|
روزهای تاریک در انتظار تلآویو، واشنگتن و ریاض
سمفونی هلاکت
محمدحسین مهدویزادگان: ترور ناجوانمردانه و شهادت مظلومانه شهید دکتر «محسن فخریزاده»، دانشمند هستهای متواضع و قهرمان کشورمان، دل ملت ایران و حامیان بیشمار محور مقاومت را به درد آورده است. بدونشک نمیتوانیم در این جنایت، چشمان خود را روی مثلث «واشنگتن- تلآویو-ریاض» ببندیم؛ مثلثی شیطانی که پس از فلاکت و شکست در برابر قدرت مقاومت، بار دیگر به ترور و حذف فیزیکی فرزندان پاک این مرز و بوم رو آورده است.
«بنیامین نتانیاهو»، «محمد بنسلمان» و «مایک پمپئو» هر ۳ روزهای سختی را سپری میکنند! وجه اشتراک این ۳ سیاستمدار، «گذشته پرخطا» و «آینده تاریک» آنهاست! از سویی نخستوزیر رژیم صهیونیستی، ولیعهد سعودی و حکومت ابوظبی، چنان با الفبای سیاست بیگانهاند که حتی یادشان رفت نباید تخممرغهای خود را در سبد یک دولت خاص در آمریکا (دولت ترامپ) بگذارند! اکنون بایدن و دموکراتها، به دنبال گاوهای شیرده دیگری در ریاض و ابوظبی هستند! از سوی دیگر، نتانیاهو نیز نسبت به معامله پشتپرده «ائتلاف آبی- سفید» به رهبری «بنی گانتس»، شریک ائتلافی فعلی خود با دموکراتها، اطلاعاتی را به دست آورده و خود را در یک قدمی پرتگاه میبیند!
مایک پمپئو نیز آینده سیاسی مساعدی پیش روی خود نمیبیند! میزان محبوبیت پمپئو در میانگین نظرسنجیهای انجام شده از سوی «موسسه گالوپ»، کمتر از 40 درصد است و حتی برخی طرفداران ترامپ معتقدند وی وزیر خارجهای هزینهساز برای کاخ سفید بوده و از وی به عنوان فردی «ناکارآمد» و «متوهم» یاد میکنند. در چنین شرایطی پمپئو بخوبی میداند حتی در صورت شرکت در انتخابات ریاستجمهوری سال 2024 (در صورتی که ترامپ دوباره وارد میدان نشود)، شانسی برای حضور در مرحله نهایی انتخابات ندارد و از سوی جمهوریخواهان در همان دور مقدماتی پس زده خواهد شد. فراتر از آن، حتی در صورتی که ترامپ بار دیگر به مسند قدرت بازگردد، احتمال دارد به درخواست بسیاری از هواداران خود مبنی بر حذف پمپئو از مسند وزارت خارجه یا پستهای کلیدی دولت، تن دهد! پمپئو بخوبی میداند ترامپ از معامله با دیگران بر سر نزدیکترین دوستان خود نیز ابایی ندارد!
اخیرا شاهد تجمیع این ۳ «سیاستمدار شکستخورده» زیر یک سقف در شهر «نئوم» بودیم! «نئوم» تا مدتی قبل شهر رویاهای بنسلمان در عربستان محسوب میشد! نئوم قرار است در مساحت ۲۶ هزار و ۵۰۰ کیلومتر مربع احداث شود و در آن روباتهای خدمتکار و تاکسیهای پرنده مشغول فعالیت شوند!
با این حال بنسلمان تصور نمیکرد ناچار شود بزودی در این ابرشهر، میزبان سفر مخفیانه نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس باشد!
آنچه در شهر «نئوم» و در جریان دیدار 5 ساعته «ورشکستگان جدید سیاسی» نواخته شد، مصداق «سمفونی هلاکت» بود! ریاض، تلآویو و واشنگتن در حال تبدیل شدن به کانونهای بحران در نظام بینالملل هستند. البته تا قبل از برهه کنونی، این «بحرانسازی» بیشتر از آنکه خود این بازیگران را درگیر کند، دیگران را مخاطب قرار میداد اما گویا این بار بازی به شکل واقعی خود بازگشته است! «لشکرکشی بیش از هزار شاهزاده سعودی برای کسب قدرت»، «منازعه محافظهکاران و چپگرایان صهیونیست بر سر تصاحب کرسیهای کنست و نخستوزیری» و «شکلگیری دیالکتیک ترامپیسم – آنتی ترامپیسم در آمریکا»، جایی را برای تنفس هیچ یک از مدعیان کسب قدرت در ریاض، تلآویو و واشنگتن باقی نخواهد گذاشت! با این حال پمپئو، نتانیاهو و بنسلمان دوست ندارند نخستین قربانیان این پروسه محتوم در پایتختهای خود باشند!
اکنون دغدغه در آمریکا، اراضی اشغالی و عربستان بر سر آن است که «چه کسی باید زودتر به مسلخ برود». در هر حال، پاسخ این سوال برای کسانی که رصد عمیق و بنیادینی نسبت به تحولات منطقه و نظام بینالملل دارند اهمیتی ندارد! «گفتمان مقاومت» و «اضلاع فکری - نظامی - سیاسی» آن، خود را برای پذیرایی مفصل از همه سیاستمداران صهیونیست، آمریکایی و سعودی آماده کرده است. محور مقاومت اگر میخواست توان خود را صرف ترسیم شکل و شمایل قاتلان آمریکایی، صهیونیست و سعودی، روانشناسی چهره آنها و تفکیک اخم و لبخندهای واقعی و تصنعی آنها کند، امروز در جایگاه فعلی قرار نداشت! بدونشک شهدای محور مقاومت و غیورمردانی که امروز میراث حاجقاسمها، حاجمحسنها و ابومهدیها را بهمثابه امانتی گرانبها بر دوش میکشند، توان خود را صرف تفکیک «گانتس از نتانیاهو»، «بایدن از ترامپ» و «بنسلمان از بننایف» نمیکنند! در گفتمان مقاومت، «دشمن» یعنی «دشمن» و لاغیر! در این معادله، تبصره یا ملاحظهای وجود ندارد. محور مقاومت نهتنها ترامپ، نتانیاهو، پمپئو و بنسلمان را دشمن خود میپندارد، بلکه چشم خود را روی دشمنانی که قرار است با دستکش مخملی و دست چدنی برای چند صباحی در واشنگتن، تلآویو و ریاض بر سر کار بیایند، نخواهد بست. انتقام خون پاک شهید دکتر «فخریزاده» قطعا از مثلث شرارت «واشنگتن- تلآویو- ریاض» گرفته خواهد شد؛ در بهترین زمان و به سختترین شکل ممکن.
برگزاری مذاکرات مثلا مخفیانه اخیر میان نتانیاهو، بنسلمان و مایک پمپئو در خاک عربستان، کاملا از سوی محور مقاومت و تحلیلگران واقعبین قابل پیشبینی و رصد بود. شنیدن سمفونی هلاکت این 3 قاتل مفلوک، قطعا دلنشین است اما نباید فراموش کنیم گوش فرماندهان مقاومت به شنیدن این سمفونی عادت دارد! سمفونی اخیر را نیز در کنار ضجههای «ایهود اولمرت» پس از شکست در جنگ 33 روزه، عزای مشترک آمریکا، رژیم صهیونیستی و سعودی پس از تار و مار شدن تروریستهای داعشی در سوریه و عراق و شکست محور غربی - عربی - عبری در یمن و دیگر نقاط منطقه قرار میدهیم و از آن لذت میبریم! بدونشک این آخرین سمفونی هلاکت دشمنان محور مقاومت در منطقه و جهان نخواهد بود. انتقام خون شهید فخریزاده از آنچه کارشناسان موساد و سیا محاسبه میکنند، عمیقتر، نزدیکتر و سختتر است.
ارسال به دوستان
چه دلایلی باعث شده رژیم صهیونیستی و آمریکا در مقطع فعلی به این برآورد برسند که ضربه زدن به ایران بدون هزینه است
تحدید بازدارندگی
* وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی: دانشمندان هستهای ایران خواب آرامی ندارند آنها میدانند آنچه این هفته رخ داد میتواند برای هر یک از آنها نیز رخ دهد
گروه سیاسی: پاسخ ایران به ترور دانشمند شهید هستهای محسن فخریزاده چه خواهد بود و با چه مختصاتی است؟ این اصلیترین پرسش این روزهای فضای سیاسی داخلی و بینالمللی است؛ پاسخی که باید موازنه مخدوش شده امنیتی در کشور را دوباره به جای خود بازگرداند. کارشناسان و تحلیلگران متفقالقول عقیده دارند چشمپوشی ایران از پاسخ سخت و متقابل به عملیات ترور شهید فخریزاده، در آینده ضربهای جدی به امنیت ملی کشور وارد خواهد آورد. با این وجود و در چنین شرایطی در ایران صدایی دوگانه به گوش میرسد؛ مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این ترور، قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران را به تصویب رساند اما در پاستور، دولتمردان با تخطئه این اقدام بهارستان، این مصوبه را مخل مسیر دیپلماسی دانسته و پاسخ ایران را به زمانی نامشخص موکول کردهاند. باید توجه داشت از آنجا که پاسخ متقابل ایران نیازمند انسجام تصمیمگیری در داخل است، نحوه پاسخ ایران به آمران و عاملان ترور شهید فخریزاده نیازمند یک بررسی دقیق است. ***
با گذشت یک هفته از ترور دانشمند شهید محسن فخریزاده، فضای سیاسی- رسانهای در داخل و بیرون از مرزهای ایران همچنان درگیر این اقدام تروریستی است. طی هفته جاری تحلیلهای متعددی پیرامون نحوه انجام این جنایت و پیامدهای ترور دانشمند هستهای کشورمان شده و در شرایط فعلی بیشتر مباحث حول پاسخ محکم ایران به آمران و عاملان این جنایت است.
در این میان اما مهمترین قسمت از اتفاق تروریستی آبسرد که باید مورد توجه قرار گیرد، ضربه خوردن بازدارندگی کشور و مخدوش شدن موازنه امنیتی در ایران است. حتی اگر عملیات ترور شهید فخریزاده شکست هم میخورد، باز هم تغییری در ضربه خوردن موازنه امنیتی در کشورمان ایجاد نمیشد. مسألهای که هم درباره ترور دانشمند شهید محسن فخریزاده و هم سپهبد شهید قاسم سلیمانی باید در محاسبات گنجانده شود، موضوع بازدارندگی است. اگر در مقطع زمانی فعلی رژیم صهیونیستی و آمریکا به این جمعبندی رسیدهاند که دست به عملیات ترور در خاک ایران بزنند، به این دلیل است که یک شکاف عمیق در توان بازدارندگی ایران احساس کردهاند. بر این مبنا برآورد امنیتی رژیم صهیونیستی و حامیانش این است که ایران در یک بنبست و حصار امنیتی قرار گرفته و در چنین شرایطی ارادهای برای پاسخ سخت و متقابل ندارد.
چرایی به وجود آمدن این برآورد در سطوح تصمیمگیری جبهه معارض ایران در منطقه به این بازمیگردد که در ایران جریان اجرایی کشور مسیر تعامل به هر قیمتی را به افزایش توان بازدارندگی کشور ترجیح میدهد تا جایی که برای این راهبرد، هر هزینهای به کشور تحمیل شود. این مسیر انتخابی توسط دولت مستقر در ایران همچنین دارای این مزیت برای آمران عملیات ترور در کشورمان هست که میتواند تیغ تیز پاسخ احتمالی ایران را کند. به عبارتی، این جریان داخلی در ایران مانع ایجاد انسجام در تصمیمگیری و تصمیمسازی در واکنش به تهدیدات است، چرا که پاسخ سخت کشورمان را مزاحمت برای مسیر تعامل خود تفسیر میکند!
به عنوان نمونه واکنش دولتیها به پاسخ مجلس در ترور شهید فخریزاده و تصویب قانون هستهای مجلس با عنوان اقدام راهبردی برای لغو تحریمها شاهد مثال خوبی است. اظهارات رئیس دولت و برخی اعضای کابینه مبنی بر اینکه مجلس نباید به مساله ورود پیدا میکرد، پیام شفافی برای واشنگتن و تلآویو دارد.
آمریکا و رژیم صهیونیستی توان بازدارندگی کشورمان را در سالهای اخیر و در مواردی مثل عدم پاسخ متناسب به آمریکا پس از خروج غیرقانونی این کشور از برجام، مورد آزمایش و ارزیابی قرار دادهاند و این وضعیت، برای تلآویو یک فرصت طلایی است.
همین موضوع در ماجرای ترور شهید فخریزاده تکرار شد و باعث به وجود آمدن این ذهنیت در دستگاه محاسباتی دشمنان شده که دولت ایران در یک مخمصه امنیتی گرفتار است و فعلا تا اطلاع بعدی، نسبت به هر نوع تهدید امنیتی واکنش قاطعی نشان نمیدهد.
در تایید این گزاره نگاهی به اظهارات رئیسجمهور در واکنش به این ترور قابل تامل به نظر میرسد. حسن روحانی در جلسه هیأت دولت گفت: به موقع مناسب مسؤولان مربوطه پاسخ این جنایت را خواهند داد و همچنین ملت ایران هوشمندتر و حکیمتر از آن هستند که در دام توطئه صهیونیستها بیفتند. روحانی با بیان اینکه آنها در فکر یک آشوب و بلوا بودند، افزود: بدانند ما دست آنها را از پیش خواندیم و آنها موفق نخواهند شد به اهداف خبیثانه خودشان دست پیدا کنند.
حالا اتفاقات چند ماه گذشته را با هم مرور کنیم: بامداد پنجشنبه ۱۲ تیرماه 99 در مجتمع هستهای شهید احمدیروشن (نطنز) انفجاری رخ داد که طی آن بخشی از سوله مربوط به مونتاژ سانتریفیوژهای نسل جدید دچار خسارت بالایی شد اما عباس عراقچی، معاون سیاسی وزارت امور خارجه ۴ روز پس از این انفجار در نشست مدیران ارشد وزارت امور خارجه با معاون اول رئیسجمهوری با توجه به در پیش بودن انتخابات آمریکا در اظهاراتی عجیب و قابل تامل گفت: «هر حرکتی که ایران را در عرصه بینالمللی به عنوان یک تهدید معرفی کند، بازی در زمین آمریکاست و نباید بهانهای به آمریکا بدهیم». اشاره عراقچی در آن زمان به در پیش بودن انتخابات آمریکا بود.
بحث بازدارندگی همچنین در تحلیل رسانههای بینالمللی نیز به وضوح قابل رهگیری است. در همین زمینه «عبدالباری عطوان» روزنامهنگار سرشناس در مقاله خود در روزنامه رأی الیوم نوشت: ترور فخریزاده ضربه روحی، معنوی و نیز امنیتی بسیار خطرناکی برای ایران و محور مقاومت بود و نیازمند پاسخ محکم در همان سطح است، در غیر اینصورت تهدیدها به پاسخ دادن از سوی این محور پس از تجاوزات اسرائیل، آمریکا و ترورهای تحریککننده در ایران یا سوریه و عراق دیگر قابل اعتماد و مورد توجه افکار عمومی نخواهد بود. عطوان در یادداشت خود همچنین مینویسد: از طریق تجربه و پیگیری حوادث منطقه میدانیم عدم پاسخگویی یا تاخیر آن باعث بیاعتباری طرف مورد نظر و کماهمیت شدن نظریه بازدارندگی میشود و توازن قدرت را به نفع دشمنانی تغییر میدهد که به عملیات تحریککننده خود ادامه خواهند داد.
عطوان همچنین مینویسد: روزهای پیش رو مملو از غافلگیریهاست و اسرائیل بنا بر اعتراف لیبرمن در تمام جنگها پس از سال 1976 شکست خورده است. زمان تغییر کرده و دشمنان جدید با دشمنان قدیمی فرق دارند و لحظه واقعی نزدیک شده است.
واشنگتنپست هم در مطلبی با اشاره به شکست راهبرد اینگونه ترورها در توقف برنامه هستهای ایران نوشت: دونالد ترامپ شتابزده توئیت «یوسی ملمان» «روزنامهنگار کهنهکار اسرائیلی را بازنشر میکند: «این ترور یک ضربه بزرگ روانی و حرفهای به ایران است». ترامپ حتی به خودش زحمت نداد متن کامل مقاله در هاآرتص را بخواند. ملمان استدلال کرده بود هر چند ترور فخریزاده ضربهای به روحیه ایران است اما ایران سریعا یک دانشمند هستهای با همان استعداد فخریزاده را جایگزین خواهد کرد.
واشنگتنپست میافزاید: دقیقا درست است! مرگ فخریزاده یک ضربه کاری به برنامه هستهای ایران نیست. برنامه هستهای ایران یک سازمان بزرگ و بروکراتیک است که براحتی میتواند همچنان پایسته بماند. مایکل هایدن (Michael Hayden)، مدیر سیآیای در سالهای 2006 تا 2009 بر این باور بود مرگ دانشمندان هستهای تاثیر بسزایی بر برنامه هستهای ایران داشت. ترورها به ۳ شیوه بر برنامه تاثیر میگذاشت: از دست دادن دانش فنی که در ذهن دانشمندان بود، تاخیر قابل ملاحظه در برنامه ناشی از ضرورت به کارگیری اقداماتی برای جلوگیری از نفوذ دستگاههای اطلاعاتی غربی و کنارهگیری کارشناسان با تجربه از ترس اینکه با سرنوشت مشابهی روبهرو شوند.
این نشریه در آخر مینویسد: اگر قرار باشد از تاریخ درس بگیریم، آن درس این است که ایران- بیتوجه به قتل دانشمندان، از کار افتادن سانتریفیوژها به خاطر حملات سایبری یا تحت فشار بودن اقتصاد به خاطر تحریمها- همچنان به توسعه برنامه هستهایاش ادامه میدهد. حالا هم با خروج نابخردانه ترامپ از توافق هستهای، ذخیره اورانیوم ایران ۸ برابر شده است. حتی حملات هوایی هم نمیتواند برنامه هستهای ایران را ریشهکن کند، هر چند ممکن است منطقه را به یک جنگ تمام عیار بکشاند.
***
شادی تروریستها طولانی نخواهد بود
عباس مقتدایی*: شتاب علمی جمهوری اسلامی و دستیابی به فناوریهای پیشرفته بومی شده، دشمنانی را که از عمق این جهشهای علمی و فناوری، آگاهیهایی پیدا کردهاند، به وحشت انداخته است. ما به مرزهای دانش دست پیدا کردهایم و همین امر دشمنان ما را به هراس انداخته است. البته آنچه دشمنان از پیشرفتهای ما میدانند، در برابر آنچه عمق واقعی پیشرفتهای ما است، بسیار اندک است اما همین آگاهیهای اندک نیز آنان را به وحشت و درماندگی انداخته است و تصور میکنند با حذف فیزیکی افراد موثر میتوانند این روند رو به رشد و پرشتاب را متوقف کنند. در حالی که اگر این تصور آنان درست بود، در طول یک دهه گذشته آنان به هدف خود رسیده بودند.
آمریکا، رژیم صهیونیستی و متحدان آنان، دستاوردهای عظیم جمهوری اسلامی را باور کردهاند و ترور دانشمندان هستهای و برنامهریزان پرتوان کشور، نشانهای از این باور عملی آنان است. جمهوری اسلامی ایران کشوری است که در عرصه دفاع و ابزارهای علمی به درون کشور و توانمندیهای بومی متکی است و با حذف فیزیکی نمیتوانند این توانمندی جهش یافته را متوقف کنند.
ترور شهید محسن فخریزاده حرکت ذلیلانه غرب و سرویسهای جاسوسی در برابر اراده یک ملت رو به پیشرفت در منطقه آسیاست که قطعا بیپاسخ نخواهد ماند و روند افزایش توانمندی برای مقابله با سرویسهای امنیتی بیگانه را شدت خواهد بخشید. بادی که امروز از سمت آنان وزید، توفانی در پی خواهد داشت که یکی از نتایج آن ناامنی آمریکا و رژیم صهیونیستی در بالاترین سطح است. این را بدانید که پاسخ شگفتانگیز ایران هیچ دور از ذهن نیست. شادی تروریستها طولانی نخواهد بود و قابل پیشبینی است که عجز و زبونی آنان عالمگیر خواهد شد.
کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با جدیت مساله ترور شهید محسن فخریزاده را دنبال میکند تا بالاترین سطح وفاق و برنامهریزی در کشور در این باره تداوم یابد و همه عوامل لازم برای پاسخگویی تنبیهکننده حاصل شود. ایران بیدی نیست که از این بادها بلرزد اما دشمنان ما به لرزه خواهند افتاد.
* نایبرئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس
***
پاسخ ندادن به ترور شهید فخریزاده یعنی چراغ سبز به ادامه خرابکاریها
دکتر سیدمحمد مرندی*: درباره ترور شهید محسن فخریزاده آن چیزی که واضح است اینکه اگر جمهوری اسلامی ایران پاسخ قاطعی به این ترور ندهد، اسرائیلیها تشویق میشوند به حملات بیشتر علیه منافع جمهوری اسلامی ایران چه در داخل کشور و چه در منطقه تا از توان جمهوری اسلامی بکاهند.
یکی از تحلیلهای اسرائیلیها میتواند این باشد که ایران منتظر سر کار آمدن بایدن است و در این بازه زمانی دست به کاری نمیزند، پس فکر میکنند فرصت دارند در این بازه زمانی به منافع جمهوری اسلامی حمله کنند تا حاشیه امنی برای خود ایجاد کنند.
اگر کسی معتقد باشد که ما نباید به ترور شهید فخریزاده واکنشی نشان دهیم، قطعا دچار اشتباه خطرناکی شده است، چراکه پاسخ ندادن به ترور شهید فخریزاده یعنی نشان دادن چراغ سبز به اسرائیلیها برای ادامه دادن به برنامههای خرابکارانهشان در ایران و علیه منافع ایران و متحدان ایران در منطقه. اگر آنها به این نتیجه برسند که جمهوری اسلامی ایران واکنشی نشان نمیدهد قطعا به این خرابکاریهای خود ادامه خواهند داد. ما در پاسخ دادن به ترور شهید محسن فخریزاده باید ۲ هدف را پیگیری کنیم؛ یکی تنبیه کردن اسرائیل که باید از طریق واکنش امنیتی و نظامی باشد و دیگری تنبیه کردن آمریکا که باید از طریق کاهش تعهدات برجامی و تجدیدنظر در نحوه رابطه با آژانس بینالمللی انرژی اتمی باشد. این را هم باید مدنظر داشت که حرف از مذاکره با آمریکا قبل از اینکه آنها به تمام تعهدات خود در برجام عمل کنند، حرف بیهودهای است. ایران بعد از اجرای کامل تعهدات آمریکاییها توسط دولت آمریکا و همچنین اجرای کامل تعهدات اروپاییها باید برای بازگشت رسمی آمریکا به برجام شرط و شروط بگذارد، سپس اگر آمریکا به همه این تعهدات و شروط عمل و خسارات عدم پایبندی خود به مفاد برجام را جبران کرد و بهعنوان یک عضو رسمی برجام محسوب شد، آن وقت است که میتوان با آنها در چارچوب همان برجام مذاکره کرد. اینکه هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده صحبت از مذاکره کنیم غلط است. اگر آمریکا در دوره جدید مشی متفاوتی میخواهد پی بگیرد، که بعید هم هست، چراکه این کشور در زمان ریاستجمهوری اوباما هم به تعهدات برجامی خود عمل نکرد اما بر فرض بعید اگر هم اینگونه است، مذاکره با این کشور تا قبل از عمل کردنش به تعهداتی که داده بود، بیمعناست. پس معقولتر این است که اصلا بحث مذاکره با آمریکا را به بحث پاسخ ایران به ترور گره نزنیم و بدانیم که برای داشتن بازدارندگی و تامین امنیت ایران باید اقدام قاطعی در پاسخ به ترور شهید فخریزاده از خودمان نشان بدهیم.
* عضو هیات علمی دانشگاه تهران
***
دکتر فؤاد ایزدی، کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با «وطن امروز»:
اگر پاسخ محکمی به ترور ندهیم، امنیت ملی ما خدشهدار خواهد شد
* آقای دکتر ایزدی! برخیها در تحلیل ترور شهید محسن فخریزاده معتقدند که این ترور، دام اسرائیل برای جمهوری اسلامی ایران است تا اگر در آینده احتمال داشته باشد توافقی بین ایران و دولت بایدن صورت بگیرد، این توافق احتمالی به هم بخورد، نظر شما درباره این تحلیل چیست؟
برای پاسخ به این سوال شما ابتدا یک مقدمهای را عرض بکنم. ببینید! هفته گذشته وندی شرمن گفت که آمریکا باید «چیپهای» خود را در برابر ایران افزایش دهد. این حرف به چه معناست؟ وقتی که در آمریکا کسی به قمارخانه میرود، پولها و اسکناسهای خود را میدهد و عوضش یک سری سکههای پلاستیکی میگیرد که به آن «چیپ» میگویند. هر چقدر شخص «چیپهای» بیشتری داشته باشد، با رقم بالاتری پای میز قمار مینشیند. آخر هم که خواست از قمارخانه بیرون برود، «چیپهایی» که برنده شده را میدهد و به جایش پول و اسکناس میگیرد، البته اگر چیپی برایش باقی مانده باشد. آمریکاییها چون قماربازند، وقتی هم درباره سیاست حرف میزنند از اصطلاحات قماربازی استفاده میکنند، ایرانیها نیز چون فوتبالدوستند، وقتی از سیاست حرف میزنند از اصطلاحات فوتبالی استفاده میکنند. به هر حال وندی شرمن گفت که آمریکا باید «چیپ»های خود را بالا ببرد. خب! سوال اینجاست، چگونه؟ بایدن که میخواهد پای میز مذاکره به ایران برگردد چگونه «چیپ»های خود را افزایش دهد؟ سیاست فشار حداکثری هم که شکست خورده، ترامپ هم که این سیاست را با تمام توان خود پیگیری کرد، هم خودش رفت و هم کوچکترین امتیازی از ایران نتوانست بگیرد. پس چکار کند؟ خودش دست به ترور بزند؟ بایدن خیلی توانش برسد بتواند ترامپ را از کاخ سفید بیرون کند. اینجاست که نتانیاهو به کمک بایدن آمده و تصمیم گرفته است به بایدن سرویس بدهد تا با دست پرتری سر میز مذاکره با ایران بنشیند. بعضیها در ایران فکر میکنند اسرائیل و آمریکا دشمن هستند!، آمریکاییها میخواهند مذاکره کنند، اسرائیلیها نمیخواهند این مذاکرات انجام شود! نمیدانم علت اینگونه فکر کردن را چه بنامم؟ بگویم ساده لوحی؟ یا چیز دیگر؟ آنچه مشخص است اینها آمریکا را نمیشناسند. نتانیاهو و بایدن به قدری با هم ارتباط نزدیک دارند که نتانیاهو او را جزو فامیلهای خود معرفی میکند، اینها سالهاست با هم رفاقت نزدیک و همکاری دارند. وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی بایدن از دوستان و رفقای نزدیک نتانیاهو هستند.
در این بین که آمریکا نیاز به «چیپهای» بیشتری دارد نتانیاهو به کمک بایدن آمده تا با ترور شهید محسن فخریزاده به عنوان یکی از برجستهترین دانشمندان هستهای ایران، «چیپهای» بایدن را بالا ببرد.
* چرا اسرائیل فکر میکند با این ترور به قول شما میتواند «چیپهای» آمریکا را بالا ببرد؟
ذهنیت طرف اسرائیلی- آمریکایی این است که این ترورها یا خرابکاری در نطنز، روند فعالیتهای هستهای ایران را کند میکند، پس وقتی بایدن به میز مذاکره برگشت، با طرفی مواجه است که فعالیتهایش کند شده، ضربه خورده و آسیبدیده. قطعا از این کشور راحتتر میتوان امتیاز گرفت. این کمکی است که نتانیاهو میخواهد به بایدن بدهد تا او راحتتر با ایران طرف شود اما متاسفانه یک عدهای در ایران این را نمیفهمند.
یک عدهای فکر میکنند بایدن فرشته نجات کشور است و نتانیاهو نمیخواهد این فرشته نجات، ایران را نجات بدهد! این تحلیل بسیار غلط و نادرستی است. مگر زمانی که اسرائیل شهید شهریاری و شهید علیمحمدی و چند تن دیگر از دانشمندان هستهای ما را ترور کرد، بایدن معاون اوباما نبود؟ مگر بایدن اعتراض کرد؟ مگر بایدن به اسرائیلیها گفت که این چه کاری است که شما کردید و میخواهید مذاکرات را خراب کنید؟ چرا عدهای که تحلیلهای غلط میدهند نمیفهمند که آمریکا و اسرائیل دشمن هم نیستند؟ آنها یک تیم هستند و به صورت تیمی عمل میکنند. شما میبینید که کنگره آمریکا در جریان مذاکرات هستهای نقش «پلیس بد» را بازی کرد و آقای کری نقش «پلیس خوب» را. تقسیم کار میکنند تا پروژهای که دارند به بهترین شکل ممکن جلو برود. آن وقت در ایران در جریان مذاکرات مجلس نقش «پلیس خوب» و دولت، نقش «پلیس خوبتر» را بازی کرد. امیدوارم مجلس فعلی که مشهور به انقلابی بودن است با با سیاستهای انقلابی و صحیح، جلوی این روند غلط فعلی در موضوع هستهای را بگیرد.
* آقای دکتر! به نظر شما اگر ایران پاسخ قاطعی به ترور شهید فخریزاده ندهد، چه سناریوهایی محتمل است که برای کشور ما اتفاق بیفتد؟
اگر ایران پاسخ محکمی به ترور شهید فخریزاده ندهد، امنیت ملی ما خدشهدار خواهد شد. دلیل این حرف چیست؟ چون وقتی دشمنان ببینند ترور هزینهای برای آنها ندارد، این کار را تکرار میکنند. در این 50 روز باقیمانده از دولت ترامپ و در روزهای بعد از آن که بایدن آماده مذاکره بشود، روند ترورها افزایش پیدا خواهد کرد. شما ببینید علت اینکه آمریکاییها گزینه نظامی را علیه ملت ایران به کار نمیبرند چیست؟ اخیرا نیویورکتایمز گزارشی منتشر کرد که طی آن خبر داد جلسهای در کاخ سفید برگزار شده که در آن جلسه گزینه نظامی علیه ایران مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در نهایت نظر آمریکاییها این بوده که چون قدرت نظامی ایران بالاست، استفاده از گزینه نظامی علیه ایران هزینههای بالایی دارد. به این لفظ هزینه دقت کنید، دشمن هر وقت در برابر ما میخواهد سیاستی در پیش بگیرد، هزینههای این کار را میسنجد. دشمن حمله نظامی نکرده، چون هزینه آن را بالا برآورد کرده اما ترور را انتخاب کرده، چرا؟ چون دیده رئیسجمهور ایران از آمدن بایدن ذوقزده شده و عدهای در ایران فکر میکنند فرشته نجات آنها آمده است! پس آنها میخواهند مذاکره کنند و اگر تروری صورت بگیرد پاسخی نمیدهند. وقتی برآورد دشمن این است که ترور هزینه ندارد، پس گزینه ترور را انتخاب میکند. اگر ایران هم به برآورد آنها صحه بگذارد و پاسخی به آن ندهد، این روند ادامه خواهد داشت. هر کس علاقهمند است به امنیت ملی کشور، باید جلوی این اتفاق را بگیرد و نگذارد که اینگونه ترورها برای دشمن بدون هزینه باقی بماند.
******
وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی: دانشمندان هستهای ایران خواب آرامی ندارند آنها میدانند آنچه این هفته رخ داد میتواند برای هر یک از آنها نیز رخ دهد
گروه سیاسی: «الی کوهن» وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی، روزجمعه در اظهاراتی به طور ضمنی تهدید کرد که ترورهای بیشتری علیه دانشمندان هستهای ایران رخ خواهد داد.
به گزارش «وطن امروز»، پایگاه خبری شبکه المیادین به نقل از رسانههای رژیم صهیونیستی گزارش داد که وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی در این باره گفته است: «فخریزاده را شناسایی کردیم و او را تعقیب میکردیم. میدانستیم آنچه انجام میدهد اقدامی در قالب یک طرح است که خاورمیانه و تمام جهان را به خطر میاندازد».
طبق این گزارش، او همچنین در بخشی از اظهاراتش مدعی شده است: «فکر میکنم دانشمندان هستهای ایران خواب آرامی ندارند. آنها میدانند آنچه این هفته رخ داد، میتواند برای هر یک از آنها نیز رخ دهد». الی کوهن همچنین ادعا کرد: «برای ما روشن است که ایران با تمام قدرت تلاش خواهد کرد قدرت هستهای به دست آورد و اسرائیل ابدا این اجازه را نخواهد داد».
«بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی در یک نشست ویدئوکنفرانسی در «اندیشکده هادسون» تاکید کرد که بازگشت به «توافق ناقص هستهای ایران» اشتباه خواهد بود. وی در سخنرانی خود در این اندیشکده آمریکایی افزود: تحت توافق قبلی(برجام) به ایران اجازه داده شده سانتریفیوژهای مدرن خود را توسعه دهد و توانایی غنیسازی خود را دو برابر کند که میتواند به آنها توان ساخت فوری بمب دهد.
در جریان پرسش و پاسخ در این ویدئوکنفرانس، از نتانیاهو درباره اتهامات موجود به رژیم صهیونیستی برای ترور محسن فخریزاده، دانشمند هستهای ایران نیز سوال شد.
نتانیاهو در پاسخ به این سوال از پاسخ دقیق طفره رفت و گفت: آنها(ایرانیها) همیشه ما را سرزنش میکنند؛ درست یا غلط. هر چیزی که در ایران اتفاق میافتد ما را سرزنش میکنند.
این اظهارات نتانیاهو در حالی مطرح میشود که روزنامه نیویورکتایمز به نقل از چند منبع آگاه از دست داشتن رژیم صهیونیستی در ترور دانشمند هستهای ایران خبر داده بود.
نتانیاهو اخیرا در جلسه کابینه از اعضای دولت خود خواسته است درباره ترور دانشمند هستهای- دفاعی ایران اظهار نظر نکنند.
اظهارات مقامات ارشد رژیم صهیونیستی که بیپرواتر از گذشته به تهدیدات بیشتر در عملیات تروریستی روی آوردهاند در حالی است که حسن روحانی هفته گذشته در واکنش به ترور شهید فخریزاده گفته بود: ملت ایران هوشمندتر و حکیمتر از آن هستند که در دام توطئه صهیونیستها بیفتند. روحانی با بیان اینکه آنها در فکر یک آشوب و بلوا بودند و بدانند ما دست آنها را از پیش خواندیم و آنها موفق نخواهند شد به اهداف خبیثانه خودشان دست پیدا کنند!
در عین حال جو بایدن پس از چند روز سکوت نسبت به ترور شهید محسن فخریزاده، دانشمند هستهای ایران موضعگیری کرد. رئیسجمهور منتخب آمریکا در این باره گفت سخت است بگوید ترور محسن فخریزاده، چه میزان تعاملات او با ایران را پیچیده خواهد کرد.
بایدن در گفتوگو با شبکه سیانان با انتقاد از سیاستهای ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در قبال ایران از جمله خروج از برجام در سال ۲۰۱۸، گفت: نقطه پایانی این است که ما به ایران اجازه دستیابی به تسلیحات اتمی ندهیم. او (ترامپ) [از توافق] خارج شد تا چیز بهتری به دست بیاورد، [ولی] چه کاری انجام دادند؟ آنها (دولت ترامپ) توانمندی [ایران] برای داشتن مواد اتمی را افزایش دادند. آنها (ایران) در حال حرکت به سمت توانایی داشتن میزان کافی مواد برای ساخت سلاح اتمی هستند و البته مساله موشکی هم که هست. بایدن در ادامه افزود: با تمام این چیزها، به نظرم بسیار سخت خواهد بود. اما یک چیز را میدانم؛ ما نمیتوانیم این کار را تنها انجام دهیم. به همین دلیل است که باید بخشی از گروه بزرگتری باشیم تا نهتنها با ایران، بلکه با روسیه و چین و بسیاری از مسائل دیگر مقابله کنیم.
بایدن چند روز قبل هم در گفتوگو با نیویورک تایمز شرطهایی را برای بازگشت دولتش به برجام گذاشت که این شروط میتواند توافق هستهای سال 2015 را وارد شرایط جدید و پیچیدهای کند. علاوه بر بایدن، «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان در گفتوگو با نشریه اشپیگل به طور تلویحی از ترور شهید محسن فخریزاده، دانشمند دفاعی و هستهای کشورمان حمایت کرد. وزیر خارجه آلمان در پاسخ به این سوال اشپیگل که آیا حمله به محسن فخریزاده را به عنوان امری مجاز تلقی میکنید، گفت: از لحاظ ذهنی میتواند شرایطی به وجود بیاید که برای پیشگیری از جرمی که افراد بخواهند مرتکب شوند، حقوق ملل آن را بپذیرد.
ماس همچنین با اشاره به برجام اظهار کرد: آلمان به دنبال یک جایگزین و توافق هستهای گستردهتر با ایران است، زیرا توافق فعلی دیگر کافی نیست. وزیر خارجه آلمان در مصاحبه با مجله «اشپیگل» مدعی شد: شکلی از «توافق هستهای پلاس» نیاز است که مطابق با منافع ما است. ما از ایران انتظارات روشنی داریم: نبود سلاح هستهای و همچنین نبود برنامه موشک بالستیک که کل منطقه را تهدید میکند. ایران همچنین باید نقش دیگری در منطقه بازی کند. او در ادامه ادعا کرد توافق گستردهتر نیاز است، زیرا نمیتوان به ایران اعتماد کرد.
ادعاهای مقامات اروپایی و تعیین شرط و شروط جدید برای ایران در برجام در شرایطی اتفاق میافتد که تروئیکای اروپا در سایه مماشات و انفعال دستگاه سیاست خارجی کشورمان، نهتنها به هیچ یک از تعهدات خود در توافق هستهای عمل نکرده است، بلکه حتی از پوسته محافظهکاری هم که با خروج ترامپ از برجام در پیش گرفته بود، بیرون آمده است.
سفیر رژیم صهیونیستی در آلمان هم طی مصاحبه با دویچه وله گفت، در برجام شکافهایی وجود دارد که باید پر شود و برنامه موشکی و حضور ایران در منطقه در آن لحاظ شود.
جرمی ایزاکاروف در این باره ادعا کرد: «در توافق هستهای با ایران شکافهایی وجود دارد که باید به آن رسیدگی شود و مشخصا گامهای دولت ایران در راستای بیثبات کردن خاورمیانه، تداوم برنامه موشکی و نقض شروط درجشده در توافق، به ما تضمینی درباره عملی بودن این توافق نمیدهد».
ارسال به دوستان
زالی: با وجود کاهش آمار مرگ و میر وضعیت تهران همچنان ناپایدار است
نارنجی ناپایدار
* طی 24 ساعت 347 نفر از هموطنان بر اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست دادند
گروه اجتماعی: همزمان با ابراز نگرانی مسؤولان وزارت بهداشت، از امروز فعالیت اکثر صنوف در تهران و سایر شهرهای نارنجیشده، بعد از ۲ هفته تعطیلی کرونایی از سر گرفته میشود.
به گزارش «وطن امروز»، با اعلام وزارت بهداشت، تهران و بیش از 80 شهر کشور که در وضعیت قرمز کرونایی به سر میبردند به وضعیت نارنجی درآمدند تا بازار و سایر صنوف گروه شغلی ۲ رسما بعد از ۲ هفته بازگشایی شود. وضعیت نارنجی بنا بر اعلام ستاد مقابله با کرونا بدین معناست که محدودیتهای تردد و مسافرتها همچنان برقرار است اما فعالیت صنوف از سر گرفته میشود. بدین ترتیب از باشگاههای ورزشی و استخرهای روباز گرفته تا رستورانها و پاساژهای با سقف بلند میتوانند فعالیت خود را از امروز آغاز کنند.
در ۲ هفتهای که محدودیتهای شدید اعمال میشد، آمار مرگومیر کرونایی از حدود 480 نفر در روز به حدود ۳۵۰ نفر رسیده و به همین علت اغلب مناطق کشور از وضعیت قرمز خارج شده و به وضعیت نارنجی رسیده اما نکتهای که وجود دارد این است که این آمار نمیتواند نتیجه محدودیتهایی باشد که از ابتدای آذرماه اجرا شده است. به گفته متخصصان و مسؤولان وزارت بهداشت، نتیجه محدودیتهای شدید در روزهای آینده مشخص خواهد شد و قطعا کاهش بیشتر آمار قربانیان کرونایی را در روزهای آینده شاهد خواهیم بود. با این وجود مسؤولان وزارت بهداشت نسبت به بازگشاییهایی که قرار است از امروز رخ دهد، هشدار دادند، چرا که بازگشاییهای ابتدای بهار امسال موجب انتشار و انتقال بیشتر کرونا شد و این ویروس منحوس از آن تاریخ آمارهای فاجعهباری برجای گذاشت.
فرمانده ستاد عملیات مدیریت بیماری کرونا در کلانشهر تهران در اینباره گفت: شرایط تهران هنوز شکننده و ناپایدار است و بازگشاییهای شتابزده میتواند باعث تکرار تجربه تلخ اردیبهشتماه شود. به گزارش مهر، علیرضا زالی درباره وضعیت بیماری کرونا در تهران، تاکید کرد: خوشبختانه آمار حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد نسبت به هفته گذشته کاهش داشته است. وی عدد مولد پایه در تهران را 3/1 اعلام کرد و افزود: شرایط تهران هنوز شکننده و ناپایدار است و بازگشاییهای شتابزده میتواند باعث افزایش شیوع بیماری و تکرار تجربه تلخ اردیبهشتماه شود. زالی رعایت نکردن فاصلهگذاری اجتماعی و ازدحام حملونقل عمومی را ۲ عامل خطر مهم در افزایش شیوع و انتقال «کووید-۱۹» برشمرد و یادآور شد: فضاهای مسقف و بدون تهویه مناسب با حضور بیش از ۱۵ نفر از جمله کانونهای خطر بیماری محسوب میشود. وی به عنوان یکی از مداخلات مهمی که هر چه سریعتر باید انجام پذیرد به افزایش ناوگان اتوبوسرانی و واگنهای مترو اشاره کرد که میتواند به طور چشمگیری میزان سرایت بیماری را کاهش دهد. فرمانده ستاد عملیات مدیریت بیماری کرونا در پایتخت گفت: از شنبه شرایط تهران به عنوان شهر نارنجی تلقی میشود اما باید توجه داشت که برخی محدودیتها مثل حضور حداکثر ۵۰ درصد کارکنان، تعطیلی برخی مشاغل گروههای 3 و 4 و عدم برگزاری و مراسم و برنامههای تجمعی آیینی کماکان پابرجاست. زالی خواستار نگاه ویژه ستاد ملی کرونا به تهران شد و گفت: تهران گرانیگاه کنترل بیماری «کووید-۱۹» است و بیتردید کنترل این بیماری در کشور بدون مهار و جلوگیری از طغیان آن در تهران امکانپذیر نیست. وی بر لزوم اجرای برنامههای راهبردی برای کنترل بیماری نظیر عدم حضور افراد در مجامع غیرضروری و ارائه خدمات مدنی و شهری به صورت الکترونیکی تاکید کرد و یادآور شد: اجرای طرح شهید سلیمانی در تهران به منظور شناسایی و ردیابی سریع بیماری، درمان سریعتر و قرنطینهسازی و ایزولاسیون اولیه و هوشمند انجام میشود. زالی در ادامه خواستار رفع چالشهای استان تهران در حوزه زیرساختهای بهداشتی و درمانی شد و ابراز امیدواری کرد تا پایان سال شاهد افزایش بیش از ۲۵۰۰ تخت بیمارستانی برای درمان بیماران و همچنین تکمیل و فعالسازی بخشی از ۲۷۰ پروژه بهداشتی مغفول مانده در تهران برای ارتقای ارائه خدمات بهداشتی باشیم. به هر حال مسؤولان باید مراقب تصمیماتی که گرفته میشود باشند، چرا که هر تصمیم آنها با آمار مرگومیرهای روزانه ارتباط مستقیم خواهد داشت. اگر بار دیگر دولت به محدودیتها بیتوجه شود و عملا عادیسازی کند، موج شیوع کرونا در زمستان بسیار سختتر از پاییز امسال خواهد بود. بنا به گفته مسؤولان، شهر تهران از وضعیت قرمز کرونایی خارج و وارد مرحله نارنجی شده است؛ تغییر وضعیتی که در کارکرد صنوف، ادارات و... تغییراتی ایجاد میکند. در ادامه تمام تمهیدات در نظر گرفته شده از محدودیتهای تردد تا نحوه فعالیت مشاغل و صنوف در تهران و سایر شهرهای استانهای کشور بیان شده است.
* از امروز چه اتفاقی میافتد؟
قرارگاه عملیاتی مبارزه با کرونا در اطلاعیه خود، کلیات روند اعمال محدودیتهای مبارزه با کرونا از امروز را اعلام و تاکید کرده است: شرایط تعدادی از شهرها از وضعیت قرمز به نارنجی و برخی دیگر از وضعیت نارنجی به زرد تغییرکرده است اما برآوردهای علمی و تخصصی، بر این واقعیت تاکید دارد که شرایط کنونی، کاملا شکننده بوده و با کمترین سستی و سهلانگاری در اجرای دستورالعملها، مجدد به حالت نامطلوب قبلی باز خواهد گشت و در آن صورت، اعلام مجدد وضعیت قرمز در این شهرها و اجرای کامل محدودیتها و تحمل دشواریهای ناشی از آن برای عموم مردم اجتنابناپذیر خواهد بود. بر همین اساس از ابتدای هفته آینده، کماکان ورود خودروهای شخصی با پلاک غیربومی، به شهرهای قرمز و نارنجی و همچنین ورود خودروهای شخصی پلاک بومی شهرهای قرمز و نارنجی به سایر شهرها ممنوع است و سایر محدودیتهای پیشبینی شده درباره ترددها، منطبق برطرح جامع مدیریت هوشمند محدودیتها اعمال خواهد شد. ضمنا همچون ۲ هفته قبل، تردد شبانه خودروهای مشمول، از ساعت ۲۱ الی ۴ بامداد، در همه شهرهای قرمز و نارنجی با جمعیت بالای ۲۰۰ هزار نفر، ممنوع است و متخلفان براساس تشخیص دوربینهای پلیس، جریمه و اعمال قانون میشوند. همچنین در اطلاعیهای که از سوی کمیته اجتماعی- انتظامی ستاد مقابله با کرونا اعلام شده، آمده است که ممنوعیت ورود خودروهای شخصی با پلاک غیربومی به شهرهای نارنجی و قرمز، ممنوعیت ورود خودروهای شخصی پلاک بومی شهرهای نارنجی و قرمز به سایر شهرها، تداوم منع تردد شبانه از ساعت ۲۱ لغایت ۴ صبح در شهرهای نارنجی و قرمز با جمعیت بالای ۲۰۰ هزار نفر و فعالیت ادارات و دستگاههای دولتی ضروری در شهرهای نارنجی، با تشخیص بالاترین مقام مسؤول (در سطح ملی یا استان) نسبت به کاهش حضور تا یکسوم کارکنان و دستگاههای غیرضرور تا یک دوم (۵۰ درصد) کارکنان، برگزاری جلسات اداری در فضای سربسته شهرهای زرد حداکثر تا سقف ۳۰ نفر، در شهرهای نارنجی ۲۰ نفر و قرمز ۱۵ نفر، با رعایت دستورالعملهای ابلاغی، اعمال میشود. همچنین همه مراکز آموزشی اعم از مدارس، دانشگاهها، موسسات آموزش عالی، آموزشگاههای خصوصی و حوزههای علمیه در شهرهای زرد، نارنجی و قرمز تعطیل بوده و خدمات را به صورت غیرحضوری ارائه میکنند و برپایی نمازهای جمعه، مراسمهای مذهبی و آیینی در شهرهای زرد، نارنجی و قرمز کماکان امکانپذیر نیست.
* فعالیت 50 درصدی ادارات و پاساژها
بعد از صدور اطلاعیه رسمی از سوی کمیته اجتماعی- انتظامی ستاد مبارزه با کرونا، انوشیروان محسنی بندپی استاندار تهران نیز با اشاره به وضعیت نارنجی تهران اعلام کرد: بر اساس مصوبه ستاد ملی کرونا، فعالیت پاساژها و مجتمعها با توجه به اینکه در گروه مشاغل ٢ هستند برای هفته آتی امکانپذیر است اما همانطور که در این ۲ هفته همکاری کردهاند باید از این پس نیز با رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی به گونهای فعالیت کنند که دوباره به وضعیت قرمز بازنگردیم و شاهد توقف فعالیت آنها نباشیم. وی در بخش دیگری از صحبتهای خود با تاکید بر اینکه شاخص ستادملی مدیریت کرونا در هر ١٠٠ هزار نفر تعداد بستری ٤ نفر برای شهر زرد، ٦ نفر برای شهر نارنجی و ١٠ نفر برای شهر قرمز است، ادامه داد: به حمدالله با همکاری و مشارکت مردم، کلانشهر تهران و استان تهران به جز پیشوا از وضعیت قرمز خارج شده است لذا فعالیت گروههای ٣ و٤ در این وضعیت ممنوع و گروه ١ و ٢ امکانپذیر است و فعالیت ادارات نیز به صورت ٥٠ درصد خواهد بود.
***
[رفع محدودیتها زمینهساز پیک تازه کرونا نشود]
محدودیتهای جدید در حالی برداشته میشود که کارشناسان بهداشت از احتمال دوباره شیوع این بیماری در صورت عدم رعایت دستورالعملهای گذشته توسط مردم خبر میدهند. نماینده مردم در مجلس گفت: اعمال محدودیتهای ۲ هفته گذشته خیلی تاثیری بر کاهش زنجیره انتقال ویروس کرونا نداشته است، چرا که محدودیتهای شبانگاهی هر چند بر کاهش دورهمیهای شبانه تاثیرگذار است اما این شیوه نمیتواند برای قطع زنجیره کامل این بیماری موثر شود. معصومه پاشاییبهرام، پزشک و نماینده مردم مرند و جلفا در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: اکنون که بازگشایی مشاغل و کسبوکارها اتفاق افتاده، بهتر است مشاغل پرخطر همچنان محدود بمانند. به طور مثال بازگشایی رستورانها و کافهها در فضای سربسته آن هم بدون پوشش ماسک، بیشک سلامت افراد حاضر در این مکانها را به خطر میاندازد. در چنین شرایطی دولت باید با حمایتهایی چون بخشودگی مالیات، پرداخت وام بیبهره یا حمایتهای معیشتی و مالی مانع از بازگشایی این اماکن شود. وی با بیان اینکه دولت در برنامهریزیهای مقابله با کرونا باید سلامت را در اولویت قرار دهد، گفت: اهمیت به سلامت و حفظ جان هموطنان در این شرایط سخت بیماری، نیازمند تصمیمگیری درست و کارشناسانه مسؤولان دولتی است، زیرا اگر محدودیتها برچیده شود مردم نسبت به رعایت پروتکلهای بهداشتی و فاصلهگذاریهای اجتماعی کمتوجه میشوند و شیوع بیماری دوباره در جامعه گسترده خواهد شد. پاشاییبهرام در ادامه خاطرنشان کرد: با برداشته شدن محدودیتها و بازگشایی مشاغل و کسبوکارها مردم نباید فکر کنند ویروس کرونا ضعیف شده است و دستورالعملهای بهداشتی را رعایت نکنند. هر چقدر هم دولت محدودیت ایجاد کند تا مردم خودشان نخواهند زنجیره انتقال این بیماری قطع شود محدودیتها بیفایده است. البته زمانی که دولت اعلام میکند آمار مرگومیر پایین آمده در حالی که تختهای آیسییوی خیلی از بیمارستانها پر از بیماران کرونایی با شرایط وخیم است، بیتردید تاثیر منفی یعنی کاهش رعایت پروتکلهای بهداشتی و رفتن به سوی عادیانگاری بر جا میگذارد. وی اضافه کرد: محدودیتهای کرونایی در حالی برداشته میشود که علاوه بر مرگ نزدیک به 400 نفر در روز، کادر پزشکی بشدت خسته است و روزبهروز بر آمار مرگ پرستاران و پزشکان خدماترسان در بیمارستانها اضافه میشود.
******
طی 24 ساعت 347 نفر از هموطنان بر اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست دادند
با آنکه آمار مرگومیر بیماران کرونایی طی ۲ هفته اخیر روندی نزولی به خود گرفته است اما این کاهش آمار نباید به حساب تضعیف ویروس کرونا در کشور تلقی شود. به گزارش «وطن امروز»، بیمارستانها همچنان مملو از مبتلایان به ویروس کروناست و خیلی از شهرها در وضعیت قرمز این بیماری هستند. کارشناسان بهداشت معتقدند با حذف محدودیتها در صورت بیتوجهی مردم به رعایت پروتکلهای بهداشتی، آمار مرگومیر و مبتلایان به ویروس «کووید-19» دوباره اوج میگیرد. سخنگوی وزارت بهداشت دیروز از فوت ۳۴۷ بیمار کرونایی در یک شبانهروز (ظهر پنجشنبه تا ظهر جمعه) خبر داد و گفت: با این حساب مجموع جانباختگان کرونا در کشورمان به ۴۹۶۹۵ نفر رسید. سیماسادات لاری گفت: طی این مدت و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی ۱۳ هزار و ۳۴۱ بیمار جدید مبتلا به «کووید-19» در کشور شناسایی شدند که ۱۹۹۶ نفر از آنها بستری شدند و مجموع بیماران «کووید-19» در کشور به یک میلیون و ۱۶ هزار و ۸۳۵ نفر رسید. وی افزود: متاسفانه در طول این 12 ساعت ۳۴۷ بیمار «کووید-19» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۴۹ هزار و ۶۹۵ نفر رسید. لاری گفت: خوشبختانه تاکنون ۷۰۸ هزار و ۱۰۶ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. وی تاکید کرد: ۵۸۲۴ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-19» در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند. سخنگوی وزارت بهداشت بیان کرد: تاکنون ۶ میلیون و ۲۹۸ هزار و ۴۳۸ آزمایش تشخیص «کووید-19» در کشور انجام شده است. وی در خاتمه گفت: در حال حاضر ۶۴ شهرستان در وضعیت قرمز، ۲۷۸ شهرستان نارنجی و ۱۰۶ شهرستان در وضعیت زرد قرار دارند.
ارسال به دوستان
تعرض دولت به قانون اساسی و صلاحیت مجلس!
مهدی خطیبدماوندی*: در چند روز گذشته، طرح دوفوریتی مجلس با عنوان: «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» که پس از ترور دانشمند برجسته هستهای «شهید دکتر محسن فخریزاده» در دستور کار قرار گرفت، داد دولتیها را درآورد و معاون اول رئیسجمهور ضمن آسمان و ریسمان بافتنهای فراوان مصوبه اخیر مجلس را مغایر مصلحتهای اساسی کشور دانست! اگر چه، طرح نصفه و نیمه مجلس هم چنگی به دل نمیزد اما تعرض به صلاحیت مجلس آن هم در روز قانون اساسی، تبدیل به یک اقدام تاریخساز از سمت دولت روحانی شد، البته احتمالا آقای جهانگیری همانند بسیاری از مسائل دیگر که بدون گرفتن نظرات کارشناسان و متخصصان آن حوزه اظهارنظر میکنند، این بار نیز با معاون حقوقی رئیسجمهور در این باره مشورتی نکردند و صرفا برای ایجاد فضای روانی، نکاتی پیرامون عدم صلاحیت مجلس بیان کردند. انگار داستان «بلدم بلدم»های روحانی و جهانگیری تمامی ندارد و قرار است تا اتمام دوره ریاستجمهوری، دولت یکتنه امتیاز ایجاد تمام مشکلات کشور را به نام خودش تمام کند!
البته، درباره صلاحیت مجلس درباره تصویب طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریمها، قانون اساسی سال 68 بدرستی پاسخ معاون اول رئیسجمهور را داده و تأیید این مصوبه از سمت شورای نگهبان قرینه دیگری بر اثبات این مدعاست.
1- مطابق اصل 71 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: «مجلس شورای اسلامی در عموم مسائل در حدود مقرر در قانون اساسی میتواند قانون وضع کند». با توجه به صلاحیت عام شناخته شده برای قوه قانونگذاری در قانون اساسی، بدیهی است که با توجه به محورهای سهگانه صلاحیت شورای عالی امنیت ملی در اصل 176 قانون اساسی (تعیین سیاستهای دفاعی- امنیتی کشور در محدوده سیاستهای کلی تعیین شده از طرف مقام رهبری، هماهنگ کردن فعالیتهای سیاسی، اطلاعاتی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در ارتباط با تدابیر کلی دفاعی ـ امنیتی و بهرهگیری از امکانات مادی و معنوی کشور برای مقابله با تهدیدهای داخلی و خارجی)، این شورا نمیتواند به طور عام و بویژه در حوزههای مربوط به صلاحیت اختصاصی مجلس شورای اسلامی (همچون تصویب لایحه بودجه) که در قانون اساسی بدان تصریح شده است، اقدام به وضع مصوبه نماید. اما در چارچوبهای قانونی تعریف شده، شورای عالی امنیت ملی قادر است مصوباتی داشته باشد و این مصوبات، ممنوعیتی برای قانونگذاری مجلس شورای اسلامی ایجاد نمیکند، بلکه جنبه فرادستوری پیدا کرده و همانند قانون اساسی و سیاستهای کلی نظام به عنوان مرجعی برای انطباق طرحها و قوانین مجلس به شمار میرود.
بر این اساس، چون تصمیمگیری پیرامون مسائل هستهای در «صلاحیت اختصاصی» شورای عالی امنیت ملی و «صلاحیت عام» مجلس شورای اسلامی قرار دارد، هر ۲ نهاد به صورت مشترک امکان تصمیمگیری در این حوزه را دارند. با این تفاوت که طرحهای مجلس نباید مغایرتی با مصوبات شورای عالی امنیت ملی داشته باشد.
تصویب برجام و تمام توافقهای بینالمللی یکی از مهمترین صلاحیتهای مجلس شورای اسلامی است که در اصل 77 قانون اساسی بدان تصریح شده است. طبیعتا مجلس حق قانونگذاری و اظهارنظرهای بعدی در این باره را نیز خواهد داشت. مضاف بر آن، چطور زمانی که دولت برای تصویب 20 دقیقهای برجام نیاز به رأی و نظر مجلس شورای اسلامی داشت، نهاد پارلمان واجد صلاحیت بود و به مصلحت کشور خدشهای وارد نمیشد؟ اما حال که طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریمها مغایر سیاستهای دولت و شخص رئیسجمهور است، نظر مجلس تبدیل به امری مضر و در تضاد با مصلحتهای کلان کشور شده است؟
2- در رویه فعلی نظام حقوقی کشور، بالا بودن اعتبار مصوبات شورای عالی امنیت ملی نسبت به قوانین عادی و همچنین محورهای موضوعی سهگانه در اصل 176 که خود تخصیصی بر صلاحیت عام مجلس شورای اسلامی است، دلیلی بر عدم صلاحیت مجلس برای قانونگذاری در اینگونه مسائل نیست.
البته مطابق اصول 71 و 72 قانون اساسی، موازین شرع و اصول قانون اساسی تنها تقییدات صلاحیت عام مجلس برای قانونگذاریاند و با تعیین مصوبات شورای عالی امنیت ملی به منزله یکی دیگر از قیود قانونگذاری، میتوان اینطور برداشت کرد که از نظر شورای نگهبان این مصوبات در مرتبهای فراتر از قانون عادی مصوب مجلس قرار دارند. برای مثال، ایراد شورای نگهبان در دیماه سال 89 در جریان تأیید قانون برنامه پنجم 5ساله توسعه، یکی دیگر از مصادیق ضرورت انطباق مصوبات مجلس شورای اسلامی با مصوبات شورای عالی امنیت ملی است. در جریان تصویب مواد 124 تا 126 قانون برنامه پنجم توسعه، شورای نگهبان اعتقاد داشت: با توجه به اینکه شورای عالی امنیت ملی در مباحث مربوط به انرژی هستهای مصوباتی دارد، باید با ملحوظ داشتن مصوبات شورای عالی امنیت ملی لایحه و قانون برنامه پنجم توسعه تصویب شود. درباره طرح اخیر مجلس نیز ایراد شورای نگهبان روشن نبودن نسبت قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها با مصوبه شورای عالی امنیت ملی بود که با اصلاح مجلس شورای اسلامی مورد تأیید این شورا قرار گرفت. بنابراین همانطور که پیشتر بیان شد، وجود مصوبات شورای عالی امنیت ملی به هیچوجه نافی مسؤولیت نمایندگان در مقام قانونگذاری نیست و هیچ محدودیتی برای قانونگذاری مجلس ایجاد نمیکند، بلکه رعایت انطباق طرحهای قانونی با مصوبات شورای عالی امنیت ملی، از الزامات نظام حقوقی کشور و شورای نگهبان برای تأیید طرحهاست.
در نهایت باید یادآور شد که مشروعیت هیأت دولت، منوط به تأیید نمایندگان مجلس شورای اسلامی است که از طریق اعطای رای اعتماد به آنها صورت میپذیرد! بنابراین، دولت به تنهایی در جایگاهی نیست که بخواهد به بهانه مصلحتسنجی و در پوشش الفاظی همچون تدبیر مقام معظم رهبری به صلاحیت سایر قوا تعرض کند. شاید بهتر باشد دولتیها، هر از گاهی خودشان را مورد خطاب این جمله آقای هاشمیرفسنجانی قرار دهند که: «شما صلاحیت خودتان را از کجا آوردید؟ چه کسی به شما صلاحیت داده!»
* مسؤول کارگروه حکمرانی پژوهشکده سیاستپژوهی و مطالعات راهبردی حکمت
ارسال به دوستان
نقض قانون اساسی توسط رئیسجمهور!
کاظم انبارلویی*: رئیسجمهور برای تقدیم لایحه بودجه به مجلس نرفت(!) و لایحه بودجه 1400 را توسط معاون پارلمانی خود به مجلس تحویل داد.
یک- اصل 126 قانون اساسی میگوید رئیسجمهور مسؤول برنامه، بودجه و امور استخدامی کشور است و این مسؤولیت را مستقیما برعهده دارد. اصل 52 قانون اساسی هم میگوید بودجه سالانه کشور به ترتیبی که در قانون مقرر میشود از طرف دولت تهیه و برای رسیدگی و تصویب نهایی به مجلس شورای اسلامی تسلیم میشود.
دو- همه ساله در طول 40 سال گذشته رؤسایجمهوری براساس اصول قانون اساسی در مجلس حضور یافته و لایحه بودجه را به مجلس «تسلیم» کردهاند؛ اینکه برخی میگویند رئیسجمهور لایحه بودجه را به مجلس «تقدیم» میکند غلط است چون در قانون اساسی کلمه تسلیم به کار رفته و بر این اساس باید رئیسجمهور شخصا در مجلس حاضر شده و بعد از ارائه توضیح درباره لایحه بودجه، آن را به رئیس مجلس تسلیم کند.
هر سال در جریان ارائه لایحه بودجه به مجلس، عکسی از اقدام رؤسایجمهوری در ارائه بودجه به مجلس در صفحه اول روزنامهها منتشر میشد که رئیسجمهور بسته لایحه را با دست خود به رئیس مجلس میدهد. این عمل به اصول قانون اساسی است. پس رئیسجمهور که مسؤول بودجه در کشور است، باید لایحه را «شخصا» به مجلس بیاورد؛ حتی رئیس سازمان برنامه و بودجه هم نمیتواند این کار را انجام دهد. امسال لایحه بودجه را به فردی دادند به نام معاون پارلمانی که لایحه را به مجلس بیاورد. این نقض اصول 52 و 126 قانون اساسی و آییننامه داخلی مجلس است؛ در آییننامه داخلی مجلس هم اشاره شده رئیسجمهور بعد از تسلیم بودجه، باید چه کند.
سه- آقای روحانی امسال براساس رویه همهساله که باید به احترام نمایندگان در مجلس حاضر میشد، به مجلس نیامد. رئیسجمهور این کار را انجام نداد و بهانهاش این بود که مصوبه ستاد ملی کرونا باعث شده به مجلس نرود.
سوال این است: آیا ستاد کرونا میتواند قانون اساسی را در حالی که رئیسجمهور سوگند خورده از آن صیانت کند، نقض کند؟ به بهانه حفظ جان رئیسجمهور مگر میشود جان معاون پارلمانی رئیسجمهور را که به مجلس آمده و بودجه را تسلیم کرده، به خطر انداخت؟ آیا جان او ارزشی ندارد؟!! اگر قرار باشد خطر کرونا باعث شود ترک فعلی برخلاف قانون اساسی داشته باشیم باید فردا منتظر بود پزشکان و پرستاران که در بیمارستانها در معرض کرونا هستند هم، دست از کار بکشند؛ اینها ایستادهاند و شهید میدهند.
اگر این منطق رئیسجمهور را بپذیریم باید منتظر باشیم تمام متخصصان عفونی و پزشکان و پرستارانی که در بیمارستانها خدمت میکنند، به تبعیت از رئیسجمهور محل کار خود را ترک کنند! مجلس پروتکلهای بهداشتی را رعایت کرده، جلسات علنی در ۳ محل جداگانه و با فاصلهگذاری بین نمایندگان تشکیل میشود، بنابراین چنین شبههای وجود ندارد. این بیاحترامی رئیسجمهور به مجلس، بیمهری در حق ملت ایران است.
چهار- آقای رئیسجمهور گفته مصوبه مجلس درباره رفع تحریمها و صیانت از ملت را برای فعالیتهای دیپلماسی مضر میدانم؛ سوال این است: دولت 7 سال فعالیت دیپلماتیک انجام داده ولی نه تنها تحریمها برداشته نشد که بر آنها اضافه هم شد و امروز شاهدیم ترور نیز به آن اضافه شده است.
دشمن را پررو و جسور کردیم، این فعالیت دیپلماتیک چیست که اصلا ثمرهای ندارد و خسارت محض بر آن مترتب است؟
شما 7 سال فعالیت کردید، چه فعالیت دیپلماتیکی میخواهید انجام دهید که تحریمها برداشته شود؟ با طرحی مخالفت میکنید که عنوان این طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» است؛ شما چرا با لغو تحریمها مخالفید؟ این طرح به دنبال صیانت از حقوق ملت است، چرا شما از صیانت از حقوق ملت توسط مجلس عصبانی هستید؟
براساس برآورد صورت گرفته، خسارت ناشی از بدعهدی آمریکا و اروپا بیش از 150 میلیارد دلار بوده است؛ چرا با اینکه مجلس یک گام دیپلماتیک و عقلایی برای جلوگیری از این خسارت محض بردارد مخالفید؟
پنج- 2 نقد مشفقانه به رئیسجمهور دارم؛ اول اینکه سوگند یاد کردید از قانون اساسی صیانت کنید اما با نیامدن به مجلس اصول 52، 126 و نیز آییننامه مجلسی را که 5 دوره نماینده و 2 دوره نایبرئیس اولش بودید را زیر پا گذاشتید.
و دوم، هنوز توضیح ندادید فعالیت دیپلماتیکی که از آن دم میزنید که خسارتهای عظیمی بر ملت وارد کرده، چیست. اجازه دهید مجلس هم قرائت خود را داشته باشد تا اگر خواستید روزی مذاکره کنید، دست شما پر باشد. امروز دست شما برای مذاکره خالی است.
تمام توان هستهای کشور در پی توافق ظالمانه با دشمن از بین رفته است؛ اگر خواستید مذاکره کنید با دست پر باشید. هر عقل سلیم دیپلماتیک این رویه را میپذیرد اما برخی هنوز امید دارند برجام سیب و گلاب روی میز آنها بگذارد.
* کارشناس ارشد اقتصاد و سیاست
ارسال به دوستان
گزارش «وطنامروز» از تبعات اتکای بودجه به منابع نفتی در شرایط تحریم
بودجه تحمیلی!
* در حالی رقم درآمدهای نفتی در بودجه ۱۴۰۰ نسبت به سال جاری ۲۵۰ درصد رشد داشته که امسال کمتر از ۲۰ درصد درآمدهای پیشبینی شده نفتی محقق شده است
گروه اقتصادی: بررسی لایحه بودجه سال 1400 حاکی از آن است که قریب به 25 درصد منابع در نظر گرفته شده مربوط به درآمدهای نفتی است. به طور دقیق در لایحه بودجه آمده است که سال آینده 199 هزار میلیارد تومان از محل فروش نفت تامین شود، این رقم در قانون بودجه سال جاری 57هزار میلیارد تومان برآورد شده بود و این رشد 249 درصدی در رقم درآمدهای نفتی در منابع بودجه سال آینده در حالی است که طبق گزارش خزانهداری کل کشور درباره منابع و مصارف 7ماهه سال 99، درآمد نفتی کشور در این مدت 6هزار میلیارد تومان بوده که در خوشبینانهترین حالت تا پایان سال به 12 هزار میلیارد تومان خواهد رسید.
بودجه سال جاری را میتوانستیم در پازل مذاکره تعریف کنیم اما بودجه سال آینده یک گام پا را فراتر گذاشته و میتوان آن را بودجه تسلیم خواند، به طوری که اساسا دولت هیچ راهی جز کرنش در برابر غرب باقی نگذاشته است. بیان این موضوع لازم است که اگر بنا به مذاکرهای در آینده وجود دارد چه بهتر این مذاکره در زمان قدرتمند بودن ایران صورت گیرد.
با در نظر گرفتن بودجه 1400، طرفهای مقابل ایران در مذاکرات نیاز کشورمان به درآمدهای نفتی را درک میکنند و در این فضا امتیازگیری از آنها به سختی انجام میشود. دولت باید به جای این برآوردهای موهوم که پیامی عاجزانه و تسلیمی را به غرب میدهد، تاکید خود را بر درآمدهای پایداری مانند مالیات میگذاشت.
به گزارش «وطن امروز»، دولت لایحه بودجه سال 1400 را چهارشنبه هفته گذشته تقدیم مجلس شورای اسلامی کرد. گذشته از حواشی غیبت مقامات دولتی و بویژه رئیس دولت در این مراسم، مفاد لایحه از بیتوجهی مطلق دولت به تدوین بودجه متناسب با شرایط تحریم خبر میدهد. رشد 47 درصدی بودجه عمومی بدون در نظر گرفتن محدودیت منابع، لایحه دولت را از اساس زیر سوال میبرد. نگاه دقیقتر به ارقام مندرج در بودجه، تصویر واضحتری از وضع نابسامان لایحه بودجه 1400 نشان میدهد.
* درآمدهای نفتی؛ حتمی یا وهمی؟
مهمترین مساله لایحه بودجه سال 1400 در بخش منابع، سهم بسیار زیاد ارقام موهوم است. درج ارقام موهوم در بخش منابع لایحه بودجه همان مسالهای است که طی سالهای اخیر و بویژه در لوایح بودجه سالهای 98 و 99 مورد انتقاد کارشناسان و مراکز پژوهشی بود. دولت در لوایح بودجه سالهای اخیر اقدام به برآورد برخی ردیفهای درآمدی به میزانی بسیار بیشتر از ارقام قابل تحقق کرده است. تکرار ارقام موهوم درآمدی در لوایح بودجه دولت با وجود نسبت بسیار پایین تحقق آنها، آگاهانه بودن برآوردهای موهوم سازمان برنامه و بودجه در بیشبرآورد برخی منابع را اثبات میکند. ۲ مورد از مهمترین ردیفهای درآمدی که سازمان برنامه و بودجه دولت تدبیر در سنوات گذشته اقدام به بیشبرآورد آگاهانه آنها کرده، «درآمد نفتی» و «درآمد حاصل از فروش اموال منقول و غیرمنقول» است. به عنوان نمونه دولت در بودجه سال 99 رقم درآمد حاصل از فروش نفت را معادل 57هزار میلیارد تومان در نظر گرفت. با این حال طبق گزارشی که بتازگی از میزان تحقق منابع در 7 ماهه سال جاری منتشر شد، کل درآمد نفتی کشور در این مدت کمتر از 6 هزار میلیارد تومان بوده است. همچنین در حالی که دولت از محل فروش اموال منقول و غیرمنقول در بودجه سال 99 حدود 50 هزار میلیارد تومان درآمد پیشبینی کرده بود، تنها 488 میلیارد تومان از این رقم در 7 ماهه ابتدایی سال جاری محقق شده که نشاندهنده تحقق کمتر از 2 درصدی این ردیف درآمدی در 7 ماه ابتدایی سال است.
با وجود درصد پایین تحقق درآمدهای نفتی و واگذاری اموال، دولت در لایحه بودجه سال آینده، همچنان اقدام به برآوردهای بسیار زیاد از درآمدهای این 2 ردیف کرده است. طبق لایحه مذکور، دولت پیشبینی رقم 25 هزار میلیارد تومان از محل فروش اموال داشته است. گذشته از این مورد، تخمین سازمان برنامه و بودجه دولت از درآمدهای نفتی، پررنگترین مساله لایحه دولت در بخش منابع است. در حالی که گزارشها از ارقام بسیار پایین فروش نفت حکایت دارند، دولت حدود 200 هزار میلیارد تومان برای فروش نفت در نظر گرفته است. این رقم البته قرار است از محل فروش خارجی نفت (صادرات نفت) و فروش داخلی (پیشفروش) تامین شود. در واقع دولت قصد دارد نفت سالهای آینده کشور را هم از طریق فروش اوراق سلف نفتی، پیشفروش کرده و صرف هزینههای جاری خود کند. این یعنی دولت از نفتی که هنوز استخراج نشده، درآمد هنگفتی برای خود شناسایی کرده که بدترین نوع درآمد نفتی در تمام بودجههای سالهای اخیر است، چرا که در صورت اجرا شدن این طرح، هدفگذاری رفع وابستگی دولت از درآمد نفت، چندین سال به تعویق میافتد.
* هزینهتراشی دولت با وجود تنگنای درآمدی!
لایحه بودجه دولت در بخش هزینهها هم دچار مسائل جدی است. رشد شدید هزینههای جاری با وجود جدی شدن تنگنای درآمدی از جمله دیگر مسائل لایحه دولت در بخش مصارف است. دولت در حالی اقدام به افزایش هزینههای خود کرده که از محدودیت منابع آگاهی دارد. با این حال رشد 75 درصدی پرداخت حقوق به عنوان شاخصترین بخش هزینههای جاری، شائبه سیاسیکاری دولت در افزایش هزینهها را تقویت میکند. ولخرجی دولت در هزینههای جاری به جای رشد هزینههای عمرانی در حالی است که رئیس سازمان برنامه و بودجه چندی پیش از سیاست دولت برای انبساط مالی در بودجه با هدف «رونق اقتصادی» سخن گفت. محمدباقر نوبخت در دومین جلسه ستاد بودجه 1400 در شهریورماه سال جاری اعلام کرد: «با تحلیل شرایط موجود کشور که رکود تورمی است متوجه میشویم سیاستهای اقتصادی کشور باید به گونهای باشد که در مقابل رکود فعال باشد و کشور را از رکود خارج کند و از سوی دیگر جلوی تورم را بگیرد، بنابراین سیاستهای مالی اقتصاد کشور در سال آینده انبساطی است تا با افزایش مخارج از جمله افزایش پرداختها به کارکنان و طرحهای عمرانی بتوانیم حوزههایی را که مصرف مردم پایین آمده است بالا ببریم و با استفاده از نیروی کار و ماشینآلات بیکار اشتغال و نیازهای جامعه و قدرت خرید مردم را زیاد کنیم».
با این اظهارات نوبخت به نظر میرسید بودجه عمرانی در لایحه تقدیمی دولت به مجلس افزایش قابل توجهی داشته باشد اما پس از مشخص شدن مفاد لایحه مذکور آشکار شد کمترین میزان رشد هزینهها، مربوط به هزینههای عمرانی بوده است.
نگاهی به تغییر رقم هزینهها در لایحه بودجه 1400 نسبت به رقم مصوب در قانون بودجه سال جاری، رشد شدید «پرداخت حقوق» را نشان میدهد. صرف نظر از رشد ناگزیر 113 درصدی «بازپرداخت بدهی» در هزینههای دولت، بخش «پرداخت حقوق» بیشترین رشد در میان هزینههای دولت را دارد. هر چند کلیت موضوع افزایش حقوق کارمندان با هدف جبران قدرت خرید از دست رفته قابل پذیرش است اما افزایش 75 درصدی این ردیف هزینهای با وجود رشد ناچیز هزینههای عمرانی با هدف اعلامی دولت در «خروج از رکود» تطابق چندانی ندارد، چرا که یکی از مهمترین اقدامات دولت برای خروج از رکود، افزایش قابل توجه هزینههای عمرانی با هدف رونقبخشی به اقتصاد کشور و اشتغالزایی هرچه بیشتر است. با این حال بیتوجهی دولت به بودجه عمرانی و افزایش شدید هزینه حقوق و دستمزد، اصل هدف دولت از این اقدام را زیر سوال میبرد.
***
رد کلیات لایحه تنها راهکار وادار کردن دولت به اصلاح بودجه
تشدید «موهومنگاری در برآورد درآمد نفتی» در کنار «رشد شدید هزینه حقوق و دستمزد» شائبهها درباره سیاسیکاری دولت در لایحه بودجه سال 1400 را جدی کرده است. در واقع دولت با افزایش شدید «درآمد نفت» و «حقوق کارمندان» بهبود معیشت بخش قابل توجهی از مردم را به رفع تحریم نفت در آینده گره زده است، چرا که تنها راهکار بازپرداخت بدهی ناشی از فروش اوراق سلف نفتی، آزاد شدن فروش نفت است. این اقدام صرفنظر از هزینههای سیاسی برای کشور، هدف «رفع وابستگی بودجه از نفت و اتکا به درآمدهای مالیاتی» را تا سالها غیرقابل تحقق میکند، چرا که کشور برای بازپرداخت بدهیهای سنگینی که در لایحه بودجه 1400 از محل پیشفروش نفت در نظر گرفته، مجبور به تداوم خامفروشی نفت و در نتیجه تداوم ضربهپذیری اقتصاد کشور از روزنه این وابستگی است.
دولت روحانی در ۷ سال و نیم اخیر نشان داده با توصیه و مشورت، مسیر غلط خود را اصلاح نمیکند. درج منابع «پیشفروش نفت» در لایحه بودجه 1400 با وجود مخالفت مجلس با این طرح در تابستان امسال، تازهترین نمونه لجبازی دولت است. در چنین شرایطی و با توجه به مسائل متعدد و اساسی لایحه تقدیمی دولت، «رد کلیات» بهترین تصمیم ممکن مجلس در واکنش به این لایحه است. تصمیم نمایندگان بر رد کلیات لایحه بودجه سال 1400 میتواند پیام قاطعیت مجلس در موضوع اصلاح ساختار بودجه متناسب با شرایط تحریم را به دولت مخابره کند. همزمان نمایندگان باید در تصویب طرحهای اصلاحی برای بودجه تسریع کنند تا لایحه بودجه سال 1400 را به همراه قوانین مصوب به دولت سپرده و بودجهای متناسب با محورهای مدنظر خود را از دولتطلب کنند.
ارسال به دوستان
هول نشوید / خفه شوید
* روحانی در واکنش به مصوبه هستهای مجلس: عجله نکنیم، هول نشویم دولت اگر موفقیتی به دست آورد کاملاً تقدیم شما میکند. بگذارید کسانی که در دیپلماسی موفق بودهاند کارشان را انجام دهند
* ظریف: تا زمانی که آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان نتوانند آماده متوقف کردن حمایتشان از یک رژیم تروریست و تکهتکه کردن یک خبرنگار در ترکیه توسط نزدیکترین متحدشان عربستان سعودی شوند، باید خفه شوند
گروه سیاسی: حسن روحانی که پس از انتخاب بایدن به ریاستجمهوری آمریکا، دور جدید تجلیلهایش از اقدامات دولت خود و همچنین حمله به منتقدان را از سر گرفته است، پنجشنبه گذشته نیز در اظهاراتی این رویه را ادامه داد.
به گزارش «وطن امروز»، حسن روحانی پنجشنبه گذشته در آیین بهرهبرداری از طرحهای ملی وزارت نیرو، بار دیگر منتقدان به برنامههای اقتصادی دولت و همچنین برخی مسؤولان کشور در سایر قوا را مورد هجمه قرار داد.
وی در این مراسم طی اظهاراتی با تاکید بر اینکه «ما در شرایط تحریم هستیم و کلمه تحریم هم دقیق نیست و ما در شرایط جنگ تمامعیار اقتصادی هستیم؛ جنگی که در این ۳ سال به ما تحمیل شد از لحاظ اقتصادی بهمراتب بدتر است»، گفت: جنگ هر سال نظامی - اقتصادی بود و البته جنگ سیاسی هم بود ولی عمدتا جنگ اقتصادی بود و هیچکس نه آمریکا و نه اروپا فکر نمیکرد ایران در این جنگ اقتصادی ۳ سال گذشته بخوبی مقاومت کند و بسیاری از رهبران دنیا به صراحت از من سوال کردند که شما کشور را چگونه اداره میکنید و چگونه توانستید اداره کنید.
روحانی در بخش دیگری از اظهاراتش با بیان اینکه «برادران عزیز و همه آنهایی که در کشور و در مجلس و قوه قضائیه و نیروهای مسلح مشغول خدمت هستید همه دست به دست هم بدهیم و در پی ایجاد امید و ثبات باشیم و برای حل این مساله عجله نکنیم و هول نشویم»، تصریح کرد: دولت اگر موفقیتی به دست آورد کاملا تقدیم شما میکند و اصلا غصه این را نخورید که این دولت مسائل را تمام میکند. نه؛ شما حل کنید و ما دست همه آنهایی را که به ملت ما کمک کنند میبوسیم و بگذارید کسانی که تجربه بیستوچند ساله در این باره دارند و میدانند باید چه کار کنند و در دیپلماسی موفق بودهاند و دیپلماسی آمریکا را بارها در این ۳ سال در سازمان ملل شکست دادهاند، با تأنی و دقت کارشان را انجام دهند و از شما هم خواهش میکنیم که یاری و کمک کنید چون همه برادر هستیم و هدف واحد داریم. رئیسجمهور در عین حال افزود: البته ما میدانیم که هر قوه هر کاری که میکند نیتش خیر است و میخواهد کمک کند و کار را سریعتر انجام دهد اما با هم مشورت کنیم و هماهنگ باشیم و همفکری کنیم تا کارها را دقیقتر و پختهتر پیش ببریم و پیش خواهیم برد.
اظهارات روحانی در هجمه به مسؤولان سایر قوا ۲ روز پس از ابلاغ طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریمها انجام شد؛ طرحی که به موجب آن نمایندگان مجلس دولت را مکلف کردند در صورتی که ۲ ماه پس از لازمالاجرا شدن این طرح، کشورهای 1+5 تغییری در سیاستهای تحریمی خود علیه ایران به وجود نیاوردند دولت باید نظارتها بر مبنای پروتکل الحاقی و همچنین نظارتهای فراپروتکلی را لغو و همچنین فرآیند غنیسازی 20 را آغاز کند. حال روحانی معتقد است طرح مجلس طرحی از روی شتاب است و در کار دیپلماتهای باتجربه و موفق و بادقت دولتش ایجاد خلل میکند؛ دیپلماتهایی که «تجربه بیستوچند ساله در این باره دارند و میدانند باید چه کار کنند و در دیپلماسی موفق بودهاند و دیپلماسی آمریکا را بارها در این ۳ سال در سازمان ملل شکست دادهاند».اظهارات روحانی و تاکید وی بر تخصص دولتش در مذاکره در حالی است که وی 13/9/98 در «همایش بیمه و توسعه» اظهاراتی به زبان آورد که بیانگر فریب خوردن تیم مذاکرهکننده ایرانی در مذاکرات هستهای است. روحانی در اظهارات خود با اشاره به تلاش سران برخی کشورها برای فراهم آوردن مقدمات مذاکره میان او و رئیسجمهور آمریکا گفته بود: این حربه را از دست آمریکاییها گرفتیم و اعلام کردیم که اگر آمریکا همه تحریمها علیه ایران را بردارد، ساعتی بعد میتوانیم ملاقات داشته باشیم، چرا که همه سران 1+5 در نیویورک حضور داشتند، منتها آمریکاییها میخواستند ابتدا ملاقات انجام شود و پس از آن درباره لغو تحریمها گفتوگو کنند و این بدان معنا بود که میخواستند به هوش ایرانی و ملت ایران تردید وارد کنند، ما دیگر حاضر نیستیم سرمان کلاه برود و قصد کلاه گذاشتن بر سر کسی هم نداریم.
تاکید روحانی بر این نکته که «ما دیگر حاضر نیستیم سرمان کلاه برود» احتمالا اشاره به نوع رفتار کشورهای اروپایی و آمریکا پس از امضای برجام دارد، چرا که بر اساس برجام ایران موظف شد اول محدودیتها و اقدامات خود را اجرایی سازد سپس کشورهای 1+5 تعهدات خود را از جمله برداشتن تحریمهای مالی انجام دهند (همانند پیشنهادی که سران کشورها به روحانی برای ملاقات با ترامپ داده بودند) اما در ماجرای برجام پس از آنکه ایران تعهدات خود را اجرایی کرد، کشورهای غربی و آمریکا به گفته رئیس وقت بانک مرکزی تقریبا هیچ یک از اقدامات خود از جمله لغو تحریمهای مالی را انجام ندادند و هیچ امتیازی نصیب ایران نشد.
محمدجواد ظریف نیز که مسؤول تیم مذاکرهکننده هستهای بود دیماه سال گذشته در توئیتی درباره دستاوردهای برجام نوشته بود: «۳ کشور اروپایی (فرانسه، انگلیس و آلمان) ادعا کردهاند که به تعهداتشان تحت برنامه جامع اقدام مشترک پایبند بودند. (اما) بررسی واقعیت: واردات صفر نفت ایران، تحریم بانکهای ایرانی و عدم اتصال به سوئیفت، عدم اجرای وضعیت مسدودسازی (حمایت از شرکتهای اروپایی در قبال تحریمهای آمریکا علیه ایران)، خروج شرکتهای اروپایی از ایران، شکست حتی در فروش کالاهای معافشده از تحریمها نظیر غذا و دارو».
ظریف در ادامه پیام توئیتری خود نوشت: «این چیزی است که ۳ کشور اروپایی پس از خروج آمریکا از برجام به آن مشغول بودهاند. بررسی واقعیت: صدور بیانیههای پوچ، تقض قوانین خود با سر فرود آوردن در برابر تحریمهای فراسرزمینی آمریکا، نادیده گرفتن ۳ بار اعلام ایران برای فعالسازی مکانیزم حل اختلاف، ایجاد سازوکار اینستکس بدون حتی یک تراکنش مالی، دیگر بس است». تاکید روحانی در اظهارات اخیرش مبنی بر تجربه تقریبا 20 ساله دیپلماتهای دولتش نیز اشاره به مذاکراتی دارد که وی خود در زمان دبیری شورای امنیت ملی در اوایل دهه 80 ریاستش را بر عهده داشت. مذاکرات هستهای میان ایران و ۳ کشور اروپایی که در نهایت منجر به توافق سعدآباد، بروکسل و پاریس شد که در نتیجه این ۳ توافق، همانند تجربه اخیر روحانی در برجام، برنامه هستهای ایران با محدودیتهای شدید مواجه و سختترین نظارتهای آژانس علیه ایران اعمال شد.
***
[خفه شوید!]
ظریف: تا زمانی که آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان نتوانند آماده متوقف کردن حمایتشان از یک رژیم تروریست
و تکهتکه کردن یک خبرنگار در ترکیه توسط نزدیک ترین متحدشان عربستان سعودی شوند، باید خفه شوند
وزیر امور خارجه در ششمین کنفرانس مجازی «گفتوگوهای مدیترانه» با انتقاد از عملکرد کشورهای غربی در عدم محکومیت ترور دانشمند هستهای ایران، گفت: چرا اسرائیل علیه ایران اقدامات تروریستی انجام میدهد؟ از جمله ترور دانشمند هستهای ما در هفته گذشته در داخل ایران که با محکومیت غرب همراه نبود. آیا غرب آماده متوقف کردن رفتار مخربش در منطقه ما هست؟ از آنجا که آنها آماده کنار آمدن با این نیستند، تصمیم گرفتیم آن موضوعات را کنار بگذاریم. او ادامه داد: وقتی آنها آماده حل کردن مشکلات رفتار مخربشان در منطقه باشند، وقتی آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان آماده متوقف کردن حمایتشان از رژیمی تروریست، تخطی از حقوق بشر در یمن، تکهتکه کردن یک خبرنگار در ترکیه توسط نزدیکترین متحدشان عربستان سعودی شوند، سپس میتوانند درباره بقیه چیزها صحبت کنند. تا زمانی که نتوانند اینها را مطرح کنند باید خفه شوند. ظریف علاوه بر این مطرح کرد: ما باور داریم که حساسیتهای ملی بسیار جدی هستند. اقدام تروریستی علیه دکتر فخریزاده یکی از بزرگترین دانشمندان ما یک اقدام خصومت بینالمللی بود که باید محکوم میشد. ما هنوز منتظر هستیم اروپا بویژه تروئیکا (آلمان، فرانسه و انگلیس) آن را محکوم کنند. قدردان این هستیم که برخی این کار را کردند اما تروئیکا یک اقدام تروریستی واضح را علیه ایران محکوم نکرد. این موقعیت ما است. یک مصوبه در مجلس است که ما از آن رضایت نداشتیم و به وضوح گفتیم اما مانند هر دموکراسی دیگری وقتی این طرح تمام روندهای قانونیاش را طی کند، به قانون تبدیل میشود و وظیفهای برای دولت میشود که آن را اجرا کند و ما آن را اجرا خواهیم کرد چون قانون کشور است. این قانون بازگشتناپذیر نیست. عنوان این مصوبه احیای حقوق ایران و اطمینان حاصل کردن از لغو تحریمهاست. اروپا و آمریکا میتوانند به پایبندی به برجام بازگردند و (در آن صورت) نهتنها این قانون اجرا نخواهد شد، بلکه اقداماتی که ما طبق پاراگراف 36 برجام انجام دادیم به حالت قبل بازخواهد گشت. ما به پایبندی کامل بازخواهیم گشت. چاره کار بسیار آسان است و در برجام مقرر شده است؛ به پایبندی کامل بازگردید، روابط اقتصای ایران را با بقیه جهان عادیسازی کنید و شرایط جدید اعمال نکنید، درخواستهای غیرمعقول نداشته باشید و به محض اینکه این کار را انجام دهید، ما هم به پایبندی کامل بازمیگردیم.
ارسال به دوستان
قالیباف در واکنش به ادعای روحانی درباره هول شدن مجلس و لغو تحریمها در ماههای آینده:
7 سال است منتظریم
محمدباقر قالیباف پنجشنبهشب گذشته در برنامه گفتوگوی ویژه خبری اظهار داشت: عدهای میگویند مجلس هول شده، کسی هول نشده است، همه ما 7 سال است منتظریم کاری انجام بدهید و مردم آرزویشان این است با دولت دوازدهم با خاطره خوش خداحافظی کنند.
به گزارش «وطن امروز»، پنجشنبهشب گذشته رئیس مجلس با حضور در برنامه گفتوگوی ویژه خبری به بحث و بررسی پیرامون مهمترین مسائل جاری کشور پرداخت. محمدباقر قالیباف در بخشی از سخنانش درباره موضعگیریهای اخیر دولت نسبت به قانون راهبردی لغو تحریمها گفت: آقای رئیسجمهور در موضوع ملی، امنیت ملی و منافع ملی کشور باید با مجلس همصدا باشد. آنها گفتند عدهای هول شدهاند و باید اجازه دهند ما کارمان را انجام دهیم. همه مردم 7 سال است منتظر انجام کاری از جانب دولت هستند و آرزو داریم در 8 ماه باقیمانده از دولت کاری انجام دهند که مردم با خاطره خوش با دولت دوازدهم خداحافظی کنند. ما نیز میخواهیم رفع تحریم به دست این دولت اتفاق بیفتد و در مجلس در حوزه اقتصادی نیز خود را برای مقابله با اثرات تحریمها قوی میکنیم، زیرا اگر قوی نشویم عزتمان لگدمال میشود.
این سخنان قالیباف ناظر به اظهارات سیزدهم آذر حسن روحانی در مراسم افتتاح طرحهای وزارت نیرو بود. حسن روحانی در این مراسم اظهار داشت: برادران عزیز که در کشور مشغول خدمت هستید! همه باید دست به دست هم دهیم تا در کشور امید و ثبات ایجاد کنیم. هیچ عجله نکنیم و هول نشویم که کاری انجام دهیم. اشکالی ندارد اگر دولت موفقیتی به دست آورد، آن موفقیت را تقدیم شما میکند. غصه نخورید که دولت مسائل را حل کرده و تمام میکند.
همچنین قالیباف در پاسخ به این سوال که عدهای معتقدند مجلس چرا به جای کمک به دولت، مصوبه اقدام راهبردی برای رفع تحریم را آن هم در فضای بینالمللی ایجاد شده بعد از پیروزی بایدن تصویب کرده و کشور را با چالش مواجه کرده است؟ گفت: این حرف را غیرکارشناسی میدانم و اصلا اینطور نیست. ما 4 ماه در مجلس روی این موضوع کار کارشناسی انجام دادیم و این موضوع ربطی به انتخاب بایدن ندارد. هر چند این موضوعات کار مجلس نیست و از شئونات شورای عالی امنیت ملی است و ما یک بحثی در کمیسیون امنیت ملی داشتیم و این موضوع در شورای عالی امنیت ملی بحث شد که در آن یک مصوبه هفت بندی وجود دارد که مجلس با اخذ نظر از وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی و با محوریت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و کمیسیون امنیت ملی مجلس این کار را انجام دهد.
* طرح مجلس خروج از برجام نیست
قالیباف در ادامه ضمن رد این ادعا که طرح مجلس خروج از برجام است، گفت: ما در این طرح به دنبال خروج از برجام نیستیم. در این طرح از بند 36 و 37 برجام استفاده شده است. این دو بند میگوید هر کدام از طرفین به تعهدات خود عمل نکردند، طرف مقابل میتواند به همان میزان تعهدات خود را کاهش دهد.
رئیس مجلس افزود: ما به همه تعهداتمان عمل کردیم اما آیا طرف مقابل نیز عمل کرده است؟ از روزی که انجام تعهدات آغاز شد ما پایبند به تعهدات بودیم. هدف ما در این طرح کمک به دولت در برجام است.
قالیباف همچنین تاکید کرد: از مدتها قبل و با اجرای تعهدات، حادثه نطنز با نفوذ ایجاد شد. همچنین شهادت دکتر فخریزاده و شهادت سردار سلیمانی که رئیسجمهور آمریکا رسما نقشش را در این ترور تایید کرد. اطلاعات ما و امنیت ما را میبرند، شخصیتهای ما را ترور میکنند، خرابکاری میکنند و به تعهداتشان هم عمل نمیکنند.
رئیس مجلس در ادامه سخنانش با یادآوری نشست وزیر امور خارجه با مقامات کشورهای اروپایی که به صورت ویدئوکنفرانس برگزار شد، گفت: آقای ظریف در این نشست صراحتا اعلام کردند شاید نقدی به قانون مجلس داشته باشیم اما قانون لازمالاجراست و آن را اجرا خواهیم کرد، البته برخی نیز درباره این قانون گفتند که در اختیار شورای عالی امنیت ملی است اما دیدیم که شورای نگهبان آن را تصویب کرد. محمدجواد ظریف در نشست مجازی «گفتوگوهای مدیترانهای ایتالیا 2020» که پنجشنبه گذشته برگزار شد، اعلام کرده بود آمریکا از برجام خارج شده اما از سازمان ملل متحد خارج نشده است و باید به تعهدات خود در قبال شورای امنیت پایبند باشد. رئیس دستگاه دیپلماسی همچنین تاکید کرده بود: در صورتی که غرب و آمریکا به تعهداتشان بازنگردند و در صورت تبدیل طرح مجلس به قانون، ما آن را اجرا خواهیم کرد و گزینهای جز اجرای قانون نداریم.
رئیس مجلس در بخش دیگری از سخنانش درباره قانون لغو تحریمها این نکته را هم اضافه کرد که در قانون لغو تحریمها، بازگشت ایران به تعهداتش در صورت عمل طرف قبلی به تعهدات قانونی خود، پیشبینی شده است. محمدباقر قالیباف در پایان تاکید کرد: مصوبه اخیر مجلس اصلا دخالت در کار دولت نبود. در حل مشکلات مردم، پایکار و همراه دولتیم.
ارسال به دوستان
علی فروغی از دلایل تعطیلی برنامه «نود» حرف زد از پرداختهای میلیاردی به فردوسیپور عدم پذیرش پیشنهاد گزارشگری توسط او ارتقای شغلیاش در ماههای اخیر و ...
رسوایی
شاید کمی دیر اما سرانجام آنچه باید بیپرده با توده مردم در میان گذاشته میشد از سوی مدیر شبکه ۳ گفته شد. مهمترین اتفاق در حوزه پوشش مسابقات فوتبال در چند سال اخیر، تعطیلی برنامه «نود» به تهیهکنندگی و مجریگری عادل فردوسیپور بود. اگر چه منابع نیمهرسمی کم و بیش از اختلاف تفکر علی فروغی به عنوان مدیر شبکه ۳ و فردوسیپور خبر میدادند اما چرایی این تغییرات همچنان با سکوت طرفین به معمایی بدل گشت.
عادل فردوسیپور که سپر رسانهای به غایت قوی و زنجیرواری را پیرامون خویشتن درست کرده، با سکوت و کدهای خاص به گونهای مظلومنمایی میکرد که گویی مدیر شبکه، تنها از روی کینه شخصی باعث تعطیلی برنامه نود شده است. او سیاهیلشکر پرتعدادی را برای این فیلمنامه در اختیار داشت و دارد.
در آن سو سکوت علی فروغی روزبهروز بر ابهامات میافزود و با توجه به محبوبیت فردوسیپور که به واسطه همین آنتن شبکه ۳ حاصل شد، یک جا باید فروغی دلایل اصلی را مطرح میکرد. این اتفاق مهم روز پنجشنبه رخ داد و مدیر شبکه ۳ توضیح داد چرا باید برای نجات صداوسیما دست به چنین کاری میزد.
حالا با افشاگری فروغی مشخص شده که نهتنها شبکه هیچ مخالفتی با گزارش کردن او نداشت و ندارد، بلکه آنها چندین بار پیشنهاد دادند که او به حرفه اصلی و تخصصیاش یعنی همان گزارشگری بازگردد اما فردوسیپور با رد کردن این پیشنهاد، تلاش کرد خودش را مظلوم این سناریو جلوه دهد. اصلا چرا کار به تعطیلی نود کشید؟ این مهمترین سوالی است که چون مردم جواب درست و درمانی برای آن نداشتند تن به سناریوبافی تخیلی دادند. البته فضای مجازی هم تا جایی که در توان داشت با کمک دوستان فردوسیپور بر شدت این سناریوی مظلومنمایی افزود و میافزاید. اما چه کسی بهتر از علی فروغی برای افشای همه حقیقت؟ او در این باره صحبتهایش را اینچنین آغاز کرد: «دیگر نمیشد کار را اینجوری ادامه داد، خیلی روشن بگویم نه محبوبیت ایشان برای ما پنهان بود و نه تخصص ایشان. اما [با وجود] بهترین دروازهبان که دائما در یک خط [فکری] دیگر کار میکند، خب شما باید شخص دیگری را در درون دروازه بگذارید». مدیر شبکه ۳ این کد مهم و کارگشا را داد و سپس با تشریحش گفت: «من میخواهم بگویم درباره ایشان مهمترین بحث این بود که کار از مدارش داشت خارج میشد و بقیه هم نگاه میکردند و میگفتند اگر کسی به خاطر محبوبیت میتواند از مدار خارج شود، ما هم این کار را بکنیم. اصلا صداوسیما از هم میپاشید».
فروغی برای اینکه نشان دهد هیچ کدورت شخصی و کلا بحث غیرکاری مطرح نبود، از رابطه فردوسیپور و سازمان صداوسیما گفت: «ما از این کار ناگزیر بودیم و راه را هم برای ایشان باز گذاشتیم، به شما بگویم ایشان مظلومنمایی میکند. در همین یک سال اخیر چون ایشان کارمند رسمی صداوسیماست ما نزدیک به یک میلیارد از مطالبات او را دادیم، زمان ترفیع شغلیاش بود که به امضای من آن را دادیم. شبکه ورزش زیر[مجموعه] شبکه ۳ است و ایشان عدد درشتی از فوتبال ۱۲۰ گرفت».
همین حرف به آن معناست که اگر واقعا فروغی قصد زدن تهیهکننده نود را داشت خیلی راحت مسیر دیگری را پیش میگرفت، چراکه تا اکنون با صحبتهای فروغی مشخص شده این خود مجری 90 بوده که از گزارشگری امتناع کرده است. در همین مورد فروغی میگوید: «به او گفتیم بیا گزارش کن، خودش قبول نکرد. یعنی میخواهم بگویم برخلاف این مظلومنمایی، همان دوره که میگفت مهاجرت و اینها، همان موقع آمد و فوتبال ۱۲۰ را خواست. اما خب بلدند و رسانه دارند و رسانهها هم زنجیرهای به هم وصل هستند. فضای مجازی هم دست ما نیست. ما کارهای خیلی زیادی داریم و نمیتوانیم دنبال این چیزها برویم. اداره یک شبکه از ۷ صبح تا یک و نیم شب است و مرتب گرفتاری دارد».
در اینجا صحبتهای کوتاه مدیر شبکه ۳ تمام شد. او به صورت کاملا حرفهای همه آنچه را که مردم باید درباره این قضیه میدانستند گفت. خیلیها در طول این مدت بارها مدعی شده بودند مشکل فروغی با فردوسیپور تقریبا شخصی است و او نمیخواهد مردم صدای او را بشنوند. اما حالا مشخص شد که این گمانهزنی از پایه غلط بوده است. بدون شک تخصص اصلی فردوسیپور که با آن پایش را در سازمان عریض و طویل صداوسیما محکم کرد، گزارش بازیهای فوتبال بود. او اگر واقعا قصد حمایت از مردم را داشت دست کم بعد از تعطیلی نود، بازیهای مهمی را که در این مدت انجام شد گزارش میکرد. اما برای آنکه سناریوی سپید و سیاه را به صورت کامل پیاده کند در نقش مظلوم داستان فرو رفت و با حمایتهای پیدا و پنهانی که در رسانهها از او میشد، یکتنه بازی را به جلو پیش برد به طوری که هفته قبل رسانههای همراه او عنوان کردند با گرفتن فوتبال 120 و مجله لیگ قهرمانان میخواهند عملا عادل را حذف کنند. در صورتی که او اگر اراده کند میتواند همین فردا بازیهای لیگ برتر را گزارش کند.
شاید بهتر بود فروغی عوض پنجشنبه خیلی زودتر از اینها همه واقعیت را رو در رو به مردم میگفت تا ابرهای تیره و تار ساختگی از مقابل ماه حقیقت کنار بروند.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|