|
ارسال به دوستان
واکاوی تحلیلی معنای امید در نگاه رهبر انقلاب
امید، موتور پیشران کشور
اگر بخواهیم برخی از کلیدواژههای اساسی بیانات رهبر معظم انقلاب را فهرست کنیم، قطعا «امید» یکی از آنها خواهد بود. همین مساله باعث میشود نگاه عمیقتری به ابعاد و زوایای مساله امید در نگاه رهبری داشته باشیم؛ اینکه امید بستر رشد چه نهالهایی خواهد بود و همین بستر رشد، چگونه فراهم خواهد شد؟ بین امید کاذب و صادق چه تفاوتی هست؟ راههای امیدافزایی در کشور چیست؟ یادداشتی که در ادامه تقدیم میشود قصد دارد نگاهی هر چند گذرا به ابعاد و زوایای مساله امید در نگاه رهبر معظم انقلاب داشته باشد.
دکتر محمدسهیل سرو: با پیروزی انقلاب اسلامی ایران دوران جدیدی از عالم به وجود آمده که دین و انقلاب اسلامی در آن نقش محوری دارند. از این رو دشمنی دشمنان را با انواع راهکارها در پی دارد و توانمندترین حربه دشمنان ایجاد ناامیدی است، در حالی که ظرفیتهای امیدبخش برای ادامه راه از یک سو و وجود انگیزه در جامعه از سوی دیگر گواه بر حضور امید در عرصههای مختلف است. از دید آیتالله خامنهای، راهکار بروز امید وابسته به تحقق اعتماد در عرصه جامعه از طریق پایبندی عملی مسؤولان به آرمانها و ارزشهای انقلاب است.
همچنین با توجه به اندیشه رهبر انقلاب، «امید» کلید اساسی همه قفلهاست و نخستین توصیه پیش از همه چیز بوده که بدون آن هیچ گامی نمیتوان برداشت. میتوان به این نکته آگاهی یافت که امید در واقع همه چیز است؛ هم نظر است هم عمل، هم ذهن است هم عین و به طور کلی آن را میتوان نگاه خوشبینانه به آینده و متکی به واقعیتهای عینی تعریف کرد. هرچند امید هم امید بیجا نیست؛ امیدی است که واقعیتها، کاملا ما را به درستی آن نوید میدهد به طوری که سیاست تبلیغی و رسانهای دشمن و فعالترین برنامههای آن مأیوس کردن مردم و حتی مسؤولان و مدیران ما از آینده است.
امید است که انگیزه تلاش میدهد و انگیزهها و ارادههای منفصل را به یکدیگر متصل و لباس یکپارچگی و همجهتی را در قواره جامعه تنظیم میکند. از این رو، اساسیترین قضیه «امید» است. از جمله سختترین کارهایی که علیه من و شما انجام میشود این است که امید را از ما برانند؛ سعی کنید امید را زنده نگه دارید. امید به پیروزی، امید به پیشرفت و امید به موفقیت، هر انسانی را به حرکت وادار میکند. اگر شما بخواهید یک انسان فعال و سرزنده و شادابی از حرکت بیفتد، کافی است او را ناامید کنید. اگر ناامید کردید، دستهای فعال سست خواهد شد و زانوان فعال و استوار به لرزه خواهد افتاد. در واقع امید بزرگترین قوه محرکه انسان و عاملی حرکتبرانگیز است، لذا اگر امید نباشد، حرکت هم نخواهد بود.
امید در تضاد با مفاهیمی همچون بیارادگی و غفلت و ترس و در ترادف با مفاهیمی همچون انگیزه، شجاعت، حرکت و پیشرفت، جهاد، اعتماد و تعهد است.
1- عنصر بیارادگی و غفلت: زمانی که جامعهای ناامید است، عنصر اراده و انگیزه در آن کمرنگ میشود و امید به بهبود امور، تلاش و جدیت را جهت دستیابی به هدف میطلبد، در حالی که جامعه ناامید انگیزه حرکت در جهت تحقق اهداف را ندارد؛ هر چند هدفی ترسیم شده باشد اما انگیزه حرکت به سمت آن وجود ندارد.
کار دشمن این است که با نفوذ و اختلال محاسباتی، ترس و امید کاذب به جامعه و مسؤولان انتقال میدهد که نتیجه آن نیز غفلت و غافلگیری از دشمن خواهد بود. این کار با شیوههایی همچون «خبرهای دروغ، تحلیلهای مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعیتها، پنهان کردن جلوههای امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسنات بزرگ... با رسانههای صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان» انجام میشود.
۲- ترس: ترس مفهومی تهی از امید است. ترس حرکت و پیشرفت را از فرد و جامعه سلب میکند و توقف و سکون را به بار میآورد و در مواردی حتی موجب ذلت و خواری نیز هست، در حالی که امید، انسان را به کنشگری وامیدارد و انگیزه و جوشش را در او تقویت میکند. از این رو رهبر انقلاب ترس را در کنار یأس و در تقابل با امید استعمال کردهاند. «اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده دوری جستهام اما خود و همه را از نومیدی بیجا و ترس کاذب نیز برحذر داشتهام و برحذر میدارم» (بیانیــه گـام دوم انقلاب، ۱۳۹۷).
* مؤلفههای امیدزا
۱- انگیزه، حرکت و پیشرفت: امید در یک معنا به معنی انگیزه و انگیزه داشتن است. «آن چیزی که جنگنده را، رزمنده را در جبهه نگه میدارد، امید است. باید امید داشته باشد، بداند که میتواند به پیروزی برسد. این امید را بایـد زنده نگه داشت».
۲- اعتماد و تعهد: امید امری اعتمادآفرین است و به تعبیری میتوان این ۲ مفهوم را متناظر یکدیگر دانست. «یک کلید اصلی وجود دارد و آن امید دادن و اطمینان دادن به مردم است. اگر مردم ناامید شدند، اعتماد خودشان را از دست دادند و متزلزل شدند، شکست قطعی است». در جای دیگری نیز رهبر انقلاب این ۲ واژه را باهم استفاده کردهاند: «عامل اصلی پیروزی در صحنه بودن مردم است؛ عامل در صحنه بودن مردم، امید و اطمینان آنهاست. این امید را باید در مردم تقویت کرد؛ مردم را نباید ترساند؛ مردم را نباید بدبین کرد، بیاعتماد کرد».
* چگونگی تحقق امید
چگونگی تحقق امید از سرفصلهای اساسی در مباحث پیرامون امید و امیدواری است. چهبسا گفتوگوها از امید بسیار است اما مسیر دستیابی به آن روشن نیست. رهبر انقلاب اسلامی تحقق امید را وابسته به چند عامل دانستهاند:
اول، نترساندن یکدیگر: «قرآن کریم میفرماید: «الَّذِینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ»؛ این از طرف دشمن است؛ بترسید - «قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ» نسبت داده شود به دشمن - آیه دیگر «إِنَّما ذلکُمُ الشَّیْطانُ یُخَوِّفُ أولیاءه» میترساند. «لَنْ لَمْ یَنتَـه المُنافِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِى الْمَدِینَة لَتُغْرِینَّکَ بهم» ببینید، اینهاست. یعنی ترسیدن مردم مذمت شده؛ مردم را ناامید کردن، مردم را بیاطمینان کردن، مذمت شده».
دوم، تواصی یکدیگر به ایستادگی: «متقابلا، نقطه مقابل: «وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ»؛ همدیگر را باید وصیت کنیم، توصیه کنیم به صبر، به ایستادگی، به پیروی از حق؛ همدیگر را نگه داریم. «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بعض» اولیا یعنی پیوستهها؛ به همدیگر پیوستند. این وظیفه ما است، بنابراین باید به این نکته امید و اطمینان توجه کرد».
سوم، کشف مهمترین ظرفیت امیدبخش جامعه و سرمایهگذاری بر آن: «مهمترین ظرفیت امیدبخش کشور، نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی است. جمعیت جوان زیر ۴۰ سال فرصت ارزشمندی برای کشور است. ۳۶ میلیون نفر در سنین میانه ۱۵ و ۴۰ سالگی، نزدیک به ۱۴ میلیون نفر دارای تحصیلات عالی، رتبه دوم جهان در دانشآموختگان علوم و مهندسی، انبوه جوانانی که با روحیه انقلابی رشد کرده و آماده تلاش جهادی برای کشورند و جمع چشمگیر جوانان محقق و اندیشمندی که به آفرینشهای علمی و فرهنگی و صنعتی و... اشتغال دارند... فرصتهای مادی کشور نیز فهرستی طولانی را تشکیل میدهد که مدیران کارآمد و پرانگیزه و خردمند میتوانند با فعال کردن و بهرهگیری از آن، درآمدهای ملی را با جهشی نمایان افزایش داده و کشور را ثروتمند و بینیاز و به معنی واقعی دارای اعتماد به نفس کنند و مشکلات کنونی را برطرف کنند».
چهارم، سوق دادن امید به لایههای عمیق نظام ارزشی جامعه: «در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نامیدی را از خود و دیگران برانید، این نخستین و ریشهایترین جهاد شما است».
پنجم، اعتمادزایی: رهبر انقلاب در برخی مواقع امید را که به کار بردهاند و از واژههای اطمینان و اعتماد نیز استفاده کردهاند و با واو عاطفه این موضوع را به کار بردهاند: «حالت ناامیدی و بیاعتمادی به آینده یکی دیگر از مشکلات و آسیبهاست. حالت بیاعتمادی به خود شخص و خود ملی از دیگر آسیبهاست. مثلا وقتی ضعفهایی گفته میشود، میگویند در مملکت ما دیگر این طوری است؛ این حالت بیاعتمادی به خود است. چرا باید این بیاعتمادی وجود داشته باشد. این بیاعتمادی خودش منشأ بسیاری از مفاسد دیگر است، از جمله مصادیق آن همین گرایش به جنس خارجی است. این را کوچک نگیرید، این خیلی مهم است، این یک فرهنگ است» (ایشان بیاعتمادی را یک نوع فرهنگ میدانند).
* جمعبندی
امید در بیانات رهبر انقلاب به عنوان کلید حل همه مسائل نگریسته شده و بر لزوم گسترش آن به لایههای عمیق جامعه تأکید شده است. همچنین امید به حرکت و پیشرفت به جلو با نگاه به آینده در کلام ایشان تعریف شده است. نکته جدیدی کـه در این تحقیق درباره امید در اندیشه آیتالله خامنهای به چشم میخورد، این است که ایشان امید را ظرفیتبخش سایر ابعاد جامعه میدانند و نگاه ایشان کاملا همراه با امیدواری از نوع امید صادق در مقابل امید کاذب است و ایشان امید را بهمثابه حرکت و پیشرفت تعریف کردهاند.
حضرت آیتالله خامنهای در بیانیه گام دوم انقلاب تصویری از آینده و گذشته انقلاب اسلامی ارائه کردهاند. در این تصویر دوران جدیدی از عالم ترسیم شده است که با وقوع انقلاب اسلامی آغاز شده که با دشمنیهای گسترده دشمن همــراه بــوده اسـت. در این بین برای رشد و شکوفایی هرچه بیشتر امور انقلاب ظرفیتهای خاصی در ایران و بدنه انقلاب اسلامی وجود دارد که همگی ظرفیتهایی امیدبخش هستند و کلید همه قفلها و گرههای انقلاب نیز با امید و اعتماد باز میشود؛ بنابراین با امید میتوان راهکارهایی هم برای مقابله با چالشهای درونی و بیرونی از جمله تهاجم دشمن به دست آورد و هم شکاف میان واقعیتها با آرمانها را که در واقع یکی از اساسیترین شکافهای نامیدکننده است، کم و امیدواری را تقویت کرد.
حضرت آیتالله خامنهای تعبیر ظریفی را در همنشینی امید و اعتماد و اطمینان به کار بردهاند و در نظر ایشان ایـــن موارد نمیتواند از یکدیگر جدا انگاشته شود. در واقع هر جا امید صادق باشد، اعتماد و اطمینان نیز وجود دارد، هرچند امید کاذب قابلیت اینچنینی ندارد. از سوی دیگر چینش این مفاهیم کنار یکدیگر گواه نهتنها ظرفیتهای فردی آن است، بلکه ظرفیتهای اجتماعی آن را نیز بیان میدارد، چراکه «اعتماد» مفهومی اجتماعی است که در یک گروه یا جامعه شکل میگیرد و نمیتوان حالت فردی را در ابعاد جامعه برای آن تصور کرد، مگر مواردی مانند اعتماد به خدا و خود اما به طور کلی اعتماد در ارتباط با دیگران و جامعه معنا مییابد؛ بنابراین همنشینی امید و اعتماد در بیانیه گام دوم نشان از مفهوم امید اجتماعی در اندیشه آیتالله خامنهای دارد که میتوان ساختارهای اجتماعی و فرهنگی را بر اساس آن بازتولید و مورد بازتنظیمی قرار داد. همچنین اعتمادزایی پیشرفت، ایستادگی و نترساندن یکدیگر، راهکارهای چگونگی تحقق امید در نظر ایشان تلقی شده است.
ارسال به دوستان
امید؛ مهمترین ابزار پیشرفت
اینکه ناامیدی عمدتا منشأ داخلی دارد، این را من قبول ندارم. بله! مشکلاتی در داخل حتما وجود دارد و ما این مشکلات را میدانیم اما اینجور نیست که این مشکلات، جوان دانشجوی پرانگیزه را ناامید کند. جوان دانشجوی پرانگیزه جور دیگری ناامید میشود؛ [آن وقتی که] استاد یا مثلا فرض کنید فلان آدمی که تعهدی ندارد، مینشیند پای دل جوان ــ به صورت فردی و البته همین کار به شکل دیگری به صورت جمعی و گسترده انجام میگیرد ــ که «شما به چه دلخوشیای اینجا درس میخوانی؟ ول کن برو»! به جوان مبارز [میگوید:] «شما با دلار قیمت فلان قدر، تورم چندساله فلان مقدار، به چه امید و به چه دلخوشیای اینجا درس میخوانی، کار میکنی؟» ناامیدی اینجوری وارد میشود؛ این اثر میگذارد. البته پاسخ جوان مؤمن و مبارز و آگاه و هوشمند بیلکنت و رسا است که «بله، مشکلات در کشور وجود دارد [اما] من درس میخوانم برای اینکه بنا دارم دهها سال دیگر در این کشور عمر کنم، زندگی کنم و صدها سال دیگر فرزندان من و نوههای من و ذریه من و هممیهنان من در این کشور زندگی کنند؛ من میخواهم مشکلات را برطرف کنم؛ درس میخوانم برای اینکه مشکل را برطرف کنم؛ مبارزه میکنم برای اینکه مشکل را برطرف کنم»؛ جواب جوان مسلمان این است. اما او، کار خودش را میکند و روی بعضیها تأثیر هم میگذارد... یک مثال دیگر؛ مثلا فرض کنید 4 نفر سرمایهدار یا کارآفرین کشور را ترک کردند، پولشان را برداشتهاند و رفتهاند یک کشور دیگر. میگوید «آقا ببین! به چه امید شما میخواهی اینجا فعالیت اقتصادی بکنی؟ دارند میروند»! خب بله، 4 نفر رفتهاند، 40 نفر ماندهاند و دارند فعالیت میکنند. هزاران شرکت دانشبنیان دارد به وجود میآید، جوانها دارند به کار جذب میشوند؛ واقعیتهای جامعه اینها است اما دشمن سعی خودش را میکند برای اینکه همه را ناامید بکند. خب این طراحی دشمن است. پس توجه بشود که امروز طراحی دشمن، بدبین کردن ما به خودمان است. [میخواهند] به خودمان بدبینمان کنند؛ به دولتمان بدبین بشویم، به محیط دانشجوییمان بدبین بشویم، به مردممان بدبین بشویم؛ نه، کشور دارد حرکت میکند، حرکت خوبی هم میکند.
* * *
در جنگ ترکیبی، حمله نظامی نیست اما حمله به باورهای دینی و سیاسی است؛ حمله دشمن به باورهای دینی و باورهای سیاسی است. اینکه در سوره «قل اَعوذ برَب الناس» میگویید: «من شَر الوَسواس الخَناس، اَلذی یوَسوس فی صدور الناس، منَ الجنه وَ الناس»، خناسش همین تبلیغاتچیهای خارجی و دنبالهروهای آنها در داخل هستند؛ وسوسه میکنند، حقایق را دگرگون نشان میدهند؛ هدفشان سست کردن اراده ملت است، هدفشان خاموش کردن امیدها است، میخواهند شعله امید را در دل جوانان ما خاموش کنند، جوان را مأیوس کنند. یأس یعنی بنبست؛ وقتی که جوان از پیشرفت مأیوس شد، از آینده مأیوس شد، احساس بنبست میکند؛ از کسی که احساس بنبست میکند، نمیشود توقع داشت درست کار کند.
* * *
یک توصیه مهم من به همه کسانی که توانایی سخن گفتن با مردم را دارند و رسانه در اختیارشان است ـ چه در فضای مجازی، چه در مطبوعات، چه در صدا و سیما - امیدآفرینی است. دشمن سعی میکند جوانهای ما را ناامید کند؛ ما باید متقابلا امیدآفرینی کنیم. مسائل امیدزا در کشور کم نیست... همه موظفند امیدآفرینی کنند؛ این را جدی بگیرید. امیدآفرینی، خودفریبی نیست. بعضیها خیال میکنند امیدآفرینی پنهان کردن ضعفها است، خودفریبی است؛ نه، ضعفها هم باید بیان بشود، اشکالی ندارد اما در کنار بیان ضعفها بایستی امیدآفرینی هم بشود، آینده و افق روشن در مقابل چشم قرار بگیرد و نشان داده بشود. وضع ما بحمدالله وضع خوبی است. ما امروز باید این آیه شریفه را در نظر بگیریم: «وَ لا تَهنوا»، سست نشوید، «وَ لا تَحزَنوا»، اندوهگین نشوید، «وَ اَنتم الاَعلَون»، شما برترین هستید، «ان کنتم مؤمنین»؛ ایمان شما موجب علو شما است، موجب برتری شما است. درست عکس وضعیت ما را امروز در این منطقه، دشمن سرسخت ما یعنی دولت آمریکا دارد. ما میدانیم در منطقه چه کار داریم میکنیم؛ سیاستمان روشن است، راهمان روشن است. آمریکاییها متحیرند که در منطقه بمانند یا از منطقه بروند؛ اگر بمانند، نفرت ملتها از آنها روزبهروز بیشتر میشود... خدا را شکر میکنیم بر اینکه راه ما روشن است، بصیرت ما برجا است، گامهای ما بحمدالله محکم و استوار است و دشمن ما دچار ضعف است.
* * *
فرهنگسازی یعنی همین کاری که شما میتوانید بکنید. یک جا لازم است فضای کشور فضای استقامت در مقابل دشمن باشد، یک جا لازم است فضای هجوم به دشمن باشد، یک جا لازم است فضای پیروی از دانش و علم باشد، یک روز لازم است فضای تعقل و تدبر باشد؛ فضاسازی باید بشود. من راجع به «خانواده» به شما گفتم، راجع به «فرزندآوری» به شما گفتم؛ نقشی که شما [مداحان] در این زمینه میتوانید ایفا کنید از نقش وزارت بهداشت و سازمان بهداشت و مانند اینها خیلی بیشتر است. میتوانید فضا به وجود بیاورید، میتوانید بصیرتدهی کنید، میتوانید امیددهی کنید. امروز میبینید که یکی از مهمترین شگردهای دشمن تزریق ناامیدی است. کجا؟ در مهمترین نقطه وجودی کشور، یعنی جوانان که آنها را با انواع شیوهها و طرق و شگردها مأیوس کنند. شما میتوانید درست ضدش عمل کنید، امیددهی کنید؛ شما میتوانید در فکر و عمل هدایت کنید.
* * *
امید مهمترین ابزار پیشرفت است و دشمن روی این متمرکز شده؛ دشمن از همه توان دارد استفاده میکند برای القای ناامیدی، برای القای بنبست. یک جوانی هم که با مسائل دنیا آشنا نیست، گاهی میبینید تحت تأثیر قرار میگیرد، او هم مأیوس میشود؛ وقتی مأیوس شد، کار نمیکند. پیشرفت احتیاج دارد به امید. دشمن روی امید ملت ایران متمرکز است. این امکانات گستردهای که دشمن به کار گرفته، این رسانهها، این ماهوارهها، این فضای مجازی عجیب و غریب، این تلویزیونهای مزدور مأجور، همه اینها برای این است که این امید را در مردم بکشند. خوشبختانه امید زنده است... اما میخواهند نگذارند جوانهای ما امیدوار بمانند، نگذارند مسؤولان ما امیدوار بمانند؛ اینها حتی به مسؤولان هم طمع دارند که امید را از آنها بگیرند. خب، حالا یک امتدادی هم متأسفانه در داخل دارند؛ من ناچارم این را بگویم. آدم دلش نمیخواهد چنین واقعیتی وجود داشته باشد اما هست؛ اینها در داخل امتداد دارند. امتداد آنها هم همین القای یأس، القای ناامیدی که «فایدهای ندارد»، «به جایی نمیرسیم»، «چه کار میخواهیم بکنیم» است؛ از این حرفها میشنوید. در داخل هم فلان روزنامه، فلان فعال فضای مجازی، متأسفانه از این چیزها دارند؛ اینها هم امتداد آنها هستند. خب، حالا در مقابل القای آنها یک واقعیتی وجود دارد. آن واقعیت این است که ما داریم پیش میرویم، ما داریم جلو میرویم. [البته] مشکل اقتصادی داریم ــ من نمیخواهم نفی کنم، انکار کنم مشکلات اقتصادی را؛ آن هم انشاءالله حل خواهد شد ــ لکن در بخشهای مختلف دیگر، ما بحمدالله دائم در حال پیشرفتیم، در حال جلو رفتنیم. نمیخواهند بگذارند که به خصوص نسل جوان از این پیشرفتها مطلع بشود، لذا آنها را کتمان میکنند. در همان امتداد داخلی [آنها] هم که گفتم، همین جور است؛ خیلی از پیشرفتهای ما کتمان میشود یا کوچکنمایی میشود.
* * *
شما اگر ایراندوست هستید، یکی از علائم و شاخصهای ایراندوستی شما این است که امیدآفرینی کنید؛ اگر یأسآفرینی کردید، نمیتوانید بگویید ایراندوستید. شاخص عمده ایرانستیزی یأسآفرینی است، امیدسوزی است، القای ناتوانی است، القای بنبست است؛ اینها شاخصهای ایرانستیزی است. آنهایی که ایران را دوست دارند، نقطه مقابل این، حرکت میکنند. نگذارید کسانی که دشمن ایرانند، در قالب دفاع از منافع ملی، لباس عوضی بپوشند، چهره خودشان را عوض کنند و کارهایی مانند اینها کنند؛ یعنی شاخصها را سر دست بگیرید. شما نویسنده، شما شاعر، شما عالم، شما روحانی، ایران را دوست دارید، ایران اسلامی را دوست دارید، خیلی خوب، باید امیدآفرینی کنید. اگر خلاف این سر زد، ادعا را نمیشود قبول کرد.
* * *
امروز ناامید کردن نخبهها و بیآینده نشان دادن نخبهها به نظر من بخشی از جنگ نرم دشمن است. سعی دشمن همین است که نخبگان کشور را بیآینده نشان بدهد. حالا این را عرض میکنم که نقطه ضعف وجود دارد در کشور، نه اینکه نقطهضعفها را انکار کنیم؛ نقطهضعف کم هم نیست، زیاد است اما نقاط قوت را در کنار نقاط ضعف باید دید. دشمن سعی میکند در مورد نقاط ضعف ما اغراقگویی کند، نقاط قوت ما را بپوشاند؛ نباید بگذاریم، ما نباید به دشمن در این زمینه کمک کنیم.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|