|
نگاهی به منظومه «دستخون» سروده علیمحمد مؤدب
بیداری به وقت شعر
حسام آبنوس: «دستخون» آخرین مجموعه شعر «علیمحمد مؤدب» را وقتی دست میگیرید و تورق میکنید، اشعاری در آن به چشم میخورد که خبر از اشعاری متفاوت از جریان غالب شعر امروز میدهد. اشعاری که نشان میدهد شاعر آنها بیدار است و به اتفاقات پیرامون خود بیتفاوت نیست. اشعاری که میخواهد ولو به تلنگری مانع از خوابیدن مخاطب شود و او را در جریان اتفاقات روز قرار دهد و در وسط معرکه جهان امروز، او را نگه دارد. کتاب را که باز میکنید نخستین نکتهای که جلب توجه میکند، عبارتی است که در ابتدای کتاب و پس از شناسنامه آن نوشته شده است. عبارتی از دعای افتتاح که در آن خطاب به خداوند عالم از روزگار شکایت میکند: «اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُوا إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا وَ غَیْبَهَ إِمَامِنَا [وَلِیِّنَا] وَ شِدَّهَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا وَ وُقُوعَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الْأَعْدَاءِ عَلَیْنَا وَ کَثْرَه عَدُوِّنَا وَ قِلَّه عَدَدِنَا اللَّهُمَّ فَافْرُجْ ذَلِکَ عَنَّا بِفَتْحٍ مِنْکَ تُعَجِّلُهُ وَ نَصْرٍ مِنْکَ؛ خدایا! به تو شکایت مىکنیم، از فقدان پیامبرمان و غیبت اماممان و سختى زمانه علیه وجودمان و فرود آمدن فتنهها بر سرمان و پشت به پشت هم دادن دشمنان به زیانمان و بسیاری دشمنانمان و کمى نفراتمان، خدایا! این گرفتاریها را از ما بگشا، به گشایشى از جانب خویش که آن را زود برسانى، و نصرتى از سوى خود...». این عبارت که در ابتدای کتاب آمده به صورت کامل موضع شاعر را برای خواننده روشن میکند و به او این پیام را انتقال میدهد که تکلیفش با کتاب روشن باشد. در واقع شاعر از سختیهای زمانه ناشی از فقدان نبی مکرم اسلام(ص) و غیبت ولیعصر(عج) گلایه دارد و در این منظومه نیز میخواهد با زبان شعر از آنها سخن بگوید. در این منظومه که در قالب چارپاره [چهارپاره] سروده شده، شاعر از زمان کودکی خود روایت شاعرانه خود از روزگار را آغاز میکند و با رشد و نمو خود روایتش را جلو میآورد. علیمحمد مودب را همواره به عنوان شاعری مطالبهگر و پیشرو میشناسیم که به سکوت رضایت نداده و برخلاف بسیاری از شاعران سانتیمانتال امروزی همواره بُرّنده حرفش را زده است. در اشعار این مجموعه نیز این نشانهها به چشم میآید و شاعر از نشانههای هویتی شعر انقلاب بهره برده و آنها را نه به شعرش الصاق، بلکه در جان شعر نشانده و خواننده با اندکی تامل معانی شگرفی از اشعار این مجموعه به دست میآورد. شاعر در اشعار این مجموعه مانند آینه رفتار کرده و تصویری از روزگار خود را در شعرش منعکس کرده است. شاعر در این کتاب از موضع یک فرد بیدار در روزگار خوابِ دستهجمعی بشریت سخن گفته و غیرمستقیم به این مساله اشاره کرده است. او شهر را در خواب نشان میدهد و برای این خواب دستهجمعی آنقدر گریسته که دفتر اشعارش خیس شده است: ارسال به دوستان
مسعود فراستی:
فیلمهای جشنواره فجر نتیجه یک سینمای بیهویت است
مسعود فراستی در گفتوگویی نسبت به بیهویتی آثار تولید شده در سینمای ایران و عدم توجه فیلمسازان ایرانی به خواست واقعی مخاطبان اعتراض کرد. به گزارش «وطن امروز»، مسعود فراستی، منتقد شناختهشده سینمای ایران در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم به نکات جالبی در ارتباط با وضعیت فعلی سینمای ایران اشاره کرد. نکاتی که به نظر میرسد باید آنها را جدی گرفت تا وضعیت سینمای ایران از حالت آشفته فعلی خارج شود. فراستی در بخشی از این مصاحبه با اشاره به عدم توجه فیلمسازان و خالقان آثار هنری در کشورمان به نیازهای واقعی مخاطب، گفت: اگر امروز داد عدهای درآمده که فیلم ایرانی در شأن ملت ایران نیست و من هم چیزهایی گفتم، این حرف از کجا آمده؟ ما سالها این وضعیت اسفناک سینمای ایران را داشتیم، الآن دوستان به این نتیجه رسیدهاند. حداقل بعد از 2 دهه، شاید حتی بیشتر، چیزی که ما در جشنواره سال گذشته دیدیم، اصلاً جدا از جریان 2 دهه اخیر و حتی 2 دهه و نیم اخیر نیست. این سیر طبیعی یک سینمای مسموم، یک سینمای بیهویت، یک سینمای عصایی و سوبسیدی است که صاحبانشان، نگاهشان به مردم نیست، برای مخاطب فیلم نمیسازند و برای مخاطب اثری را تولید نمیکنند، برای خودشان تولید میکنند. مسؤولان هم دنبال اثری خنثی هستند و بیخطر؛ بویژه از نظر سیاسی و اجتماعی و نه فرهنگی، چون اساساً دغدغه فرهنگ وجود ندارد. فراستی در ادامه با اشاره به تاثیرات این نوع نگاه در عرصه فرهنگی، اظهار کرد: این نگاه منجر به سینمایی میشود رام، بیاثر و خنثی که قصدش تعامل با مخاطب نیست. تعامل که عرض میکنم، یعنی رفت و برگشت؛ یعنی شما از مخاطب بگیرید به مخاطب پس بدهید و دوباره این سیر جلو برود. بفروشید و تصحیح بشوید و بدانید کجاست مسائل مخاطب؛ این چیزی نیست که الآن روی پرده سینماست. از مسائل سطحی مخاطب تا مسائل جدیتر زندگیاش تا مسائل جدیتر فرهنگیاش. وقتی سینماگر یا گالریدار یا نویسنده یک کتاب، اساساً برای مخاطب خلق نمیکند، وضعیت همین میشود که داریم میبینیم و در سینما این داستان از همه جا بدتر است. فراستی همچنین در پاسخ به سوالی در ارتباط با اینکه پس چرا با وجود دولتی بودن اغلب آثار سینمای ایران بسیاری از آنها تناسبی با منافع کلی دولتها ندارند و گاهی حتی برخلاف منافع ملی هستند، نیز اظهار کرد: این ظاهرش خیلی پارادوکسیکال است اما واقعی است، یعنی اینکه اثر ضدملی ساخته میشود، صرفاً برای اینکه برود جایزه فرهنگی بگیرد. من نمیفهمم نامه صد نفر از وکلای مجلس را در دفاع از فیلمی که اُسکار گرفته! تبریک میگویند و اسکار را روی سرشان میگذارند! این موضوع واقعاً درست نیست! فیلمی که مطلقاً هویت ملی ندارد. وقتی یک فیلم چهرهای از ما ارائه میدهد که ما حاضریم هر چیزی را بفروشیم، برای اینکه بتوانیم جایزه بگیریم، این واقعاً جای افتخار ندارد، در بوق و کرنا کردن ندارد. سینمای جشنوارهای عمدتاً تصاویر اگزوتیکی از ما ارائه میدهد، تصاویری که فیلمهای دهه 70 و 80، مخملباف، قبادی یا پناهی ارائه دادند. این تصاویر از ما، در آنسوی مرزها چهچیزی را بنیان میگذارند؟ ارسال به دوستان
درخواست وحید جلیلی برای حمایت از «اشنوگل»
وحید جلیلی، کارشناس و فعال فرهنگی از مسؤولان خواست از آثار سینمایی ملی همچون «اشنوگل» حمایت کنند. به گزارش «وطن امروز»، این فعال فرهنگی با بیان اینکه فیلمهایی مثل اشنوگل فیلمهای خوبی هستند چون ملی هستند و باید از آن حمایت کنیم، اظهار داشت: بهترین حمایتی که میشود درباره یک اثر هنری داشت، بازخورد دادن است. حالا این میتواند بهشکل اقتصادی یعنی فروش بلیت انجام شود یا به این صورت که یادداشتهایی راجع به فیلم در مطبوعات و صفحات مجازی نوشته شود. اگر ما بهدنبال این هستیم که فیلم و سینمای ملی داشته باشیم که در آن دردها و افتخارها و حماسهها و قهرمانهای ما منعکس شود، نیازمند این است که از آن حمایت کنیم و اشنوگل این لیاقت را دارد. جلیلی درباره فیلم اشنوگل با بیان اینکه این فیلم یک روایت آبرومند و قابل دفاع و جذاب برای کسانی است که دل در گرو آن حماسهها و قهرمانها دارند، تأکید کرد: به نظر میرسد با قاعده قرآنی «وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ» ما باید نسبت به اتفاقات خوبی که میافتد واکنش نشان دهیم و درباره آنها حرف بزنیم. امیدوارم قصه اشنوگل نمونهای باشد که این موضوع را تجربه کنیم. ارسال به دوستان
تهیهکننده فیلم ضدملی در میان هیأت انتخاب فجر!
هیات انتخاب بخش مستند جشنواره فیلم فجر در حالی اعلام شد که حضور محمد آفریده در این ترکیب 3 نفره تبدیل به محل سوالی برای بسیاری از فعالان فرهنگی و هنری کشور شده است. به گزارش «وطن امروز»، محمد آفریده، حبیب احمدزاده و فرهاد مهرانفر در حالی از سوی ابراهیم داروغه، دبیر سی و ششمین جشنواره فیلم فجر به عنوان هیات انتخاب بخش مستند این رویداد اعلام شدهاند که حضور محمد آفریده تهیهکننده فیلم ضدملی «یک خانواده محترم» در این ترکیب مورد اعتراض بسیاری از فعالان فرهنگی و هنری کشور قرار گرفته است. محمد آفریده که به واسطه انتشار گزارشهایی در ارتباط با عملکرد تاملبرانگیز او در دوره حضور در راس مدیریت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی مدتی از عرصه مدیریتی کشور دور شده بود، مدتی است با همراهی برخی مدیران فعلی وزارت ارشاد به دنبال فراهم کردن مقدمات بازگشت به عرصه مدیریتی کشور است. حالا با انتصاب او به عنوان یکی از اعضای هیات انتخاب بخش مستند فجر به نظر میرسد تصمیم مدیران ارشاد برای بازگرداندن این مدیر پرحاشیه فرهنگی به عرصه مدیریت جدیتر شده است. ارسال به دوستان
اخبار
آخرین کتاب مجموعه «پیامبر» منتشر شد ارسال به دوستان
اخبار
«زندانیها»ی دهنمکی مجوز ساخت گرفت ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|