|
نشسته هم میتوان خوابید
اصوات خیلی تاثیرگذار
در هفتهای که گذشت و درست در زمانی که بیش از یک ماه از آغاز جنگ غزه گذشته است، شاهد برگزاری نشست اضطراری و فوری سازمان همکاری اسلامی بودیم. در این نشست که برخی حکام کشورهای عضو کاملا سر جای خود نشسته بودند، در همان حالت نشسته، چرتی هم زدند. در میان اعضای این سازمان، سرانی از کشورها که ادعای انساندوستیشان به خر آسیب فیزیکی وارد میکند، یکی به میخ و یکی به نعلزنان با جنایات اسرائیل برخورد کردند. در پایان این نشست ضربتی، بیانیهای نیز صادر شد که اسرائیل و کشورهای هوادار این رژیم را وادار کرد با خود بگویند: خیلی تاثیرگذار بود!
در اینجا گزارشی از این نشست و بیانیه پایانی آن را مورد توجه قرار میدهیم.
- عربستان به عنوان میزبان کشورهای سازمان همکاری اسلامی، نه سیخ را سوزاند و نه کباب را. این کشور قدمهایی را در جهت عادیسازی روابط با اسرائیل برداشته بود، اما این موضوع تأثیری در اعلام انزجار این کشور از رژیم صهیونیستی نداشت.
- جنایات اسرائیل از سوی اعضای این سازمان محکوم شد. برخی حکام معتقد بودند: مگر ما چه چیزمان از سازمان ملل کمتر است که نتوانیم اقدامی را محکوم کنیم. اصلاً ما شدیداً محکوم میکنیم. هرچند برخی از سران این کشورها همین را نیز با اکراه محکوم کردند. شاید بر این باورند که اگر قضیه خیلی بحرانی بود، سازمان ملل به محکومکردن بسنده نمیکرد و برای مردم غزه ابراز نگرانی میکرد که در آن صورت آنها هم میگفتند: آخ.
- یکی از موارد مورد تاکید در این بیانیه، تسریع در ارسال کمک به مردم غزه عنوان شده است. از آنجا که دو صد گفته چون نیم کردار نیست، پس در جهت تسریع کمکرسانی به مردم غزه، بستههای کمکی انساندوستانه ایران، از طرف دولت مصر رد شده و اجازه ورود به غزه را پیدا نکردند. البته نقش اجازهندادن مقامات رژیم صهیونیستی در این مقوله نیز قابل بررسی است.
- از نکات بیان شده در بیانیه پایانی نشست، تاکید بر رفتار شنیع و جنایتکارانه رژیم صهیونیستی در حمله به بیمارستانها و کشتن زنان و کودکان و افراد غیر نظامی است. بر همگان واضح و مبرهن است که شاید اشتباهی در این قسمت رخ داده باشد! چرا که دولتی که از اول تاسیس آن تاکنون، رئیس و ۲ نخستوزیر آن جایزه نوبل گرفتهاند، مگر میتواند جنایتکار و کودککش باشد. بالاخره پای نوبل در میان است و بعید است در زمینه صلح تا به حال کسی روی دست اسرائیل بلند شده باشد.
- از آنجا که شرایط سخت، تصمیم شجاعانه میخواهد، پس در این نشست مقرر شد فوراً تحقیقاتی درباره جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت توسط رژیم صهیونیستی در سراسر اراضی اشغالی از جمله بیتالمقدس شرقی آغاز شود. این تصمیم در راستای درخواست حماس از این نشست بود که از کشورهای اسلامی خواسته بود تصمیمی تاریخی و سرنوشتساز بگیرند.
- در بیانیه پایانی مقرر شد از ارسال سلاح و مهمات به اسرائیل جلوگیری شود. البته اشارهای به تبادلات مالی و تجاری برخی کشورها از جمله فروش کالا و نفت به این رژیم نشده و همچنان که گودرز با شقایق ارتباطی ندارد، تبادلات مالی این کشورها با اسرائیل نیز ربطی به قویشدن این رژیم ندارد. پس میتوانند بدون نگرانی فعالیتهای خود را ادامه دهند.
- در پایان این نشست که پی مصلحت مجلسی آراستند و نشستند و گفتند و برخاستند، اقدامات اسرائیل دوباره محکوم شد و بسیاری از حکام تاکید کردند جنگ خیلی بد است. اصلا خود جیز و اوف است. پس تا میتوانید از آن دوری کنید و ما را وارد شرایط سخت تصمیمگیری نکنید. اصلاً لعنت به جنگ...
- پس از پایان این نشست، مقرر شد نیروهای نظامی همه کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی متحد شده و در یک اقدام هماهنگ علاوه بر اینکه اسرائیل را از منطقه بیرون میرانند، جنایتکاران این رژیم را نیز به سزای اعمالشان رسانده و از روی زمین محو نمایند.
- خوشحال شدید؟ باید عرض کنم که بندی که در بالا آمده است از اصل اشتباه بوده و حاصل خیال نویسنده است. اگرنه حتی مرحله فکرکردن به این اقدام برای برخی از اعضای کنفرانس قفل بوده و در این زمینه با خود میگویند: ما را چه به این غلطا...
ارسال به دوستان
شیرجه قورباغهای در استخر شادی
درویشی به در خانهای رسید. پارهنانی بخواست. پسرکی در خانه بود. گفتش: «نان نیست، لیک کنون مرا میل پفک است. با من به بقالی آی تا تیتاپی نیز بهر تو ابتیاع کنم.» درویش با پسرک روان شد. به بقالی نارسیده مردی را بر بساطی یافتند که هنگامه گرفته بود و دعوی آن میکرد که وی را در بساط کتابهایی است که کاتب فاضل هریک اسرعالطریقِ بهسامانیِ حال، شیرینترین مقال را در آن آموخته، آنسان که هیچ پیرِ طریقی همانندش را به جنبندهای نگفته. پسرک را این سخن خوش آمد. پس نزدیک رفت و جلد کتابها را به تماشا ایستاد. لحظاتی بگذشت و درویش که از گرسنگی دکمه جلیقه به دندان میسایید پسرک را آواز داد: «چو از این بیشتر مرا معطل داری، تا سه تیتاپ از تو نستانم، رهایت نخواهم ساخت و اگر ندهی، با تهمانده زور خود موهایت را گاز خواهم گرفت!» لیک در پسرک کارگر نیامد. پس درویش پیش رفت و در وی نگریست. بدید که پسر در جلد کتابها نگرد و چنان فرتوفرت انگشت حیرت به دندان گزد که جمله انگشتان وی از سرخی و تورم بر صورت سوسیس درآمدهاند. چو درویش را یاد سوسیس از خاطر بگذشت، گرسنگیاش افزون گشت و یکی ضربت آبدار بر پس گردن پسرک بنواخت. پسرک برافروخت و بر درویش بانگ بزد که «هوی!». درویش درحال عذر بخواست و میل پفک و وعده تیتاپ را یاد پسرک آورد. پسرک دو کتاب را که روی جلد یکی «شنا در استخر پول و پفک در سهونیم روز» و روی دیگری «قورباغه شادی را ببلع» نوشته بود به درویش نشان داد و گفت: «شرمنده عموجان! خواهم که پولم را بههمراه نعلین به آن آقاهه دهم و این ۲ کتاب بستانم. کنون برو و چهار روز دیگر بازآی تا از پولهای استخرم تو را بینیاز سازم.» درویش بهجهت کظم غیظ دکمه جلیقه فرو بداد و رفت.
ایامی بگذشت و درویش را مسیر بر خانه پسرک افتاد. خواست به تلافی آن خلف وعده که پسرک کرده بود، تُفی بر در خانه اندازد که در باز شد و پسرک به بیرون شوت بگشت. از داخل خانه نیز صدایی به فریاد بلند شد که «جونَممرگشده! یک هفته است که گاهِ غروب آفتاب به نانوایی نروی و در آینه زُل زنی و به کائنات استخر پول و پفک سفارش دهی! برو و برای شام نان بخر ببینم ذلیلمُرده!» درویش پسرک را بگفت: «پولهای استخرت مال خودت باشد، لیک فیالمجلس دوتا کنجدی برشته نیز بهر من بخر تا آنچه بر بساط کتابها دیده بودم را نگذاشتهام کف دست ننه و بابایت.»
ارسال به دوستان
جبران
ماجرای فندکهای نیمدلاری که این روزها مجاهدان فلسطینی با آن تانکهای یک میلیون دلاری را آتش میزنند
دلش از غصه صد چاک است فندک
از عمر رفته غمناک است فندک
جدیداً توبه کرده از مخدر
و هرچه حول تریاک است فندک
گسسته از نخ سیگار و از دود
شُشَش بی خِسخِس و پاک است فندک
به قصد بخشش و جبران مافات
پیِ تاکتیک کولاک است فندک
پس از بیداری توفان الاقصی
چو موجی سخت و بیباک است فندک
از آن روزی که رفته غزه در جنگ
سلاحی بس خطرناک است فندک
رموز قدرتش در جنگ با تانک
چو ژانر فیلم هیچکاک است فندک
مدرن است و قوی و تانکسوز است
چو موشک فرز و چالاک است فندک
ارسال به دوستان
شوآف فرهنگی
از آنجایی که چند سالیست قیمت اکثر کتابها سر به فلک کشیده است، دیگر میشود کتاب را جزو کالاهای لوکس حساب کرد و با آن پُز داد. شوآفهای فرهنگی اینروزها حسابی خریدار دارد. اگر شما هم جزو افرادی هستید که با کتاب میانه خوبی ندارید اما علاقه دارید خود را فردی کتابخوان و فرهیخته و باکمالات جلوه دهید و شوآف کنید، راهکارهای زیر راسته کار شماست و از اجرای آنها غافل نشوید!
۱- فریبخوانی: اگر دستتان به دهانتان میرسد، خرید یک کتابخوان الکترونیک گزینه خوبی است. هم لوکس است و دست هرکسی نیست، هم میتوانید در جمعهای خانوادگی در حالی که تلفن همراه خود را روی کتابخوان قرار دادید و در حال گشتوگذار در شبکههای اجتماعی هستید، تظاهر به مطالعه کتاب کنید و فامیلها را فریب دهید تا با خود بگویند: عجب فرهیخته است!
۲- مفتخوانی: هر چند وقت یکبار سری به کتابخانهها و کافهکتابها بزنید و چند عکس اختصاصی با کتاب بگیرید و بدون صرف هیچ هزینهای بیرون بیایید و با جمله «عکس یهویی با تشکر از عکاس» استوری کنید. البته حواستان باشد باید طوری وانمود کنید که غرق در مطالعه هستید و اصلا حواستان به عکاس نبوده تا عکس طبیعی جلوه کند و زیادی تابلو نشوید.
۳- خوراکیخوانی: هرچقدر هم اهل مطالعه نباشید، قطعا برای یافتن دستورالعمل طبخ خوراکی محبوبتان سری به کتابهای مستطاب آشپزی خواهید زد. در این کتابها تنها فقط با قواعد آشپزی روبهرو نیستید بلکه با آداب و رسوم و فرهنگ غذایی اقوام مختلف نیز آشنا خواهید شد. بشقاب غذا را در کنار کتاب قرار داده و عکاسی کنید و کمی از تاریخچه غذا برای مخاطبانتان در شبکه اجتماعی بنویسید و میزان تباهیتان را با آنها به اشتراک بگذارید.
۴- فریخوانی (free): در طول سال به مناسبتهای مختلف، مخصوصا روز کتابوکتابخوانی، عضویت در کتابخانهها رایگان است. اینروزها را از دست ندهید. علاوهبر اینکه مفتخوانی هم محسوب میشود، نوع دیگری از شوآف است و با استوریکردن کارت عضویت، ۱۰ امتیاز مثبت دیگر هم به فرهیختگیِ فیکتان اضافه میشود. موفق باشید!
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|