|
«وطنامروز» گزارش میدهد؛ بودجه مبتنی بر منابع پایدار و بدون اتکا به درآمدهای وابسته به رفع تحریم، راهکار خنثیسازی تحریمهاست
علاج واقعیتحریم
گروه اقتصادی: رهبر حکیم انقلاب برای دومین بار در ماه جاری بر راهبرد خنثی کردن تحریمها و قوی شدن در حوزه اقتصاد تاکید کردند. حرکت در راستای این راهبرد، جز از راه تنظیم بودجهای متکی بر ظرفیتهای داخلی و درآمدهای پایدار، در کنار گسستن از درآمدهای متاثر از قدرتهای خارجی مانند نفت نیست.
به گزارش «وطن امروز»، دیروز بار دیگر مقام معظم رهبری در اظهاراتشان بر راهبرد خنثی کردن تحریمها و قوی شدن در حوزه اقتصاد تاکید کردند. ایشان با بیان این واقعیت که «رفع تحریم به دست دشمن است اما خنثیسازی آن به دست خودمان است»، گفتند: «بنابراین باید بیش از آنکه به فکر رفع تحریم باشیم، بر خنثی کردن آن تمرکز کنیم». حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای خطاب به مسؤولان گفتند: «اگر بتوان با روش درست، عاقلانه، ایرانی- اسلامی و عزتمندانه تحریمها را برطرف کرد، باید این کار را انجام داد اما تمرکز عمده باید بر خنثیسازی تحریمها باشد که ابتکار آن به دست شماست». ایشان تأکید کردند: «باید در همه عرصهها از جمله اقتصاد، علم و فناوری و دفاعی قوی شویم، چون تا قوی نشویم، دشمنان از طمع، تعرض و تجاوز دست بر نخواهند داشت».
پیشتر ایشان چهارم آذرماه هم این راهبرد را مورد تاکید قرار داده و گفته بودند: «البته ما مسیر رفع تحریم را یک بار امتحان و چند سال مذاکره کردیم اما به نتیجهای نرسید». رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به مسیر غلبه بر تحریمها و بیاثر کردن آن گفتند: «این مسیر ممکن است در ابتدای کار، سختیها و مشکلاتی داشته باشد اما خوشعاقبت است». ایشان خاطرنشان کردند: «اگر با تلاش و ابتکار و با سینه سپر کردن در مقابل مشکلات بتوانیم بر تحریمها غلبه کنیم و طرف مقابل بیاثر شدن تحریمها را ببیند، بتدریج دست از تحریم برخواهد داشت».
این گزاره بارها هم توسط ایشان و هم کارشناسان اقتصادی پیش از این مطرح شده بود. با واکاوی مشکلات کنونی معیشتی و اقتصادی کشور هم به این نتیجه میرسیم بیش از تحریمها، معطل نگه داشتن اقتصاد برای رفع تحریمها باعث پدیدار شدن شرایط کنونی شده است. مادامی که راهبرد اصلی دولتمردان رفع تحریمها باشد، اساسا گام موثری در جهت توانمندسازی داخلی برداشته نخواهد شد.
البته برداشته شدن تحریمها یک اتفاق مناسب و بسیار خوشحالکننده است اما مادامی که محقق نشده، باید اولویت بر قوی شدن داخلی باشد در غیر این صورت حتی در صورت رفع تحریمها احتمال ضربهپذیری اقتصاد کشور همواره وجود خواهد داشت و کشور در شرایط شرطی قرار میگیرد.
تقارن زمانی تاکید ویژه رهبری بر افزایش توان داخلی در حوزه اقتصاد با روزهای بررسی لایحه بودجه که به نوعی نقشه سیاسی و اقتصادی کشور را در سال آتی مشخص میکند، حاوی پیام روشنی است؛ اینکه بودجه باید بدون آمال، آرزو و خوشبینی به رفع تحریمها تنظیم شود.
دولت در لایحه بودجه خود باید تصمیم بگیرد میخواهد دوباره در پارادایم رفع تحریمها حرکت کند یا به دنبال خنثیسازی آنهاست.
مسلما معطوف کردن 50 درصد منابع بودجه به فروش نفت را که به طور مستقیم نیازمند مذاکرات و همراهی کشورهای غربی است، نمیتوان راهبرد خنثی کردن تحریمها قلمداد کرد.
نباید فراموش کرد تسهیلی که پس از توافق برجام برای کشور محقق شد و دولتمردان علاقه وافری به بازخوانی روزهای به زعم خود شیرین سالهای 95 و 96 دارند، صرفا معطوف به فروش نفت بود و جالبتر آنکه فشاری هم که پس از خروج آمریکا از برجام بر اقتصاد کشور وارد آمد، به دنبال مسدودی مسیرهای صادراتی نفت و بلوکه ارزهای حاصل از صادرات نفت بود.
دشمن بخوبی پاشنه آشیل اقتصاد کشورمان را پیدا کرده است؛ در مقطعی به اقتصاد کشور زمان میدهد که نفت خود را صادر کند و در خواب زمستانی آن به سرخوشی بپردازد و در مقطعی هم با همان ابزار کشورمان را تهدید میکند.
دولتمردان یک بار برای همیشه باید شرایط تحریمی را بپذیرند و با این شرایط خود را وقف دهند به طوری که از درآمدهای نفتی دل کنده و به سمت درآمدهای پایدار حرکت کنند.
کارشناسان سال گذشته بارها به دولت هشدار دادند در بودجه دست از بلندپروازی برای محاسبه درآمدهای نفتی بردارد اما دولتیها به این هشدارها هیچ توجهی نکردند و اینچنین شد که در ۶ ماه ابتدایی سال جاری تنها 11درصد درآمدهای پیشبینیشده برای فروش و صادرات نفت محقق و دولت مجبور شد یکچهارم هزینههای خود را از طریق فروش اوراق تامین کند یا به عبارت دیگر هزینههای خود را به حساب دولتهای آینده نوشت. حالا شرایط فروش اوراق هم بشدت متزلزل و فروش آن با کاهش چشمگیری مواجه شده است به طوری که موضوع استقراض از بانک مرکزی مطرح شده که در صورت انجام چنین کاری باید منتظر تبعات شدید تورمی این اقدام در سالهای آتی باشیم. با همه این تفاسیر امسال دیگر رو به پایان است اما این اشتباه نباید سال آینده تکرار شود، البته اطلاعات جسته و گریختهای که از بودجه 1400 منتشر شده است، حاکی از تکرار این رویه توسط دولتیهاست. دولت بیش از 200 هزار میلیارد تومان معادل یکچهارم هزینههای کشور را قرار است از راه فروش اوراق سلف نفتی تامین کند؛ روشی که نقدهای بسیاری به آن وارد است و از سوی دیگر در راستای وابستهسازی هر چه بیشتر اقتصاد کشورمان به درآمدهای نفتی است.
***
تغییرات بودجه و تکلیف مجلس پس از دستور رهبر انقلاب
مطابق چارچوب اعلامی رهبر معظم انقلاب اسلامی، دولت باید بدهیهای سررسیدشده خود به صندوق توسعه ملی را از محل سهم خود از مازاد فروش یک میلیون بشکه نفت در روز تسویه کند. با توجه به برداشتهای متعدد دولت روحانی در سالهای گذشته و تسویه نشدن این بدهیها، بدهی دولت به این صندوق قطعا به ارقام قابل توجهی رسیده است. هر چند تاریخ سررسید بخشی از این بدهیها، مربوط به سالهای پس از 1400 است اما برآوردها و همچنین برخی اخبار از بدهی دولت به صندوق توسعه ملی نشان میدهد رقم بدهی دولت به صندوق توسعه ملی در این سالها حداقل به حدود 8 میلیارد دلار رسیده است. در همین راستا چندی پیش یکی از نمایندگان مجلس دهم و از اعضای ناظر مجلس در صندوق توسعه ملی، جزئیاتی را از بدهی دولت به صندوق توسعه ملی در 7 سال گذشته ارائه کرد.
محمد حسینی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه و عضو ناظر مجلس دهم در صندوق توسعه ملی در تشریح بدهی دولت به صندوق توسعه ملی گفت: «جمع کل بدهی (فقط تسهیلات) دولت به صندوق توسعه ملی برای موضوعاتی مانند مهار آبهای مرزی، آبرسانی، آبیاری تحت فشار، توسعه اراضی دشت خوزستان، ایلام، سیستانوبلوچستان، تأمین ذخایر راهبردی، تسهیلات به تعدادی از دستگاههای اجرایی، تامین پیشپرداخت بخش حملونقل و راهآهن و تبصره ۴ قانون بودجه ۹۸، در مجموع به ۶ میلیارد و ۳۶۶ میلیون دلار (در قالب تسهیلات) میرسد. همچنین 5/1 میلیارد دلار برای اشتغال روستایی اخذ شد که مجموع آن 866/7 میلیارد دلار میشود که اگر هر دلار را با نرخ ۱۸ هزار تومانی (نیما) لحاظ کنیم، بیش از ۱۴۱ هزار و ۵۸۸ میلیارد تومان بدهی میشود. البته دولت موظف است دلار آن را برگرداند و نه ریال؛ آن هم با سود 5/1 درصد».
وی افزود: «این ارقام بدهی به غیر از برداشت ۴۵هزار میلیارد تومانی دولت از صندوق توسعه بر اساس مصوبه سران قوا، ۲۰۰ میلیون دلار برای زلزله کرمانشاه، ۲۴۰ میلیون دلار برای سیل و یک میلیارد یورو برای کروناست که محاسبه نشده است».
محاسبات نشان میدهد در صورتی که هدفگذاری دولت از فروش روزانه 3/2 میلیون بشکه نفت در سال آینده به طور کامل محقق شود، سهم دولت از درآمد مازاد بر یک میلیون بشکه (یعنی 5/47 درصد از درآمد حاصل از فروش روزانه 3/1 میلیون بشکه نفت) در سال 1400 حدود 9 میلیارد دلار خواهد بود. با توجه به بدهیهای مکرر دولت در سالهای اخیر و رشد شدید بدهی دولت به صندوق توسعه، بخش بسیار زیاد (و شاید کل) این درآمد باید به حساب صندوق توسعه ملی واریز شود. در واقع با توجه به اعداد و ارقامی که عضو ناظر مجلس دهم در صندوق توسعه ملی از بدهی دولت به این صندوق ارائه داده، میتوان دریافت که بیشتر (و شاید تمام) درآمد دولت از فروش مازاد بر یک میلیون بشکه نفت، صرف بازپرداخت بدهیهای دولت روحانی به این صندوق میشود. در این شرایط سهم «تملک داراییهای مالی» در سمت هزینههای بودجه افزایش مییابد.
* تکلیف مجلس در شرایط جدید
با توجه به اینکه دولت بسیاری از هزینههای جاری خود را با در نظر گرفتن فروش روزانه 3/2 میلیون بشکه نفت در نظر گرفته است، کاهش هزینههای جاری، بیش از پیش ضروری میشود. در واقع اجرای چارچوب اعلامی مقام معظم رهبری برای استفاده از منابع صندوق توسعه ملی، سهم بازپرداخت بدهی در سمت هزینههای بودجه را افزایش داده و با توجه به محدودیت درآمدها، کاهش هزینههای جاری را ناگزیر میکند. البته با توجه به هزینههای سیاسی کاهش هزینههای جاری، این امکان وجود دارد که دولت و حتی مجلس، زیر بار کاهش هزینههای جاری نروند. در این صورت، بودجه عمومی در سمت هزینهها با رشد بسیار زیادی مواجه خواهد شد و برای این هزینهها باید منابع جدیدی در نظر گرفت. با توجه به محدودیت گزینههای دولت و مجلس برای کسب درآمد، کسری بودجه در صورت مدیریت نشدن هزینههای جاری تشدید میشود. نتیجه نهایی تشدید کسری بودجه هم چیزی جز تشدید تورم و فشار بیشتر بر معیشت عموم جامعه بویژه اقشار کمدرآمد نیست.
بنابراین نمایندگان برای اعمال چارچوب مدنظر رهبرانقلاب در بودجه باید توجه ویژهای به مدیریت هزینهها و به طور خاص محدود کردن رشد هزینههای جاری داشته باشند، چرا که در صورت مدیریت نشدن این هزینهها، دولت ناگزیر به فروش بیشتر اوراق بدهی و تشدید بدهی دولت بعد میشود. در این صورت صرفا بدهی صندوق توسعه ملی جای خود را به بدهی ناشی از اوراق میدهد که به معنای جابهجا شدن بدهی و پایدار ماندن مساله و نه تسویه آن است.
***
کارشناس اقتصاد:
پس از نامه رهبر انقلاب، لایحه بودجه 1400 نیازمند تغییرات اساسی است
کارشناس اقتصاد نسبت به نحوه تعیین نرخ ارز کالاهای اساسی در بودجه 1400 ابراز نگرانی کرد و گفت: زمزمههایی درباره افزایش نرخ ارز کالاهای اساسی، دارو و نهادهها به گوش میرسد که در صورت تصویب، وضعیت معیشت مردم را سختتر میکند. ارسلان ظاهری درباره لایحه بودجه 1400، عنوان کرد: معیشت مردم بویژه اقشار آسیبپذیر در چند سال اخیر به دلیل جهشهای ارزی و ناتوانی دولت در اداره اقتصاد تحت فشار قرار گرفته و عملا سفره مردم هر سال کوچکتر شده است. ظاهری با اشاره به برنامه دولت برای واردات کالاهای اساسی در یک برنامه رادیویی اظهار داشت: دولت برای سال 98 نزدیک به 14میلیارد دلار به واردات کالاهای اساسی اختصاص داد. سال 99 مبلغ 5/10 میلیارد دلار و برای سال آینده 8 میلیارد دلار برای این موضوع در نظر گرفته، یعنی عملا میزان ارز تخصیصیافته به واردات کالاهای اساسی هر سال کاهش بیشتری یافته است. کارشناس اقتصاد ادامه داد: اکنون نیز زمزمههایی مبنی بر افزایش احتمالی نرخ دلار کالاهای اساسی در لایحه بودجه 1400 به گوش میرسد، البته دولت گفته است برای 8 میلیارد دلار مربوط به واردات کالاهای اساسی و نهادهها در سال 1400 همان نرخ دلار سال 99 را منظور کرده است اما ظاهرا برخی نمایندگان مجلس تحت عنوان حذف رانت، در پی گران کردن نرخ ارز کالاهای اساسی هستند که باید نسبت به تبعات این تصمیم احتمالی روی افزایش نرخ ارز و فشار به معیشت مردم هشدار داد. ظاهری درباره در خطر قرار گرفتن معیشت مردم در پی افزایش نرخ ارز مربوط به کالاهای اساسی به دولت و مجلس هشدار داد و از نمایندگان مجلس خواست در محاسبات خود این موضوع را در نظر بگیرند و با توجه به واقعیات اقتصاد ایران، از فشار بیشتر به مردم جلوگیری کنند. وی با اشاره به نامهای که 23 آذر 99 دفتر مقام معظم رهبری در پاسخ به درخواست رئیسجمهور درباره نحوه برداشت از صندوق توسعه ملی ارسال کرد، عنوان کرد: در این نامه دولت مکلف شده 38 درصد از درآمدهای نفتی را که از محل مازاد بر یک میلیون بشکه صادرات نفت به دست میآورد به صندوق واریز کند و سهمی که از محل این مازاد نصیب دولت میشود، ابتدا برای بازپرداخت بدهیهای قبلی به صندوق توسعه لحاظ شود. یک برداشت از این نامه این است که دولت برای تنظیم دخلوخرج بودجه 1400 عملا و تنها باید روی درآمد حاصل از فروش یک میلیون بشکه نفت حساب کند، بنابراین دستور مقام معظم رهبری مبتنی بر واقعیات اقتصاد صادر شده و حتما لایحه بودجه 1400 را نیازمند تغییرات اساسی میکند. ظاهری با اشاره به فرامتن لایحه بودجه 1400 عنوان کرد: بررسی لایحه بودجه 1400 از منظر راهبردی نشان میدهد جریان غربگرا پس از وقایعی همچون گرانی بنزین در آبان 98، افزایش نرخ ارز و ریزش بورس در سال 99، سال 1400 در حال تکمیل «راهبرد نقطه بیبازگشت» است؛ نقطهای که حتی یک دولت انقلابی را با تنگناهای متعدد روبهرو خواهد کرد، بنابراین به نظر میرسد مجلس یازدهم در راستای تحکیم «طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» راهی ندارد جز اینکه کلیات این لایحه را رد کند و دولت را مکلف به ارائه لایحه بودجه سهدوازدهم کند. ارسال به دوستان
بازخوانی اظهار پشیمانی اعضای دولت روحانی از اعتماد به دولت اوباما بدعهدی آمریکاییها درباره برجام از دوره اوباما شروع شد
اوباما با روحانی چه کرد؟
گروه سیاسی: «معتقدیم شرایط در دولت آینده آمریکا تغییر خواهد یافت. آن شرایط قبلی باقی نمیماند، حالا که آقای بایدن پیروز این انتخابات شده، شرایط تغییر خواهد کرد». این جمله را حسن روحانی روز دوشنبه در نشست با اهالی رسانه و خبرنگاران داخلی و خارجی بیان کرد.
به گزارش «وطن امروز»، تفسیر رسمی رئیسجمهور از انتخابات 13 آبان آمریکا و بازگشت یک دموکرات به کاخ سفید، البته مساله تازهای نیست؛ بیم و امیدهای 7 ساله حسن روحانی از رفتوآمدهای اتاق بیضی کاخ سفید، به واسطه پیوند زدن حل تمام مشکلات کشور به موضوعی (انتخابات آمریکا) که کنترل آن از دست دولت و دیگران خارج است، باعث رقم خوردن فاجعه مدیریتی و اقتصادی برای کشور شده و یک خسارت محض 8 ساله را پیش چشم ملت قرار داده است.
خوشبینی روحانی- ظریف به انتخاب جو بایدن، در یک دور تسلسل بیحاصل آنها را به شهریور 92 پرتاب کرده است؛ جایی که حسن روحانی از نامهنگاری با باراک اوباما و پیام تبریک رئیسجمهور وقت آمریکا خشنود بود و لحن نامهها را سازنده ارزیابی و یک توافق برد- برد را در ذهن خود ترسیم میکرد. روحانی که اندکی بعد به تلفن اوباما جواب داد و رئیسجمهور دموکرات را مؤدب و باهوش یافت، دسترسی به توافق را ساده و قابل حصول میدانست. اما هوش رئیسجمهور آمریکا کار دست دولت یازدهم داد! و به انعقاد توافقی موسوم به برجام ختم شد که از یک طرف برنامه هستهای ایران را به عقب پرتاب و شدیدترین نظامات بازرسیها در تاریخ را به کشور تحمیل کرد و از طرف دیگر دست آمریکا را برای نقض عهد باز گذاشت تا جایی که رئیسجمهور بعدی ایالاتمتحده بتواند به آسانی چرخش یک قلم از آن خارج شود. تازه این همه اجزای توافق برد- برد مدنظر روحانی و ظریف محسوب نمیشد. سازوکار عجیب اسنپبک یا مکانیزم ماشه در توافق، چونان میخی محکم بر برجام کوبیده شد تا توان هر گونه تحرک حقوقی را از ایران سلب و کشورمان را وادار به انجام یکطرفه تعهدات در توافق هستهای کند.
در عجایب این سازوکار همین بس که دولت روحانی حتی نتوانست از دولت ترامپ به خاطر پاره کردن توافق و خروج از برجام شکایت کند! چرا که با فعال کردن سازوکار حل اختلافات، در انتهای این مسیر، تمام قطعنامههایی که رئیسجمهور و تیم مذاکرهکننده از لغو آنها میگفتند یکجا برمیگشت!
شاید بتوان گفت این چکیدهای از راه طیشده دولت روحانی است! با این وجود شیخ دیپلمات با نادیده گرفتن این 7 سال دوباره همه چیز را سادهسازی میکند. بر این مبنا رئیسجمهور با نسبت دادن همه مصائب تحریمها- که رفع نشد و به جنگ اقتصادی ارتقا یافت- به ترامپیسم آمریکایی، میخواهد روی گذشته خط بکشد. روحانی چندی قبل وقتی از برجام پاشکسته سخن گفت، اظهار کرد: آن کمسواد تاجرمسلک (ترامپ) کاغذ را خطخطی کرد و از برجام خارج شد!
رئیسجمهور اما حالا امیدوار است جو بایدن به او یک کاغذ خوب و بیخط ارائه دهد در شرایطی که جو بایدن بازگشت دولتش به برجام را مشروط به خرواری از شروط کرده است که تحقق همان برجام گستردهتری است که آن کمسواد تاجرمسلک به زعم روحانی دنبالش بود!
بر این اساس رئیسجمهور چهارشنبه 5 آذر در جلسه هیات دولت با صدور دستورالعمل بازگشت دولت بایدن به برنامه جامع اقدام مشترک اظهار کرد: «ایران و آمریکا هر ۲ میتوانند تصمیم بگیرند و اعلام کنند به شرایط 20 ژانویه 2017 برمیگردند؛ هم ایران برمیگردد به شرایط 20 ژانویه 2017 و هم آمریکا و این میتواند گشایش بزرگی برای بسیاری از مسائل و مشکلات باشد و مسیر و شرایط را کاملا تغییر دهد و مراحل بعدی را میشود در بخشهای مختلف ادامه داد. گره اصلی با یک اراده و یک تصمیم، گشوده و باز میشود».
دولت تدبیر و امید با وعده رفع تحریمها سکان پاستور را به دست گرفت و پس از شعارهای دهانپرکنی که سیاست خارجی دولت را متشکل از ژنرالهای این حوزه که زبان دنیا را میفهمند تصویر میکرد، این امید را ایجاد کرد که علاوه بر لغو تحریمهای ظالمانه آمریکا، حقوق هستهای ایران هم تثبیت و به رسمیت شناخته میشود. با این وجود افزایش تصاعدی تحریمها، فصل مشترک دولت اوباما و ترامپ در طول مدیریت این ژنرالها بوده است. در این راستا دولت روحانی آذر 92 به توافق موقت ژنو دست یافت؛ در این توافق در ازای دهها امتیاز هستهای که از کشور سلب شد، دولت اوباما اعلام کرد اعمال تحریمهای مرتبط با هستهای را به طور موقت متوقف میکند اما بعد از توافق ژنو، اوباما تصریح کرد: ما همچنان بشدت به اعمال فشارهای گسترده از طریق تحریمها ادامه میدهیم و همچنان به هدف قرار دادن حمایت ایران از تروریسم و نقض حقوق بشر در ایران خواهیم پرداخت.
تنها چند ماه بعد از توافق ژنو، دسامبر 2013 (آذر 92) آمریکا لیست تحریمهای خود علیه ایران را بر اساس دستورهای اجرایی مختلف افزایش داد. در بیانیه منتشرشده از سوی وزارت خزانهداری آمریکا در آن زمان آمده است: همانطور که کشورهای 1+5 در حال تلاش برای رسیدن به توافق جامع هستند، ما بشدت متعهد به اجرای رژیم تحریمهای خود و افشای اقدامات فریبکارانه و شرکتهای پیشانی دولت ایران برای دور زدن تحریمها هستیم.
16 ژانویه 2015 (26 دیماه 94) توافقنامه جامع هستهای میان ایران و 1+5 اجرایی شد، در این توافق نسبت به ژنو، تعهدات ایران بیشتر و دایره لغو تحریمهای آمریکا آبرفتهتر و به لغو فقط برخی تحریمهای هستهای محدود شد. علاوه بر این دولت اوباما با استفاده از متن پرایراد و قابل تفسیر برجام، آن را نقض کرد تا همان نتایج اندک برای ایران را هم با اما و اگر همراه کند. پس از برجام 180 فرد و نهاد همچنان در لیست تحریم آمریکا باقی میمانند. آدام ژوبین، معاون ضدتروریسم و اطلاعات مالی آمریکا و مسؤول اجرای تحریمهای ایران در دسامبر 2015 بیان میکند: «ما باید مقابل حمایت ایران از تروریسم، نقض حقوق بشر و جدایی بازیگران بد از نظام مالی بینالملل بایستیم و برجام به هیچوجه توانایی ما را برای انجام این کار محدود نمیکند. برای تحمیل تحریمهای غیرهستهای بعد از برجام بر ایران تلاش میکنیم».
از طرفی ساختار تحریمهای نسل دومی ایران همچنان بعد از برجام باقی میماند. باقی ماندن این ساختار تحریم زمینه را برای ایجاد تحریمهای هوشمند آمریکا فراهم میکند. درواقع بعد از برجام کشور وارد دور جدیدی از تحریمها در دوره دموکراتها میشود و همچنان از همان روز ابتدای اجرای برجام تا پایان دوره ریاستجمهوری اوباما، آمریکا تلاش میکرد لیست تحریم را هم افزایش بدهد و گامبهگام موارد تحریمی را زیاد کند.
***
بازخوانی اظهار پشیمانی اعضای دولت روحانی از اعتماد به دولت اوباما
سراب امید
گروه سیاسی: حسن روحانی با روی کار آمدن دموکراتها امیدوار است دوباره اسب دیپلماسی خود را برنده جا زده و همه چیز را تحت کنترل نشان دهد. او طی هفتههای اخیر خواهان واگذاری امر دیپلماسی به خود شده است اما تاریخ نشان میدهد تیم روحانی-ظریف سابقه عبرتآموزی در تعامل با غربیها و اعتماد به قول آمریکاییها و سپس ابراز پشیمانی آنها دارد که بازخوانی آن ضروری به نظر میرسد. محمدجواد ظریف در گفتوگوی اخیر خود با مجله آگاهی نو اعتراف کرد دولت اوباما به تعهدات برجامیاش عمل نکرد. محمدجواد ظریف در این باره میگوید: «من به بعضیها میگویم اتفاقا ظریف نشان داد میتواند عمل کند اما اوباما نتوانست عمل کند. روحانی نشان داد میتواند عمل کند اما اوباما که خودش فرمانده کل قواست نتوانست. مصوبات برخلاف برجام در دوره آقای اوباما آمد و بعد از دوره ایشان در دوره آقای ترامپ هم آمد».
محمدجواد ظریف سال 95 درباره موضع ایران درباره اجرایی شدن تمدید تحریمهای آیسا گفت: همانطور که رئیسجمهور عنوان کرده است، ما از گذشته اعلام کردیم که تمدید این تحریمها مغایر برجام است. علاوه بر این حمید بعیدینژاد، رئیس سابق تیم کارشناسی هستهای و سفیر فعلی ایران در انگلستان، در آن مقطع- سال 95- در کنفرانس تجاری ایران در لندن مشکلات بانکی ایران را «دردسرساز» توصیف کرد و بعدتر نیز در اظهارنظری مهم گفت: حساب بانکی سفارت ایران در لندن هنوز بسته است. نشریه آمریکایی نیویورکر هم مهرماه 96 روایتی قابل تامل از نشست مشترک وزرای خارجه ایران و 1+5 در حاشیه اجلاس سازمان ملل متحد که آن سال در نیویورک برگزار شد، منتشر کرد؛ نشستی که محمدجواد ظریف برای نخستینبار از زمان انتخاب دونالد ترامپ به ریاستجمهوری ایالاتمتحده با رکس تیلرسون وزیر وقت خارجه و نیکی هیلی دور یک میز نشستند. به گزارش نیویورکر، در جایی از جلسه محمدجواد ظریف خطاب به همتایان خود با گلایه از اینکه ایالاتمتحده آنطور که در توافق هستهای مقرر شده تحریمها را رفع نکرده، میگوید: «ما هنوز نمیتوانیم در انگلستان یک حساب بانکی باز کنیم». ولیالله سیف، رئیس وقت بانک مرکزی هم اواخر فروردینماه سال 95 در نقل قول مشهور خود به تلویزیون بلومبرگ گفت «تقریبا هیچ چیز» از برجام عاید ایران نشده است. این اعترافات البته چندان بیگانه به نظر نمیرسد. حسن روحانی شهریور 92 در مصاحبه با شبکه انبیسی آمریکا گفته بود: من تجربه کافی در مذاکرات خارجی و از جمله مذاکرات هستهای دارم و با این تجربه دارم میگویم یک چیز بیشتر از طرف مقابل یعنی 1+5 نمیخواهیم و آن اراده سیاسی است و اگر اراده سیاسی باشد، حل این مساله بسیار آسان است. از نظر ما حل این مساله ساده است و اگر اراده سیاسی طرف مقابل باشد، همه مواردی که میشود روی میز قرار بگیرد قابل حلوفصل است. خبرنگار شبکه پیبیاس در تاریخ 29 شهریور 93 از ظریف میپرسد: «برخی تحریمهایی که ایران خواهان برچیده شدن آنهاست در حوزه اختیارات کنگره آمریکا قرار دارد و از جانب این نهاد نیز مخالفتهای زیادی برای لغو آنها شنیده میشود. آیا ایران صرفا به دنبال «تعلیق» این تحریمها، توسط رئیسجمهور خواهد بود یا خیر و اگر اوباما درصدد «دور زدن» کنگره برآید و به رغم میل باطنی و گرایش کنگره گام بردارد، آیا اقدام او برای ایران به اندازه کافی اطمینانساز خواهد بود یا خیر؟» ظریف در پاسخی که به وضوح نشاندهنده اعتماد کامل هیأت ایرانی به بارزترین دشمن ملت ایران است، اظهار میدارد: «ما محدودیتهایی را که پرزیدنت اوباما برای وادار کردن کنگره به لغو تحریمها با آن مواجه است، درک میکنیم و همانطور که ما نمیپذیریم آنها از ما امری غیرممکن را بخواهند، ما هم از آنها نمیخواهیم اقدامی غیرممکن انجام دهند. ما در امور داخلی آمریکا دخالت نمیکنیم، اگر اوباما به ما قول میدهد که کاری بکند، ما آن را میپذیریم و به قولش احترام میگذاریم». وزیر امور خارجه اواخر آذرماه ۹۵ در جلسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس که به صورت خصوصی برگزار شده بود و بعدا نمایندگان متن آن را منتشر کردند، گفته بود: «من اشتباه کردم. بر اساس یک توافقی که [با آقای کری] کردیم، ما استراتژی خودمان را کنار گذاشتیم و بر مبنای آن توافق آمدیم آن را اعلام کردیم که تبدیل شد به موضع جمهوری اسلامی. من این را میپذیرم که اشتباه کردم... ما نباید بر اساس حرف این بابا (کری) عمل میکردیم... ولی اینکار را کردیم».
۲۹ مرداد ۹۷ هم محمدجواد ظریف در مصاحبه اختصاصی با شبکه سیانان بار دیگر اظهار داشت: «احساس میکردیم آمریکا حداقل این مسأله را یاد گرفته است که تحریمها تنها موجب فشار اقتصادی بر ایران میشود و دستاورد و نتیجه سیاسی مورد انتظار واشنگتن را به همراه ندارد. من تصور میکردم آمریکاییها این درس را گرفتهاند ولی متاسفانه اشتباه میکردم». ظریف 27 تیرماه 98 هم در مصاحبه با خبرنگار رادیو ملی آمریکا (NPR) اعلام کرد تعامل با غرب در بین مردم ایران، اعتبارش را از دست داده است. ظریف در این مصاحبه گفت: «تعامل با غرب اعتبارش را در ایران از دست داده است. مردم دیگر به تعامل با جامعه جهانی توجهی ندارند. بنابراین تعامل اعتبارش را از دست داده و به تبع آن، من نیز در حال از دست دادن اعتبارم هستم». عباس عراقچی، عضو ارشد تیم مذاکرهکننده هستهای هم در نطق خود در سومین سمینار همکاریهای هستهای ایران و اتحادیه اروپایی اینگونه دستاورد برجام را توصیف کرد: «اعمال مجدد تحریمهای آمریکا، بهرهمندی ایران از مزایای برجام را به صفر نزدیک کرده است». حسن روحانی 13 آذر 98 در «همایش بیمه و توسعه» اظهاراتی به زبان آورد که بیانگر فریب خوردن تیم مذاکرهکننده ایرانی در مذاکرات هستهای است. روحانی در اظهارات خود با اشاره به تلاش سران برخی کشورها برای فراهم آوردن مقدمات مذاکره میان او و رئیسجمهور آمریکا گفته بود: این حربه را از دست آمریکاییها گرفتیم و اعلام کردیم اگر آمریکا همه تحریمها علیه ایران را بردارد، ساعتی بعد میتوانیم ملاقات داشته باشیم، چرا که همه سران 1+5 در نیویورک حضور داشتند، منتها آمریکاییها میخواستند ابتدا ملاقات انجام شود و پس از آن درباره لغو تحریمها گفتوگو کنند. ما دیگر حاضر نیستیم سرمان کلاه برود!
ارسال به دوستان
اتمام حجت
رهبر انقلاب در دیدار دستاندرکاران مراسم سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی و خانواده ایشان نسبت به هزینههای ادامه سیاست اعتماد به وعدههای دشمن هشدار دادند و تصریح کردند حمایت ایشان از مسؤولان مشروط به پایبندی آنها به اهداف ملت است
گروه سیاسی: حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی صبح دیروز (چهارشنبه) در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت سالگرد سپهبد شهید سردار سلیمانی و خانواده آن شهید والامقام، شهید سلیمانی را قهرمان ملت ایران و قهرمان امت اسلامی خواندند و گفتند: تشییع میلیونی شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس در عراق و ایران، اولین سیلی سخت به آمریکاییها بود اما سیلی سختتر «غلبه نرمافزاری بر هیمنه پوچ استکبار» و «اخراج آمریکا از منطقه» است، البته آمران و قاتلان سردار سلیمانی نیز باید انتقام پس دهند و این انتقام در هر زمانی که ممکن باشد، قطعی است. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار ۴ توصیه مهم به مسؤولان و ملت ایران داشتند: «در همه زمینهها قوی شوید»، «به دشمن اعتماد نکنید»، «اتحاد ملی را حفظ کنید» و «بیش از آنکه به فکر رفع تحریم باشید، به فکر خنثی کردن تحریم باشید».
حضرت آیتالله خامنهای در ابتدای این دیدار ضمن تشکر از دستاندرکاران ستاد بزرگداشت شهید سلیمانی و شهدای مدافع حرم و همچنین قدردانی از اقدامات خوب خانواده شهید سلیمانی برای زنده نگه داشتن یاد و راه آن شهید عزیز، تأکید کردند: با توجه به اینکه آن شهید همواره مردمی بود، برای بزرگداشت او نیز باید از ظرفیتهای مردمی و تلاشهای فرهنگی و مبتکرانه استفاده شود.
ایشان شهادت سردار سلیمانی را یک حادثه تاریخی خواندند و با اشاره به تبدیل شدن آن شهید به قهرمان ملی برای ایرانیان و قهرمان امت اسلامی افزودند: علت آنکه شهید سلیمانی قهرمان ملت ایران شد و قشرهای مختلف مردم (حتی آنهایی که تصور نمیرفت) او را تکریم و به او ابراز احساسات کردند، این بود که شهید سلیمانی تبلور ارزشهای فرهنگی ایران و ایرانی بود.
رهبر انقلاب اسلامی «شجاعت و مقاومت» را از جمله ویژگیهای بارز شهید سلیمانی برشمردند و گفتند: شجاعت و روحیه مقاومت از خصلتهای ایرانی است و زبونی و انفعال ضد روحیه ملی است، بنابراین آنهایی که ادعای ملیت میکنند اما زبونی نشان میدهند، دچار تناقض هستند.
حضرت آیتالله خامنهای «درایت، تیزهوشی، فداکاری و نوعدوستی» را از دیگر ویژگیهای شهید سلیمانی دانستند و خاطرنشان کردند: آن شهید والامقام همچنین اهل معنویت، اخلاص و آخرت بود و هیچگاه اهل تظاهر نبود. ایشان مجموعه این خصلتها و روحیات ایرانی را که در شهید سلیمانی تبلور یافته بود و آنها را در کشورهای منطقه بهصورت عملی به نمایش گذاشت، زمینهساز تبدیل شدن آن شهید به قهرمان ملت ایران دانستند و خاطرنشان کردند: شهید سلیمانی از طرف دیگر به قهرمان امت اسلامی نیز تبدیل شد زیرا تلاشها، روحیات و شهادت آن عزیز، «اسم رمز برانگیختگی و بسیج مقاومت در دنیای اسلام» است و در هر نقطه جهان اسلام که بنای مقاومت در مقابل استکبار وجود داشته باشد، اسم رمزشان «شهید سلیمانی» است.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: شهید سلیمانی نرمافزار مقاومت و الگوی مبارزه را در میان ملتهای اسلامی رایج کرد. حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه شهید سلیمانی، هم در زمان حیات و هم با شهادت خود استکبار را شکست داد، افزودند: رئیسجمهور آمریکا گفت ۷ تریلیون دلار در منطقه هزینه کردیم اما چیزی به دست نیاوردیم و در نهایت هم مجبور شد در تاریکی شب و برای چند ساعت به یک پایگاه نظامی برود. همه دنیا اذعان دارند آمریکا به اهداف خود در سوریه و بویژه در عراق نرسیده است. ایشان گفتند: قهرمان این کار بزرگ، سردار سلیمانی است که در زمان حیات او، انجام شد.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به اینکه دشمن پس از شهادت سردار سلیمانی نیز شکست خورد، خاطرنشان کردند: تشییع میلیونی و فراموشنشدنی شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس در عراق و ایران و مراسمهای بزرگداشت این ۲ شهید، ژنرالهای جنگ نرم استکبار را متحیر کرد و اولین سیلی سخت به آمریکاییها بود.
حضرت آیتالله خامنهای در ادامه با اشاره به سیلی دیگری که در حمله موشکی به پایگاه آمریکایی عینالاسد زده شد، افزودند: اما سیلی سختتر عبارت است از غلبه نرمافزاری بر هیمنه پوچ استکبار که نیازمند همت جوانان انقلابی و نخبگان مؤمن ما است و همچنین اخراج آمریکاییها از منطقه که همت ملتها و سیاستهای مقاومت را میطلبد. ایشان تأکید کردند: البته این سیلی سخت غیر از انتقام است زیرا آمران و قاتلان سردار سلیمانی باید انتقام پس دهند و این انتقام در هر زمانی که ممکن باشد قطعی است، اگر چه به گفته آن عزیز، کفش پای سلیمانی بر سر قاتل او شرف دارد.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان چند توصیه مهم خطاب به مسؤولان و مردم بیان کردند. حضرت آیتالله خامنهای در توصیه اول تأکید کردند: باید در همه عرصهها از جمله اقتصاد، علم و فناوری و دفاعی قوی شویم چون تا قوی نشویم دشمنان از طمع، تعرض و تجاوز دست برنخواهند داشت.
رهبر انقلاب اسلامی در بیان توصیه دوم گفتند: توصیه قطعی من این است که به دشمن اعتماد نکنید. ایشان خاطرنشان کردند: برای رفع مشکلات مردم و درست شدن آینده کشور به وعدههای این و آن اعتماد نکنید، زیرا اینها وعدههای خوبان نیست، بلکه وعدههای اشرار است، ضمن آنکه دشمنیها را نیز نباید از یاد ببرید.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: دیدید که آمریکای ترامپ و آمریکای اوباما با شما چه کرد. دشمنیها فقط مخصوص آمریکای ترامپ نیست که با رفتن آن تمام شود، آمریکای اوباما نیز با شما و ملت ایران بدی کرد. حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: ۳ کشور اروپایی نیز نهایت بدعملی، لئامت، دورویی و نفاق را از خود نشان دادند. ایشان در توصیه بعدی با تأکید بر «حفظ اتحاد ملی»، به صدای واحد ملت در بسیاری از امور اشاره کردند و گفتند: مسؤولان نباید این اتحاد و همصدایی مردم را از بین ببرند و ملت را تکهتکه کنند، بلکه باید هر ۳ قوه بویژه رؤسای آنها با همافزایی و همکاری، اتحاد ملی را روزبهروز تقویت کنند.
ایشان با انتقاد از برخی سخنان اختلافافکن، خطاب به مسؤولان گفتند: اختلافات خود را با مذاکره با یکدیگر حل کنید. مگر نمیگویید باید با دنیا مذاکره کرد، آیا نمیشود با عنصر داخلی مذاکره و اختلافات را حل کرد؟
توصیه آخر حضرت آیتالله خامنهای، تأکید بر «خنثیسازی تحریمها» بود. ایشان با بیان این واقعیت که «رفع تحریم به دست دشمن است اما خنثیسازی آن به دست خودمان است»، گفتند: بنابراین باید بیش از آنکه به فکر رفع تحریم باشیم بر خنثی کردن آن تمرکز کنیم. رهبر انقلاب اسلامی افزودند: البته نمیگوییم دنبال رفع تحریم نباشیم، چرا که اگر بتوان تحریم را رفع کرد حتی یک ساعت هم نباید تأخیر کنیم، اگر چه اکنون ۴ سال است تأخیر شده و از سال ۹۵ که بنا بود همه تحریمها یکباره برداشته شود، تا امروز نهتنها تحریمها برداشته نشد، بلکه زیادتر هم شد.
حضرت آیتالله خامنهای خطاب به مسؤولان گفتند: اگر بتوان با روش درست، عاقلانه، ایرانی- اسلامی و عزتمندانه تحریمها را برطرف کرد باید این کار را انجام داد اما تمرکز عمده باید بر خنثیسازی تحریمها باشد که ابتکار آن به دست شماست. ایشان در پایان خاطرنشان کردند: من از مسؤولان کشور حمایت میکنم به شرطی که به اهداف ملت پایبند باشند.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، سردار سرلشکر سلامی، فرمانده کل سپاه گزارشی از برنامهها و فعالیتهای ستاد بزرگداشت سردار شهید سلیمانی و شهدای مقاومت بیان کرد.
ارسال به دوستان
مجلس با روحانی چه میکند؟
علی هدایتی: سال گذشته طی یادداشتی با عنوان «با این دولت چه کنیم؟» که در روزنامه «وطن امروز» منتشر شد، درباره نحوه مواجهه جریان انقلابی با دولت و شخص حسن روحانی مطلبی نوشتم. آنجا توضیح داده شد جریان انقلابی باید تمام تلاش خود را در راستای نقد صریح و غیرمحافظهکارانه سیاستهای اشتباه دولت و تصمیمات شخص حسن روحانی به کار گیرد، چراکه منافع این سیاست برای مردم و انقلاب و نظام به مراتب بیشتر از فروغلتیدن در لاک محافظهکاری و اجرا و اعمال مصالح و منافع الزامی این رویکرد است. آن زمان به واسطه عدم بلوغ برخی دیدگاههای انقلابی که متاسفانه بشدت مخالف نقد صریح دولت روحانی بودند و فهم محافظهکارانهای از این تکلیف داشتند، فضا فراهم نبود تا به آنها یادآور شویم نقد صریح دولت در واقع مبتنی بر یک واقعبینی و برساخته یک تدبیر و دوراندیشی انقلابی است. ما معتقدیم ـ و برای این اعتقادمان دهها و صدها برهان و نشانه داریم ـ که آقای روحانی به هیچ عنوان از مسیر خوشبینی به آمریکا و دلخوشی به وعدههای آمریکاییها بازنمیگردد و متاسفانه او به واسطه تصورات غلطی که از نتیجه گره زدن مصلحت و سرنوشت خود به واشنگتن دیسی دارد، قابل اصلاح نیست و این موضوع باعث میشود امید چندانی نسبت به تغییر سیاستهای او به سود اقتصاد و تامین معیشت مردم وجود نداشته باشد و اصطلاحا «درست بشو نیست».
اظهارات روز دوشنبه حسن روحانی در نشست خبری و آنجایی که او برنامهاش را درباره مذاکره با دولت بایدن مطرح کرد، به وضوح نشان داد پیشبینیها درست از آب درآمد و او همچنان بر اساس برآوردی که از معامله با آمریکاییها دارد، میخواهد واپسین روزهای حضور خود در دولت را نیز به پیگیری مجدد سیاست مذاکره با آمریکا و خوشبین بودن به تحقق وعدههای آمریکاییها سپری کند.
خب! این موضع روحانی بسیار خطرناک است. در 7 سال گذشته نتیجه اعمال این سیاست، چیزی جز به ویرانی کشاندن اقتصاد و کوچک شدن سفرههای مردم و نیز مخدوش شدن بخشی از امنیت ملی نبوده است. او از موضع ضعف وارد مذاکره با آمریکاییها شد، در حالی که احتمالا خودش هم میدانست مذاکره از موضع ضعف، دستاوردی برای ملت نخواهد داشت ولی شاید او منافعی جدا از منافع ملت برای خودش در موضوع مذاکره از موضع ذلت با آمریکاییها تعریف میکرد.
اگر از مذاکرات برجامی آبی برای برجامیان گرم شد اما این مذاکرات و نتیجه آن نانی برای مردم نداشت. بیکفایتی دولت حسن روحانی نه تنها باعث تحمیل هزینههای زیادی به مردم و نظام شد، بلکه باعث شد در برخی موارد مانند آبان 98 بخشی از جامعه به واسطه این بیکفایتی دولت، به خیابان بیایند و یک ماجرای غمگین و یک هزینه سنگین برای ایران اتفاق افتاد. تداوم این بیکفایتی باعث شد اکثریت جامعه که هنوز امیدوار به بهبود و اصلاح امور از طریق ساختارها هستند، از طریق نهاد پارلمان، اصلاحات را پیگیری کنند. آن ارادهای که در مجلس شورای اسلامی بر اساس ذهنیت درست خود از مطالبات افکار عمومی، بحث استیضاح روحانی را مطرح کرد، ارادهای دقیق و با نیتی خیرخواهانه بود. چه کسی تردید دارد هر روز ماندن حسن روحانی در جایگاه ریاستجمهوری چه هزینهای به مردم و نظام اسلامی تحمیل میکند؟ از طرف دیگر به اعتقاد بسیاری از جامعهشناسان، استیضاح روحانی باعث میشود مقداری از نفرت عمومی نسبت به این دولت و سیاستهایش برطرف شود و اصطلاحا مردم نفسی بکشند، آیا کسی منکر خشم عمومی ایجادشده نسبت به سیاستهای اشتباه این دولت است؟
بنابراین اراده پشت طرح موضوع استیضاح روحانی، یک اراده خیرخواهانه و دقیق و مصلحتگونه بوده است اما امتزاج 2 اصل «حکمت» و «مصلحت» باعث شد یک نگاه ریزبینانه و موشکافانه و دوراندیشانه نسبت به این موضوع یعنی پایان زودهنگام ریاستجمهوری روحانی، نمایندگان پیگیر بحث استیضاح را به تامل بیشتر وادارد و نتیجه آن شد که مجلس شورای اسلامی با نجابت و بر اساس یک مصلحت بالاتر برای مردم مظلوم، فعلا استیضاح را از دستور کار خارج کند و در حالی که بحث «عدم کفایت» محرز است، تلاش کند با تصویب قوانین درست، این دولت را وادار به کار کند تا این چند ماه پایانی، شاید خیری از این دولت به مردم برسد.
اکنون با مواضع روز دوشنبه حسن روحانی، به نظر میرسد نمایندگان پیگیر موضوع استیضاح روحانی، به این نتیجه برسند که تکلیف مماشات با این دولت پرهزینه از روی دوش آنها برداشته شده است. هم از این جهت که از مردم در مقابل پیامدها و هزینههای بیشتر تداوم سیاست خوشبینی روحانی به آمریکا حراست کنند و هم اینکه زودتر از زمان تعیین شده، شرایط و مسیر را برای جبران ویرانیهای به جا مانده از سیاستهای دولت روحانی هموار کنند.
ما معتقدیم باید از همه ظرفیتهای قانونی استفاده کرد و مانع آن شد به بهانه مذاکره با آمریکا و لغو تحریمها، منافعی پیگیری شود که هیچ نسبتی با رفاه و منافع مردم ندارد. درختی که 4 سال ثمر نداد، قطعا 8 سال و بیشتر هم ثمر نخواهد داد. کسی که 5 سال قبل چشم در چشم مردم مدعی شد همه تحریمها برداشته شد، حالا پس از 5 سال وقتی میگوید زمان پایان عمر تحریمها فرارسیده، آیا صلاحیت و مشروعیت دارد؟ قطعا نه! بنابراین موضوع «عدم کفایت» واضح و مشهود است. منتها هنوز برای اعلام نظر قطعی درباره نحوه برخورد با این واقعیت زود است. اگر قرار است روحانی حرفهایی که روز دوشنبه گفته را در عمل هم دنبال کند و بر خلاف قانون، مصوبات مجلس شورای اسلامی را که فعلا بنای تعامل با او را دارد اجرا نکند، به نظر نمیرسد دیگر بتوان نمایندگان مجلس را نسبت به ادای تکلیف مردمی و انقلابی خود در قبال این دولت منصرف کرد. اگر هم در نهایت او جانب مردم را گرفت و از تداوم یک مسیر و پیگیری همان سیاستهای شکستخورده و پرهزینه قبلی دست برداشت، آنگاه نمایندگان مجلس باید نسبت به تصویب مصوبات و قوانین بر مبنای واقعیت و نه اوهام برآمده از خوشبینی بخشی از دولت به آمریکا اقدام کنند و شرایط کشور را برای بازگشت به ریل خدمتگزاری به مردم فراهم کنند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|