|
زیدان و خداحافظی غافلگیرکننده از رئالمادرید
شوک کهکشانی
حمیدرضا صدر: رئیس باشگاه خوابش را نمیدید در چنین مخمصهای گرفتار شود. او آمادگی رویارویی با چنان لحظهای را نداشت، نه نداشت. همیشه او بود که مربیانش را اخراج میکرد، فلورنتینو پرس. ولی نه آن روز، نه آنجا. نه در سالن کنفرانس والدبباس. آن روز همه چیز برای پرس بزرگ دستنیافتنی وارونه شده بود. اینبار مربیاش بود که بیاعتنا به پیشنهادهایش خبر از رفتنش داده بود، مربیاش: زینالدین زیدان. آن هم پس از فقط 5 روز پس از فتح پیاپی سومین لیگ قهرمانان. پس از 110 ساعت از بالا بردن جام زرینهبال. زیدان دوباره همه را حیرتزده کرده بود. چنانکه در آخرین بازیاش برای فرانسه همه را با آن ضربه سر به سینه ماتراتزی میخکوب کرد ولی این بار پرس بیش از دیگران میخکوب شده بود. او در کنفرانس مطبوعاتی کنار زیدان نشست. با جامهای تیره و چهرهاش دژم. نمیدانست چه پاسخی به خبرنگارها بدهد. برخلاف همیشه آماده نبود و نشانی از آرامش فلورنتینویی در چشمان و خطوط صورتش به چشم نمیخورد. روشنترین پاسخ پرس این بود «زیدان راهی برای ماندن نگذاشته بوده» و همه چیز برایش «مطلقا غیرمنتظره» بوده. زیدان بیشتر پاسخها را با «نمیدانم»، «خیر» و «شاید» داده بود («آیا اگر رئال در فینال کییف شکست میخورد میماندید؟ شاید»). وقتی پرس در پایان گفته بود «چه روز غمانگیزی»، زیدان جواب داده بود «ولی برای من روز غمانگیزی نیست» و سپس بلند شده و با پرس دست داده و سالن را ترک کرده و رفته بود. زیدان طی 2 سال و نیم نشستن روی آن نیمکت داغ همان جور دلها را برده بود که طی حضورش در میدان ربوده بود، با صمیمیت و آرامش. با 9 جام بالا برده طی 878 روز که یعنی متوسط یک جام طی 16 بازی، یعنی درخشانترین عصر رئال در دوران معاصر، یعنی احتمالا تکرار نشدهترین رکورد تاریخ. در عین حال کمتر مربی رئال توسط غیررئالیها چنین مورد احترام بود. در زیدان وقاری جاری بود که حریفان را هم به تحسین وادار میکرد، برخلاف مثلا مورینیو که در مادرید با همه سر جنگ داشت یا حتی آنچلوتی که بهرغم آرامش، عاری از صمیمیت زیزو بود. برای دستیابی به جزئیات وداع غیرمنتظره زیدان با رئال باید صبر کرد ولی دلیل کلیاش روشن بود. او نمیخواست به سرنوشت مربیان پیش از خود در برنابئو دچار شود، به سرنوشت دلبوسکه، کاپلو، بنیتس، آنچلوتی و خیلیهای دیگر. نمیخواست طناب سرنوشتش در دستان پرس یا رسانههای بیترحم اسپانیایی و طرفداران بیتاب رئال قرار بگیرد. نمیخواست در سیاهه یکی از آن مربیان اخراج شده دیگر در برنابئو قرار بگیرد. او آنقدر در مادرید بوده- هم به عنوان بازیکن و هم مربی- تا بداند طعم پیروزیهای بزرگ در رئال برای مربیانش چقدر کوتاه است. تا بداند تاریخ باشگاه رئال آنقدر پرافتخار بوده که ردیف کردن جامها در ویترینش خیلی زود عادی به نظر میرسد. زیدان بلندی موجهای برنابئو را دیده بود... پرس هم همان موجها را بارها دیده بود ولی انتظار نداشت موجهای توفانی به سوی او هجوم آورند، آن هم بلافاصله پس از سومین قهرمانی پیاپی اروپا. سرجیو راموس هنوز جام را بالا نبرده بود که کریستیانو رونالدو با تاکید بر واژه «بود»، جمله «حضورم در مادرید معرکه بود. در چند روز آتی پاسخ طرفداران را خواهم داد» را بر زبان آورد و همه را گیج کرد. زیدان در مصاحبه مطبوعاتی پس از بازی در پاسخ خبرنگاران در آن باره گفت «می خواین چی بگم؟ نمیتونم چیزی که رونالدو گفته رو تغییر بدم». روز بعد همان طرفداران در مادرید طی جشن بزرگ شعار «رونالدو بمان» را سر دادند و گرت بیل ته اتوبوس ایستاد و کسی نمیدانست در برنابئو میماند یا میرود. کسی نمیدانست زمزمه ورود نیمار به رئال راست است یا دروغ... و از همه بزرگتر کسی نمیدانست زیدان 4 روز بعد وداع خواهد کرد. فلورنتینو پرس خوابش را نمیدید در چنین مخمصهای گرفتار شود. نه نمیدید. حالا معمای انتخاب مربی پس از زیدان بزرگترین چالش مدیریتی پرس شده. همان مربیای که خوب میداند در سایه درخشش بیحصر زیدان محو خواهد شد. ارسال به دوستان
ستارههای ایران اجازه پوشیدن نایکی را ندارند
تحریم به فوتبال هم رسید
نیویورکتایمز فاش کرد کمپانی نایکی قصد دارد مانع استفاده از کفشهای این کمپانی توسط بازیکنان ایران در جامجهانی شود. با خروج آمریکا از برجام و اعمال دوباره تحریمها علیه ایران، کمپانیهای آمریکایی برای جلوگیری از اقدامات دولت این کشور، در حال قطع همکاری با ایران هستند و در این بین، بعضی از این کمپانیها تصمیمات عجیبی هم اتخاذ میکنند. از جمله کمپانی نایکی که قصد دارد استفاده از کفشهای این کمپانی توسط بازیکنان ایران را ممنوع کند. در چنین شرایطی، کمپانی آلمانی آدیداس میتواند خود را از حالا و قبل از آغاز رقابتهای جامجهانی برنده جدال با رقیب خود یعنی نایک بداند، چرا که آدیداس امسال البسه تیمهای بیشتری را تولید کرده است. البته این کمپانی آلمانی که اسپانسر رسمی تورنمنت نیز هست، احتمالا انتظار تاثیر مالی اندکی را دارد به این دلیل که رقابتهای امسال در کشور روسیه برگزار میشود؛ کشوری که اقتصاد در آن افت کرده است. کسپر رورستد، مدیرعامل آدیداس در اوایل ماه مه گفت: جامجهانی روسیه فرصتهای مالی کمتری را نسبت به دوره قبلی آن در برزیل به همراه خواهد داشت اما در عین حال ما به آن نگاه ویژهای داریم چون راه جذابی برای رساندن برند ما به زندگی در سطح جهانی است. از زمان جامجهانی 2014 به بعد، آدیداس خیلی سریع در زمینههای غیرفوتبالی فروش خود را رشد داده است و بویژه در بازار آمریکا برای بیرون راندن نایکی از رقابت خیلی تلاش کرده است. با این حال، فوتبال کماکان برای باقی ماندن تصویر آدیداس در ذهنها، حائز اهمیت است؛ با اشاره به اینکه این کمپانی از سال 1970 تولیدکننده توپ جامجهانی است و تا سال 2030 برای اسپانسرینگ این رقابتها قرارداد دارد. همچنین هفته گذشته اعلام شد همکاری آدیداس و رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا تا سال 2021 تمدید خواهد شد. پس از اینکه نایکی در جامجهانی 2014 برای نخستینبار توانست لباس تیمهای بیشتری را نسبت به آدیداس تولید کند، کمپانی آلمانی به رقابت بازگشت و امسال برای 12 تیم لباس تولید کرد که قدرتمندانی چون آلمان، اسپانیا و همچنین روسیه میزبان از جمله آنها هستند. نایکی در این دوره از جامجهانی تولیدکننده لباس 10 تیم است که از برزیل، فرانسه و انگلیس به عنوان مهمترین آنها میتوان یاد کرد. مارک پارکر، مدیر اجرایی نایکی 2 ماه پیش گفت: جامجهانی اتفاق بسیار مهمی در ورزش است و ما به دنبال تقویت انرژی آن هستیم. در حالی که بستن قرارداد با تیمها برای فروش لباس مهم است، یک اتفاق مهمتر برای کمپانیها، در اختیار گرفتن اسپانسرینگ کفشهای ستارههای فوتبال مانند کریستیانو رونالدو (نایک) و لیونل مسی (آدیداس) است. نایکی انتظار دارد 60 درصد کل بازیکنانی که در جامجهانی روسیه بازی میکنند، کفشهای این کمپانی را بپوشند که حدود نیمی از بازیکنان آلمان و اسپانیا و سهچهارم روسها در این آمار قرار دارند، با وجود اینکه لباسهای آدیداس را به تن میکنند. ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
اخبار
فدراسیون فوتبال روابطش را با یونان تعلیق کرد ارسال به دوستان
کلوپ؛جنگجویی فرازمینی
بروک جنین: 3 فصل پیش و در جریان تساوی اورتون و لیورپول در داربی مرسیساید، رفتار متفاوت طرفداران قرمزهای آنفیلد موجی از تناقض را بین اهالی فوتبال ایجاد کرده بود. انگار یک معنای عجیب و گنگ از سبک طرفداری لیورپولیها به چشم میخورد و هضم این موضوع بسیار سخت به نظر میرسید. مردهایی که به ادعای خودشان عشق به تیمشان را حتی به همسرانشان ترجیح میدهند، خیلی از کسب تساوی مقابل دشمن دیرینه ناراحت نبودند. زمان ولی گذشت و دوباره همه چیز مشخص شد. لیورپولیها در آن زمان هم همان کسانی بودند که مرز باریک بین طرفداری و هواداری را درک میکردند اما احساساتی که ریشه در اخراج براندن راجرز داشت، به آنها اجازه نمیداد درست درباره چیزی که میخواستند فکر کنند. حال و روز هواداران بعد از جدایی استیون جرارد اصلاً خوب نبود و راجرز بر خلاف گذشته اینبار نتوانسته بود انتظارات را برآورده کند. همین شد که فریاد لیورپولیها به آلمان رسید تا کسی که حتی زمزمه آمدنش هم میتوانست جذاب باشد، برای تجربه اتمسفر بینظیر آنفیلد وسوسه شود. کلوپ با کارهای بزرگی که در بوندسلیگا انجام داد تبدیل به شخصیت کاریزماتیک و محبوب دنیای فوتبال شد. ربودن 2 جام قهرمانی متوالی از دست باواریاییها، کسب یک عنوان قهرمانی در دیافبیپوکال و البته رسیدن به فینال لیگ قهرمانان اروپا سال 2013، دستاوردهای کلوپ در تیمی بود که دوست نداشتنش کار سختی برای اهالی فوتبال شده بود. او با خط حمله متشکل از لواندوفسکی، رویس و گوتزه دل همه را بهدست آورد، از نبوغ فکری ایلکای گوندوغان بیشترین استفاده را میبرد و سوبوتیچ و متس هوملس را به 2 بازیکن رهبر تبدیل کرده بود. در کنار همه اینها از تبدیل کردن «سیگنالایدونا پارک» به جهنم دشمنان نباید عبور کنیم، بویژه در شب شکست 4 بر یک رئال مادرید اسپانیا. در لیورپول نیز همه چیز مطابق انتظار شروع شد؛ همان شور و حال همیشگی و همان سبک خاص مربیگری. خط آتش کلوپو در انگلیس حتی کمی خطرناکتر از خط مثلث هجومی او در دورتموند بود و از این میشد فهمید سبک بازی همان سبک جذاب قبل است. سادیو مانه، محمد صلاح و روبرتو فیرمینو 3 بازیکنی هستند که نقش ابزارهای اصلی یورگن را برای تبدیل کردن لیورپول به تیم مورد علاقه نه فقط هواداران خودش بلکه دنیای فوتبال ایفا میکنند، درست همانند کاری که با دورتموند کرد البته که کار کلوپ با لیورپول اصلاً راحت نبود. مسیری که امروز به موفقیت رسیده از اکتبر 2015 و در حالی آغاز شد که شرایط باشگاه به هیچ عنوان خوب و قابل مقایسه با فصلی که تا یک قدمی قهرمانی رفتند، نبود. ستارههایی مثل رحیم استرلینگ و لوئیس سوارس دیگر لباس قرمز لیورپول را به تن نداشتند و کاپیتان جرارد هم دور از خانه مشغول ادامه فعالیت بود. تیم در رده دهم جدول دیده میشد و این وضعیت فرسنگها با خواسته هواداران فاصله داشت. کلوپ اما تیم را به 2 فینال «افایکاپ» و «لیگ اروپا» رساند. هر چند در هر دو فینال با شکست مقابل منچسترسیتی و سویا روبهرو شد ولی نشانههای امیدواری و تغییر در بین هواداران موج میزد. پیروزی 4 بر 3 مقابل دورتموند در یکچهارم نهایی لیگ اروپا، بزرگترین نشانه شروع یک تغییر اساسی بود. فصلی که او با لیورپول شروع کرد یک فصل نفسگیر بود به طوری که خیلیها راضی به نگرفتن جام اما تماشای بازی چنین تیم جذابی بودند. انگار همه مطمئن بودند انتهای این مسیر به نقطه خوبی متصل خواهد شد. هر چند در پایان فصل سوم، کلوپ و لیورپول به فینال لیگ قهرمانان هم رسیدند ولی ناکامیهای دنبالهدار کلوپو در فینالها، هنوز دست از سر او برنداشته و این در حالی است که طرفداران همچنان راضی هستند، حتی اگر به آنها طعنهزده شود که همیشه برای فصل بعدی امیدوار میمانند، باز هم آنها تیم دوستداشتنی کلوپ را با ریسک تغییر مربی عوض نمیکنند. دیووک اریگی، بازیکن 2 فصل پیش لیورپول بعد از کسب پیروزی دراماتیک مقابل دورتموند گفته بود: «کلوپ در بین 2 نیمه کاری کرد که ما نتوانیم بازنده از زمین بیرون بیاییم. او از ما خواست تا یک شب رویایی برای هواداران بسازیم. به جرات میتوانم بگویم اگر کسی غیر از کلوپ این حرف را به ما میزد، حسی که آن شب در ما به وجود آمد تکرار نمیشد.» کلوپ کسی است که درست در لحظه تمام شدنها، خون را دوباره به رگهای تیمش تزریق میکند. درست وقتی که همه ناامید هستند با میمیکهای خاص صورتش انگار به همه میگوید «آخرین چیزی که نمیمیرد، امید است.» او بدونشک در حال حاضر بیشتر از هر مربی دیگری در دنیای فوتبال روی بازیکنانش تاثیر دارد، حتی اگر او همین چند شب پیش جام قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را از دست داده باشد. از سبک بازی جذاب لیورپول تا خوشحالیهای فیرمینو، از گلباران کردن حریفان تا فضایی که برای اسطوره شدن محمد صلاح ایجاد شده؛ همه اینها بیشک از نیمکتی نشأت میگیرد که متعلق به کلوپو است، کسی فراتر از یک مربی که برای تیم و طرفدارانش میجنگد. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|