|
ارسال به دوستان
اخبار
پژمان جمشیدی و امین حیایی در «کوکتل مولوتف»
فیلمبرداری فیلم سینمایی «کوکتل مولوتف» ساخته حسین دوماری به پایان رسیده و مراحل فنی پس از تولید فیلم آغاز شده است. فیلمبرداری فیلم سینمایی «کوکتل مولوتف» به کارگردانی حسین دوماری، تهیهکنندگی محمد کمالیپور، نویسندگی احمد رفیعزاده و سرمایهگذاری و مجری طرحی علی مجیدی به پایان رسید. «کوکتل مولوتف» روایتی کمدی از دهه ۵۰ است. امین حیایی، احمد مهرانفر، ستاره پسیانی، یکتا ناصر، پژمان جمشیدی، علیرضا استادی، سیاوش چراغیپور، نیلوفر کوخانی، شادی خلیلی، محمد نیکبخت، سعید امیرسلیمانی و کمند امیرسلیمانی گروه بازیگران این فیلم را تشکیل میدهند.
***
دعوت ۶ مستند از ایران به جشنواره ایدفا
سیوششمین جشنواره بینالمللی مستند آمستردام فهرست فیلمهای امسال خود را تکمیل کرد که با حضور ۶ اثر از ایران همراه خواهد بود. مستند بلند «رویاباف و قاضی» ساخته حسام اسلامی، مستند کوتاه «پدرم» ساخته پگاه آهنگرانی، مستند بلند «تهران دیگر انار ندارد» به کارگردانی مسعود بخشی، مستند بلند «قضیه شکل اول، شکل دوم» ساخته عباس کیارستمی، مستند کوتاه «مست دل» از مریم تفکری و مستند بلند «گفتوگو با رودها» ساخته محسن مخملباف در این رویداد سینمایی به نمایش گذاشته میشوند.
***
«کاپیتان» به استونی میرود
فیلم سینمایی «کاپیتان» به کارگردانی محمد حمزهای و تهیهکنندگی سیدصابر امامی در دومین حضور بینالمللی خود این بار در بخش غیررقابتی بزرگترین فستیوال زیر مجموعه جشنواره شبهای سیاه تالین اکران میشود. این بخش با عنوان «جشنواره کودکان و نوجوانان فقط فیلم» استونی میزبان فیلمهای کودک و نوجوان خواهد بود.
فیلم «کاپیتان» دومین ساخته بلند محمد حمزهای پس از «آذر» است که به دغدغهها و مشکلات کودکان سرطانی میپردازد.
این فیلم پیش از این در بخش رقابتی بیستوهشتمین دوره جشنواره کودکان و نوجوانان اشلینگل آلمان مورد توجه و استقبال قرار گرفته بود. همچنین سال گذشته در چهلویکمین جشنواره فیلم فجر نیز به نمایش درآمد.
بیستوسومین دوره این جشنواره از تاریخ ۳ تا ۱۹ نوامبر برابر با ۱۲ تا ۲۸ آبان سال جاری همزمان با جشنواره اصلی تالین در کشور استونی برگزار میشود. سی و ششمین جشنواره بینالمللی مستند آمستردام (ایدفا) که مهمترین رویداد سینمایی در عرصه مستند جهان محسوب میشود از تاریخ ۸ تا ۱۹ نوامبر (۱۷ تا ۲۸ آبان) در کشور هلند برگزار میشود.
***
انتشار «هفت هزار و سیصد و یک روز بعد» تازهترین رمان سوره مهر
رمان «هفت و هزار و سیصد و یک روز بعد» تازهترین اثر راضیه بهرامیراد در انتشارات سوره مهر به چاپ رسید. بهرامیراد در این رمان به زندگی و مشکلات زنی به نام سلما پرداخته است. زنی تنها که منتظر فرزندی است که چند سال قبل از او جدا کردهاند. مردم سلما را شوم میدانند، چون او چیزهایی میبیند که دیگران قادر به دیدن آنها نیستند. همدم تنهایی او پری دریایی زیبا و آرامی است با چشمانی فیروزهای که در کارون و نزدیک لنج سلما زندگی میکند. استفاده از عنصر خیال یکی از ویژگیهای برجسته کتاب است که با جنگ در خرمشهر گره خورده است. کتاب در 3 فصل نگارش شده و جوانان و بزرگسالان مخاطبان اصلی آن هستند.
«هفت هزار و سیصد و یک روز بعد» از جمله رمانها درباره خرمشهر است که انتشارات سوره مهر از سال گذشته تاکنون چند جلد آن را همچون: «موندو»، «وقتی حیات خواب بود»، «نورچشمی»، «میحانه میحانه»، «بَشکوچ» و «خون برادههایی از شهر» منتشر کرده است.«هفت هزار و سیصد و یک روز بعد» در کارگاه قصه و رمان مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری تهیه شده و با شمارگان ۱۲۵۰ نسخه در ۲۲۷ صفحه به قیمت ۱۲۵ هزار تومان در بازار کتاب موجود است.
***
سروده مصطفی رحماندوست آلبوم موسیقی شد
آلبوم «نوشتم دوستت دارم» که از تولیدات واحد موسیقی ادارهکل امور سینمایی و تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان است برای گروه سنی کودک وارد بازار موسیقی شد. آلبوم «نوشتم دوستت دارم» شامل ۱۳ قطعه با نامهای «اون کیه؟!»، «نوشتم دوستت دارم»، «جوجه نوک طلا»، «لالایی»، «شب ماندنی نیست»، «نقاشی من»، «صد دانه یاقوت»، «دنیا بزرگ و زیباست»، «پس باز نغمه سر کن»، «باز هم بازی» و «دوستی شیرین است» سروده مصطفی رحماندوست، «مامان مهربون من» سروده زهره دریسده و «آدم برفی»، سروده عبدالرحمن ذکایی است که با آواز ایرانی سعید حکیمزاده اجرا میشود.
ارسال به دوستان
روایتی از «سلیمان منصور» مشهورترین نقاش فلسطینی
فلسطین را به دوش میکشد
گروه فرهنگ و هنر: سلیمان منصور را نه تنها در فلسطین، بلکه در دنیا با نقاشی معروف «جمل المحامل» میشناسند؛ پیرمردی که فلسطین را به دوش میکشد و آوارگی طولانیمدت مردم فلسطین را در درون خود استعاره دارد. سلیمان منصور هنوز ۲۶ سال بیشتر نداشت که آن اثر را خلق کرد اما آن نقاشی چنان معروف شد که به گفته خودش، گاهی مردم بدون اینکه تصویری از او داشته باشند، نقاشی او را بر دیوار خانههای خود نصب میکنند. این نقاشی و شخصیت اصلی آن، گویی خود نقاش است؛ سلیمان منصور وقتی سال ۱۹۴۷ در فلسطین به دنیا آمد، هنوز وطنش به غارت نرفته بود.
سالهای جوانی او همزمان بود با شروع انتفاضه و انتفاضه، شروع مبارزه او و دوستانش با رژیم اسرائیل بود. آنها نقاشی را به عنوان سلاح خود برگزیدند تا آن رسالت تاریخی خود را انجام دهند و مردم دنیا و نسلهای آینده را از این ظلم و غارتگری مطلع کنند: «وقتی وجودت را انکار میکنند. پس هنر یعنی ما وجود داریم. ما ریشههای دیرینهای در اینجا داریم. هنر به آوارگان، وطن میبخشد».
وقتی نقاشیهای او را نگاه میکنیم، سادگی خانهها و حالت سنتی شهر بدون برجها و خانههای بلند را میبینیم. باغهای زیتون و پرتقال و زنانی با لباسهای محلی و کبوترهای آزاد در حال پرواز را میبینیم که همه این تصویرها به نوعی یادآور فلسطین آزاد و دوران کودکی نقاش است.
اگر تمام آثار سلیمان را مرور کنیم، میفهمیم او عمر خود را وقف فلسطین کرده است. با اینکه مادرش برای او اقامت آمریکا را گرفته بود ولی او وطن خویش را با همه سختیهایش رها نکرد و هنوز هم که هنوز است در فلسطین زندگی میکند؛ مگر آدم میتواند از مادر خویش دل بکند؟!
«سلیمان منصور» متولد یک از روستاهای رامالله در فلسطین اشغالی است. او البته زمانی به دنیا آمد که کشورش هنوز به دست صهیونیستها اشغال نشده بود. منصور که اکنون 75 سال دارد، یکی از مشهورترین هنرمندان فلسطینی پایبند به آرمان فلسطین است، به همین دلیل او را با عنوان «هنرمند انتفاضه» میشناسند.
منصور در ۴ سالگی پدر خود را از دست داد و با مادرش راهی قدس شد. پس از جنگ ۶ روزه ۱۹۶۷ او وارد آکادمی هنر و صنایع دستی «بتسلئیل» شد اما در ۱۹ سالگی به دلیل اینکه از سوی اسرائیلیها متهم به آتش زدن کتابخانه بود - و بعدا مشخص شد اتصالی برق بوده است - از آکادمی انصراف داد. خودش میگوید در آنجا تجربهای کسب نکرد و با تلاش و پشتکار توانست به دنیای هنر پا گذارد.
او در حالی که فقط ۲۶ سال داشت، تابلوی «جمل المحامل» را ترسیم کرد که به سرعت مشهور شد. این تابلو که به «باربر فلسطینی» هم شهرت دارد، کنایه از خانه به دوشی فلسطینیهاست. تابلوی منصور، یک پیرمرد فلسطینی را نشان میداد که قدس را با طناب به پشت خودش بسته بود.
این نقاشی سال ۱۹۷۵ توسط سازمان آزادیبخش فلسطین به صورت پوستر چاپ شد و به خانهها و مکانهای عمومی کرانه باختری و نوار غزه راه یافت. البته نسخه اصلی این نقاشی احتمالا در حمله آمریکاییها به لیبی در سال ۱۹۸۶ نابود شد، چون سفیر وقت لیبی در لندن آن را سال ۱۹۷۶ از نمایشگاهی در لندن خریداری کرده بود.
منصور ۲ دفعه دیگر هم این نقاشی را تجدید کرد، یک بار سال ۲۰۰۵ به دلایل مالی آن را کشید و یک بار دیگر هم سال ۲۰۱۴ که دوباره آن را با اندکی جزئیات متفاوت نقاشی کرد. به عنوان مثال، در نسخه جدید «کلیسای مقبره مقدس» هم دیده میشود اما اصل حرف همان است: فلسطینیان هر جا میروند، سرزمین مادری را با خود حمل میکنند.
احتمالا نامگذاری این تابلو هم از یک ضربالمثل عربی نشأت گرفته است: «هو لیس من جمل المحامل». جمل المحامل، شتری است که پشت خودش کجاوه حمل میکند و کنایه از شخصی است که قدرت بسیاری دارد و براحتی از پا درنمیآید.
منصور گفته است وقتی «جمل المحامل» را ترسیم کرده، انتظار نداشته است به سمبل مبارزه فلسطین تبدیل شود. وی میگوید از این دستاورد خوشحال است و در عین حال تا حدودی او را وحشتزده میکند، چون وظیفه سنگینی را برایش به همراه داشته است.
البته این وضعیت مدت زیادی طول نکشید، چون برپایی نمایشگاههای متعدد محلی که در آن زمان بخشی مهم از جنبش سیاسی فلسطین محسوب میشد، به سرعت منصور را از این وضعیت خارج کرد و نقاشیهای بعدیاش هم سهم خود را از جلب توجه عمومی - حداقل در سرزمینهای اشغالی - کسب کرد.
او تأکید میکند نقاشی «جمل المحامل» را از نظر فنی بهترین کار خود نمیداند، با این حال اهمیت آن را دستکم نمیگیرد: این نقاشی با بقیه کارهای من متفاوت است، نه به این دلیل که محبت بیشتری از دیگران دریافت کرده یا من آن را بهتر از کارهای دیگرم میبینم، بلکه مساله در شهرت و توجه است؛ احساس میکنم از تملک من درآمده و دیگر بخشی از من نیست و من هم آن را پذیرفتهام. سال ۱۹۸۰ من یک نقاشی بیحرکت و ساده کشیدم، شامل ۲ نان طابون، ۲ گوجه فرنگی، یک پیاز و اندکی زیتون که این نقاشی هم بسیار محبوب بود، شاید بیشتر از «جملالمحامل».
سلیمان منصور معتقد است فلسطینیانی که پس از تأسیس اسرائیل در سرزمین خود باقی ماندند، به دلیل فشارهای اقتصادی و نفوذ زیاد هنر در سرزمینهای اشغالی و تأثیر آن بر آنها، با مشکل هویتی روبهرو هستند. او میگوید: ما میزبان آنها بودیم، نمایشگاههای آنها را میزبانی کردیم، نمایشگاههایی با آنها برگزار کردیم و در همه سطوح با آنها ارتباط داشتیم. مشکل ما با صهیونیسم است، نه با یهود به عنوان یک دین.
او درباره تفاوت هنر معاصر فلسطین با دیگر هنرها میگوید: «انسانیت» هنر فلسطین و پیام شریف آن را که خواهان عدالت و آزادی است، حفظ کرد. آنچه هنر فلسطین را متمایز میکند، فاصله تاریخی آن از هنر تزئینی است، چون هنرمند تحت تأثیر محیطی است که در آن زندگی میکند.
منصور پیرامون نقش هنر در اتحاد مردم فلسطین میافزاید: هنر به معنای جامع آن، مانند ادبیات، موسیقی، تئاتر و هنرهای تجسمی، نقش مهمی در اتحاد مردم دارد، بویژه یک هنر وقتی صادقانه است که فرهنگ مردم و نگرانیهای آنها را منعکس کند.
در دهههای ۷۰ و ۸۰ قرن گذشته، هنر فلسطین در سرزمینهای اشغالی به دنبال ابزاری برای بیان هویت ملی بود و این تلاش از ۴ منبع اصلی حاصل شد: میراث، هنر اسلامی، هنر کنعانی و هنر بینالمللی با نگاهی به مفهوم آزادی. منصور میگوید: تقریبا هر هنرمندی از این منابع استفاده کرده و مواردی را که برای او مناسب است انتخاب کرده، از جمله من اما تمرکز من بر میراث، بویژه لباسهای محبوب و گلدوزی فلسطینی بود که یکی از غنیترین صنایع هنری در زمینه خود در جهان محسوب میشود.
او البته همه این موضوعات را دستمایه آثار انتقادی خود قرار داده؛ چرا که معتقد است تا وقتی در دنیای هنر زندگی میکند، نگرانی سیاسی دارد و نمیتوان از سیاست و این میزان بیعدالتی که در دنیا وجود دارد، فرار کرد.
منصور با وجود اینکه حدود نیم قرن را مشغول مبارزه هنری با رژیم اشغالگر قدس بوده است، با این حال از عملکردش رضایت کامل ندارد: نمیگویم آنچه را باید انجام میدادم انجام ندادم اما صد درصد راضی نیستم. تصور میکنم میتوانستم چیزهایی فراتر از آن تولید کنم اما زندگی، مردم را با مسائل اقتصادی و خانوادگی خود دوره و حواس آنها را پرت میکند و گاهی اوقات فرد احساس میکند میخواهد استراحت کند.
این هنرمند مشهور فلسطینی معتقد است اسرائیل از غفلت جهان عرب برای سرعت بخشیدن به شهرکسازی، یهودیسازی قدس و قتلعام مردم فلسطین بهره میبرد.
ارسال به دوستان
با حکم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
اعضای هیأت علمی جایزه کتاب سال معرفی شدند
اعضای هیأت علمی چهلویکمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران با حکم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب شدند.
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با صدور احکامی، اعضای هیأت علمی چهلویکمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را منصوب کرد.
بر اساس احکام صادر شده، شهاب اسفندیاری، رضا اکبری، سیدحسن امامیرضوی، اردشیر انتظاری، محمود بشیری، حجتالاسلام حسن طارمی، موسی فقیهحقانی، محمود کمرهای، جواد محقق، حجتالاسلام رضا مختاری، عبدالله معتمدی، حجتالاسلام سیدمحمدحسین هاشمیان، حمید هوشنگی، علی رمضانی و محمدعلی مرادیان به عنوان اعضای هیأت علمی چهلویکمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران منصوب شدند.
در متن حکم اعضای هیأت علمی چهلویکمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران آمده است: «نظر به تجربه گرانمایه جنابعالی در حوزه تحقیق و پژوهش و شایستگی علمی و فرهنگی، به موجب این حکم به مدت یک سال به عنوان «عضو هیأت علمی چهلویکمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران» منصوب میشوید. امیدوارم با استعانت از حضرت باریتعالی و هماندیشی و همکاری با استادان و پژوهشگران متعهد و متخصص کشور، این جایزه در رشد و تقویت فرهنگ مکتوب ایران اسلامی نقشآفرین باشد.»
البته وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی چندی پیش نیز حجتالاسلام والمسلمین حمید پارسانیا را به عنوان دبیر علمی چهلویکمین جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران و محمدباقر خرمشاد را به عنوان دبیر علمی سیویکمین جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران منصوب کرد که امسال برای دومین دوره است دبیری کتاب سال و جایزه جهانی کتاب سال را بر عهده گرفتند.
ارسال به دوستان
چرا دیگر کسی برای خرید کتاب صف نمیبندد؟
خبر رونمایی کتاب «رهش» از «رضا امیرخانی» و کتاب «عشق و چیزهای دیگر» از «مصطفی مستور» اگرچه میان انبوه خبرهای سینمایی در نیمههای بهمن سال ۹۶ گم شد اما هواداران این ۲ نویسنده بیش از 6-5 سال منتظر کتاب نویسنده محبوبشان بودند.
به گزارش فارس، آنها در عصر یکی از روزهای پنجشنبه در بهمن سال ۱۳۹۶ سر قرار حاضر شدند تا جزو نخستین کسانی باشند که کتاب را میخرند و شیرینی آن را با امضای نویسنده دوچندان میکنند اما صف طولانی برای گرفتن نخستین نسخههای کتاب، ذوقزدگی زیادی برای اهالی فرهنگ به همراه داشت؛ صفهای بیسابقهای که برای خرید کتاب و رویدادهایی از این دست، خیلی کم دیده بودیم.
آخرین کتابهای داخلی که تعداد زیادی از کتابخوانها برایش صف کشیدند، مربوط به آثار شعر فاضل نظری چون «وجود» در نمایشگاه کتاب سال 1401، کتاب «نخل و نارنج» و «کاهن معبد جینجا» اثر وحید یامینپور، «خال سیاه عربی» نوشته حامد عسکری، «استامبولی» منصور ضابطیان و «قهوه سرد آقای نویسنده» اثر روزبه معین است. البته برخی آثار دفاع مقدس هم از این قافله عقب نیستند که اغلب آنها در سالهای گذشته تولید شدهاند. در نمایشگاه کتاب امسال نیز اثری دیده نشد که صف امضا یا رونماییاش با تراکم جمعیت برگزار شود؛ طوری که گفته شود «آقا! خانم! با عرض معذرت دیگر جا نداریم!» یا صف امضا را به جای دیگری منتقل کنند.
* مردم برای چهرهها صف میکشند
آثار پرفروشی در حوزه نشر داریم اما این آثار غالباً تولید سالهای گذشته است و در چند سال گذشته شاید به تعداد انگشتان یک دست اثر داشتیم که بتواند مردم را به سمت خود بکشاند تا صفهای خرید ایجاد شود. البته روزگاری کتابی چون «رهش» در چاپ اولش تیراژ ۳ هزار نسخهای داشته اما الان به طور میانگین تیراژ هر کتاب با توجه به آمار خانه کتاب و ادبیات به هزار و 500 نسخه رسیده است.
البته ایجاد صف به معنای این نیست که حتما کتابی محتوای عالی داشته باشد، چراکه برخی کتابها به خاطر چهره بودن نویسنده یا مترجم است که مخاطبان بسیاری را به سمت خود دعوت میکند.
* مشکل نداشتن مخاطب است
بلقیس سلیمانی، نویسنده آثاری چون «بیپایانی» درباره برگزاری جشن امضای کتاب میگوید: «این جلسات، کتاب را به میان عامه خوانندگان نمیبرد اما دلخوشی اهل کتاب است. ما اصلا مخاطب نداریم. اول باید به فکر جمع کردن مخاطب حقیقی باشیم و طوری بنویسیم که مخاطب را زده نکنیم».
* چرخه توزیع ناکارآمد است!
هفته آخر آبانماه به نام هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران نامگذاری شده است که امسال سیویکمین دورهاش برگزار میشود. هفته کتاب، مجموعه مراسمی است که از سال ۱۳۷۲ هر سال اواخر آبان با هدایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای ترویج کتاب و کتابخوانی برگزار میشود.
بر اساس یک سیاست تدوین شده، طی این هفته اخبار مربوط به کتاب و چاپ و نشر در صدر اخبار فرهنگی کشور قرار میگیرد و مراسم و فعالیتهای علمی و فرهنگی با مضمون کتاب برگزار میشود.
به لحاظ کمی و حتی کیفی نیز فعالیتهای خوبی در حوزه کتاب و کتابخوانی در سالهای گذشته مثل ایجاد پویشهای کتابخوانی در سطح ملی و... انجام شده است اما زمانی که وضعیت آثار تولید شده و توجه مخاطبان به تولیدات داخلی را بررسی میکنیم، دیگر کمتر جشنهای امضایی با صفهای طولانی به چشم میخورد. البته یکی از مهمترین دلایل اینکه آثار تولید شده کمتر به چشم و گوش مخاطب میخورد، ناکارآمد بودن چرخه توزیع است؛ مسالهای که هنوز صنعت نشر نتوانسته در جهت برآوردن اهداف خود از آن استفاده کند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|