|
پنجره نقل و انتقالات ذوبآهن از سوی فیفا بسته شد
با اعلام فدراسیون جهانی فوتبال پنجره نقل و انتقالات باشگاه ذوبآهن به دلیل شکایت یک بازیکن بسته شد. به گزارش ایسنا، بر اساس اعلام فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) با توجه به شکایت «دارکو بیدوف» بازیکن فصل پیش باشگاه ذوبآهن، پنجره نقل و انتقالات این باشگاه بسته شد.
ارسال به دوستان
پس از زنگ خطر جدی «ایافسی» در موضوع مجوز حرفهای باشگاهها، 6 وزیر به مجمع استقلال و پرسپولیس میروند
تغییر مالکیت سرخابیها
زهره فلاحزاده: سرانجام پس از سالها سندسازی و پنهانکاری از سوی فدراسیون فوتبال، حالا باشگاههای لیگ برتری ما که سهمیه آسیایی گرفتهاند، به دلیل مشکلات در بحث مجوز حرفهای، در آستانه حذف از رقابتهای لیگ قهرمانان قرار گرفتهاند.
هر سال باشگاههای ایرانی باید برای نشان دادن اینکه یک تیم حرفهای هستند، مدارک خود را به «ایافسی» ارسال کنند تا بتوانند مجوز آن را از این نهاد دریافت کنند. در این بین تیمهای استقلال و پرسپولیس که باید در این فصل از رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا شرکت کنند، نتوانستند مدارک خود را تکمیل کنند. این در حالی است که به نظر میرسد «ایافسی» این فصل با هیچ تیمی شوخی ندارد، چرا که به عنوان مثال چند تیم عربستانی را از رقابتهای آسیایی کنار گذاشت و مجوز حرفهایسازی آنها را باطل کرد. سرخابیهای پایتخت هم پس از آنکه نتوانستند مدارک خود را به موقع تکمیل کنند، از «ایافسی» مهلت گرفتند تا به اصلاح آن بپردازند اما در این میان پرسپولیسیها تا همین چند روز پیش بدهی خود به کالدرون، سرمربی سابقشان را پرداخت نکرده بودند. این در حالی است که یکی از شروط «ایافسی» برای دادن مجوز حرفهای، نداشتن بدهی است و این به خودی خود برای باشگاه قرمزپوش تهرانی مشکلساز شده است.
اما مهمترین دلیل «ایافسی» برای به صدا درآوردن زنگ خطر، داشتن مالکیت مشترک باشگاههای استقلال و پرسپولیس است. در اینکه همه مسؤولان ورزش ما از این ماجرا باخبر بودند و میدانستند اداره کردن ۲ تیم توسط یک نهاد، امری غیرقانونی است، شکی نیست اما سوال اینجاست که چطور میشود سالها از این ماجرا باخبر بود و برای رفع آن هیچ تلاشی نکرد؟
چرا وزرای قبلی ورزش و جوانان حتی برای یک بار هم به فکر حل این مسأله نبودند تا امروز و در دقیقه ۹۰ به فکر اصلاح آن نباشند؟
صحبتهای این روزهای داریوش مصطفوی، رئیس کمیته صدور مجوز حرفهای هم بیشتر شبیه لطیفه است؛ جایی که او از همه گله میکند، حتی از رئیسجمهوری که بتازگی روی کار آمده است. مصطفوی گفته است: استقلال و پرسپولیس تا دوشنبه باید پاسخ نامه AFC را ارسال کنند. رئیس فدراسیون و وزیر باید تا قبل از دوشنبه به دیدار شیخ سلمان بروند. آقای رئیسی! هر اتفاقی برای استقلال و پرسپولیس بیفتد، مسؤولیتش با شماست!
مهمترین سوالی که باید از رئیس کمیته صدور مجوز حرفهایسازی پرسید، این است: شما به عنوان یک مسؤول در این چند سال چه کمکی به بهتر شدن شرایط تیمها و حلوفصل مشکلات کردید؟
اینکه داریوش مصطفوی تنها حرف میزند و راهحلی ارائه نمیدهد، همان کاری است که بسیاری از مسؤولان در این سالها انجام دادهاند. در این میان مصطفوی چرا این مسأله را به رئیسجمهور ارتباط داده است؟ کافی است همین صحبت او به گوش «ایافسی» برسد که چرا رئیس کمیته صدور مجوز حرفهایسازی دولت را در ورزش دخالت میدهد! اصلا سید ابراهیم رئیسی چه مدتی است که به عنوان رئیسجمهور روی کار آمده که مشکلات بزرگ ورزش را گردن او میاندازند؟
مصطفوی این سالها کجا بوده که این روزها مدام مصاحبه میکند؟
در این بین طبق اطلاعات خبرنگار «وطنامروز»، قرار است مالکیت ۲ باشگاه استقلال و پرسپولیس از هم جدا شود به طوری که اعضای مجمع با ۶ وزیر انتخاب شوند؛ اتفاقی که باید سالها پیش میافتاد اما وزرای پیشین دست روی دست گذاشتند و اهمیت چندانی به این مسأله مهم ندادند.
حمیدرضا سجادی، وزیر ورزش و جوانان این روزها جلسات مختلفی با چند وزیر داشته تا بتواند مشکل مالکیت این ۲ باشگاه را حلوفصل کند.
مسأله دیگری که باعث شده «ایافسی» مجوز حرفهایسازی برای این ۲ باشگاه صادر نکند، بدهیهای مالیاتی آنهاست که باید به فکر حل آن بود.
سرخابیها برای رفع این ۲ مشکل بزرگ تنها تا آخر وقت یکشنبه فرصت دارند و مدارک اصلاح شده باید تا دوشنبه ارسال شود.
البته شنیده میشود ممکن است وزیر ورزش و جوانان با شیخ سلمان، رئیس «ایافسی» در کشور بحرین دیدار داشته باشد تا بلکه وی بتواند با گفتوگوی مستقیم مشکل را حل کند.
هر چند کار سختی وجود دارد و در این مدت زمان کوتاه بعید است اتفاق مهمی بیفتد و باید به فکر فصل بعد بود. شاید قربانی شدن این ۲ تیم بزرگ ایران در این فصل، منجر به حرفهای شدن و حل مشکلات هر ساله آنها شود. باید این اتفاق را به فال نیک و از اشتباهات درس گرفت، بلکه آینده بهتری ساخت.
***
به دوشنبه امیدوار نباشیم؟
از صحبتهای حسن کامرانیفر، دبیرکل فدراسیون فوتبال پیداست استقلال و پرسپولیس شانسی برای حضور در رقابتهای فصل آینده لیگ قهرمانان ندارند. در شرایطی که کمیته صدور مجوز حرفهای باشگاهها در یک اقدام نمایشی جلسهای با حضور مدیران باشگاههای استقلال، پرسپولیس و گلگهر ترتیب داد، به نظر نمیرسد در پایان مهلت اعلام شده از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا (فردا دوشنبه) چیزی تغییر کند و به نظر میرسد حذف پرسپولیس و استقلال را باید قطعی قلمداد کرد. دبیرکل فدراسیون فوتبال در گفتوگویی تلویزیونی، بدون آنکه به اصل موضوع اشاره کند، به مدیران باشگاهها پیشنهاد کرد برای سالهای آینده، مسائل مربوط به صدور مجوز حرفهای را رعایت کرده و خود را از چالشهای آتی خلاص کنند. از لحن صحبتها و کلمات انتخاب شده توسط کامرانیفر مشخص بود او قصد دارد مفهومی دیگر را بر زبان جاری کند که شاید خیلیها هنوز شجاعت گفتنش را نداشته باشند، اگر چه هواداران ۲ باشگاه با اخباری که از پنجشنبهشب در رسانهها منتشر شده، خود را آماده این خبر کردهاند. کامرانیفر در تبیین این موضوع به اتمام زمان مهلت اعلام شده از سوی «ایافسی» برای رفع برخی کاستیها اشاره کرد و گفت: با عبور از این فرجه زمانی دیگر بازگشت به گذشته امکانپذیر نیست و با توجه به نقایصی که این ۲ باشگاه در فرمهای مورد نیاز دریافت مجوز حرفهای دارند، باید کار آنها را در لیگ قهرمانان امسال تمام شده تلقی کرد. منظور کامرانیفر از چیزی که به زبان آورد، حلوفصل نشدن مسائل مالی و پرداخت بدهیها، پیش از مهلت مدنظر «ایافسی» بود که در این باره باشگاه پرسپولیس با توجه به باز بودن پروندهاش با گابریل کالدرون تا هفته گذشته، به صورت مشخص تخلفی جدی در فرمهای اداری خود دارد. شرکتی که وظیفه کنترل فرمهای نمایندگان کشورها در رقابتهای لیگ قهرمانان را داشته، ایرادهای اساسی به مدارک تیمهای ایرانی گرفته و آنها در وضعیت عدم احراز شرایط برای حضور در لیگ قهرمانان آسیا هستند. پرسپولیس و استقلال از حالا یک سال فرصت دارند مدل باشگاهداری قبلی را کنار گذاشته و سروسامانی به اوضاع خود در همه ابعاد بدهند و بدون پردهپوشی و لاپوشانی، به عنوان ۲ باشگاه پرطرفدار با تغییر ساختاری، از فصل
۲۰۲3-۲۰۲2 به رقابتهای آسیایی بازگردند.
ارسال به دوستان
انتشار عکسی که نشان میدهد مهدویکیا پرچم رژیم جعلی را مخدوش کرده بود
داستان مهدویکیا
محمد رشوند: یک بازی نمادین فوتبال و هزاران شایعه و جنجال... یک هفته از بازی تیم ستارگان جهان مقابل ستارگان عرب میگذرد اما حواشی این دیدار کماکان ادامه دارد. موضوع مهم این بازی حضور مهدی مهدویکیا، سرمربی تیم ملی فوتبال امید کشورمان در قطر بود. او با وجود اینکه عرب نیست، به عنوان تنها بازیکن «غیرعرب» این تیم با پیراهن آبی به میدان رفت. البته «جانی اینفانتینو» رئیس فیفا هم دیگر عضو غیرعرب این تیم بود اما یادمان نرود او اصولا فوتبالیست نبوده و حضورش تنها به واسطه احترام به تیم اعراب، قابل تحلیل است.
اما موضوع مهم این دیدار، طرح فیفا برای پیراهنهای ۲ تیم بود. در این طرح، پرچم 209 کشوری که عضو فیفا هستند، به صورت کوچک کنار یکدیگر قرار گرفت؛ نکتهای که در ابتدا هیچکس متوجه آن نشد. از این رو وقتی بازیکنان این پیراهنها را بر تن کردند، چندین عکس از آنها گرفته شد که یکی از این عکسهای جنجالی حضور مهدویکیا کنار اینفانتینو است که به گفته عکاس عرب در گفتوگو با یکی از عکاسان ورزشی ایران، این عکس مربوط به قبل از بازی است. در این فریم جنجالی پرچم رژیم اشغالگر قدس روی پیراهن مهدی مهدویکیا دیده میشود. همین تک فریم موجب شد جنجال بسیار زیادی پیرامون این حرکت او شکل بگیرد. اما به گفته «یونس محمود» کاپیتان سابق تیم ملی عراق که او هم میهمان این بازی بود، وقتی بازیکنان تیم ستارگان عرب به رختکن میروند تا آماده حضور در میدان شوند، «سامی الجابر» به پرچم رژیم اشغالگر قدس روی پیراهنهایشان اشاره میکند. عدهای از بازیکنان تصمیم میگیرند با خودکار یا ماژیک روی این پرچم را مخدوش کنند. مهدویکیا که به عنوان نماینده فوتبال ایران در این دیدار نمادین حضور داشت هم پرچم رژیم اشغالگر قدس را مخدوش میکند. البته او تنها روی ستارههای داوود خط میکشد. در عکسهای بازی کاملا مشخص است که مهدویکیا این حرکت را انجام داده است. البته بهتر بود او مانند «نواف التمیاط» و چند بازیکن دیگر همه پرچم را به صورت کاملا مشخص با رنگ آبی مخدوش میکرد تا در فریمهای دورتر هم این حرکت دیده شود اما از آنجا که یک عکس قبل از بازی کنار اینفانتینو از مهدویکیا درآمد، متاسفانه کمتر کسی متوجه مخدوش شدن این پرچم شد. اشتباه بزرگ و تاملبرانگیز دیگر مهدویکیا سکوتش پس از این حادثه است. اگر او همان ابتدا، خیلی صریح و شفاف در این باره صحبت میکرد، حالا نه تنها علیه او این جو به راه نمیافتاد که به واسطه این حرکتش از او تقدیر هم میشد اما متاسفانه تا امروز مربی تیم ملی فوتبال امید ایران ترجیح داده سکوت کند و درباره این اتفاق حرفی نزند.
او یکی از سرمایههای فوتبال ایران است و چه بهتر بود با روشنگری پیرامون این مساله، باعث حمایت داخلیها میشد. زدن اسطوره فوتبال ایران برای ما دردناک است اما باید پذیرفت ما خطوط قرمزی داریم و آرمانهایی بسیار والاتر.
محافظهکاری بیش از اندازه مهدویکیا و همچنین فدراسیون فوتبال ایران موجب شد این فضا به وجود بیاید. از این رو برای پایان این جنجال بهتر است هم مربی تیم ملی فوتبال امید کشورمان و هم فدراسیون فوتبال به صورت کاملا شفاف پیرامون این قضیه اطلاعرسانی کنند.
هماینک عکس باکیفیت و بزرگ مهدویکیا کنار نواف التمیاط وجود دارد که با بزرگ کردن این عکس میشود فهمید مهدی هم همانند بازیکن کناریاش ستارههای داوود را مخدوش کرده است.
از سوی دیگر باید به این موضوع هم اشاره کرد که «آورام گرانت» که تابعیت رژیم اشغالگر قدس را دارد به عنوان مربی تیم منتخب جهان انتخاب شد. او اگر چه در یک مقطع سرمربی چلسی بود اما به هیچوجه در حد و اندازههای حضور در تیم منتخب جهان نیست و باید پذیرفت فیفا برای عادیسازی مساله اسرائیل در ورزش چنین انتخابی را به صورت کاملا هدفمند انجام داده است. یک پرسش مهم نیز در این میان وجود دارد: چرا مهدویکیا نامش در لیست ستارگان عرب بود؟ مگر ایران کشور عربی محسوب میشود؟ آیا به واسطه حضور آورام گرانت در تیم ستارگان جهان، مهدی به تیم مقابل رفته است؟ ما پاسخش را نمیدانیم، چون تنها کسی که باید در این باره صحبت و روشنگری کند، خود مهدی مهدویکیاست؛ فردی که سکوت کرده و گویا نمیداند سکوتش موجب شده این موج سهمگین علیهاش به راه افتد. اگر پرچم رژیم جعلی را مخدوش کرده، چرا از بیانش میهراسد؟ اگر به واسطه حضور گرانت به تیم ستارگان جهان نرفته، چرا نمیگوید؟ او با سکوتش مقصر اصلی این فضاست و منتظریم خودش و فدراسیون فوتبال درباره این اتفاقات به صورت رسمی اظهارنظر کنند. در ضمن یک فیلم اخیرا منتشر شده که نشان میدهد مهدی مهدویکیا برخلاف حاشیهسازیها و نسبت دادن او به حضور در پازل صهیونیستی، از ابتدای بازی نسبت به حک شدن پرچم اسرائیل در کنار ۲۱۰ پرچم دیگر کشورهای عضو فیفا از جمله ایران و فلسطین، حساسیت نشان داده و سعی در پوشاندن آن داشته است. او همچنین در تصاویر دیگر مرتب سعی میکند دستش را روی آن قسمت خاص از پیراهن بگذارد.
ارسال به دوستان
شاگرد خلف منتظری
کبری آسوپار: اعتراض توئیتری علی مطهری، نماینده سابق مجلس و از حامیان حسن روحانی به عدم پخش برنامهای از صداوسیما در سالگرد درگذشت آیتالله منتظری عجیب است؛ چه آنکه موضع منفی صداوسیما درباره منتظری روشن است و طبعا اگر برنامهای بدین مناسبت پخش میکرد، به لحاظ محتوایی، باز هم مورد اعتراض امثال مطهری قرار میگرفت، چه آنکه رویکرد او نسبت به آیتالله منتظری، در ادامه همین توئیتش که با انتقاد از صداوسیما آغاز میشود، آمده است: «مهمترین درسی که باید از آیتالله منتظری بیاموزیم، این است که ایشان به خاطر دفاع از حقوق مردم یک مقام عالی را از دست داد».
مطهری البته همچون بسیاری از اصلاحطلبان - مخالفان سابق و همفکران لاحق - میتواند درسآموز منتظری باشد، حرجی هم نیست؛ جماعتی که اگر استادشان حضرت حسین بن علی علیهماالسلام هم باشد، از قیام خونین او «درس مذاکره» خواهند گرفت، دیگر چه فرقی میکند، از چه کسی بیاموزند؟ اما آن عبارت دوم قابل تامل است؛ عبارتی که ۲ گزاره را در خود دارد:
اول، دفاع منتظری از حقوق مردم
دوم، از دست دادن یک مقام عالی
اهل سیاست خوب بلدند به گونهای سخن بگویند که گویی همیشه همه مردم همراه و همموضع آنان هستند اما این بازی سیاسی گاهی به جاهایی میرسد که جز توهین به ملت و استهزای شعور مخاطب معنای دیگر نمیدهد. هم از این رو است که از «مردم» نامیدن کسانی که منتظری به خاطر دفاع از آنها به مقابله با امام امت پرداخت، نمیتوان ساده گذشت.
افرادی را که منتظری مدعی حقوق آنان شد و به خاطر آنان، به قول خود تلاش کرد «خواب از چشم امام بگیرد»، در ۲ گروه میتوان خلاصه کرد؛ اول سیدمهدی هاشمی و باند او، دوم اعضای گروهک رجوی.
سیدمهدی هاشمی مطابق آنچه در دادگاه محاکمهاش آمد، اتهامات متعددی داشت؛ سازماندهی گروههای متعدد ترور و آدمربایی، ایجاد درگیری منجر به مرگ و مصدومیت با کمیته انقلاب اسلامی، خارج کردن سلاح و مهمات و اموال دیگر از سپاه، ایجاد شبکه نفوذ در ارگانها و سرقت اسناد و مدارک طبقهبندی شده و... که در نهایت هم به عنوان محارب و مفسد فیالارض در دادگاه به اعدام محکوم شد.
وضعیت گروهک رجوی هم که مشخص است؛ حجم جنایاتی که آنان در حق مردم ایران رقم زدند، چنان بالاست که حتی لیست کردن آنها هم در این مجال و بلکه در مجالی صد برابر این هم نخواهد گنجید.
منتظری بسیاری از ترورهای کور منافقین در دهه 60 را نه کار آنان، بلکه کار نیروهای حزباللهی میداند که به گردن مجاهدین خلق میاندازند تا بهانه برخورد با آنان را داشته باشند! او به مسؤولان اعدام اعضای منافقین میگوید: «شما را در آینده جزو جنایتکاران درتاریخ مینویسند». و اینگونه کلید تغییر جای جلاد و شهید را میزند. او اگر فقط مقام اولیای دم بودن برای صرفا یکی از شهدای اقدامات تروریستی منافقین - شهید محمد منتظری- را هم لحاظ میکرد، نباید در ماجرای اعدامهای سال 67 پس از حمله آنان به ایران (عملیات مرصاد) کنار منافقین میایستاد.
یک مقام پیشین وزارت اطلاعات در گفتوگویی پیرامون وقایع منجر به عزل آیتالله منتظری از قائممقامی رهبری میگوید: «مسعود رجوی سال 79 در دیدار با رئیس سازمان امنیت داخلی عراق در جواب اینکه «کدام جریان در معادلات ایران به سازمان نزدیک است؟» میگوید «منتظری»، چرا؟ عین جملاتش را برایتان نقل میکنم؛ رجوی میگوید: «وقتی ما فضای اجتماعی را تغییر دادیم، منتظری وارد شد و جنایتهایی را که در حق مجاهدین خلق مانند قتلعامی که 12 سال قبل روی داد، افشا کرد؛ قتلعام زندانیان سیاسی ما در سال 1988 بزرگترین بمب سیاسیای بود که درون رژیم منفجر شد؛ این کار منتظری بود».
حال به بحث اصلی این نوشتار بازگردیم؛ این 2 گروه، یعنی مردم؟ سیدمهدی هاشمی و باند تبهکارش مردم بودند یا تروریستهای گروهک رجوی؟
چرا علی مطهری باید این تروریستها و تبهکاران را «مردم» بنامد؟ مردم ایران، نه تروریست، بلکه قربانیان تروریسم و شهدای مبارزه با تروریسم هستند و استفاده از لفظ «مردم» برای مجرمان شناختهشده، توهین به ملتی است که همواره در مقابل تروریسم ایستاده است. اگر ایستادن منتظری مقابل امام خمینی، دفاع از حقوق مردم است، پس امام، رهبر چه کسانی بود؟ رهبر کدام امت؟! اگر رجوی و سیدمهدی هاشمی مردم بودند، پس آنهایی که به دست اینان ترور شدند، چه کسانی بودند؟ اگر حامیان کسانی که سال 67 با حمله نظامی به ایران در عملیات به قول خودشان «فروغ جاویدان» قصد فتح تهران را داشتند، مردم هستند، اگر زندانیان منافق که منتظر رسیدن اعضای خود به تهران، در زندان جشن گرفته بودند، مردم بودند، پس آن نظامیان ایران که مقابل آنان ایستادند و به فرماندهی شهید صیاد شیرازی عملیات مرصاد را رقم زدند، چه کسانی بودند؟ سوالات متعدد اینگونه میتوان نوشت وقتی برابر آدم، لاطائلاتی همچون توئیت علی مطهری گذاشته شود. همه عمر مطهری را اگر بتوان در یک کلمه خلاصه کرد، کلیدواژه «تناقض»، او را بس!
در باب چشمپوشی منتظری از مقام عالی هم، سخن زیاده لازم نیست؛ همین بس که او در اوج اعتراضات به امام خمینی و نمایش چهرهای جنایتکار از نظام جمهوری اسلامی، همچنان از قائممقامی رهبری این نظام استعفا نکرد تا وقتی عبدالله نوری در 7 فروردین 68 نزد او رفت و خبر نگارش نامه «برکناری»اش توسط امام را به گوش او رساند و از او خواست خود محترمانه استعفا کند. امام خمینی هم در نامه به نمایندگان مجلس (6 فروردین 68) درباره این ماجرا از عبارت «کنار گذاشتم» استفاده میکنند وقتی مینویسند: «با دلی پرخون، حاصل عمرم را برای مصلحت نظام و اسلام کنار گذاشتم».
علی مطهری البته درسآموز خلفی برای منتظری است. او هم در اوج انتقادات به حکومت، همواره تلاش کرد جزئی از مسؤولان حکومتی باشد، تا وقتی که دیگر، به هیچ راهی نتوانست تایید صلاحیت شورای نگهبان را بگیرد. او در باب دگردیسی سیاسی هم شاگرد خلفی برای منتظری بوده است. منتظری از تئوریپرداز ولایت فقیه، به مخالف ولایت و از مخالف جدی منافقین، به حامی آنان تغییر یافت و علی مطهری هم نه فقط از مخالف جدی و پرشور اصلاحطلبان به حامی هیجانی آنها تبدیل شد، بلکه حالا با حمایت از منتظری، مقابل امام هم میایستد. امید که مطهری بر این تغییر، مهر توقف بزند و تا حمایت از تروریستها و شاید قاتلان پدر هم پیش نرود. علمای بسیاری بهترین دعا در حق دیگری را «عاقبت به خیری» میدانند و ما هیچ یک از التماس چنین دعایی برای خود بینیاز نیستیم.
حال شاید ما باید معترض صداوسیما باشیم که چرا در سالروز مرگ منتظری هیچ برنامهای نداشت و اینگونه فضا را برای راویان تحریف خالی نهاد تا برای تغییر جای جلاد و شهید، چنان حس بیرقیبی کنند که معترض عدم حمایت صداوسیما از کسی شوند که مقابل مردم و نظام و امام ایستاد.
ارسال به دوستان
اخبار
«تانک قزاق» بازنشسته شد
«دولت نیازبکوف» آزادکار مطرح قزاقستانی و برنده ۳ طلای آسیا و ۲ طلای جهانی بازنشسته شد. به گزارش استار، سریکبایف، سرمربی تیمملی کشتی آزاد قزاقستان اعلام کرد نیازبکوف بازنشست شد. نیازبکوف درباره بازنشستگی از دوران کشتی گفت: مصدومیتم در المپیک توکیو خیلی مرا زمینگیر کرد. من هیچ ایرادی به کشتی ندارم. به جایی که میتوانستم رسیدم. میخواهم از مربیانم تشکر کنم که علاقهام را به کشتی برانگیختند، راه را برای من باز کردند و تمام مهارتها را به من آموختند. بله! من از مبارزه راضی نیستم. رویای کسب مدال المپیک محقق نشد. با این حال در این سالها هر چه در توان داشتم رو کردم. خدا را شاکرم که توانستم به نتایجی که تا حدودی مدنظرم بود برسم. نیازبکوف ۲ بار در بازیهای المپیک شرکت کرد که سال ۲۰۱۲ در لندن و سال ۲۰۲۱ در توکیو بود. این کشتیگیر با نام مستعار «تانک قزاق» شناخته میشود. او که ماه فوریه ۳۳ ساله میشود، از فدراسیون کشتی قزاقستان پیشنهاد همکاری دریافت کرده اما هنوز پاسخی نداده است.
***
آمریکا ۱۸ ویزا برای حضور مقامها در المپیک زمستانی از پکن خواسته است
دولت آمریکا که به تحریم دیپلماتیک المپیک زمستانی پکن دست زده است، از چین خواست روادید ۳ ماهه برای ۱۸ تن از پرسنل اعزامی خود به این مسابقات صادر کند و هدف آنها را ارائه خدمات پشتیبانی و امنیتی دانست. به نقل از روزنامه ساوث چاینا مورنینگ پست، به گفته چند منبع، گروهی از مقامات آمریکایی به عنوان بخشی از هیات اعزامی از سوی آمریکا به چین برای تامین پشتیبانیهای امنیتی در طول بازیهای المپیک زمستانی ۲۰۲۲ پکن درخواست ویزا کردهاند؛ درخواستی که بعد از اعلام تحریم دیپلماتیک این بازیها از سوی واشنگتن مطرح میشود. طبق گفته 2 منبع و یک سند که مورد استناد روزنامه ساوث چاینا مورنینگ پست قرار گرفت، دولت آمریکا اخیرا درخواستی برای دریافت ویزای ۳ ماهه برای فهرستی متشکل از ۱۸ شخص برای شرکت در بازیهای المپیک زمستانی ۲۰۲۲ با هدف ارائه «عملیاتهای پشتیبانی و امنیتی» نزد چین مطرح کرده است. یک منبع که خواست نامش فاش نشود، گفت از ۱۸ نام موجود در این فهرست، ۱۵ نفر از پرسنل وزارت خارجه و یک نفر نیز از پرسنل پنتاگون هستند. به نظر میرسد اکثر آنها جزو مقامات رده متوسط تا پایین هستند. همچنین طبق این گزارش، آمریکا به مقامات چینی اعلام کرده ممکن است در ماههای آینده برای ۴۰ مقام دیگر نیز درخواست روادید ارسال کند. مشخص نیست آیا چین برای این مقامات آمریکایی ویزا صادر خواهد کرد یا خیر اما یک فرد مطلع به وضعیت گفت ۲ دولت تعاریف بسیار متفاوتی از تحریم دیپلماتیک دارند. پکن سفر این ۱۸ مقام آمریکایی را به مثابه ناکام شدن تلاش آمریکا برای تحریم دیپلماتیک این بازیها میداند. واشنگتن معتقد است افراد ذکر شده نمایندگان رسمی نیستند، بلکه جهت ارائه پشتیبانیهای امنیتی و پزشکی در بازیها شرکت خواهند کرد. این درخواستها پس از آن مطرح شد که جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا اواخر نوامبر تأیید کرد در حال بررسی تحریم دیپلماتیک بازیهای المپیک زمستانی ۲۰۲۲ پکن است. ششم دسامبر، دولت او اعلام کرد هیأت رسمی آمریکا را در اعتراض به آنچه «نسلکشی و جنایات ضد بشری مداوم چین در سینکیانگ» خواند، به این بازیها اعزام نخواهد کرد.
***
یک کوبایی بالاتر از لیونل مسی بهترین ورزشکار سال کشورهای لاتین شد
«میخایین لوپز» به عنوان بهترین ورزشکار سال ۲۰۲۱ کشورهای لاتین انتخاب شد.
به گزارش اسپورتال، میخایین لوپز کوبایی ملقب به «آقای ترسناک» کشتیگیر سنگینوزن فرنگی کوبا و برنده ۴ طلای المپیک بالاتر از لیونل مسی به عنوان بهترین ورزشکار سال کشورهای لاتین انتخاب شد. قهرمان دسته فوقسنگین کشتی فرنگی در المپیک توکیو ۲۰۲۰، ریودوژانیرو ۲۰۱۶، لندن ۲۰۱۲ و پکن ۲۰۰۸ با ۴۱ رای بالاتر از لیونل مسی قرار گرفت که ۱۹ رای آورد. این نخستینباری است که لوپز در این نظرسنجی پیشتاز میشود و پس از «رائول کاسکارت» کوبایی در سال ۱۹۸۵، دومین کشتیگیری است که به این مهم میرسد. «میگل دیاز کانل» رئیسجمهور کوبا به لوپز به دلیل کسب جایزه بهترین ورزشکار (مرد) در پنجاهوهفتمین نظرسنجی ورزشی که توسط پرنسا لاتینا برگزار شد، تبریک گفت.
***
رغبتی، جانشین غیررسمی علینژاد در وزارت ورزش
مدیرکل دفتر برنامهریزی و نظارت وزارت ورزش بدون اینکه از وزیر ورزش حکمی بگیرد، مسؤولیتهای مربوط به معاونت توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای را انجام میدهد. روز 20 آذر بود که مهدی علینژاد، معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش و جوانان از سمتش استعفا کرد و در همان روز این استعفا مورد قبول حمید سجادی، وزیر ورزش قرار گرفت. پس از این اتفاق، نامهای مختلفی برای جانشینی علینژاد مطرح شد اما هیچکدام به صورت رسمی معرفی نشدند تا این پست مهم فعلا خالی باقی بماند. در این مدت مسؤولیت معاونت قهرمانی به طور غیررسمی بر عهده علی رغبتی، مدیرکل دفتر برنامهریزی و نظارت وزارت ورزش قرار گرفته تا کارها روی زمین نماند. رغبتی در ۲ هفته اخیر در جلسات و برنامههای مهمی حضور داشته که از جمله آنها میتوان به حضور در کنار وزیر ورزش در بازدید از فدراسیونهای ورزشی، شرکت در جلسه ستاد بازیهای پاراآسیایی، حضور در نشست روز گذشته مربوط به بررسی وضعیت تیمهای پرسپولیس و استقلال و... اشاره کرد. گفته میشود امور مربوط به برگزاری انتخابات 10 فدراسیون ورزشی نیز که قرار است دیماه برگزار شود، زیر نظر رغبتی انجام میشود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|