|
لگدهای بیفایده سلبریتیها بر پیکره بیجان تئاتر
چه کسی تئاتر را زنده میکند؟!
گروه فرهنگ و هنر: «خطابم مشخصا به خانمی است که آنجا با شال آبی نشسته است. شما به این جمعیت مدیونید، به خاطر اینکه نور موبایل شما اعصاب من و تا اینجا که میدانم، خانم کوثری را به هم ریخته بود. من نمیفهمم چرا میآیید تئاتر. من عاجزانه تقاضا میکنم ترک کنید این تئاتر لعنتی را. من عاشقم که 5 نفر اینجا باشند و تئاتر کوفتی مرا ببینند. کسانی که برای تئاتر میآیند.» این عتابی است که رضا بهبودی پس از نمایش «گفتوگوی برجایماندگان» خطاب به یکی از تماشاگران تئاتر خود داشت. اعتراضی که تبدیل به ایجاد کمپین #با_گوشى_خاموش_تئاتر_ببینیم، شد. این عمل البته چندان جدید نبود و چندی است که تئاتر کشور با التهاب فراوانی روبهرو است. از سویی اعتراضها نسبت به گسترش ابتذال و سطحینگری در نمایشها گسترش یافته و همواره شاهد انبوه فراوانی از تئاترهای غیرحرفهای و مبتذل در فرم و محتوا هستیم که بر صحنه میآیند و از صحنه میروند بدون آنکه بتوانند تحول و تکاملی در عالم هنر و جامعه مخاطبان خود ایجاد کنند. از سوی دیگر سرزنشهای بسیاری نیز نسبت به تماشاگران تئاتر مبنی بر رفتار غیرحرفهای حین اجرای نمایش صورت پذیرفته است. تماشاگرانی که به ظاهر قواعد دیدن تئاتر را رعایت نمیکنند و با گوشیهای موبایل روشن خود در سالن تاریک تئاتر یا صحبتهای پی در پی با اطرافیان باعث بینظمی و به هم خوردن تمرکز بازیگران و سایر تماشاگران شدهاند. به گزارش «وطن امروز» نمایشهای تئاتر در ایران همواره با مشکل مخاطب روبهرو بودهاند و امروز بهرغم رشد بیرویه و قارچگونه سالنهای تئاتر، کیفیت نمایشها دچار افول بیشتری شده است. تئاتر در ایران همواره موجود محتضری بوده است که با «خاصپنداری» خود، مخاطب عام را مطرود دانسته و در رقابت با سینما و تلویزیون در اثرگذاری بر جامعه بازنده بوده است. اگر در گذشته محفلهای روشنفکری مشکل چندانی برای اجرای نمایش ولو بیتماشاگر نداشتند، امروز با ورود هنر به اقتصاد آزاد، تعداد بلیتهای فروخته شده لازمه بقای نمایشهاست. عوامل تئاتر امروز برای زنده ماندن، دست به اقدامات گوناگونی برای جلب مخاطب میزنند. از برجستهترین این اقدامات در سالهای اخیر حضور سلبریتیهای سینما در تئاتر است؛ ترفندی که تقریبا عمده نمایشهای پرفروش بهرهای از آن بردهاند. طرفداران سلبریتیها چه راهی بهتر از این میتوانند پیدا کنند که با هزینه نهچندان گزاف چشم در چشم سلبریتی خود در فضایی آرام و موقر بنشینند و از آن لحظهها لذت ببرند و این تبدیل به یک سرمایه فرهنگی برای آنها شود که در عین اینکه از حضور در محضر سلبریتی خود بهره بردهاند، ژستی روشنفکرانه از حضور در تئاتری که هیچی از آن نفهمیدهاند، نصیب خود کنند اما جلب تماشاگر فقط با حضور سلبریتیها تضمین نمیشود، گسترش مفاهیم مبتذل، جنسی و به عبارتی گذر کردن از خطوط قرمز در نمایشها نیز مانند سینما راهی کمخرج برای جلب تماشاگر است. در میان دغدغهمندان تئاتر، بسیاری «اقتصاد هنر» و تجاری شدن تئاتر را علت این اتفاق میدانند. کیوان نخعی، کارگردان، نمایشنامهنویس و از اعضای هیات موسس انجمن نویسندگان و منتقدان خانه تئاتر درباره اوضاع نمایش در ایران اظهار داشت: «از بدو شکلگیری تئاتر خصوصی و هر حرکت اینچنینی، ایجاد چنین بحرانهایی نظیر کشیده شدن پای سلبریتیهای سینما به تئاتر دور از ذهن نبود. مخاطب را به هر قیمتی به سالنهای نمایش کشاندن اتفاقی است که در نمایشهای این روزها به وضوح دیده میشود. در تئاتر بعضا کارگردان پشت متن قوی پنهان میشود. گاهی هم این اتفاق درباره بازیگران رخ میدهد و کارگردان با آوردن ستارگان سینما ضعفهای خود را پنهان میکند». همچنین بهزاد فراهانی، از هنرمندان باسابقه تئاتر، دولت را در اقتصادی شدن تئاتر مقصر دانسته و گفته است: «تئاتر یک هنر ماندگار ناقد اجتماعی است، هنری که آموزش فرهنگ ملی را برعهده دارد، آموزش جنگ، بیعدالتی و تحلیل روانشناسی اجتماعی را بر دوش میکشد. باید دریابیم تئاتر یک پدیده صنعتی و تجاری نیست و پدیدهای کاملا فرهنگی و اجتماعی است، به همین جهت نباید با دید کاسبکارانهای که در دولت جدید در این عرصه وجود دارد، به این موضوع نگاه کنیم که متاسفانه مدتی است شاهد آن هستیم». فراهانی افزوده است: «تا زمانی که به تئاتر با این چشم نگاه شود، این هنر به دکان کاسبی عدهای تبدیل میشود. فکرکردن به منافع اقتصادی و تجاری در این مرحله امری دور از ذهن نیست، زیرا زمانی که با نگاهی مادیگرایانه به تئاتر نگاه کنیم، طبیعی است تمام فکر و ذهنمان به درآمد حاصل از تئاتر و چشممان هم به گیشههای بلیتفروشی که درحال انجام دادوستد اقتصادی است، باشد. در این صورت به محتوای مقدس و عالی تئاتر توهین میشود و این اتفاق ناخوشایند تئاتر ما را با اتفاقی که در لالهزار پس از ٢٨مرداد افتاد، مواجه میکند». ارسال به دوستان
اخبار
برگزاری نشست تخصصی «جایگاه نقد در سینمای ایران» ارسال به دوستان
بازار نشر همچنان در رکود
کتاب کیلویی 15 تومان!
حسن روانشید: حتما برای شما هم اتفاق افتاده که از دیدن بعضی از صحنهها شدیدا دلگیر و افسرده شوید و آرزو کنید کاش دیگر نمونه آن را در طول عمرتان نبینید؟ اما امروز با توجه به گسترش وسایل ارسال به دوستان
«نقاشی یک رؤیا» روایت 14ماه اسارت به دست داعش
«نقاشی یک رویا» داستان جنگ و اسارت ۴ رزمنده افغانستانی از لشکر فاطمیون را روایت میکند. دست رزمندگان اسلام بسته میشود و خنجرهای تیز داعش برای یک نمایش تکراری مقابل دوربین آماده میشود. همه چیز آماده است که یکی از دور میگوید: «دست نگهدارید؛ مبادله». به گزارش تسنیم، صبح روز گذشته مستند «نقاشی یک رویا» به کارگردانی ساسان فلاحفر در ساختمان شبکه افق رونمایی، نقد و بررسی شد. «نقاشی یک رویا» داستانی «سخی میرالله قلی» رزمنده افغانستانی از لشکر فاطمیون است که به مدت 14 ماه در اسارت نیروهای تروریستی داعش بوده است و پس از آن همراه چند نفر دیگر با اسرای داعشی مبادله میشود. فلاحفر، کارگردان مستند در این مراسم گفت: روز آزادی اسرا در مشهد کنار سایر رزمندگان فاطمیون بودم. همان جا ماجرا را فهمیدم و از گروه رسانهای فاطمیون خواستم تصاویر مبادله ضبط شود. هرچند تصاویر ضبط شد اما بعدا قابل استفاده نشد. بعد از آزادی 4 اسیر فاطمیون ماهها دوندگی کردم تا از حصار امنیتی پیرامونی آنها بگذرم و راه ارتباطی با آنها را پیدا کنم. میخواستم مستندی روایت کنم از حضور هر 4 اسیر اما 2 نفر از آنها بلافاصله پس از آزادی دوباره به مناطق عملیاتی بازگشتند و در دفاع از حرم حضرت زینب (سلامالله علیها) جنگیدند. وی افزود: این افراد 14 ماه گرفتار داعش بودند. بسیار آزار و اذیت شدند. در نهایت تصمیم گرفتم روی شخصیت «سخی میرالله قلی» کار کنم. او شکنجههای بسیاری را تحمل کرده است. ضربههای شدیدی به سر و صورت او وارد شده و گاهی هم دچار عارضه فراموشی میشود. در اصل میخواستم یک مستند بلند بسازم اما آنچه در مستند نمیبینیم عارضههای فعلی سخی است. هر لحظه ممکن است تشنج کند و دیگر همه چیز بهم میریزد. نمیتوانستیم او را بیش از این اذیت کنیم. در ادامه این جلسه سخی میرالله قلی سوژه اصلی مستند صحبت کرد. او گفت: سلام بر تمام شهیدان و ازجانگذشتگان. بعد از اسارت با بیماریهای مختلفی دست به گریبان بودم. فعلا با نقاشی و تابلو کشیدن از رزمندگان و شهدای فاطمیون سرگرم شدهام. انشاءالله بزودی باز هم اعزام میشوم و در دفاع از حرم حضرت زینب (سلامالله علیها) میجنگم. ارسال به دوستان
رویدادها
پرواز همای و امیردژاکام در اپرای «عشق و عقل و آدمی» ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|