|
مجید مجیدی امروز 65 ساله میشودکارگردانی از «بدوک» تا «خورشید»
ماندن پای اعتقاد
گروه فرهنگ و هنر: همزمان با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، فضای فرهنگ و هنر کشور دچار تغییر و تحولات گستردهای شد. فضایی که روزگاری در اختیار هنر کمرونق و بیعمق و ریشهای قرار گرفته بود، با پیروزی انقلاب دچار تحول عظیمی شد و موجی از جوانان و علاقهمندان مستعد در این حوزه را در خود جای داد؛ جوانانی که با تاسیس مرکزی با عنوان حوزه هنری انقلاب اسلامی که آن روزها با عنوان حوزه اندیشه و هنر اسلامی شناخته میشد، برای یادگیری از مراکز مختلف در سراسر کشور و اصطلاحا جزایر جداگانهای که اندک فعالیتی داشتند، در این مرکز جمع و مشغول یادگیری حرفهای برای تولیدات فرهنگی - هنری شدند؛ جوانانی که امروز با گذشت 4 دهه به بزرگترین هنرمندان کشور بدل شدهاند. صد البته بودند در بین آنها افرادی که در نیمه راه به بیراهه کشیده شدند و از دایره جوانان هنرمند انقلابی خارج شدند اما با مروری بر خیل عظیمی از افراد حاضر میتوان دید بسیاری از آنها مصرانه ماندند و با زحمت و تلاش و علاقهشان امروز در سپهر هنر کشور به ستارههای درخشانی تبدیل شدهاند.
در این بین بدون شک یکی از مهمترین و پرفروغترین هنرمندان حال حاضر کشور که برآمده از همان جوانان مستعد حوزه اندیشه و هنر اسلامی است، مجید مجیدی، فیلمساز شهیر و برجسته سینمای ایران است؛ هنرمندی که 25 فروردین (امروز) در حالی شمع 65 سالگی خود را فوت میکند که طی 4 دهه حضور مستمر در فضای حرفهای فرهنگ و هنر کشور نه تنها به یکی از موثرترین هنرمندان و فیلمسازان بدل شده است؛ که در بعد و وجه بینالمللی نیز به عنوان کارگردانی مطرح و سرشناس شناخته میشود.
مجیدی فعالیت در سینما و تئاتر را با بازیگری از سال 1360 آغاز کرد و تا سال 1368 به بازیگری در فیلم و بیشتر در تئاتر پرداخت. از جمله سوابق مهم و قابل بررسی او حضور در نخستین نمایش بعد از پیروزی انقلاب در مجموعه تئاترشهر با بازی در نمایش «نهضت حروفیه» نوشته شهید حسین قشقایی، نخستین شهید تئاتری و به کارگردانی داوود دانشور است که خوشبختانه و بر خلاف بسیاری از آثار نمایشی اجرا شده در سالهای آغازین انقلاب مستندات مناسبی از آن به جا مانده است.
مجیدی اما از سال 1370 به نویسندگی و کارگردانی رو آورد و به ناگاه بازیگری را کنار گذاشت. نخستین فیلم بلند سینماییاش را سال 70 ساخت و از آن زمان تا امروز 10 فیلم بلند سینمایی، 4 فیلم کوتاه داستانی، 3 مستند کوتاه و یک مستند بلند کارگردانی کرده است.
مجیدی در حالی سال 1370 نخستین فیلم سینمایی خود با عنوان «بدوک» را در 32 سالگی کارگردانی کرد که این فیلم در دهمین جشنواره فیلم فجر با کسب 2 دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه در بخش مسابقه اصلی و بخش مسابقه فیلمهای اول و دوم و همچنین کسب سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول و دوم نشان داد سینمای ایران باید خود را برای حضور یک فیلمساز تاثیرگذار و مستعد آماده کند؛ هنرمندی که امروز پس از سالها با دریافت 4 سیمرغ بهترین کارگردانی در صدر رکوردداران این بخش از جشنواره فیلم فجر قرار دارد.
دومین فیلم مجیدی با نام «پدر» نیز در جشنواره فجر مورد تقدیر و تحسین قرار گرفت؛ فیلمی که در آن بر عکس آن سالها که همواره محمد کاسبی به عنوان کارگردان فعالیت میکرد و مجیدی به عنوان بازیگرش حضور داشت، این بار کاسبی در مقام بازیگر و مجیدی در مقام کارگردان حضور داشتند و در جشنوارهای که پرویز پرستویی با فیلم تحسینشده «لیلی با من است» یا فریبرز عربنیا با فیلم «ضیافت» حضور داشتند، محمد کاسبی سیمرغ بهترین بازیگری مرد را دریافت کرد.
کسب سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین بازیگر زن مکمل (پریوش نظریه) از دیگر جوایز این فیلم در جشنواره چهاردهم فیلم فجر بود. نکته مهم اینکه «پدر» نخستین جوایز بینالمللی مجیدی را هم به ارمغان آورد و این فیلم موفق به دریافت 5 جایزه از جشنوارههای تورین، سائوپائولو، سنسباستین و فستوریا شد.
جشنواره پانزدهم فیلم فجر را باید مهمترین سال حضور این هنرمند در ادوار فیلم فجر دانست؛ فیلمسازی که با فیلم «بچههای آسمان» فاتح اصلی جشنواره آن سال شد. کسب 3 سیمرغ بلورین در 3 بخش اصلی فیلم، کارگردانی و فیلمنامه آن هم در حضور «لیلا»ی داریوش مهرجویی، «سلطان» مسعود کیمیایی و «سرزمین خورشید» احمدرضا درویش و البته دریافت سیمرغ بلورین بهترین تدوین، مجموع جوایز فیلم مجید مجیدی را به عدد ۴ رساند تا موفقترین حضور مجیدی را در جشنواره رقم بزند. «بچههای آسمان» در حضورهای بینالمللیاش جوایز و افتخارات بسیار زیادی به دست آورد که مهمترین آنها حضور در میان 5 نامزد نهایی بخش بهترین فیلم خارجیزبان اسکار سال ۱۹۹۸ بود.
«رنگ خدا»، «باران»، «بید مجنون»، «آواز گنجشکها»، «محمد رسولالله»، «آن سوی ابرها» و «خورشید» سایر فیلمهایی است که این فیلمساز طی دوران حرفهایاش ساخته است؛ فیلمهایی که هر کدام در جشنوارههای مختلف بویژه مهمترین رویداد سینمایی کشور جوایز بسیاری را کسب کردهاند اما بدون شک آنچه امروز مجید مجیدی را به یکی از شاخصترین و مهمترین فیلمسازان سینمای ایران بدل کرده است - در کنار تخصص و دانش در حوزه هنر به دور از ادا و اطوار امروزی - اعتقادات و باورهای او است که در پلان به پلان و سکانس به سکانس ساختههایش ساری و جاری است؛ هنرمند متعهدی که همواره بر اصول و باورهایش ولو به بهانه از دست رفتن اعتبار و جایگاه بینالمللیاش، ایستاده است؛ باوری که امروز بسیاری از هنرمندان بینالمللی کشور از آن شدیدا بیبهره هستند. نباید فراموش کرد مجید مجیدی سال 84 بعد از توهین کاریکاتوریستهای دانمارکی به ساحت پیامبر(ص) در نامهای به دبیر جشنواره فیلم نات دانمارک نوشت: «من یک فیلمساز ایرانی مسلمانم و بر پایه تعلیمات پیامبر عزیز اسلام به حضور خدا در همه ارکان زندگیام ایمان دارم و با باورهایم زندگی میکنم و نسبت به توهین به باورها و مقدسات هر دینی شدیدا معترضم و بدین وسیله انصراف خود را از حضور در جشنواره «نات» اعلام میدارم».
مجیدی بارها گفته بود انتشار کتاب آیات شیطانی، فیلم فتنه و کاریکاتورهای دانمارکی، زمینه و ایده اصلی را برای ساخت فیلم سینمایی «محمدرسولالله(ص)» در وی شکل داده است. او یک تیم قوی و حرفهای را از سینمای غرب جمع کرد تا اثری بسازد که قرائت درستی از اسلام را به «جهان» عرضه کند. فیلم «محمدرسولالله(ص)» یکی از آثار مهم سینمای مجیدی است که به دلیل مشکل همیشگی اکران و توزیع در سینماهای خارجی، نتوانست موفقیت چندانی را در اکران خارجی کسب کند اما همان طور که رهبر انقلاب پس از تماشا و تایید این فیلم خطاب به مجیدی - که آن روزها از سوی دشمنان مورد حمله رسانهای قرار گرفته بود - گفتند: اینگونه رفتارها نشان میدهد کار، کار خوبی بوده و شما با این فیلم تیری به هدف زدید.
البته رهبر معظم انقلاب در اقدامی بیسابقه به مدت 6 ساعت از پشت صحنه فیلم «محمدرسولالله(ص)» نیز بازدید به عمل آورده بودند.
ارسال به دوستان
به بهانه آغاز به کار آزمایشی سامانه فروش بلیت «گیشه تئاتر» توسط انجمن هنرهای نمایشی
ایجاد رقابت در سامانههای فروش بلیت
گروه فرهنگ و هنر: حدود 2 دهه است اهالی و مخاطبان تئاتر برای تهیه بلیت در فضای مجازی تنها به یک درگاه یا سامانه فروش بلیت مراجعه میکنند؛ سامانهای که با ورود به دومین دهه فعالیت خود به یکی از معتبرترین و مرجعترین فضاهای اینترنتی نه تنها در امر فروش و تهیه بلیت که به محلی برای تبادل نظرات و ارائه اطلاعات پیرامون نمایشها و آثار تبدیل شده است؛ درگاه اینترنتیای که روزگاری برای جذب گروههای نمایشی و در اختیار قرار دادن سایت برای فروش بلیت، دستاندرکارانش ساعتها به گفتوگو با صاحبان آثار مینشستند تا سامانه تازه به راه افتاده خود را به آنها معرفی و کارگردانها و تهیهکنندگان را مجاب کنند فرآیند فروش بلیت نمایش را به آنها بسپارند. در همان سالها یا بهتر بگوییم اواخر دهه 80 موجی از این مدل سامانهها در حوزه تئاتر کشور بویژه در تهران به راه افتاد و هرچند وقت یک بار نام جدیدی در کنار پوسترهای نمایشی به چشم میخورد اما مخاطبان تئاتر که سالها عادت داشتند بلیت را از گیشه سالن تهیه کنند اقبال چندانی به تهیه بلیت از سامانههای رنگ و وارنگ نشان نمیدادند و همین عامل باعث شد بسیاری از درگاههای تازهکار و تازه به راه افتاده در همان سالهای ابتدایی عطای حضور در فضای تئاتر را به لقایش ببخشند تا در نهایت با آغاز دهه 90 تنها به تعداد انگشتان دست ولو کمتر سامانههایی با پشتوانههای مالی پیدا و پنهان مصرانه در فضای تئاتر بمانند و به کار ادامه دهند. در این میان اقبال مخاطبان به خرید سنتی بلیت و تهیه آن از گیشه، معدود سامانههای باقیمانده را ناچار کرد برای ترغیب مخاطبان و به تبع گروههای تئاتری دست به ارائه پیشنهادهای ویژه و خاصی بزنند. از تولید محتواهای تبلیغاتی و تخفیفهای بسیار چشمگیر گرفته تا ایجاد شبکهها و تالارهای گفتوگو و تماشای تئاتر به صورت گروهی و سرمایهگذاری در تئاترها از جمله پیشنهادها یا به قولی آفرهایی بود که از سوی سامانهها ارائه شد؛ تا جایی که بعضی سامانهها دست به دامن سالنها شدند و با پرداخت هزینهها یا بهتر بگوییم بودجه یک سال سالنهای نمایشی تلاش کردند به صورت انحصاری فروش بلیت آنها را در اختیار بگیرند اما در نهایت همان تعداد نیز به دلیل عدم تأمین مالی از ادامه راه بازماندند و امروز با گذشت بیش از یک دهه از ظهور و بروز سامانههای مجازی به معنای واقعی تنها یک سامانه فروش در حال فعالیت است؛ سامانهای که دیگر جزو لاینفک خانواده تئاتر شده و اغراق نیست اگر اذعان کنیم بالای 90 درصد مخاطبان برای دستیابی به اطلاعات و به اشتراکگذاری نظرات به همان یک سامانه مراجعه میکنند. البته که ماندگاری بالای یک دهه نشان از عزم راسخ و اقبال و استقبال مخاطبان و گروههای نمایشی است، آن هم با توجه به خدماتی که این سامانه به صورت مستمر طی سالهای فعالیتش ارائه کرده است.
در این میان با وجود مزایای فعالیت چنین سامانهای که خود جای تقدیر و خدا قوت به بانیان و دستاندرکارانش دارد اما یکی بودن و اصطلاحاً منوپل شدن - که شاید فینفسه فسادی در بر نداشته باشد- در ادامه مسیر میتواند زمینهساز ایجاد فساد ناشی از انحصاری ناخواسته باشد.
از همین رو طی سالهای گذشته با درک صحیح چالشها و معضلات موجود، متولیان و تصمیمگیران هنرهای نمایشی کشور مترصد ایجاد سامانهای جدید برای فراهم آوردن فضای رقابتی و انتخاب از سوی گروههای نمایشی شدند اما به دلایل مختلف از جمله بحث بودجه و جذب نیروی کارآمد، این تصمیم در حد یک ایده باقی ماند تا در نهایت و با اهتمام ویژه و پیگیریهای مستمر مدیرکل هنرهای نمایشی دولت سیزدهم، بهمن ماه سال گذشته و در روزهای برگزاری جشنواره تئاتر فجر «کاظم نظری» سکاندار تئاتر کشور در گفتوگو با روزنامه «وطن امروز» از نهایی شدن طرح ایجاد سامانه فروش بلیت تئاتر به نام «گیشه تئاتر» گفت و وعده داد انشاءالله در روزهای آغازین سال آینده (امسال) این سامانه فعالیت خود را آغاز کند؛ وعدهای که بعید و نافرجام به نظر میرسید اما در روزهای ابتدایی سال و شروع به فعالیت سالنهای نمایشی مشخص شد وعده مدیرکل هنرهای نمایشی شکل اجرایی به خود گرفته و سامانه فروش بلیت «گیشه تئاتر» فعالیت آزمایشی خود را با اختصاص 20 درصد ظرفیت سالنهای نمایشی آغاز کرده است.
با مروری بر وبسایت این سامانه، ایرادات و اشکالاتی به چشم میخورد که با توجه به فعالیت آزمایشی آن با هدف رفع ایرادات میتوان آن را طبیعی دانست که باید در سریعترین زمان ممکن رفع شود اما در نگاهی کلیتر و وسیعتر، ظهور یک سامانه تخصصی و جامع در کنار سایر سامانههای فروش بلیت را میتوان یکی از مهمترین دستاوردهای حوزه تئاتر طی سالیان اخیر دانست؛ اقدامی که شاید در یک تا 2 سال ابتدایی خود به ایدهآلهای مدنظر دست نیابد اما نفس عمل و اجرایی شدن این طرح بسیار مهم و قابل تقدیر را میتوان اقدامی ارزشمند و ستودنی دانست که بالاخره در دولت سیزدهم عملیاتی شد.
از سویی چالشها و معضلاتی که سامانههای اینچنینی در ابتدای دهه 90 به آنها مبتلا شدند، برای عدم تکرار و دچار نشدن به سرانجام آنها باید مد نظر قرار بگیرد. از طرفی اتخاذ ایدههای نو و به روز در فضای مجازی، تهیه آسان بلیت، فراهم آوردن فضای گفتمانی و دریافت اطلاعات جامع برای اصحاب رسانه، مخاطبان عادی و حتی جامعه تئاتری و هنرمندان قطعا میتواند در ثبات این سامانه نقشی بسیار تعیینکننده و مثمر ثمر داشته باشد.
به هر شکل آنچه مشخص است، صبر، ثبات و حرکت رو به رشد را میتوان از الزامات ابتدایی ماندگاری این سامانه دانست. از سوی دیگر استفاده از تجربیات سایر سامانهها و ارائه ایدههای نو در جذب گروههای نمایشی بدون شک سامانه «گیشه تئاتر» را در ردیف یکی از ماندگارترین اقدامات مدیریت تئاتر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم قرار خواهد داد. اکنون باید منتظر ماند و دید این سامانه نوپا میتواند توقعات گروههای نمایشی و تئاتری را برآورده کند یا خیر، که این ایجاد تمایل، رمز ماندگاری و بقایش خواهد بود.
ارسال به دوستان
به دنبال ایجاد برخی سوءتفاهمها درباره بخشی از سریال «نونخ» تهیهکننده فیلم یادداشتی در این باره منتشر کرد
به دنبال نشان دادن زیباییهای اقوام هستیم
گروه فرهنگ و هنر: تهیهکننده سریال «نونخ» به دنبال ایجاد برخی سوءتفاهمها درباره قسمتهایی از فصل پنجم این سریال و دلخوری و ناراحتی برخی مسؤولان و مردم استان کرمان با انتشار یادداشتی توضیحاتی ارائه کرد. مهدی فرجی، تهیهکننده «نونخ» در یادداشتی با ادای احترام به مردم شریف و نجیب کرمان و گرامیداشت یاد و خاطره شهدای گرانقدر استان کرمان بویژه شهید والامقام حاج قاسم سلیمانی نوشت: همه قصد ما از ساختن سریال «نونخ» این است که بتوانیم ظرفیتهای فرهنگ غنی و متعالی اقوام را به تصویر بکشیم و یک همدلی بین اقوام و قومیتهای ایران نشان بدهیم و به واسطه این ظرفیت بتوانیم ضمن ارتقای فرهنگی، لحظات بسیار خوب و نشاطآور و سرگرمکنندهای را برای مردم عزیزمان ایجاد کنیم و در عین حال مخاطبان را با این ظرفیتهای غنی قومیتهای عزیز آشنا کنیم و محبت و همدلی و صمیمیت را بین آحاد مردم ایران به وجود بیاوریم. در 4 فصل گذشته همه تلاش سریال «نونخ» این بوده و خوشبختانه پاسخ مناسب هم دریافت کرده است.
ما در سریال «نونخ» همه اقوام را نشان دادیم که در کنار یکدیگر در صلح و صفا و آرامش زندگی مسالمتآمیزی دارند... .
آنچه در یکی از قسمتهای فصل پنجم سریال «نونخ» باعث بروز بعضی سوءتفاهمات شده است صرفا ناشی از یک برداشت نادرست است. در یکی از سکانسهای سریال «نونخ» فرد به ظاهر دامپزشکی نشان داده میشود که هیچ تخصصی ندارد و فقط به حیوانات علاقهمند است و متاسفانه گرفتار مصرف مواد مخدر است و گفته شده این فرد کرمانی است و به همین دلیل اهانت به مردم شریف کرمان صورت گرفته است البته آنچه باعث به وجود آمدن این اشکال شده است، نمایش فلشی در مسیر حرکتی شخصیتهای سریال به سمت کرمان است، در حالی که زمان رودررویی بازیگران این سریال با نقش به ظاهر دامپزشک حداقل ۹۰۰ کیلومتر قبل از کرمان است. اگر دقت کنیم همان چند ساعت اولی که شخصیتهای سریال از کردستان خارج میشوند با این فرد روبهرو میشوند و محل وقوع داستان هیچ ربطی به کرمان ندارد، از طرفی آن فرد و همچنین همسر و پسرش نیز لهجه کرمانی ندارند. شخصیتهای سریال زمانی برای نخستینبار به کرمان میرسند که در نزدیکی کرمان و در نیمههای شب ماشین آنها خراب شده تا اینکه یک فرد اهل کرمان با تراکتور خود از راه میرسد و به آنها کمک کرده و آنها را به هتل میرساند و هیچ کرایهای هم دریافت نمیکند.
مهدی فرجی از سوءتفاهمات ایجادشده ابراز تاسف کرد و ضمن ادای احترام به مردم شریف کرمان تاکید کرد: سازندگان سریال «نونخ» هرگز و به هیچ عنوان قصد جسارت به ارزشهای فرهنگی و ملی هیچ استانی از جمله مردم عزیز استان کرمان را ندارند، بلکه تلاش ما ادای احترام به قومیتهای مختلف بوده است و اساسا هدف اصلی این سریال ایجاد وحدت و همدلی بین قومیتها و تکریم و تجلیل آنهاست.
ارسال به دوستان
اخبار
مجید فروغی فعال عرصه رسانه و هنر درگذشت
مجید فروغی، فعال باسابقه عرصه رسانهای هنر و روابط عمومی فرهنگی و هنری پنجشنبه ۲۳ فروردین در ۴۷ سالگی چشم از جهان فرو بست. مجید فروغی کارشناسی روزنامهنگاری و کارشناسی ارشد تحقیق در ارتباطات و چندین سال سابقه و تجربه فعالیت در حوزه روزنامهنگاری را در کارنامه هنری خود ثبت کرده بود. وی طی سالهای اخیر علاوه بر فعالیتهای پژوهشی و رسانهای متعدد در عرصه فرهنگ و هنر، مدیریت روابطعمومی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیریت روابطعمومی جشنوارههای ملی و بینالمللی عرصه فرهنگ و هنر و مدیریت روابطعمومی دفتر هنرهای تجسمی را به عهده داشت. نگارش مقالات و تدریس در رشته روابطعمومی و خبرنگاری نیز از فعالیتهای دیگر وی بود.
«توقف اتانازی» اجرای خود را آغاز کرد
نمایش «توقف اتانازی» به کارگردانی محمدرضا عطاییفر، با حضور رحمت امینی و قطبالدین صادقی در تئاتر شهر روی صحنه رفت. این نمایش به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا عطاییفر، همه روزه به غیر از شنبهها ساعت ۲۰ در تالار چهارسو مجموعه تئاترشهر روی صحنه میرود. همچنین از پوستر نمایش «توقف اتانازی» در حضور قطبالدین صادقی و رحمت امینی که میهمانان شب اول این اجرا بودند رونمایی شد.
قطبالدین صادقی در پایان نخستین اجرای این اثر نمایشی خطاب به مخاطبان حاضر در تئاتر شهر گفت: «از شما تماشاگران همیشه همراه تئاتر ممنونم که تنهایش نمیگذارید. اگر هنر و فرهنگ نباشد زندگی دچار تحول نخواهد شد». او ادامه داد: «نمایشی دیدیم که اشارهای به مرگ داشت؛ نمایش با پایانی بسیار خوب و درست همراه بود و نشان داد که باید برای زندگی جنگید و تلاش کرد».
یعقوب صباحی، حسین کشفیاصل، علی خازنی، سامان تیرانداز، آناهید ادبی، علی حیدری، محمد مغانی، محمدرضا معصومی، سارا واحدنوعی، سهراب گلدره، علیرضا عرب، فاطمه ساکتی، پیام شیخ نوازجاهد و امیرحسین امیری، بازیگرانی هستند که در این نمایش حضور دارند. «توقف اتانازی»، یک کمدی درام است که زندگی 5 نفر با مرگ را در صحنه تئاتر به تصویر میکشد.
«صدای خاص» بستری شد
مسعود اسکویی، گوینده، مجری و کارشناس پیشکسوت رادیو ورزش که به مرد «صدای خاص» شهرت دارد، در بخش مراقبتهای ویژه یکی از بیمارستانهای تهران بستری شد. اسکویی به دلیل شکستگی ناحیه لگن و پا در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان لاله بستری شده و تحت نظر پزشکان است. دوستداران ورزش از نسل قدیم گزارشهای این پیشکسوت رسانههای ورزشی را در برنامه ورزش از نگاه دو تلویزیون از جمله فوتبال به یاد دارند.
او از سال ۱۳۶۰ به رادیو رفت و مسابقات ورزشی را گزارش میکرد. اسکویی قدیمیترین مجری، کارشناس و گوینده ورزشی صداوسیما است. او دوره تهیهکنندگی برنامههای تلویزیونی را در تلویزیون آلمان گذراند و یک سال در شهرهای زونه گورگ و ماینس با تلویزیون آن کشور همکاری کرد.
یکی از شاخصههای وی در اجرا، ارائه گزارش مسابقات ورزشی بدون داشتن نگاه جانبدارانه است. این پیشکسوت همیشه در مصاحبههایش با اهالی رسانه به ریشهاش در ایران و عشق به کارش تاکید میکند و همین عشق به مردم باعث شد با اینکه حال مساعدی نداشت اما سال تحویل پشت میکروفن رادیو بنشیند تا شنوندگان رادیو ورزش بخشهایی از برنامه سال تحویل را با اجرای او بشنوند.
اسکویی که متولد سال ۱۳۱۸ است از سال ۱۳۴۵ به استخدام تلویزیون ملی ایران درآمد و سابقه ۵۷ سال گزارشگری و فعالیت در رادیو و تلویزیون را دارد.
آزادی ۱۵ زندانی توسط خانم بازیگر
همزمان با عید سعید فطر، لیلا اوتادی، بازیگر مطرح تلویزیون و سینما، مقدمات آزادی ۱۵ زندانی با جرائم غیرعمد را فراهم کرد.
این بازیگر که اوایل ماه مبارک رمضان و تحویل سال نو هم برای آزادی حدود ۹ زندانی مشارکت کرده بود، فعالیت هنرمندان، ورزشکاران، سیاستمداران و فعالان اقتصادی در امور خیریه را امری زیبا برشمرد و گفت: کمکرسانی در همه بخشها از جمله تهیه جهیزیه و تامین دارو برای بیماران، لذتبخش است اما مشارکت برای آزادی زندانیهای بیگناه لذتی دارد که از تمام افراد واجد شرایط دعوت میکنم تا حداقل برای یک بار هم که شده، طعم این لذت را بچشند.
وی با بیان اینکه از سال ۸۶ به صورت داوطلبانه به عنوان سفیر آزادی زندانیان بیگناه فعالیت میکند، افزود: بازی در فیلم «آزادی به قید شرط»، در نقش دختری که پدرش در زندان بود، انگیزه مرا برای کمک به خانوادههای زندانیان چند برابر کرد؛ به همین دلیل بعد از آن فیلم بنده و امیر جعفری، سفیر آزادی زندانیهای بیگناه شدیم.
از ماجرای مستعان تا آب سیستان در فصل دوم «بیواسطه»
برنامه «بیواسطه» با اجرای محمد دلاوری و تهیهکنندگی و کارگردانی سیدمحمدعلی صدرینیا از شنبه ۲۵ فروردین روی آنتن شبکه یک سیما میرود.
فصل دوم برنامه تلویزیونی «بیواسطه» با اجرای محمد دلاوری و تهیهکنندگی و کارگردانی سید محمدعلی صدرینیا از شنبه ۲۵ فروردینماه روزهای زوج ساعت ۱۹ از شبکه یک سیما پخش خواهد شد. این برنامه در هر قسمت یکی از پروندههای مهم و چالشی کشور را بدون واسطه بررسی میکند. فصل اول برنامه «بیواسطه» در ۲۶ قسمت از شبکه یک سیما پخش شد و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت.
برنامه «بیواسطه» محصول سازمان هنری - رسانهای اوج است و مجری طرح این برنامه استودیو 22 است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|