|
رئیسجمهوری آمریکا با گذشت ۱۰ روز از ابتلا به کرونا امروز به محل کارش در کاخ سفید باز میگردد
ناقل کرونا در اتاق بیضی!
گروه بینالملل: کمتر از یک هفته از مثبت شدن تست کرونای رئیسجمهوری آمریکا، دونالد ترامپ در نخستین مصاحبه خود بعد از ترخیص از بیمارستان بر حتمی بودن تقلب در انتخابات تاکید کرد. وی همچنین مناظره مجازی با بایدن را به نفع رقیب دموکراتش خوانده و از آمادگی خود برای حضور در کارزار انتخاباتی صحبت کرده است. با توجه به تحولات پس از ابتلای ترامپ به کرونا در رقابتهای انتخاباتی، انتظار این رفتار تهاجمی و تشدید آن در روزهای آینده از سوی رئیسجمهوری آمریکا قابل پیشبینی است.
به گزارش «وطن امروز»، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در نخستین مصاحبه رسانهای خود بعد از ترخیص از بیمارستان والتر رید در گفتوگو با فاکس نیوز علاوه بر تاکید بر وقوع حتمی تقلب در انتخابات، از عدم شرکت در مناظره مجازی خبر داد. دونالد ترامپ در مصاحبه با این شبکه گفت: «انتخابات نوامبر یکی از انتخاباتهایی است که بیشترین تقلب در آن رخ خواهد داد و ما باید برگههایی را برای شناسایی هر رأیدهنده در اختیار داشته باشیم». ترامپ در بخش دیگری از مصاحبه گفت: «فکر نمیکنم اصلا ناقل ویروس کرونا باشم». وی همچنین تأکید کرد حاضر به مشارکت در مناظره مجازی با «جو بایدن» نیست. وی افزود: «به نظرم بهتر هستم... تا جایی که دوست دارم امشب به رقابت [انتخاباتی] بپردازم. میخواستم دیشب این کار را انجام دهم. احساسی عالی دارم. هیچ مشکلی نیست». پیش از این، کمیسیون دوحزبی مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا روز پنجشنبه اعلام کرد دومین مناظره بین «جو بایدن» و «دونالد ترامپ» نامزدهای دموکرات و جمهوریخواه انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ آمریکا ۱۵ اکتبر (۲۴ مهرماه) به صورت مجازی برگزار خواهد شد.
ادعای ترامپ در این باره در حالی مطرح شده که کمتر از یک هفته از مثبت شدن تست کرونای وی میگذرد. رئیسجمهور آمریکا در این مصاحبه همچنین مدعی شد او نسبت به بیماری، دیگر مصون است و دلیل بهبود خود را «وضعیت جسمی عالی» توصیف کرد. خبرگزاری سیانان در این باره نوشت این مصاحبه که بعد از ترخیص از بیمارستان نخستین مصاحبه تلویزیونی رئیسجمهوری آمریکاست صدای گوشخراش و خشن داشته است اما با این وجود مدعی شده نسبت به حالت عادی بهتر است و آمادگی ادامه مبارزه انتخاباتی خود را دارد. پزشک دونالد ترامپ بامداد جمعه (به وقت تهران) گفت او دوره درمان بیماری «کووید-۱۹» را تکمیل کرده و انتظار میرود از امروز (شنبه) بتواند مراودات عمومیاش را از سر بگیرد. «سین کانلی»، پزشک ترامپ در بیانیهای گفت: «شنبه دهمین روزی است که ترامپ تشخیص [ابتلا به بیماری «کووید-۱۹»] گرفته. بر اساس ملاکهای تشخیصی پیشرفتهای که تیم ما به کار گرفته من پیشبینی میکنم از سرگیری مراودات عمومی توسط رئیسجمهور از آن روز ایمن خواهد بود». صحبتهای ترامپ و پزشک وی در حالی مطرح میشود که «مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها» در آمریکا گفته بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» باید حداقل ۱۰ روز بعد از بروز نخستین نشانههای ابتلا به بیماری از مراوده با دیگران خودداری کنند، ضمن آنکه باید بدون مصرف دارو دستکم ۲۴ ساعت تب نداشته باشند.
***
بامداد پنجشنبه تنها مناظره میان معاونان ۲ کاندیدای نهایی انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در دانشگاه ایالت یوتا برگزار شد
مناظره محتاطانه
گروه بینالملل: مناظره معاونان ترامپ و بایدن به داغی و خبرساز بودن مناظره اول 2 کاندیدای نهایی انتخابات 13 آبان نبود. از ابتدا هم انتظار مناظره جذابی بین هریس- پنس نبود، چه آنکه هر 2 باید در نهایت از کاندیدای خود حمایت میکردند. اهمیت مناظره هریس- پنس را اما باید در سن بالای بایدن و ترامپ جست و اعلام برخی پیشبینیها درباره اینکه ممکن است هر کسی رئیسجمهور بشود با توجه به سن بالا نتواند خود را به نوامبر 2024 برساند و بالطبع معاونش جایگزین او میشود. مناظره هریس-پنس بامداد پنجشنبه گذشته در موضوعاتی چون کرونا، سیاست خارجی، تبعیض نژادی، چین، ناتو و... برگزار شد. از نظر اکثر کارشناسان، تفاوت بزرگ مناظره معاونان کاندیداها با مناظره خود کاندیداها پرهیز هر 2 معاون از تنشهای کلامی و صحنههای عجیب و غریب و گاه غیراخلاقی بود که به وفور در مناظره بایدن- ترامپ شاهدش بودیم. در نظرسنجیهای بعد از مناظره معاونان معلوم شد این مناظره نتوانسته تغییری در وضعیت کاندیداها ایجاد کند.
نکته جالب توجه اینکه به دلیل ابتلای ترامپ به کرونا تیم کاملا هریس خواستار آن شده بود بین ۲ نامزد انتخاباتی در این مناظره دیواری از طلق پلاستیکی قرار گیرد و کمیسیون انتخابات هم موافقت کرده بود اما تیم پنس با این درخواست مخالفت کرد، با این حال در کنار این ۲ رقیب انتخاباتی چنین طلقی تعبیه شد.
این نخستین و آخرین مناظره میان معاونان کاندیداهای انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا بود و آنچه از انتخابات مانده شمارش معکوس برای مناظره دوم بایدن- ترامپ است که آن هم معلوم نیست با توجه به بیماری کرونای ترامپ اصلا امکان برگزاری داشته باشد یا نه. مهمترین بخشهای این مناظره از نظرتان میگذرد.
ارسال به دوستان
نتانیاهو و ترامپ در عطش آتش قرهباغ!
نوید مؤمن: منازعه در قرهباغ به نقطه اوج خود رسیده و طرفین (ایروان و باکو) از آغاز جنگی تمامعیار و دوطرفه در این منطقه خبر دادهاند. میان «متن» و «فرامتن» بحران قرهباغ، ارتباطی معنادار وجود دارد! شاید اگر کسی صرفا بر «تحولات چند روز اخیر» و حتی «زمینههای تاریخی بحران» متمرکز شود، نتواند تصویر جامع و گویایی از این نبرد در ذهن خود ترسیم کند! اکثر تحلیلگران غربی در تلاش هستند «اختلافات تاریخی» را به «متغیر مستقل اصلی» در تبلور بحران قرهباغ تبدیل کنند. بر اساس این نگاه، جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان، ۲ جمهوری استقلالیافته از اتحاد جماهیر شوروی از سال ۱۹۹۲ به دنبال تصرف منطقه قرهباغ کوهستانی توسط ارمنستان و اعلام خودمختاری این منطقه وارد درگیری نظامی شده و تلاشها برای حل مناقشه قرهباغ در قالب گروه میانجی «مینسک» (سازمان امنیت و همکاری اروپا) تاکنون بینتیجه بوده است. از این رو «باکو» و «ایروان» هر از گاهی بر سر این منطقه با یکدیگر درگیر میشوند!
با این حال کافی است «اهداف آمریکایی-صهیونیستی» آمریکا در منطقه آسیای میانه را مبنای تحلیل خود در قبال بحران قرهباغ قرار دهیم. در این صورت، قطعا بسیاری از محاسبات و باورهای مخاطبان درباره آنچه امروز در قرهباغ میگذرد، تغییر میکند! واقعیت امر این است که «نبرد امروز قرهباغ»، منبعث از «نگرانیهای فردای ترامپ و نتانیاهو» است! این نخستینبار نیست که سیاستمداران آمریکایی و صهیونیست، «زمان حال» را به صورت کامل فدای «آینده» خود میکنند! این بازی، ۲ جنبه «استراتژیک» و «تاکتیکی» دارد.
به لحاظ استراژیک، واشنگتن و تلآویو به دنبال ایجاد «گرههای کور راهبردی» در مناطقی هستند که به لحاظ ژئوپلیتیک دارای اهمیت ویژهای هستند. یکی از این مناطق، قرهباغ است. آمریکا و رژیم صهیونیستی معتقدند اگر «قرهباغ» به لحاظ موقعیت جغرافیایی خود و البته اگر به مثابه یک «نقطه کور استراتژیک» در منطقه باقی بماند، میتواند به صورت همزمان بازیگران حوزه آسیای میانه و غرب آسیا را درگیر این مساله کند. ضمن اینکه در چنین شرایطی ساختار معیوب شورای امنیت نیز به آمریکا و ۲ کشور اروپایی عضو دائم شورای امنیت (انگلیس و فرانسه) اجازه مداخله در این منطقه را میدهد. این همان نقطهای است که واشنگتن، تلآویو و متحدان این ۲ به دنبال آن هستند؛ نقطهای که در آن شاهد «تشدید بحران» و «پذیرش مداخله غرب» در«کانون بحران» باشیم.
روزنامه صهیونیستی «اورشلیم پست» در تشریح آنچه این روزها در قرهباغ میگذرد، مینویسد: «تلآویو درباره ایفای نقش فعالانهتر دیگر کشورها در قفقاز و قرهباغ حساس شده است! اسرائیل با وجود دوری سرزمینی از جنوب قفقاز، موضع و عملکرد خود در قبال این منطقه را نظر به رویکرد سایر بازیگران، از جمله ایران و ترکیه، سبک و سنگین میکند».
حتی از این جملات و دیگر جملات کلیشهای و «تزئینشده» رسانههای صهیونیستی نیز میتوان به وضوح دریافت نه تنها رژیم مجعول صهیونیستی یک بازیگر منفعل در بحران قرهباغ نیست، بلکه اصل بحران، منبعث از هدفگذاریها و محاسبات تلآویو در این منطقه است. نکته دیگر، به بعد «تاکتیکی» ماجرا بازمیگردد. در بعد استراتژیک و ماهوی بحران قرهباغ، شاهد اشتراک منافع راهبردی و بلندمدت تلآویو و واشنگتن در آسیای میانه و قفقاز هستیم اما در بعد تاکتیکی و شکلی مسأله، با نگرانیهای کوتاهمدتتر و مشترکی مواجه هستیم که مرهون نگرانیهای انتخاباتی مشترک دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا و بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس است. هر دو سیاستمدار جنجالی در آمریکا و رژیم صهیونیستی، به این نتیجه رسیدهاند که هر اندازه «بحرانهای ملموس» در نظام بینالملل بیشتر خلق شود، میتواند نقش موثرتری در رسیدن به اهداف انتخاباتی آنها ایفا کند. ترامپ و نتانیاهو دنبال «فاکتورهای برهمزننده تمرکز کوتاهمدت» رایدهندگان هستند. ترامپ میخواهد پس از ناکامی در مدیریت کرونا- که به اصلیترین پاشنه آشیل وی برای انتخاب دوباره در انتخابات سوم نوامبر تبدیل شده است- به ایجاد تصاویر خلقالساعه در حوزه سیاست خارجی آمریکا رو بیاورد. در همین راستا، رئیسجمهور آمریکا ضیافت آشتیکنان اعراب بیاراده و مفلوک و صهیونیستهای غاصب و قاتل را در کاخ سفید به راه انداخته یا از در آشتی و صلح رسمی با طالبان درمیآید! نتانیاهو نیز با توجه به افزایش تصاعدی تعداد مخالفانش در داخل اراضی اشغالی و شکننده بودن دولت ائتلافی وی و بنیگانتس، چشم به فاکتورهایی دوخته است که بتواند «محاسبات کوتاهمدت مخاطبان» را به سود وی تغییر دهد. در چنین شرایطی، ترامپ و نتانیاهو تشنه ایجاد و استمرار بحران در مناطقی مانند قرهباغ هستند؛ بحرانهایی که برای چند ماه یا حتی چند هفته، بتواند ذهن افراد را از توجه به مسائل اساسی و ناکامیهای داخلی این ۲ بازدارد.
ارسال به دوستان
اربعین مانیفست مقاومت
گفتوگوی«وطنامروز» با محمدجواد لاریجانی درباره ماهیت سیاسی اربعین حسینی
گروه سیاسی: دکتر محمدجواد لاریجانی که هماکنون ریاست پژوهشگاه دانشهای بنیادی را بر عهده دارد، از چهرههایی است که هم فضای زیست حوزوی را تجربه کرده، هم در عرصههای نوین علمی و فلسفی صاحب نظر است و هم در میدان سیاست سابقه فعالیت دارد. همه اینها باعث شد وقتی با ایشان درباره اربعین به گفتوگو نشستیم، بحث به خود مراسم اربعین محدود نماند و دایره وسیعتری را فرا گرفت؛ از وضعیت شیعیان در دنیای پرچالش امروز تا انتخابات آمریکا و مناقشه اخیر ارمنستان- آذربایجان.
***
* آقای دکتر! اگر بخواهیم مسأله زیارت اربعین را از نگاه جدیدی تحلیل و ارزیابی کنیم، باید از چه زاویه کمتر پرداختهشدهای به این موضوع بنگریم؟
به نظرم اگر به ماهیت تاریخی اربعین نگاه جدیدی کنیم، نکاتی را خواهیم یافت که به آن کمتر پرداخته شده است. البته این نکته را هم تذکر بدهم که در باب مسائل تاریخی اربعین مناقشات تاریخی زیادی مطرح شده است اما از آن نقاط اختلافی که بگذریم، بخش اثباتی آن که مورد خدشه نیست و مستند است، مطالب بسیار مهم و سازندهای را در دل خود دارد. مرحوم مجلسی درباره اربعین جمعبندی بسیار خوبی در بحارالانوار دارد که میتواند راهگشا و راهنمای این بحث بشود. ببینید! اربعین به ۲ دلیل نقطه آغاز ۲ حرکت خیلی مهم در طول تاریخ پس از کربلاست؛ یک اینکه اربعین سرآغاز باز شدن باب زیارت رفتن دستهجمعی سیدالشهدا شد و دوم از نقاط طرح وسیع عزاداری بر امام حسین(ع) شد، هر کدام از این ۲ مورد، نقطه عطفی در تاریخ بود که در ادامه آن را شرح خواهم داد.
در مورد اول، خب! زیارتی که جناب جابر بن عبدالله انصاری انجام داد که یک مساله مستند تاریخی است، باب زیارت دستهجمعی امام حسین(ع) را باز کرد. این موضوع مهمی است، چون بعد از جنایت کربلا جو سنگینی بر فضا حاکم شده بود و اجازه زیارت امام حسین(ع) داده نمیشد و حاکمان مخالفت میکردند؛ تنها عدهای از شیعیان شبانه میآمدند، زیارت میکردند و میرفتند. جابر این سد را شکست و باب زیارت رفتن را باز کرد. جابر به صورت انفرادی زیارت نیامد، دستهجمعی آمد و این نقطه عطفی شد.
در باب زیارتنامهها هم لازم است این را تاکید کنم که زیارت امام حسین(ع) فقط یک زیارت عاطفی نیست، بلکه از ابتدا تا انتها سیاسی است. ما در زیارت سیدالشهدا(ع) خط و جبههگیری سیاسی خود را مشخص میکنیم. ما در زیارتنامهها خطاب به امام میگوییم دشمن کسی هستیم که دشمن شما بود و دوست کسی هستیم که دوست شما بود؛ موضعی صریح. مواضعی که یک فرد در زیارتنامه میخواند و اعلام میکند از آن دست مواضعی نیست که نه سیخ بسوزد نه کباب؛ در زیارتنامهها، موضعگیریها صریح و روشن بیان شده است. اگر بخواهم به عبارت دیگری بیان کنم، زیارتنامهها مانیفست مقاومت، مبارزه و بصیرت است. باب زیارت رفتن قبر مبارک امام حسین(ع) را جابر باز کرد. همین زیارت اربعین تبدیل شد به برند تشیع. در حدیثی که امام حسن عسکری(ع) درباره علامات شیعیان سخن میگویند، زیارت اربعین را از نشانههای شیعه بیان میکنند. شما تاریخ را ببینید، در تمام طول تاریخ حاکمان با زیارت ائمه مخالفت کردهاند، از همان دوران بنیامیه بگیرید تا بنیعباس و آلمروان، حتی همین امروز در همین جاهایی که جوجههای معاویه و یزید حکمرانی میکنند، در عربستان و بحرین و امثالهم، همچنان با زیارت مخالفت میکنند، دشمنی میکنند و این نشان میدهد زیارت یک فعل سیاسی است. زیارت یک حرکت فلسفی با مانیفستهای روشن سیاسی و تئوریک است. اربعین باب زیارت را باز کرد و این چیز خیلی مهمی است. بعد از زیارت جابر بن عبدالله انصاری مردم جرأت کردند به زیارت بیایند و زیارتنامهها را بخوانند.
نکته دوم مساله عزاداری است که در اربعین به اوج خود رسید. تمام اسناد تاریخی میگوید وقتی کاروان خاندان امام حسین(ع) وارد مدینه شد، یکسره به منازل خود نرفتند، بلکه در جایی بیرون شهر خیمه زدند و حضرت امام سجاد(ع) شروع کردند به بیان مصائب امام حسین(ع)؛ این نکته را دقت کنید که بیان مصائب حضرت اباعبدالله(ع) یعنی افشای حکومت طاغوت. همین عزاداریها هم یک حرکت سیاسی و اجتماعی است. این همان دلیلی است که مراسم عزاداری در کشورهایی مثل عربستان و بحرین با مخالفت حکام مواجه شده است، چون طاغوت از این نوع حرکتها میترسد.
این نکته را هم بگویم که شاید برایتان جالب باشد؛ کلید عزاداری امام حسین(ع) توسط حضرت زینب خورد و نخستینبار این بانوان بودند که دستگاه عزاداری برای سیدالشهدا تشکیل دادند. بعد از ورود کاروان اسرا به شام، زنان دمشقیان آمدند ببینند این کاروانی که میگویند کاروان اسرای خارجی هستند، چه کسانی هستند؟ بعد که با افشاگریهای حضرت زینب مواجه شدند، دیدند عجب! اینها خاندان رسولالله هستند، شگفتزده شدند، به خانه برگشتند و به شوهرانشان اعتراض کردند. ابتدای کار تعدادشان از 8-7 نفر بیشتر نمیشد اما کمکم چندصد نفر شدند و شروع کردند به عزاداری و گریه بر مصائبی که از سوی یزید بر خاندان رسول خدا وارد شد. همین موج عزاداریها و گریهها هم باعث شد یزید دستپاچه شود و دستور دهد کاروان اسرا در قصر ساکن شوند که البته امام سجاد(ع) نپذیرفتند و فرمودند اگر میخواهی کاری کنی، بگذار ما به مدینه بازگردیم.
به هر حال میبینید که زیارت و عزاداری چه امر عمیقی است. من اگر بخواهم یک نتیجهگیری کنم باید بگویم اربعین هم باب زیارت را باز کرد و هم پرچم این زیارت و عزاداری را تاکنون برافراشته نگه داشته است و برافراشته نگه خواهد داشت. اربعین باید به یک نهضت عمومی برای نجات بشریت از سیطره طاغوت تبدیل شود. امروز سیطره کفر خیلی پیچیده شده است، نظام استکبار مسلح شده به امکاناتی که کفر را تنها گزینه برای بشر قرار داده است. روش زندگی منحط مادی را میخواهند به عنوان تنها گزینه به همه ملتهای دنیا تحمیل کنند. بشریت امروز دست به گریبان با اختاپوس بزرگ کفر شده است و هر ملتی مثل ملت ایران هم که بخواهد راه دیگری را برای زندگی انتخاب کند، با این همه دشمنی مواجه میشود. پرچم امام حسین(ع) و اربعین به عنوان نماد زیارت حضرت امید زیادی ایجاد کرده است تا بتوانیم در برابر بهمن بسیار خطرناک الحاد معاصر مقاومت کنیم. شما حتما آن روایت مشهور را دیدهاید که میفرماید امام حسن(ع) و امام حسین(ع) «سیدی شباب اهل الجنه»، آقای جوانان اهل بهشت هستند، خب! همه اهل بهشت که جوانند، در بهشت پیر و فرتوت نداریم، پس این روایت چه چیزی را میخواهد بگوید؟ مرحوم علامه مجلسی در اینجا تبیین جالبی دارد. علامه مجلسی میگوید این روایت یعنی جوانانی که در این دنیا و در سن جوانی میخواهند بهشتی شوند، باید به خط این دو امام اقتدا کنند و شما میبینید اقتدای ما به این دو امام بزرگوار چه حماسههایی را رقم زده است و در این دنیای کفر و مادیگری چه جلوههای زیبایی از زندگی معنوی و الهی را رقم زده است.
* آقای دکتر! در جریان پیادهروی اربعین ما صحنههای زیبایی از فداکاریها را میبینیم؛ شخصاً کدام یک از ویژگیهای این مراسم آیینی برای شما جلب توجه کرده است؟
بله! صحنههای ایثار و فداکاری و روابط گرم انسانی هم بسیار جالب است. این نکته را باید تاکید کنم که این صحنههایی که شما در پیادهروی اربعین میبینید، ریشه در آداب زیارت امام حسین(ع) دارد. اینکه شما مسیر را پیاده بروید و از همه تعلقات جدا شوید، سیاه و سفید و عرب و عجم بیمعنا شود و همه در این امر مشارکت کنند، تمام اینها جزو آداب زیارت حضرت سیدالشهدا است. اگر بخواهیم از زاویه دیگری به این پیادهروی نگاه کنیم باید بگوییم این نوع سبک زندگی، سبک زندگیای است که برای مبارزه با ظلم و طاغوت و کفر لازم است. اصلا با غیر از این نوع سبک زندگی نمیشود در برابر کفر ایستاد و این مسالهای است که شیعیان در پیادهروی اربعین آن را تجربه و تمرین میکنند. شما سردار سلیمانی را نگاه کنید، خودش در بین زوار امام حسین(ع) معمولی میرفت، کسی او را نمیتوانست بشناسد، اینگونه میشود در برابر طاغوت ایستاد، نه اینکه با دبدبه و کبکبه راه افتاد و حرکت کرد.
به عنوان نکته آخری که به این بحث اضافه کنم باید بگویم تمام نمادهای مورد نیاز بشر برای داشتن یک زندگی خوب، در حرکت اربعین وجود دارد. مهمترین موتور حرکت این راهپیمایی هم عشق به اهلبیت است. عشق به اهلبیت هم کورکورانه نیست، ناشی از معرفت و بصیرت است. در هیچ جای تاریخ و در هیچ فرهنگی شما این همه حجم عظیم از طرفداری و عشق را نخواهید دید و این خاص مکتب اهلبیت است.
* وضعیت شیعیان را در دنیای کنونی و شرایط و تحولات منطقه چگونه ارزیابی میکنید. به نظر میرسد شیعیان در یمن، بحرین و لبنان، شرایط دشواری را تجربه میکنند؛ نگاه شما به این موضوع چیست؟
ببینید! شیعیان امروز پرچمدار نهضت مقاومت هستند. مقاومت یک مکتب است، مکتب امام حسین(ع) است و امام خمینی با انقلاب اسلامی آن را احیا کردند. این نقطه روشن و امیدی برای عالم اسلام است. از همان ابتدای تاریخ اسلام، با ۲ قرائت از اسلام مواجه شدهایم؛ قرائت اهلبیت و قرائت اهلسنت. امروز ما براحتی میتوانیم بفهمیم چرا قرائت برادران اهلسنت نتوانسته یک نظام مدنی را ایجاد کند؟ چرا که موضوع ولایت را نتوانستهاند در جایگاه اصلی خود در منظومه عقایدشان جا دهند. خیلی هم بخواهند سیاسی شوند، از دلش سلفیها و تکفیریها و داعشیها درمیآید. در حالی که مکتب اهلبیت توانسته در عصر مدرن امروز یک حکومتی تأسیس کند با همه معیارهای جهانی. یک نظام مدنی دموکراتیک با دموکراسی فانکشنال (کارکردی). در دورههایی از تفکر غرب، از دموکراسی یک طرفداری ایدئولوژیک میکردند و از مطلوب بودن ذاتی آن سخن میگفتند؛ دوران این نوع نگاه به دموکراسی با «ماکس وبر» تمام شد. وبر یک نقد مهم از دموکراسی را در غرب باز کرد و گفت تعاریف حماسی از دموکراسی به درد نمیخورد، ما نیازمند یک دموکراسی فانکشنال هستیم که در عمل به درد بخورد. شما میبینید در قانون اساسی ما لفظ دموکراسی نیامده، مردمسالاری هم نیامده اما چه آمده است؟ تمام مکانیزمهای یک دموکراسی عملی آمده است. مشروعیت بر اساس ولایت فقیه است و نظم مدنی بر اساس دموکراسی فانکشنال است. این تجربه ما است؛ مسالهای که مورد نفرت ناشی از هراس کشورهای غربی و اذناب آنها در منطقه قرار گرفته است.
اما درباره خطرهایی که با آن مواجه هستیم باید گفت بخش خارجی آن خیلی مهم نیست؛ درگیری با آمریکا و رژیم صهیونیستی و اذناب یزید و معاویه و بنیامیه در منطقه، خیلی مهم نیست. اینها چالشهای سختی است اما روشن است خطرناک نیست. امروز مهمترین خطر برای تشیع، انحراف داخلی در دایره تشیع است؛ تفکراتی مانند تشیع انگلیسی یا تفکری که معتقد است باید به غرب باج داد تا زندگی بهتری داشت. خط انحراف خط خطرناکی است که هم در ایران است و هم در هر جایی که مقاومت در آنجا تحرک دارد. این جزو چالشهای امروز ما است. البته اینها از باب ترس از این چالشها نیست، این از باب مقابله با این چالشهاست. البته وجود ولیامر شجاع و بصیری مثل مقام معظم رهبری خیلی کار را هموار کرده است اما این به این معنا نیست که ما تنبلی کنیم.
شما دیدید در فتنه 88 چگونه عدهای که دم از خط امام میزدند، در برابر جمهوریت نظام ایستادند؛ میخواستند جمهوریت نظام را از بین ببرند و به تبع آن ساختار کل نظام اسلامی را به هم بزنند. آمریکاییها ناراحتند که اسلام مکتب اهلبیت یک نظام دموکراتیک ایجاد کرده. امروز شما میبینید ترامپ هنوز انتخابات برگزار نشده است، حرف از تقلب میزند. آمریکاییها زود تقاص عمل خودشان در سال 88 را دیدند. اتفاقات اخیر در آمریکا نشان میدهد نظام دموکراسی آنها چقدر معیوب است اما تجربه مردمسالاری ما نشان میدهد دموکراسی در کشور ما از قوام و مبنای نظری قویتری برخوردار است.
* به بهانه اشارهای که به انتخابات آمریکا کردید، این سوال را بپرسم که تحلیل شما از آینده انتخابات آمریکا چیست؟
رأی نیاوردن ترامپ خیلی محتمل نیست، هنوز شانس قابل توجهی برای رأی آوردن دارد اما نکته محتمل این است که ترامپ و بایدن نزدیکی آرا داشته باشند و هر دو طرف ادعای تقلب کنند، چون هر دو در این کارها استاد هستند و این باعث یک چالش اجتماعی خواهد شد. تحلیل من این است که احتمال قوی وجود دارد که جابهجایی قدرت در آمریکا ماهها طول بکشد و به زد و خوردهای گروهی هم تبدیل شود. پیشبینی من یک انتخابات پرچالش برای آمریکاست.
* عدهای معتقدند رأی آوردن بایدن به نفع ایران است؛ نظر شما چیست؟
دموکراتها در دشمنی از ایران هیچ چیز کمتر از جمهوریخواهان ندارند. اوباما میزان دشمنیاش با ایران کمتر از ترامپ نبود، نوعش فرق میکرد. این اشتباه سیاسی که دموکراتها نگاهشان با جمهوریخواهان نسبت به ایران متفاوت است، از پایههای توافق برجام بود. بعضیها نسبت به برجام یک احساس ناموسی و عاطفی پیدا کردهاند. برجام یکی از بدترین توافقنامههایی است که در تاریخ جمهوری اسلامی ایران نوشته شده است. دارای اشکالات اساسی است؛ هم در پیشفرضها، هم در استراتژیها و هم در تکنیکها و سندنویسی که این را بارها گفتهام. بنابراین ما نباید منافع ملی خود را فدای خبط بزرگی کنیم. آمریکاییها در برجام دیدند خوب توانستهاند از ایرانیها امتیاز بگیرند، تشویق شدند این امتیازخواهی را بیشتر کنند و چیزهای بیشتری بخواهند.
بایدن هم سیاستش را نسبت به ایران اعلام کرده است. ما از برجام ۲ چیز روشن میخواستیم؛ یکی اینکه نفتمان را راحت بفروشیم و دیگری اینکه معاملاتمان را راحت انجام بدهیم که هیچکدام محقق نشد؛ حالا هر امتیاز دیگری میخواهند به ایران بدهند اما برای ایران اهمیت آنچنانی ندارد. اجابت این دو خواسته چه در دولت ترامپ و چه در دولت بایدن ممنوع است. مسأله دولتهای آمریکا این است که کی به برجام 2 و برجام 3 برسیم. گویا آنهایی که الان دل به بایدن بستهاند، همان برجامهای 2 و 3 را در برنامهشان دارند.
انتخابات آمریکا برای ما تاثیر قابل توجهی ندارد. بخشی از این حرفها که مثلا بایدن بیاید به نفع ایران است، به خاطر این مطرح میشود که یک گروهی نمیخواهند اعتراف کنند خراب کردهاند؛ چه در سیاست خارجی و چه در اداره کشور، البته نه اینکه دولتهای قبلی هیچ مشکلی نداشتند، خیر! آنها هم مشکل داشتند اما حجم خبطهایی که در این دولت داریم کمسابقه بوده است و اینها هم موجه نیست. من متهم نمیکنم، میگویم خطا، برخی چیز دیگری میگویند اما من میگویم خطا ولی همین حجم خطا هم موجه نیست.
* آینده چالش جمهوری اسلامی و آمریکا را چگونه میبینید؟
ببینید! یک نکته را بگویم، برخی جریانات مدام از جنگ ایران و آمریکا سخن میگویند. لولوی جنگ مسالهای است که جناح اصلاحات در دوره آقای خاتمی و این دوره مطرح کرده و یکی از پیشفرضهای غلط برجام هم بوده است. برجام، ۲ پیشفرض صد درصد غلط داشت؛ یکی اینکه اگر چرخ سانتریفیوژهای ما کمتر بچرخد، چرخ اقتصاد ما بهتر میچرخد و دیگری هم اینکه اگر توافق نکنیم جنگ میشود. چرخهای سانتریفیوژ ما کمتر چرخید اما چرخ اقتصاد هم ایستاد. ما وقتی احتمال جنگ میدهیم- که متاسفانه برخی دولتمردان کنونی هم میگویند- باید دلیل داشته باشیم، باید سند ارائه بدهیم، خوشبینی الکی بد است اما حرف از جنگ زدن هم بدون مستندات بد است. به نظر من قرائن سیاسی موجود در صحنه بینالملل و منطقه این موضوع را رد میکند. بر اساس شواهد و مستندات موجود اینکه توسط آمریکا در آینده نزدیک مستقیما علیه ما جنگی راه بیفتد، محتمل و قابل پیشبینی نیست. حالا اگر یک عده میخواهند از این لولو استفاده سیاسی بکنند، بحث دیگری است. واقعا ترساندن مردم از جنگ کار اشتباهی است. ما برای گرفتن رأی مردم باید نقاط قوتمان را مطرح کنیم نه اینکه مردم را از جنگ بترسانیم. خب! بعد از این چه؟ یعنی برویم در برابر آمریکا زانو بزنیم؟ این را بدانید که بهبود وضعیت اقتصادی ما مشروط به کارآمد شدن مدیریت ما است. یک مدیریت جهادی لازم است تا اوضاع کشور بهبود پیدا کند و این هیچ ربطی به رابطه ما با آمریکا ندارد. ما باید روی پای خود بایستیم. این روی پای خود ایستادن، خودش یک تفکر است. اینکه ما هر جا به مشکل برخورد کنیم بلافاصله دستور بدهیم با ارز دولتی مواد اولیه وارد کشور شود، این چرخه خودش معیوب است. این دقیقا همان تفکری است که ما را به اصل قضیه نمیبرد، این نقطه اشکال اصلی است. واقعا نکاتی که رهبر انقلاب اصرار میکنند و متاسفانه به آن توجه نمیشود، نقاط کلیدی در بهبود حال ما است. شما مطمئن باشید آمریکا در منطقه ما جز گاو شیرده نمیپسندد. ما مخیریم به اینکه ملت سرافراز و مستقل باشیم یا یک گاو شیرده برای آمریکا؟ آقایان اصلاحطلب این را برای مردم توضیح بدهند، بحث مذاکره با آمریکا یک بحث فرعی است، هرگاه منافع ملی ما ایجاب کرد انجام میدهیم، این بحث اصلی نیست، مذاکره با آمریکا که تابو نیست، بحث عمیقتر از این حرفهاست. رئیسجمهور سابق ما میگفت به من اجازه بدهید با اوباما مذاکره کنم، میروم سیر تا پیاز مشکلات را حل میکنم. این همان تفکر هزار سال پیش است که ساختارهای نظام بینالملل را نمیشناسند، فکر میکنند مسائل با خوشوبش حل میشود!
* آقای دکتر! الان که در فضای گفتوگو درباره مسائل بینالملل هستیم، لطفا اشارهای هم به مناقشه اخیر همسایگان شمالیمان یعنی ارمنستان و آذربایجان بفرمایید.
همانطور که میدانید مناقشه ارمنستان و آذربایجان سابقهدار است و از بعد از فروپاشی شوروی این اختلاف شروع شد و تدریجا پر و بال گرفت. ما از همان موقع موضعمان احترام به تمامیت ارضی و مرزهای بینالمللی بود. ببینید! در این مساله واقعا بحثهای انسانی مطرح است، هر دو طرف نزدیک به یک میلیون آواره دارند؛ هم شیعیان و هم ارمنیها. ما با کل این قضایا مخالفیم، ما طرفدار این هستیم که مرزها باید محترم باشند. آنچه مسلم است این است که منطقه قرهباغ متعلق به آذربایجان است. این مساله را نباید از طریق جنگ حل کرد. دقت داشته باشید که گرایش حل مساله ارمنستان و آذربایجان از طریق نظامی، خط آمریکا و اسرائیل است و اینکه یک کشورهایی روی این قضیه سوءاستفاده کنند و روی آن مانور بدهند. ما متاسفانه کشوری را در منطقه داریم که هر جا هر مسالهای به وجود بیاید سر و کلهاش پیدا میشود، این یک نوع فرصتطلبی است و خوشعاقبت نیست. ما نباید روی این آتش بنزین بریزیم. مشخصا راهکار ما برای حل این مناقشه، فقط گفتوگو است. درگیریها باید متوقف و بلافاصله مذاکرات صلح برگزار شود و بهترین کسی که میتواند این کار را بکند، جمهوری اسلامی است که هم روابط نزدیکی با ارمنستان دارد و هم با آذربایجان. هر دو هم به ما اعتماد دارند. ما به هر دو هم کمک خواهیم کرد. جمهوری اسلامی برای ترمیم آلام شیعیان و ارامنه باید اقدامی کند.
* قطعا مداخله ایران برای حلوفصل دیپلماتیک این مناقشه فرصت خوبی هم برای دستگاه دیپلماسی ایران است. به عنوان سوال آخر میخواهم از شما بپرسم به نظر شما در تقریبا 8 سال گذشته آیا دستگاه دیپلماسی با چالشهای بینالمللیای که ایجاد شد، برخورد فعالانهای داشته است؟ توانسته است از این چالشها برای ایران فرصتسازی کند یا خیر؟
البته نمیشود همه کارنامه دستگاه دیپلماسی را منفی دانست. در یکسری از اتفاقات، واقعا دستگاه دیپلماسی خوب عمل کرد. مثلا در همین جریاناتی که اخیرا در شورای امنیت ایجاد شد، دستگاه دیپلماسی فعالانه عمل کرد، واقعا هم کار سخت و سنگینی بود که بخوبی انجام شد. اینها نقاط مثبت است اما نقاط منفی هم وجود دارد.
مثلا درباره یمن خیلی منفعلانه عمل شد. البته ما به یمنیها کمک میکنیم، به این کمک هم افتخار میکنیم اما این کافی نیست، ما باید یک سیاست خارجی اگرسیو(متهورانه) درباره مساله یمن در پیش میگرفتیم. ما باید محاصره یمن را میشکستیم، نه اینکه وزیر خارجه آمریکا به وزیر خارجه ما توئیت بزند که شما محاصره یمن را نشکنید و ما با انفعال در برابر این موضوع برخورد کنیم.
درباره همین مساله و مناقشه ارمنستان و آذربایجان هم کارهایی در وزارت خارجه در حال پیگیری است اما ما پکیجهای متنوعی را میتوانیم در این باره ارائه کنیم که یک برخورد فعالانهتری را لازم دارد. ما باید همان روزهای اول بلافاصله یک هیأت نظامی و سیاسی به هر دو کشور میفرستادیم، چون هر دو به ما اعتماد دارند. حتی نیروهای نظامی ما میتوانند نقش حائل را بین 2 کشور ایفا کنند. ببینید! «سن سو» استراتژیست معروف چینی که 2 هزار سال قبل کتابی درباره جنگ نوشته است، میگوید صد جنگ را آغاز کردن به اندازه جلوگیری از یک جنگ سخت نیست. ما باید از هنر دیپلماسی خود استفاده کنیم و آلام جنگ را کاهش دهیم. ما باید سیاست معتدل و مبتنی بر عقلانیت اسلامی خود را به نمایش بگذاریم. اینها حیطههایی است که محتاج تحرک بیشتر دستگاه دیپلماسی است.
البته باز شدن پای تروریستهای داعش به منطقه به بهانه حمایت از آذربایجان پدیده بسیار خطرناکی است که ترکیه بازی آن را شروع کرده است. برادران ما در آذربایجان باید بدانند داعشیها قبل از کشتن ارمنیها، شیعیان گنجه را قتلعام میکنند و به زنان و ناموس آنان تجاوز میکنند! جمهوری اسلامی تردیدی را باقی نگذاشته که تحت هیچ شرایطی حضور تروریستهای دستپرورده آمریکا و رژیم صهیونیستی را در کنار مرزهای خود تحمل نخواهد کرد؛ همچنان که در عراق نکرد.
ارسال به دوستان
با افزایش مبتلایان کرونا و پر شدن ظرفیت بیمارستانها، پذیرش بیماران دشوار شده است
آمبولانسهای سرگردان!
* با دستور فرمانده کل قوا، تمام ظرفیت بیمارستانها و مراکز درمانی نیروهای مسلح در اختیار بیماران مبتلا به کرونا قرار گرفت
گروه اجتماعی: همزمان با رکوردشکنیهای سریالی کرونا در کشور، استاندار تهران محدودیتهای کرونایی را یک هفته دیگر تمدید کرد.
به گزارش «وطن امروز»، هفته گذشته اعلام شد به علت شیوع کرونا در تهران و افزایش شدید تعداد مبتلایان و قربانیان روزانه، فعالیتهای آموزشی، فرهنگی و ورزشی تعطیل خواهد بود. در ابلاغیه استانداری آمده بود: دانشگاهها، مدارس، مدارس شبانهروزی، حوزههای علمیه، آموزشگاههای فنیوحرفهای، زبانسراها و سایر آموزشگاهها و کتابخانهها، مساجد و مصلاها، سینماها، سالنهای تئاتر و مراکز مشابه، موزه و باغموزهها، تالارهای پذیرایی، آرایشگاههای زنانه و سالنهای زیبایی در این یک هفته تعطیل خواهند بود. عدم برگزاری هر گونه مراسم اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و همایشها، تعطیلی باشگاههای ورزشی، ورزشهای پر برخورد از جمله کشتی، کاراته، جودو و موارد مشابه، کافهها، قهوهخانهها و چایخانهها، باغوحشها و شهربازیها، مراکز تفریحی آبی، استخرهای سرپوشیده و باشگاههای بدنسازی و همچنین عدم برگزاری نماز جمعه در این ابلاغیه مورد تاکید قرار گرفته است. حالا استاندار تهران اعلام کرده این محدودیتها به درخواست ستاد مقابله با کرونای پایتخت یک هفته دیگر تمدید شده است. انوشیروان محسنی بندپی، استاندار تهران در این باره گفت: استفاده از ماسک توسط شهروندان در تهران از در منازل از شنبه ضروری است و محدودیتهای کرونایی در پایتخت تا ۲۳ مهر تمدید شده است.
دولت اعلام کرده کسانی که پروتکلهای بهداشتی را رعایت نکنند جریمه خواهند شد اما هنوز جزئیات جریمه افرادی که در خیابانهای پایتخت ماسک نزنند، اعلام نشده است.
همچنین در پی دستور استاندار تهران، معاونت حملونقل شهرداری تهران در اطلاعیهای تأکید کرد: ورود بدون ماسک از فردا (امروز شنبه) به تمام ناوگان حملونقل عمومی ممنوع است.
به گزارش تسنیم، معاونت حملونقل شهرداری تهران طی اطلاعیهای درباره ممنوعیت ورود بدون ماسک به تمام ناوگان عمومی پایتخت اعلام کرد: به دنبال افزایش شیوع ویروس کرونا و اعمال محدودیتها از سوی ستاد ملی مقابله با این ویروس، از روز شنبه 19 مهر ماه ورود افراد بدون ماسک در تمام ناوگان عمومی شهر تهران ممنوع خواهد شد.
گفتنی است هماکنون در 127 ایستگاه مترو و ٦٢ پایانه و ایستگاه اتوبوس و تاکسی شهر تهران ماسک به قیمت مناسب عرضه میشود؛ یقینا همدلی و همراهی شهروندان عزیز تهرانی در این امر مهم یاریگر ما خواهد بود.
* حریرچی: بستری بیماران غیراورژانسی در بیمارستانها ممنوع شد
به گفته مسؤولان وزارت بهداشت بیمارستانهای تهران پر از بیمار است و تخت بیمارستانی خالی وجود ندارد. با توجه به این موضوع آمبولانسهای حامل بیماران کرونایی برای یافتن بیمارستان خالی در خیابانهای شهر سرگردان هستند. بیمارستان مسیح دانشوری همچنان تخت خالی برای پذیرش بیمار جدید ندارد و راهروها و فضای باز بیمارستان مملو از بیمار است. با توجه به کثرت مراجعان سرپایی و بستری مبتلا به کرونا، بستری سایر بیماران غیراورژانسی در بیمارستانها (طبق بخشنامه معاونت درمان وزارت بهداشت) تا اطلاع ثانوی ممنوع شد.
دکتر ایرج حریرچی، معاون کل وزارت بهداشت در گفتوگو با ایسنا با بیان این مطلب، افزود: داروخانههای بیمارستانی مکلف هستند همه داروهای تجویزی بیماران کرونایی را تهیه کنند.
وی همچنین با اشاره به اطلاعیه ستاد کل نیروهای مسلح مبنی بر در اختیار گرفتن مراکز درمانی و بیمارستانهای نیروهای مسلح برای بیماران مبتلا به کرونا گفت: بیمارستانهای نیروهای مسلح طبق دستور مقام معظم رهبری با تمام ظرفیت در اختیار بیماران کرونایی خواهند بود.
دکتر حریرچی ادامه داد: از ظرفیت بیمارستانهای تأمین اجتماعی هم طبق بخشنامه وزیر رفاه بدین منظور استفاده خواهد شد.
معاون وزارت بهداشت در انتها تاکید کرد: راه اصلی برونرفت از شرایط فعلی رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و اقدامات پیشگیرانه و بهداشتی است.
* رکوردشکنی ادامه دارد
آمارهای کرونایی چند روز اخیر نشان میدهد تعداد قربانیان بیش از 200 نفری «کووید-19» در کشور تثبیت شده است.
سیماسادات لاری، سخنگوی وزارت بهداشت دیروز ضمن تشریح آخرین آمار بیماران و بهبودیافتگان کرونا در کشور گفت: در طول 24 ساعت گذشته (ظهر پنجشنبه تا ظهر جمعه) ۲۱۰ نفر بر اثر کرونا جان باختند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۲۸ هزار و ۹۸ نفر رسید.
این آمار در حالی است که روز چهارشنبه رکورد آمار قربانیان روزانه نیز شکسته شد و به 239 نفر رسید. همچنین رکورد مبتلایان روزانه در روز پنجشنبه شکسته شد و به 4392 نفر رسید تا همچنان کرونا به رکوردشکنیهای خود ادامه دهد.
بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، 4 هزار و 142 بیمار جدید مبتلا به «کووید-19» در کشور شناسایی شدند که یکهزار و 787 نفر از آنها بستری شدند و مجموع بیماران «کووید-19» در کشور به 492 هزار و 378 نفر رسید.
وی افزود: متاسفانه در طول 24 ساعت گذشته، 210 بیمار «کووید-19» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به 28 هزار و 98 نفر رسید، البته خوشبختانه تاکنون 401 هزار و 379 نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستان ترخیص شدهاند. به گفته لاری، 4392 نفر از بیماران مبتلا به «کووید-19» در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند و تاکنون ۴ میلیون و 257 هزار و 766 آزمایش تشخیص «کووید-19» در کشور انجام شده است.
بر اساس اعلام سخنگوی وزارت بهداشت استانهای تهران، اصفهان، قم، آذربایجان شرقی، خراسان جنوبی، سمنان، قزوین، لرستان، اردبیل، خوزستان، کرمانشاه، کهگیلویهوبویراحمد، گیلان، بوشهر، زنجان، ایلام، خراسان رضوی، مازندران، چهارمحالوبختیاری، البرز، آذربایجان غربی، مرکزی، کرمان، خراسان شمالی، همدان و یزد در وضعیت قرمز قرار دارند و استانهای کردستان، هرمزگان، فارس و گلستان نیز در وضعیت هشدار قرار دارند.
***
[توصیههای بهداشتی وزارت بهداشت به تشییعکنندگان استاد شجریان]
با درگذشت محمدرضا شجریان، استاد آواز ایران بسیاری از دوستداران وی مقابل بیمارستان جم تجمع کردند و برای تشییع و خاکسپاری وی فراخوان دادند. این در حالی است که متخصصان وزارت بهداشت و پزشکان به عزاداران شجریان توصیه کردند از تجمع پرهیز کنند تا به شیوع دوباره کرونا کمک نکنند. دکتر مینو محرز، عضو کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا، درباره احتمال برگزاری تجمع در مراسم تدفین محمدرضا شجریان، گفت: همه ما از درگذشت شجریان متاسفیم. شجریان مورد علاقه همه مردم بود. سالها همه از مادربزرگها و پدربزرگها گرفته تا جوانان با صدایش آشنا بودند و هنرمند فوقالعادهای بود که متاسفانه از دست رفت. وی افزود: در عین حال باید توجه کرد در شرایط شیوع کرونا، برگزاری تجمع به هر دلیلی خطرناک است و نباید اتفاق بیفتد. گویا مقابل بیمارستان عده زیادی جمع شده بودند اما تشییع در مشهد است و نباید تجمع اتفاق افتد. محرز ادامه داد: مردم باید رعایت کنند. همه برای ما عزیز هستند. در چنین مراسمی ممکن است خودمان و عزیزانمان هم به خطر بیفتیم. وی تاکید کرد: در تجمعی که افراد نزدیک به هم باشند و ماسک نداشته باشند، احتمال انتقال بیماری بسیار زیاد است. ممکن است برخی مبتلای بدون علامت بوده و بسیاری از افراد حاضر در یک جمع را مبتلا کنند. وقتی فرد مبتلا بدون ماسک در نزدیکی دیگران قرار گیرد تا ۹۵ درصد امکان ابتلا وجود دارد و حتی با حرف زدن هم منتقل میشود. محرز اظهار کرد: در مراسمهای سوگواری افراد اشک میریزند و مساله مهم این است که ویروس کرونا در اشک چشم هم وجود دارد. افراد اشک میریزند و بعد با دستشان اشک را پاک میکنند و ممکن است دستشان را به چیزهای دیگر بزنند که احتمال انتقال را بالا میبرد. وی تاکید کرد: حتی اگر در محیط باز باشید، ماسک هم داشته باشید اما جمعیت نزدیک به هم باشد، در مدت طولانی منجر به انتقال بیماری میشود. فاصلهگذاری فیزیکی و عدم تجمع، ماسک زدن و شستن دستها در جلوگیری از ابتلا به کرونا بسیار مهم است و هر ۳ باید رعایت شود. محرز گفت: بنابراین تجمع میتواند خود و عزیزانمان را در خطر ابتلا به کرونا قرار دهد.
ارسال به دوستان
بازگشت کشت و صنعت مغان به بیتالمال
پس از اعلام نظر دیوان محاسبات مبنی بر تخلف در واگذاری شرکت کشتو صنعت مغان، هیأت داوری سازمان خصوصیسازی به ابطال قرارداد واگذاری رأی داد
گروه اقتصادی: اعتراضها به واگذاری پرعیب و نقص مجموعه کشت و صنعت مغان بالاخره نتیجه داد. هیات داوری خصوصیسازی هفته گذشته به ابطال قرارداد واگذاری کشت و صنعت مغان و بازگشت این مجموعه به دولت رای داد. علاوه بر هیات داوری خصوصیسازی، هیات مستشاری دیوان محاسبات هم در پاسخ به درخواست سازمان خصوصیسازی مبنی بر ارزیابی ارزش روز شرکت در تاریخ واگذاری، ارزش روز شرکت کشت و صنعت مغان در تاریخ واگذاری را بیشتر از رقم واگذاری اعلام کرد و خواستار ابطال قرارداد واگذاری این مجموعه شد. بلافاصله پس از انتشار خبر ابطال قرارداد واگذاری کشت و صنعت مغان، مالکان کنونی این مجموعه اقدام به خروج سریع اموال این مجموعه از منطقه کردند. با این حال دادستان منطقه با صدور دستوری، خروج هر نوع اموال از این شرکت را تا اطلاع ثانوی ممنوع اعلام و بر اتخاذ تدابیر لازم برای جلوگیری از این اقدام تاکید کرد.
* * *
اعتراضها به واگذاری عجیب کشت و صنعت مغان بالاخره نتیجه داد و هیأت داوری سازمان خصوصیسازی قرارداد این واگذاری را ابطال کرد. واگذاری کشت و صنعت مغان به دلایل مختلف بویژه واگذاری به قیمت بسیار پایینتر از قیمت روز، با اعتراض بسیاری از نمایندگان مجلس و کارشناسان مواجه شده بود.
* رأی هیأت داوری خصوصیسازی به ابطال واگذاری
چهارشنبه هفته گذشته بود که رأی هیأت داوری سازمان خصوصیسازی مبنی بر ابطال واگذاری کشت و صنعت مغان اعلام شد. این خبری بود که نخستینبار احمد علیرضابیگی آن را رسانهای کرد. نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی درباره جزئیات این رأی گفت: هیأت داوری رسیدگیکننده به پرونده شرکت کشت و صنعت مغان، رأی به ابطال واگذاری این شرکت داده است.
وی درباره کیفیت آرای این هیأت افزود: این هیأت 7 نفره است که یک نفر از اعضا به نام آقای خوانساری در جلسه غایب بوده و ۵ نفر از اعضا هم رأی به ابطال واگذاری این شرکت به بخش خصوصی دادهاند و یک نفر هم موافق واگذاری بوده است.
علیرضابیگی تصریح کرد: بر اساس رأی صادرشده هیأت رسیدگیکننده به پرونده واگذاری شرکت کشت و صنعت مغان، روند اعاده شرکت کشت و صنعت مغان به دولت آغاز خواهد شد.
نماینده مردم در مجلس درباره میزان سرمایهای که به بیتالمال بر اساس این رأی بازگشته است، اظهار داشت: سال 96 سرمایه شرکت کشت و صنعت مغان ارزیابی و اعلام شد ۴ هزار میلیارد تومان سرمایه این شرکت است، این در حالی است که در آن زمان دلار ۳۵۰۰ تومان بود و بر همین مبنا باید ۴ هزار میلیارد تومان سال ۹۶ را ۴۰ هزار میلیارد تومان در شرایط فعلی برآورد کرد.
وی تصریح کرد: رأی هیأت مستشاری دیوان محاسبات هم به صراحت اعلام کرده هزاران میلیارد تومان تضییع حقوق بیتالمال در این واگذاری رخ داده است.
* دیوان محاسبات هم رأی به ابطال واگذاری داد
علاوه بر هیأت داوری سازمان خصوصیسازی، هیأت مستشاری دیوان محاسبات هم در پاسخ به درخواست سازمان خصوصیسازی برای رفع ابهام از واگذاری این مجموعه، رأی به ابطال واگذاری داد.
مدیرعامل سازمان خصوصیسازی 16 شهریور سال جاری طی نامهای، از هیأت مستشاری دیوان محاسبات خواستار ارزیابی مجدد سهام شرکت کشت و صنعت و دامپروری مغان در زمان انعقاد قرارداد مورخ 2/10/97 شد.
هیأت مستشاری دیوان محاسبات هم در پاسخ به درخواست استعلام سازمان خصوصیسازی اعلام کرد: «نظر به اینکه رأی هیأت مستشاری ناظر به تخلف در ارزیابی و واگذاری سهام شرکت کشت و صنعت و دامپروری مغان و مبتنی بر خواسته مندرج در دادخواست دادستان دیوان محاسبات کشور دایر بر اعمال حکم قانون دیوان محاسبات کشور نسبت به خواندگان پرونده و صدور حکم به تعدیل و مناسبسازی قیمت برای واگذاری شرکت مذکور بر مبنای ارزش جاری خالص داراییهای شرکت است، لذا با توجه به محرز بودن تخلف در ارزیابی سهام و داراییها و واگذاری این شرکت، از آنجا که ارزیابی مذکور باید مبتنی بر واقعیات اثرگذار بر قیمت سهام مربوطه و با توجه به زمان انعقاد قرارداد (2/۱۰/97) و علیالقاعده با ابتنای به صورتهای مالی سال ۹۶ شرکت و بر اساس استانداردهای قانونی مربوطه صورت میپذیرفت، لیکن مسؤولان وقت ذیربط آن سازمان به نحو دیگری عمل کردهاند که به علت عدم رعایت موازنه در قرارداد مذکور، منتهی به تضییع حقوق ملت شده است و معالوصف، آن سازمان بهرغم وجود اختیارات و مکانیزمهای قانونی، تاکنون درباره فسخ یا ابطال قرارداد موردنظر اقدامی به عمل نیاورده است؛ در حالی که از رهگذر اجرا و ایفای این قرارداد، دو طرف قرارداد بر شرکت کشت و صنعت و دامپروری مغان و اموال و داراییهای مربوطه مسلط شدهاند، لذا برای تعیین دقیق میزان خسارات وارده به بیتالمال ناشی از اعمال مدیران سازمان خصوصی و اعضای هیأت واگذاری، ارزیابی مجدد سهام اموال و داراییهای این شرکت و انعکاس آن به دیوان محاسبات کشور برای اتخاذ تصمیم نهایی در این مرجع ضروری است».
***
[تاراج داراییهای شرکت پس از اعلام ابطال قرارداد و ممانعت دادستان]
یک روز پس از انتشار رای ابطال واگذاری کشت و صنعت مغان، خبری مبنی بر تاراج اموال این مجموعه توسط خریداران آن به نقل از نماینده همان منطقه منتشر شد. ولی اسماعیلی، نایبرئیس کمیسیون اجتماعی و نماینده گرمی روز گذشته اعلام کرد: بعد از ابطال واگذاری کشت و صنعت مغان، تاراجگران از روزپنجشنبه 17 مهر در حال غارت ذخایر و محصولات استراتژیک هستند. نماینده گرمی افزود: افراد زخمخورده، با خالی کردن ذخایر کشت و صنعت درصدد گرفتن انتقام از قوه قضائیه هستند.
یک روز پس از سخنان اسماعیلی مبنی بر تاراج اموال کشت و صنعت مغان، دادگستری استان اردبیل خروج هر نوع اموال از این شرکت را تا اطلاع ثانوی ممنوع اعلام کرد. رئیسکل دادگستری استان اردبیل طی دستورات جداگانهای به دادستان مرکز استان، دادستان پارسآباد مغان و نیروی انتظامی، خروج هر نوع اموال از این شرکت را تا اطلاع ثانوی ممنوع اعلام و بر اتخاذ تدابیر لازم برای جلوگیری از این اقدام تاکید کرد. ناصر عتباتی در این ارتباط گفت: با دستور قضایی، تا تعیین تکلیف نهایی وضعیت شرکت کشت و صنعت مغان، هیچگونه اموالی از این شرکت خارج نخواهد شد. بر اساس گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، وی خاطرنشان کرد: همچنین تیمی از بازرسی کل استان اردبیل و با نظارت یکی از قضات در محل شرکت کشت و صنعت مغان مستقر است.
ارسال به دوستان
محمدرضا شجریان پس از تحمل یک دوره سخت بیماری درگذشت
نوای آخر استاد آواز
گروه فرهنگ و هنر: محمدرضا شجریان که پس از ۸ دهه زندگی پنجشنبه هفته گذشته از دنیا رفت، یکی از مهمترین و جریانسازترین چهرههای آواز ایرانی و قطعا مشهورترین خواننده موسیقی سنتی در تایخ ایران است که سالها در قله موسیقی سنتی ایرانی درخشید.
* شجریان از معلمی تا موسیقی
شجریان که 17 مهرماه 1399 دارفانی را وداع گفت، متولد اول مهر ۱۳۱۹ در مشهد بود و نخستین ارتباط او با موسیقی از همان دوران کودکی آغاز شد؛ او البته از کودکی به آموزش قرائت قرآن نزد پدرش پرداخت و در ۹ سالگی تلاوت قرآن را آغاز کرد. با ورود به دانشسرای مقدماتی در مشهد در سال 1336 و آشنایی با یک استاد موسیقی، شجریان جوان کمکم شیفته آموزش موسیقی شد و با وجود اینکه با آوازهای بدون موسیقی سرگرم بوده، به واسطه آشنایی با سنتور و علاقه برای ارتقای صدای سنتور، کمکم مسیر او دستخوش تغییر شد. وی البته مدتی نیز به عنوان کارمند آموزشوپرورش در شهر مشهد مشغول به کار بود و بعد از چند سال در آذر ۱۳۴۶ به تهران منتقل شد.
* ورود به رادیو و فعالیت با اسم مستعار
شجریان پس از ورود به تهران، با استاد احمد عبادی (نوازنده و نواساز نامی سهتار) آشنا شد و بعد از آن، با ورود به رادیو، مسیر زندگی حرفهایاش را تغییر داد. این موضوع البته به ماجرای حضور او در کلاس درس آواز استاد اسماعیل مهرتاش نیز ارتباطی تنگاتنگ داشت. اما شجریان پس از ورود به رادیو تا مدتها با اسم مستعار «سیاوش بیدکانی» فعالیت میکرد و از سال ۱۳۵۰ کمکم با نام واقعی خود به فعالیت ادامه داد و از همان دوره همکاری با تلویزیون ملی ایران را هم آغاز کرد.
آشنایی شجریان با استاد فرامرز پایور و آموزش سنتور پیش او در کنار آشناییاش با هوشنگ ابتهاج و آغاز همکاری شجریان با برنامه «گلهای تازه» رادیو از جمله نقاط عطف زندگی حرفهای شجریان بود که تاثیر بسیار زیادی در شهرت او در سالهای پیش از پیروزی انقلاب داشت. آشنایی با استاد دوامی و نیز آموختن ردیفهای آوازی از دیگر توفیقات شجریان در این دوره بود.
* از جشن هنر شیراز تا کنارهگیری اعتراضی از رادیو
شجریان سال 52 همراه با هنرمندانی چون محمدرضا لطفی، ناصر فرهنگفر، حسین علیزاده، جلال ذوالفنون، داوود گنجهای و داریوش صفوت مرکز حفظ و اشاعه موسیقی را بنا کردند اما ماجرای همکاری او با رادیو در سالهای قبل از انقلاب پایان خوشی نداشت. او که سال 1357 همراه با محمدرضا لطفی و ناصر فرهنگفر در جریان جشن هنر شیراز به اجرای برنامه پرداخته بود، همان سال در اعتراض به کشتار ۱۷ شهریور و فاجعه سینما رکس آبادان همراه با هوشنگ ابتهاج و محمدرضا لطفی از کار در رادیو استعفا کردند.
* فرصتی که با پیروزی انقلاب اسلامی مهیا شد
اما پیروزی انقلاب اسلامی و توجه ویژه جمهوری اسلامی به موسیقی سنتی و به حاشیه رفتن موسیقی پاپ قبل از انقلاب، عرصه را برای عرض اندام چهرههایی چون شجریان در حوزه موسیقی مهیا کرد تا وی در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در جریان همکاری با گروههای «پایور»، «شیدا» و «عارف» آلبومهای متعددی را منتشر کند. اوج فعالیتهای شجریان در دهه 60 بود؛ روزگاری که وی با پرویز مشکاتیان همکاری میکرد و نتیجه آن تولید آلبومهای بینظیر و ماندگاری در تاریخ موسیقی سنتی ایران شد که بعد از آن هیچگاه تکرار نشد.
حاصل همکاری شجریان و مشکاتیان تولید آلبومهای «ماهور»، «بیداد»، «نوا» و «دستان» بود که همه از مهمترین آلبومهای شجریان بود. او در همین دهه به اتفاق گروه «عارف» کنسرتهایی را در خارج از ایران نیز ترتیب داد تا از این مسیر، راه کنسرتهای خارج از کشور او نیز هموارتر شود. او همچنین از سال ۶۸ با گروههایی به رهبری «داریوش پیرنیاکان» و جمشید عندلیبی به اجرای کنسرت در آمریکا و اروپا پرداخت.
* کارنامه شجریان، از «گنبد مینا» تا «زمستان»
شجریان طی این سالها در داخل ایران نیز کنسرتهای متعددی داشت و البته آلبومهای «چشمه نوش»، «گنبد مینا»، «جان عشاق» و «در خیال» را با همکاری با چهرههایی مثل محمدرضا لطفی و مجید درخشانی منتشر کرد. او البته یک دوره طلایی فعالیت دیگر نیز داشت که مربوط به همکاریاش با کیهان کلهر، حسین علیزاده و همایون شجریان میشد؛ ماحصل این همکاری آلبومهای «نوا»، «داد و بیداد»، «زمستان» و برگزاری کنسرتهایی در اروپا و آمریکا بود. نقطه عطف این همکاری هم برگزاری کنسرت «همنوا با بم» به بهانه زلزله دردناک بم بود که بازتاب بسیاری هم داشت.
او در کنار خوانندگی، در سایر حوزههای مرتبط با موسیقی هم فعالیتهایی داشت که ریاست شورای عالی خانه موسیقی، رئیس مؤسسه فرهنگی- هنری «دل آواز» و تلاش برای معرفی و عرضه چند ساز جدید از جمله فعالیتهای او در این عرصه بود.
* مسیر اشتباه استاد در عرصه سیاست
شجریان اما در مقطعی از زندگی، درگیر حاشیههای سیاسی هم شد. او در جریان انتخابات سال 88، به واسطه نظرات خاصی که داشت، مورد سوءاستفاده برخی جریانات سیاسی قرار گرفت. شجریان با نگارش نامهای خطاب به رئیس وقت صداوسیما، از مدیریت رسانه ملی خواست آثارش دیگر از شبکههای رادیو و تلویزیون پخش نشود. او همچنین در چند گفتوگو با شبکههای معاند خارج از کشور از جمله بیبیسی فارسی و VOA مواضع شاذ و عجیبی گرفت که نه فقط در مخالفت با جمهوری اسلامی، بلکه از اساس در مخالفت با اسلام بود! او البته ۴ سال قبل در گفتوگویی تفصیلی با روزنامه ایران از مواضع قبلی خود تا حدی عقبنشینی کرد. شجریان در بخشی از این مصاحبه میگوید: «شما فرض کنید هر نظامی؛ مثلا در نظام جمهوری اسلامی که همه آن را پذیرفتند، یک آدمی میآید یک کار اشتباهی میکند. ما به او تذکر میدهیم. این تذکر دلیل آن نیست که با نظام جمهوریت مخالفیم. این آدم اشتباهی کرده و دروغی گفته است. به او تذکر میدهیم. یا وقتی به یک نفر میگوییم تو حق توهین کردن به مردم را نداری، این درافتادن با کل نظام نیست. عدهای میخواهند سوءاستفاده کنند که چون این شخص به وزیر یا رئیسجمهور گفته این کار را اشتباه انجام دادی، پس این آدم با اصل جمهوری مخالف است که این ستم است».
* پایانی بر سالها فعالیت استاد آواز ایرانی
شجریان از سال 95 و همزمان با انتشار پیام ویدئویی تبریک سال نو از ابتلای خود به بیماری سرطان خبر داد؛ بیماریای که باعث شد او در 4 سال اخیر از حضور در فضای رسانهای دور شود و در نهایت نیز 17 مهرماه امسال پس از یک دوره طولانی دست و پنجه نرم کردن با بیماری و در شرایطی که چندین بار اخبار ضدونقیضی درباره فوت او در رسانهها منتشر شده بود، در نهایت دارفانی را وداع گفت.
مراسم اقامه نماز بر پیکر او صبح روز گذشته - جمعه 18 مهرماه- در بهشتزهرا(س) برگزار شد. در این مراسم که جمعی از هواداران این خواننده نیز حضور داشتند، سیدعباس صالحی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)، سیدمجتبی حسینی (معاون هنری)، محمد اللهیاری (مدیرکل مرکز موسیقی)، علی مرادخانی، حمیدرضا نوربخش و جمعی از هنرمندان عرصه موسیقی و دوستداران این استاد آواز ایرانی حضور داشتند.
پیکر او پس از اقامه نماز در تهران، راهی طوس شد تا امروز (شنبه 19 مهرماه) در کنار آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شود. معاون هنری و سینمایی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی روز گذشته با حضور در جمع علاقهمندان به محمدرضا شجریان اعلام کرده بود «پس از رسیدن خانواده استاد شجریان به مشهد درباره تشییع پیکر وی تصمیمگیری میشود».
ارسال به دوستان
اعلام نرخهای جدید
بلیت هواپیما 155 درصد گران شد
نرخهای جدید بلیت هواپیما اعلام شد که نسبت به آخرین قیمت اعلامی، افزایش چشمگیری داشته است. بر این اساس حداقل و حداکثر نرخ بلیت پروازهای داخلی در سایت این انجمن بارگذاری و در دسترس عموم قرار گرفت. در این میان کمترین و بیشترین قیمت بلیت پروازهای داخلی به ترتیب 272 هزار و 600 تومان و یک میلیون و 49 هزار و 600 تومان (مشهد- ماهشهر) بود. حال در نرخنامه جدید حداقل قیمت بلیت 491 هزار و 700 و حداکثر 2 میلیون و 674 هزار و 200 تومان (تبریز- بندر عباس) است. در فهرست قدیمی پرواز تبریز- بندرعباس وجود نداشت و قیمت بلیت پرواز مشهد- ماهشهر در فهرست جدید انجمن شرکتهای هواپیمایی 2 میلیون و 31 هزار و 200 تومان است . به گزارش تسنیم، در واقع حداکثر نرخ بلیت پروازهای داخلی در بازه زمانی خردادماه 99 تا مهرماه 99 (اجرا از اول آبان) بالغ بر 78/154 درصد افزایش یافته است. حداقل قیمت بلیت پروازهای داخلی نیز در مدت یاد شده 37/80 درصد افزایش یافته است. ارسال به دوستان
مناظرههای انتخاباتی و امید به فضای سیاسی آمریکا
فرزانه دانایی: بعد از نخستین مناظره تلویزیونی بین نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و منتشر شدن نخستین نتایج نظرسنجی فوری بعد از این مناظره، مشخص شد مردم آمریکا به دلیل سطح پایین مناظره، جواب ندادن نامزدهای انتخاباتی به سوالات مطرحشده و خشونت کلامی موجود در این مناظره دیگر امیدی ندارند بتوانند پاسخ سوالات خود را از این مناظرهها دریافت کنند و در عین حال آنها را برای فضای انتخاباتی آمریکا مسموم میدانند. اگر چه هنوز هم کورسوی امیدی وجود داشت که مناظره انتخاباتی بین معاونان نامزدهای انتخاباتی بتواند فضا را تا حدی معقول و منطقی نشان دهد اما نتایج نظرسنجیها نشان میدهد این مناظره نیز کمکی به تشویق مردم به رأی دادن در انتخابات نکرده است و در عین حال فاصله بین پنس و هریس در نظرسنجیها به قدری کم است که عملا نمیتوان بیان کرد کدام یک از آنها برنده مناظره بوده است.
رسانههای آمریکایی هر کدام با توجه به نزدیکیشان به حزب دموکرات یا جمهوریخواه، کاملا هریس یا مایک پنس را برنده مناظره عنوان کردند و هیچ نهاد مستقلی نتوانست پیروزی هیچ کدام از ۲ نامزد معاونت ریاستجمهوری را تأیید کند. برخی رسانههای دموکرات، کاملا هریس را برنده مناظره دانستند و تعدادی از رسانههای وابسته به حزب جمهوریخواه نیز مایک پنس را از نظر قدرت کلام و منطق (البته در قیاس با دونالد ترامپ) برنده این منازعه خواندند. برخی از آنها پا را از این هم فراتر گذاشته و بیان کردند: «پنس هر کاری میتوانست برای به دست گرفتن کنترل اوضاع بعد از مناظره سراسر آشفتگی و بینظم نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری انجام داد، حالا نوبت ترامپ است که از فرصت به وجود آمده توسط پنس استفاده کند و کنترل اوضاع را به دست بگیرد».1 از این منظر تعدادی از رسانههای دموکرات و جمهوریخواه مشترکا بر این باور بودند که مساله «اوباماکر» یا لایحه بهداشت و سلامت رئیسجمهور قبلی آمریکا مهمترین نقطه عطف در مبارزات انتخاباتی ۲ نامزد فعلی خواهد بود. جمهوریخواهان نیز خود به این اعتقاد رسیدهاند که تنها سوالی که پنس نتوانست از عهده پاسخ دادن آن برآید، سوال مربوط به لایحه درمانی بود. او هیچ پاسخی در مقابل این سوال که مردمی که بیمه درمانی درستی ندارند، چطور میتوانند از خود در مقابل کرونا محافظت کنند، نداشت. این در حالی بود که دموکراتها برنامه دقیقی برای اجرایی کردن دوباره لایحه بهداشتی اوباما ارائه کردند.
اما در مقابل، اشتباه حیاتی کاملا هریس در مقابل دوربینهای زنده تلویزیونی این بود که اعلام کرد به ترامپ اعتماد ندارد و واکسنی که او برای کرونا تبلیغ کند را به هیچوجه استفاده نمیکند! این در حالی است که هر واکسنی که با تأیید سازمان غذا و داروی ایالاتمتحده راهی مراکز درمانی آمریکا شود براحتی مورد استفاده مردم قرار میگیرد و ترس از بیماری «کووید-19» ریسک تبعات بعدی ناشی از استفاده از این واکسن را در نظر مردم بسیار پایین میبرد. گفتن این جمله از طرف کاملا هریس اما بدین معنی است که مردم نمیتوانند حتی به دموکراتها هم در این زمینه اعتماد کنند، چرا که نفرت عمیق آنها از ترامپ باعث میشود حتی در صورت پیروزی در انتخابات، فرآیند تأیید واکسن را به خطر انداخته و آنها سعی کنند چنین وانمود کنند دولت جدید به دنبال واکسن جدید میرود و کاری به اقدامات انجامشده پیشین ندارد و همین مساله زمان رسیدن به واکسن را (حداقل برای آمریکاییها) بسیار طولانی میکند.
کاملا هریس البته درباره مسائل دیگر غیر از کرونا هم صحبتهایش را به نحوی بیان کرد که میتوان گفت غیر از شایعات مطبوعاتی یا ارجاع دادن به صحبتهای ترامپ که اما واگرهای زیادی درباره صحت و سقم مطرح شدن آن وجود دارد، چیز دیگری در چنته نداشت. او ترامپ را «بزرگترین شکست ریاستجمهوری در تاریخ ایالاتمتحده» نامید و بارها به این نکته اشاره کرد که ترامپ (به نوشته روزنامه نیویورکتایمز که البته تاکنون نیز تأیید نشده است) تنها 750 دلار مالیات پرداخته و 400 میلیون دلار به مردم آمریکا بدهکار است. او بیان کرد ترامپ به «علم اعتقادی ندارد» زیرا به مساله تغییرات آب و هوایی اعتقاد ندارد (که البته ترامپ چنین چیزی را مطرح نکرده اما مطرح کرده است که با وجود تغییرات آب و هوایی، آمریکا سیاستهای خود را تغییر نمیدهد زیرا کشورهای دیگری مانند چین هستند که یکی از بالاترین میزان آلایندگیها در جهان را دارند و سهم آمریکا به اندازه چین نیست). هریس مطرح کرد ترامپ کشتهشدگان در جنگ را مشتی «بازنده» توصیف کرده است و از گروههای طرفدار نازی در شارلوتسویل آمریکا حمایت کرده یا اینکه هرگز درباره دخالت در انتخابات آمریکا با روسیه و پوتین صحبت نکرده است. همه این موارد را طی 4 سال گذشته میتوان در رسانههای وابسته به لیبرالها در آمریکا به وضوح مشاهده کرد و روزنامهنگاران بیشتر از نامزدهای معاونت رئیسجمهور میتوانند در مناظرههای خود به این موارد بپردازند! مسالهای که میتوانست مطرح شود و از چشم دموکراتها دور ماند، انتقاد از رویکردها و برنامههای ترامپ بود که به عنوان یک جای خالی بزرگ و همراه با علامت تعجب در مناظرهها باقی ماند.
البته پنس نیز به نظر جمهوریخواهان در این مناظره چندان خوب و قاطع حاضر نشده است زیرا در این صورت در مقابل اتهام واردشده به ترامپ مبنی بر اینکه درباره مداخله روسیه در انتخابات صحبتی با کرملین مطرح نکرده است، او نیز باید درباره روابط خاص خانواده بایدن با چین و اوکراین صحبت میکرد. پنس با زیرکی تمام خود را از این مناقشه بیرون کشید و کار اتهامزنی در این باره را به خود ترامپ واگذار کرد. او همچنین- چنانکه انتظار میرفت- از نوع برخورد ترامپ با اعتراضات تبعیض نژادی در شهرهای مختلف آمریکا حمایت نکرد و آنطور که جمهوریخواهان از او انتقاد دارند، حاضر نشد بیان کند اعتراضات را مشتی اراذل و اوباش غارتگر انجام دادهاند.
نکته جالب در این باره اتهامات دیگری بود که تا به حال کمتر شنیده شده بود و آن اتهام پنس به بایدن درباره حمایت 30 سالهاش از چین کمونیست بود! در ساختار سیاسی آمریکا بود؛ همین یک جمله بینندگان شبکههای تلویزیونی در داخل و خارج از آمریکا را به این فکر انداخت که گویی این مناظره در دوران جنگ سرد برگزار شده است نه در دوران کنونی. او همچنین مدعی شد بایدن مخالف کشتن بنلادن بوده است و او به همراه اوباما کاری کردهاند که ایران تا ساخت سلاح هستهای تنها 4 سال فاصله دارد! او همچنین کاملا هریس را متهم کرد در دورانی که دادستان کل ایالت کالیفرنیا بوده است، کاری برای سیاهپوستان یا رفع تبعیض از آنها انجام نداده است.
اما نتیجه تمام اتهامزنیها و مناظره معاونان نامزدهای ریاستجمهوری چه بود؟ نگاهی به نظرسنجیهای انجام شده نشان میدهد برخلاف آنچه رسانهها درباره پیروزی یکی از آنها بر دیگری میگفتند، اگرچه میزان محبوبیت هریس در مقایسه با نظرسنجیهای قبلی 6 درصد افزایش داشته است و میزان افزایش محبوبیت پنس کم بوده است اما مشخص نیست بالا رفتن میزان محبوبیت به معنای رأی دادن بیشتر به نامزد دموکرات باشد.
در واقع آمارهای مرتبط با مناظره نشان میدهد مناظرههای انتخاباتی تقریبا تأثیری در میزان محبوبیت یا عدم محبوبیت نامزدهای انتخاباتی یا معاونان آنها نداشته است. این مساله چندان هم از فضای سیاسی آمریکا بعید نیست، چرا که به وجود آمدن فضای دوقطبی شدید در ماههای اخیر نمیتواند در نهایت با چند مناظره تلویزیونی که حاضران در مناظره تنها یکدیگر را به کمکاری یا خیانت متهم میکنند، تأثیری بر رأی مردم داشته باشد.
-------------------------------------------------------
پینوشت
1-https://amgreatness.com/2020/10/07/pence-regains-the-initiative-but-trump-must-finish-the-job/
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|