|
سیدشهرام شکیبا در گفتوگو با «وطنامروز»به بهانه انتشار کتاب جدید ابوالفضل زرویی نصرآباد:
نصرآباد ادیبی تمام عیار بود
عباس اسماعیلگل: سید شهرام شکیبا، کتاب «خرپژوهی» ابوالفضل زرویی نصرآباد(طنزپرداز فقید) را اثری موفق در ادامه اثر پژوهشی «حدیث قند» دانست و گفت: آثاری چون «خرپژوهی» از مناسبترین گزینهها برای علاقهمندان طنزنویسی است.
به گزارش «وطنامروز»، مرحوم ابوالفضل زرویینصرآباد یکی از نامدارترین طنزپردازان معاصر بود که آذرماه سال 1397 از دنیا رفت. نصرآباد در دوران عمر کاری خود آثار متعددی را در حوزه ادبیات داستانی و طنز روانه بازار نشر کرد و اشعار متعددی از او منتشر شد و حالا کمی بیش از یک سال پس از درگذشت ابوالفضل زرویی نصرآباد، کتاب «خرپژوهی» از این نویسنده منتشر شده است؛ اثری که بخشی از یک پژوهش بزرگ از سوی این نویسنده و طنزپرداز فقید درباره حضور خر در ادبیات منظوم و مکتوب در دنیا بوده است که در نهایت تنها بخش ایران آن باقی مانده بود که منتشر شده است.
زرویی که از استادان طنازی مکتوب و منظوم در روزگار ما بود، این پژوهش را نیز با طنزی زیرپوستی در دست داشت و البته در این موضوع زمینههای تاریخی استفاده از «خر» در متون منظوم و منثور طنز در ایران و جهان نیز بیتاثیر نبوده است. کتاب در نسخه فعلی خود با کوشش نسیم عربامیری و با مقدمهای از سیدمهدی شجاعی منتشر شده است. شجاعی در مقدمه کتاب خود که آن نیز آکنده از بیانی طنزآمیز است به بازگویی خاطره دیدار خود با مرحوم زرویی پرداخته است که طی آن زرویی به انجام این پژوهش و دغدغههای خود برای انجام آن اشاره میکند و شجاعی نیز درجا حمایت از تولید و انتشار این اثر را اعلام میکند.
بر اساس آنچه در این مقدمه درج شده است، این پژوهش طی چند سال و در چند هزار صفحه به موضوع حضور «خر» در ادبیات، باورها، افسانهها، قصهها و مثلها در تمام مناطق جهان پرداخته است و مرحوم زرویی این کتاب را در چند مجلد در دست تألیف داشته که «خرپژوهی» تنها بخش کوچکی از آن اثر بزرگ است. «خرپژوهی» در نسخه فعلی خود در 2 بخش شامل «حکایات و لطایف نظم» و «حکایات و لطایف نثر» تدوین شده است.
شهرام شکیبا در گفتوگو با «وطن امروز» درباره ویژگی بارز آثار زندهیاد زرویی نصرآباد گفت: مرحوم نصرآباد صرفا یک طنزپرداز نبود، بلکه در ابتدا یک ادیب تمامعیار بود که در ادامه مسیر به بالاترین سطح طنازی در ادبیات ایران رسید.
وی گفت: نصرآباد همیشه مطالعات عمیقی در ادبیات فارسی داشته است که پژوهشی دقیق همیشه چاشنی این مطالعات بوده است؛ موضوعی که متاسفانه امروز در میان طنزپردازان به چشم نمیخورد و اغلب طنزپردازان امروزی صرفا بانمک هستند و به هیچ وجه اهل مطالعه و پژوهش نیستند که در نتیجه این روزها شاهد آثار طنز ماندگاری در ادبیات فارسی نیستیم.
شکیبا در پایان گفت: مرحوم نصرآباد پیش از نگارش «خرپژوهی» اثر «حدیث قند» را هم مبتنی بر تحقیق و پژوهش بالا منتشر کرده بود که این موضوع نشان میدهد وی در همه آثارش در کنار طنازی، پژوهش را فراموش نکرده است.
ارسال به دوستان
بیش از یکصد نویسنده آسیایی ـ آمریکایی با انتشار بیانیهای ترامپ را عامل تشدیدحملات نژادپرستانه در آمریکا دانستند
فتنه سفید کله زرد!
گروه بینالملل: آمار مبتلایان به کرونا در دنیا دیروز از 5میلیون و 500 هزار نفر فراتر رفت و تعداد تلفات هم به 347,032 نفر رسید. تعداد افراد بهبودیافته از کرونا هم 2,314,892 نفر شد. تعداد کیسهای فعال کرونا در دنیا براساس آنچه دولتها به سازمان جهانی بهداشت اعلام کردهاند تا عصر دیروز 2,860,760 نفر بود که از این تعداد حال 53,174 نفر وخیم گزارش شده است. آمریکا با 1,686,436 مبتلا و تلفات 99,300 نفری همچنان پرتلفاتترین کشور کرونایی دنیا محسوب میشود. بعد از آمریکا برزیل، روسیه، اسپانیا و انگلیس بیشترین آمار مبتلایان را به خود اختصاص دادهاند. سیر صعودی مبتلایان به کرونا و افزایش شمار فوتیها در آمریکا در کنار اخبار بد اقتصادی این کشور، آینده ریاستجمهوری ترامپ را بشدت تهدید میکند. این در حالی است که ترامپ با فرافکنی و دامن زدن به رفتارهای نژادپرستانه، سعی در ایجاد هرج و مرج و مقصر جلوه دادن دیگران دارد. ترامپ همچنین در اقدامی بحث برانگیز روز یکشنبه تعطیلات را در باشگاه خصوصی گلف خود در ویرجینیا سپری کرد و در پاسخ به انتقادات گفت اوباما هم در زمان شیوع ابولا در سال 2014 گلف بازی میکرد.
* هشدار مشاور ترامپ درباره بروز فاجعه بیکاری
روز گذشته مشاور اقتصادی ترامپ از تداوم نرخ دو رقمی بیکاری تا زمان انتخابات ریاستجمهوری آمریکا خبر داد. کوین هاست، مشاور اقتصادی رئیسجمهور آمریکا با بیان اینکه نرخ بیکاری در این کشور به خاطر شیوع ویروس کرونا بشدت افزایش یافته است، گفت: نرخ بیکاری احتمالا تا زمان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در نوامبر همچنان دو رقمی خواهد ماند. وی افزود: پیشبینی میکنم نرخ بیکاری آمریکا در ماه مه تا مرز 20 درصد افزایش یافته باشد. انتظار من این است که نرخ بیکاری آمریکا تا پاییز تکرقمی نخواهد شد. هاست در پاسخ به این سوال که آیا فکر میکنید نرخ بیکاری تا نوامبر دو رقمی باشد، گفت: بله! این طور فکر میکنم. به نظر من نرخ بیکاری آمریکا تا نوامبر همچنان دو رقمی خواهد بود. این احتمال هست که نرخ بیکاری در نوامبر تکرقمی شود ولی به نظر من بعید است، البته اگر واکسن کرونا در ماه جولای قابل دسترسی باشد، این مساله امیدوارکنندهتر خواهد بود که نرخ بیکاری به سرعت کاهش یابد.
هاست خاطرنشان کرد: ماه ژوئن نرخ بیکاری از ماه مه بالاتر میرود و تا ماه نوامبر نرخ بیکاری در آمریکا در وضعیت دو رقمی باقی خواهد ماند. به گفته هاست، مدتی زمان میبرد تا آمریکا به وضعیت نرمال اشتغال بازگردد. دونالد ترامپ که تا پیش از شیوع کرونا خود را ناجی اقتصاد آمریکا معرفی میکرد طی ماههای گذشته و با افزایش نرخ بیکاری با یک چالش جدی در رقابتهای انتخاباتی نوامبر 2020 مواجه شده است؛ چالشی که آینده ریاستجمهوری او را به شکل جدی تهدید میکند. در حال حاضر نرخ بیکاری در 3 ایالت هاوایی، میشیگان و نوادا به بیش از 20 درصد رسیده است. این در حالی است که پیشتر مقامهای فدرال اعلام کرده بودند نرخ بیکاری در این کشور در ماه آوریل به دلیل همهگیری کرونا ویروس به 7/14 درصد افزایش یافته بود.
* انتقاد بایدن از گلفبازی ترامپ
در همین حال جو بایدن، معاون رئیسجمهور سابق آمریکا و نامزد پیشتاز حزب دموکرات برای انتخابات ریاستجمهوری این کشور با انتشار توئیتی خطاب به ترامپ از عملکرد وی انتقاد کرد و نوشت: ریاستجمهوری به چیزی فراتر از توئیت کردن شما از میدان گلف نیاز دارد. این (پست) مستلزم قبول کردن مسؤولیت نهایی برای اتخاذ بزرگترین تصمیمات در جهان است. دونالد ترامپ برای این کار آماده نیست. به شما قول میدهم من برای این کار آماده هستم. بایدن اوایل ماه مه نیز ویدئوی تبلیغاتی دیگری را منتشر کرد و ترامپ را به سوءمدیریت در مواجهه با بیماری کرونا متهم کرد و از اقتصاد شکستخورده آمریکا که بر اثر اقدامات مهاجرتی ترامپ به وجود آمده است، انتقاد کرد. بایدن در این ویدئو گفت: دونالد ترامپ یک اقتصاد فوقالعاده ایجاد نکرد. شکست او در مدیریت و رهبری، این اقتصاد را تخریب کرد. ترامپ این هفته بخشی از تعطیلات آخر هفته خود را به انتشار توئیت و بازی گلف اختصاص داد. ترامپ روز یکشنبه توئیتهایی را منتشر و در آنها بشدت به مجری و خبرنگار شبکه اماسانبیسی و همین طور جف سشنز، دادستان کل سابق آمریکا حمله کرد. ترامپ همچنین دموکراتها و برخی فرمانداران ایالتهای آمریکا را متهم کرده است که با فشار برای برگزاری الکترونیکی انتخابات، عملا زمینه لازم برای کلاهبرداری و تقلب در انتخابات را فراهم میکنند.
* افزایش انتقادات بینالمللی از سیاستهای ترامپ
تونی بلر، نخستوزیر اسبق انگلیس در مصاحبه با شبکه خبری انبیسینیوز آمریکا ضمن زیر سوال بردن عملکرد ترامپ در مواجهه با کرونا به رویکرد ترامپ نسبت به بیماری کرونا و پیامدهای اقتصادی وحشتناک ناشی از اقدامات در نظر گرفته شده در جهان اشاره کرد و گفت: کشورهایی که به سرعت تعطیلیها را اعمال کردند و تست و پیگیری بیماری کرونا را انجام دادند، موجب میشوند شما در اقتصاد شجاعتر باشید.
وی در ادامه گفت: به نظرم مشکلی که هماکنون در کشورهای غربی وجود دارد این است که مردم درباره خطرات این بیماری بخوبی آگاه شدهاند اما به نظر من آنها به اندازه کافی درباره خطرات سقوط اقتصادی آگاه نشدهاند.
بلر در واکنش به اظهارات ترامپ مبنی بر اینکه ویروس کرونا ممکن است با تزریق مواد ضدعفونیکننده معالجه شود، گفت: به نظرم بیشتر مردم درک خواهند کرد که من چه فکری در ذهنم دارم اما گاهی اوقات خوب است آن را به زبان نیاورم.
پروفسور نوآم چامسکی، نظریهپرداز آمریکایی هم در مصاحبهای با خبرگزاری فرانسه در پاسخ به اینکه وضعیت فعلی آمریکا را با توجه به تداوم مرگومیر هر چه بیشتر مردم در این کشور بر اثر ابتلا به کرونا ویروس چگونه میبیند، گفت: در حال حاضر در آمریکا هیچ رهبری منسجمی وجود ندارد و وضعیت پرآشوب است. چامسکی گفت: ریاستجمهوری آمریکا و کاخ سفید در دستان یک خودبزرگپندار جامعهگریز قرار گرفته که به هیچ چیز جز قدرت و دورنمای انتخاباتی خودش علاقه نداشته و هیچ اهمیتی به اینکه چه اتفاقی برای کشور و جهان میافتد، نمیدهد. او ادامه داد: خود رئیسجمهوری آمریکا گفته است این وضعیت هیچ ربطی به او ندارد و تاکید کرده است هیچکاری نمیتواند انجام دهد. برای او هیچ چیز جز قدرت و نفع شخصی اهمیت ندارد. البته او باید حمایتهای پایگاه حامیان خود را که شامل ابرثروتمندها و شرکتهای تجاری قدرتمند هستند، حس کند.
* نژادپرستی کرونایی ترامپ
رفتار فرافکنانه ترامپ در مواجهه با بحران کرونا سبب شده است موجی از خصومتهای نژادپرستانه در آمریکا و برخی کشورهای غربی علیه آسیاییهای ساکن در این کشورها رقم بخورد. در همین ارتباط، بیش از ۱۰۰ نویسنده برجسته از جمله چندین نویسنده برتر آسیایی- آمریکایی خواستار پایان دادن به موج خصومت علیه آسیاییها در آمریکا شدند. به گفته آنها، دولت ترامپ با طعنههای نژادپرستانه خود از آغاز همهگیری کرونا در آمریکا، مردم را به چنین رفتاری تشویق کرده است. بیانیه مشترک انجمن قلم آمریکا و کارگاه نویسندگان آسیایی- آمریکایی در زمانی منتشر شده که جرائم ناشی از تنفر، خشونت و حملات دیگر علیه آسیاییها و آسیایی- آمریکاییها در آمریکا در حال افزایش است. از زمان آغاز شیوع کرونا در آمریکا گزارشهای زیادی از مقصر شناختن آسیایی- آمریکاییها به دلیل ورود ویروس کرونا به آمریکا وجود داشته و به این افراد گفته شده که به چین بازگردند. این حملات اغلب در دانشگاهها، متروهای شهری و فضای مجازی دیده شده است. این خصومت تا جایی پیش رفته که اداره تحقیقات فدرال (افبیآی) به متصدیان محلی اجرای قانون در سراسر آمریکا درباره در خطر قرار داشتن آسیایی- آمریکاییها در دوران بحران کرونا، هشدار داده است. از جمله یکی از شدیدترین این حملات، حمله با چاقو به یک مرد برمهای و 2 فرزندش در میدلند تگزاس در ماه مارس بود. مهاجم نوجوان به پلیس گفته بود این خانواده را هدف حمله قرار داد، زیرا تصور میکرد چینی و در حال انتشار کرونا هستند.
در این بیانیه آمده است: زمان جلوگیری از این موج اکنون است. گزارشها از پرتاب آب دهان روی افراد، چاقو زدن، ضرب و جرح یا توهین لفظی بسیار به گوش میرسد. وقتی چنین حملات ناشی از نفرت در چنین حجمی رخ میدهد، مسؤولیت محکوم کردن آن برعهده جامعه مدنی و نمایندگان منتخب ماست.
نکته قابل توجه در این بیانیه این است که دولت ترامپ در افزایش حملات ناشی از نفرت علیه آسیاییها همدست دانسته شده است. ترامپ در ماه مارس به طور مرتب از عبارت ویروس چینی برای اشاره به کرونا استفاده میکرد. او در مواجهه با انتقادات، سعی کرد این مسأله را اینطور توجیه کند که دلیل استفاده از این عبارت این است که ویروس کرونا از چین به سایر نقاط جهان شیوع پیدا کرده است.
***
[نگرانی همزمان آلمانیها از کرونا و داعش]
اداره آمار فدرال آلمان از کاهش ۲/۲ درصدی تولید ناخالص ملی آلمان در 3 ماه ابتدایی سال جاری میلادی نسبت به 3 ماه قبل از آن خبر داد و آن را سختترین رکود اقتصادی از زمان بحران مالی جهانی عنوان کرد. بر اساس اطلاعات این نهاد آلمانی کاهش رشد اقتصادی در ابتدای سال جاری میلادی قدرتمندترین رکود از زمان بحران اقتصادی و مالی جهانی سال 2009-2008 و دومین رکود اقتصادی سخت از زمان اتحاد دوباره آلمان بوده است. بر اساس این گزارش هزینههای مصرفی و صادرات در آلمان هم در 3 ماه ابتدایی سال جاری میلادی کاهش داشته است. شرکتها سرمایهگذاری بسیار کمتری در زمینه تولید ماشینآلات، تجهیزات، وسایل نقلیه و زمینههای دیگر داشتهاند. در کنار این بحران، آلمانیها باید نگران بازگشت شهروندان داعشی خود نیز باشند. بر اساس اطلاعات نهادهای امنیتی آلمان حدود یکسوم از هزارو شصت تروریست آلمانی که در سالهای گذشته این کشور را به مقصد سوریه و عراق ترک کردهاند، بعد از شکستهای داعش در منطقه به آلمان بازگشتهاند. نکته جالب توجه اینکه بیشتر از یکصد نفر از این افراد سابقه مبارزه مسلحانه برای داعش را داشتهاند.
ارسال به دوستان
بر اساس مصوبه ستاد ملی مقابله با کرونا از صبح دیروز صحنهای حرمهای مطهر اهل بیت(ع) در ایران بازگشایی شد
شکرانه زیارت
* تعداد مرگ و میر کرونا در 19 استان به صفر رسید/ کشور سفیدتر شد
گروه اجتماعی: همزمان با ایام عید سعید فطر صحنهای حرمهای مطهر از جمله حرم امام رضا(ع)، حرم حضرت معصومه(س) و شاهچراغ بازگشایی شد.
آستان قدس رضوی دیروز در اطلاعیهای اعلام کرد: بنا بر مصوبه ستاد ملی مقابله با ویروس کرونا از روز دوشنبه پنجم خردادماه صحنهای حرم مطهر امام رضا(ع) به روی زائران روزانه از یک ساعت بعد از طلوع آفتاب تا یک ساعت قبل از غروب آفتاب بازگشایی میشود.
ستاد ملی مدیریت و مبارزه با بیماری کرونا در نشست ۲۷ اردیبهشت با حضور رئیسجمهوری با بازگشایی محدود صحنهای روباز حرم مطهر حضرت امام رضا(ع) از ابتدای ماه شوال موافقت کرد و به این ترتیب از روز گذشته پنجم خردادماه صحنهای حرم مطهر رضوی بازگشایی شد.
* همچنین دیروز حرم مطهر حضرت معصومه از ساعت
7 صبح به روی مردم باز شد و مردم از شهرهای دور و نزدیک و همچنین مجاوران حضرت پس از مدتها بساط عاشقی و درددلهای خود را در صحن مقدس حرم باز کردند.
* کشور سفیدتر شد
جدیدترین آمار کرونا در کشور نشان میدهد تعداد مناطق سفید به 19 استان رسیده است. به گزارش «وطن امروز»، از هفته گذشته وزارت بهداشت تعداد استانهایی را که هیچ مرگومیر ناشی از کرونا در آنها ثبت نمیشود اعلام کرد؛ بر همین اساس، تعداد استانهای سفید و کمخطر از 10 به 19 استان افزایش یافته است. همچنین در ادامه روند اعلام آمارهای خوب کرونایی، دوشنبه 5 خرداد تعداد فوتیهای کرونا در کشور برای نخستین بار در سال جاری به رقم 34 نفر رسید که کمترین میزان در 70 روز اخیر را نشان میدهد.
همچنین در استان خوزستان که در وضعیت قرمز به سر میبرد تعداد مبتلایان و مرگومیرها کاهش یافته است.
کیانوش جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت در این باره گفت: وضعیت استان خوزستان همچنان قرمز است اما شاهد کاهش ۱۰ تا ۱۵ درصدی موارد بستری نسبت به روزهای گذشته هستیم. در طول ۲۴ ساعت گذشته در ۱۹ استان موارد فوتی صفر و در ۵ استان، فقط یک مورد فوتی گزارش شده است. امیدواریم این روند بهبود نسبی در کشور ادامه پیدا کند و بتوانیم طی روزها یا هفتههای آینده خبر کنترل و مهار این بیماری را به مردم اعلام کنیم اما همچنان توصیه وزارت بهداشت به مردم رعایت اصول بهداشت فردی و اجتماعی و رعایت فاصلهگذاریهاست.
وی همچنین درباره آخرین آمار کرونا گفت: از ظهر یکشنبه تا ظهر دوشنبه و بر اساس گزارش آزمایشگاهها و دانشگاههای علوم پزشکی 2 هزار و ۲۳ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱9» در کشور شناسایی شدند. از بین مبتلایان جدید، ۳۳۸ مورد بستری شدند و هزار و ۶۸۵ مورد (معادل ۸۳ درصد) از موارد سرپایی و افراد در تماس با مبتلایان بودند که شناسایی شدند. با در نظر گرفتن موارد جدید، مجموع بیماران مبتلا به «کووید- ۱۹» در کشور به ۱۳۷ هزار و ۷۲۴ نفر رسید.
رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ادامه داد: در طول ۲۴ ساعت گذشته ۳۴ بیمار دیگر مبتلا به «کووید- ۱۹» در کشور جان خود را از دست دادند و از زمان شیوع این بیماری در کشور تاکنون ۷ هزار و ۴۵۱ نفر جان باختهاند. جهانپور بیان کرد: بر اساس این گزارشها تاکنون ۱۰۷ هزار و ۷۱۳ نفر از بیماران مبتلا به «کووید- ۱۹» در کشور بهبودیافته و از بیمارستان ترخیص شدهاند.
۲۵۸۵ نفر از این بیماران نیز در وضعیت شدید این بیماری و به نوعی بحرانی تحت مراقبت در بخشهای آیسییو قرار دارند که امیدواریم شفا پیدا کنند. وی گفت: تاکنون ۸۱۸ هزار و ۹۱۷ آزمایش تشخیص «کووید- ۱۹» در کشور انجام شده است.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ اوراق بدهی دولتی هم به ابزارهای تأمین کسری بودجه اضافه شد
یک قدم تا بازار باز
* با انتشار اوراق بدهی دولتی، قدرت بانک مرکزی در مدیریت نرخ تورم بیشتر میشود
حمید کمار: رئیس کل بانک مرکزی روز گذشته با انتشار یادداشتی در فضای مجازی، مهمترین رویدادهای بانکی در روزهای آتی را تشریح کرد. مهمترین موضوع مورد اشاره همتی، موافقت شورای عالی هماهنگی اقتصادی قوای سهگانه با پیشنهاد وی مبنی بر «اضافه شدن انتشار اوراق بدهی دولت در کنار عرضه سهام شرکتهای دولتی و اموال مازاد دولت» بود. تبدیل بدهی دولت از شکل بینظم آن در گذشته به شکل اوراق بدهی ضمن حل معضل اختلاف دولت و بانکها بر سر مقدار بدهی، تبدیل به ابزاری برای بانک مرکزی به منظور اجرای هر چه بهتر عملیات بازار باز میشود. تلاش همتی برای تحقق این امر را از همین منظر میتوان تحلیل کرد.
***
عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی روز گذشته با انتشار یادداشتی در فضای مجازی، 4 رویداد مهم بانکی در روزهای آتی را تشریح کرد. همتی در این یادداشت از ادغام بانکهای وابسته به نیروهای مسلح طی 10 روز آتی خبر داد و نوشت: در ادامه روند ادغام بانکهای وابسته به نیروهای مسلح، ظرف 10 روز آینده با برگزاری مجامع «بانک مهر اقتصاد» و«بانک حکمت ایرانیان» ادغام این 2 بانک در بانک سپه نهایی شده و مجمع 3 بانک باقیمانده دیگر نیز بتدریج برگزار خواهد شد. بانک مرکزی مسیر اصلاح نظام بانکی و ارتقای سلامت مالی بانکها را با جدیت ادامه خواهد داد.
رئیس کل بانک مرکزی همچنین با اشاره به طرح اعطای تسهیلات به بنگاههای اقتصادی آسیبدیده از شیوع کرونا نوشت: نظام بانکی کشور طبق وعدهای که داده است، آماده پرداخت ۵۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات با نرخ سود ۱۲ درصد به مشاغل و واحدهای کسبوکار که به خاطر شیوع ویروس کرونا آسیب دیدهاند، است. به محض دسترسی بانکها به سامانه مربوط به اطلاعات مشاغل و نیز واحدهایی که واجد شرایط استفاده از این وام هستند و توسط وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در این باره ایجاد شده است، بانکها نیز ظرف یک هفته تقاضاها را بررسی و اقدام لازم را انجام خواهند داد.
* موافقت قوا با انتشار اوراق بدهی دولتی
مهمترین بخش یادداشت همتی اما اشاره او به جدیدترین مصوبات در موضوع انتشار اوراق بدهی دولتی بود. وی در این رابطه نوشت: روز سهشنبه (امروز) بیانیه رسمی «چارچوب هدفگذاری تورم» از سوی بانک مرکزی منتشر خواهد شد. در این رویکرد پیشنگرانه و فعال سیاستگذاری پولی، قطبنمای سیاستگذاری پولی، کاهش انحرافات نرخ تورم از نرخ تورم هدفگذاری شده است و برای رفع انحراف ایجاد شده، بانک مرکزی، نرخ سود سیاستی یا دالان نرخ سود را تعدیل کرده و با استفاده از عملیات بازار باز، نرخ جاری و مؤثر در بازار پول را تنظیم میکند.
وی همچنین افزود: با تایید نهایی شورای عالی هماهنگی اقتصادی، کسری بودجه سال ۱۳۹۹، در کنار عرضه سهام شرکتهای دولتی و اموال مازاد دولت، از طریق انتشار اوراق بدهی دولت در بازار پول و سرمایه تأمین خواهد شد. طبق اطلاع واصله از همکاران خزانهداری کل کشور، در روزهای آینده شاهد عرضه اوراق بدهی برای تأمین کسری بودجه و به تبع آن، تعمیق بیشتر بازار بدهی خواهیم بود.
* همتی در آستانه ایجادتحول عظیم
موضوع انتشار اوراق بدهی دولتی از ابتدای آغاز به کار همتی در بانک مرکزی در دستور کار این نهاد پولی بود. تلاش همتی برای تبدیل بدهی دولت از مدل سنتی به مدل امروزی از سال 98 شکل جدیتری به خود گرفت. با این حال محدود بودن اوراق در دسترس بانک مرکزی و برخی عوامل دیگر مانع اجرای جدی این روش شد. موافقت سران قوا با انتشار اوراق بدهی دولتی، مهمترین ابزار اجرای عملیات بازار باز را در اختیار بانک مرکزی قرار داده است. اکنون همتی این فرصت را دارد تا پایهگذار سیاستگذاری مدرن پولی در ایران شود. هدفگذاری تورم از طریق هدایت نرخ بهره بازار بین بانکی دغدغهای است که طی چند سال اخیر بویژه پس از خطاهای فاحش مدیریتی در بانک مرکزی از سال 92 به این سو مطرح شده است. از سال 92 و پس از آغاز به کار دولت تدبیر، تمرکز سیاستهای پولی دولت صرفا بر «کنترل حجم پایه پولی» خلاصه شد. مردان اقتصادی دولت بویژه مسعود نیلی به عنوان مشاور اقتصادی رئیسجمهور سرسختانه بر این باور بودند که برای مدیریت تورم باید نقدینگی را از طریق محدود کردن عرضه پایه پولی کنترل کرد. 6 سال طول کشید تا تبعات هدفگذاری غلط در سیاستگذاری پولی درک شود.
خودداری بانک مرکزی از عرضه فعالانه پایه پولی سبب شد بانکهای تجاری با خلق بیضابطه نقدینگی دچار کسری ذخایر شوند. نیاز بانکها به ذخایر در حالی بود که دولتمردان بر محدود کردن پایه پولی اصرار داشتند. اصرار بر کنترل حجم پایه پولی باعث شد بانک مرکزی به جای عرضه فعالانه پایه پولی، نیاز بانکها به ذخایر را به شکل «اضافه برداشت» تامین کند. ادامه این روند باعث شد عطش ذخایر در بازار بینبانکی هر روز بیش از گذشته و در نتیجه موجب افزایش نرخ بهره در بازار بینبانکی شود. روند رو به رشد بازار بین بانکی اما باعث اصلاح مسیر سیاستگذاران پولی کشور نشد. مهمترین واکنش تصمیمگیران به این روند، کاهش نرخ ذخیره قانونی بود که صرفا باعث تعویق بحران شد. تاکید دولت بر هدفگذاری «حجم پایه پولی» به جای «نرخ بهره بازار بینبانکی» اما در نهایت راه به جایی نبرد و شکست خورد. طبق آمارهای بانک مرکزی اجرای این سیاست در این سالها نهتنها باعث کنترل حجم پایه پولی و نقدینگی و در نتیجه کنترل تورم نشد، بلکه شبکه بانکی کشور را گرفتار شدیدترین شکاف ترازنامهای کرد.
عامل این وقایع اما برداشت غلط از رابطه نقدینگی و پایه پولی و اصرار بر تقدم پایه پولی بر نقدینگی بود یا همان نظریه ضریب فزاینده. مدافعان این نظریه بر این باور بودند رابطه میان پایه پولی و نقدینگی صرفا رابطهای یکسویه و علت و معلولی است اما تجربه سالهای 92 تا 98 نشان داد این رابطه الزاما یک سویه نیست و بانکهای تجاری میتوانند با خلق بیضابطه نقدینگی و اضافه برداشت پس از آن، رابطه این 2 عامل را معکوس کنند.
* بازار باز افتتاح میشود
تبدیل بدهیهای دولت از شکل بینظم آن در سالهای گذشته به شکل مدرن یعنی انتشار اوراق بدهی، دستاوردهای مختلفی برای کشور دارد. اولین نتیجه این اقدام حل اختلاف حسابداری میان دولت و شبکه بانکی درباره میزان بدهی دولت است. اقدام بانکها به شناسایی بهره از بدهی دولت، همواره با مخالفت دولتهای مختلف روبهرو شده است. این در حالی است که چنین اختلافی با انتشار اوراق بدهی دولتی بروز نمیکند. دیگر دستاورد این اقدام، تامین ابزار مورد نیاز بانک مرکزی برای اجرای عملیات بازار باز در بازار بینبانکی است. اصرار همتی بر انتشار اوراق بدهی دولتی برای تامین کسری بودجه را میتوان از همین منظر درک کرد. رئیسکل بانک مرکزی در تلاش است برای اجرای سیاست جدید مدنظر خود که همان هدفگذاری نرخ بهره در بازار بینبانکی است، به مقدار مشخصی از اوراق بدهی دولت تجهیز شود تا تزریق ذخایر در بازار بینبانکی را به اوراق بدهی دولت توثیق کند. با این حال فرصت محدود همتی برای اجرای این روش، سرانجام تلاشهای وی را در ابهام قرار داده است. همتی در تلاش است در سال پایانی دولت، عملیات بازار باز را اجرایی کند تا این روش را به میراث ماندگار دوران مدیریت خود تبدیل کند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ عملکرد بانکها درباره سهام عدالت زیر ذرهبین قرار گیرد
کاسبان عدالت!
گروه اقتصادی: در حالی که از امروز سهامداران عدالت میتوانند اقدام به فروش 30 درصد از سهمهای خود به بانکها کنند اما هنوز روش مدیریت بانکها بر سهام مردم مشخص نیست، حتی بانکها از شفافسازی بخشی از سهام که از پرتفوی سهام عدالت مردم برمیدارند گزارشی به سهامداران اعلام نمیکنند. بیم این وجود دارد در این روش اقشار آسیبپذیر که به وجه نقد احتیاج مبرمی دارند در ازای مبلغی اندک و فاصلهدار از ارزش واقعی سهمها اقدام به فروش آنها کنند و بانکها به جای مردم، برنده واقعی آزادسازی سهام عدالت باشند. به گزارش «وطن امروز»، وزارت امور اقتصادی و دارایی چهارشنبه هفته گذشته طی اطلاعیهای، اعلام کرد: کلیه دارندگان سهام عدالت که قصد فروش قسمتی از سهام خود را دارند، میتوانند از روز سهشنبه مورخ 6/3/99 به شعب بانکهایی که قبلا در آن دارای حساب بانکی بوده و شماره شبای آن حساب را به سازمان خصوصیسازی معرفی کردهاند، مراجعه و با تکمیل فرمهای مربوط نسبت به تکمیل سفارش فروش ۳۰ درصد از سهام عدالت خود و تعهدنامه مربوطه اقدام نمایند. این اطلاعیه میافزاید: پس از اتمام مهلت اعلام شده در سامانه سهام عدالت (8/3/99) از تاریخ 10/3/99 بانکها از طریق کارگزاریهای خود یا کارگزاریهای طرف قرارداد، بتدریج نسبت به فروش سهام متقاضیان در بورس اقدام و وجوه حاصله را در قالب توافق شده به حساب آنها واریز خواهند کرد. بررسیهای «وطن امروز» از اقرارنامه و فرم درخواست فروش سهام عدالت به بانکها نشان میدهد این اقرارنامه بیش از هر چیز یک سوءاستفاده آشکار از سهامداران است. در بند اول این درخواست اقرارنامه برای فروش30 درصد سهام عدالت آمده است: «کارگزار مجاز است سهام را به هر قیمتی که در لحظه فروش سهام در بازار امکان فروش آن را دارد، به فروش رساند». با توجه به اینکه بانکها خود در این نحوه فروش ذینفع هستند و میتوانند هر میزان سهام را به قیمت کمتری بفروشند یا ایضا نفروشند و تنها قیمت آن را از بازار سرمایه استعلام کنند، بدیهی است سهام را به کمترین رقم به فروش میرسانند.
دومین بند این اقرار بر اطلاع کامل و دقیق از تعداد سهامهای عدالت شخص دارنده سهام تاکید دارد؛ اطلاعی که تاکنون محقق نشده است و اینطور که پیداست شخص فروشنده در زمان مراجعه به بانک این لیست را مشاهده خواهد کرد که اولا زمان این اتفاق بسیار پایین است و دارنده سهام نمیتواند درباره نحوه رفتار خود با سهام تصمیم درست را بگیرد و دوما اینکه اغلب دارندگان سهام عدالت را افراد مسن و کمبرخوردار از اطلاعات اقتصادی تشکیل میدهد و احتیاج است پیش از هر اقدامی ابتدا توضیح مبسوطی درباره ارزش سهام به آنها داده شود.
سومین بند فروش سهام عدالت مردم به بانکها اما از 2 بند دیگر هم استعماریتر است، جایی که شخص باید انتخاب زمان فروش و حتی انتخاب سهام را به کارگزاری دهد تا کارگزاری (بانک) هر سهامی را که به نظرش مناسبتر است به فروش برساند.
اگر بخواهیم این بندها را خلاصه کنیم میتوان گفت مردم باید مدیریت و مالکیت سهام خود را برای کمترین میزان پول به بانکها بدهند. نباید فراموش کرد که فلسفه دستور مقام معظم رهبری مبنی بر آزادسازی سهام عدالت، این است که در زمان تورم و شرایط اقتصادی نامناسب طبقات ضعیف بتوانند کمی این درد و رنج را راحتتر تحمل کنند. مطمئنا ارزش 30 درصد سهام عدالت بین 3 تا 5 میلیون خواهد بود و سهامداران برای مدت زمانی کوتاه میتوانند نیازهای اولیه زندگی خود را تامین کنند اما مطمئنا با گذشت زمان و افزایش ارزش سهام، ناگزیر برندگان این آزادسازی با این جزئیات بانکهایی خواهند بود که توانستهاند سهام را از چنگال شهروندان زیر فشار اقتصادی دربیاورند.
* سهام عدالت ضامن تسهیلات شود
بانکها اگر واقعا به فکر مردم در این شرایط هستند بدون اینکه به سهام عدالت آنها دستدرازی کنند میتوانند تسهیلاتی با وثیقه سهام عدالت در اختیار آنها قرار دهند. سهام عدالت میتواند به عنوان یک وثیقه بسیار مناسب برای فقرا در نظر گرفته شود. حال که فقرا و طبقات ضعیف این دارایی بشدت نقدشونده را دارند و با فشردن یک دکمه امکان مصادره آن وجود دارد، بهتر است همین دارایی وثیقه وام فقرا قرار بگیرد و در رهن بانک یا موسسهای که وام میدهد قرار بگیرد. این روش بسیار مناسبتر از ایجاد امکان فروش مستقیم است.
* بانکها برنده سهام عدالت
وزارت اقتصاد در حالی نقد شدن سهام عدالت را به بانکهای عامل سپرده که هنوز تعداد سهمها و شرکتهای موجود در سبد مشمولان مشخص نشده. این یعنی مشمولان باید وکالت فروش سهامی را به بانکها بدهند که هیچ اطلاعی درباره جزئیات آن ندارند. از سوی دیگر عرضه ناگهانی سهام عدالت در بورس منجر به افت قیمت این سهام میشود. در چنین شرایطی دلالان بازار سرمایه و حتی شرکتهای زیرمجموعه بانکها، اقدام به خرید این سهمها به پایینترین قیمت میکنند. به بیان دیگر اعطای وکالت فروش به بانکها در حالی انجام شده که همین بانکها خود یکی از طرفین معامله هستند و سود آنها در فروش این سهام به پایینترین قیمت ممکن به خود است. در واقع این امکان وجود دارد که بانکها به عنوان وکیل سهامداران، با عرضه ناگهانی این سهمها به بازار سرمایه، صف سنگینی برای فروش این سهمها ایجاد کنند و از این طریق قیمت این سهامها به حداقل کاهش یابد. پس از این خود بانکها اقدام به خرید این سهمها با قیمت پایین میکنند. مسأله دیگر، بیاطلاعی مالک سهام عدالت از مبلغ درآمد فروش سهام خود است. به عبارت دیگر مالک سهام عدالت هیچ اطلاعی از درآمد حاصل از فروش سهام خود ندارد. شفاف نبودن درآمد حاصل از فروش سهام عدالت باعث ایجاد شائبه «کماظهاری بانکها» نسبت به درآمد حاصل از فروش این سهام میشود. در واقع این شائبه وجود دارد که ممکن است بانک این سهام را با مبلغ مشخصی به فروش برساند اما مبلغ به مراتب کمتری را به حساب مالک سهام واریز کند.
***
[سهامداران عدالت برای فروش حوصله کنند]
کارشناس اقتصاد گفت: کشورهای مختلف یارانهها را به اشکال مختلف پرداخت میکنند. بسته تخصیص سهام در گذشته به سرانجام نرسید و کاری که امروز انجام شده کاری جسورانه و جدی است و امیدوارم کار نیمه تمام را دولت به نحو احسن انجام دهد. سهام عدالت و گردش مالی آن باعث رونق بازار سهام میشود. طهماسب مظاهری ادامه داد: بحث نقدینگی ارتباطی به سهام عدالت ندارد و مربوط به پایه پولی است. نقدینگی منفی پدیده پولی است و آن به کارکرد دولت و بانک مرکزی برمیگردد. وی گفت: نقدینگی مربوط به گردش پول سهام عدالت مطلوب است و گردش پولی سهام عدالت از نوع نقدینگی منفی نیست، در ضمن حجم آن نیز کم است. اکثر سهامداران نمیدانند که سهام چه شرکتهایی را دارند. سهام یک میلیون تومانی قیمت ۱۳ سال پیش است و قیمت بورسی امروز آن بیش از ۹ میلیون تومان است. البته سهام غیربورسی آن هم هست که به این اضافه میشود. باید در این رابطه به مردم و سهامداران توضیح داده شود. مظاهری افزود: خود سهامداران باید حوصله کنند و دانش کافی به دست بیاورند و با کارگزاران در ارتباط باشند تا از سهام خود کسب اطلاع کنند. برخی پول لازم دارند و تصمیم بر فروش گرفتهاند و برخی هم تست میکنند.
ارسال به دوستان
آمار بازار مسکن تهران در اردیبهشتماه ۹۹ منتشر شد
مسکن ، متوسط متری 17 میلیون
دفتر برنامهریزی و اقتصاد مسکن وزارت راه و شهرسازی آمار بازار مسکن اردیبهشتماه ۹۹ تهران را منتشر کرد. بر اساس این گزارش، متوسط قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در تهران ۱۷ میلیون و ۶۶ هزار تومان برآورد شده که نسبت به ماه گذشته که متوسط قیمت هر متر واحد مسکونی ۱۵ میلیون و ۵۴۵ هزار و ۷۰۰ تومان بود، افزایش یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی را نشان میدهد. در نتیجه، متوسط قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در تهران در اردیبهشتماه نسبت به ماه قبل آن، 4/9 درصد افزایش یافته است. همچنین متوسط قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در اردیبهشتماه سال گذشته ۱۲ میلیون و ۷۱۲ هزار و ۶۰۰ تومان بود که طی یک سال رشد ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار تومانی در هر متر داشته است. به عبارت دیگر، متوسط قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در تهران اردیبهشتماه امسال نسبت به ماه مشابه سال قبل، 8/33 درصد افزایش یافته است. همچنین تعداد مبایعهنامههای صادر شده در بخش مسکن اردیبهشت امسال ۱۱ هزار و ۵۶۹ واحد بوده، در حالی که اردیبهشتماه سال گذشته ۱۲ هزار و ۳۱۷ واحد مسکونی به فروش رسیده است، بنابراین تعداد مبایعات در اردیبهشت امسال نسبت به ماه قبل (فروردین ۹۹) که هزار و ۶۰۰ واحد معامله شد، معادل 9/789 درصد رشد داشته اما نسبت به ماه مشابه سال قبل (اردیبهشت ۹۸) معادل منفی 1/6 درصد کاهش نشان میدهد. بر اساس گزارش مذکور، گرانترین منطقه تهران، منطقه یک با متوسط قیمت ۳۴ میلیون و ۱۹۹ هزار تومان بود. قیمت هر متر مکعب مسکن در این منطقه نسبت به ماه قبل، ۲ میلیون و ۲۷۹ هزار تومان افزایش یافته است. ارزانترین منطقه نیز منطقه ۱۸ با متوسط قیمت ۷ میلیون و ۷۴۳ هزار تومان در نظر گرفته شده است. قیمت هر متر مکعب مسکن در این منطقه نسبت به ماه قبل، ۶۲۵ هزار تومان افزایش یافته است. در معاملات مسکن اردیبهشتماه ۷ منطقه تهران میانگین قیمت زیر متری ۱۰ میلیون تومان داشتند و در ۱۵ منطقه دیگر متوسط قیمت هر متر مسکن بیش از ۱۱ میلیون تومان اعلام شده است. بیشترین تعداد معاملات به منطقه ۵ با یکهزار و ۶۰۸ فقره و کمترین تعداد معاملات به منطقه ۱۹ با ۶۴ فقره معامله اختصاص دارد. ارسال به دوستان
آغاز تحویل محموله بنزین ارسالی ایران به ونزوئلا
کاراکاس را ببوس
* مقاومت طلاست/ * تحقیر تحریم
گروه سیاسی: پهلو گرفتن نخستین نفتکش ایرانی در بندر «الپالیتو»ی ونزوئلا و ورود دومین نفتکش به آبهای ونزوئلا با استقبال گسترده دولت و ملت این کشور و واکنشهای رسانههای جهانی روبهرو شد.
به گزارش «وطن امروز»، بامداد روز گذشته شبکه خبری «راشا تودی» خبر از پهلو گرفتن نفتکش ایرانی فورچون (Fortune) در بندر الپالیتوی ونزوئلا داد؛ خبری که شاید مهمترین جنبه آن را میتوان عدم مزاحمت ناوهای آمریکایی در مسیر این نفتکش ایرانی بهرغم گمانهزنیهای هفته اخیر دانست. بر همین اساس ظهر روز گذشته نیز منابع از ورود دومین نفتکش ایرانی با نام فارست (Forest) به آبهای ونزوئلا خبر دادند تا فرجام این نفتکش نیز با توجه به ورود به محدوده آبهای ونزوئلا و اسکورت نظامی از طرف ارتش این کشور مشخص شود. با این حال روند پهلوگیری نفتکشهای ایرانی در ساحل ونزوئلا طی روزهای آینده همچنان ادامه خواهد داشت. جدیدترین دادههای مکانی نشان میدهد 3 نفتکش دیگر ایران شامل پتونیا (Petunia)، فاکسون (Faxon) و کلاول(Clavel) از جزایر قناری عبور کرده و در میانه اقیانوس اطلس در حرکت هستند. بر همین اساس به نظر میرسد طی هفته پیشرو، سایر نفتکشهای ایران هم به سواحل ونزوئلا رسیده و فرآیند صادرات 5/1 میلیون بشکه سوخت از ایران به این کشور نهایی شود.
* شکست محاصره و تشکر از ایران
«این اقدام محاصره غیرقابل قبول و جنایتکارانهای را که توسط ایالاتمتحده به ونزوئلا تحمیل شده است، شکست. زندهباد همبستگی میان مردم!» این عبارتی بود که پرسنا لاتینا، رئیسجمهور کوبا بعد از رسیدن نخستین نفتکش ایرانی به آبهای ونزوئلا در صفحه شخصی توئیتر خود منتشر کرد. نیکلاس مادورو، رئیس جمهور ونزوئلا نیز در حساب توئیتری خود با تشکر از ایران برای ارسال بنزین به این کشور، با انتشار تصاویری از کشتی ایرانی حامل بنزین برای این کشور نوشت: «پایان ماه رمضان برای ما ورود کشتی Fortune را به ارمغان آورد؛ نشانهای از همبستگی میان مردم جمهوری اسلامی ایران و ونزوئلا. در جایی که کشورهای امپریالیستی میخواهند با زور احکام خود را تحمیل کنند، فقط برادری میتواند مردمان آزاد را نجات دهد. متشکرم ایران». وزیر نفت ونزوئلا نیز با انتشار پیامی در توئیتر به ورود نخستین نفتکش ایرانی واکنش نشان داد و نوشت: «همکاری ایران و ونزوئلا در حوزه انرژی بر مبنای تبادلات علمی و توسعه سازنده صنعت هیدروکربن بنا شده است. این تجربه همچنین ما را به عنوان کشورهای عضو اوپک متحد میکند. سپاس برادران!»
اما تقدیرها از اقدام ایران به مقامات عالیرتبه کشورهای تحریمی محدود نماند، به گونهای که هشتگ GraciasIran# (تشکر ایران) ترند اول و هشتگ may23# (روز ورود اولین نفتکش) ترند دوم توئیتر در ونزوئلا شد.
* ایران بینی ترامپ را به خاک مالید
رسیدن نخستین نفتکش ایرانی به مقصد خود در بندر «الپالیتو» با واکنش رسانههای بینالمللی نیز مواجه شد. روزنامه الکترونیکی «رأی الیوم» در این زمینه نوشت: «نمیدانیم احساس دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا که پیگیر رسیدن نخستین نفتکش ایرانی به یکی از بندرگاههای ونزوئلاست، چیست؟ اقدامی که چالش قوی برای تهدیدهای وی و شکست محاصره ظالمانهای است که به ونزوئلا تحمیل کرده، ولی خوب میدانیم احساس فرد شکستخورده و خوارشده را دارد». در ادامه این گزارش با اشاره به اقدام سال گذشته انگلیس در توقیف نفتکش ایرانی در جبلالطارق آمده است: زمانی که نیروی دریایی انگلیس نفتکش ایرانی را که عازم سوریه بود، در تنگه جبل الطارق توقیف کرد، قایقهای ایرانی یک نفتکش انگلیسی را در خلیج فارس توقیف و آن را در برابر دیدگان کشتیهای جنگی آمریکایی تفتیش کردند. کشتیهای آمریکایی حتی برای جلوگیری از توقیف نفتکش انگلیسی، جرأت نکردند وارد عمل شوند و ترامپ نیز اعلام کرد ناوگان آمریکا، فقط از کشتیهای آمریکایی حمایت میکند. این اظهارنظر ترامپ، سیلی محکمی برای همپیمانان انگلیسی وی بود که به دستور دولت آمریکا، نفتکش ایران را ربوده بودند. در پایان این گزارش تأکید شد این یک لحظه تاریخی است که «بینی ترامپ و دولتش را به خاک مالید و به ملتهایی که در محاصره آمریکا قرار دارند، نشان میدهد کشوری وجود دارد که به تحریمها نه بگوید و با شجاعت و مردانگی در برابر آن ایستادگی کند… ونزوئلا و کشورهای مقاومت با سایر کشورهایی که به دیکتههای تحقیرآمیز ترامپ تن میدهند و صدها میلیارددلار با خواری به وی میدهند، تفاوت دارند».
در این میان «واشنگتن پست» نیز در مطلبی با اشاره به شکلگیری مشارکت استراتژیک میان تهران و کاراکاس به عنوان 2 کشور تحریم شده از سوی آمریکا نوشت: ایران چشمانداز و مرکز نفوذ جدید خود را در امتداد دریای کارائیب فراهم میکند. به نوشته این روزنامه آمریکایی این سفرهای دریایی از ایران به ونزوئلا آزمایشی است که نشان میدهد دولت ترامپ تا کجا نزدیک شدن روابط 2 کشوری را که دشمن خود میداند، برمیتابد. ایوان الیس، استاد مطالعات آمریکای لاتین در کالج جنگ ارتش آمریکا در این باره گفت: حس میکنم ایرانیها تمایل دارند از نفتکشهای خود استفاده و با اعصاب آمریکا بازی کنند.
* ایران چگونه برگ برنده را در دست گرفت؟
همزمان با انتشار خبر حرکت 5 نفتکش ایرانی به سمت ونزوئلا بحث و گمانهزنیهای مختلفی در این زمینه مطرح شد. از سویی واکنش احتمالی آمریکا برای توقیف این نفتکشها و از سوی دیگر نتایج سیاسی و اقتصادی این اقدام برای 2 دولت تحریمشده ایران و ونزوئلا، مهمترین نکاتی بود که در این زمینه مطرح شد. تهدیدهای آمریکا برای مقابله با این تبادل استراتژیک میان تهران و کاراکاس در حالی بود که واکنش قاطع ایران به اقدام سال گذشته انگلیس در توقیف نفتکش ایرانی در جبلالطارق هزینه و ریسک هرگونه اقدام اینچنینی را برای آمریکا بالا برده بود. در چنین شرایط رسیدن 2 نفتکش ایرانی به ونزوئلا و ناکام ماندن آمریکا در متوقف کردنشان بهمثابه یک شکست حیثیتی برای این کشور و دولت ترامپ است؛ شکستی که در صورت رسیدن 3 نفتکش دیگر به مقصد نهایی خود ابعاد گستردهتری پیدا میکند. اما در نقطه مقابل این ضربه مهم به اعتبار آمریکا و نظام تحریمیای که این کشور علیه چند دولت از جمله ایران و ونزوئلا برقرار کرده است، ایران توانست با تعریف کردن خود بهعنوان یک بازیگر مهم بینالمللی وجهه اعتباریاش را افزایش دهد. 5 نفتکش ایرانی در حالی با افراشته نگه داشتن پرچم خود و عبور از تنگه هرمز، تنگه بابالمندب، کانال سوئز و تنگه جبلالطارق از طریق اقیانوس اطلس به سمت ونزوئلا حرکت کردند که در تمام این مسیر ناوهای جنگی آمریکایی بارها امکان این را داشتهاند که با توقیف نفتکشهای ایرانی مانع رسیدن آنها به مقصد مورد نظر شوند اما با انجام دادن چنین کاری بهرغم ضربهای که به حیثیت و اعتبار آنها وارد میشد، به این نکته اقرار کردند که تبعات چنین اقدامی با توجه به تجربه سال گذشته توقیف نفتکش انگلیس، میتواند با پاسخ قاطع ایران و در نهایت به خطر افتادن منافع تجاریاش حداقل در مبادلات خلیجفارس و دریای عمان مواجه شود.
هوشمندی اقتصادی و سیاسی در انجام چنین تبادل مهمی میان تهران و کاراکاس واجد پیامهایی نیز هست. مهمترین پیامی که از این اقدام میتوان گرفت لزوم تغییر سیاستهای دولت به سمت افزایش حداکثری فعالیتها با دولتهای تحریمی و همچنین دولتهای مستقلی است که سیاستهای خود را بر مدار تمایلات آمریکا تنظیم نمیکنند. ایجاد اصطکاک در نظام تحریمی آمریکا و تبدیل کردن این مبادله میان ایران و ونزوئلا به الگویی ضدتحریمی از مهمترین نکاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد. چنین اقداماتی هرچند موردی و مقطعی به نظر آیند اما توانایی ایجاد اصطکاک در نظام تحریمی را دارند که سعی میکند هیچ حفرهای برای انجام مبادلات اقتصادی کشورهای تحریمشده باقی نگذارد. همچنین تعهدی که ایران در زمینه ارسال نفتکشهای خود به سمت ونزوئلا نشان داد میتواند پیام مهمی برای دیگر دوستان ایران به شمار رود که حکایت از همراهی حداکثری کشورمان با متحدان استراتژیک خود دارد.
*** [پاسخ ایران و ونزوئلا به کودتاهای آمریکایی قرن بیستم] رئیس دستگاه دیپلماسی ونزوئلا از اقدام ملت و دولت ایران برای اعزام ناوگان حامل سوخت جهت همبستگی با مردم کشور متبوعش قدردانی کرد. خورخه آرئاتزا، وزیر قدرت مردمی برای روابط خارجه ونزوئلا دیروز در توئیتی، همکاری کشورش با ایران برای دور زدن تحریمهای یکجانبه آمریکا را یکی از میوههای برجسته جهان چندقطبی خواند و این رابطه راهبردی را در راستای دیپلماسی صلح بولیواری و در چارچوب رابطه جنوب- جنوب دستهبندی کرد و نوشت:«ما (ونزوئلا و ایران) همواره یکدیگر را در لحظات دشوار حمایت کردهایم. امروز نخستین کشتی حامل بنزین به شهر ما رسید. سپاس ایران». تارنمای کورئو ال اورینوکو، ارگان ارتباطات رسانهای دولت ونزوئلا نیز در تحلیلی بر این رخداد، عمق و سابقه روابط دیپلماتیک کاراکاس با ایران را مهم توصیف کرد که به دهه 1960 قرن بیستم بازمیگردد. بر این اساس، روابط 6 دههای 2 کشور از ابتدا هم بر پایه تجارت نفتی بوده است اما طی 20 سال اخیر به دنبال انقلاب بولیواری به رهبری هوگو چاوز فقید، همکاریهای 2 کشور بسیار تنگاتنگتر و پیوندهای برادرانه و همبستگی قوت یافته و در دوره نیکولاس مادورو این روند ادامه پیدا کرده است. نایبرئیس سابق مجمع ملی(سنا) ونزوئلا و رئیس کمیسیون انرژی مجلس این کشور هم عملیات اعزام 5 نفتکش ایرانی از خلیجفارس به مقصد دریای کارائیب و کشور ونزوئلا را یکی از نخستین روندهای معادلات نظم نوین غیرآمریکایی در جهان و پاسخ ملتهای ایران و ونزوئلا به کودتاهای نفتی آمریکا در قرن گذشته دانست. فرناندو تراویه سو، در سخنانی به این نکته اشاره کرد که عبور «فورچون» نخستین نفتکش ایرانی از آبهای کارائیب که ایالاتمتحده طبق سیاست خصمانه ترامپ در حال امنیتی کردن آنهاست، ارزشی فراتر از تجارت نفت و سوخت بین 2 کشور تحت تحریم واشنگتن داشته است. به گفته او، قصد ترامپ از اعزام ناوگان نظامی به کریدورهای دریای کارائیب، محاصره دریایی ونزوئلا، کوبا و حتی به چالش کشیدن کشورهای مستقل آمریکای مرکزی مثل مکزیک و السالوادور در راستای استیلای مجدد قدرت آمریکا در حیاط خلوت سابقش یعنی آمریکای لاتین بوده است اما دنیا در حال تغییر است. به گفته تراویه سو، دولتهای ملی ایران و ونزوئلا در میانه قرن بیستم میلادی، هدف نخستین کودتاهای نفتی آمریکا قرار گرفتند و حالا شاهدیم که این 2 کشور میتوانند در اتحاد با یکدیگر و دیگر کشورها، استعمارگران دیروز را شکست دهند. ****** تحقیر تحریم محمد نجارصادقی*: ارسال محموله بنزینی ایران به ونزوئلا و تسویه طلایی آن به پایان خود نزدیک شده است اما این پایان موفقیتآمیز میتواند شروع یک مدل و شیوه تحقیر و از بین بردن تحریمهای ایالاتمتحده آمریکا و ایجاد باشگاه تحریمیها باشد؛ مدلی که ترویج و اشاعه آن میتواند به مرور زمان به نفع کشورهای تحریمشده و به ضرر آمریکا باشد.
به گزارش «وطن امروز»، سرانجام 2 نفتکش حامل بنزین ایران با پرچم کشورمان و موقعیتیاب روشن و بدون هیچ مزاحمتی وارد منطقه آبهای مرزی ونزوئلا شدند. بررسیهای ماهوارهای دیروز نشان میدهد نفتکشهای پیشران ایران به نامهای Fortune و Forest به ونزوئلا رسیدهاند. این نفتکشها حرکت خود را از روز 23 اسفندماه و 12 فروردین شروع کرده بودند و بعد از گذشت نزدیک به 2 ماه به کاراکاس رسیدند. 2 نفتکش دیگر کشورمان به نامهای Faxon و Petunia در دریای اطلس هستند و پیشبینی میشود در هفته جاری به ونزوئلا برسند. Clavel آخرین نفتکش ارسال شده ایران به سمت ونزوئلاست که هماکنون چند روزی است تنگه جبلالطارق را رد کرده است، البته باید توجه داشت گزارشهای ماهوارهای با اختلافی چند ساعته و بعضا چند روزه منتشر میشود و از سوی دیگر موقعیت قید شده برای زمان تنظیم این خبر یعنی ساعت 18 دیروز است. بر این اساس نفتکش Clavel در تاریخ 9 اردیبهشتماه، نفتکش Petunia در تاریخ 7 اردیبهشتماه به ترتیب از بنادر عباس، ماهشهر و عباس به سمت ونزوئلا حرکت کردهاند. از زمان حرکت نفتکش Faxon اطلاعاتی در دست نیست اما آنطور که پیداست از بندر عسلویه حرکت خود را شروع کرده است.
بنزینهای رسیده به ونزوئلا مازاد تولید بنزین کشورمان است که تا پیش از این به کشورهایی مانند عراق صادر یا به دلیل نبودن نظارت کافی و کارت سوخت به افغانستان، پاکستان و ترکیه قاچاق میشد. پس از سهمیهبندی بنزین، میانگین مصرف روزانه بنزین کشورمان از 90 میلیون لیتر به 60 میلیون لیتر کاهش پیدا کرد. با شیوع ویروس کرونا میزان مصرف باز هم کاهش پیدا کرده و طبق آخرین آمار اعلامی شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی به زیر 50 میلیون لیتر در روز هم رسیده است. با در نظر گرفتن تولید روزانه 110 میلیون لیتری تمام پالایشگاههای کشور، نزدیک به 60 میلیون لیتر مازاد تولید بنزین در کشورمان وجود دارد. با وجود اینکه شیوه و نحوه سهمیهبندی بنزین در آبانماه سال 98 به بدترین حالت ممکن رخ داد و نماد بارز بیبرنامگی دولت تدبیر و امید بود اما نفس هدفمندی بنزین باعث شد مصرف بیرویه خودروها از جیب تمام مردم محدود شود و پس از صادرات در اختیار تمام اقشار مردم قرار بگیرد.
* روزنامهنگار اقتصادی
***
پایان آقایی دلار
تسویه طلایی انجام شده در تجارت بنزین ایران و ونزوئلا یکی از مشهودترین روشهای تسویه مناسب بدون نیاز به دلار و روشهای مالی مرسوم مانند سوئیفت بود. در چند سال گذشته اغلب کشورها برای فرار از وابستگی اقتصاد خود به دلار به سمت تبادل پایاپای یا تسویه با پول مشترک روی آوردهاند. سردمدار این روش کرهجنوبی و چین هستند. هماکنون حتی پیشنهادی مبنی بر ایجاد رمز ارز منطقهای برای تجارت کشورهای درگیر با تحریمهای مالی مطرح شده است که جدیترین آن با حضور حسن روحانی در سفری به مالزی رخ داد که البته تاکنون به دلیل تعلل ایران به نتیجهای نرسیده است. در چنین شرایطی استفاده از طلا برای تسویه معاملات اقدام رایجی است اما محدودیت ذخایر طلای کشورها، دوام این روش را به خطر میاندازد. با این حال راهکار دیگری برای تسویه مبادلات تجاری میان کشورها وجود دارد. روی آوردن کشورهای تحریمشده به اجرای پیمانهای چندجانبه ارزی میتواند راهکار مناسبی برای بیاثر کردن تحریمهای بانکی باشد. با اشاعه این ادبیات دیگر نیازی به پذیرفتن لوایح استعماری مانند FATF نیست و اقتصاد کشورمان با استفاده از چنین روشهایی میتواند براحتی به مسیر خود ادامه دهد بدون اینکه بخواهد ضوابط و مقررات ایالاتمتحده آمریکا را در مسائل مالی بپذیرد.
***
پایان نگاه به غرب
از زمانی که زمزمههای برجام در کشورمان طنینانداز شد، مسؤولان وزارت نفت تمام ارتباطهای نفتی حاصلشده با کشورهای همسو مانند بولیوی، ونزوئلا و عراق را بیحاصل و بینتیجه خواندند و با امید واهی به غرب، قراردادهایی برای صادرات گاز به اروپا و کشورهای شرق آسیا منعقد کردند. نتیجه این تفکر این شد که سال 93 دفاتر نفتی ایران در بولیوی و ونزوئلا به کلی تعطیل شد.
ماههای ابتدایی سال 93 یعنی زمانی که تازه دولت تدبیر و امید فعالیت خود را شروع کرده بود با دستور بیژن زنگنه وزیر نفت، دفتر شرکت ملی نفت ایران در منطقه آمریکای جنوبی (بولیوی) به همراه دفتر نفتی ایران در ونزوئلا تعطیل شد. جالب اینجاست که تمام کشورهایی که به سودای برجام با ایران ارتباط برقرار کردند چند ماه پس از خروج آمریکا از برجام به صورت یکجانبه قراردادهای خود را فسخ کردند و بخشی هم که پذیرفتند به این کار ادامه دهند، شرایط تحقیرآمیزی مانند تبادل غذا با نفت را به ایران پیشنهاد دادند.
***
اتحاد اقتصادی کشورهای ضدآمریکایی
باشگاه تحریمیها
غیر از ایران و ونزوئلا، کشورهای دیگری هم تحت فشار سیاستهای خصمانه ایالات متحده آمریکا به شکل تحریم یا روشهای دیگر هستند. چین در جنگ تجاری با این کشور است، روسیه، سوریه، کرهشمالی، سودان، کوبا و لیبی هم به طور مستقیم توسط آمریکا تحریم شدهاند. با بزرگ شدن هر چه بیشتر دایره این کشورها رویای ایجاد باشگاه تحریمیها به واقعیت نزدیکتر میشود؛ کشورهایی که با دست به دست هم دادن میتوانند از نظر نیروی انسانی، توان سیاسی و منابع طبیعی یک قطب قدرتی جدید در جهان تشکیل دهند. این کشورها میتوانند سبد وارداتی یکدیگر را تامین کنند و در عوض با بهرهگیری از فلزات گرانبها یا ارزهای مشترک و در نهایت پیمانهای پولی دوجانبه مازاد صادراتی یکدیگر را تسویه کنند. صادرات بنزین ایران به ونزوئلا در ازای طلا یک مدل مناسب برای روش اجرایی باشگاه تحریمیهاست. «اتحاد کشورهای تحریم شده» سیاستی است که اجرای آن اکنون بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. کشورهای تحریم شده اکنون در شرایطی به سر میبرند که شدیدترین اتحاد برای اعمال فشار اقتصادی به آنها ایجاد شده است. در چنین شرایطی آنچه لازم است، اتحاد این کشورها برای شکستن حلقه محاصره اقتصادی است. از همین رو گسترش همکاری میان کشورهای طرف جنگ اقتصادی با آمریکا تنها راهکار این کشورها برای کاهش اثر تحریم است. از همین منظر، گسترش و علنی شدن همکاریهای اقتصادی میان ایران و ونزوئلا به دلیل ناگزیر بودن آن چندان جای شگفتی ندارد.
***
افزایش توان فروش نفت یا افزایش توان پالایشگاهی؟
پایان خامفروشی
یکی از اصلیترین پیامهای صادرات بنزین کشورمان به ونزوئلا پایان سیاست مذبوح خامفروشی است. نباید فراموش کرد یکی از برگهای برنده ما در این تجارت، تولید یک محصول با ارزش افزوده است، یعنی آنچه باعث تمایز ایران و ترغیب کشور هدف به پذیرش محصول ایرانی شده، فناوری تولید بنزین است. کشورمان همواره در ساخت پالایشگاه بویژه در دوران صدارت نزدیک به 14ساله بیژن زنگنه در راس وزارت نفت عقب بوده است. دلیل این اتفاق هم تفکری است که تمام معادلات خود را وابسته صادرات نفت خام و افزایش درآمد ارزی میداند. دولتمردان و در رأس آنها زنگنه، بارها از لزوم حداکثرسازی تولید و صادرات نفت خام برای مصون ماندن از تحریم سخن میراندند. اکنون و پس از رکود عمیق بازار نفت و کاهش قیمت بیسابقه آن، ظرفیت پالایشی کشور به داد مدیران دولتی رسیده است؛ ظرفیتی که توسعه آن مرهون تلاشها و سرمایهگذاریهای کلان دولت گذشته بوده است. بیژن زنگنه سردسته تفکری است که توسعه صنایع پاییندستی را اولویت ندانسته و به بهانه غیراقتصادی بودن ساخت پالایشگاه، سالها کشور را از توسعه صنایع پاییندستی نفت و ارتقای ظرفیت پالایشی عقب نگه داشتند. اکنون و در اوج تحریمها، کشور میتواند به مدد ظرفیت چشمگیر پالایشی اقدام به صادرات سوخت به اقصی نقاط دنیا کند. عاقبت واضح تکمحصولی بودن اقتصاد کشور و اتکای صرف به صادرات نفت خام، گرفتار شدن کشور در وضعیت «نفت در برابر غذا» در دوران تحریم است. این در حالی است که اکنون به لطف تلاش دولتهای نهم و دهم برای توسعه ظرفیت پالایشی، این امکان برای کشور فراهم شده از رهگذر صادرات فرآوردههای نفتی همچون بنزین، وارد تجارتی غیرقابل تحریم شود. دستاورد این تجارت هم البته قابل توجه است؛ طلا همان فلز ارزشمندی که آمریکا دسترسی به آن را برای ایران مشمول تحریم کرده بود، اکنون دستمزد صادرات سوخت برای ایران شده است. شاید از همین رو است که این روزها خبری از مسؤولان وزارت نفت و استدلالهای پیشین آنها در دفاع از «خامفروشی حداکثری» و «فتح بازارهای نفت خام» نیست. گفتنی است از میزان تولید روزانه نزدیک به 110 میلیون لیتر بنزین کشورمان بیش از 45 میلیون لیتر مربوط به تولید بنزین پالایشگاه ستاره خلیجفارس است. این یعنی اگر چنین پالایشگاهی وجود نداشت اساسا صادرات بنزینی هم به ونزوئلا رخ نمیداد.
***
عضو اتحادیه صادرکنندگان نفت، گاز و پتروشیمی در گفتوگو با «وطن امروز»:
مدل صادرات بنزین به ونزوئلا برای کشورهای دیگر هم میتواند اجرایی شود
کارشناس انرژی در گفتوگو با «وطن امروز»، دیدگاه خود درباره صادرات بنزین ایران به ونزوئلا را تشریح کرد. «سیدحمید حسینی» در ارزیابی خود از این اقدام گفت: در شرایط کنونی که تولید نفت ایران با افتتاح فاز 4 پالایشگاه ستاره خلیجفارس به حدود 110 میلیون لیتر در روز افزایش یافته و از طرفی به دلیل قرنطینه اجباری بر اثر شیوع کرونا، مصرف بنزین در ایران و سایر کشورها بشدت کاهش یافته، کشور دچار کمبود مخازن انبار بنزین شده است. این وضعیت حتی به جایی رسید که شرکت پالایش و پخش مجبور شد از ظرفیتهای خط لوله نفت برای ذخیره بنزین استفاده کند. اگر این وضعیت ادامه مییافت، ایران مجبور میشد تولید نفت خود را کاهش دهد. این در حالی است که هماکنون و برای نخستینبار، تولید نفت خام ایران به کمتر از 2 میلیون بشکه در روز کاهش یافته است.
عضو اتاق بازرگانی ایران اظهار داشت: در این شرایط دولت 2 اقدام انجام داد؛ در قدم اول ترانزیت فرآوردههای نفتی را از مسیر ایران ممنوع کرد که حداقل همین بازار اندکی که ایران در افغانستان و عراق دارد، به دست سایر کشورها نیفتد. اقدام دوم هم همین همکاریای بود که طی آن حدود 5/1 میلیون بشکه بنزین و همچنین کاتالیست و اکتانافزا به مقصد ونزوئلا صادر شد. این اقدام، حرکت بسیار خوبی بود. البته ممکن است که ما در درازمدت نتوانیم همیشه بنزین به ونزوئلا صادر کنیم، چرا که این کشور هماکنون یک میلیون و 300 هزار بشکه ظرفیت پالایشی دارد اما بنزین تولیدی این کشور کیفیت پایینی دارد و از همین رو نیاز به واردات اقلامی نظیر اکتانافزا و... دارد. قطعا با این اقدام، راهی برای همکاری 2 طرف در زمینه پالایشی و پتروشیمی باز میشود.
عضو اتحادیه صادرکنندگان نفت، گاز و پتروشیمی گفت: من از ابتدا هم بر این باور بودم آمریکا نمیتواند مانع تجارت 2 طرف شود، چرا که نمیتوان به کشتی حمله کرد. این کشتیها هم قطعا با دستور نظامیان آمریکا متوقف نخواهند شد و به مسیر خود ادامه میدهند. با این حال آمریکا وارد درگیری نظامی نمیشود، چرا که تبعات حمله به این نفتکشها دست آمریکاییها را میبندد. جالب است که با اینکه ایران میتوانست در اقدامی محتاطانه از مسیر دریای عمان و با دور زدن آفریقا به ونزوئلا برسد، تصمیم گرفت از کوتاهترین و البته پرتنشترین مسیر این محموله را به ونزوئلا برساند، چرا که نفتکشهای ایرانی از کانال سوئز عبور کردند که پیش از این مصریها اقدام به متوقف کردن کشتیهای ایرانی کردند و از تنگه جبلالطارق هم عبور کردند که پیش از این انگلیسیها نفتکش ایرانی را در این محل توقیف کرده بودند.
وی افزود: بالاخره ایران ریسک کرد و موفق شد. این حرکت، اقدام خوبی بود. ممکن است ارزش محموله چندان زیاد نباشد اما این حرکت نمادین و روحیهای که به مردم داد، بیشتر ارزش دارد. کارکرد تحریمهای آمریکا، ممانعت از تجارت سایر کشورها با ایران است اما نمیتواند مانع صادرات ایران به مقصد کشورهای دیگر شود، بویژه اینکه ونزوئلا هم کشور مشمول تحریم آمریکاست و آمریکا نمیتواند 2 کشور تحریم شده را تهدید به تحریم کند. همچنین امکان ندارد کشوری بتواند در آبهای آزاد نقش پلیس دریایی را بازی کند و مانع تجارت کشورها شود. این موضوع میتواند به ایران برای گسترش تجارت با سایر کشورهای درگیر تحریمهای آمریکا کمک کند.
حسینی درباره ظرفیت توسعه همکاری میان کشورهای درگیر جنگ اقتصادی با آمریکا گفت: ما سالهاست عضو ناظر پیمان امنیتی شانگهای هستیم اما به دلیل نوع موضعگیری کشورهای دیگر نظیر روسیه و چین در مناسبات بینالمللی، هنوز راه همکاری از این مسیر چندان باز نیست اما اگر درگیری آمریکا با روسیه و چین شدیدتر شود، به احتمال زیاد محور جدیدی برای همکاری میان ایران و این کشورها شکل میگیرد ولی ایران باید از همین حالا به دنبال چنین ظرفیتهایی باشد. یعنی ایران هم در سطح دنیا و هم در سطح منطقه میتواند به دنبال تشکیل یک پیمان امنیتی باشد، چرا که با توجه به تهدید داعش، ایران میتواند با کشورهایی نظیر افغانستان، پاکستان، عراق، سوریه و حتی چین و روسیه همکاری داشته باشد، چرا که آمریکا بدش نمیآید بخشی از نیروهای داعش را به سمت چین و روسیه هدایت کند. از همین رو ظرفیت ایجاد یک پیمان امنیتی با حضور چندین کشور وجود دارد.
کارشناس انرژی درباره ظرفیت آمریکای لاتین برای توسعه همکاریهای اقتصادی گفت: مسأله موجود برای توسعه همکاری ایران با آمریکای لاتین، هزینه حمل است. این موضوع باعث کمرنگ شدن حضور ایران در این منطقه میشود. البته شاید درباره کالاهای پزشکی بتوان تجارت خوبی با این کشورها داشت اما به نظر میرسد تمرکز ایران برای همکاری با کشورهای آمریکای لاتین باید در حوزه خدمات باشد. البته در شرایط تحریم ممکن است کشورها مجبور شوند برای تامین نیازهای خود، هزینه بیشتری برای حمل کالاها بپردازند تا از طریق کشورهایی همچون ایران نیازهای خود را تامین کنند؛ شبیه همین اتفاقی که برای ونزوئلا افتاد و سوخت خود را از طریق ایران تامین کرد.
***
نماینده سابق ایران در اوپک در گفتوگو با «وطن امروز»:
سیاستهای وزارت نفت مناسب شرایط تحریم باشد
سیدمحمدعلی خطیبی، نماینده سابق ایران در اوپک در گفتوگو با «وطن امروز» اظهار داشت: کشورهای بسیاری در خلیجفارس تجارت دریایی انجام میدهند و ایران ثابت کرده با زبان منطق و صلح، در کنار تمام آنها به کار خود ادامه میدهد اما اگر تهدیدی در آبهای آزاد برای کشتیهای ایرانی شکل بگیرد، مطمئنا اتفاقی مانند توقیف نفتکش انگلیسی رخ خواهد داد، پس به نفع همه است به قوانین بینالمللی احترام بگذارند. کارشناس حوزه صادرات نفت در پاسخ به این سوال که یکی از بزرگترین مشکلات ایران در زمان تحریم، بیمه نفتکشها بوده و گاه همین موضوع به عنوان بهانه توسط دولتیها مطرح میشود، اظهار داشت: موضوع بیمه نفتکشها در تحریمهای سابق و دوران ما حل شد، یعنی دولت خودش رقمی را برای اتفاقات احتمالی بلوکه میکرد و نفتکشها وارد دریا میشدند، البته این اتفاق برای بارهای استراتژیک و مهم انجام میشد و شرکتهای داخلی با اعتمادی که به آنها میشد، وظیفه بیمه نفتکشها را برعهده میگرفتند. این دولت هم باید با تقویت شرکتهای داخلی بیمه به این سمت حرکت کند و احتیاجی به بیمه خارجی نیست. نماینده سابق ایران در اوپک در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه چرا رویکرد ارسال محمولههای محصولات نفتی به کشورهای همسو پیش از این اتفاق نیفتاد، گفت: رویکرد شرایط تحریمی در وزارت نفت ایجاد نشد، یعنی مسؤولان احساس کردند در شرایط عادی هستند و دولت هم اساسا افرادی را برای مدیریت در شرایط نفتی انتخاب کرد که مخصوص شرایط عادی بودند. وی تشریح کرد: هماکنون تنها تحریم نفتی ایران توسط آمریکا صورت گرفته است، این یعنی به غیر از آمریکا هیچ کشور دیگری بر تجارت نفتی ایران تاثیرگذار نیست، البته آمریکا از حربههای مختلف برای فشار بر کشورهایی که با ایران همکاری دارند، استفاده میکند اما از نظر حقوقی تنها تحریمهای آمریکا برای صادرات نفت ایران اعمال شده است؛ در تحریمهای اوایل دهه 90 شمسی تحریمهای آمریکا بخشی از محدودیتهای ایران بود و تحریمهای سازمان ملل هم کشورمان را تحت فشار قرار میداد. خطیبی گفت: شرایط کنونی بسیار بهتر از دوران تحریمهای قبل است و دولت باید از چنین ظرفیتی استفاده کند؛ مدل اجرایی شده برای صادرات بنزین به ونزوئلا و دریافت طلا میتواند برای کشورهای دیگر هم اتفاق بیفتد. ارسال به دوستان
راز ماندگاری ژنرال!
امید گراوند*: شاید حتی خود بیژن نامدار زنگنه هم پس از آن عملکرد اعجابانگیز(!) در وزارت نفت دولت اصلاحات فکرش را نمیکرد که دوباره بر صندلی چسبناک این وزارتخانه تکیه بزند اما به هر روی حسن روحانی در شرایطی که وزارت نفت نیاز به مدیری کارآمد، پرتوان و با سابقه درخشان داشت، تصمیم گرفت «بیژن زنگنهای» را که در آزمون پیشین وزارت نفت موفق نبود، دوباره بیازماید و به مجلس نهم معرفی کند. در نهایت سکان وزارت نفت برای دگربار به کسی سپرده شد که شاهکارهایش(!) از جمله پرونده کرسنت و استاتاویل محل انتقادهای زیادی بوده است.
با توجه به عملکرد ژنرال بیژن در سالهای ابتدایی دولت یازدهم، انتظار از مجلس، استیضاح جناب وزیر بود اما نهتنها زنگنه در مجلس نهم استیضاح نشد، بلکه در مجلس دهم هم با کسب 230 رای موافق و تنها 35 رای مخالف موفق شد برای دهمین بار رای اعتماد از مجلس شورای اسلامی بگیرد و برای چهارمین بار سکاندار وزارت نفت شود. اوایل آذرماه ۹۸ و پس از آغاز سهمیهبندی بنزین، نمایندگان مجلس طرح استیضاح وزیر نفت را آغاز کردند و این طرح با ۵۰ امضا به هیاترئیسه مجلس ارائه شد اما در نهایت استیضاح زنگنه به سرانجام نرسید و ژنرال بیژن تا امروز در این مسند باقی مانده است.
اما رمز و راز ماندگاری آقای زنگنه چیست؟ برای پاسخ به این پرسش باید در کارنامه کاری بیژن زنگنه مداقه کرد که آیا راز جلوس همیشگی او بر صندلی وزارت نفت عملکرد اوست یا باید این راز را در جایی دگر جست؟
* نگاهی گذرا به عملکرد زنگنه
مرور کارنامه زنگنه که پیش از وزیر شدن در دولت یازدهم معتقد بود گروهانها باید جای خود را به ژنرالهای نفتی بدهند، نشان میدهد عملکرد او نهتنها جای دفاع ندارد، بلکه نقاطی بس تاریک در آن دیده میشود.
یک) اصرار بر محرمانه ماندن قراردادهای نفتی که ناقض حاکمیت ملی، در تضاد با منافع ملی و اقتصاد مقاومتی و عامل مدیریت خارجیها بر مخازن کشور بود.
دو) اعتماد مجدد به شرکت فاسد توتال و امضای تفاهمنامه با این شرکت، با کارنامهای پر از خیانت، جهت توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی که موجب شد اطلاعات فنی میدان در اختیار توتال قرار گیرد و توتال به بهانه تحریمها از انجام تفاهمنامه امتناع ورزد و اطلاعات را در اختیار قطر قرار دهد تا این کشور بتواند برداشت از این میدان مشترک را به بیشینه مقدار برساند.
سه) تحمیل هزینه و خسارات گزاف به کشور با حذف کارت سوخت و افزایش قاچاق سوخت و سپس راهاندازی مجدد کارت سوخت
چهار) وجود دستگاه کارتخوان در دفتر وزارت
پنج) ناکارآمدی در انعقاد قراردادهای میادین مشترک گازی و نفتی
شش) تکیه بر صادرات نفت خام، بیتوجهی به توسعه پالایشگاهها و پتروشیمیها و نادیده گرفتن صادرات فرآوردههای با ارزش افزوده بالا
هفت) نداشتن اهتمام عملی برای مقابله با تحریمها و بستن روزنههای موجود جهت بیاثر کردن آنها(طبق نامه 72 تن از نمایندگان مجلس به سران قوا)
هشت) بیتوجهی به سرمایهها و تولیدکنندگان داخلی.
این موارد تنها بخشی از عملکرد بیژن نامدار زنگنه در وزارت نفت است و بحث درباره کرسنت، توتال، استاتاویل و سایر مواردی که برای جلوگیری از به درازا کشیدن نوشتار از آنها صرفنظر میکنیم، خود مقال و مجال دیگری میطلبد.
* استخدام نمایندگان!
معالوصف برای رسیدن به پاسخ پرسش مطروحه در ابتدای نوشتار میتوان درک کرد هیچ وزیری با این کارنامه نمیتواند همچنان بر کرسی وزارت تکیه زده و کار او به استیضاح نکشد؛ مگر عوامل دیگری همچون استخدام نمایندگان در وزارت به داد جناب وزیر برسد.
رویه استخدام نمایندگان در وزارت نفت در این سالها به یک امر عادی جهت حفظ صندلی وزیر تبدیل شده که اسامی این نمایندگان با یک جستوجوی ساده قابل دسترسی است. این روند تا آنجا پیش رفته که برخی نمایندگان مجلس دهم هم که مدافع عملکرد زنگنه در مجلس بودند، به استخدام این وزارتخانه درآمدهاند که در بین آنها فرد اصلاحطلبی وجود دارد که یکبار در دوران ژنرال زنگنه به وزارت نفت کوچ کرد و بازنشسته نیز شد اما اکنون دوباره عزم رفتن به این وزارتخانه کرده است.
با این همه به نظر میرسد اتفاقات اینچنینی لزوم توجه بیشتر نهادهای نظارتی را میطلبد تا این موارد مورد واکاوی و بررسی قرار گیرد و این گونه نشود که برخی آقایان با دادوستد، همیشه وزیر باشند و نمایندگان برای استخدام در وزارتخانهها، به جای وکیل مردم، وکیل وزیر در مجلس باشند.
*فعال سیاسی-رسانهای و تحلیلگر حوزه نفت
ارسال به دوستان
چرا تلاش جریان غربگرا برای انتساب ماجرای نفتکشها به برجام خلاف حقیقت است
افتخار مجاهدان روز شنبه!
صادق فرامرزی: 1- مشهور است پس از به توپ بسته شدن مجلس توسط محمدعلی شاه قاجار و شکلگیری حلقههای مشروطهخواه در اقصی نقاط کشور، زمانی که بعد از ظهر جمعه 24 تیر سال 1288 مجاهدان مشروطهخواه به رهبری ستارخان و باقرخان به تهران رسیده و ویرانههای مجلس را فتح کردند و علم مشروطهخواهی را بار دیگر افراشتند، ناگاه با جمعی جدید مواجه شدند که روز شنبه و یک روز پس از پناه بردن محمدعلی شاه به سفارت روسیه به خیابانها ریختند و با مجاهد خواندن خود خواستار احقاق سهم و حقوقشان در این پیروزی شدند. همین امر باعث شد در ادبیات عمومی آن دوره، از این جمع به عنوان «مجاهدان روز شنبه» یاد شود؛ افرادی که پس از تحقق پیروزی مشروطهخواهان و اطمینان از آنکه دیگر مشروطهخواهی چوب خوردنی ندارد، به دنبال خوردن نان آن بر آمدند تا جایی در میان فاتحان برای خود باز کنند. پس از آن اتفاق بود که عبارت «مجاهدان روز شنبه» تبدیل به یک ضربالمثل سیاسی برای افرادی شد که پس از هر پیروزی یا اثبات هر فرضیهای خود را به عنوان طرفداران آن گروه یا ایده معرفی میکردند.
2- یکی از قاعدههای رایج در سیاست دهههای اخیر ایران را میتوان نسبت جریان غربگرا با ارتباطگیری با دولتهای مستقل و ضدآمریکایی دانست، به گونهای که برای مثال هر قدر رابطه میان جمهوری اسلامی ایران و دولتهای مورد غضب کاخ سفید در آمریکای لاتین عمق و گستره بیشتری پیدا کرده است، جریان غربگرا با انگیزه بیشتری به تخریب این رابطه و حتی تزریق بار منفی به آن پرداخته است. جریان غربگرا همواره مدعی بوده است ارتباطگیری با چنین دولتهایی نهتنها نمیتواند آورده سیاسی و اقتصادی خاصی برای کشورمان داشته باشد که ضدیت آنها با دولت آمریکا را به عنوان مانعی بر سر راه ارتباط با غرب توصیف کردهاند. نمونه مشخص دولت یازدهم به ریاست حسن روحانی و خط روشن این دولت برای برقراری ارتباط حداکثری با آمریکا و اروپا گواهی روشن از این امر است. فارغ از خط تخریبی جریان رسانهای ـ فکری نزدیک به دولت در سالهای گذشته برای تخریب هرگونه ارتباط با این دولتهای مستقل و حتی همراهی با خط آمریکایی کودتا در کشورهایی نظیر ونزوئلا و بولیوی، میتوان نوع برخورد حسن روحانی با این دولتها را نیز شاهد مثالی بر این امر دانست. برای مثال در حالی که دولتهای مستقل آمریکای لاتین در یک دهه اخیر و در بزنگاههایی که تیغ تحریم زیر گلوی ایران فشرده میشد، از مهمترین متحدان ایران به شمار میرفتند و حتی در برههای با ارسال محمولههای سوخت تبدیل به پادزهر تحریمهای خارجی قبل از خودکفایی در تولید بنزین شدند اما نخستین سفر حسن روحانی به کشورهای آمریکای جنوبی به پایان سومین سال ریاستجمهوری وی و آشکار شدن نقض آشکار برجام از سوی طرفهای غربی بازمیگردد؛ سفری که حتی زمان آن نیز پیش از سفر به نیویورک و با بهانه اهدای ریاست جنبش غیرمتعهدها به رئیس دورهای جدید این جنبش یعنی ونزوئلا بود. به صورت کلی مصادیقی از این دست را میتوان مؤید بیاولویت خواندن حوزه استراتژیک آمریکای لاتین و چشمپوشی از سابقه دیرینه و روشن دوستی میان دولت ایران و دولتهای مستقل آن منطقه به حساب آورد. کشورهایی که روزی تبدیل به یکی از مهمترین مقصدهای سرمایهگذاری و صادرات ایران شده بودند، در سایه عینک نگاه به غرب آنقدر از چشمها افتادند که جز یک دوری و دوستی فرمایشی ردی از آنها را نمیشد در تحولات پیدا کرد. دولتی که معتقد بود با دکترین کدخدامحوری باید چشم بر دوستان خود ببندد و باعث هیچگونه سوءظنی برای آمریکا نشود، با ادبیاتی که دال مرکزی آن را گذشتهستیزی تشکیل میداد، برای آنکه هویتی در ضدیت با دولت سابق داشته باشد، حتی چشم بر حمایت جریانات حامی خود از کودتاهای آمریکایی در آن منطقه بست و از آن به عنوان آنچه رسانه نزدیکان دولت «عاقبت پوپولیسم» مینامید نیز درس عبرت گرفت.
3- اکنون در شرایطی دولت تدبیر و امید آخرین سال زمامداری خود را طی میکند که میان ایدههای سیاسی آن و واقعیتی که آن را به نظاره نشست، حفرهای پرناشدنی وجود دارد. روحانی در حالی که اجازه بیسابقهترین تعاملات با آمریکا را یافت و نقشه راه نجات ایران را بر اساس آن طراحی کرد، به نقطهای رسیده که سنگینترین نظام تحریمی از سوی آمریکا را در مقابل دیدگان خود به تماشا نشسته است. پایان آرزوهای برجامی دولت در شرایطی که حتی کشورهای اروپایی کوچکترین گامی برای التیام او پس از برداشتن بلندترین گامها برنداشتند، کشور را در موقعیتی بیسابقه قرار داده است. به گونهای که صادرات نفتی ایران حتی از صادراتی که در سال آخر دولت احمدینژاد نیز تجربه شده بود پایینتر آمده و او در دنیایی که آن را بر اساس منطق قواعد مکتوب در رسالههای حقوق بینالملل میسنجید، با شرایطی مواجه شده است که به گفته اسحاق جهانگیری فکر آن را هم نمیکردند. در چنین موقعیتی خبر حرکت 5 نفتکش ایرانی به سمت ونزوئلا با پرچمهای افراشته و اخبار ضدونقیض از ارسال محمولههای طلا از سوی دولت ونزوئلا به سمت ایران تبدیل به یک نمونه موفقیت ضدتحریمی برای کشورمان شده است. گویا تقویت ارتباطات در بلوک تحریمیها باعث شده شکافی کوچک اما تاثیرگذار بر نظام تحریمی آمریکا وارد شود. با این حال تلاش تیم رسانهای دولت برای تبدیل کردن این اقدام هوشمندانه به ابزاری تبلیغی برای تطهیر پروژه برجام، بیش از هر چیز یادآور حکایت «مجاهدان روز شنبه» است! به بیان دیگر اگر الگوی بنزین در برابر طلا به عنوان رابطهای میان ایران و ونزوئلا جا افتاده است و اگر انجام چنین مبادلهای تبدیل به خط یک رسانههای دنیا شده است، حکایت از شکست برجامی دارد که علت اساسی پذیرش آن از بین رفتن نظام تحریمها بوده است. اگر برجام به دستاورد «تقریبا هیچ» خود رسید و کشورمان را در موقعیتی قرار داد تا چنین الگویی را پیگیری کند، نشان از لمیزرع بودن آن زمین بازی دارد. از قضا تاکید بر تقویت بازارهای دوجانبه و گسترش تعاملات غیرارزی با کشورهای نزدیک به ایران از جمله راهکارهایی بود که برای تضعیف نظام تحریم و در نهایت پر کردن دست ایران برای چانهزنی در مسیر رفع تحریمها مورد تاکید منتقدان سیاست خارجی دولت بوده است. اگر دولت روزی برای پازل برجامی خود مبادلات موفق گذشته با دولتهایی نظیر ونزوئلا را از برنامه خود خط زد، امروز نمیتواند بابت بازگشت به آن مسیر طیشده برای خود دستاوردسازی کند. اگر امروز نفتکشهای ایرانی میتوانند هزاران کیلومتر با پرچمی افراشته به سمت حیاط خلوت آمریکا حرکت کنند و ارتش آمریکا به خود جرات توقیف آنها را ندهد، علت آن را باید در ورود مقتدرانه و مقابله به مثل ایران در توقیف سال گذشته نفتکش انگلیسی یافت. با این همه همانقدر که باید مانع مشروعیتبخشی «مجاهدان روز شنبه» از این تجربه موفق به تجربه ناموفق برجام شد، متقابلا نیز نباید از این مسأله غفلت کرد که تبدیل شدن تجربه ارسال نفتکشهای ایران به ونزوئلا میتواند گامی جدی در راستای تضعیف نظام تحریمی آمریکا، تقویت بلوک تحریمیها و گسترش مبادلات اقتصادی باشد.
ارسال به دوستان
پردهبرداری از یک سکوت هدفمند!
نوید مؤمن: بهرغم تحریمهای آمریکا، حرکت نفتکشهای ایرانی حامل بنزین و فرآوردههای سوختی به سوی ونزوئلا ادامه دارد و یک کشتی به مقصد رسید، کشتی دیگری وارد آبهای ونزوئلا شد و 3 کشتی دیگر هم در راه این کشورند. درباره عواقب و تبعات هرگونه اقدام غیرعقلانی واشنگتن علیه نفتکشهای ایرانی در حوزه کارائیب و اقیانوس اطلس، هشدارهای متعددی از سوی مقامات کشورمان مخابره شده است اما آنچه در این برهه کمتر مورد توجه قرار گرفته، مربوط به نوع نگاه و پوشش اخبار حرکت نفتکشها از سوی رسانههای غربی(آمریکایی/ اروپایی) است. اکثر رسانهها مانند «نیویورکتایمز»، به پوشش توصیفی ماجرا بسنده کرده و به روایت کلی ماجرا پرداختهاند. این رسانهها، ضمن پررنگ ساختن هشدارهای حقوقی، قانونی و صریح کشورمان به واشنگتن درباره تعرض به نفتکشها، درباره بروز منازعه جدید میان ایران و آمریکا هشدار دادهاند. در مثالی دیگر، شبکه «دویچهوله» در گزارش خود درباره حرکت نفتکشهای ایرانی به سوی ونزوئلا و تنشهای ایجادشده میان تهران و واشنگتن در این باره مینویسد: «ایران در حال ارسال بنزین و فرآوردههای نفتی به ونزوئلاست. ارزش این محمولهها، 42 میلیون یورو برآورد میشود. ایالات متحده صادرات نفت هر 2 کشور، یعنی ایران و ونزوئلا را تحریم کرده است. ونزوئلا یکی از بزرگترین ذخایر نفتی جهان را دارد اما این کشور - در بحران شدید اقتصادی - به بنزین و سایر محصولات مرتبط نیاز دارد. ایران از تهدیدات آمریکا در مسیر تجارت دوجانبه با ونزوئلا شکایت دارد».
با این حال برخی رسانههای دیگر که وابستگی علنیتری به جریانهای قدرت در آمریکا داشتهاند، جمهوری اسلامی ایران را مقصر تنشهای به وجود آمده در جریان حرکت نفتکشها قلمداد کردهاند. به عنوان مثال شبکه «فاکسنیوز» که دارای گرایشهای جنگطلبانه و نومحافظهکارانه است، در این باره اعلام کرد: «خزانهداری آمریکا و نیروهای دریایی این کشور، از تلاش برخی کشورها از جمله ایران برای حملونقل غیرقانونی(!) در مسیرهای دریایی خبر دادهاند. ایران و ونزوئلا در حال همکاری با یکدیگر برای دور زدن تحریمهای آمریکا هستند. ظرفیت حمل سوخت نفتکشهای ایرانی، 175 هزار تن است. ایران به آمریکا هشدار داده اگر مانند دزدان دریایی رفتار کند(و به نفتکشها تعرض کند)، پاسخ سختی دریافت خواهد کرد».
همان گونه که مشاهده میشود، رسانههای غربی در قبال پوشش ماجرای نفتکشهای ایرانی، از 2 روش «توصیف هدفمند» یا «متهمسازی ایران» استفاده کردهاند. «تهدید غیرقانونی آمریکا»، حلقه مفقودهای است که تقریبا در هیچ یک از تحلیلها و گزارشهای ارائهشده از سوی رسانههای غربی مورد اشاره قرار نگرفته است. این ماجرا، کاملا روشن و مبرهن است!
ایران و ونزوئلا، به عنوان 2 کشوری که مورد تحریمهای یکجانبه نفتی ایالاتمتحده قرار گرفتهاند، با استناد به اصول «تجارت دوجانبه» معاملاتی را با یکدیگر انجام دادهاند. «تجارت دوجانبه» بر اساس اصول ارائهشده از سوی سازمان تجارت جهانی کاملا قانونی بوده و فاکتور«اراده طرفین» اصلیترین نقش را در تبلور آن دارد. در چنین شرایطی، آمریکا به عنوان وضعکننده تحریمهای غیرقانونی یکجانبه علیه تهران و کاراکاس، کمترین حق اعتراضی در این باره ندارد.
نکته مهمتر اینکه چنین تجارتی از طریق آبهای آزاد بینالمللی صورت میگیرد؛ آبهایی که آمریکا مالکیت و حاکمیتی بر آنها نداشته و ندارد! در چنین شرایطی مسجل است هرگونه تهدید واشنگتن علیه شکلگیری این رابطه دوجانبه، غیرقانونی و مصداق بارز «اخلال علیه اصول اقتصادی و تجاری» در دنیای امروز محسوب میشود. سوال اصلی اینجاست: چرا هیچ یک از رسانههای غربی که حتی از بعد توصیفی، ماجرای منازعه ایران و آمریکا بر سر حرکت نفتکشهای کشورمان به سوی ونزوئلا را پوشش دادهاند، کمترین اشارهای به غیرقانونی بودن تهدیدات واشنگتن علیه تهران و کاراکاس نکردهاند؟! رویکرد وقیح رسانهای فوق در حالی صورت میگیرد که اکثر رسانههای غربی حتی در قبال وقایع ساده و پیش پا افتاده در دنیا، «خبر» را همراه با «تحلیل» ارائه کرده و ابعاد مختلف آن را مورد بحث و واکاوی قرار میدهند.
امتناع اکثریت قریب به اتفاق رسانههای غربی از پرداختن به «جنبه حقوقی تهدیدات آمریکا» علیه نفتکشهای ایرانی، از پیوند اضلاع سیاسی- رسانهای جریانهای قدرت در غرب پرده برداشته است. اگرچه رسانههای غربی همواره مدعی استقلال از دولتمردان و صاحبان اصلی قدرت در کشورهای خود هستند اما در بزنگاههای سیاسی و در جریان منازعات تعیینکننده، به مهرههای شطرنج مقامات آمریکایی و اروپایی تبدیل میشوند. واقعیت امر این است که صاحبان قدرت در غرب، نسبت به «الگوسازی تهران-کاراکاس» برای ایجاد پیوندهای «دوجانبه» یا «چندجانبه» اقتصادی، آن هم در دوران اعمال تحریمهای یکجانبه آمریکا بشدت هراسان هستند. اتحاد کشورهای تحریمشده از سوی آمریکا و شکلگیری پیوندهای اقتصادی مستمر میان آنها، راه موثری در مواجهه با این تحریمهای غیرقانونی محسوب میشود. فراتر از آن، ایده «شکلگیری بلوک کشورهای تحریمشده»- که از سوی جمهوری اسلامی ایران نیز مورد تاکید قرار گرفته است- ترس مزمن مقامات آمریکایی درباره «بیاثر شدن تحریمهای یکجانبه آنها» را تقویت کرده است. در این آوردگاه، رسانههای غربی نیز به یاری سیاستمداران خود شتافتهاند تا مبادا در آینده نزدیک، ناچار به پوشش اخبار «افول قدرت آمریکا» در اعمال تحریمهای یکجانبه علیه دیگران باشند! البته بهرغم این تلاش وقیح و مشمئزکننده رسانههای غربی، آنها در آینده ناچار خواهند بود «آمریکای تهی از قدرت» را مقابل دیدگان مخاطبان خود به تصویر بکشند!
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|