|
درباره حواشی انیمیشن «بهلول» که با حمایت ستاد امر به معروف منتشر شده است
هنر امر به معروف
احسان سالمی: امر به معروف و نهی از منکر یک هنر است و کیست که نداند مفهوم «هنر» با نکتهسنجی و دقت و ظرافت گره خورده است؟! درک این نکته در شرایط امروز جامعه ایرانی که هر نوع تلاش برای عمل به فریضه امر به معروف و نهی از منکر با حجم گستردهای از عملیاتهای رسانهای تخریبی رسانههای معاند روبهرو میشود، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
حالا با در نظر گرفتن این نکته مهم و شرایط ویژه، اگر نگاهی به تازهترین خروجی رسانهای ستاد امر به معروف و نهی از منکر در قالب مجموعه انیمیشنهای «بهلول» داشته باشیم، میتوان چند نقد جدی به این انیمیشن وارد دانست. در تازهترین قسمت بهلول که درباره پیامدهای مخرب عدم اعتراض نسبت به فساد است، قصه مردی روایت میشود که از تاجری ثروتمند پولی را قرض گرفته و حالا باید بیشتر از آنچه قرض گرفته به او بازگرداند. قصه این انیمیشن 5 شخصیت دارد که 4 مورد آنها مرد هستند و یک شخصیت دیگر نیز الاغی با المانهای زنانه است! این در حالی است که صدا و المانهای زنانه طراحیشده برای این شخصیت هیچ ارتباطی با اصل قصه ندارد و مشخص نیست دلیل اصرار سازندگان برای جنسیت زنانه دادن به این الاغ چیست! و اساسا چرا نگاه جنسیتی به یک کاراکتر حیوانی؟!
این اشتباه فاحش در شرایطی رخ داده که طی چند سال اخیر بخش زیادی از پروپاگاندا و توطئه تبلیغاتی جریان ضدانقلاب داخلی و خارجی بر موضوع زنان متمرکز بوده است و چنین اشتباهاتی آن هم از سوی ستاد امر به معروف و نهی از منکر، نتیجهای جز تامین خوراک تبلیغاتی برای جریان ضدانقلاب و القای پیامهای غیرواقعی علیه جمهوری اسلامی ندارد.
امر به معروف و نهی از منکر فریضهای است که از اساس با مفهوم «فرهنگسازی» گره خورده و فرهنگسازی نیازمند همان «هنری» است که در ابتدای متن به آن اشاره کردیم. فقدان این هنرمندی، زیرکی، ظرافت و نکته سنجی در حوزه رسانه، بیش از هر چیز موجب به حاشیه رفتن اصل فریضه الهی امر به معروف و نهی از منکر میشود. این در حالی است که فعالیتهای ستاد امر به معروف و نهی از منکر از یک سو با مفاهیم دینی گره خورده و از سوی دیگر به واسطه ارتباط تنگاتنگی که با فرهنگسازی دارد، نیازمند تسلط بر قواعد فعالیتهای رسانهای و نکتهسنجی در حوزه مسائل هنری است؛ از این منظر این ستاد باید محلی برای فعالیت چهرههایی کاربلد و مسلط به همه حوزههای مورد اشاره باشد تا دیگر خدای نکرده اتفاقاتی از این دست تکرار نشود.
ارسال به دوستان
صعود سیاسی، سقوط اقتصادی
ریشههای اقتصادی کودتای 28 مرداد
بهنام علیپور: با تصویب لایحه «ملی شدن صنعت نفت» در تاریخ 29 /12/1329 در مجلس سنا، نهضت ملی شدن صنعت نفت، افقی جدید را تجربه کرد. استقلال و توسعه ایران در گرو تامین بودجه از طریق صدور نفت بود و این مساله بدون علم و آگاهی در حوزه صنعت نفت امری محال به نظر میرسید. وابستگی صنعت نفت ایران به ابزارآلات و مهندسهای خارجی در زمینه استخراج، بهکارگیری تاسیسات نفتی، تعمیر دستگاهها و صدور نفت از طریق نفتکشهای اجارهای انکارناپذیر است. این مساله بیانگر عدم تجربه ایرانیان در استفاده از ظرفیتهای داخلی است. پس از خروج انگلیس از صنعت نفت، مشکلات بسیاری متحمل ایران و کابینه مصدق شد. کاهش نقدینگی کشور ناشی از عدم فروش نفت، تحریم کالایی و عدم بهرهبرداری از تاسیسات نفتی که موجب فرسایش کارکنان و ابزارآلات میشد، نمونهای از این مشکلات است.
«6 هفته پس از اهتزاز پرچم ایران بر دفاتر نفت انگلیس 2094 کارمند و تکنیسین اروپایی، تمام کارکنان انگلیسی و 1653 پرسنل پاکستانی و هندی از ایران خارج شدند. علاوه بر آن 25 میلیون پوند از داراییهای ایران توسط دولت بریتانیا توقیف شد. تهدید انگلیس مبنی بر مصادره و ضبط محموله نفتکشهای خارجی که نفت ایران را حمل کنند، یارای کمکرسانی به ایران را محدودتر کرد».1
افزون بر این مشکلات، شکایت انگلیس از ایران در لاهه تمرکز دولت را معطوف به مسائل بینالمللی کرده و موجب کاهش رسیدگی به مسائل داخلی شد. نخست وزیری مصدق در ابتدا با اقبال عمومی همراه و این موضوع موجب استواری در تصمیمگیریهای وی شد. فعالیت مصدق در کمیسیون ملی نفت مجلس پیش از تشکیل کابینه موجب شهرت و محبوبیت وی شد. او حتی قبل از نخستوزیری مورد ستایش و حمایت مردم بود؛ اعتصاب بازاریان در اسفندماه سال 1323 در تایید عملکرد مصدق و ابراز حمایت از او بود.
«مصدق در سخنرانیاش نمایندگان مجلس را فاسد و مجلس شورای ملی را خانه دزدان خطاب کرد. مردم در حمایت از او بازار را بسته و دست به اعتصاب زدند».2
حمایت همهجانبه مردم از مصدق و کابینه او به حدی بود که شهربانی در گزارش خود در تاریخ 6/7/1330 مینویسد: «باید بدانید برکناری دکتر مصدق یک انقلاب خونینی در دنیا به وجود خواهد آورد. در روز یکشنبه 7 ماه جاری بازرگانان و اصناف تهران بازار را تعطیل و به میدان بهارستان میآیند»3 تا از او و کابینه وی حمایت کنند.
قیام 30 تیر 1331 نمونهای دیگر از این حمایت مردمی است که میزان محبوبیت وی را نشان میدهد. با گذشت زمان و قوت گرفتن تحریمهای انگلیس، شرایط معیشت مردم دگرگون شد؛ این مساله معادلات سیاسی - اقتصادی جامعه را تحتالشعاع قرار داد. درآمد نفتی سهم قابل توجهی در تامین بودجه کشور داشت و صدور نفت ایران بدون رضایت انگلیس مشکل مینمود.
دولت مصدق در مواجهه با مساله کاهش صادرات نفت دست به اقدامات خنثیکننده زد؛ بدین منظور نظریه «اقتصاد بدون نفت» مطرح و مورد اتکا قرار گرفت. تکیه دولت بر صادرات دیگر کالاها از جمله فرش، تامینکننده ارز لازم برای رفع محدودیتها نبود، لذا دولت با کاهش 25 درصدی واردات درصدد جبران این نقص برآمد.
فشار تحریمها و کمبود نقدینگی موجب شد «دولت برای مقابله با کسری بودجه و ساماندهی شرایط اقتصادی کشور طی یک اقدام مخفیانه دست به چاپ اسکناس، بدون پشتوانه لازم بزند». 4
این اقدام با هدف جلوگیری از شورشهای احتمالی و کاهش نارضایتی عمومی انجام شد. اگر چه این تدبیر به صورت موقت تعادل جامعه را در نظر داشت اما پاسخ مناسب و علمی به شرایط موجود نبود. وجود بحرانهای سیاسی - اقتصادی پس از کودتا تا پذیرش کنسرسیوم، مبین همین دیدگاه است. همچنین افزایش اعتصابات صنفی در دوره مصدق ناشی از معضلات اقتصادی، بیانگر همین واقعیت غیرقابلانکار است.
جان فوران در این باره مینویسد: «آمارها نشان میدهد اعتصابها از 4 الی 5 مورد در سالهای 1327 تا 1329 به 42 مورد در 1330 و 55 مورد در 1331 افزایش یافته است. 71 مورد اعتصاب نیز در 8 ماه اول 1332 ثبت گردیده».5
با اختلاف مصدق و آیتالله کاشانی حمایت طیف عظیمی از مردم نسبت به مصدق دستخوش تغییر شد. اقتدارگرایی مصدق پس از قیام 30 تیر موجب بروز عملکردهای کمسابقه از جانب وی شد. این افعال بهانه لازم برای عدم حمایت مردمی را در پی داشت. او با انحلال مجلس و افزایش اختیارات خود موجب کاهش محبوبیت خویش شد. علاوه بر این، بحران اقتصادی رمق و میلی برای حمایت از او باقی نگذاشت. تطمیع ناراضیانی که از شرایط بد معیشتی رنج میبردند در دستور کار قرار گرفت. تبدیل حامیان دیروز مصدق به مخالفان امروز مصدق یکی از طرحهای دولتهای بیگانه بود. این طرح بر مبنای ضعف اقتصادی مردم ایران بنا شد. آنها با تکیه بر همین اصل از ضعف جامعه ایران سوءاستفاده کرده و کودتای «آژاکس» را پیریزی کردند.
«از جماعت زاغهنشین شهر هم در بلوا حضور داشتند. معلوم نیست اینان بابت نمایش هواخواهی خود از شاه پاداشی گرفتهاند یا نه اما این روشن است که تهیدستترین تهیدستان شهر پیوند اندکی با جنبش رادیکال معترضان داشتند که ناشی از بالا رفتن هزینههای زندگی و رشد بیکاری بوده است.
از همین رو دستمایه مناسبی برای چاقوکشان سلطنتطلب بودند».6
به زعم این قلم، شرایط اقتصادی ناگوار، دلسردی جامعه از اقدامات دولت را در پی داشت. عملکرد نسنجیده در مسائل سیاسی از جمله انحلال مجلس تاثیر بسزایی در کاهش محبوبیت مصدق داشت. شکاف میان او و آیتالله کاشانی نیز پایگاه اجتماعی وی را متزلزل کرد. این مسائل امکان موفقیت کودتا را افزایش و سرنوشت نفت ایران را تغییر داد. صعود در جایگاه سیاسی ناشی از محبوبیت مصدق بود. شخصیت وی موجب شد رزمآرا نیز قبل از ترور خود وی را به عنوان نخستوزیر به شاه پیشنهاد دهد. از سویی بررسی سقوط وی بدون در نظر گرفتن مسائل اقتصادی ایران ناقص و ابتر است، لذا شرایط اقتصادی به عنوان یکی از عوامل سقوط در این یادداشت بررسی شده و به شهادت تاریخ، بعد از دخالت بیگانه به عنوان اصلیترین عامل سقوط شناخته میشود.
-------------------------------------
پینوشتها
1- آبراهامیان، یرواند، کودتا، ترجمه محمد ابراهیم فتاحی، تهران: نشر نی، 1396، صص165، 166
2- آبراهامیان، یرواند، مردم در سیاست ایران، ترجمه بهرنگ رجبی، تهران: چشمه، 1394، ص73
3- سازمان اسناد و کتابخانه ملی، شماره بازیابی سند 290006739
4- روزنامه اطلاعات، 11/4/ 1332، ص10
5- فوران، جان، مقاومت شکننده (تاریخ تحولات اجتماعی ایران)، ترجمه احمد تدین، تهران: موسسه خدمات فرهنگی رسا، 1386، ص 430
6- آبراهامیان، یرواند، مردم در سیاست ایران، ترجمه بهرنگ رجبی، تهران: چشمه، 1394، ص77
ارسال به دوستان
محرمستیزی و محرمسوزی، در فضای حاکم کرونایی (افراط و تفریط)
حجتالاسلام والمسلمین ولیالله لونیالیگودرزی*: امروز برای هر انسان خردورز و دارای وجدانِ فطری پاک، روشن است که صهیونیسم یا همان کانون نظام سلطه استکبار جهانی و همچنین جریانات و عناصر وابسته و پیرو آن، پیوسته با تمام توان برای ستیز و ضربهزدن به اسلام اهلبیتی مترصد فرصت هستند. این تقابل، همان «تقابل ریشهای و همیشگی تاریخی جبهه حق و باطل» است که در هر زمانی با جلوهای خاص بروز میکند. نظام سلطه جهانی در فضای حاکمیت کرونا نیز تلاش میکند از کرونا بویژه در ایام سوگواری حسینی به نفع خود بهرهبرداری کند.
مواجهه دنیا و ایران با کرونا: دنیا و ایران، امروز متمرکز بر کرونا و درگیر مبارزه با آن است. هرگونه قصور یا تقصیر در این مبارزه، از سوی حکومتها یا هر جریان و عنصر مؤثر، برای مردم قابل پذیرش نیست. بر این اساس، توجه همهجانبه برای مبارزه با کرونا و پیشگیری از سرایت آن و نیز کشف داروی کارآمد برای درمان مبتلایان، تا تلاش همهجانبه مراکز مسؤول، برای کشف واکسن پیشگیری، به یک تکلیف عمومی کشورها از جمله ایران تبدیل شده است.
ایرانستیزی: در چنین جو روانیای، هر جریان و قدرتی بتواند حکومت یا جریان و عنصر مؤثری را با هر عنوانی، متهم به کوتاهی در امر مبارزه با کرونا کند، برگ برنده برای تاخت و تاز در عرصه اجتماعی را در اختیار خواهد گرفت. براین اساس، دشمنان در کمین نشسته و مترصدند تا اسلام اهلبیتی، نظام برآمده از آن و جریانات و عناصر مکتبی را با هر عنوان و بهانهای، متهم به کوتاهی یا بیتوجهی و تقصیر کنند. ایران از این جهت نیز، نوک پیکان تهاجم همهجانبه حکومتهای استکباری فرصتطلب و وابستگان منطقهای آنها قرار گرفته است. در این راستا نمونههایی تقدیم میگردد.
1- اتهامزنی به ایران و قم: فراموش شدنی نیست که اوایل جولان کرونا در ایران، برنامههای گوناگون تحلیلی، عقیدتی، سیاسی، اجتماعی، روانی و ... از همه سو علیه ایران، تشیع و حوزه علمیه قم، توسط استکبار رسانهای سامان داده شد. تلاش عجیبی برای معرفی ایران و قم به عنوان کانون شیوع کرونا در منطقه تدارک شد.
2- تضعیف رابطه ایران و همسایگان: در پی این اتهام، خط ایجاد بدبینی و ایجاد فاصله بین ایران و کشورهای دارای رابطه با ایران بویژه کشورهای همسایه، با هدف تخریب ایران و حوزه علمیه قم به عنوان کانون تشیع صورت گرفت. چنین وانمود کردند که ایران تحت تحریم است و هرگز قادر به مبارزه با کرونا نخواهد بود، لذا کشورها باید در روابطشان با ایران، جانب احتیاط را پیش بگیرند تا گرفتار ویروس نشوند. با این روش، بار دیگر خط ایرانهراسی و در پی آن، شعلهورتر کردن آتش ایرانستیزیشان را دامن زدند.
3- هدف گرفتن رابطه ایران و چین: مرموزانه ارتباط سازنده ایران و چین را هدف گرفتند و چنان وانمود کردند که ارتباط میان بخشهای گوناگون این ۲ کشور، از جمله روابط تجاری و ارتباط نخبگانی، سبب انتقال ویروس کرونا از چین به ایران و از ایران به منطقه و همسایگان شده است.
4- ایران و کرونای ایتالیا: حتی آن زمان که شیوع وحشتآور کرونا در ایتالیا، دنیا را متوجه این کشور کرد، چنان وانمود کردند به خاطر شباهتهای ژنتیکی مردم ایتالیا با ایران، ویروس به راحتی از ایران به ایتالیا منتقل و ایتالیا را ذلیل خود کرد. آن گروه از دولتهای غربی که ایرانستیزند، از این فضای آشفته خودساخته، خواستند پرچم پیشگامی مبارزه با کرونا را به نام خود بلند کنند، تا مثل فریبکاری همیشگیشان، چنان وانمود کنند که ما در نقطه مقابل ایران، مدافع اصلی و واقعی حقوق انسانها در جهان هستیم. البته چیزی نگذشت که خداوند رحمتگر، توطئه دشمنان را وسیله رسواییشان (حتی در ناتوانی مدیریت بحران داخلی ناشی از کرونا) و سبب شکسته شدن هیمنه استکباریشان قرار داد. به عنایت الهی با تدابیر رهبر حکیم انقلاب، هوشمندی و تکلیفمداری ملت بزرگ و صبور ایران اسلامی و نیز درایت و همت بسیاری از مسؤولان نظام، بحران کرونا و فرصتطلبی دشمنان علیه ایران، خنثی شد و خدای مهربان، حقیقت را نمایان و دسیسه را به ضرر خودشان و به نفع ایران عزیز وارونه کرد و آن را به برگ برندهای برای سربلندتر شدن ملت مؤمن، جهادی، بصیر و خیراندیش ایران تبدیل کرد.
کرونا بهانه دیگر دشمنان اسلام ناب جهت کاهش تأثیر پیام نهضت حسینی
پیامی که بیش از هر زمانی جامعه انسانی نیازمند و جویای حق و حقیقت را اشباع میکند، پیام روحبخش جهانی است که از حلقوم بریده سالار شهیدان حسین بن علی(ع) در گودال قتلگاه کربلا در طول تاریخ عقل و دل را مخاطب خود قرار داده است. جلوههای فوقتصوری از قدرت نجاتبخش مکتب عاشورا، در طول تاریخ انقلاب اسلامی و پیروزیهای جبهه مقاومت بر یزیدیان زمان، بروز کرد. برخی نخبگان پاکسرشت دنیا، با درک این تجربه امیدبخش و بینظیر، گمشده خود را یافتند و در پی آن، مشتاق و پیشقدم در رساندن پیام نجاتبخش کربلا به روح و ذهن نیازمند بشر شدند؛ بشری که خسته از ظلم نظام استعمارگر سرمایهداری لیبرال است.
همین که مسؤولان و پیشگامان کشور به ضرورت عزاداری محرم سال ۹۹ (البته با رعایت جزء به جزء پروتکلهای بهداشتی) اشاره کردند، دشمنان با بهانهسازی، آن را به وسیلهای برای اسلامستیزی و ایرانهراسی تبدیل کردند. به شیوههای مختلف سعی میکنند عزاداری محرم ۹۹ که با انضباط شرایط کرونا انجام خواهد شد را عامل شیوع کرونا و اگر بتوانند محرم را عامل کهنهگرایی و ارتجاع تشیع معرفی کنند. به خیال واهی، مصمم و مترصدند تا از این رهگذر، محرمستیزی یا دست کم محرمسوزی را به یک جریان تبدیل کنند. اتاقهای فکر و غولهای رسانهای آمریکا، اسرائیل غاصب، برخی کشورهای اروپایی ایرانستیز و نیز سران و شیوخ خودفروخته، مرتجع و هواپرست عرب منطقه، با سیاستگذاری و برنامهریزی به دور از تصور و باور مصممند از جو حاکم کرونا برای تحریف و به حاشیه بردن نهضت حسینی و کاهش تأثیر آن، علیه اسلام اهلبیتی و ملت مسلمان ایران و جبهه مقاومت بیشترین بهره را ببرند. البته تکلیف آحاد مردم، پیشگامان هیئات عزاداری، رسانهها، کاربران فضای مجازی و همه دستگاههای مسؤول، در این سناریوسازی دشمنان بسیار روشن و بدون ابهام است.
در این راستا نیز گروهها و عناصری که دیدگاه اعتقادی و سیاسیشان دارای انحراف یا نقص است؛ برخی خواسته و برخی ناخواسته، با موضعگیری و کنشها و واکنشهای حاشیهساز، به رونق جبهه جریان شبههسازی، شبههافکنی و شبههپراکنی دشمنان اسلام و ایران اسلامی دامن میزنند. میتوان به نمونههای زیر اشاره کرد:
- سنی بدلی: چون فرقه وهابیت و گروههای تکفیری متولد از وهابیت
- تشیع بدلی: چون تشیع لندنی، فرقه احمدالحسن، آن دسته از دراویش خودفروخته و ...
- روشنفکران غربزده و واگرای داخلی
- منافقین
- شیفتگان تکبعدی حسینی: دل و احساسات این گروه تابع عقل و عقلانیت نیست و این طیف کمبصیرت یا بیبصیرت، فاقد تحلیل درست از اوضاع دنیا و فاقد تشخیص دوست از دشمن هستند؛ چه بسا آنان در زمانی خاص و بخشی از آنان پیوسته و همیشه، دوست و دشمن را جابهجا میپندارند.
- برخی صاحبمنصبان در نظام جمهوری اسلامی ایران و ...
در پایان برای عاقبت به خیری و رشد و بلوغ همهجانبه ملت قهرمان ایران و جهان اسلام و نابودی نظام سلطه صهیونیستی، دست نیاز به درگاه حضرت بینیاز دراز میکنیم.
* مدرس حوزه علمیه قم و عضو هیأت رئیسه مجمع عمومی جامعه مدرسین
ارسال به دوستان
توصیه جالب روحانی به مدیران صداوسیما درباره عملکرد دوره او و دورههای پیشین:
دولتها را مقایسه کنید
حسن روحانی روز گذشته در دیدار با مدیران ارشد صداوسیما از رسانه ملی خواست عملکرد 8 ساله دولت با وضعیت پیش از آن را به صورت مقایسهای برای مردم بیان کند؛ مسألهای که به نظر میرسد اگر مورد واکاوی کارشناسانه رسانه ملی قرار بگیرد، تصویر واقعیتری از عملکرد دولت حسن روحانی در منظر قضاوت عمومی قرار خواهد گرفت.
به گزارش «وطنامروز»، حسن روحانی عصر دیروز در نشست با مدیران ارشد صداوسیما، وضعیت بهداشتی و کمبودها در اروپا و آمریکا در دوران شیوع کرونا را یادآور شد و گفت: شما میتوانید مقایسه کنید ما چه وضعی داشتیم و آنها چه وضعی داشتند. همین الان بهرغم تحریمها و مسائل دیگر، ما ۱۰ هزار تخت بیمارستانی را تا پایان سال اضافه خواهیم کرد. وی از رسانه ملی خواست عملکرد 8 ساله دولت با وضعیت پیش از آن را به صورت مقایسهای برای مردم بیان کند.
رئیسجمهور در ادامه به افزایش مصرف برق در تابستان امسال اشاره کرد و گفت: در بخش آب و برق اگر شرایط ما شرایط قبل بود همین تابستان نمیتوانستیم برق مردم را تامین کنیم و حتما دچار ساعتها خاموشی میشدیم. ما ۱۶ هزار مگاوات برق در این 7 سال اضافه کردیم و همین باعث شد که توانستیم افزایش مصرف را تحمل کنیم.
روحانی اضافه کرد: در دولتهای قبلی هم هر سال برق را اضافه میکردند ولی صداوسیما آنچه در این 7 سال شده را با دولتهای دیگر مقایسه کند؛ این مقایسه درسآموز خواهد بود. روحانی افزود: امروز به مردم میگوییم به ادارات مراجعه نکنید و از طریق فضای مجازی و دیجیتال تماسها را انجام دهید. اگر زیرساخت دیجیتال ما همان زیرساخت 8 - 7 سال پیش بود، آیا میتوانستیم از مردم بخواهیم از فضای مجازی استفاده کنند؟ مقایسه کنید که این موبایل هوشمند نسبت به آن زمان چقدر بوده است، ۳۰۰ هزار یا حداکثر ۵۰۰ هزار بوده است در حالی که الان ۷۰ میلیون است که قابل مقایسه نیست. وی گفت: دشمنان در همان روزهای اولیه شیوع کرونا اصرار داشتند و به افکار عمومی فشار آوردند که کشور را به تعطیلی بکشانند. اگر کشور را میتوانستند به تعطیلی بکشانند و اگر ستاد ملی نبود شاید خیلی مشکلات داشتیم. رئیسجمهوری در ادامه افزود: در همان روز اول و در همان نخستین جلسات در این زمینه تصمیم گرفته شد، همان تعبیری که من کردم که البته طور دیگر آن را در رسانهها تغییر دادند و گفتند رئیسجمهور گفته از شنبه همه چیز عادی میشود در حالی که من گفتم از شنبه همه چیز در روال معمول و عادی خودش است مگر مواردی که ستاد ملی کرونا میگوید. من آن طرفش را تاکید میکردم که هیچ نهاد و هیچ فرد دیگر حق ندارد تصمیم بگیرد. همه استانها برای خودشان تصمیم جداگانه میگرفتند در حالی که هیچ استانی نمیتواند برای استان خود تصمیم بگیرد و مرکزیت ستاد ملی کروناست که تصمیمگیری میکند.
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به در پیش بودن هفته دولت گفت: رسانه ملی باید دولت را نقد کند و این حق رسانههاست اما نقد نمک طعام است، اگر دائم به طعام اضافهاش کنیم دیگر آن غذا را نمیشود خورد. شما مدام که نه بیاورید و نمیشود بگویید، دیگر کار پیش نمیرود. وی همچنین تاکید کرد: یکی از آثار کرونا که شر زیادی برای ما داشت این بود که خیری هم داشت و صداوسیما و دولت را مقداری به هم نزدیک کرد. این نزدیکی میتواند به ما کمک کند. معنای این رفاقت و نزدیکی این نیست که صداوسیما دولت را نقد نکند نه! اصلا برای نقد کردن از این دولت نقدتر نداریم!
ارسال به دوستان
67 سال پس از کودتای 28 مرداد مهمترین درس این واقعه برای جریانات سیاسی چیست؟
جدایی یک دولت از ملت
عملکرد مصدق چگونه باعث دلسردی و ریزش هواداران و حامیان سیاسی وی شد
صادق فرامرزی*: غبارها که فرونشست، شهر همان بود که بود؛ کمی گردوخاک شده بود و عده قلیلی کشته، خورشید به همان ساعت روزانه خود غروب میکرد و محو میشد اما شب معنایی تازه یافته بود؛ تاریکتر از همیشه، تاجگذاری کرده بود و شنل اقتدار را بر دوش افکنده و «هل من مبارز» میطلبید. صبح فردا دیگر شبیه روزهای پیشین نبود؛ این آغاز یک «» بود و تا غروبش کمی بیش از 25 سال فاصله بود!
وصف موقعیت 28 مرداد 32 میتواند نمایانگر یک سوژه آوانگارد در فضایی لازمان و لامکان باشد، آنچنان که گویی از هر سمت و سویی به این واقعه نگاه شود، نسبتی با ایران پیش از خود ندارد. یک معمای چندمجهولی که در یافتن قهرمان و ضدقهرمان و حتی خیر و شر از سوی جامعه وقت، تبدیل به پرسشی عجیب شده بود. از همین رو شاید پرداخت هر پژوهشگری نسبت به این حادثه در بازه زمانی فعلی در عین کاملتر بودن اطلاعات و دادههای اولیه، شباهتی به ناظران اصلی خود نداشته است. به عبارت دیگر هر قدر هم که در سالهای پس از کودتای 28 مرداد، شرح این واقعه به عنوان بخشی از دستور کار پژوهشگران و علاقهمندان به تاریخ تعریف شده است اما باز هم عمده نگاههایی که به این واقعه شده است، از منظر بیرونی و مبتنی بر پیشفرضهای مطرح پس از کودتا بوده است. در چنین فضایی اینکه یک ایرانی در موقعیت زمانی کوتاهی که این واقعه در آن رخ داد، از چه منظر و عینکی با آن روبهرو شده است، کماکان بخشی از پرسش اصلی پیرامون معمای 28 مرداد است.
از سوی دیگر دولت مصدق و واقعه 28 مرداد هم مانند برخی دیگر از نقاط عطف تاریخ ایران با بستری قطبی مواجه شده است و همین قطبی بودن فضا باعث میشود عمده پرداختها نسبت به آن با نیت اولیه برای تبرئه بخشی از نیروهای سیاسی و متهم کردن بخش دیگری باشد و بسیاری از تاریخپژوهان برای دکمهای در دست، کت و شلواری مجلسی برای کالبد تاریخ ایران دوختهاند.
با مجموعه این اوصاف پرسش از چگونگی حادث شدن واقعه 28 مرداد، پرسشی اساسی و چندوجهی است. وجه غالب آنکه شامل بازیگری برخی نیروهای اجتماعی و سیاسی در اجرای یک نقشه آمریکایی با نیت زمین زدن دولت مستقل و استعمارستیز مصدق بوده است، از جنبههای مختلفی مورد تکرار و بررسیهای گوناگونی قرار گرفته است و جز طیف محدودی از جریان غربگرا که اساسا ماهیت کودتایی آن را منکر شده و رو به تبرئه آمریکا میآورند، دیگر قرائتها چندان نزاعی بر سر آن ندارند اما از سوی دیگر مباحث پیرامون بستر وجه داخلی آن و مجموعه اعمالی که نیروها و اشخاص سیاسی از خود نشان دادند و منجر به آن نقطه تاریک تاریخی شد، همواره نشان از یک اختلافات زنده دارد و در سایه همان فضای قطبی، عمده پژوهشگران سعی دارند با انداختن بار مسؤولیت تمام ناکامیها بر شانه طرف دیگر، از چهرهای که خود مقبول دارند، رفع اتهام کنند.
* زیر آوار عمارتی باشکوه
در بیانی تمثیلی واقعه 28 مرداد از آن رو بیش از دیگر وقایع مشابه خود برجسته شد و در خاطرهها ماند که درست روی یکی از حماسیترین مقاطع تاریخی ایران بنا شد. جامعه ایرانی که پس از شهریور20 و آغاز سلطنت پهلوی دوم، به خاطر فقدان قدرت مرکزی مؤثر، فضای نسبتا آزادی را در عرصه سیاست تجربه میکرد، به یکباره با بازگشت نهاد سلطنت بر مرکز ثقل قدرت و تثبیت جایگاه شاه جوان روبهرو شد. مضاف بر اینها آغاز مجموعه مبارزات ضداستبدادی و ضداستعماری مردم از اواخر دهه20 به یکباره در مواجهه با ائتلاف میان استبداد داخلی و استعمار خارجی، آنچنان خود را منفعل نشان داد که تا دهههای بعد و قوت گرفتن مبارزات انقلابیون در دهه50 همواره باعث سرخوردگی نیروهای سیاسی و جریانات مخالف رژیم پهلوی میشد و آنها با نگاهی به تجربه دولت مصدق که در اوج همراهسازی مردم با یک نهضت ملیگرایانه بهناگاه مردم او را تنها گذاشتند، به امتداد راه خود تردید میکردند.
واقعیت نیز همین بود که در یک جامعه که فرآیند نهادسازی در آن هنوز به بلوغ نرسیده بود، عمده مردم حتی سواد خواندن و نوشتن نداشتند، گفتمان سیاسی اصیلی شکل نگرفته بود و هویت قومی در بسیاری از مناطق بر دلبستگیهای ملی چیره بود، به یکباره نهضتی برای ملی کردن صنعت نفت شکل گرفته بود و با پشتیبانی حداکثری مردم باعث یک شکست حیثیتی برای کشور بیگانه (انگلیس) شده بود. پس از آن در سایه مطالبه نخستوزیر برای به دست گرفتن ابزار رهبری ارتش و امتناع پادشاه، با تظاهرات عمومی 30 تیر این هدف نیز محقق شده بود و درست در لحظهای که خیلیها اساسا بازگشت استبداد داخلی و استعمار خارجی را به وهمی بعید توصیف میکردند، خیابانهای تهران عرصه میدانداری جمعیتی قلیل از جمعیتی بدوی و اوباشصفت شد و بدون هیچ مقاومتی به شکست تمام نهضت منتهی شد. سقوط این عمارت به اندازه باشکوه بودنش برای مدفونان زیر آن نیز سنگین بود و برداشتن این بار براحتی قابل تحقق نبود.
با این اوصاف قاعده محوری در حادثه 28 مرداد را میتوان با وزن کردن دستاوردهای پیش از آن واقعه تخمین زد و شناختن این دستاوردها بر اساس الگوی به دست آمدنشان و طریقه از دست رفتنشان، تحققپذیر است.
* میانه استقلال و وابستگی
مفهوم موازنه منفی در ادبیات سیاسی ایران با نام محمد مصدق شناخته میشود و میتوان او را مبدع این رویکرد در سیاست خارجی ایران در مواجهه با 2 قدرت بیگانه انگلیس و روس دانست. اگر در جریان «موازنه مثبت» همه تلاشها معطوف به آن بود تا با پرداخت کردن میزان یکسانی از امتیازات و انحصارات به 2 قدرت رقیب حاضر در ایران، آنان را برای حفظ تمامیت ارضی و ثبات سیاسی به یک رضایت نسبی برسانند، در «موازنه منفی» رویکرد بر آن بود با نپرداختن هیچگونه امتیازی به این دو قدرت آنان را به سطحی از اقناع در این جهت برسانند که کشور مورد رقابت تبدیل به پایگاه هیچکدام از رقبا نمیشود؛ آنچنان که خود مصدق نیز در یکی از سخنان خود اشاره میکند: «مقصود از موازنه (مثبت) سیاسی این است که حساب دیرینه خود را با دول مجاور تصفیه کنیم و به هر یک کم دادهایم مابقی آن را بدهیم و به هر یک زیاد دادهایم مازاد آن را دریافت کنیم و توازن منفی چنین اقتضا میکند که از این به بعد به هیچ دولتی برخلاف مصالح خود چیزی ندهیم». با چنین تفاسیری پیش کشیدن الگوی «موازنه منفی» را میتوان از مثبتترین اقدامات سیاسی مصدق دانست؛ اقدامی که خود را در قالب پیگیریهای منجر به «ملی شدن صنعت نفت ایران» در مقابل بریتانیا و «بازپسگیری شیلات دریای خزر» در مقابل شوروی نشان داد. جامعه ایرانی نیز پا به پای طرح مصدق خود را آماده پرداخت هزینه تاریخی برای استقلال ملی کرده بود و در این میان میتوان به شرایط سخت اقتصادی پس از تحریمهای بریتانیا و قطع شدن درآمد نفتی ایران اشاره کرد(ایران در تمام این مدت موفق به صادرات نزدیک 120هزار بشکه و برابر صادرات یک روز پیش از تحریمها شد). در این میان دولت انگلیس حتی طرح حمله نظامی را نیز برای متوقف کردن ایران پیش کشید که این طرح نیز نتوانست تغییری در انگیزه تاریخی ملت ایران برای پرداخت هزینه استقلال ایجاد کند. حسین مکی در خاطرات خود پیرامون طرح ایده حمله نظامی از سوی دولت انگلیس به بیان شرایطی میپردازد که بخوبی توصیفکننده این انگیزه تاریخی است: «بعدازظهر پنجشنبه ۴ مهر به طرف اصفهان حرکت کردم، شب را در اصفهان ماندم. روز جمعه 2 ساعت بعد از ظهر از اصفهان به طرف آبادان پرواز کردم، وقتی وارد آبادان شدم، در فرودگاه آبادان به من گفتند قوای امدادی وارد خاک خوزستان شده است. همان شب دستور دادم یک گردان نظامی پالایشگاه را تصرف کرد و عبور و مرور در پالایشگاه تحت کنترل شدید نظامی قرار گرفت. تانکها، ارابهها و زرهپوشها، موضعگیری کردند، سربازان سربازخانهها را تخلیه کرده و در نخلستانها خوابیدند. فرمانده جدید پادگان آبادان سرتیپ احمد زنگنه و فرمانده پادگان خرمشهر ناخدا دفتری و فرمانده کل خوزستان سرلشکر میرجلالی بود. افسران و کارآگاهان شهربانی نیز بموقع رسیده بودند، سرتیپ آرتا معاون شهربانی کل خود را معرفی کرد، عملیاتی که لازم بود نظامیها شب در پالایشگاه بکنند کردند، 4 توپ در 4 گوشه پالایشگاه قرار داده شد تا در صورت بروز جنگ، توپها پالایشگاه را بکوبند. سرتیپ احمد زنگنه نقشهای طرح کرده بود که در صورت بروز جنگ و پیاده شدن نیروهای انگلیس، مأموران مراقب، شیرهای انبارها را روی شطالعرب باز کرده، کبریت روی 2 میلیون و 600 هزار تن مواد نفتی که در مخازن آبادان موجود بود بکشند تا این مواد محترقه کشتیهای جنگی انگلیس را در میان آتش خود ذوب کنند. روز بعد در باشگاه ایران برای کارمندان و کارگران آبادان نطق مفصلی کردم و مردم را برای فداکاری ترغیب و تشویق کردم. در این نطقها چه گفتم، نمیدانم ولی همینقدر میدانم که هر کس صدای مرا شنیده بود، دست از جان شسته برای پیکار حاضر بود و آبادان یکپارچه احساسات شده بود؛ این موقعیت برای انگلیسیها خیلی قابل مطالعه بود و میدیدند اگر بخواهند پالایشگاه را تصرف کنند، پالایشگاه طعمه حریق میشود و به علاوه اگر به این کار مبادرت کنند جنگ سوم حتمی است. من همان وقت در مصاحبههای خود به خبرنگاران گفته بودم صدای نخستین گلوله در خلیجفارس به منزله اعلام جنگ سوم جهانی است و کسانی که نخستین شلیک را در خلیجفارس بکنند، مسؤولیت جنگ سوم جهانی را به عهده خواهند داشت».
فارغ از میزان امکانپذیر بودن طرحهایی از این دست، صعود اعتماد به نفس ملی تا جایی که یک ملت خود را آماده ایستادگی مقابل ارتش انگلیس میدانست، نشان از سطح و گستره روحیه مقاومت ملی ایران در جریان این نهضت همگانی دارد.
در چنین موقعیتی و پس از بالا گرفتن فشارهای خارجی بر ایران(حتی بعد از شکست انگلیس در دادگاه لاهه) مصدق تصمیم گرفت با تغییر رویکرد خود از «موازنه منفی» به سمت «نیروی سوم» حرکت کند. بر این اساس ایران در مواجهه با ۲ قدرت غربی (انگلیس) و شرقی (شوروی) سراغ ائتلاف با قدرت سومی رفت تا از قبل این ائتلاف ۲ قدرت دیگر را مهار کند. بدین ترتیب آمریکا که تلاشش برای خارج کردن نیروهای نظامی شوروی در میانه دهه 20 از کشورمان باعث شده بود چهرهای مثبت و قابل اعتماد از آن ساخته شود، به عنوان بهترین «نیروی سوم» از جانب مصدق انتخاب شد. این اقدام مصدق اما در نهایت ۲ نتیجه به همراه داشت؛ اول آنکه عملا در سایه ائتلاف پشت پرده آمریکا و انگلیس، دیگر مصدق توانایی مهار نیروی خارجی را از دست داد و از سوی دیگر بسیاری از جریانات سیاسی وقت که گرایش به ایدههای چپ و ضدامپریالیستی داشتند، مصدق را به عنوان نماینده آمریکا در مناسبات سیاسی ایران شناسایی کردند. در عمل نیز آمریکا چنانکه بعدها مشخص شد، مصدق را به سمت فروپاشی دولت خود و نهضت ضداستکباری مردم ایران کشاند. یرواند آبراهامیان در «کودتا» با اشاره به جلسه مصدق با سفیر آمریکا در شب پیش از کودتای 28مرداد، نقشه هندرسون را به عنوان مهمترین عامل در آسان شدن شرایط کودتا توصیف میکند. به گونهای که پس از دیدار مصدق با سفیر آمریکا که در آن نسبت به برخی شعارهای ضدآمریکایی به مصدق هشدار داده و حتی اعلام کرده بود اگر مصدق وضعیت اعتراضات خیابانی را تغییر ندهد، آمریکاییها خاک ایران را ترک خواهند کرد. آبراهامیان در این باره مینویسد: بر اساس نوشتههای هندرسون، مصدق عصبی شد، تلفن را برداشت و به رئیس شهربانی دستور داد نظم را به خیابانها بازگرداند. بر اساس نوشته هندرسون «این اشتباه مهلک پیرمرد بود». اکنون مصدق به دام افتاده بود. او رسما انجام هرگونه تظاهرات را ممنوع کرد. نشریه تایم در بررسی و تحلیلی از کودتا گزارش کرد بلافاصله پس از دیدار هندرسون و مصدق، «سیر حوادث آغاز شد». پیرمرد دستور داد خیابانها را از کمونیستها پاکسازی کنند. این فرمان عملا دست ارتش را برای سرکوب کردن قدرتمندترین حامیان مصدق در خیابانها باز کرد. یکی از کارشناسان وزارت خارجه بریتانیا که اجازه دسترسی به برخی مکاتبات بین سفارت آمریکا در تهران و و وزارت خارجه در واشنگتن را یافت، گزارش کرد نخستین شکاف در اوضاع هنگامی پدید آمد که مصدق دستور پاکسازی خیابانها را صادر کرد.
توقف در همین مورد نشان از آن دارد که درست در میانه یک حرکت استقلالطلبانه با حرکت به سوی یک قدرت دیگر چگونه تمام دستاوردها تبدیل به تهدید شد و در جریان یک ائتلاف پشت پرده، «نیروی سوم» آمریکایی روند حوادث داخلی را به سمت یک موقعیت آماده کودتا پیش برد.
* دولت و نیروهای متکثر سیاسی
یکی از نکات کلیدی در شناخت جامعه ایران در آستانه کودتای 28 مرداد که کمتر مورد توجه قرار میگیرد، بافت نیروهای سیاسی- اجتماعی فعال است. جبهه ملی، حامیان آیتالله کاشانی، حزب توده، فداییان اسلام و... به عنوان نیروهایی که هرکدام به شکلی در جریان فضای ملی شدن صنعت نفت و پس از آن فعالیت داشتهاند، دارای نقاط افتراق زیادی بودهاند و وجود اهداف مشترکی همانند قطع ید انگلیس از نفت ایران، تقویت مشروطهخواهی و ممانعت از تکرار فضای رضاخانی، برقراری احکام دینی و... آنها را تبدیل به یک ائتلاف ضدقدرت در مواجهه با استبداد داخلی و استعمار خارجی کرد. تجربه قیام 30 تیر که با میدانداری مستقیم آیتالله کاشانی باعث بازگشت قدرت به مصدق و حتی به دست گرفتن رهبری ارتش شد و وقایع پس از آن، بخوبی ظرفیت بالقوه این نیروی ضدقدرت را نشان میدهد.
اما گذر زمان و تثبیت قدرت مصدق عملا فضای کشور را به سمت و سویی برد که این نیروهای متکثر شاهد نادیده گرفته شدن مطالبات خود شدند. در این مورد هر چند نمیتوان از شرایط وخیم اقتصادی و فشارهای گستردهای که به مصدق وارد بود چشم پوشید اما حرکت او به سمت اقتدارگرایی که بیش از همه با طرح تعطیل کردن مجلس شورای ملی همراه بود، عملا به افتراق این نیروها و فراهم شدن فضا برای فعالیت کودتاگران منتهی شد. عمده تاریخنگارانی که سعی داشتهاند به هر شکل ممکن با تبرئه نقش مصدق در این آشفتگی اجتماعی، نشانه را به سمت دیگر نیروها از جمله آیتالله کاشانی بگیرند، با استناد به نتایج کودتا که در سایه کمرنگ شدن حمایتها از مصدق بوده است، به دیگران حمله میکنند اما سعی میکنند با چشمپوشی از این بافت متکثر و وجوب قانع و راضی کردن آنها از سوی مصدق، از وی رفع مسؤولیت کنند.
بیانیه آیتالله کاشانی در اعتراض به رویه مصدق در به تعطیلی کشاندن مجلس شورای ملی به عنوان نهادی که زمینهساز اصلی قدرتگیری مصدق در سامان سیاسی وقت بود، تا حد زیادی نشان از این امر دارد: «اکنون 28 ماه است ایشان زمامدار است و در تمام این مدت یک قدم مفید به حال شما که بتواند آن را اسم ببرد برنداشته (مگر موضوع ملی شدن نفت که با قیام عمومی و فداکاری ملت رشید ایران بوده است). هر روز وعدههای بزرگ میدهد و فردا عذر میآورد که من میخواستم این کارها را کنم ولی عمال اجنبی کارشکنی کردند و به ادعای او عامل اجنبی هر کس است که از او مؤاخذه کند یا بپرسد آن مواعیدی که شما در این مدت دادهاید، کجاست یا چرا یک قدم اصلاحی برنمیدارید یا چرا اعمالی را که به دیگران ایراد میگرفتی خودتان مرتکب میشوی. با این ترتیب یعنی با هو و جنجال و ادعا و تهمت و افترا تمام قوههای موجوده در مملکت را از بین برد و ساعت به ساعت راه را برای تحکیم دیکتاتوری و حکومت فردی و خودسری هموارتر ساخت تا بر تمام قوای مملکت مسلط گردید و اکنون به اتکای چند تانک و ارابه جنگی و افواج نظامی و پلیس و ژاندارمری که در دست دارد، میخواهد رفراندوم و مجلس را منحل کند. آقای دکتر مصدق مجلسی را که خودش انتخاب کرده و بیش از 100 بار گفته که صدی 80 آن ملی است، قبول ندارد و برای فرار از استیضاح و راه ندادن به ناظر بانک که از طرف مجلس انتخاب شده، تا به حال اسکناسهای زیادی منتشر ساخته که ظاهرا در حدود 450 میلیون تومان است، مجلس را با وادار ساختن نوکران خود به استعفا و تعطیل [کشانده] و برای انحلال آن رفراندوم میکند. این مجلس وقتی به دکتر مصدق اختیارات غیرقانونی میدهد ملی، و وقتی او را استیضاح میکند، عامل اجنبی است... رفراندوم مال ممالکی است که رژیم حکومت آن معلوم نیست و مشروطیت و قانون اساسی ندارد. یک بار رفراندوم میکنند که رژیم مملکت را معین سازند و الا در مملکتی که رژیم آن معین و قانون اساسی دارد و حکومت آن مشروطه است، هیچ راهی برای فرار از استیضاح و دست زدن به رفراندوم نیست. در مملکت مشروطه مطابق قانون اساسی برای نخستوزیر حدود و ثغوری معین شده و هر کس برخلاف این قوانین قدمی بردارد، اقدام برخلاف مشروطیت و قانون اساسی نموده و از لحاظ خیانت به کشور قابل تعقیب و مستحق شدیدترین مجازات است».
همانگونه که در ابتدای این متن نیز اشاره داشتیم، مردم با کودتای 28 مرداد شاهد فروریختن آوار سنگین عمارتی روی خود بودند که امیدهای بسیاری به آن بسته بودند و آن را نشانی از آرزوهای تاریخی در تضمین استقلال ملی و آزادی سیاسی میپنداشتند اما در عمل نوع مواجهه با این ائتلاف و میل به نادیده گرفتن مطالبات گوناگونی که پشت آن بود، باعث دلسردی بخش قابل توجهی از جامعه ایرانی شد، تا آنجا که حتی نیم قرن پس از انقلاب مشروطه و درست در نقطهای که میخواستند طعم میوه آن را بچشند، شاهد به خطر افتادن اصل آن شدند.
* تراژدی بیقدرتی
28 مرداد به طعم تلخی بیسرانجام، بخشی جداییناپذیر از تاریخ و سرنوشت جمعی ایرانیان است. پس از 28 مرداد، انتخاب اولویت در قصور دولتی که حامیانش را سرخورده کرد یا حامیانی که حتی بعد از بدعهدی پای دولت خود نماندند، دیگر هیچ تاثیری بر وضعیت به وجود آمده نداشت و تنها میتوانست در بخشی از جزوات زیرزمینی و اندک محفلهای باقیمانده سیاسی مورد بحث و گمانهزنی قرار گیرد. نهضتی تاریخساز در تاریخیترین نقطه خود به تاریخ پیوست و رد چندانی از آن به جا نماند، نهاد سلطنت به قدرتمندترین موقعیت ممکن بازگشت، ایران تبدیل به بخشی از پروژه منطقهای آمریکا شد و در نهایت همان فضای حداقلی رقابت سیاسی نیز از میان رفت و سرانجامی که برای یک نسل پرجنب و جوش باقی ماند، چیزی جز افسوس و اندوه یک شکست نبود.
با این حال اگر 28 مرداد شکستی به بزرگی تمام دستاوردهای حاصل شده بود، میتوان در میان آن سیاهی نیز به جستوجوی طلا پرداخت و از درسهایش نوشت. شاید مهمترین پیام این حادثه را بتوان «همسرنوشتی» نهضتهای استقلالطلبانه در مقابل دیگر بازیگران جهانی دانست. پاتک مشترک آمریکا و انگلیس عملا اجازه هیچ تکی را به دیگر بازیگران سیاسی، حتی آنان که به خیالاتی از همراهی با دولت مصدق سر باز زده بودند نداد و آن کشتی با همه مسافرانش در آب غرق شد.
درک این امر که «بیدولتی» یا بحران خلأ قدرت در میان یک نهضت ملی که با هجمه خارجی همراه است میتواند به پایان حیات تمام بازیگران سیاسی منتهی شود، از مهمترین نکات مغفول مانده در فرهنگ سیاسی کشورهای پیرامونی است که همواره برای احقاق تکتک حقوقشان مجبور به تحمل فشار قدرتهای خارجی هستند. فرارسیدن نقطهای از تاریخ که ساخت مرکزی قدرت ترک بردارد و در عین حال نیروی سامانبخش دیگری در فضای موجود توانایی جلوگیری از فروپاشی را نداشته باشد، به عنوان پاشنه آشیل تمام نهضتهای استقلالطلبانه شناخته میشود. واقعیت آن است که جامعه ایرانی (حداقل در لایههای نخبگانی آن) در مرداد 32 هیچگاه تمایلی به بازگشت به سلطنت نداشت و حامل آرزوهای زیادی نیز بود اما درست در نقطهای که محقق نشدن این آرزوها را در موقعیت مستقر مشاهده میکرد، درک چندانی از ایران پسافروپاشی نیز نداشت. خاطرات سیاسی آن برهه همگی گویای تلاش برای تبدیل کردن نقاط افتراق گروههای متکثر سیاسی و اجتماعی به مهمترین دغدغههای یکدیگر است، تا جایی که عملا این نیروها عمده وقت خود را صرف بیاثری یکدیگر میکردند و متقابلا از دولت نیز رفتاری را میدیدند که این بیاثرسازی را بیش از پیش موثر میکرد.
نادیده گرفتن گزاره همسرنوشتی ملی و کوتاه مدت شدن افق دید گروههای موثر سیاسی باعث شد در فضایی که کمتر کسی انتظار آن را داشت، کودتایی با پشتوانه حداقلی، بزرگترین جریانسازی معاصر ایرانیان را ذبح کند و آینده دیگری را رقم بزند. فهم سیاسی عمومی از سیاست موجود «قدرت» و «ضدقدرت» را در پوسته معادلات میبیند و با تمسک به یکی، سعی بر بیاثرسازی دیگری دارد اما فرارسیدن موقعیت «بیقدرتی» یا خلأ قدرت میتواند نقطه فروپاشی هر «قدرت» و «ضدقدرت» موجودی باشد. 67 سال پس از آن غروب بدسرانجام، شاید نخبگان سیاسی ایران نیازمند فهم مشترکی از عواقب بیقدرتی در جریان کنش و واکنشهای مقطعی خود باشند. از غروب آفتاب تا طلوع مجدد آن میتواند شب یلدای تاریخ یک ملت رقم بخورد؛ چیزی شبیه لحظهای که همه مردم امیدوار در نخستین ساعات 29 مرداد 32 تجربه کردند!
* روزنامهنگار
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از دلایل افزایش قیمت مرغ در هفتههای اخیر گزارش میدهد
انحصار، نهاده مرغها را بلعید!
گروه اقتصادی: عواملی همچون انحصار، عدم تخصیص ارز و توزیع نامناسب نهادههای دامی موجب افزایش قیمت خوراک دام و طیور و به دنبال آن افزایش قیمت مرغ در بازار شده است. به گزارش «وطن امروز»، قیمت هر کیلو مرغ در میدانهای میوه و ترهبار به 17500 تومان و در بازار آزاد به 20 هزار تومان رسیده است. با توجه به تبعات اقتصادی ناشی از شیوع کرونا و کاهش مصرف مرغ در سراسر کشور، این اتفاق عجیب است. ریشهیابی دلایل گرانی مرغ ما را به عاملی غیر از افزایش تقاضا در بازار میرساند؛ مشکلی به نام تامین نهادههای دامی. بر این اساس قیمت مرغ به عوامل مختلفی از جمله بالا رفتن نرخ ارز که موجب بالا رفتن هزینههای مرغداری میشود و همچنین افزایش قیمت خوراک دام وابسته است. عواملی همچون انحصار در واردات، عرضه نهادههای دامی وارد شده با ارز دولتی در بازار آزاد، تامین عمده نهادههای مورد نیاز کشور از طریق واردات و وابستگی شدید این نهادهها به قیمت ارز و تاخیر در واردات که موجب کمبود عرضه میشود، موجب افزایش قیمت خوراک دام میشود.
* ارز به نهادههای دامی میرسد؟
از آنجا که گوشت مرغ نقش پررنگی در سبد غذایی خانوارهای ایرانی دارد، نهادههای دامی که غذای دام و طیور هستند نیز جزو کالاهای استراتژیک محسوب میشوند و دولت برای واردات این اقلام ارز دولتی اختصاص میدهد اما بعضا به بهانه کمبود ارز، تخصیص ارز این نهادهها با مشکل مواجه میشود. در این راستا وزیر جهاد کشاورزی 29 تیرماه 99 در جلسهای که با اعضای اتاق تعاون ایران داشت، با اشاره به موضوع کمبود ارز برای واردات این نهادهها گفت: این موضوع را در جلسه هیأت دولت مطرح کردم و ضرورت تأمین سبزی و صیفی و داروهای دامی به سمع و نظر رئیسجمهور رسید، در نتیجه در دولت تصویب شد ارز مورد نیاز این بخش به سرعت تامین شده و مشکلات این بخش مرتفع شود. ۲ روز پس از اظهارنظر وزیر جهاد کشاورزی، جواد ساداتینژاد، نماینده مردم کاشان در مجلس بر عزم مجلس برای پیگیری تخصیص ارز واردات نهادههای دامی تاکید کرد و با اشاره به اینکه در زمینه تخصیص ارز واردات نهادههای کشاورزی و دامی نواقصی در عملکرد وزارتخانههای جهاد کشاورزی، صنعت، معدن و تجارت و بانک مرکزی وجود دارد، ادامه داد: مقرر شد کمیته دام و طیور کمیسیون کشاورزی بر واردات نهادههای دامی تا رفع کامل مشکلات نظارت داشته باشد. نماینده مردم کاشان در مجلس با تاکید بر اینکه وزارت جهاد کشاورزی باید در تکمیل ذخایر استراتژیک خود سرعت بیشتر به خرج دهد و میزان ثبت سفارش واردات نهادههای دامی و کشاورزی را به دقت رصد کند، عنوان کرد: اطلاعات واردات نهادههای دامی و کشاورزی باید به صورت مرتب به ۲ کمیته مربوطه یعنی کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی و همچنین کمیسیون محیطزیست مجلس اعلام شود تا با ابزارهای خود نظارت لازم را داشته باشند.
وی با بیان اینکه وزارت صنعت، معدن و تجارت باید موضوع امنیت غذایی را در اولویت خود قرار دهد، تصریح کرد: مقرر شد بانک مرکزی در تخصیص ارز واردات نهادههای دامی و کشاورزی سرعت عمل بیشتری داشته باشد و ارز در اختیار واردکنندگان این حوزه قرار دهد. جلال محمودزاده، نایبرئیس کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس نیز با اشاره به این موضوع که ذخایر استراتژیک در پشتیبانی امور دام بسیار پایین است و به جای اینکه ما 6 ماه ذخیره داشته باشیم در نهایت برای 20 روز ذخایر داریم، درباره بیتوجهی دولت به تخصیص ارز برای واردات این نهادهها گفت: برای تامین نهادههای دامی یک میلیارد و 400 میلیون دلار در 4 ماه گذشته نیاز بوده است که تنها دولت 400 میلیون دلار به این موضوع اختصاص داده است. همچنین سید صادق طباطبایینژاد، عضو هیأت رئیسه کمیسیون کشاورزی مجلس ضمن انتقاد به نحوه تخصیص ارز دولتی بیان داشت: برخی نمایندگان معتقدند ارز دولتی به مبدا یعنی واردکننده نهادههای دامی داده نشود، بلکه به تولیدکننده مرغ، وقت کشتار داده شود که این از طرفی باعث میشود گردشکار نهادهها متوقف بر تخصیص ارز نباشد و همچنین از طرف دیگر سبب میشود نهادهها به صورت آزاد در دسترس تولیدکنندگان باشد.
* ارز دولتی در جیب دلالان
ناصر نبیپور، رئیس هیأتمدیره اتحادیه مرغ تخمگذار استان تهران هم چندی پیش با انتقاد از دلالبازی در بازار نهادههای دامی گفت: در حال حاضر قیمت تخم مرغ با احتساب ارز ٤٢٠٠ تومانی برای نهادهها ١٤ هزار و ٢٠٠ تومان است، این در حالی است که نهادهها نیز با ارز ٤٢٠٠ تومانی به دست تولیدکننده نمیرسد. این مقام مسؤول درباره طرح تحویل نهاده خام به کارخانجات خوراک و تحویل دان آماده به تولیدکننده نیز افزود: در این زمینه تجربیات خوبی وجود ندارد و برخی کارخانجات باعث بدبینی تولیدکنندگان شدهاند، به همین دلیل مرغدار برای خرید به آنها مراجعه نمیکند. اگر قرار است این طرح اجرا شود، باید زیر نظر خود تشکلها باشد.
برای حل این موضوع دولت اقدام به راهاندازی سامانه بازارگاه نهادههای کشاورزی کرد اما این سامانه از همان ابتدا مورد انتقاد استفادهکنندگان از آن قرار گرفت. در همین راستا مهدی نهاوندی، عضو هیأتمدیره اتحادیه واردکنندگان نهادههای دام و طیور گفت: سامانه «بازارگاه نهادههای کشاورزی» با اهداف مشخص، طراحی و اجرا شد اما بزرگترین مشکل این سامانه این است که بدون مشورت ذینفعان و دستاندرکاران این بخش، طراحی و اجرا شد. نهاوندی اضافه کرد: یکی از اهداف اصلی طراحی سامانه «بازارگاه» اتوماسیون فرآیند و کاهش زمان و هزینه چرخه توزیع کالا تا دامداریها و مراکز تولید بوده اما اکنون این اتفاق در بازارگاه انجام نمیشود و زمانبر است.
* وجود نقص در سامانه بازارگاه مورد تایید دولتیهاست
در این باره امید گیلانپور، معاون توسعه صنایع تبدیلی و کسب و کارهای کشاورزی وزیر جهاد کشاورزی گفت: در اینکه این سامانه ایرادهایی دارد شکی وجود ندارد اما همه ایرادها نباید به این سامانه منتسب شود. آن چیزی که اصلاح شده است تحت آزمایشهای امنیت شبکه قرار دارد، بنابراین نمیتوان زمان دقیقی را برای اصلاح سامانه بازارگاه اعلام کرد. وی ادامه داد: اما در آن بخشهایی که ما باید الگوی فرآیندها را اصلاح و برای آن برنامهنویسی میکردیم، انجام دادیم و بخش زیادی از این ایرادها، بزودی برطرف خواهد شد. این در حالی است که هنوز مشکل این سامانه برطرف نشده است. در این راستا دیروز عباس حاجیزاده، دبیر اتحادیه واردکنندگان نهادههای دام و طیور ایران هم درباره پابرجا بودن مشکلات سامانه بازارگاه گفت: وجود نهادههای دامی با نرخ آزاد در بازار مهر تاییدی بر اشکالات اساسی سامانه بازارگاه در طراحی و نحوه اجرای آن و همچنین تاکید و اصرار بر اجرای یک طرح دارای اشکال است. وی گفت: در شرایطی که حتی یک کیلو نهاده دامی بدون تایید و دریافت حواله عرضه از سوی دستگاههای ذیربط امکان خروج از گمرک یا انبار کارخانه تولیدی را ندارد شاهد فروش نهادههای دامی با نرخ آزاد در بازار هستیم که این امر بدرستی نشان میدهد ساختار سامانه بازارگاه از طراحی تا اجرا با اشکالات جدی مواجه است. دبیر اتحادیه واردکنندگان نهادههای دام و طیور ایران تصریح کرد: بیش از یک سال است که مسؤولان ذیربط در طراحی و اجرای سامانه بازارگاه وعده رفع اشکالات این سامانه با مشورت و همفکری ذینفعان را دادهاند اما در عمل هیچ اتفاقی رخ نداده است. حاجیزاده عدم بررسی سوابق خریداران نهادههای دامی در سامانه بازارگاه را یکی دیگر از مشکلات مهم این سامانه دانست و خاطرنشان کرد: یکی دیگر از اشکالات اساسی سامانه بازارگاه این است که خریداران معرفی شده در سامانه بازارگاه در برخی موارد با گذشت چندین روز اقدام به خرید نکردهاند؛ این امر نشان میدهد افراد معرفی شده به عنوان خریدار نهادههای دامی در سامانه بازارگاه در واقع نیازی به نهادههای دامی نداشتهاند. وی بیان کرد: 100 درصد نهادههای دامی که در بازار با نرخ آزاد خرید و فروش میشود با حواله وزارت جهادکشاورزی بارگیری شده است و سوال ما از مسؤولان ذیربط این است: چرا کالایی که باید بر اساس نیاز واحد تولیدی در بازار عرضه شده باشد سر از بازار آزاد درمیآورد؟ حاجیزاده تاکید کرد: مشکلات مطرح شده علاوه بر اشکالات تکنیکی و نرمافزاری سامانه بازارگاه است و متولیان امر کاملا نسبت به ایرادات متعدد این سیستم اطلاع دارند. متاسفانه با توجه به استراتژیک بودن این نهادهها و تاثیر مهم آن بر امنیت غذایی، دولت عزمی برای ساماندهی به سامانه بازارگاه ندارد.
***
[تنها 9 شرکت حق واردات نهادههای دامی دارند]
انحصار در واردات [یکی از عوامل افزایش قیمت نهادههای دامی] مورد انتقاد کارشناسان این حوزه قرار گرفته است. کارشناسان همواره ضمن مخالفت با این انحصارات، خواستار رفع آنها و ایجاد رقابت در این فضا بودهاند. نایبرئیس کمیسیون کشاورزی مجلس در این باره گفت: در حال حاضر 9 شرکت کار واردات نهادههای دامی را انجام میدهند و برخی از این شرکتها محمولههای خود را در پایانهها نگه میدارند تا عرضه و تقاضا به هم بریزد و محمولههای خود را با قیمتهای بالاتر بفروشند. وی تصریح کرد: این انحصار در واردات باعث شده برخی با قیمتها بازی کنند و باعث رشد قیمت گوشت و مرغ در کشور شوند. جلال محمودزاده افزود: اگر در واردات نهادههای دامی با ایجاد تعاونی رقابت ایجاد کنیم، میتوانیم برخی مشکلات را که امروز گریبان واردات این محصولات را گرفته است، حلوفصل کنیم. نماینده مهاباد در مجلس اضافه کرد: یکی از راهکارهایی که میتوان از آن طریق بحث انحصار در واردات نهادههای دامی را ریشهکن کرد، این است که به خود مرغداران و دامداران اجازه واردات نهادههای دامی داده شود تا خود آنها مستقیم و بیواسطه نهادهها را وارد کنند. وارد کردن نهادههای دامی توسط مرغداران و دامداران پیشنهادی است که از سوی کارشناسان برای سامان دادن اوضاع مطرح میشود اما با فشار دلالان و واردکنندگان این اقدام هنوز عملی نشده است.
ارسال به دوستان
گزارش «وطنامروز» از میزان احتمال موفقیت آمریکا در استفاده از اسنپبک (مکانیسم ماشه) برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران
فلش بک به شکست
گروه سیاسی: بعد از ناکامی آمریکا در همراه کردن اعضای شورای امنیت برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران، دونالد ترامپ اعلام کرد قصد دارد از اسنپبک (مکانیسم ماشه) برای بازگرداندن تحریمها علیه ایران استفاده کند. رئیسجمهور آمریکا وعده داد این کار را ظرف یک هفته آینده عملی خواهد کرد؛ وعدهای که بسیاری از کارشناسان تحقق آن را «دور از ذهن» دانسته و «غیرممکن» توصیف میکنند.
به گزارش «وطن امروز»، «یک نیمچه جزیره در دریای کارائیب» تنها کشوری بود که در شورای امنیت به قطعنامه پیشنهادی آمریکا علیه ایران رای مثبت داد. شکست آمریکا در سناریویی که برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران طراحی کرده بود، آنقدر بر ترامپ سنگین آمد که بلافاصله اعلام کرد مکانیسم ماشه را علیه ایران فعال خواهد کرد و استفاده از اسنپ بک(مکانیسم ماشه) را ظرف یک هفته آینده اجرایی میکند. مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا نیز روز گذشته در توئیتی مدعی شد: اگر هر زمان، ایالات متحده به این باور برسد که ایران به تعهداتش پایبند نبوده است، هیچ کشور دیگری نمیتواند توانمندی ما برای «اسنپبک» (بازگرداندن سریع تحریمهای چندجانبه) را متوقف کند».
اسنپبک به زبان ساده یعنی «بازگشت یکباره تحریمها». در صورت فعال شدن مکانیسم اسنپبک، ایران باید غنیسازی و بازفرآوری را متوقف کند و تحریمهای تسلیحاتی و تحریم برنامه موشکی برای مدتی نامحدود بازخواهد گشت. تحریم افراد و منع مسافرت مقامات نیز دوباره برقرار خواهد شد. این تحریمها جنبه بینالمللی خواهد داشت و همه کشورها ملزم به تبعیت هستند.
به رغم ادعاهای ترامپ و پمپئو، بسیاری از مقامات سیاسی آمریکا و اروپا فعال کردن مکانیسم ماشه از سوی دولت ترامپ را «نشدنی و امکانناپذیر» توصیف کردند. برخی دیگر از کارشناسان و فعالان سیاسی نیز کار را از نقد علمی فراتر بردند و به تمسخر رئیسجمهور آمریکا و وزیر خارجهاش پرداختند.
جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ که چندی پیش از دولت آمریکا برکنار شد، یکشنبه گذشته در مقالهای در روزنامه والاستریت ژورنال نوشت: دولت دونالد ترامپ قصد دارد با استناد به پاراگراف ۱۱ قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، ادعا کند که عضوی از برجام است تا تحریمها را علیه ایران بازگرداند، این زرنگی درآوردن است. نمیشود به خاطر اهدافی که داریم بگوییم عضو توافق هستهای هستیم اما برای چیزهایی که نمیخواهیم، عضو آن نیستیم. این دلیل به تنهایی کافی است که نتوان روند بازگشت تحریمها را فعال کرد.
بعد از این اظهارات بولتون، «محمدجواد ظریف» در توئیتی نوشت: امروز بولتون نکتهای را تکرار کرد که ۱۸ اردیبهشت ۹۷ نیز، وقتی مشاور امنیت ملی در دولت ترامپ بود، بیان کرده بود. وی افزود: حداقل بولتون ثبات رای داشته؛ خصیصهای که بویژه در دولت آمریکا غایب است.
ظریف در این پیام توئیتری تاکید کرد: توسل ایالات متحده به مکانیسم حل اختلاف مندرج در [قطعنامه] ۲۲۳۱ از اساس بدون مبناست. محمدجواد ظریف در جلسه تودیع و معارفه سخنگوی جدید وزارت امور خارجه که روز گذشته برگزار شد، بار دیگر به جان بولتون و مواضع او نسبت به مکانیسم ماشه اشاره کرد و گفت: اسنپبک آمریکا آنچنان غیرقانونی است که قابل پذیرش نیست و آمریکاییها خود این موضوع را میدانند.
دیپلمات عالیرتبه کشورمان تاکید کرد: خیال نکنید وقتی یک حرف را بلند زدند و تکرار کردند حق دارند، آمریکا میداند که نمیتواند اسنپبک کند.
وزیر امور خارجه کشورمان در ادامه گفت: روز 8 مه ۲۰۱۸ آقای بولتون در اوج سرخوشی از اینکه برجام را نابود کرده و ظرف 3 ماه ایران را هم نابود میکند، در یک مصاحبه مطبوعاتی در کاخ سفید اعلام کرد ما (آمریکا) دیگر عضو برجام نیستیم که از اسنپبک استفاده کنیم.
ظریف افزود: هنوز صورتجلسه این مصاحبه روی سایت کاخ سفید است، مگر اینکه الان که من این موضوع را میگویم آنها بروند و آن جمله را بردارند.
جوزپ بورل، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی نیز روز یکشنبه ۲۶ مرداد در واکنش به تلاش آمریکا برای فعال کردن «مکانیسم ماشه» گفت: از آنجا که آمریکا از ماه مه ۲۰۱۸ از توافق هستهای میان ایران و کشورهای طرف مذاکره خارج شده، دیگر عضوی از این توافق به شمار نمیرود که بتواند کلید فعال کردن مکانیسم ماشه را بزند.
بورل افزود: «به همین دلیل ما معتقدیم ایالات متحده آمریکا در موقعیتی قرار ندارد که بتواند از این مکانیسم که برای اعضای شرکتکننده در توافق در نظر گرفته شده، استفاده کند».
مارک فیتزپاتریک، مقام سابق وزارت خارجه آمریکا در وبسایت Responsible Statecraft متعلق به اندیشکده تازهتاسیس «کوئینسی» در یادداشتی تصمیم آمریکا برای فعال کردن مکانیسم ماشه را ناشی از «حقارتی» دانست که این کشور در جریان رای نیاوردن قطعنامه تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران در شورای امنیت متحمل شد. مارک فیتزپاتریک در این یادداشت نوشت: پیشبینی میشود که آمریکا از طریق کلی کرفت، سفیر خود در سازمان ملل اقداماتی را به منظور اعمال تحریمها علیه ایران به کار گیرد ولی احتمالا واشنگتن در این راستا ناکام خواهد ماند، زیرا دلایل حقوقی کافی برای این کار ندارد و از حمایت کشورهای دیگر در شورای امنیت نیز برخوردار نیست. به طور کلی، شرایط پیچیدهای در شورای امنیت به وجود آمده است. به طوری که ریچارد گوان، مدیر گروه بینالمللی بحران در سازمان ملل، این وضعیت را اینطور توصیف میکند: شورای امنیت در سرزمین عجایب!
وی با تاکید بر اینکه «واقعیت این است که اکثریت قریب به اتفاق اعضای شورای امنیت که مخالف تمدید تحریم تسلیحاتی ایران بودند، مخالف اسنپبک نیز هستند»، متذکر شد: به نظر میرسد ادعای آمریکا درباره اسنپبک هیچ تأثیر عملی بر ایران نخواهد گذاشت، البته تا وقتی که اعضای دیگر برجام به این مکانسیم متوسل نشوند. از سوی دیگر، به رغم تحریمهای فراسرزمینی ایالات متحده علیه ایران، تهران میتواند تجارت بینالمللیاش را سامان دهد.
* پمپئو؛ سوژه خنده کاربران توئیتر
موضوع دل بستن آمریکا به فعال کردن مکانیسم ماشه از انتقاد فنی و حقوقی کارشناسان فراتر رفت و کمکم به وسیلهای برای تمسخر پمپئو و ترامپ تبدیل شد. توئیت روز گذشته پمپئو که ادعا کرده بود هیچ کشوری نمیتواند جلوی آمریکا را برای فعال کردن اسنپبک بگیرد، با استهزای کاربران آمریکایی توئیتر مواجه شد.
«نیکلاس گراسمن» استادیار دپارتمان علوم سیاسی دانشگاه ایلینوی در واکنش به لفاظی اخیر پمپئو در صفحه توئیتر نوشت: «قطعا دیگر کشورها میتوانند توانمندی آمریکا برای تحمیل تحریمهای چندجانبه را متوقف کنند. آمریکا میتواند تحریمهایی را وضع کند اما نمیتواند دیگران را وادار به چنین کاری بکند».
وی سپس این سؤال را مطرح کرد: «این مفهوم «چندجانبه» است. وزیرخارجه ما (مایک پمپئو) آیا این واقعا گنگ و مبهم است؟»
«دنیل لاریسون» مدیرمسؤول ارشد مجله «امریکن کانسروتیو» نیز در پاسخ به این اظهارات پمپئو در پیامی نوشت که احتمالا پمپئو در یادگیری معنی و مفهوم کلمه «چندجانبه» مشکل داشته است.
وی خطاب به پمپئو نوشت: «میبینم که همچنان معنی چندجانبه [برای تو] نامفهوم است».
«دن مورفی» خبرنگار سابق بخش غرب آسیا و جنوب آسیا در روزنامه آمریکایی «کریستین ساینس مانیتور» توئیت پمپئو را «یکی از جاهلانهترین عبارات تمام دورانها از نظر دیپلماتیک» توصیف کرد.
مورفی در توئیتر خود نوشت: «حدس میزنم که بازی پایانی این است که باقی جهان را بیش از هر زمانی منحرف کنی تا آزار و اذیتها را بیشتر کنی».
وی تأکید کرد: «اعلام حق یکجانبه آمریکا برای وادار کردن اتحادیه اروپایی، چین و روسیه برای پیشبرد تلاشهای ما بهرغم ارادهشان یک چیز ویژه است، حتی برای این آدم گردنکلفت».
***
طرح دو فوریتی مجلس برای خروج خودکار از برجام
علی خضریان، سخنگوی کمیسیون اصل ۹۰ مجلس از ارائه طرح دو فوریتی مجلس برای خروج خودکار از برجام در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه که چند روز پیش دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا آن را رسانهای کرده بود، خبر داد.
به گزارش «وطن امروز»، علی خضریان در توئیتی نوشت: دولت آمریکا که از ناقضان اصلی برجام میباشد، جهت تشدید فشارها بر ایران به دنبال فعالسازی مکانیسم ماشه است؛ از آنجایی که ادامه حضور در برجام با بازگشت قطعنامههای شورای امنیت خالی از هر نفعی است، طرح دو فوریتی «خروج خودکار از برجام در صورت فعالسازی مکانیسم ماشه» را پیشنهاد کردم.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از تعلل 2 ساله بانک مرکزی برای راهاندازی بازار متشکل ارزی گزارش میدهد
بازار معطل ارزی
گروه اقتصادی: با گذشت نزدیک به 2 سال از وعده عبدالناصر همتی و مصوبه شورای پول و اعتبار برای ایجاد بازار متشکل ارزی، تاکنون این بستر که وسیلهای برای کنترل قیمت ارز به صورت نقدی است، راهاندازی نشده و مشخص نیست از این ابزار مناسب چه زمانی استفاده میشود.
به گزارش «وطن امروز»، با شروع فعالیت عبدالناصر همتی در بانک مرکزی در تابستان سال 97 راهکارهای مختلفی برای مهار و ثبات قیمت دلار پیشنهاد شد که برخی از آنها اجرایی شد و برخی دیگر تاکنون سرانجامی مشخص نداشتهاند. یکی از این راهکارهایی که تاکنون سرانجام مشخصی نداشته، راهاندازی «بازار متشکل ارزی» است. بحث راهاندازی این بازار در سال ۱۳۹۱ مطرح شد و در سال ۱۳۹۶ هم زمزمههایی برای اجرایی کردن آن به گوش رسید اما قدمی اجرایی برای آن برداشته نشد تا اینکه اواخر آبان سال ۱۳۹۷ همتی در مصاحبهای با بیان اینکه بازار متشکل ارزی باید ایجاد شود، گفت: «در خیابان و کوچه و پسکوچهها نمیتوان این بازار را شکل داد و نباید بازار غیرمتشکل داشته باشیم». رئیس کل بانک مرکزی توضیح داد: «بازاری که تشکیل خواهد شد، فرصتی میشود برای کسانی که اسکناس ارز و سپس حواله خود را از طریق صرافیها به بازار عرضه کنند و به پلتفرمی تبدیل خواهد شد که بازار ارز متشکل شود». ۱۸ دیماه ۱۳۹۷ بود که در جلسه شورای پول و اعتبار موضوع ایجاد «بازار متشکل معاملات ارزی» مطرح و تصویب شد. یک هفته بعد از این جلسه، جلسه مجمع مؤسس شرکت بازار متشکل معاملات ارزی به منظور بحث و بررسی راهکارهای عملیاتی کردن این بازار در بانک مرکزی برگزار شد. در این جلسه مجمع مؤسس مواردی همچون ترکیب سهام مؤسسان، سرمایه شرکت، اساسنامه و فرآیندها و مکانیزمهای عملیاتی کردن بازار متشکل معاملات ارزی، از جمله مباحث فنی و ساختاری مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
* بازار متشکل ارزی چیست؟
بازار متشکل ارزی، بازاری است که بازیگران اصلی آن عبارتند از بانک مرکزی، بانکها و صرافیها؛ این یعنی دیگر متقاضیان و عرضهکنندگان ارز اعم از صرافیهای خارجی، متقاضیان ارز مسافرتی، فروشندگان غیررسمی ارز و کسانی که از ارز به عنوان ابزار سرمایهگذاری استفاده میکنند حضور ندارند. بازار متشکل ارزی مکانی برای عرضه و تقاضای بیواسطه ارز است که بر معاملات آنی و نقدی اسکناس متمرکز خواهد شد. با ایجاد این بازار و مشخص شدن نرخ در داخل کشور، دیگر باید با دلار سلیمانیه یا دلار هرات خداحافظی کرد. در بازار فعلی معاملات هم به شکل نقد و هم به شکل حواله انجام میشود؛ در حالی که در بازار متشکل تنها معاملات نقدی انجام خواهد شد. در بازار متشکل ارزی، ارزها به صورت نقد معامله میشود و نرخها در این بازار بر اساس عرضه و تقاضا تعیین شده و دستوری نخواهد بود. خریداران و فروشندگان با سازوکاری مانند بورس، پیش از آغاز معاملات، تقاضاهای خود را ثبت کرده و در نهایت بر اساس نزدیکترین قیمت، معاملات انجام خواهد شد. برخلاف بازار موجود که حد نوسان روزانه برای قیمت وجود ندارد، در بازار متشکل به دلیل حضور پررنگ تنظیمگر، حد نوسان روزانه وجود دارد. بازیگران بازار متشکل ارزی شناسنامه دارند؛ چرا که کارگزاران رسمی در آن فعالیت میکنند. در حالی که در بازار فعلی، علاوه بر بازیگران رسمی، بازیگران غیررسمی جولان میدهند. بازیگر کلیدی بازار متشکل بانک مرکزی است. در این بازار بانک مرکزی در چارچوب اهداف سیاستگذاریاش میتواند در موقعیتهای خرید و فروش شرکت کند و نرخ ارز را به سمت هدفگذاریاش هدایت کند.
* وعدههای بیسرانجام
اولین وعده راهاندازی بازار متشکل ارزی به بهمنماه سال ۱۳۹۷ بازمیگردد. دوم بهمنماه ۱۳۹۷ بود که عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی با حضور در برنامه تیتر امشب، از راهاندازی بازار متشکل ارزی طی 2 هفته آینده (یعنی تا ۱۷ بهمنماه ۱۳۹۷) خبر داد اما این بازار در آن تاریخ راهاندازی نشد. ۱۳ اسفندماه ۱۳۹۷ رئیس کل بانک مرکزی در اظهارنظری دیگر، اعلام کرد مقدمات راهاندازی این بازار فراهم شده اما صلاح بر این است که در فروردینماه سال ۱۳۹۸ راهاندازی شود. ۱۸ فروردینماه ۱۳۹۸ همتی در نشستی رسانهای گفت: روز شنبه (۱۷ فروردین ۱۳۹۸) اعضای هیأت مدیره بازار متشکل ارزی مشخص شدند و با توجه به اینکه کارهای نرمافزاری و سختافزاری آن زمان میبرد، امیدواریم تا پایان ماه جاری عملیاتی شود. فروردینماه هم به پایان رسید و باز هم خبری از راهاندازی بازار متشکل معاملات ارزی نشد. ۱۵ اردیبهشتماه ۱۳۹۸ بود که یک مقام مسؤول در بانک مرکزی در گفتوگو با فارس اعلام کرد: اگر مشکلی به وجود نیاید، بسترهای سختافزاری و نرمافزاری بازار متشکل ارزی تا چند روز آینده تکمیل میشود و هفته آینده این بازار آغاز به کار خواهد کرد. بانک مرکزی معتقد بود که باید هماهنگی نرمافزاری بیشتری بین بانکها و صرافیها و تعمیق بازار صورت گیرد و از این رو، به زمان بیشتری نیاز دارد. در مردادماه که این خبر اعلام شده بود، به نظر هنوز تعداد بانکها و صرافیها برای این عملیات کافی نبوده است، البته معاملات آزمایشی از همان زمان آغاز شده بود. خبرها حاکی از این بود که حدود ۳۵ صراف تا آن زمان وارد مرحله تست گرم شدهاند. تست گرم به این معنی است که این صرفان، معاملات ارزی زیر هزار دلار را به شکل واقعی انجام میدادند. رفتهرفته گامهای نهایی برای رونمایی از بازار متشکل ارزی فرا میرسید. این وعده راهاندازی بازار متشکل ارزی باز هم به جایی نرسید تا اینکه ۵ مردادماه سال ۱۳۹۸ محمود شکستهبند، رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل بازار متشکل ارزی اعلام کرد این بازار در آستانه عید قربان (۲۱ مرداد ۱۳۹۸) فعالیت خود را آغاز خواهد کرد. در حالی که همه منتظر راهاندازی این بازار بودند، چند روز بعد اعلام شد که آغاز فعالیت بازار متشکل ارزی باز هم به تعویق افتاده است و این بار اعلام شد که زمان راهاندازی این بازار معلوم نیست!
* آتشسوزی عجیب
در آخرین روزهای شهریورماه ۱۳۹۸ بود که مأموران سازمان آتشنشانی شهر تهران از وقوع یک فقره آتشسوزی در ساختمانی اداری باخبر شدند. مأموران بلافاصله از 3 ایستگاه به همراه تجهیزات لازم به محل حادثه اعزام شدند و دریافتند که در یک ساختمان 6 طبقه اداری و در طبقه پنجم آن حریق رخ داده است. پس از وقوع این حادثه مشخص شد که گویا ساختمان اداری آتش گرفته ساختمان شماره یک بانک مرکزی واقع در خیابان فردوسی بوده و همان طبقهای آتش گرفته که برای راهاندازی بازار متشکل ارزی در حال آمادهسازی بوده است. بخش عمده تجهیزات بازار متشکل ارزی که بانک مرکزی برای آن هزینه قابل توجهی کرده بود، در آن حادثه به طور کامل از بین رفت. پس از وقوع این آتشسوزی مشکوک راهاندازی بازار متشکل ارزی به تعویق افتاد.
* وعده جدید
ماهها خبری از بازار متشکل ارزی نبود تا اینکه ۲ فروردین امسال یکی از مسؤولان بانک مرکزی به ایرنا خبر داد بازار متشکل ارزی، مرحله آزمایشی خود را پشت سر گذاشته و شرایط برای راهاندازی رسمی آن مهیاست. با توجه به اینکه مراحل مختلف راهاندازی آزمایشی بازار متشکل ارزی طی شده، این بازار در فصل بهار امسال به طور رسمی کار خود را آغاز خواهد کرد. وی گفت بازار متشکل به طور غیررسمی آغاز به کار کرده و در ماههای اخیر محدودیتهای معاملات صرافیها در این بازار کاهش یافته و شرایط معاملات آن به بازار واقعی نزدیک شده است. اکنون بیش از ۱۵۰ صرافی مراحل اخذ مجوز فعالیت در این بازار را طی کرده و امکان انجام معاملات ارزی را دارند. حجم معاملات در آغاز تست گرم بازار متشکل، زیر یکهزار دلار بود که بتدریج افزایش یافت. از دیماه سال گذشته، حجم معاملات ارزی در این سامانه افزایش یافته به طوری که صرافیها میتوانند سفارشهای خرید ۱۰۰ هزار دلاری یا یورویی را ثبت کنند. البته صرافیها میتوانند حجمهای فروش بالاتر به عنوان مثال ۵۰۰ هزار دلار در روز را نیز ثبت کنند اما برای خرید باید حداکثر ۱۰۰ هزار دلار در روز سفارشگذاری کنند. بهار هم آمد و رفت اما خبری از بازگشایی رسمی بازار متشکل ارزی نشد. بازار متشکل ارزی پدیده تازهای بوده که شکل گرفته و راهاندازی آن هم مقداری زمان میبرد تا بازیگران اصلی آن بازار مشخص و وظایف، قانونمندیها و استانداردهای آن نیز تعریف شود. در شرایط فعلی که اقتصاد ما دچار التهاب زیادی است راهاندازی این بازار زمانبر است.
* توپ در زمین بانک مرکزی
دریای متلاطم اقتصاد ایران، کشتی بازار ارز را به این سو و آنسو میبرد و همگی منتظریم تا کشتیبان کاری کند. یکی از اقدامهای لازم برای ساماندهی این بازار چیزی نیست جز راهاندازی رسمی بازار متشکل ارزی. تعلل در راهاندازی سازوکار چارچوبدهی به بازار ارز چیزی جز فرصتسوزی نیست.
ارسال به دوستان
پاسخ نظامی به تهدید سایبری
بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح: تهدیدات سایبری خسارتبار، توسل به زور تلقی و با آن برخورد میشود
ستاد کل نیروهای مسلح با صدور بیانیهای در قبال حقوق بینالملل فضای سایبری، تاکید کرد: نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران تهدیدات سایبری از سوی هر دولت، گروه یا فردی را در هر سطحی با قدرت پاسخ خواهد داد.
به گزارش «وطن امروز»، ستادکل نیروهای مسلح روز گذشته بیانیهای در قبال حقوق بینالملل فضای سایبری منتشر کرد. در ماده چهارم این بیانیه هشدار داده شده است که تهدیدات سایبری خسارتبار، توسل به زور تلقی و با آن برخورد میشود. در این ماده آمده است: به باور نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران تردیدی نیست که آن دسته از عملیات سایبری که منتج به ایراد خسارات مادی به اموال یا صدمه به افراد در گستره و شدت لازم میشود یا به طور منطقی احتمال زیادی دارد که چنین آثاری را به بار آورد، توسل به زور محسوب میشود. اگر این نوع از عملیات زیرساختهای حیاتی ملی، شامل زیرساختهای دفاعی را متأثر سازند، طبیعتاً ناقض قاعده توسل به زور تلقی خواهند شد، اعم از اینکه در مالکیت حکومت یا بخش خصوصی باشند.
به باور نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، چنانچه شدت عملیات سایبری به زیرساختهای حیاتی کشور به آستانه حمله مسلحانه متعارف ارتقا یابد، حق دفاع مشروع برای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران محفوظ است.
در ماده دوم این بیانیه نیز تاکید شده است: هرگونه استفاده عامدانه از زور سایبری با پیامدهای فیزیکی یا غیرفیزیکی که تهدیدی برای امنیت ملی بوده یا منجر به بیثباتی آن به واسطه بیثباتی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شود، ناقض حاکمیت دولت است.
عملیات بهرهبرداری سایبری در مواقعی که مستلزم نفوذ غیرمجاز به زیرساختهای سایبری (دولتی یا خصوصی) تحت کنترل دولت دیگری باشد، میتواند نقض حاکمیت دولت هدف تلقی شود.
ارسال به دوستان
محکومیت 6 میلیون یورویی ایران در پرونده ویلموتس قطعی شد
ترکمانتاج سلطانی
روز گذشته در ابتدا شایعهای شکل گرفت مبنی بر محکومیت 6 میلیون یورویی فدراسیون فوتبال ایران در پرونده مارک ویلموتس. با این وجود فدراسیون فوتبال ساعت 15 دیروز در خبری که روی خروجی سایت فدراسیون آورد، مدعی شد «تا این لحظه» فیفا چنین نامهای را به آنها نداده است اما ساعت 17 بعدازظهر دیروز بود که سرانجام سایتهای ورزشی مختلف موفق شدند به اصل نامه فیفا دست پیدا کنند و طبق آن حالا ما شکست خورده بزرگ در این پرونده هستیم. طبق رای فیفا، فدراسیون فوتبال ایران به پرداخت جریمه سنگین به مارک ویلموتس محکوم شده است. در حکم فیفا آمده است فدراسیون فوتبال ایران باید 6 میلیون و ۱۳۷ هزار و 500 یورو بابت جدایی این مربی بلژیکی به او بپردازد. همچنین علاوه بر آن هزینه دیرکرد و دادرسی نیز بر عهده فدراسیون فوتبال ایران است. این رقم با نرخ فعلی یورو به 165 میلیارد تومان میرسد. به موجب حکمی که از سوی کمیته تعیین وضعیت بازیکنان فیفا خطاب به فدراسیون فوتبال ایران و 3 وکیلش لودویک دلشات، رضا شاهمنصوری و علی مهدیزاده اعلام شده و امضای «اریکا مونتهمور فریرا» رئیس این دپارتمان را پای خود دارد، شکایت ویلموتس از فدراسیون فوتبال ایران با حکمی که 17 آگوست (27 مرداد) صادر شده، مورد پذیرش قرار گرفته است. رای نهایی قاضی این پرونده در 8 بند به فدراسیون فوتبال ایران اعلام شده که مهمترین بند آن به جریمه 6 میلیون و 137 هزار و 500 یورویی به این سرمربی به همراه 5 درصد اشاره دارد. مهلت پرداخت این پول 21 ژانویه سال 2020 (نزدیک به 6 ماه دیگر) اعلام شده است. در بند 3 قرارداد تاکید شده سایر ادعاهای ویلموتس مورد پذیرش قرار نگرفته و همچنین لوایحی که ایران در دفاع از خود به فیفا فرستاده بود نیز مورد پذیرش کمیته تعیین وضعیت قرار نگرفته است. طرف محکوم پرونده (ایران) باید به محض پرداخت پول، فیفا و همچنین برنده این شکایت را از این مساله مطلع کند.
تنها راه فدراسیون فوتبال برای دفاع از حکم سنگین، پناه به دادگاه CAS است. دادگاهی که البته فدراسیون برای اعتراض به حکم باید رقم سنگین دیگری را هم به آن بپردازد.
طبق یک حساب سرانگشتی و بر اساس قیمت یورو در بازار ایران، فدراسیون فوتبال موظف به پرداخت ۱۶۵ میلیارد تومان به حساب سرمربی بلژیکی سابق تیم ملی است. ویلموتس بعد از ۵ ماه حضور در ایران و مربیگری تیم ملی در ۴ بازی رسمی که با 2 شکست برابر عراق و بحرین همراه بود، به علت دریافت نکردن مطالباتش و نقض قرارداد شکایت کرد. به نظر میرسد حالا زمانش فرا رسیده که نهادهای امنیتی و همچنین قوه قضائیه به صورت تمامقد به این پرونده ورود کرده و مشخص کنند چه افرادی باعث بستن چنین قرارداد بدی در فوتبال ایران شدند.
* پای وزارت ورزش هم در میان است
اما سوای فدراسیون فوتبال، باید وزارت ورزش را هم در خلق این ماجرای شگفتانگیز مقصر دانست. این وزارت ورزش بود که به واسطه نزدیکی وزیر با انجمن فرهنگی ایران و هلند، این گزینه بلژیکی را طی نامهای به فدراسیون فوتبال معرفی کرد. اگر چه در نامه منتشر شده اجباری دیده نمیشود اما وقتی نهاد بالادستی فدراسیون فوتبال آن هم با میل وزیر ورزش خواستار بررسی چنین گزینهای میشود، یعنی فدراسیون به گونهای مجبور است با ویلموتس وارد مذاکره شود. از سوی دیگر با توجه به حجم تحریمهای بانکی، قرار بود وزارت ورزش منابعی را برای فدراسیون فوتبال فراهم کند که پول بموقع به این مربی پرداخت شود اما متاسفانه در برههای که فدراسیون محتاج فراهم شدن منابع لازم برای پرداخت حقوق ویلموتس بود، وزارت ورزش دیر اقدام کرد. از این رو باید وزارت ورزش و شخص وزیر را هم در این فاجعه تمامعیار مقصر دانست.
ارسال به دوستان
کاهش شکننده آمار کرونا در تهران
افزایش نگرانیها نسبت به تهدید همزمان کرونا و آنفلوآنزا در پاییز
اسدالله خسروی*: کرونا به عنوان یک بیماری کشنده در حالی سلامت کل جامعه را در صورت بیتوجهی به پروتکلهای بهداشتی تهدید میکند که پزشکان نگران شیوع همزمان آن با ویروس آنفلوآنزا در فصول پاییز و زمستان هستند. به گزارش «وطن امروز»، بیماری «کووید-19» تا زمانی که اصول بهداشتی و فاصلهگذاریهای اجتماعی در کشور رعایت نشود، همچنان برای گرفتن جان شهروندان در کمین نشسته است. حال از آنجایی که تاکنون درمانی قطعی برای این بیماری پیدا نشده، بنابراین خودمراقبتی و توجه به توصیههای بهداشتی و پزشکی برای رهایی از این بیماری و قطع زنجیره انتقال این ویروس خطرناک مورد تاکید است. از طرفی نزدیک شدن به فصل پاییز و طبیعتا شیوع دوباره آنفلوآنزای فصلی، میطلبد مردم بیشتر به رعایت نکات بهداشتی توجه کنند. هر چند آنفلوآنزا نیز چون کرونا کشنده و واگیردار است و سال گذشته نزدیک به ۲۰۰ نفر از هموطنانمان را به کام مرگ کشاند اما واکسن دارد؛ واکسنی که تزریق آن به افراد دارای بیماریهای زمینهای و عموم مردم برای رهایی از این بیماری توصیه میشود. رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتوگو با «وطن امروز» درباره وضعیت تامین واکسن آنفلوآنزا در کشور گفت: در ابتدا ضروری است بیمارستانهای کشور خود را برای خدماتدهی به بیماران احتمالی ناشی از شیوع ویروس آنفلوآنزا در فصل پاییز و زمستان آماده کنند و به فکر زیرساختهای لازم باشند چرا که امسال علاوه بر کرونا، آنفلوآنزا نیز تهدیدکننده سلامت مردم است.
حسینعلی شهریاری با بیان اینکه در صورت واردات گسترده واکسن آنفلوآنزا، خیلیها باید این واکسن را تزریق کنند، افزود: برای جلوگیری از ابتلا به آنفلوآنزا علاوه بر رعایت اصول بهداشتی، تزریق واکسن این بیماری با اولویت بیماران ضروری است. وی افزود: با توجه به وجود ویروس کرونا و درگیری مردم و کادرپزشکی با آن، ضرورت دارد تا واردات واکسن آنفلوآنزا بیش از سال گذشته باشد، البته قیمت آن با توجه به افزایش نرخ ارز بالاست اما سعی خواهد شد تا این واکسنها به صورت رایگان در اختیار خیلیها قرار گیرد و افرادی که میخواهند برای واکسینه کردن خودشان در مقابل این بیماری اقدام کنند، آن را از مراکز معتبر تهیه کنند.
* واکسن آنفلوآنزا در راه است
۲ میلیون و ۱۵۰ هزار دوز واکسن آنفلوآنزا بزودی وارد کشور میشود. مدیرعامل سازمان تدارکات پزشکی جمعیت هلالاحمر از اقدامات انجام شده جهت تامین ۲ میلیون و ۱۵۰هزار دوز واکسن آنفلوآنزا برای سال جاری خبر داد و گفت: این واکسنها از برندهای مرغوب اروپایی تامین خواهد شد و حداکثر تا ۲۰ روز آینده در تهران خواهد بود. دکتر حسن صفاریه در گفتوگو با ایسنا، درباره اقدامات جمعیت هلالاحمر برای تامین واکسن آنفلوآنزا در سال جاری با توجه به احتمال همزمانی «کووید-۱۹» با آنفلوآنزا، گفت: مدیریت بحث واردات واکسن با سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت است به طوری که سازمان غذا و دارو اعلام مناقصه کرد و سازمان تدارکات پزشکی هلالاحمر نیز در این مناقصه شرکت کرد. مدیرعامل سازمان تدارکات پزشکی افزود: جمعیت هلالاحمر در این مناقصه متعهد به تامین ۲ میلیون واحد دوز واکسن آنفلوآنزا برای سال جاری شده و موظف به واردات آن هستیم. وی در این باره افزود: همچنین از یک منبع دیگری هم ۱۵۰ هزار دوز وارد میکنیم و به این ترتیب سهم ما در واردات واکسن آنفلوآنزا برای سال جاری ۲ میلیون و ۱۵۰هزار دوز خواهد بود که از واکسنهای مرغوب برند اروپایی آن را تامین خواهیم کرد.
* بستری 1255 بیمار مبتلا به کرونا
سخنگوی وزارت بهداشت دیروز از شناسایی ۲۲۴۷ مورد جدید کرونا در کشور طی ۲۴ ساعت گذشته خبر داد و گفت: بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۲ هزار و ۲۴۷ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور شناسایی شدند که یکهزار و ۲۵۵ نفر از آنها بستری شدند. سیما ساداتلاری گفت: مجموع بیماران «کووید-۱۹» در کشور به ۳۴۵ هزار و ۴۵۰ نفر رسید. وی گفت: متاسفانه در طول ۲۴ ساعت گذشته، ۱۶۵ بیمار «کووید-۱۹» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۱۹ هزار و ۸۰۴ نفر رسید. به گفته وی، ۳۷۷۳ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند.
* مراقب داروهای قلابی کرونا باشید
مردم نباید به داروهای کرونا یا سایر داروها در بازار آزاد اعتماد کنند، چرا که این داروها بعضا قلابی است و مورد تایید وزارت بهداشت نیست. معاون غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی ایران با بیان اینکه داروهای بهبوددهنده بیماران کرونایی فقط در بیمارستانها توزیع میشود، گفت: داروهای خارج از بیمارستانها مورد تایید وزارت بهداشت نیست. فاطمه فتحی در گفتوگو با فارس درباره «توزیع داروی بهبوددهنده بیماران کرونا و پوشش بیمهای آن»، اظهار داشت: این داروها فقط توزیع بیمارستانی دارد و آنچه در سطح بازار دیده میشود، قاچاق و غیرمجاز است و مورد تأیید وزارت بهداشت نیست.
* خبرنگار
***
[کاهش شکننده آمار کرونا در تهران]
فرمانده ستاد مقابله با کرونای استان تهران با بیان اینکه تعداد مراجعهکنندگان به مراکز درمانی طی 2 هفته اخیر کاهش محسوسی داشته است، گفت: استمرار محدودیتها در پایتخت برای حفظ شرایط موجود نیاز است. علیرضا زالی در یک مصاحبه تلویزیونی تصریح کرد: میزان مراجعان سرپایی، بستری و فوتیها نسبت به 2 هفته قبل کاهش یافته است. وی افزود: همه فرودهای آماری ناشی از بیماری کرونا در تهران بسیار شکننده است و نباید یک تغییر آماری ظرف یک هفته منجر به این شود که فکر کنیم شرایط به ثبات قطعی رسیده است، بنابراین شرایط متفاوتی را در هفته آینده خواهیم داشت. فرمانده ستاد مقابله با کرونای استان تهران افزود: استفاده منظم شهروندان از ماسک و تاکید و ترویج شیوهنامههای بهداشتی در طول هفته اخیر در تحلیل آمار مراجعه بیماران به بیمارستانها تاثیرگذار بوده است، همچنین استفاده از ظرفیت مراکز جامع سلامت منجر به آن شده میزان مراجعه به بخشهای بستری هم تقلیل یابد. زالی اضافه کرد: محدودیتهای اعمالشده در تهران بویژه در حوزه ادارات که با یکسوم کارمندان کار میکنند، آثار چشمگیری در کاهش مراجعه به بیمارستانها داشته است و برای حفظ این شرایط محدودیتها باید در هفته آینده ادامه یابد.
***
وزارت بهداشت پروتکلهای لازمالاجرا برای برگزاری آزمون سراسری را ابلاغ کرد
کنکور بالاخره برگزار میشود!
با آنکه همچنان عدهای مخالف برگزاری کنکور در شرایط کرونایی هستند، روز گذشته وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دستورالعملهای بهداشتی لازم برای برگزاری کنکور سراسری را ابلاغ کرد. به گزارش «وطن امروز»، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی جدیدترین دستورالعملهای بهداشتی لازم برای برگزاری کنکور سراسری را ابلاغ کرد؛ این در حالی است که همین هفته گذشته رئیس مجلس از مخالفت با برگزاری کنکور در شرایط کرونایی که سلامتی داوطلبان را به خطر میاندازد صحبت کرده بود. وزارت بهداشت اما با وجود مخالفتهای اولیه انگار قرار است کنکور را برگزار کند و حالا شیوهنامه سفت و سختی را برای برگزاری آن منتشر کرده است. بر اساس این شیوهنامه، موارد زیر باید در حوزههای امتحانی کنکور سراسری رعایت شود.
* پروتکلهای لازمالاجرا برای «فاصلهگذاری اجتماعی»
حداقل فاصله ایمن 8/1 متری بین داوطلبان، کارکنان و افراد دیگر در تمام مبادی ورودی، خروجی، راهروها، محوطه، سالنها و کلاسهای حوزههای امتحانی رعایت شود. از تجمع داوطلبان در مقابل در ورودی و خروجی و سایر فضاهای حوزههای امتحانی جلوگیری شود. همراهان داوطلبان از تجمع مقابل در ورودی و خروجی و سایر فضاهای حوزه امتحانی اجتناب کنند. همراهان داوطلبان در صورت همراه داشتن وسیله نقلیه شخصی به منظور جلوگیری از تجمع در وسیله نقلیه خود استقرار داشته باشند. در صورت گستردگی محیط برگزاری آزمون (فاصله زیاد بین دانشکدهها در دانشگاه/ مؤسسه محل آزمون) و ضرورت استفاده از ماشینهای عمومی جهت تردد از جمله اتوبوس، مینیبوس و ون در هر ردیف یک نفر بنشیند و به صورت ضربدری و حداکثر از یکسوم تا یکچهارم ظرفیت خودرو استفاده شود. بین کابینهای امتحانی الکترونیک، نیمکت و صندلیهای داوطلبان در کلاسهای درس، راهروها و سایر محلهایی که برای آزمون در نظر گرفته شده، رعایت فاصله 8/1 متری الزامی است. مراقبین باید فاصله 8/1 متری با داوطلبان را رعایت کنند. متولیان بررسی کارت ورود به جلسه آزمون در بدو ورود و حین آزمون، ضمن حفظ فاصله ایمن از وسایل حفاظت فردی (ماسک و دستکش) استفاده کنند. قبل از برگزاری آزمون، تمام موارد مرتبط با فاصلهگذاری اجتماعی و پیشگیری از شیوع «کووید-19» از طریق پیامک، سایت سازمان سنجش، شبکههای اجتماعی، زیرنویس شبکههای تلویزیون، اخبار یا سایر روشهای الکترونیکی به داوطلبان اطلاعرسانی شود. از تجمع افراد در محوطه، لابی، آبدارخانه و سایر مکانهای عمومی اجتناب شود. برای افرادی که در فرم خوداظهاری یا در زمان برگزاری آزمون، بیماری کرونای خود را اعلام میکنند، مسؤولان مربوط موظفند مناسبترین شرایط ایمنی را از لحاظ فاصلهگذاری اجتماعی، ملزومات حفاظت فردی و تهویه مناسب محل آزمون برای داوطلبان مورد نظر ایجاد کنند. رابطان بعد از پایان آزمون، در تحویل پاسخنامهها و دفترچههای سوال به مسؤول مخزن در یک محل تجمع نکنند. تا جایی که امکان دارد آزمونهای کشوری به صورت غیرمتمرکز (هر داوطلب در شهر محل سکونت خود آزمون دهد) برگزار شود و از برگزاری آزمون به صورت متمرکز بهمنظور کاهش تردد بینشهری از شهرهای با وضعیت قرمز به شهرهای زرد، سفید و بالعکس اجتناب شود. داوطلبانی که از وسیله نقلیه شخصی استفاده نمیکنند، در صورت امکان از آژانسهای درونشهری برای رسیدن به محل آزمون استفاده کنند.
* غربالگری شاغلان
همه موظف هستند قبل از ورود به محل کار/ آزمون، فرم خوداظهاری را مبنی بر عدم وجود علائم تنفسی تکمیل کنند. بررسی روزانه علائم شاغلین انجام شود.
* اقدامات کنترلی سلامت محیط و کار
رعایت حفاظت فردی توسط داوطلبان و کارکنان از زمان خروج از منزل تا پایان برگزاری آزمون و خروج از حوزه توصیه و تأکید میشود. کارت ورود به جلسه آزمون به صورت الکترونیکی صادر شود. از پذیرفتن امانات و وسایل همراه داوطلبان در باجه امانات و نگهبانی خودداری شود. رعایت تمام نکات بهداشتی از قبیل استفاده از ماسک و شستوشوی دستها، استفاده از مواد ضدعفونیکننده مورد تأیید وزارت بهداشت و گندزدایی سطوح مطابق با دستورالعملهای مربوط از سوی وزارت بهداشت توسط کارکنان و داوطلبان آزمون الزامی است. همه داوطلبان ملزم به استفاده از لوازم شخصی هستند. رد و بدل کردن اشیا و وسایل بین داوطلبان ممنوع است. توزیع سوالات امتحانی باید توسط افرادی انجام شود که صحت سلامت آنها مورد تأیید ناظرین بهداشتی است. از قرار دادن سؤالات و پاسخنامه روی زمین خودداری شود.
* توزیع بستهبندیشده میانوعده غذایی
میانوعده غذایی بین داوطلبان و کارکنان به صورت بستهبندیشده توزیع شود. رد و بدل کردن نوشیدنی و خوراکی بین داوطلبان ممنوع است. استفاده از پارچ آب و لیوان در حوزه امتحانی ممنوع بوده و به هر داوطلب یک بطری آب آشامیدنی بستهبندی جهت مصرف تحویل شود.
ارسال به دوستان
رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به دنبال حمایت قانونی از رأیگیری پستی
چکش پلوسی علیه ترامپ!
گروه بینالملل: تقلب، فریب و ناامیدکردن جامعه آمریکا تاکتیک جدیدی است که دموکراتها معتقدند ترامپ برای انتخابات نوامبر در دستور کار قرار داده است. هر چند ترامپ از موضع قبلی خود درباره تعویق انتخابات عقبنشینی کرده اما همچنان با ترفندهای مختلف به دنبال این است ماهیت انتخابات پستی را زیر سوال ببرد و تحتالشعاع تصمیمات اجرایی خود قرار دهد. طی روزهای اخیر اتهاماتی علیه سرویس پستی آمریکا مطرح شده مبنی بر اینکه تغییرات سیاسی در این نهاد با هدف کند کردن عمدی روند رایگیری با نامه و از طریق پست انجام شده است. به همین دلیل نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا خواستار بازگشت نمایندگان به واشنگتن شده تا نشستی درباره این موضوع به صورت فوری برگزار شود. اگر چه دموکراتها عزم خود را جزم کردهاند با تمام قدرت در انتخابات نوامبر ترامپ را از کاخ سفید بیرون کنند و همه چهرههای سرشناس خود را وارد کارزار انتخاباتی بایدن کردهاند اما واقعیت این است که نظرسنجیها درباره صحت انتخابات آمریکا نشان میدهد بخش قابل توجهی از مردم این کشور در صحت انتخابات شک دارند. حال باید دید با توجه به فضای به وجود آمده در کمتر از 3 ماه مانده به زمان برگزاری انتخابات، آیا دموکراتها میتوانند در برابر این قبیل اقدامات ترامپ واکنش اثرگذار داشته باشند؟
به گزارش «وطن امروز»، نانسی پلوسی، رئیس دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا از اعضای این مجلس خواست زودتر از زمان برنامهریزیشده از تعطیلات تابستانی به واشنگتن بازگردند تا روی قانونی فوری با هدف حمایت از خدمات پستی آمریکا کار کنند. پلوسی همچنین از دموکراتها خواست روز سهشنبه در دفاتر اداره پست در حوزههای خود حاضر شوند تا حمایتشان را از سرویس پستی نشان دهند. پلوسی گفت: در دوران همهگیری کرونا، خدمات پستی در مرکز انتخابات قرار دارد. آمریکاییها نباید مجبور شوند بین سلامتی و رأی خود یکی را انتخاب کنند. وی افزود: شخص منصوب ترامپ برای اجرای خدمات پستی، تغییرات عملیاتی گسترده جدیدی ایجاد کرده که سرویس پستی را تنزل رتبه داده است. با بالاگرفتن تب انتخابات در آمریکا و فقدان نشانهای درباره کاهش آمار مبتلایان به کرونا در ایالاتمتحده آمریکا، دموکراتها تحت هدایت رئیس مجلس نمایندگان در حال تلاش برای خنثی کردن اقدامات رئیسجمهور آمریکا علیه سرویس پستی این کشور هستند که قرار است نقشی کلیدی در انتخابات ماه نوامبر ایفا کند. اعضای حزب دموکرات میگویند ترامپ در تلاش است با فشار علیه سرویس پستی که یکی از محبوبترین نهادهای دولتی این کشور است، انتخابات نوامبر را سرکوب کند. دموکراتها همچنین خواستار آن شدند رئیس پست هفته آینده در رابطه با اتهامات درباره سیاست تغییرات جدید که بحثبرانگیز شده و گفته میشود هدف از آن کند کردن روند رایگیری پستی است، پاسخگو باشد. این اقدامات در آستانه برگزاری مجمع ملی 2 حزب جمهوریخواه و دموکرات در 2 هفته پیش رو که از اهمیت برخوردار است، انجام میگیرد.
* ترامپ و انتخابات پستی
کمپین گسترده ترامپ علیه رایگیری پستی یکی از مهمترین اقدامات رئیسجمهوری آمریکا برای مقابله با دموکراتهاست.
ترامپ معتقد است انتخابات پستی منجر به بروز تقلب و سوءاستفاده دموکراتها خواهد شد. تغییر مقامات ارشد اداره خدمات پستی آمریکا از جمله انتصاب حامی مالی ترامپ به عنوان رئیس این اداره بخشی از تلاشهای ترامپ برای جایگزین کردن افراد مطیعتر در مقابل اهداف وی از جمله دشوارتر کردن رایگیری پستی است. از سوی دیگر انتقاد و مخالفت ترامپ با انتخابات پستی از زمان شیوع ویروس کرونا و مطرح شدن این طرح در ماههای اخیر شدت گرفته است. مخالفت ترامپ با انتخابات پستی تا جایی پیش رفته است که رئیسجمهور آمریکا اواخر ماه گذشته میلادی با انتشار توئیتی خواستار تعویق انتخابات شده بود. ترامپ در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: «با وجود رأیگیری پستی نه رأیگیری غیابی که خوب است، انتخابات ۲۰۲۰ نادرستترین و متقلبانهترین انتخابات خواهد بود. این باعث شرمساری بزرگی برای آمریکا خواهد شد. انتخابات را تا زمانی که مردم بتوانند بدرستی، امن و بدون خطر رأی بدهند به تعویق بیندازیم؟» رئیسجمهور آمریکا همچنین روز پنجشنبه اعلام کرد در حال ایجاد مانع در مقابل تلاش دموکراتها به منظور لحاظ بودجه برای خدمات پستی آمریکا و زیرساختهای انتخاباتی در لایحه جدید کمکی کروناویروس است؛ اقدامی که به گزارش «فرانس ۲۴» مانع رای دادن آمریکاییهای بیشتر به صورت پستی در دوران کرونا میشود. ترامپ در مصاحبه با شبکه فاکسبیزنس گفت، هدف دموکراتها از طرح بسته حمایتی کرونا تامین نیاز مالی ایالتها برای پرداخت هزینههای رایگیری پستی و کمک به اداره خدمات پستی برای برگزاری انتخابات پستی است که وی آن را «مزخرف» توصیف کرده است.
* دموکراتها و انتخابات پستی
دموکراتهای کنگره معتقدند ترامپ در حال تلاش برای ضربه زدن به سرویس پستی است تا بتواند از این طریق شانس خود را برای انتخاب دوباره بالا ببرد، زیرا او در نظرسنجیهای انتخاباتی از «جو بایدن» نامزد حزب دموکرات عقب است. دموکراتها ترامپ و حزبش را به تلاش برای سختتر کردن رایگیری برای آمریکاییها متهم میکنند و معتقدند هدف ترامپ در انتخابات نوامبر کاهش میزان مشارکت است. به گفته کارشناسان، نگرانی درباره ابتلا به «کووید-۱۹» مانع حضور نیمی از رایدهندگان آمریکایی پای صندوقهای رای در انتخابات سوم نوامبر خواهد شد. این در حالی است که آمریکا همچنان در صدر کشورهای جهان با بیشترین تعداد مبتلایان به کرونا و قربانیان این ویروس قرار دارد.
* شکایت ایالتهای تأثیرگذار از ترامپ
بر اساس گزارشها، ۷ ایالت آمریکا در حال بررسی اقامه دعوا علیه دولت ترامپ به منظور ممانعت از اقدامات وی علیه سرویس پستی این کشور هستند. طبق گزارش «واشنگتنپست»، ۶ ایالت ویرجینیا، پنسیلوانیا، مینهسوتا، ماساچوست، واشنگتن و کارولینای شمالی در حال مذاکره درباره چگونگی شکایت از دولت ترامپ به دلیل اقدامات وی برای کاستن از توانایی سرویس پستی آمریکا در پردازش آرای پستی هستند. به گزارش «بیزنس اینسایدر»، آنها میخواهند مانع تغییرات عملیاتی و همچنین محدودیتهای بودجهای شوند که میتواند روی انتخابات ریاستجمهوری پیشرو اثر بگذارد. در بین ایالتهای نام برده شده، ایالت ماساچوست، فرماندار جمهوریخواه دارد و سایر ایالتها را دموکراتها اداره میکنند. همچنین طبق گزارش روزنامه نیویورک تایمز، نیویورک هم در بین ایالتهایی است که به دنبال اقدام قانونی علیه رئیسجمهور آمریکاست. پنسیلوانیا، مینهسوتا و کارولینای شمالی جزو ایالتهایی هستند که هیچ کدام از 2 حزب اصلی و نامزدهای آنها پشتیبانی قاطع در آن ایالت ندارند تا بتوانند به آرای مجمع گزینندگان (الکترال کالج) آن ایالت اتکا کنند، در نتیجه آرایشان نقش تعیینکننده در نتیجه انتخابات ایفا میکند.
* اعتمادی به دولت فدرال نیست
بحرانهای اخیر آمریکا از جمله تظاهرات گسترده علیه نژادپرستی و همچنین شیوع ویروس کرونا، باعث عقب افتادن ترامپ در نظرسنجیها نسبت به رقیب دموکراتش جو بایدن شده است. در کنار این موارد اظهارات و اقدامات اخیر ترامپ درباره انتخابات، احتمال پیشبینی کارشناسان و دموکراتها درباره نیت جمهوریخواهان و ترامپ برای تقلب در انتخابات نوامبر 2020 را تقویت میکند. در همین زمینه روزنامه آمریکایی یواسای تودی، فریب دادن رایدهندگان و ناامید کردن آنها را از جمله اقدامات ترامپ برای تقلب در انتخابات توصیف کرد و نوشت: دیگر اعتمادی به دولت فدرال برای نظارت بر انتخابات نوامبر نداریم. جملات و اقدامات تکراری رئیسجمهور آمریکا، دادستان کل او و رهبران حزب جمهوریخواه نشان میدهد نه تنها به دنبال فریب رایدهندگان هستند تا پیروزی خود را تضمین کنند، بلکه ترامپ و متحدانش در داخل به شیوههای متعدد و به عنوان بخشی از تلاشهای گسترده و نظاممند، فریب رایدهندگان آمریکایی و تضعیف دموکراسی در این کشور را هدف قرار دادهاند.
* حضور پرقدرت دموکراتها در کنگره حزب
با وجود نگرانیها درباره بروز تخلف و تقلب در انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا، دموکراتها از دیروز با برگزاری همایش انتخاباتی 4 روزه در «میلواکی» ایالت «ویسکانسین» دور جدیدی از فعالیتهای کمپین انتخاباتی بایدن را کلید زدند. در همین حال طبق نظرسنجیها جو بایدن، نامزد دموکراتها همچنان در نظرسنجیها نسبت به رقیب خود پیشتاز است. همایش 4 روزه دموکراتها که تا روز پنجشنبه ادامه خواهد یافت، به منظور معرفی رسمی نامزد انتخاباتی ۲۰۲۰ برگزار میشود؛ همایشی که برخلاف انتخابات گذشته آمریکا و تحت تاثیر شیوع کرونا به صورت مجازی و متفاوت از قبل خواهد بود. جو بایدن و کامالا هریس نیز به صورت مجازی و از «ویلمینگتون» ایالت «دلاور» با انجام سخنرانی (هریس روز چهارشنبه و بایدن روز پنجشنبه) نامزدی این حزب برای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ آمریکا را خواهند پذیرفت. میشل اوباما، برنی سندرز، بیل کلینتون، جان کری، باراک اوباما، نانسی پلوسی و هیلاری کلینتون نیز از جمله سخنرانان این همایش ۴ روزه خواهند بود. همایش حزب جمهوریخواه نیز پس از حزب دموکرات از ۲۴ تا ۲۶ ماه آگوست (سوم تا ششم شهریورماه) در شهر «شارلوت» واقع در ایالت کارولینای شمالی برگزار میشود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|