|
مدافع استقلال واکسن ایرانی تزریق کرد
تزریق واکسن ایرانی بهصورت آزمایشی و داوطلبانه طی روزهای گذشته شروع شده و برخی فوتبالیستهای داخلی نیز در این طرح شرکت کردند. محمد دانشگر، مدافع استقلال یکی از بازیکنانی است که به صورت داوطلبانه برای تزریق واکسن ایرانی اقدام کرد. او به مرکز ویژه دریافت واکسن رفت و دوز اول این واکسن را تزریق کرد. دانشگر در حمایت از واکسن ایرانی این کار را انجام داده و قرار است یکماه دیگر برای دریافت دوز دوم اقدام کند.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطنامروز» با سید کاظم اولیایی درباره واگذاری سرخابیها به بخش خصوصی
عقل داشته باشند، واگذار نمیکنند
زهره فلاحزاده: خبر واگذاری ۱۰ تا ۱۵ درصدی سهام باشگاه استقلال از طریق فرابورس پیش از اتمام دولت روحانی، منجر به بلند شدن صدای اعتراض بسیاری از کارشناسان، پیشکسوتان، مدیران سابق و هواداران این تیم شده است. وزارت ورزش اعلام کرده است این باشگاه بدون بدهی وارد بورس خواهد شد؛ برای تیمی که در این سالها، یک روز را بدون بدهی سپری نکرده، این گفتهها کمی عجیب و دور از ذهن تصور میشود. البته استقلال در ماههای آینده با پروندههایی که در فیفا دارد، بدونشک باز هم با بدهیهای سرسامآور مواجه خواهد شد که همین موضوع میتواند باشگاه را در صورت فروش سهام در فرابورس با ضرر و زیان روبهرو کند. «وطنامروز» برای بررسی شرایط موجود استقلال و نحوه واگذاری آن با سید کاظم اولیایی، مدیرعامل اسبق باشگاه استقلال گفتوگو کرده است.
***
اولیایی درباره فروش ۱۰ تا ۱۵ درصدی سهام استقلال در فرابورس و بخش خصوصی توضیح مفصلی داد: الزام است فوتبال ما که حرفهای دنبال میشود، خصوصی اداره شود. عقل و منطق هم همین را میگوید اما نحوه خصوصی کردن باشگاهها چند ایراد اساسی دارد؛ اول اینکه ۱۶ تیم در سطح لیگ برتر داریم اما مگر میشود برای ۲ باشگاه استقلال و پرسپولیس یک نسخه مستقل بنویسیم و برای دیگر باشگاهها فکر اساسی نکنیم. ۲۰ سال است فوتبال ما حرفهای شده است و مجلس باید قانون میگذاشت که همه باشگاهها در یک چارچوب رقابت کنند. الان برخی باشگاههای ما به بخشهای صنعتی و تولید وصل هستند و برخی هم کلا هزینهشان از طریق ملت تامین میشود. پس اساسا طرحی از نظر من قابل قبول است که شامل همه باشگاهها باشد. طرحی که هم سالهای سال است در کشور دارد اجرا میشود و هم طرحی است که در قوانین خصوصیسازی منظور شده و مرکز پژوهشهای مجلس هم آن را مطالعه کرده و جواب داده است. آن هم «پیمان مدیریت» است. دوم منابع درآمدی برای ادامه حیات باشگاههاست. در حال حاضر ما منابع درآمدی برای باشگاهها پیشبینی نکردهایم و راههای آن هم مسدود است. در حال حاضر هم باشگاههای ما بدهکاریهای پنهان دارند. ما میخواهیم بخشی از سهام این باشگاهها را بفروشیم و پول آن را به خزانه بریزیم، یعنی باشگاه بدهکار را بدهکارتر کنیم. آن وقت میآییم میگوییم وضعیت باشگاه مطلوب میشود. چگونه این باشگاه را که این همه بدهی پنهان (پرونده پادوانی، مدافع سابق-درخواست ۹ میلیون دلار کرده؛ استراماچونی مربی فصل گذشته- ۱/۴ میلیون یورو که در حال حاضر در فیفاست؛ بدهی باشگاه به مرحوم منصور پورحیدری و...) دارد، بیاییم به سهامداران بفروشیم؟ مورد دیگر واقعیت اجتماعی ما است که بزرگترین مشکل ما هم است؛ اینکه در ۲۰ سال گذشته مدیران ناکارآمد در باشگاهها داشتیم که تیم را با بدهیهای سنگین و وضعیت نامطلوب مواجه کردند.
پس برای تغییر وضعیت باشگاه باید نسبت به انتخاب مدیران این امید را داشته باشیم که مدیران اهل و مناسب انتخاب شوند. در صورت واگذاری هر درصدی از سهام هم فروخته شود، باز هم مدیران را باید دولت تعیین کند. یعنی در هنوز رو همان پاشنه سابق میچرخد. نمونهاش هم شرکتهای سایپا و پیکان است که تنها ۲۰ درصد از سهام این ۲ باشگاه را در اختیار دارند اما باز هم انتخاب مدیرعامل و هیأتمدیره با دولت است. یعنی با همین ۲۰ درصد دولت بر این ۲ شرکت حاکمیت دارد. باشگاه استقلال هم همینگونه خواهد شد. پس اگر با فروش چند درصدی سهام به بخش خصوصی، دولت بخواهد مدیر تعیین کند، هیچ چیز تغییر نخواهد کرد غیر از اینکه دیگر جوابگویی هم ندارد.
اولیایی در پاسخ به این سؤال که آیا این یک نمایش از دولت روحانی نیست که در واپسین روزهای حضورش بحث خصوصیسازی را پررنگ کرده است، گفت: دولت برای اینکه انجام وظیفه کرده باشد، سندسازی کرده و در اختیار سازمان خصوصیسازی گذاشته است. از آقایان میخواهم اسنادی را که میگویند درست است و در اختیار سازمان بورس قرار دادهاند منتشر کنند.
اولیایی در ادامه تصریح کرد: دولت اصراری به باشگاهداری ندارد. چون به قدری خرابکاری شده که دیگر تحملش را هم ندارد. در حال حاضر هم وزارت ورزش هیچ نقشی در این رابطه [خصوصیسازی] ندارد. سازمان خصوصیسازی اسناد را برای شورای ارزشگذاری بورس ارسال کرده و اصرار دارد از آنجا اسناد عبور کند.
حالا این موضوع را یا کارشناسان نمیپذیرند یا اگر قبول کنند، تأسف میخوریم چون فردا مسؤولیت اجتماعی آن بر عهده خود سازمان خصوصیسازی خواهد بود. توپ الان در زمین سازمان خصوصیسازی است که نباید به این حرفها اعتماد کند؛ یعنی یک معضل عظیمی درست و سهامدارانی را انتخاب کند که از پس فردا برای سود خودشان بلند شوند و بروند جلوی سازمان خصوصیسازی و علیه سازمان خصوصیسازی و بورس شعار دهند. چون من، شما و همه کارشناسان میدانیم هر کسی سهام این ۲ تیم را در این شرایط بخرد، هیچ نوع امیدی به سودآوری ندارد. ما باید بیاییم اول باشگاه را بالانس کنیم و بعد واگذار کنیم. باشگاه ما عملا ورشکسته است.
مدیرعامل اسبق استقلال در ادامه در رابطه با اینکه این ۲ باشگاه در این مدت کم باقیمانده از دولت روحانی، سرانجام خصوصی خواهند شد یا نه، اظهار داشت: اگر این اتفاق بیفتد خطری است که فوتبال ما را تهدید خواهد کرد. وزارت ورزش کار خودش را کرده و سندسازی هم کرده و به بخش خصوصی فرستاده است. بستگی دارد سازمان خصوصیسازی چقدر عقل، تعهد و دلسوزی داشته باشد؛ اگر بخواهد از سر باز کند، فشار بر مردم بیاورد و دلخوشی را از مردم و هواداران این ۲ تیم بگیرد، این کار را میکند و سهام این ۲ باشگاه را واگذار میکند.
ارسال به دوستان
بذل و بخشش عجیب و غیرکارشناسی در روزهای پایانی دولت
با توجه به ماههای پایانی دولت روحانی، رئیس سازمان برنامه و بودجه در جمع ورزشیها وعدههای عجیبی داد و ناگهان یاد این حوزه کاری افتاد. کمتر از ۲ ماه دیگر بازیهای المپیک توکیو برگزار خواهد شد. این در حالی است که در فاصله کوتاهی که به پایان دولت باقی مانده، وعدههای مسؤولان برای کمک مالی به ورزش و ورزشکاران از سر گرفته شده؛ از پاداشهای میلیاردی به مدالآوران المپیک گرفته تا واریز بودجه به فدراسیونهای ورزشی. آنچه همیشه در پایان دولتها دیده شده، وعدههایی است که داده میشود اما مشخص نیست با روی کار آمدن دولت جدید چقدر از آنها جامه عمل خواهد پوشید.
ورزش و به دنبال آن میدان المپیک هم جدا از جار و جنجالهای سیاسی نبوده و حالا که فرصت کمی تا این رویداد باقی مانده، مقامات سیاسی با حضور در جمع ورزشیها وعدههایی میدهند که مشخص نیست تا پایان دولت چقدر از آنها میتواند محقق شود. البته، در این میان این سوال مطرح میشود که تا امروز، آقای نوبخت کجا بوده و در واپسین روزهای فعالیت خود، چگونه شد که به یاد ورزش افتاد؟ چنین نمایشهایی که معمولا تاثیری هم ندارد، یک بازی رسانهای و موسمی است که بزودی هم از یاد میرود، چراکه فاقد راهبرد و عقلانیت است.
* ورزش در اولویت دولت روحانی؟
محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه یکی از مقامات سیاسیای است که در اردوی تیم ملی کشتی و در جمع روسای فدراسیونهای المپیکی حاضر شد و به درددلهای ورزشیها که همه از نوع مالی بود، گوش داد و در پایان گلایهها، قولهایی داد. نوبخت با اشاره به حمایت مالی و پشتیبانی از ورزش، گفت: «ما حداکثر پرداختها را در ردیف بودجه که تعیین شده، انجام میدهیم.
برخی از توزیع بودجه نیز خارج از ردیف اما بر اساس ظرفیتهای قانونی خواهد بود. من در ۸ ماه اخیر ۳ بار در جمع ورزشیها بودم و این رفتوآمدها به خاطر این است که بگوییم ورزش در اولویت است». البته سالهاست ورزشیها از چانه کوچک بودجه به ورزش میگویند اما به نظر میرسد چیزی که در دولت تدبیر و امید اهمیت نداشت، همین ورزش بود. بیتوجهی مسؤولان دولتی در کنار ناتوانی وزارت ورزش، باعث شد عملا، ورزش در دولت روحانی به موضوعی دست دوم و چندم تبدیل شود. اکنون هم با همین رویکرد، در روزهای آخر دولت یاد ورزش کردهاند و آمدهاند تا عکس یادگاری بگیرند و بروند برای همیشه تاریخ.
* عدم اجرای عدالت در ورزش
اینکه رئیس سازمان برنامه و بودجه در پایان دولت از کمک ۲۰۰ میلیاردی برای تجهیز مجموعه ورزشی آزادی و از کمک ۳۰ میلیاردی به کشتی میگوید، سوالاتی را در اذهان ایجاد میکند مبنی بر اینکه در این ۵ سال که تیمها برای المپیک آماده میشدند، کجا بودید؟ آیا حالا که یک ماه به پایان دولت مانده، این بازدیدها و قولها نمایش نیست؟ آیا قرار نیست مسؤولان سیاسی کشور به مدیریت ویرانگر خود پایان دهند و ورزش روزهای خوش مدیریتی ببیند؟ نوبخت همچنین در بازدید از اردوی کشتی از مزیتهای این رشته و همینطور فوتبال صحبت کرد که همین موضوع عدم برقراری عدالت را در دولت روحانی نشان میدهد. ووشو همانند کشتی در بازیهای آسیایی جاکارتا خوش درخشید و وزنهبرداری بیشتر از کشتی در المپیک ریو مقتدر حاضر شد؛ اینکه بودجه خاصی برای کشتی و فوتبال در نظر و رشتههای دیگر نادیده گرفته شود، درست بوده و عدالت اجرا شده است؟ بر چه مبنای کارشناسی نوبخت چنین از بیتالمال میبخشد و عکس یادگاری میگیرد؟ همین نشان از عمق تحلیل و شناخت نوبخت و البته مدیران ارشد ورزش کشور است که چنین ویرانهای را به ارث میگذارند. مدیریت سلطانیفر در وزارت ورزش بارها مورد نقد قرار گرفته، به طوری که اگر موضوع از رسمیت افتادن کابینه نبود، سلطانیفر خیلی زودتر از پایان دولت صندلی وزارت را ترک میکرد اما همین موضوع باعث شد همچنان بر مسند قدرت تکیه زند.
حالا که فرصت اندکی تا پایان دولت باقی مانده، آقای نوبخت در تلاش است با وعدههای حمایت مالی، وجهه خوبی از خود برجا بگذارد اما باید دید این وعدهها تا چه اندازه اجرایی و عملیاتی خواهد شد و البته، ورزش این سالهای رکود و رخوت و مسببان آن را فراموش نخواهد کرد.
ارسال به دوستان
گفتوگو با دکتر حشمتالله قنبری درباره سیره رهبرکبیر انقلاب اسلامی
امید در سایه مردمباوری
سیره اخلاقی و سلوکی حضرت امام(ره) که مبنای همه کنشهای سیاسی، اجتماعی، فردی و خانوادگی ایشان بود، چشمه زلال و پاکی است که هر جرعه از آن، سیرابکننده عطش حقجویان خواهد بود. اگرچه شرح جامع سیره اخلاقی و سلوکی حضرت امام در این مقال نمیگنجد اما سعی کردیم در گفتوگو با دکتر حشمتالله قنبری، پژوهشگر تاریخ اسلام، نگاهی اجمالی بیندازیم به خاصترین و منحصربهفردترین ویژگیهای شخصیت حضرت امام.
***
* جناب دکتر قنبری! اگر بخواهید از مجموعه فضایل اخلاقی حضرت امام(ره)، منحصربهفردترین آنها را انتخاب کنید و برای ما شرح دهید، کدام یک از فضایل ایشان را برمیگزینید؟
ابتدا به روح بلند امام بزرگوار درود مىفرستم و از خداوند متعال درخواست مىکنم بر علو درجات آن شخصیت کمنظیر و والامقام بیفزاید و ملت بزرگ ایران را در صیانت از میراث گرانبهاى او راهنما و دستگیر باشد، از شما هم به خاطر فرصتى که براى این بنده فراهم آوردید ممنونم. معمولا در مناسبتهاى مربوط به امام و انقلاب در رابطه با امام و انقلاب پرشکوه و مواریث گرانسنگ او فراوان سخن گفته مىشود و من با اجازه شما تصمیم دارم در رابطه با چند مورد از ویژگیهاى منحصر به فرد آن حضرت به اقتضاى حال و احوال این روزهاى کشور چند جملهاى را عرض کنم، چرا که معتقدم تمسک و رنگ گرفتن از ارزشها و خصایل و ویژگیهاى امام هم وظیفه ماست و هم اسباب هدایت و سعادت ماست و هم در پرتو تبیین این قبیل فضایل سره از ناسره تمییز داده مىشود. حضرت امام ۲ ویژگى ممتاز و به ظاهر متفاوت از یکدیگر را در خود جمع کرده و به معنا رسانده بود؛ یکى اتکا به خداوند متعال و خداباورى مطلق و دیگرى مردمدارى خالص و بىمنت. عبودیت و بندگى ناب امام او را به یک امت واحد تبدیل کرده بود. خودش به تنهایى نماد و نشان حقایق توحیدى و اسلامى بود و با عمل جامع به مقررات بندگى و عبودیت به رکن جریان مواج تدینخواهى و ایمانطلبى در میان پیروان همه مکاتب توحیدى تبدیل شد. او در خداباورى و اعتماد به الطاف الهى چنان ظرفیتى پیدا کرده بود که از یک سو جز اراده و حاکمیت حق متعال را باور نداشت و از طرف دیگر در عین عظمت و عزتى که خدا به او مرحمت فرموده بود، هیچ شأن و موقعیت و منزلت خاصى را براى شخص خودش قائل نبود.
ضمن اینکه در ذیل این عبودیت و اخلاص کمنظیر حتى براى یک لحظه نه تنها از اعتماد و ارادت ناب او به مردم به عنوان عیالالله کم نشد، بلکه مردم را عالیترین سرمایه الهى براى طهارت اجتماعى و صیانت از ارزشهاى اسلامى و انسانى مىدانست. از روزی که علم مجاهدت را برافراشت تا روزى که از دنیا رفت، این ۲ ویژگى استثنایى در امام حتى براى یک لحظه دچار تزلزل و تخفیف نشد. این ۲ ویژگى منحصر به فرد امام را در موقعیتی قرار داد که با تب امام، جامعه ملتهب مىشد و نظم و نسق معمول دولتمردان و مهتران آحاد طبقات جامعه از هم مىپاشید و اساسا فکر زندگى بعد از امام براى همگان سخت و غیرقابل تصور شده بود. اما وضعیت خود امام فرق مىکرد، او عمق و وسعت این همه دلبستگى را درک کرده بود اما بندگى مخلصانه او را چراغ راه و سند هدایت و ارتقای ایمان مردم قرار داده بود.
زمانی که امام به علت عارضه قلبى در بیمارستان بسترى شد و در معرض نگاههاى نگران و دلهاى مضطرب مقامات کشور قرار گرفت، آنها را با عبارتهایى ساده اما پرمغز دلدارى داد و فرمود: قوی باشید، احساس ضعف نکنید، به خدا متکی باشید؛ اگر با هم بودید، هیچ کس نمیتواند به شما آسیبی برساند. این توصیه و رهنمود امام تعارف نبود، نسخه هدایت بود که قوىترین و ظریفترین نشانههایش از زندگى خود امام قابل استخراج بود. عبودیت پروردگار باعث شده بود از هیچ غیرخدایى هراس نداشته باشد.
* این ویژگی حضرت امام، در سرتاسر تصمیمهای سیاسی ایشان مشهود است؛ ممنون میشوم از باب نمونه به یکی از این موارد اشاره بفرمایید.
اگر خاطر شریفتان باشد، در زمان دولت موقت، لانه فساد و جاسوسى آمریکا به تسخیر دانشجویان مومن و مسلمان پیرو خط امام در آمد که اقدام مهمى بود. خانه تیمى کدخداى جهان در روزگارى تصرف شده بود که در دنیا کسى فکر تصرف قهوهخانه آمریکایى را نمىکرد چه برسد به تسخیر مهمترین سفارتخانه آمریکا در منطقه غرب آسیا! جنجال بزرگى در دنیا به راه افتاد، هیبت و هیمنه استکبارى آمریکا در هم کوبیده شده بود و به قول امروزیها کلیدواژه پساآمریکا در روز تسخیر لانه جاسوسى وارد قلمرو علوم سیاسى دنیا شد و باور کردند مىشود صولت آمریکا را هم شکست. آقاى نخستوزیر و اغلب وزراى دولت موقت با اقدام انقلابیون دانشجویان نه تنها مخالف بودند، بلکه به سختى دچار خوف و اضطراب شدند. سران دولت موقت نگران وقوع جنگ با آمریکا بودند و عمیقا اعتقاد داشتند در هر شرایط و با هر وضعیتى که آمریکا تعیین مىکند، باید با سران نظام سلطه همراهى و تعامل کرد. اشکال آنها این بود که تفاوت بین «تعامل» و «تسلیم و پذیرش تحقیر» را به آن صورتى که انقلاب به انقلابیون آموخته بود درک نمىکردند. آن روز هم اغلب سران دولت موقت ارتباط با آمریکا حتى به قیمت تحقیرپذیرى و به ذلت نظام سلطه تن دادن را نشانه نوعى رشد و تعامل مدرن و سیاسى به حساب مىآوردند. شیوه رفتار انفعالى دولتیها باعث شد مراتب به امام گزارش شود: آقا اسلام و سرنوشت کشور به خطر افتاده! ناوها و هواپیماهاى آمریکایى وارد منطقه شدهاند و ما هم قدرت مقابله با آنها را نداریم! امام با همان متانت استثنایىشان حرفها را که عموما مواضع رسمى دولت موقت بود شنیدند و در پاسخ سوال کردند: آیا شما از آمریکا میترسید؟! اگر نمىترسید جاسوسهایشان را نگه دارید. همه دولتمردان باید این درس را از امام بگیرند و توجه داشته باشند امام مرعوب عظمت پروردگار بود و به همین اعتبار نه تنها از نظام سلطه و قدرتهای ظالم و حاکم بر دنیا نمىهراسید، بلکه آنها را تحقیر مىکرد تا غیرت دینى و انسانیت و شجاعت احیا شده با انقلاب انگیزه نشو و نما و بالندگى بیشتر را از دست ندهد. عنایت داشته باشید شرایط آن روز ما و آمریکا از زمین تا آسمان با شرایط امروز متفاوت است، آن روزها آمریکا یک امپراتورى مقتدر و بلامنازع بود که با استکبارىترین شیوه ممکن به دنیا چنگ انداخته بود اما امروز یک ابرقدرت رو به افول است که هر روز آثار شکست و انزوا و اضمحلال آن در ابعاد مختلف قابل رصد است.
منطق امام، منطق قرآن بود: وَ مَا لَنَا أَلَّا نَتَوَکَّلَ عَلَیالله وَ قَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا؛ چرا به خدا توکل نکنیم در حالی که او راه را به ما نشان داده است؟ امام حقا اینگونه بود و وعده خداوند متعال هم در باره او تحقق پیدا کرد: إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَاالله ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَهُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ.
* آقای دکتر! با توجه به شرایط انتخاباتی کشور، خالی از لطف نیست اشارهای داشته باشید به سیره حضرت امام(ره) در مواجهه با دولتها و انتخاب رؤسای جمهور از سوی مردم.
بله! یکی از روشهاى حکیمانه حضرت امام در حکمرانى اسلامى حمایت و پشتیبانى آن حضرت از ارکان نظام جمهورى اسلامى مخصوصا دولتهاى حاکم بود، در شرایطى مانند شرایط انقلاب ما و جمهورى اسلامى که استقلال کشور، صیانت از عزت و عظمت مردم، با دشمنى و ستیز ظالمانه و همهجانبه نظام سلطه مواجه است، اداره کردن دولت و تمشیت نظام اجرایى کشور کار بسیار سختى است. کسى که بر اساس قانون اساسى کشور و با اقبال و انتخاب مردم در جایگاه عالى نظام اجرایى کشور تکیه مىکند، با مشکلات عدیده و شرایط سختى روبهرو مىشود، البته رئیس دولت در ارائه برنامه، انتخاب و گزینش وزرا و مدیران ارشد صف و ستاد دولت، در اجراى برنامهها، هم از اختیارات قانونى وسیع برخوردار است، هم امکانات فراوان کشور در اختیار اوست اما نیازها و ضرورتهاى کشور و محدودیتها و تنگناهاى خواسته و ناخواسته فراوانى هم پیش روى او و دولتش است؛ حالا فتنهها و شیطنتهاى دشمنان تابلودار انقلاب و ایران، انتظارات بجا و نابجاى منتقدان خیرخواه و بدخواه داخلى را هم به آن اضافه کنید. عمل به این وظایف سنگین و گسترده به سادگى ممکن نیست. روش امام این بود که به خاطر مصالح بالاتر و آرامش و امنیت کشور از دولت قانونى که منتخب مردم است ولو اینکه مورد اعتماد و انتخاب شخص ایشان نباشد حمایت کند. امام با اصل و فرع دولت موقت که پیشنهاد و منتخب شوراى انقلاب بود موافقت نداشت اما دست حمایت خود را تا استعفاى آقاى بازرگان از سر و پشت دولت برنداشت، بنىصدر هیچ گاه مورد اقبال و اعتماد امام نبود اما وقتى با اقبال مردم به ریاست جمهورى برگزیده شد، امام به احترام انتخاب مردم حکم وی را تنفیذ کرد و تا زمان صدور راى عدم کفایت او از سوى مجلس شوراى اسلامى، بنىصدر و دولت او را تضعیف نکرد. حضور آقایان بنىصدر و بازرگان خسارتهاى غیر قابل جبرانى را به بار آورد اما امام در عین حال با ارائه شاخص و معیار آنها را به سوى خیر و صلاح دعوت مىکرد و از حمایت آنها دریغ نمىکرد. در انتخاب و تحمیل قائم مقام رهبرى هم وقتى با زمینهسازیها و تمهیدات عجیب و غریب عدهاى، خبرگان منتخب مردم آیتالله منتظرى را در جایگاه جانشینى آن حضرت قرار دادند، باز هم امام به رغم مخالفت قلبى با انتخاب خبرگان، راى و نظر منتخبان مردم را پذیرفت و تاریخ معاصر ما به روشنى نشان داد نظر و راى امام حکیمانه و تشخیص او درست و اقدام و راى خاص و عام مردم در تشخیص فرد منتخب اشتباه بود اما امام از پشتیبانى آنها مضایقه نکرد.
* به عبارت دیگر حمایت امام از دولتها به معنای تأثیر عملکرد دولتها نبود، درست متوجه شدم؟
بله! حمایت امام، حمایت و صیانت از راى مردم بود نه تأیید افراد منتخب! از برکات شگفتانگیز امام و خلف صالح و تربیتیافته عظیمالقدر مکتب تربیتى اسلام و امام این است که فرصت اشتباه کردن را از دیگران نگرفتند تا اعتماد به نفس ملى آسیب نبیند، به راى مردم احترام گذاشتند، هزینههاى سنگینى هم به کشور تحمیل شد اما انتخاب به انتخاب، مردم ورزیدگى و مهارتهاى بیشترى را در تعیین سرنوشت خود به دست آوردند و امروز به رغم دروغپردازیهاى دشمنان انقلاب اسلامى و بىانصافیها و بىدقتیهاى برخى شخصیتهاى محترم و وفادار به انقلاب، جمهوریت نظام در سایه اسلام و رهبر انقلاب اسلامى تحکیم پیدا کرده است. این روشمندى نورانى بعد از امام نیز با همان شدت و خلوص ادامه پیدا کرد. این شیوه امام راه و شیوه درستى بود و با همان درستى و صداقت تا به امروز ادامه پیدا کرده است.
آنچه نباید از آن غفلت کرد، این موضوع مهم است که نباید اشتباهات بزرگ و کوچک دولتها را به ریش نظام بست و نباید فرصت ایجاد شود تا در کمال ناجوانمردى و بىمروتى گلایهها و دلسردیهاى مردم از سوء رفتار و سلوک غیراسلامى و غیرملى احتمالى برخى دولتها و دولتمردان را به حساب ناامیدى مردم از نظام اسلامى جا بزنند. گاهى اوقات این فتنهانگیزیها با تظاهرات و اظهارات به ظاهر خیرخواهانه به سطح جامعه منتقل مىشود. وقتى ناتوانى و ناکارآمدى و خودپسندى و رفتارهاى زشت و تبعیضآمیز و ناصواب را از یک مقام عالى اما منتخب مىبینند، مىگویند: خب! ما اشتباه کردیم، چرا آقا وارد عمل نشدند و این آدم بىکفایت را برکنار نکردند؟! این سوال هم سوال بیجایى است و هم توقع نامربوطى است؛ مردم با علم و آگاهى و با آرای فراوان آن فرد را براى ریاست بر خود برگزیدهاند. قانون اساسى این حق را براى آحاد مردم سزاوار به رسمیت شناخته و ولایت فقیه نیز همین قانون اساسى را که مورد اعتماد و تصویب مردم قرار گرفته امضا کرده است. مگر مى شود آرای میلیونى مردم را نادیده گرفت؟ قضاوت دنیا درباره کشور و مردمسالارى دینى ما چه مىشود؟ این سوءرفتارها با عزل برگزیده مردم اصلاح نمىشود، راه درمان این بیمارى مزمن هوشیارى و دقت مردم و انتخاب درست است.
* آقای دکتر! این روزها عدهای مدام این گزاره را تکرار میکنند که مردم مشارکت پایینی در انتخابات خواهند داشت و این نشانه دلسردی مردم از نظام خواهد بود؛ نظر شما درباره این ادعا چیست؟
عدهاى که خودشان عامل بىاعتمادى مردم بودهاند، در نهایت دریدگى ۲ چشم خودشان را از طریق دوربینهاى تلویزیونى و فضاى مجازى به چشم مىدوزند و مىگویند اعتماد مردم به حکومت کم شده است و در انتخابات شرکت نمىکنند. این حرف و سخن نابجا و ظالمانه و اهانت به ملت ایران و فریب افکار عمومى است. مردم ایران مسلمان هستند و همیشه تسلیم امر خدا و حقایق الهى و آزاده بودهاند و براى تاسیس و حفظ نظام اسلامى هم هزینههاى سنگینى را پرداخت کردهاند، نشانه اعتماد مردم به نظام و اسلام و انقلاب و ولایت، رفتار آنها در مشایعت دست بریده قاسم سلیمانى به اثبات مىرسد، اعتماد مردم به نظام در روزهاى سخت انقلاب به نمایش درآمده است؛ در نهم دیماه سال ٨٨، در صیانت و دفاع از حریم اهل بیت، در حضور باشکوه در صحنهها و روزهاى مهم مربوط به انقلاب و اسلام. به این مردم اهانت نکنید، آدرس غلط ندهید، موضع مردم روشن است و امروز هم که شامههاى کرونازده و گوشهاى سنگین بعضیها متوجه ناراحتى و گلایهمندى مردم شده است، بروند و علت ناراحتیهاى مردم را از زبان خود مردم بشنوند، یأس و نومیدى مردم متوجه ناکارآمدى شماست، رفتار و کردارهاى غلطى که در دوران ریاست از خود نشان دادید و مردم را از اعتماد به امثال شما بازمىدارد. بىاعتمادى مردم متاثر از تصمیمات غلطى است که 8 سال با امید به کدخدا و باز کردن مرزهاى کشور به روى محصولات خارجى هزاران تولیدکننده را به نیستى کشید و صدها هزار شغل را از بین برد و در نتیجه بخش بزرگى از جوانان کشور دچار افسردگى و بیکارى شدند، بساط تاسیس خانه و خانواده برچیده شد و ازدواج دختران و پسران این مرز و بوم را به یک خاطره تبدیل کرد. ناراحتى مردم از ناتوانى در اداره امور زندگى متاثر از تصمیمات خلقالساعه و غیرکارشناسى و ناامیدکننده شماست، مردم از تبعیض و بىعدالتى به تنگ آمدهاند، مردم از رانتخوارى و فسادهاى وقیح به تنگ آمدهاند، لطفا مساله را درست طرح کنید تا نتیجه درست را به دست آورید و اگر فرصتى براى اصلاح در اختیار شما قرار گرفت اراده جبران داشته باشید. مردم از نظام اسلامى و ولایت و دین مایوس نیستند، انصاف و شرف انسانى حکم مىکند کسانی که اسباب دلسردى و پریشانى و اضطراب مردم را فراهم آوردهاند، مسؤولیت کمکاریها و غلطکاریهاى خود را شجاعانه بپذیرند. کسانی که اعتماد مردم و حمایت بىشائبه امام و رهبر عظیمالشان را خرج مآلاندیشیهاى غلط و تشخیصهاى اشتباه و مشاورههاى بىخاصیت اطرافیان خود کردند، امروز نباید طلبکار باشند. مردم و رهبرى نظام اسلامى در سایه تعالیم قرآن و اهل بیت اعتماد به دشمن را خلاف عقل و شرف دانستند، لذا دلخوش داشتن به لبخندهاى معنادار دشمن و داشتههاى نقد کشور را به پاى وعدههاى دروغ و دور دشمن ریختن، حاصل امامناشناسى و امامتگریزى هدفدارى بود که امروز در قالب کوچکتر شدن سفرههاى مردم و از دست رفتن فرصتهاى گرانبهاى توسعه کشور پیش روى ماست. حضرت امام فرمودند: وقتی دشمن از انسان تعریف کند و دشمنی نکند، انسان در خودش شک میکند. وقتی بدگویی میکند و فشار میآورد، انسان خوشحال میشود و اطمینان پیدا میکند که راه درست است. اینها معیارهاى امام بود که برخى از ما فراموش کردیم و امروز انقلاب و اسلام را به خاطر بىمبالاتیهاى خودمان محکوم مىکنیم؛ این عمل خلاف شخصیت و شرافت انسانى است.
چندی پیش رهبر معظم انقلاب فرمودند رئیسجمهور باید روحیه امیدوار داشته باشد، به نظر میرسد امروز جامعه ما بیش از هر زمان دیگری به امید نیاز دارد. ممنون میشوم نگاهی اجمالی داشته باشید به سیره حضرت امام در امید دادن و انگیزهبخشی به جامعه.
امیدبخشی به جامعه یکى دیگر از ویژگیهاى منحصر به فرد امام بود؛ امام حتی در سختترین شرایط روح امیدواری مبتنی بر ایمان را در مردم و مسؤولان زنده نگاه مىداشت و یأسآفرینى در جامعه را به عنوان یک منکر بزرگ مورد تقبیح قرار مىداد. ایشان امیدوارانه و واقعبینانه از آرمانهاى بزرگى مانند مبارزه با استکبار، مبارزه با فقر و حرکت به سوى اعتدال مبتنى بر عدالت، استقلال کشور و صیانت از شعار «نه شرقی نه غربی» حمایت مىکرد و راه برونرفت از معضلات و مشکلات را اعتماد به مردم و ظرفیتهاى ملى مىدانست و این مواضع شعار سیاسى نبود، اعتقاد عمیق و مبتنى بر عقل و علم و عزت و لازمه حتمى غلبه بر تحریمها و تنگناها بود. هیچ شیطان و مستکبرى تحریم را با مذاکره و تمنا و من بمیرم؛ تو بمانى برنداشته است. تا مظاهر قدرت و اقتدار از درون جامعه نجوشد، دشمن از تحریم و ضربه زدن به نظام اسلامى و مردم شجاع و مستقل و انقلابى دست بر نخواهد داشت. از نگاه امام تضعیف روحیه مردم و تحقیر و به حساب نیاوردن تواناییها و ظرفیتهاى ملى در زمره بدترین نوع خیانتهاست.
* اگر نکتهای را به عنوان تکمله بحث دارید، بیان کنید.
بله! مایلم به یکی دیگر از ویژگیهای حضرت امام اشارهای گذرا کنم. از مهمترین ویژگیهاى امام که خداوند آن را جامع بسیارى از کمالات و فضایل عظیمه امام قرار داده بود، ندیدن خود و دیدن خدا در تمام شئونات زندگى بود: «در میان شما باشم یا نباشم نگذارید انقلاب به دست نا اهلان و نامحرمان بیفتد»؛ نفرمود نگذارید دولت به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد، چون با افتادن دولت به دست نااهل و نامحرم مردم و کشور دچار مشکل مىشوند و در فرآیند خدمتگزارى و رونق کشور اختلال به وجود مىآید اما اگر نااهل و نامحرمى با دستاویز قرار دادن ارزشهاى انقلابى ـ اسلامى صحنهگردان زندگى مردم شود، نه تنها دولت و کشور، بلکه اعتقادات دینى مردم را به نابودى خواهد کشاند و جعل و خرافه و تحریف را به نام خدمتگزارى و عدالتخواهى و زهد جایگزین فتنههاى دشمن علیه اسلام و مسلمانان خواهد کرد. شما حرف دشمن را از حلقوم او مىشنوید. بقیه عرایضم بماند براى فرصتی دیگر.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|