چند روز پیش تعدادی از سلبریتی‌ها در پستی هماهنگ، از اتفاق‌های به وجود آمده در آبان ماه گلایه و ابراز ناراحتی کردند. همان روز در خبری خیلی اتفاقی جناب نوبخت اعلام کرد بازیگرای عزیزمان به علت ناتوانی مالی جهت پرداختن هزینه‌های زندگی و فرزندآوری در خارج، از مالیات دادن معاف هستند. تازه یک چیزی هم می‌خواهیم بذاریم توی جیب‌شان!

در بخشی از پست منتشر شده “کی بود؟ کی بود؟ ما نبودیم! شما چقدر بدید” سلبریتی‌ها بیان کردند چهره جوان‌های زخمی را هنوز جلوی چشمان خود می‌بینند، احتمال قوی این جمله اشتباه بیان شده و منظورشان چیز دیگری است نه جوانان ما. در همین راستا تعدادی از گروه‌ها و صنف‌های مختلف در پست‌هایی مشابه مطالبی منتشر کردند که در ادامه به آن می‌پردازیم.

 

شرکت خودروسازی

در این روزهای تلخ که از پسِ سال‌ها از تاسیس این شرکت گذشته است، لحظه‌ای چهره زخمی جوانان و خودروهای مچاله و نصف‌شده از جلوی چشم‌هایمان دور نمی‌شود. جوانانی که خون پاک آن‌ها با بی‌تدبیری بر خاک ریخته شده و با انتساب‌شان به ما سعی بر نادیده گرفتن دست فرمان، شرایط آب‌وهوایی بد، آسفالت خراب و هوای نامطبوع داخل خودرو شده است.

آن‌ها فقط به جان آمدگانی بودند که چون هیچ گوش شنوایی نیافتند به جای فرغون، ‌سوار خودروهای ما شدند. 

با جوانان چه می‌کنید؟ کدام خودرو را برای زنده ماندن مردم تولید کرده‌اید؟ تولید کدام خودرو را متوقف کرده‌اید؟ 

بدانید فریاد فرو خفته ازخودروهای حلبی شما در گلوی فوت‌شده‌های این سرزمین در تاریخ ماندگار خواهد شد.

 

جمعی از کبوتران شکم روان

این روزهای تلخ که از پسِ سال‌ها شهرنشینی و ماشینی‌شدن گذشته است، لحظه‌ای صورت عصبانی و فحش‌های رکیک جوانان عزیزی که تازه خودروی خود را از کارواش تحویل گرفته‌اند از جلوی چشم‌هایمان دور نمی‌شود.

جوانانی که خودروهای پاک آن‌ها با بی‌تدبیری شهرداری کثیف شده است و با انتساب این کثافت‌ها به ما، سعی بر نادیده گرفتن عدم وجود محل مناسب برای پارک خودروها و عدم ساخت دستشویی ویژه برای ما شده است. آن‌ها فقط به جان آمدگانی بودند که چون هیچ گوش شنوایی نیافتند، انگشت اشاره را به سمت ما گرفتند.

با خودروها چه می‌کنید؟ کدام محل را برای جای پارک ساخته‌اید؟ کدام خودرو از دست شما در امان است؟

بدانید محل چغلی ما بر شیشه خودروی این جوانان در تاریخ ماندگار خواهد شد.

 

شکارچیان پرنده‌های مهاجر

این روزهای تلخ که از پسِ سال‌های شکارچی شدن ما گذشته است، لحظه‌ای لذت خوردن گوشت لذیذ این پرندگان مهاجر از زیر زبان‌مان دور نمی‌شود.

پرندگان کمیاب و مهاجری که خون پاک آن‌ها با بی‌تدبیری پرندگان دیگر ریخته شده و با انتساب این کار وحشتناک به ما سعی بر نادیده گرفتن مسوولیت محیط‌زیست در قبال افزایش پرندگان بومی شده است.

این پرندگان به سیخ آمدگانی بودند که چون هیچ گوش شنوایی نیافتند، دیگر به سیخ شده بودند و حرفی نزدند.

با این پرندگان مهاجر چه کردید؟ تعداد کدام پرنده بومی را افزایش دادید؟ چرا پرنده‌ای به لذیذی گوشت پرندگان مهاجر ندارید؟

بدانید کاهش مهاجرت این پرندگان در تاریخ این سرزمین ماندگار خواهد شد.

 

دلال‌های فوتبال پایه

در این روزهای تلخ فوتبال پایه که از پسِ فعالیت ما گذشته است، لحظه‌ای اشک‌های نوجوانان و جوانان مستعد فوتبالیست که از تیم‌های بزرگ خط خورده‌اند از جلوی چشم‌هایمان دور نمی‌شود. جوانانی که استعداد و غرور آن‌ها با بی‌تدبیری مربی‌ها نادیده گرفته شده و با انتساب این اتفاق به ما سعی بر نادیده گرفتن لذت پول زیاد و مربیان این جوانان شده است.

این جوانان به جان آمدگانی بودند که چون هیچ تیمی نیافتند، ناکارآمدی‌ها را در کوچه و محله فریاد زدند.

با این جوانان چه می‌کنید؟ کدام تیم را برای آن‌ها سهل‌الوصول کرده‌اید؟ چرا ارزش پول کم شده که باید با دلار با آن‌ها حساب کنیم؟

بدانید شوت‌های فرو خفته‌ در پاهای این جوانان بر پشت فوتبال این سرزمین ماندگار خواهد شد.

به گزارش سایت رسمی دولت یوگسلاوی، دیشب جلسه فوری و مهمی با موضوع بررسی وضعیت سامانه ثبت شکایات یارانه معیشتی در کشور یوگسلاوی توسط دولت این کشور برگزار شد که در ادامه مشروح این جلسه مهم را می‌خوانید.

 

معاون اول چندبار به میکروفن ضربه می‌زند و می‌گوید: امتحان می‌کنیم یک دو سه، خب دیگه، بشینید سرجاتون. آقا از رو کول اون وزیر نفت بیا پایین نفسش گرفت. خب دیگه کافیه. موزهاتون رو برداشتید بشینید سرجاتون جلسه رو شروع کنیم. عین ندید بدیدها حمله کردید سمت میوه‌ها که چی؟ خدا رحم کرد موز آوردن، اگه کِرِه بود که اینجا خون و خون‌ریزی راه می‌افتاد.

وزیر جوان: آقای معاون اول ببخشید یه سوال! شما چرا به کره می‌گید کِرِه؟

معاون اول: شما سنت کمه یادت نمیاد یه زمانی موز نبود، کِرِه نبود ما اومدیم کِرِه آوردیم.

وزیر جوان: با اجازه کپی.

سخنگوی دولت می‌گوید: حالا چرا جمعه انداختید جلسه رو؟

ناگهان رئیس جمهور وارد جلسه می‌شود و همه به احترامش بلند می‌شوند. رئیس جمهور کنار معاون اول می‌نشیند و می‌گوید: ببخشید دیر شد من خودم همین امروز صبح فهمیدم جلسه داریم

وزیر نیرو: خب! با نیرو بریم سراغ موضوع جلسه کر کر کر کر

رئیس سازمان حیف و میل کردن یارانه‌ها: به نظرم باید یارانه افرادی رو که کمک هزینه معیشت خانوار رو دریافت می‌کنن قطع کنیم

روحانی: من خودم صبح جمعه فهمیدم.

معاون اول: چی رو؟

رئیس جمهور: که دیروز پنجشنبه و امروز جمعه بوده!

وزیر جوان: دسترسی به محتوای تارنمای درخواستی امکان‌پذیر نمی‌باشد. هشتگ: # حق‌_الناس

سخنگوی دولت: آقا دیروز کلی از پمپ بنزین‌ها رو آتیش زدن.

وزیر سابق مسکن: بیمه بودن؟

رئیس مجلس: تصویب شد.

معاون اول: چی تصویب شد آقا؟

رئیس جمهور: من خودم صبح جمعه فهمیدم خورشید شب‌ها کجا می‌ره.

معاون اول: بهتره درباره بنزین تصمیم بگیریم. خیلی از مردم هنوز معترض هستن که چرا یارانه معیشتی به حساب‌شون واریز نشده.

رئیس سازمان حیف و میل کردن یارانه‌ها: خسته نباشید، واسه این جلسه تشکیل دادی؟ خب معلومه دیگه، بهشون بگید برن تو سامانه شکایت‌شون رو ثبت کنن.

معاون اول: کدوم سامانه؟

رئیس سازمان حیف و میل کردن یارانه‌ها: وزیر نیرو قرار بوده طراحی کنه.

وزیر نیرو: نه به ما ربطی نداشته، قرار بوده سخنگو پیگیر باشه.

سخنگو: تو حیطه وظایف و اختیارات وزیر جوان هستش.

وزیر جوان: فوروارد فور آل.

معاون اول: بله! واقعا خسته نباشید، اصلا همچین سامانه‌ای طراحی نشده هنوز!

رئیس جمهور: من خودم صبح جمعه فهمیدم سامانه یعنی چی؟

 

 از وزارت صنعت، معدن و تجارت

 به وزارت جهاد کشاورزی

با سلام و احترام

پیرو صبح همان روز که بنزین گران شد خواهشمند است نسبت به تنظیم قیمت‌ها در بازار نهایت نظارت را مبذول فرمایید.

 

 از وزارت جهاد کشاورزی

 به وزارت صنعت، معدن و تجارت

با چه سلامی

همانطور که مستحضرید مدت‌ها پیش ‌مسوولیت نظارت از روی دوش ما برداشته و مجدد به دوش خودتان منتقل گردید. مستدعی است بررسی کرده و به این مزاحمت‌های مکتوب پایان دهید.

 

 از وزارت صنعت، معدن و تجارت

 به وزارت جهاد کشاورزی

با شگفتی در همین راستا تعجبمان را اعلام می‌داریم. ما خودمان هم همین الان فهمیدیم. حتی با فرد خاطی برخورد شد.

 

 از وزارت صنعت، معدن و تجارت

 به قائم مقام خودمان در امور نظارت بر قیمت‌ها

با سلام و تحیت

همانطور که ما خودمان هم تازه متوجه شدیم نظارت بر قیمت‌ها به دوش خودمان منتقل شده، در اسرع وقت راهکارهای نظارت بر قیمت‌ها را به این سازمان ارائه دهید.

 

 از قائم مقام خودتان در امور نظارت بر قیمت‌ها

 به وزارت صنعت، معدن و تجارت

با علیک سلام

احتراما به‌استحضار می‌رساند همین الان دادیم حسابدارمان سرانگشتی حساب کرد؛ با اتحادیه‌های موجود کاری از دست ما برنمی‌آید.

ضمنا گزارش آن به پیوست حضورتان تقدیم می‌گردد.

 از وزارت صنعت، معدن و تجارت

 به قائم مقام خودمان در امور نظارت بر قیمت‌ها

بدون سلام حتی

احتراما گزارشتان به درد خودتان می‌خورد، به هیچ وجه افزایش قیمت را نمی‌پذیریم. از همین الان هم شروع شد.

 

 از قائم مقام خودتان در امور نظارت بر قیمت‌ها

 به ‌مسوول کنترل قیمت‌ها در اتحادیه‌ها

با سلام

پیرو نامه ارعابی از وزارت خودمان که مو به تنمان سیخ کرده که نمونه آن به پیوست می‌باشد نسبت به کنترل قیمت‌ها در بازار اقدامات لازم صورت پذیرد.

 

 از ‌مسوول کنترل قیمت‌ها در اتحادیه‌ها

 به قائم مقام خودمان در امور نظارت بر قیمت‌ها

با سلام اجباری احتراما همانطور که مستحضرید تعداد بازرس‌های موجود در اتحادیه کفاف واحدهای صنفی کشور را نمی‌‌دهد.

پیشنهاد می‌دهیم به‌جای استفاده از نیروی انسانی خودمان، از ظرفیت مردم استفاده کنیم. ضمنا پیوستتان معلق در هوا مفقود شد.

 

 از قائم مقام خودتان در امور نظارت بر قیمت‌ها

 به ‌مسوول کنترل قیمت‌ها در اتحادیه‌ها

‌مسوول کنترل قیمت‌ها در اتحادیه‌های کی بودی تو!

در اسرع وقت گزارش این پیشنهادی که به فکر هیچ کس نمی‌رسد را به این سازمان ارائه فرمایید.

 

 از مسوول کنترل قیمت‌ها در اتحادیه‌ها

 به قائم مقام خودمان در امور نظارت بر قیمت‌ها

با مزید امتنان از الطاف شما

گزارشی در کار نیست، به منظور عدم دخالت زیادی جهت جلوگیری از تکدر خاطر مردم، فهرستی از قیمت کالاهای اساسی آماده شد که به پیوست حضورتان تقدیم می‌گردد. خودتان بدهید صدا و سیما تا در برنامه‌های پربیننده زیرنویس کند تا مردم خودشان با گرانفروش نهایت برخورد را داشته باشند. 

امضاء: ناظر و شاهد همیشگی بر قیمت‌ها

سلبریتی! در این روزهای تلخ که از پس آبان گذشته است، روزهایی که اینترنت قطع شد به تو چگونه گذشت؟ بگو چند صفحه مشق نوشتی تا پست هایت غلط املایی نداشته باشد! بگو، بین خودمان می‌ماند.

راستی! نگفتی چند بار زیر شلنگ آب رفتی تا احساست را خیس کنی و شعری بگویی به غلظت گازهای اشک آور... آه سلبریتی! مطمئنم چند جلد دیوان شعر نوشته بودی بابت خشونت و بی‌محلی به گربه‌‌های خیابان‌ها که زیر چکمه‌های رژیم بی‌رحم دمشان لگد شد و سیخ شدن مویشان را کسی ندید و هنوز اینترنت دلش را ندارد حجمش را بالا ببرد تا شعرهایت را پست کنی. چه اینترنت بی شعوری!

بگو که روزهای بدون اظهار نظرت چگونه گذشت؟ بگو که کلی لباس هالیوودی این مدت پوشیدی و درآوردی ولی کسی نبود لایکشان کند و تو مظلوم ترین قربانی رژیم بدون نتی.

سلبریتی اِلبریتی اِلبریتی صدات نمیاد الو الوالووووووو... خبر حذف مالیات و یارانه سلبریتی‌هارو....؟ کجا رفتین؟ 

 

نخستین امضا کنندگان با کیفیت سنگ پای قزوین:

مصی نژاد، تری قشنگه، پمپی سرمحل، لی لی جون، مهدی داریوش مانند، معتمد آریایی ها، میلان تهرانی، باران خانوم، فرهاد اصغری، اصغری فرهاد و جمعی از نوابغ شیرین

 

1-سیدمحمد حسینی: فقدان او در رسانه ملی زمانی احساس شد که طی بازرسی سالانه انبار لباس سازمان صدا و سیما، یک جفت کفش و یک دست کت و شلوار و یک عدد زیرپیراهن به انبار برگردانده نشده بود. او که خود را همانند مگسی مستعد پرواز اما گیر کرده لای دستمال کاغذی می‌دید، کشور را ترک کرد و به آمریکا رفت تا بتواند آزادانه روی هر تپه‌ای که خواست پرواز بکند. اما فقط توانست تا دکمه ری‌استارت کامپیوتر منشی کاخ‌سفید پرواز کند. برخی از منابع آگاه از دستگیری او در پی دست داشتن در یک توطئه علیه چند مگس دیگر خبر داده اند.

2-میترا حجار: او که از جمله استعدادهای شکفته به شمار می‌رفت، به آن میزان شکفتگی قانع نبود و برای شکفتن بیشتر به هالیوود رفت. اما بعد از ایفای نقش در یک قسمت از یک سریال، ناگهان و خودجوش یاد قرمه‌سبزی و فالوده شیرازی افتاد و فهمید که هیچ کجا خانه خود آدم نمی‌شود و به آغوش وطن بازگشت.

3-رامسین کبریتی: او با مهاجرت خود سازندگان سریال ستایش را با چالش بزرگی روبه‌رو کرد اما نامردها خیلی راحت، چالش و رامسین را دور زدند به گونه‌ای که انگار نه انگار صابری در فیلم بوده است. کبریتی که گویی از تحقیرهای حشمت فردوس به تازگی رها شده بود، مورد تمسخر و تحقیر مجری جم تی وی قرار گرفت اما این بار با نهایت صلابت و شجاعت، برنامه را ناتمام ترک کرد. وی اخیرا در اظهاراتی پشیمانی خود نسبت به رفتن از ایران را ابراز کرده‌است. گمان می‌رود در صورت برگشت رامسین کبریتی، از او در فصل چهارم سریال ستایش، در همان نقش صابر استفاده شود.

4-مزدک میرزایی: او که ظاهرا گزارشگری باشرافت و بی‌آزار بود، ناگهان با کش رفتن آرشیو صدا و سیما ، جامعه کف‌کشان جهانی را در کف گذاشت و با تحویل آن به مقامات سعودی شبکه ایران اینترنشنال، مجمع خائنین بین قاره‌ای را در بهت فرو برد.

5-رابعه اسکویی: به‌دلیل احتمال چشم تو چشم شدن با او، به یک خوشامد‌گویی ساده بسنده می‌کنیم.

6-مهناز افشار: او اخیرا به عنوان داور برنامه استعدادیابی به شبکه ایران اینترنشنال پیوسته است. او به طرز عجیبی میهن‌پرست است، به طوری که فرزند خود را جهت حفظ بهداشت و پاکیزگی خاک ایران، در آلمان به‌دنیا آورد. دلیل حضور وی در شبکه ایران اینترنشنال هم فقط نام این شبکه عنوان شده است. گفته شده افشار بعد از دیدن اِبی، آرش و بن‌سلمان در استودیوی شبکه ایران اینترنشنال، به شدت هیجان زده شده و فریاد می‌زند: حب الایران یجمعنا...

جلسه هماهنگی برگزاری روز دانشجو در وزارت علوم برگزار شد. 

در این جلسه که به صرف شیرینی و آب معدنی برگزار شده بود، مسوولان مربوط و بی ربط، به ارائه گزارش پرداختند. 

 

در این جلسه مدیر بخش تخفیف و توزیع موز در میادین میوه و تره بار آمادگی خود را جهت برگزاری هر چه با‌شکوه‌تر غذای سلف  روز دانشجو اعلام کرد. 

همچنین واحد پخش و افشاندن ترقه نیز در این رابطه افزود: همچون سالیان گذشته دست جیییغغ هورااا.

پس از آن  یکی از معاونت های دانشجویی و رفاهی اظهار داشت:  به دانشگاه های واجد شرایط یک دست حسن ریوندی و یک پک اجرای شعبده بازی رایگان اهدا خواهد شد. همچنین ناهار سلف روز ۱۶آذر در تمامی دانشگاه ها رایگان  است. وی افزود: یاد و خاطره دانشجویانی که در این روز به کیفیت کوبیده سلف دانشگاه اعتراض کردند و این روز به یاد آنها نامگذاری شد را گرامی می‌داریم. 

 

لازم به ذکر است همه ساله جلسه هماهنگی برگزاری هر چه با‌شکوه‌تر روز دانشجو در واحد استکبار‌ستیزی وزارت علوم برگزار می شود. 

 

سازمان امنیت و اطلاعات کشور س.ا.و.ا.ک

از: نیروهای مستقر در دانشگاه تهران

به: واحد تشویقات مرکز

موضوع: حضور جناب نیکسون در دانشگاه تهران

به کلی محرمانه و خیلی سری

تاریخ: 18 آذر 1332

همانطور که مستحضرید، دو روز پیش در پی تحریکات مضله چند دانشجو در اعتراض به کودتای 28 مرداد و سفر معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران، سهوا تعدادی گلوله از اسلحه ماموران خارج و به دانشجویان برخورد نموده که به فوت 3 دانشجو منجر شد. امروز جناب نیکسون پس از مشاهده خون‌های روی دیوار، علت را جویا شده که پس از اطلاع از ماجرا با حفظ خونسردی به خوبی خود را به کوچه چپ زده و اظهار مسرت نمودند. علیهذا درخواست می‌شود به پاس این رفتار شایسته، یک جایزه‌ برای ایشان در نظر بگیرید و مراتب مقتضی را به اطلاع برسانید.

 

پاسخ:

به پاس این رفتار حقوق بشری ایشان، یک دکترای حقوق افتخاری بدهید بهش حالش را ببرد!