|
۳ مهاجم ایرانی در بین برترینهای مجله ورلدساکر
مجله ورلدساکر ۵۰۰ بازیکن برتر حال حاضر دنیا را انتخاب کرده است که نام ۳ ایرانی در بین آنها دیده میشود. مهدی طارمی از ریوآوه پرتغال، سردار آزمون از زنیت سنپترزبورگ روسیه و علی علیپور از پرسپولیس ایران در این ردهبندی حضور دارند. عملکرد خوب این ۳ بازیکن ایرانی در این فصل از لیگهایشان باعث شد تا مجله ورلدساکر آنها را در جمع ۵۰۰ بازیکن برتر حال حاضر دنیا قرار دهد.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با حسین کلانی درباره چهارمین قهرمانی این تیم
کریم یکی از ستون ها بود
زهره فلاح زاده: تیم پرسپولیس جمعهشب پس از پایان بازی با ذوبآهن در هفته بیستوهشتم، چهارمین جام قهرمانی متوالیاش را بالای سر برد و در ورزشگاه خالی از تماشاگر جشن قهرمانی گرفت. «وطن امروز» با حسین کلانی، اسطوره باشگاه پرسپولیس درباره این فصل قرمزها گفتوگو کرده است. کلانی در این گفتوگو به تمجید از تیم گلمحمدی پرداخت و از کریم باقری به عنوان ستون موفقیت پرسپولیس یاد کرد.
***
* پرسپولیس به چهارمین قهرمانی پیدرپی خود رسید؛ تیمی که ابتدا گابریل کالدرون هدایتش را برعهده داشت و در نیمفصل یحیی گلمحمدی جانشین او شد. پرسپولیس این فصل چطور بود؟
من بازیهای پرسپولیس را لحظهای میبینم. دانش این را ندارم که نظر فنی بدهم. بازیهای این تیم آنقدر حساس است که هیچوقت به مسائل تاکتیکی و تکنیکی توجهی ندارم اما آن چیزی که مشخص است، اینکه یحیی گلمحمدی در شرایطی پرسپولیس را تحویل گرفت که توقعات از این تیم زیاد شده بود؛ تیمی که ۳ سال قهرمان لیگ شده بود و تا نیمفصل اول امسال هم با مربیگری کالدرون در صدر قرار داشت. کار کردن در چنین شرایطی خیلی سخت است اما گلمحمدی با هوش، درایت و ازخودگذشتگیای که داشت، توانست توقع و انتظارات همه ما را برآورده کند. باید به او دستمریزاد گفت، چرا که حواشی زیادی بعد از رفتن برانکو و کالدرون در تیم ایجاد شده بود و فشار زیادی روی او بود. حتی طرفداران تیمهای رقیب و پیشکسوتان این تیم هم حواشی زیادی برای پرسپولیس ایجاد کردند.
* نقش کریم باقری را در تیم و قهرمانیهای پرسپولیس چطور دیدید؟
کریم باقری یکی از اسطورههای فوقالعاده تاریخ فوتبال ما است؛ چه زمانی که در ایران و خارج بازی میکرد و چه حالا که در پرسپولیس مربیگری میکند. او یک سر و گردن از بقیه فوتبالیستها بالاتر است. دلیلش هم تربیت خوب خانوادگی و اصالت او است. تنها کسی که بعد از رفتن مربیهای پرسپولیس ماند و حامی تیم بود، کریم بود. میشود گفت یکی از ستونهای اصلی قهرمانیهای این چند فصل پرسپولیس او بود. باقری نه حاشیهای ایجاد میکند و نه دنبال مطرح شدن است. وجود ایشان مایه دلگرمی باشگاه است. کریم نشان داده وفادارترین عضو پرسپولیس است.
* تیمهای دیگر میگویند پرسپولیس با حمایت و کمک وزارت ورزش به قهرمانی رسیده است؛ نظر شما چیست؟
من قاطعانه میگویم اینگونه نیست. وقتی تیمی نتیجه نمیگیرد چون تعصب روی آن دارد، مسائلی را در نظر نمیگیرد. به نظر من در تمام این دوران پرسپولیس مظلومترین باشگاه بوده، همانطور که باشگاه استقلال مظلوم واقع شده است. چون این ۲ تیم هواداران زیادی دارند، میگویند دولت به آنها کمک میکند در حالی که همیشه این دولت بوده که از استقلال و پرسپولیس به منفعت و سودی میرسد. خیلی مواقع در حق پرسپولیس از طرف داوری اجحاف میشد. البته بشر جایزالخطاست و داوران ما اشخاص شریفی هستند و هیچگاه به عمد اشتباه نمیکنند اما به هر حال در بازیها قضاوت اشتباه زیاد داشتند.
حتی گاهی کمیته انضباطی هم احکام اشتباهی صادر میکرد که با فضای ورزشی ما مغایر است. این کمیته در حق استقلال و پرسپولیس اجحاف میکرد و قضاوتهایشان ایراد داشته است.
* وزارت ورزش ورود خارجیها به فوتبال ایران را ممنوع کرده است، آیا با این اتفاق فوتبال ما پسرفت نمیکند؟
نه! اتفاقا فکر میکنم با این کار فوتبال ما پیشرفت میکند. چون همیشه مربیان درجه 2 و 3 خارجی را به ایران میآوریم که تأثیری در پیشرفت فوتبال ما نداشتهاند. حالا بگذریم که مربیای مثل برانکو به پرسپولیس میآید و این تیم را به ۳ قهرمانی پیدرپی میرساند. به هرحال برانکو سالها شناخت روی فوتبال و فرهنگ ایران داشته و دانش روانشناسیاش و همبستگی بچههای تیم باعث شد تا به موفقیتهای بزرگی برسد اما مربیان دیگر کدامشان توانستند موفقیتهای بزرگی کسب کنند؟ البته جرقههایی زده شده اما تداوم نداشته است. مربی خارجی در درجه اول باید به زیرساختهای باشگاه توجه کند. کدام مربی توجه کرد؟ کدام مربی خارجی به تیمهای پایه ما اهمیت داد؟ تمام این مربیانی که آمدهاند، پولشان را گرفتهاند و آخر سر هم هزار مشکل برای تیم به وجود آوردهاند اما خیلی از ماها بدون اینکه این مسائل را در نظر بگیریم، بیتوجه از آنها حمایت میکنیم. اگر یکدهم هزینههایی که برای خارجیها میکنیم، روی مربیان جوان خودمان خرج میکردیم، قول میدهم در دنیا بهترین مربیان را داشتیم. هیچکدام از مربیان خارجی دلسوز تیمهای ما نیستند. در دنیا کسی دلش برای ما نمیسوزد. همه میآیند یک چیزی از ما بکنند و ببرند. گاهی چشممان را روی این واقعیتها میبندیم. اگر هم قرار است مربی خارجی به ایران بیایند، بهتر است مدرس فیفا باشد که به جوانهای ما چیزهایی را آموزش دهد. هیچ وقت به مربی خارجی اعتقاد نداشتم جز چند نفر که تاریخساز شدند و توانستند موفق شوند که تعداد آنها از انگشتان یک دست بیشتر نمیشود، البته همانها هم به فکر منافع خود و برای اینکه اسمی بر سر زبانها بیندازند، به کشورمان آمدند.
ارسال به دوستان
اخبار
«پیرلو» سرمربی تیم فوتبال یوونتوس شد
بازیکن پیشین تیم فوتبال یوونتوس به عنوان سرمربی جدید راهراهپوشان ایتالیایی انتخاب شد. پس از آنکه «مائوریتسیو ساری» از سرمربیگری تیم فوتبال یوونتوس برکنار شد، مسؤولان این باشگاه بازیکن قدیمی و مطرح بانوی پیر را به عنوان سرمربی انتخاب کردند.
«آندره آ پیرلو» که 41 سال سن دارد با قراردادی ۲ ساله و تا سال 2022 هدایت این تیم ایتالیایی را بر عهده گرفت. پیرلو پیش از این هدایت تیم زیر 23 سالههای یوونتوس را بر عهده داشت.
***
اعلام اسامی تیمهای شرکتکننده در تورنمنت فوتسال ایران
تورنمنت فوتسال ایران با حضور ۲ تیم از کشورمان و ۲ تیم از کشورهای عربی برگزار میشود. به گزارش سایت فدراسیون فوتبال، با توجه به در پیش بودن فیفادی شهریورماه و درخواست کادرفنی تیم ملی فوتسال برای انجام بازی تدارکاتی، کمیته فوتسال اقدام به انجام هماهنگیهای لازم جهت برگزاری تورنمنت دوستانه با حضور چند تیم خارجی کرد. به این منظور، رایزنیهای متعددی با تیمهای آسیایی و اروپایی صورت گرفت که به دلیل مشکلات حاصل از شیوع ویروس کرونا، برخی تیمها با وجود ابراز علاقه مندی
خود جهت شرکت در تورنمنت، از حضور در آن انصراف دادند. این موضوع باعث شد تورنمنت دوستانه کیش به جای شش جانبه، به صورت چهار جانبه برنامهریزی شود. این تورنمنت چهار جانبه با حضور تیم ملی بزرگسالان ایران، تیم زیر ۲۰ سال ایران و تیمهای ملی بزرگسالان عراق و کویت برگزار خواهد شد. مراکش، ایتالیا، بلاروس، اوکراین و آذربایجان از کشورهایی بودند که گفته میشد با آنها برای حضور در تورنمنت کیش رایزنی شده است.
***
میزبانی کویت در جام ملتهای آسیا در گرو تأیید کمیته اجرایی AFC
در آخرین نامه ارسالی از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا، محل برگزاری مسابقات فوتسال جام ملتهای آسیا همچنان اعلام نشده است. سایت فدراسیون فوتبال درباره آخرین وضعیت تیم ملی فوتسال ایران و تعیین میزبان مسابقات فوتسال جام ملتهای آسیا نوشت: «با توجه به در پیش بودن مسابقات فوتسال قهرمانی آسیا و انتخابی جامجهانی، در حالی تمرینات شاگردان ناظمالشریعه در ۳ مرحله پیگیری شده است که به دلیل انصراف ترکمنستان از میزبانی، تکلیف محل برگزاری مسابقات هنوز مشخص نشده است. در آخرین نامه ارسالی کنفدراسیون فوتبال آسیا (۵ آگوست) تاریخ برگزاری این مسابقات از ۴ تا ۱۵ نوامبر ۲۰۲۰ اعلام شده است، در حالی که در بخش مربوط به میزبان مسابقات، عنوان «متعاقبا اعلام میشود» درج شده است. ضمن اینکه در بخشی از نامه آمده است: با توجه به اینکه کویت نامزد جدید اخذ میزبانی مسابقات است، این موضوع نیاز به تایید کمیته فوتسال و فوتبال ساحلی و همچنین تصویب در کمیته اجرایی AFC دارد».
***
کشتیگیر دوپینگی به ۴ سال محرومیت محکوم شد
کشتیگیر فرنگیکار کشورمان که نتیجه تست دوپینگش در مسابقات جام تختی مثبت اعلام شد تا اسفندماه سال ۱۴۰۲ از حضور در تمام میادین محروم شد. به گزارش مهر، نمونهگیری افسران ستاد ملی مبارزه با دوپینگ (نادو) از بهروز هدایت ۴ بهمنماه سال گذشته و در جریان رقابتهای جام تختی انجام شد. آنالیز این نمونه حکایت از مصرف 2 ماده ممنوعه «استانوزول» و «ترنبولون» داشت. بر همین اساس نادو در حکم اولیه و طبق بند ۱-۱-۲-۱۰ مجموعه مقررات مبارزه با دوپینگ، وی را برای مدت 4 سال از تمام فعالیتهای ورزشی و حضور در تمام میادین داخلی و بینالمللی محروم کرد.
این کشتیگیر فرنگیکار دوپینگی البته نسبت به حکم صادر شده معترض بود و به همین دلیل این رای اعلام عمومی نشد. درخواست استیناف وی در نشست شورای مرکزی نادو که ۷ مردادماه برگزار شد، بررسی اما رد شد. بدین ترتیب محرومیت وی که از ۱۳ اسفندماه سال گذشته آغاز شد و تا ۱۲ اسفندماه ۱۴۰۲ ادامه خواهد داشت، به قوت خود باقی
است.
تست مثبت این کشتیگیر مربوط به پرونده ۲۰۲۰ دوپینگ ورزش ایران میشود. محسن رسایی (هندبال) و علیرضا مصلحآبادی (والیبال) دیگر ورزشکارانی هستند که دوپینگ آنها در سال جاری میلادی مثبت اعلام شده و به 4 سال محرومیت محکوم شدهاند.
از پرونده دوپینگ ۲۰۲۰ ورزش ایران تا به امروز نتیجه تست 2 وزنهبردار نیز مثبت اعلام شده اما هنوز حکم آنها نهایی نشده است.
ارسال به دوستان
آمادگی بانوی المپیکی برای آغاز مبارزات
وعدهای که محقق شد
نماینده سنگینوزن تیم ملی کاراته بانوان ایران در بازیهای المپیک بعد از پشت سر گذاشتن یک آسیبدیدگی جدی، آمادگی لازم برای حضور در تاتامی مسابقات را به دست آورده است. اگر ویروس «کووید-۱۹» شیوع پیدا نمیکرد و المپیک در تاریخ مقرر برگزار میشد، حمیده عباسعلی نخستین بانوی کاراتهکای ایران که موفق به کسب سهمیه حضور در این بازیها شده بود، باید روز ۱۸ مردادماه به دیدار رقبای خود میرفت اما این ملیپوش کاراته ۱۵۷ روز قبل و تنها 4 روز بعد از آسیبدیدگی در مسابقات لیگ جهانی کاراتهوان اتریش، پای آسیبدیده خود را در هانوفر آلمان به تیغ یک جراح حاذق ایرانی سپرد. دکتر بابک امینی بعد از معاینه دقیق و عمل جراحی و در زمانی که بحث تعویق المپیک در میان نبود در فاصله ۵ ماه به المپیک، به صراحت اعلام کرد که عباسعلی میتواند با طی کردن روند درمان برای حضور در مسابقات المپیک آماده شود و جای هیچگونه نگرانی نیست. در همان زمان برخی منتقدان با توجه به شدت آسیبدیدگی عباسعلی، این ادعای دکتر امینی را بیاساس خوانده و اعلام داشتند که با وجود فاصله ۵ ماه تا بازیهای المپیک، وی این مسابقات را از دست داده است. این درست است که شیوع کروناویروس باعث تعویق بازیهای المپیک شد ولی حمیده عباسعلی با طی کردن دوران نقاهت در روزی که باید در روی تاتامی المپیک مبارزه میکرد، آمادگی لازم را به دست آورد. عباسعلی در این رابطه به مهر گفت: اگر المپیک طبق برنامه از قبل طراحی شده برگزار میشد، من باید شنبه ۱۸ مردادماه و در آخرین روز مسابقات کاراته در توکیو، به مصاف رقبای خود میرفتم. پس از اتفاقی که برای من در اسفندماه افتاد، طی صحبتهایی که با دکتر امینی قبل از جراحی داشتم، ایشان تاکید داشت که من برای حضور در این مسابقات بموقع آماده خواهم شد. عباسعلی ادامه داد: خوشبختانه روند درمان به شکلی پیش رفت که من در زمان مقرر به آمادگی لازم دست پیدا کردم، البته بعد از انتشار خبر تعویق بازیهای المپیک، سرعت انجام برنامههای درمانی را کاهش داده و با حوصله بیشتری کارهای لازم را انجام دادم که اگر بحث تعویق المپیک نبود، بدونشک کار جدیتر دنبال میشد. بانوی المپیکی کاراته در بخش دیگری از صحبتهای خود اظهار داشت: «کرونا» شانس بزرگی بود برای من ولی با این اوصاف شرایط فعلی من ثابت میکند که در زمان مقرر برای حضور در مسابقات آماده خواهم شد، البته از همین امروز یک سال زمان دارم با آمادگی بیشتری وارد این رقابتها شوم. وی افزود: به دلیل اعمال محدودیت در دوران کرونا باشگاههای ورزشی تعطیل است. اغلب اعضای تیم ملی در شهرستانهای خود امکانات لازم برای تمرینات را در اختیار دارند، من نیز باید با فدراسیون صحبت کنم تا شرایط استفاده از امکانات آکادمی ملی المپیک را برایم فراهم کنند. عباسعلی در پایان گفت: امیدوارم این ویروس هر چه سریعتر از بین برود تا مردم دنیا در امان بوده و در آرامش به زندگی خود ادامه دهند و ما ورزشکاران نیز با خیال آسودهتر برنامههای آمادهسازی خود را طی کنیم. در شرایط فعلی محدودیتها زیاد است.
ارسال به دوستان
تخلف فدراسیون ووشو در پرونده قلیپور
ورزشکار دوپینگی که مسابقه داد!
فدراسیون ووشوی ایران سال ۱۳۹۷ به دلیل اینکه از حضور ورزشکار دوپینگی در مسابقات رسمی لیگ جلوگیری نکرده، مرتکب تخلف شده است؛ تخلفی که میتواند سوالات تازهای را پیرامون دوپینگ در ووشو مطرح کند. پس از آنکه خبر دوپینگ حمیدرضا قلیپور و معین تقوی 2 عضو تیم ملی ووشوی ایران در رقابتهای جام جهانی ساندا ۲۰۱۸ افشا شد، انتقادهای زیادی به دلیل پنهانکاری به فدراسیون وقت ووشو مطرح شد اما موضوعی که شاید دور از کانون توجهها قرار گرفت، تخلفی است که به خاطر حضور یک ورزشکار دوپینگی در لیگ برتر ووشوی مردان صورت گرفته است. طبق حکم صادرشده توسط کمیته ضددوپینگ فدراسیون جهانی ووشو (IWUF) در تاریخ ۱۳ تیرماه ۱۳۹۸، حمیدرضا قلیپور به دلیل دوپینگ در مسابقات جام جهانی ساندا ۲۰۱۸، از تاریخ ۶ آبانماه ۱۳۹۷ به مدت 4 سال محروم شده و این حکم در ۱۵ آذرماه ۱۳۹۷ (۶ دسامبر ۲۰۱۸) به او و فدراسیون ایران ابلاغ شده است تا از هر گونه فعالیت کاپیتان تیم ملی جلوگیری شود. با وجود این موضوع اما قلیپور در هفتههای نهم و دهم لیگ برتر سال ۱۳۹۷، در تاریخ ۱۶ بهمن ۱۳۹۷ (عضو تیم دانشگاه آزاد بود) مقابل میلاد عارفیمقام به روی سکو رفت که پس از پیروزی مقابل این ووشوکار، از دنیای قهرمانی خداحافظی کرد! با توجه به قانون وادا، این اقدام قلیپور و اجازه دادن فدراسیون ووشوی ایران به او جهت حضور در مسابقات لیگ، برخلاف قوانین سازمان جهانی ضددوپینگ است. حال با توجه به تخلف محرز فدراسیون ووشو در موضوع دوپینگ قلیپور، باید دید که آیا پاسخی برای این موضوع وجود دارد یا فدراسیون ووشو آشکارا با نادیده گرفتن این مهم، اجازه رقابت به این ورزشکار دوپینگی داده است.
ارسال به دوستان
برخاسته از زیر تیغ
محمدعلی صمدی: صلات ظهر 21 تیر 1370، چند ساعت قبل از اول محرم سال 1412، سومین فرزند «محمدرضا» بنای 25 ساله نجفآبادی متولد شد. محمدرضا نام این نوزاد را «محسن» گذاشت. محسن 12 سال و نیم پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دنیا آمد؛ انقلابی که سرنوشت آسیای غربی را تغییر داد و میلیونها جوان و نوجوان مسلمان و انقلابی را به دالان پرشور و حرارتی از تاریخ هدایت کرد. 11 سال و 8 ماه پس از اشغال لانه جاسوسی آمریکا، حادثهای که در جهان متلاطم آن سالها افقی نو در برابر کشورش گشود. 10 سال و 10 ماه پس از آغاز جنگ تحمیلی، جنگی که حدود 8 سال به طول انجامید و تقریبا ۵ سال از عمر پدرش در میادین آن گذشت؛ جنگی که نزدیک به 200 هزار نفر از جوانان سرزمینش، طی آن به شهادت رسیدند و چیزی معادل 10 برابر این تعداد، از زیر آتش آن، زنده خارج شدند؛ جوانانی با تعاریف متفاوت از جهان و ارزشهایی متفاوتتر از هم سن و سالان خود طی چند قرن گذشته. 3 سال پس از پذیرش قطعنامه، اتفاقی که زخمی عمیق برغرور میلیونها جوان هم سن و سال پدرش به جا گذاشت؛ جوانانی که «تصمیم داشتند پرچم لا اله الا الله را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآورند». ۲ سال و یک ماه پس از وفات امام خمینی، پیشوایی که طی 10 سال، مردمی را که 200 سال طعم عزت و اقتدار و سربلندی را فراموش کرده بودند، به جایی رساند که داعیه هماوردی با تمام قلدران جهان را داشتند و اینک فقدانش، ضربهای مرگبار بود بر آن غرور بالیده در جنگ و انقلاب و مقاومت؛ ضربهای که دشمنان قسمخورده خمینی و حتی دوستان و پیروانش گمان نداشتند جانشین او بتواند از نتایج آن چیزی بکاهد. محسن را هنوز مادرش از شیر نگرفته بود که صدام به کویت حمله کرد، سپس آمریکا به هوای تنبیه این رفیق قدیمی، به خلیجفارس لشکر کشید و کنار گوش ایران، کنگر خورد و لنگر انداخت؛ مسلمانان کرد و شیعه عراق بعد از توافق ابرقدرتها برای باقی ماندن صدام بر قدرت، زیر چکمههای ارتش خشمگین و شکستخورده بعثی له شدند و انتفاضه شعبانیه، با صدها هزار شهید، سرکوب شد. «اتحاد جماهیر شوروی» ابرقدرت شرقی جهان که نیمی از عالم را تحت فرمان خود داشت، ناگهان ترک خورد و در برابر چشمان حیرتزده نوع بشر به سرعت فروریخت. به این ترتیب، ایالات متحده تنها کدخدا و ابرقلدر «ربع مسکون» شد. خیزش تاریخی مردم فلسطین -انتفاضه اول- پس از 5 سال حماسهآفرینی، به دنبال سازش رهبران بزرگ فلسطینی با اشغالگران صهیونیست، آرام گرفت و به اتمام رسید.
جنگی قرون وسطایی علیه بوسنی و هرزگوین، تنها کشور مسلمان اروپا برپا شد و جوی خون امت محمد(صلواتالله علیه و آله) در قاره سبز روان شد. کودتای ارتش الجزایر تحت حمایت قدرتهای غربی، مسلمانان این کشور را که با انتخاباتی قانونی و دموکراتیک میرفتند نخستین دولت اسلامی را در آفریقا برپا کنند، به گوشه زندان و تبعید فرستاد و اسلامگرایی در کشورهای عربی را به مسیری هدایت کرد که ۲ دهه بعد، تمام جهان، تاوان سنگینش را پرداخت. اندیشمند، نویسنده و مستندساز مسلمانی به نام «سیدمرتضی آوینی» هنگام ساخت مستندی با موضوع دفاعمقدس، بر اثر انفجار یک مین به جامانده از سالهای جنگ در منطقه «فکه» به شهادت رسید. شهادت او، بازخیزی عجیب و غیرمنتظره را در میان رزمندگان خسته از تبعات قطعنامه 598 (مانند پدر محسن) و جوانانی که به دلیل صغر سن، موفق به حضور در جبهههای نبرد نشده بودند، ایجاد کرد. اکبر هاشمیرفسنجانی، برای دومین بار به ریاستجمهوری ایران اسلامی رسید؛ مردی که توده مسلمان و حزباللهی کشور، وی را فرمانده جنگ و مدیری انقلابی میدانستند و پس از وفات امام خمینی، با هزاران امید به آینده نهضت خود، به او رای دادند؛ مردی که 4 سال برای درک سوءمدیریتهای او کافی نبود و تقدیر چنین بود که دوران رکود فرهنگی و اجتماعی و حتی سیاسی، 4 سال دیگر به درازا بکشد.
«محسن حججی» در این سالها بود که استخوان سفت کرد، سخن گفتن آموخت و هنگامی به مدرسه قدم گذاشت که یک سال از به قدرت رسیدن دولتی موسوم به «اصلاحطلبی» میگذشت. او کمسالتر از آن بود که کشاکش سرنوشتساز میان باورمندان به انقلاب اسلامی و دولتمندان سکولار تربیت شده در دولت هاشمیرفسنجانی را درک کند. سالهای کودکی او در فضای نوزایی جریان معتقد به نهضت اسلامی و دست و پنجه نرم کردن آن با کهنه انقلابیون بریده از گذشته و دلسپرده به آیندهای در پیوند با کدخدایان متفرعن جهان گذشت. پدرش او را با یاد همرزمان شهید خود و مسجد و هیات و بسیج، از این معرکهها به سلامت گذراند و به دورانی رساند که فرزندان انقلابی حضرت روحالله توانسته بودند بار دیگر شاهد اوجگیری آرمانهای خود در جهان باشند. نوجوانی محسن همزمان بود با پیروزی انتخاباتی جبهه حزبالله در انتخابات ریاستجمهوری و بر سر کار آمدن دولتی با شعارهای اصیل انقلابی و اوج گرفتن دوباره همه آن مهماتی که 16 سال برای فراموشیشان تلاش شده بود. توفان برخاسته از انتخابات 1384(صرف نظر از عاقبت تاسفبار برخی رهبران سیاسی آن)، آتش زیر خاکستری را که سالها توسط پدر محسن و همرزمانش حفظ شده و بر گداختگی آن افزوده میشد، در قامت جوانانی که محسن حججی تنها یکی از آنان بود، شعلهور کرد؛ جوانانی که هر چند دهه نخست انقلاب را به چشم ندیده و در سالهای جزر دریای نهضت اسلامی به دنیا آمده بودند اما باوری سختتر از انقلابیون نخستین داشتند و پا در میادینی نهادند که بسیار سختتر از میادین سالهای نخستین انقلاب بود. «بیداری اسلامی» که پهنه کشورهای اسلامی را زیر و رو کرد، جوانان همنسل محسن حججی، دلگرم به رهبری حضرت «آقا» و با روحیه مضاعف از پیروزیهای کوچک و بزرگ مسلمانان در منطقه (جنگ 33 روزه و جنگ 22 روزه) به دنبال سرداری بودند که پا در جای پایش گذاشته و زیر پرچم او، فتوحات بر زمین مانده پدران زخمی از قطعنامه 598 را به سرانجام برسانند. در این پیچ حساس تاریخ بود که نام و آوازه قاسم سلیمانی و سپاه قدس درخشیدن گرفت؛ لشکریانی که با تدبیر رهبر انقلاب، چونان طلایی ناب از کوره مصائب و ابتلائات ۳ دهه گذشته مصون مانده و به دهه چهارم انقلاب رسیده بودند. اگر چه ظرفیت انسانی نیروی قدس بسیار محدود بود و توان دربرگیری خیل جوانان امیدوار به حضور در جبهههای نبرد را نداشت اما عصارهای از بهترینهایشان را پذیرا شد که محسن حججی یکی از آنان بود. طی چند سال، شهادت حدود 2000 نفر از این جوانان، در کنار تعدادی از پیشکسوتان جهاد و شهادت، پرچم عزت و اقتدار امت حضرت روحالله را در جبهههایی به اهتزاز درآورد که در دهه نخست انقلاب، با 200 هزار شهید، به نتیجه مطلوب نرسیده بودند. و هیچ کس بدرستی نمیداند «محسن حججی» چگونه در جایگاه شاخصترین شهید این نبرد جدید ایستاد و محبتش چنان بر قلبها رخنه کرد که تشییع پیکرش، چونان سیل، شبهات و تردیدهای افکار عمومی درباره جنگهای برونمرزی فرزندان انقلاب را درهم کوبید، جوانی که تنها با یک عکس که ساعتی پیش از شهادتش به ثبت رسیده بود، شهرتی عالمگیر یافت و با تشییع حیرتانگیزش، نام خود را به شاخص جوانان نسل سوم انقلاب اسلامی مبدل کرد؛ جوانانی که از دل خستگیها و سرخوردگیهای دهه رخوتبار و یخزده 1370 شمسی سربرآوردند و بیشک آینده نهضت روحالله را رقم خواهند زد. انشاءالله
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|