اتفاقی نیفتاده است. این مساله به ضرر ماست و ما فرصتهای ملی را از دست میدهیم. به هر حال با برجام یک خسارتی اتفاق افتاده ولی این خسارت قابل جبران است مشروط بر اینکه واقعبین باشیم و با مساله درست برخورد کنیم و بپذیریم که کجا اشتباه کردیم و انحراف از معیار آیا اتفاق افتاده یا نیفتاده یا اینکه اساسا معیارها را قبول نداریم. اگر معیارها را قبول نداریم، شجاعانه اعلام کنیم. نمیشود هم در حاکمیت باشیم، هم رفتار خلاف پارادایم انجام دهیم.
شما معتقدید در حال حاضر با عدم شفافیت مواجه هستیم که منجر به عدم پاسخگویی شده است. در این وضعیت هزینهها و خسارتهایی نیز متوجه کشور شده است اما در 2 سال گذشته دولت هیچگاه حاضر به پذیرش این خسارتها نشده و برعکس اصرار بر موفقیت بزرگ برجام دارد. به عنوان مثال آقای یونسی بتازگی گفته برجام هم چرخ اقتصاد را چرخانده و هم سانتریفیوژها را؛ این نگاه از کجا سرچشمه میگیرد؟
این اظهارات آقای یونسی تفکر و نظر شخصی خودش است. البته شاید گشایش برای بخشهایی از جامعه یا صاحبان قدرت اتفاق افتاده و چرخ اقتصاد برخی هم گشته است. فیشهای نجومی ناظر بر این بوده که هم سانتریفیوژ میچرخد و هم حقوق آنها! ما 20 هزار سانتریفیوژ را به 5 هزار سانتریفیوژ رساندیم که از این تعداد بخشی خالی میچرخد ولی میچرخد! یکسری از مدیران دولتی نیز با دریافت حقوقهای نجومی زندگیشان در حال چرخش است. ما باید ببینیم منظور کدام اقتصاد و کدام سانتریفیوژ است. آیا این گشایش طبق آن تعریفی که ما از منافع، امنیت یا تهدید و فرصت ملی داریم اتفاق افتاده یا محدود به جناح و محفلی خاص است؟ اینجا دیگر پاسخ متفاوت میشود. باید در ابتدا ادبیات و چارچوب بحث را روشن کنیم، زیرا اگر غیر از این باشد دائما یکی میگوید چرخ اقتصاد و سانتریفیوژها میچرخد و دیگری میگوید نمیچرخد. نتیجهاش این میشود که مردم در حیرت باقی میمانند.
این حیرت به ضرر امنیت ملی است، زیرا امنیت نظام سیاسی ما درونزا و بر پایه حمایت و پشتیبانی امام و امت از ساختار سیاسی است. اگر مردم در حیرت و ابهام باقی بمانند ضعف ایجاد کرده و پشتیبانی را با خدشه مواجه میکند. اکنون بخشی از حاکمیت میگوید اقتصاد خوب است ولی مردم کف بازار میبینند که وضعشان بدتر شده است. این نشان میدهد در شاخصها، متر و اندازه هم مشکل داریم. متاسفانه شاخصهای بررسی هم مندرآوردی و براساس تحلیلهای درونگروهی و منفعتی تبیین شده است. این روش درست نیست. اقتصاد یک بخش ملموس و قابل اندازهگیری است. پس اگر میگوییم اقتصاد خوب شده، این خوب شدن باید قابل لمس باشد. نمیشود یک ماه قبل بگویید در رکود هستیم، یک ماه بعد بگویید رشد 4/4 درصدی داشتیم. هیچ جای دنیا چنین اتفاقی نمیافتد. توسعه و رکود تعریف دارد. متاسفانه این تعاریف را هم سیاستزده کردیم و براساس منافع سیاسی از آنها استفاده میکنیم. این جفا در حق ملت است. یکبار سال پایه را 85 و یکبار 75 میگذارند. خب! خروجی تغییر میکند. نمیشود سال پایه را هر جا به نفعت بود تعریف کنی و جایی که به نفعت نبود سال پایه را تغییر دهی ولی این اتفاقات میافتد و نتیجهاش بیاعتمادی مردم است. بر همین اساس است که رهبر انقلاب در دیدار هیات دولت عنوان کردند اعتماد مردم خدشهدار شده است. امروز برای حفظ امنیت ملی دولت نیازمند ترمیم این اعتماد است. با یکسری تعاریف آقای یونسی که این خدشه جبران نمیشود. اینها اتفاقات خطرناکی است که امنیت ملی را تهدید میکند و ما باید با آن دقیق برخورد کنیم و خودمان را فرای ملاحظات انتخاباتی و جناحی نسبت به آن متعهد بدانیم.
در چند ماه گذشته رئیسجمهور و برخی معاونانش مدعی شدند برجام سایه جنگ را از سر کشور برداشت. اتفاقا آقای یونسی در اظهارات اخیرش، این ادعا را نیز مطرح کرده است؛ چقدر برجام در افزایش امنیت ملی ایران موثر بوده است؟
اینکه عنوان میشود برجام از جنگ جلوگیری کرد، زمانی درست است که موضوعی به نام دشمنی وجود نداشته باشد اما شما میبینید که مواضع آمریکا نسبت به قبل از برجام تندتر است و کماکان ما را در دستور کار دارند. بنابراین میتوان گفت در گذشته چیزی به عنوان جنگ و تهدید وجود نداشته است. البته در این بین یک اتفاقی افتاده آن هم اینکه ایران به مراتب از قبل ضعیفتر شده است. ما 10 تن اورانیوم که در گذشته داشتیم را نداریم، 200 کیلو اورانیوم غنیشده 20 درصد را نداریم. علاوه بر این 13 هزار سانتریفیوژ گذشته را نداریم. اینها در معادلات قدرت و روابط بینالملل خیلی تعیینکننده است. شما وقتی 10 موشک دارید، یک موضع و قدرت دارید و زمانی که یکصد موشک انبار دارید، موضع و قدرتی متفاوت دارید. کنش طرف مقابل نیز در برابر شما متفاوت میشود، بنابراین این موضوع صحت ندارد و اتفاقا سوابق مستمر رفتار آمریکا نشان میداد طرف مقابل بیش از هر زمان دیگری نیازمند مذاکره بود. امروز در صحنه انتخاباتی آمریکا میبینید که دموکراتها با کارت توافقنامه برجام مانور میدهند و با وقاحت اعلام میکنند بدون کمترین هزینه و فشنگی توانستهایم ایران را به عقب برگردانیم و این را به عنوان دستاورد در صحنه انتخاباتی مطرح میکنند. این نشان میدهد چقدر آنها به این مذاکرات نیازمند بودند ولی ما از نیازسنجی طرف مقابل در انجام تعهداتشان غفلت کردیم.
ارسال به دوستان
به کجای دولت افتخار کنیم؟!
محمدحسین نظری: در زمانهای به سر میبریم که گویا مانند سابق دیگر هر «جوینده»ای «یابنده» نیست! چه؛ این روزها هر سازی را میجوییم تا با آن آهنگ «همزبانی» با دولت بنوازیم چیزی نمییابیم. چندی است دولتمردان ما بیگانهمآبی در پیش گرفتهاند و ظاهرالامر باید برای فهم سخن ایشان زبان فرنگی بیاموزیم مگر اینکه حضرات را قانع کنیم اگر توانایی «همزیستی» با مردم را ندارید حداقل کمی «همزبانی» کنید. برای عقل ناقص ما «عوامالناس» نیز پذیرفتنی است که با وجود بیتالمال پر و پیمان «همزیستی» با مردم ناممکن است اما از شما میخواهیم نیمنگاهی به کارنامه وزارتخانههای فخیمه بیندازید و کلاه خویش را قاضی کرده و انصاف دهید که آیا ما «عوام» حق نداریم کمی حرف حساب بشنویم؟
اگر نیک بنگریم، دولتی که از ابتدا دچار «دیپلماسیسم» بوده و مدعی است تمام مشکلات عالم را با گفتوگو و لبخند حل خواهد کرد از چند فرسخی وزارت قهرمانپرور امور خارجهاش بوی آبگوشت بزباش با کمی غرب دوستپنداری بیرون میزند. سند افتخار ملیاش «برجام» یا همان «تقریبا هیچ» خودمان که تا دیروز قرار بود حلال تمام مشکلات اعم از اقتصادی و فرهنگی و حتی مشکل «آب خوردن»! باشد، با الطاف خفیه و جلیه دوستان اروپایی و آمریکایی چیزی به پایان عمرش نمانده است. ماندهام اگر دیپلماسی منفعلانه در قبال ارتجاع منطقه و در صدر آن دولت آلیهود را نادیده بگیریم، ماجرای جیبوتی را کجای دلمان بگذاریم! ما که دستمزد نجومی نمیگیریم تا ماشین شخصی و راننده داشته باشیم، با نخستین تاکسی اما اگر به سمت وزارتخانه فرهنگ حرکت کنیم میبینیم که باید پسوند «ارشاد اسلامی» را از نام بلندبالای آن حذف کنیم. هیچ جای «اسلام» ما را به ترویج موسیقی، افزایش روزافزون کنسرتها و فستیوالهای مبتذل سینمایی، «ارشاد» نمیکند! سینمایی که قرار است هنرمندان آن برای سایرین الگو باشند، منتها با همت عزیزان دستاندرکار خروجیاش شده پارتی سعادتآباد و از این دست ماجراها. وضعیت «سانسورینگ» را دیگر نگویید که دل ما منتقدان گزافهگو خون است. من نمیدانم در کجای دنیا رسانهای را برای یک علامت تعجب(!) ناقابل بازخواست میکنند! میبینید که بیراه هم نمیگویم که باید برای فهم ایشان زبان فرنگی بیاموزیم!
اقدامات وزارتخانه فرهنگ نهتنها در رشد و تعالی فرهنگ اسلامی، ایرانی و انقلابی هیچ کمکی نکرده است، بلکه به نظر میرسد آثار سوء آن بر فرهنگ اصیل اسلامی شاید سالها پابرجا بماند. از اینها و از خرده وزارتخانههای دیگر که بگذریم، میرسیم به گل سرسبد دستگاههای دولتی! مجموعه دستگاه اقتصادی. دستگاه اقتصادیای داریم که وزیر کهنهکار و (اگر به ایشان بر نخورد) کهنسال صناعت آن حرفهای خارجی میزند! خارجیتر از سایرین! روزی میگوید بانیان و اعضای تشکیلدهنده فلان کمپین خائن هستند. روز دیگر هم فیشهای نجومی و غارت بیتالمال را متعارف و مرسوم میخواند! اگر دیگر وزرای شریف کابینه در مواجهه با اقتصاد مقاومتی گاهی به نعل میزنند و گاهی به میخ، ایشان خیلی به نعل، میخ و اقتصاد مقاومتی کاری ندارند و همان اقتصاد بازار آزاد مبتنی بر لیبرالیسم را البته با کمی دخالت دولتی مطلوب و مقبول میشمارد. بدیهی است یک وزیر میلیاردر 70 ساله رمقی برای تقبل دردسرهای رشد «تولید ملی» و استفاده از ظرفیتهای داخلی ندارد. طبعا توجه به اقتصاد سرمایهبر مقرونبهصرفهتر و کمدردسرتر است در مقایسه با «اشتغالزایی» و کاهش رکود اقتصادی. به این کارنامه درخشان قرارداد جدید سایپا با سیتروئن و اشغال بیش از پیش بازار خودرو توسط فرانسویهای عزیز را هم بیفزایید. حال و روز وزارت اقتصاد و «ندارایی» و بانک مرکزی را هم که بهتر از من میدانید و اگر هم نمیدانید به قول شاعر: «تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل».
حال بیایید کمی منصف باشیم و ببینیم درک این سخن که «پس از برجام هر روز یک گشایش برای مردم حاصل شده» یا این جمله که «ما از رکود گذشتیم» یا آن دگری که «دیوار تحریم ترک برداشته»، واقعا نیاز به دانستن زبان بیگانه دولتمردان ندارد؟ فتامل!
ارسال به دوستان
نقد کارنامه دولت یازدهم در آمریکای لاتین
عبدالحمید شهرابی*: در آستانه سفر یک هفتهای وزیر امور خارجه و هیات همراه به 6 کشور آمریکای لاتین (کوبا، نیکاراگوئه، اکوادور، شیلی، بولیوی و ونزوئلا)، سخنگوی این وزارتخانه اظهار داشته: «توسعه همهجانبه مناسبات با کشورهای آمریکای لاتین و آفریقایی همیشه در دستور کار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار داشته است».
مجید تختروانچی، معاون اروپا و آمریکای وزیر امور خارجه نیز در اظهاراتی به همین مناسبت تأکید کرده اراده دستگاه دیپلماسی ایران، بسط روابط ایران و کشورهای منطقه آمریکایلاتین است.
از آنجا که گسترش و تعمیق مناسبات ایران با کشورهای جهان و بالاخص با کشورهایی که در جبهه مقاومت ضداستکباری قرار دارند از الزامات حفظ و دفاع از منافع عالی انقلاب اسلامی است، نیروهای انقلابی قاعدتا از شنیدن این قبیل اظهارات مقامات وزارت امور خارجه خشنود میشوند. لکن سوال این است: کارنامه دیپلماسی ایران در دولت یازدهم تا چه حد مطابقت ادعا و عمل در این اظهارات را تأیید میکند؟ در پاسخ به این سؤال بهتر است به جای تحلیل نظری به آمار متوسل شویم.
ابتدا به یکسری آمار اقتصادی نگاه کنیم. آمار مندرج در جدول که مربوط به حجم مبادلات صادرات و واردات ایران به میلیون دلار با کشورهای مورد بازدید وزیر امور خارجه است از پایگاه رسمی اطلاعرسانی وزارت صنعت، معدن و تجارت اخذ شده است. ترتیب ذکر کشورها بر اساس حروف الفباست.
درباره این آمار چند نکته لازم به ذکر است. یکی اینکه در بانک اطلاعاتی مأخذ، آمار مربوط به بعضی مقاطع در دوره عملکرد دولت یازدهم- مثلا بعد از 6 ماه نخست سال 92 درباره نیکاراگوئه- وجود ندارد. دیگر اینکه رقم کل صادرات ایران به 6 کشور مورد نظر در سال 94 یعنی سومین سال دوران فعالیت دولت یازدهم صرفا 7/2 میلیون دلار بوده که این میزان حاکی از کاهش بالغ بر 99درصدی در ارزش ارزی صادرات ایران به این کشورها در قیاس با سال 87 یعنی چهارمین سال دولت نهم است. این میزان کاهش در صادرات اگر چه تا حدی ناشی از تشدید تحریمهای اقتصادی- بانکی ایران است، لکن بیش از اینکه مؤید ادعای مقامات وزارت امور خارجه درباره اراده دولت برای توسعه روابط اقتصادی با منطقه آمریکای لاتین باشد، تأییدی است بر اظهارات اخیر امیر تفرشی، دبیر اجرایی «خانه آمریکای لاتین» مبنی بر اینکه دولت آقای روحانی «فتیله روابط با آمریکای لاتین را تا حد ممکن پایین کشیده و سطح مبادلات اقتصادی با برخی کشورهای این منطقه را به «صفر» رساند». تفرشی همچنین به «ارزشزدایی» دولت فعلی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی و هویت «شمالزده» این دولت اشاره میکند و این واقعیت را یادآور میشود که «در دوره اخیر، شاهد کاهش محسوس مناسبات جمهوری اسلامی با کشورهای حوزه جنوب یا اصطلاحا روابط «جنوب-جنوب» بودهایم».
پایین بودن سطح مبادلات اقتصادی ایران با کشورهای مورد بازدید وزیر امور خارجه وقتی بیشتر نمایان میشود که رقم صادرات 7/2 میلیون دلاری ایران به این کشورها در سال 94 با رقم واردات سالانه این کشورها که جمعا حدود 90 میلیارد دلار است مقایسه شود. این قیاس ما را به رقمی کاملا قابل اغماض که بسیار نزدیک به صفر است میرساند و این در حالی است که اولا ظرفیتهای بسیاری برای صادرات کالاهای صنعتی و خدمات مهندسی ایران به منطقه آمریکای لاتین وجود دارد و ثانیا اغلب کشورهای مورد بازدید وزیر امور خارجه نسبت به سیاستهای دیکته شده واشنگتن درباره تحریم و منع تجارت با ایران بیاعتنا هستند و بر پایه منافع ملی و اقتصاد بومی خود تصمیمگیری میکنند. این واقعیت و نیز اقتضائات اقتصاد مقاومتی که همواره مورد تأکید رهبر حکیم انقلاب بوده است ایجاب میکند سیاست دولت یازدهم که تا به حال در عمل، نادیده گرفتن منطقه آمریکای لاتین بوده است، دگرگون شده و مناسبات ایران با کشورهای این منطقه نه به صورت شعاری بلکه به طور واقعی گسترش و تحکیم یابد.
ضمنا ارقام مندرج در جدول اگر چه حاکی از بالاتر بودن سطح روابط اقتصادی ایران با کشورهای مورد اشاره در دولت قبل در قیاس با دولت فعلی است، لکن این برتری دال بر مطلوب بودن شاخصهای مبادلات اقتصادی ایران با این کشورها در دولتهای گذشته نیست، چرا که ظرفیتها و امکانات موجود در این زمینه به مراتب بیشتر از آن چیزی است که تا به حال- شامل 2 دوره مربوط به دولتهای نهم و دهم- مورد توجه و بهرهبرداری قرار گرفته است. با این حال، کاهش بیش از 99درصدی در صادرات ایران به کشورهایی که هماکنون مورد بازدید وزیر امور خارجه قرار دارند در قیاس با عملکرد دولت قبل قابل توجه است.
مناسبات سیاسی- فرهنگی
ضعف مناسبات ایران با کشورهای منطقه آمریکای لاتین فقط در روابط اقتصادی دیده نمیشود. وضع مناسبات سیاسی و فرهنگی نیز اگر چه در قیاس با سطح روابط نزدیک به صفر اقتصادی بهتر است، لکن از آنچه باید باشد بسیار فاصله دارد. در همین مدت بیش از 3 سالی که از روی کار آمدن دولت «تدبیر و امید» میگذرد، کشورهای جبهه مقاومت در آمریکای لاتین مورد تهاجمات بیوقفه دولت آمریکا بودهاند. طی همین مدت آمریکا برنامه ایجاد بیثباتی در کشورهای جبهه مقاومت در آن منطقه را در دستور کار داشته و با توسل به فشارهای اقتصادی، جنگ نرم، تبلیغات مسموم رسانهای و حمایت از نیروهای ضدانقلاب و در رأس آنها الیگارشی مرتجع و وابسته به نظام نولیبرالیستی، موفق شده ضربات سنگینی را به مبارزات استقلالطلبانه مردم این کشورها بزند؛ از این جملهاند: نفوذ برنامهریزیشده و دخالت آشکار به نفع نیروهای الیگارشی ضدانقلاب در انتخابات آرژانتین که با کمک سازمان جاسوسی سیا صورت گرفت و منجر به برکناری رئیس جمهور ضدنظام سلطه در آن کشور شد و همچنین اقدام مشابه دولت آمریکا در سازماندهی کودتای پارلمانی علیه دیلما روسف، نماینده حزب کارگر و رئیسجمهور منتخب مردم برزیل. قبل از آن نیز 2 کودتای پارلمانی دیگر در هندوراس و پاراگوئه با حمایت دولت ایالات متحده صورت گرفت که منجر به سقوط دولتهای استقلالطلب در این دو کشور شد و اکنون نیز نوک پیکان تهاجمات دولت آمریکا متوجه دولت ونزوئلا است، چرا که این دولت تصمیم دارد پرچم آزادیخواهی مردم ونزوئلا و دیگر ملتهای آمریکای لاتین را که در دوران اخیر توسط «هوگو چاوز» فقید به اهتزاز درآمد همچنان برافراشته نگه دارد. دولتهای استقلالطلب در بولیوی و اکوادور نیز از حملات بیوقفه دولت آمریکا مصون نبودهاند و کوبای انقلابی هم همچنان با فشارهای ناشی از تحریم و دیگر تهاجمات «شیطان بزرگ» مواجه است. دولت یازدهم که اولویت خود را «تعامل» با ایالات متحده قرار داده و از هرگونه اقدام که ممکن است به این «تعامل» لطمه بزند پرهیز دارد، در محکوم کردن آشکار برخی از این تهاجمات کوتاهی کرده است. کسی صدای اعتراض دستگاه دیپلماسی ایران به کودتاهای سازماندهیشده پارلمانی نیروهای طرفدار نظام سرمایهداری جهانی در آرژانتین و برزیل را که جایی برای انکار آن نیست، نشنیده است. همچنان که کسی شاهد این نبوده است که مقامات عالی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی تلاش آمریکا در حمایت از نیروهای ضدانقلاب بولیواری را علنا و قاطعانه محکوم کنند. چنین عملکردی قطعا نه با سیاست استکبارستیزی انقلاب اسلامی مطابقت دارد و نه نشانهای از مشی رهبری این انقلاب در حمایت از مستضعفین جهان دارد. در برخی از این موارد سیاست دستگاه دیپلماسی دولت فعلی اعلام «بیطرفی» بوده و بدتر از آن اینکه بسیاری از مطبوعات و رسانههای حامی دولت برای پیروزی نیروهای ضدانقلاب و ضربه خوردن جبهه مقاومت در آمریکای لاتین هورا کشیدهاند!
کارنامه تعاملات فرهنگی دولت یازدهم با کشورهای آمریکای لاتین نیز همچون مناسبات اقتصادی و سیاسی نمره قبولی نمیآورد. چند فیلم معرف فرهنگ مبارزهجویی و ظلمستیزی انقلاب اسلامی با برنامهریزی و حمایت دولت در کشورهای آمریکای لاتین به نمایش گذاشته شده است و چند کتاب و جزوه در این زمینه به زبان اسپانیولی ترجمه شده و در این کشورها توزیع شده است؟ دولت برای پیشبرد دیپلماسی عمومی و فراهم کردن امکانات برای همکاری نزدیک مابین سازمانهای مردمنهاد در ایران و کشورهای آن منطقه کدام اقدام را انجام داده است؟
با توجه به ملاحظاتی که بیان شد عملکرد دولت یازدهم در حوزه آمریکای لاتین ناموفق بوده است. با این حال اگر این رویکرد اشتباه تصحیح شود و سفر اخیر وزیر امور خارجه قدمی در این راستا باشد، چنین تغییری را باید به فال نیک گرفت. لکن با توجه به سیاستهای راهبردی دولت یازدهم نگاه واقعبینانه در این زمینه را دبیر اجرایی خانه آمریکای لاتین ارائه میدهد. وی با اشاره به این سیاستها و عدم همخوانی آن با ظرفیتهای بالای همکاری بین ایران و جبهه مقاومت در منطقه آمریکای لاتین توصیه میکند: «شاید منطقیتر این باشد که بهرهگیری از این ظرفیت مهم به نهادهای چابکتر و انقلابی سپرده شود که قادر به تأمین سیاستهای نظام و انقلاب اسلامی هستند و عملکرد موفق آنها در غرب آسیا از زبان دشمن نیز شنیده میشود.
این نهادها ضمن در بر داشتن ظرفیتهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، از انسجام کافی در این زمینه برخوردارند و سیاستگذاری واحد و منسجم آنها تاثیر بسزایی در نیل به موفقیت خواهد داشت».
* مسؤول بخش تحقیقات خانه آمریکای لاتین
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|