|
زمان و مکان تشییع پیکر یزدانیخرم مشخص شد
زمان و مکان تشییع، تدفین و ترحیم محمدرضا یزدانیخرم، رئیس پیشین فدراسیونهای والیبال و کشتی از سوی خانواده او اعلام شد. بر این اساس مراسم تشییع آن مرحوم ساعت ۱۰ صبح دوشنبه ۲۷ دی در سالن فدراسیون والیبال به آدرس مجموعه ورزشی آزادی، سالن 5 برگزار میشود و پیکر آن فقید در قطعه ۱۰۳ بهشت زهرا(س) به خاک سپرده خواهد شد. همچنین مراسم ترحیم محمدرضا یزدانیخرم نیز چهارشنبه ۲۹ دی از ساعت ۱۵ تا 30/16 در مسجد بابالحوائج واقع در انتهای خیابان شهید اشرفی اصفهانی، خیابان اقبالپور بر پا خواهد شد.
ارسال به دوستان
درگذشت محمدرضا یزدانیخرم مدیری که والیبال ایران را به اوج رساند
معمار موفقیتها
محمدرضا یزدانیخرم که سالها ریاست فدراسیونهای کشتی و والیبال را بر عهده داشت، بامداد دیروز به دلیل بیماری قلبی- عروقی در منزل خود در 75 سالگی درگذشت. اگر از اهالی فن در ورزش ایران بپرسید بزرگترین مشکل ورزش ایران چیست، قبل از اشاره به منابع مالی، ساختارها، حمایتهای دولت و بخش خصوصی به یک نکته مهم اشاره میکنند؛ مدیری که بتواند همه اینها را دور هم جمع کند.
آنچه امروز باعث شده والیبال ما اینچنین پیشرفت کند، بدون شک و تردید حضور مردی به نام یزدانیخرم بود که نگاهش کوتاهمدت نبود. نمیخواست یکی، دو ساله به موفقیت برسد. همچون نخ تسبیح عمل کرد و همه را گرد هم جمع کرد. او نه ورزشی بود، نه قد و بالایی داشت در مقابل بلندقامتان والیبال اما مهمترین خصیصه ممکن یعنی مدیریت در خونش بود و همان باعث شد امروز او را معمار والیبال مدرن ایران بدانیم. محمدرضا یزدانیخرم سال 1325 در تهران محله توپخانه به دنیا آمد. خودش میگوید از ابتدا به ورزش علاقه داشت و رشتههای کشتی، دوچرخهسواری و ژیمناستیک را در باشگاه دخانیات انجام میداد که بعد از انقلاب نیز مدیریت آنجا را بر عهده گرفت. یزدانیخرم سابقهای طولانی در مدیریت ورزش کشور داشت و از سال 68 تا 85 ریاست فدراسیون والیبال را بر عهده گرفت و توانست در دوره مدیریتی 17 ساله خود تحول زیادی را در این رشته به وجود آورد و بعد از آن لقب معمار والیبال را به خود اختصاص داد. والیبال در زمان یزدانیخرم با برگزاری لیگهای منظم، آمدن مربیان خارجی برای تیم ملی جوانان و نوجوانان و گرفتن بودجه و تجهیزات برای فدراسیون، پیشرفت زیادی کرد و همین باعث شد فدراسیون والیبال در سالهای ۱۳۷۸، ۱۳۷۹ و ۱۳۸۱ به عنوان بهترین فدراسیون ورزشی ایران انتخاب شود. او درباره چگونگی حضورش در والیبال اینطور گفته بود:«حسن غفوریفرد وقتی رئیس سازمان تربیت بدنی شد از من دعوت کرد و چند رشته را پیشنهاد داد که آقای متقی برنامهریز آنها بود. من والیبال را انتخاب کردم و گفت به کس دیگری قول دادهام و من گفتم، مبارکش باشد و رفتم. بعد از ۲ ماه دعوت کرد و برنامهریزی کرد و گفت باید خرجش را خودتان تامین کنید؛ من هم پذیرفتم. من آن زمان به آقای رفیقدوست در بنیاد گفتم و ایشان گفت دست شما به توپ خورده است؟ گفتم بله! گفتند برو قبول کن. گفتم اینطور نمیشود و اگر بروم باید پشتیبانی مالی شوم. ایشان هم آدم علاقهمندی بود، گفت باشه». او پس از موفقیت در والیبال در انتخابات فدراسیون کشتی حضور پیدا کرد و سال 85 توانست از مجمع رای اعتماد بگیرد. یزدانیخرم تا سال 90 در کشتی حضور داشت و بعد از آن کمکم از مدیریت ورزش کشور جدا شد. البته قانون بازنشستگی و بالای 60 سال نیز در جدایی او دخیل بود که این موضوع باعث ناراحتیاش هم شده بود و معتقد بود همه هنرمندان، نویسندگان، شاعران و قهرمانان ما 60 سال به بعد گل میکنند اما ما آنها را کنار میگذاریم و این خیانت به ورزش است.
یزدانیخرم همیشه تاکید زیادی به بها دادن به ورزش داشت و در تمام مصاحبههای خود این نکته را گوشزد میکرد: «ما در مقابل دیگر کشورها به ورزش خیلی کم اهمیت میدهیم و بودجهمان در بخش ورزش ناچیز است. یکی از ابزارهایی که جلوی بزهکاری و خمودگی را میگیرد، ورزش است. شما ببینید بیمارستانهای ما بیشتر است یا ورزشگاههای ما؟ ورزش اول دنیا ژیمناستیک، دوم دوومیدانی و سوم شناست اما ما در این ۳ رشته در دنیا کجا قرار داریم؟ باید به ورزش اول، دوم و سوم دنیا بپردازیم. باید در مدارس ژیمناستیک آموزش داده شود. ورزش قهرمانی قله است و همگانی اطراف آن. اگر در ورزش قهرمانی موفق شویم، در همگانی هم موفق بودهایم». این مدیر موفق ورزش کشور در سالهای آخر عمر خود بیشتر به مطالعه و دادن مشورت به گروههای ورزشی مشغول بود و با کمیته ملی المپیک نیز برای انتشار خاطراتش همکاری میکرد.
* محقق کردن آرزوی یک ملت با ورزش
یزدانیخرم سال ۸۳ نشان لیاقت و مدیریت را دریافت کرد. وی اعتقاد داشت یک مدیر صنعتی است و صنعت باید ورزش را حمایت کند. وی معتقد بود ورزش بدون صنعت نمیتواند زندگی کند و در تمام دنیا، بویژه کشورهای آسیای شرقی مانند چین، ژاپن و کشورهای اروپایی و آمریکایی صنعت از ورزش حمایت میکند. یزدانیخرم در زمان حضورش در شرکت پارسخودرو، والیبال، فوتبال و کشتی را راهاندازی کرد. پس از آن در دخانیات که ۸ باشگاه در سراسر کشور داشت ۸ تیم والیبال به وجود آورد و نیز لیگ استانی را راهاندازی کرد. او سالنی را که پس از جنگ به مخروبهای تبدیل شده بود، برای شروع فعالیتهای والیبال در اختیار گرفت و با هزینه ۲۰۰ میلیون تومان سالن را از نو ساخت تا مسیر شکوفایی والیبال ایران را استارت بزند. محمود افشاردوست درباره تأثیرات حضور یزدانیخردم در والیبال میگوید: «تیمهای خارجی بسیاری برای برگزاری اردو در تهران حاضر میشدند. به سمتوسویی حرکت کردیم که مردم و تلویزیون متوجه موفقیت والیبال و شکست حریفان شدند. شرایط به گونهای پیش رفت که در نهایت والیبال موفق به کسب مدال شد؛ هم در بخش رقابتهای نوجوانان جهان و هم در بخش جوانان و بزرگسالان آسیا که پس از ۴۴ سال در سال ۲۰۰۲ موفق به کسب مدال شدیم. سال ۲۰۰۳ نیز برنز آسیا را کسب کردیم. در واقع پایهگذاری، پروراندن و رسیدن به جایی که والیبال ایران تبدیل به یک ورزش افتخارآفرین شود، در مقطع ریاست یزدانیخرم شکل گرفت. قبل از آن سالهای ۱۹۶۶ و ۱۹۵۸ فقط ۲ مدال نقره و برنز در بازیهای آسیایی گرفته بودیم اما بعد از آن دیگر والیبال تعطیل شد. کار زیرساختی انجام نمیشد و به طور اتفاقی و شانسی بازیکنان کشف و بازیکنی مانند «عادل بناکار» به اردوی تیم ملی راه پیدا میکرد. در واقع یزدانیخرم کاری کرد که پایه و اساس والیبال نوین ایران را در آن مقطع پایهریزی کرد».
شکستهایی در تاریخ والیبال ایران مقابل تیمهایی مانند کویت، قطر و پاکستان وجود دارد که شاید لمس آن برای نسل حاضر سخت باشد، چرا که آنها چهرهای از والیبال را دیدهاند که تیمهای آسیایی دیگر حرفی برای گفتن مقابل بلندقامتان ایران ندارند و تیمهای مطرح جهان از جمله آمریکا، برزیل، روسیه، لهستان، صربستان و ایتالیا نیز بارها سر تعظیم مقابل تیم ملی فرود آوردهاند. این اتفاقات به طور شانسی و یکشبه محقق نشده، بلکه برنامهریزی بلندمدت و مدیریتی قوی پشت آن نهفته بوده است. محمدرضا یزدانیخرم، چهره نامآشنای ورزش ایران، کسی که سابقه ورزشی در کارنامه نداشت اما مدیری توانا بود و معمار والیبال لقب گرفت، در کسب موفقیتها مهره اصلی بود. مدیری با نگاه بلندمدت که از ابتدای حضورش در والیبال قدمهای بلند برداشت. شعاری کار نکرد و در عمل نشان داد خواستن، توانستن است. یزدانیخرم فونداسیون والیبال ایران را پایهگذاری کرد تا چند سال بعد ملیپوشان ایران، کوبا را با شکست سنگین ۳ بر صفر روبهرو کنند. یزدانیخرم استعدادیابی را در سراسر ایران آغاز و نسل طلایی را به والیبال جهان معرفی کرد که امروز شاهد حضور لژیونرهای ایران در خارج هستیم. استعدادیابی مهمترین رکن پیشرفت والیبال ایران بود که پس از رفتن یزدانیخرم از والیبال متوقف شد تا امروز بخوبی شاهد فقدان آن باشیم و نگرانی برای افول والیبال شکل گیرد. در واقع میراثی که یزدانیخرم برای والیبال گذاشت، بینتیجه ماند، چرا که مدیری که بتواند استعدادیابی، مهمترین رکن بقای موفقیت را ادامه دهد، وجود نداشت. ارتباطات خوب بینالمللی یزدانیخرم باعث ورود «ایوان بوگانیکوف» روس به ایران شد تا استارت ورود تیمهای نوجوانان و جوانان این کشور برای برگزاری دیدارهای تدارکاتی به ایران زده شود که سرآغاز موفقیتها بود. بوگانیکوف روس که به گفته یزدانیخرم حکم «تختی» را برای ورزش روسیه دارد، نقش بسزایی در آموزش و پیشرفت والیبال ایران داشت. نام، یاد و خاطره محمدرضا یزدانیخرم، معمار واقعی والیبال در ذهن اهالی والیبال باقی خواهد ماند و خدمات ارزنده او فراموش نمیشود.
***
چرا نام محمدرضا یزدانیخرم در ورزش ایران ماندگار شد؟
مردی از جنس برنامه
خبر تلخ بامداد روز یکشنبه برای ورزش ایران درگذشت حاج محمدرضا یزدانیخرم بود؛ مردی که معمار والیبال ایران است و البته سنگبنای ترمیم کشتی را هم بعد از یک دهه ناکامی گذاشت. او حق بزرگی بر گردن ورزش ایران دارد.
یزدانیخرم یک مدیر دولتی است با دستهبندی مدیران طیف بازار. او یکی از مدیران ردهبالای بنیاد مستضعفان و از تیم اولیه نزدیک به رفیقدوست بود که البته رفقای زیادی در بازار داشت و میتوانست اراده کند با خود پول بیاورد. او سالها در جاهای مختلفی که با سرگرمی مردم در ارتباط بودند - مثل مجموعه تلهکابین توچال- مدیریت کرد یا سالها در دخانیات فعالیتهایی داشت و از آنجا کمکهای بزرگی را تا وقتی بود برای ورزش جذب میکرد. یزدانیخرم یکی از آن مدیرانی بود که در ایران بعد از جنگ و در روزگار توسعه با کلیدواژه سازندگی ماموریت یافت برای حضور در ورزش؛ یکی در کنار غفوریفرد، هاشمیطبا، عابدینی، میرسلیم، محلوجی، نیککاراصفهانی که هر یک گوشهای از ورزش قرار گرفتند و پایه شکلگیری تیمهای صنعتی را در وزارت صنایع و معادن گذاشتند. ماموریت مشخص یزدانیخرم رشته والیبال بود. او به واسطه روابط ایران با کشورهای چپ محور مقاومت ضداستکبار سراغ توسعه والیبال با الگوی کوبا رفت. خودش روزی خاطرهای روایت کرد از ماموریتی که برای تغییر والیبال بر عهده گرفت؛ ماجرای سفر اواسط دهه ۶۰ کاسترو به ایران و تماشای تمرین تیم ملی: «او آمد و بازیکنان ما را دید، با نیشخند و تمسخر گفت با این افراد کوتاهقد میخواهید والیبال بازی کنید؟ حرفش برای ما سنگین بود».
چند مربی کوبایی و البته یک مربی پایهای از اروپای شرقی؛ این برنامهای بود که یزدانیخرم برای توسعه والیبال در نظر گرفت. تصمیم اولیه این بود: «هر کس نوجوان بالای ۱۹۰ سانتیمتری به فدراسیون والیبال معرفی کند، سکه جایزه میگیرد».
۶ یا ۷ سال پس از نخستین گامها ایران با نسل منظمی، افشاردوست و... نخستین عنوان جهانیاش را در پایهها گرفت. ایوان بوگانیکوف که شهر به شهر و روستا به روستا برای یافتن بلندقدها رفته بود در این سالها در آموزش پایهای والیبال گامی بلند برداشت. روزها گذشتند و عنوانها در ردههای پایه به دست میآمدند. مسیر ریلگذاری شده بود و اواسط دهه ۷۰ دیگر به بار نشسته بود و نسل بهبودی، محمودی و بچههای جوان آن سالها با قدهایی رشید و سنی واقعی افتخارات بزرگی را برای والیبالمان رقم زدند؛ نسلی مثل نسل باشکوه بسکتبال درست در همان سالهای حوالی ۱۳۷۶.
یک دهه بعد وقتی دیگر یزدانیخرم در والیبال به سقفش رسیده بود مامور به تحول در کشتی شد؛ کشتیای که پس از مدال طلای دبیر در المپیک ۲۰۰۰ انگار طلسم شده بود. او راهی امجدیه شد برای تحول در کشتی. کار با سرمایهگذاری روی کشتی فرنگی، تشکیل لیگ و ساختارسازی آغاز شد. محمد بنا اولویت پیدا کرد و کار استعدادیابی کلید خورد. چندی بعد این مسیر را نیمهتمام گذاشت اما مسیری که او پایهگذارش شد، نتیجهاش شد شاهکار المپیک لندن شاگردان بنا. یزدانیخرم البته در کنار همه این کارها یک آورده بزرگ برای ورزش داشت. او بود که تا سالها اعتباری بزرگ برای ورزش ایران میگرفت. یک تومان به ازای هر سیگار تولیدی که همین حالا هم اگر قانونش احیا و رقمش معادلسازی شود از این تجارت پرسود مافیای دود، رقمی چشمگیر عاید ورزش ایران برای تکمیل زیرساختها و توسعه ورزشهای مادر خواهد شد. بیتردید او در گام برداشتن ورزش ایران از سطح آماتور به حرفهای در سالهای بعد از انقلاب نقشی کلیدی داشته، هر چند این انتقال با چالشهای بسیاری روبهرو شده و مسیر بدرستی طی نشده است.
ارسال به دوستان
اخراج جوکوویچ از استرالیا
شوک به دنیای تنیس
سرانجام بعد از چند روز جنجال بر سر دیپورت کردن یا باقی ماندن مرد شماره یک تنیس دنیا در استرالیا، دادگاه فدرال استرالیا رای خود را اعلام کرد. درخواست تجدیدنظر «نواک جوکوویچ» برای لغو حکم دیپورت این بار در دادگاه فدرال رد شد تا این تنیسور صربستانی نتواند برای دفاع از عنوان قهرمانی خود در نخستین گرند اسلم سال حضور پیدا کند. نواک که برای حضور در استرالیا با توجه به معافیت پزشکیاش از واکسن، اقدام به دریافت ویزا کرده بود، در بدو ورود به ملبورن توسط پلیس مرزبانی این کشور بازداشت و قرنطینه شد اما در اعتراض اولیه به حکم دادگاه، با رای قاضی فدرال استرالیا موقتا در ملبورن ماندنی شد و حتی چند جلسه تمرینی را نیز در استادیوم راد لیور برگزار کرد. با این حال وزیر گردشگری استرالیا با توجه به نواقص موجود در پرونده دریافت ویزای این تنیسور، مجددا حکم به اخراج او از خاک استرالیا داد که باز هم با اعتراض وکلای «صربیناتور» به دادگاه فدرال همراه شد اما این بار هر ۳ قاضی این دادگاه به اتفاق آرا با درخواست جوکوویچ مخالفت کردند. به این ترتیب جوکوویچ باید در اسرع وقت خاک استرالیا را ترک کند و مسابقات بدون حضور او برگزار خواهد شد. گفتنی است با توجه به قوانین مهاجرتی استرالیا اگر شخصی از خاک این کشور دیپورت شود، تا ۳ سال حق ورود به استرالیا را ندارد اما هنوز در این باره خبری منتشر نشده است.
* واکنش رئیسجمهور صربستان به دیپورت جوکوویچ
رئیسجمهور صربستان به دیپورت مرد شماره یک تنیس جهان از استرالیا واکنش نشان داد. پس از اعتراض نواک جوکوویچ به دیپورت شدنش از استرالیا به خاطر نزدن واکسن، دادگاه استرالیا این رای را تایید کرد و به این ترتیب جوکوویچ باید این کشور را ترک کند و نمیتواند در رقابتهای تنیس اوپن استرالیا شرکت کند. «الکساندر ووچیچ» رئیسجمهور صربستان گفت پس از تصمیم دادگاه استرالیا مبنی بر اخراج این تنیسور، با نواک جوکوویچ صحبت کرده است. ووچیچ به خبرنگاران گفت: من با جوکوویچ صحبت کردم و به او گفتم بیش از این نمیتوانیم منتظر دیدن او باشیم. من به او گفتم او همیشه در صربستان مورد استقبال ما است. وزیر مهاجرت استرالیا ویزای نواک جوکوویچ صربستانی را لغو کرد و این بازیکن با اخراج از این کشور روبهرو شد. تنیسباز شماره یک مردان جهان قرار بود در مسابقات اوپن استرالیا که از روز دوشنبه آغاز میشود، بازی کند. مقامات دولت فدرال استرالیا بر قوانین کشوری مبنی بر اخراج اتباع خارجی واکسینه نشده یا فاقد مدارک لازم بهداشتی تاکید دارند.
ارسال به دوستان
اخبار
مربی سابق استقلال به علت نارسایی کلیه در بیمارستان بستری شد
بازیکن و مربی پیشین استقلال به دلیل نارسایی کلیه در یکی از بیمارستانهای تهران بستری شد. علی چینی، بازیکن و مربی سابق تیم استقلال که سالهاست از مشکلات کلیوی رنج میبرد، به دلیل نارسایی شدید کلیه در یکی از بیمارستانهای تهران بستری شد. حال این پیشکسوت فوتبال چندان رضایتبخش نیست و پزشکان برای معالجه و درمان وی بشدت تلاش میکنند.
***
دیزین بعد از 10 سال استاندارد شد
با بازدید مدیرکل استاندارد البرز، پیست دیزین بعد از 10 سال تاییدیه لازم را گرفت. امیرحسین محتشم، مدیرکل استاندارد البرز بازدیدی از پیست دیزین داشت و اعلام کرد بعد از 10 سال این پست بالاخره استاندارد شد. محتشم در این باره گفت: تقریبا بعد از 10 سال اتفاق خوبی افتاد و کابین قله و سیاچ تاییدیه سازمان ملی استاندارد را دریافت کردند. همه منتظر این استانداردسازی بودند که با همت وزارت ورزش و شرکت توسعه و بهرهبرداری به نتیجه رسید. این پیست شهریور سال گذشته در مزایده به پیست دربندسر واگذار شد و این اتفاق با بهرهبردار جدید رخ داد. با استانداردسازی پیستها ملیپوشان کشورمان میتوانند اردوهای خود را برای رقابتهای بینالمللی در دیزین پیگیری کنند.
***
حسین ساوهشمشکی نماینده اسکی آلپاین ایران در المپیک زمستانی شد
حسین ساوهشمشکی به عنوان نماینده اسکی آلپاین مردان ایران در المپیک زمستانی ۲۰۲۲ انتخاب شد. حسین ساوهشمشکی با دارا بودن بهترین پوئن فیز (امتیاز جهانی) در پایان رقابتهای انتخابی المپیک زمستانی موفق شد به عنوان نماینده اسکی آلپاین مردان در المپیک زمستانی انتخاب شود. ساوهشمشکی پیش از این در ۲ دوره بازیهای المپیک زمستانی در سالهای 2010 و 2014 حضور داشته است. پیش از این عاطفه احمدی در آلپاین بانوان و سیدستار صید نیز در اسکی صحرانوردی مردان به عنوان نماینده کشورمان در المپیک زمستانی معرفی شده بودند.
***
شروع مذاکرات گلمحمدی با گزینههای جدید
سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس تصمیم به مذاکره مستقیم با گزینههای مدنظر خود برای جذب در نیمفصل لیگ برتر فوتبال ایران دارد. تیم فوتبال پرسپولیس در حالی با کسب ۳۲ امتیاز از ۱۵ بازی در رتبه دوم جدول ردهبندی رقابتهای لیگ برتر قرار گرفت که سرمربی سرخپوشان همچنان نسبت به از دست دادن تعدادی از بازیکنان تأثیرگذار خود در ابتدای فصل اظهار نارضایتی میکند. کادر فنی پرسپولیس با حضور هیأتمدیره جدید و انتخاب مدیرعامل باشگاه تصمیم دارد بازیکنان مورد نظر خود را برای جذب در زمستان فصل جاری به آنها معرفی کند اما یحیی قصد دارد قبل از اعلام رسمی این اسامی مذاکرات ابتدایی را با آنها درباره شرایط موجود انجام دهد. گلمحمدی ۳ بازیکن لیگ برتری را به عنوان گزینههای رسمی جذب در زمستان انتخاب کرده است اما شرایط آنها به دلیل داشتن قرارداد با باشگاههای فعلی تبدیل به چالشی جدی شده است تا بتواند آنها را پای میز مذاکره با مدیران پرسپولیس بکشد. سرمربی سرخپوشان همچون ابتدای فصل و سال گذشته به طور مستقیم بازیکنان خود را انتخاب میکند تا پس از توافق با آنها برای بستن هرگونه قرارداد مالی با درویش وارد مذاکره شوند.
***
آزمون ۹۹ درصد در زنیت ماندنی است
مدیرعامل باشگاه زنیت سنتپترزبورگ میگوید مهاجم ایرانی این تیم به احتمال ۹۹ درصد در نقل و انتقالات زمستانی این تیم را ترک نمیکند. به گزارش سایت sports روسیه، «الکساندر مدودوف» مدیرعامل باشگاه زنیت سنتپترزبورگ خبر مذاکره باشگاه یوونتوس برای جذب سردار آزمون را تکذیب کرد. وی در پاسخ به این سوال که احتمال ماندن آزمون در زنیت چقدر است، گفت: ۹۹ درصد آزمون در زنیت میماند. این اظهار نظر رسمی از سوی باشگاه زنیت نشان میدهد آزمون احتمالا تا پایان قراردادش و تا پایان فصل در تیم زنیت ماندنی است و اگر هم قصد جدایی و انتقال به تیم دیگری را داشته باشد، این اتفاق در پایان فصل رخ خواهد داد. باشگاه لیون فرانسه تلاش زیادی برای جذب آزمون در پنجره نقل و انتقالات زمستانی انجام داد ولی این تلاشها نتیجهای نداشت. رسانههای ایتالیا هم در روزهای اخیر مدعی شدند یوونتوس قصد دارد آزمون را در نقل و انتقالات زمستانی به خدمت بگیرد که این خبر هم درست از آب درنیامد.
***
تغییرات در تیم ملی فوتبال ایران
سرمربی تیم ملی فوتبال ایران تصمیم به ایجاد تغییر قطعی در لیست بازیکنان برای دیدار با عراق و امارات دارد که حضور یک بازیکن قدیمی و خروج ۲ ملیپوش در دستور کار وی قرار گرفته است. اردوی تیم ملی فوتبال ایران از سوم بهمن ماه برای دیدار با عراق و امارات در تهران آغاز میشود تا شاگردان دراگان اسکوچیچ برای صعود زودهنگام به جامجهانی ۲۰۲۲ قطر تلاش کنند. دراگان اسکوچیچ که لیست لژیونرهای منتخب خود را برای حضور در اردوی تیم ملی به مدیران اجرایی تیم برای تهیه بلیت سفر آنها به کشور داده است، بار دیگر تعداد زیادی از بازیکنان خود را از بین آنها انتخاب کرده است تا احتمالا بار دیگر سهم داخلیها به ۹ نفر برسد. همچنین سرمربی تیم ملی ایران تصمیم دارد تغییراتی را در لیست ایجاد کند تا مسیر ایجاد تغییرات کوچک برای نسل جدید بازیکنان در برخی پستها را فراهم کند. سرمربی کروات تیم ملی ایران که همچون طرفداران فوتبال در ایران از صعود به جامجهانی ۲۰۲۲ قطر تقریبا خیالش راحت شده است، برای دیدار با عراق و امارات مهدی طارمی را به اردو دعوت کرده اما تصمیم قطعی برای بیرون گذاشتن ۲ بازیکن قدیمی و ثابت اردوهای یک دهه اخیر را گرفته است. وی همچنین برای حضور محمدحسین کنعانیزادگان منتظر تصمیم کمیته اخلاق درباره این بازیکن است.
ارسال به دوستان
احضار روح جلاد بالکان در سلول سوچی
نوید مؤمن: شنیدن نام «اسلوبودان میلوسویچ» یا همان «جلاد بالکان»، دل هر انسان آزادهای در سراسر دنیا را به درد میآورد. او همان جنایتکاری است که بین سالهای 1992 تا 1995، در سایه سکوت و مماشات غرب و سازمانهای به اصطلاح بینالمللی، یکصد هزار مسلمان بیگناه را در بوسنی و هرزگوین قتلعام کرد. منطقه بالکان همچنان با وجود گذشت ربع قرن از آن فجایع جبرانناپذیر، از آثار و تبعات آن دوران و رخدادهای تلخ آن رهایی نیافته است.
24 ماه مه سال 1999 در حالی که دولت وقت بیل کلینتون در آمریکا دیگر تاریخ مصرف جلاد بالکان را برای دولت متبوع خود و متحدانش در ناتو تمامشده دانسته بود، دادگاه لاهه، اسلوبودان میلوسویچ را به جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی در قلمرو کوزوو، پس از ژانویه ۱۹۹۹ متهم کرد. ۸ اکتبر ۲۰۰۱، اتهام جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی در قلمرو کرواسی از آگوست ۱۹۹۱ تا ژوئن ۱۹۹۲ به اتهامات او افزوده شد. ۲۲ نوامبر ۲۰۰۱، به نسلکشی، جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی در قلمرو بوسنی و هرزگوین از تاریخ اول مارس ۱۹۹۲ تا ۳۱ دسامبر ۱۹۹۵ متهم شد. دادگاه لاهه با وجود اینکه در ظاهر صدها شاهد را در دادگاه میلوسویچ احضار کرده و از آنها (علیه جنایات جلاد بالکان) شهادت گرفته بود، هرگز به اصلیترین سوالی که به ذهن مخاطبان دادگاه متبادر میشد پاسخ نداد: تکلیف دولتهایی که در حمایت از میلوسویچ و با هدف نسلکشی مسلمانان اروپایی از هیچگونه اقدامی فروگذار نکرده بودند چه میشود؟ جای «حامیان غربی جلاد بالکان» در این دادگاه کجا بود؟!
سرانجام میلوسویچ بدون آنکه بتواند کلمهای از ارتباطات پشت پرده خود با نهادهای نظامی و امنیتی غرب را در دوران نسلکشی در بوسنی و هرزگوین افشا کند، در زندان مُرد. 2 مارس سال 2006 میلادی جسد بیجان جلاد بالکان در حالی در سلولش پیدا شد که فرضیاتی مانند خوراندن قرصهای ضدفشار خون به او یا حتی کشته شدن وی با سم، هنوز به عنوان احتمالاتی غیرقابل نفی یا اثبات مطرح است.
اکنون 16 سال از مرگ میلوسویچ سپری شده است اما میلوسویچهای تحت نظارت دستگاههای نظامی و امنیتی غرب در برخی نقاط جهان تکثیر شدهاند. یکی از این افراد، «آنگ سان سوچی» برنده جایزه صلح نوبل، رهبر برکنارشده میانمار و یکی از عوامل نسلکشی و آوارگی میلیونها مسلمان بیگناه است. سوچی اکنون توسط کودتاچیان ارتش میانمار گرفتار شده و هر روز به بهانههایی مانند «استفاده از بالگرد شخصی» یا «استفاده از بیسیم در زمان قدرت» مورد محاکمه قرار میگیرد. وی تاکنون به ۴ سال زندان محکوم شده و ممکن است پس از طرح 5 عنوان اتهامی دیگر، به 15 سال زندان دیگر نیز محکوم شود. دراین میان، ارتش میانمار (به عنوان عامل کودتا) هرگز از جرم مشترک خود و سوچی در زمان نسلکشی مسلمانان بیگناه و مظلوم میانمار سخنی به میان نمیآورد! با این حال بعید نیست در آینده نهچندان دور، رسانههای غربی که خود مشوق سوزاندن زندهزنده کودکان بیگناه در آتش نژادپرستی بوداییان، ارتش و دولت سوچی بودند، از رهبر سابق میانمار به عنوان یک «جنایتکار جنگی» نام ببرند که لیاقت وی، مرگ در زندان است!
بهتر بود آنگ سان سوچی قبل از آنکه دستان خود را به خون مسلمانان میانمار آغشته سازد و به بوداییان درباره نسلکشی آزادانه کودکان و تخریب منازل و آواره کردن آنها چراغ سبز نشان دهد، حداقل یک بار سرنوشت زندگی میلوسویچ را با خود مرور میکرد! با این حال سوچی از میلوسویچ هم بدبختتر است! او اکنون نه در دادگاه لاهه، بلکه در دادگاههای فرمایشی ارتش میانمار که خود شریک بسیاری از جرائم او بوده است محاکمه میشود. بعید نیست روزی از روزها خبر مرگ آنگ سان سوچی در زندان بر اثر سکته منتشر شود. در این معادله، جای دولت آمریکا، اتحادیه اروپایی و دیگر کشورها و نهادهایی که در دوران تلخ و سیاه نسلکشی مسلمانان میانمار در حمایت از سوچی و دولت خونخوار وی موضعگیری میکردند، خالی است. سوچی اکنون انتظار دارد بازیگران غربی در راستای نجات او از زندان ارتش میانمار دست به هر اقدامی بزنند و حتی جنگندههای خود را جهت سرکوب کودتاگران راهی این کشور کنند اما زهی خیال باطل! تاریخ مصرف قهرمان پوشالی میانمار مدتهاست که برای سیاستمداران و دستگاههای امنیتی غرب به پایان رسیده است. شاید بیشترین لطفی که رسانههای غرب میتوانند پس از مرگ احتمالی سوچی در زندان به وی کنند، انتشار عکس بزرگ وی در صفحه اول روزنامهها یا خبرگزاریهایشان باشد. البته اگر لابیهای پشت پرده قدرت در آمریکا و اتحادیه اروپایی اجازه آن را بدهند!
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|