|
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
«روز صفر» چگونه با یک پرداخت هالیوودی از قصهای واقعی جشنواره سیوهشتم را تکان داد
گمنامی امنیتیها
احسان سالمی: غیرواقعی است؟ بیش از حد هندی است؟ قهرمانش بیشتر از آنکه کنش قهرمانانه ناظر به منافع ملی داشته باشد، آدمی عصبی است که از همه طلبکار است؟ باشد، اصلا همه اینها که درباره «روز صفر» میگویید درست است؛ اصلا بگذارید من هم 4 تا نکته منفی دیگر بگذارم روی انتقاداتی که به این فیلم وارد است. ساعد سهیلی در نقش «عبدالمالک ریگی» با همه تلاشی که برای باورپذیر شدن شخصیت پیچیده و مرموز تروریستی بیرحم همچون عبدالمالک ریگی داشته اما در نهایت آنچنان که باید و شاید نتوانسته حق مطلب را در این زمینه ادا کند؛ البته ریگی «روز صفر» هر چه که بود، قطعا از ریگی «شبی که ماه کامل شد»، بهتر و طبیعیتر شده بود اما همچنان نقص داشت.
زوایدی در قصه فیلم وجود داشت که عملا نه کارکردی در پیشبرد قصه داشت و نه در معرفی شخصیت قهرمان اصلی قصه که یک مامور امنیتی بود موثر بود، مثلا اینکه آیا این مامور امنیتی مجرد است یا صاحب 2 فرزند است یا... تاثیری در قصه نداشت یا تیک قهرمان روی حرکت گردنش اصلا چیزی نبود که بتواند در معرفی شخصیت او موثر باشد. مشخص نشدن سرنوشت تروریستهایی که برای عملیات انتحاری عازم شهرهای مختلف شدند، پس از دستگیری ریگی هم از دیگر نقاط ضعف این اثر بود.
حالا که همه این نقاط ضعف را گفتیم با خیال راحت میخواهیم از این بنویسیم که چرا باید فرصت تولید فیلمهایی همچون «روز صفر» را در سینمای ایران غنیمت شمرد. «روز صفر» یک تریلر پرحادثه و جذاب است که با وجود نقدهایی که در ارتباط با اغراق اثر پیرامون کنش قهرمانانه شخصیت اصلی آن وجود دارد، اثری دیدنی و فراتر از سطح سینمای ایران است.
از «دست شیطان» حسین زندباف و «تشکیلات» منوچهر مصیری در دهه 60 گرفته تا «ماجرای نیمروز» و «ماجرای نیمروز؛ رد خون» در دهه 90، شاید هیچکدام به اندازه «روز صفر» سعید ملکان در نشان دادن تصویری مقتدر از نیروهای امنیتی کشور موفق ظاهر نشدند، البته این پوئن مثبت اصلیترین مزیت «روز صفر» نسبت به سایر آثار نیست. بهترین تعبیر درباره این مزیت همانی بود که سعید ملکان در نشست خبری «روز صفر» به آن اشاره کرد: «الان که اینجا در آرامش و امنیت نشستیم، عدهای در بیابانها و این کشور و آن کشور دارند برای ما میدوند». «آنهایی که همین الان در این کشور و آن کشور دارند برای ما میدوند»؛ این همان نکته کلیدی حرفهای ملکان و البته نکته کلیدی این فیلم است. «روز صفر» جدیترین تصویر ارائه شده از فعالیت نیروهای امنیتی ایرانی در خارج از مرزهای کشور و اقتدار آنها در این عملیاتهای برونمرزی است.
اگر باور این تصویر مقتدرانه برای بعضی مخاطبان این اثر سخت است خیلی نباید از آنها خرده گرفت؛ آنقدر در این سالها «ماموریت غیرممکن»، «جیمز باند»، «هویت بورن» و دهها فیلم هالیوودی دیگر در ارتباط با ماموران امنیتی خارجی به خوردمان دادهاند که حالا باور قصه «روز صفر»- که اتفاقا در اغلب بخشهایش منطبق بر واقعیت است- برای برخی از مخاطبان سینمای ایران غیرقابل باور باشد.
اتفاقا وجه تمایز «روز صفر» با آثار هالیوودی نه در زمینه کیفیت ظاهری و فنی آن، بلکه در ماهیت قصه آن است؛ اگر هالیوودیها نیاز دارند برای نمایش توانایی ماموران امنیتی خود به قصههای تخیلی متوسل شوند، اتفاقا ما با به تصویر کشیدن یک قصه کاملا واقعی و عملیاتی موفق که منجر به دستگیری یکی از خطرناکترین تروریستهای قرن اخیر شد، اقتدار و امنیت خودمان را به تصویر میکشیم. اگرچه به نمونههایی از سینمای سیاسی در تاریخ سینمای ایران اشاره شد ولی اگر بخواهیم دنبال سبکی که مناسب آخرین سالهای دهه 90 باشد، بگردیم، چیزی که بتوان از آن تاثیر گرفت وجود ندارد. اگرچه «شبی که ماه کامل شد» با سوژهای مشابه سال پیش در جشنواره به نمایش درآمد اما بشدت در تم کار، فضاسازیها و داستان و از همه مهمتر ژانر با «روز صفر» تفاوت دارد. روز صفر با قاعده ژانر پلیسی و جاسوسی تولید شده اما «شبی که ماه کامل شد» را باید ترکیبی از چند ژانر دانست. از طرف دیگر فیلم به دلیل اینکه با اقتباس از واقعیت ساخته شده و به دلیل خاص بودن سوژه، دستش در داستانپردازی زیاد باز نیست، فیلم سختی است. آنقدر که ایده رقابتی کردن فضای فیلم میان مامور امنیتی و ریگی، نجاتدهنده فضای معلق فیلم میان واقعیت و داستان میشود و اجازه خلاقیت نیز میدهد. نقطه اوج این رقابت لحظه تماس تلفنی ریگی با مامور امنیتی است و تهدیدهایی که نثار او میکند. این رقابت در سکانس پایانی با برنده شدن مامور امنیتی به پایان میرسد که از پایانبندیهای مرسوم در این ژانر است. روایت یک قصه تقریبا دراماتیک(ماجرای سورج، انتحاری و خواهرش) به موازات ماجرای پلیسی موجب میشود فهم دعوای امنیت برای مخاطب عام هم ملموستر شود. اگرچه شاید این انتظار هم میرفت که در سکانس بازداشت، جزئیات بیشتری میدیدیم. با همه اینها «روز صفر» از مهمترین فیلمهای حوزه امنیتی در ژانر جاسوسی است که دستاوردهای فنی تازهاش برای سینمای ایران نیز قابل توجه است.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از متن و حاشیه سومین روز جشنواره فیلم فجر در سالن رسانهها
از توفان «روز صفر» تا خواب آرام با «ابر بارانش گرفته»
گروه فرهنگ و هنر: روز سوم سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر تا اینجای کار بهترین روز جشنواره از نظر کیفیت آثار نمایش داده شده در سالن رسانهها بوده است. از بس در 2 روز اول این رویداد فیلمهایی از جنس سینمای هنر و تجربه نمایش داده شد، نمایش «روز صفر» و کیفیت بشدت بالای این اثر در کنار ارائه قابل قبول «آبادان یازده 60» قصهای در ارتباط با دفاع مقدس، وضعیت بیجان جشنواره سیوهشتم در چند روز اول را جانی دوباره بخشید. اما با این همه هنوز هم نمایش آثاری از جنس سینمای هنر و تجربه و مخاطب خاص، بشدت روی اعصاب اهالی رسانه و منتقدان بوده و هست. *** ابر خوابش گرفته!
هر سال در میان آثار نمایش داده شده در جشنواره فیلم فجر، آثاری هستند که بهترین کارکرد برای آنها، استفاده به عنوان قصههای آخر شب است؛ قصههایی که میتوانند همچون لالایی مادران که باعث خواب کودکان میشوند، مخاطبانشان را به یک چرتی یکی دو ساعته میهمان کنند!
«ابر بارانش گرفته» که تازهترین ساخته مجید برزگر است، در شرایطی در روز سوم نمایش آثار در جشنواره فیلم فجر روی پرده رفت که با قصه کسلکننده (بخوانید کسلکشنده) خود بخش عمدهای از مخاطبانش را از سینما فراری داد، البته بسیاری از مخاطبان نیز هنگام نمایش این فیلم یا به گوشیهای تلفن همراه خود مشغول بودند یا اینکه از فرصت نمایش این فیلم برای چرت زدن استفاده کردند! البته آثار دیگری نیز در این 3 روز به نمایش درآمدند که با استقبال کم اهالی رسانه روبهرو شدند اما این ساخته کسلکننده مجید برزگر که در روز سوم نمایش آثار در سالن رسانههای فجر به نمایش درآمد، رکورد سایر فیلمها در زمینه فراری دادن مخاطبان یا به خواب بردن آنها را زد!
*** بهانه جدید جور شد: ایراد از مخاطب است! نکته جالب توجه آنکه کارگردان «ابر بارانش گرفته» با وجود ضعف آشکار اثرش در زمینه برقراری ارتباط با مخاطبان در نشست خبری این فیلم، بهانه جدیدی را در زمینه عدم استقبال از اینگونه آثار مطرح کرد. در این نشست مجید برزگر در پاسخ به انتقادی در ارتباط با اینکه چرا آثارش نسبتی با اکران عمومی ندارند، گفت: از ۴ فیلمی که من ساختهام، نسبتم با اکران معلوم و مشخص است. این سالها سینمای ایران کممخاطب است که البته نسبت مخاطبان با سینما کمرنگ شده است نه با فیلمها. اگر شرایط اکران عادلانه باشد میتوان انتظار داشت مخاطبانی که خاموش هستند به دیدن سینمایی خلاف جهت و جریان اصلی سینما بنشینند. ***
بهترین فیلم جشنواره از نگاه فراستی
باور کنید اگر یک روز میگفتند مسعود فراستی شخصا برای تعریف از یک فیلم در نشست خبری آن حاضر شده و در مقابل دوربین خبرنگاران و اهالی رسانه به تقدیر از یک فیلم میپردازد، شنوندگان این جملات تصور میکردند آنها را دست انداختهاید اما این موضوع در نشست فیلم سینمایی «روز صفر» به واقعیت تبدیل شد و منتقد سختپسند سینمای ایران که معمولا تعریف و تمجیدش از یک فیلم بازتاب بسیار گستردهای در فضای رسانهای کشور پیدا میکند، با حضور در نشست خبری «روز صفر» در تمجید از این اثر گفت: «تبریک میگویم به همه سینمای ایران، چرا که اولین فیلم ملی، اکشن و امنیتی ایران ساخته شد و بابت آن به عواملش تبریک میگویم. این فیلم که از نظر من نه فیلم اول کارگردان بلکه فیلم دهم آن است، نشان داد سعید ملکان تکنیک بلد است و این فیلم بهترین فیلم جشنواره است». ***
جمع اشتباهیها در سودای سیمرغ؟!
هر سال در جمع آثار راه یافته به بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر، آثاری حضور دارند که باید آنها را در زمره «فیلمهای اشتباهی» بخش سودای سیمرغ جشنواره فجر دستهبندی کرد! آثاری که شایستگی چندانی برای حضور در جمع آثار مسابقه سینمای ایران را ندارند اما با حضور در این بخش در واقع جای سایر آثاری که میتوانستند در این بخش باشند را گرفتهاند. امسال اما آمار حضور فیلمهای اشتباهی در جشنواره امسال بیش از همیشه به چشم میآید. برای مثال فیلمهایی همچون «تومان»، «ابر بارانش گرفته»، «عامهپسند» و «سه کام حبس» هیچ تناسبی با بخش سودای سیمرغ جشنواره نداشتند و مشخص نیست برتری این فیلمها به آثار فیلمسازانی چون احسان عبدیپور، محمدحسین لطیفی و آثار فهرست رزرو جشنواره چه بوده که مثلا فیلمهایی کمکیفیت و ضعیف مثل «تومان» و «ابر بارانش گرفته» میتوانند خودشان را به بخش سودای سیمرغ جشنواره فجر برسانند ولی آثار فیلمسازان مورد اشاره نمیتوانند؟! این سوالی است که در 3 روز اول بیش از هر چیز ذهن اهالی رسانه و کارشناسان را به خود جلب کرده و البته هیأت انتخاب جشنواره نیز هیچ پاسخی به این پرسش اهالی رسانه نداده است. *** 10 عقیده مختلف در یک فیلم نشست خبری فیلم «آبادان یازده 60» به کارگردانی مهرداد خوشبخت آخرین نشستی بود که در روز سوم جشنواره فجر در سالن رسانهها برگزار شد. در این نشست خوشبخت در ارتباط با اینکه آیا این نسخه نهایی اثرش است، اظهار کرد: «این نسخه نهایی فیلم نیست و بعد از جشنواره، فیلم کامل میشود. همه بخشهای این فیلم به واقعیت نزدیک بود و برخی از اسامی فیلم واقعی بود. به جز 20 دقیقه آخر فیلم، مابقی آن برگرفته از واقعیت بود». او در ادامه با اشاره به نسبت این فیلم با رسانه بیان کرد: «این فیلم در ارتباط با رسانه است و از اهالی رسانه میخواهم آن را حمایت کنند. ما گذشته را رها کردهایم و اگر به گذشته بازگردیم میتوانیم آینده را بسازیم. 10 نوع عقیده متفاوت در این فیلم حضور دارد و این موضوع که این 10 نفر با رادیو در کنار رشادتهای دیگر نیروها و مردم، شهر را نجات میدهند، نشان از همدلی آنها دارد». خوشبخت درباره منابع تحقیقاتی این فیلم نیز گفت: «من از کتاب «فرکانس یازده ۶۰» عناوینی را به دست آوردم و با همه بچههای رادیویی که در دسترس بودند مصاحبه کردم». ارسال به دوستان
نگاهی به «آبادان یازده 60» تازهترین ساخته مهرداد خوشبخت
موج ناقص
محمدصالح سلطانی: این روزها همه از «مقاومت» حرف میزنند اما نمایش مقاومت به اندازه حرف زدن درباره آن، آسان نیست. «آبادان یازده 60» پیش از هر چیز تلاشی برای نمایش شرافتمندانه و دراماتیزه مفهوم «مقاومت» است؛ مفهومی که در رگ و پی فیلم نهفته است و از پلان به پلان آن بیرون میزند. از همان سکانس اول و ماجرای تخلیه ساختمان رادیو نفت آبادان، تا نمای آخر و پخش مکرر یک اطلاعیه از رادیو. «آبادان یازده 60»، یک پرتره از ایستادگی است؛ قاب مردمی که با دست خالی در برابر دشمن مقاومت کردند و البته این مقاومت، منحصر به تفنگ و شلیک و جنگ سخت نبود.
در آبادان سال 59، گلوله گاهی صدایی بود که از ایستگاه رادیو در سراسر شهر منتشر میشد، گاهی صدای خواننده جوانی بود که زهر ترس را میشکافت و گاهی یک جمله که در گذر زمان، به نماد شهر تبدیل میشود: «اینجا آبادان است و آبادان میماند».
«آبادان یازده 60» سوژه بکری دارد. از زاویهای به روزهای نخست دفاعمقدس پرداخته که نادیده است. نقش رسانه در دفاع مقدس هیچوقت به اندازه «آبادان یازده 60» در سینمای ایران مورد توجه نبوده و مهرداد خوشبخت با این سوژه، مخاطب را تشنه تماشای فیلمش میکند. فضاسازی «التهاب» در سکانسهای اول فیلم هم درگیرکننده است اما توان سوژه و قدرت فضاسازیها برای کشاندن مخاطب، از جایی به بعد تمام میشود و فیلمنامهنویس باید با طراحی یک روایت چفتوبستدار و خلق درام، تماشاگر را مجذوب فیلم کند؛ اتفاقی که در «آبادان یازده 60» نمیافتد و فیلم خلاصه میشود در چند خردهداستان که یکی پس از دیگری در میانه ماجرا رها میشوند. شخصیتهای معلق و بلاتکلیف زیادی در فیلم حضور دارند که کمکی به پیشرفت درام نمیکنند و قصه نمیسازند. نتیجه، اثری است که بیشتر شبیه یک کلاژ از چند داستان کوتاه درباره آبادان است که تبدیل به یک پیکره واحد نمیشود.
بازیها در «آبادان یازده 60» چنگی به دل نمیزنند؛ علیرضا کمالی فراتر از تیپ نمیرود، حسن معجونی و نادر سلیمانی بازی خلاقانهای ارائه ندادهاند و بازی ویدا جوان هم بشدت کلیشهای است. «آبادان یازده 60» سوژه ملتهبی دارد اما نمیتواند این التهاب را بهدرستی پیش چشم مخاطب بیاورد. نه بازیها، نه گرههای فیلمنامه و نه کارگردانی، هیچکدام به سوژه قوام نمیدهند و پختهاش نمیکنند. نتیجه، اثری است که اگرچه تلاشهایش برای خوب بودن آشکار است اما در رسیدن به نقطهای که بتوانیم آن را فیلمی ماندگار بدانیم، توانمند نیست.
فیلم بیادعای سازمان هنری- رسانهای اوج در مقایسه با بسیاری از آثار حاضر در جشنواره، قابل دفاع است اما در مدیوم تلویزیون، حتماً بیش از سینما مورد توجه قرار خواهد گرفت.
ارسال به دوستان
رونمایی از قطعه حاج قاسم در جشنواره موسیقی فجر
نشست خبری سیوپنجمین جشنواره موسیقی فجر با حضور محمد اللهیاری، مدیرکل دفتر موسیقی ارشاد و رئیس جشنواره برگزار شد. به گزارش «وطن امروز»، اللهیاری گفت: موضوع ترانه موضوع بسیار مهمی است که هم اهالی رسانه و هم دفتر موسیقی روی آن دغدغه ویژه دارند. در این راستا تلاش کردیم سیاستهای تشویقی را مدنظر قرار دهیم. برای همین دبیرخانه جشنواره موسیقی فجر جایزه ترانه در نظر گرفت. با معرفی هیأت داوران، این بخش به صورت جدیتر در جریان برگزاری جشنواره موسیقی فجر قرار خواهد گرفت.
وی همچنین درباره سایر برنامههای ویژه این رویداد هنری گفت: ما همچنین امسال برپایی شب موسیقی سیستانوبلوچستان را در نظر گرفتهایم. در رابطه با سانحه هواپیمای اوکراینی هم بهزاد عبدی کاری را آماده کرده است. عبدی قطعهای سمفونیک را تهیه کرده که روزی که ارکستر سمفونیک تهران در جشنواره موسیقی فجر اجرا دارد، این قطعه هم اجرا خواهد شد. برای یادبود شهید حاج قاسم سلیمانی نیز قطعهای به آهنگسازی بهزاد عبدی طراحی شده که در کنسرت ارکستر ملی اجرا میشود. تمام تلاشمان این است جشنواره موسیقی فجر امسال با شور و شکوه بیشتری برگزار شود.
ارسال به دوستان
شماره جدید «شیرازه کتاب» به دکهها آمد
شماره 40 و 41 ماهنامه «شیرازه کتاب» منتشر شد. به گزارش «وطنامروز»، سردبیر مجله در سرمقالهای با عنوان «دولت علیه دولت»، به قربانی شدن هفته کتاب امسال بهعنوان رخدادی فرهنگی، زیر سایه تصمیم بدموقع دولت در گران کردن بنزین پرداخته است. بایدها و نبایدهای هفته کتاب نوشته احمد عطایی، گزارشی از نخستین دوره جایزه شهید همدانی، مصاحبه با علی عربزاده درباره نمایشگاه کتاب فرانکفورت، یادنامهای برای شهید محسن صالحیحاجیآبادی و معرفی انتشارات مهرستان و مصاحبه با مدیر این انتشارات از دیگر مطالب خانواده نشر است. تحریریه «شیرازه کتاب» در پرونده ویژه این شماره، سراغ روشندلان رفته و با تهیه و تدوین مطالبی، مشکلات این قشر از جامعه را در حوزه کتاب بررسی کرده است. گفتوگوهایی با کتابداران روشندل، مدیر انتشارات پرستوی سفید، مدیر بخش نابینایان کتابخانه آیتالله خامنهای و مدیر روزنامه «ایران سپید» بخشهای اصلی این پرونده را تشکیل میدهد. ماهنامه «شیرازه کتاب» به سردبیری محمدمهدی شیخصراف در 128 صفحه منتشر شده است.
ارسال به دوستان
ابتلای صنعت فیلم کره به «کرونا»
ترس از گسترش ویروس کرونا که چین را فرا گرفته، شروع به آلوده کردن صنعت فیلم کرهجنوبی هم کرده است. به گزارش
«وطن امروز»، باکسآفیس کرهجنوبی در فاصله جمعه تا یکشنبه در مقایسه با تعطیلات آخر هفته پیش که ۴ روزه بود، ۷۰ درصد کاهش یافت. یک مقام مسؤول در این زمینه گفت: تصور میکنیم این کاهش تا حدودی تحت تاثیر گسترش ویروس کرونا باشد اما دلیل دیگر این است که این هفته فیلمهای جدید کمتری راهی سینماها شدند. تاکنون در کرهجنوبی ۱۵ مورد مبتلا به ویروس کرونا دیده شده، هر چند تلفاتی مشاهده نشده است. در این مسیر شماری از مراکز تجمعات گسترده از جمله نمایشگاه CGV تعطیل شدهاند و چندین رویداد مطبوعاتی و تبلیغاتی به تعویق افتاده است. یکی از این نشستها، نشست مطبوعاتی برای معرفی یک سریال کرهای با عنوان «عشق من هولو» از نتفلیکس بود که در نهایت به صورت کنفرانس آنلاین برگزار شد. فیلم «زمان شکار» هم که این ماه در جشنواره فیلم برلین اکران میشود، برنامه معرفیاش را لغو کرد. انیمیشن کودکانه «شاهزاده دزیده شده» هم زمان اکرانش را به تعویق انداخته است.
ارسال به دوستان
مخاطبان تلویزیون کدام شبکهها را بیشتر دنبال کردند؟
بر اساس نظرسنجی مرکز تحقیقات رسانه ملی مشخص شد 3/76 درصد از مردم در فصل پاییز امسال بیننده حداقل یکی از برنامههای سیما بودهاند که در این میان شبکههای «سه» با 5/60 درصد، «آی فیلم» با 3/45 درصد و «یک» با 1/45 درصد مخاطب در صدر پربینندهترین شبکهها قرار گرفتند. به گزارش «وطن امروز»، شبکه خبر هم در این نظرسنجی با 6/13 درصد رشد نسبت به پاییز سال قبل، در رأس شبکههای تلویزیونی از نظر رشد مخاطب قرار گرفته است. شبکههای «5» و «سلامت» سیما هم با رشد ۹ درصدی در مقایسه با پاییز سال قبل بهصورت مشترک در جایگاه سوم شبکههای تلویزیونی از نظر رشد مخاطب قرار گرفتهاند. بر این اساس، شبکه «ورزش» با 9/8 درصد، شبکه «نمایش» با 3/7 درصد، شبکه «قرآن» با 6/6 درصد، شبکه «چهار» با 2/6 درصد، شبکه «یک» با 1/6 درصد، شبکه «آموزش» با 6/5 درصد، شبکه «سه» با 3/4 درصد، شبکه «افق» با 2/4 درصد، شبکههای «امید» و «شما» با ۳ درصد، شبکه «ایران کالا» با 6/2 درصد، شبکه «نسیم» با 4/0 درصد و شبکه «دو» با 3/0 درصد رشد در رتبههای چهارم تا پانزدهم قرار دارند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|