|
یک میلیون و 100 هزار هکتار از مساحت استان در معرض بیابانی شدن
بیابان گریبان گلستان را گرفت
یک میلیون و ۱۰۰ هزار هکتار از اراضی گلستان در معرض بیابانی شدن قرار دارد که اگر دولت اعتباری برای آن در نظر نگیرد، «خوزستان» دیگری در «شمال کشور» ایجاد میشود. به گزارش تسنیم از گرگان، خشکسالی امان همه را بریده، شرق و شمال استان گرگان خشکتر و تشنهتر از همیشه شده است. بیش از نیمی از استان گلستان در معرض بیابانی شدن قرار دارد و این یک فاجعه است. گلستان، استانی در دامنه البرز شرقی با نوار باریکی از عرصههای جنگلی هیرکانی است که با بحرانهای طبیعی متعددی دست و پنجه نرم میکند. از پسروی آب خزر تا خشکی خلیج گرگان و افت آبهای زیرزمینی تا گسترش بیابانها گریبان این استان را گرفته است. آمارهایی که مسؤولان ارائه میدهند نشان از وضعیت وخیم گلستان دارد. استانی که تمام محرومیتها و بحرانهای طبیعیاش در سایه برگهای سبز درختانش پنهان شده و کمتر کسی تصور میکند در فاصله 30 دقیقهای از مرکز استان و جنگل زیبای النگدره و ناهارخوران، بیابانی بیآب و علف وجود داشته باشد که مشابهاش را تنها میتوان در بیابانهای مرکزی ایران دید. حدود دوسوم مساحت گلستان دارای آب و هوایی خشک و نیمهخشک بوده که در سالهای اخیر به دلیل تغییرات اقلیمی و کاهش نزولات جوی سطح آن در حال افزایش است. کارشناسان معتقدند در یک دهه گذشته، گلستان، چند سال همراه با خشکسالی متوسط تا شدید را پشتسر گذاشته است. البته باید دلایل اصلی بروز خشکسالیهای شدید و گسترش بیابانها را در این استان در فعالیتهای انسانی ناکارآمد و مدیریت نادرست منابع آب و خاک دانست. انگشت اتهام در تمام بحرانهای طبیعی و محیطزیستی بیشک به سمت فعالیتهای بیضابطه و تخریب منابع طبیعی نشانه میرود. کارشناسان معتقدند خشکسالی در استان شرایط شکنندهای را برای مناطق شمالی به وجود آورده است. فقر پوشش گیاهی و فرسایش خاک از پیامدهای این شرایط است که به مرور به گسترش بیابان در گلستان میانجامد. محمد کیانیان، یکی از اساتید رشته کویرشناسی معتقد است: «بیشترین بیابانزایی در شرق استان گلستان اتفاق میافتد که این روند در یک دهه گذشته تشدید شده است. شیوههای نادرست و سنتی کشاورزی توسط بومیان منطقه، چرای مفرط دام و تبدیل مراتع به دیمزار که با هدف دستیابی به سودی موقت رخ میدهد، معدنکاوی، جادهسازی، توسعه شهرها و شهرکهای صنعتی، حفر چاههای آب غیرمجاز، جنگلزدایی، استفاده بیش از حد از نهادههای کشاورزی از جمله کودهای شیمیایی که منجر به شور شدن خاکها میشود، آبیاری نادرست و هجوم آفات بخشی از علل تشدید بیابانزایی در این استان شمالی به شمار میرود». فشاری که دو اقلیم خشک و بیابانی از شمال و جنوب به استان گلستان و البته عرصههای جنگلی آن وارد میکند، تشدید شده و شرایط را سختتر کرده است. آنطور که گفته میشود 300 هزار هکتار از عرصههای استان در معرض بیابانی شدن شدید قرار داشته و 800 هزار هکتار دیگر نیز استعداد بیابانی شدن دارد. این بدان معناست که یک میلیون و 100 هزار هکتار از مساحت 2 میلیون و 50 هزار هکتاری استان گلستان در معرض خطر قرار گرفته است. افزایش قابل توجه فرسایش، از بین رفتن منابع آب و خاک، نابودی پوشش گیاهی، تخریب عرصههای جنگلی، افزایش وقوع سیلابها، نابودی دامپروری و کشاورزی و به خطر افتادن امنیت غذایی، خالی شدن روستاها و افزایش مهاجرت و البته گردوغبار از پیامدهای این اتفاق دهشتناک است. عبدالرحیم لطفی، معاون فنی و آبخیزداری اداره کل منابع طبیعی استان گلستان به تسنیم میگوید: «450 هزار هکتار جنگل در نوار جنوبی استان، مانند کمربندی باریک کشیده شده است که از نظر تولید آب، گردشگری و اقلیمی برای گلستان و ساکنان آن اهمیت بسیاری دارد. در سالهای اخیر هرچند تخریب کمی جنگلها کاهش یافت اما به دلیل گردشگری بیضابطه، آتشسوزیها و شیوع بیماریها و آفات از کیفیت جنگلهای استان کاسته شده است». شرایط اقلیمی بهگونهای دچار تغییر شده که همین عرصههای محدود جنگلی از شمال و جنوب تحت تأثیر صحرای قرهقوم ترکمنستان و کویر مرکزی ایران قرار میگیرد. او به تخریب مراتع هم اشاره میکند و میگوید: «در شمال استان بیش از 860 هزار هکتار مرتع وجود دارد که خشکسالیهای متوالی به همراه چرای بیرویه دامها سبب کاهش پوشش گیاهی آن شده است. این مسأله شرایط را برای برخی افراد سودجو برای تعرض به مراتع استان و تبدیل آن به اراضی کشاورزی فراهم کرده است». به گفته لطفی، بررسیها نشان میدهد 300 هزار هکتار از عرصههای استان در معرض بیابانی شدن شدید قرار داشته و 800 هزار هکتار دیگر نیز استعداد بیابانی شدن را دارد. او معتقد است: «باید اقدامات مداخلهجویانه را با شتاب بیشتری در این مناطق اجرایی کرد چون اگر این اراضی به حال خود رها شود و دولت هم اعتباری به آن اختصاص ندهد، بعید نیست خیلی زود «خوزستان» دیگری در شمال کشور ایجاد شود». معاون منابع طبیعی گلستان به مطالعه محدودههای بیابانی استان هم اشاره میکند و میگوید: «امسال هم 4 محدوده در شهرستانهای مراوهتپه، گنبدکاووس، آققلا و گمیشان مورد مطالعه قرار میگیرد». با این حال کمبود اعتبار و تخصیصهای اندک، فشار بیشتری را به عرصههای طبیعی استان وارد کرده و روند بیابانی شدن را شتاب بخشیده است. سال گذشته که نخستین سالی بود که اعتبارات اجرایی برای مقابله با بیابانزایی به استان اختصاص یافت، سهم گلستان از منابع ملی 5 میلیارد و 200 میلیون تومان بود که حدود 50 درصد آن تخصیص پیدا کرد. لطفی میگوید: «اتفاق بدی در بودجه امسال کشور رخ داده و مجلس هم ردیف اعتبارات بیابان را کاهش داده است و به طور قطع از محل ملی، اعتبارات کمتری به گلستان داده خواهد شد. از دیگرسو برای بحث گردوغبار و ریزگردها هم قرار شد مبلغی حدود 150 میلیون دلار از صندوق توسعه ملی برداشت شود اما آنطور که شنیده میشود بنا شده این پول به هیچ استانی جز خوزستان داده نشود. این مسأله شرایط را برای استانی مانند گلستان سخت و سختتر میکند و بیابانها را هم گسترش میدهد». نقشهها نشان میدهد، بیابانی شدن حتی عرصههای جنگلی استان مانند حوزه چلچای را بشدت تهدید میکند. آنطور که لطفی میگوید
ضرورت توجه به توسعه پوشش گیاهی در استان گلستان ارسال به دوستان
اخبار
برگزاری همایش منطقهای ترویج فرهنگ صلح و سازش در اندیمشک ارسال به دوستان
اخبار
نصب 195 دستگاه ترانس کمتلفات در سال 96 ارسال به دوستان
درس عبرت برجام به چه درد میخورد؟
محسن ابوالحسنی : آنچه در ساعات و روزهای اولیه پس از اعلام رسمی خروج آمریکا از برجام، از اغلب مقامات و رسانهها شنیده میشود، تأکید بر عهدشکنی ایالاتمتحده و غیر قابل اعتماد بودن این رژیم مستکبر است. درس عبرتی که اگرچه پیر در خشت خام میدید، بالاخره بعضیها در آینه دیدند. اینکه عاقبت برجام چه میشود و چه باید بشود، موضوع این نوشتار نیست، بلکه هدف، سخن گفتن از آن است که مسؤولان تجربهای را که از چند سال مذاکره و اجرای تعهدات حاصل شد، در کجا باید استفاده کنند تا حداقل مصداق عاقلانی شوند که از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشوند. ارسال به دوستان
روایتی از یک بیماری سیاسی!
مسعود مفید: «اسکیزوفرنی»، گونهای بیماری روانی است که معمولاً خود را به صورت توهم شنیداری، توهمهای جنونآمیز یا عجیب و غریب یا تکلم و تفکر آشفته نشان میدهد. مهمترین راهکار درمان این نوع روانپریشی حاد، داروهای ضد جنون است؛ داروهایی که عمدتاً فعالیت گیرندههای عصبی را سرکوب میکنند تا بیمار مدت زمان بیشتری از هذیانگویی در امان باشد. مهمترین مشخصه بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی، دست زدن به افکار، رفتار و اعمالی است که نسبتی با فضای واقعی اطراف او ندارد. عجیب است اما واقعیت دارد که گروهی معدود، طی سالهای متمادی با تکیه بر همین بیماری، به ترسیم فضای سیاسی کشور برای توده مردم و سمپاتهای خود پرداختهاند. چنین امری را برخی البته عملیات روانی مینامند و گروهی از سرشناسترین عناصر امنیتی دهه 60 را در آن متخصص میدانند. مرز اسکیزوفرنی و عملیات روانی اما بدون شک رسانه است! ارسال به دوستان
امید به اتحادی متزلزل!
ماشاءالله ذراتی : «برجام» تنها موفقیت دیپلماتیکی است که اتحادیه اروپایی از آغاز شکلگیری خود تاکنون کسب کرده است. این اتحادیه به هیچوجه موفق به ایفای نقشی اثرگذار در سایر موضوعات و چالشهای جهانی نبوده و در طول این سالها پیوسته دنبالهرو و وابسته سیاستها و برنامههای آمریکا بوده است. همین چند وقت پیش بود که خبر مذاکرات 3 ساله محرمانه و البته نافرجام اتحادیه اروپایی با کرهشمالی در رسانهها منتشر شد. حال با خروج ترامپ از برجام، اروپا تصور میکند با ایفای نقشی بینابینی میتواند هم ترامپ را راضی نگه دارد و هم برجام، این تنها دستاورد دیپلماتیک خود را از دست ندهد اما اروپا باید بداند در موضوع برجام یا تحقیر خواهد شد و به سیاستهای آمریکا تن خواهد داد یا همانطور که برخی آزاداندیشان و متفکران این اتحادیه این روزها زمزمه کردهاند وقت نقطه شروع استقلال استراتژیک از آمریکا رسیده است و اروپا موضعی بر اساس تقویت هویت و استقلال این اتحادیه اتخاذ خواهد کرد. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|