|
نگاهی به فعالیتهای رسانهای کمپین اربعینی «حسین اینترنشنال لاو»
عشق بینالمللی تو!
گروه فرهنگ و هنر: در میان همه موکبها و حسینیههایی که در ایام پیادهروی اربعین به فعالیت و خدمترسانی مشغول بودند، موکبهایی بودند که برخی ویژگیهای خاص، آنها را از دیگر موکبها متمایز میکرد. موکبهایی که با اهداف و اولویتهای مشخص و با برنامهریزی برای زائران از فرصت پیادهروی استفاده میکردند و محصولات فرهنگی خود را ارائه میدادند یا خدماتی از جنس فرهنگ و رسانه داشتند. یکی از این موکبها که با اهداف هدایت و تسهیل در پیادهروی زائران بینالمللی از کشورهای غیر از ایران و عراق در عمود 741 به فعالیت میپرداخت، «حسین عشق بینالمللی» بود که تحت مدیریت یک موسسه در عراق با عنوان «حسین حُبُ الدُوَلی» به فعالیت میپرداخت. این موکب البته برای مخاطبان غیرعربزبان با عنوان
گفتوگوی «وطن امروز» با گرافیست منچستری حاضر در پیادهروی اربعین ارسال به دوستان
درباره فیلم سینمایی «ملی و راههای نرفتهاش» ساخته تهمینه میلانی
نقض غرض
حسین ساعیمنش: آیا اینکه یک فیلمساز در فیلمش به دغدغههای اجتماعیاش بپردازد ایرادی دارد؟ آیا واکنش نشان دادن یک کارگردان به مشکلات جامعهاش نقطه ضعف آثار او محسوب میشود؟ بدیهی است که نه. واضح است که چنین مسالهای نهتنها ضعف نیست، بلکه ویژگی تحسینبرانگیزی هم به شمار میآید. اینکه کسی در جایی که زندگی میکند، مشکلاتی تا این حد ویرانگر را ببیند (طبعا از دید خودش) و این تبدیل به دغدغهاش شود و در جهت رفع آن بکوشد. این مساله البته یک فرض بدیهی هم دارد: اینکه آن دغدغه مورد نظر در حال حاضر مهمترین موضوع ممکن برای فیلمساز است، چون تصمیم گرفته در فرصت پیش آمده (فیلم جدیدش)، بین تمام موضوعات موجود، به آن بپردازد. حالا وقتی فیلمسازی در چنین شرایطی قرار میگیرد باید چه کند؟ واضح است باید تلاش کند در فیلم جدیدش این دغدغه را برای کسانی که به آن توجهی ندارند تبدیل به مساله مهمی کند. و باز هم بدیهی است اگر مخاطب یک فیلم سینمایی دغدغه مشابهی نداشته باشد، هیچ جای تعجبی ندارد چون اصولا قرار نیست تمام آدمهای روی زمین دغدغههای مشابه داشته باشند و اگر به فرض محال چنین باشد، دیگر مطرحکردن آن دغدغه در یک فیلم سینمایی کار عبثی است. متوجه هستم تمام اینها که گفته شد توضیح واضحات است اما اگر «ملی و راههای نرفتهاش» را دیده باشید کاملا تایید میکنید فیلم همین بدیهیات را نادیده گرفته و به همین دلیل است که مهمترین سوالمان که البته بیجواب هم میماند، این است که اگر این دغدغهها واقعا برای تهمینه میلانی مهم است، چرا اینچنین مجدانه تلاش میکند به ابتذالشان بکشاند؟ اگر این مساله برایش جدی است، خب بدیهی است خودش باید اولین نفری باشد که از تلفشدن آن ناراحت شود ولی حاصل کار اصلا چنین چیزی را تایید نمیکند و نشان از نوعی بیتوجهی بیسابقه به ساخت یک فیلم درگیرکننده دارد و آن را دقیقا به ضد آن هدف اولیه تبدیل کرده به طوری که مثلا وقتی شخصیت مرد داستان همسر باردارش را تا حدی کتک میزند که بچهاش تلف میشود، صدای خنده از گوشه و کنار سالن به گوش میرسد! این عدم موفقیت مطلق فیلم ریشه در چیزی دارد که خیلی عجیب است. اگر کارگردانش بعد از این همه فیلمی که ساخته متوجه آن نباشد تمام آنچه در فیلم به چشم میخورد نه برای ساخته شدن یک «فیلم سینمایی»، بلکه برای بیان «حرفهای کارگردان» کنار هم جمع شده (و باز هم بدیهی است وقتی کسی برای ساختن «فیلم» اقدام نکرده نباید انتظار داشته باشد «فیلم»اش را تحسین کنند) و عجیبترین کپسولی را که در این سالها بر پرده دیدهایم، تولید کرده: برادری که اگر خواهرش عاشق شود سر او را لب باغچه میبرد، دختری که برای رفتن به کلاس خیاطی باید هزار جور پنهانکاری کند، شوهری که در شب عروسی به خاطر اینکه زنش با داییاش(!) میگفته و میخندیده بهش نسبت بد میدهد و از خانه میرود. دنیای فیلم جایی است که تمام مردان یک گاراژ (واقعا تمامشان، صددرصدشان) به زن تازهوارد خیره میشوند، شوهرها همسرانشان را بهخاطر موضوعاتی مانند شور شدن شام تا سرحد مرگ کتک میزنند، زنان را به خاطر هدیه گرفتن از مرد غریبه سنگسار(!) میکنند و زنان به عنوان جنس ضعیف ستم میبینند و نمیدانند چه راههایی برای مقابله وجود دارد که نرفتهاند (باورش سخت است ولی وجه تسمیه فیلم همین است) و همه گرفتار مردانی دیوسیرت، بدطینت و ظاهرسازند و... صبر کنید! واقعا داریم این حرفها را درباره فیلمی میزنیم که الان روی پرده است؟ بله متاسفانه. «ملی و راههای نرفتهاش» فیلمی است که میتوانیم بعد از تمام شدنش، با همان گیجی و منگی دیل کوپر در پایان فصل سوم «تویین پیکس» و با همان لحن متعجب و ناباورانه از خودمان بپرسیم «الان چه سالیه؟» ارسال به دوستان
محمود کریمی، شاعر و مداح اهل بیت:
شعر آیینی باید فخیم و سازنده باشد
محمود کریمی، مداح اهل بیت با حضور در برنامه تلویزیونی «چهلچراغ» در گفتوگو با محمدرضا شهیدیفر از بایدهای شعر آیینی و ملاحظات ذاکری معصومین سخن گفت. به گزارش فارس، محمود کریمی، مداح اهل بیت که میهمان برنامه تلویزیونی «چهلچراغ» شده بود درباره تفاوت شعر آیینی و غیرآیینی گفت: «شعر غیرآیینی مثل این است که شما تا یک حدی از طواف بیشتر نمیتوانید پایین بیایید اما دایرهتان وسیعتر میشود. مثلا در شعر غیرآیینی میتوان از کلمه قرمز به جای سرخ استفاده کرد. در واقع شعر آیینی وسعتش مثل کعبه است و ارتفاعش زیاد است. شعر آیینی باید معنای فخیم و سازندهای داشته باشد». این مداح با گلایه از برخی اشعار سطحی در مدح سالار شهیدان گفت: «آقا امام حسین(ع) در اوج معصومیت و مصیبت در 48 بیت رجز خواندند، بعد من محمود کریمی فکر میکنم خبری است و شعر گفتهام! پدرمان آقا امیرالمومنین خطبه بدون نقطه گفته است، ما میتوانیم این شکلی بگوییم؟ ما چیزی برای عرضه نداریم اما فکر میکنیم که خیلی بالا آمدهایم اما به قله نگاه میکنیم و میفهمیم نه، خیلی بالاتر از ما وجود دارد. از لحاظ فنی هم گاهی میبینیم در مجلسی خواندن اشعار عامیانه جواب نمیدهد و در جلسهای تنها یک بیت حافظ میخوانی و میبینی به اندازه یک مجلس جواب میگیری». وی همچنین درباره نحوه بهرهمندی مداحان از اشعار و ترانههای روز گفت: «من کمتر از ترانهها استفاده میکنم اما گاهی هم انجام دادهام. استفاده از آهنگ ترانهها شاید بد نباشد اما چندان با آن موافق نیستم». ارسال به دوستان
اخبار
مدیران تلویزیون توجهی به مناسبتهای مذهبی ندارند ارسال به دوستان
3 خبر از رسوایی بزرگ اخلاقی هالیوود
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|