|
اقدام باارزش چهره عنواندار کشتی ایران در کربلا
علیرضا کریمی، آزادکار وزن ۹۷ کیلوگرم ایران و دارنده یک مدال نقره و ۲ برنز جهان، طلای بازیهای آسیایی و ۳ مدال طلای آسیا که همواره ارادت خود را به خاندان عصمت و طهارت ابراز کرده است، این بار در کربلای معلی حضور یافت و به زیارت حرم مطهر اباعبدالله الحسین(ع) و حضرت ابالفضلالعباس(ع) مشرف شد. کریمی در اقدامی باارزش و به نشانه ادای احترام به شهدای کربلا، به نظافت بینالحرمین پرداخت.
ارسال به دوستان
به بهانه جدا شدن ستارههای استقلال و پرسپولیس
ترکش فوتبال حرفهای
حجت شفیعی: هنوز بخشی از جامعه هواداری پرسپولیس با رفتن احمد نوراللهی کنار نیامده و هر چند بیشتر سعی شده دلخوری از او به نوع رفتنش ربط داده شود اما واقعیت آن است که نوراللهی فراتر از هر بازیکن دیگری در فصل گذشته برای پرسپولیس موثر بود و هوادار پرسپولیس خوب میداند که رفتن او بهمثابه رفتن کنعانیزادگان یا شهریار مغانلو نیست و این تیم یک ستون تاکتیکی خود را از دست داده است. برای همین هم برای این هوادار قابل قبول نیست که بازیکنی با این درجه از اهمیت، نخواهد همچون هوادار بر سر رویای قهرمانی آسیا بماند و سر بزنگاه خودش را بر تیمش ترجیح دهد.
هوادار در فوتبال دنیا جایگاه ویژهای دارد و حتی با نوع بروکراسیای که برخی باشگاههای بزرگ با آن اداره میشوند، جایگاه آنها در تدوین سیاستهای باشگاهها و استراتژیهای نقل و انتقالاتی مهم و تاثیرگذار است. در ایران نیز اگرچه باشگاهها خارج از اراده مستقیم هواداران خود اداره میشوند اما آنها با ابراز نظر از طریق فضای مجازی، زور خود را برای تنفیذ نظرات خود در ارکان تصمیمگیری باشگاهها میزنند. اما در نهایت هوادار اگرچه همیشه منت خود را برای هواداری بیجیره و مواجب بر سر مدیر و بازیکن و باشگاه گذاشته اما هیچگاه در موقعیت چالشبرانگیز «انتخاب» قرار نمیگیرد. هوادار مگر چارهای جز هواداری دارد و اینکه اصلا هوادار با پیشنهاد مالی باشگاهی دیگر برای هواداری از تیمی روبهرو میشود؟!
بازیکن یک تیم شدن به تو انتخابها، موقعیتها و چالشهایی میدهد که هوادار اصلا با آنها مواجه نمیشود. هوادار با رویا جلو میرود و بازیکن با واقعیت. برای هوادار شب را با مرور کردن چند گل خیالی در داربی فردا کاری ندارد اما بازیکن و مربی خوب میدانند برای رساندن توپ به تور حریف چه زجری باید کشید و چقدر شانس باید با تو یار باشد. هوادار معدن احساس است و بازیکن قاعدتا از آنجا که در متن حادثه قرار دارد نمیتواند رویابافی کند. زمانی که تیم عقب است و هوادار فقط دعا میکند یا ناامید شده و یا برعکس امیدوارانه منتظر گل تساوی است، بازیکن در متن واقعیت باید برای گرفتن هر توپ از این سو به آن سو بدود و آنقدر غرق در وظیفه است که فرصتی برای رویا و تفکر ندارد.
فصل نقل و انتقالات هم همین است. زمانی که هوادار یک تیم کامل با همه داشتههایش را میخواهد و چند تایی ستاره لیگ هم به آن اضافه میکند و بر سر اینکه فلانی برای دفاع بهتر است خریده شود یا بهمانی، بازیکن با پیشنهادهای بزرگ مواجه میشود. در آن حال که هوادار ترکیب ایدهآل تیم را برای فصل بعد مرور میکند و شمارههای بازیکنان را تعیین، بازیکن با پیشنهادی مواجه میشود که میتواند سطح رفاه اقتصادی او را چند پله بالاتر ببرد. همیشه هم بحث پول نیست، گاهی پیشنهادی از تیمی و کشوری میرسد که نمیتوان «نه» گفت. جایی که هوادار نهایت دردسرش برای انتخاب روی کاغذ و در خیال است، بازیکن با یک انتخاب واقعی روبهرو است. هوادار میتواند هر جای پروسه انتخاب خیالیاش دست از رویا بکشد اما بازیکن محکوم به انتخاب است و گریزی از انتخاب ندارد.
حال که مورد احمد نوراللهی تازه و دم دست است، بیایید واقعبینانه او و تصمیمش را بررسی کنیم. گروهی از او انتظار وفاداری داشتند و گروهی انتظار روراستی. در مورد اول وفاداری را که یک پدیده اخلاقی است چگونه میتوان تعریف کرد؟ اگر او وسط فصل قبل پرسپولیس را ترک میکرد و در این میان پولی هم به پرسپولیس میرسید وفادارتر بود یا حالا که انتهای فصل رفته و پولی هم به تیمش نرسیده؟! حالا که رفته بر چه پایه و منطقی از او انتظار وفاداری میرود؟ شاید هم گفته شود وفاداری که منطق نمیخواهد.
وفاداری چیزی فراتر از منطق ریاضی است. اما وفاداری در یک پدیده دستساز بشر مانند فوتبال چه معنایی دارد؟ وفاداری آن از جنس وفاداری مرد به زن، مادر به فرزند و... است؟ اصلا وفاداری در فوتبال تا امضایی روی کاغذ نیاید و پولی ردوبدل نشود چقدر مفهومی انتزاعی و خارج از موضوع تلقی میشود؟ حتی ازدواج هم که با امضا و قرارداد و بعضا ردوبدل شدن پول و هدیه همراه است ممکن است تاریخ انقضایی داشته باشد، اینکه دیگر فوتبال است و قراردادهای محدود و در نهایت چندساله نه قراردادی مادامالعمر!
هوادار اصرار دارد همچون خود که تقریبا با هزینهای اندک هوادار تیمی شده و قرارداد نانوشته قلبی مادامالعمر دارد بازیکن نیز به پای تیمش همچون او بماند بیآنکه چالشها، زحمات و قرار گرفتن در چالش «انتخاب» او را داشته باشد. بیآنکه وسوسه شود. بیآنکه گزینهای جذابتر جلویش گذاشته شود. همین هوادار اما به وقت بد بودن همین بازیکن به خود حق میدهد حکم خروج به بازیکن دهد، او را هو کند، به او ناسزا بگوید. آیا کسی به هوادار حکم خروج میدهد؟ پس در این رابطه نابرابر و با امکانات نامساوی، انتظار وفاداری داشتن به یک اندازه از سوی هوادار و بازیکن چندان معنایی ندارد و بیشتر یک آرمان در یک اتوپیای نامعلوم است. ولی باید پذیرفت اینجا «رُم» نیست و نوراللهی و بقیه هم «توتی» نیستند که پیوند و علقه با باشگاه برایشان در حد پیوند با خانواده باشد.
آنهایی که هم از روراست نبودن نوراللهی رنجور شدهاند، احتمالا نمیتوانند تصور کنند که او برای گرفتن این تصمیم چه روزهای سختی را پشت سر گذاشته است. وقتی میتوان اتهام روراست نبودن به نوراللهی زد که قبول کنیم او تصمیمش را خیلی وقت پیش گرفته بوده در حالی که میدانیم او تجربه برخی بازیکنان قبلی را با خود داشت و اگر چنین تصمیمی داشت روز اول اعلام میکرد و هیچگاه خود را وارد چالش با هواداران نمیکرد. باید پذیرفت او نیز تصمیمی دقیقه نودی گرفته و حالا برخی که برای انتخاب نوشابه زرد یا سیاه همراه با ناهار خود هم چند دقیقهای مردد میمانند، از او انتظار اعلام تصمیمش را در همان لحظه اول داشتهاند؛ هواداری که تجربه چالش «انتخاب» را ندارد و گمان میبرد تصمیمی در چنین ابعادی، باید سریع و قاطع گرفته شده باشد!
ارسال به دوستان
اخبار
بازتاب ویژه گلزنی و کمک جالب جهانبخش به فیلمبردار سوئدی
مهاجم ایرانی فاینورد در جریان دیدار تیمش حرکتی زیبا انجام داد که مورد تشویق تماشاگران قرار گرفت. تیم فوتبال فاینورد در جریان رقابتهای لیگ کنفرانس اروپا در خانه الفسبورگ سوئد به میدان رفت و با 5 گل به برتری دست یافت. در این بازی علیرضا جهانبخش عملکرد درخشانی داشت و موفق به گلزنی برای تیمش هم شد. وی در یک صحنه هنگامی که بازیکن حریف به دوربین فیلمبرداری برخورد کرد، به فیلمبردار خانم کمک کرد دوربینش را بار دیگر روی زمین نصب کند. این حرکت جهانبخش با واکنش تماشاگران همراه شد و به تشویق وی پرداختند. همین موضوع باعث شد توئیتر باشگاه فاینورد نسبت به این اتفاق واکنش نشان دهد و نوشت: به گل نیاز دارید یا کمک؟ با علیرضا تماس بگیرید. شبکه ESPN هم به تمجید از حرکت زیبای جهانبخش در قبال فیلمبردارش پرداخت. جهانبخش همچنین بعد از گلزنی با بالا بردن دست چپ خود که دستبند مشکیای روی آن بسته بود، به مناسبت تاسوعا و عاشورای حسینی، شادی نکرد و با چشمان بسته تنها دست چپش را بالا برد و دست راست را روی قلبش گذاشت.
***
فینال یورو ۲۰۲۰ «ابر پخشکننده» کرونا در انگلیس
منابع اطلاعرسانی در بریتانیا فینال یورو ۲۰۲۰ در ومبلی را «ابر پخشکننده» کرونا در این کشور دانستند. به گزارش رویترز، منابع اطلاعرسانی در بریتانیا اعلام کردند حدود ۲۳۰۰ نفر که در بازی ۱۱ ژوئیه بین انگلیس و ایتالیا در فینال یورو ۲۰۲۰ در ومبلی حضور یافته بودند، احتمالا مبتلا به کرونا بودند و ۳۴۰۴ نفر دیگر در جریان این بازی به ویروس مبتلا شدهاند. این افراد ۲ روز بعد از دیدار فینال تست مثبت کرونا داشتند و به نظر میرسد خیلی از آنها در جریان این دیدار مبتلا به ویروس کرونا شدهاند. این برای نخستین بار بود که تیم ملی فوتبال انگلیس بعد از ۵۵ سال در فینال یک رویداد مهم حضور داشت و این جمعیت عظیم در ومبلی منتظر بودند قهرمانی تیم ملی فوتبال کشورشان را ببینند که البته با شکست برابر ایتالیا در ضربات پنالتی همراه بود. به رغم افزایش موارد ابتلا به ویروس کرونا در اوایل تابستان، دولت بریتانیا ۱۹ ژوئیه بیشتر محدودیتهای مربوط به تعاملات اجتماعی و تجاری را حذف کرد. بوریس جانسون، نخستوزیر بریتانیا این روز را «روز آزادی» نامید و گفت: برنامه موفق واکسیناسیون بریتانیا به این معنی است که افراد بسیار کمتر در معرض بیماری شدید یا مرگ ناشی از کرونا قرار دارند.
***
محمد بنا با حکم رئیس فدراسیون کشتی ابقا شد
طی مراسمی در محل اردوی تیمملی کشتی فرنگی، حکم سرمربیگری محمد بنا اهدا شد. صبح شنبه طی مراسمی که با حضور علیرضا دبیر رئیس و حمید سوریان نایبرئیس فدراسیون کشتی، کادر فنی و اعضای تیم ملی کشتی فرنگی در خانه کشتی شهید صدرزاده برگزار شد، حکم سرمربیگری محمد بنا که تا پایان بازیهای آسیایی سال ۲۰۲۲ است، به وی اهدا شد. علیرضا دبیر در این دیدار خطاب به کشتیگیران و کادر فنی گفت: از وجود محمد بنا استفاده کنید و اگر مشکلی دارید، وی مانند یک پدر میتواند به شما کمک کند. وی ادامه داد: من محمد بنا را هم از نظر اخلاقی و نظم و هم از نظر فنی قبول دارم و تصمیماتی که توسط وی گرفته میشود با مشورت فدراسیون کشتی است. دبیر تصریح کرد: محمد بنا نیز چرخه انتخابی تیم ملی را رعایت میکند و کشتیگیرانی را به مسابقات میبرد که پیروز میدان باشند و اگر شما میخواهید حق خود را بگیرید، تمام حریفان خود را شکست داده و در مسابقات نیز صاحب مدال شوید. رئیس فدراسیون کشتی گفت: خوشحالم محمد بنا در کنار کشتی است، چرا که او از زندگی و زن و بچه خود زده و در اردوهای تیم ملی تمامقد در خدمت کشتی است.
ارسال به دوستان
دولت و ضرورت بازتوزیع ثروت
محمد نجارصادقی: نزدیک به یک ماه است دولت سیزدهم با کلانایده برقراری و بازگشت عدالت در تمام شئون حکمرانی و سیاستگذاری شروع به کار کرده است. مسلما یکی از سختترین ماموریتهای دولت حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی برقراری عدالت در اقتصاد است. این مهم محقق نخواهد شد مگر با اجرای سیاستهایی که در راستای بازتوزیع ثروت باشد. به دلیل ساختارهای اقتصادی شکلگرفته در اقتصاد ایران، مسلما تنها در نظر گرفتن رشد اقتصادی بهمثابه توسعه، نمیتواند پاسخگوی نارساییهای پیشآمده در عدالت اقتصادی کشور باشد.
تمام نظامهای شناختهشده جهان جهت بازتوزیع ثروت در چند دهه اخیر به دلیل سیاستگذاری اشتباه تبدیل به عکس خود شدهاند و نه تنها در بازتوزیع ثروت تاثیرگذار نبودهاند، بلکه باعث تشدید اختلاف طبقاتی نیز شدهاند. ضمن اینکه در یک دهه اخیر به دلیل تورم فزاینده ناشی از خلق نقدینگی و کاهش ارزش پول ملی نسبت به دلار، این اختلاف هر روز تشدید هم شده است. این یعنی تورم تبدیل به کاتالیزی برای ثروتمند شدن اغنیا و کوچکتر شدن سفرههای مردم شده است. این نظامها عبارتند از: مالیات، یارانه و بانک.
مالیات: در کنار اینکه از مالیات به عنوان یکی از منابع سالم برای دولتها جهت تامین هزینهها یاد میشود، نقش تنظیمگری برای هدایت یک اقتصاد به سمت عدالت اقتصادی نیز دارد. به دلیل ضعیف بودن ساختار نظارتی و نبود سامانههای شفاف اطلاعاتی، طبقههای فرودست جامعه همواره در صف اول پرداخت مالیات بوده و ایضا ذینفعان اصلی اقتصاد- که اکثر آنها هم در بخش غیرواقعی و سوداگری فعال هستند- از پرداخت مالیات معاف هستند. این روند باید هر چه زودتر تغییر کند و مالیات در جایگاه اصلی خود در اقتصاد کشورمان قرار گیرد.
یارانه: اساس وجود یارانه در هر اقتصادی حمایت از اقشار آسیبپذیر و تامین حداقلهای معیشتی زندگی آنهاست. در حال حاضر اما به دلیل گستردگی یارانهها در ایران، تبدیل به عکس خود شده؛ به طوری که هر شهروند بهرهمندی که مصرف بیشتری داشته باشد، سهم بیشتری از آن خواهد داشت. در برخی مواقع اما این اقشار آسیبپذیر هستند که یارانه در اختیار اقشار دیگر قرار میدهند. برای مثال بخش قابل توجهی از مردم توان مصرف بیش از اندازه انرژیهای مختلف را ندارند اما در یک کلان تصویر به دلیل محدودیتهای موجود انرژی، باید تبعات انرژی ارزان و پرمصرفی برخی مشترکان را پرداخت کنند.
در کنار تمام مسائل بیانشده، یارانه حتی تبدیل به بابی برای فساد و رانت زیادهخواهان نیز شده است. به عنوان نمونه، ارز ترجیحی که در سالهای اخیر با هدف کنترل قیمتها ابداع شد اما هیچ سرانجام و کارنامه شفافی از آن موجود نیست.
بانک: آخرین نظامی که در جای درست خود در ساختار اقتصادی کشورمان قرار نگرفته است، بانک است. بانکها با سهم 90 درصدی در تشکیل نقدینگی متهم ردیف اول تورم در کشور هستند. در کنار این، مدل تسهیلاتدهی و حمایتی بانکها همواره منوط به وثایق سرمایهای و مالی بوده که باعث فربهسازی طبقه توانمند شده است. طبقه متوسط و ضعیف هیچگاه توان تسهیلاتگیری از شبکه بانکی کنونی را ندارد که برای حل این مشکل باید مدل اعطای وام تغییر و از وثیقهمحوری به سمت اعتبارسنجی حرکت کند.
ارسال به دوستان
چرا تکواندوی ایران در المپیک ندرخشید؟
نابودگر!
طاهره صفری*: شکست سخت تیم ملی تکواندو در المپیک 2020 به عنوان یکی از رشتههای همیشه مدعی ورزش ایران و عدم کسب مدال در این آوردگاه مهم بینالمللی موجب شده «محمد پولادگر» که در 5 سال اخیر اختلافات عمیقی با اهالی تکواندو داشته است، مورد انتقادهای شدید دستاندرکاران و علاقهمندان این رشته محبوب رزمی قرار گیرد. پیش از این نتایج ضعیف ستارههای تکواندو در میادین بینالمللی باعث شده بود خانواده این رشته به انتقاد از پولادگر بپردازند و از لزوم تغییرات جدی در فدراسیون تکواندو بگویند که حالا با نتایج بسیار ضعیف المپیک توکیو، انتقادها دیگر صرفا به نوع مدیریت وی نیست و اغلب خواستار کنارهگیری یا برکناری پولادگرند.
* نقش مهم هیأتها در ناکامیها
دوران ریاست 21 ساله دان 7 تکواندو و داور و مربی بینالمللی این رشته 4 ماه دیگر (دی 1400) به پایان میرسد و انتظار میرود با شکستها و نتایج بسیار ضعیف 5 سال اخیر، فراری دادن بهترین مربی تکواندوی جهان(علیرضا مهماندوست)، حذف تقریبا تمام منتقدان و تفرقه بسیار میان اهالی این رشته، پولادگر دیگر نامزد ریاست فدراسیون نشود اما بعید است این اتفاق رخ دهد و وی به احتمال فراوان برای ششمین دوره پیاپی نامزد اصلی انتخابات خواهد بود! برنامهریزی برای برگزاری نشست مشترک پولادگر با روسای هیأتهای استانی تکواندو این شائبه را به وجود آورده که او نیت کرده همچنان در سمت خود باقی بماند. سال 96 عدم انتخاب سرپرست برای فدراسیون تا انتخابات و ماندن پولادگر در مسند ریاست تا دوم دیماه آن سال ـ روز انتخابات ـ یکی از انتقادات جدی اهالی تکواندو به وزیر ورزش (مسعود سلطانیفر) و نحوه برگزاری انتخابات بود. این موضوع باعث شد شایعه مهندسی انتخابات تکواندو از سوی وزیر ورزش و معاون وقت وی (محمدرضا داورزنی) به صورت گستردهای مطرح شود. همان زمان هم کارشناسان تکواندو معتقد بودند پولادگر در صورت باقی ماندن در سمت خود کار دشواری پیش رو خواهد داشت؛ اتفاقی که عملا رخ داد و وی بدترین نتایج ممکن را در توکیو دشت کرد. نقش هیأتها در انتخاب مجدد وی با وجود عدم موفقیت تکواندو در المپیک ریو 2016، در شکستهای چند سال اخیر بدیهی است و امید است با تغییر وزیر ورزش، تغییرات خوب و مؤثری در این رشته و سایر رشتهها رخ دهد.
* چرا پولادگر دیگر کارایی ندارد؟
نخستین دلیل ناکامیهای 5 سال اخیر رشته تکواندو این است که متاسفانه رئیس فدراسیون به جای تحلیل درست دلایل باختهای پی در پی چند سال اخیر، تنها به فکر بقای خود و حفظ صندلی ریاست است! واقعا مایه تعجب است چطور برای آقای پولادگر، اعاده اقتدار گذشته کشور در میادین بینالمللی تکواندو، اهمیت کمتری از نگه داشتن عنوان ریاستش در فدراسیون دارد!
اینکه پولادگر زمانی مدیر موفقی برای تکواندو بوده، بر کسی پوشیده نیست اما چه بسا یکی از دلایل افت فاحش این رشته همین باشد که رئیس آن تحت هر شرایطی به فکر بقای خود است.
مورد دیگری که میتوان آن را یکی از اساسیترین دلایل عدم توفیق وی در سالهای اخیر ذکر کرد، این است که آنچه در رأس فدراسیون در این سالها به هیچ عنوان جدی گرفته نشده، استفاده از خرد جمعی و مشورت با اهالی فن است، البته وقتی سالهاست کمیته فنی صرفا با اسامی بزرگ تشکیل میشود که کارایی خاصی نداشتهاند و سازمان تیمهای ملی از زمان تاسیس تاکنون توسط افراد معدودی اداره شده و تغییر و تحول چندانی در آن با وارد کردن افراد جوان، باانگیزه و کاربلدی که در لیگ برتر تکواندو تواناییهایشان را اثبات کردهاند، انجام نمیشود، طبیعی است ناکامی در ریو و توکیو تنها دستاورد اعزام تکواندوکاران باشد. حالا هم احتمالا مانند سایر فدراسیونهای ناموفق، دنبال مقصر میگردند تا شکست بد و بیسابقه در المپیک توکیو را گردن او انداخته و با کنار گذاشتنش، به همه اعلام کنند این تصمیم بر اساس ساعتها کارشناسی و تبادل نظر با کارشناسان گرفته شده است. البته شوک شکست در توکیو آنقدر بزرگ هست که با برکناری مربیان تیم ملی نتوان از تبعات آن شانه خالی و اذهان را منحرف کرد.
مورد دیگری که متاسفانه حتی از سوی منتقدان مدیریت پولادگر بدان دقت نمیشود، امکانات کمنظیر تکواندوی ایران است که برخلاف بسیاری دیگر از رشتههای ورزشی کشور، کمبود خاصی ندارد اما وقتی توان استفاده از این امکانات بسیار مناسب موجود نیست، فدراسیون قطعا کوشش خواهد کرد با کسب یک قهرمانی در آینده نزدیک، یک مدال جهانی یا ظهور و بروز یک پدیده در این رشته، سرپوشی بر نتایج تلخ 2 المپیک اخیر بگذارد.
*کارشناس تکواندو
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|