|
در پرونده ویلموتس 8 متهم به دادسرا معرفی شدند
با اتمام بررسیها در پرونده اقدامات دخیل در موضوع قرارداد فدراسیون فوتبال با سرمربی سابق تیم ملی، این گزارش نهایی و دیروز (شنبه) برای دادستان عمومی و انقلاب تهران ارسال شد. در این پرونده 8 نفر به اتهام اهمال منجر به تضییع و ایجاد دین بر ذمه فدراسیون و ورود خسارت به اموال دولتی و حقوق عمومی و تضییع آنها، به دادستان عمومی و انقلاب تهران معرفی شدند.
ارسال به دوستان
علی لطیفی در گفتوگو با «وطن امروز» درباره قرارداد ویلموتس:
مقصر وزارت ورزش است
زهره فلاح زاده: لیگ نوزدهم با قهرمانی پرسپولیس، نایب قهرمانی استقلال و سقوط ۲ تیم بوشهری به لیگ یک به پایان رسید. «وطن امروز» برای بررسی لیگ، داربی پیشرو در جام حذفی و قرارداد جنجالی مارک ویلموتس با تیم ملی ایران، با علی لطیفی، بازیکن سابق تیم ملی و استقلال گفتوگو کرد. لطیفی ماندن فرهاد مجیدی برای فصل بعد را در گرو برد استقلال در داربی نیمه نهایی جام حذفی میداند. او همچنین معتقد است وزارت ورزش مقصر اصلی بستن قرارداد فدراسیون فوتبال با ویلموتس، سرمربی تیم ملی ایران است.
***
* لیگ نوزدهم به پایان رسید؛ ارزیابی شما از لیگ امسال چیست؟
لیگ امسال تحت تأثیر بیماری «کووید-۱۹» بود که باعث شد فوتبال ما که به لحاظ سختافزاری هم مشکلاتی دارد، تحت فشار عجیبی قرار بگیرد. اگر بخواهیم بحث فنی داشته باشیم، یکی از برندههای لیگ امسال بدون شک پرسپولیس است که یحیی گلمحمدی مسیر موفق برانکو و کالدرون را ادامه داد، بویژه در فاز دفاعی. اگر فوتبال اروپا را ببینیم، همواره در لیگهای معتبر تیمهایی قهرمان میشوند که گل خورده کمتری دارند تا اینکه گلزده بیشتری داشته باشند. مهمترین فاکتور پرسپولیس برای قهرمانی، گل خورده کمتر بود. دومین تیم برنده، فولاد بود. زوج سعید آذری (مدیرعامل باشگاه) و جواد نکونام (سرمربی) در بخش مدیریت و مسائل فنی موفق بودند. استقلال هم که با استراماچونی شروع کرد و هنوز هم مشخص نشده در وزارت ورزش چه اتفاقی افتاد که باعث رفتنش شدند، با فرهاد مجیدی لیگ را تمام کرد که البته مجیدی هم در سمت مربیگری استقلال نمره قبولی گرفت. ۲ تیم بازنده هم سپاهان و تراکتور بودند؛ تیمهایی که بیشترین هزینه را در فصل نقل و انتقالات داشتند اما در گرفتن جام ناکام ماندند. امیر قلعهنویی، سرمربی سپاهان سالهاست دیگر جامی به دست نمیآورد. اصفهانیها همه امکانات را در اختیار این مربی گذاشتند اما او نتوانست به موفقیت برسد. دلیل اصلی ناکامی تراکتور را هم سوءمدیریت میدانم که تغییرات زیادی انجام می دهند. مربیان بسیاری روی نیمکت این تیم نشستند که از آنها حمایت نشد و بازیکنان زیادی به شکل عجیبی به این تیم آمدند و رفتند. در کل لیگ جذابی ندیدیم و پدیدهای نداشتیم. بزرگترین معضل لیگ ما فسادهایی است که گریبانگیر فوتبال ما شده است.
* درباره امیر قلعهنویی صحبت کردید؛ خیلیها میگویند دوران مربیگری او تمام شده است، نظر شما چیست؟
من چنین اعتقادی ندارم، بلکه بر این باورم امیر قلعهنویی با تغییر برنامه و فرم کاری میتواند پوستاندازی کند. او مربی باهوشی است و مدیریت قویای دارد. اگر اطرافیانش را ببیند، دلیل ناکامیهایش را میتواند پیدا کند. باید ببیند چه اتفاقی افتاده که دیگر روی او حساب باز نمیکنند. قطعا اگر به دنبال پاسخ این سوالات برود، میتواند باز هم عرض اندام کند.
* آقای گل لیگ امسال شیخ دیاباته، مهاجم اهل مالی استقلال شد؛ بازیکنی که در نخستین حضورش در ایران توانست گلزنترین مهاجم لیگ شود، عملکرد او را چطور دیدید؟
بدون شک دیاباته یک سر و گردن از فوتبال ما بالاتر است. بعد از ابراهیم توره، دیاباته بهترین مهاجم خارجی است که وارد فوتبال ما شده است. او بازیکن فوقالعادهای است و اعتقاد دارم اگر شرایط بدنیاش خوب باشد و استقلال بتواند او را حفظ کند، یکی از عوامل موفقیت تیم در لیگ و آسیا خواهد شد.
* ۳ روز دیگر داربی پایتخت در مرحله نیمه نهایی جام حذفی برگزار میشود و به هر حال یک تیم در صورت باخت حذف میشود. قطعا شرایط این بازی با دیگر بازیهای این ۲ تیم فرق میکند؛ داربی را چطور میبینید؟
شانس برد در داربی را همیشه ۵۰-۵۰ میدانم. مهمترین دلیل برای موفقیت در داربی بحث روحی- روانی و انگیزشی تیمهاست. تحت هر شرایطی بازیکنان در زمین مسابقه انگیزه بالایی دارند. آنها برای اینکه مورد غضب هواداران قرار نگیرند، با تمام وجود در زمین حاضر میشوند. دومین فاکتور موفقیت در این دیدار بحث آمادگی جسمانی است. تیمی که از نظر بدنی شرایط خوبی داشته باشد و جنگهای میانه میدان را ببرد، بر حریفش غالب میشود. سومین فاکتور هم تمرکز است. نقش مربیان در داشتن تمرکز تیمی بسیار مهم است. بعد از این ۳ فاکتور تازه بحث فنی میتواند به برتری تیمها کمک کند.
* گفتید بحث فنی؛ فکر میکنید از نظر فنی مجیدی میتواند تیم گلمحمدی را شکست دهد؟
نیمکت پرسپولیس را با توجه به افرادی که حضور دارند، نسبت به نیمکت استقلال با تجربهتر میبینم. پرسپولیس آرامش بیشتری هم برای این دیدار دارد، چرا که لیگ را فتح کرده است و اگر هم بازی را ببازد فشاری روی تیم نخواهد بود. هر چند آنها هم میخواهند پیروز داربی باشند. اما فشار زیادی روی فرهاد مجیدی است. غیر بحث برد یا باخت داربی، بحث ماندن یا نماندن او هم مطرح است. اگر مجیدی بتواند در داربی پیروز شود، پایههای مربیگریاش برای فصل آینده را محکم میکند اما اگر این اتفاق نیفتد، نیمکت مجیدی لرزان خواهد شد.
* نظر خود شما درباره ماندن یا نماندن فرهاد مجیدی در فصل بعد چیست؟
توقعات هواداران پس از حضور موفق استراماچونی و گرفتن نتایج خوب زیاد شده است، البته مجیدی هم توانست در ۲ بازی بزرگ مقابل سپاهان در لیگ و حذفی پیروز شود تا باعث استعفای قلعهنویی شود. فرهاد در آن ۲ بازی با یک تیر ۲ نشان زد؛ هم افرادی که میخواستند قلعهنویی را مجدد وارد باشگاه کنند کنار رفتند تا فرهاد رقیبی برای فصل بعد نداشته باشد و هم او برنده بازی بزرگ شد. در صورت کنار رفتن فرهاد، استقلال با یک چالش بزرگ روبهرو خواهد شد، چون هم فرهاد آلترناتیوی ندارد و هم اینکه جذب مربی خارجی در فصل آینده ممنوع شده است.
* به نظرتان قانون جذب مربی و بازیکن خارجی به کمک تیمهای ما میآید؟ شما موافق این قانون جدید هستید؟
من میتوانم درباره این سوال این شعر را بخوانم: گنه کرد در بلخ آهنگری/ به شوشتر زدند گردن مسگری. شکی در این نیست که در فوتبال ما فساد رخ داده است، بویژه در ۲ تیم استقلال و پرسپولیس اما به جای اینکه بدرستی این موضوع را دنبال و پیگیری کنیم، در حال پاک کردن صورت مسأله هستیم. کاملا مخالف این قانون هستم. هر چند شاید این قانون به نفع من علی لطیفی باشد که بتوانم در لیگ ایران کار کنم اما من به فکر پیشرفت فوتبال کشورم هستم نه خودم. ما باید افراد فاسد را بازداشت کنیم و پول بیتالمال را به خزانه بازگردانیم. باید اجازه دهیم مربیان و بازیکنان خارجی قدرتمند به فوتبال ما بیایند. مشکل ما همیشه این بوده که مدیران ناکاربلد دنبال خارجیهای ضعیف و بیکیفیت رفتند و به این ترتیب به دزدیهای خود ادامه دادند.
* هواداران استقلال همچنان منتظر بازگشت استراماچونی هستند؛ موافق حضور مجدد این مربی هستید؟
من از همان روزهای اول که استراماچونی در ایران حضور داشت و نتایج خوبی هم نمیگرفت، به عنوان تنها کارشناس از او تعریف میکردم، چون سبک بازی تیمش مشخص بود که میتواند در ادامه نتیجه بگیرد اما بازگشت استراماچونی نباید به گونهای باشد که شخصیت فوتبال ما خرد شود. اگر قرار باشد شخصیت وطن ما، مردم ما و در نهایت فوتبال ما زیر سوال برود، حتی حاضر نیستم گواردیولا هم به ایران بیاید.
* سؤال آخر درباره قرارداد جنجالی مارک ویلموتس، سرمربی سابق تیم ملی ایران است. 170 میلیارد تومان باید به این مربی که کارنامه درخشانی هم در تیم ملی ما نداشت و مدت کمی در ایران حضور داشت، بپردازیم؛ مقصر اصلی بستن این قرارداد چه کسی است؟
مقصران وزارت ورزش و دولت هستند که مدیرانی را در رأس فوتبال ما میگذارند که تعهد و تخصصی ندارند. افرادی که در قرارداد ویلموتس فساد کردند، باید یک بار برای همیشه جوابگو باشند. این چه قراردادی بود که با این مربی بسته بودند؟ موافق دادگاهی کردن افرادی هستم که نه فقط در این پرونده، بلکه در پروندههای شفر، سرمربی استقلال، جونیور بازیکن پرسپولیس و... فساد کردهاند.
ارسال به دوستان
پشتپرده قرارداد حرفهای خواهران منصوریان
هیاهو برای رفتن از ووشو
خواهران منصوریان در روزهای گذشته با امضای قراردادی ورود خود را به مسابقات حرفهای رزمی اعلام کردند. شهربانو، الهه و سهیلا منصوریان با عقد قرارداد با یک سازمان آمریکایی به نام «PRIDELAN» قرار است از این پس در قفس MMA یا همان مبارزات ترکیبی رزمی مبارزه کنند. این سازمان در بخش مدیریت برگزاری مبارزات حرفهای فعالیت دارد و بیشتر سراغ رزمیکاران آماتوری میرود که در رشته خود نام و آوازهای دارند تا آنها را در مسیر حرفهای و البته کسب درآمد دلاری قرار دهد. البته که سود بیشتر این دست مبارزات به جیب برگزارکننده میرود تا ورزشکار! هر چند سالها قبل امیر علی اکبری به عنوان نخستین ایرانی به این سازمان پیوست و خواهران منصوریان قدم در مسیری گذاشتند که وی سالها قبل گذاشت ولی بر اساس اطلاعات کسب شده، قرارداد آنها 6 ماهه است. اما باید اشاره کنیم که نخستین مبارزه آنها در قفس حرفهای MMA، به منزله خداحافظی از دنیای قهرمانی ووشو است، چرا که بر اساس قانون فدراسیون جهانی، بازگشت یک ورزشکار حرفهای به مسابقات این رشته ممنوع است. در واقع حاشیههای اخیر خواهران منصوریان برای خداحافظی از ووشو و حضور در مبارزات حرفهای بود و با اعلام این قرارداد، عملا وارد فاز اجرایی شد و به واقعیت پیوست تا همانند گذشته، این کار آنها نیز با هیاهو همراه باشد. اما نکته دیگری که وجود دارد، مبارزه با حجاب اسلامی است، در رقابتهای حرفهای MMA استفاده از پوشش مقنعه ممنوع است و برای بانوانی که قصد دارند در این شرایط مبارزه کنند، پوشش خاصی در نظر گرفته شده است که آن نیز شرایط خاصی خواهد داشت. از سوی دیگر احتمال دارد الهه منصوریان بزودی در لیگ ONE CHAMPIONSHIP یعنی جایی که علی اکبری مبارزه میکند، به عنوان نخستین دختر ایرانی در این سازمان به داخل قفس مبارزه برود.
ارسال به دوستان
اخبار
نشست سعادتمند با استراماچونی
مدیرعامل باشگاه استقلال برای برگزاری نشست با سرمربی پیشین تیم فوتبال این باشگاه راهی ایتالیا شده و قصد دارد در جلسهای با استراماچونی مذاکراتی را با وی انجام دهد. به گزارش مهر، رقابتهای نوزدهمین دوره لیگ برتر در شرایطی با نایبقهرمانی استقلال به پایان رسید که این تیم باید چهارشنبه هفته جاری در مرحله نیمهنهایی جام حذفی به مصاف پرسپولیس برود. در شرایطی که از چند هفته قبل خبرهایی درباره مذاکره مسؤولان باشگاه استقلال با آندره آاستراماچونی منتشر شده بود و البته مورد تایید رسمی قرار نگرفت، خبرنگار مهر کسب اطلاع کرد مدیرعامل این باشگاه جمعهشب راهی ایتالیا شده است تا برای تسویهحساب با سرمربی پیشین آبیپوشان نشستی را برگزار کند. بر اساس اطلاعات، احمد سعادتمند به همراه مهدی نوروزی، معاون اقتصادی باشگاه استقلال راهی ایتالیا شده و قرار است در نشستی با آندرهآ استراماچونی گفتوگوی مستقیمی با وی داشته باشد. گفته میشود سعادتمند برای انجام تسویهحساب و توافق بر سر پرداخت مطالبات استراماچونی به ایتالیا سفر کرده است اما برخی از نزدیکان باشگاه مذاکره برای بازگشت وی به ایران را هم دور از ذهن نمیدانند.
***
جزئیات پیشنهاد سعودیها به رسن اعلام شد
یک رسانه عراقی رقم پیشنهاد باشگاه سعودی برای جذب هافبک پرسپولیس را اعلام کرد. به گزارش فارس، علی نوری، سردبیر مجله فوتبال عراق در توئیترش از پیشنهاد یک باشگاه فوتبال عربستانی به بشار رسن، هافبک عراقی پرسپولیس خبر داد. در جدیدترین خبر در این زمینه، سایت «اخبار الکره العراقیه» از مبلغ پیشنهاد این باشگاه متمول سعودی به رسن پرده برداشت. طبق ادعای این رسانه عراقی، باشگاه عربستانی پیشنهاد 3 میلیون ریالی(18 میلیارد تومان) به هافبک پرسپولیس داده است. قرارداد رسن با پرسپولیس تا پایان مسابقات جام حذفی اعتبار دارد و این بازیکن بعد از این بازیها به عنوان بازیکن آزاد میتواند به هر تیمی منتقل شود. رسن در کارنامه خود 3 بار قهرمانی با سرخپوشان در لیگ ایران را دارد.
***
سویا قهرمان لیگ اروپا شد
سویا توانست با برتری برابر اینتر بار دیگر قهرمان لیگ اروپا شود. در دیدار نهایی لیگ اروپا 2 تیم اینتر ایتالیا و سویای اسپانیا برابر هم قرار گرفتند که این دیدار با برتری ۳ - ۲ سویا و قهرمانی این تیم همراه بود.
اینتر خیلی زود در دقیقه ۵ بازی به گل رسید. روملو لوکاکو، مهاجم بلژیکی اینتر توانست از روی نقطه پنالتی برای تیمش گلزنی کند ولی در ادامه لوک دی یانگ 2 بار دروازه اینتر را گشود. نراتزوری اما در دقیقه ۳۵ توانست گل تساوی را به ثمر برساند. این بار دیگو گودین، مدافع اروگوئهای سابق اتلتیکومادرید توانست برای اینتر گلزنی کند تا نیمه اول با تساوی ۲ - ۲ خاتمه یابد. در نیمه دوم بازی اینتر برای زدن گل برتری پیش کشید ولی این سویا بود که توانست به گل برتری برسد و دروازه اینتر را باز کند. در این صحنه البته جاگیری لوکاکو اشتباه بود و توپ با برخورد به او وارد دروازه شد تا سویا با برتری ۳ - ۲ برابر اینتر، قهرمان لیگ اروپا شود. گل سوم سویا به نام دیگو کارلوس ثبت شد.
سویا تاکنون ۵ بار قهرمان جام یوفا و لیگ اروپا شده بود و حالا با ۶ قهرمانی رکورددار این رقابت هاست.
ارسال به دوستان
ماجرای درخواست تعویق داربی از سوی سرخابیها
مرغ یک پای سازمان لیگ فوتبال
مرحله نیمهنهایی جام حذفی روز چهارشنبه برگزار خواهد شد و 4 تیم پرسپولیس، استقلال، نفت مسجدسلیمان و تراکتور با انگیزههای متفاوت ولی با هدفی یکسان یعنی قهرمانی در این رقابتها، پا به این مرحله میگذارند. شاگردان فرهاد مجیدی در ۱۰ بازی آخرشان (۹ بازی در لیگ برتر و یک دیدار در جام حذفی) بدون شکست بودهاند. البته شکستناپذیری در این ۱۰ دیدار به معنای کسب نتایجی که هواداران استقلال از تیمشان توقع دارند نبوده و آبیپوشان در 5 دیدار به تساوی رسیدند و 5 دیدار را بردهاند. همین مساله باعث شد که ضمن به اما و اگر کشانده شدن نایبقهرمانی این تیم به هفتههای پایانی، پرسپولیس هم زودتر به قهرمانی لیگ برتر برسد. مشکل اصلی استقلالیها برای دیدار چهارشنبه مقابل پرسپولیس، وضعیت مبهم علی کریمی و روزبه چشمی به عنوان 2 بازیکن تاثیرگذار این تیم است. طبق صحبتهای دکتر ستوده، پزشک استقلال، این 2 بازیکن در حال گذراندن مراحل درمانیشان هستند و هنوز تکلیفشان برای بازی با پرسپولیس مشخص نیست. در این بین قرار بود 2 باشگاه استقلال و پرسپولیس برای تعویق داربی حذفی به سازمان لیگ درخواست دهند اما در نهایت فقط استقلالیها درخواست دادند. یحیی گلمحمدی، سرمربی پرسپولیس در استوری اینستاگرامی که جمعهشب منتشر کرد، درباره تعویق داربی روز چهارشنبه نوشت: بنا به دلایلی تعویق بازی پیشنهاد شد ولی به دلایل دیگر داربی انجام خواهد شد. در هر صورت سازمان لیگ فوتبال اعلام کرد به دلیل حضور سرخابیها در تاریخ ۲۴ شهریور در لیگ قهرمانان آسیا نمیتواند نیمهنهایی جام حذفی را به تعویق بیندازد و به همین دلیل تعویق این دیدار منتفی به نظر میرسد. استقلال با نایبقهرمانی در لیگ برتر توانست سهمیه پلیآف لیگ قهرمانان آسیا را کسب کند اما میداند با قهرمانی در جام حذفی میتواند ضمن راضی کردن نسبی هوادارانش، سهمیه مرحله گروهی آسیا را هم به دست بیاورد. البته راه دیگری هم برای کسب سهمیه مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا برای استقلالیها وجود دارد که برای آنها بسیار تلخ است و آن، قهرمانی پرسپولیس در جام حذفی است که قطعا به مذاق هواداران این تیم خوش نمیآید.
* داربی قطعاً به تعویق نمیافتد
مسؤول برگزاری مسابقات جام حذفی نسبت به احتمال لغو داربی پایتخت در نیمهنهایی این مسابقات واکنش نشان داد. امیرحسین روشنک در گفتوگو با مهر، درباره درخواست سرمربیان استقلال تهران و پرسپولیس مبنی بر تعویق زمان برگزاری داربی پایتخت در نیمهنهایی جام حذفی فوتبال کشور گفت: باشگاه استقلال تهران نامهای رسمی ارسال کرد که جلسهای را بابت آن در سازمان لیگ داشتیم. با این حال باشگاه پرسپولیس به طور شفاهی چنین درخواستی را مطرح کرد. مسؤول برگزاری مسابقات جام حذفی تاکید کرد: قطعا با تعویق زمان برگزاری داربی در زمان دیگر مخالف هستیم و این موضوع را به مسؤولان هر ۲ باشگاه نیز اعلام کردیم. وی درباره دلایل عدم موافقت با تعویق زمان برگزاری بازی بین تیمهای فوتبال استقلال و پرسپولیس در نیمهنهایی جام حذفی تاکید کرد: به هر حال برنامهریزیهایی را انجام دادیم که امکان تغییر آن با توجه به تقویمی که تیمها در لیگ قهرمانان آسیا و همچنین شروع فصل آینده لیگ برتر دارند امکانپذیر نیست. روشنک تصریح کرد: اگر نتوانیم الان بازیهای نیمهنهایی و فینال را برگزار کنیم دیگر فرصتی نخواهیم داشت تا جام حذفی را برگزار کنیم. نمیتوانیم به تیمهای تراکتور و نفت مسجدسلیمان بگوییم که خودشان را در تعطیلات، آماده نگه دارند تا استقلال و پرسپولیس از لیگ قهرمانان بازگردند و بازی را در دوران بدنسازی آنها برگزار کنیم. روشنک راجع به محل برگزاری دیدار فینال اعلام کرد: قرار است ظرف ۲ روز آینده به شیراز برویم تا از چمن استادیوم پارس بازدید کنیم. گزینه اول، این ورزشگاه است.
ارسال به دوستان
تزلزل و ناهماهنگی دولت در مسألهشناسی معضل اقتصادی
مهدی طغیانی*: یکی از مسائل اصلی که این روزها کشور با آن مواجه است، مساله اقتصاد است که به طور معمول دولت و مجلس به عنوان منتخبان ملت متعهد هستند در این زمینه اقدامات مثبتی انجام دهند اما اینکه چه اقداماتی در زمینه اقتصادی باید انجام پذیرد که گرهای از مشکلات مردم باز شود، امری مهم است.
ایدههای مختلفی در این زمینه وجود دارد که دقیقا گره مشکلات معیشتی مردم چگونه قابل گشایش است. در مجلس، مسالهشناسی گره معیشتی مردم به این صورت پیش رفته است که برای اینکه بتوان مشکلات اقتصادی را حل کرد باید کارهایی را در کوتاهمدت و کارهایی را در میان مدت و بلندمدت انجام داد. در کوتاهمدت، باید این را در نظر گرفت که مردم دچار مشکلات اقتصادی حاد مثل گرانی مسکن هستند.
این مساله را اگر بخواهیم به شکل ریشهای حل کنیم باید بر احداث واحدهای مسکونی برنامهریزی کرد. این راهکار حداقل یکی، دو سال بعد پاسخگو خواهد بود، در حالی که در برنامههای کوتاهمدت نمیتوان به مشکل مسکن مردم حداقل تا ۲ سال آینده بیتفاوت بود.
لذا مجلس به این سمت حرکت کرده که بر احتکار مسکن مالیات وضع کند کما اینکه در سایر کشورها نیز این مالیات وجود دارد.
این مسالهشناسی و پاسخ به مساله کمک میکند که اگر قرار است پدیدهای را حل کنیم این پدیده خود به یک مساله بغرنج دیگر تبدیل نشود.
در برنامههای میان و بلندمدت نیز مجلس روی طرح ساخت و ساز مسکن و ساماندهی آن در تلاش است و در این زمینه، یکی از برنامهها، ساخت 6 میلیون واحد جدید است. همچنین حذف هزینه زمین از هزینههای تمام شده و طرحهایی از این قبیل هم وجود دارد که مجلس به دنبال آن است. امروز یکی از مشکلات موجود در اقتصاد، نقدینگی فراوانی است که توسط نظام بانکی در کشور ایجاد شده و در حوزههای غیرمولد در حال چرخش است و به نوعی به رقیب بخش مولد اقتصاد تبدیل شده است به طوری که در بخش مولد اقتصاد سرمایهگذاری نمیشود، چون اگر بخواهند سرمایههای خود را در این بخش به حرکت دربیاورند، رقبای سودآورتر و با منفعت بیشتری دارند مثل ارز، طلا، خودرو و زمین.
باید به سمت مالیات بر عایدی سرمایه حرکت کنیم؛ مالیاتی که از هفته آینده در کمیسیون اقتصادی به آن پرداخته خواهد شد. اما این مسالهشناسی در دولت به گونه دیگری است.
چیزی که رئیسجمهور تحت عنوان گشایش اقتصادی یا یک گشایش بزرگ برای مردم مطرح میکند، این است که نفت را برای سال آینده به دلار امروز و به قیمت نفت امروز بفروشیم و 2 سال بعد به قیمت نفت و دلار آینده بخریم، یعنی بازخرید کنیم.
این یعنی عملا ۲ متغیر در این خرید و فروش وجود دارد؛ قیمت نفت و قیمت ارز. این دو در هم ضرب میشوند. یعنی یک پدیده عجیب و غریبی است که ۲ سال دیگر که اساسا نمیدانیم قیمت نفت و دلار چقدر است، متعهد به بازخرید نفت میشویم.
این یعنی ایجاد یک بدهی که حد و اندازه آن مشخص نیست و بر پایه احتمالات است. اما مشخص است چنین طرحی به دنبال آن است که ریال را امروز دریافت کرده و مشکلات کشور را حل کند. حجم این بدهی در آینده مشخص نیست ولی دولت آینده موظف خواهد بود این بدهی را پرداخت کند و فشار بسیار مضاعفی به مردم خواهد آمد چرا که منابع دولت برای بازپرداخت این بدهیها محدود است، ضمن اینکه دولت بعدی از محل فروش نفت هیچ عایدیای نخواهد داشت چون نفت از پیش فروخته شده است.
پیرامون این ایده حواشی بسیاری به وجود آمد. در بین سران قوا اختلاف نظر شدید بین رئیس مجلس و رئیس قوهقضائیه از یک سو و رئیسجمهور از سوی دیگر، پیش آمد. ایدههای دیگری هم مطرح شد و به آن بسیار پرداخته شد.
خطی که در چند ماه گذشته پیرامون حل مساله توسط دولت دنبال شد، این بود که فروش داراییهای دولت در بازار سرمایه را تبدیل به منابع کنیم و با این کسب منابع کسری بودجه دولت را جبران کنیم. این خط به جایی رسید که دولت سیگنالهای قوی درباره بازار سرمایه داد؛ مردم این را به عنوان گزینه بسیار جذاب برای سرمایهگذاری خود انتخاب کردند و آنقدر در این تنور دمیده شد که حتی کارشناسانی که بسیار خوشبینانه به بازار نگاه میکردند و درباره رشد عجیب و غریب قیمتها سکوت کرده بودند را هم به واکنش واداشت اما در ادامه همین خط در بحث مدیریت بازار دولت هم پابرجا نماند؛ بیثباتیها و تردیدهای مدیریتی در بازار باعث لطمه خوردن به اعتماد سرمایهگذاران شد.
متاسفانه در قضیه واگذاری صندوقهای قابل معامله در بورس بشدت در درون دولت ناهماهنگیهایی دیده شد که این ناهماهنگیها به صورت بیانیه و تکذیبیه و تکذیب تکذیبیه(!) بازار را متلاطم کرد.
در مسالهشناسی یک معضل اقتصادی، راهکار رفع و پس از آن قاطعیت و مدیریت درست برای پیگیری امور، متاسفانه در دولت دچار تزلزل و ناهماهنگی هستیم.
این ناهماهنگیها در این شرایط اقتصادی بویژه در دوران تحریم برای کشور مضر است، از این رو امیدواریم این ناهماهنگیها به پایان برسد و شاهد هماهنگی ۳ قوه در شناسایی مساله و پیگیریها تا حصول نتیجه باشیم؛ انشاءالله.
*سخنگوی کمیسیون اقتصادی / نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی
ارسال به دوستان
چینخوردگی سلطه یکدست آمریکایی
محمود نورانی*: آﻧﭽﻪ ﻣﺎ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻧﻈﺎم ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠل ﻣﻰﺷﻨﺎﺳﻴﻢ، در ﻣﻌﻨﺎى ﻣﺘﻌﺎرف آن، اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ از دوﻟﺖ - ﻣﻠﺖﻫﺎﺳﺖ ﻛﻪ در وﺿﻌﻴﺘﻰ آﻧﺎرﺷﻴﻚ (ﻓﻘﺪان اﻗﺘﺪار ﻓﺎئقه ﻣﺮﻛﺰى) رواﺑﻂ ﻣﻴﺎن ﺧﻮد را ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪاى ﺗﻨﻈﻴﻢ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﻠﻰ (ﺑﻘﺎ، اﻣﻨﻴﺖ و در وهله ﺑﻌﺪ ﺷﻜﻮﻓﺎﻳﻰ) آنها را ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻛﻨﺪ. ﺷﻜﻞﮔﻴﺮى و ﺗﻜﺎﻣﻞ اﻳﻦ ﻧﻈﺎم، ﺗﺎرﻳﺨﻰ 200 ﺳﺎﻟﻪ دارد ﻛﻪ در ﭼﺎرﭼﻮب ﻧﻈﻢ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ و ﻋﻤﺪﺗﺎ ﺗﻮﺳﻂ ﻗﺪرتﻫﺎى ﺑﺰرگ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﭘﻴﺪاﻳﻰ و ﻛﺎرﻛﺮد ﻧﻈﻢ/ ﻧﻈﺎم ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ ﺑﺮ دوﻟﺖ- ﻣﻠﺖﻫﺎ و ﻗﺎﺑﻠﻴﺖﻫﺎیشان ﺑﺮاى ﺣﻔﻆ ﺑﻘﺎ و ﺗﺄﻣﻴﻦ اﻣﻨﻴﺖ ﻛﺸﻮر در ﺑﺮاﺑﺮ ﻣﺴﺎﺋﻞ و ﭼﺎﻟﺶﻫﺎى ﺑﺮآﻣﺪه از رواﺑﻂ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ اﺳﺘﻮار ﺑﻮده اﺳﺖ.
در واقع آنچه در این روزها با شیوع ویروس کرونا به وقوع پیوسته، تهدیدی بزرگ برای امنیت و حکمرانی جهان به بار آورده است. شیوع سریع جهانی این ویروس، علاوه بر ایجاد فضای ترس و نگرانی حاد برای عموم مردم در فضاهای جغرافیایی مختلف، اکثریت غالب حکومتها و حتی حکومتهای توسعهیافته و فراصنعتی غربی را نیز با چالشهای جدی اقتصادی- اجتماعی و فضای جدید امنیتی مواجه کرده و نظامهای مختلف بهداشتی و درمانی آنها را در بوته آزمون قرار داده است.
توقف اجباری یا کاهش اجتنابناپذیر بسیاری از فعالیتهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی دینی در سطوح محلی، فروملی، ملی و بینالمللی که به سبب شیوع ناگهانی بیماری کرونا حادث شده و منجر به بروز پیامدهای منفی در سطح خرد و کلان شده است، موجب شد برخی صاحبنظران با ارتقای سطح تأثیرگذاری این رخداد در الگوی زیستمان بشری به جایگاه شتاب دهنده تاریخساز، از عصر «پساکرونا» یاد کنند؛ عصری که تجدیدنظر یا تغییر در الگوهای کنونی حکمرانی و زیست اجتماعی و تعاملات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی در سطح «ملی» و «بینالمللی» و مقدم بر چنین ساختارهای کارکردی، بازنگری هستیشناختی برخی مفاهیم بنیادین را اجتنابناپذیر میکند.
قرنطینه و محدودیت آمد و شد حاصل از کرونا چنان در سطح جهان موثر بوده که میزان تولید آلودگی هوا و آلودگی صوتی به شکل قابل توجهی کاهش یافته، حیوانات به برخی شهرها بازگشتهاند و طبیعت در برخی قسمتها در حال احیاست.
تاثیر کرونا بر اقتصاد نیز چنان گویا و ملموس است که نیازی به هیچگونه توضیحی ندارد. اقتصاد جهان یکی از جدیترین بحرانهای خود را تجربه میکند و کشورهایی مثل آمریکا، چین، کانادا، هند، آلمان، انگلیس و فرانسه صراحتا گفتهاند شرایط به بدی دوران جنگ جهانی است. آمریکا بزرگترین بسته کمک مالی را به اقتصادش تزریق میکند و رئیسجمهور فرانسه با «تواضع(!) و صراحت میگوید» نمیداند وضع فعلی کشورش تا چه زمانی ادامه دارد.
اما شاید یکی از عمیقترین حوزههایی که با شیوع کرونا مورد پرسش قرار گرفت، شیوه حکمرانی در کشورهای مختلف است. از چین تا آمریکا همه کشورها با بحران اقتصادی و حتی سیاسی مواجه خواهند شد، بسیاری جان خود را از دست خواهند داد و مشکلات یک به یک سر میرسند. تنها تفاوت این کشورها با هم - فراسوی مارکسیسم، سوسیالیسم و لیبرالیسم - شیوه حکمرانی آنهاست.
اینکه سیستمهای حکومتی با چه سرعتی به کرونا واکنش نشان دادند؟ چقدر در برخورد با این بحران، پویا بودند؟ فرآیند سیاستگذاری خود را تا چه اندازه متناسب با شرایط بحران تنظیم کردند؟ جایگاه جهانی آمریکا و چین و رقابت میان این دو چه تاثیری بر مدیریت بحران داشته است؟ پیامدهای بحران کرونا بر رقابت راهبردی میان ۲ کشور چگونه خواهد بود؟ چند سوال مهم و اثرگذار است که از پی پاسخهای آنها میتوان به ارزیابی کیفیت حکمرانی حکومتها دست یافت.
* عملکرد چین و آمریکا در مواجهه با بحران کرونا
از نخستین روزهای آغاز شیوع کرونا در چین، نشانههای اثرات این ویروس بر چهره بینالمللی این کشور و قدرت نرم پکن نمایان شد. از واکنشهای نژادپرستانه به اقلیتهای آسیایی در کشورهای غربی تا انتشار روایتهای اغراقشده و منفی درباره غذاهای چینی، فرهنگ چینی و سبک زندگی چینیها، همه از جمله آسیبهای نخستینی بود که کرونا بر چین وارد کرد. با وجود زمان بد و شدت ویروس کرونا، پاسخ رهبر حزب کمونیست چین به این بحران به طرز قابل توجهی مشابه الگوی تصمیمگیری تاریخیای است که حزب را در معرض نزاعهای داخلی و خارجی و تردید قرار میدهد. حزب کمونیست چین تحت رهبری «شی جین پینگ» که از گردابها و چالشهای بینالمللی و داخلی بیرون آمده است، اکنون از نظر سرمایه سیاسی در شرایط شکنندهای قرار دارد که اگر نتواند به این بحران پاسخ مناسبی دهد یا راهحل مناسبی بیابد، نمیتواند چهره و مشروعیت حزب را حفظ کند.
به نظر میرسد دلیل اصلی این موضوع این باشد که چین، ساختار سیاسی متفاوتی دارد و این ساختار به شکل فزایندهای به یک مشکل تبدیل شده است. در چین حزب کمونیست قدرت را در کشور قبضه کرده است.
اما باید پذیرفت تحلیل بحران سیاسی چین از زاویه رقابت ژئوپلیتیک قدرتهای جهان، بدین معنا نیست که چین به دلیل اینکه منشأ ویروسی همهگیر بوده، لزوما باید عقبنشینی کند، برعکس، چین که سرمایهگذاری قابل توجهی روی دیپلماسی عمومی کرده، از آغاز کرونا همه تلاشش را برای مهار آسیبهای سیاسی انجام داده است.
باید اذعان کرد روایت چین این است که «در کنترل و مهار کرونا بسیار قوی و موفق عمل کرده و حالا هم در حال کمک به باقی کشورهای دنیاست و در مقابل، آمریکا و دونالد ترامپ که از پس مهار بحران بر نیامدهاند، میخواهند تاریخ را بازنویسی کنند و همه چیز را گردن چین بیندازند».
دونالد ترامپ و دولتش به دلیل سهلانگاری و تعلل در انجام اقدامات لازم برای مقابله با شیوع کرونا در نخستین هفتههای شیوع ویروس کرونا در آمریکا، با انتقادات زیادی مواجه هستند. بر اساس آخرین آمارهای رسمی منتشر شده از سوی مراجع دولتی در آمریکا، تاکنون نزدیک به ۶ میلیون نفر در این کشور به ویروس کرونا مبتلا شده و بالغ بر 180 هزار نفر از مبتلایان جان خود را از دست دادهاند. آمریکا از لحاظ شمار مبتلایان و قربانیان ویروس کرونا، با اختلاف بسیار فاحشی نسبت به سایر کشورها در رتبه نخست جهان قرار دارد.
اگر دموکراتها بر سر کار بودند، الزاما مسائل اقتصادی در اولویت نبود، بلکه مسائل محیطزیستی و بشری در اولویتشان بود و حتما بودجه قابل توجهی را به این بخش اختصاص میدادند.
البته بعید است ساختار آمریکا با روندی که تاکنون دولت ترامپ پیش گرفته است همراهی کند و جز چند ایالت با سیاستهای ترامپ همراهی نکرده است. شاهدیم ترامپ هر از گاهی وعده پایان این وضعیت و عادی شدن شرایط را میدهد، در حالی که این مشکل به این زودیها قابل کنترل نیست. برای کشوری در سطح آمریکا که یک ابرقدرت محسوب میشود، کسر شأن است دچار کمبودهایی از جمله در زمینه تهیه ماسک و تجهیزات پزشکی برای کادر درمانش شود. احتمالا نظام بروکراتیک این کشور به سرعت بتواند خود را منطبق کند اما این حجم از سردرگمی قابل تصور و پذیرش نیست. کشورهایی که با تحریم و مشکلات اقتصادی زیاد دست و پنجه نرم میکنند، اگر نتوانند تا حدودی از عهده مدیریت شرایط برآیند بحثی نیست اما درباره کشوری در اندازه آمریکا نشان میدهد ساختار سیاسی ایالات متحده بیش از حد، واقعیتهای جامعه آمریکایی را بر عکس بازنمایی میکند.
* تأثیر رقابتهای چین و آمریکا در سطح جهانی بر مدیریت بحران کرونا
در ابتدای شیوع کرونا سازمان جهانی بهداشت نسبت به شیوع آن در جهان هشدار داده و از کشورها خواسته بود خود را آماده کنند اما ایالات متحده نه تنها از همکاری با سازمان جهانی بهداشت خودداری کرد، بلکه برای سرپوش گذاشتن بر کوتاهیهای خود در برخورد با شیوع کرونا، پرداخت مالی به این سازمان را نیز متوقف کرد.
بر اساس مواضع، دیدگاهها و توئیتهایی که ترامپ از ابتدای شیوع و گسترش این بیماری در آمریکا داشته است، میتوان گفت آمریکا با تاخیر و مسامحه با این مساله روبهرو شده است. اقدامات دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا درباره بحران کرونا ابهامات بسیاری را درباره میزان تسلط آمریکا بر کشورهای در حال توسعه از جمله منطقه خاورمیانه در آینده و توانایی آن در رقابت با نفوذ رو به افزایش چین مطرح کرده است. مدیریت نامنسجم ترامپ در این بحران و رفتار تهاجمی وی با مقامات ایالتی و سخنان عجیب در نشستهای خبری که فقط حکایت از غرور و ستایش عملکرد دولت دارد، تردیدهای بسیاری را در رفع این بحران به وجود آورده است.
درباره سیاست خارجی هم باید گفت دولت ترامپ از مدیریت بحران ویروس کرونا توسط پکن ناراضی است و به همین دلیل سازمان جهانی بهداشت را متهم به چشمپوشی از عملکرد چین کرده و دستور داده است کمکهای مالی به این نهاد قطع شود.
اکنون تعدادی از کشورها به دنبال پر کردن جای خالی واشنگتن در مقام رهبری دنیا هستند. در جبهه مقابل پکن به سرعت و به طرز ماهرانهای از اشتباهات ایالات متحده استفاده و در خلأ به وجود آمده، موقعیت خود را برای پر کردن جای خالی رهبری جهان تقویت خواهد کرد. این کشور در تلاش است برای سیستم خود حامیانی پیدا کند و به همین منظور کمکهای خود را به دیگر کشورها روانه کرده است. این اقدام جسورانه چین نباید غلوآمیز دیده شود. چین هم اشتباهات خود را داشته است، بویژه زمانی که این کشور در مراحل اولیه این بیماری در ارائه آمارها کوتاهیهایی داشت. با این حال چین به نیکی میداند اگر به عنوان رهبری دنیا دیده شود و آمریکا نیز تمایلی به رهبر دنیا نداشته باشد، این درک در دنیا به وجود خواهد آمد که پکن به طور اساسی جای آمریکا را در دنیا تغییر داده و رقابت در قرن ۲۱ را از آن خود کرده است.
* پیامدهای بحران کرونا بر رقابت راهبردی میان ۲ کشور
موسسه تحقیقاتی امنیت ملی و امور بینالملل آلمان در مقالهای درباره عملکرد دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا و اعضای دولت وی بویژه مایک پمپئو، وزیر خارجه او نوشت: چین، کشوری که تا پیش از این کاخ سفید آن را «رقیب راهبردی» خود میخواند، کشوری که دولت ترامپ آن را متهم به عملیات خرابکارانه علیه آمریکا میدانست، کشوری که وزارت خارجه آمریکا آن را یک دولت مستبد و ناقض حقوق بشر میخواند، کشوری که مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا آن را تهدید بالقوه برای سلامتی و روش زندگی آمریکاییها توصیف میکرد؛ حال آمریکا برای تامین نیازهای پزشکی خود جهت مقابله با ویروس کرونا و نجات جان شهروندانش، به این کشور روی آورده و به آن متکی شده و دولت دونالد ترامپ عملا سرنوشت زندگی آمریکاییها را به دست چین سپرده است.
اکنون برخی کارشناسان معتقدند روابط اقتصادی و سیاسی چین با کشورهای در حال توسعه از جمله خاورمیانه به دلیل بسط نفوذ و قدرت نرم خود، چنان تحکیم شده که چین بزرگترین سرمایهگذار در برخی از این کشورها و نخستین شریک تجاری برخی دیگر از آنهاست. قدرتیابی چین در دهههای اخیر باعث نگرانی استراتژیستهای آمریکایی شده است به طوری که در سالهای اخیر برخی ناظران و کارشناسان از انتقال توجه و تمرکز آمریکا از منطقه خاورمیانه به چین سخن میگویند. اگر چه چین تلاش میکند توسعه خود را با حاشیههای کم و حتیالامکان بدون برانگیختن حساسیتهای رقبا به پیش ببرد، با این حال به نظر میرسد کرونا تقابل بین 2 قدرت را آشکارتر از هر زمان دیگری کرده است.
* از نحوه مقابله آمریکا و چین با بحران کرونا چه الگویی برای هر یک میتوان به دست آورد؟
همهگیری بیماری «کووید-۱۹» جهتگیری اقتصاد جهان را دستخوش تغییرات اساسی نخواهد کرد. این امر صرفا تغییری را که پیشاپیش آغاز شده شتاب خواهد بخشید. این تغییر عبارت است از فاصلهگیری از جهانیشدن آمریکامحور و حرکت به سمت جهانیشدن چینمحور.
چرا این روند تداوم خواهد یافت؟ مردم آمریکا نسبت به جهانیشدن و تجارت بینالمللی بیاعتقاد شدهاند. توافقات تجارت آزاد امری مذموم و مسموم است؛ فرقی نمیکند دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در آنها دخیل باشد یا نباشد. بر عکس، چین هنوز اعتقاد خود را از دست نداده است. چرا؟ این امر دلایل تاریخی عمیقتری دارد. رهبران چین اکنون بخوبی میدانند یک قرن تحقیر کشورشان بین سالهای ۱۸۴۲ تا ۱۹۴۹ حاصل بیخیالی چین و تلاشهای بیهوده رهبران این کشور جهت انزواگزینی و دوری از دنیا، و رستاخیز اقتصادی چین طی چند دهه گذشته، حاصل تعامل با دنیا بوده است. مردم چین همچنین به طور گسترده به فرهنگ خود اعتماد پیدا کردهاند. آنها معتقدند هر جایی میتوانند رقابت کنند.
از طرف دیگر، آمریکا ۲ گزینه پیش روی خود دارد. اگر هدف اصلی حفظ برتری جهانی باشد، این کشور باید به لحاظ سیاسی و اقتصادی دست به یک رقابت ژئوپلیتیکی حاصل جمع صفر با چین بزند. با این حال، اگر هدف آمریکا ارتقای رفاه مردم کشورش باشد- مردمی که شرایط اجتماعیشان رو به وخامت گذاشته است- در آن صورت باید با چین همکاری کند. عقل سلیم میگوید همکاری گزینه بهتری است. با این حال، با توجه به فضای سیاسی مسموم حاکم بر آمریکا درباره چین، عقل سلیم شاید فائق نیاید.
درباره تهدیدات فراکشوری نظیر «کووید-۱۹» و تغییرات آبوهوایی، سودای اعمال قدرت آمریکا بر دیگر کشورها به تنهایی کافی نیست. کسب اطلاع درباره اهمیت قدرت نزد دیگران نیز در راستای موفقیت نقش کلیدی ایفا میکند. هر کشوری منافع ملی خود را در اولویت قرار میدهد و سوال مهمی که مطرح میشود این است که این منافع تا چه حد فراگیر یا محدود است؟ «کووید-۱۹» نشان داد آمریکا قادر نیست راهبرد خود را با دنیای جدید تطبیق دهد.
* جمعبندی
بحران زیستی کرونا به مثابه یک اتفاق بزرگ دنیا را در حدی غافلگیر کرده است که حتی در فیلمهای تخیلی نیز متصور نمیشد. پیامدهای انسانی و اجتماعی این بحران همهگیر در حدی گسترده است که میتواند فراتر از وضعیت ویژه، ماندگاریهایی را پدید آورد که چون فاکتور تغییردهنده بازی، مسیر تحولات جهانی را دگرگون کند.
طبیعی است فرض کنیم این مساله میتواند نقطه عطفی در تاریخ مدرن باشد. بیشتر تحلیلگران استدلال میکنند جهانی که به آن وارد خواهیم شد، اساسا متفاوت از جهانی است که قبل از آن وجود داشت.
برخی پیشبینی میکنند این بیماری همهگیر منجر به ایجاد نظم جهانی جدیدی به رهبری چین خواهد شد. برخی دیگر بر این باورند این امر باعث زوال رهبری چین خواهد شد. برخی هم میگویند یکی از مشخصههای بحران فعلی همانا فقدان آشکار رهبری آمریکا است. ایالات متحده در یک تلاش جمعی برای مقابله با این ویروس یا تبعات اقتصادی آن دنیا را دور هم جمع نکرده است. ایالات متحده حتی نتوانسته جهان را حول رهبری خود برای پرداختن به این معضل در عرصه داخلی خود هماهنگ کند. کشورهای دیگر به بهترین شکلی که بتوانند از خود مراقبت میکنند یا برای درخواست کمک به کشورهایی مانند چین رو میآورند که «پیک بیماری» را پشت سر گذاشتهاند. اما اگر جهانی که پس از این بحران میآید، جهانی باشد که در آن ایالات متحده تسلط کمتر و کمتری داشته باشد- تصور این تقریبا غیرممکن است که امروز هر کسی درباره «لحظه تکقطبی» بنویسد- این روند تقریبا جدید نیست. این روند لااقل یک دهه است رخ نموده است. تا حدودی، این نتیجه آن چیزی است که فرید زکریا آن را «ظهور دیگران» نامیده (که این «دیگران» میتواند اشاره خاصی به چین باشد) که با وجود اینکه قدرت اقتصادی و نظامی مطلق آمریکا همچنان روندی رو به رشد دارد اما موجب افول و کاهش مزیت نسبی آمریکا شده است.
* دانشجوی دکترای جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک دانشگاه تربیت مدرس / پژوهشگر در حوزه جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|