|
واریز 25 درصد بودجه کمیته ملی المپیک به حساب فدراسیونها
کمیته ملی المپیک نخستین مرحله بودجه خود را به حساب فدراسیونها واریز کرد. دبیرکل کمیته ملی المپیک با اعلام این خبر به فارس گفت: 25 درصد بودجه فدراسیونها به حساب آنها واریز شده و این پول تا شنبه در حساب آنها خواهد بود. کیکاووس سعیدی افزود: این بودجه به همه فدراسیونها داده شده و مبلغ آن نزدیک به 8 میلیارد تومان است.
ارسال به دوستان
پرونده برانکو، دلارهایی که هدر میروند و نقش هیأتمدیره باشگاه پرسپولیس
خودزنی
مهدی روزخوش: اعضای هیأتمدیره باشگاه پرسپولیس را که در یک سال گذشته حضور فعالی در جلسهها داشتهاند باید مقصر پروندههای جدید علیه این باشگاه دانست. از زمان جدایی برانکو ایوانکوویچ از پرسپولیس بیش از یک سال میگذرد. روزها و هفتهها و ماهها آمدند و رفتند و در این مدت از سوی مدیران پرسپولیس فقط یک جمله شنیده شد: «قصد مذاکره با برانکو را داریم!» در این میان گویی اصلا در خاطر این افراد نبود که ماهها پیش از جدایی برانکو، درست زمانی که او تیمش را برای قهرمانی رهبری میکرد، فرصتهای زیادی در میان بود تا مذاکراتی برای پرداخت مطالباتش انجام و منابعی برای تأمین این پول تامین شود. برانکو ایوانکوویچ با وجود اینکه یک سال دیگر با پرسپولیس قرارداد داشت، به خاطر دریافت نکردن مطالباتش، با حوصله نامههای قانونی به باشگاه ارسال کرد و بر اساس همین نامهها، با اتکا به بند قراردادش- که اگر 3 ماه حقوق نگیرد میتواند قراردادش را فسخ کند- پرسپولیس را ترک کرد. از همان روزها هواداران این باشگاه نگران وضعیت مطالبات این مربی بودند که داستان شکایت مرد کروات هم مانند مانوئل ژوزه نشود. با این حال مدیران «کاربلد» (!)
پرسپولیس دقیقا همان راه را در پیش گرفتند تا بلکه پرداخت این پول بر گردن دوران مدیریتی آنها نباشد! از همان روزهای ابتدایی، برانکو در تلاش بود که مطالباتش را بگیرد و در این راه حتی پیشنهاد مذاکره در استانبول را پذیرفت اما پرسپولیسیها هیچ عزمی برای پرداخت نداشتند. مذاکرات متعددی انجام شد اما هر بار هیچ قدمی از سوی هیأتمدیره پرسپولیس و مدیران این باشگاه برداشته نشد که مطالبات سرمربی تیمشان را پرداخت کنند تا اینکه در نهایت برانکو به همراه دستیارانش شکایت کردند و حکم قطعی علیه پرسپولیس گرفتند. در آخرین مذاکرات 2 طرف که در سفارت ایران در کرواسی برگزار شد، برانکو که در فیفا تقاضای یک میلیون و ٧٠٠ هزار یورو کرده بود، حاضر شد فقط ٩۵٠ هزار یورو بابت اصل حقوق فصل ٩8-97 خود بگیرد و دیگر شکایت را پیگیری نکند. در واقع برانکو که در فیفا تقاضای غرامت هم کرده بود، پس از مذاکرات کرواسی میپذیرد فقط حقوق عقبافتاده خود را بابت کاری که انجام داده است بگیرد اما باز هم اقدامی برای پرداخت پول انجام نمیشود. در نهایت این ماجرا به جایی رسید که برانکو توانست حکم یک میلیون و ۵۵ هزار یورویی علیه پرسپولیس بگیرد، در حالی که ۵ درصد هم سود سالانه به آن تعلق میگیرد. به عبارت دیگر در همین گیر و دار، یک مبلغ ١٠۵ هزار یورویی و یک مبلغ ۵٢ هزار و ٧۵٠ یورویی به عنوان سود ۵ درصدی به ٩۵٠ هزار یورو پیشنهادی برانکو اضافه شد؛ یعنی پرسپولیس تا اینجا باید ١۵٧ هزار و ٧۵٠ یورو بیشتر بپردازد. حالا پرسپولیسیها برای طولانیتر شدن زمان دادرسی و به عبارتی خریدن زمان، هزینه کردهاند تا به CAS اعتراض کنند. در این میان دارو بوشیچ (وکیل برانکو) در مصاحبهای که داشت صراحتا عنوان کرد پرسپولیس برای شروع دادرسی در دادگاه عالی ورزش باید مبلغ ١٠۴ هزار فرانک (بابت اعتراض به رأی برانکو، زلاتکو، مارکو و پانادیچ) به CAS بپردازد اما سرپرست باشگاه مدعی شد این مبلغ حدود ۶۵ هزار فرانک خواهد بود. با این حساب باید گفت همان ادعای رسولپناه هم حدود ۶١ هزار یورو به پرونده برانکو ایوانکوویچ اضافه میکند؛ یعنی با احتساب مبالغ قبلی در واقع تا اینجا ٢١٨ هزار و ٧۵٠ یورو به مبلغ اولیه برانکو اضافه شده است. حال اگر این مبلغ را با قیمت روز یورو به تومان تبدیل کنیم، تا «امروز» پرسپولیس باید ۴ میلیارد و ۶٠٠ میلیون تومان بیشتر پرداخت کند. 2 عضو هیأتمدیره فعلی باشگاه پرسپولیس یعنی علی رغبتی و مهرداد هاشمی، بیش از یک سال است عضو هیأتمدیره سرخها هستند. آنها از ابتدا در جریان مطالبات برانکو بودند و بدون اتخاذ تصمیمی برای پرداخت این پول در یک سال اخیر، پرونده کالدرون و بودیمیر را هم به پروندههای پرسپولیس اضافه کردند. 2 عضو هیأتمدیره که در مصاحبههای خود، حرفهای خوبی بر زبان میآورند، بیش از یک سال فرصت داشتند حداقل اجازه ندهند پرونده جدیدی علیه پرسپولیس ایجاد شود اما با بیخیالی تمام، منتظر شدند پرونده روال قانونی را طی کند تا بلکه در زمان نبود آنها و احتمالا حضور مدیر جدید، باشگاه مجبور به پرداخت این پول شود. این مسائل بخشی از سوءمدیریت پرسپولیس است. دقیقا همان سیاستی که در پرونده برانکو و دستیارانش اتخاذ شده، برای پرونده کالدرون و دستیارانش هم اعمال میشود. احتمالا اگر قرار بود این پولهای اضافی از جیب اعضای هیأتمدیره پرداخت شود، خیلی زودتر از اینها پرونده برانکو و کالدرون مختومه شده بود. البته در این میان نباید فراموش کرد این ضعف مدیریتی مشهود، فقط به منابع مالی پرسپولیس ضربه نمیزند، بلکه وجهه این باشگاه را هم در مجامع بینالمللی خدشهدار میکند.
* آخرین شانس پرسپولیس برای صلح
سرمربی کروات سرخپوشان که به دلیل بدعهدی در دوره حمیدرضا گرشاسبی و ایرج عرب، توانست سال آخر قراردادش با پرسپولیس را فسخ کند و راهی الاهلی عربستان شود، بعد از این اقدام دست به شکایت از پرسپولیس در دادگاه فیفا زد و حالا حکمی بیش از یک میلیون یورو گرفته که سرخپوشان ملزم به پرداخت آن هستند. البته باشگاه پرسپولیس اقدامات خود در پرونده برانکو ایوانکوویچ را مناسب میداند و اعتقاد دارد توانسته در بخشی از دفاعیات خود پیروز شود. این در حالی است که باشگاه پرسپولیس به جای پرداخت این بدهی تصمیم گرفته به دادگاه عالی ورزش شکایت کند و خواستار تجدیدنظر در این حکم شود، موضوعی که با واکنش منفی طرفداران این تیم مواجه شده است. خواجهوند، مسؤول حقوقی باشگاه در توجیه این تصمیم میگوید: «بعد از اینکه حکم آمد هم به دادگاه عالی ورزش اعتراض کردیم که باید این اتفاق میافتاد. درباره هزینههایی که برای این پرونده مطرح میشود هم تا به امروز فقط هزار فرانک سوییس پرداخت کردهایم و هنوز وارد مرحله بعدی نشدهایم. در مذاکره همانطور که از نامش مشخص است 2 طرف با توجه به شرایط خود پیشنهاداتی میدهند که ممکن است قبول نشود، دوباره پیشنهاد میدهند و آنقدر پیش میروند تا به یک حد وسط و توافق برسند».
رقم هزار فرانک در حالی مطرح شده که مهدی رسولپناه چند روز پیش در پاسخ به این سؤال که آیا صرف هزینه 104 هزار فرانک برای شکایت در دادگاه CAS قابل قبول است، گفته بود: «این مبلغ صحت ندارد، حدود 65 هزار فرانک است؛ میارزد و باشگاه تصمیم گرفته این موضوع را پیگیری کند».
مسؤول حقوقی پرسپولیسیها البته پرونده را به دوره مدیران قبلی باشگاه یعنی انصاریفرد، عرب و گرشاسبی محول میکند و همچنین هدف باشگاه را مصالحه با برانکو میداند: «وقتی این شکایت در فیفا مطرح شده باشگاه که نمیتوانست دعوا را رها کند و همان مبلغ مورد مطالبه را عینا پرداخت کند. باید هم پرونده را مدیریت میکرد و هم از طرف دیگر به دنبال مصالحه با برانکو میرفت. وقتی طرح دعوا میشود به همان میزان مذاکره هم سختتر میشود. با این حال تلاش ما این است که بالاخره به یک نقطه مشترک با آقای برانکو برسیم».
در این مدت انتقادات زیادی بابت صرف هزینه در دادگاه عالی ورزش و همچنین برخورد نامناسب با سرمربی کروات مطرح شده اما خواجهوند اعتقاد دارد باشگاه پرسپولیس هنوز میتواند با برانکو صلح کند: «آیا باید پرونده را رها میکردیم یا نه، همزمان پرونده را مدیریت میکردیم و مذاکره هم میکردیم؟ همانطور که گفتم تاکنون برای این پرونده هزار فرانک هزینه شده و هنوز شانس صلح با آقای برانکو را داریم و درباره مراحل بعدی پرونده میتوانیم بعدا صحبت کنیم».
ارسال به دوستان
پرنده و مربی سقوط آزاد زنان از جذابیتهای این رشته ورزشی میگوید
«دختر آسمان» در ارتفاع 4 هزار متری
زهره فلاح زاده: به موازات باز شدن پای دختران ایرانی به رشتههای ورزشی مفرح و پرهیجان، از ورزش چتربازی و سقوط آزاد که بین بانوان ایرانی طرفداران پرتعدادی دارد هم خبرهای خوشایندی به گوش میرسد. دختران ایرانی تا چند سال قبل با این رشته ورزشی بیگانه بودند اما اکنون پرواز در ارتفاع چند هزار متری را تجربه میکنند و روی ابرها راه میروند. «سارا بسیا» یکی از بانوان ایرانی است که بارها چنین پروازهایی را تجربه کرده و حالا برای ترویج این رشته ورزشی بین بانوان تلاش میکند. او درباره اولین تجربه پروازش در آسمان ایران میگوید: «اولین بار در زیباکنار استان گیلان سقوط آزاد را تجربه کردم و بعد از آن 200 پرواز موفق در کشورهای روسیه، قطر و امارات داشتهام. پرواز در ارتفاع 4 هزار متری را میتوانم به قدم زدن روی ابرها تشبیه کنم، چرا که شما در چنین ارتفاعی میتوانید با دست ابرها را کنار بزنید و لابهلای ابرها بروید. چنین تجربهای به هر دختری اعتماد به نفس دوچندانی میدهد و کمک میکند در مقاطع حساس زندگی تصمیمات درست و پرریسکی بگیرد». سارا یکی از نخستین دختران پرنده ایران است که به واسطه پروازهای پرتعدادی که داشته بین طرفدارانش به «دختر آسمان» معروف شده است. او در فضای مجازی طرفداران بسیاری دارد و میگوید از این ظرفیت برای آشنایی دختران ایرانی با ورزش پرهیجان سقوط آزاد و چتربازی بهره خواهد برد: «دختران ایرانی مدام به صفحه من در فضای مجازی مراجعه میکنند و پرسش اصلی آنها این است که سقوط آزاد و چتربازی ورزش امنی است یا نه و اگر حین پرواز چتر باز نشود چه اتفاقی رخ خواهد داد. پرسشهایی از این دست نشان میدهد سقوط آزاد و چتربازی بین دختران ایرانی طرفداران بیشماری دارد اما بسیاری از آنها از اینکه پرواز امنی را تجربه نکنند واهمه دارند. پاسخ من به آنها این است که چتربازی و سقوط آزاد مثل سایر رشتههای ورزشی امن است اما باید موارد ایمنی بخوبی رعایت شود. من جزو معدود پرندههایی بودم که از پرواز در آسمان واهمه نداشتم، چون میدانستم اگر دوره تئوری را با موفقیت طی کنم و موارد عملی را بخوبی اجرا کنم، مشکلی ایجاد نخواهد شد. میخواهم این تجربه را در اختیار همه دختران ایرانی قرار بدهم و دست به دست هم بدهیم تا به دنیا ثابت کنیم تصورشان از دختر ایرانی باطل است و ما میتوانیم پا به پای مردان و حتی بهتر از آنها در ارتفاع چند هزار متری پرواز کنیم». سارا بسیا اولین دختر ساکن ایران است که موفق به اخذ مدرک کمک مربیگری از انجمن چتربازی آمریکا شده است. او که هماکنون در مقام کمک مربی سقوط آزاد و چتربازی فعالیت میکند، از پرواز دسته جمعی دختران ایرانی در آسمان کشورمان در آیندهای نزدیک خبر میدهد: «بعد از فروکش کردن تب کرونا و ظرف چند ماه آینده با چند دختر پرنده ایرانی در آسمان کشور پرواز خواهیم کرد و این پرواز نمادینترین اتفاق ممکن برای ما خواهد بود، چرا که هدف اصلیمان جذب دختران به این رشته ورزشی و تلاش برای اثبات تواناییهای آنهاست. هر دختر ایرانی که پرواز در ارتفاع چند هزار متری را تجربه میکند، به بقیه هم اعتماد به نفس میدهد و در آینده نه چندان دور شاهد اجتماع بزرگ زنان پرنده ایران خواهیم بود».
ارسال به دوستان
گل به خودی غرب گراها
فاطمه صابری: برجام شامگاه سهشنبه 18اردیبهشت 97 به کمای تاریخی رفت. دونالد ترامپ در یک تقسیم کار درونحاکمیتی، اعلام کرد به هیچ تعهدی در توافق هستهای با ایران پایبند نیست و از برجام خارج میشود. حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران با مشاهده «سراب اعتماد به آمریکا»، بلافاصله واکنش نشان داد و ضمن تقبیح این پیمانشکنی، از استمرار حضور ایران در برجام خبر داد و گفت: «در غیاب موجود مزاحم، ایران با 5 کشور طرف است». فدریکا موگرینی نیز در یک تقسیم کار بینالمللی برای مهار ایران، از جانب اتحادیه اروپایی اعلام کرد در برجام میمانند! و اینگونه روحانی و تیم مذاکرهکنندهاش با سیاست محافظهکارانه خود و اعتماد به «سراب برجام اروپایی»، دوباره سیاست کلیشهای «تنشزدایی و اعتمادسازی» را در دستور کار قرار دادند تا این بار به احیای برجام به کما رفته توسط اروپاییها، دلخوش باشند! اما بعد از خروج آمریکا نیز رویه کشورهای اروپایی در عدم انجام تعهداتشان تغییری نکرد. اجرایی نشدن سازوکار مالی، فعال شدن مکانیسم ماشه، تاکید بر باقی ماندن تحریم تسلیحاتی اروپا علیه ایران تا پایان سال ۲۰۲۳ و همچنین تصویب قطعنامه شورای حکام با محوریت 3 کشور اروپایی، همگی از نقض عهدهای اروپاییان بود.
* تنشزدایی به هر قیمتی!
برنامه هستهای ایران چه زمانی که حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود و چه زمانی که به مقام ریاست جمهوری رسید، محصور و مغلوب سیاستهای تنشزدایی از طرف ما آن هم به هر قیمتی(!) بود؛ سیاستی مبتنی بر این گزارهها که «ما باید به دنبال تنشزدایی و تعامل سازنده با دنیا باشیم»؛ «در جهانی که مبتنی بر تقسیم کار و امکانات و فرصتهای طبیعی است گسستن و خلوت گزیدن و بریدن خطایی سهمگین، آشکار و به دور از عقلانیت است»؛ «برای هموار کردن راه سرمایهگذاری و رونق بخشیدن به تولید و اشتغال، راهی جز استفاده از دیپلماسی تفاهم و تنشزدایی نداریم» و «ظرفیتها و قابلیتهای درونی ما برای اینکه مدعی خودبنیادی باشیم کافی نیست». اما ظاهرا در این گزارههای متأثرکننده، مفهوم «دنیا» همان 5 کشور غربی زورگوی سیطرهطلب ناقض حقوق کشورهای ضعیف تعریف میشود و «توسعهیافتگی و پیشرفت» نیز فقط با «تعامل» با این کشورها امکانپذیر است؛ بدون آنکه بخواهیم ابتدائا بر مؤلفههای پیشرفت درونزا تکیه داشته باشیم! یا به ظرفیتهای گسترده بازارهای کشورهای منطقه و تعاملات اقتصادی با همسایگان خود فکر کرده باشیم. بنابراین گره زدن مسائل اقتصادی کشور و حل مشکلات صاحبان کار و سرمایه به امری مثل تعامل با خارجیها که تصمیماتشان و نوع عمل به تعهداتشان، خارج از اختیار ما است، خلاف عقل و عقلانیت و واقعبینی است.
اما متأسفانه شاهد هستیم این تلقی از پیشرفت و تعاملات بینالمللی، رویکرد بخشی از نخبگان کشور و سیاست دستگاه دیپلماسی جمهوریاسلامی در چند دهه اخیر بویژه در دولت تدبیر و امید بوده است. «تنشزدایی با غرب و ورود مجدد به نظام استکباری غربیها به منزله اساسیترین و بزرگترین راهبرد رفع مشکلات اقتصادی و ایجاد رشد و توسعه همهجانبه کشور» در این سالها نتیجهای جز توقف استعدادها و ظرفیتهای درونی کشور نداشته است و در نهایت نیز منجر به سازش هزینهبرداری مثل برجام شد. رهبر حکیم انقلاب در رابطه با این سیاست فرصتسوز میفرمایند: «تشنجزداییای که امروز در بحث سیاست خارجی ما مطرح میشود، مورد تأیید ماست. باید تشنجزدایی شود اما تشنجزدایی غیر از این است که کسی به آنها اعتماد کند؛ نه! او هم به ما اعتماد ندارد؛ ما هم به او اعتماد نداریم. کسانی که در زمینه مسائل دیپلماسی فعالند، کاملا میفهمند که بنده چه عرض میکنم. اصلا میدان دیپلماسی، میدان یک نبرد واقعی است؛ منتها نبردی که پشت میز و با لبخند و با گفتن صبح بخیر و شب بخیر انجام میگیرد! وجود ارتباطات دیپلماتیک، هرگز نباید به معنای اعتماد به دشمن تلقی شود؛ نباید اعتماد کرد». عبرت دیگری که از برجام باید گرفت همراهی اروپا با آمریکا در مهمترین موارد است که بعد از خروج آمریکا از برجام این همراهی بخوبی قابل مشاهده است. آخرین همراهی اروپا و آمریکا به تصویب قطعنامه چند روز پیش تروئیکای اروپا علیه ایران، توسط 3 کشور اروپایی انگلیس، آلمان و فرانسه بازمیگردد که این 3 کشور، با حمایت آمریکا، از ایران خواستهاند به ممانعت از دسترسی بازرسان آژانس به ۲ سایت هستهای کشور پایان دهد و با آنها به طور کامل همکاری کند!
در ماجرای شوروی نیز، همین سیاست اعتمادسازی و تنشزدایی برای رسیدن به توسعه اقتصادی بود که کار دست روسهای انقلابی داد. درست است چندین مورد در کنار هم در فروپاشی انقلاب روسیه نقش داشت اما تیر خلاص فروپاشی شوروی را میخائیل گورباچف، آخرین دبیرکل حزب کمونیست و یلتسینهای اطراف او، با سیاست غلط«اعتماد به غرب و آمریکاییها» شلیک کردند. آغوش باز، چهره باز، چهره خندان، تجلیل و تبجیل و تشویق و احترام غربیها، گورباچف را فریب داد. گورباچف احساس کرد میتواند با این حسنظن به وجود آمده قدری از فشارهای رقیب بکاهد و اعتراضهای داخلی را هم خاموش کند. غافل از آنکه این «اعتماد»، سرابی بیش نبود و بلوک غرب، از ملزومات این اعتماد، مطامع بزرگتری را جستوجو میکرد.
رهبر انقلاب در رابطه با «اصلاحات گورباچفی» در تحلیلی جامعتر، افزون بر نقش غرب و آمریکاییها در فروپاشی شوروی به نقش «تقیزادههای روسی» نیز اشاره میکنند و در این رابطه میفرمایند: «پدیدهای که نقش اساسی در این فروپاشی بازی کرد، حضور نیروهایی با برنامه و هدفدار مانند «بوریس یلتسین» در شوروی بود. نقش او این است که مرتب پا به زمین بکوبد و بگوید این شعارها فایدهای ندارد؛ این شتاب کم است؛ دیر شد؛ اصلاحات عقب افتاد!
کار به جایی رسید که گورباچف معاون خود- یلتسین- را عزل کرد اما رسانههای آمریکایی و غربی نه فقط عزلش نکردند، بلکه تقویتش کردند! یلتسین از پای ننشست و با تبلیغات فراوانی که برای او میشد، حدود یک سال یا بیشتر، به عنوان یک چهره برجسته روشنبین اصلاحطلب مغضوب و مظلوم در تبلیغات غربیها و آمریکاییها مطرح شد. بعدا انتخابات ریاست جمهوری روسیه پیش آمد ... بعد از گذشت 73 سال، بناست اولین انتخابات در جمهوری روسیه- نه همه شوروی- انجام گیرد. کاندیدا کیست؟ آقای یلتسین! با رأی بالایی یلتسین- یعنی همان عنصر تندرو- رئیسجمهور شد». با رویکار آمدن یلتسین، اتحاد شوروی در سراشیبی سقوط قرار گرفت و کمکم انقلاب روسیه و اتحاد جماهیر شوروی به صفحهای از صفحات تاریخ تبدیل شد. بر این اساس، سیاست اعتمادجویانه در دیپلماسی خارجی، تحت هر عنوانی به عاقبتی میانجامد که اعتماد گورباچف به سرنوشت شوم آن گرفتار شد.
* تجربه برجام و حضوری جدید در عرصه معادلات بینالملل
تاریخ، سرشار از مصادیق شوم و تلخ «اعتماد» به قدرتهای بیمنطق و زورگو است. برای همین هم نهضت امام خمینی رحمهالله علیه و انقلابی که آرمانش ایستادگی در برابر قدرتهای مستکبر است، هیچگاه اعتماد و اتکایی به غیر خدا ندارد. و این یکی از ارکان تفکر امام بزرگوار ما است که باید به این وعده، اعتماد و اتکال کرد. انقلاب اسلامی و ملت نجیب و شریف ایران، اگر به دلخوشکنکهای دشمنان، مستکبران و قدرتهای جهانی امید نبندند و با اتکا به وعده الهی به مسیر خود ادامه دهند، قطعا در آینده نزدیک تهدیدها را به فرصت تبدیل خواهند کرد. واقعیتهای موجود در جهان نیز نوید این دوران را میدهد. امروز جهان از دوره جنگ سرد که به فروپاشی بلوک شرق و ابرقدرتی آمریکا منتهی شد عبور کرده است. ایده جهانی شدن به سبک آمریکایی، به دلیل عملکرد منفعتطلبانه و انتقادبرانگیزانه آمریکا مورد نقد جدی صاحبنظران قرار گرفته است. با عملکرد آمریکا در ماجرای برجام، ویروس کرونا و ویروس نژادپرستی و پدیدهای به نام ترامپیسم، قدرت نرم آمریکا کمتر از هر زمان دیگر شده است. امروز ما در یک جهان چندقطبی قرار داریم که چین با اقتصادش، قدرت اقتصادی آمریکا را با چالشهای جدی مواجه کرده است. ارز دیجیتال نیز به عقیده کارشناسان در چند سال آینده سیطره دلار را با چالشهای جدی مواجه میکند.
در چنین شرایطی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید منش خود را تغییر دهد. اعتماد خسارتبار و تجربه شده به غرب باید تقبیح شود، افراد با «منش یلتسینی» باید مهار و به حاشیه کشانده شوند. دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید متحول شود و پوست بیندازد. تجربه 7 سال گذشته ضرورت این تحول را بیش از هر زمان دیگری اثبات کرده است.
ارسال به دوستان
اخبار
گلزنی طارمی در شب پیروزی ریوآوه
مهاجم ایرانی تیم فوتبال ریوآوه توانست تیمش را برنده دیدار با ویتوریا ستوبال کند. به گزارش ایسنا، در ادامه دیدارهای هفته جاری لیگ پرتغال چند دیدار برگزار شد که در یکی از بازیها ریوآوه که مهدی طارمی، مهاجم تیم ملی فوتبال ایران را در اختیار دارد، به دیدار ویتوریا ستوبال رفت و با نتیجه ۲ بر یک برابر این تیم به برتری رسید. مهدی طارمی در دقیقه ۲۷ توانست از مدافع حریف پنالتی بگیرد و این فرصت را به گل تبدیل کند. طارمی در دیدار هفته قبل برابر بنفیکا نیز گلزنی کرده بود تا دومین گل خود را بعد از سرگیری رقابتهای فوتبال به دلیل شیوع کرونا به ثمر رسانده باشد.
***
توافق رسمی مربی جدید با سپاهان
مربی پرتغالی جدید تیم فوتبال سپاهان اصفهان قراردادش را امضا کرد. به گزارش روابط عمومی باشگاه سپاهان، «واسکو اوورا» مربی جدید دروازهبانهای تیم فوتبال سپاهان قراردادش را با این باشگاه امضا کرد. مربی دروازهبانهای سپاهان در دفتر مرکزی باشگاه سپاهان حاضر شد و ضمن دیدار با منوچهر نیکفر، سرپرست این باشگاه قراردادش را با این باشگاه امضا کرد. نتایج تست کرونای این مربی پرتغالی نیز منفی اعلام شد و او از چهارشنبه کارش را با زردپوشان آغاز کرد.
***
تمایل مسؤولان استان گیلان برای میزبانی جام تختی
استاندار گیلان از علاقه مسؤولان این استان برای میزبانی مسابقات بینالمللی کشتی آزاد جام تختی در سال جاری خبر داد. به گزارش سایت فدراسیون کشتی، ارسلان زارع در نشستی که با مسؤولان سازمان لیگ فدراسیون کشتی برگزار کرد، از تمایل استان گیلان برای میزبانی رقابتهای بینالمللی کشتی آزاد جام تختی خبر داد و گفت: کشتی در استان گیلان علاقهمندان زیادی دارد و به همین خاطر ما هم دوست داریم کشتی در استان رشد و توسعه پیدا کند. کشتی بخشی از فرهنگ مردم خطه گیلان مثل سراسر ایران است. در همین راستا جلساتی با مدیرکل ورزش و جوانان استان داشتیم تا بتوانیم زیرساختهای لازم و بویژه خانه کشتی را برای تمرین کشتیگیران فراهم کنیم. وی افزود: به دنبال این هستیم شوکی را به کشتی استان وارد کنیم. بررسی کردیم برای این اتفاق یا باید میزبان یک رویداد بینالمللی باشیم یا یک نماینده در لیگ کشتی داشته باشیم. با توجه به اینکه کشتیگیران بومی زیادی در استان نداریم، علاقه ما بیشتر به اخذ یک میزبانی بینالمللی در رشته کشتی است. سال گذشته جام شهید نامجو را در رشته وزنهبرداری در رشت برگزار کردیم که بازتاب بسیار خوبی داشت.
استاندار گیلان از علاقه این استان برای میزبانی از مسابقات کشتی آزاد جام تختی در سال جاری خبر داد و گفت: هفته آینده نشستی پیرامون موضوعات مطرح شده با حضور معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری، مدیرکل ورزش و جوانان استان و رئیس هیأت کشتی گیلان برگزار خواهد شد.
ارسال به دوستان
به غرب اعتماد نکنیم
دکتر عباس سلیمینمین: یک: تصمیم در زمینه پاسخ به بیانیه تروئیکای اروپایی علیه کشورمان یک کار پیچیده سیاسی است که باید همه راهها و گزینهها مورد بررسی قرار گیرد و برای صیانت از منافع ملی بهترین گزینه عملی شود. تا به حال ما تلاش داشتیم بعد از خروج آمریکا، اروپا را در ارتباط با برجام و مذاکره حفظ کنیم البته خیلی خوشبین نبودیم و متأسفانه همانطور که حدس میزدیم در اروپا ارادهای برای ایستادگی در برابر زورگویی آمریکا وجود ندارد. این دولتهایی که خود را بسیار قدرتمند میدانند، در برابر قلدریهای آمریکا بسیار ترسو هستند.
دو: ما در مذاکرات به طور قطع میتوانستیم قویتر ظاهر شویم و نتیجه بهتری را برای کشور رقم بزنیم اما از این نکته غفلت نکنیم که حتی اگر میتوانستیم توافقات را به امضای رئیسجمهور آمریکا برسانیم و کنگره آمریکا این قرارداد را تایید و تصویب کند و همه این تمهیدات را نیز میاندیشیدیم هم، آمریکاییها زیر قولشان میزدند. این به این معنی نیست که ما ضعفهای خودمان را نبینیم و در تجربیات آینده آنها را به کار نگیریم. قطعاً در آینده نیز با چنین مسائلی روبهرو خواهیم بود. این تجربیات را باید بیندوزیم و مکتوب کنیم تا در آینده غربیهایی که پایبند نیستند به عهدشان، هزینه بیشتری در این زمینه پرداخت کنند. به عبارت بهتر، ما میتوانستیم بهگونهای عمل کنیم که قدرتهای غیرپایبند به قولشان، هزینهشان بیشتر از چیزی باشد که الان هست.
اما در حال حاضر که با بدقولیهای آمریکا و اروپا مواجهیم و آن را بررسی میکنیم، نوک تیز حمله را متوجه دولت نکنیم. البته که در تجربهاندوزیهای داخلی باید به آن توجه کنیم اما در بعد بینالملل و مواجهه با دولتهای نقضکننده، نوک حمله را متوجه این دولتها کنیم و مردم را به توجه به این امر که این دولتها چه خصوصیاتی دارند، معطوف بداریم.
سه: بعضی دوستان ما در داخل به محض اینکه بدعهدی آمریکاییها و اروپاییها را میبینند، تمام همتشان را در حمله به تیم مذاکرهکننده و دولت قرار میدهند. با این رویکرد صرف، نمیگذاریم جوانان ما غرب را خوب بشناسند، یعنی ما هزینهای برای برجام دادهایم و باید دستاورد ما این باشد که در این قضیه یک شناخت خوبی از غرب حاصل شود و این شناخت برای ما بسیار باارزش است چون غربیها و در رأس آنها آمریکا هزینه زیادی را برای دیپلماسی عمومی پرداخت میکنند و کارشان این است که از طریق دیپلماسی عمومی عقبه کشور ما و افکار عمومی را با خودشان همراه کنند و توفیقاتی را در این زمینه دارند؛ دهها شبکه تلویزیونی، رادیویی، شبکههای فضای مجازی و منافقین را به کار گرفتند و جریانات مختلف که میتوانستند با پول به کار گیرند، عربستان و کشورهای اروپایی هزینه را پرداخت میکنند تا جوانان ما نظر مثبتی نسبت به جهان سرمایهداری پیدا کنند.
چهار: یکی از دستاوردهای برجام آن است که شناخت بسیار خوبی از غرب ایجاد میکند و این شناخت را باید گسترش و بسط دهیم. اگر «همه حملات» را متوجه دولت کنیم، قطعاً از این شناخت، جامعه خود را محروم میکنیم. من ضمن اینکه معتقدم در محافل علمی و دانشگاهی به بررسی عمیق این تجربه بپردازیم اما در بعد تبلیغاتی غفلت نکنیم و خودمان فضایی ایجاد نکنیم که غرب در آن گم شود چون حتی اگر افراد قوی در تیم مذاکرهکننده وجود داشت، در هر صورت غرب بدعهدی میکرد.
پنج: تیم مذاکرهکننده کمی ضعیف عمل کرد ولی باید به این نکته اهمیت دهیم که دولتهای غربی بدعهدی کردهاند و شناخت بیشتری نسبت به آنها در جامعه ایجاد شود. البته منظور این نیست که ایراد در کار دولت وجود ندارد اما باید روی اتفاقات برجام کارهای تحقیقی انجام شود و تبلیغات و نوک تیز حمله را به سمت بدعهدان غربی کنیم و بگوییم آنها هستند که بشریت را هیچ نمیدانند و به حقوق انسانها احترام نمیگذارند و این باید هدف ما در برنامههای رسانهای- تبلیغاتی باشد.
دولت در مقابله با بیانیهای که صادر شده قطعاً باید محکم برخورد و در این زمینه اثبات کند که در ارتباط با بدعهدیهای آنها راه خودش را ادامه خواهد داد و از حقوق اساسی خود در این زمینه دفاع خواهد کرد و بدعهدیهای آنها هیچ تزلزلی در دفاع از مصالح ملی ایجاد نخواهد کرد.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|