|
گفتوگوی «وطنامروز» با دکتر جواد منصوری درباره درسهای کودتای 28 مرداد و تکرار تجربه شکستخورده اعتماد به آمریکا در دولت روحانی
عبرت نگرفتند، عبرت شدند!
خروج آمریکا از برجام و شکست راهبرد چندینساله غربگرایان در اعتماد به آمریکا برای حل مشکلات کشور، هر چند هزینههای بسیاری بر گرده مردم و کشور گذاشت اما همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند افزایش پشتوانه تجربه ملت ایران از جمله دلایل ایشان برای موافقت با مذاکرات هستهای با آمریکا بود. تجربه برجام و عبرت از فرآیند طی شده در 5 سال اخیر بیش از هر چیز یادآور اعتماد نافرجام مصدق به آمریکاست. در همین راستا و همزمان با 28 مرداد و سقوط دولت دکتر مصدق، با دکتر جواد منصوری، معاون سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفتوگو کردهایم تا زوایای بیشتری از مشابهتهای این دو تجربه ملت ایران در مقابل آمریکا را بازگو کند. ارسال به دوستان
هزینههای اعتماد به آمریکا را چه کسانی پرداخت کردند؟
تجربهای از جیب ملت!
کمال لطفی: «گذار از مصدق به ظریف» را میتوان مهمترین تیتر رسانههای حامی دولت در تجلیل از وزیر امور خارجه دولت روحانی برای انعقاد «برجام» دانست. تلاش برای چهرهسازی از ظریف با توسل به تشبیه وی به فردی که با اعتماد به آمریکا، زمینه تسلط این کشور بر تمام امورات کشور را تا 25 سال فراهم آورد، هرچند عجیب بود اما شاید حتی خود طراحان این پروژه هم تصور نمیکردند در کمتر از 3 سال، سرنوشت این 2 نفر در اعتماد به آمریکا یکسان باشد! هرچند اشتباه محمد مصدق در اعتماد به آمریکا نخستین و آخرین اشتباه وی بود اما ظریف که سابقه چندین بار اعتماد به وعدههای واهی آمریکا در دهههای شصت و هفتاد و هشتاد، از ماجرای توافق الجزایر تا ماجرای آزادی اسرای آمریکایی در لبنان و همینطور ماجرای مذاکرات هستهای نیابتی با اروپاییها در اوایل دهه هشتاد را در کارنامه خود دارد، این بار نیز وعدههای سران آمریکایی را پذیرفت و موجب محروم شدن کشور از منافع ملی خود در حوزه انرژی هستهای شد. اما هزینه این اعتماد حسن روحانی و محمدجواد ظریف را چه کسانی دادند؟ «آمریکاییها کدخدا هستند و با کدخدا بستن راحتتر است» جمله تاریخی منتسب به حسن روحانی در تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری 92 بود که نشان داد برنامه وی برای حل مشکلات کشور تنها و تنها از مسیر گفتوگو و مذاکره با آمریکا میگذرد. بر همین اساس بود که بلافاصله پس از آغاز دولت یازدهم و با انتخاب محمدجواد ظریف به عنوان وزیر امورخارجه، تمام توان و همت دولت به سمت توجه به دستگاه دیپلماسی رفته و ترجیح دادند برای حل مشکلات منتظر بلند شدن دود سفید از محل مذاکرات با طرفهای غربی بمانند. در حالی که مشکلات مردم روز به روز در حال افزایش بود، توقف فعالیتهای دولت به امید موفقیت در مذاکرات موجبات ایجاد رکود سنگین در اقتصاد کشور شد. هر چقدر مشکلات افزایش پیدا میکرد، وعدههای دولتمردان برای حل مشکلات با انعقاد توافق با آمریکا هم اشکال عجیب و غریب به خود میگرفت و اوضاع به گونهای شد که تمام امورات مردم و حل مشکلات آنها به بعد از توافق هستهای موکول شد! ارسال به دوستان
برجام موردی جدیدتر و ملموستر درباره تجربه گران غیرقابل اعتماد بودن آمریکا
18 اردیبهشت در کنار 28 مرداد
سیدعلی هدایتینسب: تاریخ معاصر ایران بهواسطه تعدد و وسعت تحولات اجتماعی، یک سده جذاب و گرانقیمت برای درسآموزی و تجربهاندوزی است؛ از انقلاب مشروطه تا کودتای رضاخانی گرفته تا کودتای 28 مرداد و انقلاب اسلامی. در این بین رخداد 28 مرداد یکی از گزارههای تاریخی ارزشمندی است که سالهاست به عنوان یکی از گزارههای ویژه در تنظیم راهبردهای سیاست خارجی ایران بویژه پس از انقلاب اسلامی در سال 1357 مطرح است. آنچه در کودتای 28 مرداد اتفاق افتاد یک تجربه تاریخی برای ملت مظلوم ایران درباره اعمال نفوذ قدرت خارجی و تغییر سرنوشت یک ملت بود. البته در تاریخ این سرزمین کم نیستند مواردی از تاختوتاز قدرتهای خارجی در امورات داخلی اما آنچه 28 مرداد را از سایر تجارب داخلی متمایز کرده نقش اراده داخلی صاحبان قدرت در رقم خوردن این اتفاق بود. اگر محمد مصدق به جای تکیه بر آمریکا، بر توان داخلی و ظرفیت جریانهای فکری داخلی پشت خود را تکیه میداد و قدرت خود را وابسته به اراده آمریکا نمیکرد، نهتنها حتما وضعیت کرسی او در ساختار سیاسی ایران تغییر میکرد، بلکه تاریخ در این سرزمین به شکل دیگری رقم میخورد. مصدق به جای تکیه بر همزبانانش به آمریکا تکیه کرد و شد آنچه در 65 سال گذشته مورخان و نویسندگان داخلی و خارجی به تفصیل شرح دادهاند. درباره زمینههای وقوع کودتای 28 مرداد و دلایل شکلگیری آن حرف نگفتهای نمانده است. هر ساله در موعد رخداد کودتای 28 مرداد حرفها و نوشتههایی تکراری مطرح میشود تا برای مردم ایران دائم یادآوری شود که آمریکا قابل اعتماد نیست و ببینید سرنوشت رجال سیاسی را که به مردم خود بیاعتماد شده و خود را متکی به آمریکا کردند. امسال و در سالروز کودتای آمریکایی 28 مرداد اما باید درباره تجربه غیرقابل اعتماد بودن آمریکا حرف جدیدی مطرح شود. امسال یک تجربه جدیدتر و ملموستر از کودتای 28 مرداد نسبت به مقوله اعتماد به آمریکا نصیب مردم ایران شده است. با وجود تجربه بزرگ کودتای آمریکایی 28 مرداد اما یک بار دیگر در ایران سیاسیونی در مسند قدرت قرار گرفتند که به تاریخ بیاعتنایی کردند تا یک بار دیگر تاریخ را تکرار کنند. تجربه سیاست خارجی دولت ایران در حد فاصل سالهای 1392 تا 1397 یک برهه جدید در تاریخ معاصر ایران ذیل مقوله اعتماد به آمریکاست. شاید دیگر لازم نباشد برای یادآوری تجربه غیرقابل اعتماد بودن آمریکا و هزینههای گران این تجربه تنها به ماجرای کودتای 28 مرداد پرداخت و تن مرحوم مصدق را در گور لرزاند. اگرچه به لحاظ اهمیت و اثرگذاری، شاید تجربه برجام همرده کودتای 28 مرداد نباشد اما قطعا از حیث تشابه تجربه و یکسانی فعل سیاسیون، یک مورد جدید و بلکه برای نسل جوان ایرانی، یک نمونه ملموستر از تجربه 28 مرداد است. ما در دورهای زیستهایم که دیگر لازم نیست برای فهم تجربه غیرقابل اعتماد بودن آمریکا، به کنکاش درباره رکب زدن و پشت کردن آمریکاییها به دولت ایران در متون و مواریث کهنه تاریخی بپردازیم. حالا کتب تمیز و صفحات گلاسه روزنامهها و صفحات اینترنتی پر است از اخبار و اطلاعات دست اول در شرح مذاکرات هستهای و برجام که تجربه 65 سال قبل دولت محمد مصدق در اعتماد به آمریکا و گره زدن امورات کشور و سرنوشت خود به قدرت خارجی را به شکل بسیار ملموسی در اختیار نسل جوان قرار میدهد. 18 اردیبهشتماه 1397 یک نقطه عطف در وضعیت جایگاه، مقبولیت و مشروعیت دولت حسن روحانی در افکار عمومی داخلی ایران بود. شوربختانه با امضای یک اجنبی جایگاه دولت آقای روحانی و شخص خود آقای روحانی در جامعه ایرانی تغییر کرد. مقایسه کنید اخبار و تحولات دولت و شخص روحانی را تا دیماه سال گذشته با آنچه پس از 18 اردیبهشت امسال درباره او گفته و میگویند. یادآوری کنید سال گذشته و پس از انتخابات ریاستجمهوری، اطرافیان روحانی با تکیه بر برجام و رای او در انتخابات چه خوابهایی برای آینده سیاسی او دیده بودند و حالا پس از ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|