|
تغییر ساعت ۲ بازی تیم ملی ایران در لیگ ملتهای والیبال
دور مقدماتی لیگ ملتهای والیبال ۷ خردادماه آغاز خواهد شد. ملیپوشان والیبال ایران در نخستین بازی خود روز جمعه مقابل تیم ملی ژاپن صفآرایی خواهند کرد. چند روز مانده به شروع مسابقات، ساعت بازی تیم ملی مقابل تیمهای ایتالیا و آمریکا تغییر کرد. در برنامه اولیه تیم ملی کشورمان باید از ساعت ۲۲ مقابل ایتالیا و از ساعت ۱۸:۳۰ مقابل آمریکا صفآرایی میکرد که طبق اعلام جدید باید به ترتیب از ساعت ۱۹ و ۲۰:۳۰ مقابل ایتالیا و آمریکا قرار گیرد.
ارسال به دوستان
هواداران فوتبال ایران و انگ زدن به قهرمانیهای هم
فوتبال بیلذت
هواداران پرسپولیس روز شنبه به نشانه اعتراض در مقابل فدراسیون فوتبال حاضر شدند تا اعتراض خود به احکام انضباطی صادر شده علیه این تیم را نشان دهند. پس از بازی پرسپولیس - سپاهان و همچنین داربی تهران، اختلافات بین مسؤولان فوتبال و هواداران این تیمها به اوج خود رسیده و حالا فضای فوتبال ایران بیرون از زمین داغتر از داخل آن شده است. حواشی ۲ بازیای که نقش تعیینکنندهای در قهرمانی لیگ داشتند، همچنان در بیرون از زمین ادامه دارد و حالا با صدور احکام انضباطی، جدلها با اعتراضات هواداران پرسپولیس به نقطهای جدید رسیده است. حالا همه در این فوتبال معترضند و احساس وجود بیعدالتی در فوتبال ایران به اوج خود رسیده است. اعتراضات هواداران سرخابی در مقابل ساختمانهای باشگاهها یا نهادهایی چون مجلس، وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال تبدیل به رویهای عادی شده و هر از گاهی چند ده هوادار یکی از این ۲ تیم با اعتراض خود خبرساز میشوند. شاید وابستگی فوتبال در ایران به نهاد دولت عامل اصلی این اعتراضات تلقی شود اما نمیتوان از این موضوع نیز بسادگی گذشت که فوتبال برای بخش مهمی از مردم ایران نقشی فراتر از یک سرگرمی صرف را دارد.
4 قهرمانی پرسپولیس در سالهای اخیر و کوتاه ماندن دست سایر مدعیان از جام لیگ برتر باعث شده بخشی از هواداران سایر تیمها بویژه هواداران رقیب سنتی قرمزها، احساس کنند در فوتبال ایران بیعدالتی رخ میدهد و با خاص دانستن پرسپولیس، این باشگاه را برخوردار از حمایتهای پشتپرده بدانند. احساس وجود بیعدالتی در فوتبال ایران در سالهای اخیر تشدید شده و حالا تاثیرات خود را در اعتراضات عریان در مقابل نهادهای تاثیرگذار نشان میدهد. در چنین شرایطی که فضای فوتبال ایران پر از اتهامزنی و رجزخوانی شده و مسؤولان و مربیان و بازیکنان تیمها بیش از آنکه در حال صحبت درباره مسائل فنی باشند در حال متلکگویی و جواب دادن به یکدیگرند، از هواداران فوتبال چه انتظاری میتوان داشت؟
همین هم میشود که برآیند شعارهایی که در تمام اعتراضات سالهای اخیر مطرح شده، سرشار از اتهامزنی بوده است. اینکه وزیر پرسپولیسی است یا استقلالی، فدراسیون قرمز است یا آبی یا اصفهانی و... شعار است و بس.
چند سال است آبیها میگویند اراده دولت بر قهرمانی پرسپولیس است و قرمزها دائم از این میگویند که دولت و فدراسیون نمیخواهند تیمشان قهرمان شود و آنها با حضور بموقع خود و اعتراض جلوی این اتفاق را گرفتهاند. اما آیا اوضاع بیرون از زمین فوتبال در ایران تا این حد بر مسائل فنی داخل زمین تاثیرگذار است که هوادار فوتبال را برای اعتراض به خیابان میکشاند؟
در سالهایی که سپاهان ۳ بار پشت سر هم قهرمان لیگ برتر شد نیز همواره ادعاهای اینچنینی درباره باند اصفهانیها در فدراسیون و تاثیر آنها بر قهرمانی سپاهان مطرح میشد. آنجا نیز قهرمانیهای متوالی سپاهان باعث به وجود آمدن اعتراضاتی به این موضوع شده بود اما اوضاع بدبینی به نتایج فوتبال تا حد امروز و سالهای اخیر حاد نشده بود. اینگونه نبود که صدور یک حکم انضباطی و محرومیت یک جلسهای یکی دو بازیکن، هواداران تیمی را به اعتراض در مقابل فدراسیون و شعار دادن بکشاند. پس چه شده که در سالهای اخیر کوچکترین تصمیم داور در زمین یا نهاد انضباطی در بیرون از زمین با عینک بدبینی و توطئه نگریسته میشود؟ چرا تا این حد فوتبال در ایران به بیرون از زمین کشیده شده است؟ چرا پذیرش تصمیمات نهاد تصمیمگیرنده و نهاد بیطرف در درون و بیرون زمین تا این حد سخت شده است؟
شاید همه چیز به قهرمانیهای پیاپی پرسپولیس ارتباط داده شود اما حالا با پیوستن هواداران پرسپولیس به این فضا، چه تضمینی است که حتی با قهرمانی سپاهان در پایان فصل، کمی این فضای بدبینی تلطیف شود؟ هواداری که در مقابل انگ دولتی خوردن به تیمش، حالا اعتقاد به بیعدالتی علیه تیمش دارد و از همین الان فرض را بر این گذاشته که هدف فدراسیون قهرمان نشدن تیمش در انتهای فصل است، مستعد این است که برای فصلهای بعد نیز هر نتیجهای غیر از قهرمانی تیمش را نپذیرد.
در این صورت دیگر چه لذتی از فوتبال میتوان برد؟ در این صورت اصلا دنبال کردن فوتبالی که در آن اغلب هواداران قائل به بیعدالتی سیستماتیک هستند، منطق و توجیهی دارد؟ آیا اگر این فضا تلطیف نشود، فوتبال آن جنبههای مهم اجتماعی خود و کارکردهای مثبتش را از دست نمیدهد؟ آیا فوتبال ملی با ادامه این روند تضعیف نمیشود؟
و یک سوال اساسی دیگر: چرا یک بار این اعتراضات برای تیم ملی انجام نشده است؟ چرا وقتی مدیریت تیم ملی و تامین امکانات آن از جمله برگزاری بازیهای دوستانه ضعیف است، هواداری در این فوتبال به نشانه اعتراض خیابان مقابل فدراسیون یا وزارت ورزش را گز نمیکند؟ پس باید به خیلی چیزها شک کرد.
ارسال به دوستان
نیمنگاه آلکنو به سکوی لیگ ملتهای والیبال
سرمربی روس با کسی شوخی ندارد!
امیررضا امیرینژاد: اخلاقیات «ولادیمیر آلکنو» به گونهای است که به نظر میرسد این سرمربی روس از سکوی لیگ ملتهای والیبال به آسانی نخواهد گذشت. لیگ ملتهای ۲۰۲۱ در حالی در شهر ریمینی ایتالیا برگزار خواهد شد که این رقابتها سال ۲۰۲۰ به دلیل شیوع کرونا لغو شد. قرار است مرحله مقدماتی لیگ ملتها در گروه مردان هفتم خرداد آغاز شود و تا دوم تیر به مدت ۲۷ روز ادامه داشته باشد. ملیپوشان ایران که خود را برای رقابتهای لیگ ملتها آماده میکنند، در سالن خلوت آزادی مشغول تمرین هستند. ولادیمیر آلکنو، سرمربی جدید تیم ملی والیبال ایران بیشتر روی تفکر و آمادگی ذهنی بازیکنان کار میکند. به گفته آلکنو در زمان کم باقیمانده تا مسابقات لیگ ملتها و المپیک، او نمیتواند بحثهای اصلاح تکنیک را جلو ببرد و برای همین قصد دارد روحیه ملیپوشان را در بالاترین سطح ممکن نگه دارد. آلکنو که در بدو ورود با سعید معروف و چند تن از ملیپوشان صحبت کرد، به این نتیجه رسید افزایش روحیه بازیکنان در اولویت قرار دارد و سعی کرد روی همین موضوع کار کند، هر چند در مقاطعی او به اصلاح تکنیک بازیکنان هم پرداخت. آلکنو که هدایت تیم زنیت کازان را بر عهده داشت، از باخت متنفر است. او پس از باخت عصبی میشود بویژه اگر بازیکنی کمکاری کند. آلکنو گفته بعد از المپیک از دنیای والیبال خداحافظی میکند و این موضوع تنها یک علت دارد؛ او نمیتواند توان ۱۰۰ درصدی خود را برای هدایت تیمها بگذارد و برای همین از دنیای والیبال خداحافظی خواهد کرد تا به استراحت بپردازد. آلکنو بارها به رسانههای روسیه گفته اگر در بازی توان ۱۰۰ درصدی خود و بازیکنان را مشاهده نکند، بسیار عصبی میشود. حتی او در تیم زنیت کازان با هیچ بازیکنی شوخی نداشت و بلافاصله پس از کمکاری بازیکنی، او را از زمین بازی بیرون میکشید یا سعی میکرد با گفتوگو این مشکل را حل کند. آلکنو به جنگندگی بازیکنان اعتقاد دارد و از اینکه بازیکنی کمکاری کند، بشدت عصبانی میشود و او را از تیم کنار میگذارد. این موضوع هم در اردوی تیم ملی دیده شده و برای همین بازیکنان با تمام توان و جدیت در حال تمرین هستند. سرمربی روس معتقد است در بازیهای بزرگ باید به بازیکنان باتجربه بازی داد، بنابراین میتوان گفت اگر اتفاق خاصی نیفتد و مصدومیتی پیش نیاید، از الان ترکیب تیم ملی والیبال در المپیک قابل حدس است. تنها نگرانی آلکنو مصدومیت بازیکنان قبل از المپیک است، چرا که رقابتهای لیگ ملتها بسیار فشرده است و برای همین احتمال مصدومیت بازیکنان بالا میرود. برای همین سرمربی روس والیبال ایران جوانان کمتجربه را هم با خود به لیگ ملتها خواهد برد تا در صورت خستگی بازیکنان باتجربه، به جوانان بازی دهد. آلکنو میداند در المپیک کار سختی دارد، بنابراین او نیم نگاهی به سکوی لیگ ملتها دارد. به نظر میآید این سرمربی روس که کارنامه بسیار درخشانی در والیبال دارد، براحتی از سکوی لیگ ملتها نمیگذرد؛ هر چند او اعلام کرده بازیهای لیگ ملتها جنبه تدارکانی دارد اما طبق اخلاقیات آلکنو باید گفت برای این مربی بازی تدارکاتی هم مهم است، چرا که او پس از باخت در هر رقابتی بشدت عصبانی میشود. آلکنو در گذشته به رسانههای روس گفته بود: «متأسفانه من هرگز یاد نگرفتم شکست را قبول کنم و این یک عیب بزرگ در کار مربیگری است. شکستها از درون من را میخورند و روز بعد، پیروزیها را فراموش میکنم». سرمربی روس ایران کلا از شکست متنفر است و دوست ندارد در هیچ رقابتی حتی تدارکاتی شکست را پذیرا باشد. همین اخلاق آلکنو باعث شده او با هیچ بازیکنی شوخی نداشته باشد و از آنها تنها بهترین عملکرد را بخواهد. ***
تست کرونای والیبالیستهای مسافر «ریمینی» منفی شد
با منفی شدن تست کرونای تمام اردونشینان تیم ملی والیبال مردان ایران، این تیم با ترکیب کامل ۲۵ نفره خود به ریمینی ایتالیا (محل برگزاری لیگ ملتها) اعزام شد.
بر اساس مقررات لیگ ملتها، تیمهای حاضر در این پیکارها باید هنگام ورود به ایتالیا تست منفی کرونای اعضای خود طی ۴۸ ساعت پیش از ورودشان به ایتالیا را همراه داشته باشند که نتیجه تستهای تیم ملی ایران، نشاندهنده اعزام کاروان ایران به این رقابتها با ترکیب کامل (۲۵ نفره) است. امیر خوشخبر، سرپرست تیم ملی با تقدیر ویژه از عملکرد دکترسیامک افروزی، پزشک و تراپیست تیم ملی که مامور بهداشت ایران در جریان مسابقات لیگ ملتها نیز نام گرفته، به روابط عمومی فدراسیون والیبال گفت: دقت و جدیت افروزی در رعایت سختگیرانه پروتکلهای بهداشتی مربوط به ویروس کرونا طی اردوهای مختلف تیم ملی، مهمترین عاملی است که سبب شده تیم ایران در سلامت و ترکیب کامل به ریمینی اعزام شود. سلامت و کامل بودن تیم اعزامی، کارنامه مثبتی است که افروزی از خود به جا گذاشته است. وی افزود: افروزی را علاوه بر امور تخصصی که در تیم ملی بر عهده دارد، به عنوان مامور بهداشت هم به فدراسیون جهانی معرفی کردهایم تا در جریان لیگ ملتها بتواند به نمایندگی از تیم ایران درباره آنچه به شیوهنامههای ویروس کرونا در طول مسابقات اختصاص دارد، با کادر برگزاری رقابتها همکاری کند. مامور بهداشت عنوان تازهای است که فدراسیون جهانی الزام کرده همه تیمها باید یکی از اعضای کادر همراه خود را با این عنوان به کمیته برگزاری معرفی کنند تا در زمینه دریافت آخرین دستورالعملهای مربوط به کرونا و تهیه و ارائه گزارشهای مورد نیاز کمیته برگزاری از تیم با کمیته برگزاری همکاری کند.
سعید معروف، سیدمحمد موسوی، پوریا فیاضی، امیر غفور، میلاد عبادیپور، محمدطاهر وادی، مسعود غلامی، رضا عابدینی، علی شفیعی، علیاصغر مجرد، صابر کاظمی، بردیا سعادت، امیرحسین اسفندیار، میثم صالحی، مرتضی شریفی، محمدرضا حضرتپور و آرمان صالحی ۱۷ بازیکن اعزامی ایران به لیگ ملتها و ولادیمیر آلکنو (سرمربی)، توماسو توتولو (دستیار اول)، محمدرضا تندروان (دستیار دوم)، دکتر سیامک افروزی (پزشک، تراپیست و مامور بهداشت)، مهدی خباز (بدنساز)، نوید مشجری (آنالیزور) و مانلی کسرایی (مترجم) اعضای کادر فنی تیم ملی در این پیکارها خواهند بود. سرپرستی تیم ملی نیز بر عهده امیر خوشخبر است.
ارسال به دوستان
جو ملتهب کشتی و سهمیهای به نام ایران
محبی میتواند مدعی باشد؟
نفر دوم سنگین وزن جام تختی مدعی شده سهمیه المپیک را خودش گرفته و باید به او فرصت کشتی گرفتن در جام لهستان داده شود، اما آیا میتواند برای المپیک مدعی باشد؟ مسابقات جام تختی در رشته کشتی آزاد پنجشنبه در سالن 12 هزار نفری آزادی در حالی برگزار شد که کادر فنی تیمهای ملی و فدراسیون کشتی از قبل اعلام کرده بودند این رقابتها مرحله اول انتخابی جهانی 2021 نروژ خواهد بود. همین مساله نشان میداد نفراتی که به آنها برای حضور در جام تختی سهمیه داده شده، دیگر شانسی برای حضور در المپیک ندارند و صرفا از اینجا به بعد برای رسیدن به دوبنده تیمملی در جهانی پیش رو تلاش خواهند کرد. کادرهای فنی تیم ملی که چند ماه بعد از مسابقات جهانی 2018 بوداپست مسؤولیت را برعهده گرفتند، از همان وقت اعلام کردند آغاز فرآیند المپیکی ایران از مسابقات جهانی 2019 نورسلطان است؛ مسابقهای که نخستین سهمیههای المپیک در آنجا توزیع شد و قرار بود سال بعدش نیز المپیک برگزار شود اما به خاطر کرونا همه چیز یک سال عقب افتاد. با این وجود استارت کار المپیکی هر ۲ تیم آزاد و فرنگی از نورسلطان زده شد و تعدادی از نفرات از همان وقت در جمع مدعیان قرار گرفتند. در مورد یدالله محبی که بعد از نایبقهرمانی در جام تختی اخیر عنوان کرده او نیز باید در جمع مدعیان المپیکی حضور داشته و به عنوان کسی که سهمیه المپیک را گرفته، به او نیز باید شانس حضور در تورنمنت لهستان داده شود، باید دید در این مدت چه عملکردی داشته و آیا میتواند همچنان به دنبال شانس المپیک باشد؟ با همان متر و معیار تعریفشده - به درست و غلطش کاری نداریم- که چندین مسابقه بینالمللی و همچنین عملکرد نفرات در لیگ برتر و انتخابی رودررو که پیش از جامجهانی صربستان و به امید برگزاری جهانی بلگراد به انجام رسید، ملاک انتخاب تیم المپیک قرار گرفت، یدالله محبی شانسی برای حضور در مسابقات جهانی نورسلطان نداشت، این پرویز هادی بود که باید در این رقابتها شرکت میکرد و اگر بدشانسی نمیآورد، شانس مسلم کسب سکو در جهانی 2019 بود. او در انتخابی تیم ملی هم کمیل قاسمی را شکست داده و هم شکست را به یدالله محبی تحمیل کرده بود اما در آستانه اعزام به قزاقستان، به دلیل آسیبدیدگی از ناحیه کمر اعلام کرد تیم ملی را همراهی نمیکند. همان وقت نام یدالله محبی به عنوان کشتیگیری که در جهانی 2017 پاریس نیز حضور داشت و همچنین امیرحسین زارع، قهرمان جوانان جهان برای جایگزینی هادی مطرح شد و در نهایت کمیته فنی با توجه به تجربه بیشتر محبی، او را به زارع جوان که چند ماه بعد شایستگیهایش را با شکست بزرگان سنگین وزن جهان نشان داد، ترجیح داد و او به جهانی نورسلطان رفت. محبی مثل پاریس نتوانست انتظارات را برآورده کند و در آن رقابتها در جایگاه هشتم قرار گرفت و تیم ملی با طلای حسن یزدانی و پنجمی رضا اطری تنها به ۲ سهمیه 86 و 57 کیلوگرم رسید. چند ماه بعد از جهانی نورسلطان، اواخر بهمنماه از سوی اتحادیه جهانی یک خبر خوب اعلام شد مبنی بر اینکه با مثبت شدن دوپینگ کشتیگیران سنگین وزن سوریه و ازبکستان، یدالله محبی از جایگاه هشتمی به پنجمی رسیده و سهمیه المپیک را گرفته است؛ اتفاقی که البته جایگاه تیمی ایران را نیز یک پله تغییر داد و شاگردان محمدی از چهارمی به سومی رسیدند. بعد از کسب سهمیه البته باز هم یدالله محبی حرف اول سنگین وزن را نزد و رقابت همچنان بین پرویز هادی و امیرحسین زارع بود. در ادامه نیز امین طاهری با اولی در مسابقه انتخابی به جمع مدعیان المپیکی اضافه شد، در حالی که پرویز هادی نیز شکست برابر حریفان جوانش را تجربه کرده بود. علاوه بر اینکه در کشتی سهمیه به اسم فرد نیست و به اسم کشور است، یدالله محبی در مدت اخیر هرگز در قامت یک مدعی جدی سنگین وزن در هیچ مسابقهای ظاهر نشده است، هر چند به تایید کارشناسان شرایط و فاکتورهای فنی و فیزیکی مدعی شدن را در خود دارد. ضمن اینکه او حتی در جام تختی که ملاک انتخاب تیم جهانی است، به مقام اول نرسیده و مقابل عباس فروتن، جوان 21 ساله مازندرانی تن به شکست داده است. در اینکه یدالله محبی به لحاظ اخلاقی یکی از بهترینهای کشتی ایران است که قابلیتهای فنی زیادی هم دارد، شکی نیست اما در برهه کنونی با توجه به عملکرد ۲ سال اخیر این کشتیگیر و شکستی هم که در جام تختی داشته، باید دید بر چه اساسی مدعی است چون سهمیه المپیک را گرفته، باید در لهستان محک زده میشد. اکنون جو کشتی به واسطه تعدد پیجهای فیک در فضای مجازی و توهین و فحاشی به ارکان فنی و کشتیگیران مدعی بشدت ملتهب است. در این شرایط از گوش شکستهها انتظار میرود پیش از مطرح کردن هر ادعایی، خودشان کارنامه ماهها و سالهای اخیرشان را مرور کنند.
جام بینالمللی زیلکوفسکی لهستان در رشته آزاد 18 و 19 خرداد برگزار میشود که در 125 کیلوگرم امین طاهری و امیرحسین زارع به این رقابتها اعزام خواهند شد.
ارسال به دوستان
یک حکایت از چندین حکایت معدن
مالک شیخی: همه عناوین شغلی وقتی میخواهند از سختی شغل خود بگویند، شغلشان را با کار در معدن مقایسه میکنند. اینگونه که معمولا جملهشان را با این ترجیعبند تکراری شروع میکنند: «این شغل بعد از کار در معدن، دومین شغل پرخطر دنیاست!»
اما منظور از سختی کار در معدن، کدام بخش است؟
هفته اول خردادماه که از سال ۱۳۶۷ به عنوان هفته معدن در کشور ما شناخته میشود، فرصتی است برای پرداختن به این سختترین شغل دنیا. به این طبقه نجیب!
اینکه کدام بخش از معادن به عنوان سختترین بخش معرفی میشود، قطعا شامل صاحبان پایتختنشین این معادن که در «اندرزگو و فرحزادی و وزرا و سمیه» ساکنند، نخواهد بود. بیشک مقصود از سخت بودن معادن شامل سهامداری که سالی یک بار با ماشین شاسیبلند به معدنش سرکشی میکند نیز نمیشود. بلکه سختی کار در معدن را با معیار جان باختن کارگران مظلومی باید بررسی کرد که طی ۲ ماه گذشته از سال جدید، ۳ حادثه دردناک را پشتسر گذاشتهاند:
۲ کشته در معدن «زغال سنگ طزره دامغان»، ۲ کشته در «معدن نمک نیشابور» و ۲ کشته در حادثهای که در «معدن باجگیران شهرستان کیار» رخ داد و داغی دیگر بر دل خانوادههای این زحمتکشان بیادعا گذاشت.
طبق اعلام مرکز آمار، معادن ما سالانه 40-30 کشته بر اثر حادثه دارند اما مرکز پژوهشهای مجلس سال گذشته نتایج تحقیقات خود در معادن را با این جمله اعلام میکند: «آمار دقیقی از حوادث معادن موجود نیست!»
این بیخبری از معادن، تنها مختص آمار حوادث آن نیست. اگر کمی دقت کنیم پی خواهیم برد که گویی معادن حریم ممنوعه است و عامدانه قرار است همه چیز در هالهای از بیخبری پیش برود به طوری که مسؤولان همیشه آماده ما نیز که در تمام مناسبتها پیام تبریک و تسلیت صادر میکنند و تلویزیون نیز به نحو مقتضی به آن میپردازد، نه خبری از انبوه پیامهای ایشان به مناسبت هفته معدن دیده میشود نه پیام تسلیت برای جانباختگان مظلوم این صنعت. گویی اصلا مناسبتی به این نام وجود ندارد.
هدف از نگارش این سطور بیان آمار معادن نیست لیکن ضمن ادای دین به تمام کارگران خاموش معادن، پرداختن به مقدمهای پدیدارشناسانه از آنچه در حاشیه معادن ما میگذرد، خالی از لطف نخواهد بود.
شاید بیان این مطلب کمی تلخ باشد اما تقریبا ۸۳ درصد معادن کشور ما، همجوار مناطق محروم روستایی هستند. حال آنکه ۲۰ درصد صادرات غیرنفتی ما متعلق به صنایع معدنی است. نسبت اعداد را با محرومیت مناطق اطراف آنها مقایسه کنید.
تلختر آنکه طبق پژوهشهای گروه تحقیقاتی شهید خوشنویس، در ایران روستاهایی وجود دارند که در کنار معادن بزرگ اما در فقر مطلق زندگی میکنند (تاکید میکنم فقر مطلق!).
این پدیده اسفبار نیاز به ادله و پژوهشهای پیچیده ندارد و کافی است هر کس ذرهای انصاف داشته باشد بعد از طی مناطق صعبالعبور، سری به مناطق معدنی خراسان و کرمان بزند و به معنای واقعی کلمه، «معدن ثروت» را در جوار «معدن فقر» مشاهده کند.
از آنجا که مناطق پیرامونی پروژههای معدنی کشور نیز عموما بکر و از شهرهای بزرگ دور هستند، لذا ضمن آنکه متقاضیان شغل در این مناطق فراوانند، فرصت شغلی دیگری هم برای خود متصور نیستند. به همه این موارد، جبر معیشت، ضعف در اطلاع از قانون توسط کارگران، کاهش قدرت چانهزنی کارگران و قانونگریزی صاحبان معادن را اضافه کنید.
همین دلیل کافی است تا با هر شرایطی - ولو سخت و طاقتفرسا - در این معادن مشغول به کار شوند و صدای این طبقه در دل خاک خفه شود؛ طبقه مظلومی که خاکآلود میشوند تا خاک وطن آلوده نباشد و رویشان سیاه میشود تا ایران روسیاه نشود!
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|