|
اعتراض دفتر آیتالله مکارم به سانسور اظهارات این مرجع تقلید در دیدار روحانی
سفر حسن روحانی به قم که با هدف دیدار با مراجع عظام تقلید صورت گرفت، بار دیگر حاشیهساز شد. به گزارش «وطن امروز»، حسن روحانی روز پنجشنبه به شهر قم سفر و با آیات عظام مکارمشیرازی، صافیگلپایگانی، وحید خراسانی و شبیریزنجانی دیدار کرد. مطابق رویه گذشته تیم اطلاعرسانی دولت در این دیدارها نیز از حضور سایر خبرنگاران ممانعت به عمل آورد تا تنها مرجع رسمی انتشار اخبار دیدار حسن روحانی با مراجع، پایگاه اطلاعرسانی ریاستجمهوری باشد. با این حال دیروز پس از انتشار اخبار دیدار رئیس دولت یازدهم با مراجع، پایگاه اطلاعرسانی آیتالله مکارمشیرازی به خبر منتشر شده از دیدار روحانی با این مرجع تقلید واکنش نشان داد و از حذف تذکرات جدی آیتالله مکارمشیرازی به رئیسجمهور بویژه درباره سند 2030 خبر داد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر حضرت آیتالله مکارمشیرازی، در پی اعلام خبر دیدار رئیسجمهور با آیتالله مکارمشیرازی، دفتر این مرجع تقلید اطلاعیهای صادر کرد.
در این اطلاعیه آمده است: «جناب رئیسجمهور محترم عصر پنجشنبه در دفتر حضرت آیتالله مکارمشیرازی (مدظله) با ایشان در فضایی صمیمانه و جدی ملاقات داشتند.
پس از توضیحات ریاستجمهوری درباره مسائل مختلف کشور معظمله تذکراتی درباره مشکلات کشور داده و رهنمودهایی ارائه کردند که امیدواریم انجام گردد و آیندهای بهتر از گذشته نصیب همه شهروندان گردد.
شایان ذکر است در متن سایت ریاستجمهوری، جز در موارد قطع یارانه ثروتمندان و افزودن یارانه فقرا (که به نفع دولت است) خبری از دیگر تذکرات آیتالله مکارمشیرازی نیست.
این مرجع تقلید اخیرا موضع جدیای علیه سند ۲۰۳۰ گرفتهاند اما رئیسجمهور مخالفان این سند را طلاب ساده بلندگو به دست خوانده».
سانسور مجدد دیدار با علما
براساس این گزارش، کانالیزه کردن اخبار و انتخاب گزینشی سخنان و دیدارهای حسن روحانی، به یکی از رویههای ثابت مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی نهاد ریاستجمهوری تبدیل شده است. این حجم سانسورها با توجه به افزایش انتقادات علما نسبت به عملکرد دولت در حوزه اقتصادی و سیاست خارجی در دیدار روحانی با علما بیش از سایر دیدارها به چشم میآید. پیش از این در خرداد ماه سال گذشته نیز حسن روحانی با آیتالله مکارمشیرازی دیدار داشت. سانسور شدید و تقطیع سخنان مراجع معظم تقلید در دیدار با روحانی باعث شد سایت اطلاعرسانی دفتر آیتالله مکارم با انتشار متن سخنان این مرجع تقلید در دیدار با حسن روحانی نسبت به این اقدام غیر اخلاقی واکنش نشان دهد. این مرجع تقلید در آن دیدار 10 مورد از نگرانیها و دغدغههایی را که مردم در نامهها و ملاقاتهای خود با وی در میان گذاشتند به رئیسجمهور گوشزد کرد و خواستار رسیدگی به آنها شد.
سانسور سخنان آیتالله موسویاردبیلی
اما سانسور انتقادات مراجع و علما تنها محدود به آیتالله مکارمشیرازی نمیشود و تبدیل به امری مسبوق به سابقه در دولت یازدهم شده است. دهم دی ماه سال 94 و چند هفته مانده به آغاز اجرای تعهدات طرف غربی در برجام، محمد نهاوندیان، رئیس دفتر رئیسجمهور به قم سفر کرد تا با مراجع عظام تقلید دیدار و گفتوگو کند. وی در دیدار با آیتالله موسویاردبیلی به تشریح دستاوردهای دولت تدبیر و امید در عرصههای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی پرداخت و از روحیه نشاط و امیدواری در مردم پس از توافق هستهای خبر داد. آیتالله موسویاردبیلی در این دیدار ضمن تقدیر از دستاوردهای دولت از تلاش بیشتر برای کاهش مشکلات اقتصادی گفت. وی در بخشی از سخنان خود که پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله موسویاردبیلی منتشر کرده است، به دولت توصیه کرده بود «لازم است دولت به مشکلات اقتصادی مردم بویژه اقشار ضعیف جامعه توجه ویژه داشته باشد و در رفع مشکلات اقتصادی مردم بکوشد.» اما در اقدامی عجیب این قسمت از سخنان این مرجع تقلید در پایگاه اطلاعرسانی دولت سانسور شد و سایت دولت در پوشش این دیدار، با سانسور و تغییر محتوایی این بخش از سخنان این مرجع تقلید نوشت: «این مرجع عالیقدر تشیع با اشاره به مشکلات و شرایط سخت اقتصادی در کشور خاطرنشان کردند: اینکه دولت در این شرایط اولویت اقدامات و برنامههای خود را در راستای رفع مشکلات معیشتی و تنگناهای اقتصادی مردم قرار داده، بسیار ستودنی است».
ارسال به دوستان
رهبر انقلاب: در بیان مبانی اسلامی، آحاد ملت و مسؤولین صراحت داشته باشند
در نخستین روز از بهار قرآن، ماه مبارک رمضان، محفل نورانی انس با قرآن کریم به مدت سه ساعت در حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی برگزار شد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای در این مراسم با ابراز خرسندی از شکفتن گلهای قرآنی در بوستان بزرگ ایران، گفتند: بذر مبارک قرآن در این سرزمین پاشیده شده است و امروز فضای عمومی کشور با قرآن آشناست و کودکان و نوجوانان در نقاط مختلف کشور با قرآن انس دارند، در حالیکه در دوران طاغوت، فضای عمومی کشور با قرآن بیگانه بود. ایشان، پیشرفتهای محسوس در حرکت قرآنی کشور را «هنرِ انقلاب و نظام اسلامی» خواندند و افزودند: با وجود این پیشرفتها، هنوز در اول راه هستیم و جلسات قرآنی باید مقدمهای برای انس با قرآن و قرآنیشدنِ ذهنیت عمومی مردم باشد.
رهبر انقلاب اسلامی، انس با قرآن را موجب یافتن پاسخهای درست برای سؤالات فراروی زندگی بشر دانستند و خاطرنشان کردند: در جامعهای که به سمت آرمانها حرکت میکند، هزاران سؤال درباره نوع ارتباطات و رفتار، نوع موضعگیریها و دوستیها و دشمنیها، و نوع برخورد با امور دنیوی پیش میآید که قرآن برای تمام این سؤالات، پاسخ دارد. حضرت آیتالله خامنهای، علت بدبختی و گمراهی بشر و دنیای امروز را پاسخهای غلط و انحرافی به این سؤالات خواندند و افزودند: خداوند انسانها را برای ارتباط، محبت و کمک به یکدیگر خلق کرده است اما امروز در همهجای دنیا جنگ، ناامنی، ترس و گمراهی وجود دارد. ایشان، نجات از این گرفتاریهای را در گرو هدایت قرآنی دانستند و گفتند: متأسفانه امروز جامعه اسلامی مانند سایر جوامع دچار مشکل است و افرادی نالایق سرنوشت برخی جوامع اسلامی را در دولتهایی همچون سعودی در دست گرفتهاند. رهبر انقلاب اسلامی علت ایجاد چنین وضعی را دوری از ایمان و حقایق قرآنی خواندند و خاطرنشان کردند: این افراد در ظاهر به قرآن معتقد هستند و حتی میلیونها نسخه از قرآن را منتشر میکنند اما در عمل بر خلاف دستور قرآن، با کفار مأنوس هستند و اموالی را که باید صرف بهبود زندگی مردم خود کنند، تقدیم کفار و دشمنان مردم میکنند. ایشان با اشاره به خیال واهی برخی کشورهای مرتجع که تصور میکنند میتوان با پول، صمیمیت دشمنان اسلام را جلب کرد، گفتند: واقعیت این است که صمیمیتی وجود ندارد و همانطور که خود آمریکاییها گفتند، آنها را میدوشند و در نهایت ذبحشان میکنند. حضرت آیت الله خامنهای با اشاره به رفتارهای ضددینی در یمن و بحرین، وعده قرآن مبنی بر نابود شدن باطل را یادآور شدند و افزودند: کسانی که علیه مسلمانان چنین کارهایی را میکنند، باطل هستند و باطل قطعاً دچار زوال و سقوط خواهد شد. البته زمان نابودی آن وابسته به چگونه عمل کردن مؤمنان است و اگر جامعه مؤمن درست عمل کند، نابودی باطل زودتر اتفاق خواهد افتاد.
ایشان آینده را از آنِ اسلام و قرآن و جوانان مؤمن دانستند و گفتند: خداوند وعده داده است که آینده از آنِ مؤمنان و مجاهدان در راه اوست اما حتی اگر این وعده الهی نیز وجود نداشت، با وجود تجربههای ملت ایران در چهار دهه گذشته، این پیشبینی درست و منطقی بود. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به ارتباط بسیار نزدیک رژیم پهلوی با آمریکاییها، افزودند: در کشور ما حکومتی بر سر کار بود که آمریکاییها صراحتاً آن را ژاندارم خود در خلیج فارس میدانستند اما با وجود همه این پشتیبانیهای جهانی، ملت ایران با قدرت ایمان و با مجاهدت و فداکاری خود توانست آن رژیم را ساقط کند و نظام جمهوری اسلامی را بهجای آن مستقر کند که قدرتهای استکباری حتی طاقت دیدن آن را ندارند. حضرت آیت الله خامنهای این تجربه ارزشمند را نشانه مهمی از پیروزی جبهه حق دانستند و با اشاره به آیهای از قرآن کریم که «اگر ایمان داشته باشید، برتر هستید»، خاطرنشان کردند: در راه ایمان باید «قوی، صریح و ثابتقدم» باشید و من اصرار دارم که در بیان مبانی اسلامی، آحاد ملت و مسئولین کشور صراحت داشته باشند. ایشان با تأیید کامل لزوم برقراری ارتباطات جهانی، افزودند: پیشرفت ارتباطات بینالمللی هیچ منافاتی با صراحت در بیان مبانی و اصول ندارد و باید در میدان عمل وارد شد و بر خدا توکل کرد.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تجربه ملت ایران و پیروزی در جنگ تحمیلی، گفتند: ملت ما با دست خالی در جنگ تحمیلی پیروز شد، ملت ما با وجود تازهکار بودن در مسائل سیاسی و بینالمللی بر توطئه دشمنان پیروز شد، ملت ما ۴۰ سال است که در مقابل یک جبهه قدرتمند مادی که از همه طرف بر او شمشیر کشیده، ایستاده است و این تجربهها نشان میدهد راه «پیشرفت قوی، عزتمندانه و موفق»، ارتباط با قرآن است.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر لزوم افزایش جلسات و آموزشهای قرآنی، به مسئله تلاوت قرآن همراه با توجه به معانی و مفاهیم قرآن اشاره کردند و افزودند: در تلاوت قرآن، اوج و فرود و لحن باید بهگونهای باشد که معانی و مفاهیم آن به شنونده منتقل شود، بنابراین باید هر چه بیشتر با قرآن مأنوس شد و زبان قرآن را فرا گرفت.
در این محفل نورانی، آقایان حامد علیزاده، احمدرضا لطفی، رضا محمدپور، سیدمحمد حسینیپور، وحید نظریان، حسن عبدی، حمزه عودهزاده، مهدی عادلی، حامد سلطانی، محمدجواد پناهی و محمدرضا ستودهنیا و گروههای مدیحهسرایی و همخوانی مشکات، سبیلالرشاد و محمد رسول الله، فضای حسینیه امامخمینی(ره) را به عطر دلانگیز قرآن و مناجات معطر کردند.
در پایان این دیدار، نماز مغرب و عشاء به امامت رهبر انقلاب اسلامی اقامه شد.
ارسال به دوستان
دوباره ایران! دوباره تحریم!
زهرا طباخی:دوباره تحریم شدیم! شرایط همانطور که در دولت باراک اوبامای دموکرات برنامهریزی شده بود در دولت دونالد ترامپ جمهوریخواه ادامه پیدا کرد و پسابرجام برکت نزایید! هیچ امتیاز قابل عرضی دشت نکردیم و در مقابل برنامه اعمال فشار دشمن نیز قدرت و سرعت بیشتری یافت. فیالواقع هم باید استقلال و پیشرفت و اقتصاد ملی را بایگانی کنیم و هم به برنامه برجام بهعلاوه تحریمهای جدید متعهد بمانیم!
تحریمهای نو در نقش اهرمهای فشار جدیدی که تحقیقات آن در اندیشکدههای وابسته به وزارت دفاع آمریکا همچون «رند» و «نایاک» و «امریکن اینترپرایز» در فاصله سالهای 2014 تا 2016 صورت گرفت اکنون در مجلس سنای آمریکا در «پسابرجام موعود» به تصویب رسیده است. برجام مکرر در مکرر نقض میشود و هیچ تحریم جدیای نیز به شکل ملموس ملغی نشده است اما دیپلماتهای ما کماکان متوسل به مسیرهای سرکاری تعبیه شده توسط دستگاه سیاست خارجی آمریکا برای «مقابله» با بدعهدیهای آمریکا هستند. مقابله که چه عرض کنیم...
تعامل با تحریم!
شاید باور نکنید اما در دوره پسابرجام حقیقتا برنامهای مشخص و مصوب به نام «سیاست خارجی» دستکم در دولت حسن روحانی وجود ندارد. یک زیرسازه تحلیلی هست که بنا بر آن «هرچه از دوست رسد نیکوست» و تعبیر به خیر میشود! یک زمان میگفتند ما با برجام میان «آمریکا و اسرائیل»، «جمهوریخواهان و دموکراتها» و «آمریکا و اعراب» اختلاف شدید انداختهایم و شکاف ایجادشده غیرقابل جبران است. امروز در انتقاد از ادامه رویه قدیمی آمریکا در تحکیم اتحاد با متحدان سابق، وزیر امور خارجه ایران در شبکه اجتماعی «توئیتر»، تکهپراکنی 140 کلمهای خطاب به دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا منتشر میکند. احتمالا هنوز «ابتکار عمل» اعمال فشار ایمیلی بر تیم سابق دموکراتها هم باقی است، چرا که «جان کری» اخیرا تذکر داده وضع تحریمهای جدید «ممکن است» به نقض برجام منجر شود.
از طرف دیگر محمدجواد ظریف در روزنامه آمریکایی وابسته به حزب بازنده دموکرات، یادداشتی منتشر کرده و کوشیده است با «دیپلماسی عمومی» مردم ایالات متحده را نسبت به سیاست خارجی ترامپ بدبین کند. این در حالی است که اکثریت جامعه آمریکایی از انعقاد قرارداد 500 میلیارد دلاری ترامپ با سعودیها راضی هستند و این رویه را منطبق بر قول «سیاست خارجی دلاری» وی در دوران رقابتهای انتخاباتی و مبتکرانه برمیشمارند. در فضای حقیقی، جز برخی سیاستمداران نئولیبرال شبهدموکرات، شهروندی نیست که از سیاست دوشیدن سعودیها چندان احساس نارضایتی کند اما ظریف و همکاران کماکان اصرار دارند در کنار همین اقلیت شکستخورده آمریکا بایستند و مرام بگذارند!
کدام سیاست خارجی؟!
اینها نشانههایی قابل تامل از فقدان استراتژی دیپلماتیک در سی و نهمین سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران است. تعهدی بینالمللی را بدون پشتوانه حقوقی لازم پذیرفتهایم و امروز که «برژینسکی» پدرخوانده سیاست خارجی دموکراتها مرده است و کسی هم قولهای یواشکی پیش از انعقاد برجام را ضمانت نمیکند، بهجای در دست گرفتن ابتکار عمل در عرصه روابط بینالملل، پول میدهیم تا در روزنامه دموکراتهای بازنده «ترامپستیزی» کنیم! ترامپ رئیسجمهور آمریکاست و این اپوزیسیوننمایی نمایشی حزبی به هیچ عنوان تامینکننده منافع مردم ایران نیست. کما اینکه حتی اعضای دموکرات سنا نیز حاضر نشدند رای به عدم تصویب تحریمها بدهند و دلشان برای مشکلات اقتصادی دامنگیر دولت رفقای غربگرای خود در ایران نسوخت!
نام این بیمنطقی عملیاتی شاید همدردی و بقای یکطرفه بر رفاقت با دیپلماتهای قدیمی آمریکا باشد اما قطعا «سیاست خارجی» نیست! اگر سیاست را به معنای تدبیر امور مردم در عرصههای مختلف درنظر بگیریم «عزت و حکمت و مصلحت» کجای این ژانر طنز و غیرملی قرار میگیرد؟
گیرم توئیتهای ضد ترامپ جناب ظریف هزار بار هم میان ایرانیان به اشتراک گذاشته شد، چه تهدیدی متوجه سیاست خارجی ظالمانه آمریکاییها شده است؟ چه تدبیری برای حل مشکلات اقتصادی مردم در دوره ابقای تحریمهای قدیمی و تصویب تحریمهای جدید اجرایی شده است؟ ما به تعهد دولت اعتماد کردیم و اوباما را درک کردیم، نتیجه چه شد؟ آیا دموکراتها به برجام عمل کردند؟
رضایت اروپا
تا وقتی «نفت مفت» بفروشیم و هیچ مانیفست حقوقی در دفاع از حق مردم ایران در عرصه بینالملل نداشته باشیم اروپاییها هرگز در دفاع از ایران و برجام موضع نخواهند گرفت، چرا که قولهای اوباما برای جلب حمایت آنها از برجام صادقانه بوده و عملی شده است. امروز سران اروپایی و آسیایی به دلایل زیر از آمریکا و برجام راضی هستند:
1- نفت ارزان و بدون دغدغه به کشورشان میرسد و چرخ اقتصاد آنها را نسبتا از رکود 10 ساله خارج کرده است.
2- بازاری جدید و پرسود در خاورمیانه در اختیار آنها قرار گرفته که هر روز افق توسعه اقتصاد خارجیشان را روشنتر میکند.
3- مطابق چارچوب متعالی برجام، بابت خرید نفت از ایران نیازی به هزینهکرد ارزی ندارند و تسویهحساب با روش «کالا در برابر نفت» انجام میشود.
4- با حفظ تحریمهای بانکی امکان خروج داراییهای مسدود شده ایران از بانکهای اروپایی و آسیایی کنترل شده و سرمایه ما در اختیار اقتصاد غربیها و شرقیها- مثل دوران تحریم- باقی مانده است.
5- پروپاگاندای وحشتافزایی اعراب از ایران کماکان پابرجاست و بر بستر آن معاملات کلان خرید سلاح و ایجاد پایگاههای فراسرزمینی در خاک مسلمین شکل گرفته و انواع مناسبات مبتنی بر دوشیدن کشورهای اسلامی، با قدرت ادامه دارد.
ادعای نو، امتیاز نو
در چنین شرایطی سوال اینجاست که چرا اروپاییها یا حتی ژاپن و روسیه باید در دفاع از ایران به رویه فعلی اجرای برجام معترض باشند؟ کاملا طبیعی است که برای ادامه این مسیر برنامهریزی دقیقتری نیز صورت گیرد تا با تغییر کامل ایران، مثلا دیگر کسی به شکل معاملات غیرصیانتی وزارت نفت با شرکتهای چندملیتی یا قرارداد غیرسودآور با پژوی فرانسه ایراد نگیرد؛ شکل جدید قراردادهای نفتی بدون بلند شدن صدای اعتراض دانشجویان وطنپرست ایرانی به مرحله اجرا برسد و دیپلماسی اقتصادی برجام به صورت کامل ثمر دهد.
برای تحقق این مهم تمرکز بر موضوعات جدید اختلافی ضروری است. کما اینکه تریتا پارسی، مدیر نایاک و از نویسندگان متون برجام، پیشتر گفته بود بهترین موقعیت برای امتیازگیری از ایران فاصله میان اعمال تحریمهای قدیمی و ترس از وضع تحریمهای جدید است. «برنامه موشکی ایران»، «سرفصلهای اجتماعی حقوقبشر»، «تغییر مفاد آموزش عمومی» و در یک کلام «اعمال حاکمیت» به جای نظام ایران در زندگی خصوصی و مدنی ایرانیان مفاد مهمی هستند که بناست با اعمال فشار بر مبنای آنها زمینه برای تسلط بر ایران فراهم شود.
طبیعتا آنچه اکنون در حوزه دولتی مقابل روی غربیهاست از یک دهم درصد قدرت بازدارندگی نیز برخوردار نیست. دیپلماتهایی مسلط به توئیتر با قابلیت اعمال فشار ایمیلی، رئیس دولتی که حتی پس از انتخابات نیز به دنبال طرح سخنان اختلافافکن میان مردم است، وزرایی شبهسرمایهدار که بعضا خود از واردات سود میبرند... هیچ سیاستمداری در دنیا از حسن روحانی و تیمش نمیهراسد، چرا که چنین جا افتاده که سیاست غربگرایان منتظر شدن برای وضع تحریمها و محدودیتهای جدید علیه مردم و حاضر شدن بر سر میز مذاکره برای اعطای امتیازات بیشتر است. البته که بیگانه و دشمن بر چنین سازمانی که خود منابع قدرت نرم ملی را با دمیدن در اختلافات و کمک به عمیقتر شدن شکاف اجتماعی و سیاسی در جامعه تخریب میکند، بیش از پیش اعمال قدرت میکنند تا امتیازات بیشتر بستانند.
سالی که نکوست از بهارش پیداست! روحانی دوره جدید را هم با تحریمهای جدید دریافتی به جای تبریک سران کشورهای دیگر آغاز کرد تا به مردم اطمینان دهد تا 1400 چه روزهای سختی در پیش دارند. وضعیت خوب نیست و همه برای چاپیدن ایران دندان تیز کردهاند. در چنین شرایطی دقیقا مشخص نیست چقدر میتوان به تحقق وعدههای دولت همچون کاهش بیکاری، کنترل واردات بیرویه و قاچاق، رفع تحریمها و تعامل با جهان امیدوار بود.
ارسال به دوستان
در پی محکومیت ایران در دادگاه لاهه، بیژن زنگنه صادرات روزانه ۳۰ میلیون مترمکعب گاز مجانی به ترکیه را تأیید کرد
مفت!
چگونه مفتفروشی در قراردادکرسنت دامن قرارداد گازی ایران ـ ترکیه را گرفت؟
گروه سیاسی: هنوز جریمه قرارداد کثیف کرسنت که به فساد قرن شهرت یافته، مشخص نشده، تبعات قراردادهای مسالهدار دیگر دامن کشور را گرفته است. بر اساس اظهارات وزرای کابینه حسن روحانی رقم جریمه قرارداد کرسنت بین 16 تا 18 میلیارد دلار است. برخی کارشناسان و نمایندگان مجلس در کمیسیون اصل 90 هم پیش از این گفته بودند در کنار این جریمه، ایران بهخاطر فساد در قرارداد کرسنت، نزدیک به 50 میلیارد دلار خسارت خواهد دید. قراردادی که در دوران وزارت بیژن زنگنه در دولت اصلاحات بسته شد و گاز ایران با قیمت بسیار پایین به شرکت اماراتی کرسنت فروخته شد. البته با مشهود شدن فساد در این قرارداد و رد و بدل شدن برخی مبالغ، جلوی اجرای این قرارداد گرفته شد اما این تازه شروع ماجرا بود.
بر اساس اظهارات نمایندگان مجلس، قیمت نازل فروش گاز در قرارداد کرسنت باعث شد برخی کشورهای خریدار گاز ایران اعتراض کرده و خواستار پایین آوردن قیمت گاز خریداری شده خود از ایران شوند. بر همین اساس از شرکت گاز ایران به اتهام کاهش قیمت گاز به دلیل تجاری شکایت کردند. در نهایت نیز آنان توانستند در دادگاه بینالمللی ایران را محکوم کنند. البته بیژن زنگنه میگوید دلیل محکومیت ایران قیمت گاز روسیه بوده است اما پیش از این برخی نمایندگان گفته بودند ماجرا مربوط به کرسنت است.
ماجرا چیست؟
ماجرا اینگونه است که سال 1996 ایران و ترکیه یک قرارداد گازی 25 ساله منعقد کردند. قراردادی که بر اساس آن ایران متعهد شد سالانه 10 میلیارد متر مکعب گاز را به شرکت بوتاش ترکیه تحویل دهد. شرکت بوتاش ژانویه سال 2012 میلادی 2 شکایت در زمینه «نامطمئن بودن شرکت ملی گاز ایران در تحویل گاز» و «کاهش قیمت گاز به دلیل تجاری» به دیوان داوری بینالمللی ارائه کرد. در همان زمان مسؤولان ترکیه اعلام کردند به دنبال گرفتن 2 میلیارد دلار خسارت از ایران هستند. این دیوان با رای 10 نوامبر 2014 میلادی، شکایت گازی ترکیه از ایران را مبنی بر نامطمئن بودن شرکت ملی گاز ایران در تحویل گاز رد کرد و بر دفاع انجام شده توسط شرکت ملی گاز ایران صحه گذاشت اما ترکیه کوتاه نیامد و شکایت خود را با تکیه بر موضوع کاهش قیمت گاز ادامه داد. بر این اساس ترکیه، ایران را به گرانفروشی گاز و پایین نیاوردن قیمت با وجود کاهش قیمت جهانی متهم کرد. ماجرا ادامه داشت تا اینکه (سال 94) حمیدرضا عراقی، معاون وزیر نفت از صدور رأی دادگاه بهنفع کشور ترکیه خبر داد و گفت: طبق حکم دادگاه، ایران باید 10 تا 15 درصد قیمت گاز صادراتی خود به ترکیه را بین سالهای 2011 تا 2015 کاهش دهد و به ترکیه حدود یک میلیارد دلار بپردازد. ساعاتی بعد از انتشار این خبر در خبرگزاری تسنیم، شرکت ملی گاز ایران با انتشار بیانیهای رسمی اعلام کرد هنوز رای دادگاه قطعی نشده و در نتیجه جریمهای هم در کار نیست. سرانجام 16 بهمنماه 94، وزیر نفت نیز با تایید رأی دیوان بینالمللی داوری درباره شکایت ترکیه در واکنش به ادعای غرامت 2 میلیارد دلاری آنها گفت: «این رأی با آن چیزی که ترکیه بهدنبال آن بوده، متفاوت است. رقم جریمه ایران محرمانه و ناچیز است». زنگنه در بخشی از سخنان خود با بیان اینکه ترکیه در شکایت از ایران علاوه بر کاهش 25 درصدی قیمت گاز، بهدلیل عدم پایداری صادرات گاز ایران بهدنبال کاهش 5/37 درصدی قیمت گاز از طریق تجدید نظر نیز بوده است، یادآور شد: در مذاکراتی که با آقای اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه انجام شد آنها این اعداد را کف قیمت عنوان کردند و حاضر نبودند در این زمینه مذاکره کنند».
این مسائل گذشت تا اینکه حمیدرضا عراقی، مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران در تاریخ 18 اردیبهشت 95 از کاهش 13 تا 16 درصدی قیمت گاز صادراتی ایران به ترکیه خبر داد و گفت: کارشناسان دو طرف روی این مساله مذاکره کردند اما به نتیجه نرسیدند و باید منتظر بمانیم حکم آن تا حدود 3 ماه آینده اعلام شود.
این مقام مسؤول در تاریخ پنجم بهمنماه سال گذشته خبر از نهایی شدن جریمه گازی ایران داد و گفت: با تعدیل
3/13 درصدی قیمت گاز از 2012 تا 2016، ما 9/1 میلیارد دلار به ترکیه بدهکار شدیم که قرار شد در قالب صورتهای جدید فروش گاز به این کشور، این رقم رفتهرفته محاسبه و کم شود.
تصور بر این بود که در صورتهای جدید فروش گاز ایران به ترکیه، بخشی از پول فروش گاز از سوی ترکیه به عنوان اقساط طلب جدید 9/1 میلیارد دلاری این کشور از ایران، پرداخت نمیشود اما گویا وضعیت به گونهای دیگر رقم خورده و ترکیه تمام پول خرید گاز از ایران را به بهانه طلب خود ناشی از جریمه 9/1 میلیارد دلاری ایران، پرداخت نمیکند و در عمل ایران اکنون گاز مجانی به ترکیه ارسال میکند. ارسال گاز به این کشور حدود 30 میلیون مترمکعب در روز است.
بیژن زنگنه، وزیر نفت کشورمان در جمع خبرنگاران درباره جریمه 9/1 میلیارد دلاری ایران در فروش گاز به ترکیه اظهار داشت: رأی دیوان بینالمللی داوری در سال 1391، کاهش 12 درصدی قیمت قرارداد گاز صادراتی ایران به ترکیه بود که آنکارا نسبت به آن اعتراض کرد؛ ترکیه پس از این رأی، بار دیگر شکایت کرد و بر اساس این شکایت، آنها خواستار کاهش 25 درصدی برای کیفیت گاز صادراتی و 5/37 درصد برای قیمت گاز شدند.
اعتراف بیژن
بیژن زنگنه، وزیر نفت دولت روحانی که فساد بزرگ کرسنت در دوران مدیریت او بر وزارت نفت در دولت اصلاحات رخ داده، این موضوع یعنی محکومیت ایران و صادرات گاز مجانی به ترکیه را تایید کرده است. البته زنگنه تلاش کرد این موضوع یعنی جریمه 7 هزار میلیارد تومانی ایران را یک موفقیت برای خود تلقی کند. او با بیان اینکه «مجموع درخواست ترکیه برای کاهش قیمت و کیفیت گاز صادراتی 5/62 درصد بود»، گفت: پس از سالها بحث و مذاکره، این میزان (5/62 درصد) به 13 درصد کاهش یافت. البته زنگنه در ادامه مدعی شد دلیل این حکم، مقایسه قیمت فروش گاز میان ایران و روسیه بوده است. او در اینباره گفت: دلیل حکم دیوان بینالمللی داوری برای کاهش 13 درصدی قیمت گاز صادراتی ایران به ترکیه این بود که قیمت گاز ایران از گاز روسیه بالاتر بود. عضو کابینه حسن روحانی ادامه داد: زمان اجرایی شدن این حکم (کاهش 13درصدی)، 9 ماه بعد از درخواست ترکیه تعیین شد و این موضوع سبب شد ما مبالغی را که به ازای گاز از ترکیه دریافت کردیم به آنها بدهکار شویم. زنگنه در ادامه این اظهارات بر اساس شیوههای عجیب و استدلالهای غریب در دولت حسن روحانی مدعی شد ایران جریمه نشده است. او گفت: بهدلایل گفتهشده، هماکنون بهازای صادرات گاز به ترکیه بر اساس آنچه داوری اعلام کرده، پولی دریافت نمیکنیم، این بهمعنای جریمه نیست. او با بیان اینکه «این موضوع در واقع اصلاح قیمت است که در قراردادها طبیعی است»، گفت: با تلاش همکاران، میزان درخواست ترکیه از
5/62 درصد به 13 درصد یعنی به حداقل رسید.
آنچه زنگنه نمیگوید چیست؟
اگرچه زنگنه به صادرات مجانی گاز به ترکیه اعتراف کرده است اما در اظهاراتی عجیب گفته این ماجرا «اصلاح قیمت» است و ایران متحمل جریمه نشده است! او میگوید ایران پول بیشتری از ترکیه گرفته و حالا که اصلاح قیمت شده است، مابهازای آن رقم دریافتی، به ترکیه گاز مجانی ارسال میشود. اما آنچه زنگنه نمیگوید این است که ایران در قرارداد با شرکت بوتاش ترکیه یک میلیارد و 900 میلیون دلار جریمه شده است و شرکت ترکیهای در ازای این رقم جریمه، اکنون در حال واردات گاز مجانی از ایران، آن هم به قیمت جدید است! اما در ماجرای شکایت شرکت ترکیهای، شرکت ملی گاز ایران در مقایسه با قیمت فروش گاز در چه قراردادهایی محکوم شده است؟ اگرچه زنگنه میگوید این مقایسه با قیمت گاز روسیه انجام شده اما پیش از این علیرضا زاکانی، نماینده تهران در مجالس هفتم، هشتم و نهم گفته بود شکایت شرکت ترکیهای و جریمه آن بهخاطر فساد کرسنت صورت گرفته است. زاکانی مهرماه 95 در نشست پیدا و پنهان قرارداد کرسنت گفت شکایت شرکت ترکیهای بهخاطر فساد کرسنت است و این شرکت به خاطر فروش بسیار ارزان گاز ایران به شرکت اماراتی کرسنت، از ایران شکایت کرده است. زاکانی در توضیح این ماجرا گفت: امروز در معرض محکوم شدن پرونده کرسنت هستیم که میتواند خسارتهای بعدی از جمله خسارت در صادرات گاز ایران به ترکیه و حتی پاکستان را به همراه داشته باشد، زیرا ترکیه بارها از ایران بابت اینکه قیمت گاز منطقهای است و قیمت صادرات گاز ایران به کرسنت بسیار پایین است، از ایران در داوری شکایت کرده است. البته نماینده سابق مجلس پیش از این و همزمان با شکایت ترکیهایها به ماهیت این شکایت اشاره کرده بود. زاکانی آذر ماه سال 1392 زمانی که رئیس کمیته پیگیری قراردادهای نفتی مجلس نهم بود در تشریح سایر زیانها و عدمالنفعهای ایران در صورت محکومیت در داوری کرسنت، توضیح داد: با توجه به قیمتهای پایین کرسنت در قرارداد صادرات گاز ایران به بوتاش ترکیه در ابتدا بوتاش شکایت کرده و به دلیل قیمت پایین کرسنت مجبور به کاهش قیمت صادراتی گاز شدهایم و بین
7 تا 8 میلیارد دلار از این محل خسارت دیدهایم و در عین حال ترکیه دوباره برای کم کردن 12 درصد از قیمت صادرات گاز ایران شکایت کرده است که در صورت پذیرش این شکایت خسارت کلانتری متوجه کشور خواهد شد.
در زمان مدیریت بیژن زنگنه بر وزارت نفت، قرارداد فسادآمیز کرسنت منعقد شد و گاز ایران با قیمت پایین به شرکت اماراتی فروخته شد. با توجه به قانون یکسان بودن قیمت منطقهای، حالا طرفین قراردادهای گازی ایران در منطقه، به قرارداد فسادآمیز کرسنت به عنوان قیمت منطقهای گاز ایران نگاه میکنند و گاز ایران را به ثمن بخس میبرند.
بهرامنیا: صادرات رایگان گاز به ترکیه در کمیسیون انرژی بررسی میشود
حسن بهرامنیا، عضو کمیسیون انرژی و نماینده مردم نهاوند در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «وطن امروز» درباره چرایی صادرات گاز رایگان به ترکیه اظهار داشت: این اظهارنظر آقای زنگنه برای روز شنبه بوده و هنوز این موضوع در کمیسیون انرژی مطرح نشده است. انشاءالله روز یکشنبه کمیسیون انرژی تشکیل جلسه میدهد و قطعا راجع به این موضوع هماندیشی میشود. وی در پاسخ به اینکه آیا شکایت ترکیه و دادن گاز رایگان به این کشور مربوط به ماجرای قرارداد کرسنت نیست، افزود: آقای زنگنه گفتهاند شکایت ترکیه برای کاهش قیمت گاز بوده است اما باید این موضوع بررسی شود و پس از آن در این باره اظهارنظر انجام شود. محمد خالدیسردشتی، عضو دیگر کمیسیون انرژی در گفتوگو با «وطن امروز» درباره دادن گاز رایگان به ترکیه گفت: برای نخستینبار این موضوع را از شما میشنوم اما باید ببینیم موضوع چیست. وی درباره اینکه آیا کمیسیون در جریان شکایت ترکیه درباره این قرارداد گازی است، گفت: این موضوع را بررسی میکنم.
ارسال به دوستان
این شنبه کجا و آن شنبه کجا؟!
حسین قدیانی: 23 خرداد 88 و 30 اردیبهشت 96 هر دو روز «شنبه» بودند اما این شنبه کجا و آن شنبه کجا؟! پس «شنبه» فقط «نخستین روز هفته» نیست، بلکه نخستین و مهمترین محل افتراق 2 جریان سیاسی است؛ نامزد جریان اول با 13 میلیون رای، نه فقط عصر جمعه 22 خرداد 88 که هنوز چند ساعت تا پایان رایگیری باقیمانده، اعلام پیروزی میکند، که تا چند ماه بر آتش فتنه هم میدمد و چنان از کسب و کار مردم، سلب امنیت میکند و چنان به حیثیت این مردم و آبروی این جمهوری، لطمه میزند که دشمن قسمخورده بیرونی، برای آنچه از آن تعبیر به «تحریم فلجکننده» میکند، بهترین فرصت را مهیا میبیند! این از شنبه جریان اول! اما جریان دوم، با نمایش باشکوه اخلاق باخت و در حالی که حداقل 16 میلیون رای یعنی 3 میلیون بیشتر از نامزد جریان اول داشته، در مقام عمل ثابت میکند میشود نتیجه انتخابات را واگذار کرد اما قانونگرایی و مدنیت و حقوق شهروندی و امنیت و ایمان را نه! این جریان، البته مستند به شواهد فراوان، اعتراضی هم اگر داشته باشد، آن را از مجاری قانونی و به شکل مدنی پیگیری میکند، نه بلوا و آشوب! طرفه حکایت اینجاست که در روزهای اخیر شاهد بودیم عناصری از همان جریان اول، سخنانی به قصد تحریک رقیب و احیانا اگر شد، به خیابان آوردن او بر زبان جاری کردند، نظیر آنچه حسن روحانی، روز شنبه بیان داشت و پیروزی خود در انتخابات را «پیروزی صلح بر جنگ» دانست و حداقل 16 میلیون ایرانی را «خشونتطلب» خواند، لیکن با وجود همه اینها، جریان دوم هرگز از همان راه نرفت که بازندگان نتیجه 22 خرداد 88 و البته بازندگان اخلاق 23 خرداد 88 رفتند! شگفتا! هم گزارش تخلفات زیاد بود و هم تحرکات و تحریکات رقیب و هم حتی حداقل 3 میلیون رای بیشتر اما فرق بسیار است میان جماعتی که انتخابات را فقط به شرط برد خود میخواهد، با جماعتی که به کلیت انتخابات، به نتیجه انتخابات، به رای اکثریت و به قانون و مدنیت، التزام عملی دارد! و باز هم شگفتا! در انتخابات 29 اردیبهشت 96، در قیاس با دور دوم ریاستجمهوری همه ادوار گذشته انتخابات، هم نفر اول، نصاب کمترین رای را داشت و هم نفر دوم، نصاب بیشترین رای را! منتهای مراتب، تو وقتی «اخلاق باخت» داشته باشی و رای مردم واقعا برایت محترم باشد و اصل و اساس انقلاب حقیقتا برایت حرمت داشته باشد، هرگز عمل بر مدار متوحشین عاری از عقل شنبه 23 خرداد 88 نمیکنی! آری! آن روز هم شنبه بود! و آن روز هم فردای انتخابات! لیکن آن روز، همانقدر مایه سرشکستگی جریان اول شد که شنبه 30 اردیبهشت 96 باعث سربلندی و افتخار جریان دوم! و نیک اگر بنگری، همینجاست که «رعایت اخلاق باخت» میتواند، از «بازنده»، «برنده» بسازد! و این مهم را برای همیشه در تاریخ ایران عزیز، «ثبت و ضبط» کند! این «رعایت اخلاق باخت» البته در حالی است که جریان دوم، موارد متعددی از تخلف را به مراجع ذیصلاح، گزارش داد و این کار را هم، کاملا قانونی و مدنی انجام داد! دقت شود! گاهی بازنده، بدون آنکه اندک اعتراضی به نتیجه داشته باشد، اخلاق باخت را مراعات میکند ولی «رعایت اخلاق باخت» و امتناع از هرگونه فتنهآفرینی، آنجا زیباتر و آنجا ماندگارتر است که اولا مستند به مدارک فراوان، اعتراضاتی در بستر قانون و مدنیت هم وجود داشته باشد، ثانیا در بحث حد نصاب، جریان همسو، رکورد رای بیشتر نامزد دوم را بزند و جریان رقیب، رکورد رای کمتر نامزد پیروز؛ ثالثا موارد زیادی تحرک مبنی بر تحریک جریان دوم به ریختن در کف خیابان دیده شود؛ رابعا نفر دوم انتخابات 96 از نفر دوم انتخابات 88، 3 میلیون رای بیشتر داشته باشد! بنابراین شنبه 30 اردیبهشت 96 تنها این مسأله در تاریخ ایران عزیز ما ثبت نشد که آقای فلانی، انتخابات را از آقای بهمانی برد! اصولا انتخابات، یکی هم برای تحقق همین هدف واضح برگزار میشود که یکی اول بشود و دیگری دوم و الباقی در رتبههای بعد، اما آنچه فردای انتخابات ریاستجمهوری 96 در لوح محفوظ تاریخ و اندیشه سیاسی این مرز و بوم دیرین، به شکل ویژه، ثبت و ضبط شد، رعایت اخلاق باخت توسط جریانی بود که سال 88 انتخابات را برد لیکن با ادعای تقلب مواجه شد! اما کدام تقلب؟!
همانکه داعیهدارانش گفتند: «تقلب، واقعیت نداشت، بلکه اسم رمز آشوب بود!» پس آقایان آشوبطلب! اگر جمعهها نتیجه انتخابات معلوم میشود، شنبهها نتیجه میزان فهم و شعور و انسانیت و انصاف و اخلاق آدمی معلوم میشود! حتم کنید نتیجه «امتحانات شنبه 30 اردیبهشت 96» هم حکایت نتیجه «انتخابات جمعه 29 اردیبهشت 96» برای ابد، در دل هر ایرانی آزادهای محفوظ میماند! با این تفاصیل، اشکالی ندارد آقای روحانی! شما فرض کن ما خشونتطلبیم و شما اهل منطق! اما کاش همه شنبهها، مثل شنبه ما اصحاب خشونت بود!
ارسال به دوستان
زبیگنیو برژینسکی، استراتژیست بزرگ آمریکایی در 89 سالگی مُرد
پایان پدرخوانده آمریکایی تکفیریها
پدر معنوی آمریکایی اما لهستانیتبار داعش و طالبان در 89 سالگی درگذشت. زبیگنیو کازیمیرز برژه ژینسکی مشهور به برژینسکی که همزمان با انقلاب اسلامی ایران مشاور امنیت ملی جیمی کارتر، رئیسجمهور وقت آمریکا بود یکی از شناختهشدهترین سیاستمداران ینگه دنیا در کشورمان محسوب میشود. این ژئواستراتژیست لهستانی نهتنها نفوذی بیچون و چرا بر سیاست خارجی کاخ سفید در دولتهای پس از کارتر تا دوران اوباما داشت بلکه بهرغم عجین شدن نامش با شکستهای سیاست خارجی دولت کارتر، از انقلاب ایران گرفته تا اشغال افغانستان توسط شوروی، اغلب روندهای مزورانه فعلی سیاست خارجی واشنگتن توسط او بنیان گذاشته شدهاند و از این جهت برژینسکی بر همتای جمهوریخواهش هنری کیسینجر مزیت داشته است.
او نهتنها معرف مکتب امپریالیسم نولیبرالی آمریکا بود بلکه تا لحظه مرگ به عنوان شاخصترین دموکرات نومحافظهکار نیز شناخته میشد. چکیده دیدگاههای آتشافروزانه و طرحهای نواستعماری برژینسکی را در جهان معاصر در قالب هرجومرج ناشی از گروههای تروریستی تکفیری شاهد هستیم که خود او در فاصله سالهای 1977 تا 1981 که مشاور امنیتی ارشد کارتر بود شالودهشان را به عنوان بدلی برای اسلام انقلابی معرفی شده در ایران ریخته بود. نقش او به عنوان نظریهپرداز دامن زدن به تروریسم تکفیری به نام اسلام و در راستای پروژه آشوب جهانی با هدف حفظ هژمونی آمریکایی در دنیایی بحرانزده غیر قابل انکار است تا جایی که بعد از حملات 11 سپتامبر در ایالات متحده توسط هموطنان خودش بهخاطر دست داشتن در ایجاد طالبان و القاعده آماج انتقادات قرار گرفت.
دنیس اتلر، استاد دانشگاه آمریکایی میراث برژینسکی را مرگ و نابودی بویژه در خاورمیانه امروز برمیشمارد. در عین حال بسیاری معتقدند با مرگ او آغاز پایان نومحافظهکاران آمریکایی فرارسیده است، حتی اگر عصر ترامپ به منزله بازگشت برخی نومحافظهکاران به عرصه قدرت در واشنگتن باشد.
شامگاه جمعه میکا برژینسکی، دختر نظریهپرداز سابق کاخ سفید که خود تحلیلگر و مجری برنامههای سیاسی شبکه اماسان بیسی است، در یک پست اینستاگرامی مرگ پدرش را اعلام کرد. جالب اینکه دختر برژینسکی این اواخر بهخاطر زیر سوال بردن سلامت عقلی ترامپ با رئیسجمهور آمریکا وارد جنگ لفظی شده و نامش بیش از پدر فرتوتش بر سر زبانها بود.
برژینسکی که 28 مارس 1928 در ورشوی لهستان در یک خانواده دیپلمات متولد شد، پس از آنکه پدرش هم به آلمان هیتلری و هم شوروی استالینی خدمت کرد با حمایتهای لابی اسرائیلی به آمریکا رفت و راه پدر را تا بالاترین سطح ادامه داد تا اینکه بامداد دیروز در بیمارستانی در فالز چرچ ایالت ویرجینیا چشم از جهان فروبست.
از مهمترین رخدادهای سیاست خارجی در دوران برژینسکی میتوان امضای دومین معاهده محدودسازی جنگافزارهای راهبردی با شوروی سابق، میانجیگری پیمان کمپدیوید میان مصر و رژیم اسرائیل، وقوع انقلاب اسلامی در ایران، تلاش برای حمایت از جنبشهای اعتراضی اروپای شرقی و به کار گرفتن حربه حقوق بشر بهمنظور تضعیف نفوذ اتحاد جماهیر شوروی در این منطقه و حمایت از مجاهدین افغانستان و تأمین مالی آنها را نام برد.
در زمان وقوع انقلاب اسلامی، محمدرضا پهلوی، از آمریکا کمک خواست. «ویلیام سالیوان» سفیر وقت آمریکا در ایران در خاطراتش نوشته برژینسکی بارها به شاه اطمینان خاطر داد که از او حمایت میکند.
سال 1980 بعد از تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان ایرانی، برژینسکی عملیات موسوم به پنجه عقاب را برای آزادی کارمندان سفارت آمریکا طراحی کرد. این مأموریت با وضع اسفباری شکست خورد و ونس، از سمت وزارت خارجه استعفا داد.
پس از حادثه طبس، برژینسکی بشدت مورد انتقاد مطبوعات قرار گرفت و به منفورترین چهره در دولت کارتر تبدیل شد. با این وجود کارتر پیش از ترک کاخ سفید در سال 1981 مدال آزادی ریاست جمهوری را به مشاور ارشدش اعطا کرد.
برژینسکی از سال 1979 تلاشهایی جدی را در جهت حمایت از مجاهدین در پاکستان و افغانستان آغاز کرد؛ این تلاشها توسط سرویسهای امنیتی پاکستان و حمایتهای مالی آژانس مرکزی اطلاعات (سیآیای) آمریکا و امآی6 انگلستان جامه عمل پوشید.
هدف از این سیاست اساساً توانمندسازی و جایگزینی گروههای افراطی اسلامی در مقابل نیروهای ضدکمونیست در افغانستان بود. در نهایت با تحریک کودتا علیه حفیظالله امین و جنگ قدرت میان اعضای انشعاب پرچم از حزب دموکراتیک خلق افغانستان که مورد حمایت مسکو بود، ارتش سرخ فریب بازی برژینسکی را خورد و به دخالت نظامی در افغانستان روی آورد.
سیا در «عملیات سیکلون» طی یکی از پرهزینهترین (تا سطح 20 میلیارد دلار) و طولانیترین عملیاتهای مخفی خود کمکهای نظامیاش را از طریق سرویس مخفی پاکستان به دست مجاهدین بنیادگرای افغانستان با تفکرات سلفی میرساند که کسی مثل اسامه بنلادن سعودی و عامل مخفی سازمان جاسوسی آمریکا در میانشان بود. به همین دلیل برژینسکی را باید پدرخوانده پدرخوانده القاعده دانست.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|