وزیر خارجه آمریکا دیروز در مصاحبه‌ای در حاشیه اجلاس داووس بار دیگر تصریح کرد: «خروج آمریکا از توافق هسته‌ای اشتباه بزرگی بوده است. ما برنامه هسته‌ای ایران را مهار کرده بودیم. از زمانی که ما توافق را کنار گذاشتیم، آنها از این مهار گریخته‌اند و ما الان در وضعیتی هستیم که نمی‌خواستیم باشیم».

گروه بین‌الملل: قدرت‌گیری قابل توجه محور مقاومت در بحبوحه جنگ غزه موضوع اصلی بسیاری از رسانه‌های جهان است؛ قدرت‌گیری‌ای که همه‌جانبه بوده و جلوه‌ای عینی از ایجاد روندهای تازه و جدید در سطح منطقه غرب آسیا را نمایندگی می‌کند؛ معادله‌ای که در نوع خود چالش‌های جدی و معنادار علیه رژیم اشغالگر قدس و قدرت‌های غربی دیگر از جمله آمریکا دربرداشته است. 

فارن افرز در گزارشی مفصل می‌نویسد: «در 12 ژانویه سال جاری میلادی، انگلیس و آمریکا حملاتی نظامی به اهداف متعلق به حوثی‌ها در خاک یمن انجام دادند. این حملات در واکنش به اقدامات انصار‌الله یمن در حمله به شماری از کشتی‌ها در دریای سرخ و تنگه باب‌المندب (که برای اسرائیل بودند یا عازم بنادر اسرائیل) انجام گرفته ‌است. اقدامات حوثی‌های یمنی عملا آنها را  به برجسته‌ترین عضو ائتلاف نظامی در منطقه تبدیل کرده که در پی ترور «صالح العاروری» معاون جنبش حماس و دیگر رهبران حماس در بیروت در تاریخ دوم ژانویه سال جاری میلادی، به نحو قابل ملاحظه‌ای فعال شده‌اند. در پی ترور العاروری، سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان وعده انتقام داد و تاکید کرد نبرد علیه اسرائیل به چیزی کمتر از محور مقاومت نیاز ندارد. تنها اندکی پس از این موضع‌گیری نصرالله بود که ویدئوی صحبت‌هایش به نحو گسترده‌ای منتشر و پخش شد. سپس شاهد آن بودیم که محور مقاومت دست به انجام حمله زد. حزب‌الله اقدام به هدف قرار دادن پایگاه جاسوسی مرونِ اسرائیل با استفاده از 62 راکت کرد. 

گروه‌های مقاومت عراقی نیز اقدام به اعزام پهپاد به منظور هدف قرار دادن پایگاه‌های آمریکا در سوریه و عراق کردند و در عین حال شهر بندری حیفا در اسرائیل را نیز با یک موشک کروز برد بلند هدف قرار دادند. حوثی‌های یمنی هم در دریای سرخ دست به انجام حملاتی زدند و البته که ایران نیز در دریای عمان اقدام به توقیف یک نفتکش آمریکایی کرد. اگرچه هم دولت‌های غربی و هم‌کنشگران منطقه‌ای تاکید دارند نمی‌خواهند دامنه جنگ غزه در سطح منطقه گسترش یابد، با این حال ایران، حزب‌الله لبنان، حوثی‌های یمن و دیگر اعضای محور مقاومت در حال انجام یک بازی متفاوت هستند. آنها با صبر و حوصله و به شیوه‌ای هدفمند در حال تحکیم یک نیروی متحد در اقصی نقاط جبهه‌های جنگ و درگیری در سطح منطقه هستند. این روند با ایران و حزب‌الله آغاز شد، با این حال خیلی زود دیگر کنشگران نیز به آن پیوستند و گسترده‌تر شد. دیگر اعضای محور مقاومت را بازیگرانی نظیر حوثی‌ها در یمن، حماس و جهاد اسلامی در فلسطین و گروه‌های مقاومت شیعی در عراق و سوریه تشکیل می‌دهند. تشکیل محور مقاومت عملا چالش و تهدیدی مستقیم را علیه نظم منطقه‌ای که غرب سال‌هاست آن را ایجاد کرده و به مدت چند دهه به دفاع از آن پرداخته است، ایجاد می‌کند. حمله حماس به اسرائیل در جریان عملیات هفتم اکتبر تا حد زیادی قدرت نفوذ محور مقاومت را به نمایش گذاشت؛ قدرتی که به ورای سرزمین‌های فلسطین توسعه یافته و در کشورهایی نظیر لبنان، سوریه، عراق، یمن و ایران نیز به عینه قابل مشاهده است. جهان غرب ادعا می‌کند ایران مغز متفکر محور مقاومت است و البته برخی معتقدند این ایران است که چشم‌اندازهای اصلی محور مقاومت را بازتاب می‌دهد. در واقع اینطور گفته می‌شود که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران امکانات و تجهیزات مختلفی را در اختیار اعضای مختلف محور مقاومت می‌گذارد و البته در دیگر حوزه‌ها نیز به حمایت از آنها می‌پردازد. با این حال، تهران در این معادله در حال مدیریت است و انسجام و نقش منطقه‌ای محور مقاومت، بازتاب‌دهنده این واقعیت است که محور مقاومت چیزی ورای آن است که تهران صرفا به اعضای آن مطالبی را دیکته کند. در این میان، اعضای محور مقاومت تا حد زیادی به یکدیگر به واسطه نفرت مشترک‌شان از استعمارگرایی آمریکا، همچنین اسرائیل پیوند خورده‌اند. حزب‌الله معتقد است واشنگتن و تل‌آویو در لبنان دخالت می‌کنند و حماس و حوثی‌ها و شبه نظامیان شیعی عراقی نیز به واقعیت‌های مشابهی درباره خاک خود باور دارند. همان‌طور که سیدحسن نصرالله می‌گوید، اعضای محور مقاومت با این درک که با چالش‌ها و دشمنی مشترک روبه‌رو هستند، بیش از پیش به هم پیوند خورده‌اند. این بدان معناست که آنچه در قلمرو و سرزمین یکی از اعضای محور مقاومت رخ می‌دهد، به صورت مستقیم به دیگر اعضا نیز مرتبط می‌شود. محور مقاومت به جای اینکه خود را اهرم و ابزار ایران ببیند، عملا خود را اتحاد و ائتلافی می‌بیند که پیرامون اهداف راهبردی مشترک و با تکیه بر اصل همه برای یکی و یکی برای همه، ساخته و ایجاد شده است. اعضای محور مقاومت معتقدند همگی آنها در جنگی مشترک با اسرائیل و البته به صورت غیرمستقیم با آمریکا هستند. این بدان معناست که نه هشدارها و نه حملات آمریکا، نمی‌تواند محور مقاومت را وادار به عقب‌نشینی از اقدامات خود کند. در واقع، تا زمانی که آتش جنگ غزه فروننشیند و فشارها از مردم این منطقه برداشته نشود و راه و مسیر روشنی جهت تضمین حق تعیین سرنوشت فلسطینی‌ها اندیشیده نشود، ایالات متحده آمریکا نیز نخواهد توانست خود را از مارپیچ خطرناکی که در آن گرفتار شده نجات دهد.

* طرح‌واره کلان تهران

محور مقاومت، مفهومی نبوده که از تاریخ هفتم اکتبر تازه متولد شده باشد، بلکه این مفهوم پس از حمله آمریکا به عراق در سال 2003 میلادی ساخته و برجسته‌سازی شد. بنیانگذار این مفهوم، فرمانده سابق سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران، ژنرال قاسم سلیمانی بود. وی این محور را بر پایه پیوندهای نزدیک راهبردی ایران با حزب‌الله لبنان ایجاد کرد. محور اصلی بنیانگذاری محور مقاومت نیز تجربیات غنی ایران و حزب‌الله لبنان در نبرد علیه عراق و اسرائیل در دهه 1980 میلادی بود. از ابتدا، ژنرال سلیمانی به دنبال ایجاد محوری بود که در قالب آن اعضایش هرکدام خودبسنده باشند. اگرچه امکان دارد ایران کمک‌های آموزشی و تسلیحاتی‌ای را به اعضای محور مقاومت ارائه کند با این حال، از هر واحد و عضو انتظار می‌رفت بر حوزه تاکتیک‌ها، فناوری و تسلیحات مسلط شود. در روزهای نخست تشکیل محور مقاومت، این محور نوپا هدف اصلی خود را شکست و خنثی‌سازی طرح‌های آمریکا جهت اشغال عراق قرار داده بود. برای محقق کردن این هدف، تهران و حزب‌الله با موفقیت کار هدایت و سازماندهی شبه‌نظامیان محلی را که در مبارزه با نظامیان آمریکایی فعال بودند در دستورکار قرار دادند. ظهور داعش و مخصوصا اوج‌گیری جنگ سوریه را باید نقاط عطف فعالیت محور مقاومت در منطقه دانست. این جنگ‌ها تا حد زیادی انسجام محور مقاومت و قدرت اعضای آن برای حصول اهداف مشترک را تقویت کرد. 

اساسا در همین دوران بود که به‌تدریج انصار‌الله یمن نیز به جرگه بازیگران محور مقاومت پیوست. اعضای محور مقاومت بخوبی یاد گرفته‌اند چگونه خود سلاح بسازند یا توانایی‌های‌شان در دیگر حوزه‌ها نظیر ارتباطات و رسانه را تقویت کنند. در دوران فرماندهی ژنرال اسماعیل قاآنی در سپاه قدس نیز شاهد بوده‌ایم تصمیم‌گیری‌ها تا حد زیادی در اعضای محور مقاومت غیرمتمرکز و به واحد‌های محلی سپرده شده است. نوع کنشگری ایران در قالب محور مقاومت تا حد زیادی در تضعیف نیروهای آمریکایی در منطقه خاورمیانه و اخراج نهایی‌شان از آن موثر بوده است. توسعه محور مقاومت در نوع خود تا حد زیادی تمرکز عملیاتی آمریکا از ایران را در منطقه منحرف کرده است. در سال‌های گذشته وقوع تحولاتی نظیر خروج آمریکا از برجام در سال 2018 یا ترور ژنرال سلیمانی در سال 2020 در عراق، این نکته را بیش از پیش به ایران یادآوری کرد که وجود محور مقاومت برای آن یک دارایی ارزشمند است. کنشگران محور مقاومت هرکدام اهدافی را دنبال می‌کنند که در سطحی کلان همسو با اهداف ایران است، مثلا حزب‌الله لبنان به دنبال حراست از مرزهای جنوب لبنان در برابر توسعه‌طلبی اسرائیل است. گروه‌های شیعی عراقی به دنبال اخراح نیروهای آمریکایی از خاک خود هستند. حوثی‌های یمنی نیز سعی دارند خاک خود را از وجود نیروهای عربستانی و اماراتی پاکسازی کنند. باید توجه داشت که همکاری اعضای محور مقاومت با یکدیگر تا حد زیادی آنها را قدرتمندتر می‌کند. همکاری اعضای محور مقاومت با یکدیگر در بحبوحه جنگ غزه به خوبی نشان می‌دهد اعضای این محور چگونه با همکاری یکدیگر اسرائیل را تضعیف می‌کنند. در عین حال تهران عمیقا بر این باور است اگر اسرائیل به بحران‌های خود مشغول نباشد، معطوف به ایران خواهد شد و برای ایران ایجاد مشکل می‌کند. همکاری‌های گسترده محور مقاومت در جریان جنگ غزه تا حد زیادی پیوندها میان آنها را بویژه در شرایطی که اسرائیل و آمریکا نیز در مواجهه با آنها متحدتر شده‌اند، تقویت کرده است. باید توجه داشت که در بحبوحه جنگ غزه توان رسانه‌ای و تبلیغاتی اعضای محور مقاومت نیز بیش از پیش آشکار شده است. نمونه این مساله را می‌توان در جنسِ رفتارهای جنبش حماس مثلا در زمان آزادسازی برخی اسرای اسرائیلی مشاهده کرد. کنشگری موثر در این حوزه سبب شده کنترل روایت‌ها در جریان جنگ صرفا در دست اسرائیل نباشد و بسیاری از روایت‌های آن درباره حماس نیز زیر سوال برود. محور مقاومت  و به طور خاص ایران و حزب‌الله، در دهه گذشته توجه قابل ملاحظه‌ای بر تقویت بنیان‌های قدرت نرم جریان مقاومت گذاشته‌اند. در این راستا هم اقدامات نظامی و هم کارزار‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی محور مقاومت به یک چالش بزرگ برای جریان‌های رقیب آنها بویژه آمریکا تبدیل شده است. باید پذیرفت آمریکا نه می‌تواند محور مقاومت را نابود سازد و نه ایده‌هایی را که موجب تشکیل آن شده‌اند زیر سوال ببرد. تنها راه‌حل برای کاهش خطر محور مقاومت علیه آمریکا این است که جنگ غزه خاتمه یابد و یک راهکار درست و مسالمت‌آمیز برای پایان دادن به جنگ میان اسرائیل و فلسطین اندیشیده و مذاکره شود. اگر چنین نشود باید گفت محور مقاومت یک واقعیت منطقه‌ای است که آمریکایی‌ها نیز سال‌های سال باید با آن کنار بیایند».

گروه بین‌الملل: نشریه فارن پالیسی در گزارشی با اشاره به رویکرد خاص سیاست خارجی عربستان سعودی در مواجهه با اوج‌گیری تنش‌ها در دریای سرخ و حملات اخیر آمریکا و انگلیس به خاک یمن، به طور خاص به این مساله اشاره می‌کند که سعودی‌ها به عینه نشان می‌دهند نمی‌خواهند در پازل طراحی‌شده از سوی غرب در معادله یمن بازی کنند؛ پازلی که می‌تواند حامل هزینه‌های سنگین و قابل توجهی برای آنها باشد و آنها را از مسیر گفت‌وگوهای صلح با انصار‌الله یمن و خروج از باتلاق جنگ یمن منحرف سازد؛ مساله‌ای که البته از چشم‌اندازی کلان ناظر بر این مساله است که عربستانی‌ها بخوبی دریافته‌اند در بزنگاه‌های مهم و تاریخی، دولت‌های غرب بویژه دولت آمریکا آنها را فراموش می‌کنند و هیچ کمکی به ریاض در مسیر حراست از منافع و امنیتش نمی‌کنند. 

نشریه فارن پالیسی در گزارش خود می‌نویسد: «عربستان سعودی حدود یک دهه علیه حوثی‌های یمنی جنگیده است. با این حال، کارزار نظامی‌اش به جایی نرسید و راه مذاکره با حوثی‌ها را در پیش گرفت. اگر چند سال قبل بحث حمله آمریکا و انگلیس به یمن مطرح می‌شد، سعودی‌ها قطعا با این دستورکار موافق بودند، با این حال حملات اخیر آمریکا و انگلیس به یمن، در وضعیت کنونی در نقطه مقابل آن چیزی است که سعودی‌ها می‌خواهند و سعی دارند امنیت خود را حفظ کنند و از فضای تنش با حوثی‌ها دور بمانند. در بحبوحه تحولات اخیر نیز سعودی‌ها خود را کنار کشیده‌اند و به واسطه عدم حمایت از حمله به یمن، خطوط ارتباطی‌شان با حوثی‌ها را حفظ کرده‌اند. آمریکا و انگلیس از 12 ژانویه چند نوبت به خاک یمن و مواضع حوثی‌ها حملاتی را انجام داده‌اند. در نقطه مقابل، حوثی‌ها نیز با حمله موشکی به یک کشتی آمریکایی، به این حملات پاسخ دادند. حوثی‌های یمنی در بحبوحه جنگ غزه کشتی‌های اسرائیلی یا آن دسته از کشتی‌هایی را که عازم اسرائیل هستند هدف قرار داده و می‌دهند؛ معادله‌ای که سبب شده شمار قابل توجهی از شرکت‌های کشتیرانی بین‌المللی اعلام کنند فعلا از مسیر دریای سرخ استفاده نمی‌کنند؛ مسیری که به کانال سوئز به عنوان آبراه بین‌المللی می‌رسد و در نوع خود، مجرای یک‌سوم تجارت کانتینری جهان است. جالب است که آمریکایی‌ها در جریان رایزنی‌های خود با سعودی‌ها به آنها توصیه کرده‌اند در مذاکرات صلح‌شان با حوثی‌های یمنی، درگیری‌های جاری را نیز مدنظر داشته باشند و مطرح کنند و در عین حال، سرعت مذاکرات را کاهش دهند. با این حال، این توصیه‌ها مورد توجه مقام‌های عربستانی واقع نشده‌ است. وزارت خارجه عربستان در واکنش به تحولات اخیر در دریای سرخ خواستار خویشتنداری و ممانعت از گسترش درگیری‌ها شده است. عربستان نمی‌خواهد خود را وارد یک درگیری تازه با حوثی‌ها کند. عربستان از گذشته درگیری‌های خود با حوثی‌ها چیزهای زیادی آموخته و نمی‌خواهد دیگر به صورت مستقیم با آنها درگیر شود. حوثی‌ها سال 2019 حملات مهم و دقیقی را به میادین نفتی عربستان انجام دادند؛ حملاتی که صادرات نفت عربستان را برای مدتی متوقف کرد. در آن دوره، آمریکایی‌ها هیچ کمکی به سعودی‌ها نکردند؛ موضوعی که سبب شد سعودی‌ها حس کنند آمریکا به آنها خیانت کرده است. درست از همان دوره بود که ریاض سیاست خارجی منطقه‌ای خود را تا حدی تغییر داد و از آمریکا فاصله گرفت و به سمت رقبای منطقه‌ای و بین‌المللی واشنگتن حرکت کرد و روابطش را با آنها توسعه داد. سعودی‌ها اکنون ارتباطات نزدیکی با ایران دارند. تشدید تنش علیه عربستان تا حد زیادی می‌تواند چشم‌اندازهای اقتصادی را که سعودی‌ها برای خود در قالب برنامه‌هایی نظیر چشم‌انداز 2030 تعیین کرده‌اند دچار چالش کند. عربستان امید دارد شبکه ارتباطات منطقه‌ای ریاض با ایران، چین، همچنین حوثی‌ها، این کشور را تا حدی از تنش‌های جاری در منطقه دور نگه دارد. عربستان اکنون به نحوی عملگرایانه به دنبال دور نگه داشتن خود از فضای جنگ و تنش است. عربستانی‌ها با نگاه به گذشته یاد گرفته‌اند که نباید در تنش‌های مطرح میان ایران و آمریکا خود را وارد کنند. عربستان اکنون فقط می‌خواهد از خود محافظت کند و از باتلاق جنگ یمن خارج شود. عربستانی‌ها از سال 2021 در حال مذاکره با حوثی‌های یمن هستند. از این رو حاضر نیستند برای صرفا حمایت از یک اقدام آمریکا، تلاش‌های چند ساله خود در تنش‌زدایی با یمن را به خطر بیندازند. عربستان حتی از شرایط کنونی سعی دارد استفاده کند تا هر چه سریع‌تر بتواند به توافق صلح با یمن برسد. در عین حال عربستانی‌ها به شدت از اینکه هشدارهای پیشین آنها به قدرت‌های غربی درباره قدرت‌گیری حوثی‌ها مورد بی‌توجهی قرار گرفته نیز سرخورده هستند. ریاض اکنون هیچ انگیزه‌ای ندارد که وارد یک درگیری علیه حوثی‌ها شود. اهمیت این نکته زمانی بیش از پیش درک می‌شود که بدانیم حوثی‌ها در مدت اخیر اقدام به برگزاری برخی مانورهای نظامی محدود در مرزهای مشترک با عربستان جهت نشان دادن اراده خود به آنها نیز کرده‌اند. نه فقط عربستان بلکه دیگر کنشگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای نیز گزینه‌های متنوعی را در برابر حوثی‌ها ندارند؛ مساله‌ای که خود اصلی‌ترین دلیل در توضیح این گزاره است که چرا سعودی‌ها در بحبوحه اوج‌گیری درگیری‌ها در دریای سرخ، خود را کنار کشیده‌اند!»

ایروانی: عملیات ایران با رعایت تعهدات بین‌المللی انجام شد

امیر سعید ایروانی، نماینده دائم ایران در سازمان ملل درباره عملیات ایران علیه مقر تروریست‌ها و موساد در نامه‌ای به شورای امنیت نوشت: مایلم به اطلاع برسانم که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از قربانیان اصلی تروریسم، در اجرای عملیات حق ذاتی خود برای دفاع از خود بر اساس قوانین بین‌المللی و منشور ملل متحد، عملیات ضدتروریستی را انجام داد. وی همچنین در این نامه افزود: این عملیات شامل حملات هدفمند علیه پایگاه‌ها و تاسیسات گروه‌های تروریستی مستقر در سوریه و عراق است. در این رابطه مایلم بر موارد زیر تاکید کنم. در ساعات اولیه 16 ژانویه 2024، عملیات ضدتروریستی همزمان با شلیک چند موشک بالستیک، دقیقا تاسیسات داعش و تحریرالشام، ۲ سازمان تروریستی شناخته شده در ادلب و منطقه تحت اشغال آنها در شمال شرق جمهوری عربی سوریه انجام شد. علاوه بر این، یک مرکز جاسوسی مورد استفاده گروه‌های تروریستی ضدایرانی مرتبط با رژیم اسرائیل در اربیل، منطقه کردستان عراق، هدف قرار گرفت. این مرکز به عنوان پایگاهی برای عملیات اطلاعاتی و خرابکارانه در ایران بوده است. علاوه بر این، ایران حقوق ذاتی خود را که توسط قوانین بین‌المللی به رسمیت شناخته شده است، برای حفاظت از حاکمیت، امنیت ملی و شهروندان خود در برابر هرگونه تهدید یا حمله، تکرار می‌کند. این تعهد نشان‌دهنده عزم ایران برای حفظ منافع و حفظ صلح و امنیت در داخل مرزهای خود است.

***

شهادت ۳۶۰ فلسطینی در کرانه باختری از 7 اکتبر

وزارت بهداشت فلسطین از افزایش شمار شهدای کرانه باختری و قدس اشغالی از هفتم اکتبر تاکنون به ۳۶۰ نفر خبر داد. از زمان آغاز عملیات فلسطینی توفان الاقصی در هفتم اکتبر، مناطق مختلف کرانه باختری هم شاهد عملیات‌های ضدصهیونیستی و همچنین تشدید تجاوزات صهیونیست‌ها بوده‌ است. وزارت بهداشت فلسطین روز گذشته در این باره اعلام کرد: شمار شهدای حملات صهیونیست‌ها به کرانه باختری و قدس اشغالی از هفتم اکتبر تاکنون به ۳۶۰ نفر رسیده است. این وزارتخانه همچنین اعلام کرد از ابتدای سال جاری میلادی تاکنون ۴۱ فلسطینی در کرانه باختری و قدس به شهادت رسیده‌اند. در همین راستا، باشگاه اسیران فلسطینی نیز اعلام کرد رژیم صهیونیستی طی شبانه‌روز گذشته ۴۵ فلسطینی از جمله چند اسیر آزاده را در مناطق مختلف کرانه باختری و قدس بازداشت کرده است.

* ۲۴ هزار و 500 فلسطینی تاکنون شهید شده‌اند

وزارت بهداشت غزه چهارشنبه ۱۷ ژانویه اعلام کرد شمار شهدای فلسطینی به ۲۴۴۴۸ نفر رسیده و ۶۱۵۰۴ نفر دیگر هم مجروح شده‌اند؛ تداوم بمباران غزه، به یکی از راه‌های ارتش اسرائیل برای کتمان شکست‌های میدانی تبدیل شده است. اشغالگران اسرائیلی ۱۶ خانواده را در نوار غزه قتل‌عام کردند؛ ۱۶۳ نفر از آنها شهید و ۳۵۰ نفر هم زخمی شدند»، در صد‌و‌سومین روز از تداوم جنایات ارتش اسرائیل علیه مردم فلسطین، اشغالگران علاوه بر بمباران منازل مسکونی، چندین مرکز پزشکی از جمله بیمارستان‌های کمال عدوان و ناصر در خان‌یونس را هدف جنگنده‌های خود قرار دادند.

***

شلیک موشک از لبنان به پایگاه‌های رژیم صهیونیستی

طی هفته‌های اخیر مرزهای لبنان و سرزمین‌های اشغالی فلسطین شاهد تبادل آتش میان حزب‌الله لبنان و ارتش رژیم صهیونیستی بوده است. شبکه الجزیره دیروز در این باره گزارش داد چندین موشک از جنوب لبنان به سمت پایگاه‌های نظامی رژیم صهیونیستی در مزارع اشغالی شبعا شلیک شد. ارتش رژیم صهیونیستی نیز اعلام کرد نیروی هوایی و توپخانه‌اش حملات مشترکی را به اهدافی در منطقه «وادی السلوقی» در جنوب لبنان انجام دادند. رسانه‌های عبری گزارش دادند که از زمان آغاز نبرد توفان ‌الاقصی و شلیک موشک از جنوب لبنان، چند افسر و نظامی صهیونیست کشته و نیروهای اشغالگر مجبور به تخلیه هزاران شهرک‌نشین از شمال فلسطین اشغالی شدند. تعدادی از شهرک‌نشینان هم به صورت داوطلبانه شهرک‌ها را ترک کرده‌اند.

***

نیویورک‌تایمز:

شبکه تونلی حماس باعث حیرت ارتش اسرائیل شده است

نشریه نیویورک‌تایمز در گزارشی که روز سه‌شنبه منتشر کرد، نوشت: «وسعت، عمق و کیفیت تونل‌های» احداث‌شده توسط حماس باعث حیرت ارتش اسرائیل شده است. این روزنامه نوشت: یکی از تونل‌های احداث‌شده در غزه به اندازه‌ای پهنا داشته که یکی از مقام‌های ارشد حماس قادر به رانندگی با خودرو داخل آن بوده است. تونلی دیگر به اندازه ۳ زمین فوتبال درازا داشته است. در یک مورد دیگر، تونلی زیر منزل یکی از فرماندهان حماس حفر شده بود که با یک پله تقریبا 7 طبقه زیر زمین بود. در تحلیل روزنامه نیویورک‌تایمز آمده است: «مقام‌ها و سربازهای اسرائیلی که داخل تونل‌های حماس بوده‌اند و همچنین مقام‌های فعلی و سابق آمریکایی می‌گویند وسعت، عمق و کیفیت تونل‌های ساخته شده توسط حماس آنها را حیرت‌زده کرده است». روزنامه آمریکایی نوشت: حتی بعضی از دستگاه‌هایی که حماس از آنها برای ساخت تونل‌ها استفاده کرده نیز مایه شگفتی ارتش اسرائیل شده است و مقام‌های ارتش اکنون می‌گویند تونل‌های بسیار زیادتری زیر غزه وجود دارد. در ماه دسامبر ارتش اسرائیل وسعت شبکه تونلی حماس را 250 مایل ارزیابی کرد اما مقام‌های ارشد اسرائیلی اکنون به شرط عدم افشای نام به نیویورک‌تایمز گفته‌اند وسعت این شبکه را 350 تا 450 مایل ارزیابی می‌کنند. ۲ مقام دیگر گفته‌اند طبق ارزیابی آنها 5700 حفره وجود دارد که به این تونل‌ها راه دارند.