|
استقلال با ۴ غایب شاخص به سیرجان میرود
۲ تیم گلگهر سیرجان و استقلال در چارچوب هفته نهم رقابتهای لیگ برتر امروز در ورزشگاه امام علی(ع) سیرجان به مصاف هم میروند. آبیپوشان برای این بازی ۴ بازیکن خود را در اختیار ندارند و این ۴ بازیکن همراه کاروان استقلال به سیرجان نرفتند؛ داریوش شجاعیان و محمد نادری که به دلیل مصدومیت قادر به حضور در میدان نبودند و شیخ دیاباته و سیاوش یزدانی نیز به علت نداشتن شرایط کامل بازی، نتوانستند تیم را برای این بازی همراهی کنند.
ارسال به دوستان
چگونه برنامه اعلام شده سازمان لیگ صدای همه تیمها را درآورد
وقتی هیچکس راضی نیست
نیما علیپور: سازمان لیگ با در نظر گرفتن شرایط خاص برای برخی تیمها از جمله استقلال و پرسپولیس، با چالش زمانبندی به منظور برگزاری مسابقات روبهرو شده و تصمیمات جدید این سازمان اعتراضات متعددی را به وجود آورده است. به طور حتم یکی از مهمترین چالشهای سازمان لیگ برتر فوتبال ایران در فصل جاری برنامه زمانبندی مسابقات خواهد بود و با توجه به خشت اولی که کج نهاده شده، این قصه سر دراز دارد و بعید است بزودی شاهد کاهش هجمه و انتقادات از سوی برخی تیمها باشیم و چه بسا همان تیمهایی نیز که به خاطر آنها تغییراتی در زمان برگزاری مسابقات ایجاد شده، نسبت به این مساله مدعی و منتقد هستند.
* اولین چالش سازمان لیگ از سوی آبیها
دهم آذر پرویز مظلومی، سرپرست باشگاه استقلال عنوان کرد باید دیدار تیمهای فوتبال پرسپولیس - سپاهان که به دلیل حضور پرسپولیسیها در فینال رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا «زمان نامعلوم» مقابل آن از سوی سازمان لیگ درج شده بود، برگزار شود تا استقلال در هفته هشتم مقابل پرسپولیس به میدان برود. سهیل مهدی، سرپرست کمیته برگزاری مسابقات لیگ برتر فوتبال در واکنش به این اظهارات، اعلام کرد: «پس از فینال لیگ قهرمانان آسیا بازیهای معوقه را برگزار خواهیم کرد و پس از آن نیز سراغ شهرآورد خواهیم رفت».
نکته قابل اشاره اما اظهارات محمود فکری، سرمربی آبیپوشان پایتخت است. وی بتازگی و پس از مشخص شدن تاریخ شهرآورد عنوان کرد: «اگر قرار بود بازی بیشتری داشته باشیم، همان زمانی که پرسپولیس برگشت میتوانستند بازی را برگزار کنند و بعد از شهرآورد بازیهای عقب افتادهشان را انجام دهند اما اگر قرار باشد باز هم ما بازی بیشتری داشته باشیم، باز هم به همان شکل قبل میشود و فرقی نمیکند! شاید ما و باشگاه استقلال زورمان کم است که نمیتوانیم کاری انجام دهیم و با تعداد بازی برابر به مصاف پرسپولیس برویم. آنها قول دادند به شکلی برنامه را بچینند که بازیها برابر باشد اما باز هم ۲ بازی بیشتر داریم».
* آغاز دردسرهای فینال لیگ قهرمانان آسیا
مسؤولان باشگاه پرسپولیس در آستانه دیدار مقابل نساجی مازندران با سازمان لیگ و باشگاه نساجی برای تغییر محل بازی این ۲ تیم از قائمشهر به تهران نامهنگاری کردند تا دیدار رفت این ۲ تیم در ورزشگاه آزادی و بازی برگشت در قائمشهر برگزار شود؛ درخواستی که از سوی باشگاه نساجی برای تغییر میزبان و میهمان در بازی رفت و برگشت رد و اعلام شد با اجرای پروتکلهای بهداشتی پذیرای پرسپولیس در قائمشهر خواهد بود. باشگاه پرسپولیس از سازمان لیگ درخواست کرده بود به دلیل شیوع ویروس کرونا و اجتناب از سفر به این شهر و نیز زمین چمن مصنوعی ورزشگاه شهید وطنی، دیدار این تیم برابر نساجی مازندران در تهران برگزار شود که مورد پذیرش باشگاه نساجی قرار نگرفت و در نهایت سازمان لیگ به منظور همراهی با پرسپولیس، رای به لغو این دیدار داد. دیدار تیمهای فوتبال پرسپولیس - ذوبآهن اصفهان در هفته ششم لیگ برتر نیز در حالی لغو شد که طبق اعلام این تیم اصفهانی تعداد بازیکنان مبتلای این تیم به ویروس کرونا ۷ نفر بوده است، یعنی باید بر اساس قانون ۵+۱۱ دیدار این ۲ تیم برگزار میشد! بر اساس اعلام مسؤولان باشگاه ذوبآهن به خبرنگار ایسنا، تعداد مبتلایان این تیم به ویروس کرونا قبل از دیدار مقابل پرسپولیس به ۷ نفر کاهش یافت و درست شب قبل از بازی بود که به صورت غیررسمی به ذوبآهنیها اعلام شد دیدار این تیم مقابل پرسپولیس در هفته ششم لیگ برتر برگزار نخواهد شد، آن هم در شرایطی که کاروان ذوبیها در تهران حضور داشت! سوالی که درباره تصمیم سازمان لیگ برتر فوتبال ایران وجود دارد این است که دیدار تیمهای فوتبال پرسپولیس - ذوبآهن با استناد به کدام قانون لغو شد؟ در نهایت هر چند قرار بود دیدار این ۲ تیم ۱۰ دیماه برگزار شود اما باز هم یک روز به تعویق افتاد و طبق اعلام سازمان لیگ با توجه به شرایط جوی پیش آمده در هفته هشتم و ضرورت رسیدگی به پرونده مسابقه معوقه پرسپولیس - ذوبآهن از هفته ششم لیگ برتر، این مسابقه قرار است ۱۱ دیماه برگزار شود.
* دستور از بالا؟
ماجرا زمانی جالبتر میشود که مسؤولان باشگاه پرسپولیس و از جمله یحیی گلمحمدی، سرمربی این تیم صراحتا عنوان کردند درخواستی برای لغو دیدار با ذوبآهن نداشته و اتفاقا به منظور آمادهسازی بیشتر قبل از رفتن به قطر، روی انجام بازی با این تیم اصفهانی تاکید داشتهاند.
صحبتهای جواد نکونام، سرمربی تیم فولاد خوزستان درباره لغو دیدارهای پرسپولیس اما عجیبتر است. وی میگوید سهیل مهدی عنوان کرده لغو بازیهای پرسپولیس در اختیارش نبوده و از بالا و جای دیگر گفتهاند! نکونام در این رابطه که منظور از «بالا» همان وزارت ورزش است نیز میگوید: نمیدانم! بالا میتواند طبقه بالا هم باشد! سرمربی تیم فولاد خوزستان با انتقاد از برنامهریزی انجام شده از سوی سازمان لیگ تصریح کرد: «مگر میشود برنامهریزیای انجام داد که همه تیمها معترض باشند؟ ما اعلام کردیم مخالف این برنامه هستیم و در آخر همان برنامه را دادند. یعنی چه؟ یعنی برنامه برای تیمهای دیگر نیست و مشخص است که برای چه تیمهایی تدوین میشود».
* بینظمی در برنامهریزی جدید
در آخرین برنامه زمانبندی مسابقات لیگ برتر اما بیش از هر زمان دیگری شاهد بهمریختگی برای انجام مسابقات هستیم و در حالی که زمان برگزاری مسابقات تا هفته دوازدهم اعلام شده است اما به دلیل مسائل پیش آمده قبل از برگزاری شهرآورد و همچنین لغو برخی مسابقات به دلیل حضور پرسپولیسیها در فینال لیگ قهرمانان آسیا، برخی بازیهای معوقه هفته هفتم بعد از هفته دهم لیگ برگزار میشود، 2 دیدار از هفته نهم به دیدارهای هفته یازدهم چسبیده و شهرآورد که انجام آن مربوط به هفته هشتم است، بعد از شروع رقابتهای هفته یازدهم برگزار خواهد شد تا در نهایت هفته دوازدهم تیمها به تعداد بازیهای برابر برسند.
* همه شاکی هستند جز...
یکی از موضوعات قابل اشاره این است که مگر به انتهای لیگ رسیدهایم که باید تعداد مسابقات برای هر تیم با سایر تیمها مساوی شود؟ ضرورت به تساوی رساندن مسابقات انجام شده در هفته دوازدهم لیگ برتر چیست که موجب شود چنین فشار و بینظمیای را شاهد باشیم؟ از طرفی اگر قرار است که مثلا داربی در شرایطی انجام شود که پرسپولیس و استقلال بازیهای برابری داشته باشند (طبق درخواست استقلالیها) چرا سایر تیمها چنین خواستهای نداشته باشند؟ چه تفاوتی بین استقلال و سایر تیمهای لیگ برتری وجود دارد؟
تصمیمات اخیر سازمان لیگ صدای اعتراض مربیان، مدیران، بازیکنان و سایر عوامل تیمهای لیگ برتری را درآورده و موجب شده شائبه حمایت از ۲ تیم پایتختنشین حول محور تصمیمات این سازمان طرح شود و در این زمینه ۲ سوال بسیار مهم وجود دارد؛ ابتدا اینکه به چه دلیل باید اظهارات سرپرست باشگاه استقلال برای سازمان لیگ ملاک عمل واقع و به دلیل جلوگیری از فشار هواداران این تیم، تصمیم بر این شود که پرسپولیس قبل از برگزاری شهرآورد همه دیدارهای خود تا هفته هفتم را برگزار کند و چنین بینظمیای در برگزاری مسابقات شکل گیرد؟
موضوع دیگر مربوط به لغو دیدار پرسپولیس مقابل نساجی مازندران است؛ به چه علت سازمان لیگ پس از درخواست سرخپوشان مبنی بر برگزاری دیدار این تیم مقابل نساجی در ورزشگاه آزادی به جای ورزشگاه شهید وطنی، تصمیم به لغو این دیدار گرفت؟
مساله قابل تامل بعدی مربوط به ابهام در لغو برگزاری دیدار تیمهای فوتبال پرسپولیس - ذوبآهن است که بدون توجه به مقررات و قوانین لغو شد و کماکان مشخص نیست چرا سازمان لیگ - در حالی که ذوبآهنیها در تهران به سر میبردند و تعداد مبتلایان آنها به حدنصاب برای برگزاری این مسابقه رسیده بود و پرسپولیسیها نیز خواستار برگزاری دیدار خود مقابل نماینده اصفهان بودند- تصمیم به لغو این مسابقه گرفت؟
آیا آنطور که پرسپولیسیها معتقدند، ذوبآهن در زمینه مراقبتهای کرونایی و رعایت پروتکلهای بهداشتی کوتاهی کرده بود یا ماجرا چیز دیگری بود؟ این مورد آخر قرار است در کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال بررسی و مشخص شود.
ارسال به دوستان
اخبار
همایش پیادهروی «سردار دلها» صبح امروز برگزار میشود
فدراسیون ورزشهای همگانی با همراهی وزارت ورزش و سازمان بسیج ورزشکاران به مناسبت نخستین سالگرد شهادت سپهبد شهید حاجقاسم سلیمانی، همایش پیادهروی برگزار میکند.
به گزارش «وطن امروز» به نقل از فدراسیون ورزشهای همگانی، همایش پیادهروی «سردار دلها» به منظور گرامیداشت یاد و خاطره سردار شهید حاجقاسم سلیمانی و همرزمان شهیدش و تجدید پیمان با آرمانهای این شهید والامقام صبح امروز برگزار میشود.
این همایش با حضور دکتر سید عبدالحمید احمدی معاون فرهنگی و توسعه ورزش همگانی وزارت ورزش و جوانان، مهدی میرجلیلی رئیس سازمان بسیج ورزشکاران، افشین ملایی رئیس فدراسیون ورزشهای همگانی و جمعی از رؤسای فدراسیونهای ورزشی ساعت ۷:۳۰ دقیقه صبح در مقبره شهدای گمنام بوستان نهج البلاغه برگزار میشود.
همچنین در حاشیه این مراسم از بازی «انتقام سخت» رونمایی خواهد شد.
***
مراسم برترینهای فوتبال آسیا لغو شد
با اعلام یک روزنامه عربستانی، مراسم انتخاب و معرفی بهترینهای سال ۲۰۲۰ فوتبال آسیا لغو شد. در لیست
۶ نفره بهترینهای آسیا، نام علیرضا بیرانوند، دروازهبان تیم ملی ایران هم وجود داشت.
به گزارش مهر، روزنامه «الریاضیه» عربستان به نقل از یک منبع آگاه خبر داد کنفدراسیون فوتبال آسیا قصد دارد مراسم معرفی بهترین بازیکن سال قاره آسیا را که پیش از این از سوی کمیته برگزاری اعلام شده بود به دلیل تحولات جهانی و جهش ویروس کرونا لغو کند.
این منبع گفت: روز گذشته (دوشنبه) جلسهای برگزار و در آن تصمیم گرفته شد مرحله سوم انتخاب بهترین بازیکن سال آسیا کافی باشد. در این مرحله ۶ بازیکن حضور دارند؛ سالم الدوساری از عربستان، اکرم عفیف از قطر، علیرضا بیرانوند از ایران، توموکی ماکینو از ژاپن، کیم بو کئونگ از کرهجنوبی و احمد الظفیری از کویت.
به این ترتیب مرحله دوم و اول انتخاب بهترین بازیکن لغو میشود.
الریاضیه اعلام کرد نام این ۶ بازیکن به لیست ۲۰ بازیکن برتر سال ۲۰۲۱ منتقل میشود. این روزنامه عربستانی همچنین اعلام کرد اکرم عفیف با ۳۴ امتیاز در این لیست اول است و سالم الدوساری و احمد الظفیری با ۳۳ امتیاز دوم و سوم هستند. به این ترتیب انتخاب بیرانوند به عنوان مرد سال ۲۰۲۰ فوتبال آسیا حتی با وجود انتقال به لیست سال آینده منتفی خواهد بود.
***
تخصیص بودجه فوقالعاده به فدراسیونهای المپیکی در زمستان
رئیس کمیته ملی المپیک در حاشیه رونمایی از تندیس 5 قهرمان المپیک و پاراالمپیک یک خبر خوش هم به فدراسیونها داد. به گزارش ایسنا، رضا صالحیامیری گفت: درباره بودجه ۲ مساله را تفکیک کنیم؛ یک مساله تعهدات ما است که ۱۰۰ درصد انجام شده اما واقعیت این است که نیازهای فدراسیونها فراتر از تخصیصهای ما است. از این رو ۲ کار دیگر انجام میدهیم؛ ۵ میلیارد تومان کمک ویژه برای فدراسیونهای المپیکی داریم و در زمستان هم تخصیص فوقالعاده برای همه رشتهها خواهیم داشت تا فشار را کم کند. همچنین ما چالشی برای تامین منابع لازم برای حضور در رویدادها نداریم.
***
لاپورتا: مسی به خاطر پول بارسا را ترک نمیکند
نامزد ریاست باشگاه بارسلونا اعلام کرد ستاره آرژانتینی به خاطر پول تیم کاتالان را ترک نخواهد کرد.
به گزارش ایسنا به نقل از آ.اس، خیلی از افراد معتقدند خوان لاپورتا کاندیدای اصلی برای ریاست باشگاه بارسلوناست. او در یک مصاحبه به صراحت درباره آینده لیونل مسی صحبت کرد. رئیس سابق آبی- اناریها گفت: برای ارائه یک پیشنهاد خوب باید وضعیت اقتصادی باشگاه بررسی شود که ابتدا باید رئیس شوم. سپس پیشنهاد ورزشی باید رقابتی باشد. مسی به خاطر پول بارسا را ترک نمیکند، او این تیم را دوست دارد و میخواهد همچنان لیگ قهرمانان اروپا و لالیگا را فتح کند. لاپورتا افزود: به نظرم از همه مهمتر این بود که لئو در مصاحبهاش اعلام کرد منتظر رئیس جدید خواهد ماند و سپس درباره آیندهاش تصمیمگیری خواهد کرد. او آماده گوش کردن به پیشنهاد است. به من گفتهاند تا پایان فصل صبر خواهد کرد. میخواهم مثبت فکر کنم و به نظرم این موضوع خیلی مثبت است. رئیس پیشین بارسا در رابطه با شانس خود اظهار کرد: خودم را در تمام جهات بهتر میبینم. لاپورتا تنها یک نفر است. اگر دیگران میخواهند به این جایگاه دست یابند به آنها احترام میگذارم. به حرفهایشان احترام میگذارم چون من روی برنامه خودم تمرکز دارم تا روز بیستوچهارم ژانویه رئیس باشگاه شوم.
ارسال به دوستان
اوباما، ترامپ و بایدن تفاوتی ندارند
دکتر سیدمحمد مرندی: ترامپ نشانهای از شکافهای داخل آمریکاست، ترامپ محصول شکافهای آمریکاست نه عامل آنها؛ شکافهای نژادی، شکافهای اقتصادی و شکافهای فرهنگی که در این سالها بشدت افزایش یافته و در دوره ترامپ تشدید شده است. این خود نشاندهنده حرکت آمریکا به سمت ضعیفتر شدن است. از سوی دیگر ترامپ فردی است با اخلاق مشخص که از او سراغ داریم اما نکته قابل توجه این است که سیاست خارجی آمریکا در دوران ترامپ تفاوت چندانی با دولتهای قبلی نداشته است. در ارتباط با ایران ایده فشار حداکثری توسط اوباما و تیم وی بود. درست است که ترامپ، سردار سلیمانی را به شهادت رساند اما ترور دانشمندان هستهای به دوران اوباما برمیگردد.
جنگهای کثیف سوریه، یمن و لیبی در دوران اوباما اتفاق افتاد که بایدن هم در کنار او قرار داشت. علت اینکه این تعداد شهدای مدافع حرم داریم همین جنگ کثیف اوباما، اردوغان، اسرائیل، امارات، قطر و سرویسهای امنیتی اتحادیه اروپایی است که در منطقه راه انداختند. بنابراین جهتگیری کلی دولتهای اوباما و ترامپ متفاوت نیست با در نظر گرفتن اینکه ترامپ شخصی غیرقابل پیشبینی در رفتارها، کردارها و سخنان است؛ ترامپ زمخت و بیحیاتر است.
به خاطر شکافهای داخلی آمریکا، دموکراتها به دلیل دشمنی با ترامپ رابطه آمریکا را با روسیه بر هم زدند و ترامپ هم تا حدودی به خاطر دموکراتها با چین دچار تنش شد، در واقع حاکمیت آمریکا به خاطر اختلافات داخلی به هم کمک کردند تا آمریکا منزویتر شود و البته به دلیل منش ترامپ و اینکه دموکراتها نفوذشان در خارج از مرزهایشان بیشتر از جمهوریخواهان است ـ بویژه در اروپا ـ ترامپ انزوای آمریکا را بیشتر کرد. بخشی از این انزوا در سطح بینالملل و شکافهای داخلی آمریکا محصول ترامپ است و بخش زیاد دیگر کار ترامپ نیست و از قبل وجود داشته و هر کس در ایالات متحده روی کار آمده تا حدودی این شکافها را افزایش داده است.
بایدن هم خودش بارها اذعان کرده با آمدن من چیز زیادی عوض نخواهد شد؛ نباید توقع داشت با روی کار آمدن بایدن جهتگیری جدیدی را در آمریکا شاهد باشیم. کسی که قرار است به عنوان مشاور بایدن انتخاب شود، 12 فوریه 2012 در نامهای به هیلاری کلینتون نوشته بود: در سوریه القاعده با ماست، بنابراین اینها افرادی هستند که چنین رویکردی دارند.
بایدن از اوباما هم راستگراتر است چون افرادی که بایدن قصد دارد در دولت آینده آمریکا سر کار بیاورد، تندتر از کسانی هستند که در اطراف اوباما بودند.
بنابراین با توجه به اعتراف خود بایدن توقع چندانی از وی نمیرود، البته بایدن برخی تغییرات را خواهد داشت، زیرا میخواهد ثابت کند ضدترامپ است؛ همانطور که ترامپ خود را ضداوباما نشان میداد، بایدن هم تلاش خواهد کرد خود را ضدترامپ نشان دهد. با توجه به اینکه بایدن از اوباما راستگراتر است و اقدامات زیادی هم علیه ایران انجام داده است، نباید توقع خودمان را از دولت بایدن بالا ببریم.
ارسال به دوستان
حواس وزارت ورزش به انتخابات اسکی هست؟
فدراسیون یا ستاد انتخاباتی؟
اتفاقات ۴ سال گذشته اسکی باز هم در حال وقوع است و برخی مسؤولان فدراسیون برای چینش مجمع به نفع کاندیدایی خاص در تلاشند که پیش از این نیز اقدامات مشابهی را انجام داده بودند.
مجمع انتخابات فدراسیون اسکی در شرایطی روز ۱۷ دیماه برگزار خواهد شد که با وجود تاکید وزارت ورزش بر بیطرفی باز هم برخی افراد در تلاشند با حمایت از گزینهای خاص و منتسب کردن او به وزارت ورزش، معادلات را بر هم بزنند.
فراموش نکردهایم ۴ سال قبل در آستانه انتخابات فدراسیون اسکی چینش و مهندسی مجمع تا جایی پیش رفت که پیشبینی رئیس آینده فدراسیون کار دشواری نبود، چرا که دبیر مجمع شرایط را برای رای آوردن گزینه مورد نظر بیش از آنکه تصور شود هموار کرده بود. حالا هم بعد از گذشت ۴ سال داستان همان ماجرای تکراری است و کارگردان همان فرد، فقط نام افراد دستخوش تغییر میشود.
این بار هم فدراسیون اسکی که باید حداقل در ظاهر نسبت به انتخابات بیتفاوت باشد و تبلیغاتی در کار نباشد، خود تبدیل به ستاد انتخاباتی شده است؛ یا فردی که مسؤولیت اداره اجرایی مجمع و ارسال لیست به وزارتخانه را دارد، خود در کانال تبلیغاتی یکی از کاندیداها عضو میشود و اندکی بعد مجبور به ترک ظاهری آن میشود، یا رئیس یک کمیته فدراسیون آشکارا در حمایت از یک کاندیدا بیانیه به هیاتهای استانی ارسال میکند و... پیشبینی درباره حمایت مدیریت سابق از گزینه خاص هم که چندان دشوار نیست.
شرایط کاندیداهای اسکی امسال قدری متفاوت است. انتخاب حتی شاید سادهتر هم باشد، چرا که برخی کاندیداها حتی تفاوت مادههای مختلف اسکی را هم نمیدانند و قطعا اگر همین حالا از آنها بپرسید ۲ ورزشکار برتر هر رشته را نام ببرند، نیاز به یک جستوجوی اینترنتی داشته باشند؛ پس علت حضور آنها در رشتهای که برایشان بیگانه است چیست؟
هر قدر هم برخی تلاش کنند اسکی را رشتهای مهجور و بیپول نشان دهند، آمارها و پرداختیهای فدراسیون جهانی اسکی نشان میدهد اسکی اگرچه هرگز آبی برای ورزشکارانش نداشته است اما چندان هم آن طور که عدهای در تلاشند نشان دهند، بدون نان نیست. سفرهای پرزرق و برق به کشورهای خارجی و حضور در رویدادهای مهم جهانی، آسیایی و المپیک، از اسکی، رشتهای ساخته است که حتی آنها که تخصصی هم ندارند و یک بار هم قدم در پیست اسکی نگذاشتهاند، علاقهمند به نشستن بر صندلی ریاست آن شوند.
۴ کاندیدا در مجمع انتخاباتی فدراسیون اسکی شرکت کردهاند. جواد شهلاییباقری، امیر غفرانی، احسان میرزاده و عباس نظریانمادوانی ۴ نامزد کسب کرسی ریاست فدراسیون اسکی هستند. شهلایی از پیشکسوتان و دبیر سابق فدراسیون اسکی است که نسبت به این رشته شناخت نسبتا کاملی دارد. وی در دوره قبلی انتخابات نیز در مجمع شرکت کرده بود.
امیر غفرانی از کارشناسان ورزشی است که سابقه حضور به عنوان نایبرئیس در فدراسیون کشتی را داشته است و پیش از این مدیر کل اداره ورزش و جوانان استان البرز بود. غفرانی به واسطه حضور در استان البرز از نزدیک با بزرگترین پیست بینالمللی کشور [دیزین] در ارتباط بود و با فضای اسکی آشناست.
عباس نظریانمادوانی چهرهای بیگانه با ورزش اسکی است که سال گذشته به عنوان رئیس مرکز مشارکتهای اقتصادی و سرمایهگذاری وزارت ورزش و جوانان منصوب شد و حضور وی در مجمع انتخاباتی فدراسیون تخصصی اسکی کمی عجیب بود.
احسان میرزاده دیگر چهرهای است که البته وی نیز از دل خانواده اسکی نیست اما مدتی است به عنوان عضو هیاترئیسه در فدراسیون حضور دارد و بعید نیست حضورش در انتخابات برای حمایت از کاندیدایی دیگر باشد.
اسکی ایران در نقطه حساس تاریخ خود قرار دارد و اعضای مجمع بخوبی میدانند شرایط از اینکه هست بدتر نمیشود؛ بدترین نتایج المپیک و رقابتهای جهانی هم تجربه شد و تعداد نمایندگان ایران در المپیک هم روند نزولی داشت.
جمع زیادی از نخبگان اسکی از قهرمان گرفته تا مربی دور از خانواده اسکی ماندهاند و هیاتها مغفول و محروم از کمکهای فدراسیون جهانی حداقل در تجهیز لوازم خود. وقت آن رسیده اعضای مجمع توصیهپذیری را کنار بگذارند و اگر واقعا دلسوز اسکی هستند، راه را برای منفعت شخصی برخی افراد تکراری در اسکی ببندند. اسکی نیازمند درایت و تدبیر خانواده خود است.
روی سخن با وزارت ورزش و جوانان نیز هست، اگر به بیطرفی در انتخابات تاکید میکنید، این رویکرد در انتخاب دبیر مجمع فدراسیون اسکی نقض شده است. اگر برای تغییر دبیر مجمع هم فرصتی باقی نمانده حداقل انتظار خانواده اسکی این است که در انتخاب لیست اعضای مجمع انصاف و عدالت رعایت شود تا شاهد رقابتی سالم در این رشته زمستانی باشیم.
ارسال به دوستان
فرمانده کاریزمای ربانی
روحالله اژدری: سردار شهید حاجقاسم سلیمانی یکی از پربرکتترین و مخلصترین پاسداران انقلاب اسلامی است که در تاریخ انقلاب اسلامی ظهور و تکامل یافته است. وی به لحاظ هستیشناسی دارای ابعاد و زوایای گوناگونی از قبیل ابعاد نظامی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و دینی است. نظریه «بزرگمرد» در روانشناسی سیاسی بر این اعتقاد است که رویدادهای مهم ملی یا جهانی تحت تأثیر افرادی برجسته است که سازنده و پدیدآورنده آن رخدادها هستند. به یک معنا این مردان بزرگ هستند که تاریخ را میسازند و نفوذ خود را هر جا که قرار گیرند، میگسترانند. چنین افرادی حائز ویژگیهای منحصر به فردی همچون معنویت، جذابیت، هوشمندی، قدرت روانی و اراده برتر، استعداد الهامبخشی و توانایی متقاعدسازی و هدایت مردم هستند.
وقتی سال ۲۰۱۷ مجله تایم سردار سلیمانی را در لیست ۱۰۰ فرد بانفوذ جهان قرار داد، کنت ام پولاک تحلیلگر CIA در پروفایل 100 فرد پرنفوذ آن مجله نوشت: «قاسم سلیمانی برای شیعیان خاورمیانه ترکیبی از جیمز باند و آروین رومل است». (Karl Vick2020)
جیمز باند نام شخصیت داستانی ـ جاسوسی، در دوران جنگ سرد بین شوروی و آمریکاست که همواره شیوه منحصر به فردی دارد. متشخص، خوشتیپ، خوشصحبت و تواناست که از او قهرمانی متفاوت از قهرمانان سینما میسازد. آروین رومل نیز از فرماندهان نیروهای آلمانی است که به مارشال مردم و رومل ۸۸ معروف بوده و در دوران جنگ دوم جهانی پیروزیهای بزرگی به دست آورده است. رومل به بزرگمنشی و رفتار مناسب با زیردستان و اسیران جنگی و دشمنانش شناخته میشود. وی بهرغم حضور در ارتش هیتلری، هیچگاه متهم به جنایات جنگی نشد.
شخصیت کاریزمای سردار شهید قاسم سلیمانی، چنان مهم و تاثیرگذار است که نشریه نیویورکر به بررسی نقش وی به عنوان فرمانده سپاه قدس در تحولات منطقه و نیز ویژگیهای شخصیتی ایشان، در سال 2013 از زبان ماموران سیا و موساد میپردازد. نویسنده این مقاله مینویسد: «او عمدتا برای دیگران نامرئی است. او مثل جان مگوایر، مامور سابق اداره اطلاعات و امنیت CIA ماموریتش را به صورت نامرئی انجام میدهد. سلیمانی قدرتمندترین فرد عملیاتی خاورمیانه است». (Dexter Filkins2013)
شخصیت منحصر به فرد سردار سلیمانی حتی دشمنانش را نیز وادار به تکریم و احترام میکند. دکستر فیلکینز، روزنامهنگار آمریکایی مینویسد: «با بسیاری از مقامات خاورمیانه که برخی از آنان را بیش از یک دهه میشناسم وقتی از سلیمانی میپرسیدم، گفتوگو را متوقف میکردند. از دید جاسوسان غربی به نظر میرسد وی یک کلاس و رتبه خاص دارد و دشمنی سرسخت اما تحسین شده و قابل احترام است».
بزرگی شخصیت و تاثیر اقدامات او در اقتدار و نفوذ ژئوپلیتیکی ایران در منطقه، حتی وابستگان رژیم پهلوی را نیز به تعظیم و تکریم وا میدارد. اردشیر زاهدی، داماد شاه مخلوع و وزیر امور خارجه رژیم پهلوی در مصاحبه با بیبیسی فارسی او را با ژنرالهای معروف تاریخ مقایسه میکند و میگوید: «سلیمانی یکی از شخصیتهایی است که در دنیا شناخته شده است؛ سرباز وطنپرست و شرافتمند و بچه ساخته ایران بود. در گذشته در جنگ دوم آدمهایی داشتیم مثل دوگل یا مونتگمری یا آیزنهاور یا رومل یا مک کارتی که این افراد آدمهای شرافتمندی هستند... من به او (قاسم سلیمانی) افتخار میکردم، افتخار میکنم و افتخار خواهم کرد. کسی که جان خودش را در راه مملکتش فدا کرد». (زاهدی، 1399: 6)
گفتمان غالب رهبران کاریزمایی منبعث از مدرنیته، دینستیزی، دینگریزی و در رقیقترین شکل آن اعتقاد به انحصار کارکرد دین به محدوده امور شخصی است، در حالی که سردار شهید قاسم سلیمانی، شخصیتی دینباور و عامل به دستورات شرعی و دینی است. لذا تبیین شخصیت سردار شهید سلیمانی از زاویه کاریزمای ارزشمدار میتواند معرف الگوی جدیدی از کنش قدسی در مقابل کنش سکولار در عصر جدید باشد. پیامبران الهی و معصومین رهبران کاریزمای ارزشمدارند که اطاعت از آنان ناشی از تکلیف و حب به آنان قلبی و مستند به امری دینی است، بنابراین در اندیشه شیعی یک نظام کاریزمایی ارزشمدار وجود دارد که مستمر و مستقر بوده است. جایگاه امام خمینی و امام خامنهای را به عنوان ولیفقیه جامعالشرایط و رهبران انقلاب اسلامی باید در همین نظام کاریزمایی تعریف کرد.
سوال اینجاست: در اندیشه سیاسی شیعه آیا به غیر از پیامبران و معصومین(ع) ویژگیهای کاریزمایی ارزشمدار در کسان دیگری یافت نمیشود؟ پاسخ این است: بسیار کسانی از ابتدای تاریخ اسلام تاکنون بودهاند که دارای ویژگیهای رهبران کاریزمای ارزشمدار بودهاند اما به حکم تکلیف شرعی اطاعت از ولی خدا، خود را وقف اطاعت و پیشبرد امر ولی حق و امام معصوم و ولایت فقیه کردهاند. مصداق چنین رهبران کاریزمایی را میتوان حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام و مالک اشتر نخعی و در شرایط کنونی سیدالشهدای مقاومت حاجقاسم سلیمانی دانست. برخی ویژگیهای شخصیتی سردار شهید قاسم سلیمانی با شاخصهای ارائه شده ماکس وبر، به عنوان ویژگیهای یک رهبر کاریزما منطبق است. این ویژگیها مثل قدرت تصمیمگیری، شجاعت و جسارت هم در سخنان و هم در عملکردشان در دوران فرماندهی لشکر ۴۱ ثارالله و فرماندهی نیروی قدس سپاه نمود پیدا کرده است. اما نمیتوان در تفسیر شیوه فرماندهی سردار سلیمانی و پذیرش رهبری کاریزماتیک وی تنها به نظریه رهبری کاریزماتیک وبر اکتفا کرد، چرا که رابطه سردار سلیمانی و یاران وی در محور مقاومت را نمیتوان تنها حول ویژگیهای شخصیتی و رابطه عاطفی تفسیر کرد. منبع تولید این قدرت فردی، تنها ویژگیهای شخصیتی نیست، بلکه ایدئولوژی، آرمانها، نیازها و اهداف مشترک است که این پیوند را برقرار میکند. نظریه ولایت است که پیروان را با حب سلیمانی و پیروی و یاری رساندن به او، به ولایت فقیه به عنوان یک حلقه از حلقههای ولایت الهی، وصل میکند. در واقع شخصیت کاریزمای سردار سلیمانی، در قالب یک نظام کاریزمایی ریشهدار در اندیشه شیعه، معنا پیدا میکند. میتوان گفت سردار سلیمانی مشروعیت و مقبولیت و محبوبیت کاریزماتیک خود را از پذیرش سیادت کاریزمایی امام خمینی و حضرت آیتالله العظمی خامنهای که متصل به ولایت ائمه هداست، کسب کرده است.
حاجقاسم سلیمانی خود را ذوب در ولایت میدانست. معتقد بود: «امام دو ثقلین ارزشمند را برای ما به یادگار گذاشت؛ یکی نظام جمهوری اسلامی و دیگری ولایت فقیه. این دو لازم و ملزوم همند. مثل خیمه و تیرک وسط خیمه است. خیمه بدون تیرک پابرجا نمیماند». (مهروانفر، ۱۳۹۷: ۲۳)
ایشان پیروی از رهبری را امری صرفا سیاسی نمیداند، بلکه امری اعتقادی و کلامی میداند که با سلسله ائمه هدی(ع) و نبی مکرم اسلام به ولایت الهی وصل میشود. سردار شهید سلیمانی، ایران را به یک کشتی تعبیر میکند که حضرت آیتالله خامنهای در جایگاه ولایت فقیه، ناخدای آن کشتی است. ایشان امام دیروز، یعنی امام خمینی رحمه..الله علیه و امام امروز، حضرت آیتالله خامنهای مدظلهالعالی را با اصل ولایت متصل به هم میداند. (مهروانفر، ۱۳۹۷: ۲۵)
وی با اعتقاد به اصل ولایت است که خود را متصل، مطیع و مدافع ولیفقیه زمان حضرت آیتالله خامنهای میداند و میگوید: «اگر تمام علمای جهان اسلام یک طرف باشند و مقام معظم رهبری یک طرف، مطمئنا من طرف امام خامنهای میروم». (مهروانفر، ۱۳۹۷: ۳۱)
قاسم سلیمانی از رهبران کاریزمای ارزشمدار شیعی است که به جوامع هدف هم خیر میبخشد و هم دنبال عاقبت به خیری برای خودش است. وی معتقد است ولایت فقیه و امام حاضر، حضرت آیتالله خامنهای در عصر حاضر منبع خیر و برکت برای مسلمین و بشریت است، لذا نسبت خود را با ایشان چنین تعریف میکند: «برادران! رزمندگان! یادگاران جنگ! یکی از شئون عاقبت بخیری، نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری این است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان این انقلاب را به دست گرفته است. در قیامت خواهیم دید، مهمترین محور محاسبه این است». (سردار شهید قاسم سلیمانی/ 1398)
تفاوت رهبران کاریزمای ارزشمداری چون حضرت مالک اشتر نخعی که جان خود را در مسیر اطاعت ولایت حضرت علی علیهالسلام میدهد و حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام که دست و سر و جان خود را فدای حسینبنعلی علیهالسلام مینماید و شهید قاسم سلیمانی که تمام وجود و هستی خود را ذوب در ولایت کرده و در راه تحقق راهبردهایش سر و جان میبازد و به دست شقیترین افراد اِرباً اِربا میشود، با رهبران کاریزمای سکولار در این است که اینان اصولا برای اطاعت از ولایت معنوی ولیّ حق و متصل به خیر، خود را و نفسانیت و منیت خود را کشتهاند، لذا خودمحور نیستند، بلکه ولایتمحورند.
عموم رهبران کاریزما در دوران معاصر بر مبنای اندیشه مدرنیته و ضدیت با دین و ارزشهای دینی عمل کردهاند. در عمل هیچکدام از شخصیتهای کاریزمایی مثل هیتلر، رومل، موسولینی، چرچیل یا استالین آرمان دینی و تلاش برای حاکمیت ارزشهای دینی دیده نمیشود و حتی افراد فاشیستی مثل هیتلر و موسولینی و کمونیستی مثل استالین عملا درصدد مبارزه با ادیان اقدام کردهاند. به نظر بندیتو کروچه، فاشیسم فساد سنت آزادی در ایتالیا بود. او اعتقاد داشت حکومت استبدادی فقط در میان مردمان منحط دوام میآورد. در بریتانیا رابین جورج کالینگوود نیز فاشیسم را صورت جدیدی از توحش و نشانهای از سستی ایمان به آزادی و آزادیخواهی میدانست. به نظر کالینگوود توحش و کفر و الحاد فاشیسم و ناسیونالسوسیالیسم، کل سنت مسیحی را به مبارزه میطلبید. فاشیسم همچنین جنبهای از نهضت «مرگ خدا» در اندیشه اروپایی دانسته میشد که تاریخ آن به آثار فردریش نیچه و سستی کلی اعتقادات مذهبی و ارزشهای متعالی بازمیگشت. نویسندگان کاتولیک، مانند ژان مارتین از همین خط پیروی میکردند و فاشیسم را شکلی از وحدت «وجود شیطانی» کافرانه میانگاشتند. (وینسنت، اندرو، 1378: 210)
در اندیشه مارکسیست- لنینیستی استالین نیز دین افیون تودهها و مانع آگاهی طبقه کارگر قلمداد میشد و در دوران عمر حکومت مارکسیستی اتحاد جماهیر شوروی بویژه در دوران رهبری استبدادی استالین، مبارزه با ایدئولوژی دینمدار و نمادهای آن به طور گسترده و سرکوبگرانهای انجام میپذیرفت. بسیاری دیگر از شخصیتهایی هم که در غرب به عنوان افراد کاریزماتیک معرفی شده و شناخته شدهاند، اصول و ارزشهای لیبرالدموکراسی را پذیرفتهاند که معتقد به حذف دین از عرصه زندگی اجتماعی هستند. اما مهمترین ویژگی متمایز سردار سلیمانی با این تیپ رهبران کاریزما اعتقاد و باور عمیق به ایدئولوژی دینی و عمل مومنانه به دستورات دینی است. آرمانی که سردار سلیمانی برای آن تلاش میکند، بازگشت حاکمیت دین و ارزشهای دینی است. او عمیقا فردی ولایتمدار و منتظر ظهور منجی آخرالزمانی بشر(عج) است که دوباره دین برتر یعنی اسلام و ارزشهای آن را به عرصه زندگی بشر بازگرداند. لذا سردار سلیمانی بیشترین ظرفیت خود را صرف زمینهسازی ظهور میکند. ایشان در عمل فردی نیز بسیار متشرع و عامل به دستورات دینی است. اهل تقوا و تهجد است. دارای یک روحیه عرفانی است. با مرکز ثقل و تیرک خیمه دینی یعنی ولایت فقیه رابطه عمیق اعتقادی دارد. در میدان جنگ نیز اخلاق و دستورات دینی را الگوی عمل خود و نیروهایش قرار میدهد.
برای اندیشه غربی، مصداق یک فرمانده کاریزمای نظامی، یا «ژنرال رومل» است یا «ژنرال آیزنهاور». این دو به لحاظ الگوهای نظامی تفاوت زیادی با هم ندارند اما در دو جبهه متفاوت و متقابل میجنگند. در قاموس اندیشه مدرنیته تنها ویژگیای که برای فرمانده اصالت ندارد، دینمداری و آخرتگرایی او است. اما «قاسم سلیمانی» با نبوغ نظامی حیرتانگیزش، زمانی که دست به سوی آسمان بلند میکند و به نماز میایستد، از تمام ژنرالهای شناخته شده تاریخ نظامیگری مدرن، متمایز میشود. در منطق تعریف فرمانده کاریزما، او هیچ تعریفی ندارد. انگار از دنیایی دیگر آمده است اما مجبورند به این ویژگی بارز و متمایز او اعتراف کنند. «دکستر فیلکینز» مینویسد: «سلیمانی یک مؤمن واقعی به اسلام بوده و او به مراتب مهذبتر از خیلی افراد است». (Dexter Filkins2013)
برخی کارشناسان و نویسندگان غربی، سردار سلیمانی را با شخصیتهای حقیقی یا افسانهای همچون «کارلا»، «نمسیس»، «فرماندهان روم باستان» و «قیصر سوزو» مقایسه میکنند، این در حالی است که تمام آنها فقط و فقط توانستهاند نام خود را در بُعد جنگاوری در تاریخچه اذهان ثبت کنند اما دوست و دشمن، سلیمانی را با افتخار، «ژنرال» خطاب کرده و از سوی دیگر وی را یک «فرمانده پارسا» معرفی میکنند. در کاخ کرملین که روزگاری افرادی چون استالین در رأس یک ابرقدرت جهانی با ایدئولوژی مارکسیستی در صدد مبارزه با دین و از جمله اسلام بودند، کاری توسط سردار سلیمانی رقم میخورد که از روحیه کاریزمای ارزشمدار شیعی ایشان نشأت میگیرد. ابراهیم شهریاری، از همرزمان شهید سلیمانی درباره نماز خواندن ایشان در کاخ کرملین میگوید: «قصه نماز خواندهشده حاجقاسم فرق میکرد؛ به کاخ کرملین رفته بود و با پوتین قرار داشت. تا رئیسجمهور روسیه برسد وقت اذان شد. حاجی هم بلند شد. اذان و اقامهاش را گفت. صدایش در سالن پیچید، بعد هم به نماز ایستاد. همه نگاهش میکردند. میگفت در طول عمرش چنین لذتی از نماز نبرده بوده است. پایان نماز پیشانیاش را روی مهر گذاشت، به خدا گفت: «خدایا! این بود کرامت تو، یک روزی در کاخ کرملین برای نابودی اسلام نقشه میکشیدند، حالا منِ قاسم سلیمانی آمدم اینجا نماز خواندم»». (شهریاری/ 1398)
مهمترین ویژگی سردار شهید قاسم سلیمانی رهبری و فرماندهی ربانی است. سلیمانی نه آن انسان آسمانی بریده از زمین است و نه زمینی بریده از آسمان. وی در عین زمینی بودن آسمانی است. در نتیجه نه با ضوابط رهبریهای زمینی و عرفی معمول قابل درک است و نه با ضوابط آسمانیان و عرشیان میتوان او را درک کرد.
ویژگی دیگر سردار شهید سلیمانی، خدایی بودن در بعد نظر و عمل است. او مردی خداشناس، پیامبرشناس و امامشناس است و معرفت نظری و عملی عمیق و همهجانبه به ولایت دارد. به همین دلیل است که شهید سلیمانی اصول ایدئولوژی اسلام ناب را با تمام وجود درک کرده و پذیرفته است و این معرفت را در عمل و عینیت فردی یا شخصیت خویش بروز میدهد. حضرت آیتالله خامنهای (حفظه الله) بر متشرع بودن ایشان در میدان جنگ چنین شهادت میدهند: «یک خصوصیت دیگر این بود که هم یک فرمانده جنگاور مسلط بر عرصه نظامی بود، در عین حال بشدت مراقب حدود شرعی بود.
در میدان جنگ گاهی افراد حدود الهی را فراموش میکنند. میگویند وقت این حرفها نیست. او نه. او مراقب بود. آنجایی که نباید سلاح به کار برود سلاح به کار نمیبرد. ظلم نشود احتیاطهایی میکرد، که معمولاً در عرصه نظامی خیلیها این احتیاطها را لازم نمیدانند. لکن او احتیاط میکرد. به دهان خطر میرفت، اما جان دیگران را تا میتوانست حفظ میکرد. مراقب جان نزدیکانش، اطرافیانش، سربازانش، همکارانش در ملتهای دیگر که در کنار او بودند، بود». (بنیلوحی/ 1398: 23)
یکی از موضوعات مهمی که در فرماندهی سردار سلیمانی تجلی داشت و خود را به رُخ میکشید، توکل به پروردگار متعال و توسل به اهل بیت علیهمالسلام بود. فرماندهی حاج قاسم در بهکارگیری توانها، غیرفیزیکی بود. او بیشتر بر ایمان و اعتقادات تاکید داشت و آن را محور قرار میداد. سردار سلیمانی بیش از همه، به جای ابزار، فرهنگ و ادبیات مقاومت را به کار میگرفت. ایشان اعتقاد داشت فرمانده کل قوا در سوریه، حضرت زینب (س) است و او برای انجام امور فرماندهی از ایشان فرمان میگرفت. (نوعیاقدم/ 1398)
این ویژگیهاست که سردار شهید سلیمانی را صاحب مکتب ربانی میکند که منحصر و محدود در مذهب و قومیتی نیست، بلکه جهانی میاندیشد و خطاب او و دفاع او تمام مستضعفان جهان از مسلمان تا مسیحی، ایزدی، سنی، کرد، عرب، فارس و... است. لذا از این پس مکتب او پیروان زیادی پیدا خواهد کرد که علیه مکاتب شیطانی قیام و برای برپایی پرچم توحید و عدالت در جهان فداکاری کنند.
---------------------------------------------------------
منابع
1- Karl Vick(2020) https://time.com/5758250/qasem-soleimani-iran-retaliation_ January 3
2- Dexter Filkins (2013) The Shadow Commander- https://www.newyorker.com/magazine/2013/09/30/the-shadow-commander-September 3
3- زاهدی، اردشیر(1399) رمزگشایی از سخنان اردشیر زاهدی، روزنامه شرق، سهشنبه 9 اردیبهشت شماره 3706
4- مهروانفر، ابوذر (۱۳۹۷) برادر قاسم، قم، نشر مهر امیرالمومنین (ع)
5- سلیمانی، قاسم (1398) از مهمترین شؤون عاقبت بخیری نسبت شما با انقلاب اسلامی و رهبرانقلاب است، جهاننیوز، 2 اسفند ،کد خبر714121، دسترسی 15 شهریور 1399
http://www.jahannews.com/video/714121
6- وینسنت، اندرو (1378) ایدئولوژیهای مدرن سیاسی، تهران، نشر ققنوس
7- شهریاری، ابراهیم (1398) ماجرای اقامه نماز حاجقاسم سلیمانی در کاخ کرملین، خبرگزاری تسنیم، 11اسفند، کد خبر 2214347دسترسی 15مرداد1399
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/12/11/2214347
8- نوعیاقدم، رحیم (1398) ۸ ویژگی سردار سلیمانی در فرماندهی جنگ سوریه، خبرگزاری تسنیم، 10 مهر، کد خبر 2110072 دسترسی 15 مرداد 1399
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/07/10/2110072
9- بنیلوحی، سیدعلی (1398) این مرد پایان ندارد، تهران، انتشارات بهشت
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|