|
ارسال به دوستان
انحصار پلتفرمهای نمایش خانگی و افزایش هزینه اشتراک
تعرفه یاغی
گروه فرهنگ و هنر: افزایش هزینه اشتراک ماهانه یکی از شبکههای نمایش خانگی به 125 هزار تومان -که با احتساب مالیات این رقم به 136 هزار تومان میرسد- موجب اعتراضهایی از سوی برخی کاربران شبکههای اجتماعی شده است. به گزارش «وطنامروز»، انحصاری که در سالهای اخیر برای فیلیمو و چند پلتفرم دیگر شبکه نمایش خانگی به وجود آمده است، موجب عدم پاسخگویی این مجموعهها در قبال رفتارهایی شده است که از نظر بسیاری از کاربران منطق درستی بر آن حاکم نیست. تاثیرات منفی انحصار و مواجهه محتوایی صرف از سوی نهادهای ناظر موجب شده است رفتارهایی چون افزایش هزینه اشتراک که منطق درستی بر آن حکمفرما نیست، از نظر مسؤولان دور بماند. خلاصه شدن تخلفات شبکه نمایش خانگی در مساله «ممیزی»، مسالهای است که اتفاقا به نفع این پلتفرمهاست، چرا که باعث میشود با غوغاسالاری در فضای مجازی، مشکلات متعدد خود را به حاشیه ببرند. گفته میشود تخلف اخیر یکی از پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی در پخش بدون مجوز یک سریال موجب شده تا گمانهزنیهایی درباره ابطال مجوز آن وجود داشته باشد. پیشتر، رئیس ساترا درباره نظارت بر رسانههای صوتی و تصویری فراگیر، الزام قانونی صداوسیما و برخورد با فیلیمو و نماوا توضیحاتی ارائه کرده و گفته بود: «ابطال مجوز فیلیمو و نماوا هنوز قطعی نشده است. فیلیمو و نماوا پلتفرمهای ویاودی که بخش اعظم بازار انتشار فیلم و سریال آنلاین را در ایران در اختیار دارند، از زمستان ۹۸ در پی توافق با ساترا، نظارت این سازمان را پذیرفتند». یکی از گزارههایی که درباره شبکههای نمایش خانگی مطرح میشد این بود که این پلتفرمها به دلیل برخوردار بودن از حمایت همهجانبه و گرفتن حق اشتراک، نباید تبلیغات پخش کنند. در حالی که این اتفاق نباید بیفتد، هنگام پخش محتواهایی برای کودکان هم تبلیغ سریالهای دیگر که برچسب رده سنی خوردهاند، پخش میشود. یکی از رسانهها درباره اقدام اخیر فیلیمو در افزایش هزینه اشتراک نوشته است: این پلتفرم نمایش خانگی با حذف رقبا و انحصارگرایی در حوزه پخش فیلم و سریال موفق به کسب چنین جایگاهی در میان مخاطبان شده و هماکنون که مخاطب بسیاری جذب کرده بدون در نظر گرفتن حقوق مصرفکننده، نرخ خود را چندین برابر کرده است. اگر بپرسید که نمایش خانگی در محتوا و فرم عملکرد خصوصی دارد، به چه دلیل افزایش قیمت اینچنینی دارید؟ و پول تبلیغات شما به کجا میرود؟ سریعا خود را پشت نقاب هزینهها و خصوصیسازی پنهان میکنند و از آزادی خود در قیمتگذاری و تبلیغات میگویند. اگر به آنها بگویید به چه دلیل فیلمهایی که اساس آنها مناسب خانواده نیست را در صدر تبلیغات خود میگذارید؟ سریعا شروع به مایه گذاشتن از مخاطبانی میکنند که معلوم نیست سلیقه واقعی آنها را با کدام ابزار سنجیدهاند؟! شبکههای آزاد خانگی با بینظارتی به پلتفرمی تبدیل شدهاند که تنها و تنها کسب سود برای آنها در اولویت است. این کسب سود به این قیمت است که تمام ارزشهای محتوایی که باید مخاطب در این شبکهها به دنبال آن میگشت، حذف شده است. نگاه سرمایهداری به یک پلتفرم باعث میشود حتی محتواهای تاریخی نیز رفتهرفته برای خوشایند مخاطب تحریف شود. این موضوع به یک وضعیت پوپولیستی میرسد که تنها محتواهای سطحی مورد توجه قرار میگیرد در نتیجه این رویکرد آن فاخر بودنی که از یک اثر هنری انتظار میرود، برآورده نمیشود. این موضوع از یک سو باعث افزایش قیمت پلتفرمهای نمایش خانگی میشود و از سوی دیگر موجب میشود که طبقه متوسط رو به پایین و حتی متوسط توانایی خرید اشتراک را نداشته باشد. در نتیجه یک مخاطب از قشری خاص تحت پوشش این پلتفرمها قرار میگیرد. از این منظر افزایش قیمتها به سلطه نمادینی تبدیل میشود که عدالت توزیع آثار را در کشور از بین میبرد. به نظر میرسد روندی که در خصوصیسازی و نئولیبرالیسم در عرصه آموزش پیش گرفته شد، به حوزه نمایش خانگی نیز رسیده است. هر چند این آثار نیز فاخر نیستند و ارزش دیده شدن ندارند اما خود این «ناعدالتی در توزیع» به دلیل خصوصیسازی بیرویه و افزایش قیمتها یک قدم رو به عقب در زمینه عدالت رسانهای است. به هر شکل افزایش هزینه اشتراک پلتفرمهای ایرانی نمایش خانگی همچنان با واکنشهای بسیاری از سوی کاربران روبهرو است و مطالبه کاربران این است که چرا هیچ نهادی بر قیمتگذاری و عملکرد این پلتفرمها نظارت ندارد. بیشتر شدن ناگهانی تعرفه اشتراک پلتفرمهای «فیلیمو» در حالی است که تماشای فیلم و سریال از طریق پلتفرمهای اینترنتی نمایش خانگی (VOD) به یکی از سرگرمیهای کاربران تبدیل شده و بارها نیز مسؤولان کاربران را به سمت استفاده از پلتفرمهای ایرانی و جایگزینی آنها با شبکههای خارجی تشویق کردهاند. با این حال آنچه سبب اعتراض کاربران شده این است که هیچ نظارتی بر عملکرد این پلتفرمها با وجود حمایتهای مختلف، نیست و هیچگونه شفافیتی در عملکرد آنها دیده نمیشود، به همین دلیل مصرفکننده برای احقاق حق خود دستش به جایی بند نیست. به همین دلیل شفافیت مالی برای پلتفرمهای نمایش خانگی ضرورت دارد. پیشتر این موضوع به صورت قانونی در اختیار ساترا بود. هر چند که ساترا به عنوان یک سازمان حاکمیتی نمیتواند برای پلتفرمهای ارائهدهنده سرویس در بخش خصوصی قیمتگذاری کند اما اینطور هم نیست که هیچ نظارتی روی قیمتگذاری آنها وجود نداشته باشد. در واقع ساترا میتواند با قیمتگذاری نادرست VODها برخورد کند. از سوی دیگر ساترا خط قرمزهایی برای قیمتگذاری دارد و اگر تحقیقات این چند روز نشان دهد که افزایش قیمت در «فیلیمو» و «نماوا» باعث ضرر به رشد VODها خواهد شد، باید نسبت به آن واکنش نشان دهد. با این حال موج اعتراض کاربران به افزایش نرخ اشتراک پلتفرمهای پخش آنلاین روز به روز در حال افزایش است و نظرات مختلفی از سوی کاربران در این باره در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شده است. این موضوع از یک سو میزان مخاطبان شبکههای خانگی را پایینتر میآورد و از سوی دیگر موج منفی دیگری را در فضای عمومی جامعه نسبت به افزایش بیرویه قیمتها در اذهان مردم تهنشین میکند. پایه همه این اتفاقات عدم شفافیت و مشخص نبودن پولهای بسیار کلانی است که در این پلتفرمهای خانگی جابهجا میشود؛ موضوعی که نیازمند توضیح مسؤولان مربوط در این امر است.
ارسال به دوستان
ابعادی تازه از ترور دانشمند هستهای در مقابل منزلش در «هناس»
روایت لحظههای تشویش
فیلم سینمایی «هناس» از زاویه دید شهره پیرانی، به روایتهای تشویشهای او برای حفظ جان همسرش شهید داریوش رضایینژاد، از دانشمندان هستهای کشورمان پرداخته است. به گزارش «وطنامروز»، در واپسین روزهای مرداد سال ۱۳۹۰ بود که خبری هولناک، تیتر روزنامهها و اخبار مختلف تلویزیون شد؛ «ترور دانشمند هستهای در مقابل منزلش». حادثهای دردناک که در ادامه سلسله ترورهای شخصیتهای هستهای ایران از جمله مجید شهریاری و مسعود علیمحمدی از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰ اتفاق افتاد و افکار و احساسات عمومی را درگیر کرده و به موضوعی پربحث در میان مردم و رسانهها تبدیل شده بود. مدتها اخبار مختلفی درباره این موضوع و مصاحبههای مختلفی از افراد مهم سیاسی و خانواده این شهید درباره ابعاد و زوایای این حادثه در جریان بود تا اینکه به مرور تب و تاب این اتفاق و جریانهای پیرامون آن کمرنگ شد. حوالی پاییز سال ۱۴۰۰، خبرهایی مبنی بر ساخت فیلم سینمایی با محوریت ترور یکی از دانشمندان هستهای و حضور در چهلمین جشنواره فجر تیتر رسانههای مختلف سینمایی و سیاسی شد؛ اینکه حسین دارابی کارگردان فیلم سیاسی «مصلحت» این بار سراغ چه ژانری رفته و زندگی کدام یک از شهدای هستهای و تشویشهای زنانه همسر او در این فیلم سینمایی به تصویر کشیده است؟ «هناس» نام کنجکاویبرانگیزی بود که با حضور در چهلمین جشنواره فیلم فجر مخاطبان و منتقدان زیادی را برای دیدن و فهمیدن شخصیت اصلی داستان، که این فیلم سینمایی بر مبنای زندگی آن شکل گرفته است، به سالنهای سینما کشاند؛ فیلمی که از زاویه دید شهره پیرانی، به روایتهای تشویشهای او برای حفظ جان همسرش داریوش رضایینژاد، دانشمند هستهای کشورمان پرداخته که سال 90 در مقابل چشم همسر و فرزند کودکش به طرز ناجوانمردانهای هدف گلولههای متعدد گروههای معاند قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
این فیلم سینمایی با بازی مریلا زارعی در نقش همسر و بهروز شعیبی در نقش داریوش رضایینژاد در چهلمین جشنواره فجر به یکی از پربحثترین فیلمهای حاضر در این دوره تبدیل شد که در اکرانهای مردمی توانست به رتبه ۶ در جدول آرای مردمی برسد. «هناس» دومین ساخته حسین دارابی است که پیش از این، فیلم سینمایی «مصلحت» را کارگردانی کرده و این بار سراغ سوژهای ملتهب از یکی از قهرمانان ملی رفته است؛ سوژههایی که نیاز مخاطب و سینمای ایران است تا نسل جوان با واقعیتهای تاریخی خود و شهامتهای قهرمانان ملی خود آشنا شوند.
تهیهکنندگی این اثر بر عهده محمدرضا شفاه بوده که در این سالها حمایت از فیلمسازان جوان را در دستور کار خود قرار داده است. این فیلم سینمایی که دومین همکاری او با حسین دارابی را رقم میزند و بر اساس داستانی بیوگرافی شکل گرفته، این روزها در حال اکران در سینماهای سراسر کشور است.
ارسال به دوستان
«ترنس مالیک» مخاطبش را به درون بدن انسان میبرد
«کیت بلانشت» در پروژه واقعیت مجازی
یک پروژه واقعیت مجازی با زمینه عرفانی و مدیتیشن که به شناخت از درون بدن انسان و کارکرد سلول منجر میشود، در جشنواره ترایبکا به نمایش درمیآید. به گزارش «وطنامروز»، «کیت بلانشت» بازیگر و «ترنس مالیک» کارگردان در یک پروژه جدید به نام «اوولور» (Evolver) همکار شدهاند که به عنوان یک تجربه واقعیت مجازی اینتراکتیو و پر از موسیقی توصیف شده و قرار است در جشنواره فیلم ترایبکا به نمایش گذاشته شود. این پروژه توسط هنرمندانی از بریتانیا، فرانسه و آمریکا تولید شده و مخاطب را درون بدن انسان میبرد. مخاطب میتواند با جریان اکسیژن در بدن انسان حرکت کند و در نهایت به یک سلول زنده برسد. خالقان «اوولور» قصد دارند این پروژه واقعیت مجازی را گسترش دهند تا بتوانند در مقیاس بزرگتر آن را در فستیوالها و موزههای سراسر جهان به نمایش بگذارند و تا سقف ۱۰۰ نفر همزمان از آن استفاده کنند. مالیک و بلانشت به عنوان تهیهکننده اجرایی در پروژه حضور دارند و با ادوارد آر. پرسمن، تهیهکننده کارکشته هالیوودی همکاری میکنند. تمام جنبههای این پروژه با پشتیبانی دادههای پزشکی و اسکنهای علمی واقعی از بدن انسان ساخته شده است. پروژه چند شریک و مشاور علمی هم داشته است. علاوه بر تهیهکنندگی، بلانشت مسؤولیت روایت این تجربه را هم بر عهده داشته تا به آن عمق عرفانی بیشتری بدهد. او روایت پروژه را در فاز مدیتیشن آغاز میکند که طی آن یک شعر خوانده میشود و در ادامه مخاطب را هدایت میکند تا بتواند با حرکت کنار موجی از تنفس، با بدن خود و طبیعت ارتباط بیشتری برقرار کند. بلانشت در این باره گفت: صداگذاری این پروژه خیلی درباره ساختن یک شخصیت نبود، بلکه درباره خلق یک محیط با وضعیت ذهنی بود. من نهتنها با جلوههای بصری جذاب، بلکه با اشعار و متن پروژه ارتباط زیادی برقرار کردم.
ارسال به دوستان
مستند «پیرمرد و خواننده» عرضه اینترنتی شد
تلاش برای زندگی
کارگردان مستند «پیرمرد و خواننده» مطرح کرد این فیلم روایتگر تلاشهای یک پیرمرد در دل خرابههای جنگ سوریه، برای راهاندازی یک موزه ماشین است. به گزارش «وطنامروز»، امیر اصانلو همزمان با عرضه اینترنتی این مستند درباره آن توضیح داد: این فیلم درباره پیرمردی است که در خرابههای شهر حلب در سوریه زندگی میکند و یک کلکسیون ماشین دارد. او تلاش دارد در خرابههای این شهر جنگزده، زندگی خود را از نو بسازد. اصانلو به مهر گفت: آنچه در این فیلم بهصورت ویژه مدنظرم بود و تلاش کردیم در این مستند به آن بپردازیم، بحث امید به زندگی است. سعی کردم از طریق زندگی این پیرمرد، این امید را به تصویر بکشم و به همین دلیل هم سراغ بخش سیاه جنگ نرفتم.
اصانلو درباره تأثیر جنگ بر زندگی آدمهای ساکن حلب و تفکیک میان زندگی روزمره این کاراکتر با سیاهیهای باقیمانده از جنگ، توضیح داد: این تفکیک را من به عنوان مستندساز به وجود نیاوردم، بلکه انتخابی از سوی کاراکتر فیلم است. او است که تلاش کرده راه خود را از فضای سیاهیهای باقیمانده از جنگ جدا کند. هرچند برخی تأثیرات اجتنابناپذیر است اما او تا جای ممکن تلاش کرده است در این شرایط موفق باشد و به زندگی خود سامان بدهد.
اصانلو درباره مهمترین ویژگیهای این کاراکتر هم گفت: اینکه یک آدم با سن بالای ۸۰ سال که به ظاهر زمان زیادی تا پایان زندگی ندارد، احساس میکند زمان بسیاری باقی مانده و برای ادامه زندگیاش تلاش میکند تا همه چیز را از نو بسازد، برای خود من بسیار جذاب بود. آنچه من در میان مردم شهر حلب دیدم این بود که همه دست به دست هم داده بودند تا بار دیگر زندگی خود را از نو بسازند. این همان ارادهای است که فکر میکنم در میان ما مرده است.
ارسال به دوستان
«دعبل و زلفا» روایتی عاشقانه از زندگی شاعر اهل بیت
«عاشق» اهل هنری که ولایتمدار بود
حجتالاسلام مظفر سالاری درباره رمان «دعبل و زلفا» گفت: در این کتاب به زندگی عاشقانه دعبل با همسرش اشاره شده و اینها بستری برای پرداختن به زندگی امام موسیبنجعفر شدهاند. به گزارش «وطنامروز»، رمان «دعبل و زلفا» ترکیبی از داستانی عاشقانه و تاریخ اهل بیت به قلم حجتالاسلام والمسلمین مظفر سالاری است که در قالب داستان، مخاطب را با روزگار پرمشقت امام موسیبنجعفر و امام رضا(ع) آشنا میکند و درباره قصه عشق شورانگیز دعبل به همسرش زلفا است. دِعبل خزاعی شاعر، ادیب و عالم شیعی و مدیحهسرا و ذاکر فضایل اهل بیت است. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «بیرون از دروازه و حصار شهر، تا چشم کار میکرد در دو طرف، دکان بود و کاروانسرا. دستفروشها چند متر آنطرفتر، به موازات ردیف دکانها، زیر سایه چادرهایی رنگارنگ و پر وصله، بساط کرده بودند. تنوع کالاهای ریز و درشت چنان بود که اگر کسی ساعتی میچرخید و پرسه میزد، باز هم انگار چیزی ندیده بود. دعبل به هیاهوی آن شلوغبازار و به سکویی که روی آن، چند غلام و کنیز نیمهبرهنه را به نمایش گذاشته بودند، توجهی نشان نداد. صدها شترِ کاروان با دهها اسب و نگهبان مسلح و غلامان پیاده و چندتایی قاطر و سگ همراهش به کاروانسرایی بزرگ خزید که پر از بار و شتر و گاری و حمال و انبار و اطاقکهایی در اطراف بود. بارها را که پایین میآوردند، دهها کودک گدا و پابرهنه و دخترکان ولگرد و بیسرپرست، دورهشان کردند. در گوشهای خربزههایی بزرگ را تلنبار کرده بودند. دعبل بزرگترین خربزه را خرید. تا دو حمال، بار شتر را بر پشت اسبش بگذارند و ببندند، خربزه را به دهها باریکه برید و بین بچهها و دخترکان تقسیم کرد. دست، کاسه کرد و تخمههای خربزه را به اسبش خوراند. به خودش چیزی نرسید. سکهای به حمالها و چند سکه به کاروانسالار داد و از ابنسیار و 3-2 همسفر دیگر خداحافظی کرد.
ابنسیار گفت: امیدوارم تو به زودی ندیم هارون شوی و من، طبیب مخصوص او! نگهبانها، دختران و زنان اسیر را کنار صدها طاقه پارچه و خمرههای گلین جمع کرده بودند. با تکان دادن تازیانههای حلقهشده، مجبورشان میکردند که فشردهتر بنشینند و از جلو چشم دور نشوند. دلش میخواست برود و خبری از او بگیرد. باز پا روی خواهش دل گذاشت و به سوی خروجی کاروانسرا بهراه افتاد. گیرم که بخواهند او را چون کنیزی بفروشند، تو پولت کجا بود که بتوانی چنین ماهرویی را بخری؟ اگر 10 کیسه دینار هم داشتی، از پس خریداران ثروتمندی برنمیآمدی که برای اینگونه دختران ماهرو، دندان تیز کردهاند و دستوپا میشکنند». حجتالاسلام سالاری در گفتوگو با مهر درباره اینکه چرا این شخصیت را دستمایه رمانش کرده، گفت: چند سال قبل با همکاری چندی از دوستانم در قم مشغول نوشتن مجموعه داستانی درباره امام رضا(ع) بودم به نام «مینوی نگاه تو» که توسط دارالحدیث چاپ شد.
این نویسنده در ادامه گفت: دعبل هم شخصیتی است که هم اهل هنر است، هم ولایتمدار است و هم اهل مطالعه و صرفا شاعر نبوده است.
نویسنده داستان پرفروش «رؤیای نیمهشب» با بیان اینکه «دعبل و زلفا» رمانی عاشقانه و تاریخی است، افزود: دعبل خزاعی با شعر خودش حکومت بنی عباس را مورد انتقاد شدید قرار میداد به همین دلیل معمولا فراری بود. در این کتاب به زندگی عاشقانه او با همسرش هم اشاره شده و اینها بستری برای پرداختن به زندگی امام موسیبنجعفر و امام رضا(ع) شدهاند. کتاب «دعبل و زلفا» در ۳۳۲ صفحه با قطع رقعی با قیمت ۵۹ هزارتومان توسط انتشارات بهنشر (آستان قدس رضوی) چاپ شده و در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
ارسال به دوستان
اخبار
تجلیل از پیشکسوتان هنرهای سنتی و صنایع دستی در فرهنگستان هنر
در پاسداشت روز جهانی صنایع دستی، مراسمی با عنوان «کلک خیالانگیز» در تالار ایران فرهنگستان هنر برگزار میشود. به گزارش «وطنامروز»، روز جهانی صنایع دستی بهانهای برای پاسداشت و بزرگداشت هنر و هنرمندان ایران زمین است و این فرهنگستان با برگزاری نمایشگاه، کارگاه همراه با مراسمی با عنوان «کلک خیالانگیز» این روز را گرامی میدارد. نمایشگاه «کلک خیالانگیز» نیز همزمان با این مراسم در مؤسسه فرهنگی- هنری صبا برپا میشود. در این نمایشگاه حدود ۵۰ اثر از آثار هنرمندان پژوهشکده هنرهای سنتی در حوزه قلمزنی، خاتمکاری، منبت و معرق، سازهای سنتی، سفال، میناکاری، گچبری و نگارگری به نمایش گذاشته میشود. آیین مراسم روز جهانی صنایع دستی امروز ۲۲ خرداد برگزار میشود. نمایشگاه و کارگاه «کلک خیالانگیز» نیز از ۲۲ خرداد شروع شده است و تا ۲۵ خرداد برپا خواهد بود. علاقهمندان برای شرکت در این برنامه میتوانند به نشانی خیابان ولیعصر، پایینتر از چهارراه طالقانی، شماره ۱۵۵۲ مراجعه کنند.
***
«چند قدم آنطرفتر» در ایتالیا
فیلم کوتاه «چند قدم آنطرفتر» به کارگردانی امید معلم به بیستمین جشنواره سینمایی ایسکیا گلوبال ایتالیا راه یافت. به گزارش «وطنامروز»، فیلم کوتاه «چند قدم آن طرفتر» به کارگردانی امید معلم و تهیهکنندگی آذر معماریان به بیستمین جشنواره سینمایی ایسکیا گلوبال ایتالیا راه یافت. این جشنواره هرساله در جزیره ایسکیا در کشور ایتالیا برگزار میشود و قدمتی 20 ساله دارد. جشنواره سینمایی ایسکیا یکی از رویدادهای هنری تابستانی کشور ایتالیاست. تاریخ برگزاری جشنواره دهم تا هفدهم ژوئیه برابر با ۲۰ تا ۲۷ خرداد است. امسال قرار است در جشنواره ایسکیا از جو رایت، کارگردان فیلمهایی چون «تاوان» و «غرور و تعصب» با جایزه لوکینو ویسکونتی تقدیر شود. کیهان ملکی، محمد رشنو و علی آنزانی بازیگران این فیلم کوتاه هستند. فیلمنامه «چند قدم آن طرفتر» را اردوان نیکنیا به نگارش درآورده و بازنویسی آن را سمیه تاجیک انجام داده است. تدوین فیلم «چند قدم آنطرفتر» توسط هایده صفییاری انجام شده است. پخش جهانی این فیلم توسط کمپانی لیمو فیلم انجام میشود.
***
میزبانی تماشاخانه ایرانشهر از ۱۰ هزار مخاطب طی ۳ هفته
تماشاخانه ایرانشهر طی ۳ هفته گذشته میزبان بیش از ۱۰ هزار مخاطب تئاتری بوده است. به گزارش «وطنامروز»، ۳ نمایش «مخاطب» به کارگردانی جابر رمضانی، «شام آخر» به کارگردانی مسعود دلخواه و «شکوفههای گیلاس» به کارگردانی محمد مساوات در حالی هفته پایانی اجراهای خود را سپری میکنند که طی حدود ۳ هفته اجرای گذشته میزبان بیش از ۱۰ هزار مخاطب شدهاند. این استقبال در حالی است که تمام ظرفیتهای پیشفروش نمایش «شکوفههای گیلاس» به اتمام رسیده و نمایش «مخاطب» و «شام آخر» نیز با ظرفیت کامل این شبها میزبان مخاطبان هستند. نمایش «مخاطب» به کارگردانی جابر رمضانی و با بازی نگار جواهریان، لیلی رشیدی، علی باقری و جابر رمضانی همه روزه ساعت ۱۸:۳۰ و نمایش «شکوفههای گیلاس» به کارگردانی محمد مساوات با بازی رومینا مؤمنی و حامد رسولی ساعت ۲۱ در سالن استاد سمندریان به روی صحنه میروند. تماشاخانه ایرانشهر طی حدود ۳ هفته گذشته میزبان بیش از ۱۰ هزار مخاطب تئاتری بوده است. این دوره از اجراهای تماشاخانه ایرانشهر مطابق با جدول زمانبندیشده این مجموعه تئاتری تا پایان خرداد روی صحنه هستند.
***
درخشش «سیمرغ» و «شاه اسماعیل» در جشنواره سراسری تئاتر رضوی
۲ نمایش «سیمرغ» و «شاه اسماعیل» آثار هنرمندان اردبیلی در پانزدهمین دوره جشنواره سراسری تئاتر رضوی با کسب موفقیت، خوشدرخشیدند. به گزارش «وطنامروز»، ۱۲ اثر از استانهای آذربایجان شرقی، اردبیل، مرکزی، کرمانشاه، اصفهان، خراسان رضوی، آذربایجان غربی و البرز جهت اجرا به مرحله نهایی تئاتر رضوی در تبریز راه یافته بودند که در این بین ۲ نمایش از استان اردبیل به جشنواره صاحبدلان و جشنواره بینالمللی تئاتر فجر راه یافتند. بر همین اساس ۲ تئاتر صحنهای «شاه اسماعیل» و «سیمرغ» آثار هنرمندان اردبیلی به جشنواره صاحبدلان و جشنواره بینالمللی تئاتر فجر راه یافتند. در این جشنواره عوامل تئاتر «سیمرغ»؛ اکبر صادقی جایزه اول کارگردانی و بازیگری مرد، پریسا صدایی آذر جایزه اول بازیگری زن، محمود مهدوی جایزه دوم نمایشنامهنویسی، داور فرمانی جایزه دوم بازیگری مرد، محمدرضا عرفانی جایزه بهترین موسیقی و فیاض بهرام جایزه بهترین طراح پوستر و بروشور را کسب کردند. عوامل تئاتر «شاه اسماعیل» نیز؛ غریب منوچهری جایزه دوم کارگردانی، علی حسنزاده جایزه اول نمایشنامهنویسی و لیلا ندایی جایزه بهترین طراح لباس را به دست آوردند. پانزدهمین دوره جشنواره سراسری تئاتر رضوی خردادماه امسال در استان آذربایجان شرقی و در شهر تبریز برگزار شد.
***
«تابستان 1369» منتشر شد
«تابستان ۱۳۶۹» نوشته مرتضی سرهنگی، مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری بتازگی توسط انتشارات سوره مهر منتشر و راهی بازار نشر شده است. به گزارش «وطنامروز»، این کتاب شامل 40 خاطره است که مرتضی سرهنگی طی ۳ سال در میان انبوهی از خاطرات اسارت انتخاب کرده است. به اعتقاد نویسنده، ادبیات اسارت از سوغاتیهایی است که اسیران جنگ همراه خودشان آوردند و هزینه آن جوانی و سلامتیشان بوده است. مرتضی سرهنگی از نویسندگانی است که 40 سال است در حوزه ادبیات مقاومت فعالیت دارد. از آثار او میتوان به «اسم من پلاک است»، «پا به پای باران» و «خرمشهر خانه رو به آفتاب» اشاره کرد. این کتاب با ۳۲۳ صفحه و شمارگان ۱۲۵۰ نسخه منتشر شده است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|