|
شهید صیادشیرازی پرچمدار وحدت و هماهنگی ارتش و سپاه بود
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در پیامی با گرامیداشت سالروز شهادت امیر سپهبد علی صیادشیرازی، او را از پرچمداران وحدت و اخوت ارتش و سپاه برشمرد. سرلشکر پاسدار باقری در بخشی از این پیام گفت: وی طی دوره مسؤولیت در سطوح راهبردی و عالی نیروهای مسلح در ستاد فرماندهی کل قوا که او را در زمره پرچمداران وحدت، اخوت، هماهنگی و همافزایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برجسته ساخته است، برای همیشه راهگشای نسلهای مدافع انقلاب اسلامی خواهد بود.
ارسال به دوستان
«وطنامروز» به بررسی علل تخریب مراجع سیاسی جریان انقلاب و نتایج مخرب آن در انتخابات میپردازد
لزوم احیای مراجع سیاسی
یونس مولایی: مرجعیتهای اجتماعی در هر زمانه به عنوان یکی از شاهکلیدها در فهم رفتار جمعی مردم به حساب میآید، تا جایی که میتوان رفتار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه را تا حد زیادی تابعی از مراجع اجتماعی دانست. در این میان، تقسیمبندیهای سیاسی همانند «خواص» در برابر «عوام» یا «نخبگان» در برابر «توده» را میتوان اطلاقی مرسوم از وجود مراجع اجتماعی و دامنه تاثیرگذاری آنها بر جامعه پیرامونی خود دانست.
نزدیک شدن به سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری فرصتی مغتنم برای بحث و بررسی جایگاه مراجع اجتماعی جامعه ایران و آینده رفتار سیاسی مردم بر مبنای موقعیت گروهها و چهرههای مرجع به شمار میآید. در این میان پیش از هر چیز باید به این نکته حیاتی اشاره کرد که اساسا افول گروههای مرجع در یک جامعه و ظهور مراجع جدید امری گریزناپذیر به حساب میآید، تا جایی که حتی بسیاری از احزاب قدیمی اروپایی که بیش از یک قرن به عنوان بازویی تثبیت شده در جهت دادن به فعل و انفعالات سیاسی جامعه در صحنه تحولات حاضر بودهاند امروز در خطر پایان یافتن دوره مرجعیتشان قرار گرفتهاند. با این اوصاف، آنچه برای جامعه میتواند به مثابه زنگ خطر به حساب آید رسیدن موقعیت جامعه به نقطه فقدان مراجع است؛ موقعیتی که در آن نهتنها مرجعیتهای تثبیت شده پیشین اعتبار خود را از دست میدهند، بلکه پس از این افول اعتبار، مرجع جدیدی ظهور نمیکند یا با مرجعیت یافتن گروههای غیراصیل و سطحی روبهرو میشویم. در همین زمینه وضعیت سالهای اخیر جامعه ایران نشانههایی از این زنگ خطر را با خود دارد؛ شرایطی که میتوان آن را تالی و تاثیرپذیرفته از وقایع ذیل دانست.
1- انباشت نارضایتیهای اجتماعی به طور اعم و اقتصادی به طور اخص باعث شده بسیاری از مردم با تجربه کردن شرایط سخت معیشتی اعتمادشان را نسبت به گروهها و چهرههای مرجع از دست بدهند. نمیتوان چشم بر این واقعیت بست که از سال96 و پس از آنکه حسن روحانی دوره دوم ریاستجمهوری خود را آغاز کرد جامعه ایران با شرایطی مواجه شد که فارغ از شکاف عمیق میان وعدههای منتخب خود و وضعیت موجود شاهد به سخره گرفتن مطالباتش از سوی دولتمردان بود. در چنین موقعیتی هر قدر نارضایتیها افزایش پیدا میکرد، متقابلا بخش بیشتری از جامعه اعتبار و اعتمادش را به مراجع خود از دست میداد. برای نمونه میتوان به انبوه توبهنامهها و ابراز پشیمانی چهرههای مطرح سیاسی و دانشگاهی به علت حمایت از حسن روحانی در جریان تبلیغات انتخاباتی اشاره کرد. در چنین وضعیتی جامعهای که به اعتبار مراجع معتبر خود رو به یک انتخاب آورده است با سرخوردگی مواجه شده و اعتمادش به دیگر مراجع را نیز از دست میدهد.
2- گسترش حوزه عمومی در سایه رشد نفوذ شبکههای اجتماعی از دیگر عوامل موثر بر وضعیت مرجعیت اجتماعی به حساب میآید. واقعیت آن است که هر قدر فضای مجازی به عنوان ظرفیتی قابل توجه میتواند به دامنه اطلاعرسانی جامعه بیفزاید و این فرصت را فراهم کند تا آنها از نقاط نادیده گرفته شده جامعه نیز نمایندگی کنند اما متقابلا میتواند به ظهور مراجع جدیدی منتهی شود که کمترین سطح دانش و تجربه تخصصی را دارا نیستند. ظهور دسته جدیدی از مراجع اجتماعی در سایه قدرت گرفتن شبکههای اجتماعی افراد جامعه را در موقعیتی قرار داده است که پس از تردید در مواجهه با مراجع پیشین به سمت چهرههایی حرکت کنند که صرفا حامل نمادهای اجتماعی پرتقاضا هستند. ظهور سلبریتیهای جدید و تقویت حوزه تاثیرگذاری چهرههای مشهور هنری، ورزشی و تبلیغاتی باعث شده بسیاری از اقشار میانی جامعه و نسلهای جدید دامنه اطلاعاتی و حوزه تحلیلیشان را در ظرف این گروهها پیدا کنند. چنین موقعیتی نهتنها با سطحی کردن جامعه و تقلیل دادن پیشفرضهای ذهنیاش میتواند به انتخابهای اشتباه منتهی شود، بلکه زمینهساز خطرهای جدیتر همانند انزوای بیش از پیش نخبگان میشود. سلبریتیهایی که اساسا علت وجودی خود را در «افزایش تقاضای اجتماعی» مییابند در هر کنش و واکنش خود به تنها چیزی که توجه میکنند همین تقاضا و تایید است. نکته کلیدی در فهم این گروههای مرجع جدید آن است که اساسا اعتبار خود را از دقیق بودن و اثبات گزارههایشان بر اساس میزان همراه کردن موج افکارعمومی با خود به دست میآورند، پس طبیعی است که هرگونه خطدهی آنها به جامعه نیز صرفا در چارچوب تقویت محبوبیت صورت میگیرد. بدون اطاله کلام میتوان به فضای حاکم بر موضعگیریهای سلبریتیها در سالهای اخیر نگاه انداخت و متوجه شد کماولویتترین شاخص برای آنها اعتبار گزارههای تبلیغی و تهییجی و حتی صحت اخبار است. یقینا جامعهای که با ظهور چنین طبقه مرجعی روبهرو است و روزانه در بستر فضای مجازی بیشتر با آنها ادغام میشود ناخودآگاه به همان سمتی حرکت میکند که این گروههای مرجع حاضر هستند.
3- اما فراتر از ظهور مراجع جدید اجتماعی در بستر فضای مجازی و شبکههای اجتماعی اتفاق دیگری نیز در حال رخ دادن است و آن هم سلبی شدن گفتمان نیروهای سیاسی جدید است. این موقعیت را میتوان حاصل جمع ۲ موقعیت پیشین دانست، بهگونهای که از یکسو افزایش نارضایتیها و انباشت ناکارآمدیها جامعه را با خشم قابل توجهی روبهرو کرده است که به موازات این خشم درخواست برای نمایندگی خشم جامعه عملا موج حمایتی زیادی را با خود همراه میکند. در این میان بستر فضای مجازی نیز این امکان را برای چهرههای جدید در پوششهای مختلف فراهم میکند تا با ارائه سطحیترین گزارههای ایجابی و تنها با تکیه بر نمایندگی خشم جامعه برای خود مرجعیت ایجاد کنند. اگر سلبریتیها حیات اجتماعی خود را مدیون محبوبیتشان هستند و از این محبوبیت برای جهتدهی به جامعه استفاده میکنند، این گروه جدید محبوبیتشان را مدیون قرائتهای جدیدی هستند که در فضایی همهفهم و با نمایندگی از خشم جامعه تثبیت میکنند. ظهور تحلیلگران، سخنوران و حتی در ظاهر امر اندیشمندان جدیدی که به جای ارائه مستند راهکار، تنها با اعتراض به مراجع پیشین برای خود اعتبار کسب میکنند باعث میشود صرف بیاعتبار کردن قرائتهای غالب در هر زمینه و چهرههایی معتبر به عنوان مسیری برای موفقیت و کامیابی به حساب آید. این گروه روزی در قالب ارائه تعریفی جدید از دینداری بدیهیات فقهی را بدون اقامه استدلال به سخره میگیرد، روزی برای تعریف راه برونرفت از وضعیت موجود انتظارات بدون پشتوانه خلق میکند و در نهایت روزی نیز برای اثبات اعتبار خود گروههای مرجع پیشین را نه با نگاه انتقادی که با رویکرد نفیگرایانه مورد هجمه قرار میدهد.
یقینا در وضعیتی که به توضیح آن پرداختیم میتوان شاهد شرایط هشدارآمیزی پیرامون آینده مراجع اجتماعی و سیاسی کشور بود؛ موقعیتی که در آن از یکسو مراجع سنتی و تثبیت شده ضعیف میشوند و از سوی دیگر به موازات این تضعیف مراجع قدرتمندی ظهور نمیکنند. در چنین وضعیتی جامعه بشدت اکنون زده، فاقد قدرت تحلیل و طرفدار خشونت میشود که اثرات بلندمدت آن نیز براحتی قابل مهار نیست.
* جریان انقلابی و مسأله مرجعیت
هر چند فعالیت سیاسی را نمیتوان به مقاطع انتخابات تقلیل داد اما یقینا مهمترین میدان فعالیت سیاسی در هر جامعه مردمسالار را میتوان در برهه انتخاباتی آن جستوجو کرد. نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاستجمهوری و گرم شدن تنور رقابتهای انتخاباتی، نشانههایی نگرانکننده از رواج بیمرجعی را در فضای جریان انقلابی نمایان میکند، به گونهای که بسیاری از نیروهای انقلابی عملا بدون توجه به این مساله حیاتی که بیاعتبار کردن مرجعیتهای سیاسی بدون ظهور مراجع قدرتمند جدید چه عارضههایی را با خود همراه میآورد، اهتمام خود را بر بیمرجعسازی جبهه انقلاب گذاشتهاند.
رهبر حکیم انقلاب در مقاطع مختلف از جمله سخنرانی نوروز امسال بر لزوم تقویت مراجع معتبر به عنوان پیششرط انتخاب صحیح تاکید داشتهاند. ایشان در بخشی از سخنانشان در اول فروردین سال جاری با اشاره به 8 ویژگی منتخب مطلوب در انتخابات ریاستجمهوری تاکید کردند: اگر چنین فردی بر سر کار بیاید، کشور را به نقطه مطلوب خواهد رساند و مردم باید فردی با این خصوصیات را پیدا کنند که البته پیدا کردن آن شاید برای آحاد مردم آسان نباشد و باید به افراد مطلع و مورد اطمینان مراجعه کنند.
هر چند تاکید مقام معظم رهبری به رجوع مردم به «افراد مطلع و مورد اطمینان» موضعی جدید از سوی ایشان به حساب نمیآید اما لزوم تقویت الگوی رفتار سیاسی بر مبنای رجوع به نخبگان مورد اعتماد را نمایان میکند. در چنین فضایی اما رفتار بخشی از جریان انقلاب که «نفیگرایی» را به عنوان بخشی از نقشه راه خود برای احیای شعارهای انقلابی انتخاب کرده است، نشان از نادیده گرفتن این تاکید رهبر انقلاب دارد.
مضاف بر اینها تضعیف تمام گروههای مرجع به سرخوردگی بدنه جریان انقلابی نیز منتهی میشود. بدنهای که در ماههای آینده مسؤولیت اصلی اقناع جامعه برای انتخاب رویکردی جدید برای اداره کشور را به عهده دارد و حتی باید طیف سرخورده را که رغبتی برای مشارکت سیاسی ندارند، با خود همراه کند، زمانی که شاهد تضعیف تمام مراجع و چهرههای معتبر سیاسیاش میشود، عملا با سرخوردگی و انفعال تمایلی برای اقناع جامعه در خود پیدا نمیکند. یقینا این هشدار نمیتواند دال بر مسدود شدن فضای انتقاد از خود در میان نیروهای انقلابی باشد اما به این واقعیت اشاره دارد که ظهور مراجع جدید امری آنی نیست که صرفا مشروط به بیاعتبار کردن مراجع پیشین باشد. مراجع جدید محصول طرح ایدههای جدید و ارائه راهکارهایی مناسب با نیازهای زمانه است. چشمپوشی از این جنبه ایجابی و امید بستن به بعد سلبی، نه تنها مراجع جدیدی را خلق نمیکند، بلکه با بیاعتبار کردن مراجع پیشین، به تضعیف تمام جریان انقلاب نیز منتهی میشود.
* سرانجام بیاعتباری گروههای مرجع چیست؟
بدون هیچ شکی مهمترین گروه حاضر در کشور که به فقدان مرجعیت در جریان انقلابی امید بسته، جریان غربگرایی است که از پاسخگویی به جامعه پیرامون عملکردش احساس درماندگی میکند و مطلوبترین شرایط را برای خود در سرخوردگی جریان انقلاب در سایه بیاعتبار شدن مرجعیت سیاسیاش مییابد. مضاف بر این، بیاعتباری مراجع سیاسی جریان انقلابی عملا به تشتت نیروهای انقلابی، گرایش طیفی از این نیروها به رادیکالیسم و انفعال بخش دیگر منتهی میشود. زمانی که بدنه جریان انقلاب شاهد این است که چهرههای مرجع این جریان رو به نفی و بیاعتبارسازی تمام قرائتها، روشها و چهرههای انقلابی میآورند، به سختی میتواند انگیزه خود را برای فعالیت حفظ کند.
اما نتیجه دیگر این بیاعتبارسازی گروههای مرجع را باید در کاهش عقلانیت سیاسی در جریان کنشگری جمعی جستوجو کرد. زمانی که گروههای مختلف با خردهاختلافهای موجود قابل اغماض رو به نفی دیگری میآورند، در نهایت امکان پذیرش گفتوگو و وحدت را از همدیگر سلب میکنند تا جایی که طرفداران هر نحله به قدری با دیگر نحله احساس فاصله میکنند که نه تنها حاضر به شنیدن مواضعشان نمیشوند، بلکه حتی ائتلاف و وحدت را باطل میشمارند. جریان انقلابی بدرستی پذیرفته است برای همراه شدن با موج تحولات نیاز به پوستاندازی و ظهور قرائت و نیروهای جدیدی دارد اما در تبیین چگونگی این تغییر باید دقت بیشتری به خرج دهد و چشم بر این واقعیت بگشاید که ظهور چهرههای جدید باید توأم با فعالیت ایجابی و رفع نواقص چهرههای سنتی باشد و الا مصداق «یکی بر سر شاخ، بن میبرید» است. شرایط اکنونی سیاسی کشور تا حد زیادی روشن و مشخص است. در سویی جریان غربگرا تمام اهتمام خود را بر آن گذاشته که در سایه احیای امید به آمریکا به عنوان سناریوی انتخاباتی (که ماهها پیش، پس از پیروزی بایدن در روزنامههای اصلاحطلب نیز مورد اشاره قرار گرفت) به بازسازی جبهه سیاسی خود بپردازد و در سوی دیگر سرخوردگی بخش قابل توجهی از جامعه باعث تردید برای شرکت در انتخابات شده است. در چنین فضایی، زمانی که خوانش تنگنظرانه انقلابیگری (در سایه قطعی فرض کردن پیروزی در انتخابات) رو به بیاعتبارسازی گروههای مرجع خود میآورد، نه تنها امکان همدلی را از نیروی انقلابی سلب میکند که امکان اقناع جامعه را نیز از آنها میگیرد. طبیعتا زمانی که بدنه یک جریان به مراجع آن اعتنایی نکند، توده جامعه نیز حتی اگر تمایل به همراهی کردن داشته باشد، از این کار استنکاف میکند.
ارسال به دوستان
اخبار
بازگشت پیکرهای پاک 63 شهید دفاعمقدس به وطن
پیکرهای مطهر تازه تفحص شده ۶۳ شهید دفاعمقدس پنجشنبه از طریق مرز شلمچه به کشور بازگشت. فرمانده کمیته جستوجوی مفقودین نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در آیین تحویل این پیکرها در شلمچه گفت: پیکرهای این شهدا پس از ۲ ماه تلاش مستمر در مناطق فکه، شلمچه، جزایر مجنون و شرق دجله پیدا شد.
سردار پاسدار سیدمحمد باقرزاده افزود: این شهدا در عملیاتهای والفجر مقدماتی، خیبر، بدر، کربلای ۵، کربلای ۸ و تک دشمن در شلمچه در سال ۶۷ به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. وی افزود: پیکرهای مطهر این شهدا در اسرع وقت برای شناسایی به تهران منتقل میشود و پس از تعیین هویت به خانوادهها تحویل خواهد شد. همچنین اجساد ۵ کشته عراقی دفاعمقدس نیز به مقامهای این کشور تحویل شد. پیکرهای مطهر ۵۵ شهید گلگونکفن دوران دفاعمقدس نیز دیماه سال ۹۹ همزمان با سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) با ۷۶ جسد عراقی در مرز شلمچه در جنوب غرب خوزستان مبادله شد.
***
سفر نخستوزیر کرهجنوبی به ایران ۲۲ و ۲۳ فروردین
سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه از سفر نخستوزیر کرهجنوبی به ایران در روزهای ۲۲ و ۲۳ فروردین خبر داد. بر اساس اعلام سخنگوی وزارت امور خارجه، «چون سی کیونگ» در روزهای ۲۲ و ۲۳ فروردین برای دیدار با مقامات جمهوری اسلامی ایران و گفتوگو درباره موضوعات دوجانبه از جمله موضوع محدودیتهای غیرقانونی ایجاد شده برای دسترسی به منابع بانک مرکزی در این کشور به تهران سفر خواهد کرد. خطیبزاده افزود: هماهنگیهای فنی برای نهایی کردن جزئیات سفر در دست پیگیری از سوی ۲ طرف است. گفتنی است نخستوزیر کرهجنوبی در این سفر علاوه بر مذاکره با اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور کشورمان با محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز دیدار و گفتوگو خواهد کرد. همچنین دیدار دوستانه با علی لاریجانی، مشاور مقام معظم رهبری نیز با توجه به پیشینه روابط ۲ مقام ایرانی و کرهای در برنامه این سفر قرار دارد. چندی پیش رسانههای کره از سفر نخستوزیر این کشور به تهران خبر دادند. در همین باره سخنگوی وزارت امور خارجه روز دوشنبه ۱۶ فروردین در نشست خبری درباره این سفر بیان کرد: درخواستی ارائه شد و ما از این سفر استقبال کردیم. مسائل تعیین جزئیات فنی سفر در حال اتمام است و به محض نهایی شدن آن را اعلام میکنیم.
* آزادی نفتکش توقیف شده کرهجنوبی
وزارت خارجه کرهجنوبی در بیانیهای خبر از آزادسازی نفتکش «هانکوک چیامی» (هانکوک چیمی) به همراه ناخدا و ۱۲ خدمهاش داد. سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در همین زمینه اظهار داشت: در پی تکمیل تحقیقات درباره تخلف کشتی کرهای و بنا به درخواست مالک و دولت کره برای آزادی کشتی، دستور آزادی کشتی از سوی دادستان صادر شد. وی افزود: عدم سوءسابقه ناخدا و کشتی در زمینه تخلف در منطقه، زمینه نگاه مثبت دادستان را فراهم کرد. خطیبزاده خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری با سواحل طولانی در خلیجفارس و دریای عمان، بر رعایت کامل مقررات دریایی از جمله مقررات ناظر بر حفظ محیطزیست تاکید دارد و هر گونه تخلف در این زمینه را رصد و پیگیری میکند. نفتکش کرهجنوبی با نام تجاری «هانکوک چیامی» صبح ۱۵ دیماه سال ۱۳۹۹ به دلیل نقض پروتکلهای زیستمحیطی، توسط نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توقیف شده بود. سپاه پاسداران هنگام توقیف نفتکش مذکور در توضیح درباره این رویداد گفته بود هانکوک چیامی از مبدا بندر «الجبیل» عربستان سعودی عازم بمبئی در هند بوده اما به دلیل نقض قوانین زیستمحیطی توقیف شد.
***
امیر عبداللهیان:
نقض برجام از زمان اوباما کلید خورد
دستیار ویژه رئیس مجلس در امور بینالملل با بیان اینکه بیتردید اوباما در زمان خود نقض برجام را کلید زد، گفت: ترامپ نامتعادل که محصول لیبرال- دموکراسی شکستخورده آمریکا بود نیز چهره واقعی آنها را نشان داد. حسین امیرعبداللهیان، دستیار ویژه رئیس مجلس در امور بینالملل با شفیق دیوب، سفیر جمهوری عربی سوریه در تهران دیدار و گفتوگو کرد. امیرعبداللهیان در ابتدای این دیدار گفت: آمریکا با اعمال تحریمهای اقتصادی، تحت عنوان قیصر، جنگ تروریستی علیه سوریه را اکنون با ابزار تروریسم اقتصادی اعمال میکند. وی با اشاره به روابط ریشهدار، دوستانه و برادرانه جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عربی سوریه گفت: سوریه در خط مقدم جبهه مقاومت است و جمهوری اسلامی ایران با قدرت در کنار سوریه خواهد ماند. امیرعبداللهیان با اشاره به سیاست غیرسازنده و مداخلهجویانه آمریکا در منطقه و جهان افزود: اصرار آمریکا برای مذاکره با جمهوری اسلامی ایران پدیده جدیدی نیست. ما هم با دموکراتها و هم با جمهوریخواهان آمریکا مذاکره کردیم. وی یادآور شد: حاکمان کاخ سفید فقط ماسک خود را تغییر میدهند، ولی آشکارا پیمانشکنی و خیانت میکنند. اوباما در دوره خود نشان داد بهرغم استفاده از دستکش مخملی، دندانهای خونآشامی علیه ملت ایران دارد و صرفا دنبال سیاست مذاکره برای مذاکره بود. دستیار ویژه رئیس مجلس در امور بینالملل افزود: بیتردید اوباما در زمان خود نقض برجام را کلید زد. ترامپ نامتعادل که محصول لیبرال- دموکراسی شکستخورده آمریکا بود نیز چهره واقعی آمریکا را نشان داد.
ارسال به دوستان
نشست کمیسیون مشترک برجام با ارائه گزارش فنی به پایان رسید؛ مذاکرات بعدی، چهارشنبه
ادامه مذاکره، تداوم شائبهها
گروه سیاسی: نشست کمیسیون مشترک برجام در وین روز گذشته پایان یافت. ارائه گزارش رایزنیهای فنی صورتگرفته در جلسات گروههای کارشناسی «لغو تحریم» و «هستهای» مهمترین دستور کار این نشست بود.
همچنین نمایندگان اتحادیه اروپایی به عنوان هماهنگکنندههای جلسات کارشناسی، نتیجه رایزنیهای کارشناسان ایران و کشورهای 1+4 را به اعضای کمیسیون مشترک گزارش کردند. در پایان این جلسه، توافق شد جلسه آینده کمیسیون در سطح معاونان روز چهارشنبه آتی (۲۵ فروردین) در وین برگزار شود و بلافاصله در چارچوب گروههای کارشناسی، رایزنیهای فنی و تخصصی به صورت فشرده جهت تهیه و ارائه فهرست اقداماتی که باید از سوی همه طرفها در حوزه رفع تحریم و اقدامات هستهای برای احیای برجام صورت گیرد، ادامه یابد.
سیدعباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه و رئیس هیأت ایرانی، در این نشست ضمن تاکید بر اراده جمهوری اسلامی ایران برای ادامه تعاملات جدی، گفت: این امر منوط به مشاهده اراده سیاسی و جدیت در طرفهای مقابل است، در غیر این صورت دلیلی برای ادامه مذاکرات وجود نخواهد داشت. معاون وزیر امور خارجه مجددا تاکید کرد: لغو تمام تحریمهای آمریکا که در دوران رئیسجمهور گذشته آن کشور وضع شدهاند، گام ضروری برای احیای برجام بوده و تنها پس از راستیآزمایی لغو این تحریمها، ایران آمادگی دارد اقدامات جبرانی خود را متوقف کرده و به اجرای کامل برجام بازگردد.
عراقچی پنجشنبه گذشته نیز در گفتوگو با پرس تیوی با بیان اینکه تا وقتی آمریکا تمام تحریمهای خود را لغو نکرده و به برجام برنگشته باشد، هیچ یک از فعالیتهای هستهای ایران بویژه در حوزه غنیسازی نه متوقف میشود و نه حتی روند کاهشی پیدا میکند، اظهار داشت: غنیسازی ۲۰ درصد ما اکنون با سرعتی حتی فراتر از سرعتی که مجلس شورای اسلامی در قانون خودش پیشبینی کرده بود، پیش میرود و مواد غنیشده ۲۰ درصد در حال تولید است. وی همچنین با بیان اینکه گفتوگوهای ما با اروپاییها، روسیه و چین ادامه دارد، گفت: اینکه بعضا گفته میشود این گفتوگوها با اروپاست و اروپاییها هم از آن سو با آمریکا صحبت میکنند، صحیح نیست. ما اینجا با مجموعه کشورهای عضو فعلی برجام یعنی ۳ کشور اروپایی، روسیه و چین و اتحادیه اروپایی که هماهنگکننده برجام است، مذاکره میکنیم و آنها هم از سمت دیگر با آمریکاییها به شیوهای که خودشان میدانند، گفتوگو و نتایج را منتقل میکنند.
کاظم غریبآبادی، سفیر و نماینده کشورمان در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و از اعضای هیات مذاکرهکننده جمهوری اسلامی که در مذاکرات وین نیز حضور دارد، در گفتوگو با پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به بیان مواضع جمهوری اسلامی در مواجهه با گزینههای غرب پرداخت و گفت: خلاصه حرف و موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال بازگشت آمریکا به برجام این است که این جمهوری اسلامی ایران نبود که تعهداتش تحت برجام را نقض کرد؛ ایران نهتنها به تمام تعهداتش تحت برجام پایبند بود، بلکه این آمریکا بود که تعهداتش را نقض کرد و سیاست خصمانهای را علیه ملت ایران در پیش گرفت؛ چنانچه آمریکاییها قصد بازگشت به برجام را دارند، باید تمام تحریمها را به صورت عملی لغو کنند بهگونهای که جمهوری اسلامی ایران بتواند آنها را راستیآزمایی کند. در واقع رفع تحریم روی کاغذ آن هم به صورت صوری برای ما مطرح نیست، بلکه مشاهده اثرات عملی رفع تحریمها، بسیار اساسی و کلیدی است. تنها در این صورت است که جمهوری اسلامی ایران آمادگی دارد به تعهدات خود تحت برجام بازگردد. غریبآبادی در بخش دیگری از این گفتوگو در پاسخ به این پرسش که منظور ایران از تحریمها شامل کدام تحریمهاست، اظهار داشت: تحریمهایی که باید برداشته شود، کاملا مشخص است. اولا، تمام تحریمهایی که برابر برجام لغو شد ولی دولت آمریکا مجددا آنها را اعمال کرد، باید لغو شود. ثانیا، دولت ترامپ برخی تحریمهای جدید علاوه بر تحریمهایی که تحت برجام لغو شده بود، وضع کرد. این تحریمها هم باید لغو شود. ثالثا، تحریمهایی هست که به بهانههای غیرهستهای وضع شد که این تحریمها هم باید به صورت کامل رفع شود. دیپلمات کشورمان در بیان مفهوم راستیآزمایی تحریمها گفت: مفهوم راستیآزمایی این است که مثلا جمهوری اسلامی باید در حوزه فروش نفت بتواند قراردادهای نفتیاش را منعقد و نفتش را صادر کند و منابع مالی درآمدش را از طریق کانالهای بانکی به داخل منتقل کند یا مصارف دیگری را برای آن در نظر بگیرد. یا در حوزه بانکی بتواند تراکنشهای مالیاش را از کانالهای مالی مختلف انجام بدهد. تنها در این صورت است که میتوان اطمینان حاصل کرد لغو تحریمها دارای اثرات عملی است.
غریبآبادی درباره احتمال خلف وعده آمریکا نیز اظهار داشت: درباره اتخاذ برخی تدابیر برای جلوگیری از احتمال خلف وعده آمریکا هم همانگونه که سیاست جمهوری اسلامی ایران است، اولا باید آمریکا تمام تحریمها را لغو کند و بعد از راستیآزمایی، جمهوری اسلامی ایران به تعهدات برجامی خودش بازخواهد گشت. ثانیا، اگر آمریکا بخواهد مدتی بعد از بازگشت به برجام خلف وعدهای داشته باشد، این موضوعی است که الان در گفتوگوها طرح شده و در حال بررسی است که باید چه اقداماتی در حوزه تعهدات فنی ایران انجام شود و چگونه این تعهدات انجام شود که اگر احتمالا یکی از طرفها خلف وعدهای داشت یا متعاقبا و بعدا به تعهداتش عمل نکرد، اینگونه نباشد که فقط جمهوری اسلامی ایران از قبل به تعهداتش عمل کرده باشد. این موضوعی است که کاملا تحت بررسیهای فنی انجام شده و گزینههای مختلفی هم مطرح شده است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|