|
گزارش «وطن امروز» از مهمترین مدعیان کسب سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره فجر 38
روزگار قریبیان
احسان سالمی: بهترین بازیگر نقش اول مرد، اگر به اندازه بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه، در جوایز سینمایی جشنوارهها و جشنهای سینمایی جایگاه حرفهای و هنری نداشته باشد، قطعا کمتر از این جوایز هم نیست. امسال نیز همچون 3-2 سال اخیر، شنیدهها حاکی از این است که یکی از سختترین بخشها برای داوری داوران این دوره از جشنواره، انتخاب بهترین بازیگر نقش اول مرد است، چرا که مدعیان جدی و قدری برای این بخش حضور دارند. هر چند که با توجه به آغاز جشنواره فیلم فجر از روز گذشته، نمیتوان به طور دقیق در ارتباط با مدعیان اصلی جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد اظهارنظر کرد اما تجربههای قبلی و کارنامه برخی بازیگران در کنار شنیدههای غیررسمی از هیأت انتخاب جشنواره و البته دیدن شماری از آثار در روزهای منتهی به آغاز جشنواره در اکرانهای خصوصی توسط کارشناسان باعث شده گمانهزنیهای جدی در ارتباط با مهمترین مدعیان سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره امسال مطرح شود. مدعیانی که در میان آنها چهرههای پیشکسوت و نامداری همچون فرامرز قریبیان تا چهرههای جوانتری همچون جواد عزتی و ساعد سهیلی دیده میشوند.
همچنان دود از کنده بلند میشود!
هنوز هم دود از کنده بلند میشود؛ باور کنید بعد از دیدن بازی فرامرز قریبیان در «خروج» تازهترین ساخته ابراهیم حاتمیکیا اولین چیزی که به ذهن مخاطبان درباره هنرنمایی این بازیگر پیشکسوت سینمای ایران میرسد، همین است. قریبیان که مدتها یکی از مهمترین ستارههای سینمای ایران بود، در حالی پس از 5 سال دوری از سینما دوباره با «خروج» حاتمیکیا به سطح یک سینمای ایران بازگشته است که این روزها در 78 سالگی است و هنرنمایی کمنقص او در «خروج» بیش از پیش به چشم میآید.
قریبیان در «خروج» نقش پیرمردی روستایی را ایفا میکند که برای گرفتن حق و حقوق خود همراه با جمعی از اهالی روستای خود دست به کاری عجیب اما جالب توجه میزنند؛ کاری که باعث میشود کاراکتر او در این فیلم شمایلی از یک قهرمان تمامعیار در سینمای ایران را پدید آورد. او در این فیلم بخوبی توانسته از پس نقش درونگرای «رحمت بخشی» برآید و با سکوت و بازی زیرپوستی خود تصویری از یک قهرمان تنها اما آرمانگرا را به تصویر میکشد. قهرمانی از جنس «حاج کاظم» آژانس شیشهای که اتفاقا او هم از یادگاران دوره جنگ است و حالا برای گرفتن حق همنسلان خود، خروج کرده است.
قطعا برای پیشبینی اینکه چه کسی میتواند برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد جشنواره امسال شود، کمی زود است اما با توجه به نقش سختی که قریبیان در 78 سالگی ایفا کرده و البته اجرای کمنقص و به دور از خطای این نقش توسط او، از همین حالا باید قریبیان را یکی از مهمترین مدعیان سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره سیوهشتم دانست؛ سیمرغی که اگر به او داده شود، سومین سیمرغ کارنامه کاری این بازیگر پیشکسوت سینمای ایران به شمار میآید.
منتظر سیمرغ، بعد از چند سال بدبیاری...
جواد عزتی را به جرات میتوان یکی از مهمترین بازیگران سینمای ایران در چند سال اخیر دانست که به اندازه تواناییها و استعدادهایش در جشنواره فجر مورد توجه قرار نگرفته است. هنوز هم که هنوز است بسیاری از منتقدان و کارشناسان اعتقاد دارند بازی بینظیر او در نقش مامور امنیتی در 2 فیلم «ماجرای نیمروز 1» و «ماجرای نیمروز؛ رد خون» به اندازه کافی دیده نشد. بازیگری که قطعا در چند سال اخیر حداقل یک بار شایستگی دستیابی به سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد یا بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را داشت اما تعارفهای برگزارکنندگان جشنواره فجر در کنار برخی اتفاقات غیرسینمایی باعث شد جواد عزتی در این چند سال اخیر هیچ وقت به آن چیزی که حقش بود در جشنواره فجر نرسد.
عزتی اما پرکارترین بازیگر جشنواره امسال است. او در جشنواره امسال 5 فیلم دارد و اتفاقا در هر کدام از این آثار تجربه متفاوتی را رقم زده است. یکی از جالبترین این موضوعات مربوط به حضور او در فیلم سینمایی «آتابای» ساخته نیکی کریمی و ایفای نقش او با گویش ترکی است. او امسال در فیلمهای «شنای پروانه» به کارگردانی محمد کارت، «مغز استخوان» ساخته حمیدرضا قربانی، «خورشید» به کارگردانی مجید مجیدی، «آتابای» ساخته نیکی کریمی و «دوزیست» به کارگردانی برزو نیکنژاد ایفای نقش کرده است. با این تفاسیر بعید نیست بالاخره بعد از چند سال بدشانسی، بازی جواد عزتی هم به چشم داوران جشنواره فجر بیاید و اگر بخت با او یار باشد، این بار سیمرغ جشنواره فجر روی دوش وی بنشیند.
بازگشت مدعی جدی، پس از چند سال غیبت
سید شهاب حسینی هم از آن دسته بازیگرانی است که سالهاست حضورش در هر اثر سینمایی؛ ولو اینکه خود آن اثر، فیلمی ضعیف باشد؛ باز هم مورد توجه کارشناسان قرار میگیرد. حسینی در این سالها آنقدر نقش درست و حسابی داشته که حالا حضورش در فیلم یک فیلمساز فیلماولی هم بتواند کنجکاویها در ارتباط با آن اثر را زیاد کند. حسینی امسال بعد از چند سال غیبت در جشنواره فیلم فجر با «آن شب» کورش آهاری به جشنواره فیلم فجر آمده است. «آن شب» که احتمالا باید یکی از آثار خاص جشنواره امسال به لحاظ قصه و فضای روایت باشد، از فیلمهایی است که علاوه بر نقش نگاه نو جشنواره قرار است در بخش سودای سیمرغ این رویداد نیز به نمایش درآید.
شهاب حسینی، سرشناسترین بازیگر این فیلم است و احتمالا حالا که بعد از چند سال دوری از جشنواره فجر یک بار دیگر با اثری راهی این رویداد شده است، بعید نیست بتواند خود را به جمع مدعیان سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره امسال برساند، بویژه آنکه حسینی این بار با یک فیلمساز فیلماولی همکاری کرده و احتمالا خود نیز نسبت به موفقیت این اثر چشم امید داشته است.
مدعیان جوان سیمرغ
سازندگان پروژه سینمایی «روز صفر» آنقدر محتاطانه اخبار مربوط به این اثر سینمایی را منتشر کردهاند که هنوز مشخص نیست ساعد سهیلی یا امیر جدیدی که 2 بازیگر اصلی این اثر سینمایی، کدامیک ایفاگر نقش اصلی این اثر سینمایی هستند اما تجربههای قبلی این دو بازیگر جوان نشان داده آنها را هم میتوان در زمره مدعیان سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد دانست. امیر جدیدی بازیگری است که با وجود سابقه کمی که در سینما دارد به سرعت توانست تبدیل به یک ستاره تمامعیار در سینمای ایران شود. جدیدی 2 سال پیش برای نقشآفرینی درخشانش در فیلم سینمایی «تنگه ابوقریب» و همچنین نقشش در فیلم «عرق سرد» موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.
ساعد سهیلی هم که از 14 سالگی فعالیت هنری خود را به شکل حرفهای آغاز کرده، در این چند سال اخیر یکی از بازیگران پرکار سینمای ایران بوده که فهرست بلندبالایی از نقشهای مختلف و متفاوت در کارنامه کاری او به چشم میخورد. او تاکنون 3 بار با فیلمهای «گشت ارشاد 1 و 2» و «رخ دیوانه» نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شده و بعید نیست در جشنواره امسال نیز یکی از مدعیان سیمرغ این بخش یا سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد باشد.
بازگشت احتمالی برای ربودن سیمرغ
شاید اگر در چند دوره اخیر بیشتر مورد توجه داوران فجر قرار گرفته بود و نقشهای سختی که در فیلمهای متعدد بازی کرده به چشم داوران جشنواره میآمد، بابک حمیدیان هم میتوانست به جای انصراف دادن از حضور در جشنواره فجر یکی از مدعیان سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره امسال باشد. حمیدیان که الحق و الانصاف در این چند سال اخیر همیشه نشان داده یکی از مهمترین بازیگران سینمای ایران است، امسال با 2 فیلم «روز بلوا» و «مغز استخوان» به جشنواره فجر میآید.
حمیدیان البته مدتی قبل از فرارسیدن جشنواره امسال، با گلایه از دیده نشدنش در دورههای اخیر این رویداد و همچنین همراهی با جریان انصراف برخی هنرمندان از حضور در این رویداد، اعلام کرد قصد شرکت در جشنواره امسال را ندارد. البته شنیده شده او بعد از مدتی از این تصمیم پشیمان شده است و بعید نیست در برنامههای مختلف مرتبط با این دو فیلم در جشنواره فجر امسال نیز حضور داشته باشد. با این تفاسیر احتمالا در بخش داوری بازیگری جشنواره امسال نیز حضور دارد و شاید یکی از گزینههای جدی جوایز این بخش باشد.
پشیمانی بعد از اعلام انصراف
«درخت گردو» یکی از متفاوتترین فیلمهای کارنامه کاری کوچک اما موفق محمدحسین مهدویان است؛ اثری که بر اساس شنیدهها رویکردی کاملا متفاوت از آثار پیشین مهدویان دارد؛ مهدویان پس از ساخت چندین اثر سیاسی و تاریخی و اثری در ارتباط با حاج احمد متوسلیان، حالا گویا تغییر سلیقه داده و این بار با نگاهی متفاوت سراغ سینمای دفاعمقدس رفته است. اثری که براساس شنیدهها رویکردی «ضدجنگ» دارد و البته در بخشهای مختلف جشنواره نیز شانس بردن سیمرغ را دارد.
پیمان معادی بازیگر نقش اول «درخت گردو» است و براساس شنیدهها او نیز از مدعیان جدی سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره امسال است. البته معادی نیز همچون حمیدیان و برخی دیگر از هنرمندان با انتشار متنی در صفحات شخصی خود به شکل تلویحی از حضور در این رویداد انصراف دادهاند. شنیدهها حاکی از این است که او در تماس با دبیر جشنواره فجر اعلام کرده از این رویداد انصراف نداده است و قصد حضور در جشنواره امسال را دارد. هر چند نمیتوان همه چیز را بر اساس شنیدهها تفسیر و بررسی کرد اما اگر جشنواره فجر تصمیم بگیرد تا با نادیدهگرفتن مواضع اخیر هنرمندان در ارتباط با این رویداد فرهنگی و هنری که باعث ایجاد حواشی متعددی برای آن شد، به قضاوت آثار همه آنها بپردازد، احتمالا معادی نیز یکی از مدعیان جدی سیمرغ جشنواره امسال خواهد بود، البته هنوز معلوم نیست تصمیم برگزارکنندگان این رویداد در ارتباط با ماجرای انصراف هنرمندان و زیرپا گذاشتن شأن مهمترین رویداد سینمایی کشور از جانب برخی هنرمندان چیست. باید منتظر بود و دید بالاخره سیمرغ فجر 38 روی شانه کدامیک از این هنرمندان مینشیند. شاید این بار سیمرغ روی شانه چهرهای ناآشنا و جدید نشست...
ارسال به دوستان
با معرفی رئیسجمهور و توافق گروههای شیعه
محمد توفیق علاوی نخستوزیر عراق شد
بعد از ماهها بلاتکلیفی سیاسی، دیشب بالاخره «محمد توفیق علاوی» به عنوان نخستوزیر دولت انتقالی عراق از سوی «برهم صالح» رئیسجمهوری این کشور معرفی شد. وی از میان حدود 30 نفری که در ماههای گذشته به عنوان کاندیدای نخستوزیری از سوی جناحها و احزاب و فراکسیون اکثریت پارلمان عراق معرفی شده بودند، انتخاب شد. در ماههای گذشته روند تحولات عراق به سمتی پیش رفت که عادل عبدالمهدی تنها 10 ماه پس از آغاز نخستوزیری مجبور به استعفا شد. نخستوزیر جدید عراق با عنوان نخستوزیر دولت انتقالی، وظیفه دارد ریاست قوه مجریه عراق را تا زمان انتخابات زودهنگام برعهده داشته باشد. اینگونه به نظر میرسد که همه جناحهای عراقی و حتی نمایندگان تظاهراتکنندگان روی او به توافق رسیده باشند. وی در عرصه سیاسی عراق به عنوان شخصی پراگماتیست و به نرمخویی مشهور است. علاوی مدت کوتاهی در حزب الدعوه عضویت داشت اما فعالیت چندانی نداشت. با تشکیل کابینه نوری المالکی وی به سمت وزارت ارتباطات منصوب شد اما پس از 2 سال، به خاطر آنچه خودش بیتفاوتی دولت به یک پروژه پر از فساد دانسته بود، استعفا کرد. همین استعفا امروز سندی شده بر مخالفت وی با فساد و امید جبهههای سیاسی برای پذیرش او از سوی معترضان خیابانی. وی در سالهای 2014 و 2018 هم کاندیدای انتخابات شد ولی رای نیاورد. در جریان ناآرامیهای فعلی عراق هم او بیشتر طرف تظاهراتکنندگان را گرفت و از آنها تمجید کرد.
ارسال به دوستان
رهبر انقلاب صبح دیروز در آستانه چهلویکمین سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی با حضور در مرقد مطهر امامخمینی(ره) و گلزار شهدای انقلاب و دفاع مقدس نام و یاد امام(ره) و شهدا را گرامی داشتند
چهل و یک
گروه سیاسی: همزمان با آغاز دهه فجر و در آستانه چهلویکمین سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، رهبر حکیم انقلاب اسلامی صبح دیروز در مرقد مطهر امام عظیمالشأن ملت ایران حضور یافتند و با قرائت نماز و قرآن یاد آن عزیز سفرکرده را گرامی داشتند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای همچنین با حضور بر مزار شهیدان عالیمقام آیتالله بهشتی، رجایی، باهنر و شهدای حادثه هفتم تیر، علو درجات آنان را از خداوند متعال مسألت کردند. رهبر انقلاب اسلامی سپس در گلزار شهیدان حضور یافتند و با درود و سلام به ارواح مطهر مجاهدان راه خدا و مدافعان عزت و اقتدار ایران اسلامی، برای استمرار حرکت پرافتخار ملت ایران دعا کردند.
چهلویکمین سالگرد ایامالله دهه فجر
روز گذشته همزمان با سالروز ورود حضرت امام خمینی به میهن، مراسم بزرگداشت پیروزی انقلاب و ایامالله دهه فجر آغاز شد.
چهلویکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی که با اولین سالگرد صدور بیانیهای راهبردی گام دوم انقلاب مقارن شده، در حالی جشن گرفته میشود که در هفتههای اخیر اتفاقات بزرگی که در طول عمر انقلاب بیسابقه بود رخ داد. اتفاقاتی که رهبر معظم انقلاب از آن به عنوان یومالله یاد کردند. تشییع 25 میلیونی پیکر سردار شهید حاج قاسم سلیمانی یکی از اتفاقات بیبدیل در طول تاریخ جمهوری اسلامی بود. حضور گسترده مردم در چندین شهر ایران برای بدرقه با شاگرد مکتب امام خمینی(ره)، صحنهای حماسی و زیبا در تاریخ میهن اسلامی رقم زد. علاوه بر این، پاسخ سپاه پاسداران در حمله به پایگاه عینالاسد یکی دیگر از ایامالله در عمر جمهوری اسلامی را به وجود آورد. ویژگی اساسی ایامالله در جمهوری اسلامی، نقش پررنگ مردم در رقم زدن آن است. به بیان دیگر، یومالله همراستایی اراده جمعی در طول اراده خداوند است. چنین اتفاقی نقطه عطف تاریخ میشود. اولین ایامالله انقلاب، دهه فجری است که مردم ایران اسلامی در حمایت از استقرار نظام جمهوری اسلامی بساط رژیم پهلوی را برچیدند. به معنای دیگر دست قدرت الهی از آستین مردم بیرون آمد و حماسه بزرگ انقلاب اسلامی را رقم زد. «یومالله سلیمانی» نیز از چنین جنسی است. قرار گرفتن اراده مردم در راستای اراده الهی نقطه عطفی دیگر در تاریح انقلاب اسلامی را به وجود آورد و اینگونه قدرت واقعی انقلاب اسلامی را که در واقع قدرت معنوی است به رخ جهانیان کشید.
بیداری اسلامی حاصل کار امام است
روزگذشته همچنین مراسم ویژه 12 بهمنماه با حضور مسؤولان کشوری و لشکری و آحاد مختلف مردم در حرم بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد حاجعلیاکبری، رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور، سخنران این مراسم بود. حجتالاسلام والمسلمین حاج علیاکبری با اشاره به ورود تاریخی امام خمینی(ره) به ایران در 12 بهمن 1357 و با برشمردن برخی ویژگیهای شخصیتی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، گفت: امام خمینی رحمهالله علیه با بهرهگیری از میراث علوی و فاطمی و با تکیه بر سیره حسینی و با برداشت دقیق و فنی از میراث جعفری و با چشمانداز و افق مهدوی و در یک کلمه با تکیه بر اسلام ناب محمدی(ص) به سوی مردم خود آمد، البته چه مردمی؛ یک قوم پرافتخار و باریشه، باوفا، باصفا، مقاوم، شجاع و ایثارگر که آغوش خود را به روی رهبر خود باز کردند. امام جمعه موقت تهران خاطرنشان کرد: ۱۲ بهمن روز آن ملاقات حیاتبخش امام و امت بود، وقتی امام و امت به هم رسیدند انقلاب اسلامی به ثمر نشست، امام راحل فرمودند من با جرات مدعی هستم که ملت ایران بهتر از ملت حجاز در وقت رسول الله(ص) و مردم کوفه در زمان امیرالمومنین(ع) است. حاجعلیاکبری در ادامه گفت: ملت شایسته ایران، وقتی با امام همراه شد آن شد که شد، حاصل امام و امت در اختیار ما است، حاصل امام و امت فاتح، مستقل، در حال پیشرفت و مردمسالار است؛ یک نهضت معنوی و جنبش معنوی الهی بزرگ در زمانه ما بود که ثمره آن انسانهای بزرگ و جوانان تاریخساز بود و نظامی که از مردم بود و با کلیدواژه مردمسالاری دینی یعنی جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت. وی یادآور شد: بیداری اسلامی در منطقه به لطف خداوند به وجود آمد و فجر درخشان، بیداری و تحولات مردم در منطقه به نفع مستضعفان، حاصل کار مشترک امام و امت بود، و آن چیزی که امروز در دست ما است خط امام است.
امام جمعه موقت تهران افزود: آن چیزی که در اختیار ما است یک مکتب سعادتآفرین است، در قدم اول رژیم فاسد شاهنشاهی از سر راه برداشته شد و امام با توجه به مردمسالاری نظام جمهوری اسلامی ایران کار را به مردم سپردند؛ این مکتب با تمام ظرفیت و زیبایی در اختیار ما است، رهبر انقلاب با وفاداری به خط امام این راه را الحمدلله همراه با ملت بصیر ادامه دادهاند.
مراسم ویژه میهمانی لالهها
همهساله در اولین پنجشنبه دهه فجر، عطرافشانی و گلریزان مزار شهدای گرانقدر توسط مردم انجام میشود.
بنا بر اعلام شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، این مراسم روز پنجشنبه 17/11/1398 از ساعت 14:00 تا 16:00 در گلزار شهدای بهشتزهرا(سلامالله علیها) و بیش از 20 هزار گلزار شهدا در سراسر کشور (امامزادگان، شهدای گمنام در دانشگاهها و پارکها) با حضور مسؤولان و اقشار مردم و خانوادههای معظم شهدا و ایثارگران برگزار میشود. مراسم میهمانی لالهها با هماهنگی کمیته اقلیتهای مذهبی هر ساله در مزار شهدای یکی از اقلیتهای مذهبی برگزار میشود که امسال این مراسم بر سر مزار شهدای ارامنه واقع در جاده امام رضا(علیهالسلام) برگزار و قبور مطهر این شهدا عطرافشانی و گلریزان خواهد شد.
همچنین روزگذشته همزمان با آغاز دهه فجر چهل و یکم، با به صدا در آوردن بوق کشتیها در ساعت 9 و 33 دقیقه همزمان با سالروز ورود امام خمینی(ره) به میهن اسلامی، این روز گرامی داشته شد. دیروز همچنین در اولین روز از آغاز جشنهای دهه فجر در سالروز تاریخی لحظه ورود حضرت امام خمینی(ره) به ایران در سال ۱۳۵۷ ناقوس کلیساها در استان آذربایجان غربی به صدا در آمد. رئیس انجمن آشوریان در آیین به صدا درآمدن ناقوس کلیساها اظهار داشت: همزمان با این لحظه تاریخی ناقوس کلیسای شرق آشور (ننه مریم) در خیابان خیام ارومیه و کلیسای کاتولیک، آشوری و کلدانی در خیابان سرداران (محله مهدی القدم) نواخته شد.
همچنین همزمان با دوازدهم بهمنماه سالروز ورود حضرت امام خمینی(ره) به ایران، مراسم گلباران بیت امام راحل در قم با حضور مردم و مسؤولان استان برگزار شد.
نامگذاری ایام دهه فجر امسال
بر اساس اعلام قائممقام شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، ایام دهه فجر امسال به شرح زیر نامگذاری شده است:
* روز شنبه ۱۲ بهمن همزمان با سالروز ورود امام خمینی(ره) به کشور، روز «ولایتمداری، انقلابیگری، پیوند ناگسستنی امت و امام»
* روز یکشنبه 13 بهمن با عنوان «تفکر دینی، فرهنگ و هنر انقلابی، تمدن نوین اسلامی»
* روز دوشنبه 14 بهمن با عنوان «جوان انقلابی، جهاد علمی، امیدآفرینی»
* روز سهشنبه 15 بهمن با عنوان «مدیریت جهادی، اقتصاد مقاومتی، رونق تولید»
* روز چهارشنبه 16 بهمن با عنوان «سبک زندگی ایرانی- اسلامی، اعتلای منزلت زن، تحکیم خانواده»
* روز پنجشنبه 17 بهمن با عنوان «معنویت، ایثار، شهادت»
* روز جمعه 18 بهمن «قرآن و عترت، وحدت اسلامی، آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی»
* روز شنبه 19 بهمن «امنیت پایدار، بازدارندگی، پاسداری از انقلاب اسلامی»
* یکشنبه 20 بهمن «مردمسالاری دینی، عدالت اجتماعی، مبارزه با فساد»
* دوشنبه 21 بهمن «جهاد، مقاومت و استکبارستیزی»
ارسال به دوستان
«وطن امروز» به مناسبت چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب 4 شاخص اقتصادی را در قبل و پس از انقلاب مقایسه کرد
مسیر خودباوری
گروه اقتصادی: 41 سال از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی میگذرد. با وجود اینکه انقلاب ایران یک کنش اقتصادی برای دستیابی به دستاوردهای معیشتی نبود اما در این مدت با همت مردم دستاوردهای بسیار زیادی در حوزه اقتصاد حاصل شده است. با وجود اینکه این دستاوردها در حالت ایدهآل قرار ندارد اما میتوان آنها را در مسیر رسیدن به استقلال اقتصادی دانست. نباید فراموش کرد در سالهای اخیر کشورمان با سختترین تحریمهای ممکن مواجه شده است که در شرایط فعلی کشور بیتاثیر نیست.
افزایش صادرات غیرنفتی
صادرات کالاهای غیرنفتی ایران در سال 97 به ۴4 میلیارد و 300 میلیون دلار رسید، در حالی که این رقم در آخرین سال حکومت پهلوی ۵۴۰ میلیون دلار بوده است. همچنین معادن فعال کشور از ۱۹۵ واحد در ابتدای انقلاب به ۶ هزار و ۳۸۶ واحد در ۸ ماهه منتهی به آبان ۹۷ و ظرفیت استخراج از ۱۹ میلیون و ۶۰۰ هزار تن به ۷۳۵ میلیون تن انواع مواد معدنی در سال ۹۶ افزایش یافته است. آخرین آمارها نشان میدهد که با وجود افزایش ۸۶ برابری صادرات کالاهای غیرنفتی در ۴۰ سال اخیر، ارزش واردات کالا تنها 4 برابر شده و به سالانه 42 میلیارد و 600 میلیون دلار رسیده است. تولید و ظرفیت تولید کالاهای منتخب صنعتی و معدنی نیز در ۴ دهه اخیر افزایش چندبرابری داشته است. چنانکه سال ۵۷ واحدهای معدنی ایران ۳۶۸ هزار تن فولاد خام تولید میکردند اما این عدد در سال ۹۶ به ۲۰ میلیون و ۸۳۳ هزار و ۳۰۰ تن رسیده است. تولید سنگآهن نیز که بر پایه برآوردها در سال ۵۷، ۶۸۰ هزار تن بوده، سال گذشته به ۳۴ میلیون و ۴۷۶ هزار تن افزایش یافت. افزایش ۳۳ برابری تولید محصولات پتروشیمی هم نتیجه احداث و توسعه چندین پالایشگاه در ۴۰ سال اخیر بوده که تولید انواع محصولات این بخش را از یک میلیون و ۶۰۰ هزار تن به ۵۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تن رسانده است. کار تولید کاتد مس نیز که پس از پیروزی انقلاب و در سال ۶۲ آغاز شد، در سال ۹۶ به ۱۵۹ هزار و ۶۰۰ تن رسید. همچنین تولید شمش آلومینیوم از ۲۵ هزار و ۱۰۰ تن در سال ۵۷ به ۳۵۱ هزار تن رسیده که افزایش ۱۴ برابری داشته است. در بخش مصالح ساختمانی، تولید سیمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی ۸ برابر شده است. شرکتهای ایرانی در آخرین سال حکومت پهلوی ۷ میلیون و ۱۵۰ هزار تن سیمان تولید کردند که این مقدار در سال گذشته به ۵۴ میلیون و ۷۲۰ هزار تن افزایش یافت تا ایران در جایگاه صادرکننده این محصولات قرار گیرد. اما افزایش تولید محصولات در بخشهای صنعت و معدن محدود به این موارد نمیشود؛ سال ۵۷ شرکتهای خودروساز ایران سالانه ۱۸۸ هزار و ۶۰۰ دستگاه خودروی سواری و وانت تولید میکردند اما این رقم در سال ۹۶ با ۸ برابر افزایش به یک میلیون و ۵۰۲ هزار دستگاه رسیده است. تولید لوازم خانگی هم رشد ۸ برابری را تجربه کرده و از تولید ۳۸۳ هزار و ۷۰۰ دستگاه انواع لوازم خانگی به 3 میلیون و ۲۴۸ هزار و ۷۰۰ دستگاه افزایش یافته است. افزایش تولید محصولات صنعتی و معدنی سبب شده که سهم صادرات محصولات این بخش نسبت به کل صادرات رشد چشمگیری در ۴۰سال اخیر داشته باشد، چنانکه در سال ۵۷ مجموع صادرات صنعتی و معدنی ۱۷۴ میلیون دلار با سهم ۳۲ درصدی بوده است اما در سال ۹۶ این عدد به ۳۳ میلیارد و ۳۶۵ میلیون دلار رسیده که ۷۱ درصد از کل صادرات کشور را به خود اختصاص داده است.
ایران دارای بالاترین رشد شاخص توسعه انسانی در جهان
گزارش توسعه انسانی یکی از مهمترین و معتبرترین گزارشهای اقتصادی و اجتماعی در جهان است که هر ساله توسط دفتر توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) منتشر میشود. در این گزارش شاخص توسعه انسانی (HDI) کشورها بر اساس معیارهایی چون امید به زندگی، کیفیت نظام آموزشی، درآمد واقعی و سرانه درآمد ملی از عدد صفر تا یک محاسبه میشود که هر چه این شاخص به عدد یک نزدیکتر باشد، نشان از توسعهیافتگی بیشتر است. تمام شاخصهای توسعه اقتصادی و اجتماعی در برآورد این شاخص دخیل است و به عبارتی یکی از جامعترین معیارها برای مقایسه توسعهیافتگی کشورها به شمار میرود که البته تمام دولتها و سازمانهای علمی و تحقیقاتی از این شاخص بهعنوان معیار اصلی مقایسه کشورها استفاده میکنند. بر اساس جدیدترین گزارش توسعه انسانی ۲۰۱۶ که اوایل سال جاری منتشر شد، شاخص توسعه انسانی ایران به 774/0 از یک رسید که در مقایسه با نمره 437/0 ایران در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بیش از 337/0 درجه افزایش نشان میدهد. این در حالی است که بین ۱۰۵ کشور دنیا که از سال ۱۹۸۰ میلادی شاخص توسعه انسانی برای آنها محاسبه میشد، ایران طی این ۴ دهه بالاترین رشد را در شاخص توسعه انسانی داشته است. پس از ایران، چین با رشد 334/0 درجهای در رتبه دوم جهان جا گرفته است. نپال با رشد 316/0 درجهای و ترکیه با رشد 304/0 درجهای در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند. بر اساس گزارش سازمان ملل، رتبه جهانی جمهوری اسلامی ایران هم در این ۴ دهه بیش از ۴۱ رده صعود داشته و از جایگاه ۱۱۰ در سال ۱۹۷۹ به جایگاه ۶۹ در سال گذشته ارتقا یافته است.
کاهش فقر
بررسیهای آماری در تغییرات ضریب جینی (شاخص عدالت و برابری در توزیع درآمد و ثروت) طی سالهای بعد از انقلاب نشان میدهد انقلاب اسلامی ایران همانطور که وعده داده بود، توانسته وضعیت فقرا و مستضعفان را بهبود بخشد به نحوی که بهرغم جنگ ۸ ساله و فشارهای تحریمی غرب، وضعیت فقرا بعد از انقلاب نسبت به سالهای پیش از پیروزی انقلاب که ایران تحت حمایت شدید کشورهای غربی قرار داشت بهتر شده است.
در واقع مقایسه استانداردهای زندگی در دوران قبل و بعد از انقلاب نشان میدهد حتی بدون اینکه سرانه تولید ناخالص داخلی کشور افزایش قابل توجهی داشته باشد، میزان فقر کاهش یافته و این بدان معناست که وضعیت نسبی فقرا در جامعه ایران بهبود یافته است. برقرسانی به روستاها و توزیع کوپنی کالاهای مختلف در کنار کمک مستقیم به فقرا از طریق شبکهای از خیریههای نیمهدولتی که بزرگترین آنها کمیته امداد امام خمینی بوده، در کاهش فقر در جامعه ایران موثر بوده و در مجموع بعد از انقلاب اسلامی، برخی بهبودهای فوری در وضعیت توزیع درآمدها رخ داده است. مهمترین شاخصی که اقتصاددانها برای بررسی میزان نابرابری در یک جامعه معرفی میکنند شاخصی به نام ضریب جینی است. ضریب جینی برای سنجش میزان نابرابری در توزیع درآمد یا ثروت در یک جامعه آماری استفاده میشود و رقمی از صفر تا یک یا از صفر تا ۱۰۰ را دربرمیگیرد. هر چقدر ضریب جینی نزدیک به عدد صفر باشد، برابری بیشتر در توزیع درآمد را نشان میدهد و بالعکس هر چقدر ضریب جینی نزدیک به عدد ۱۰۰ باشد، توزیع نابرابر درآمد را مشخص میکند. اگر ضریب جینی مساوی با عدد صفر باشد یعنی همه درآمد و ثروت یکسان دارند (برابری مطلق) و اگر مساوی با عدد ۱۰۰ باشد یعنی نابرابری مطلق است به گونهای که ثروت تنها در دست یک نفر است و مابقی هیچ درآمدی ندارند. آمارها و تحقیقات ارائه شده بر اساس مستندات نهادهای بینالمللی مثل بانک جهانی نشان میدهد پیش از انقلاب ضریب جینی ایران حتی از عدد ۵۰ نیز فراتر رفته است. در سال ۱۹۶۸ ضریب جینی ایران 2/50 واحد و سال ۱۹۷۳ نیز 5/49 واحد بوده است. کمترین ضریب جینی که در میان آمار موجود از سالهای پیش از انقلاب ثبت شده است مربوط به سال ۱۹۶۹ است. ضریب جینی ایران در این سال 9/41 واحد برآورد شده است اما با پیروزی انقلاب وضعیت شکاف طبقاتی در جامعه ایران به سمت بهبودی میل پیدا میکند. ضریب جینی در سال 90 به 3/37 واحد میرسد که کمترین رقم در طول تاریخ پیش از انقلاب و پس از انقلاب بوده است. بر این اساس میانگین رقم ضریب جینی از سال 88 تا 94 زیر 40 واحد بوده است. البته این شاخص در سال 95 بار دیگر به بالای 40 واحد رسید که دستاورد دولت تدبیر و امید است و نیاز به اصلاح این مورد است.
امید به زندگی
یکی از مهمترین شاخصهای توسعه هر کشور که در گزارش توسعه انسانی سازمان ملل متحد هر ساله اعلام میشود، شاخص امید به زندگی است. این شاخص نشان میدهد مردم هر کشور بر اساس میزان توسعهیافتگی آن کشور چند سال امید به زنده ماندن دارند. امید به زندگی یک شاخص آماری است که نشان میدهد متوسط طول عمر هر فرد در یک جامعه چقدر است یا به عبارت دیگر هر فرد از آن جامعه چند سال میتواند توقع حیات داشته باشد. در این میزان، هر چه شاخصهای بهداشتی و درمانی بهبود یافته باشد، امید به زندگی افزایش خواهد یافت، به همین دلیل این شاخص یکی از شاخصهای سنجش پیشرفت و عقبماندگی کشورها تلقی میشود. طبق آخرین گزارش توسعه انسانی در سال 2016، رتبه ایران در 3 دهه اخیر در این شاخص از 118 در سال1990 به 61 در سال 2015 میلادی ارتقا داشته که حاکی از رشد 57 پلهای ایران است. امید به زندگی برای ایرانیها در فاصله سالهای 2015 تا 2020 بالای 74 سال بوده است که این رقم برای مردان 74 و برای زنان 76 سال است. کشورهای کویت، اردن، آذربایجان، مصر و عراق هم به ترتیب در رتبههای 76، 84، 96، 107 و 121 قرار دارند. در صدر جدول کشورهای با بهترین وضعیت امید به زندگی ژاپن و سوییس قرار دارند. در ژاپن عدد 7/83 و در سوییس 4/83 گزارش شده است. کشورهای سنگاپور، استرالیا و اسپانیا هم به ترتیب در ردههای بعدی قرار دارند. در انتهای جدول هم کشورهایی مثل سیرالئون، آنگولا و آفریقای مرکزی با میانگین امید به زندگی 1/50 سال، 4/52 سال و 5/52 سال دیده میشوند. آمریکا هم با 3/79 سال خیلی وضعیت خوبی ندارد و در رتبه 31 قرار دارد. البته یک سال پیش نشریه اکونومیست گزارشی منتشر کرد و مدعی شد شاخص امید به زندگی در ایران بالاتر از آمریکاست. دقیقا نیم قرن پیش امید به زندگی در ایران 89/48 سال بود. عجیب اینکه آن زمان برعکس حالا امید به زندگی در مردان ایرانی بالاتر از زنان بود. شاخص امید به زندگی در ایران شیب صعودی خود را حفظ کرد و در سال 1978 میلادی که انقلاب اسلامی رخ داد معادل 71/55 سال بود. در سالهای جنگ تحمیلی این شاخص در ایران یک روند نزولی را طی کرد و در سال 1984 به 75/54 سال رسید. بعد از پایان جنگ دوباره این شاخص در ایران سیر صعودی گرفت به طوری که در سال 1989 میلادی 40/62 بود و در سال 2000 همزمان با آغاز هزاره سوم مرز 70 سال را رد کرد.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از تغییرات اعمالی کمیسیون تلفیق در لایحه بودجه سال 99 گزارش میدهد
کارنامه تلفیق
حمید کمار: مجلس شورای اسلامی در حالی از هفته گذشته به تعطیلات انتخاباتی رفت که نزدیک به 2 ماه، لایحه بودجه 99 را در کمیسیون تلفیق مورد بررسی قرار داد و در آن تغییراتی اعمال کرد. بررسی لایحه بودجه 99 در کمیسیون تلفیق همزمان با اوجگیری تحریمهای آمریکا علیه ایران بود و عمده هدف این تحریمها در یک کلام، محدود کردن منابع درآمدی کشور بود. از همین رو هر اقدام کمیسیون تلفیق در تغییر مفاد لایحه بودجه دولت، با شاخص «درآمد و هزینه» سنجیده و قضاوت میشد. چنانکه برخی تغییرات اعمال شده در بودجه سال 99 توسط کمیسیون تلفیق که باعث افزایش درآمدهای دولت میشد با استقبال و در مقابل تصمیماتی مانند حذف پله مالیاتی 35 درصدی ثروتمندان، با انتقادات تندی از سوی کارشناسان و رسانهها مواجه شد. در گزارش پیش روی «وطن امروز» خلاصهای از مهمترین تغییرات ایجاد شده در کمیسیون تلفیق آمده است.
کاهش یارانه مردم و افزایش وام ازدواج
هفته گذشته هادی قوامی، سخنگوی کمیسیون تلفیق مجلس در نشست خبری این کمیسیون گفت: «از فروردین سال 99 رقم یارانه نقدی از 45 هزار تومان به 72 هزار تومان افزایش مییابد، به این معنا که 45 هزار تومان بابت یارانه نقدی و 27 هزار تومان به ازای کمک معیشتی به همه یارانهبگیران پرداخت خواهد شد». به بیان دیگر از سال آینده یارانه نقدی و معیشتی ادغام شده و به همه مردم پرداخت میشود. این تصمیم کمیسیون تلفیق طبق اظهارات قوامی به علت «گلایههای مردم از عملکرد وزارت کار و رفاه اجتماعی در زمینه پرداخت یارانه معیشتی» بوده است. در واقع کمیسیون تلفیق به دلیل ناکارآمدی وزارت رفاه، قانون مصوب خود در بودجه سال 98 مبنی بر شناسایی و حذف 3 دهک پردرآمد را نادیده گرفته و به همین خاطر 3 دهک ثروتمند را سر سفره منابع هدفمندی یارانهها نشانده است. تغییر قوانین به تناسب کارآمدی دولت و رها کردن نظارت اجرای قانون، بدعت تازه و البته خطرناکی است که کمیسیون تلفیق بودجه سال 99 آن را پایهگذاری کرد. نتیجه این بدعت، کاهش یارانه اقشار متوسط و فرودست جامعه و سهیم شدن ثروتمندان از یارانههای به اصطلاح هدفمند، آن هم به دلیل ناتوانی وزارت رفاه از شناسایی ثروتمندان بود.
نکته تاسفبرانگیز دیگر، تعبیر سخنگوی کمیسیون تلفیق از این اقدام به «افزایش مبلغ یارانه» بود. این در حالی است که افزوده شدن بیش از 20 میلیون نفر از ثروتمندان به جمع یارانهبگیران بدون افزایش منابع پرداختی، معنایی جز کاهش مبلغ دریافتی اقشار مستحق ندارد. چنانکه بررسیهای «وطن امروز» در شمارههای گذشته هم نشان داد با تصمیم جدید کمیسیون تلفیق، مبلغ پرداختی به خانوارهای یک تا 5 نفره، به طور میانگین از 17 تا 28 درصد کاهش مییابد. کاهش سهم مردم از یارانه و در کنار آن بیصداقتی سخنگوی کمیسیون در اعلام نتیجه تصمیم کمیسیون تلفیق، باعث طرح انتقادات تندی به تصمیم این کمیسیون شد.
اقدام دیگر کمیسیون تلفیق، افزایش مبلغ وام ازدواج جوانان از 30 میلیون تومان به ازای هر نفر از زوجین (در مجموع 60 میلیون تومان برای هر 2 نفر) به 50 میلیون تومان برای هر نفر (در مجموع 100 میلیون تومان برای هر 2 نفر) بود. همچنین دوره بازپرداخت این وام از 5 سال به 7 سال افزایش یافت. با توجه به افزایش شدید سطح قیمتها و افت قدرت خرید بخش زیادی از جامعه، انتظارها برای افزایش مبلغ وام ازدواج و همچنین افزایش دوره بازپرداخت آن بیشتر شده بود. این اقدام کمیسیون تلفیق در پاسخ به دغدغههای مالی مطرح شده در هفتههای اخیر مبنی بر ضرورت افزایش مبلغ وام ازدواج صورت گرفت.
شفاف شدن عملکرد نظام بانکی
یکی از مهمترین اقدامات کمیسیون تلفیق که با استقبال کارشناسان مواجه شد، تصویب تغییراتی در لایحه جهت شفافسازی هرچه بیشتر حسابها و تراکنشهای بانکی بود. مسدود کردن حسابهای بانکی فاقد شناسه هویت الکترونیکی بانکی (شهاب)، یکی از این تغییرات بود. جدیدترین آمارها نشان میدهد بهطور میانگین برای هر ایرانی 4 کارت بانکی صادر شده است. علاوه بر این ولیالله سیف، رئیسکل سابق بانک مرکزی هم از 38 میلیون حساب بانکی جعلی خبر داده بود که با اهدافی نظیر پولشویی و کلاهبرداری افتتاح شدهاند. طرح شناسه هویت الکترونیکی بانکی (شهاب) میتواند منافذ سوءاستفاده از حسابهای بانکی را برای همیشه مسدود کند. دیگر تغییر کمیسیون تلفیق در لایحه بودجه سال 99 الزام پرداختکنندگان به درج «بابت» در تراکنشهای بانکی و الزام دریافتکننده به تایید یا رد آن است. این تغییر هم در راستای شفافسازی تراکنشهای بانکی برای مقابله با پولشویی تصویب شد. دیگر تغییر کمیسیون تلفیق در حوزه بانکی، الزام بانک مرکزی به ارائه همه اطلاعات تراکنشهای بانکی به سازمان امور مالیاتی است. این مصوبه که به منظور افزایش سطح دسترسی اطلاعاتی سازمان مالیاتی در نظر گرفته شده، گام بزرگی برای شناسایی داراییهای جدید مشمول مالیات و افزایش درآمدهای مالیاتی است. دیگر تغییر کمیسیون تلفیق در نظام بانکی، الزام بانک مرکزی به نظارت بر تراکنشهای بانکی است که در راستای شفافسازی حسابها و تراکنشهای بانکی و در مقابل ناامن کردن نظام پولی برای فعالیتهای ناسالم است.
تصمیم کمیسیون تلفیق درباره اوراق
بخش دیگری از تغییرات اعمالی کمیسیون تلفیق در لایحه بودجه سال آتی، رد پیشنهاد دولت مبنی بر «حذف تشریفات قانونی در مولدسازی داراییهای دولتی» بود. طبق لایحهای که دولت برای بودجه سال 99 تقدیم مجلس کرده بود، پیشنهاد شده بود «مولدسازی داراییهای دولتی» بدون رعایت تشریفات مربوط به تصویب هیأت وزیران مندرج در ماده 115 قانون محاسبات عمومی کشور انجام شود که کمیسیون تلفیق با آن مخالفت کرد تا دولت مجبور به رعایت این تشریفات در فرآیند مولدسازی داراییهای خود شود. تصمیم دیگر کمیسیون تلفیق، تسویه بدهی دولت با پیمانکاران از طریق واگذاری داراییهای دولت به آنان است. طبق مصوبه کمیسیون تلفیق، در صورت به فروش نرفتن داراییهای دولت از طریق مزایده، اموال موصوف به سایر طلبکاران بخشهای خصوصی، تعاونی و عمومی غیردولتی و پیمانکاران دارای طلب از دستگاههای اجرایی به قیمت پایه مزایده واگذار میشود. این مصوبه کمیسیون تلفیق مشابه بند «ج» تبصره 5 لایحه بودجه است که در آن، اوراق مالی اسلامی ریالی فروش نرفته قابل واگذاری به تمام طلبکاران (اعم از پیمانکاران، مشاوران، تأمینکنندگان تجهیزات و همچنین سایر هزینههای تعهدشده اعتبارات این قانون از جمله تملک اراضی) است. هر چند واگذاری اوراق فروشنرفته به طلبکاران الزامی نیست اما اجرای این طرح و جایگزین کردن واگذاری اوراق و دارایی به پیمانکاران به جای تسویه نقدی در نهایت باعث متضرر شدن آنها و در نهایت به خطر افتادن حیات اقتصادی آنها میشود.
فراز و نشیبهای مالیاتی کمیسیون تلفیق
علاوه بر الزام بانک مرکزی به تعامل حداکثری با سازمان امور مالیاتی از طریق ارائه اطلاعات تراکنشهای بانکی به این سازمان، تغییرات دیگری نیز در حوزه مالیاتی اعمال شد؛ از جمله تغییر پلکان مالیات بر درآمد از 5 پله پیشنهادی دولت در متن اولیه لایحه به 4 پله. این تغییر با حذف پله مالیات 35 درصدی از درآمدهای بیش از 6 برابر سقف درآمد معاف از مالیات است. به عبارت دیگر، کمیسیون تلفیق به درآمدهای بیش از 18 میلیون تومان در ماه، 10 واحد درصد تخفیف مالیاتی داد. این اقدام پس از آن انجام شد که غلامرضا تاجگردون، رئیس کمیسیون تلفیق در یکی از جلسات کمیسیون با استناد به ماده 2 طرح اصلاح موادی از قانون آییننامه داخلی مجلس، اعلام کرد تصویب بند «الف» تبصره 6 لایحه بودجه 99 (مالیات 5 پلهای بر درآمد) چون برخلاف یکی از قوانین دائمی (ماده 85 قانون مالیاتهای مستقیم) است، برای تصویب نیازمند رای دوسوم نمایندگان کمیسیون تلفیق است و با توجه به اینکه این بند نتوانست رای دوسوم نمایندگان کمیسیون را کسب کند، این پیشنهاد دولت در کمیسیون تلفیق مجلس به تصویب نرسید. در نتیجه این اقدام، مالیات بر درآمد به روش سابق 2 پلهای بازگشت که طبق آن درآمدهای فراتر از سقف معافیت از مالیات بر درآمد (3 میلیون تومان) تا 7 برابر آن (21 میلیون تومان) مشمول مالیات 10 درصدی و بیش از 7 برابر آن مشمول مالیات 20 درصدی میشوند.
تصویب روش 2 پلهای مالیات بر درآمد که پیش از آن مرکز پژوهشهای مجلس در نقد آن گزارش مفصلی منتشر کرده بود، موجی از اعتراضات را متوجه رئیس کمیسیون تلفیق کرد. ناعادلانه بودن روش 2 پلهای، کاهش درآمدهای مالیاتی دولت در اوج تنگنای مالی کشور و بویژه غیرقانونی بودن این مصوبه به دلیل استناد تاجگردون به مصوبهای که هنوز به قانون تبدیل نشده، علت این اعتراضات بود. در نهایت هم کمیسیون تلفیق در آخرین مصوبه خود در این باره، پلکان مالیاتی را افزایش داد اما مهمترین پله مالیاتی را که همان مالیات 35 درصدی بر درآمدهای بیش از 18 میلیون تومان در ماه بود حذف کرد. حذف پله مالیاتی درآمدهای نجومی موج جدیدی از اعتراضها را علیه کمیسیون تلفیق برانگیخت. این مصوبه نتیجه نفوذ و اعمال فشار صنفهای پردرآمد از طریق همصنفهای خود در کمیسیون تلفیق بود؛ صنفهای متمولی که پس از آغاز بررسی لایحه بودجه در کمیسیون تلفیق تمام تلاش خود را به کار بستند تا مانع تصویب مالیات 5 پلهای بر درآمدهای نجومی خود شوند.
از جمله این صنفها میتوان به صنوف پزشکی و وکالت اشاره کرد که برخی اعضای کمیسیون تلفیق هم در اظهارات خود به لابیهای آنان برای حذف روش 5 پلهای اشاره کرده بودند. به عنوان مثال رضا شیرانخراسانی، عضو کمیسیون تلفیق با اشاره به اعتراض اقشاری که دارای حقوق بیشتری بودند، اظهار داشت: این اقشار که شامل اعضای هیأت علمی دانشگاهها، قضات، برخی کارمندان عالیرتبه شرکت ملی نفت، پزشکان و دیگر مدیران میشوند، نسبت به این شیوه اخذ مالیات اعتراض کردند. این در حالی بود که ما فکر میکردیم این قشرها به عنوان نخبگان جامعه که از شرایط کشور هم مطلع هستند، داوطلبانه تقاضای پرداخت مالیات بیشتر را داشته باشند تا عدالت پایدار شود اما متاسفانه موانعی بر سر راه است و همان طبقه تصمیمگیر که بیشترین حقوق را هم دریافت میکنند، در روند تصمیمگیری درباره این موضوع اثرگذار هستند. پیش از این هم علی ادیانی، عضو کمیسیون تلفیق مجلس در گفتوگو با فارس اعلام کرده بود: در جریان بررسی جزئیات بودجه در کمیسیون تلفیق مجلس، 3 عضو منتخب کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در کمیسیون تلفیق (بهروز بنیادی، محمدنعیم امینیفرد و محسن علیجانی) با همکاری برخی دیگر از اعضای کمیسیون که آنها هم پزشک هستند، تلاش کردند پیشنهاد معافیت کارانه کل یا بخشی از پزشکان از مالیات پلکانی به تصویب برسد.
مالیات بر کالاهای لوکس
از جمله مصوبات کمیسیون تلفیق که با استقبال روبهرو شد، مالیات بر خانهها و خودروهای لوکس بود. طبق این مصوبه واحدهای مسکونی با ارزش بیش از 10 میلیارد تومان تا 15 میلیارد تومان مشمول نرخ یک در هزار، واحدهای مسکونی با ارزش بیش از 15 تا 25 میلیارد تومان مشمول مالیات با نرخ 2 در هزار، واحدهای مسکونی با ارزش بیش از 25 تا 40 میلیارد تومان مشمول مالیات با نرخ 3 در هزار، واحدهای مسکونی با ارزش بیش از 40 تا 60 میلیارد تومان مشمول مالیات با نرخ 4 در هزار و در نهایت واحدهای مسکونی با ارزش بیش از 60 میلیارد تومان مشمول مالیات با نرخ 5 در هزار میشود. همچنین انواع خودروهای سواری و وانت دوکابین دارای شماره انتظامی شخصی با ارزش بیش از 700 میلیون تومان مشمول مالیات با نرخ 2 در هزار میشود.
البته هر چند اقدام کمیسیون تلفیق در تصویب مالیات بر خانهها و خودروهای لوکس با استقبال کارشناسان و رسانهها مواجه شد اما طراحی پلکان مالیاتی در این باره هم بحثبرانگیز شد. به عنوان مثال یکی از نقدهای وارده به مصوبه کمیسیون تلفیق، معاف شدن خانههای 10 میلیارد تومانی از این نوع مالیات بود. در حالی که بسیاری بر این باورند پلکان مالیاتی باید شمول بیشتری مییافت به طوری که پله اول به جای 10 میلیارد تومان، از خانههای 5 میلیارد تومان به بالا آغاز میشد. با این حال مصوبه کمیسیون تلفیق تغییری نداشت تا تغییرات احتمالی در این موضوع به صحن علنی مجلس در ماه آینده موکول شود.
خانههای خالی بالاخره مالیاتی شد
با وجود تصویب قانون برای دریافت مالیات از خانههای خالی، اجرای این قانون بنا به دلایلی متوقف ماند. از جمله مهمترین این دلایل، نبود سامانهای برای شناسایی خانههای خالی بود. این موضوع تا زمان ارائه لایحه بودجه 99 به مجلس ادامه یافت تا جایی که محمد اسلامی، وزیر راهوشهرسازی در مصاحبهای اعلام کرد: تا پایان سال سامانه ملی املاک و اسکان کشور راهاندازی میشود. در ادامه با آغاز به کار کمیسیون تلفیق بودجه، دریافت مالیات از خانههای خالی جدیتر شد. طبق مصوبه کمیسیون تلفیق، شهرداریها مجری شناسایی خانههای خالی شدند. به منظور ایجاد انگیزه در شهرداریهای کشور، 50 درصد از درآمدهای حاصل از مالیات بر خانههای خالی به شهرداریها اختصاص مییابد.
کمیسیون تلفیق مجلس در مصوبه خود شهرداریها را موظف به شناسایی خانههای خالی کرد و 50 درصد از درآمدهای حاصل از این مالیات را به آنها اختصاص داد. شهرداریهای کشور موظفند واحدهای مسکونی خالی واقع در شهرهای با جمعیت بیش از یکصد هزار نفر جمعیت در سالهای 97، 98 و 99 را شناسایی و مالیات متعلقه ماده 54 مکرر قانون مالیاتهای مستقیم را از مالکان اخذ کنند. 50 درصد از درآمد حاصل از این مالیات به حساب خزانه و 50 درصد باقیمانده به عنوان سهم شهرداریها به حساب شهرداری شهرهای محل اخذ مالیات واریز میشود. سازمان امور مالیاتی و وزارتخانههای راهوشهرسازی و نیرو و دیگر وزارتخانهها به تشخیص آییننامههای اجرایی این بند مکلفند همه اطلاعات لازم جهت شناسایی خانههای خالی را در اختیار شهرداریهای کشور قرار دهند.
مهدی غلامی، کارشناس مسکن در گفتوگو با «وطن امروز»، با اشاره به مصوبه اخیر کمیسیون تلفیق درباره اخذ مالیات از خانههای خالی گفت: در این مصوبه مقرر شده است 50 درصد از درآمدهای این مالیات به شهرداریها برسد و 50 درصد دیگر به خزانه واریز شود. این مصوبه 2 وجه مثبت دارد؛ اول اینکه محل مصرف مالیات بر خانههای خالی تاکنون مشخص نبود که اکنون محل مصرف مشخص است. وجه مثبت دیگر این است که معمولا در دنیا دولتهای محلی و در کشور ما شهرداریها به شناسایی خانههای خالی کمک میکنند. در سالهای اخیر ساختوسازهای مسکن کم شده و به نسبت درآمدهای شهرداریها نیز کاهش یافته است. این مصوبه از طرفی درآمدهایی را نصیب شهرداری میکند و از سوی دیگر شهرداری تشویق میشود خانههای خالی را شناسایی کند.
این کارشناس مسکن معتقد است باید در مصوبه کمیسیون تلفیق بودجه اصلاحاتی اعمال شود؛ نرخ مالیاتی که تعیین شده به حدی نیست که افراد را مجبور کند خانههایشان را به بازار عرضه کنند. وی با بیان اینکه مبنای محاسبه مقدار مالیات خانههای خالی بر اساس میزان اجارهخانه در سال قبل است، گفت: در ماده 54 مکرر قانون مالیاتهای مستقیم آمده است، میزان مالیات بر اساس میزان اجاره کنونی واحد مسکونی است. منظور این است بر اساس مبلغ اجاره خانهای که اجاره داده میشود مشخص میشود چه میزان مالیات از آن گرفته میشود که در حقیقت مالیات بر اجاره است. در قانون مالیات بر اجاره ابهامی وجود دارد که باعث میشود در قانون مالیات بر خانههای خالی این ابهام هم وارد شود. قانون مالیات بر اجاره میگوید در شهر تهران چنانچه مجموع خانههایی که یک نفر اجاره داده بیش از 150 متر باشد، به آن مالیات بر اجاره تعلق میگیرد ولی در قانون مالیات بر خانههای خالی چیزی در این باره گفته نشده است. یعنی اگر خانه 75 متری باشد، باید از آن مالیات گرفته شود. باید این قانون اصلاح و در قانون تصریح شود این قانون این معافیت را ندارد.
ارسال به دوستان
شهرداری تهران به دنبال افزایش 60 درصدی عوارض طرح ترافیک
ترافیک گرانی ارزانی ترافیک
رئیس کمیسیون عمران و حمل ونقل شورای شهر در گفتوگو با «وطن امروز»: پیشنهاد شهرداری تهران تورمزا و غیرمعقول است
شهرداری تهران در لایحه بودجه 99 خود خواهان گرانی 60 درصدی عوارض طرح ترافیک شد. به گزارش «وطن امروز»، امسال شهرداری در 2 نوبت طرح ترافیک را گران کرد و عوارض ترافیکی به بهانه اجرای طرح جدید با نام طرح کاهش آلودگی هوا، 20 درصد افزایش یافت. اجرای این طرح با انتقادات فراوانی روبهرو شد و حالا خبر میرسد شهرداری تهران قصد دارد 40 درصد دیگر علاوه بر 20 درصد اخیر، عوارض ترافیکی را گران کند.
مشکلات طرح ترافیک پایتخت گویا پایانی ندارد، چرا که شهروندان تهرانی هر چند وقت یک بار شاهد ناکارآمدی مدیران شهری در اجرای این طرح پرحاشیه هستند؛ طرحی که از ابتدا ناموفق بود اما مدیران شهری همچنان به دنبال راهکاری برای به سرانجام رساندن آن هستند.
لایحه پیشنهادی افزایش نرخ طرح ترافیک به شورای شهر ارسال شده و تصمیم شهرداری، گرانی 40 درصدی نرخ طرح است ولی شورای شهریها میگویند طرح ترافیک نیاز به اصلاحات دارد و افزایش نرخ باید بر اساس تورم سالانه باشد.
پرونده نرخگذاری عوارض در حال حاضر در شورای شهر باز است و اعضای شورا موظفند تا 15 بهمن تکلیف این عوارض از جمله نرخ عوارض طرح ترافیک سال 99 را مشخص کنند. از طرفی لایحه پیشنهادی نرخ طرح ترافیک توسط شهرداری تهران به شورای شهر ارسال شده است و کارشناسان حوزه حملونقل و ترافیک شورای شهر و اعضای شورا در حال چکشکاری آن هستند.
رئیس کمیسیون عمران و حملونقل شورای اسلامی شهر تهران در گفتوگو با «وطن امروز»، درباره اینکه آیا شورای شهر با پیشنهاد شهرداری مبنی بر افزایش 60 درصدی عوارض نرخ طرح ترافیک موافقت میکند؟ گفت: شورای شهر بیشک با پیشنهاد شهرداری نسبت به افزایش 60 درصدی عوارض طرح ترافیک مخالف است، چرا که پیشنهادی غیرمعقول است.
محمد علیخانی با بیان اینکه پیشنهاد شهرداری مبنی بر افزایش 60 درصدی عوارض طرح ترافیک با تورم کنونی مغایرت دارد، گفت: نرخ افزایش طرح ترافیک باید بسیار اندک و در حد معمول و معقول باشد، چرا که پیشنهاد افزایش 60 درصدی با نرخ تورم 26 درصدی همخوانی ندارد.
رئیس کمیسیون عمران و حملونقل شورای اسلامی شهر تهران با اشاره به بررسی لایحه تعیین عوارض تردد در محدودههای طرح ترافیک و کاهش آلودگی هوا در سال ۹۹ گفت: این طرح نوعی مدیریت تقاضای سفر است که میتواند به کاهش سفر با خودروهای شخصی و کاهش ترافیک منجر شود و البته به دلیل وجود برخی مشوقها در این طرح مانند خودروهای دارای معاینه فنی برتر و هیبریدی و کمتر آلاینده که صاحبان این خودروها هزینه کمتری میپردازند، میتواند بر کاهش نسبی آلودگی هوا موثر باشد.
وی با اشاره به بررسیهایی که کمیسیون تخصصی روی این لایحه انجام داده است، گفت: بر اساس پیشنهاد شهرداری در قالب لایحه تعیین عوارض تردد، هم برای ضریب و هم برای پایه نرخ عوارض افزایشهایی پیشنهاد شده که کمیسیون عمران و حملونقل با آن مخالف است. شخصا با افزایش بیرویه قیمتها مخالفم، زیرا تا زمانی که حملونقل همگانی به اندازه مورد نیاز وجود ندارد، نباید صرفا با ایجاد موانع و محدودیتهای غیرمنطقی به مردم فشار بیشتری وارد کرد.
رئیس کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر تهران بیان کرد: پیشنهاد شهرداری تقریبا حدود ۶۰ درصد افزایش قیمتهاست که این نگاه با سیاستهای کلی دولت مغایر است و در هیأت تطبیق مستقر در فرمانداری نیز تأیید نمیشود.
کاهش 50 درصدی درآمد شهرداری از طرح
رئیس کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر تهران درباره درآمد حاصل از طرح ترافیک گفت: در سال جاری 50 درصد از درآمد شهرداری از طریق طرح ترافیک وصول نشد و این موضوع به دلیل اشکالات اجرای طرح بود، چرا که با روش قبلی مردم بدهکار میشدند و اکنون تلاش داریم مکانیزمی در نظر گیریم که شهروندان نقدا عوارض را پرداخت کنند. وی خاطرنشان کرد: موضوع نرخ عوارضها تا 15 بهمن تعیین تکلیف خواهد شد و سعی میکنیم در هفته جاری این موضوع را به سرانجام برسانیم. اما عمار سعیدیانفر، مدیر واحد ساماندهی محدودهها و طرحهای ترافیکی سازمان حملونقل و ترافیک شهرداری درباره این لایحه به فارسگفت: نرخ طرح به طور کلی تغییرات چندانی برای سال آینده ندارد ولی موضوعاتی مانند رزروی شدن روزهای تردد برای سال 99 در نظر گرفته شده است. وی بیان داشت: بر اساس پیشنهاد شهرداری، نرخ پایه عوارض ورود به محدودههای ترافیکی از ٢٣ هزار تومان به ٢٨ هزار تومان در سال ٩٩ افزایش خواهد یافت. همچنین تخفیفاتی برای دارا بودن معاینه فنی برتر پیشبینی شده است.
طرح ترافیک رزروی میشود
یوسف حجت، سرپرست معاونت حملونقل و ترافیک شهرداری تهران هم در این باره گفت: برنامه معاونت حملونقل و ترافیک شهرداری تهران این است که سال آینده شکل ورود شهروندان به محدوده طرح ترافیک به شکل رزرو شده از پیش باشد. برای رزرو ورود به محدوده طرح ترافیک هر شهروند میتواند با ورود به تارنمای «تهران من» تاریخ ورود خود به محدوده را رزرو کند. وی افزود: این طرح محدود به بازه زمانی مشخص نیست و هر شهروند میتواند حتی 10 دقیقه قبل از ورود به محدوده ترافیکی رزرو ورود خود را انجام دهد. همچنین ما میخواهیم برای رعایت سقف تردد در محدوده طرح ترافیک، ورود در این محدوده را سال آینده به شکل رزرو از پیش اجرا کنیم. سرپرست معاونت حملونقل و ترافیک شهرداری تهران افزود: اگر تعداد رزروها در روز برای ورود به محدوده طرح ترافیک بیش از سقف تعیین شده باشد، ما اجازه رزرو بیشتر به شهروندان نخواهیم داد. البته اجرای این طرح (رزرو ورود به محدوده طرح ترافیک) منوط به تصویب آن در شورای شهر تهران است.
برخی کارشناسان ترافیکی معتقدند طرح ترافیک کارایی لازم را نداشته و هدف اصلی آن درآمدزایی برای شهرداری است؛ درآمدی که در حال حاضر با شرایط اقتصادی کنونی بیشتر به آن نیاز دارد. البته این موضوع بارها از سوی مدیران شهری رد شده است.
ایجاد تورم انتظاری با پیشنهاد شهرداری
عضو سابق شورای شهر تهران در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: پیشنهاد شهرداری در افزایش 60 درصدی طرح ترافیک نشاندهنده این است که این نهاد نتوانسته در اجرای طرح ترافیک موفق عمل کند. اقبال شاکری با بیان اینکه پیشنهاد هر لایحهای چه از سوی شهرداری و چه مجلس باید طوری باشد که تبعات آن مردم را گرفتار نکند، گفت: اکنون که مردم در شرایط اقتصادی نامساعدی قرار دارند، ارائه لایحه افزایش 60 درصدی عوارض طرح ترافیک، بار تورمی را به همراه دارد و در صورت موافقت با آن بیشک تورم انتظاری در جامعه ایجاد میشود. وی افزود: هرگونه تغییرات پولی و مالی در لوایح دولت و شهرداریها و... ذهن شهروندان را درگیر تورم بیشتر و در بازار التهاب ایجاد میکند که این موضوع زمینهساز افزایش قیمتهاست. شاکری اضافه کرد: زمانی که شهرداری پیشنهاد افزایش قیمت عوارض شهری را میدهد، بیشک نتوانسته است اهداف پیشبینی شده خود را در کسب درآمدها محقق کند. بنابراین خود را به آب و آتش میزند تا بتواند نیازهای مالی خود را از طرق مختلف تامین کند. وی تصریح کرد: طبق ماده 100، درآمدهایی نظیر عوارض طرح ترافیک نباید جزو منابع درآمدی شهری محسوب شود. این منابع باید در راستای پیشگیری و بازدرندگی به کار گرفته شود. وی افزود: در صورت موافقت شورای شهر با پیشنهاد شهرداری برای افزایش عوارض طرح ترافیک، فاصله طبقاتی بیشتر میشود، چرا که هر کسی که پول داشته باشد میتواند از خدمات شهری برخوردار شود. از سویی این موضوع راه تخلف را باز میکند. شاکری پیشنهاد افزایش 60 درصدی عوارض طرح ترافیک را نقطه ضعف شهرداری دانست و گفت: اگر شهرداری معتقد است درآمدهایش محقق شده است، پس این موضوع درآمدزایی جدید برای چیست؟
ارسال به دوستان
ادامه واکنشهای جهانی به طرح یکجانبه معامله ترامپ و نتانیاهو
نه اتحادیه عرب به طرح ترامپ
گروه بینالملل: طرح آمریکایی معامله قرن همچنان محل انتقاد و بحث در سطح دولتها و رسانههای کشورهای منطقه است. با وجود استقبال اسرائیل و چند کشور غربی و عربی، اکثر کشورهای جهان همچنان به این طرح منتقدند و آن را مانعی برای احقاق حقوق فلسطینیان میدانند.
به گزارش «وطن امروز»، نکته اینجاست این طرح آنقدر مفتضحانه جانب صهیونیستها را گرفته است که حتی اندک مدافعان آن هم با فشار افکار عمومی و انتقادات سیاستمداران کشورهای خود مواجه شدهاند. عمده انتقادات به ترامپ بر این محور است که وی با اعلام این طرح صرفا توانسته است نظر مساعد طرف اسرائیلی را جلب کند و در میان گروههای فلسطینی حتی یک گروه هم نظر مساعدی به این طرح ندارد تا جایی که محمود عباس، رئیس سازشکار تشکیلات خودگردان فلسطین نیز که در مذاکره با رهبران رژیم صهیونیستی، گوی سبقت را از یاسر عرفات هم ربوده بود، حاضر به پذیرش این طرح نشده و با الفاظ بسیار تندی دونالد ترامپ را خطاب قرار داده است.
برگزاری نشست فوقالعاده اتحادیه عرب
در میان اعضای اتحادیه عرب به واسطه نفوذ عربستان، اختلاف بسیاری بر سر پذیرش یا عدم پذیرش معامله قرن شکل گرفته است. در حالی که در میان فلسطینیها حتی یک گروه حاضر به پذیرش این طرح نیست، عربستان و امارات نهتنها از این طرح استقبال کردهاند، بلکه محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان را نیز برای پذیرش این طرح تحت فشار قرار دادهاند. در همین ارتباط دیروز نشست فوقالعاده اتحادیه عرب در سطح وزرای خارجه کشورهای عضو به منظور بررسی پیامدهای رونمایی از طرح معامله قرن برگزار شد. این نشست به درخواست ریاست تشکیلات خودگردان و به ریاست وزیر خارجه عراق برگزار شد. محمدعلی الحکیم در آغاز این نشست گفت: ما امروز برای یک نشست فوقالعاده از نظر موضوع و زمان و شرایط کنونی گرد هم آمدهایم و در شرایط بسیار حساسی پس از رونمایی از معامله قرن که مبتنی بر توافق و هماهنگی با یک طرف بوده، قرار داریم. ما خواستار حمایت از حق ملت فلسطین برای تشکیل کشوری مستقل به پایتختی قدس هستیم. وزیر خارجه عراق افزود: آنچه معامله قرن خوانده میشود، به دنبال تحمیل سیاست واقعیت موجود است. حکیم سپس از همه اعضای اتحادیه عرب خواست از فلسطینیها در تعیین سرنوشتشان حمایت کنند.
نشست فوقالعاده اتحادیه عرب با انتشار بیانیهای پایان یافت. وزرای خارجه عرب در این بیانیه تأکید کردند طرح ظالمانه صلح آمریکا را نمیپذیرند. شبکه خبری «المیادین» گزارش داد در این بیانیه بر عدم همکاری با دولت آمریکا برای اجرای این طرح تأکید شده است. در این بیانیه آمده است: به اسرائیل نسبت به اجرای بندهای این طرح و نادیده گرفتن قطعنامههای بینالمللی هشدار میدهیم. پیش از آغاز نشست اتحادیه عرب، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی که این روزها به اندازه همه عمر سیاسیاش رایزنیهای دیپلماتیک داشته به دیدار احمد ابوالغیط، دبیرکل اتحادیه عرب رفت تا وی را مجاب به همراهی با خیل معترضان به طرح ترامپ کند. جلسه عباس با ابوالغیط که تمام شد، دبیرکل اتحادیه عرب در اظهار نظری عجیب تنها به زمان طرح این موضوع انتقاد کرد و خواستار واکنش محکم و قوی از سوی کشورهای این اتحادیه شد. ابوالغیط گفت؛ احزاب راست اسرائیل به رهبری بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی این طرح را برای انجام برنامه دیرینهشان که الحاق «غور اردن» و شهرکهای کرانه باختری به اراضی اشغالی است به کار گرفتند که امکان تشکیل کشور مستقل فلسطین در آینده را نمیدهد. محمود عباس هم پس از این دیدار گفت: نتانیاهو هیچ اعتقادی به صلح ندارد و هرگز در کارنامه خود این امر را که قدس را فروختهام، درج نخواهم کرد. ما برای پیگیری قضیه فلسطین راهی شورای امنیت خواهیم شد. هیچ بخشی از معامله قرن جایی بر سر میز مذاکرات ندارد. با همه این تفاصیل سابقه اتحادیه عرب در موارد اضطراری نشان داده نباید انتظاری بیش از یک بیانیه ضعیف و فرمالیته در پایان این نشست داشت بویژه آنکه کشورهای این اتحادیه هر یک به نوعی ترجیح میدهند از آنجایی که یک سر این ماجرا ترامپ و دولت آمریکا قرار دارد، با احتیاط بیشتری با این موضوع برخورد کنند و تنها به لفاظیهای ساده اکتفا کنند.
چرخش مواضع اماراتیها؟
اینگونه به نظر میرسد که مقامات امارات در نوع نگاه خود به معامله قرن هماهنگ نیستند و هر یک سازی جدا میزنند. در روز اعلام معامله قرن توسط ترامپ، سفیر امارات در واشنگتن در کنار سفرای بحرین و عمان در آمریکا تنها سفرای عربی بودند که در مراسم رونمایی از طرح معامله قرن حضور داشتند و بعدا برخی دولتمردان این کشورها هم به حمایت از آن پرداختند اما دیروز انور قرقاش، وزیر مشاور در امور خارجه امارات در موضعی متفاوت یا به قولی با چرخش مواضع امارات در قبال طرح صهیونیستی ترامپ، خواهان اتخاذ موضع واقعی و استراتژیک در قبال معامله قرن شد. وی افزود: نشست اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی باید خروجیهای مهمی داشته باشد و نباید به صدور بیانیههای محکومیت اکتفا کرد. قرقاش گفت: حمایت کشورهای عربی از مسأله فلسطین و ایمان داشتن به حقانیت آن مهم است اما نباید به آن اکتفا کرد. تنها این اعتقاد باعث نمیشود معادلات قدرت و نفوذ تغییر کند.
معامله قرن؛ تولید باغ وحش ترامپ
رابرت فیسک، مدیر بخش خاورمیانه ایندیپندنت را شاید بتوان از مهمترین و تاثیرگذارترین چهرههای رسانهای غرب دانست که مطالبش مورد توجه بسیاری است. وی در یادداشتی که در این روزنامه منتشر شد به بررسی «معامله قرن» پرداخت و آن را توهینی به فلسطینیها و راه فراری برای رهبران آمریکا و رژیم صهیونیستی از محاکمه دانست. وی افزود: 2 کلاهبردار سیاسی پیر (ترامپ و نتانیاهو) این هفته در کاخ سفید ظاهر شدند و جنونآورترین کمدی- تراژدی تاریخ غرب آسیا را رقم زدند که دشوار است بتوان فهمید باید به آن خندید یا برایش گریه کرد. در این مقاله آمده است: طرح «صلح» ۸۰ صفحهای کاخ سفید به «حق بازگشت» آوارگان فلسطینی گرفتار در کمپهای مختلف بدرود میگوید، به شهر باستانی قدس بهعنوان پایتخت فلسطین بدرود میگوید و با آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی خداحافظی میکند. اما به اشغال دائم کرانه باختری و الحاق کامل تمام شهرکهای صهیونیستنشینی که برخلاف قوانین بینالمللی ساخته شدهاند خوشامد میگوید. وی نوشت: دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا تحت استیضاح است و «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی به فساد متهم شده است. این دو رهبر سرکش در واشنگتن پوزخند میزدند تا هوادارانشان آنها را تشویق کنند و واضح بود این سند دروغین برای همیشه امید به تشکیل هرگونه دولت مستقل فلسطینی را از بین میبرد. هر کسی باید این ۸۰ صفحه را بخواند. هر کسی باید این طرح را 2 بار بخواند، زیرا ممکن است با یک بار خواندن آن برخی توهینهایی را که به فلسطینیان شده از دست بدهد. این روزنامهنگار مشهور انگلیسی افزود: این سندی بیهمتا و تاریخی است که باغ وحش ترامپ (بویژه دامادش «جرد کوشنر») تولید کردهاند و باور اینکه فلسطینیها حتی خواب قبول کردن مشتی تقاضاهای سیاسی دیوانهوار و چرند را ببینند، در غرب بیسابقه است.
ارسال به دوستان
یادداشتی درباره اما و اگرهای حضور امیر قلعه نویی در تیم ملی فوتبال و مخالفت باشگاه سپاهان
معمای ملی
پیش از این قرار بود بین دایی و قلعهنویی یک نفر به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شود، تا اینکه دایی به دلایل نامشخص کنار رفت و حالا تنها امیر قلعهنویی مانده است اما باشگاه سپاهان تمامقد مخالف این انتقال است و میگوید راضی نیستیم، مگر آنکه قلعهنویی توأمان هم در تیم ملی فعالیت کند، هم سپاهان.
امیر قلعهنویی با شرایطی بسیار ویژه و عجیب در آستانه انتخاب به عنوان سرمربی تیم ملی بزرگسالان است. مدیران فدراسیون هم علاقه زیادی دارند بگویند با مشورت کمیته فنی در حال تصمیمگیری برای تیم ملی بزرگسالان هستند و میخواهند تصمیمی اتخاذ کنند که جای هیچ اشتباهی در آن در شرایط فعلی وجود نداشته باشد، منتها یک نگاه ساده به آنچه در فدراسیون شاهدش هستیم، به جامعه فوتبال نشان میدهد نه خبری از برنامهریزی فنی است و نه اثری از کمیته فنی. مدیران فوتبال کشور برای انتخاب قلعهنویی در وضعیتی به جمعبندی نهایی رسیدهاند که موانع بسیار بزرگی برای اعلام رسمی این خبر و امضای قرارداد 3 ساله وجود دارد. این مربی تمایل زیادی دارد بدون قطع همکاری با سپاهان، سرمربی تیم ملی شود و همزمان هدایت هر دو تیم را برعهده بگیرد. به هر حال برنامه مسابقات تیم ملی هم این فرصت را به قلعهنویی میدهد این خواسته را داشته باشد. ایران 2 بازی نسبتاً آسان با هنگکنگ در ورزشگاه آزادی و کامبوج در خاک این کشور در تاریخ هشتم و دوازدهم فروردین 1399 دارد. اردوی تیم ملی هم از تاریخ 28 اسفند 98 تا 13 فروردین 99 به مدت 15 روز خواهد بود. 2 مسابقه بعدی تیم ملی هم خرداد 1399 مقابل بحرین و عراق در تهران و بعد از اتمام مسابقات لیگ برتر برگزار میشود. پس تقویم تیم ملی خیلی فشرده نیست، منتها دیگر جای اشتباه نداریم و برای صعود به عنوان تیم اول محکوم به پیروزی در هر 4 بازی هستیم. بعد از پیروزی 2 بر یک سپاهان در بازی حساس مقابل فولاد و پیش از آغاز تمرینات سپاهان برای مسابقه بعدی این تیم مقابل نفت مسجدسلیمان، امیر قلعهنویی به همراه مسعود تابش، مدیرعامل سپاهان به تهران آمدند تا در جلسهای با حضور مسؤولان فدراسیون فوتبال، موضوع حضور قلعهنویی در تیم ملی نهایی شود. بنا بر آنچه از اخبار پیداست، باشگاه سپاهان راضی به از دست دادن قلعهنویی نیست و فدراسیون فوتبال در تلاش است آنها را مجاب به انتقال قلعهنویی به پست سرمربیگری تیم ملی کند؛ اتفاقی که هنوز رخ نداده اما به احتمال بسیار زیاد بزودی نهایی خواهد شد. در حال حاضر مسؤولان فدراسیون فوتبال و ورزش ایران، گزینهای جز قلعهنویی ندارند و تنها اتفاقات غیرمترقبه یا مخالفت جدی باشگاه سپاهان میتواند باعث اتخاذ یک تصمیم جدید در این مسیر شود. در صورت انتقال قلعهنویی به تیم ملی، احتمالا این مسأله فوری نخواهد بود اما سپاهان نیز باید به سرعت به دنبال انتخاب یک سرمربی جدید برای صندلی خالی خود باشد. سپاهان که در حال حاضر در رتبه دوم جدول به سر میبرد، به دلیل آغاز روزهای حساس فصل و مسابقات آسیایی و همچنین نحوه بسته شدن تیم برای نیمفصل دوم و شکل و مدیریت خاص قلعهنویی، با این انتقال موافق نیست. ضمن اینکه هواداران این تیم نیز به موضوع ترک نیمکت سرمربیگری توسط قلعهنویی، واکنش منفی نشان دادهاند. با این حال با توجه به اولویت تیم ملی، در نهایت ممکن است جمعبندیها روی این جابهجایی بزرگ و خبرساز باشد.
مخالفت عجیب تابش
مدیرعامل باشگاه سپاهان اصفهان بار دیگر به صراحت اعلام کرد این باشگاه مخالف صد درصد حضور قلعهنویی در تیم ملی فوتبال ایران است. مسعود تابش میگوید: با توجه به اینکه اولویت قلعهنویی سپاهان است و با ما قرارداد دارد و باشگاه هم مایل به جداییاش نیست، خودش باید تصمیم بگیرد و در یک کلمه به فدراسیون بگوید نه. تابش درباره نگرانی هواداران سپاهان در رابطه با مشخص شدن وضعیت امیر قلعهنویی که فشارهایی را روی این باشگاه به وجود آورده، اظهار داشت: امیر قلعهنویی در کنفرانس قبل از بازی با فولاد هم اعلام کرد اولویت اول، دوم و سومش سپاهان است. او گفت در اینباره تصمیمگیری با مدیران است. اگر منظور قلعهنویی مدیران باشگاه سپاهان است که باید بگویم نیازی به تصمیم ندارد و صد درصد مخالف جداییاش هستیم. هر دو طرف از هم راضی هستیم. تابش ادامه داد: تیم را با نظر او بستیم. بازیها هم از این به بعد فشردهتر میشود. باید یک هفته دیگر در مسابقات لیگ قهرمانان آسیا شرکت کنیم. مگر میتوانیم موافق جدایی او باشیم و اصلا برای این کار دلیلی نداریم. هواداران بدانند باشگاه هیچ مشکلی با ادامه کار با قلعهنویی ندارد و قطعا مخالف جداییاش هستیم. وی درباره اینکه امیر قلعهنویی تعیین تکلیف این ماجرا را بر عهده مدیران گذاشته، تصریح کرد: اگر منظورش مدیران فدراسیون یا جای دیگر است، به ما ربطی ندارد. اگر منظورش مدیران سپاهان است که مدیران باشگاه سپاهان اعم از من و دیگر اعضای هیاتمدیره صد درصد مخالفیم. مردم اصفهان هم نگرانند و حق دارند. وی درباره اینکه قلعهنویی اعلام کرده از مدیران فدراسیون خواسته با مدیران باشگاه صحبت کنند، گفت: این مسأله صحبتی ندارد. ما چه صحبتی با فدراسیون داشته باشیم؟ مگر میتوانیم موافق جدایی سرمربی خودمان باشیم. ما به صراحت اعلام میکنیم مخالف جدایی او هستیم. وی درباره اینکه این ماجرا سهجانبه شده، اظهار داشت: قلعهنویی باید مشخص کند. فدراسیون هم تلویحا از علاقه به همکاری با او میگوید، باشگاه میگوید قطعا مخالفیم. او هم خودش اعلام کرده اولویتش سپاهان است و مشکلی با هم نداریم. پس قلعهنویی نباید به عهده مدیران فدراسیون یا سپاهان بگذارد، خودش باید تصمیم بگیرد و به مدیران فدراسیون به صراحت اعلام کند نمیآیم. مدیرعامل باشگاه سپاهان درباره اینکه آیا ممکن است گزینهای را برای جانشینی قلعهنویی در نظر داشته باشند، اظهار داشت: ما اصلا پلان دیگری نداریم. شدیدا به دنبال این هستیم سرمربی خودمان را حفظ کنیم و با جدایی او در این شرایط سخت مخالفت میکنیم. تیم را با نظر قلعهنویی بستیم و هیچ مشکلی هم نداریم.
ارسال به دوستان
گلایههای کدخدایی از دروغهایی که این روزها فاقد صلاحیتها علیه شورای نگهبان مطرح میکنند
شارلاتانیسم علیه شورای نگهبان
گروه سیاسی: نشست خبری عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان صبح دیروز در حالی برگزار شد که نزدیکی به ایام انتخابات و بالا گرفتن مباحث پیرامون عملکرد این شورا در پروسه بررسی صلاحیت متقاضیان، بخش بزرگی از سوالات خبرنگاران را به خود اختصاص داد. کدخدایی در این نشست ضمن اعلام تایید صلاحیت 2000 متقاضی دیگر، از تایید صلاحیت 8 نفر از نمایندگانی که در مرحله اول بررسیها صلاحیتشان تایید نشده بود خبر داد. گلایه از واکنشهای دولتمردان و محتمل دانستن پیگیری حقوقی برخی از این اظهارات از سوی شورای نگهبان از دیگر اظهارات کدخدایی در این نشست خبری بود.
سخنگوی شورای نگهبان در آغاز نشست خود با اشاره به روند بررسی صلاحیتها گفت: پس از ثبتنام کاندیداهای انتخابات مجلس شورای اسلامی، بررسی صلاحیت این افراد توسط هیاتهای اجرایی و سپس هیأت مرکزی و هیأت نظارت استانی انجام شد که در این زمینه هم به حد کافی اطلاعرسانی کردیم. وی ادامه داد: مرحله بعد که اصطلاحاً به آن مرحله «شورای نگهبان اول» میگویند تا روز گذشته(جمعه) ادامه یافت و از امروز(شنبه) وارد مرحله «شورای نگهبان دوم» شدهایم و کسانی که در مرحله قبل صلاحیتشان تایید نشده است، میتوانند شکایت خود را طی 3 روز اعلام کنند و ما در یک بازه زمانی ۱۰ روزه شکایت آنان را بررسی کرده و اعلام نظر میکنیم.
مقامات دولتی به شورای نگهبان جفا کردند
کدخدایی در بخش دیگری از نشست خبری خود در پاسخ به سوال خبرنگاری پیرامون واکنش شورای نگهبان به اظهارات رئیسجمهور درباره این شورا و امکان شکایت از دولتمردان گفت: ما اهل شکایت نیستیم اما گلایه داریم، دوستان در جریان جزئیات کارهای ما هستند ولی به گونهای سخن میگویند که گویی اطلاع ندارند، البته اگر جایی اتهام و افترایی به شورای نگهبان وارد شود به ما هم حق دهید حقمان را پیگیری کنیم و اگر لازم باشد از طریق قوهقضائیه اقدام میکنیم. کدخدایی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه شورای نگهبان برخی اصولگرایان را رد صلاحیت کرده است تا در دقیقه ۹۰ صلاحیت آنها تایید شود، گفت: رویه شورای نگهبان خلاف این است، این اتهامی است که میتوان آن را پیگیری قضایی کرد. آمار را بررسی کنید. امروز هم اسامی برای وزارت کشور ارسال شده است و بقیه اسامی نیز ارسال میشود و خواهید دید که چنین مسألهای نیست. سخنگوی شورای نگهبان ادامه داد: شورای نگهبان دنبال پیگیری قضایی نیست اما انتظار داریم افرادی که اظهارنظر میکنند در چارچوب اخبار صحیح و اختیاراتشان اعلام نظر کنند، نه اینکه فلانی به خاطر حمایت از دولت رد صلاحیت شده است. من بلافاصله با آن نماینده تماس گرفتم که تکذیب کرد. وی ادامه داد: دوستان اگر متوجه میشوند خبری غلط بوده است انتظار داریم حداقل اعلام کنند، دولت برای ما محترم است و فرق نمیکند کدام عضو دولت صحبت کند. دولت، مجلس و شورای نگهبان مجموعهای واحد هستند و جدایی بین آنها وجود ندارد و اگر کاری انجام دهیم بر اساس وظایف قانونی ما است. کدخدایی تاکید کرد: قبول کنید اینگونه اظهارنظر مقامات دولتی جفای بزرگ علیه شورای نگهبان بود که گفته شد کاندیداها به دلیل حمایت از دولت یا فلان مصوبه صلاحیتشان تایید نشده است. آن فرد بهتر میتواند توضیح دهد، ما معذور هستیم. اگر مقامات دولتی هم که ظاهراً مقام بیاطلاع بودند تشریف بیاورند شورای نگهبان، مدارک و مستندات را در اختیار آنها قرار میدهیم تا اظهاراتشان را اصلاح کنند.
صادقی بابت ادعایش از شورای نگهبان عذرخواهی کرد اما مجدداً تکرار کرد
کدخدایی در بخش دیگری از نشست خبری خود با اشاره به پرونده محمود صادقی و تاثیر اظهارنظرها درباره شورای نگهبان در بررسی صلاحیتها گفت: این اظهارنظرها تاثیری ندارد اما اگر اتهامی علیه شورای نگهبان باشد اجازه دهید که ما هم پیگیری قانونی کنیم، اگرچه از هیأت نظارت بر عملکرد نمایندگان هم گلایه داریم. موضوعی بود که در خارج از مجلس علیه شورای نگهبان از طرف ایشان مطرح شد اما هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان اظهارات ایشان را در چارچوب وظایف نمایندگی دانست و این ادعا مجدداً از طرف ایشان اعلام شد. وی تأکید کرد: از ایشان و همه عزیزان دیگر خواهش کردیم که اگر مدارک و مستندات دارید در اختیار مراجع قانونی قرار دهید. چه لزومی دارد ابتدا فریاد بزنید و بعد در شورای نگهبان با حالت تاثر بگویید اشتباه کردم. کدخدایی ادامه داد: ایشان به شورای نگهبان آمده و عذرخواهی کرده است اما باز همان کار را ادامه داد. کدخدایی گفت: گاهی اوقات از این مسائل مطرح میشود که کسی کلاهبرداری کرده است. نسبت به دولت، قوهقضائیه و نهادهای مختلف این مسائل اتفاق میافتد و طبیعتاً باید برخورد قانونی انجام شود. دستگاههای انتظامی و امنیتی هوشیار هستند و پیگیری میکنند. اگر اطلاعاتی دارید در اختیار آنها قرار دهید. وی تاکید کرد: قبل از اینکه برای افراد مسلم شود شورای نگهبان اقدامی کرده است، نباید موضوعی را بیان کنند. کسی که ادعای داشتن دانش حقوقی را دارد و نماینده مجلس است از او انتظار بیشتری داریم. ما به شکایتهای خود ادامه خواهیم داد و پیگیری خواهیم کرد تا وضعیت روشن شود. کدخدایی گفت: شورای نگهبان در ابتدای کار انتخابات اطلاعیهای منتشر کرد و از همه مردم خواست مراقب افراد کلاهبردار و سودجو باشند و اگر کسی مراجعه و ادعای بیپایه مطرح کرد مبنی بر اینکه میتواند در حوزه تایید صلاحیتها اقدام کند، سریع وی را به مراکز امنیتی و انتظامی معرفی کنند. در بسیاری از نهادها این کلاهبرداریها انجام میشود و نباید از آن به عنوان اهداف سیاسی استفاده کنیم.
ارسال به دوستان
تَهِ خلاف در روز اول
رضا کردلو: «خلاف، ته تهش به توئونش(تاوان) نمیارزه»؛ این جمله را سعید نعمتالله در «زیر هشت» کاشته بود! جایی که قرار است شخصیت اصلی فیلم از عاقبت عمل خلاف باخبر شود اما به حرف حساب گوش نکند. «سه کام حبس» حکایت سه کام آخر و سیر نشدن خلافکار از عمل خلاف است، تا جایی که جان و ناموس و فرزند را هم در معرض خطر قرار میدهد! نه دلیل و منطق رفتن سراغ خلاف عینی است و نه انگیزه زن برای همراهی شوهرش در عمل خلاف. شاید سه کام حبس میخواهد «آینه عبرت» اواخر دهه ۹۰ باشد اما اینجا فقر مسأله فیلم نیست، چرا که شخصیت اصلی دارای شغل است، در این شرایط اقتصادی توانسته خانهای پیشخرید کند، ایدهآلهای طبقه متوسط کمکم دستیافتنی میشود و عامل خلاف، فقر نیست. فیلم در سطح میماند. نشان دادن سکانسهایی که در خیلی از فیلمهای قبلی ساخته شده با مضمون اعتیاد، مشابهش را دیدهایم (مثلا مواد خریدن دختران نوجوان و گروههای سنی مختلف) تلاش شکستخوردهای برای عمق بخشیدن به فیلم است. نقطه عطف اولیه خیلی دیر اتفاق میافتد و متاثر از آن، بحران دیر شکل میگیرد و زمان فیلم طولانی میشود. این را از بازخوردهای سالن نمایش هم میشد فهمید. تلخی بیش از حد و چیدن همه مصایب و بلایا در کنار هم برای تعمیق بحران- که احتمالا به دلیل کمبود قصه شاهد آن هستیم- از جایی به بعد غیر قابل تحمل میشود. خلأ فیلمنامه منطقی باعث شده استفاده از بازیگران حرفهای نیز کمکی به فیلم نکند. برخی دیالوگها که به موتیف بیشتر نقدهای اجتماعی نیز بدل شده، آزاردهنده به نظر میرسد.
مثلا در توجیه بیقانونی و عمل خلاف، این موضوع مطرح میشود که همه جا دزدیهای میلیاردی میشود! یا پراید و دلار گران شده است! فینال فیلم نیز بدون تعلیق و قابل پیشبینی اتفاق میافتد. اگرچه من به عنوان مخاطب همین عدم تعلیق را و سریع اتفاق افتادن فینال را بیشتر دوست داشتم، از بس که از تلخی مکرر خسته شدم. حضور نوزاد در سکانس قبل از پایان اوج بیرحمی کارگردان و علیه مخاطب است؛ یک پایان تلخ و یک تلخی بیپایان. فیلم دوم روز اول جشنواره، تداوم تلخی بیقاعده در فیلم اول بود. من اصلا این را که سامان سالور، کارگردان «سه کام حبس» در نشست خبری فیلم مطرح کرد که سینما آینه گرفتن مقابل جامعه است، اصلا قبول ندارم. این آینه حتی اگر صاف و صیقلی هم باشد، چه ربطی به سینما دارد. در روزگار ناخوش احوالی، آینه گرفتن مقابل جامعه چه فایدهای دارد اصلا. آن هم وقتی فیلم و فیلمساز در آینهسانی تخلف و تقلب میکنند. سه کام حبس آینه جامعه ما است؟ فیلم دوم روز اول، «قصیده گاو سفید» چطور؟ که یکی از صریحترین فیلمهای سالهای اخیر علیه قصاص است و در مسیر ضدیت با قصاص، از خشکسالی در منطق به ورطه دروغ و اغراق نیز میافتد. قصیده گاو سفید، شعارزده و غیرمنطقی، موردی خاص را بهانه زیرسوال بردن قاعدهای کلی میکند. قصیده گاو سفید با داستانپردازی و چیدن همه چیز در کنار هم، یک چالش اخلاقی خاص را طوری تعمیم میدهد که اساس ساختار دادرسی، قانون و حقوق انسانی زیر سوال رود. دستاویز کردن مسائل عجیب و غریب در نقد آزادیهای اجتماعی یا مسائل اقتصادی به جای طی فرآیند منطقی قصه هم مصداق بارز «ریختن قیمهها توی ماست» است. مثلا اینکه دختر همسایه درباره بیرون بردن سگش میگوید «اگر بیرون ببرمش میگیرنش»، یا شخصیت اصلی به یکباره از کارخانه اخراج میشود و میگوید «آنها که اعتصاب کرده بودند را بازداشت کردند و من را اخراج»! اینها فارغ از واقعیت داشتن یا نداشتن، چه ربطی به اصل قصه دارد. آن هم در فیلمی کاملا معمولی که منطق اصلا برایش مهم نیست.
ارسال به دوستان
تشریفات رئیسجمهور!
محمدکاظم انبارلویی: یکـکمتر از یک ماه به انتخابات مجلس شورای اسلامی زمان داریم. طبیعی است افکار عمومی در آستانه هر انتخابات به ارزیابی عملکرد دولت یا نمایندگان مجلس میپردازد و هر نمرهای عامل داوری پای صندوقهای رای خواهد بود که مردم در قالب رأی آگاهانه به صندوقهای رأی خواهند انداخت.
مجلس و دولت که در دوره گذشته همسو بودند کارنامه موفقی در حل مشکلات مردم برای ارائه ندارند؛ بویژه اینکه دولت وعدههایی داد که در عمل به آن وعدهها صادق نبود. در این شرایط اما رئیسجمهور مطالبی را مطرح میکند تا افکار عمومی را به سمت و سویی هدایت کند که به ارزیابی درستی از عملکرد دولت و مجلس همسوی او دست پیدا نکند.
صحبتهای آقای روحانی در جلسه استانداران در واقع سخنرانی یک رئیس حزب و یک فعال سیاسی بود. این نشست در وزارت کشور برگزار شد و مخاطبان آن را استانداران و فرمانداران تشکیل میدادند. در واقع این خطای رئیسجمهور است که کار اجرا را با کار حزبی و گروهی یکی کرد. مطالبی که آقای رئیسجمهور در نقد عملکرد شورای نگهبان مطرح کرد از نظر افکار عمومی پذیرفته نیست؛ شورای نگهبان یک رکن جمهوری اسلامی است که وظیفه اصلی آن صیانت از جمهوریت و اسلامیت نظام است. شورای نگهبان وظیفه دارد از ورود عناصر نااهل به مجلس قانونگذاری جلوگیری کند. رئیسجمهور بدون دلیل، کارکرد شورای نگهبان را که مبتنی بر اظهارنظر نهادهای نظارتی مثل قوه قضائیه و وزارت اطلاعات است مورد نقد انحرافی و ناوارد قرار داد. میتوان گفت این کار رئیسجمهور دخالت در وظایف ذاتی این رکن از ارکان نظام و نیز طرفداری دولت از یک جریان یا گروه خاص است. دولت در انتخابات مجری است و «مجری باید بیطرف باشد» اما رئیسجمهور با این حرفها نشان داد نهتنها بیطرف نیست، بلکه قصد اخلال در وظایف ذاتی یک رکن از ارکان نظام را دارد.
رئیس دولت در آغاز کار خود ادعا میکرد دیپلمات و حقوقدان است! در دیپلمات بودن اینها باید تردید کرد چون قراردادی با ۶ کشور دنیا بستند که از همان ابتدا عنصر اصلی طرف قرارداد یعنی آمریکا آن را نقض کرد. بهرغم اینکه طرفین ما هیچ یک از تعهدات خود را عملی نکردند، ما داوطلبانه به تعهدات خود عمل کردیم. این نشان میدهد باید در دیپلمات بودن دولت تردید کرد. همه دیدند 3کشور باقیمانده قرار بود بدون آمریکا این قرارداد را اجرا کنند اما آنها «مکانیزم ماشه» را مطرح کردند و البته نظام در پاسخ به این شرارت اعلام کرد از NPT خارج خواهیم شد. دولت نهتنها در رسیدن به اهداف خود در گفتوگو با آمریکاییها موفق نبود، بلکه توفیقی هم در مذاکره با اروپاییها نداشت. رئیسجمهور همیشه اشتیاق خود را برای مذاکره با آمریکا و طرفهای غربی نشان داده و برای این کار همواره ادعا کرده حقوقدان است اما چرا این اشتیاق در سیاست داخلی دیده نمیشود؟!
دوـ متأسفانه دولت با آغوش باز به سمت مذاکره با آمریکا میرود، در حالی که این کشور دشمن ماست و یک ماه نیست سپهبد سلیمانی را که سردار مبارزه با تروریسم بود به شهادت رسانده است. با وجود اینکه رهبر حکیم انقلاب هم در نماز جمعه تهران فرمودند مذاکره با آمریکا را رد میکنیم اما رئیس دستگاه دیپلماسی دولت میگوید حاضریم با آمریکا مذاکره کنیم. این سخنان خشم و نفرت مردم را برانگیخت.
دولت اشتیاق به گفتوگو با غرب دارد اما سوال این است: چرا آقای روحانی به عنوان یک حقوقدان نمیتواند با 6 حقوقدان برجسته شورای نگهبان به گفتوگو بپردازد؟
آقای روحانی که یک روحانی است، چرا با 6 فقیه برجسته حوزه علمیه که منصوب حضرت امام و رهبر انقلاب در شورای نگهبان هستند گفتوگو نمیکند؟ کسی که با ادعای دیپلمات بودن و حرفهای بودن نمیتواند با 6 حقوقدان و 6 فقیه شورای نگهبان گفتوگو کند، چه ادعایی دارد؟! وقتی صادق زیباکلام از طرفداران دولت عنوان میکند آقای روحانی حتی به یک وعده خود هم عمل نکرد، پس میتوان گفت رئیسجمهور برای انحراف افکار عمومی اینگونه سخنانی را مطرح میکند اما این سخنان در شأن رئیس قوه مجریه نیست. قانون برای انتخابشوندگان در هر انتخاباتی شرایطی را در نظر گرفته که این شرایط شامل تحصیلات، سن و اعتقادات دینی و سیاسی است و کسانی که این شرایط را ندارند، حذف خواهند شد اما معنای این کار انتصاب نیست که رئیسجمهور حرف از «انتخابات تشریفاتی» میزند. در همه جای دنیا انتخابشوندگان باید شرایطی را داشته باشند و کسانی که شامل این شرایط نباشند حذف خواهند شد. اگر این اقدام از نظر آقای روحانی به معنای انتصاب است پس باید گفت هیچ دموکراسیای در جهان وجود ندارد چون به هر حال گروهی حائز شرایط نمیشوند. نمایندهای که انتخاب میشود باید در مجلس سوگند بخورد که «ملتزم به اسلام و مبانی جمهوری اسلامی ایران هست». وقتی کسی این شرایط را نداشته باشد، علیه نظام حرف زده و اهل فتنه باشد یا بر اساس گزارش وزارت اطلاعات با دشمن در ارتباط باشد، شورای نگهبان طبعاً باید صلاحیت آن فرد را رد کند و چنین اقدامی نباید مورد گلایه رئیسجمهور باشد. آقای روحانی نباید از ورود عدهای نااهل به مجلس استقبال کند؛ باید از اجرای قانون حمایت کند اما رئیسجمهور انحراف افکار مردم برای داوری درباره کارنامه خود را بهانه این گونه سخنان کرده است. در واقع رئیسجمهور به تشویش اذهان عمومی پرداخته است و طرح این دیدگاههای غیرمنصفانه توهین به شعور مردم است. رئیسجمهور باید بداند با «بصیرترین مردم» روبهرو است. دنیا دید که مردم در بدرقه و تکریم سردار شهید سلیمانی چه کردند، مردم خادمان خود را میشناسند؛ همانطور که بهانهجویانی که وعده دادند و عمل نکردند را هم میشناسند.
ارسال به دوستان
آمریکا بازنده مضحکه استیضاح ترامپ
ثمانه اکوان: روند استیضاح ترامپ سرانجام پس از ماهها نقشه کشیدن و فضاسازی رسانهای و بعد از آن تلاش برای اقناع افکار سناتورهای آمریکایی در نهایت با رای نمایندگان به حضور نیافتن شاهدان در این جلسات، با نتیجهای همراه شد که از همان ابتدای امر هم بخوبی هم توسط رسانههای آمریکایی و هم توسط شخص رئیسجمهور آمریکا پیشبینی شده بود: «یک هیچ بزرگ».
استیضاح ترامپ نهتنها یک «هیچ بزرگ» برای دموکراتهاست، بلکه آبروی سیستم سیاسی این کشور را نیز برده و نشان میدهد نهتنها خواست و رای مردمی در این کشور از کمترین اهمیتی برخوردار نیست، بلکه حقیقت و بیان آن برای افکار عمومی این کشور نیز به هیچوجه در فضای سیاسی واشنگتن محلی از اعراب ندارد. با این حال دادگاه نمایشی استیضاح ترامپ در مجلس سنای این کشور درسهای خوبی برای آمریکاپژوهان به همراه داشت؛ درسهایی که بیان کردن آنها میتواند افکار عمومی دنیا را درباره ساختار و فضای سیاسی واشنگتن بخوبی دچار تحول کند. در این مطلب به گوشهای از این درسها که دنیا با نظاره دادگاه نمایشی استیضاح ترامپ به دست آورد، پرداخته شده است.
تعریف سیال منافع ملی در داخل آمریکا
اولین مسألهای که در مسأله دادگاه استیضاح ترامپ در مجلس سنا بخوبی به نمایش گذاشته شد، سیال بودن مفهوم امنیت ملی از دیدگاه مسؤولان سیاسی ایالات متحده است. یک روز رئیسجمهور این کشور به دلیل اینکه از مسؤول یک کشور خارجی درخواستی شخصی برای پیروزی در انتخابات آتی دارد، به خیانت متهم میشود و فردای آن روز در جلسه محاکمهاش، بنا بر این گذارده میشود که به دلیل حفاظت از منافع ملی، شاهدان خیانت او در دادگاه مجلس سنا حضور نیافته و به بیان شهادت خود نپردازند. برای توضیح این مسأله باید یک فرض جالب که در این دادگاه محقق نشد را در نظر بگیریم. در نظر بگیرید اگر دموکراتها جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ را برای شهادت به سنا فراخوانده بودند و در مقابل، جمهوریخواهان نیز از هانتر بایدن، پسر بایدن خواسته بودند برای توضیح درباره فعالیتهای اقتصادیاش به سنا برود، چه اتفاقی رخ میداد؟ رایجترین پاسخ به این سوال این است: هر دو نفر تا زبان باز میکردند، فساد اقتصادی و سیاسی حاکم بر ایالات متحده برای کل رسانههای دنیا که با اشتیاق تمام مشغول تماشای این دادگاه بودند آشکار میشد. با همین شواهد اندک نیز کاملا مشخص است که ترامپ برای پیروزی در انتخابات 2020 به دنبال استفاده از پرونده فسادهای مالی پسر جو بایدن، رقیب انتخاباتیاش در حزب دموکرات بوده و هانتر بایدن نیز در زمانی که پدرش معاون رئیسجمهور آمریکا بوده، مشغول استفاده از سمت پدر برای به راه انداختن تجارت خود در اوکراین بوده است. اما گفتن اینها به صورت مستقیم و علنی و با شواهد و مدارک متقن به دنیا تنها یک چیز را بیش از پیش ثابت میکند و آن فساد سیستماتیک در طبقات بالای سیاسی در واشنگتن است و این از هر خطری برای منافع ملی آمریکا خطرناکتر است. به همین دلیل است که رهبران 2 حزب در جلسات محاکمه ترامپ در مجلس سنا با تندی با یکدیگر برخورد میکنند و در جلسات پشت درهای بسته با هم توافق میکنند که نه خبری از پسر بایدن باشد و نه جان بولتون!
دموکراسی، جمهوری نخبگانی یا مرداب سیاسی؟
زمانی که هیلاری کلینتون در آرای عمومی انتخابات 2016 ترامپ را پشتسر گذاشت و توانست حدود 3 میلیون رای بیشتر نسبت به ترامپ کسب کند و با این حال آرای الکترال نتیجه انتخابات را معین کرد، مشخص شد که دموکراسی در آمریکا وجود ندارد. البته سیاستمداران آمریکایی نیز منکر چنین مسألهای نیستند و نظام سیاسی آمریکا را نه دموکراسی بلکه جمهوری نخبگانی میدانند. یعنی نه عامه مردم، بلکه نخبگان و منتخبان آنها میتوانند رئیسجمهور را مشخص کنند. جدای از اینکه این مسأله تا چه حد با آرمانهای لیبرال- دموکراسی که تا به حال آمریکا بارها و بارها کشورهای مختلف دنیا را برای رسیدن به آن محل تاخت و تاز نظامی خود قرار داده است، در تطابق یا در تضاد قرار دارد، باید به این نکته توجه شود که در مسأله استیضاح و تلاش برای برکناری رئیسجمهوری که متهم به سوءاستفاده از قدرت است، همین نخبگان با زد و بندهای سیاسی مانع از تحقیقات کامل و دقیق درباره این اتهامات شدند. نخبگان آمریکایی که قرار بود در مجلس سنا و مجلس نمایندگان جمع شده و نظارت بر عملکرد رئیسجمهور نیز داشته باشند، در مسأله استیضاح نتوانستند اراده مردمی را به نمایش بگذارند. در ابتدای مطرح شدن بحث استیضاح ترامپ در حدود 57 درصد از مردم آمریکا با استیضاح و برکناری وی موافق بودند. این عدد به مرور زمان کاهش یافت و به رقم 53 درصد رسید اما همین رقم باید نشان میداد که قرار است بحثهای بسیار دقیق و جنجالیای درباره عملکرد ترامپ در کاخ سفید در مجلس سنا صورت بگیرد اما از همان ابتدای امر نتیجه این جلسات نیز مشخص بود. حزب جمهوریخواه به نمایندگان خود در سنا اعلام کرده بود رای دادن به نفع استیضاح و برکناری ترامپ عدول از موازین حزب است و این کار با مجازات سنگین حزبی روبهرو خواهد شد. سناتورهایی که بسیاری از منابع مالی کمپینهای انتخاباتی خود را از حزب متبوعشان دریافت میکنند، جرات مخالفت با این خواست حزب را نداشتند و این شد نتیجه فرستادن نمایندگانی از نخبگان به مجلس سنا! این اقدامات نشاندهنده ویژگیهای همان مرداب سیاسیای بود که ترامپ بارها در کمپین انتخاباتیاش از آن یاد کرده بود. اما حالا او هم بهواسطه استیضاح و نیازش به سناتورهای جمهوریخواه که تا دیروز هر کدام را که رقیبش در انتخابات بوده یا از او انتقاد کرده بودند، با لفظی ویژه و دور از ادب سیاسی نواخته بود، خود عضوی از این مرداب سیاسی شده است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|