پنج ثانیه فیلم از جییغ ... هُل... عَررر.. وَررر «دختری» و تمام. همه را جوری به موضع‌گیری علیه ماموران نظم و امنیت یک جامعه می‌شوراند که اگر چیزی نگویند انگار نوک انگشت‌شان زگیل دارد.
این چند ثانیه که خروار‌خروار افاضه را به عمل آورد، فقط با گذشت چند ساعت مشخص شد دلیل وحشت از ورود به ماشین پلیس، توهم و چیززدگی دختری با تفنگ آب‌پاش بوده و ماشین پلیس را چرخ‌گوشت ننه و یا درب ورودی جلسه امتحانش دیده است.
اما اگر قضیه جور دیگری رقم می‌خورد، واکنش‌ها به پلیس چگونه بود:

+ اگر فیلمی منتشر می‌شد که در آن پنج دختر و پسر مست در حال آزار مردم و سپس توهین و کتک‌کاری به پلیس می‌شدند:
- سازمان محیط زیست: باهاشون کاری نداشته باشین!

+ اگر پلیس بعد از شکایت مردم وارد عمل نمی‌شد:
- زیر کولر لم‌دادن الان دارن بربری و پنیرخامه‌ایشون رو می‌زنند.
-  اینا وحشی شدن مردم رو گاز هم بگیرن که صاحاب نیست کسی بیاد جمعشون کنه.
-  بی‌بندوباری و مزاحمت برای مردم/ پلیس در خواب است/ چه کسی نظم را باید به این جامعه ببخشد.
- برخورد حرفه‌ای و مقتدرانه‌ پلیس فرانسه با مخلان‌ نظم جامعه/ پلیس ایران یاد بگیرد!

+ اگر فرد دستگیر شده در این فیلم به جای «دختری با تفنگ آب‌پاش در تهرانپارس» دستگیری «غلام قمه صورتی در محله‌ هرندی» بود:
- کسی فیلم نمی‌گرفت و چیزی منتشر نمی‌شد. غلام‌ها ارزش خبری ندارند.

+ اگر حین دستگیری، سایر مجرمین هم سلیطه‌بازی کنند و بقیه بخواهند واکنش نشان دهند، مثلا سلطان سکه هروله‌کنان از همراهی ماموران فرار می‌کند:
- یک پدر کنار صندوق صدقات به جرم داشتن چند سکه، جلوی چشم فرزندانش توسط پلیس ضرب و شتم شد.

+ اگر این گزارش به پلیس شهر سیاتل آمریکا داده می‌شد.
- فیلمی منتشر نمی‌شد. چون پلیس وقتش را تلف نمی‌کرد و به کسی که سمتش حمله‌ور می‌شد دو گلوله حرام می‌کرد.

ای قوه‌ مخالفه کمتر خلاف کن
کمتر میان اهل عمل اختلاف کن
یا هرچه گفته‌ایم به دیوار گفته‌ایم
یا گوش تو کر است خودت اعتراف کن
حد کفاف‌مان هنرت را چشیده‌ایم
این بار از این معامله ما را معاف کن
چیزی اگر به قدر نخود مانده در سرت
اطراف اجنبی‌زده‌ها کم طواف کن
با انحراف بینی تو آمدم کنار
فکری به حال این مخ پر انحراف کن
آرام‌تر لگد بزن، اینجا عزیز من
تگزاس نیست اسلحه‌ات را غلاف کن
 

چهار به اضافه یک
بسته‏های زیادی برای مسکن داریم. دبیر ستاد عالی کارگروه، با بیان این مطلب، از تمهیدات دولت، برای تأمین مسکن مستأجران خبرداد. وی با اشاره به افزایش دوبرابری- بلکه هم بیشتر- قیمت مسکن در این دولت، آن را از برکات برجام دانسته و از مردم خواست، منتظر افزایش‏های دیگر این دولت تا 1400 باشند. دبیر مذکور،  در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه «چه تمهیداتی؟» گفت: «چهار به‏اضافه یک» نوع وام مسکن خواهیم داشت که به ترتیب بدون ضامن، بدون ودیعه، بدون هیچی و بدونِ، پرداخت می‏شوند. دبیر ستاد عالی با بیان اینکه این چهار نوع وام، همین الان به اتمام رسید، از «به‏اضافه یک» وام مسکن دیگر خبر داد. وی در پاسخ به پرسش دیگری درباره افزایش خودسرانه اجاره‏بها توسط برخی صاحبخانه‏ها و رهاشدن بازار مسکن به امان دلالان و بنگاه‏ها توسط دولت، گفت: ما نمی‏توانیم به خاطر چندتا مستأجر معمولی، دغدغه عمومی مردم را که چیز است، رها کنیم که! 
گفتنی است مستأجران واجدشرایط با در دست داشتن اصل و کپی هرچه که دارند، می‏توانند با پرداخت ماهانه دومیلیون تومان، در نوبت وام اجاره‏بها قراربگیرند. این وام، هر ده سال، یک بار و به قید قرعه به یک نفر پرداخت خواهدشد.
قدم زدن با دلفین
مدیر روابط عمومی فروش اوراق در پاسخ به پرسشی درباره نحوه مساعدت دولت و وام اجاره‌بها برای مستأجران، ضمن تکذیب اصل مطلب، گفت: ما اصلاً در ایران مستأجر نداریم  و همه این‌ها فتوشاپ است. وی که اصلاً شوخی نداشت، افزود: حدود 6 سال است که با تدبیر این دولت و شخص آن، دیگر هیچ مستأجری در ایران نداریم و همه یا خانه‌دارند یا خانه دارند.
مدیر فوق‌الذکر با دادن شماره تلفنی به خبرنگار ما اعلام کرد اگر خدای نکرده هنوز مستأجری در کشور مانده است، می تواند با مراجعه به اولین جایی که دم دستش هست، پس از دادن یک فحش بد به مسکن مهر، ویلای چهار اتاق خوابه خود را دریافت کند. همچنین هموطنان عزیز می‌توانند برای دریافت آپشن‌های بیشتر روی ویلای مذکور، مانند سرویس بهداشتی آینه‌ای کریستال یا حمام دو دوش دو شیر کله شیری، با ارسال عدد 1400 به یکی از شماره‌های اعلام شده، شانس خود را در برنده شدن یکی از آپشن‌ها یا دوساعت قدم زدن با دلفین ایرانی محک بزنند.

آن درآورنده شاخ‌بازی با همسرش سویل، آن زاده‌شده از مامانش به برج فروردیل(ضرورت تقافی)، آن به معنای واقعی سوپرسلبریتی، آن چشمان آبی‌اش مثل سرندی‌پیتی، آن افشانده‌شده نزاکت از اسمش، آن سازنده ضایع دابسمش، آن سواد رسانه‌ای‌اش در حد تلفن کارتی، آن منتشرشده فیلم‌هایش در پارتی، آن سازنده کلیپ با کلت و چاقوی زنجانی، شیخنا و عشق شهرتنا محسن افشانی! تمت بسته‌ اینترنته اجمعین.
آورده‌اند که  شیخ کرامات بسیار داشتی، من جمله چشمان فتان آبی که در موفقیت کم از تیم فوتبال رنگ آبی نداشتی!
شیخ به تی‌وی برفتی و اجرا پی در پی همی بکردی و چون گفتندش شیخ چونی؟ گفت: بیش خواهم! سریال‌ها بدو منقش نموده و مجدد گفتند چونی یا نه؟ گفت: هل من مزید؟ روانه سینمایش کردند و فیلمش بکردند، پرسیدند حالا دیگر چونی؟ گفت این بچه‌بازی‌ها چیست؟ حکیم ابوالفلان‌خان بهمانی پسر عموی فلانی معروف، شیخ را که از کودکی اشتها بسیار داشت توصیه به فضای مجازی نمود و ضمیمه کرد خوراکت است و آنجا هر چقدر بخواهی روزی مجازی بخوری و آن‌ را پایان نباشد. شیخ به غایت مشعوف شد و نیشش تا بناگوش باز همی ‌شد و باز همی‌ ماند. شیخ به قوت خوردن و تفرج در مجازی اشتغال یافت تا لقمه در گلوگیر آمد. پرسید با چه فرو دهم، حکیم اشارت نمود آب خنک. شیخ زین سبب راه محبس پیش گرفت و مدتی به آنجا شد. پس شد آنچه شد.

خاک تو سر هرچی وطن فروشه
به‌جای اینکه شیر باشه یه موشه
لاشه‌های پهپادا رو میبینه
آمریکای رو هوا آرزوشه!
برجام و اف‌ای‌تی‌افش تو حلقم
هرکاری میکنه یه عیبی توشه
موشکامونو میگه فتوشاپه
خودش تمام قامتش روتوشه
شماره میده، نامه می‌نویسه
بیست‌و‌چهار ساعته هم به گوشه
 شغاله و حریف شیر نمیشه
میره بازم سعودی رو بدوشه
یه جور غلط کردمیه تو حرفاش
فیلمشه که فکر میکنی چموشه
تو کابوساش کاخ‌سفید سیاهه
می‌بینه «حاجی زاده» روبه‌روشه