|
جلسه سری در پنتاگون
فالگیر: تا همه قهوههاشون رو نخورن آینده رو نمیگم.
فرمانده ارتش: وزیر دفاع بیا بیرون از زیر میز، اون قهوه رو بخور تا تانکم رو در نیاوردم.
وزیر دفاع: امنه؟
فرمانده ارتش: تا الان آره.
فالگیر: خیل خب دیگه نگفتم تهشم بلیس.
وزیر دفاع: چی میبینی؟ برگردیم افغانستان؟
فالگیر: فنجونم میخوردی. هیچی نمیبینم.
کف پاتو بیار ببینم. اَه اَه ببر، ببر. تو بختت کوره. افغانستان و غیره هم نداره هر جا بری پَسِت میفرستن.
فرمانده نیرو زمینی: آخه سربازای من جاشون عوض میشه بدخواب میشن.
فرمانده نیرو هوایی: سربازای منم هواشون عوض میشه ...
فرمانده نیرو دریایی: سربازای منم که آب به آب میشن ...
فرمانده ارتش: ای بابا تانکم رو در میارما. ببین ته اون فنجونا چند نوبت دیگه سفر میبینی؟ حالا افغانستان نشد یه جا دیگه.
فالگیر: من تا کف سلول بنیادیتونم نگاه کردم هیچی نیست، خالیِ خالیه.
فرمانده ارتش: مگه میشه؟ ما این همه سرباز رو کجا بفرستیم سیر شن؟
وزیر دفاع: زندان مخفیامون رو چجوری پر کنیم؟
فرمانده نیرو زمینی: اصلا ما نباشیم کی تو عروسیهاشون گوله در کنه؟
وزیر دفاع: اگه ما نباشیم که بچههاشون رو بفرستیم تو کوچه واسه پاکسازی تلههای انفجاری، افغانستانیهای زیادی میمیرنا! بذار برگردیم!
فالگیر: فعلا که هیچ سفری براتون نمیبینم. حالا جلسه بعد یکم بیشتر واریز کنین شاید یه جزیرهای چیزی براتون کشف کردم.
فرمانده ارتش: پس من یه تانک برمیدارم.
ارسال به دوستان
جانومه نور دو چشمانومه
خود کلمه افغانستان، وقتی به عنوان اسم کشور استفاده میشود، خیلی چیز نویی است و کمتر از صد سال سن دارد.
پشتونها بهعنوان گروهی از اقوام بزرگ (که ادای بزرگترین قوم را درمیآورند) خودشان خودشان را با این نام، به معنای دقیق «سوز و ناله» (چرا واقعا)، میشناسند.
اولینبار امانالله خان پادشاه متجدد و رضاخان و آتاتورکِ افغانستان، که او هم پس از سفر اروپا شل شد؛ اشارات ریزی به این نام کرد. اما کشور «افغانستان» رسما در دوره محمد ظاهر شاه، آخرین پادشاه این کشور، وارد ادبیات سیاسی جهان، کتاب جغرافی دوم راهنمایی و نقشه روی دیوار ادارات دولتی شد.
حالا چرا افغانستان واقعا؟ از آنجا که خود ظاهرشاه، به عنوان پدر فامیلبازی افغانستان محسوب میشود (که بعضیها به اشتباه «پدر افغانستان» ترجمهاش کردهاند)، نام کشور نیز با تکیه بر یک قومیت (طبعا فامیلهای خودش)، گذاشته شد و آخرش صلوات هم فرستادند.
نکته جالب در افغانستان این است که تقریبا تمام حاکمان این کشور، از دوره شاه و شاهبازی تا خود الان، از همین قوم پشتون بودهاند و شیوه کشورداریشان هم جلوی چشم جهانیان است و دیگر گفتن ندارد. چرا گفتم جالب؟ قیافه ایرانیها بعد از ۲ رئیسجمهور سمنانی را ببینید. خداحافظ.
با همه این حرفها؛ همیشه فارغالتحصیلان اروپایی و آمریکایی پشتون نسبت به بومیان و سایر اقوام، در چشم نیروهای بینالمللی، اولویت اصلی جهت سپردن دولتها بودهاند که کنجکاویاش به من و شما نیامده است.
شما خودتان بعد از نامزد هزاره اختیار کردن نوید محمدزاده فاز آنتیرِیسیسم برداشتهاید، پنتاگون چیزی گفت؟ به رویتان آورد قبل از آهنگ فروهر و تمسخرهای سریال سروش صحت؛ جانتان نبود، نور دو چشمانتان نبود؟
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
حواشی قبض برق نجومی علی کریمی
برق شویی!
بیهوده مباد ترشرویی بکنید
با مبلغ قبض گندهگویی بکنید
این توصیه در کتیبه کورش نیست؟
«در مصرف برق صرفهجویی بکنید»
مهدی امامرضایی
ارسال به دوستان
نگرانتم گلم!
«جان» از نظرم چو «برگ بید» است گلم!
دلسوزی من؟ کمی بعید است گلم!
آنکس که برای من مهم است فقط
چشم آبی و خوشگل و سفید است گلم!
خرجم شده تا تو را به یغما ببرم
پس مملکت تو زرخرید است گلم!
حالا که به خاک خورده پوزم، وقت
در رفتن یکهویی رسیدهست گلم!
خوشبخت تویی که دیدمت! غزه ولی
از دیده بنده ناپدید است گلم!
خوش باش اقلا نگرانت هستم
تازه نگرانیام شدید است، گلم!
ارسال به دوستان
آمریکا رها نمیکند!
حتما شنیدهاید که سربازان استرالیایی، وقتی دیدند برای اسیر افغانستانی خود در هلیکوپتر جا ندارند او را رها کردند... البته قبل از عملیات رهاسازی یک گلوله هم به سمت این اسیر رها شد که موضوع بحث ما نیست!
آمریکاییها اصلا اینطور نیستند. آنها هیچکس را رها نمیکنند. به هیچ وجه! بمب اتم، موشک، پهپاد و گلوله را شاید رها کنند اما انسانها را هرگز! اگر قبول ندارید یک توک پا بیایید گوانتانامو یا مثلا ابوغریب و خودتان ببینید...
آمریکا ول کنش روی انسانها اتصالی کرده! یک آمریکایی واقعی همه را به چشم مشتری میبیند و فروشنده هم نباید مشتری را رها کند! ویتنام را ببینید. خودشان برنج داشتند اما آمریکاییها میگفتند باید برنج آمریکایی بخرید. این مشتری خیلی بدقلقی کرد اما آمریکا هرگز او را رها نکرد. همین را اگر کشور دیگری میبود زود رها میکرد اما آمریکا که هر کشوری نیست!
ارسال به دوستان
چند میگیری رها کنی؟
فرض کنید صدمیلیون تومان سهام خریدهاید، حالا با یک ضرر ۱۰ درصدی سرمایهتان میشود 90 میلیون تومان. اینجا یا باید با همین ضرر کم بفروشید، یا به آینده خوشبین باشید و سهامتان را نگه دارید. اگر راه دوم را انتخاب کردهاید، الآن سرمایهتان شده است 30 میلیون تومان و با این ضرر دیگر دلتان نمیآید بفروشید.
حالا این حکایت واشنگتن است؛ واشنگتن از سال 2001 که به افغانستان حمله کرد تا الآن مجموعاً 2261 تریلیون دلار برای این جنگ هزینه کرده، بلکه یک سودی برای حکومتش کسب کند. خب متأسّفانه آمریکا در آن زمان عضو کانالهای بورسی تلگرام نبود و از شکستهای قبلیاش هم عبرت نگرفت و فکر کرد سرمایهگذاریاش در بلند مدّت جواب میدهد، پس به جای این که حدّ ضرر را رعایت کند، راه دوم را انتخاب کرد و اکنون تریلیونها دلارش بلاتکلیف مانده است.
با این تفاسیر شما جای واشنگتن باشید، افغانستان را رها میکنید؟
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
دلواپسیهای پنتاگون
درگیر نبرد گرم با او باشند
فست و فریوس! تند و پُر پَرخاشند!
هالکند درون فیلم اما اینجا
پوشک به تناند و سخت آش و لاشند!
بر مرگ کشیده اند آزادی را
الحق که پدر جد ابونقاشند
بسیار قوی، چابک و بتمن صفتند
مانند کووید، بچه خفاشند!
با این همه نیرنگ عجب نیست اگر
این قوم برادر شغالان باشند!
در باطنشان هی نگرانند شدید!
در ظاهر، بیخیال یا بشاشند
یک بچه بور میشود جایزه ات
پس هی نگو اینها چقدر عیاشند!
چون خرج دموکراسیشان بسیار است
دست خودشان نیست! کمی کلّاشند
افسوس که در این غزلم قافیه ها
کلا همه همقافیه خشخاشند!
این لشکر لیبرال هر جا بروند
در طول تمام کشورش، دموکراسی و آزادی و پیشرفت و رفاه را حاکم میکنند.
ارسال به دوستان
کی گفته از دل برود هر آنکه از دیده رود؟
حرف اضافه
آمریکا اعلام کرد ما هنوز افغانستان را رها نکردهایم و خیلی هم نگرانیم و شدیدا پیگیر پیشرویهای طالبان هستیم. او در ادامه افزود اگر ببینیم طالبان مثل برادر بزرگترش داعش خوب از پس کار برآمد که هیچ! اگرنه ما هنوز به خانه نرسیدیم و یک چای هم روی گاز نگذاشتیم، یک سوت بزنید اونجاییم. پنتاگون باز هم اضافه کرد افغانستان از جمله کشورهایی است که سربازان ما چشم باز کردند افغانستان را دیدند و از وقتی برگشتند به آمریکا غریبی میکنند. او باز هم اضافه کردنش را ادامه داد و گفت از آخرین باری که نگران افغانستان شدیم چندین سال گذشته و نگرانی ما هنوز برطرف نشده، امیدواریم طالبان طوری عمل کند که ارزشش را داشته باشد ما رنج دوری از سرزمین مادریمان را تحمل کنیم. پنتاگون همینطوری داشت ادامه میداد که ما ادامه ندادیم.
ارسال به دوستان
از اول هم پیگیر بودند!
پیگیری یکی از مهمترین ویژگیهای آمریکاییهاست که ریشه در تاریخ آنها دارد.
از همان اول، وقتی کریستف کلمب پا به قارهای گذاشت که قبل از ورود او هم در آن آدم زندگی میکرد، آنقدر پیگیر ماجرا شد که آخرش گفتند آنهایی که بودند، فرض میکنیم نبودند، پس کریستف کلمب قارهای جدید را کشف کرده است.
اما پیگیریها به همینجا ختم نشد و مهاجرین به قاره به قول خودشان جدید، گفتند، ما بلد نیستیم فرض کنیم مردم سابق نبودهاند، مردم سابق باید واقعا نباشند و آنقدر پیگیری کردند که تعداد زیادی از مردم بومی قاره که تعداد آنها را تا 250 میلیون نفر هم گفتهاند، راضی شدند نه تنها در این سرزمین جدید مهاجران نباشند که کلا در این جهان نباشند.
آمریکاییهای پیگیر که نتیجه پیگیریهای خود را دیدند، از آن به بعد تصمیم گرفتند همیشه و در همه جای جهان، پیگیر ماجرا باشند.
ارسال به دوستان
نگران نباش
همه عالم نگران تا نظر بخت بلند
بر که افتد که تو یک دم نگرانش باشی
ای صاحب فال! آدم دلنازکی هستی و روحیه لطیفی داری، به خاطر همین دائم نگران این و آن میشوی. اصلا همه کارمندان پنتاگون همینجور رمانتیک و پروانهای هستند. اما بدان و آگاه باش که عالمی به خاطر این نگرانیهای تو پدرشان درآمده است. یعنی تو نگران هر کس و هر جا که بشوی فاتحه آن را باید خواند! مردم هر روز که از خواب پا میشوند میگویند خدا به خیر کند، امروز دیگر اینها میخواهند نگران کجای دنیا بشوند! بیخیال هم که نمیشوی و هر لحظه به یک جا گیر میدهی. یکبار ویتنام، یک بار عراق، حالا هم روی افغانستان قفلی زدهای. اما بدان که این همه نگرانی هم خوب نیست جان تو. برای پوستت ضرر دارد. دبیر کل سازمان ملل که نیستی دم به ساعت نگران میشوی!
ارسال به دوستان
تشکر بدخط
شده ظرف دلم از شوق تو پُر
نوشتم نامه؛ «روحانی تشکر»
ببخشایم که در امر نوشتن
ندارم توی تاریکی تبحر!
سارا رمضانی
ارسال به دوستان
هوادار متمدن کی بودی تو؟
پس از شکست تیم فوتبال انگلیس از ایتالیا، هواداران این تیم به هواداران ایتالیا گفتند: «بعد زنگ دم ورزشگاه میبینمت!» پس از خروج هواداران ایتالیا، انگلیسیها از آنها استقبال کردند و ثابت کردند شاید در فوتبال استعداد خاصی ندارند اما انصافا در بوکس بیرقیب هستند. در این رابطه یک هوادار انگلیسی به خبرنگار ما گفت: «ما واقعا مردم مهماننوازی هستیم.» و در همین حال یک هوادار ایتالیایی را نواخت.
همچنین انگلیسیها پس از پایان بازی جشن نایب قهرمانی برگزار کردند. در این مراسم آیینی مردم ابتدا زبالههایشان را روی زمین میریزند. یک جامعهشناس انگلیسی به ما میگوید: «این عمل نمادی از دور کردن کژیها و پلیدیها از ورزش و دمیدن روح پهلوانی در آن است.» وی در پاسخ به درخواست خبرنگار که گفت: «اگه مردی یه بار دیگه این جمله رو بگو» گفت: «گیر نده ناموسا!»
سپس آنها در اقدامی هماهنگ شیشههای اتوبوسها را پایین آوردند. همان جامعهشناس قبلی در پاسخ به این سوال که: «این یکی نماد چیست؟» گفت: «نماد عصبانیت! میفهمی بعد 60 سال نتونی قهرمان اروپا بشی یعنی چی؟ اون جام حق منه، سهم منه! میفهمی؟ من... دلم... لک زده واسه اینکه یه لحظه اون جامو بغل کنم...».
ارسال به دوستان
تهران روزانه یک میلیمتر فرو میرود - جراید
این هوا
توی دود و صدا فرو رفته
توی درد و بلا فرو رفته
شهر تهران بی در و پیکر
در خودش لا به لا فرو رفته
در طلبکاری از دل دنیا
دست او بی دعا فرو رفته
شهر پر طمطراق و بیچاره
در کف ادعا فرو رفته
دود رفته توی چشم همه
آه تا انتها فرو رفته
یک میلیمتر میرود پایین؟
تا خود نا کجا فرو رفته
مشکل اسم کوچهها حل شد
گرچه او در کما فرو رفته
اهل شورای شهر خوابند و
شهر در ماجرا فرو رفته
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|