|
اخبار
ویروس رنگ از رخسار سرخها پراند!
شیوع سرماخوردگی در اردوی پرسپولیس تبدیل به دغدغه جدی این تیم در آستانه سفر به تاجیکستان شده است. به گزارش مهر، تیم فوتبال پرسپولیس پس از تساوی مقابل صنعت نفت آبادان در هفته نهم لیگ برتر تمرینات خود را برای دور برگشت رقابتهای فصل جاری لیگ قهرمانان آسیا ادامه میدهد. این تیم در حالی روزشنبه یک جلسه تمرین ریکاوری خواهد داشت که با سرماخوردگی حداقل ۴ بازیکن و ۲ مربی خود روبهرو شده است. دانیال اسماعیلیفر، گئورگی گولسیانی و... بازیکنانی هستند که دچار سرماخوردگی شدهاند. یحیی گلمحمدی سرمربی پرسپولیس نیز با وجود علائم اولیه این بیماری همچنان کنار بازیکنان حضور خواهد داشت تا بازیکنان را برای دیدار با تاجیکها آماده کند. سرمربی سرخپوشان قصد دارد تمام بازیکنانش را برای بازی با استقلال تاجیکستان راهی شهر دوشنبه کند تا با تمام قوا بتواند مقابل حریف خود قرار بگیرد اما حالا باید دید آیا این سرماخوردگی شدید قابل کنترل خواهد بود یا اینکه چند نفر از حضور در کاروان پرسپولیس کنار گذاشته میشوند. شایان ذکر است کاروان پرسپولیس صبح یکشنبه با پرواز چارتر راهی کشور تاجیکستان میشود. دیدار تیمهای فوتبال پرسپولیس و استقلال تاجیکستان ساعت 30:17 سهشنبه هفته جاری در هفته چهارم گروه C لیگ قهرمانان آسیا در کشور تاجیکستان برگزار میشود.
***
فرزندان گولیت از پدرشان غرامت میخواهند
۲ فرزند رود گولیت از پدرشان به دادگاه شکایت کرده و خواستار دریافت ۵۰۰ هزار یورو غرامت از او شدهاند. به گزارش سایت aftonbladet، شاید خیلیها رود گولیت ۶۱ ساله را به خاطر مدل موی نمادینش یا به خاطر درخشش در میلان به یاد بیاورند اما ۲ فرزند او کوئینسی (۳۲ ساله) و شاین (۲۹ ساله) هیچ خاطره خوبی از پدرشان ندارند. این خواهر و برادر مدعی شدهاند پدرشان آنها را رها کرده و در دوران کودکی تا قبل از ۱۸ سالگی نفقه آنها را پرداخت نکرده است و اکنون از او به دادگاه شکایت کردهاند. آنها از گولیت ۵۰۰ هزار یورو غرامت طلب کردهاند: «پدرمان اصلا به ما علاقهای ندارد. او چندین سال پیش ارتباطش را با ما قطع کرد. او حتی به کارتهای تبریک کریسمس که هر سال برایش میفرستیم جواب نمیدهد». رود گولیت سال ۱۹۹۴ با کریستینا پنسا ازدواج کرد و تا سال ۲۰۰۰ با او زندگی کرد. آنها در طول این رابطه صاحب ۲ فرزند شدند. سال ۲۰۱۷، گولیت و همسر سابقش توافق کردند ستاره سابق هلند ۷۲۰۰ یورو به عنوان نفقه پرداختنشده پرداخت کند؛ توافقی که ۲ فرزند آنها، کوئینسی و شاین، میگویند رعایت نشده است. خود گولیت مدعی است فرزندانش دیگر حقی برای دریافت پول از او ندارند. به نوشته روزنامه تلگراف، گولیت از اینکه بچهها و همسر سابقش این پرونده را به دادگاه کشاندهاند، متعجب شده است.
***
اعتراض حمدالله به بازی در کنار بنزما
مهاجم مراکشی الاتحاد به بازی کردن در کنار بنزما در خط حمله معترض است. الاتحاد در هفته دوازدهم لیگ عربستان به مصاف الشباب رفت و در نهایت با یک گل شکست خورد تا انتقادها از سرمربی پرتغالی این تیم زیاد شود. زوج عبدالرزاق حمدالله و کریم بنزما در این بازی ناامیدکننده بود و نتوانست دروازه حریف را باز کند. قبل از بازی، حمدالله به طرف نونو سانتو رفت و به او گفت نمیتواند در کنار بنزما بازی کند، چرا که هر دو در یک پست بازی میکنند و وظایف هر دوی آنها در میدان یکی است و این باعث میشود نتوانند عملکرد خوبی بروز دهند. حمدالله در ابتدای فصل هم به این موضوع اعتراض کرد و حتی تا آستانه جدایی از الاتحاد پیش رفت اما در نهایت اصرار مدیران باشگاه باعث شد آقای گل تیم در فصل قبل دوباره به تمرین بازگردد. الاتحاد به عنوان مدافع عنوان قهرمانی در فصل جاری عملکرد ناامیدکنندهای داشته و با ۲۱ امتیاز در رده ششم جدول ردهبندی است و با تیم صدرنشین الهلال ۱۱ امتیاز اختلاف دارد.
***
مسی: بازگشت قرضی به بارسلونا؟ چنین اتفاقی هرگز نخواهد افتاد
فوقستاره پیشین بارسلونا احتمال بازگشت قرضی به این تیم در آینده را رد کرد. لیونل مسی که هفته پیش موفق شد برای هشتمین بار توپ طلای مجله «فرانس فوتبال» را به دست بیاورد، در گفتوگو با این مجله فرانسوی درباره بارسلونا، تیمی که تابستان 2021 در پی ناتوانی این باشگاه در تمدید قراردادش بابت قوانین سختگیرانه لالیگا به حضور 21 ساله خود در این تیم پایان داد و فرصت خداحافظی در زمین را با هواداران بارسلونا پیدا نکرد، گفت: من میتوانستم به بارسلونا بازگردم اما در نهایت این اتفاق نیفتاد. شرایط درست شبیه سال 2021 بود که مجبور به ترک بارسا شدم، حتی اگر شرایط در آن مقطع متفاوت بود. وی افزود: نخستین چیزی که به آن فکر کردم این بود که به خانه بازگردم، دوباره در بارسلونا بازی کنم و همانطور که همیشه آرزویش را داشتم، در آنجا بازنشسته شوم اما این ممکن نبود، بنابراین تصمیم گرفتم به اینترمیامی بروم. من هنوز بازیهای بارسلونا را دنبال میکنم، حتی زمانی که در پاریسنژرمن بازی میکردم. به نظر من از زمان آمدن ژاوی و با اضافه شدن بازیکنان جوان عالی و بازیکنان باتجربه مانند روبرت لواندوفسکی و ژول کنده، تیم پیشرفت خوبی داشته است. فوقستاره پیشین بارسلونا همچنین ضمن رد احتمال انتقال قرضیاش به بارسلونا یا هر باشگاه اروپایی دیگر در آینده، خاطرنشان کرد: خیر هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد. ما اما پس از بازنشستگی من، برای زندگی به شهر بارسلونا بازمیگردیم، آنجا خانه ما است و من، همسر و فرزندانم دوستانی در آنجا داریم.
ارسال به دوستان
داوران دیدار سپاهان و آلمالیق اعلام شدند
داوری از کشور کرهجنوبی، قضاوت دیدار تیمهای سپاهان و آلمالیق را برعهده خواهد داشت. قضاوت دیدار سپاهان ایران و آلمالیق ازبکستان که روز دوشنبه ۱۵ آبان ساعت ۲۱:۳۰ به میزبانی ورزشگاه آزادی برگزار میشود برعهده کیم جونگ هیوک از کرهجنوبی خواهد بود؛ پارک کیونیونگ و ژانگ ژونگ پیل و چاء سانگیوپ از کرهجنوبی نیز او را در قضاوت یاری خواهند کرد. سپاهان با 4 امتیاز در رده سوم و آلمالیق بدون امتیاز در مکان چهارم جدول گروه C لیگ قهرمانان آسیا قرار دارند.
ارسال به دوستان
استانداردهای دوگانه و عجیب کنفدراسیون فوتبال آسیا در حکم ناعادلانه علیه سپاهان
سیرک AFC
باربد بهراد: در رای صادرشده از سوی کمیته انضباطی کنفدراسیون فوتبال آسیا علیه سپاهان نکات و ابهامات زیادی علیه نماینده ایران وجود دارد! شب قبل از بازی سپاهان برابر ملوان بود که انتشار خبر غیررسمی احکام بیسابقه کمیته انضباطی کنفدراسیون فوتبال آسیا بشدت اردوی طلاییپوشان اصفهانی را تحت تاثیر قرار داد و نمود این اتفاق تلخ را به وضوح میشد در نمایش شاگردان مورایس که 5 هفته رویایی را در ابتدای مسابقات پشت سر گذاشته بودند، مشاهده کرد. در نهایت هم خبر رسمی اعلام شد تا یک بار دیگر بالاترین نهاد تصمیمساز فوتبال قاره کهن که طی سالیان اخیر در بسیاری موارد به ضرر فوتبال ایران و در راستای منفعت کشورهای همسایه رای داده ما را به شوک ببرد اما در راستای حکم عجیب و نادری که کمیته انضباطی کنفدراسیون فوتبال آسیا علیه سپاهان منتشر کرده، میتوان به نکات قابل توجهی پرداخت که این رای سنگین را زیر سوال میبرد.
اگرچه طی روزها و هفتههای اخیر مقامات سیاسی ۲ کشور ایران و عربستان بارها بر داشتن روابط خوب با یکدیگر تاکید کردند اما یک بار دیگر متوجه شدیم فوتبال قوانین خاص خود را دارد. در این رشته ورزشی همیشه روابط تیمهای ایرانی و عربستانی نفسگیر و حیثیتی بوده و از این پس با حواشی ایجاد شده در ورزشگاه نقش جهان، بر میزان حساسیتهای این رویارویی کلاسیک در فوتبال آسیا هم افزوده میشود. منطقی بود با وجود حرفهای وزیر امور خارجه ایران، الاتحاد برد گارانتی شده 3 بر صفر را با یک تجدید مسابقه و سفر مجدد به ایران عوض نکند، حتی با در نظر گرفتن اینکه تازه این ارتباط سازنده بین ۲ کشور برقرار شده است.
اینکه مسؤولان و ناظران برگزاری مسابقات از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا در نقش جهان به هیچوجه زیر بار برگزاری مسابقه نرفتهاند، یکی دیگر از نکات مبهم اتفاقاتی است که در نقش جهان رخ داد. آنها میتوانستند اجازه برگزاری مسابقه را بدهند و سپس اقدام به جریمه و اعلام حکم برای سپاهان کنند، چرا که همه شرایط برگزاری مسابقه در استادیوم نقش جهان فراهم بود و طبق مستندات در جلسه هماهنگی پیش از مسابقه نیز همه چیز مورد تایید عربستانیها و ناظران «ایافسی» قرار گرفته بود. آنها که فوتبال را با حواشی و جزئیات بیشتری به خاطر میآورند، خوب به یاد دارند چند سال پیش یک روز پیش از مصاف تیم ملی فوتبال ایران مقابل لبنان در بیروت، یک بمبگذاری مقابل سفارت ایران انجام شد که چندین نفر هم جانشان را از دست دادند و شهر به شرایط فوقالعاده رفت. با این حال مسابقه برگزار شد؛ آن هم در شرایطی که تانکها ورزشگاه را برای محافظت از حملات بعدی احتمالی محاصره کرده بودند. این نمونهای از یک دوگانگی بزرگ در مهمترین مرجع فوتبال آسیاست. جریمه 200 هزار دلاری سپاهان یک حکم غیرتکراری و بیسابقه در تاریخ فوتبال آسیاست؛ جریمهای سنگین و گزاف که نمونهاش در احکام کمیته انضباطی کنفدراسیون فوتبال آسیا نادر بوده است. اینجا به نظر میرسد مشخصا کنفدراسیون فوتبال آسیا این جریمه را به جهت بزرگنمایی اتفاقات ورزشگاه نقش جهان در نظر گرفته است و این در حالی است که مساله مدنظر کنفدراسیون فوتبال آسیا هیچ تهدیدی برای برگزاری مسابقه دربرنداشته است.
میتوان اینطور استنباط کرد همانطور که قطر در سالهای گذشته به دلیل سرمایهگذاری بالا و گرفتن میزبانی جامجهانی بر تصمیمات AFC تاثیر محسوسی داشت، حالا این نقش را عربستان از آنها گرفته است. عربستان که در یک تابستان پرسر و صدا بدل به یک قطب بزرگ در فوتبال شده و با مشوقهای اقتصادی بازیکنان زیادی را وارد فوتبال خود کرده است، در حال حاضر کمپین موفقی برای میزبانی جامجهانی 2034 داشته و به نظر میرسد قدرت اول در نهاد تصمیمگیر فوتبال آسیاست. کما اینکه در موضوع اسپانسرینگ لیگ قهرمانان آسیا نیز آنها به شکلی بحثبرانگیز وارد میدان شده و قراردادی را که از سوی برخی ناظران تخلف بود، به سود خود به پایان بردند. با این حجم از نفوذ هیچ عجیب نیست تصمیمگیری به سمت نمایندگان عربستان که به اعتبار بینالمللی و گرمای مسابقات اضافه میکنند برود.
البته مدیران سپاهان با توجه به تجربیات تلخی که فوتبال ایران از پروندههای بینالمللی دارد، باید با احتیاط بیشتر جزئیات را بررسی میکردند. همین حالا هم برای میزبانی سپاهان در بازیهای آسیایی پس از پشت سر گذاشتن محرومیت، چالشهایی وجود دارد که باید دید مدیران در این باره چه تمهیدی خواهند داشت.
همچنین باید در اعلام این حکم سنگین به برخی دلایل کمیته انضباطی کنفدراسیون فوتبال آسیا نظیر قصور در رعایت قوانین امنیتی و رعایت الزامات تامینی، قصور در تامین امنیت مقامات رسمی مسابقه، بازیکنان و تیم میهمان در مدت حضور آنها اشاره کرد که به نظر نمیرسد به هیچوجه محلی از اعراب داشته باشد.
حالا که عربستانیها بار دیگر در یک پرونده که سوی دیگر آن ایران است، پیروز شدهاند، شاید زمان آن رسیده باشگاههای ایرانی و فدراسیون فوتبال که سکوت عجیبی درباره حکم AFC داشتهاند، شکایتی از مالکیت مشترک باشگاههای عربستانی تهیه و به کمیته انضباطی کنفدراسیون فوتبال آسیا ارسال کنند. این مساله برای نخستین مرتبه توسط روزنامه گاردین مطرح شد و تیمهای شرق آسیا در ژاپن و کره پیگیر آن هستند، چرا که با توجه به مالکیت مشترک تیمهای عربستانی این مساله کاملا برخلاف قوانین صریح کنفدراسیون فوتبال آسیاست. یادمان نرود ۲ تیم بزرگ فوتبال ایران فصل گذشته به همین دلیل مجوز حرفهای دریافت نکردند و از مسابقات کنار گذاشته شدند.
سکوت فدراسیون فوتبال نیز در این پرونده قابل توجه است! هیچ واکنش مناسبی چه در پایان مسابقه و چه در روزهای بعد از آن در جایی ثبت نشده که بتوان به آن استناد کرد و حالا پس از اعلام این حکم سنگین علیه سپاهان نیز شاهد ادامه سکوت فدراسیوننشینان هستیم.
ارسال به دوستان
مدافعان کناری بلای جان پرسپولیس شدهاند
اتوبان در کنار زمین
عملکرد ضعیف هر دو مدافع کناری پرسپولیس ابهاماتی را درباره ترکیب اصلی این تیم ایجاد کرده است. مرور بازی پرسپولیس و صنعت نفت نشان میدهد علی نعمتی و دانیال اسماعیلیفر روی هر 2 گل حریف نقش داشتند. در صحنه گل اول، حرکت آبادانیها با پاس اشتباه علی نعمتی آغاز شد. بیرانوند با یک پاس، نعمتی را صاحب توپ کرد و او هم در حالی که میخواست همتیمیاش را صاحب توپ کند با یک پاس اشتباه، توپ را به یوسف وکیا رساند. بازیکنان صنعت نفت آبادان قدر این اشتباه را بخوبی دانستند و توانستند گل اول بازی را به ثمر برسانند. دانیال اسماعیلیفر هم که توانسته بود در به دست آمدن یک پنالتی برای تیمش موثر باشد، کار علی نعمتی را در آخرین دقیقه بازی تکمیل کرد. توپی را که گذشتن یا نگذشتن آن از خط دروازه به یکی از بزرگترین جنجالهای هفته نهم تبدیل شده است، ضعف دانیال اسماعیلیفر وارد دروازه بیرانوند کرد. همین موضوع باعث شده ابهاماتی درباره ترکیب پرسپولیس و 2 مدافع راست و چپ این تیم ایجاد شود؛ اینکه ممکن است باز هم حنانوف در دفاع راست جانشین دانیال شده و دانیال یک خط جلوتر بازی
کند.
اما در سمت چپ وضعیت کاملا متفاوت است؛ وحید امیری هنوز شرایط بازی ندارد و کادر فنی به محمدمهدی احمدی، مدافع ملیپوش تیم امید اعتماد ندارد، از این رو تنها گزینه علی نعمتی است. بنابراین با وجود اینکه احتمال تغییر و جابهجایی اسماعیلیفر وجود دارد اما علی نعمتی تنها گزینه پرسپولیس دستکم روی کاغذ برای منطقه چپ خط دفاع است.
ارسال به دوستان
طارمی پنالتی از دست داد و تیمش برابر قعرنشین باخت
شب بد مهدی و پورتو
مهاجم ایرانی پورتو فرصتسوزی بزرگی در شب شکست تیمش داشت. در دیدار آغازین هفته دهم لیگ برتر پرتغال تیم فوتبال پورتو در حالی که مهدی طارمی را در ترکیب و رأس خط حمله داشت، در ورزشگاه دراگائو به مصاف تیم قعرنشین استوریل رفت. در شرایطی که انتظار میرفت پورتو کار راحتی برابر تیم قعرنشین داشته باشد و به یک پیروزی پرگل در این مسابقه خانگی دست یابد و البته به نظر میرسید مهدی طارمی هم فرصت ایدهآلی برای زدن گلهای بیشتر و بهبود آمارش در فصل 24-2023 لیگ برتر پرتغال پیدا کرده اما سرنوشت کاملا متفاوتی برای ستاره ایرانی و شاگردان کونسیسائو رقم خورد. مهدی طارمی که در ۴ تقابل قبلی پورتو مقابل استوریل ۳ گل در ۳ بازی مختلف به ثمر رسانده و نکته جالب توجه اینکه در هر ۲ دیدار رفت و برگشت فصل قبل از روی نقطه پنالتی، دروازه این حریف را باز کرده بود، باز هم این شانس را جمعه شب در دراگائو به دست آورد و پشت ضربه پنالتی ایستاد. پورتو در دقیقه 5 روی حرکت استفان اوستاکیو صاحب یک ضربه پنالتی شد که مهدی طارمی به عنوان پنالتیزن همیشگی پورتو پشت توپ قرار گرفت اما ضربه محکم زمینی او را دروازهبان استوریل با شیرجه تماشایی به سمت راست مهار کرد و ستاره ایرانی را برای زدن سومین گل پیاپی از روی نقطه پنالتی ناکام گذاشت. طارمی که طی ۴ فصل گذشته لیگ برتر پرتغال نمایش فوقالعادهای داشته و ۲ بار به آقای گلی این رقابتها رسیده، در شرایطی پا به دیدار مقابل استوریل گذاشت که در 9 بازی قبلی آمار مورد انتظار خود و هوادارانش را نداشت و فقط 2 گل به ثمر رسانده و یک پاس گل داده بود. ستاره ایرانی پورتو که فرصت زدن سومین گل فصل و درخشش مقابل استوریل را از دست داده و شاید ضعیفترین نمایش خود در تمام دوران حضورش در این تیم را ارائه داده بود، در شرایطی که بازی بدون گل پیش میرفت، دقیقه 64 با نظر کونسیسائو به همراه ۲ بازیکن دیگر تعویض شد اما پورتو 11 دقیقه پس از تعویض مهاجم ایرانیاش غافلگیر شد و گل اول بازی را دریافت کرد و در نهایت هم با همین گل با نتیجه یک بر صفر مقابل استوریل شکست خورد تا شگفتی بزرگ این هفته لیگ برتر پرتغال رقم بخورد و یاران طارمی 22 امتیازی شده و در جایگاه سوم جدول بمانند و فرصت صعود به صدر و رتبه دوم را از دست بدهند. ستاره ایرانی پورتو که در ۳ مسابقه مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا نیز یک گل به ثمر رسانده، حالا باید خود را آماده بازی سهشنبه شب هفته جاری در چهارمین دیدار گروه H مقابل رویال آنتورپ بلژیک کند تا جبران مافات کند و خاطره تلخ دیدار با استوریل را از یاد ببرد. ارسال به دوستان
اذعان رسمی بلینکن به مدیریت آمریکا در جنگ غزه
حنیف غفاری: آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا در تازه ترین مواضع خود در جلسه استماع کنگره، به نکات قابل تاملی اشاره کرده که به نوعی، دغدغههای فرامتنی نبرد غزه در واشنگتن و تل آویو را آشکار میسازد. وی در این خصوص میگوید: «فعلا نباید از آتشبس در غزه سخن گفت و در مقابل، طرفدار ایجاد وقفهای بشردوستانه در جنگ با هدف آزادی اسرا (اسرای صهیونیست) هستیم، ضمن آنکه تشکیلات خودگردان فلسطین بهترین گزینه برای اداره نوار غزه محسوب میشود».
رمزگشایی از مواضع بلینکن نشان میدهد اصرار بر عدم آتشبس در نوار غزه، محصول فرماندهی و مدیریت نبرد توسط آمریکاست. برخلاف ادعا و ظاهرسازی رسانههای وابسته به حزب دموکرات آمریکا که قصد دارند رویکرد بایدن در جنگ غزه را متفاوت از رویکرد نتانیاهو و بن گویر نشان دهند، اکنون محرز است واشنگتن در حال فرماندهی تاکتیکها و اضلاع جنگ علیه فلسطینیان است. در چنین شرایطی مقامات آمریکایی نیز مانند صهیونیستها نگران پایان نبرد بدون نابودی حماس هستند. با این حال اکثر استراتژیستهای آمریکایی متفقالقول هستند که بایدن و نتانیاهو باید چنین گزینهای را برای همیشه فراموش کنند. شکست صهیونیستها در چند جبهه جنگ زمینی در نوار غزه و عدم تکمیل دادهها و اطلاعات نهادهای امنیتی و نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی درباره تونلهای غزه، وسعت، عمق و نقاط اتصال آنها به یکدیگر و شهرکهای صهیونیستنشین منجر به استیصال محاسباتی و میدانی دشمنان در غزه شده است.
در چنین شرایطی بلینکن صرفا بر وقفه بشردوستانه تاکید کرده است! بدیهی است اساسا میان بشردوستی و شخصیت ماهوی مقامات آمریکایی و صهیونیست هیچگونه تناسبی وجود ندارد. در چنین شرایطی باید به دنبال انگیزههای پنهان و آشکار کاخ سفید از ایجاد وقفه در جنگ غزه گشت. در این میان، دو انگیزه (یکی آشکار و دیگری پنهان) بیشتر از دیگر موارد احتمالی در میان مقامات آمریکایی و صهیونیست پررنگ است. یکی اینکه وجود اسرای صهیونیست در نوار غزه، به پاشنه آشیل عملیات میدانی نتانیاهو و کابینه جنگ رژیم اشغالگر قدس تبدیلشده است. شکلگیری و تثبیت تظاهراتهای شبانه در تلآویو و حیفا در اعتراض به عملکرد ارتش و کابینه نتانیاهو در آزادسازی اسرای صهیونیست، به این روند دامن زده است.
در چنین شرایطی هر اندازه نوار غزه از اسرای صهیونیست خالی شود، قطعا عملیات نظامی رژیم اشغالگر قدس در مناطق غیرنظامی شدت بیشتری به خود خواهد گرفت. از این رو تاکتیک وقفه بشردوستانه، در راستای برطرف ساختن یکی از مهمترین دغدغههای ارتش و کابینه رژیم اشغالگر قدس در جنگ غزه طرح شده و ارزشی انساندوستانه ندارد. فراتر از آن، هیچگونه تضمینی درباره ورود موثر سوخت و کمکهای غذایی، دارویی و انسانی به نوار غزه از سوی کشورهای پرادعا و بیعمل عربی و اروپایی در اندک زمان وقفه بشردوستانه وجود ندارد.
مسأله دیگر، به نقش سلبی و بازدارنده تشکیلات خودگردان فلسطین علیه ساکنان غزه در معادلات کنونی باز میگردد. همان گونه که از سخنان بلینکن نیز پیداست، ابومازن و دیگر اعضای ارشد تشکیلات خودگردان در ازای سکوت وقیحانه خود در برابر کشتار همهجانبه مردم مظلوم فلسطین در نوار غزه، وعده سلطه بر این منطقه را در قالب همان طرح خیالی و انتزاعی (طرح ۲ دولتی) از دموکراتهای کاخ سفید دریافت کردهاند. این موضوع، مصداق خیانت و حماقت توأم ابومازن نسبت به وقایع جاری در نوار غزه است. وی از یک سو خائن است زیرا در ازای سلطه بر غزه حاضر شده از حق مسلم سرزمینی فلسطینیان و حتی حق حیات کودکان ساکن غزه صرفنظر کند. قطعا وی سزای این معاملهگری کثیف را مشاهده خواهد کرد اما از سوی دیگر، وی در همین صحنه نیز از آمریکاییها و صهیونیستها فریب خورده است! ابومازن سالهاست برای نوار غزه کیسه دوخته و در سودای حذف گفتمان مقاومت و متعلقات آن از این منطقه است اما هر بار، با دستانی خالیتر از گذشته ناچار به تسلیم در برابر واقعیات فلسطین و منطقه شده است. این بار بهترین فرصت برای ابومازن بود تا در سالهای پایانی عمر خود، از توهمات و مشی سازشکارانه و خیانتکارانه خود در قبال سرزمین فلسطین و نوار غزه توبه کند و به سوی مردم فلسطین باز گردد اما او ترجیح داد برای چندمین بار به مهره بازی واشنگتن و تلآویو تبدیل شود. در چنین شرایطی قطعا تشکیلات خودگردان نیز شریک شکست مطلق صهیونیستها و کاخ سفید در نوار غزه خواهد بود؛ شکستی که این بار دیگر هزینههای آن برای تشکیلات خودگردان تحملناپذیر خواهد بود.
ارسال به دوستان
طرح داعشی مکرون؛ لاف یا ائتلاف؟
پیروزی تاریخی فرمانده بزرگ مقاومت در مقابل فتنه تروریسم تکفیری در عراق و شام، نوچههای ناتو بویژه دیکتاتور ژیگول پاریس ناشیانه تلاش دارند از لولوی داعشی خودساختهشان در منطقه بهرهبرداری کنند. 6 سال پیش بود که سردار اسلام، حاجقاسم سلیمانی در مرقومهای به رهبر انقلاب از پایان سیطره ۶ ساله داعش بر بخش وسیعی از کشورهای عربی خبر داد. فرمانده شهید محور مقاومت در این پیام تاریخی آورد: «با اتمام عملیات آزادسازی بوکمال، آخرین قلعه داعش و پایین کشیدن پرچم این گروه آمریکایی - صهیونیستی و برافراشتن پرچم سوریه، پایان سیطره این شجره خبیثه ملعونه را اعلام میکنم و به نمایندگی از کلیه فرماندهان و مجاهدان گمنام این صحنه و هزاران شهید و جانباز مدافع حرم ایرانی، عراقی، سوریهای، لبنانی، افغانستانی و پاکستانی که برای دفاع از جان و نوامیس مسلمانان و مقدسات آنان جان خود را فدا کردند، این پیروزی بسیار بزرگ و سرنوشتساز را به حضرتعالی و ملت بزرگوار ایران اسلامی و ملتهای مظلوم عراق و سوریه و دیگر مسلمانان جهان تبریک و تهنیت عرض میکنم و پیشانی شکر را در مقابل پیشگاه خداوند قادر متعال به شکرانه این پیروزی بزرگ بر زمین میسایم».
جالب اینکه پس از اعلام پیروزی مزبور توسط فرمانده میدانی مقاومت، آمریکاییها به عنوان پیشدار ائتلاف به اصطلاح ضد داعش در منطقه، در ادبیات سیاسی و نظامیشان عملا بر پایان کار داعش صحه گذاشتند تا ثابت شود ائتلافشان یک کارزار نمایشی بیش نبوده است. به همین دلیل هفته گذشته که امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه در منطقه دوره افتاد تا آن ائتلاف کذایی را به بهانه حمایت از رژیم اشغالگر قدس علیه حماس احیا کند، این پرسش در اذهان افکار عمومی به وجود آمد: مگر شرکای غربی و عربی واشنگتن بودند که داعش را شکست دادند؟ تازه اگر صدها ابهام درباره همدستی ائتلاف، سنتکام پنتاگون، رژیم صهیونیستی، شرکای ناتو در اروپا و خاورمیانه و البته برخی شیخنشینهای عربی را نادیده بینگاریم.
مکرون در دیدارش با بنیامین نتانیاهو در قدس اشغالی برای خوشامد حامیان صهیونیستش پیشنهاد بازیافت همان ائتلاف بیخاصیت متشکل از 86 کشور علیه امارت تکفیری عراق و شام را داد، بدون آنکه حتی بتواند به درستی توجیه کند چرا حالا ائتلاف به جای داعش باید به جنگ حماس برود. گاف بزرگ او زمانی بود که به ناشیانهترین شکل ممکن طوری به تشریح اهداف داعش پرداخت گویی از زبان خود داعشیها سخن میگوید. اوج رسوایی نیز آنجا بود که وقتی میخواست به اصطلاح خطر حماس را فراتر از داعش جلوه دهد، گفت: «حماس یک گروه تروریستی است که هدف آن نابودی اسرائیل است. داعش، القاعده و همه کسانی که با آنها در ارتباط هستند، چه با اعمال و چه با نیات، همینطورند». این در حالی است که نه تنها داعش در دوران اوج فتنهگریهایش در بینالنهرین، شام، جنوب جزیره العرب و شمال آفریقا، بارها و بارها هدف خود را خلافت در عراق و سوریه و سپس گسترش آن به کشورهای دیگر توصیف کرده بود بلکه - نه فقط در حرف بلکه در عمل - همکاری تنگاتنگ خود با پنتاگون و رژیم صهیونیستی برای سرنگونی دولتهای دمشق و بغداد را نشان داده بود. این دیگر یک راز نیست، چرا که هیلاری کلینتون، وزیر خارجه دولت اول اوباما در کتاب خاطراتش به تلاشهای دیپلماتیک آمریکا برای جلب حمایت از داعش در تلآویو، ریاض و پایتختهای عربی و غربی اعتراف کرده بود. جان مک کین، سناتور نومحافظهکار آمریکایی دست کم یک بار برای تشکیل جلسه با سران جبهه النصره، نیروی موازی داعش در شمال سوریه مشاهده شد و پس از آن چندین رهبر و مقام آگاه غربی، به ذهنیت تقدم حمایت از تروریسم تکفیری در مواجهه با ایران و محور مقاومت اعتراف کردند.
حتی در مقطعی در اوج مبارزه دولت بشار اسد و نیروهای حزبالله لبنان با تکفیریها در بلندیهای قنیطره و مرزهای جنوبی درعا، اسرائیل علنا برای تروریستهای القاعده، برادر دوقلوی داعش خط آتش و پشتیبانی از سمت بلندیهای اشغالی جولان فراهم آورد و نتانیاهو، نخستوزیر وقت رژیم به دیدار تروریستهای مجروحی رفت که در بیمارستانهای اسرائیل بستری شده بودند تا با آنها عکس یادگاری بیندازد.
همه این شواهد باعث شده بود ائتلاف بدنام آمریکایی از همان بدو تاسیسش در سال 2014 به کنایه «ائتلاف جهانی برای داعش» خوانده شود.
حال در شرایطی که آن ائتلاف مدتهاست از بیکاری فراموش شده و هنوز هم اتحاد نیروهای مقاومت، سوریه، عراق، ایران و روسیه است که جلوی ریشه کردن مجدد تروریسم دستپرورده غرب را در منطقه گرفته، مکرون گاف بدی میدهد.
این ادعا که داعش و همزادش القاعده به دنبال از بین بردن اسرائیل بودهاند، طنزی است که تا سالها به نقل از مکرون در محافل سیاسی و رسانهها تکرار خواهد شد.
البته انگیزههای فرصتطلبانه ژیگول کاخ الیزه در این مورد نیز جالب توجه است. رهبر استعمار شکستخورده و درمانده فرانسه که در حال اخراج از آفریقاست، به این امید به سرزمینهای اشغالی رفت تا با مطرح کردن بازیافت ائتلافی بیکاره و فراموششده برای خود از جنگ در فلسطین نمدی دست و پا کند.
ظرف کمتر از ۲ سال مهرههای دستنشانده و نیروهای ویژه فرانسوی از مالی، نیجر و بورکینافاسو اخراج شدهاند و الجزایر نیز به عنوان کشور مقتدر حوزه ساحل در حال تیشه زدن به آخرین ریشههای استعمار فرانسوی است.
با شکستهای متوالی دولت مکرون در مستعمرات پیشین فرانسه در حوزه ساحل و آفریقای غربی، او تصور میکند با ایده تشکیل یک ائتلاف غربمحور در خاورمیانه به بهانه کمک به رژیم صهیونیستی در جنگ با مقاومت اسلامی، میتواند برای لشکر شکستخورده خود در هر ۲ بخش آفریقای عربی و آفریقای سیاه در شمال و جنوب صحرای بزرگ نیز یارگیری کند.
چنین ایدههایی نشان میدهد رئیسجمهور خام و بیتجربه فرانسه هنوز فاقد شم سیاسی قوی است. او در خیالی خام و عبث است چون در حالی خواهان احیای این ائتلاف شده که چه بسا سران اغلب 80 کشوری که زمانی در آن با آمریکا و ناتو اعلام همکاری کرده بودند نیز فراموش کرده باشند جزو آن بودهاند. حتی 30 کشوری که رسما عضو ائتلاف بودند نیز نامی از خود در مبارزه با تروریستم تکفیری باقی نگذاشتهاند که حالا بخواهند وارد یک ماموریت از پیش لوثشده جدید شوند.
علاوه بر این تمام بازیگران مهم آفریقا، چه منطقهای، چه غربی و چه شرقی، خود به دنبال جایگزینی فرانسه هستند و طبعا هر یک به شکلی از اخراج مکرون و ژاندارمهایش از قاره سیاه استقبال میکنند. از یک طرف آمریکا و شرکای آنگلوساکسونش به دنبال این هستند که با کنترل شورای همکاری اقتصادی غرب آفریقا شامل نیجریه و تعامل با دولتهای نظامی یا انقلابی جدید در این منطقه، پا جای پای پاریس بگذارند و ازطرف دیگر روسیه و چین سوار بر موج انقلابهای ضد استعماری، دست در دست هم به دنبال تغییر هژمون در آفریقا با استفاده از این فرصت هستند.
از این موضوع که بگذریم، آوازه جنایات اسرائیلیها علیه غیرنظامیان غزه در یک ماه اخیر چنان بازتاب منفی در جهان داشته که حتی شرکای امنیتی و نظامی واشنگتن نیز حاضر نیستند نامشان درکنار اسرائیل آورده شود چه رسد به اینکه حالا بخواهند وارد کارزاری شوند که یک رژیم کودککش بدنام در حال ارتکاب جنایت علیه بشریت در باریکه تحت محاصره غزه است.
جامعه جهانی در این یک ماه به اجماعی بیسابقه علیه رژیم کودککش اسرائیل رسیده است. تصویب قطعنامه تاریخی علیه حمله صهیونیستها به بیگناهان غزه با رای مثبت 121 کشور جهان و حتی همصدا شدن برخی کشورهای اتحادیه اروپایی با این موضوع باید مکرون را متوجه نفرت عمومی از صهیونیستها میکرد. تنها چند روز قبل از ایده مزخرف مکرون، حتی آنتونیو گوترش، دبیرکل پرتغالی سازمان ملل متحد که خود برکشیده لابی اسرائیلی جفری فلتمن در دولت سایه آمریکا بوده، جرأت کرد فریادش را بر سر اسرائیلیها بلند و با اشاره به چند دهه ظلم و تبعیض آنها علیه مردم فلسطین اعلام کند عملیات 7 اکتبر (توفان الاقصی) توسط حماس در خلأ اتفاق نیفتاده و حماس نه یک تهدید جهانی بلکه فقط مشکل اسرائیل است. خیابانهای بزرگترین شهرهای اروپای غربی و ایالات متحده نیز مملو از مردمی غیرمسلمان است که خواهان متوقف کردن جنایات اسرائیل در غزه هستند. در چنین فضایی که تصویر نتانیاهو و سربازان ارتش عبری جای تصویر قراردادی پیشین تروریسم تکفیری داعش در اذهان عمومی جهانی را گرفته است، معلوم نیست مکرون چطور تصور کرده میتوان از سابقه ائتلاف ضد داعش برای ایجاد ائتلافی علیه حماس و مقاومت فلسطین بهره برد.
وقتی ایده ابلهانه و از پیش شکستخورده مکرون را در کنار افاضات تبلیغاتی رئیس کمیسیون اروپا، اورسولا فون در لاین میگذاریم که روسیه را به حماس تشبیه کرده - ادعایی که حتی برای اسرائیلیها هم قفل است - این یعنی کوتولههای مستخدم دستگاه ایدئولوژیک صهیونیسم، در حال بازتکثیر در راس تشکیلات سیاسی غرب هستند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|